پیش تفسیر
1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)
اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم:
طرز استخراج عصاره محتوای سوره را (یعنی «درس» سوره را) در قسمت اول نشان داده ایم که مطابق ذیل است:
درس: اي پيامبر اينک که کافران قوم تو مانند گذشتگان دچار کفران نعمت و تکذيب مي باشند چنين کن و چينن بگو و موفق خواهي شد.
برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:
درب: اي پيامبر با کافران قومت چنين بگو.
2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)
ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:
1
قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَّكُم بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ ﴿46﴾ قُلْ مَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿47﴾ قُلْ إِنَّ رَبِّي يَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿48﴾ قُلْ جَاء الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿49﴾ قُلْ إِن ضَلَلْتُ فَإِنَّمَا أَضِلُّ عَلَى نَفْسِي وَإِنِ اهْتَدَيْتُ فَبِمَا يُوحِي إِلَيَّ رَبِّي إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ ﴿50﴾
ریزدرب: ای پیامبر! با اینان اینگونه استدلال کن
2
وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ ﴿51﴾ وَقَالُوا آمَنَّا بِهِ وَأَنَّى لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِن مَكَانٍ بَعِيدٍ ﴿52﴾ وَقَدْ كَفَرُوا بِهِ مِن قَبْلُ وَيَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ ﴿53﴾ وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِم مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُّرِيبٍ ﴿54﴾
ریزدرب: ای پیامبر! با اینان اینگونه استدلال کن، اگر موثر واقع شد که فبها وگرنه در آخرت وضع رقت انگیزی خواهند داشت
تقطیع:
در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.
اصلی-فرعی
قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.
لُبّ مطلب:
با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.
3 – از اول تا اینجا
در پاراگراف 1 گوشه هائی از دو صفت مالکیت وعلم الهی را معرفی می فرماید که بر حسب آن ، خداوند در آسمانها و زمین از روی قوانین حکمت عمل میکنــد و راجع به ارزش ایمان ها و اعمال انسانها نیز گول نمیخورد و علم او مطلق است و نیز اینکه کافران درباره قیامت به تکذیب میپردازند و به علم و قدرت مطلق الهی توجه ندارند .
در پاراگراف 2 تلویحا می فرماید ای پیامبر ! تو نزد ما کمتر از داود و سلیمان نیستی و ما عاجز نیستیم تو را فورا و به روشهای اعجازی موفق کنیم ، اما برای شماکه پیامبر دوره بلوغ بشریت هستی روش های انســـانی (برنامه ریزی ، تشریک مساعی ، صبر، گفتگو ، استدلال و....) را می پسندیم.
در پاراگراف 3 می فرماید قوم سباء در مقابل دو نعمت مهم اقتصادی خویش ناشکری کردند و نعمت از دستشان رفت . و تلویحا می فرماید ای کافران ! معیشت شما ازمجاورت شما نسبت به این کـعبه تامین میشود . اینک صاحب این کعبه رسولی نزدتان فرستاده . نسبت به این نعــمت ناشکری نکنید ، مبادا که مایه معیشت تان ازبین برود .
در پاراگراف 4 می فرماید ای پیامبر! در مقابل پنج ایراد کافران درباره ربوبیت و دو ایراد آنها راجع به آخرت ، چنین بگو .
در پاراگراف 5 به پیامبر و مومنان دلداری میدهد که موضع این کافران سست، و عاقبتشان بازندگی ، و روش شان غلط ، و تکذیب شان بی پایه است و پیامبر باید به ماموریت خویش بچسبد .
در این پاراگراف به پیامبر (ص) می فرماید که از قومش بخواهد درباره او به تحقیق بپردازند که آیا از رسالت خویش منافع مادیی دارد؟ یا خودش عیب و ایرادی دارد؟ و سپس درباره حق و باطل بودن دعوت او بیندیشند ، و در این خصوص به تفکر و مشورت بپردازند .
4 - سوالات
1 – در آیه 47 یک موردگفتار از جنس «طنز» وجود دارد . آن را مشخص کنید .
2 – منظور از «کم» در«اعظکم» چه کسانی است؟
3 – با توجه به آیه46 ، موضوع تک اندیشی یا هم اندیشی مزبور چیست؟
4 - «بین یدی» (همان آیه) ازجنس چه نوع سخن گفتن است (کنایه؟ یا....؟)
5- چه سابقه ای از موضوع آیه 47 درسوره های قبلی سراغ دارید؟
6– همه آیات این پاراگراف با «قل» شروع میشود . این موضوع چه چیزهائی را به ذهن می آورد؟
7 - «تناوش» (آیه52) را اگر از ریشه«نوش- ن و ش» بگیریم به معنی «رسیدن» و اگر از ریشه «ناش» بگیریم به معنی«طلب کردن» خواهد بود . به نظرشما کدام معنی با درس ودرب وقبل وبعد و سایر محورهای سوره وپاراگراف تناسب بیشتری دارد؟
8 – منظور از«مکان قریب» (آیه51) چیست؟
9 - «یقذفون بالغیب» (آیه53) از جنس چه نوعی از سخن گفتن است؟ (کنایه؟یا....؟)
10 – منظور از «مکان بعید» (آیه52) چیست؟ (آخرت در موقعی که دردنیا هنوز زنده بودند ودرباره آخرت حرف نسنجیده میزدند؟یا....؟)
11 - ظرف مکان آیه54 چه هنگامی است؟ (قیامت؟ این جهان در لحظه مرگ؟ یا....؟)
12- «اشیاع» (آیه54) یعنی پیروان . سوال این است که چگونه ممکن است کسانی که قبل از آنها بوده اند پیرو آنها باشند؟ (جوابی که ما در ارتباط باهمین کلمه در سوره قمر داده ایم؟ یا....؟)
5 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها
آنحضرت در زمان نزول این آیات مامور شده بود تبیین موقعیتش را تجدید کند (آیات 46 تا 50) و در این جهت به مردم این توصیه را دارد که در خلوت های خویش، چه بطور فردی و چه جمعی ، در باره او و چیزهایی که از او میدانند فکر کنند و ببینند آیا واقعا او آنطور که سرانشان اظهار میکنند هست؟ دیگر اینکه در این موضوع بیندیشند که دعوت او آیا منافعی (مادی) برای او دارد؟ دیگر اینکه دعوت او تا کنون مورد پذیرش روزافزون یا مورد انکار و تنفر روزافزون بوده؟
اینها مواردی بود که به پیشنهاد وحی می باید در صداقت و خلوت مردم مورد ارزیابی واقع میشد .
میتوان تصورکردکه اینک دعوت پیامبر(ص) بطورگسترده ای درقلب ها نفوذ کرده ، اما «سران» کفر به شدت مانع اظهارایمان افراد تحت تسلط خویش میشوند ، این نوع ارشاداتی که در این پاراگراف صورت گرفته ، سبب سست شدن تیغ برکشیده آنها میشود بطوریکه بزودی در اثر نفوذ بیشتر و عمیق ترِ دعوت مزبور ، «سران» مذکور کاملا در حالت انفعالی قرارگیرند .
لذاست که میفرماید ای پیامبر ! مردم عادی را بطور مستقیم مخاطب قرارده.
6 - آیات مشکل
آیه های 51 تا 54 از آیات «مشکل» قرآنی است و دلیل مشکل بودن آنها نیز این است که ببینید مفسران گوناگون در طول تاریخ اسلام چه مطالب مختلف و بعضا متضادی در تفسیر آنها گفته اند .
7 - آیات برجسته این پاراگراف
یک ملاک مهم برای برجستگیِ آیات، شهرت آنها در نزد مردم است و این آیات از مشهور ترین های آیات قرآنی است.
آیات 46 تا 54 به دلایلی که بارها گفته ایم (اقبال هنرمندان و وعاظ و . . ) از آیات برجسته قرآنی است.
8 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟
(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)
آیه های 48 و 50 از آنجا که به وحی اشاره دارد، و آنهم چیزی است که هیچ بنی بشری را راهی به شناخت مکانیزمش نیست، طبعا بالاتر از ذهنیات معاصران نزول است.
آیات 51 تا 54 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.
9 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی میداشتند؟
در باره آیات این پاراگراف ، حتی امروز نیز ، با توجه به معانی والای آن ، حتی برخی مفسران هم ، درک مقبولی از آن ندارند ، چه رسد به مخاطبان اولیه ! در عین حالیکه کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در این هزار و چند صد سال ، تغییر معنای قابل توجهی نیافته اند !
10 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟
توصیه به آنحضرت که به نوع خاصی از مخاطب قرار دادن مستقیم مردم عادی که هنوز به ایمان نپیوسته بودند بپردازد .
11– کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟
با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .
16 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟
ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:
1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.
2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.
تقریرات و آموزش الهی
قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَّكُم بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ ﴿46﴾ قُلْ مَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿47﴾ قُلْ إِنَّ رَبِّي يَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿48﴾ قُلْ جَاء الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿49﴾ قُلْ إِن ضَلَلْتُ فَإِنَّمَا أَضِلُّ عَلَى نَفْسِي وَإِنِ اهْتَدَيْتُ فَبِمَا يُوحِي إِلَيَّ رَبِّي إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ ﴿50﴾
حوادث پیشا قیامت
وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ ﴿51﴾ وَقَالُوا آمَنَّا بِهِ وَأَنَّى لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِن مَكَانٍ بَعِيدٍ ﴿52﴾ وَقَدْ كَفَرُوا بِهِ مِن قَبْلُ وَيَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ ﴿53﴾ وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِم مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُّرِيبٍ ﴿54﴾
شرح مختصر
کلیدهای تفسیری
1 – در آیه 46 بعد از «تتفکروا» ، «واگذاری به مخاطب» صورت گرفته است.
2 - «کما فعل باشیاعهم من قبل» (آیه54) ، «پرانتزی» است .
3 - آیه های 52 تا 54 فرع بر ماقبل است .
یکی یکی یا دوتا دوتا
موضوعی که در آیه 46 ذکر شده به این معنی نیست که بحثهای احتمالی مورد نظر حداکثر دو نفره باشد، بلکه چه بسا عدد بیشتر مطلوبتر هم باشد.
شروع و اعاده
در خصوص فوق که در آیه 49 به آن اشاره شده در سوره بروج عرضی کردیم.
اظهار تاسف دلسوزانه
خلاصه سخن این است که: ای «سران» کافران! که مانع ایمان آوری اقشارعظیمی از افراد تحت تسلط خویش می باشید، شما که بالاخره ایمان می آورید (حالا نشد، مقارن مرگ یا درقیامت ایمان خواهید آورد) ولی آن ایمانی که بعدا بیاورید چه فایده ای برایتان خواهد داشت؟
ترجمه تفسیریِ آزاد
ای پیامبر! به مردم عادی که هنوز ایمان نیاورده اند بگو شما را به يک چيز سفارش ميکنم : چه تکي و چه دو نفري براي خدا فکر کنيد : آیا من که مصاحب شما بوده ام هيچگونه ديوانگيي دارم؟ . خواهید گفت نه او کسي نيست جز اینکه اظهار میدارد هشدار دهنده اي است که ما را به عذابي که در مقابلمان است هشدار ميدهد (46) به آنان بگو اگر از شما مزدي خواستم مال خودتان باشد . مزدم جز بر عهده خداوند نيست و همو بر همه چيز گواه است (47) بگو پروردگارم حق را بالاخره به کرسي مي نشاند زیرا او داناي نهانها است (48) بگو حق آمد و باطل نه چيزي را شروع و نه اعاده مي کند (49) بگو تازه اگر گمراه هم باشم جز اين نيست که ضررم متوجه خودم است، اما اگر هدايت يافته باشم به سبب وحي پروردگارم است که او شنواي نزديک است (50) و كاش ميديدي که هنگام مرگ چگونه مضطرب خواهند شد و درخواهند یافت که راه گريزي نيست و از جائي نزديک دستگير ميشوند (51) و پس از دستگيري در قیامت ميگويند به آن حق ايمان آورده ايم . ولي چگونه ميتوانند از مکاني دور ، از موقعیتی که باید مومن میشدند ، آن ایمان رابدست بیاورند (52) در حاليکه قبلا به آن کفر ورزيده بودند و از جائي دور نسبت به حقیقت تير به تاريكي رها ميکردند؟ (53) و آنگاه بين آنها و بين چيزهائي که آرزويش را دارند جدائی خواهد افتاد چنانکه قبلا نيز با همگنان پیشین آنها همين رفتار شد ، آنان هم مانند اینان در شکي سخت بودند (54)