X

إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ ﴿92﴾ وَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ كُلٌّ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ ﴿93﴾ فَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ ﴿94﴾ وَحَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿95﴾ حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِّن كُلِّ حَدَبٍ يَنسِلُونَ ﴿96﴾ وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا بَلْ كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿97﴾ إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمْ لَهَا وَارِدُونَ ﴿98﴾ لَوْ كَانَ هَؤُلَاء آلِهَةً مَّا وَرَدُوهَا وَكُلٌّ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿99﴾ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَهُمْ فِيهَا لَا يَسْمَعُونَ ﴿100﴾ إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الْحُسْنَى أُوْلَئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ ﴿101﴾ لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ ﴿102﴾ لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ هَذَا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ ﴿103﴾ يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاء كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ ﴿104﴾ وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ ﴿105﴾ إِنَّ فِي هَذَا لَبَلَاغًا لِّقَوْمٍ عَابِدِينَ ﴿106﴾ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ ﴿107﴾ قُلْ إِنَّمَا يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَهَلْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ ﴿108﴾ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنتُكُمْ عَلَى سَوَاء وَإِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ أَم بَعِيدٌ مَّا تُوعَدُونَ ﴿109﴾ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَيَعْلَمُ مَا تَكْتُمُونَ ﴿110﴾ وَإِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَّكُمْ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ ﴿111﴾ قَالَ رَبِّ احْكُم بِالْحَقِّ وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ ﴿112﴾


ای پیامبرانی که شما و پیروانتان را نجات دادیم! اینک اين امت شماست ، امتي یکجور ، و من پروردگارتان هستم پس مرا عبادت کنيد (92) اما ، به تدریج امت ها کار خويش را در بين خويش پاره پاره کردند غافل از اينکه همگي شان بسوي ما بازميگردند (93) پس هر کس که از کارهاي شايسته انجام دهد و مومن هم باشد نسبت به کوشش او ناسپاسي نميشود و ما خودمان بنفع او مي نويسيم (94) و بر هر شهري که هلاکش کرديم حرام شده است که رفتارِ غالبِ آنها مجددا در روی زمین غالب شود (95) تا نزدیک وقوع قیامت که ياجوج و ماجوج آزاد شوند و از هر بلندي سرازير گردند (96)و آن وعده حق نزديک شود و آنوقت چشمهاي کافران خيره ميمانَد که واي بر ما كه ما از اين غافل بوديم بلکه ظالم هم بوديم (97) به آنها خطاب میشود شما و آنچه که غير خدا عبادت ميكنيد، سوخت جهنميد که وارد آن خواهيد شد (98) اگر آ« معبودان قلابی خدا بودند وارد آن نميشدند اما همگي در آن جاودان خواهند بود (99) در آن ناله ها خواهند کرد و در آن نمي شنوند (100) آنان که از جانب ما نيکي برايشان رقم خورده ، از آن برکنار خواهند ماند (101) حتي زمزمه آن را نيز نخواهند شنيد و در آنچه دلشان بخواهد جاودان خواهند بود (102) و آن هراس بزرگتر نیز به سراغشان نخواهد آمد و غمگينشان نخواهد کرد و فرشتگان به استقبالشان خواهند آمد که اين همان روزي است که به شما وعده ميدادند (103) روزي که آسمان را در هم بپيچيم ، مانند در هم پيچيدن طومارهاي نوشته . همانطور که آفرينش نخستين را آغاز كرديم به همان حالت آن را به همان حالت باز مي گردانيم که البته انجام دهنده اش هستيم (104) و البته در زبور نیز پس از آن پند نوشتيم که زمين به بندگان صالحم به ارث ميرسد (105) که البته در اين براي مردم عبادت پيشه پيامِ رسائي هست (106) و ای پیامبر! ما تو را جز رحمتي براي جهانيان نفرستاديم (107) بگو جز اين نيست که بمن وحي ميشود که البته خدايتان خدائي است واحد ، آيا قبول ميکنيد؟ (108) پس اگر روي گرداندند بگو به همه تان اعلام کردم و نميدانم آنچه که به آن وعده تان ميدهند نزديک يا دور است (109) که او البته به آنچه از گفتارتان که آشکار يا پنهان ميداريد آگاه است (110) و نميدانم شايد آن مايه امتحاني برايتان باشد و يا برخورداريي تا زماني معين (111) ای پیامبر! در دعایت بگو : پروردگارا به حق حکم کن و به پیروانت بگو پروردگارمان خداي رحمان است که در مورد آنچه که آرزویش را ميکنيد مورد کمک خواهي است (112)

قبلی:  سوره انبیاء سوره انبیاء
بعدی:  سوره صافات سوره صافات
Print
15 بار مطالعه شده است

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره را (یعنی «درس» سوره را)  در قسمت اول ارائه کرده ایم که مطابق ذیل است:

درس: اي پيامبر! باقوت رسالتت را پي گير كه مانند پيامبران گذشته موفق مي شوي.

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب : ای پیامبر! از قوم تو، هر دو گروه پیروان و تکذیبگران، به سرانجام بایسته خویش خواهند رسید، لذا در مقابل این کافران که نسبت به این همه چیزهای مهم غفلت می­ورزند چنین بگوی.

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد ممکن :

1

إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ ﴿92﴾

ریزدرب : ای پیروانِ این پیامبر! اینک شما یک جامعه ایمانیِ همگن اید، لذا رهنمودهای خداوندتان را پیرو باشید.

2

وَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ كُلٌّ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ ﴿93﴾ فَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ ﴿94﴾

ریزدرب : ای پیروانِ این پیامبر! همگنیِ جامعه ایمانی تان را نگسلید و امیدوارِ رفتار خوبِ الهی نسبت به خودتان باشید.

3

وَحَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿95﴾ حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِّن كُلِّ حَدَبٍ يَنسِلُونَ ﴿96﴾

ریزدرب : ای کافران! از اینکه آینده به کام اعتقادات غلط تان بچرخد مایوس باشید.

4

وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا بَلْ كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿97﴾ إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمْ لَهَا وَارِدُونَ ﴿98﴾ لَوْ كَانَ هَؤُلَاء آلِهَةً مَّا وَرَدُوهَا وَكُلٌّ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿99﴾ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَهُمْ فِيهَا لَا يَسْمَعُونَ ﴿100﴾ إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الْحُسْنَى أُوْلَئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ ﴿101﴾ لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ ﴿102﴾ لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ هَذَا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ ﴿103﴾

ریزدرب: ای کافران! بالاخره با حقیقت روبرو میشوید، اما حیف است در جایگاهِ برخویش تاسف خوران باشید.

5

يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاء كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ ﴿104﴾ وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ ﴿105﴾ إِنَّ فِي هَذَا لَبَلَاغًا لِّقَوْمٍ عَابِدِينَ ﴿106﴾

ریزدرب: ای پیامبر! به وعده ما دلگرم باش.

6

 وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ ﴿107﴾

ریزدرب: ای پیامبر! به بندگانم محبت کرده ام که تو را فرستادم، مگذار رفتارهای برخی از آنان تو را از حالتت خارج کند.

7

قُلْ إِنَّمَا يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَهَلْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ ﴿108﴾ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنتُكُمْ عَلَى سَوَاء وَإِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ أَم بَعِيدٌ مَّا تُوعَدُونَ ﴿109﴾ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَيَعْلَمُ مَا تَكْتُمُونَ ﴿110﴾ وَإِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَّكُمْ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ ﴿111﴾ قَالَ رَبِّ احْكُم بِالْحَقِّ وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ ﴿112﴾

ریزدرب: ای پیامبر! در گفتارهایت با مردم روی این محورها متمرکز شو.

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای پیامبر ! به مشکلات رسالتت آنقدر اهمیت نده ، زیرا همین الآن عدّه زیادی سمپات درداخل اردوگاه کفرداری که ازترس سران خویش جرات پیوستن بـه به دعوتت راندارند و ضمن نکوهش کفار لجوج ، که علی­رغم در دسترس داشتن عناصر ایمان­زا ، ایمان نمی­آورند ، می فرماید ای کافران ! تکلیف خودتان را در رابطه با این پیام الهی روشن کنید .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای پیامبر ! این کافران از باب هشدار و تشویق ، سخن مستدل روشن ، و صبر و حوصله ، و چشم پوشی ، به اندازه کافی مورد مماشات و مدارا قرار گرفــته اند ، دیگر بین تو و آنان حجت تمام شده است . منتظر تحولات آینده باش .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای پیامبر ضعف انسان و هولناکی آخرت و بیچارگی کافران و حق مطلق بودن این قرآن و احتمال هلاکت دستجمعی را بیاد آنان بیاور.

در پاراگراف 4 می فرماید : ای پیامبر برمشکلات رسالتت صبر کن ، به موقع یاری خواهی شد.

در این پاراگراف می فرماید : به همه پیامبران پس از اینکه مشکلات اولیه شان حل شد ندا دادیم که «ای پیامبران! این امت شماست که در مقابل قانون دین شما یکجور هستند و روش و قانون آن اقوامی که هلاک شدند دیگر برنمی­گردد ، نه تنها بزودی روزهای سخت شما پایان می یابد بلکه روش الهی مورد نظر شما که مبتنی بر تقوی و فضایل است ، مستقرمیشود و باقی خواهد ماند ، و روزی که بساط آسمان در هم پیچیده شود، کافران معذب و مؤمنان نجات یافته خواهند بود.

4 - سوالات

1 - درنیمه اول آیه97 موضوع کدام کلید تفسیراتفاق افتاده؟

2 - درابتدای آیه 98 چطور؟

3 - شش کلمه اول آیه 99 چطور؟

4 - همین سوال ها رادرباره بقیه آیه99 جواب دهید .

5 - (درابتدای آیه 101) ، چراخداوند نیک انجامی مومنان رابه خویش نسبت داده؟

6 - همین موضوع راباوضوح بیشتردرسوره هود داشتیم . محلّ آن رامشخص کنید .

7 - پنج کلمه آخر آیه 103 با موضوع کدام کلید تفسیر مطابقت دارد؟

8 – در آیه 104 « كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ » با موضوع کدام کلید تفسیر مطابقت دارد؟

9 – در همان آیه ، همان عبارت ، اگرکنکاش مناسب انجام شود به کشف یک «معجزه علمی» می انجامد . موضوع آن را بیابید ..

10 – منظور از «ذکر» (آیه105) چیست؟

11 - ارتباط موضوع آیه 107را با کل این پاراگراف مشخص کنید .

12 - «ه» در «لعله» (آیه111) اشاره به چیست؟ (نا معلوم بودن زمان وقوع قیامت؟ یا....؟)

13 - فاعل فعل «قال» (آیه112) کیست؟

14 - «هذا» (آیه106) اشاره به چه دارد؟

15 - ارتباط موضوع آیه 110 را با قبل و بعدآن مشخص کنید .

16- حالت کلی این پاراگراف چگونه است؟ (امید بخشی؟ دلداری؟ ارشاد؟ هر سه؟ یا....؟)

5 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

در این پاراگراف­ها که از آیات 45 شروع و به آیه 91 ختم می­شود، نمونه­هائی از الطاف و نعمت­های الهی را که به پیامبران و مؤمنان ارزانی داشته، به یاد می­آورد که به قرار ذیل می­باشند:

1- دادن ملاک تشخیص حق و باطل (حضرت موسی، آیه 48)،

2- دادن پند پربرکت (پیامبر اسلام، آیه 50)،

3- رشد (ابراهیم، آیه 51)،

4- نجات از طریق معجزه آسا (ابراهیم، آیه 69)،

5- نجات و ارسال بسوی زمینِ با برکت (ابراهیم، آیه 71)،

6- اولاد صالح در پیری (ابراهیم، آیه 72)،

7- حکمت و علم (لوط، آیه 74)،

8- نجات (لوط، آیه 74)،

9- اجابت دعا و نجات (نوح، آیه 76)،

10- نابودی دشمنان (نوح، آیه 77)،

11- تعلیم قضاوت (داوود و سلیمان، آیه 78)،

12- هماهنگ نمودن کوه­ها و طیور با داوود برای تسبیح (داوود، آیه 79)،

13- تعلیم ساختن زره (داوود، آیه 80)،

14- رام کردن باد سرکش (سلیمان، آیه 81)،

15- واداشتن شیاطین­ برای غواصی و کار (سلیمان، آیه 83)،

16- اجابت دعا و برطرف کردن ناراحتی­ها و دادن دو برابر نعمتهائی که از دست داده بود (ایوب، آیه 84)،

17- رحمت بر صابران (اسمعیل، ادریس، ذالکفل، آیه 85)،

18- اجابت و بخشش و نجات (یونس، آیه 88)،

19- نجات (مؤمنان، آیه 88)،

20- اجابت دعا و دادن اولاد در پیری (زکریا، آیه 90)،

21- دادن اولاد بطور معجزه آسا (مریم، آیه 91).

چنانکه دیده می­شود حدود 75% نمونه­های لطف و رحمت الهی که در این آیات ذکر شده ، ناظر بر نجات مؤمنان (آنهم به طریق فوق­العاده و معجزه­ای) و دادن نعمت­های بسیار بسیار مهم به آنان (آنهم به طریق فوق­العاده و معجزه­ای) می­باشد و از همینجا  فهمیده می­شود همزمان با نزول این آیات مؤمنانِ پیروِ رسول خدا(ص) خیلی تحت فشار بودند و بنظرشان چنین می­آمد که راه­های چاره قطع است و این نوع آیات آتش امید و نجات­خواهی  آنها را خیلی تیز می­کرد و آنها را در همبستگی هرچه قوی­تر به پیامبر(ص) تشویق می­نمود.

از دو آیه 98 و 99 فهمیده میشود سران کفار معاصرِ نزول این آیه ها ، غیر از «الهه» ها (که برخی از فرشتگان باشند) عبادت (= اطاعت) کسان دیگری را نیز میکردند ، و چه بسا منظور آیه ، همان اطاعتی باشد که از انسان های دیگر (که داعی شرک و یا داعی نتایج شرک و یا داعی متفرعات شرک بودند) میکردند .

آیه های 105 و 106 متضمن پیام روشن پیروزی برای جبهه رسول خدا (ص) است ، اما در آیه 109 (که بیشتر به نظر می آید روی سخن بطرف پیروان آنحضرت باشد) میگوید فکر نکنید این پیروزی خیلی زود حاصل شود ، و همچنین آیه 111 متضمن نوعی هشدار هم هست که مبادا شما هم مانند اقوام سلف خراب کنید ! (چنانکه مسلمانان هم اصلا خراب نکردند ! )

6 - زاویه با تفاسیر رایج

إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ ﴿92﴾ در مورد این آیه در تفاسیر غوغا است، راجع به تک تک کلمات آیه سخنان متخالف گفته اند.

اما ، ما که به ترتیب نزول و درس و درب متکی هستیم حرفی زده ایم که ذیلا خواهید دید و خودتان آن را با آن حرفها مقایسه کنید.

درباره آیه 95 وَحَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿95﴾ نیز همچنین است.

7 - آیات برجسته این پاراگراف

حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِّن كُلِّ حَدَبٍ يَنسِلُونَ ﴿96﴾

این آیه از آن لحاظ که به دو نوع از موجوداتِ هنوز ندیده و نشناخته اشاره دارد مورد استفاده مکرر وعاظ است و نیز در کتاب های اعجاز قرآن بحث هایی راجع به آن شده و هم کسانی که به خیال خودشان میخواهند به قرآن ایراد بگیرند مورد سوء استفاده واقع میشود.

وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ ﴿107﴾

این آیه، هم ورد زبانها است و هم از زبان وعاظ نمی افتد و هم اگر در مفهومش یکی دو ثانیه بیاندیشیم چنان به الطاف الهی و اهمیت وجود مقدس پیامبر اکرم منتقل میشویم که اگر کمی ادامه دهیم اشک جاری میشود.

8 - آیات مشکل

آیه های 92 و 93 و 95 و 99 و 112

مشکل بودن این آیات نیز از لحاظ اختلاف نظر مفسران است، و گرنه برای ما که به ترتیب نزول کار میکنیم و به درس و درب متکی هستیم مشکل نیست، چنانکه ذیلا خواهید دید.

9 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه 104 میفرماید: روزي که آسمان را در هم بپيچيم مانند در هم پيچيدن طومارهاي نوشته. همانطور که آفرينش نخستين را آغاز كرديم آنرا باز مي گردانيم که البته انجام دهنده اش هستيم.

از آیه فوق فهمیده می­شود که در «آفرینش اول» آسمان «بسته» بود، و بعداً «باز» شد. بعبارت دیگر باز هم همان نظریه «انفجار عظیم» را در اینجا هم می­بینیم.

در آیه 105 در موضوعی تلویحیِ نزدیک به صریح وعده موفقیت به گفتمان آنحضرت میدهد.

در آیه 107 وعده روشنی میدهد که دینِ تو به حصار های مکه محصور نخواهد ماند.

10 - در این پاراگراف، کدام فقرات، فوق ذهنیات معاصران نزول است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 94 «قیامتی» است، و هیچ بنی بشری تجربه اش را ندارد، و قبل از قیامت نخواهد داشت، لذا، چه در آن روزهای نزول وحی و چه الی یوم القیامه بالاتر از ذهنیات بشر خواهد بود.

همچنین است آیه های 97 تا 104.

آیه 93 از این لحاظ که مربوط به اقوامی است که در قبل از تاریخ بوده اند، و علم باستان شناسی آنقدر رشد نکرده که ما از اوضاع و احوال آنها مطلع باشیم، برای ما نیز روشن نیست، چه رسد به مخاطبان اولیه این آیات.

در آیه 96 به موجوداتی اشاره شده که معهود ما بشر قرن حاضر هم نیست، چه رسد به مشافهین 1400 سال قبل!

11 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

در باره آیات این پاراگراف، حتی امروز نیز، با توجه به معانی والای آن، حتی برخی مفسران هم، درک مقبولی از آن ندارند، چه رسد به مخاطبان اولیه!

در عین حالیکه کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته، در این هزار و چند صد سال، از لحاط تحت اللفظی، تغییر معنای قابل توجهی نیافته اند!

12 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - مژده و دلداری به پیامبر(ص) که از قوم تو، هر دو گروه پیروان و تکذیبگران، به سرانجام بایسته خویش خواهند رسید.

 2 – توصیه به پیامبر (ص) که در مقابل این کافران که نسبت به این همه چیزهای مهم غفلت می­ورزند چنین بگوی.

13 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

16 در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:

1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.

2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.

فلسفه تاریخ

إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ ﴿92﴾ وَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ كُلٌّ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ ﴿93﴾ فَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ ﴿94﴾ وَحَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿95﴾ حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِّن كُلِّ حَدَبٍ يَنسِلُونَ ﴿96﴾

حوادث پیشا قیامت

وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا بَلْ كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿97﴾

درباره عذاب

إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمْ لَهَا وَارِدُونَ ﴿98﴾

نقد خدایان شِرک

لَوْ كَانَ هَؤُلَاء آلِهَةً مَّا وَرَدُوهَا وَكُلٌّ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿99﴾ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَهُمْ فِيهَا لَا يَسْمَعُونَ ﴿100﴾

درباره نعیم

إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الْحُسْنَى أُوْلَئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ ﴿101﴾ لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ ﴿102﴾ لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ هَذَا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ ﴿103﴾

حوادث پیشا قیامت

يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاء كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ ﴿104﴾

فلسفه تاریخ

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ ﴿105﴾ إِنَّ فِي هَذَا لَبَلَاغًا لِّقَوْمٍ عَابِدِينَ ﴿106﴾

ارتقاء روحیه آنحضرت

وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ ﴿107﴾

تقریرات و آموزش الهی

قُلْ إِنَّمَا يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَهَلْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ ﴿108﴾ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنتُكُمْ عَلَى سَوَاء وَإِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ أَم بَعِيدٌ مَّا تُوعَدُونَ ﴿109﴾ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَيَعْلَمُ مَا تَكْتُمُونَ ﴿110﴾ وَإِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَّكُمْ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ ﴿111﴾ قَالَ رَبِّ احْكُم بِالْحَقِّ وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ ﴿112﴾

شرح مختصر

کلیدهای تفسیری

بحث متنی

آیه 93 فرع بر آیه 92 است و این واضح است.

آیه 94 به علت «ف» ابتدای آن، و نیز به علت مفهوم آن که به کلمه «تقطعوا» آیه 93 بر می­گردد فرع برآیه اخیر است و این نیز واضح است.

آیه 96 که حدّ ظرف زمانی آیه 95 را معین می­کند فرع بر همان آیه است و این نیز واضح است.

آیه 98 خطاب به اشخاص موضوع آیه 97 است و لذا فرع بر آن است.

آیه 99 نیز به اشخاص موضوع آیه 98 اشاره دارد و لذا فرع بر آن است.

آیه 100 به موضوع دو آیه قبل از خویش اشاره دارد و لذا فرع بر هر دو آنهاست.

آیه­های 102 و 103 شرح آیه 101 است و لذا فرع بر آن است.

آیه 106 از این لحاظ که دارد «یکی از فواید» پیام آیه 105 را می­رساند فرع بر آیه 105 است.

آیه 109 فرع بر آیه 108 است و این واضح است.

همچنین است آیه 110 که ادامه مطلب آیه 109 است و لذا مجموع آیه­های 109 و 110 فرع بر آیه 108 خواهند بود.

همچنین است وضع آیه 111 که موضوع آن هم ادامه موضوع آیه­های 109 و 110 است.

آیه های 92 و 107، «پرانتزی» میباشند، دلیلش هم اینکه اگر چشم خویش را بر آنها ببندیم و قبل و بعد آنها را وصل کنیم خواهیم دید روال سخن صافت و یکدست و بی سکته است.

فعل خداوند قانونمند است

در رابطه با آیه 101، و تیتر فوق، «از جانب ما برای آنها نیکی رقم خورده»، یعنی «مطابق قوانین ما لیاقت نیکی یافته­­اند»

منظور از«کُم» (= شما) در کلمه «امتکم»  کیست؟

منظور از کلمه «کم» پیامبرانی است که در پاراگراف­های قبل اسمشان آمد، و نیز همه پیامبرانی که وجود داشتند و اسمشان در قرآن نیامده است.

چرا؟

به دلیل خطاب یا «ایها الرسل» (=ای پیامبران) در آیه 51 سوره مؤمنون، که درست پس از آن، دو آیه دقیقاً شبیه دو آیه 92 و 93 آمده است.

در چه هنگامی خطاب فوق (یعنی آیه 92) صادر شده؟

هنگامی که خداوند آن پیامبران را موفق نمود و دشمنانشان را مغلوب و آنها و قومشان را نجات داد.

چرا؟

به دلیل اینهمه شرح موفقیت­های پیامبران، که در پارگراف­های قبل از این پاراگراف در این سوره، و نیز آیه­های 49 و 50 و 51 سوره مؤمنون، فرموده است.

منظور از آیه 92 در این سوره چه بوده؟

خداوند تلویحاً دارد به پیامبر(ص) و پیروانش می­فرماید ای پیامبر! و ای مسلمانان! به زودی شما هم از این وضعیت به وضعیت مطلوب در خواهید آمد، اما آنطور نباشید که قبلی­ها شدند، یعنی مطابق آیه 53 سوره مؤمنون، و ِآیه 93 این سوره رفتار نکنید، بلکه در همان حالت «امت واحده» بمانید (چنانکه ماندند!!)

«قریه» در آیه 95 به معنی «عمل اهل قریه» است

مفسران محترم سلف در تفسیر آیه 95 نوعاً به این معنی گرایش دارند که در آن محلی که آن قریه مورد عذاب بوده، پس از وقوع آن عذاب، دیگر در آنجا آبادیی به وجود نخواهد آمد.

این معنی بعید است زیرا تعداد پیامبران ، به دلیل «ولکل قوم  هاد» سوره رعد، لاتعد و لاتحصی است، و اگر قرار بود آن معنی درست باشد پس اینک در روی زمین نباید جای آبادی وجود داشته  باشد، در حالی که می­بینیم امروز روی ربع مسکون کره زمین، یا جنگل است یا کشاورزی است، یا جاده و اتوبان است، یا نیروگاه برق است، یا تأسیسات مخابراتی است، یاانواع صنایع است، و خلاصه اینکه در اکثر ربع مسکون «زندگی» جریان دارد و این، آن گرایش تفسیری را رد می­کند.

پس چه؟

تفسیر درست­تر این است که:

«راه و روش زندگی» آن اقوام مغضوب و هلاک شده دیگر بر نمی­گردد.

ان قلت

کسی ممکن است بگوید : اگر حرف شما صحیح باشد، امروز می­باید در دنیا همجنس­بازی وجود نداشته باشد، در حالیکه می­دانیم در دوره مغول­ها و پس از آن، تاکنون، همیشه لواط وجود داشته، و به خصوص امروز این همه فیلم­هایی که به صورت سی دی و دی وی دی در داخل کشور ما به صورت وارداتی وجود دارد که در جهت تبلیغ و رفع کراهت لواط است، و معروف­ترین هنرپیشه­ها، (که گران­ترین دستمزدها را دارند) در آنها بازی کرده­اند، و نیز در بعضی کشورهای به اصطلاح پیشرفته ، لواط «قانونی» است ، و اینک ( که اواخر2011 میلادی است ) دو مرد با یکدیگر در کلیسا ازدواج رسمی کرده­اند، آیا این عمل قوم لوط نیست که برگشته؟

می­گوییم بله! گرچه اینها­ واقعیت دارد اما قوم لوط «روش غالب زندگی»شان لواط بود و قوم شعیب «روش غالب زندگی»شان کم­فروشی بود و قوم عاد «روش غالب زندگی» آنها «زدن بر سر ناتوان دست زور» بود، و ما عرض می­کنیم این چیز­ها برنمی­گردد، یعنی به فرموده آیه 95، روزی نخواهد آمد که «روش غالب زندگی» مردم «لواط» و «کم­فروشی» و «زدن بر سر ناتوان دست زور» باشد و اگر می­بینیم در اینجا و آنجا لواط و کم­فروشی و زور صریح و عریان دیده می­شود ، از لحاظ اکثریت مردم، این کارها پسندیده نیست بلکه نفرت­آور و چندش­آور و کریه است.

یعنی خداوند در آیه 95 می­فرماید :

«چیزهای ناپسندی را که اقوام هلاک شده پسندیده می­دانستند، و روش غالب زندگی آنها بود و هلاک شدند، دیگر به صورت روش غالب پسندیده مطرح نخواهد شد»

یاجوج و ماجوج

چنانکه در سوره کهف خواهیم دید «ذی القرنین» شکاف بین دو کوه را با ریختن مواد مذاب و خرده فلز پر کرد و لذا «یاجوج و ماجوج» دیگر نتوانستند نه از آن بالا روند و نه بر آن نقب بزنند و پشت آن «سد» محبوس ماندند و شرشان موقتاً دفع شد. «یاجوج و ماجوج»ی که در آیه 96 مطرح است آن چیزی نیست که در سوره کهف ذکر شده است. زیرا مطلب سوره کهف علیرغم شباهت و حتی انطباق لفظ، مربوط به گذشته دور است، در حالی که موضوع آیه 96 مربوط به آینده­ای است که هنوز به وقوع آن خیلی مانده است.

مفسرین محترم هم درباره آیه 96 تفسیری که به دل بچسبد و فکر قانع شود ندارند. در اینجا باید نکته­ای عرض شود و آنهم اینکه امروز بسیاری از آیات را می­بینیم که معجزه علمی یا معجزه تاریخی است.

یعنی اینکه امروز فهمیده می­شود اما قبلاً به خوبیِ امروزه فهمیده نمی­شد.

به همان قیاس می­توان انتظار داشت در قرآن کریم آیاتی هم باشد که حتی امروز هم فهمیده نشود و سال­ها بعد فهمیده شود و ممکن است این آیه نیز یکی از آنها باشد. در هر حال یکی از علائم نزدیک بودن وقوع قیامت، ظهور قوم یاجوج و ماجوج است که مثل سیل از تپه­هائی سرازیر می­شوند. ( البته دلیلی هم وجود ندارد که این «یاجوج و ماجوج» همان یاجوج و ماجوجی باشد که در سوره کهف ذکر شده است)

فرضیه پیشنهادی: پیشنهاد ما این است که این یاجوج و ماجوج، همان قومی که در سوره کهف و در داستان ذی القرنین آمده، نیست.

یاجوج و ماجوج مطرح در آیه 96، لااقل در امروز هنوز موجود نیست .

زیرا اگر بود، این خبرنگارهائی که دنبال کوچکترین چیز عجیب و غریب می­گردند تا آنرا با تبلیغات زیاد مطرح کنند و تیراژ مجله­شان یا قیمت آگهی کانال رادیو – تلویزیونی­شان را بالا ببرند تا حالا آنها را به نمایش درآورده بودند.

لذا آنها بعداً بوجود خواهند آمد.

بوجود آمدن آنها هم اینطور خواهد بود که با اینهمه کار مهندسی ژنتیک که دارد روی انسان و حیوان انجام می­شود و سعی می­شود ضریب توانائی مغزی انسان و حیوان بالاتر برود، یا این باصطلاح «مشابه­سازی»ها که با این گستردگی دارد انجام می­شود و این مراقبت­ها و حفاظت­های ضعیفی که بعلت خصوصی بودن لابراتورها اعمال می­شود باعث خواهد شد درب یکی از آزمایشگاه­ها مدتی باز بماند و موجوداتی بتوانند فرار کنند.

بعضی از آن فراریان جای دور از چشمی را پیدا خواهند کرد و آنرا برای زندگی خویش مناسب خواهند نمود و خود را نیز با آن وفق خواهند داد.

به احتمال زیاد چون جنگ­های محلی طولانی نیز در کل جهان زیاد است (مثلاً جنگ­های ایرلند بیش از چهل سال و در آنگولا حدود بیست و پنج سال و در ایران و عراق هشت سال) و زیادتر هم خواهد شد، آنها از جنگ­های محلیِ نزدیک به خود استفاده کرده و (در امنیت حاصله از بی­خبری طرفین و دیگران) بسرعت زیاد خواهند شد و بجائی خواهند رسید که دیگر نمی­توانند در جغرافیای خویش محدود بمانند و مانند «بربرها» که یکی از دلایل سقوط حکومت روم بودند، آنها هم به «جهان متمدن» وقت که دیگر مانند حکومت روم فرتوت و ضعیف و دارای مشکلات لاینحل داخلی است، سرازیر خواهند شد و کاری خواهند کرد که آیه 96 گوشه­ای از آن را بازگو می­کند.

اینک که اواسط سال 2015 است و این پاراگراف دارد ویرایش مختصر میشود پیدایش «داعش» را که ناگهان و در یک سال با کمک اسرائیل به وجود آمد و اینهمه وحشیگری و سفاکی را به نام مقدس اسلام میکند و حتی یک تیر هم بطرف اسرائیل شلیک نکرده ، و بیشترین سود را به اسرائیل رسانده ، یکی از شبیه ترین نمونه ها به یاجوج و ماجوج را دارد عملا نشان میدهد زیرا اینها گروهی هستند که شعار اسلام – اسلام میدهند و در رفتارشان ذره ای از حقیقت شعارشان دیده نمیشود و همه رفتارهای عمده آنها در جهت خلاف شعارشان است و گوئی گنگ و عقب مانده ذهنی (که معنی یاجوج و ماجوج باشد) هستند و لذا پیدایش چنان موجوداتی در اواخر تاریخ بشر نیز چندان دور از ذهن نیست .

معذب شدن کسی که «معبود» واقع شده یعنی چه؟

در رابطه با آیه 98 معذب شدن آنکس که غیر خدا را عبادت می­کند مفهوم و معقول است اما معذب بودن آنکس که عبادت می­شود، چه توجیهی دارد؟

در اینجا باید توجه خواننده محترم را جلب نمائیم که اگر به آیه اواخر سوره یس توجه فرموده باشید که می­گوید «ای بنی­آدم آیا با شما قرار نگذاشته بودم که عبادت شیطان نکنید ...» خواهیم فهمید که یک معنی عبادت، پیروی و اطاعت است.

با توجه به این مفهوم، موضوع آیه 98 روشن می­شود: کسی که غیر خدا را اطاعت می­کند، معذب بودن او مفهوم و معقول است اما کسی که مورد چنین اطاعت ناحقی قرار می­گیرد، از لحاظ نقشی که در این امر داشته مسئول است، مثلاً مردم را دعوت به اطاعت ناحق از خویش نموده و بعداً این قضیه عادت شده و یا مردم را تشویق و یا مجبور به اطاعت خویش نموده و بعدها این اطاعت ناحق عادت شده، و بصورت «روش آباء و اجدادی» تقدس هم یافته است.

او نیز از لحاظ نقشی که در آن اطاعتِ (= عبادتِ) خلاف داشته ،  معذب خواهد بود و این تعذیب مفهوم و معقول و منطقی است .

به این ترتیب آیه­های 99 و 100 نیز مفهوم است.

وقوع قیامت در سطح منظومه شمسی است

در رابطه با آیه 104 پدید آمدن قیامت همانطور که قبلاً کراراً دیده­ایم در اینجا در آیه 104 مجدداً مورد اشاره واقع شده و توجه به کلمه «آسمان» قابل توجه است و نشان می­دهد که «در هم پیچیده شدن» مذکور در سطح منظومه شمسی خواهد بود و نه در کل جهان زیرا در آنصورت لازم بود کلمه «آسمانها» بکار رود.

آیه «فلسفه تاریخ»ی

آیه 105 چنانکه ملاحظه می­کنیم راجع به آینده بشریت القاء کننده دید مثبت است، (که شر در مقابل خیر رنگ می­بازد و خیر حاکم می­شود) و این یک نکته مهم «فلسفه تاریخ»ی و مغایر با فلسفه­های رایج موسوم به «پوچی» است و با نفس و ذات انسان که همواره در تکاپو بطرف تکامل و تعالی است همخوانی دارد.

ترجمه تفسیریِ آزاد

ای پیامبرانی که شما و پیروانتان را نجات دادیم! اینک اين امت شماست، امتي یکجور، و من پروردگارتان هستم پس مرا عبادت کنيد (92) اما، به تدریج امت ها کار خويش را در بين خويش پاره پاره کردند غافل از اينکه همگي شان بسوي ما بازميگردند (93) پس هر کس که از کارهاي شايسته انجام دهد و مومن هم باشد نسبت به کوشش او ناسپاسي نميشود و ما خودمان بنفع او مي نويسيم (94) و بر هر شهري که هلاکش کرديم حرام شده است که رفتارِ غالبِ آنها مجددا در روی زمین غالب شود (95) تا نزدیک وقوع قیامت که ياجوج و ماجوج آزاد شوند و از هر بلندي سرازير گردند (96) و آن وعده حق نزديک شود و آنوقت چشمهاي کافران خيره ميمانَد که واي بر ما كه ما از اين غافل بوديم بلکه ظالم هم بوديم (97) به آنها خطاب میشود شما و آنچه که غير خدا عبادت ميكنيد، سوخت جهنميد که وارد آن خواهيد شد (98) اگر آن «معبودان قلابی» خدا بودند وارد آن نميشدند اما همگي در آن جاودان خواهند بود (99) در آن ناله ها خواهند کرد و در آن نمي شنوند (100) آنان که از جانب ما نيکي برايشان رقم خورده ، از آن برکنار خواهند ماند (101) حتي زمزمه آن را نيز نخواهند شنيد و در آنچه دلشان بخواهد جاودان خواهند بود (102) و آن هراس بزرگتر نیز به سراغشان نخواهد آمد و غمگينشان نخواهد کرد و فرشتگان به استقبالشان خواهند آمد که اين همان روزي است که به شما وعده ميدادند (103) روزي که آسمان را در هم بپيچيم، مانند در هم پيچيدن طومارهاي نوشته. همانطور که آفرينش نخستين را آغاز كرديم آن را به همان حالت باز مي گردانيم که البته انجام دهنده اش هستيم (104) و البته در زبور نیز پس از آن پند نوشتيم که زمين به بندگان صالحم به ارث ميرسد (105) که البته در اين براي مردمِ عبادت پيشه پيامِ رسائي هست (106) و ای پیامبر! ما تو را جز رحمتي براي جهانيان نفرستاديم (107) بگو جز اين نيست که بمن وحي ميشود که البته خدايتان خدائي است واحد، آيا قبول ميکنيد؟ (108) پس اگر روي گرداندند بگو به همه تان اعلام کردم و نميدانم آنچه که به آن وعده تان ميدهند نزديک يا دور است (109) که او البته به آنچه از گفتارتان که آشکار يا پنهان ميداريد آگاه است (110) و نميدانم شايد آن مايه امتحاني برايتان باشد و يا برخورداريي تا زماني معين (111) ای پیامبر! در دعایت بگو : پروردگارا به حق حکم کن و به پیروانت بگو پروردگارمان خداي رحمان است که در مورد آنچه که آرزویش را ميکنيد مورد کمک خواهي است (112)

 

دی ان ان