X

وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ اذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنبِيَاء وَجَعَلَكُم مُّلُوكًا وَآتَاكُم مَّا لَمْ يُؤْتِ أَحَدًا مِّن الْعَالَمِينَ ﴿20﴾ يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الأَرْضَ المُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللّهُ لَكُمْ وَلاَ تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنقَلِبُوا خَاسِرِينَ ﴿21﴾ قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا حَتَّىَ يَخْرُجُواْ مِنْهَا فَإِن يَخْرُجُواْ مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ ﴿22﴾ قَالَ رَجُلاَنِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُواْ عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ وَعَلَى اللّهِ فَتَوَكَّلُواْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿23﴾ قَالُواْ يَا مُوسَى إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا أَبَدًا مَّا دَامُواْ فِيهَا فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ ﴿24﴾ قَالَ رَبِّ إِنِّي لا أَمْلِكُ إِلاَّ نَفْسِي وَأَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿25﴾ قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الأَرْضِ فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿26﴾ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِن أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿27﴾ لَئِن بَسَطتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَاْ بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لَأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿28﴾ إِنِّي أُرِيدُ أَن تَبُوءَ بِإِثْمِي وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ وَذَلِكَ جَزَاء الظَّالِمِينَ ﴿29﴾ فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿30﴾ فَبَعَثَ اللّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءةَ أَخِيهِ قَالَ يَا وَيْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءةَ أَخِي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ ﴿31﴾ مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاء تْهُمْ رُسُلُنَا بِالبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِكَ فِي الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ ﴿32﴾


و هنگاميکه موسي به قومش گفت: اي قوم ! نعمت خدا را برخويش بياد آوريد که در ميان شما پيامبراني قرار داد و شما را پادشاهاني نمود و به شما چيزهائي داد که به هيچيک از جهانيان نداد (20) اي قوم ! به آن سرزمين مقدسي که خدا برايتان مقرر نموده وارد شويد و به پشت برنگرديد که زيانکار خواهيد شد (21) گفتند اي موسي قومي بسيار جبار در آن هستند و ما هرگز داخل آن نخواهيم شد مگر اينكه از آن خارج شوند و اگر از آن خارج شدند ما داخل خواهيم شد (22) دو نفر از آنانکه از خدا ميترسيدند و به آنها نعمت داده بود گفتند به آن درب داخل شويد ، و هنگاميکه داخلش شديد  غالب خواهيد شد ، و بر خدا توکل کنيد اگر مومن ميباشيد (23) گفتند اي موسي! ما هرگز، تا ابد، مادام که آنها در آن هستند، داخل آن نخواهيم شد ، پس تو و پروردگارت برويد و با آنان بجنگيد و ما همين جا نشسته ايم (24) گفت پروردگارا من اختيار چيزي جز خودم و برادرم را ندارم ، پس بين ما و فاسقان جدائي افکن (25) خداوند مقرر فرمود که وارد شدن به آن شهر چهل سال برآنان حرام شده و بايد در زمين سرگردان باشند و ای موسی! تو برای قومي فاسق اندوهگين مباش (26) ای پیامبر! خبر دو پسر آدم را بر آنها به حق بخوان ، که قربانيي پيش آوردند و از يکي از آنها قبول شد و از ديگري قبول نشد ،گفت حتما تو را خواهم کشت ،گفت جز اين نيست که خداوند از تقوا پيشگان قبول ميکند (27) اگر دستت را بسويم بگشائي که مرا بکشي ، دستم را بسويت دراز نمي كنم که بکشمت ، زيرا از خداوند پروردگار جهانيان ميترسم (28) ميخواهم گناه مرا و گناه خودت را بر دوش بگيري و از ياران آن آتش شوي ، و اين سزاي ظالمان است (29) پس نَفْس او قتل برادرش را برايش آسان کرد ، و کشتش و از زيانکاران شد (30) آنگاه خداوند کلاغي را برانگيخت که زمين را مي كاويد تا به او نشان دهد که چگونه جسد برادرش را پنهان کند، گفت واي بر من آيا عاجز شده ام که مثل اين کلاغ باشم و جسد برادرم را پنهان کنم و از پشيمانان شد (31) به اين خاطر بر بني اسرائيل مقرر نموديم که اگر کسي ، کسي را بدون اينکه شخصي را کشته باشد ، يا مرتکب فسادي در زمين شده باشد ، بکشد ، مانند آن است که همه مردم را جميعا کشته باشد . و کسي که کسي را زنده بدارد مانند آن است که تمام مردم را زنده داشته باشد . و البته رسولانمان با نشانه هاي روشن بسويشان آمدند ، آنگاه بسياري از آنها پس از آن در زمين از اسرافگران گرديدند (32)

قبلی:  سوره مائده سوره مائده
بعدی:  سوره مائده سوره مائده
Print
6 بار مطالعه شده است

پیش تفسیر

1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره را (یعنی «درس» سوره را)  در قسمت اول ارائه کرده ایم که مطابق ذیل است:

درس: احکامي فردي و اجتماعي با زمينه "اي مسلمانان کفار ويهود و نصاري چنين اند شما آنطور نباشيد".

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: يهوديان پس از شناخت حق حاضر نشدند براي تحقق آن زحمتي بکشند و يهوديان به مسلمانان حسادت مي کنند که چرا خداوند رسالت را در ميان انها قرار داد.

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ اذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنبِيَاء وَجَعَلَكُم مُّلُوكًا وَآتَاكُم مَّا لَمْ يُؤْتِ أَحَدًا مِّن الْعَالَمِينَ ﴿20﴾ يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الأَرْضَ المُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللّهُ لَكُمْ وَلاَ تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنقَلِبُوا خَاسِرِينَ ﴿21﴾ قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا حَتَّىَ يَخْرُجُواْ مِنْهَا فَإِن يَخْرُجُواْ مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ ﴿22﴾ قَالَ رَجُلاَنِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُواْ عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ وَعَلَى اللّهِ فَتَوَكَّلُواْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿23﴾ قَالُواْ يَا مُوسَى إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا أَبَدًا مَّا دَامُواْ فِيهَا فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ ﴿24﴾ قَالَ رَبِّ إِنِّي لا أَمْلِكُ إِلاَّ نَفْسِي وَأَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿25﴾ قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الأَرْضِ فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿26﴾

ریزدرب: منافقان آنقدر پررو شده بودند که بی تعارف و با صراحت علنا با آنحضرت مخالفت میکردند

2

وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِن أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿27﴾ لَئِن بَسَطتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَاْ بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لَأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿28﴾ إِنِّي أُرِيدُ أَن تَبُوءَ بِإِثْمِي وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ وَذَلِكَ جَزَاء الظَّالِمِينَ ﴿29﴾ فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿30﴾ فَبَعَثَ اللّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءةَ أَخِيهِ قَالَ يَا وَيْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءةَ أَخِي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ ﴿31﴾ مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاء تْهُمْ رُسُلُنَا بِالبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِكَ فِي الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ ﴿32﴾

ریزدرب: منافقان آنقدر بر اوضاع مسلط شده بودند که هر کار دلشان میخواست میکردند و آنحضرت چون مقید به حدود بود نمیتوانست کاری کند

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 – از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 به تشریع برخی از احکام مبتلی به و نیز احکام عبادی و اجتماعی می پردازد .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای اهل کتاب عقایدتان باطل و اعمالتان خلاف، و اینک حجت برشما تمام شده است .

در این پاراگراف می فرماید: ای مسلمانان ! مانند یهودیان نباشید که علیرغم شناخت حق، حتی درچیزی که بسیار به نفع شان بود، حاضرنبودند زحمتی به خویش بدهند و مراقب حسادت یهودیان برخودتان باشید.

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیات 20 تا 26 فهمیده میشود آنحضرت در پی اجرای اوامر الهی که در پاراگراف ماقبل آخر سوره تحریم ابلاغ شده مشغول جمع آوری نیرو بوده ، اما ، مسلمانان ، با القائات سنگین و روز افزون منافقان به قدری گستاخ شده بودند که  چندان گوش به فراخوان آنحضرت نمیدادند و بنی اسرائیل وار به آنحضرت میگفتند مگر پیغمبر نیستی؟ خب ، از نیروی خاص پیغمبری ات استفاده کن ، و البته در این میان ، مومنین واقعی ای هم بودند ولی در اقلیت ، و آنقدر کم تعداد که نمیشد با آن تعداد امر خداوند را اجرا نمود .

خداوند از ذکر داستان دوپسر آدم (آیات 27 تا 32) چه منظوری دارد؟

قطعا قصد داستانسرایی نداشته ، بلکه در این داستان چیزی نهفنه است که نظیر حالتی است که در جامعه آن روزها وجود داشته و برای ماها که هزار و چند صد سال از آن روزها دور هستیم تحلیلی دارد از آنچه در آن روزها بر آنحضرت و یاران واقعی اش گذشته است .

یکطرف این داستان مقید به هیچ قید اخلاقی و دینی وجدانی وغیره نیست و فقط خواسته نفس را پیرو است ، طرف دیگر کسی است که مقید به حدودی است که آنها را از جانب خدا تلقی میکند .

طرف اول ، منافقان معاصر آنحضرت اند که مقید به هیچ قید دینی و اخلاقی و معنوی نیستند و فقط میخواهند بر این جامعه ای که آنحضرت با آنهمه خون دل تا به اینجا رسانده سوار شوند و خر خواسته های نفسانی خویش را برانند .

طرف دیگر ، آنحضرت است و پیروان حقیقی اش که مقید به هزاران قیود الهی و اخلاقی و معنوی و وجدانی هستند و نمیتوانند «هر کاری» را بکنند .

لذا در این اوضاع و احوال برشمرده ، آنحضرت و پیروان واقعیش مغلوب و جبهه منافقین و مسلمانان سست ایمان غالب اند.

5 - آیات برجسته این پاراگراف

کل آیات آیات 20 تا 32 به دلایل پیشگفته مکرر برجسته است، اما از میان آنها آیه 24 و نیز آیات 27 تا 31 برجسته تر است.

6 - در این پاراگراف، کدام فقرات، فوق ذهنیات معاصران نزول است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه های 27 تا 31 از این لحاظ که مربوط به اقوامی است که در قبل از تاریخ بوده اند، و علم باستان شناسی آنقدر رشد نکرده که ما از اوضاع و احوال آنها مطلع باشیم، برای ما نیز روشن نیست، چه رسد به مخاطبان اولیه این آیات.

7 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

8 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - يهوديان پس از شناخت حق حاضر نشدند براي تحقق آن زحمتي بکشند

2 - يهوديان به مسلمانان حسادت مي کنند که چرا خداوند رسالت را در ميان انها قرار نداد.

9 – کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

شرح مختصر

رفتار شرم آور یهودیان

در اینجا انتقاد از رفتار یهودیان است که حاضر نبودند برای رسیدن به وعده الهی و ارض موعود و آنچه که سعادت دنیوی و اخروی آنها در آن بود زحمتی بکشند و خطری پذیرا شوند و با آن بی­شرمی و وقاحت جواب رسول خدا را دادند و از فرمان خدا سرپیچی کردند و ذکر این امر در آخرین سوره قرآن چه بسا به این معنی باشد که ای مسلمانان عبرت گیرید و شما چنین نباشید و از حق و حجت حق اطاعت کنید.

تقصیر من چیست؟

قبول کردن قربانی از سوی خدا گناهی نبود که آن برادر مرتکب شده باشد که مستوجب قتل توسط آن دیگری باشد. عمل او بهتر بود، خداوند هم از او پذیرفت، و این نیز می­باید عملش را بهتر می­کرد تا خداوند از او هم بپذیرد، و اینکه او را کشت، چه توجیهی دارد؟

ذکر این داستان در اینجا به این معنی است که ای یهودیان چه دشمنی­ای با این پیامبر و این مسلمانان دارید؟ تقصیر آنها چیست که خداوند این فضل و رحمت را (یعنی نبوت و وحی را) به آنان داده، و چرا با آنها دشمنی و در کار آنها کارشکنی می­کنید؟ بلکه برعکس سعی کنید با آنها در راه خوبی­ها مسابقه بگذارید و شما بهتر باشید تا لطف خداوند متوجه شما شود.

ترجمه تفسیریِ آزاد

و هنگاميکه موسي به قومش گفت: اي قوم ! نعمت خدا را برخويش بياد آوريد که در ميان شما پيامبراني قرار داد و شما را پادشاهاني نمود و به شما چيزهائي داد که به هيچيک از جهانيان نداد (20) اي قوم ! به آن سرزمين مقدسي که خدا برايتان مقرر نموده وارد شويد و به پشت برنگرديد که زيانکار خواهيد شد (21) گفتند اي موسي قومي بسيار جبار در آن هستند و ما هرگز داخل آن نخواهيم شد مگر اينكه از آن خارج شوند و اگر از آن خارج شدند ما داخل خواهيم شد (22) دو نفر از آنانکه از خدا ميترسيدند و به آنها نعمت داده بود گفتند به آن درب داخل شويد ، و هنگاميکه داخلش شديد  غالب خواهيد شد ، و بر خدا توکل کنيد اگر مومن ميباشيد (23) گفتند اي موسي! ما هرگز، تا ابد، مادام که آنها در آن هستند، داخل آن نخواهيم شد ، پس تو و پروردگارت برويد و با آنان بجنگيد و ما همين جا نشسته ايم (24) گفت پروردگارا من اختيار چيزي جز خودم و برادرم را ندارم ، پس بين ما و فاسقان جدائي افکن (25) خداوند مقرر فرمود که وارد شدن به آن شهر چهل سال برآنان حرام شده و بايد در زمين سرگردان باشند و ای موسی! تو برای قومي فاسق اندوهگين مباش (26) ای پیامبر! خبر دو پسر آدم را بر آنها به حق بخوان ، که قربانيي پيش آوردند و از يکي از آنها قبول شد و از ديگري قبول نشد ،گفت حتما تو را خواهم کشت ،گفت جز اين نيست که خداوند از تقوا پيشگان قبول ميکند (27) اگر دستت را بسويم بگشائي که مرا بکشي ، دستم را بسويت دراز نمي كنم که بکشمت ، زيرا از خداوند پروردگار جهانيان ميترسم (28) ميخواهم گناه مرا و گناه خودت را بر دوش بگيري و از ياران آن آتش شوي ، و اين سزاي ظالمان است (29) پس نَفْس او قتل برادرش را برايش آسان کرد ، و کشتش و از زيانکاران شد (30) آنگاه خداوند کلاغي را برانگيخت که زمين را مي كاويد تا به او نشان دهد که چگونه جسد برادرش را پنهان کند، گفت واي بر من آيا عاجز شده ام که مثل اين کلاغ باشم و جسد برادرم را پنهان کنم و از پشيمانان شد (31) به اين خاطر بر بني اسرائيل مقرر نموديم که اگر کسي ، کسي را بدون اينکه شخصي را کشته باشد ، يا مرتکب فسادي در زمين شده باشد ، بکشد ، مانند آن است که همه مردم را جميعا کشته باشد . و کسي که کسي را زنده بدارد مانند آن است که تمام مردم را زنده داشته باشد . و البته رسولانمان با نشانه هاي روشن بسويشان آمدند ، آنگاه بسياري از آنها پس از آن در زمين از اسرافگران گرديدند (32)

 

 

دی ان ان