پیش تفسیر
1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)
اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم:
طرز استخراج عصاره محتوای سوره (یعنی «درس» سوره) مطابق ذیل است:
(جدول1)
شماره آيه
|
عنوان اصلی
|
عنوان فرعی
|
شرح
|
تعدادکلمه
|
درصد
|
1
|
پيامبر
|
خطاب
|
دلداری- خير فزاينده به تو داديم
|
3
|
30
|
2
|
پيامبر
|
خطاب
|
دستور عبادی نمازبگذار، قربانی کن
|
3
|
30
|
3
|
پيامبر
|
خطاب
|
دلداری- طعنه زن تو ابتر است
|
4
|
40
|
جمع
|
10
|
100
|
(جدول درج ها)
موضوع اصلی
|
موضوع فرعی
|
شرح
|
تعداد کلمه
|
درصد
|
پيامبر
|
خطاب
|
دلداری
|
7
|
70
|
پيامبر
|
خطاب
|
دستور عبادی
|
3
|
30
|
جمع
|
10
|
100
|
درس: عبادت پاسخ نعمت است.
|
البته دو جدول فوق اول و آخرِ جدول هاست، جدول های وسط را برای رعایت اختصار حذف کرده ایم، اما کسانی که حوصله دارند میتوانند موردِ سوره فجر را که در کتاب «آموزش تفسیر قرآن» با تمام جدول هایش ملاحظه فرمایند.
2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)
ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:
1
إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ ﴿1﴾ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ ﴿2﴾
ریزدرب: ای پیامبر! نعمتی بسیار بزرگ اعطایت کردیم، تو نیز قربانیی بزرگ کن
2
إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ ﴿3﴾
ریزدرب: ای پیامبر! بدخواهت خودش ابتر است
تقطیع:
در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.
اصلی-فرعی
قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.
لُبّ مطلب:
با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درس سوره که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درس مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.
3 - سوالات
1 - حالت کلی این پاراگراف چگونه است؟
2 - کلماتِ غالب این پاراگراف به «چه زبان»ی است؟ (عادی؟ مَثَل؟ یا....)
3 - در این پاراگراف کدام آیه ها فرعی و کدام اصلی است؟
4 – الف ولام های موجود در این پاراگراف را بررسی نموده و معین کنید هریک از چه نوع است؟ (جنس؟ عهد؟ تعریف؟ یا.....؟) واز دستاوردتان نتایج تفسیری بگیرید.
5 - کلمه « کوثر» به معنی لغوی آمده یا اصطلاحی؟
6 - نقش «دستورزبان»یِ «انّ» در کلمه «اِنّا» چیست؟
7 - چرا در آیه 1 خداوند را بصورت جمع (اِنّا)آورده؟
8 - «ف» در آیه 2 چه نقشی دارد؟ و از آن چه نتیجه ای میگیرید؟
9 – چرا خداوند از میان صفات خویش در اینجا «ربک» را ترجیح داده؟
4 - حدسیاتی از اوضاع واحوال آن روزها
از آیه 3 فهمیده می شود که شخصی بوده، (و قاعدتاً باید از «سران» هم بوده باشد) که پیامبر(ص) را مسخره می کرده و آن حضرت را «ابتر» می نامیده، و از همین جا معلوم می شود مخالفان آن حضرت هنوز وارد فاز «تصمیم به ریشه کنی» نشده بودند و فکر می کردند این نهضت موجی است که می گذرد و با وفات پیامبر(ص) فاتحه تعالیم او نیز خوانده می شود.
5 – زاویه با تفاسیر رایج
اگر کوثر را بمعنی لغوی آن یعنی « خیر کثیر فزاینده» بگیریم، قرآن و وحی و حضرت فاطمه سلام الله علیها، و سایر خیرهای کثیری که خداوند به آن حضرت عطا فرموده را شامل می شود.
در اینصورت آیه سوم هم می باید مطابق لغت معنی شود و کلمه ابتر بمعنی بی خیر ترجمه گردد که با دشمنان آنحضرت که او را طعن میزدند نیز تناسب دارد.
زیرا اسلام و قرآن و ذریه آن حضرت ماندند و سبب خیر زیاد شدند اما از دشمنان آنها کسی نمی تواند خیری و خبری را سراغ بدهد.
اما اگر خصوص حضرت فاطمه زهرا(س) را اختصاصا معنی آن بگیریم، در اینصورت آیه سوم منطبق می شود بر آن دشمن خاصی که آنحضرت را در خصوص پسر نداشتن مورد طعنه قرار داده بود.
طبیعی است که معنی اخیر، برای آن روزها معنی تر و تازه و مفهومی بوده، اما در مورد معنی اول می توان گفت اینک که بیش از 1400 سال از آغاز وحی گذشته است و گوشه ای از آثار عالی آن در جامعه انسانی معلوم شده، ضمن اینکه مخالفتی با آن معنی خاص ندارد، از این لحاظ که عمومیت بیشتری دارد و آن معنی خاص را هم شامل می شود، بنظر بهتر می آید.
قاعدتاً باید علت آن این حقیقت بوده باشد که مخاطب های اولیه سوره ، آن «طعنه زننده پیامبر» (موضوع آیه3) را می شناخته اند و درباره او سئوالاتی می کرده اند و جواب هائی می شنیده اند و به این ترتیب «روایات» ی شکل گرفته ، و آن روایات مانده و در تفاسیر قرن سوم به بعد به کار گرفته شده و متاخرین نیز تحت تاثیر متقدمین قرار گرفته و اساسا به معنی اول که معنی بهتری است توجه نشده است .
اگر به بحث «معنی اول» و «معنی دوم» کلمه کوثر توجه کنید می بینید این بحث اساساً در تفاسیر دیده نمی شود .
6 - پیشگوئی های تحقق یافته
درباره «کوثر» چه معنی اول و چه معنی دوم را بگیریم در هر دو حالت ، این سوره حاوی یک وعده است که بعداً تحقق یافته ، و لذا متضمن یک پیشگوئی تحقق یافته بوده و «بار اعجازی» دارد .
در صورتی که معنی اول را برای کلمه کوثر بگیریم تحقق این پیشگوئی هنوز هم ادامه دارد ، اما در معنی دوم ، یک پیشگوئی بوده که تحقق یافته است .
اما ما هم اکنون شاهدیم که هر روز اسلام و مسلمانان پیشرفت های جدیدی می کنند، و قرآن دارد بهتر شناخته می شود و جهان دارد پیام های اسلام را بهتر درک و دریافت می کند و به عبارت دیگر ، معنی اول دارد در جهانِ واقعیت ها بطور روز افزون تحقق می یابد و لذا با توجه به این واقعیت انکار ناپذیر، معنی اول بهتر است .
7 - آیات برجسته این پاراگراف
آیات 1 تا 3 به دلایلی که بارها گفته ایم (اقبال هنرمندان و وعاظ و . . ) از آیات بسیار برجسته قرآنی است.
یک ملاک مهم برای برجستگیِ آیات، شهرت آنها در نزد مردم است و این آیات از مشهور ترین های آیات قرآنی است.
8 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟
(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)
در آیه 1 «کوثر»ی که به آنحضرت اعطا شده بود، خارج از ذهنیتِ آن معاصران نزول این سوره بود و این واضح است، زیرا اگر کوثر را به معنی مشهور بگیریم یک دختر بچه نوزاد در ذهن مردسالار قبایلیِ خشنِ آن روزها چه اهمیتی داشت؟ و اگر آن را به معنی لغوی (خیر کثیرِ فزاینده) بگیریم، باز هم همچنین بود، زیرا آنها یک یتیم ابوطالب میدیدند که در اثر ازدواج با خدیجه بنت خویلد جزء ثروتمندان در آمده بود و علاوه بر وحیی که ادعا میکرد بر او میشود (که بعدا درستیِ آن اثبات میشد ولی در زمان نزول این سوره هنوز مقبولیتی نیافته بود) صاحب یک دختر بچه هم شده بود. لذا آنها در نزد او «کوثر»ی نمیدیدند، یعنی اهمیت مطلب بالاتر از ذهنیات آنان بود.
9 – کدام عنصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟
با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است.
شرح مختصر
کلیدهای تفسیری
ترتیب نزول
اگر خوب دقت کنید معلوم می شود که هر سه آیه این سوره آنلاین است، اما به قرینه کلمه «شانئک» معلوم می شود آیه 3 خیلی آنلاین است.
توجه به ترتیب نزول سوره ها ونیز توجه به «اعلامیه ای» و «آنلاین» بودن پاراگراف ها و سوره ها یکی از کلیدهای بسیار مهم فهم قرآن است و از همینجا می فهمیم که چرا در (تقریبا) همه تفاسیر شیعه کلمه «کوثر» را به معنی دوم گرفته اند در حالی که معنی دوم نسبت به اول نسبتِ خاص را به عام دارد و معنی عام بهتر است.
بحث متنی
آیه های 2 و3 فرع است بر آیه 1.
«ما» و «تو»
در آیه 1 ضمیر «ما» را دو بار و آنهم با تأکید ذکر کرده تا توجه مخاطب را بطور کامل به اهمیت آن جلب کند. («ما» به تو خیر کثیر فزاینده داده«ایم»)
بسیار مهم است که یک چیز از کجا آمده باشد.
وقتی که شخصیت بزرگی به شخصی چیزی می دهد، آنچیز اهمیت خاصی می یابد. علاوه بر اهمیتی که خود آن چیز دارد.
ذکر اینکه آن چیز از جای بسیار مهمی رسیده، باعث مزید توجه به آن خواهد شد. طبعاً صاحبان اهمیت، چیزهای بی اهمیت اعطا نمی کنند و لذا با تکرار ضمیر «ما» در آیه 1 به مخاطب می فهماند که آنچه اعطا شده، بسیار مهم است.
بکار بردن ضمیر «تو» نیز همین حالت را دارد و نشان می دهد که «تو» برای «ما» مهم هستی که این «اعطا» را خاص «تو» کرده ایم.
چیزی را هم که اعطا شده بصورت کلی و بدون ذکر مصادیق آورده «خیر کثیر فزاینده»!
نماز و قربانی
در نماز رابطه صمیمانه مستقیم بین خالق و مخلوق تقویت شده و رشد شخصیتی حاصل می شود.
در قربانی کردن نیز میزان صداقت شخص امتحان می شود، بعلاوه اینکه سایرین نیز نفعی می برند و علاوه بر آن صفاتی مانند سخاوت، کوچک شماری دنیا و نظایر آن، در فرد تقویت میگردد.
کلمه ای که در خود آیه بکار رفته، ناظر بر قربانی شتر است.
یعنی برای آن «نعمت بزرگ» تو نیز «قربانی بزرگ» کن (تناسب میزان شکر با عظمت نعمت)
ترجمه تفسیریِ آزاد
بسم الله الرحمن الرحيم
ای پیامبر! البته آن خير کثير را بتو داده ايم (1) پس براي پروردگارت نماز بگذار و قرباني کن (2) و بدان که عيب جوي تو خودش بي دنباله است (3)