پیش تفسیر
1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)
اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم:
طرز استخراج عصاره محتوای سوره (یعنی «درس» سوره) مطابق ذیل است که طرز استخراجش را هم در زیر می بینید:
(جدول1)
آيه
|
عنوان اصلی
|
عنوان فرعی
|
شرح
|
تعداد
کلمه
|
1
|
قرآن
|
توصيف
|
کتابی که آياتش محکم شد سپس تفصيل يافت.......
|
10
|
4-2
|
مردم
|
انسان
|
ارشاد- استغفار و توبه- بازگشتتان بسوی خداست...
|
41
|
ق5
|
مردم
|
کافران
|
نکوهش- دلشان دوگانه است تصور ميکنند از خدا پنهان مي ماند
|
6
|
ق5
|
خداوند
|
صفات
|
علم مطلق
|
13
|
6
|
خداوند
|
صفات
|
علم مطلق- همه چيز در کتاب آشکار
|
16
|
ق7
|
خداوند
|
افعال
|
آفرينش آسمانها و زمين
|
16
|
ق7
|
مردم
|
کافران
|
نکوهش- زنده شدن مجدد را تکذيب ميکنند
|
15
|
8
|
مردم
|
کافران
|
نکوهش - اگر عذابشان را قدری تأخير بياندازيم ميگويند چه چيزی جلويش را گرفت؟...
|
21
|
10-9
|
مردم
|
انسان
|
حکمت- اگر رحمتی به انسان بچشانيم سپس برگردانيم مأيوس و کفران پيشه ميشود اما اگر بعد از ناراحتی ها نعمتی دهيم فخر فروش ميشود
|
25
|
11
|
مردم
|
مومنان
|
تحسين - مگر صابران که مغفرت و پاداش خواهند داشت
|
10
|
12-14
|
پيامبر
|
دلداری
|
دلتنگ مباش که آنها ميگويند چرا فلان معجزه را نداری - بگو..
|
61
|
15-16
|
حکمت
|
مردم
|
کسی که فقط زندگی دنيا و زينت آنرا بخواهد اعمالشان را به آنها ميدهيم و در آخرت چيزی جز آتش نخواهند داشت..
|
30
|
17
|
پيامبر
|
دلداری- تبيين
|
درباره آن در شک مباش
|
42
|
18-22
|
مردم
|
کافران
|
نکوهش- افترا برخداوند- بازداشتن از راه خدا کفر به آخرت- جانشان را به ضرر انداختند- در آخرت زيانکارند
|
17
|
23
|
مردم
|
مومنان
|
تحسين- ياران بهشت- جاودانه
|
14
|
24
|
حکمت
|
مردم
|
مثال دو گروه مومن و کافر مثل کور و بيناست...
|
11
|
25-49
|
پيامبران
|
نوح
|
داستان رسالت آنحضرت- طوفان- هلاک قوم- نجات
|
363
|
50 –60
|
پيامبران
|
هود
|
قوم عاد- رسالت- تکذيب- هلاک- نجات مومنان
|
182
|
61- 68
|
پيامبران
|
صالح
|
قوم ثمود- رسات- تکذيب- هلاک- نجات مومنان
|
152
|
69 –73
|
پيامبران
|
ابراهيم
|
بشارت اولاد در پيری خود و زنش...
|
77
|
74- 83
|
پيامبران
|
لوط
|
رسالت- تکذيب- عمل زشت- هلاک- نجات مومنان
|
163
|
84-95
|
پيامبران
|
شعيب
|
رسالت- تکذيب- گناه- هلاک - نجات مومنان
|
238
|
96-99
|
پيامبران
|
موسی
|
رسالت- تکذيب- گناه- هلاک- نجات - مومنان
|
42
|
100-104
|
مردم
|
گذشتگان
|
حکمت- نابودی آنان بعلت رفتار خودشان - فقط مقدار کمی قابل تعويق است
|
68
|
105-107
|
آخرت
|
جهنم
|
کافران- عذاب- جاودانی
|
34
|
108
|
آخرت
|
بهشت
|
مومنان- نعيم جاودانی
|
18
|
109
|
پيامبر
|
ارشاد
|
از آنچه اينان عبادت ميکنند، شک نداشته باش- نصيب آنان را بی کم و کاست ميدهيم
|
20
|
110
|
پيامبران
|
موسی
|
حکمت- اگر مقدرات نبود- بعلت اختلافشان از بين ميرفتند
|
19
|
111
|
مردم
|
انسان
|
حکمت- هر کس به نتيجه عمل خود حتمأ ميرسد
|
10
|
112-115
|
پيامبر
|
ارشاد
|
دستورات عبادتی برای ساختن خويش و دستورات اجتماعی برای ساختن امت
|
50
|
116
|
مردم
|
گذشتگان
|
حکمت- علت اينکه پيشينيان هلاک شدند اين بود که کسانی نبودند که از فساد نهی کنند
|
28
|
117
|
خداوند
|
صفات
|
حکمت - مردمی را نابود نميکند در حاليکه مصلح باشند
|
8
|
118-119
|
حکمت
|
انسان
|
اگر خدا ميخواست طوری ميکرد که همه يکجور باشند. اما دائمأ اختلاف ميکنند اما خدا برای اين آنها را آفريده که به آنها رحم کند
|
25
|
120-122
|
پيامبر
|
دلداری و ارشاد
|
اين داستانها را برايت گفتيم تا دلت را ثابت کنيم و پند برای مومنان باشد و به آنها بگو هر کاری که ميتوانيد بکنيد و منتظر باشيد که ما نيز منتظريم
|
29
|
123
|
خداوند
|
صفات
|
عالم غيب- مرجع همه امور - متوجه همه چيز
|
16
|
جمع
|
1890
|
جدول درجها
درصد
|
شرح
|
عنوان فرعی
|
عنوان اصلی
|
شماره
|
4/65
|
مکذبان پيامبران هلاک شدند و خودشان و پيروانشان مورد لطف و نجات قرار گرفتند
|
مختلف
|
پيامبران
|
1/4
|
5/13
|
گذشتگان بعلت نبود عده ای برای نهی ازفساد، و پيروی اکثريت از عقايد باطل، و پيروی از غرايز، هلاکت يافتند
|
کافران و گذشتگان
|
مردم
|
2/4
|
2/10
|
ثابت و محکم باش. منتظر باش. دلتنگ مباش
|
دلداری و ارشاد
|
پيامبر
|
3/4
|
7/3
|
علم و قدرت مطلق خداوندی
|
صفات
|
خداوند
|
4/4
|
5/3
|
مثال مومن و کافر مثل کور و بينا است
|
مردم
|
حکمت
|
5/4
|
7/2
|
عذاب جاودانی کافران
|
جهنم
|
آخرت
|
6/4
|
درس: مکذبان پيامبران سابق هلاک و خود آنها و پيروانشان نجات يافتند، پس تو اي پيامبر محکم و منتظر باش.
برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:
درب : هشدار به کافران که مبادا مانند مکذبان پيامبران گذشته باشيد (و به آن عاقبت دچار شويد) و اي پيامبر به سخنان کفار گوش نسپار و به رسالتت بپرداز.
2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)
ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:
1
الَر كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ ﴿1﴾ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ اللّهَ إِنَّنِي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ ﴿2﴾ وَأَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ ﴿3﴾ إِلَى اللّهِ مَرْجِعُكُمْ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿4﴾
ریزدرب : هشدار به کافران که مبادا مانند مکذبان پيامبران گذشته باشيد (و به آن عاقبت دچار شويد)
2
أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُواْ مِنْهُ أَلا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيَابَهُمْ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿5﴾ وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ﴿6﴾ وَهُوَ الَّذِي خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَلَئِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿7﴾ وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ لَّيَقُولُنَّ مَا يَحْبِسُهُ أَلاَ يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ ﴿8﴾
ریزدرب : ای پیامبر! علت رفتارهای این مکذبان غفلت از علم و قدرت خداوند است.
3
وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ ﴿9﴾ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ ﴿10﴾ إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ ﴿11﴾
ریزدرب : ای پیامبر! رفتار این مکذبان ناراحتت نکند، اکثر انسانها چنین اند.
4
فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَضَآئِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَن يَقُولُواْ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ كَنزٌ أَوْ جَاء مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّمَا أَنتَ نَذِيرٌ وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿12﴾ أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿13﴾ فَإِن لَّمْ يَسْتَجِيبُواْ لَكُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا أُنزِلِ بِعِلْمِ اللّهِ وَأَن لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَهَلْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ ﴿14﴾
ریزدرب : ای پیامبر! به رسالتت محکم بچسب و ایرادهاشان را نیز به راحتی پاسخ ده.
تقطیع:
در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.
اصلی-فرعی
قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.
لُبّ مطلب:
با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.
3 - سوالات
1- منظور از «لدن» (آیه1) چیست؟
3 - نسبت توبه ، به استغفارچیست؟
4 – در ثلث آخرآیه3 ، یک مورد موضوع یکی ازکلیدهای تفسیر اتفاق افتاده ، آن را مشخص کنید .
6 – فرق «کبیر» (آیه3) و «عظیم» (نام دیگر اما پربسامدتر قیامت) چیست؟
2 - «ه» در «منه» (آیه5) اشاره به چه کسی است؟
3 – منظور از «یثنون» (آیه5) چیست؟
4 – از نیمه دوم آیه7 ، چه فهمیده میشود؟ (کافران بی منطق اند؟ حرف بیربط میزنند؟ یا...؟)
1 – چرا در آیه 11 ، «آمنوا» را ذکرنفرموده؟
2 – با توجه به دو آیه 9 و10 ، دو نمونه از امتحانات الهی را تعریف کنید .
4 – منظور از «رحمت» (آیه9) چیست ؟
1-چه سابقه ای ازعتاب های الهی به پیامبرارجمند درسوره های قبلی دارید؟
2- دراواسط آیه13 ، موضوع کدام کلید فهم قرآن اتفاق افتاده؟
3-در اواخر آیه 14چطور؟
4-در آیه 14 ، چرا بجای «انتم» نفرموده «هم»؟
4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها
از آیه 5 فهمیده میشود فعالان کفر در هنگام شنیدن قرآن از طرفی تحت تاثیر آن قرار میگرفتند و از طرف دیگر (حتما به علت احساس برخورد آیات با منافعشان) خود را به راه دیگر – نشنیده گرفتن آن – میزدند .
از آیه های 7 و 8 فهمیده میشود راجع به آیات مربوط به وقوع قیامت برخورد دوگانه میکردند ، از طرفی آن را سحر قلمداد میکردند و از طرفی میگفتند پس چه شد که اتفاقی نیفتاد؟
از آیه 12 فهمیده میشود فعالان کفر از آنحضرت معجزه میخواستند و از آیه های 13 و 14 فهمیده میشود به آنحضرت گفته میشود همین قرآن معجزه است.
5 – زاویه با تفاسیر رایج
1 (المیزان) : اين سوره همانطور كه از آغاز و انجامش و از زمينهاى كه همه آياتش دارد بر مىآيد در اين مقام است كه غرض آيات قرآنى را با همه كثرت و تشتتى كه در آنها است بيان نموده از مضامين همه آنها خلاصهگيرى كند.و خاطر نشان مىسازد كه اساس و جان تمامى معارف مختلفى كه آيات قرآنى متضمن آن است يك حقيقت است. اگر قرآن كريم سخن از معارف الهى دارد و اگر در باره فضايل اخلاقى سخن مىگويد و اگر احكامى در باره كليات عبادات و معاملات و سياسات و ولايتها تشريع مىكند و اگر از اوصاف خلايقى از قبيل: عرش، كرسى، لوح، قلم، آسمان، زمين، فرشتگان، جن، شيطانها، گياهان، حيوانات و انسان سخن به ميان مىآورد، و اگر در باره آغاز خلقت و انجام آن حرف مىزند و بازگشت همه را نخست به سوى فنا و سپس به سوى خداى سبحان مىداند و خبر از روز قيامت و قبل از قيامت، يعنى از عالم قبر و برزخ مىدهد و از روزى خبر مىدهد كه همه براى رب العالمين و به امر او بپا مىخيزند، و همه در عرصهاى جمع گشته سؤال و بازخواست و حساب و سنجش و گواهى گواهان را مىبينند، و در آخر بين همه آنان داورى شده گروهى به بهشت و جمعى به دوزخ مىروند، بهشت و دوزخى كه داراى درجات و دركاتى هستند، و نيز اگر بين هر انسانى و بين عمل او، و نيز بين عمل او و سعادت و شقاوت او، و نعمت و نقمت او، و درجه و دركه او، و متعلقات عمل او از قبيل وعده و وعيد و انذار و تبشير از راه موعظه و مجادله حسنه و حكمت رابطه برقرار دانسته و در باره آن رابطهها سخن مىگويد، همه اينها بر آن يك حقيقت تكيه دارد و آن حقيقت چون روح در تمامى آن معارف جريان يافته و آن يك حقيقت، اصل و همه اينها شاخه و برگ آنند، آن حقيقت، زير بنا و همه اينها كه دين خدا را تشكيل مىدهند بر آن پايه بنا نهاده شدهاند، و آن يك حقيقت عبارت است از توحيد حق تعالى، البته توحيدى كه اسلام و قرآن معرفى كرده، و آن اينست كه انسان معتقد باشد به اينكه خداى تعالى رب همه اشياى عالم است و غير از خداى تعالى در همه عالم ربى وجود ندارد، و اينكه انسان به تمام معناى كلمه تسليم او شود و حق ربوبيت او را اداء كند و دلش جز براى او خاشع نگشته، بدنش جز در برابر او خضوع نكند، خضوع و خشوعش تنها در برابر او- جل جلاله- باشد.
و اين توحيد، اصلى است كه با همه اجمالى كه دارد متضمن تمامى تفاصيل و جزئيات معانى قرآنى است، چه معارفش و چه شرايعش. و به عبارتى اصلى است كه اگر شكافته شود همان تفاصيل مىشود، و اگر آن تفاصيل فشرده شود به اين اصل واحد برگشت مىكند.
پس، اين سوره همه معارف قرآنى را نخست در اين چهار آيه اول بطور اجمال ذكر نموده، سپس در طول سوره به تفصيل آن مىپردازد، البته آن تفصيل را در قالب انذار و تبشير ريخته، انذار و تبشيرى كه با ذكر سنت جارى خدا در بندگان و ايراد اخبار امتهاى گذشته و داستان اقوام نوح و هود و صالح و لوط و شعيب و موسى، و سرنوشتى كه استكبار از پذيرفتن دعوت الهى و نيز افساد در زمين و اسراف در اين فساد انگيزى دارد صورت گرفته، و نيز به توصيف وعدههاى الهى براى مؤمنين و صاحبان اعمال صالح و توصيف تهديدهايى كه خدا به طبقه كفار و تكذيبگران آياتش داده پرداخته و در خلال اين مسائل امور ديگرى از معارف الهى راجع به توحيد، نبوت و معاد نيز خاطر نشان شده است.
چنانکه ملاحظه میشود در باب چیزی که المیزان آن را «غرض سوره» مینامد (و لزوما می باید خلاصه و در حد یکی-دو جمله باشد) خیلی طولانی فرموده و ضمنا صحیح نیز به نظر نمیرسد، زیرا، با «درس» سوره که از راه محاسبه استخراج و فوقا نقل شده، نسبتی ندارد.
6 - پیشگوئی های تحقق یافته
در آیات 12 تا 14 تحدی فرموده (اگر فکر میکنید این پیامبر این حرفها را از خودش در آورده ده سوره مانند این سوره ها بیاورید . . . ) که این یک پیشگوئیِ ممتد و کِشدار است که آوازه اش هم تا حالا در فضای ذهنی همگان طنین می اندازد و تا کنون مدعیی به این تحدی پاسخ نداده است.
با این بیان، سورههای قرآن، رسماً بعنوان معجزه پیامبر اکرم(ص) معرفی گردیده است.
البته میدانیم که این مبارزطلبی هرگز پاسخ نیافت و این دو آیه نیز در زمره پیشگوئیهای تحقق یافته قرار گرفت.
7 - آیات برجسته این پاراگراف
آیه 6 ، هم به علت شهرتش، و هم به علت استفادهء موعظه ای و اخلاقی زیادی که چه بر منابر و چه در کتب و مقالات اخلاقی از آن میشود، از آیات برجسته قرآنی است.
همچنین است آیه 7، بازهم به علت ارجاع دادنِ زیادِ کسانی که باب معجزات علمی قرآنی کار و تحقیق میکنند.
و همینطور است آیه های 13 و 14، که در موضوع تحدی (مبارز طلبی) قرآن است که به موضوع فوق العاده مهمِ معجزه بودن قرآن مربوط میشود، و این دو آیه برمنابر و در کتب و مقالات اعتقادی و کلامی بسیار مورد مراجعه قرار میگیرد.
8 - آیات مشکل
مشکلیِ آیه7 از آنجا فهمیده میشود که بدانید مفسران (اعم از قدیم و معاصر) چقدر اختلاف نظر ابراز و اظهار مینمایند.
9 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟
«الر» در آیه 1 از حروف مقطعه است و تاکنون برای بشر معهود نشده، چه رسد برای معاصران نزول.
آیه 4 «قیامتی» است، و هیچ بنی بشری تجربه اش را ندارد، و قبل از قیامت نخواهد داشت، لذا، چه در آن روزهای نزول وحی و چه الی یوم القیامه بالاتر از ذهنیات بشر خواهد بود.
اگر در محتوای آیه 7 کمی دقت کنید به سهولت متوجه میشوید که این آیه بسیار از دسترسی ذهنیات بشر قرن بیست و یکم نیز دور است، چه رسد به مخاطب های اولیه.
آیه های 13 و 14 که ناظر بر معجزه بودن قرآن باشد، در این 1400 سال خیلی مورد تحقیق واقع شده و ابعادی حیرت انگیز از آن شناخته شده، و با وجود این، قرآن دانان حیران قرآنند و زبان حالشان این است که ما عرفناک حق معرفتک و با این وضع چگونه ممکن است معهود عرب 1400 سال قبل بوده باشد؟
10 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی میداشتند؟
کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .
11 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟
1 - هشدار به کافران که مبادا مانند مکذبان پيامبران گذشته باشيد ( و به آن عاقبت دچار شويد)
2 – ارشاد پیامبر (ص) که به سخنان کفار گوش نسپارد و به رسالتش بپردازد.
12 – کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟
غیر از آیه های 2 تا 4، بقیه آیات این پاراگراف «برای اولین بار» است.
13 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟
ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:
1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.
2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.
حروف مقطعه
الَر كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ ﴿1﴾
عقاید و رفتار کفار معاصر نزول
أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ اللّهَ إِنَّنِي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ ﴿2﴾ وَأَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ ﴿3﴾ إِلَى اللّهِ مَرْجِعُكُمْ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿4﴾ أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُواْ مِنْهُ أَلا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيَابَهُمْ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿5﴾
آیات الهی
وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ﴿6﴾ وَهُوَ الَّذِي خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَلَئِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿7﴾
عقاید و رفتار کفار معاصر نزول
وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ لَّيَقُولُنَّ مَا يَحْبِسُهُ أَلاَ يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ ﴿8﴾
درباره انسان
وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ ﴿9﴾ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ ﴿10﴾ إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ ﴿11﴾
ارتقاء روحیه آنحضرت
فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَضَآئِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَن يَقُولُواْ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ كَنزٌ أَوْ جَاء مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّمَا أَنتَ نَذِيرٌ وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿12﴾
تحدی
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿13﴾ فَإِن لَّمْ يَسْتَجِيبُواْ لَكُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا أُنزِلِ بِعِلْمِ اللّهِ وَأَن لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَهَلْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ ﴿14﴾
شرح مختصر
6 – کلیدهای تفسیری
بحث متنی
کلمه «اَنّ» (= اینکه) نشان میدهد آیه 2 قسمتی از شرح آن «فصّلت»ی است که درآیه 1 فرموده ، لذا آیه 2 فرع بر آن است و «و» ابتدای آیه 3 نیز نشان میدهدکه آیه 3 نیز ادامه مطالب آیه 2 است ، یعنی آن نیز فرع همان است .
آیههای 6 و 7 بدون این که فرع برآیهای باشند پرانتزی هستند زیرا اگر چشم خویش را بر آنها ببندیم و انتهای آیه 5 را به ابتدای آیه 8 وصل کنیم میبینیم روال سخن صاف و یکدست است.
فرعی بودن آیه 11 نسبت به آیه 10 واضح است.
کاملاً واضح است آیه 14 فرع بر آیه 13 میباشد،
و در سه کلمه آخر تغییر مخاطب اتفاق افتاده است .
همه اینها به «زبان مخاطب» است
همانطور که جنین داخل شکم مادر هیچ راهی برای درک این جهان ندارد، ما نیز راهی برای درک مفاهیم عالیقدر فوق نداریم و معانی مطالب مذکور آن چیزی که از لفظ آنها فهمیده میشود نیست، بلکه خداوند به زبان مخاطب و به «زبان آآآآآآآااااخختنستبنلتمثال» فرموده است.
نمونهای از «اجمال» و «تفصیل» اشاره شده
نمونهای از «اِجمال»ی که در آیه 1 به آن اشاره شده ، همین آیات 2 و 3 و 4 است ، و نمونه ای از «تفصیل» که به آن اشاره شده، همان است که امروزه بصورت یک کتاب تقریباً 600 صفحهای بنام قرآن در اختیار همگان است.
دودل معادل دورو
درابتدای آیه 5، «یثنون صدورهم» اشاره به رفتاری عامدانه دارد که ما در فارسی به آن «دو روئی» میگوئیم.
این نوع از افراد در زمان نزول این آیات (که تقریبا سال ششم بعثت و سال هفتم قبل از هجرت میباشد) «سران» مخالفان آنحضرت را شامل میشود که اعتراف به حقانیت آنحضرت را در تضاد با منافع خویش میدیدند و لذا گفتار و رفتارشان را در چارچوب مخالفت با ایشان تنظیم میکردند ، اما در قلب شان اصالت و حقانیت آنحضرت را درک میکردند.
اعجاز قرآن
مبارزطلبی که در آیه 13 به چشم میخورد از سوره اسراء شروع شده که فرموده کتابی مانند آن بیاورید و نخواهید توانست حتی اگر کل انس و جن در این باره تشریک مساعی کنند و در این آیه موضوع را تخفیف داده و به ده سوره تقلیل داده و چنانکه خواهیم دید در سورههای یونس و بقره موضوع را به یک سوره تقلیل مجدد داده و از همگان دعوت کرده که اگر فکر میکنید این قرآن میتواند کار بشر باشد پس شما هم قاعدتاً باید بتوانید لااقل یک سوره مانند آن بیاورید.
با توجه به اینکه اسلام همیشه مخالفان مهم و ریشهداری داشته، که صاحب قدرت و ثروت هم بودهاند، اگر این کار ممکن بود میباید تاکنون شاهد وقوع این پدیده بوده باشیم.
به این ترتیب معلوم میشود قرآن یک پدیده فوق بشری بوده و معجزه پیامبر اکرم (ص) میباشد ، و لذا خود قرآن بهترین دلیل حجیت آن ، و صدق مطالب مندرج در خویش ، میباشد.
گوشهای از عظمت تدبیر، و گوشه ای از عظمت آفرینش
در آیه 6 گوشهای از عظمت تدبیر و در آیه7 گوشهای از عظمت آفرینش الهی را مطرح مینماید که توقف و تمرکز روی کلمه به کلمه آنها چنان ظرفیت عظیمی پیش روی خواننده باز میکند که اگر میخواستیم وارد شرح آن بشویم بسیار طولانی میشد و ما اختصار را برگزیدهایم .
اما خواننده این قبیل متون فرهیخته است و اشارهای هم او را کافیست بعنوان مثال کافیست فقط به همین کلمه «جنبنده» اشارهای کنیم که چه عدد هوش ربائی را شامل میشود، آنگاه تصور برآوردن دائمی نیازهای تکوینیِ آن تعدادِ هوشربایِ آن موجودات و آنگاه تصور علم و قدرتی که مختصات و نیازهای آن تعداد را دائماً پوشش دهد، چنان حیرتی ایجاد میکند که فقط کسانی با آن آشنا میباشند، که این تمرکز و دقت را تجربه کرده باشند.
کتاب «مبین»
«کتاب روشنگر»ی که در انتهای آیه 6 به آن اشاره شده به این معنی نیست که خداوند علم خویش را از آنجا کسب میکند بلکه خداوند مستقیماً به همه این چیزها علم دارد اما خود این علم اقتضاء دارد که در جائی مستقر و محفوظ شود و «کتاب آشکارکنندۀ» مورد بحث محل و مرکز این «علم» است.
شش «روز»
«شش روز» (آیه 7 ) به همان معنی که ما معمولاً از عبارت «شبانهروز» درک میکنیم نیست زیرا مفهوم اخیر به مفاهیم زمین و خورشید و حرکت وضعی زمین بستگی دارد اما در ابتدای سوره معارج مفهومی مغایر با این مفهوم را هم دیدیم که تازه آنهم به شکل مثال بود.
لذا بهتر است بجای کلمه رایج «روز»، کلمه «مرحله» را قرار دهیم.
عرش
«عرش» نماد مرکز فرماندهی است و «عرش او بر آب بود» یعنی مرکز فرماندهی جهان وجود داشت اما جهان هنوز شکل خویش را نیافته بود و سیال بود.
مقام انسانیت
اینکه بعد از آن همه مطالب بسیار سنگین فرموده «تا شما را بیازماید» این نکته فهمیده میشود که مقام انسانیت نزد خداوند از آسمانها و زمین بالاتر است.
انسان
منظور از کلمه «انسان» در آیههای 9 و 10 «همه انسانها» نیست بلکه «اکثریت انسانها» است.
ترجمه تفسیریِ آزاد
بسم الله الرحمن الرحيم
ا.ل.ر. اين کتابي است که آياتش اجمال، و سپس از جانب صاحب حکمتي آگاه، تفصيل يافته است (1) که جز خداوند را عبادت مکنيد که من از جانب او برايتان هشدار دهنده و مژده دهنده اي هستم (2) و اينکه از پروردگارتان آمرزش خواسته و بسوي او بازگرديد تا شما را به برخورداريي نيکو تا مدتي معين برخوردار کند و فضل هر صاحب فضلي را به او بدهد و اگر روي برگردانيد برايتان خوف عذاب روزي بزرگ را دارم (3) بازگشتتان بسوي خداوند است و همو بر همه چيز توانا است (4) ای مومنان! آگاه باشيد که آن کافران همان دم كه رو برميگردانند تا خود را از شنيدن قرآن مخفي کنند ، و همان هنگام که جامه بر سر مي کشند، خداوند آنچه را که پنهان مي کنند و آنچه را که آشکار ميکنند ميداند که او به حقيقتِ دلها آگاه است (5) و هيچ جنبنده اي در زمين نيست مگر اينکه روزيش برعهده خداوند است و محل استقرار و محل نهايي او را ميداند و همه اينها در کتابي روشنگر هست (6) و هموست که آسمانها و زمين را در شش مرحله آفريد و مرکز تقدیر و فرماندهی جهان در ابتدای پیدایش آن بر حالتی مستقر بود که به نظر شما به مایع می مانَد و اوضاع را از آنجا تا به اینجا رساند تا شما را بيازمايد که کدامتان خوش عمل تريد و ای پیامبر! اگر بگويي حتمأ پس از مرگ برانگيخته خواهيد شد کافران خواهند گفت اين قرآن جز جادويي آشکار نيست (7) و اگر عذاب را تا مدتي کم و تعیین شده از آنها به عقب بياندازيم خواهند گفت چه چيزي جلويش را گرفته؟ بدانيد روزي که عذابشان بيايد از آنها بر طرف نخواهد شد و آنچه را که به مسخره ميگيرند بر آنها فرود خواهد آمد (8) و اگر به انسان رحمتي از جانب خويش بچشانيم سپس آن را از او جدا کنيم نوميد و ناسپاس ميشود (9) و اگر پس از ناراحتيی که به وي رسيده، نعمتي به او بچشانيم بدون اینکه به مبدا نعمت توجه کند ميگويد بديها از من دور شد و شاد ميگردد و فخر ميفروشد (10) تقریبا همگان چنین اند مگر آنانکه صبر نموده و عمل شايسته انجام میدهند که آمرزشي و پاداشي بزرگ خواهند داشت (11) ای پیامبر! در اثر تکذیب اینان، شايد میخواهی بعضي از آنچه را که بسويت وحي شده ترک کني و دلت تنگ شود که ميگويند چرا گنجي بر او نازل نشده يا فرشته اي همراه او نيامده، جز اين نيست که تو فقط هشدار دهنده اي هستي و خداوند مواظب همه چيز هست (12) يا اينکه ميگويند این قرآن را به خداوند افترا بسته، بگو ده سوره مانند همین چیزهای به اصطلاحِ شما افترايي، بياوريد، و هر کس غير از خدا را که توانستيد به ارزيابي آنچه آورده اید دعوت کنيد اگر راست میگوييد (13) ای پیامبر! پس اگر در این موضوع استجابتت نکردند بدان که قرآن به علم خدا نازل شده و خدايي جز او نيست، پس ای منکران! آيا تسليم ميشويد؟ (14)