X

وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتْ النُّذُرُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿21﴾ قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿22﴾ قَالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَأُبَلِّغُكُم مَّا أُرْسِلْتُ بِهِ وَلَكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ ﴿23﴾ فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُّسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قَالُوا هَذَا عَارِضٌ مُّمْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُم بِهِ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿24﴾ تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لَا يُرَى إِلَّا مَسَاكِنُهُمْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ ﴿25﴾ وَلَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيمَا إِن مَّكَّنَّاكُمْ فِيهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَلَا أَبْصَارُهُمْ وَلَا أَفْئِدَتُهُم مِّن شَيْءٍ إِذْ كَانُوا يَجْحَدُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُون ﴿26﴾ وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا مَا حَوْلَكُم مِّنَ الْقُرَى وَصَرَّفْنَا الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿27﴾ فَلَوْلَا نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ قُرْبَانًا آلِهَةً بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ وَذَلِكَ إِفْكُهُمْ وَمَا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿28﴾

به ياد آر برادرِ قوم عاد را، آن هنگام که قوم خود را در سرزمين احقاف هشدار ميداد، در حاليکه قبل از او، و نيز پس از او ، هشدار دهندگان زيادي نيز بوده اند که (مي گفتند) جز خداوند را عبادت نکنيد زيرا که من بر شما از عذاب روزي بزرگ ميترسم (21) گفتند: آيا بسويمان آمدي که ما را از خدايانمان جدا کني؟ آنچه را که به ما وعده ميدهي بياور اگر راست ميگويي (22) گفت: علم (آن) نزد خداست و من آنچه را که به رسالت آن فرستاده شده ام به شما ميرسانم ولي شما را قومي جاهل مي بينم (23) پس وقتيکه ديدند (عذاب) دارد بسوي بيابانهاي آنها مي آيد گفتند ابري است که بر ما خواهد باريد. (نه) بلکه همان (عذابي) است که شما به عجله ميخواستيدش. بادي است که در آن عذابي دردناک است (24) که به امر پروردگارش همه چيز را نابود ميکرد و صبح که شد جز خانه هايشان چيزي ديده نميشد و ما گروه مجرمان را چنين مجازات ميکنيم (25) و البته به آنها قدرتهائي هم داده بوديم كه (هنوز) به شما نداده ايم و براي آنها هم گوش و چشم و دل قرار داده بوديم و گوش و چشم و دلشان به دردشان نخورد هنگاميکه در آيات خدا انکار ميکردند، و بر سرشان آمد آنچه را که مسخره اش ميکردند (26) و البته شهر هايي را که دور و برتان بودند هلاک کرديم و آن آيات متنوع را (ارائه) داده بوديم شايد بازگردند (27) پس چرا آن (شرکايي که) به عنوان تقرب بجای خداوند به الوهيت گرفته بودند کمکي به آنان نکردند؟ بلکه (گوئی) از يادشان رفت و اين دروغشان بود و افترائي که مي بستند (28)


قبلی:  سوره احقاف سوره احقاف
بعدی:  سوره احقاف سوره احقاف
Print
19 بار مطالعه شده است

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره (یعنی «درس» سوره) را در قسمت اول نشان داده ایم که مطابق ذیل است:

درس: نکوهش کافران اعم از گذشته و حال که عليرغم دريافت دلايل کافي و اتمام حجت باز هم لجبازانه کفر مي ورزند .

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: نمونه رفتاري يکي از اقوام گذشته که عليرغم دريافت اتمام حجت به لجبازي کافرانه مي پرداختند و نتيجه اش .

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتْ النُّذُرُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿21﴾ قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿22﴾ قَالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَأُبَلِّغُكُم مَّا أُرْسِلْتُ بِهِ وَلَكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ ﴿23﴾ فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُّسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قَالُوا هَذَا عَارِضٌ مُّمْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُم بِهِ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿24﴾ تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لَا يُرَى إِلَّا مَسَاكِنُهُمْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ ﴿25﴾ وَلَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيمَا إِن مَّكَّنَّاكُمْ فِيهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَلَا أَبْصَارُهُمْ وَلَا أَفْئِدَتُهُم مِّن شَيْءٍ إِذْ كَانُوا يَجْحَدُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُون ﴿26﴾

ریزدرب: ای پیامبر داستان عبرت انگیز قوم عاد را برایشان بگو شاید پندی گیرند

2

وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا مَا حَوْلَكُم مِّنَ الْقُرَى وَصَرَّفْنَا الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿27﴾ فَلَوْلَا نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ قُرْبَانًا آلِهَةً بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ وَذَلِكَ إِفْكُهُمْ وَمَا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿28﴾

ریزدرب: ای مردم! داستان عبرت انگیز قوم عاد، تنها داستانِ ممکنِ از این نوع نیست، در خطای آنها بیندیشید

 

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 میفرماید يکي از موارد اتمام حجت همين قرآن است ، و مباني فکري کافرانه بی پایه و ناشی از  خودبزرگ بيني و بي توجهي به واقعيت هاي آشکار و لجبازی شان است ، و تو اي پيامبر! اينک که با چنين مخالفاني روبرو هستي چنین بگو .

در پاراگراف2 : مردم در خصوص استقبال یا عدم استقبال دعوت حق رفتارهای متفاوتی بروز میدهند و در آخرت نیز متناسب با اعمالشان با آنان رفتار میشود .

در این پاراگراف به یکی از اقوام قوی پنجه پیشین اشاره می فرماید که چگونه در مقابل پیامبرشان شبیه همین رفتارهای مردم معاصر پیامبر را از خویش بروز دادند و به هلاکت دستجمعی دچار شدند و البته عذاب اخروی شان هم محفوظ است .

4 - سوالات

1 – منظور از عبارت «اخا عاد» چیست؟

2 - « وَقَدْ خَلَتْ النُّذُرُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ » موضوع کدام کلید تفسیر است؟

3 - «ال» در «العلم» از چه نوع است؟

4 - «ه» در «راوه» اشاره به چیست؟

5 - « بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُم بِهِ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿24﴾ تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لَا يُرَى إِلَّا مَسَاكِنُهُمْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ » موضوع کدام کلید تفسیر است؟

6 - «اِن» در«اِن مکناهم» چه موقعیتِ «دستور زبان»ی دارد؟ (نافیه؟ یا...؟)

7 - چرا در این پاراگراف خداوند را جمع ( نجزی  جعلنا  اهلکنا  صرفنا) آورده؟

8 – حالت کلی این پاراگراف چگونه است؟ (دلداری؟ هشدار به کافران؟ یا . . ؟)

9 – لجبازی و اصرار آن قوم در کفر ، از کدام آیه فهمیده میشود؟

5 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

مخالفان فعال آنحضرت ، در مقطع زمانی معاصر نزول این سوره ، هیچیک از هشدارها و بشارت های ایشان را جدی نمیگرفتند (آیه 24)

6 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیات 21 تا 28 ، با ذکر داستان یک قوم قوی پنجه و ضمنا کاملا لجباز و مصمم در مخالفت با پیامبرشان ، و نهایت داستان که حاکی از هلاکت مخالفان آن پیامبر باشد ، تلویحا به پیامبر اسلام (ص) وعده موفقیت میدهد که چنانکه دیده شد ، این پیشگوئی تحقق یافت .

7 - آیات برجسته این پاراگراف

یک ملاک مهم برای برجستگیِ آیات، شهرت آنها در نزد مردم است و این آیات از مشهور ترین های آیات قرآنی است.

آیه 21 به دلایلی که بارها گفته ایم (اقبال هنرمندان و وعاظ و . . ) از آیات برجسته قرآنی است.

8 - آیات مشکل

آیه 21 از آیات «مشکل» قرآنی است و دلیل مشکل بودن آنها نیز این است که ببینید مفسران گوناگون در طول تاریخ اسلام چه مطالب مختلف و بعضا متضادی در تفسیر کلمه احقاف  گفته اند .

9 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیات 21 تا 28 از این لحاظ که به اقوامِ درگذشته اشاره دارد، از آنجا که علم باستان شناسی هنوز در مراحل ابتدائی است، و جزئیاتی از زندگی آنان در دست نیست، بالاتر از ذهنیات ما میباشد، چه رسد به عرب 1400 سال قبل.

10 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

ذکر سرگذشت یکی از اقوام سابق که هشدار های پیامبرشان را به هیچ گرفتند و بر عکس توصیه های او رفتار کردند و به هلاکت جمعی دچار شدند ، برای عبرت گیری.

11 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

شرح مختصر

کلیدهای تفسیری

بحث متنی

1 - «وَقَدْ خَلَتْ النُّذُرُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ » (آیه 21) پرانتزی است .

2 – نیمه دوم آیه 24 و تمام آیه 25 نیز پرانتزی است .

3 - «اِن» در«اِن مکناهم» (آیه 26) نافیه است .

منظور از «شما» در آیه 26 چه کسانی است؟

«به آنها قدرتهائی هم داده بودیم که به شما نداده­ایم» منظور از «شما» در اینجا ، اولین مخاطب­های آن روزهای این آیات است، یعنی مشرکان . و کنایه از این است که قوی­تر از شماها هلاک شدند شما – ای کافرانِ معاصر نزول این سوره - به چه چیزی دلخوشید که تکذیب می­کنید؟

«احقاف» کجاست؟

در آیه 27 از جمله ابتدائی آیه فهمیده می­شود چه بسا «احقاف» (که مسکن قوم عاد بود) دور و بر مکه باشد که این موضوع قاعدتا می باید قابل توجه باستان­شناسان قرار گیرد.

سایر هلاک شدگان

چنانکه عرض شد از آیه 27 چنین فهمیده میشود که قوم عاد در نزدیکی های مکه ساکن بوده اند و از سایر آیات تا اینجا (البته به ترتیب نزول) فهمیده میشود قوم ثمود هم همینطور. و بزودی هم آیاتی خواهیم دید که معلوم میشود قوم لوط نیز به همچنین.

البته داستانهای آنها سینه به سینه به اهل مکه که در زمان پیامبر (ص) اولین مخاطبان این آیات بودند رسیده، و در مجموع جزء فرهنگ آنان بود.

ترجمه تفسیریِ آزاد

ای مردم! به ياد آرید پیامبرِ قوم عاد را ، آن هنگام که آنان را در سرزمين شان  هشدار ميداد ، و سخنانی مانند پیامبران قبل و بعد خویش میگفت که : جز خداوند را عبادت نکنيد که من نگرانتان هستم که مبادا آن عذابِ آن روزِ بزرگ برسرتان بیاید (21) قومش گفتند: آيا بسويمان آمده اي که ما را از خدايانمان جدا کني؟ آنچه را که به ما وعده ميدهي بياور اگر راست ميگويي (22) و او گفت: علم آن نزد خداست و من آنچه را که به رسالتِ ابلاغِ آن فرستاده شده ام به شما ميرسانم ولي شما را قومي جاهل مي بينم (23) پس وقتيکه ديدند نشانه های آن عذاب دارد بسوي بيابانهاي آنها مي آيد میگفتند چیزی نیست ، ابري است که بر ما خواهد باريد . نه! بلکه این همان عذابي است که شما به عجله آن را ميخواستيد . بادي است که در آن عذابي دردناک است (24) و چنین بود که آن باد به امر پروردگارش همه چيز را نابود کرد و طوری شد که جز خانه هايشان چيزي ديده نميشد و ما گروه مجرمان را چنين مجازات ميکنيم (25) و البته به آنها قدرتهائي داده بوديم كه هنوز شما به آن مقدار نرسیده اید و براي آنها نیز گوش و چشم و دل قرار داده بوديم و گوش و چشم و دلشان به دردشان نخورد هنگاميکه آيات خدا را انکار ميکردند ، و بر سرشان آمد آنچه را که مسخره اش ميکردند (26) همچنین در دور و بر شما شهر هاي دیگری هم بودند که همین رفتار ها را کردند ، و علیرغم آن آیات متنوعی که برای پند گرفتن و به راه صحیح بازگشتن به آنها ارائه داده بودیم ، لجاجت میکردند و به همان عاقبت دچار شدند (27) پس چرا آن خدایانی که به خیال خویش شرکاي خداوند حساب میکردند و به آنها تقرب می جستند کمکي به آنان نکردند؟ بلکه در آن حالِ رویت نشانه های عذاب، گوئی که آن باصطلاح خدایانشان را به کلی از یاد بردند ، زیرا آن اساسا دروغی بیش نبود و افترائی که بسته بودند (28)

دی ان ان