X

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَقَالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿46﴾ فَلَمَّا جَاءهُم بِآيَاتِنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَضْحَكُونَ ﴿47﴾ وَمَا نُرِيهِم مِّنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا وَأَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿48﴾ وَقَالُوا يَا أَيُّهَا السَّاحِرُ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ إِنَّنَا لَمُهْتَدُونَ ﴿49﴾ فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِذَا هُمْ يَنكُثُونَ ﴿50﴾ وَنَادَى فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قَالَ يَا قَوْمِ أَلَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِي مِن تَحْتِي أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿51﴾ أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِّنْ هَذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ ﴿52﴾ فَلَوْلَا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِّن ذَهَبٍ أَوْ جَاء مَعَهُ الْمَلَائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ ﴿53﴾ فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ ﴿54﴾ فَلَمَّا آسَفُونَا انتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿55﴾ فَجَعَلْنَاهُمْ سَلَفًا وَمَثَلًا لِلْآخِرِينَ ﴿56﴾

و همانا موسي را با آياتمان بسوي فرعون و بزرگان دربارش فرستاديم و گفت من فرستاده پروردگار همگان هستم (46) و هنگامي که با نشانه هاي ما بسويشان رفت ناگهان به خنده افتادند (47) و هيچ نشانه اي را به آنان ارائه نکرديم مگر اينکه از ديگري بزرگتر بود و آنها را به عذاب هم معذب نموديم شايد باز گردند (48) و گفتند اي جادوگر پروردگارت را به آن چيزي که نزدت عهد نموده بخوان زيرا که ما هدايت يافته ايم (49) و چون آن عذاب را برطرف کرديم فورأ عهد شکستند (50) و فرعون در قوم خويش ندا در داد که آيا فرمانروائي سرزمين مصر از آن من نيست؟ و نيز اين نهرها که از کف (زمينهاي) من جاريست؟ آيا نمي بينيد؟ (51) آيا من بهترم يا اين آدم بي اهميتي که چندان بيان خوبي هم ندارد؟ (52) پس چرا دستبندهائي از طلا ندارد يا ملائکه اي همراه او نيستند؟ (53) پس قومش را خوار کرد و آنها نيز اطاعتش کردند و آنها البته قومي گناه پيشه بودند (54) پس هنگاميکه متأسفمان کردند از آنان انتقام گرفتيم و همگي شان را غرق نموديم (55) و آنها را جزء گذشتگان و مَثَلي براي آيندگان قرار داديم (56)


قبلی:  سوره زخرف سوره زخرف
بعدی:  سوره زخرف سوره زخرف
Print
46 بار مطالعه شده است

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره (یعنی «درس» سوره) را در قسمت قبل نشان داده ایم که مطابق ذیل است:

درس: کافران بي توجه به افعال و صفات پرلطف الهي عامدانه و مصرانه با پيامبران لجبازي و مخالفت مي کنند.

 

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: نمونه اي از رفتار کفار و لجباری و اصرار در اقوام پیشین .

 

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَقَالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿46﴾

2

فَلَمَّا جَاءهُم بِآيَاتِنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَضْحَكُونَ ﴿47﴾ وَمَا نُرِيهِم مِّنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا وَأَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿48﴾

ریزدرب: موسی پس از ارائه چندین آیه، علیرغم اینکه هریک از قبلی مهمتر بود، توسط فرعونیان مسخره میشود، و خداوند هم عذاب مختصری میکند

3

وَقَالُوا يَا أَيُّهَا السَّاحِرُ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ إِنَّنَا لَمُهْتَدُونَ ﴿49﴾ فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِذَا هُمْ يَنكُثُونَ ﴿50﴾

ریزدرب: عذاب مختصر الهی موثر واقع میشود و با موسی قرار میگذارند درصورتِ رفع عذاب ایمان بیاورند، اما نقض عهد میکنند

4

وَنَادَى فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قَالَ يَا قَوْمِ أَلَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِي مِن تَحْتِي أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿51﴾ أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِّنْ هَذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ ﴿52﴾ فَلَوْلَا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِّن ذَهَبٍ أَوْ جَاء مَعَهُ الْمَلَائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ ﴿53﴾ فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ ﴿54﴾

ریزدرب: فرعون برای توجیه نقض عهد بهانه هایی می آورد

5

فَلَمَّا آسَفُونَا انتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿55﴾ فَجَعَلْنَاهُمْ سَلَفًا وَمَثَلًا لِلْآخِرِينَ ﴿56﴾

ریزدرب: با اتمام حجت بین فرعونیان و موسی، هلاکت فرعونیان اتفاق می افتد

 

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 میفرماید مطالب قرآن حق است ، زيرا از نزد خداوند نازل شده است و کفر کافران ، مانع خداوند از اتمام حجت نیست.

در پاراگراف 2 به گوشه ای از افعال و صفات پر لطف الهی که کافران هم به آن اعتراف هم داشتند اشاره میفرماید اما خاطر نشان میسازد که آنها در عین حال به تکذیب رسول خدا می پرداختند و ملائکه را مؤنث قرار داده و آنها را فرزند خداوند محسوب نموده ودلیل خود را روش آباء و اجدادی و عدم ممانعت خداوند اعلام می نمودند.

در پاراگراف 3 میفرماید ای کسانی که مطالب این پیامبر را می پسندید ، اینقدر از روسای قبایلتان حساب نبرید و مانند ابراهیم باشید و اگر چیزی را می پسندید به آن گرایش نشان دهید.

در پاراگراف 4 میفرماید تقسیم کننده مواهب خداوند است و مالداری ملاک ارزش و تنگدستی به معنی بی ارزشی نیست و خداوند بهتر میداند چه کسی شایسته پیامبری است و خداوند اینطور مقررکرده که هم کافران بتوانند ثروتمند یا تنگدست باشند و هم مومنان ، و کسی که از آموزه های وحی روی بگرداند گمراهی بر او مسلط میشود و دیگر قابل هدایت نخواهد بود و لذا ای پیامبر به وحی و ماموریت خویش بچسب و فقط پیروانت را مورد توجه قرارده و نگران چیزی هم نباش.

در این پاراگراف می فرماید اصرار ولجبازی ومخلفت عمدیِ آگاهانه چیز تازه ای نیست، از جمله در یکی از تمدن های قبلی که برایتان آشنا است نیز نمونه روشنی از آن، و نیز عاقبتشان، اینطور بود، لذا ای پیامبر! و ای پیروانش! صبر کنید و به ایمانتان بچسبید.

4 - سوالات

1 – چرا در این پاراگراف خداوند خیلی از ضمیر«ما» استفاده نموده؟ (ارسلنا  آیاتنا  آیاتنا  نریهم  اخذنا  آسفونا  انتقمنا  اغرقنا  جعلنا)

 2- «آیات» (آیه46) یعنی چه؟ (معجزات؟یا...؟)

3 - چرا به معجزات آنحضرت خندیدند؟

4 – آیا «عذاب» (آیه48) در ادامه همان معجزات و از نوع همانها بود؟

5 – چرا هنوز لحن متکبرانه خود را حفظ کردند؟ (آیه49) درحالیکه تحت تعهدی به پیروی از او بودند؟

6 - «نکث» (آیه50) به چه معنی است؟

7 – از سوال فوق چه فهمیده میشود؟ (نقض تعهد محکم؟....؟)

8 - سابقه فکری مرجح دانستن مال ومواهب ظاهری برمواهب ارزشی الهی (آیات51تا53) را درسوره های قبل (به ترتیب نزول) بیان کنید.

9 – در باره آیه 54 ، شرحی(مستدل قرآنی) دراندازه یک برگ آ4 بنویسید .

10 – کلمه «آسفونا» (آیه55) را توضیح دهید (مگربرای خداوند هم  تغییرحالت متصوراست)

11 - حالت کلی این پاراگراف چگونه است؟ (دلداری؟ یا....؟)

12 - کلمه « تحتی» (آیه 51) به معنی لغوی آمده یا اصطلاحی؟

13 – آیه 54 را معنی کنید .

14 – ماده «فسق» قوم فرعون بطور دقیق چه بوده؟

15 – بطور کلی «فاستخف قومه»های اِعمال شونده از سوی دیکتاتورها از طریق چه سازوکاری صورت می پذیرد؟

16 - «قوم فرعون» شامل چه گروه هایی از مردم مصرِ آن روزها میشده است؟

5 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیات 51 – 54 معلوم می شود این فکر که «واجدِ مال و قدرت ، با ارزش تر است از فاقد آن» ، یک اعتقاد عمومی بوده، و اگر چنان نبود ، فرعون نمی توانست به حکومت خود ادامه دهد . نکته ای که از آیه 54 فهمیده می شود این است که او اول به این فکر و فرهنگ دامن زد و پس از این که خوب پذیرفته شد و جا افتاد ، از مزایای آن که بسط دامنه حکومتش بود استفاده کرد .

در این مقطع زمانی ، خداوند برای ارشاد و ضمنا دلداری پیامبر(ص) قسمتی از داستان موسی (ع) را که شبیه این مقطع از رسالت آنحضرت است برایش بازگوئی میکند:

1- موسی را هم مسخره کردند (آیه47)

2- برکفرشان عالمانه وعامدانه اصرارکردند (آیه48)

3- وقتی که به مشکل خوردند از روی تکبر او را ساحرخواندند و با وجود این تعهد سپردندکه اگرمشکلشان رفع شود به دین او خواهند گروید (آیه49)

4- پس از رفع مشکل بازهم به حالت قبل برگشتند (آیه50)

5- فکرشان این بود که ارزش حقیقی در مواهب مادی است (آیه های 51 تا 53)

6- در نهایت هم به جائی رسیدندکه نابود شدند (آیه های55و56)

6 - پیشگوئی های تحقق یافته

در این پاراگراف (آیات 46 تا 56) با ذکر یک نمونه از قویترین قومی که رفتار لجبازانه در جهت قبول نکردن هیچ موضعی از مواضع رسول خدای مربوط به خویش را داشته و در مآل شکستی سخت خورده و میدان را به آن رسول خدا واگذار کردند، در حقیقت تلویحا پیشگوئی میکند که ای پیامبر و ای مومنانِ پیرو او ! پیروزِ نهائی این مناقشات شماها خواهید بود ، و چنانکه همگان میدانند ، این پیشگوئی به تحقق پیوست.

7 - آیات برجسته این پاراگراف

آیات 51 تا 54 به دلایلی که بارها گفته ایم (اقبال هنرمندان و وعاظ و . . ) از آیات برجسته قرآنی است.

8 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 55 از آنجا هیچ بنی بشری به روانشناسی الهی دسترسی ندارد، نه تنها بالاتر از ذهنیات ما، بلکه به طریق اولی بالاتر از ذهنیات معاصرین نزول این آیات نیز هست.

9 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

یکی از قوی پنجه ترین اقوام سابق لجبازانه و عالمانه و عامدانه در مقابل رسول خدای زمان خویش ایستاد و هیچ موضعی از مواضع او را نپذیرفت و نتیجه این شد که میدان را به او باخت و نابود شد.

10 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

شرح مختصر

کلیدهای تفسیری

دریافت های مستقیم و کوتاه

آیه 48: «عذابِ» مطرح در اینجا، عذاب آخرت نیست بلکه منظور گرفتاری هائی است که در این جهان پیش می آید، مانند خشکسالی و امثال آن که در سوره های بعدی توسط خود قرآن، تفسیر خواهد شد.

آیه های 50-49: منظور از «جادوگر» طعنه ای است که فرعونیان به حضرت موســی می زدند و «آیات»ی را که (در آیه 48 مطرح شده و) آنحضرت ارائه می کرد «جادو» می خواندند.

آیات 54-51: فرعون که کار بر او سخت شده و در اثر معجزات مذکور در آیات 48 تا 50 احساس کرد که دارد افکار عمومی را از دست می دهد به همان افکار عمومی مراجعه می کند و می گوید من که پول و قدرت دارم بهترم یا او که ندارد؟

 از اینجا معلوم می شود این فکر که «واجدِ مال و قدرت، با ارزش تر است از فاقد آن»، یک اعتقاد عمومی بوده، و اگر چنان نبود، فرعون نمی توانست به حکومت خود ادامه دهد. نکته ای که از آیه 54 در اینجا فهمیده می شود این است که او اول به این فکر و فرهنگ دامن زد و پس از این که خوب پذیرفته شد و جا افتاد، از مزایای آن که بسط دامنه حکومتش بود استفاده کرد.

آیه 52: فهمیده می شود که حضرت موسی نارسائی گفتاری داشته است.

 بعلاوه آن، آیات دیگری در قرآن هست که این موضوع را تصدیق می کند (مثلا «واحلل عقده من لسانی» در سوره طه) اما نکته ای که در این موضوع هست این است که این مطالب مانعی در پیامبری نیست.

 اما پیامبر اسلام (ص) حتی این نوع عیوب را نیز نداشت وآنچه داشت همه اش حُسن بود.

شبیه سازی

خداوند برای ارشاد و ضمنا دلداری پیامبر(ص) قسمتی از داستان موسی (ع) را که شبیه این مقطع ازرسالت آنحضرت است دراین پاراگراف برایش بازگوئی میکند:

1- موسی را هم مسخره کردند (آیه47)

2- برکفرشان عالمانه وعامدانه اصرارکردند (آیه48)

3- وقتی که به مشکل خوردند از روی تکبر او را ساحرخواندند و با وجود این تعهد سپردندکه اگرمشکلشان رفع شود به دین او خواهند گروید (آیه49)

4- پس از رفع مشکل بازهم به حالت قبل برگشتند (آیه50)

5- فکرشان این بود که ارزش حقیقی در مواهب مادی است (آیه های 51 تا 53)

6- در نهایت هم به جائی رسیدندکه نابود شدند (آیه های55و56)

بازخوانی آیه 54

البته در همین پاراگراف به اندازه کافی مطلب هست که نشان دهد فراعنه و دیکتاتور ها مطابق چه فرایندی به دیکتاتوری می پردازند.

اما بطور کلی میتوان درک کرد که خداوند انسان را کرامت بخشیده و به او آزادی هائی عطا فرموده که شناخت آن آزادی ها و حقوقی که بر آنها مترتب میشود می باید همیشه توسط انسانها پاسبانی شود.

و دیکتاتورها با قائل شدن حقوق و آزادی هائی فوق دیگران برای خویش و فرهنگ سازی در مورد آن، تدریجا خود را در جایگاهی قرار میدهند که اطاعت کامل و بی چون و چرا و شک نکردن در باره آن از سوی عموم را جا می اندازند.

چون این فرایند تدریجا انجام میشود، مبارزه با آن در مراحل ابتدائی آسان است و ماده «فسق» که مورد اشاره آیه مذکور است مخالفت نکردن با این فرایند است.

به عبارت دیگر، مردم هم با مخالفت نکردن با فرایند مذکور، بخصوص در مراحل ابتدائی آن، در ایجاد دیکتاتوری ها سهیم و موثرند.

ترجمه تفسیریِ آزاد

و موسي را با آياتمان بسوي فرعون و بزرگان دربارش فرستاديم و گفت من فرستاده پروردگار همگان هستم (46) و هنگامي که با نشانه هاي ما بسويشان رفت آنها از روی تحقیر او خود را  به خنده انداختند (47) و هيچ نشانه اعجازیی را به آنان ارائه نکرديم مگر اينکه از ديگري بزرگتر بود و آنها را به عذابی هم معذب نموديم شايد باز گردند (48) ولی در انتها به پیامبر خویش گفتند اي جادوگر پروردگارت را به آن چيزي که نزدت عهد نموده بخوان که عذاب را از ما برطرف کند زيرا که ما هدايت يافته ايم (49) و چون آن عذاب را برطرف کرديم فورأ عهد شکستند (50) و فرعون در قوم خويش ندا درداد که آيا فرمانروائي سرزمين مصر از آن من نيست؟ و نيز آیا نمی بینید که اين رودهای بزرگ که از کف زمينهاي من جاري است؟ (51) آيا من بهترم يا اين آدم بي اهميتي که چندان بيان خوبي هم ندارد؟ (52) پس چرا دستبندهائي از طلا ندارد يا ملائکه اي همراه او نيستند؟ (53) روش او این بود که قومش را خوار میکرد و آنها نيز اطاعتش میکردند و آنها البته قومي گناه پيشه بودند (54) پس هنگاميکه از حدّ گذراندند، از آنان انتقام گرفتيم و همگي شان را غرق نموديم (55) و آنها را جزء گذشتگان و مَثَلي براي آيندگان قرار داديم (56)

دی ان ان