X

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

حم ﴿1﴾وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ ﴿2﴾ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ ﴿3﴾ فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ ﴿4﴾ أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ ﴿5﴾ رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿6﴾ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ﴿7﴾ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿8﴾ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ يَلْعَبُونَ ﴿9﴾ فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاء بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿10﴾ يَغْشَى النَّاسَ هَذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿11﴾ رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿12﴾ أَنَّى لَهُمُ الذِّكْرَى وَقَدْ جَاءهُمْ رَسُولٌ مُّبِينٌ ﴿13﴾ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ﴿14﴾ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿15﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَى إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿16﴾

بسم الله الرحمن الرحيم

حم (1)  قسم به آن کتاب روشنگر (2) البته ما آنرا در شبي پر برکت فرو فرستاده ايم که همواره هشدار دهنده بوده ايم (3)  در آن (شب) هر امر مجملي تفريق (و تقدير) ميگردد (4) امري از جانب ما که همواره فرستنده بوده ايم (5)  (فرستنده) رحمتي از جانب پروردگارت که او شنواي دانا ست  (6) پروردگار آسمانها و زمين و بين آندو ، اگر يقين داشته باشيد  (7) که خدائي جز او نيست، زنده ميکند و ميميراند، که پروردگارتان و پروردگار نياكانتان است (8) بلکه در شکّي هستند، و مشغول بازي ميباشند (9) پس تو نيز چشم براه روزي باش که آسمان دودی آشکار بياورد (10) که مردم را فرا گيرد[که خواهند گفت] اين عذابي دردناک است (11) پرودگارا عذاب را از ما کنار بزن که ما ايمان آورديم (12) چطورميتوانندپندگرفته باشند درحاليکه قبلا فرستاده اي آشكار بسويشان آمده بود (13) اما روي برگرداندند و گفتند ديوانه اي است که (اين چيزها را) به او ياد ميدهند (14) [به آنها گفته میشود : روش ما این است که]البته آن عذاب را (مدت) کمي کنار ميزنيم . اما شما هم (به کفر خويش) بازميگرديد (15) (در هر حال عاقبت این است که) روزي که در آن گرفتنِ بزرگ با قوت بگيريم که ما انتقامگيريم (16)


قبلی:  سوره کوثر سوره کوثر
بعدی:  سوره دخان سوره دخان
Print
43 بار مطالعه شده است

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره (یعنی «درس» سوره) مطابق ذیل است:

 (جدول1)

آيه

عنوان اصلی

عنوان فرعی

شرح

تعدادکلمه

1

حروف مقطعه

حم

 

1

2

قسم

قرآن

به کتاب روشن کننده

2

ق3

خداوند

وحی

فرو فرستادن قرآن

3

4

حکمت

تفکیک امور

در آن (ليلة مبارکه) کل امور بطور حکمت آميز جدا ميشود

5

ق5

حکمت

 

امری که از جانب ما است

3

ق5

خداوند

صفات

مُرسِل

3

ق6

حکمت

 

رحمتی است از جانب پروردگارت

3

ق6

خداوند

صفات

سميع و عليم

4

ق7

خداوند

صفات

رب آسمانها و زمین و بين آنها

5

ق7

مردم

مومنين

صفات - موقن

3

ق8

خداوند

صفات

وحدانيت

4

ق8

خداوند

صفات

احياء و اماته

2

ق8

خداوند

صفات

رب

4

9

مردم

کافران

زکات- شک - لعب

5

ق10

پيامبر

دستور

مراقب باش تا ...

1

11-10

قيامت

علائم وقوع

دودی در آسمان پيدا شود که مردم را فرا گيرد.

7

11

آخرت

صفت

عذاب اليم

3

12

مردم

کافران

جزع و فرع

6

13-14

مردم

کافران

تکذيب پيامبر

20

ق15

خداوند

صفات

کنترل امور

6

ق16

آخرت

مشخصات

گرفتن بزرگ

4

16

خداوند

صفات

منتقم

2

17

مردم

گذشته

گان

قوم فرعون آزمايش شدند

8

18

پيامبران

موسی

(ع)

خطاب به فرعون بندگان خدا را بمن بده. من فرستاده ای امينم

9

19

پيامبران

موسی

(ع)

نسبت به خدا تکبر نکنيد من با دليلی روشن بسويتان آمده ام

9

20

پيامبران

موسی

(ع)

پناه به خدا ميبرم که آزارم کنيد

6

21

پيامبران

موسی

(ع)

و اگر ايمان نمی آوريد از من کناره بگيريد

5

22

پيامبران

موسی (ع)

خدا را خواند که اين مردم مجرم هستند

6

24-23

پيامبران

موسی (ع)

دستور شبانه نبدگانم را ببر- تعقيبتان می کنند از دريا به آرامی عبور کن - آنها با سپاهشان غرق خواهد شد

11

29-25

مردم

گذشته

گان

کافران خودشان از بين رفتند و نعمتهايشان بدست ديگران افتاد

24

30

خداوند

نعمت

نجات دادن مومنان گذشته

6

31

مردم

گذشته

گان

فرعون - گردنکش و مسرف

7

32

خداوند

نعمت

بنی اسرائيل را بر اساس يکنوع علمی بر همه جهانيان برتری داديم

6

33

خداوند

نعمت

آياتی به آنان داديم که در آنها آزمايشهای آشکار بود

7

36-34

مردم

کافران

نکوهش عقيده آنان که ما پس از مرگ برانگيخته نخواهيم شد

17

37

مردم

گذشته

گان

قوم تبّع و قبلی- آيا آنها بهترند

12

39-38

حکمت

آفرینش

آسمان و زمين را به بازی  نيافريديم. آنها را جز به حق نيافريديم

10

ق39

مردم

کافران

اکثرشان نميدانند

4

42-40

آخرت

قيامت

مشخصات

16

42

خداوند

صفات

عزيز و رحيم

4

50-43

آخرت

جهنم

شرح عذاب

34

57-51

آخرت

بهشت

شرح نعمتها

38

58

پيامبر

خطاب

شرح نعمت اعطائی به آن حضرت

5

59

پيامبر

دستور

منتظر باش آنها هم منتظرند.

3

جمع

340

 

 

جدول درج ها

درصد

شرح

عنوان فرعی

عنوان اصلی

شماره

9/30

نکوهش کافران از لحاظ فساد عقيده و گردنکشی و تکذيب و خسرانی که دچار آن ميشوند

کافران

مردم

1/4

30

هشدار نسبت به قيامت سخت و جهنم و عذاب

جهنم

آخرت

2/4

2/16

صفات خداوندی و نعمات او

صفات

خداوند

3/4

5/13

فرعونيان را به ايمان دعوت مينمود

موسی

پيامبران

4/4

2/6

همه چيز اين جهان حکيمانه و ناشی از رحمت خداوندی است

 

حکمت

5/4

4/2

تو در موقعيت بهتر هستی پس صبر کن و منتظر باش

خطاب و ارشاد

پيامبر

6/4

6/0

حقيقت آن است که در اين کتاب بيان شده

به کتاب روشن کننده

قسم

7/4

3/0

 

حم

حروف مقطعه

8/4

 

درس: نکوهش کافران گذشته و معاصر که علیرغم نعمات الهی و حکمت آفرینش جهان به گردنکشی و لجبازی دچارند.

 

البته دو جدول فوق اول و آخرِ جدول هاست، جدول های وسط را برای رعایت اختصار حذف کرده ایم، اما کسانی که حوصله دارند میتوانند موردِ سوره فجر را که در کتاب «آموزش تفسیر قرآن» با تمام جدول هایش ملاحظه فرمایند.

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: يکي از بزرگترين نعمت های الهي، وحي و ارسال قرآن است، و کفر کافران از روي دليل و منطق نيست بلکه از روي بازيگوشي و بي مسئوليتي و رويگرداني از حق است.

 

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

حم ﴿1﴾

ریزدرب:

2

وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ ﴿2﴾

ریزدرب: قسم به آن کتاب توضیح دهنده

3

إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ ﴿3﴾ فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ ﴿4﴾ أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ ﴿5﴾ رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿6﴾ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ﴿7﴾ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿8﴾

ریزدرب: ای پیامبر! قرآن را در شبی پربرکت نازل کردیم و در آن هر مطلب فشرده را توضیح دادیم

4

بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ يَلْعَبُونَ ﴿9﴾

ریزدرب: ای پیامبر! مخالفانت در آنچه میگویند مطمئن و دارای هدف درست نیستند

5

فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاء بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿10﴾ يَغْشَى النَّاسَ هَذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿11﴾ رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿12﴾ أَنَّى لَهُمُ الذِّكْرَى وَقَدْ جَاءهُمْ رَسُولٌ مُّبِينٌ ﴿13﴾ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ﴿14﴾ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿15﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَى إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿16﴾

ریزدرب: ای پیامبر! راجع به فعالانِ کفر چندان حساس مباش و بما واگذار

 

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 - سوالات

1 - چه حکمتی در قراردادن «حروف مقطعه» در اول بعضی از سوره ها است؟ (با توجه به اینکه گروه سوره هایِ دارایِ حروف مقطعه مشابه دارای محتوای مشابه هستند،کد گزاری؟ یا....؟)

2 – با توجه به آیه4، آیا «کل امرحکیم» یکباره «یفرق» میشود یا به تدریج؟

3 - «امرا من عندنا» اشاره به چه دارد؟ (به مدلول آیه4 ؟ یا...؟)

4 - «رحمت من ربک» اشاره به چه دارد؟ (مکانیزم آیه4 ؟ یا...؟)

5 – چرا در اینجا این صفات الهی مورد تاکید واقع شده؟

6 - «اناکنامنذرین» (آیه3) و «اناکنامرسلین» (آیه5) چه موقعیتی دارند؟ (پرانتز؟ یا...؟)

7 - چرا در آیه 5 از «زمان ماضی» استفاده شده؟

8 - «بل» (آیه9) چه موقعیت «دستورزبان»ی دارد؟

9 - کلمه «معلم» (آیه 14) به معنی لغوی آمده یا اصطلاحی؟

10 - منظور از مدلول آیه13 چیست؟

11 – اگر انتهای آیه 9 را به ابتدای آیه 14 وصل کنیم خواهیم دید روال سخن صاف و یکدست می مانَد، از این موضوع چه می فهمید؟ (آیات 10 تا 13 علاوه بر فرعی بودن پرانتزی هم هستند؟ آیات مذکور فرعی هستند؟ یا....؟)

12 – با توجه به سوال قبلی، آیه 15 چطور؟

13 – در ابتدای آیه 16، موضوع کدام کلید تفسیر اتفاق افتاده؟

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

در رابطه با آیه 9، از روی «درس» و «درب» می فهمیم که شکّ آنها راجع به عقاید خودشان است .

 به این معنی که از روی فطرت خویش و عقل معمولی که هر کسی دارد ، صدق مدعای پیامبر را درک می کردند ، و چون آن تعالیم با آنچه که بعنوان اعتقادات خویش می شناختند در تضاد بود ، به اعتقادات خویش شک می کردند .

 در این حالت آدم عاقل دنبال شک را می گیرد و به تحقیق و بررسی می پردازد تا به حق برسد ، اما آنها چون فی الجمله می فهمیدند که اگر این کار را بکنند و به حق برسند باید از آنچه که فعلاً به آن مشغولند دست بکشند ، این کار را نمی کردند و خود را به چیزهای دیگر سرگرم می  نمودند.

از آیات 9 تا 16 فهمیده میشود که میخواهد به کفار معاصر نزول این آیات بفهماند که شما هم اینطور هستید، یعنی اگر کمی عذاب ببینید (مانند موضوع چماق و هویج) فورا اظهار ایمان می کنید و وقتیکه برطرف شد به همان روش غلط خویش برمیگردید، و این مفهوم، چنانکه در سوره های آینده خواهید دید، بسیار تکرار خواهد شد.

5 زاویه با تفاسیر رایج

1 - در المیزان آمده که «غرض سوره در یک کلمه خلاصه میشود و آن این است که میخواهد کسانی را که به کتاب خدا شک دارند از عذاب دنیا و عذاب آخرت انذار کند»

البته همانطور که ملاحظه میفرمائید در این تفسیر ما «غرض سوره» را از طریق محاسبه استخراج  و در «درس» سوره ذکر کرده ایم که در هر پاراگراف تکرار شده است، و مغایرت زیاد آن با آنچه المیزان فرموده آشکار است ( و استخراج درس با دقت و محاسبه صورت گرفته است)

2  - کل آیات 10 تا 16 «پرانتزی» هستند، و لذا بخصوص آیه 10 که المیزان به آن پرداخته و اقوال عجیبی را ذکر کرده، یک موضوع پرانتزی است. دلیل پرانتزی بودنش هم اینکه اگر چشم خویش را برآن آیات ببندیم و قبل و بعد آن را وصل کنیم خواهیم دید که روال سخن صاف و یکدست خواهد شد.

که اگر مفسر به این نکته توجه نکند و متن پرانتزی را همسنگ متن اصلی بگیرد و

همان رفتارهای سعی در فهم متن را بین متن اصلی و متن پرانتزی خلط کند (مثلا ضمیری را که در متن پرانتزی هست دنبال مرجعش در متن اصلی بگردد) مرتکب خطا در فهم میشود)

 3 - : المیزان با توجه به آیه 2 و کلمه «انزل» (که به قول المیزان بیانگر ارسال یکپارچه است) و بحثی که در باره مداوم  بودن و «هرساله» بودن شب قدر کرده، نتیجه گرفته که هرسال  قرآن در شب قدر بطور کامل برآنحضرت نازل میشد و اما درطول سال  هم آن مقدار که لازم بود به تدریج نازل میشد.

مراجعه به «المعجم» و پیگیریِ مواردی که مشتقات «انزال» در رابطه با آنها در قرآن بکار رفته ، نشان میدهد : هم در باره قرآن انزل بکار رفته و هم نزّل و در باره باران و ارزاق هم همینطور . و چون در باره باران میدانیم همواره تدریجی است پس در باره قرآن هم میتوانیم همین حکم را بکنیم و لذا این حکم را که انزال مربوط به یکبارگی و تنزیل مربوط به تدریج است مردود تلقی میکنیم ..

4 - ضمنا المیزان ذیل همین آیات گفته است که از  ترکیب این آیات با آیات سوره قدر معلوم میشود که هرسال یک شب قدر دارد، که ما عرض میکنیم از چنین ترکیبی چنان نتیجه ای حاصل نمیشود.

6 - آیات برجسته این پاراگراف

یک ملاک مهم برای برجستگیِ آیات، شهرت آنها در نزد مردم است و این آیات از مشهور ترین های آیات قرآنی است.

آیات 3 تا 7 به دلایلی که بارها گفته ایم (اقبال هنرمندان و وعاظ و . . ) از آیات برجسته قرآنی است.

7 - آیات مشکل

آیه های 10 تا 15 از آیات «مشکل» قرآنی است و دلیل مشکل بودن آنها نیز این است که ببینید مفسران گوناگون در طول تاریخ اسلام چه مطالب مختلف و بعضا متضادی در تفسیر آنها گفته اند .

البته این قلم در جهت رفع مشکل اشاره ای به پرانتزی بودن آنها نموده است.

8 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 1 از حروف مقطعه است، و چنانکه قبلا عرض شد، چون تاکنون به نحو مقنعی رمزگشائی نشده، بالاتر از ذهنیات ما نیز میباشد، چه رسد به مخاطبان اولیه.

آیه 16 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

آیات 2 تا 6 در باره وحی است که از شئون الهی است و کسی را راهی به آن نیست، و مخاطبان اولیه نیز همچنین.

9 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

در باره آیات ابتدای این پاراگراف، حتی امروز نیز، حتی برخی مفسران هم، درک مقبولی از آن ندارند، چه رسد به مخاطبان اولیه!

در عین حالیکه کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته، در این هزار و چند صد سال، تغییر معنای قابل توجهی نیافته اند! و البته کمی که از ابتدای پاراگراف دور میشویم مطالب طوری است که تقریبا «همه فهم» است و در این قسمتها مخاطبان اولیه هم همان را می فهمیده اند که ما.

10 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

اهمیت قرآن و و حی به عنوان بزرگترين نعمت های الهي، و اینکه کفر کافران از روي دليل و منطق نيست، بلکه از روي بازيگوشي و بي مسئوليتي و رويگرداني از حق است.

11 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 7 و 8 و 17، بقیه فقرات این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

کلیدهای تفسیری

فرعی ها و پرانتزها:  

آیه 3 فرع بر آیه 2 است، آیات 4 تا 7 که شرح آیه 3 می باشند کلاّ فرع بر آیه 3 هستند، اما در داخل خویش نیز اصلی و فرعی دارند، بطوریکه آیه 7 در ادامه توصیف دو کلمه آخر آیه 6 و فرع بر آن است، و خود آیه 6 در جهت توضیح کلمه آخر آیه 5 است، و فرع بودن آیه 5 بر آیه 4 نیز واضح است، و خود آیه 4 ظرف زمانی مدلول آیه 3 می باشد.

و آیات 9 تا 16 پرانتزی است، و اگر ماقبلش را به مابعدش وصل کنیم متوجه میشویم، زیرا می بینیم روال سخن صاف و هموار تر میشود.

التفات  و  واگذاری به مخاطب:

در ابتدای آیه 12  موضوع ِالتفات واضح است، در آیه 15نیز هم التفات را می بینیم و هم واگذاری به مخاطب را. همچنین در ابتدای آیه 16، واگذاری به مخاطب صورت گرفته است. 

معنی برخی کلمات:

«حکیم» (آیه 4) از ریشه «حکم» است و نه از ریشه «حکمت» و مجموعا معنی سربسته و مجمل و مانند آن را میدهد و «امر» (آیه های 4 و 5)، به قرینه «انا کنا منذرین» و «انا کنا مرسلین» به «امور مرتبط به ارسال و اعزام پیامبران و وحی» مربوط است و نه همه امور جهان. البته همه امور جهان هم به خداوند متعال مربوط هست، اما آنچه در اینجا از آن کلمه فهمیده میشود آن است که عرض شد.

حروف مقطعه

آیه 1 از حروف مقطعه است و ما در مقدمه مؤلف بحثی در خصوص آن عرض کرده ایم (دراینجا قسمتی را که به «حم» مربوط میشود نقل میکنیم):

[[سوره های دخان و زخرف و فصلت و جاثیه و احقاف و مؤمن (غافر) در ابتدای خویش با «حم» شروع می شوند.

«درس» سوره های فوق نیز کاملاً شبیه یکدیگر است و محتوای مشترک آنها «نکوهش عمد و اصرار در کفر و تکذیب پیامبر(ص) ، علیرغم روشن شدن حقیقت»  می باشد]]

قرآن و شب قدر و تقدیرات

در سوره قدر خواندیم «انا انزلناه فی لَیلَه القدر»

 در آیه 3 این پاراگراف میخوانیم «انا انزلناه فی لیلهٍ مبارکه...»

 در سوره بقره میخوانیم «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن...»

 از مجموع اینها فهمیده میشود «لیله مبارکه» این پاراگراف همان «شب قدر» است و «هُ»، هم در اینجا و هم درسوره قدر، اشاره به قرآن است.

در المیزان فرموده که از تلفیق دو مطلب سوره قدر و این آیات فهمیده میشود که شب قدر هر سال تکرار میشود.

گرچه در این خصوص روایات زیاد است اما از متن قرآن چنین چیزی فهمیده نمیشود بلکه از مجموع مطالب سوره قدر و این آیات و سوره بقره این مطالب فهمیده میشود:

1- قرآن در ماه رمضان نازل شده ، (سوره بقره)

2- قرآن در شب قدر نازل شده ،   (سوره قدر)

3- قرآن در شبی پر برکت نازل شده، (این سوره)

4- «ملائکه» و  «روح» در آن شب دائماً به فرمان پروردگارشان از هر «امر» ی نازل میشوند، (سوره قدر)

5- درآن (شب) هر «امر» سربسته ای «تحلیل وباز» میشود، (این سوره)

از مجموع اینها اینقدر فهمیده میشود که:

1- شب بسیار شریفی وجود دارد که آنقدر شریف است که قرآن در آن شب نازل شده،

2- آن شب در ماه مبارک رمضان بوده،

3- در آن شب کل امور مجمل و سر بسته «باز» (تعریف، تقدیر، برنامه ریزی) میشود، هم امور مادی (که در حوزه مأموریت «ملائکه» است) و هم امور معنوی (که در حوزه مأموریت «روح» است)

اما از مجموع اینها فهمیده نمیشود که شب قدر در هر سال تکرار میشود.

اما روایات در این خصوص زیاد است بطوریکه روایات زیادی وجود دارد که میگوید شب قدر یکی از سه شب نوزدهم و بیست یکم و بیست و سوم هرماه رمضان است.

روایات زیادی هم وجود دارد که میگوید شب قدر یکی از دو شب بیست و یکم  و بیست و سوم رمضان است.

روایاتی هم وجود دارد که میگوید شب قدر شب بیست و سوم رمضان است.

حتی روایاتی وجود دارد که میگوید شب نوزدهم به زبان امروز «پیش نویس» مقدرات تهیه میشود و در شب بیست و یکم آن «پیش نویس» «نهائی» میشود و در شب بیست و سوم «قطعی» (امضاء) میگردد.    ن آ  

البته این تفسیر یک «تفسیر تحلیلی» است نه تفسیر روایتی،  لذا ما داخل این حوزه (بحث روایتی) نمی شویم.

 به همین مقدار اکتفا می کنیم که بدانیم «شب قدر»ی هست، و با توجه به کلمه «یُفرَقُ» در آیه 4، منحصر به همان بار اول هم نیست، بلکه تکرار هم میشود.

اما اینکه پریودِ این تکرارها یکسال است، یا دو سال یا سه سال یا پنج سال و غیره، متن قرآن راجع به آن ساکت است و اینطور نیست که از تلفیق سوره قدر با این پاراگراف یکساله بودن آن پریود بدست بیاید.

اما اگر نظرالمیزان به آن روایات (که هم زیاد و هم قوی هستند) بود، دیگر لازم نبود بفرماید این موضوع از آن تلفیق معلوم میشود ( زیرا نمی شود)

[[ البته بگذریم از اینکه این نگارنده نیز عقیده به آن روایات دارم و شبهای سه گانه را به فضل خدا در مراسم احیاء شرکت می کنم، اما عقیده من و میلیونها مانند من برای خودمان محفوظ، ولی در اینجا در مقام تفسیر هستیم و باید به اقتضاء آن سخن بگوییم نه اینکه عقیده خود را مطرح کنیم]]

ما هشدار دهنده ایم ، ما فرستنده ایم

برای درک چرائی استفاده از ضمیر «ما» (انزلناهُ ، انا کنا ، عندنا) در این آیات باید به دو نکته توجه کنیم :

فعل خداوند قانونمند است و خداوند برای اجرای هرچیزی سیستم ها و قانونمندیها و ظرفیت ها و بستر های خاص آن را تمهید میفرماید .

در اینجا و بکار بردن مکرر ضمیر «ما» ، هم اشاره به موضوع فوق ، و هم القاء و تلقین مفهوم عظمت به مخاطب میباشد .

چرا کفار پیامبران را مجنون قلمداد میکردند؟

درباره موضوع فوق ، که راجع به آیه 14 است، در پاراگراف 5 سوره طور، و قبل از آن در پاراگراف 7 سوره قلم، بحثی عرض کرده ایم و توصیه به مطالعه مجدد آنها داریم.

شکّ کافران درباره چه بود؟

در رابطه با آیه 9، از روی «درس» و «درب» می فهمیم که شکّ آنها راجع به عقاید خودشان است.

 به این معنی که از روی فطرت خویش و عقل معمولی که هر کسی دارد، صدق مدعای پیامبر را درک می کردند، و چون آن تعالیم با آنچه که بعنوان اعتقادات خویش می شناختند در تضاد بود، به اعتقادات خویش شک می کردند.

 در این حالت آدم عاقل دنبال شک را می گیرد و به تحقیق و بررسی می پردازد تا به حق برسد، اما آنها چون فی الجمله می فهمیدند که اگر این کار را بکنند و به حق برسند باید از آنچه که فعلاً به آن مشغولند دست بکشند، این کار را نمی کردند و خود را به چیزهای دیگر سرگرم می  نمودند.

ایمان یک امر قلبی است

ازآیه های 15-13-12 یک نکته مهم فهمیده می شود.

 آنهم این است که ایمان باید در عقل آدمی تحقق یابد و ایمان بر اثر انگیزه  های بیرونی مانند تهدید و تطمیع و ترس و امید و باصطلاح امروز «چماق و هویج» بوجود نمی آید . و اگر هم بوجود بیاید در اثر حذف عوامل بیرونی مذکور از بین می رود .

بالاخره موضوع چه بود؟

چنین به نظر می آید که آیات 9 تا 16 به صورت یک مثال مطرح شده است. یعنی اینکه ای پیامبر ! روزی را تصور کن که ما بخواهیم این مردم را به عذاب کوچکی معذب کنیم، در آنصورت همه این کفار و مکذبین دست از کفر و تکذیبشان بر میدارند که خدایا غلط کردیم و ایمان آوردیم و چه و چه و . . .

اما به محض اینکه آن حالت برطرف شود دو باره به این حالت های فعلی شان بر خواهند گشت، و لذا تو خیلی ذهنت را درگیر این مطلب نکن و بگذار بسیاری از مطالب در اثر گذشت زمان درست شود، و در باره قیامت هشدارشان ده. و برای اینکه متن را بهتر بفهمید توصیه میشود آیه 15 را بعد از آیه 12 بخوانید.

با این مقدمه، سه کلمه آخر آیه 11 و کلّ آیه 12، زبان حال مردمی است که در ساعات نزدیک به وقوع قیامت شاهد علائم وقوع هستند (و مانند «قال الانسان مالها» در سوره زلزال است)، و آیه های 13 و 14 و 15، زبان حال ملائکه مستقر کننده قیامت است که نسبت به آنها این زبان حال را دارند.

ترجمه تفسیریِ آزاد

بسم الله الرحمن الرحيم

حم (1)  قسم به آن کتاب روشنگر (2) البته ما آنرا در شب پر برکت قدر فرو فرستاده ايم که همواره هشدار دهنده بوده ايم (3)  در آن شب هر امر مجملي تفريق و تقدير ميگردد (4) که این خودش امري از جانب ما است زیرا  که همواره فرستنده خیر و برکات بوده ايم (5) که خود این رحمتي از جانب پروردگارت است که او شنواي درخواست های مخلوقات و دانا است (6)  همان پروردگار آسمانها و زمين و بين آندو، اگر يقين داشته باشيد (7) که خدائي جز او نيست، زنده ميکند و ميميراند، که پروردگارتان و پروردگار نياكانتان است (8) ای پیامبر! اما این مخالفانت در شکّي هستند، و به بیهوده مشغولند (9) پس تو نيز چشم براه روزي باش که مثلا آسمان دودی آشکار بياورد (10) که همه را فرا گيرد، که اگر چنین شود فورا بی طاقت میشوند و میگویند اين دیگر چه عذاب دردناکی است (11) و فورا رو به بما میکنند و میگویند پرودگارا عذاب را از ما کنار بزن که ما ايمان آورديم (12) چطور ممکن است ایمان آورده باشند درحاليکه قبلا تو را بسویشان فرستاده ايم و تکذیبت کرده اند (13) و از تو روي برگردانده بودند و گفته بودند ديوانه اي است که اين چيزها را به او ياد ميدهند (14) و به محض اینکه آن عذاب مختصر را کمی رفع کنیم آنها فورا به به کفر خويش بازميگردند (15) در هر حال عاقبت این است که در روز قیامت تکذیبگران را با قوت میگيريم زیرا که لازم است انتقام این رفتارهایشان را بگیریم (16)  

دی ان ان