پیش تفسیر
1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)
اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم:
طرز استخراج عصاره محتوای سوره (یعنی «درس» سوره) مطابق ذیل است:
(جدول1)
آيه
|
عنوان اصلی
|
عنوان
فرعی
|
شرح
|
تعداد
کلمه
|
4-1
|
قسم
|
عناصر ماورایی
|
ملائکه کارگزار ماورایی
|
8
|
6- 5
|
آخرت
|
قيامت
|
حتميت وقوع
|
6
|
7
|
قسم
|
آسمان
|
يکی از خواص آسمان
|
3
|
8
|
مردم
|
انسان
|
انسان، در قول مختلف است
|
4
|
9
|
حکمت
|
مردم
|
تشريح علت گمراهی عده ای
|
4
|
12-10
|
مردم
|
کافران
|
توصيف- تخمين زنندگان
|
11
|
14-13
|
آخرت
|
عذاب
|
کافران- آتش و سرزنش
|
12
|
16- 15
|
آخرت
|
بهشت
|
محسنين - نعمت
|
14
|
19-17
|
مردم
|
مومنان
|
توصيف - محسنين
|
14
|
23-20
|
حکمت
|
مردم
|
تفکر در زمين- نفس- آسمان- نطق انسانی
|
22
|
30-24
|
پيامبران
|
حضرت ابراهيم
|
بشارت اولاد در حاليکه پيروزنش نازا بود
|
52
|
46-31
|
مردم
|
گذشتگان
|
کافران- تکذيب- نابودی
|
109
|
49-47
|
خداوند
|
افعال
|
آفرينش آسمان- زمين- جفت ها
|
16
|
51-50
|
مردم
|
دستور عبادی و رفتاری
|
پناه به خدا ببريد و به شرک نگرائيد
|
19
|
53-52
|
مردم
|
گذشتگان
|
تکذيب و علت يابی آن
|
19
|
55-54
|
پيامبر
|
دستوررفتاری
|
از آنها روی بگردان – هشدار بده
|
10
|
58-56
|
حکمت
|
خداوند
|
آفرينش و علت آن
|
22
|
59
|
مردم
|
کافران
|
حکمت (به آثار وضعی اعمالشان ميرسند)
|
9
|
60
|
آخرت
|
قيامت
|
کافران - عذاب
|
7
|
جمع
|
361
|
جدول درج ها
شماره
|
عنوان اصلی
|
عنوان فرعی
|
شرح
|
درصد
|
1/4
|
مردم
|
گذشتگان
|
کافران گذشته- حق را تکذيب کردند نابود شدند
|
2/30
|
2/4
|
مردم
|
کافران
|
تکذيب حق- درک آثار وضعی آن- علت يابی و دعوت به اصلاح رفتار
|
1/21
|
3/4
|
پيامبران
|
ابراهيم
|
خداوند بخاطر صالحان حتی در اين دنيا هم خرق عادت ميکند
|
8/14
|
4/4
|
حکمت
|
مردم
|
با تفکر، باورهای صحيح پيدا کنيد
|
3/13
|
5/4
|
آخرت
|
عذاب
|
وقوع آخرت حتمی است مبادا بهشت را از دست داده جهنمی شويد
|
8/10
|
6/4
|
خداوند
|
افعال
|
آفرينش
|
4/4
|
7/4
|
قسم
|
عناصر ماورائی
|
ملائکهء کارگزار ایجاد قیامت
|
1/3
|
8/4
|
پيامبر
|
دستور رفتاری
|
از کافران روی بگردان و تذکر بده
|
3/2
|
از این جدول ها عصاره محتوای سوره به شرح ذیل استخراج شده است:
درس: کفار اعم از گذشتگان و معاصر در اثر غلطيِ فکر به تکذيب حقايق مي پردازند و به نتايج آن نيز دچارند.
|
البته دو جدول فوق اول و آخرِ جدول هاست، جدول های وسط را برای رعایت اختصار حذف کرده ایم، اما کسانی که حوصله دارند میتوانند موردِ سوره فجر را که در کتاب «آموزش تفسیر قرآن» (که به عنوان نمونه و الگو است) ا تمام جدول هایش ملاحظه فرمایند.
برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:
درب: قيامت يکي از مصاديق بارز حق است و موارد قسم ها، اشاره کننده به عناصري است که به طور سمبليک وقوع آن را به ذهن نزديک مي کند و از ميان اقوال مختلف در باره آن، تکذیبگران منحرفند، تخمين زنندگان کم کم به مکذب تبديل مي شوند و سرانجام بد دارند. تقواپيشگان که حقايق را تصديق و خود را با آن هماهنگ مي کنند سرانجامشان عالي است و توجه به اين نکات حکمت آميز، بيماري تخمين و تکذيب را رفع مي کند.
|
2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)
ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:
1
وَالذَّارِيَاتِ ذَرْوًا ﴿1﴾ فَالْحَامِلَاتِ وِقْرًا ﴿2﴾ فَالْجَارِيَاتِ يُسْرًا ﴿3﴾ فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا ﴿4﴾ إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ ﴿5﴾ وَإِنَّ الدِّينَ لَوَاقِعٌ ﴿6﴾
ریزدرب: احداث زیرساخت های برقراریِ قیامت، بطورِ غیرقابل تصوری عظیم، و وقوعش حتمی است
2
وَالسَّمَاء ذَاتِ الْحُبُكِ ﴿7﴾ إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُّخْتَلِفٍ ﴿8﴾ يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ ﴿9﴾
ریزدرب: اقوال شما درباره قیامت باواقعیت جور نیست
3
قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ ﴿10﴾ الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ سَاهُونَ ﴿11﴾ يَسْأَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ ﴿12﴾
ریزدرب: در موضوع قیامت، بدترین موقعیت را تخمین زنندگان میگیرند
4
يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ يُفْتَنُونَ ﴿13﴾ ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ ﴿14﴾
ریزدرب: صحیح بودنِ موقعیت گیری وقتی آشکار میشود که قیامت وقوع یابد
5
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿15﴾ آخِذِينَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُحْسِنِينَ ﴿16﴾ كَانُوا قَلِيلًا مِّنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ ﴿17﴾ وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ ﴿18﴾ وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿19﴾
ریزدرب: خوش بحال کسانی که در باره قیامت موقعیت صحیح اتخاذ کردند
6
وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِّلْمُوقِنِينَ ﴿20﴾ وَفِي أَنفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿21﴾ وَفِي السَّمَاء رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ ﴿22﴾ فَوَرَبِّ السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنطِقُونَ ﴿23﴾
ریزدرب: همه چیز گویای صحیح بودنِ اعتقاد به قیامت است
تقطیع:
در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.
اصلی-فرعی
قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.
لُبّ مطلب:
با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.
3 - سوالات
1 – چرا درآیات 1 تا 4، فاعل افعال درقالب صیغه مونث ذکرشده؟
2 - نسبتِ آیه 3 به آیه 2 چیست؟
3 – منظور از «امر» در آیه 4 چیست؟
4 - «ف» های آیات 2 تا 4 به آیه1 منعطف میکند؟ یا هر یک به قبل از خویش؟
5 – کدامیک از دو حالت برای کلمه اولِ آیه 5، درست تر است؟ (اِنَّ ما = البته آن چیزی که)؟ یا (اِنّما = این است و جز این نیست که)؟
6 - کلمه « قول» به معنی لغوی آمده یا اصطلاحی؟
7 – آیا خداوند در موقعیتی است که بعضی از مخلوقاتش را نفرین کند؟
8 - کلمه «ساهون» به معنی لغوی آمده یا اصطلاحی؟
9 – با توجه به ابتدای آیه 15 و انتهای آیه 16، متقین و محسنین چه رابطه ای دارند؟
10 - «قلیلا» (آیه17) چقدر است؟
11 - «اسحار» (آیه18) چه مواقعی است؟
12 – در آیه 19 ، «حق» به چه معنی است؟
13 – مشخصات «موقنین» (آیه20) چیست؟
14 - «کم» (آیه20) خطاب به کیست؟
15 - «ه» در آیه 23 اشاره به چه دارد؟
16 - «نطق» (آیه23) یعنی چه؟
17 - کلمه « انفس» به معنی لغوی آمده یا اصطلاحی؟
4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها
از آیه های 10 و 12 فهمیده میشود که فعالان کفر در تکذیب قیامت از آنجا که نمیتوانستند سخن پذیرفتنی ارائه کنند به حواشی می پرداختند و مثلا میگفتند «قیامت چه وقتی بر پا میشود؟»
5 – زاویه با تفاسیر رایج
1 : (المیزان) : دعوت پيامبر اسلام همواره لبه تيزش به طرف وثنيت بود، كه ايشان را به توحيد در ربوبيت مى خواند، و مى خواست به آنها بفهماند كه خداى تعالى تنها رب آنان و رب تمامى عالم است. و اين دعوتش از دو طريق بود، يكى از راه بشارت و نويد، و يكى از راه انذار و تهديد كه مخصوصا بر اين انذار بيشتر تكيه داشت. و انذارش به دو چيز بود: يكى عذاب دنيا كه اقوام و ملل گذشته را به جرم تكذيب منقرض ساخت. و يكى هم عذاب آخرت كه عذابى است جاودانه. و در پيشبرد دعوت همين انذار مؤثر و عمده بود، چون اگر حساب و جزاى روز قيامت نباشد، ايمان به وحدانيت خدا و نبوت انبياء لغو و بى اثر است.
هم چنان كه مشركين به همين منظور خداى آسمان و زمين را با خدايان دروغين معاوضه كردند، و شديدا با اصول سه گانه توحيد و نبوت و معاد مخالفت و انكار مى ورزيدند آرى مى خواستند با انكار معاد و اصرار در اينكه چنين چيزى نيست و مسخره كردن آن به هر راهى كه ممكن باشد خود را از قيد و بند آزاد كنند، چون آنها هم اين قدر مى فهميدند كه اگر بتوانند اصل سوم يعنى معاد را باطل كنند آن دو اصل ديگر خود به خود باطل مى شود.
و اين سوره متعرض مساله معاد و انكار مشركين نسبت به آن است. و با اين مساله ختم مى شود. اما نه از اين جهت كه خود معاد را اثبات كند، هم چنان كه در مواردى از كلام مجيدش، معاد بدان جهت كه معاد است مورد نظر قرار گرفته، بلكه از اين جهت متعرض آن شده كه روز جزاء است، و كسى كه وعده آن را داده خداى تعالى است، و خداى تعالى هم يگانه رب ايشان است، و وعده او صدق است، و در آن شكى نيست. و به همين منظور وقتى رشته كلام به احتجاج بر مساله معاد مى كشد، بر مساله توحيد احتجاج مى كند، و آيات بيرونى- از زمينى و آسمانى- و آيات درونى را به رخ مى كشد. و عذابهايى كه با آن عذابها امت هاى گذشته را به دنبال دعوت به توحيد عقوبت كرد- وقتى دعوت انبيا را نپذيرفتند، و نبوتشان را تكذيب كردند- ذكر مى كند، و اين نيست مگر براى همين منظور كه با اثبات توحيد، روز جزاء را كه خداى واحد وعده داده اثبات كند، خدايى كه هرگز خلف وعده نمى كند، از سوى ديگر روز جزاء را اثبات كند كه دعوت نبويه از آن خبر داده، (دعوتى كه هرگز دروغ و فريب در آن وجود ندارد)، تا در نتيجه راهى براى انكار معاد برايشان باقى نماند، و نتوانند از راه انكار معاد مساله توحيد و نبوت را هم لغو جلوه دهند،
چقدر طولانی! «غرض» سوره (یعنی همان خلاصه محتوای سوره)، باید دو مشخصه داشته باشد : 1 – کوتاه باشد، 2 - قابلیت پیگیری در قسمتهای مختلف سوره را داشته باشد، و «غرض» المیزان این هردو را ندارد و ظنّی هم هست. ولی ما عصاره سوره را بر یک مبنای شفاف تعریف شده و محاسبه ای استخراج کرده ایم که این است: کفار، اعم از گذشتگان و معاصران، در اثر غلطی فکر به تکذیب حقایق می پردازند و به نتایج آن نیز دچارند.
2 - نوع نتیجه گیری های این تفسیر را در قسمت «شرح مختصر» ملاحظه می کنید.
این نتیجه گیری ها را که مستقیما از خود آیات استخراج شده (و طبعا نمی توان رد کرد) مقایسه کنید با آنچه تفاسیر فرموده اند که عبارت است از مقداری نقل قول و تعدادی روایت، و عمدتا بدون ارتباط برقرارکردن بین فقرات و جزئیاتِ قسم ها، و جواب آن، بطوریکه خواننده در انتها چیز به درد خوری دستگیرش نمی شود.
6 - آیات برجسته این پاراگراف
آیات 15 تا 19 به دلایلی که بارها گفته ایم (اقبال هنرمندان و وعاظ و . . ) از آیات برجسته قرآنی است.
یک ملاک مهم برای برجستگیِ آیات، شهرت آنها در نزد مردم است و این آیات از مشهور ترین های آیات قرآنی است.
همچنین است آیه 23 که از آیات بسیار برجسته قرآنی است.
7 - آیات مشکل
آیه های 1 تا 9 از آیات «مشکل» قرآنی است و دلیل مشکل بودن آنها نیز این است که ببینید مفسران گوناگون در طول تاریخ اسلام چه مطالب مختلف و بعضا متضادی در تفسیر آنها گفته اند.
البته این قلم، چنانکه ذیلا می بینید، عرض خویش را ارائه نموده است.
8 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟
(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)
آیات 1 تا 9 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.
همچنین است آیات 13 تا 19.
9 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی میداشتند؟
چنانکه در بخش «شرح مختصر» و نیز در بخش «زاویه با تفاسیر» دیده اید ، حتی امروز نیز حتی مفسران قَدَر هم درک مقبولی از این مطالب ندارند ، چه رسد به مخاطبان اولیه ! در عین حالیکه کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، تغییر معنای قابل توجهی نیافته اند!
در عین حالیکه کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته، در این هزار و چند صد سال، تغییر معنای قابل توجهی نیافته اند، و لذا از لحاظ تحت اللفظی، ما و آنان در یک موقعیتیم.
10 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟
وقوع قیامت موکول به بستر سازی های بسیار مفصل و گسترده ای است که توسط اصنافی از صاحبان تخصص و امکانات از ملائکه بر اساس برنامه ریزی هائی دقیق انجام خواهد شد .
با جریاناتِ فکریی که به موضوعات مهم مرتبط است نمیتوان سرسری و با حدس و گمان برخورد کرد، زیرا آدمی را به باطل می رانَد، و اینکه سعی کنید راه کسانی را بروید که در قیامت موقعیت مطلوبی خواهند داشت و لذا به نشانه های الهی در جهان ودر خودهاتان توجه کنید، در آنصورت شاید متوجه حقایقی شوید و دست از این حدس و گمان ها بردارید.
11 – کدام عنصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟
آیات این پاراگراف مشتمل بر قسم هایی است که مجموعا چگونگی مقدمات وقوع قیامت را به ذهن نزدیک میکند ، و کاملا جدید و بدون سابقه در سوره های قبل و «برای اولین بار» است .
آیه 12 با توجه به آیه های 5 و 6 سوره قیامة مفهوم می شود که بدین وسیله مراجعه به قسمت شرح مختصرآن توصیه می گردد.
مطلب آیه های 15 و 16 کاملا آشناست و درچند سوره قبل با این مفاهیم آشنا شده ایم.
بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.
شرح مختصر
کلیدهای تفسیری
بحث متنی
آیه 2 فرع است بر آیه 1 و این واضح است، آیه 3 فرع است بر آیه 2 و آیه 4 فرع است بر آیه 3. نیز آیه 6 فرع است بر آیه 5.
آیه 9 پرانتزی است، زیرا اگر چشم خویش را بر آن ببندیم و قبل و بعدش را وصل کنیم خواهیم دید روال سخن صاف و یکدست خواهد شد.
آیه 11 فرع بر آیه 10 و آیه 12 فرع بر 11 و آیه های 13 و 14 فرع بر 12 و قسمت اول آیه 16 فرع بر آیه 15 است.
همچنین آیه های 17 و 18 و 19 فرع بر آیه 16 می باشد.
در ابتدای آیه 14 تغییر مخاطب (التفات) صورت گرفته است.
ترتیب نزول
تقریبا همه سوره های این فصل (یعنی «مرحله چهارم») به نوعی نکوهش تکذیبگران است و در هر سوره ای یک جنبه از این امر را پر رنگ فرموده است.
اما اگر این دسته از آیات (15 تا 19) با نظیرش در سوره معارج (یعنی آیات 22 تا 35 معارج) مقایسه کنیم می بینیم «سطح مطلب» در اینجا از «سطح» نظیرش در سوره معارج خیلی بالاتر است و لذا می باید این سوره از لحاظ ترتیب نزول پس از سوره معارج قرار گیرد.
قرینه دیگر، آیه 16 است که اگر با آیه نظیرش در سوره معارج (اولئک فی جنات مکرمون) مقایسه شود معلوم می شود که سطح آیه 16 خیلی بالاتر از سطح آیه مذکور است.
در آیه 17 صفتی ذکر شده که اتصاف به آن چندان آسان نیست و کمتر کسی پیدا می شود که متصف به آن باشد اما در چک لیست سوره معارج صفاتی درج شده که اتصاف به آن ها از همگان بر می آید، باید هم همین طور باشد زیرا «مصلین» کجا و «محسنین» کجا!
قسم های آیات 1 تا 4 چه صحنه هائی را برایمان مجسم می کند؟
در ابتدا یک پراکنش بزرگ است (مانند عمل بذرکاران که بذر می پراکنند) اما هرچه باشد، چیزهائی که مورد این پراکنش واقع می شود کوچک (مانند بذر) نیست و هر قطعه اش (به قرینه آیه 2) بطور غیر قابل تصوری سنگین است، آنگاه این «موادّ مورد پراکنش» حمل می شوند واین حملشان بوسیله وسائط نقلیه ای صورت می گیرد که مانند کشتی ها، هم «جریان» دارند وهم «به روانی» حرکت می کنند، و بالاخره اینکه وقتی که این «محموله» به مقصد می رسد برای مورد استفاده واقع شدن آن، «تقسیم کار» گسترده ای صورت می گیرد، و آنگاه پس از همه این مراحل، قیامت به وقوع می پیوندد.
قبلاً در سوره ق در پاراگراف آخر دیدیم که خداوند به بعضی از نعمتهایش از جمله بارش باران و پیدایش سبز وخرمی پس از آن اشاره می کند و درانتهای آیه می فرماید: «خروج چنین است» و البته اگر به آنجا مراجعه کنید خواهید دید که منظور از «خروج»، «خروج از این جهان» است. یعنی مثل اینکه این جهان فعلی یک حالتِ بیابانیِ بدونِ زندگیِ مطلوب باشد و پس از وقوع قیامت، تازگی، خرمی، و مطلوبیت پیدا کند.
آیات این پاراگراف را اگر در شعاع چنین مفهومی (که از سوره ق نقل شد) ببینیم خیلی مطالب جالبی به دست می آید.
مثلاً از آیات این پاراگراف این صحنه ها به ذهن می آید که در زمانی از یک مخزن آسمانی چیزهایی پخش می شود واین پخش توسط یک سیستم بسیار گسترده انجام می گیرد که وسایل حمل ونقل مناسبی آن «چیزها» را که بسیار سنگین وزن هم هستند حمل می کنند و ضمنا این وسایل حمل ونقل مانند کشتی ها به آسانی و با حرکت مستمر منظم این کار را می کنند و وقتی که هریک از آن محموله ها به مقصد خویش رسید، تازه راجع به چگونگی برخورد با آن و استفاده از آن، یک مدیریت گسترده ای اِعمال می شود که درباره تقسیم کارِ عواملی که باید با آن محموله برخورد مناسب کنند تصمیم می گیرد.
و پس از همه این جریانات زندگی و شادابی و خرمی و مطلوبیت پیدا میشود.
«چک لیست»
مفاهیمی مانند مومنین و متقین و ابرار و محسنین و موقنین و صالحین و غیره و غیره، همگی بر «اشخاص خوب» و «اشخاص مطلوب» و «افراد مقبول» دلالت دارد که به زبان قرآنی در سوره واقعه «اصحاب الیمین» نامیده شده اند، که البته این عنوان «کلی» است و در داخل خویش بر حسب درجه مقبولیت دسته بندی هایی دارد که در این پاراگراف بعضی صفات «محسنین» را ذکر نموده است.
مطالبی را که در این خصوص ذکر شده می توان نوعی «چک لیست» حساب کرد که کسی در خودش نظر کند و ببیند آیا این صفات را دارد یا نه و اگر داشت خودش را به عنوان فردی از افراد جامعه محسنین بداند و اگر مثلاً دو صفت از سه صفت را دارد، سعی کند آن سومی را هم در خویش ایجاد کند تا خود را در اجتماع محسنین جا بدهد.
در قرآن کریم «چک لیست» هایی زیادی داریم که قبلا در سوره معارج یکی از برجسته ترینِ آنها را دیدیم و در این پاراگراف نیز یکی دیگر را، و از این پس نیز بازهم می بینیم.
چه ربطی دارد «سماء ذات الحبک» با اختلاف در اقوال؟
در این آیات، اختلاف عقاید را امری طبیعی دانسته و آنرا انعکاسی از محیط زیست قلمداد نموده اما ضمناً همه چیز را «نسبی» قلمداد نمی کند بلکه این نکته را القاء می کند که بعضی از این عقاید، باطل، و برخی حق هستند و ملاک حق و باطل را نیز به دست می دهد.
«سماء ذات الحبک» یعنی چه؟
نوعا مفسران و مترجمان معادل فارسی «حبک» را : 1 - «راه ها» ، 2 – «شبکه ها» ذکر کرده اند، که البته دومی با درس و درب بهتر همخوانی دارد.
اما ربطش چیست؟
در سوره رحمان دیده اید که خداوند فرموده «وضع المیزان» و بعدش فورا فرموده «الاتطغوا فی المیزان»، یعنی اینکه خداوند در این جهان یکنوع سیستم سنجشی قرار داده که نسبت به تعادل حساس است و میخواهد همه چیز سر جای صحیح خویش باشد و به انسانها هم فرموده حالا که شما قدرت انتخاب دارید و میتوانید بین خوب و بد، و بین بد و بدتر، انتخاب کنید، اگر خواستید میتوانید انتخاب نامعقول هم کنید، اما بهتر است این کار را نکنید تا هم زندگی صحیحی در این دنیا داشته باشید و هم در آخرت سعادتمند باشید.
این پاراگراف هم چیزی شبیه همان را میگوید:
میگوید آسمان (که کنایه از جهان با عظمت باشد) شبکه مند و نظام مند و انسجام مند است و لذا شایسته نیست فکر شما دارای عناصر بی ارتباط و بی نظام و بی انسجام باشد و اینکه اگر قیامت را تکذیب کنید، این عنصر فکری (یعنی تکذیب قیامت) در سیستم فکری شما یک وصله ناجور ایجاد میکند و منظومه فکری شما را مجموعه ای پرت و پلا و بی نظام و بی انسجام میکند.
دنبال سوال کردن بیهوده نباشید
در آیه12 سوال می شود که «این روز قیامت چه هنگامی خواهد بود»؟
در اینجا بجای اینکه مانند پاراگراف آخر سوره نازعات جواب بدهد که «سوال بیهوده نکنید» همان جواب را به طریق دیگری داده وجوابی داده که معنی آن این است: «گیرم که فهمیدی قیامت چه هنگامی به وقوع خواهد پیوست. دانستن آن چه کمکی به تو می کند؟ برو به فکر خودت باش که عذاب آن بر سرت فرود نیاید»
آیه های قابل درک برای عموم ، وآیه های قابل درک برای خواص
در آیه 20 «آیه» هائی را در «زمین» ذکر کرده، اما درکِ «آیه» بودنِ آنرا مربوط به «یقین دارها» قلمداد نموده، اما در آیه بعدی آیاتی را که در «خود ها» است، مقید به «یقین دارها» نکرده است.
از مجموع آنها فهمیده می شود :
تعدادی آیه هست که قابل رویت و درک برای عموم است، اما تعدادی آیه هم هست که درک و رویت و فهم آنها قابلیت بیشتری می خواهد و فقط به «یقین دارها» دست می دهد.
رزق و قیامت در آسمان
در آیه 22 «رزق» ما و «آنچه به ما وعده شده» را «در آسمان» ذکر نموده است.
هر چیزی که هر فرد احتیاج داشته باشد رزق اوست. خوراک، پوشاک، مسکن، فکر خوب،... همه اینها رزق است.
محل این ارزاق آسمان است یعنی چه؟ البته باران از آسمان می آید و همچنین نور و حرارت.
گرچه اگر بخواهیم می توانیم ارزاق مذکور را نیز به همین عناصر تحویل کنیم و بعد بگوئیم آنها در آسمان است.
مثلاً لباس رزق است. اما از نخ درست می شود، و نخ یا از زمین بدست می آید که آب و نور وحرارت می خواهد و یا از حیوان بدست می آید، که آنهم همینطور، و نور و حرارت هم در آسمان است. اگر همه چیز را اینطور به آب و نور و حرارت تحویل کنیم، می شود گفت که همه چیز از آسمان است.
اما اگر چیزی را نتوان به آب و نور و حرارت تحویل کرد چه؟ مثلاً فلزات را؟ در آنصورت این استدلال جواب نمی دهد.
بنابراین باید اینطور توضیح داده شود که «تدبیر» امورِ روزی شما در آسمان است و بنابر همین نوع استدلال می توان گفت که «تدبیر امور قیامت» نیز در آسمان است. و البته منظور از آسمان نیز «مرکز تدبیرات امور» است، ضمناً واضح است که منظور از جمله «و آنچه به شما وعده شده» نیز قیامت است.
من فکر می کنم پس هستم
در آیه 23 «نطق» آدمی (که مقدمه اش « فکر کردن »آدمی است) را از نظر خود او حق دانسته است.
یعنی اینکه هیچکس درباره خودش شکی ندارد.
بعبارت دیگر هیچکس فکر نمی کند که ممکن است خودش نباشد یا اینکه خیال کند که خودش است و یا اینکه شاید خودش باشد و شاید هم نباشد.
یعنی هر کس نسبت به وجود خویش، علم حضوری و علم بی واسطه دارد و نسبت به خویشتنِ خویش مطمئن است و در باره خویش به حدس و گمان و تخمین دست نمی زند.
(حدود هزار سال بعد از نزول این آیات بود که « دکارت» این نکته راکشف کرده و گفت: «من فکر می کنم پس هستم» و بعید است که از این آیه بی خبر بوده باشد!)
در هر حال می فرماید همانطور که شما فکر کردن خود را حق می دانید، آن هم، یعنی وقوع قیامت هم حق است.
یعنی اینکه قیامت را آنقدر حق بدانید که وجود خودتان را می دانید.
ترجمه تفسیریِ آزاد
بسم الله الرحمن الرحيم
قسم به ملائکه ای که در سطوحی بسیار گسترده اقلامی را مانند بذرپراکنان پخش می کنند (1) و قسم به ملائکه ای که در مقیاسی عظیم نتیجه کار پخش کنندگان قبلی را حمل می کنند (2) و قسم به روندگانی که با محموله های عظیم پیشین به آرامی ره می سپارند (3) و قسم به ملائکه ای که در بستر سازی برای وقوع قیامت مدیریت میکنند (4) جز اين نيست آنچه که به شما وعده داده شده حتما درست است (5) و البته قيامت حتمأ واقع خواهد شد (6) قسم به آسمان که داراي شبکه بندی و استحکام است (7) که شما البته عقايد مختلفی داريد که برخی عقاید شباهتی به شبکه مند بودن و استحکام ندارد و عین گمراهی است (8) کساني هستند که از راه صحیح بدر شده و به تکذیب حق می پردازند (9) نابود گشتند کسانی که به تخمين و حدس و گمان راجع به حق سخن راندند (10) آنها کسانی هستند که در گردابی عميق، به اشتباهات گرفتار شده اند (11) نتیجه اش این است که مي پرسند قيامت چه وقت خواهد بود؟ (12) قیامت همان روزی خواهد بود که آنان دچار آن آتش شوند (13) در آن حال به آنان گفته میشود اینک فتنه خود را بچشيد که خودتان خویش را در آن انداخته اید، مگر اين عذاب همان چيزي نیست که با عجله هی ميخواستيدش؟ و میگفتید ای پیامبر اگر راست میگوئی آن عذاب را برما فرودآر؟ (14) البته تقوا پيشگان در بهشتها و چشمه ساران خواهند بود (15) در آنجا گيرندگان چيزهائي میباشند که پروردگارشان به آنها ميدهد. آنها قبلأ نيکوکار بودند (16) اندکي از شب را ميخوابيدند (17) و در سحر ها استغفار ميکردند (18) و در اموالشان حقي براي سائل و محروم قرار داده بودند (19) و در زمين براي اهل يقين نشانه هاي زیادی وجود دارد (20) و نیز در خودهاتان، آيا نمي بينيد؟ (21) و همچنین آیا توجه ندارید که روزيِ شما و آنچه به شما وعده داده ميشود در آسمان است؟ (22) پس قسم به پروردگار آسمان و زمين، که آن قول که میگوید قیامت واقع خواهد شد حق است، همانطور که شما آگاهی خودتان نسبت به خویش را حق میدانید (23)