X

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

 قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿1﴾ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿2﴾ وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ﴿3﴾   وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ ﴿4﴾ وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿5﴾ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ  أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ ﴿6﴾ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿7﴾ وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿8﴾ وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ ﴿9﴾ أُوْلَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ ﴿10﴾ الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿11﴾ وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ ﴿12﴾ ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ ﴿13﴾ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ ﴿14﴾ ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذَلِكَ لَمَيِّتُونَ ﴿15﴾ ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تُبْعَثُونَ ﴿16﴾ وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ ﴿17﴾ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ ﴿18﴾ فَأَنشَأْنَا لَكُم بِهِ جَنَّاتٍ مِّن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ لَّكُمْ فِيهَا فَوَاكِهُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ ﴿19﴾ وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِن طُورِ سَيْنَاء تَنبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِّلْآكِلِينَ ﴿20﴾ وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهَا وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ ﴿21﴾ وَعَلَيْهَا وَعَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ ﴿22﴾


بسم الله الرحمن الرحیم

البته مومنان رستگار شدند (1) همانها که در نمازشان فروتن اند (2) و همانها که از چيزهاي بيهوده روبر ميگردانند (3) و همانها که انجام دهنده زکاة اند (4) و همانها که راجع به آميزش جنسي خويشتندارند (5) مگر در خصوص همسرانشان يا مملوکانشان که درخور سرزنشي نیستند (6) و اگر کسي بيش از اين بخواهد تجاوز کار است (7) و همانها که عهد و امانت را رعايت مي کنند (8) و همانها که مواظب نمازهاي خويش ميباشند (9)  آنها همان وارثانند (10) که فردوس را ارث ميبرند و در آن جاودانند (11) والبته (همه) انسان (ها) را از خلاصه اي از گِل آفريديم (12) سپس او را در جايگاهي نگهدارنده، نطفه اي نموديم (13) سپس آن نطفه را علقه اي و آن علقه را مضغه اي و آن مضغه را استخواني نموديم و بر آن استخوان نيز گوشتي پوشانديم. آنگاه آن را به حالت آفرينش نهايي ساختيم پس [ توجه داشته باشید که] بسیار پر منفعت است (نسبت به شما) خداوند که بهترين آفرينشگر است (14)  آنگاه شماها پس از آن خواهيد مرد (15) آنگاه شماها روز قيامت حتمأ برانگيخته خواهيد گردید (16) و البته بالا سرتان هفت راه آفريديم و هرگز از آفريدگان غافل نبوده ايم (17) و از آسمان آبي به اندازه فرستاديم و آن را در زمين جاي داديم و البته به از بين بردن آن توانائيم (18)  و بوسيله آن براي شما باغهايي از خرماها و انگورها درست کرديم که در آن ميوه هاي زيادي دارید و از آنها مي خوريد (19) و (نیز از محصولات آن آب است) درختي که از طور سيناء مي رويد که براي خورندگان روغن و خورش دارد (20) و البته در خصوص چارپايان نيز (که از همان آب آفریده ایم) برايتان عبرتي است، از آنچه در شکمهايشان است به شما مي نوشانيم و در آنها منافع زيادي داريد و از (گوشت) آنها ميخوريد (21) و بر آنها و بر کشتي سوار مي شويد (22)

قبلی:  سوره سباء سوره سباء
بعدی:  سوره مومنون سوره مومنون
Print
25 بار مطالعه شده است

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره (یعنی «درس» سوره) مطابق ذیل است که در جدول های مربوطه طرز استخراجش را می بینید:

 (جدول1)

آيه

عنوان

اصلی

عنوان

فرعی

شرح

تعداد

کلمه

9- 1

مردم

مومنان

توصيف (و چک لیست)

48

11 - 10

آخرت

بهشت

توصيف - نعمتهای مومنان

9

22-14

خداوند

افعال

مرگ- برانگيختگی- آفرينش آسمانها- آفرينش انسان- باران- نعمتها- کشتی ها

108

53-23

پيامبران

نوح و غيره

شرح نبوتشان و تکذيب قومشان و نابود

شدن آنها و نجات پيامبران و مومنان

376

54

پيامبر

ارشاد

توصيه- چنين کن (بحال خودشان

واگذار)

5

56-55

مردم

کافران

نکوهش- فکر ميکنند مالی که به آنها

داديم باعث سعادتشان است

14

61-57

مردم

مومنان

تشويق آنانکه چنين... ميکنند، اين اعمال باعث سعادت است

34

62

حکمت

انسان

ميزان تکليف، وسع انجام آن عمل است

12

63

مردم

کافران

نکوهش- قلبشان از اين موضوع غافل

 است

14

67-64

آخرت

قيامت

باز شدن چشمها- ديدن مطالب بطور

حقيقی

28

72-68

مردم

کافران

نکوهش- دليلشان برای ايمان نياوردن چيست

55

73

پيامبر

دلداری

تو آنها را به صراط مستقيم ميخوانی

(اشکالی در کارت نيست)

5

75-74

آخرت

قيامت

کافران - جهنم

17

77-76

مردم

کافران

نکوهش- در دنياهم اگر به عذاب گرفته ميشدند، بسوی خدا نمی آمدند

20

80-78

خداوند

افعال

افرينش انسان- احياء و ميراندن- اختلاف شب و روز

26

83-81

مردم

کافران

شرح عقايد غلطشان

26

90-84

پيامبر

ارشاد

آنها چنين ميگويند تو چنين کن

51

92-91

خداوند

حکمت

اگر دو خدا باشند هر کس آفرينش خود

 را ميبرد و بعضی بر بعضی استعلاء می کنند...

30

98-93

پيامبر

ارشاد

آموزش...

39

100-99

مردم

کافران

هنگام مرگ آرزو می کنند کاش دوباره

به جهان برگردند تا کار درست کنند

24

111-101

آخرت

قيامت

کافران- چشمشان به حقايق با زميشود و پشيمان ميشوند اما فايده ای ندارد.

88

114-112

آخرت

قيامت

ساير

23

116-115

خداوند

صفات

حق- پادشاهی- وحدت- کرم - هدفداری

20

117

مردم

کافران

حرف بی دلیل ميرنند

18

118

پيامبر

ارشاد

چنين بگو

7

جمع

1097

 

 

جدول درج­ها

شماره

عنوان

اصلی

عنوان فرعی

شرح

درصد

1/4

پيامبران

مختلف

نوح و غيره - شرح نبوتشان- تکذيب قومشان-

نابود شدن آنان و نجات پيامبران و پيروان

7/34

2/4

مردم

کافران

توصيف و نکوهش افکار و رد آنها

1/23

3/4

خداوند

افعال

آفرينش جهان و انسان- روزی- باران- کشتی....

8/16

4/4

آخرت

قيامت

چشمهای همگان باز ميشود و کافران ميفهمند چه ضرری کرده اند

15

5/4

پيامبر

ارشاد

چنين بگو....

3/9

6/4

حکمت

احکام

ميزان تکليف، وسع انجام آن است

1/1

 

 

البته دو جدول فوق اول و آخرِ جدول هاست، جدول های وسط را برای رعایت اختصار حذف کرده ایم، اما کسانی که حوصله دارند میتوانند موردِ سوره فجر را که در کتاب «آموزش تفسیر قرآن» (که به عنوان نمونه و الگو است) در سایت:

http://jamal-ganjei.com

با تمام جدول هایش ملاحظه فرمایند.

به این ترتیب عصاره محتوای سوره (درس سوره) به شرح ذیل است:

درس: پيامبران با مردمي مواجه بودند که از خداوند وآيات و الطافش غفلت داشتند و آخرت و پيامبران را تکذيب ميکردند و در نتيجه در دو جهان زيانکار گشتند.

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: ارائه اعمال مطلوبي که بهتر است مومنان داشته باشند تا در دو جهان رستگار گردند ، و نیز اینکه از الطاف و نعمت های الهی غفلت نورزند.

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿1﴾ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿2﴾ وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ﴿3﴾   وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ ﴿4﴾ وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿5﴾ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ  أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ ﴿6﴾ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿7﴾ وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿8﴾ وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ ﴿9﴾ أُوْلَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ ﴿10﴾ الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿11﴾

ریزدرب: تشویق مومنان به تکمیل صفات پسندیده ای که تاکنون کسب کرده اند

 

2

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ ﴿12﴾ ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ ﴿13﴾ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ ﴿14﴾ ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذَلِكَ لَمَيِّتُونَ ﴿15﴾ ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تُبْعَثُونَ ﴿16﴾

ریزدرب: ای مردم به نظر عبرت بنگرید که چه بودید و اینک چه شده اید و فکر کنید که بعدا چه ها خواهید شد

3

وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ ﴿17﴾ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ ﴿18﴾ فَأَنشَأْنَا لَكُم بِهِ جَنَّاتٍ مِّن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ لَّكُمْ فِيهَا فَوَاكِهُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ ﴿19﴾ وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِن طُورِ سَيْنَاء تَنبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِّلْآكِلِينَ ﴿20﴾ وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهَا وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ ﴿21﴾ وَعَلَيْهَا وَعَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ ﴿22﴾

ریزدرب: ای مردم به نظر عبرت بنگرید که چه بودید و اینک چه شده اید و فکر کنید که بعدا چه ها خواهید شد! زیرا این مائیم و این علم و قدرت ها را داریم و میتوانیم آنچه را میگوئیم کنیم

 

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 - سوالات

1 – زکات در آیه 4 به معنی لغوی آمده یا اصطلاحی؟

2 – در آیه 1 چرا از زمان ماضی استفاده شده؟

3– با توجه به روال سخن در این پاراگراف مراحل تکوین جنینی را یاد داشت نموده و آنگاه با توجه به بدیهیات پزشکی ، کلماتی مانند نطفه و علقه و مضغه و غیره را معنی کنید .

4 - کلمه «طین» به معنی لغوی آمده یا اصطلاحی؟

5 – آیا این مطالب که به بخش «مادی» مکانیزم آفرینش تک تک افراد بشر اشاره دارد ، ربطی به داستان حضرت آدم دارد؟

6 – چرا مراحل خرد و کلان (علقه و مضغه و .... و  موت و بعث) را با هم ذکر فرموده؟

7 - «طرائق» (آیه 17) جمعِ چیست؟ (طریق؟ طریقه؟ یا. . . ؟)

8 – منظور از «عن الخلق» چیست؟ («خلقنا» ؟ «کم» ؟ یا . . ؟)

9 – چرا مفسران «سبع» را به «زیاد» تعبیر کرده اند؟

10 -  منظور از «الخلق» در همان آیه چیست؟ (مخلوقات؟ آن آفرینش خاص که در کلمه «خلقنا»ی ابتدای آیه آمده؟ یا. . )

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

در بازه زمانی از نزول سوره معارج تا مقارن نزول این سوره ، چنانکه از آیات 1 تا 11 بر می آید ، کیفیت های ایمانی مومنان ارتقاء قابل ملاحظه داشته، که از مقایسه چک لیست موجود در آیات مذکور و چک لیست موجود در سوره معارج به وضوح مشهود است .

از آیه 20 معلوم میشود مردم مقارن نزول این سوره از کالاهای مورد استفاده در شامات استفاده میکرده اند .

از آیه 22 فهمیده میشود مردم عرب این دوره با مسافرت های دریایی آشنا بوده اند.

5 زاویه با تفاسیر رایج

1 : (المیزان) : در اين سوره بر  ايمان به خدا و روز قيامت دعوت شده و فرقهايى كه ميان مؤمنين و كفار هست شمرده شده است

درس : پیامبران با مردمی مواجه بودند که از خداوند و آیات و الطافش غفلت داشتند و آخرت و پیامبران را تکذیب میکردند و در نتیجه در دو جهان زیانکار شدند .

2 – بحثی که ذیلا تحت عنوان «مراحل مختلف» در آفرینش انسان، در بخش شرح مختصر کرده ایم با تفاسیر رایج زاویه دارد، ولی گرچه در اینجا نیاورده ایم، اما توصیه مطالعه آن را از این باب نیز در محل خودش داریم.

6 - پیشگوئی های تحقق یافته

اطلاعات عمومیِ تاریخی به ما میگوید که تمدن های قدیم از قبیل یونان و مصر و ایران باستان و غیره، و نیز قرون وسطا، نوعی کالبد شکافی داشته اند.

اما این جزئیات دقیقی که در این پاراگراف ذکر شده، خیلی بالاتر از حد اکثر توان علمی و پژوهشی تمام آن دوره ها بوده، و تنها دویست سال اخیر در حد لیاقت فهم جزئیات ذکر شده در این پاراگراف است، و این هم برگ زرین دیگری است که باید به کتاب پربرگ اعجاز علمی قرآنی افزوده شود.

7 - آیات برجسته این پاراگراف

آیات 1 تا 11 از لحاظ کثرت تکرارشان در کاشیکاری های مساجد و زیارتگاه ها قطعا داخل عنوان فوق میشوند، اما به نظر این قلم، از لحاظ محتوا نیز نقش قویِ «چک لیست»ی مجموعه آیات مذکور، از آنجا که بار سازندگی بالائی دارند، به آنها برجستگی خاصی میدهند.

همچنین است موقعیت جمله انتهائیِ آیه 14 که از بس در محاورات مردم تکرار میشود برجستگی خاصی یافته است.

8 - آیات مشکل

آیه 17 از این لحاظ که در باره «سبع طرائق» بین مفسران اختلافات زیادی وجود دارد ذیل تیتر فوق قرار میگیرد، البته ما هم با توجه به درس و درب عرض خویش را ذیلا تقدیم نموده ایم.

9 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

موضوع «سبع طرائق» از آنجا که هنوز در باره اش سخن فصل الخطاب مرضیّ عموم یافت نشده، فوق ذهنیات مخاطب امروز است، و به طریق اولی فوق ذهنیات مخاطبان اولیه نیز هست.

موضوع ثابت بودن تقریبیِ مقدار نزولات آسمانی (ماء بقدر) چیزی نیست که تا قبل از قرن 18 میلادی مکشوف بشر بوده باشد، و لذا این نیز بطور قطع فوق ذهنیات آنان بوده است.

10 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

در باره آیات این پاراگراف ، حتی امروز نیز ، با توجه به معانی والای آن ، حتی برخی مفسران هم ، درک مقبولی از آن ندارند ، چه رسد به مخاطبان اولیه! در عین حالیکه کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در این هزار و چند صد سال، تغییر معنای قابل توجهی، از لحاظ تحت اللفظی نیافته اند!

11 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

چک لیست اعمال مطلوبي که بهتر است مومنان داشته باشند تا در دو جهان رستگار گردند، و اینکه از الطاف و نعمت های الهی غفلت نورزند.

12 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیات 6 و 7 و 8 و 15 و 16 بقیه آیات این پاراگراف «برای اولین بار» است.

13 در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:

1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.

2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.

انسان های مطلوب

قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿1﴾ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿2﴾ وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ﴿3﴾   وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ ﴿4﴾ وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿5﴾ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ  أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ ﴿6﴾ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿7﴾ وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿8﴾ وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ ﴿9﴾

درباره نعیم

أُوْلَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ ﴿10﴾ الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿11﴾

آفرینش انسان

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ ﴿12﴾ ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ ﴿13﴾ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ ﴿14﴾ ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذَلِكَ لَمَيِّتُونَ ﴿15﴾ ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تُبْعَثُونَ ﴿16﴾

آیات الهی

وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ ﴿17﴾ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ ﴿18﴾ فَأَنشَأْنَا لَكُم بِهِ جَنَّاتٍ مِّن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ لَّكُمْ فِيهَا فَوَاكِهُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ ﴿19﴾ وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِن طُورِ سَيْنَاء تَنبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِّلْآكِلِينَ ﴿20﴾ وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهَا وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ ﴿21﴾ وَعَلَيْهَا وَعَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ ﴿22﴾

شرح مختصر

کلیدهای تفسیری

بحث متنی

آیه 6 فرع بر آیه 5 است و آیه 7 فرع بر آن است یعنی آیه 6 فرعی و آیه 7 فرعی در فرعی و بقیه آیات اصلی است .

1 - جمله فتبارک الله احسن الخالقین فرع بر آیات قبل از خویش است .

آیه های 6 و 7 فرع است بر ماقبل خویش .

ترتیب نزول (مطلب، تفسیر، اشاره) :

در آیه 1 یک مورد بارز تیتر فوق را می­بینید، آنجا که می­فرماید «قد افلح ...» (حتماً رستگار شد ...)

به عبارت دیگر آیات 2 تا 9 این پاراگراف دارد جمله «قد افلح من زکیها»ی سوره شمس را تفسیر می­کند.

مثل این است که کسی درسوره شمس بپرسد «رشد دهد .....» یعنی چه؟ و جواب بشنود: یعنی به مدول آیات 2 تا 9 سوره مؤمنون عمل­کند.

«لغو» یک مفهوم نسبی است

در آیه 3 «لغو» یک مفهوم نِسبی است و بستگی به تشخیص هر کسی دارد.

در حالیکه تعریف آن (= چیزی که فایده دنیائی و آخرتی نداشته باشد، حتی اگر از مشعول شدن به آن خوشمان بیاید) واضح است اما تشخیص مصادیق آن (با رعایت صداقت شخص نسبت به خویش) ممکن است از هر کس تا دیگری فرق کند.

مثلاً از نظر کسی حل کردن جدول لغو است و از نظر دیگری ورزش فکری و یافتن آموزش عمومی و مبارزه با بیماری آلزایمر است و لذا نه تنها لغو نیست بلکه لازم و ضروری هم هست.

«ارث بردن» فردوس

چرا در آیه 11 فرموده آنها فردوس را «به ارث» می­برند؟

اگر توجه نموده باشید در مورد ارث، چیزی به کسی می­رسد که برای آن زحمت چندانی نکشیده است.

در این نوع بیان، این نکته هم هست که مقام «فردوس» یک مقام بالائی است و حق بدست آوردن آن، این است که شخص برای آن خیلی زحمت بکشد، اما خداوند به کسانی که تا این حد – که در آیات فوق اشاره شده - مقید به افکار و اعمال دینی باشند ( که کار چندان سختی هم نیست) آن مقام را «به راحتی» به آنها می­دهد.

«چک لیست» ، اما در سطح بالاتر

در این پاراگراف، به چند مشخصه رفتاریِ مؤمنان اشاره نموده و آنها را برنده نهائی و خوشبخت واقعی، و ساکن جاودانی فردوس قلمداد کرده اما اشاره­ای به افکار و عقاید آنها ننموده، در حالیکه در کل سوره، در مواضع عدیده­ای، ضمن برشمردن رفتارهای غلط و باطل کافران، به عقاید باطل و غلط آنها نیز به تفصیل پرداخته و آنها را بطور مستدل رد نموده است.

علت اینکه در این پاراگراف، راجع به مؤمنان، به عقاید صحیح آنها نپرداخته، شاید این باشد که این رفتارهای ذکر شده فقط از صاحب عقیده و فکر صحیح بر می­آید و نیاز به ذکر آن نیست.

صفات و اعمالی که در این پاراگراف، آنها را ذکر نموده، بطور خلاصه چنین است:

1- اهمیت دادن به نماز،

2- پرداختن به زکات،

3- رعایت عهد و امانت،

4- دوری از لغو.

شبیه به همین آیات (آیات از 2 تا 9) قبلاً در سوره معارج نیز آمده بود، منتها آن آیات تفاوتهائی با این آیات داشت.

در سوره معارج بجای آیه 4 این سوره، داشت «و آنهائی که در اموالشان حق معینی برای سائل و محروم هست»، اما در این سوره صراحتاً راجع به «زکات» تصریح نموده، و طبیعی است، زیرا این سوره بعد از سوره معارج نازل شده و این حکم در آنجا حالت داوطلبانه داشت و در اینجا الزامی است.

دیگر اینکه در سوره معارج، صفتی که برای نماز مسلمانها ذکر شده بود، «دوام» آن بود یعنی اینطور نباشد گاهی نماز بخوانند گاهی نخوانند بلکه نمازشان باید مرتب و همیشگی باشد.

در فاصله زمانیِ ازنزول آن سوره تا این سوره؛ ظاهراً موضوعِ نماز خواندن و دائمی بودن آن در بین مسلمانان جا افتاده و عادت شده بود و لذا در اینجا به کیفیت آن می­پردازد که نمازشان را با «خشوع» بخوانند.

بعبارت دیگر، در اثر گذشت زمان و رشد شخصیتی مسلمانان، از آن تاریخ (نزول سوره معارج) تاکنون (نزول سوره مؤمنون) کمّیت نماز جا افتاده و اینک برای بهبود کیفیت آن توصیه می­شود.

نکته دیگر اینکه در سوره معارج، به واجدین آن شرایط، وعده «مورد احترام بودن در بهشت­ها» را می­دهد اما در اینجا سطح وعده بالاتر است. در اینجا وعده بدست آوردنِ آسان «فردوس» و جاودانگی در آن را می­دهد.

البته این خودش شامل سه وعده است: 1- رسیدن به «فردوس»، 2- براحتی بدست آوردن آن، 3- جاودانگی در آن.

از آنجا که «فردوس» درجه خاصی است از بهشت، و بالاتر از مطلق «بهشت­هائی» است، نتیجه می­شود که سطح شخصیتی و روحی عده­ای از مسلمانان در فاصلۀ زمانیِ نزول این دو سوره، تفاوت قابل توجهی در جهت اعتلاء نموده  است.

«مراحل مختلف» در آفرینش انسان

ممکن است آفرینش انسان از «خلاصه­ای از گِل» مربوط به همان دوره­ای باشد که در ابتدای سوره دهر دیدیم (لم یکن شیئا مذکوراً)

به این معنی که در آن دوره چیزی داشته شکل می­گرفته ، نوعی مواد رسوبی داشته بوجود می­آمده ، که اولین سلول­های زنده از آنها بوجود آمده که عبارت «سلاله من طین = خلاصه­ای از گِل» اشاره به آن دوره داشته باشد که آن ماده اصل و اساس هر نوع حیات ، اعم از دریایی و سپس دوزیستی و آنگاه جانداران زمینی بوده است.

بنابراین اگر بگوییم انسان بدست خداوند آفریده شده صحیح است ، و اگر هم بگوییم از خاک آفریده شده با توجه به معنی فوق باز هم صحیح است، و اگر هم بگوییم از علق آفریده شده، باز هم صحیح است، و اگر هم بگوییم از پدر و مادرش آفریده شده باز هم صحیح است .

آفرینش آدم از خاک یعنی چه؟

«ال» در ابتدای «الانسان» ازچه نوع است ؟

بطور قطع الف لام مذکور از نوع الف لام جنس است ، یعنی همه انسانها . زیرا اگر آن را از نوع الف لام عهد یا الف لام تعریف بگیریم با بقیه آیه سازگاری ندارد . زیرا اگر سازگاری داشت می باید قرینه ای در آیه یا آیات بعد می بود که بر آن دلالت کند و نیست.

لذا می توانیم این نتیجه را بگیریم که «همه انسان ها» (و طبعا آدم هم که یکی از انسان ها است) از نطفه و علقه و مضغه و .... بوجود آمده است.

البته اینکه همه انسانها از عصاره ای از خاک آفریده شده اند به این معنی است که قبل از نطفه بصورت مواد غذائی که از خاک  بوجود می آیند در بدن انسان به صورت سلول های تشکیل دهنده اسپرم و اوول در دستگاه های تناسلی مرد و زن وجود دارند.

بنا بر این آفرینش آدم از خاک مانند آفرینش همه ما انسان ها از خاک است که از طریق مواد غذائیِ حاصل از خاک صورت میگیرد.

البته باید توجه داشت که مواد غذائی حیوانی از قبیل گوشت و شیر و مشتقات آن نیز منشاء خاکی دارد.

بنا براین «از خاک آفریده شدن آدم»، هم، همانطور است که من و شما از خاک آفریده شده ایم، و همانطور است که همه میلیارها انسان از خاک آفریده شده اند و میشوند و خواهند شد.

فرق «علقه» در اینجا و «علق» در سوره علق

آنچه در سوره علق گفته ایم اشاره به اسپرم دارد و آنچه در اینجا مطرح است به ترکیب اسپرم و اوول که از طریق رگ خونی (که لوله تغذیه موجود جدید است) به جدار رحم آویزان است مربوط میشود والبته هردو آویزان اند، اولی به اوول و دومی به رحم.

این هم یک نمونه از هزاران مورد کمکی است که رعایت ترتیب نزول به فهم قرآن میکند!

هفت راه در بالای سرتان

اکثر قریب به اتفاق مفسران و مترجمان «سبع طرائق» مذکور در آیه 17 را به «آسمان­­های هفتگانه» تعبیر کرده اند.

 البته ما برای فهم آن به درس و درب دسترسی داریم و طبق آن میدانیم که این پاراگراف دارد گوشه ای از نعمت های الهی را به یاد بشر می آورد .

البته باید توجه داشته باشیم که «طرائقِ» ذکر شده جمع «طریقه» است و ترجمه مناسب آن «روش ها» و «منش ها» است و ضمناً با توجه به اینکه خود عدد «هفت» نیز در ادبیات قرآنی نمادِ «زیاد» است ترجمه کلمه «طرائق» «روش های زیاد» و یا «روش های دارای تنوع زیاد» میباشد .

چه نعمتهایی را در قرآن می شناسیم که «از راه های بالا ی ما» بسویمان می آید؟

چیزهایی که در جواب سوال فوق فورا به ذهن می آید اینها است : 1 –  باران ، 2 – وحی ، 3 – وقوع قیامت ، 4 – ملائکه ، 5 – روح ، 6 –  تقدیرات ، 7 - ؟

البته اینهائی که در سطر فوق بر شمردیم برخی «در طول» و برخی  «در عرض»  یکدیگرند و علم ما فعلا در آن حدودی نیست که بتوانیم دقیقا تعیین کنیم که چه با چه رابطه طولی یا عرضی دارد و یا اینکه اساسا نازل شونده هایِ از آن «طرائق» منحصر به همانها که برشمردیم است یا نه (گرچه اجمالا عرض میکنیم که به نظر نمی آید منحصر به آنها باشد) اما ، هرچه باشد ، خودِ بکار بردن کلمه «طریقة» در آیه مذکور نشان میدهد که «راه» مورد نظر از قبیل «سبیل» و «صراط» نیست، بلکه یکنوع «راه هوشمند» است.

در آیات 18 تا 22 فقط به یکی از آن نعمت ها و مشتقات آن ، که از آن راه ها به ما میرسد ، یعنی باران ، اشاره های کوتاهی فرموده ، ولی راجع به نعمت های دیگر به عهده خودمان گذاشته که در آنها بیندیشیم.

«به اندازه» بودن نزولات آسمانی

امروزه جزء بدیهیات علمی ما است که بارانِ سالانه مقدار ثابتی است ، گر چه این امر خیلی دور از دسترس علم و فهم مردم آن روزها بوده و این خودش یکی از عناصر معجره علمی است.

ضمناً با توجه به جمله «فاسکناه فی­الارض» (و آن را در زمین جای دادیم) به منابع روی زمینی (دریاها و دریاچه ها) و نیز منابع زیرزمینی آب اشاره فرموده است.

زیتون

آیه 20 اشاره به زیتون دارد که آن روزها بر خلاف امروز در همه جا کشت نمی­شده و یک نوع «کالای مدیترانه­ای» بوده و عبارت «طور سینا» به قسمت فلسطینی آن اشاره دارد.

«منافع» از چارپایان

«منافع»ی که از چارپایان داریم که در آیه 21 به آن اشاره شده ، غیر از شیر که در آیه تقریبا تصریح شده، چه بسا مو و پشم و کرک باشد، «و از آنها می­خورید»  یعنی از گوشت آنها می­خورید، و در سوره یس نیز مطالبی در خصوص آنها گذشت. اما، دائما به دامنه استفاده از حیوانات اضافه میشود، مثلا تهیه پودر استخوان، تهیه فراورده های خونی، وغیره، و معلوم نیست در آینده چه قلمرو های جدیدی در این قسمت باز خواهد شد.

ترجمه تفسیریِ آزاد

بسم الله الرحمن الرحیم

البته مومنان رستگار خواهندشد (1) همان کسانی که در نمازهایشان فروتن اند (2) و همانها که از چيزهاي بيهوده روی برميگردانند (3) و همانها که پرداخت کننده زکاتند (4) و همانها که راجع به آميزش جنسي عفیفند (5) مگر با همسرانشان يا مملوکانشان که درخور سرزنشي نیستند (6) و اگر کسي بيش از اين بخواهد تجاوز کار است (7) و همانها که عهد و امانت را رعايت مي کنند (8) و همانها که مواظب نمازهاي خويش ميباشند (9)  آنها همان وارثانند (10) که فردوس را ارث ميبرند و در آن جاودانند (11) والبته همه انسان ها را از خلاصه اي از گِل آفريده ايم (12) سپس او را در جايگاهي نگهدارنده، نطفه اي نموديم (13) سپس آن نطفه را علقه  و آن علقه را مضغه و آن مضغه را استخواني نموديم و بر آن استخوان نيز گوشتي پوشانديم. آنگاه آن را به حالت آفرينش نهايي ساختيم، پس توجه داشته باشید که برای شما بسیار پر منفعت است خداوند که بهترين آفرينشگر است (14)  آنگاه شماها پس از آن خواهيد مُرد (15) آنگاه شماها روز قيامت حتمأ برانگيخته خواهيد گردید (16) و البته بالا سرتان هفت راه آفريديم و هرگز از آفريدگان غافل نبوده ايم (17) و از آسمان آبي به اندازه فرستاديم و آن را در زمين جاي داديم و البته برای ازبين بردن آن توانائيم (18)  و بوسيله آن براي شما باغهايي از خرماها و انگورها درست کرديم که در آن ميوه هاي زياد دارید و از آنها مي­خوريد (19) و نیز درختي که از طور سيناء مي­رويد که براي خورندگان روغن و خورش دارد (20) و البته در خصوص چارپايان نيز برايتان عبرتي است، از آنچه در شکمهايشان است به شما مي­نوشانيم و در آنها منافع زيادي داريد و از گوشت آنها ميخوريد (21) و بر آنها و بر کشتي سوار مي­شويد (22)

دی ان ان