X

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿1﴾ لَيْسَ لِوَقْعَتِهَا كَاذِبَةٌ ﴿2﴾ خَافِضَةٌ رَّافِعَةٌ ﴿3﴾ إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا ﴿4﴾ وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا ﴿5﴾ فَكَانَتْ هَبَاء مُّنبَثًّا ﴿6﴾ وَكُنتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً ﴿7﴾ فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ ﴿8﴾ وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿9﴾ وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ﴿10﴾ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ ﴿11﴾ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ﴿12﴾ ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِينَ ﴿13﴾ وَقَلِيلٌ مِّنَ الْآخِرِينَ ﴿14﴾ عَلَى سُرُرٍ مَّوْضُونَةٍ ﴿15﴾ مُتَّكِئِينَ عَلَيْهَا مُتَقَابِلِينَ ﴿16﴾ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ ﴿17﴾ بِأَكْوَابٍ وَأَبَارِيقَ وَكَأْسٍ مِّن مَّعِينٍ ﴿18﴾ لَا يُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا يُنزِفُونَ ﴿19﴾ وَفَاكِهَةٍ مِّمَّا يَتَخَيَّرُونَ ﴿20﴾ وَلَحْمِ طَيْرٍ مِّمَّا يَشْتَهُونَ ﴿21﴾ وَحُورٌ عِينٌ ﴿22﴾ كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ ﴿23﴾ جَزَاء بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿24﴾ لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِيمًا ﴿25﴾ إِلَّا قِيلًا سَلَامًا سَلَامًا ﴿26﴾

 

بسم الله الرحمن الرحيم

 

هنگامي که آن واقعه واقع شود (1) که وقوع آن دروغ نيست (2)  پايين آورندهء بالا برنده (است) (3) هنگامي که زمين به شدت بلرزد (4) و کوهها بسختي خرد شوند (5) و مانند غباري پراکنده گردند (6)  و شما سه گروه خواهيد بود (7) گروه خجسته گان که چه گروهي هم خواهند بود (8) و گروه نا خجستگان که آنها هم چه گروهي خواهند بود (9) و سبقت گيران پيشتاز (10) که آنها همان مقربانند (11) كه در بهشتهاي پر نعمت خواهند بود (12) (که) گروهي از (امت هاي) اوليه (13) و تعداد کمي هم از بعدي ها (ميباشند) (14) بر مبل هائي گوهر نشان (15) در مقابل يکديگر تکيه زده اند (16) دور و بر آنها پسراني که همواره بر همان حال خواهند ماند (به خدمت) ميچرخند (17) با فنجانها و پارچ ها و کاسه اي از نوشابه اي جاري (18) كه از آن نه سردرد و نه مستي ميگيرند (19) و ميوه اي که انتخاب ميکنند (20)  و گوشت پرندگاني که دلخواهشان باشد (21) و حورياني درشت چشم (22) که مانند مرواريدِ پوشيده هستند (23) كه پاداشي است بسبب آنچه انجام داده اند (24) در آنجا نه بيهوده اي و نه گنــاهي مي شنوند (25) مگر گفته (ای که معنی) سلام و سلامت (میدهد) (26)


قبلی:  سوره طور سوره طور
بعدی:  سوره واقعه سوره واقعه
Print
243 بار مطالعه شده است

فایل ها برای دانلود

پیش تفسیر

1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

 

(جدول 1)

آيه

عنوان

اصلی

عنوان

فرعی

شرح

تعداد

کلمه

5-1

آخرت

قيامت

حوادث مقارن وقوع

18

10-6

آخرت

قيامت

دسته بندی های مختلف از مردم

(3 دسته)

15

26-11

آخرت

بهشت

(مربوط به سابقون و مقربون)

57

40-27

آخرت

بهشت

(مربوط به خجستگان)

37

56-41

آخرت

جهنم

(مربوط به ناخجستگان)

68

73-57

خداوند

خلق و

امر

نمونه های مختلف نعماتی که بشر از

انها استفاده می کند اما غافل است

82

74

پيامبر

دستور

عبادی

تسبيح کن بنام پرودگارت که عظيم است

4

76-75

قسم

مختصات

نجوم

اهمیت آن

9

80-77

قرآن

توصیف

اهمیت آن

14

82-81

مردم

کافران

نکوهش-  به چنين چيزی اهميت

نميدهيد و تکذيب می کنيد؟

8

94-83

مردم

انسان

حالت های دم مرگ هر کدام از گروهها

54

96-95

پيامبر

دستور

عبادی

پروردگارت را تسبیح کن

9

جمع

375

 

 

جدول درج ها

شماره

عنوان

اصلی

عنوان

فرعی

شرح

درصد

1/4

آخرت

بهشت

و جهنم

بهشت و جهنم- با ترجيح توصيف نعمات

بهشتی

52

2/4

خداوند

خلق

و امر

نعمات خداوندی و غفلت نوع بشر

9/21

3/4

مردم

انسان

بطور کلی

هر کس موقع مرگ ميفهمد چه نوع زندگيی

در پيش دارد

5/16

4/4

پيامبر

دستور

عبادی

ای پيامبر! به تسبيح نام پروردگارت بپرداز

مبادا غافل شوی

5/3

5/4

قران

توصیف

اهميت قران- حجيت قرآن

7/3

6/4

قسم

مختصات ستارگان

افرينش و نظم حيرت انگيز مربوط به

اجرام اسمانی

4/2

 

 

 

البته دو جدول فوق اول و آخرِ جدول هاست، جدول های وسط را برای رعایت اختصار حذف کردیم، اما کسانی که حوصله دارند میتوانند موردِ سوره فجر را که در کتاب «آموزش تفسیر قرآن» (که به عنوان نمونه و الگو است) در سایت:

 http://jamal-ganjei.com

با تمام جدول هایش ملاحظه فرمایند.

از این جدول ها عصاره محتوای سوره به شرح ذیل استخراج شده است:

درس: اي انسان! غرق در نعمت هاي الهي هستي. از غفلت درآي و طوري زندگي کن که سرانجامی بهشتي داشته باشي.

 

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: اين زندگي ماندني نيست، غفلت نکنید و زندگي خويش را اصلاح کنید، تا زندگیی پر نعمت داشته باشید.

 

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿1﴾ لَيْسَ لِوَقْعَتِهَا كَاذِبَةٌ ﴿2﴾ خَافِضَةٌ رَّافِعَةٌ ﴿3﴾ إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا ﴿4﴾ وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا ﴿5﴾ فَكَانَتْ هَبَاء مُّنبَثًّا ﴿6﴾

ریزدرب: وقوع قیامت همزمان خواهد بود با وقایعی عظیم در ارکان هستی محیطی

2

وَكُنتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً ﴿7﴾ فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ ﴿8﴾ وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿9﴾ وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ﴿10﴾ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ ﴿11﴾ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ﴿12﴾

ریزدرب: در قیامت مردم سه دسته خواهند بود، خیلی خوب و خوب و بد

3

ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِينَ ﴿13﴾ وَقَلِيلٌ مِّنَ الْآخِرِينَ ﴿14﴾

ریزدرب: در قیامت، خیلی خوب ها، دو دسته خواهند بود: عده ای از پیشینیان، کمی هم از پسینیان

4

عَلَى سُرُرٍ مَّوْضُونَةٍ ﴿15﴾ مُتَّكِئِينَ عَلَيْهَا مُتَقَابِلِينَ ﴿16﴾ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ ﴿17﴾ بِأَكْوَابٍ وَأَبَارِيقَ وَكَأْسٍ مِّن مَّعِينٍ ﴿18﴾ لَا يُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا يُنزِفُونَ ﴿19﴾ وَفَاكِهَةٍ مِّمَّا يَتَخَيَّرُونَ ﴿20﴾ وَلَحْمِ طَيْرٍ مِّمَّا يَشْتَهُونَ ﴿21﴾ وَحُورٌ عِينٌ ﴿22﴾ كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ ﴿23﴾ جَزَاء بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿24﴾ لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِيمًا ﴿25﴾ إِلَّا قِيلًا سَلَامًا سَلَامًا ﴿26﴾

ریزدرب: خیلی خوب ها غرق در نعمت هایی مادی و معنوی خواهند بود

 

تقطیع :

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب :

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 - سوالات

1 – در آیه 7، چرا برای مفهوم «گروه»، کلمه «ازواج» را بکار برده؟

2 – در دو آیه 8 و 9، کلمه «ما» چه موقعیت «دستورزبان»ی دارد؟

3 - «ل» در کلمه «لوقعتها» چه نقش دستوری دارد؟

4 - در آیه 2، قبل از کلمه کاذبه، موضوعِ کدام کلید تفسیر اتفاق افتاده؟

5 – با توجه به آیه 3، قیامت چه چیزی را بالا و پائین می برد؟

6 – موضوع آیه 3 مربوط به چیست؟ (حوادثِ مقارنِ وقوع ؟ یا ...؟)

7 – کدام آیات به زبان معمولی وکدام «به زبانِ مَثَل» است؟

8 – ریشه کلمه «مشئمه» چیست؟

9 – کدام واژهء بکار رفته، حاکی از «غیر قابل توصیف» بودنِ زندگی هایِ ممکنِ پس از قیامت است؟

10 - «نعیم» آیه 12 از لحاظ دستور زبان چه حالتی دارد؟

11 – آیه 15 چه حالتی از برخورداری را تداعی میکند؟ (اصطلاحا مادی یا معنوی؟)

12 – در موضوع آیه 17 چه نعمتی احساس میشود؟

13 – از لحاظ کلید های تفسیر قرآن، آیه 24 چه موقعیتی دارد؟

14 – نعمتهای مشروح در این پاراگراف را به دو بخش مادی و معنوی تقسیم کنید.

15 - «ال» در آیه 12 از چه نوع است؟

16 – جواب سوال فوق را در مورد آیه های 13 و 14 بیان کنید.

 

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیه های 8 و 10 فهمیده میشود در زمان نزول این سوره برای اولین بار نیرو های داخل اردوگاه اسلام به دو دسته مسلمانان معمولی و مسلمانان زبده تقسیم میشود.

از آنجا که ظاهر قرآن برای مخاطب های اولیه مفهوم بود، میتوان چنین استنباط کرد که شبیه به نعمت های ذکر شده در این پاراگراف، برای عده ای – هر چند اندک – فراهم بوده، یعنی برخی از معاصران نزول دارای باغ های اختصاصی و مبل ها و خدمتکاران و میوه های متنوع و زنان زیبا و محیطی آداب مند بوده اند که خداوند با توجه به سطح فکر و سطح آرزوهای اقشار پائین چنین مثال هایی زده است.

 

5 - زاویه با تفاسیر رایج

المیزان : اين سوره، قيامت كبرى را كه در آن مردم دوباره زنده مى‏شوند و به حسابشان رسيدگى شده و جزا داده مى‏شوند شرح مى‏دهد،

ما عصاره محتوای سوره را از راه محاسبه که برای همه قابل درک است استخراج کرده ایم که چنین است:  

درس سوره: ای انسان! غرق در نعمت های الهی هستی، از غفلت درآی و طوری زندگی کن که سرانجامی بهشتی داشته باشی.

6 - آیات برجسته این پاراگراف

آیات 1 تا 26 به دلایلِ مکررِ پیشگفته، از آیات برجسته قرآنی است.

یک ملاک مهم برای برجستگیِ آیات، شهرت آنها در نزد مردم است و این آیات از مشهور ترین های آیات قرآنی است.

 

7 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیات 1 تا 26 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

 

8 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته، در طول این مدت طولانی، از نزول این سوره تا به امروز، تغییر معناییِ چندانی نیافته، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما.

 

9 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 – حتمیت وقوع قیامت

 2 – وقوع حوادثی هولناک در همه شئون عالم

 3 – حضور همگان در قیامت در سه گروه مشخص: بدها، خوب ها، خیلی خوب ها.

 

10 – کدام عنصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

شش آیه اول راجع به وقوع قیامت است که در سوره های قبلی تاکنون با آنها بخوبی آشنا شده ایم.

مطلب جدید این پاراگراف این است که مردم در قیامت به سه دسته تقسیم می شوند:  1- بدها، 2- خوب ها، 3- خیلی خوب ها.

و آیه های 13 و 14 و 22 و 23 بطور قطع بدون سابقه ای در قبل است، و بقیه آیات این پاراگراف طوری است که قبلا با عبارات و کلماتی متفاوت قبلا در سوره های پیشین بوده است.

 

11 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

ناگزیر از ذکر این نکته ایم که ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:

1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.

2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.

آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی»

حتمیت وقوع قیامت

سوره واقعه

إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿1﴾ لَيْسَ لِوَقْعَتِهَا كَاذِبَةٌ ﴿2﴾

حوادث پیشا قیامت

خَافِضَةٌ رَّافِعَةٌ ﴿3﴾ إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا ﴿4﴾ وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا ﴿5﴾ فَكَانَتْ هَبَاء مُّنبَثًّا ﴿6﴾

گردشِ کار در روز قیامت

وَكُنتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً ﴿7﴾ فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ ﴿8﴾ وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿9﴾ وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ﴿10﴾ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ ﴿11﴾ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ﴿12﴾ ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِينَ ﴿13﴾ وَقَلِيلٌ مِّنَ الْآخِرِينَ ﴿14﴾

درباره نعیم

عَلَى سُرُرٍ مَّوْضُونَةٍ ﴿15﴾ مُتَّكِئِينَ عَلَيْهَا مُتَقَابِلِينَ ﴿16﴾ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ ﴿17﴾ بِأَكْوَابٍ وَأَبَارِيقَ وَكَأْسٍ مِّن مَّعِينٍ ﴿18﴾ لَا يُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا يُنزِفُونَ ﴿19﴾ وَفَاكِهَةٍ مِّمَّا يَتَخَيَّرُونَ ﴿20﴾ وَلَحْمِ طَيْرٍ مِّمَّا يَشْتَهُونَ ﴿21﴾ وَحُورٌ عِينٌ ﴿22﴾ كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ ﴿23﴾ جَزَاء بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿24﴾ لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِيمًا ﴿25﴾ إِلَّا قِيلًا سَلَامًا سَلَامًا ﴿26﴾

شرح مختصر

کلیدهای تفسیری

ترتیب نزول

در این پاراگراف با تفصیل به نعمتهای بهشتی می پردازد.

 ذکری خیلی دقیقتر و روشنتر از آنچه تاکنون دیده شده است.

اگر مطابقِ لیستِ ترتیبِ نزول مرور کنیم، در سوره های قبلی، اشاره های بسیار کوتاهی به بهشت شده است .

 مثلاً در سوره مرسلات از «بهشت های پر نعمت» نام برده، و  در سوره نبأ اندکی بیشتر به آن پرداخته و شرحی هم از نعمتها داده مثلاً اینکه فرموده، آن «پیروزی» است و از باغها و انگورها و جامهای گوارا و دخترکان نورس و اینکه لغو و دروغ نمی شنوند و اینکه همه اینها «جزاء» است، شرح داده است.

اما در این سوره شرح بهشت را تقریباً به اوج رسانده است.

 غیر از مجموع این سوره و سوره بعدی در تمام قرآن راجع به بهشت، شرحی مفصل تر از این دو سوره نیست.

ذکر مصادیق افاده حصر نمی کند

واضح است نعمت هائی که در این جا ذکر شده ، منحصر به همین ها نیست و ما این تیتر را بارها مورد استفاده قرار داده ایم و در آینده نیز چاره ای نداریم جز این که باز هم تحت همین تیتر شبیه به این تذکر را بدهیم.

 

به زبان مخاطب اولیه

نعمت هائی که در اینجا ذکر شده عیناً همانهائی نیست که از ظاهر کلمات فهمیده می شود و همانطور که جنین راهی برای درک این جهان ندارد ما نیز هیچ راهی برای درک آن جهان نداریم، لذا مطالبی فرموده که ما تصویری از « زیادی نعمت » و «درجه بالای رفاه» و « سطح والای مورد احترام بودن» و « نهایتِ باز بودن دست برای رسیدن به خواسته ها» و امثال ذلک پیدا نمائیم .

 

وحدت محتوا علی رغم تفاوت الفاظ

تقریباً تمام محتوای 6 آیه اول، گرچه در الفاظِ متفاوت، در سوره های قبلی هست و اگر بخواهیم بازگو کنیم طولانی می شود (و به عنوان تمرین انجام این امر به خودتان پیشنهاد می شود، یعنی این که بگردید و معادل های هر جمله و آیه اشاره شده را در سوره های قبلی نشان دهید) اما طرز بیان به گونه ای است که اصطاحاً احساس تکراری بودن به خواننده دست نمی دهد و این نیز یکی از مؤلفه هایِ اعجازیِ ادبیِ قرآنی است.

 

اولین و آخرین

منظور از «اولین» و «آخرین» آیه های 14-13 چیست؟

1- آیا منظور از «اولین »ها پیروان پیامبران قبلی (نوح و ابراهیم و ...) و منظور از «آخرین»ها پیروان پیامبر ما هستند؟

2- یا اینکه منظور از «اولین»ها مسلمانان صدر اسلام (و بطور کلی پیروان «صدر دعوت» هر پیامبر) و منظور از «آخرین ها» پیروان نسل های بعدی پیامبران هستند؟

 چرا «مقربان»، «عده ای از اولین ها و کمی از آخرین ها» هستند؟

حدسهائی می توان زد، مثلاً اینکه :

«اولین»ها انگیزه بیشتری داشتند و لذا «خالص»تر بودند اما «آخرین»ها، بعلت درگیر شدن با «زندگی»، انگیزه شان «رقیق» شده و لذا «عده کمی» از آنها موفق شدند محورهای اصلی را مانند پیشینیان پیگیری کنند.

 همچنین «اولین» ها بعلت همان خلوص، بیشتر زیر بار می رفتند و مستقیم تر با مشکلات دست و پنجه نرم می کردند، وضمنا زودتر و بیشترهم به شهادت می رسیدند و ضمناً مطلب را هم جا می انداختند و نهضت را به ثبات می رساندند، اما خودشان  هم کم کم از صحنه خارج می شدند، و نهضتِ به ثمر رسیده را برای بعدی ها به ارث می گذاشتند که  مانند آنها نبودند و از انگیزه ضعیف تری برخوردار بودند.

 در هر حال وضع «مقربان» این است، کسی که بخواهد برایش راه باز است.

اما اینکه در برخی تفاسیر گفته اند بر حسب روایات، منظور از «اولین» امیرالمؤمنین(ع) و حبیب نجار و مؤمن آل فرعون است، باید بدانیم که روایات نیز باید تفسیر شوند و نیز همواره بیاد داشته باشیم که «ذکر مصادیق افاده حصر نمی کند»، چیزی که در مورد امیرالمؤمنین(ع) و مؤمن آل فرعون و حبیب نجار می توان گفت این است که آنها تمام زندگی خویش را در گرو عقیده خویش گذاشتند و حتی تا پای قتل و شهادت هم رفتند.

آیا در امت اسلام غیر از امیر المؤمنین(ع) شخص دیگری این خصوصیت را بروز نداد؟ مثلاً 70 نفر شهدای احد که اگر پایداری نمی کردند پیامبر(ص) کشته می شد چه؟

 یا امام حسین(ع) و شهدای بنی هاشم وغیر بنی هاشم که حماسه عاشورا را آفریدند چه؟

 یا پس از امام حسین(ع) ائمه دیگر (ع) و یاران خاص آنان چه؟

 آیا در آنها نمی توان لااقل همان خصوصیات موجود در مؤمن آل فرعون و حبیب نجار را یافت؟

 بنابراین «اولین و آخرین» باید از لحاظ معنی مورد شناسایی مجدد قرار گیرد.

به نظر این نگارنده، غیر از امیرالمؤمنین(ع)، کلیه ائمه(ع) و پیروان جدی و با انگیزه شان که صحنه هائی مانند عاشورا را (حتی در اشل های بسیار کوچک تر) آفریدند جزء «اولین»ها حساب می شوند.

 در 1200 و اندی سال بعد هم کسانی بوده اند، مثلاً در این 150 سال اخیر در مقابله با استعمار، و بخصوص در این 70 سال اخیر در مقابله با اسرائیل، صحنه های شورانگیز حماسی کم نبوده، و به نظر ما آفرینندگان آن صحنه ها نیز از مصادیق «آخرین» ها محسوب می گردند.

 مثلاً عزالدین قسام و یارانش که از «لحاظ ایستادگیِ تا آخرین رمق» حماسه آفریدند، کمتر از مؤمن آل فرعون و حبیب نجارند؟

 

بهشتِ نعمت ها

مقایسه ساده ای بین مطالب این قسمت با قسمت بعدی، تفاوت بسیار زیادِ سطحِ نعمت ها را در این دو گروه، (که هر دو نیز از بهشتیها هستند) نشان می دهد.

 مثلاً، «مبلهای بهم بافته» در آیه 15، نشاندهنده زیادیِ مواردِ مهمانی دادن آنهاست، و اینکه در هر بار هم مهمانان آنها خیلی زیاد می باشند.

و نیز «پسرانی که همواره بر همان حال خواهند ماند» (آیه 17) نشاندهنده شدت نظام یافتگی (آن مهمانی ها یا آن زندگی ها) می باشد.

 و همچنین بقیه آیات این قسمت از نهایت رفاه و نعمت خبر می دهد،

  آیه 25 از درجه اعلای حاکمیت عقل و منطق  و آیه 26 نهایت احترام را نشــان می دهد.

 همچنین از همینجا (آیه 16) معلوم می شود ملاقات و گردهمائی دوستانِ هم سطح، یکی از لذت های بزرگ است.

 در آیه 18 از «نوشابه ای دارای جریان» سخن گفته و میتوان پرسید: آیا این نوشابه در خودِ ظرف «در جریان» است یا اینکه از منبعی که آن منبع «جریان» دارد ( مثلاً مانند چشمه یا لوله کشی) گرفته شده و در «فنجان ها و پارچ ها و کاسه ها» به مهمانان عرضه می شود ( البته معنی اخیر به ذهن نزدیکتر است) و هر یک از دو حالت را که بگیریم (چشمه یا لوله کشی) نهایت رفاه و سازمان یافتگی را نشان می دهد. ملاحظه فرمائید خداوند نعمت ها را چگونه لیست کرده؟

 خداوند به ترتیب از معنوی به مادی و سپس دوباره بطرف معنوی ذکر فرموده، مثلا:

 آیه 16، لذت خالص معنوی، آیه 17، هنوز معنوی است کمی هم عنصر مادی دارد (مورد خدمت قرار گرفتن)، در آیات 18 تا 22، بتدریج درجه مادیت افزایــش می یابد، ( نوشابه و خوراک و همسر) آیه 24، امنیت،  چون بهشت حق شخص است، از او گرفته نخواهد شد. آیه 25، سلامت محیط، آیه 26، احترام کامل (معنوی کامل)

البته هر چیزی به جای خود اما برای این که موضوع «مادی و معنوی» اندکی روشن تر شود بهتر است همین حالا نگاهی هم به نعمت های مطرح در قسمت بعدی داشته باشیم.

 در یک نگاه ابتدائی هم معلوم می شود که آن نعمت ها نسبت به این نعمت ها «مادی»تر است، میوه و سایه و آب و همسر!

اما در نعمت های این قسمت، سخن از مصاحبت اقران و مخدومیت و سازمان  یافتگیِ جزئی ترین چیزهای مربوط، و شدتِ عاقلانه بودن و نهایت مورد احترام قرار گرفتن است.

هر دو بهشت است. اما قسمت بعدی «مادی»تر و این پاراگرف «معنوی»تر است، و تفاوت هم مربوط به تفاوت های شخصیتیِ ساکنان آنهاست.

 فرق است بین کسی که زندگی بی دغدغه ای دارد و نمازی می خواند و ذکاتی می پردازد و صدقه ای می دهد با کسی که در مقطعی خاص برای برپائی یک حقیقت زحمت زیادی می کشد و یا سخن حقی را نزد سلطان جائری می گوید و استقامـت می ورزد و اگر لازم باشد از اموال و انفس و حیات ظاهری خود نیز می گذرد.

 

ترجمه تفسیریِ آزاد

بسم الله الرحمن الرحيم

هنگامي که آن واقعه قیامت به وقوع پیوندد (1) که وقوع آن دروغ نيست (2)  پايين آورندهء بالا برنده است (3) هنگامي که زمين به شدت بلرزد (4) و کوهها بسختي خُرد شوند (5) و مانند غباري پراکنده گردند (6)  و مردم پس از آن سه گروه خواهند بود (7) گروه خجسته گان که چه گروه خوبی هم می باشند (8) و گروه نا خجستگان که چه گروه نامطلوبی هم میباشند (9) و سبقت گيران پيشتاز (10) که همان مقربانند (11) كه در بهشتهاي پر نعمت خواهند بود (12) که گروهي از امت هاي اوليه (13) و تعداد کمي هم از بعدي ها جزء آنان ميباشند (14) و بر مبل هائي گوهر نشان (15) در مقابل يکديگر تکيه زده اند (16) و دور و بر آنها پسراني که همواره بر همان حال خواهند ماند به خدمت ميچرخند (17) با فنجانها و پارچ ها و کاسه اي از نوشابه اي جاري (18) كه از آن نه سردرد و نه مستي ميگيرند (19) و ميوه هايی که انتخاب ميکنند (20)  و گوشت پرندگاني که دلخواهشان باشد (21) و حورياني درشت چشم (22) که مانند مرواريدِ پوشيده هستند (23) و همه این نعمت ها پاداشي است بسبب آنچه در دنیا انجام داده اند (24) در آنجا نه بيهوده اي و نه گنــاهي مي شنوند (25) مگر گفته ای که معنی صلح و صفا دهد (26)

 

فایل ها برای دانلود

دی ان ان