پیش تفسیر
1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)
اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم:
طرز استخراج عصاره محتوای سوره را (یعنی «درس» سوره را) در قسمت اول ارائه کرده ایم که مطابق ذیل است:
درس: جلب توجه به منعم بودن خداوند و نکوهش غافلان آن.
برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:
درب: ذکر وجوهي از نعمت ها که غافلان از آنها غفلت دارند.
2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)
ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:
1
وَأَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿13﴾ أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿14﴾ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُوا مِن رِّزْقِهِ وَإِلَيْهِ النُّشُورُ ﴿15﴾ أَأَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاء أَن يَخْسِفَ بِكُمُ الأَرْضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ ﴿16﴾ أَمْ أَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاء أَن يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ ﴿17﴾ وَلَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ ﴿18﴾ أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَيَقْبِضْنَ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ ﴿19﴾
ریزدرب: ای مردم! خداوندتان چنین علم و قدرتی دارد.
2
أَمَّنْ هَذَا الَّذِي هُوَ جُندٌ لَّكُمْ يَنصُرُكُم مِّن دُونِ الرَّحْمَنِ إِنِ الْكَافِرُونَ إِلَّا فِي غُرُورٍ ﴿20﴾ أَمَّنْ هَذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ بَل لَّجُّوا فِي عُتُوٍّ وَنُفُورٍ ﴿21﴾ أَفَمَن يَمْشِي مُكِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّن يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿22﴾ قُلْ هُوَ الَّذِي أَنشَأَكُمْ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ ﴿23﴾ قُلْ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَإِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿24﴾ وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿25﴾ قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿26﴾ فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ ﴿27﴾ قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ وَمَن مَّعِيَ أَوْ رَحِمَنَا فَمَن يُجِيرُ الْكَافِرِينَ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿28﴾ قُلْ هُوَ الرَّحْمَنُ آمَنَّا بِهِ وَعَلَيْهِ تَوَكَّلْنَا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿29﴾ قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَن يَأْتِيكُم بِمَاء مَّعِينٍ ﴿30﴾
ریزدرب: ای پیامبر! به این فریب خوردگان بگو خود را از زنجیرهای اوهام برهانند و قدم را محکم و استوار در طریق واقعیت بنهند.
تقطیع:
در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.
اصلی-فرعی
قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.
لُبّ مطلب:
با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.
3 – از اول تا اینجا
در پاراگراف 1 می فرماید : پر برکت است خداوند قادر آفریدگار خالق آسمانها و کافران عذاب جهنم و سرانجام بد، و دارندگان خشیت از خداوند مغفرت و پاداش بزرگ دارند .
در این پاراگراف یادآوری گوشهای از صفات و افعال و نعمتهای الهی را می فرماید و اینکه ای پیامبر ! توجه مردم را به نعمت های الهی (که چقدربه آن وابسته هستند) و قیامت و آخرت جلب کن.
4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها
سیستم آبیاری اهالی مکه بر استفاده از چاه مبتنی بوده است (آیه 30) و این به عنوان یک سرنخ از میزان تمدن آنها قابل پیگیری است .
5 - آیات برجسته این پاراگراف
آیات 13 تا 19 از آنجا که حالت «مو بر اندام راست کن» قوی دارد و نیز قدرت پاره کردن چُرت آدمی از خواب غفلت (ولو به لحظه ای) را دارد،می جزء آیات برجسته قرآنی است.
6 - آیات مشکل
آیه 22 از این لحاظ که مفسران در تفسیرش نظرات متخالف و متضاد داده اند جزء آیات مشکل قرآنی است.
7 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟
(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)
آیه 13 از این لحاظ که به صفات الهی اشاره دارد، از آنجا جزئیات مکانیزمش برای ما روشن نیست، بالاتر از ذهنیات ما است، چه رسد به مردم 1400 سال قبل.
همچنین است آیات 16 تا 18.
آیه های 24 تا 27 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.
8 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی میداشتند؟
کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .
9 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟
ذکر وجوهي از نعمت ها که غافلان از آنها غفلت دارند.
10 – کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟
غیر از آیه های 13 و 14 و 18 و 20 و 21 و 23 تا 26 ، بقیه آیات این پاراگراف «برای اولین بار» است.
شرح مختصر
کلیدهای تفسیری
بحث متنی
آیه 18 بدون اینکه فرع بر آیهای باشد پرانتزی است.
نیز، آیه 22 همین وضع را دارد.
آیه 27 بدون اینکه فرع بر آیهای باشد پرانتزی است.
بدون نظر گرفتن آن ، 4 آیه از این پاراگراف 6 آیهای ، «قل» دار است.
فعل خداوند قانونمند است
در آیه 19 نگهداری پرندگان را در هوا به خداوند نسبت داده در حالیکه میدانیم ماندن آنان در هوا و سقوط نکردنشان در اثر کارکرد عوامل طبیعی مانند نیروی ارشمیدس است.
نیروی ارشمیدس و قوانین جاذبه و کل مقررات این عالم و ذره ذره این موجودات را چه کسی آفرید؟ به همین علت است که خداوند اعمال مخلوقاتش را به خویش نسبت میدهد.
چند دریافت کوتاه مستقیم
آیات 27-25: مانند انتهای سوره نازعات است و ضمنِ دعوت به ایمان (= علم کلی) و صحبت راجع به قیامت از بحث در جزئیات که ذهن ما کشش درک آنها را ندارد خودداری نموده است.
آیههای 29-28: این مفهوم را میرساند که هر طور که حساب کنیم، کافران پایگاهی ندارند و بالاخره عذاب خواهند داشت اما مؤمن پایگاه دارد. جائی را دارد و کسی را دارد که وقتی اصطلاحاً کم آورد، به او رجوع کند و در همه چیز از او کمک بگیرد.
آیه 30: ما به استفاده از نعمات الهی عادت کردهایم و لذا اهمیت آنها را در نمییابیم. اگر کسی یک احسان کوچک در حق ما بکند، از او تشکر میکنیم اما خداوند لحظه به لحظه دارد بزرگترین نعمت را بما میدهد یعنی نعمت وجود را و چون آنرا درک نمیکنیم، تشکری هم نمیکنیم. وقتی که یک لحظه در اثر تکان و اضطرابِ زمین زلزله پیش آمد و عدهای جان و مال خود و یا عزیزانشان را از دست دادند، آن موقع است که اهمیت و ارزش سکون و عدم اضطراب زمین را در مییابیم. نعمتهای الهی چنان ما را احاطه کرده و تعدادشان چنان زیاد است که واقعاً حیرتانگیز است. در این آیه به یکی از نعمتها اشاره میکند. ما عادت کردهایم شیر آب را باز کنیم و آب هم بیاید. اگر یکبار باز کردیم و نیامد چه؟ و اگر این وضع طول کشید (مثلاً ده روز، بیست روز، یکماه، یکسال ...) آنگاه چه؟
این فقط یکی از نعمتهای الهی است.
کافران «مجبورترین» اشخاص هستند
کسی هست که راه میرود و هر وقت خواست آهنگ رفتنش را تند یا کند میکند و اگر خواست میایستد. (مثل اکثر مردم)
کسی هم هست که راه میرود اما نمیتواند آهنگ رفتنش را تند و کند نمایدو یا بایستد (مثل سربازان درحالرژه) چنین کسی قدرت تند و کند کردن و ایستادن را دارد اما نمیتواند این قدرت خویش را اعمال کند. بعبارت دیگر، نوع اول را «آزاد» مینامیم و نوع دوم را «مجبور».
حالا کسی را تصور کنید که زنجیر بگردنش انداختهاند و او را کشان کشان میبرند. او نسبت به آن سربازِ در حال رژه، یک درجه مجبورتر است زیرا اساساً قدرت تند و کند کردن و توقف را ندارد. فقط پائی دارد که میتواند قدم بردارد اما برنامهریزی حرکت پاهایش بدست دیگران است.
از او مجبورتر کسی است که حتی پا هم نداشته باشد و او را کشان کشان میبرند و از پایش هم استفاده نمیشود. مثلاً پاهایش را میگیرند و او را روی زمین میکشند در حالیکه پشتش به زمین است.
از او بدتر وضع کسی است که او را روی زمین کشان کشان میبرند اما صورتش بطرف زمین است و او علاوه بر کشیده شدن، درد جانکاهی را هم تحمل میکند. و این حالت نشاندهنده شدت استیصال و نهایت اجبار اوست.
چرا خداوند در آیه 22 وضع کفار را با چنین مثالی نشان داده است؟
این مثال بسیار لطیف است و به عالیترین وجهی بازگو کننده حالت کفار است که گویی در این جهان پهناور هستی، از هیچ یک از قدرتهای خویش استفاده نمیکنند و اجازه میدهند عوامل محیطی و اجتماعی و نفسانی و شهوانی آنها را برانند.
مثلاً غرایزآنها را دعوت به انجام اعمالی میکنند وآنها نیز فوراً آن اعمال را انجام میدهند ، شهوات آنها را به گناهانی میخوانند وآنها نیز فوراً اجابت میکنند.
بطور خلاصه ، آنهاتابع محض سوائق و شهوات و غرایز می باشند .
اما مؤمن، به غایت و مقصود نگاه میکند و با دعوت کنندههای محیط و غرایز و شهوات، بطور گزینشی برخورد میکند. آنهم آنقدر که برای مقصد و مسیر او مفید است.
چرا «گوش» را مفرد و «چشم» و «دل» را جمع آورده؟
چرا در آیه 23 گوش را مفرد ذکر کرده، اما برای چشم و دل صیغه جمع بکار برده است؟
در صورتیکه اگر به تعداد هم باشد، گوش و چشم از لحاظ تعداد، مساوی هستند اما دل، (= ذهن، روان، ...) یکی است.
یعنی کمتر است یعنی اینکه اگر میخواست با در نظر گرفتن تعداد، بفرماید، باید میفرمود: دو گوش و دو چشم و دل.
شاید علت این باشد که چشم و دل، در زمان واحد میتوانند روی چند موضوع مشغول باشند اما گوش اینطور نیست و در حال استماع فقط میتواند روی یک موضوع اصطلاحاً «گوش بدهد»
نعمت بودن آنها واضح است ، اما چرا از میان بینهایت نعمت خویش، این سه نعمت را ذکر کرده؟
شاید علت این باشد که دو نعمت اول مایه کسب اطلاعات از جهان خارج و نعمت سوم مایه پردازش و استفاده آن اطلاعات است و در مجموع سبب میشود که آدمی در جایگاه شایسته خویش در این جهان قرار گیرد.
ترجمه تفسیریِ آزاد
چه سخنان خود را پنهان کنيد و چه آشکار کنيد او حتي به آنچه در دلها هم ميگذرد آگاه است (13) آيا کسي که شما را آفريده نسبت به شما علمِ کامل ندارد؟ البته که دارد و همو بسيار ريز بين آگاه است (14) اوست کسي که زمين را برايتان رام کرد. پس برگرده هاي آن گام نهيد و از روزيش بخوريد و بازگشت شما بسوي اوست (15) آيا ايمن شده ايد که کساني که در آسمان هستند زمين را بشکافند و آن بلرزد؟ (16) آيا ايمن شده ايد که کساني که در آسمان هستند شما را سنگباران کنند تا بفهميد به چه چيزي هشدارتان ميدادند؟ (17) ای پیامبر! البته آنانکه قبل از اينان بودند نيز تکذيب کردند. پس كيفرم چگونه بود؟(18) آيا به پرندگان فراز سرشان كه بال گشوده و بال بسته پرواز مي کنند نمي نگرند که جز خداي رحمان کسي آنها را نگه نميدارد؟ البته او به همه چيز بيناست (19) ای پیامبر! به اینان بگو اين سپاهي که گوش به فرمان شماست و شما را در مقابل خداوند حمايت مي کند کيست؟ کافران جز در فريبي بيش نيستند (20) و کيست که به شما روزي ميدهد و اگر دست از روزي دادن بکشد؟ چه خواهيد كرد؟ بلکه لج نموده و از حق دوري مي کنند و از آن بدشان مي آيد (21) آيا آنکه بر صورتش بر زمین کشيده ميشود هدايت يافته تر است يآ آنکه بطور راست و درست بر صراطي مستقيم راه ميرود؟(22) بگو هموست که شما را بوجود آورد و براي شما گوش و چشمها و دل ها قرارداد، چه کم سپاس ميگزاريد (23) بگو هموست که شما را در زمين آفريد و بسوي او بازميگرديد (24) و ميگويند آن بازگشت چه وقت خواهد بود اگر راست ميگوييد؟(25) بگو جز اين نيست که علم آن نزد خداست و من فقط هشدار دهنده اي آشکارم (26) و هنگامي که آنرا نزديک ببينند چهره کافران درهم ميشود و به آنان گفته ميشود اين است آنچه که درخواستش ميكرديد (27) بگو نظرتان چيست: اگر خداوند مرا و همراهانم را چه هلاک کند و چه رحمتمان کند، در هر حال، چه كسي کافران را از عذاب دردناک پناه خواهد داد؟(28) بگو او خداي رحمان است که به او ايمان آورديم و به او توکل مي کنيم و بزودي خواهيد دانست چه کسي در گمراهي آشکار است (29) بگو بمن بگوئيد اگر آبتان در زمين فرو رود چه کسي برايتان آبي گوارا خواهد آورد؟(30)