X

وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ ﴿57﴾ وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَيْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ ﴿58﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ ﴿59﴾ وَلَوْ نَشَاء لَجَعَلْنَا مِنكُم مَّلَائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ ﴿60﴾ وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ﴿61﴾ وَلَا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطَانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿62﴾ وَلَمَّا جَاء عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُم بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُم بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ﴿63﴾ إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ﴿64﴾ فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ ﴿65﴾

و هنگامي که به پسر مريم مثل زده ميشود قوم تو ناگهان سروصدا مي کنند (57) و ميگويند آيا خدايان ما بهتر است يا او؟ اين مثل را نميزنند مگر به اين خاطر که با تو جدالي کنند که اينها مردمي خصومت پيشه ميباشند (58) او جز بنده اي که نعمتش داده بوديم نبود که او را براي بني اسرائيل نمونه اي قرار داديم (59) و اگر ميخواستيم ، از ميان شما ملائکه اي قرار ميداديم که در روي زمين بگردند (60) و البته آن (گردش ملائکه در روی زمین) نشانه اي درباره قيامت خواهد بود، پس شکي در آن مکن و (بگو) پيرويم کنيد که اين جاده اي مستقيم است (61) و شيطان شما را از آن باز ندارد که او برايتان دشمني آشکار است (62) و هنگامي را بياد آوريد که عيسي با آن دلائل روشن آمد و گفت با حکمت بسويتان آمده ام و براي اينکه بعضي چيزها را که در آن اختلاف داريد برايتان روشن کنم. پس از خدا پروا نموده و مرا اطاعت کنيد (63) البته خداوند پروردگار من و شماست پس او را عبادت کنيد که جاده مستقيم همين است (64) پس آن گروه ها از ميان آنها  اختلاف کردند. پس واي بر کساني که ظلم کردند از عذاب روزي سخت (65)


قبلی:  سوره زخرف سوره زخرف
بعدی:  سوره زخرف سوره زخرف
Print
49 بار مطالعه شده است

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره (یعنی «درس» سوره) را در قسمت اول نشان داده ایم که مطابق ذیل است:

درس: کافران بي توجه به افعال و صفات پرلطف الهي عامدانه و مصرانه با پيامبران لجبازي و مخالفت مي کنند.

 

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: نمونه ديگري از لجبازي و عناد و اصرار کافرانه.

 

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ ﴿57﴾ وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَيْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ ﴿58﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ ﴿59﴾

ریزدرب: کافران از مطالب باطل راجع به عیسی (ع) حجتی برای اعتقادات باطل خویش اتخاذ کردند

2

وَلَوْ نَشَاء لَجَعَلْنَا مِنكُم مَّلَائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ ﴿60﴾ وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ﴿61﴾ وَلَا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطَانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿62﴾

ریزدرب: رسول باید از جنس کسانی باشد که مورد رسالت میباشند

 

3

وَلَمَّا جَاء عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُم بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُم بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ﴿63﴾ إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ﴿64﴾

ریزدرب: عیسی (ع) هم همان را میگفت که این پیامبر میگوید

4

فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ ﴿65﴾

ریزدرب: افسانه های راجع به عیسی (ع) [مثلا اینکه پسر خدا است و چه و چه] بعدا درست شد

 

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 میفرماید مطالب قرآن حق است ، زيرا از نزد خداوند نازل شده است و کفر کافران ، مانع خداوند از اتمام حجت نیست .

در پاراگراف 2 به گوشه ای از افعال و صفات پر لطف الهی که کافران هم به آن اعتراف هم داشتند اشاره میفرماید اما خاطر نشان میسازد که آنها در عین حال به تکذیب رسول خدا می پرداختند و ملائکه را مؤنث قرار داده و آنها را فرزند خداوند محسوب نموده ودلیل خود را روش آباء و اجدادی و عدم ممانعت خداوند اعلام می نمودند .

در پاراگراف 3 میفرماید ای کسانی که مطالب این پیامبر را می پسندید ، اینقدر از روسای قبایلتان حساب نبرید و مانند ابراهیم باشید و اگر چیزی را می پسندید به آن گرایش نشان دهید .

در پاراگراف 4 میفرماید تقسیم کننده مواهب خداوند است و مالداری ملاک ارزش و تنگدستی به معنی بی ارزشی نیست و خداوند بهتر میداند چه کسی شایسته پیامبری است و خداوند اینطور مقررکرده که هم کافران بتوانند ثروتمند یا تنگدست باشند و هم مومنان ، و کسی که از آموزه های وحی روی بگرداند گمراهی بر او مسلط میشود و دیگر قابل هدایت نخواهد بود و لذا ای پیامبر به وحی و ماموریت خویش بچسب و فقط پیروانت را مورد توجه قرارده و نگران چیزی هم نباش .

در پاراگراف 5 می فرماید اصرار ولجبازی ومخلفت عمدیِ آگاهانه چیز تازه ای نیست ، از جمله در یکی از تمدن های قبلی که برایتان آشنا است نیز نمونه روشنی از آن ، و نیز عاقبتشان ، اینطور بود ، لذا ای پیامبر ! و ای پیروانش ! صبر کنید و به ایمانتان بچسبید .

در این پاراگراف می فرماید این مخالفان (معاصر نزول این آیات) نیز همان رفتارِ پیش گفته را دارند و جر وبحثِ بیجایِ ناشی از عمد و اصرار ولجبازی دارند و تو (ای پیامبر) اهمیتی نده و وظیفه خودت را پی بگیر .

4 - سوالات

1 - موضوع حضرت عیسی(ع) (آیه57) کی وکجا برای سران کفارمطرح شد؟

2 – عمد و اصرار و لجبازی درکدام موضع ازاین پاراگراف به وضوح معلوم میشود؟

3 - «مَثَل» (آیه59) به چه معنی است؟

4 - چه فرقی است بین این دوکلمه در دو آیه 57 و 59؟

5 – آیه 60 چه موضوعی را رد میکند؟

6 - «ه» در «انّه» (آیه61) اشاره به چه دارد؟

7- «هم» درکلمه «بینهم» (آیه65) به چه کسانی اشاره دارد؟

9 – منظور از «منه» (آیه57) چیست؟

10 – منظور از کلّ آیه60 چیست؟

11 - حالت کلی این پاراگراف چگونه است؟ (نکوهش؟ دلداری؟ یا...؟)

12 - در این پاراگراف کدام آیاتِ پرانتزی را به وضوح تشخیص میدهید؟

5 - حدسیاتی از اوضاع واحوال آن روزها

محتوای سوره های این مرحله مشترک است دراین معنی که استراتژیِ سران کفار بر این مورد استقرار یافته بود که به هیچ عنوان کوچکترین نرمشی در مـقابـل دعوت پیامبر(ص) نشان ندهند.

این موضوع شواهد زیادی دارد .

اگر بخواهیم همه شواهد را از همه سوره های این مرحله ارائه کنیم بسیارطولانی خواهد شد ، لذا فقط شواهد موجود دراین سوره راعرض میکنیم

شواهد این مطلب ، فقط در این سوره ، اینهاست :

1 - آنها خواستاراین بودندکه اصلا وحیی بر پیامبر(ص) نازل نشود (آیه5)

2 – محور اعتقادی اسلام (خالقیت خداوند) را قبول داشتند اما بقیه را انکار میکردند (آیه9)

3 - سعی میکردند برای باقی ماندن بر رویّه شان یک دستاویز الهی بتراشند (آیه20)

4 - سعی میکردنددرلیاقت پیامبر(ص) شبهه ایجادکنند (آیه31)

5 - سعی میکردند هیچ جوری هیچ حرفی از پیامبر(ص) قبول نکنند (موضوعی که درپاراگراف قبل تحت عنوان«شبیه سازی» دیدیم)

6 - حتی به فکر قتل آنحضرت هم افتادند (آیه41)

طبیعی است که اینها باچنین روحیه ای بسیارشایق بودندکه اگر میشد  چه خوب بود که ، یک «دلیل دینی» مبنی بر توجیه عقایدشان پیداکنند و آن را روی بساط اسلام «چماق» کنند .

طبیعی است که درمسیرفوق کوشش هم کرده باشند ، (همانطورکه درسوره مدّثّردیدیم که چگونه دست به دامن آن شخص شده بودند که گفته بود این –  قرآن – سحر است)

هرچه باشد ، آنها این کار را کردندوچیزی هم که خوشحالشان میکرد پیدا کردند .

آنها در این جستجو کشف کردندکه مسیحیان پیغمبرشان را پسر خدا میدانند .

ناگهان زبانشان روی پیامبر(ص) دراز شدکه :

چطور است که عیبی ندارد خدا پسرداشته باشد ، اما عیب دارد دخترداشته باشد؟ با این توضیح آیه های 57 و 58 به روشنی مفهوم میگردد .

6 زاویه با تفاسیر رایج

1) تفسیرمان را راجع به آیه57 دیدید .

تفسیرما مبتنی بود بر:

1 - «درس» سوره که مستقیما از این روش تحلیلی منتج شده است .

2 - لیست ترتیب نزول که آن نیز به کمک این روش اصلاح وتکمیل شده است .

3 - «درس» های سایر سوره های واقع درمرحله پنجم که آن نیز محصول مستقیم این روش است .

4 – خود محتوای سوره .

اما تفاسیردیگری که از این آیه شده ، در «المیزان» نقل قول شده ونظر خود المیزان هم در آنجا مذکور است ،  همه را ببینید و «یتبعون احسنه» کنید .

نظرخود المیزان هم این است که مثلی که در 4 کلمه اول آیه 57 مطرح است توسط خداوند زده شده ، آنهم در سوره مریم .

دلیلی بر این موضوع نیست ، اما دلیل بر ضدّ آن هست ، که آنهم لیست ترتیب نزول است که بر این حقیقت حاکی است که سوره مریم سالها بعد از این سوره نازل شده است .

واقعا این موضوع جای سوال است که چرا صاحب المیزان بجای آنکه موضوع را به مطالب سوره مریم ربط دهد متوجه این نکته بدیهی نشده که مردم در آن روزها سالی دوبار از طریق مسافرت های زمستانه و تابستانه به شامات و غیره – که تماس همه جانبه آنها را با اهل کتاب – از جمله مسیحیان – تامین میکرده خیلی راحت تر با عقاید مسیحیان – از جمله الوهیت و پسر خدا قلمداد شدن حضرت عیسی – آشنا میشدند تا محتویات سوره مریم که بکلی خالی از – و مخالفِ - چنین چیزهایی است!

2) سه آیه 60 تا 62 به وضوح «پرانتزی» است، لذا «ه» در «اِنّه» (آیه 61) به مدلول آیه 60 بر میگردد ، نه (به نظر المیزان) به حضرت عیسی.

بله، توجه نکردن به لیست ترتیب نزول و نیز توجه نکردن به پرانتزها مفسران را (حتی مفسران بزرگ را) به اشتباهات بزرگ می اندازد .

7 - آیات مشکل

آیه 61 از آیات «مشکل» قرآنی است و دلیل مشکل بودن آنها نیز این است که ببینید مفسران گوناگون در طول تاریخ اسلام چه مطالب مختلف و بعضا متضادی در تفسیر آنها گفته اند.

البته این قلم نیز نظر خویش را ذیلا در بخش شرح مختصر عرض کرده است.

8 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 60 از این لحاظ که به مخلوقاتی اشاره کرده که حتی مانیز به آنها دسترسی نیافته و ذهنیتی از آنها نداریم، بالاتر از ذهنیات ما و طبعا مخاطبان اولیه نیز، هست.

آیه 61 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

آیه 65 از این لحاظ که به اقوامِ درگذشته اشاره دارد، از آنجا که علم باستان شناسی هنوز در مراحل ابتدائی است، و جزئیاتی از زندگی آنان در دست نیست، بالاتر از ذهنیات ما میباشد، چه رسد به عرب 1400 سال قبل.

9 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

شرح مختصر

کلیدهای تفسیری

بحث متنی

سه آیه 60 تا 62 به وضوح «پرانتزی» است، دلیلش هم این است که اگر چشم خویش را بر آنها ببندیم و انتهای آیه 59 را به ابتدای آیه 63 وصل کنیم می بینیم که روال سخن صاف و یکدست و بی سکته است.

خطای قاطبه مفسران و مترجمان در آیه 61

«هُ» در «انهُ» را به خیال خود به اولین مرجع نسبت دادند و تقریب همه مفسران و مترجمان در این مورد خطا کردند و عیسی (ع) را «لعلم للساعه» دانستند، در حالیکه «هُ» را نمی باید به عیسی (ع) نسبت میدادند، چرا؟ زیرا آیات 60 تا 62 پرانتزی است (مانند تبصره است راجع به ماده) (دلیلش را هم در جای خویش شرح دادیم) و نمی باید ضمیری را که در پرانتز است یه چیزی در متن اصلی مربوط کرد.

صحیحش این است که «هُ» را به آیه 60 ارجاع میدادند، که ابهام رفع میشد و ضمنا مفهومی هم که در این صورت بدست می آید توسط آیات زیادِ دیگری در قرآن پشتیبانی میشود.

ترجمه تفسیریِ آزاد

و هنگامي که به پسر مريم مثل زده ميشود قوم تو ناگهان سروصدا مي کنند (57) و ميگويند آيا خدايان ما بهتر است يا او که به عقیدم مسیحیان او نیز خداست؟ اين مثل را نميزنند مگر به اين خاطر که با تو جدالي کنند زیرا که اينها مردمي خصومت پيشه ميباشند (58) عیسی ابن مریم جز بنده اي که نعمتش داده بوديم نبود که او را براي بني اسرائيل نمونه اي قرار داده بوديم (59) و اگر ميخواستيم، میتوانستیم از ميان شما ملائکه اي قرار دهيم که در روي زمين بگردند (60) و البته آن گردش ملائکه در روی زمین نیز، اگر وقوع یابد، نشانه اي درباره قيامت خواهد بود، که مردم را هشدار دهد که شکي در باره آن مکنید، و تو ای پیامبر! بگو ای مردم پيرويم کنيد که جاده مستقيم همین است (61) و شيطان شما را از پیرویم باز ندارد که او برايتان دشمني آشکار است (62) و هنگامي را بياد آوريد که عيسي با آن دلائل روشن آمد و گفت با حکمت بسويتان آمده ام و براي اينکه بعضي چيزها را که در آن اختلاف داريد برايتان روشن کنم. پس از خدا پروا نموده و مرا اطاعت کنيد (63) البته خداوند پروردگار من و شماست پس او را عبادت کنيد که جاده مستقيم همين است (64) پس آن گروه ها از ميانشان اختلاف کردند و برخی عیسی را به خدائی گرفتند، پس واي بر آنان که هم به خویش و هم به کسانی که گمراهشان کردند ظلم کردند و چه عذاب سختی خواهند داشت در آن روزِ سخت (65)

دی ان ان