X

لاَّ تَجْعَل مَعَ اللّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُومًا مَّخْذُولاً ﴿22﴾ وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا ﴿23﴾ وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا ﴿24﴾ رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِي نُفُوسِكُمْ إِن تَكُونُواْ صَالِحِينَ فَإِنَّهُ كَانَ لِلأَوَّابِينَ غَفُورًا ﴿25﴾ وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلاَ تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا ﴿26﴾ إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُواْ إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا ﴿27﴾ وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاء رَحْمَةٍ مِّن رَّبِّكَ تَرْجُوهَا فَقُل لَّهُمْ قَوْلاً مَّيْسُورًا ﴿28﴾ وَلاَ تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلاَ تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا ﴿29﴾ إِنَّ رَبَّكَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاء وَيَقْدِرُ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا ﴿30﴾ وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُم إنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْءًا كَبِيرًا ﴿31﴾ وَلاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَى إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاء سَبِيلاً ﴿32﴾ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا ﴿33﴾ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْؤُولاً ﴿34﴾ وَأَوْفُوا الْكَيْلَ إِذا كِلْتُمْ وَزِنُواْ بِالقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً ﴿35﴾ وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً ﴿36﴾ وَلاَ تَمْشِ فِي الأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَن تَخْرِقَ الأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولاً ﴿37﴾ كُلُّ ذَلِكَ كَانَ سَيٍّئُهُ عِنْدَ رَبِّكَ مَكْرُوهًا ﴿38﴾ ذَلِكَ مِمَّا أَوْحَى إِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ وَلاَ تَجْعَلْ مَعَ اللّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتُلْقَى فِي جَهَنَّمَ مَلُومًا مَّدْحُورًا ﴿39﴾


ای پیامبر! همراه خداوند از دیگری پیرویِ بی چون و چرا مکن که سرزنش شده رانده شده خواهي گردید (22) پروردگارت چنين مقرر کرده که تو و پیروانت کسي جز او را عبادت نکنيد و با والدين نيکي کنيد ، اگر يکي از آنها يا هر دو ، در نزدتان  به سن بالا رسيدند مبادا به آنها حتي«اَه» هم بگوييد و آنها را برانيد بلکه با آنها سخني محترمانه بگوئید (23) و در برابر آنها بامهرباني فروتني کنید و بگوئید پروردگارا با آنها مهربان باش، همانگونه که آنها هنگام پرورشمان مهربان بودند (24) پروردگارتان به آنچه در دلهايتان ميگذرد داناتر است ، اگر صالح باشيد خواهد دانست و خداوند در مورد توبه كاران آمرزشگر است (25) ای پیامبر! خودت و پیروانت حق خويشاوند، و بيچاره ، و در راه مانده را بدهید ، اما ريخت و پاش بيجا مکنید (26) كه ريخت و پاش کنندگان از برادران شياطين اند و شيطان نیز نسبت به پروردگارش ناسپاس است (27) و اگر به علت تنگدستی مجبورید تا زمان بدست آوردن گشایشی از جانب پروردگارتان که اميدش را داريد از خواسته آنان سر بپیچید به آنها سخني نرم بگوئید (28) ای پیامبر! نه آنقدر از گشاده دستی دورشو که گویا دستت را به گردنت زنجير کرده باشی و نه آن را آنقدر گشاده دار که بزودی دستت خالی شود که سرزنش شده درمانده بنشيني (29) البته پروردگارت روزي را براي کسي که بخواهد گشاده و تنگ ميگيرد که همو نسبت به بندگانش آگاه و بيناست (30) ای پیروان پیامبر! و اولادتان را از نگراني تنگدستي مکشيد ، مائيم که هم به شما و هم به آنها روزي ميدهيم . البته قتل آنها خطائي بزرگ است (31)  و به زنا نزديک هم نشويد زيرا که عمل زشتي و راه بدي است (32) و کسي را که خداوند كشتنش را حرام كرده مکشيد مگر بر اساس حق ، و اگر کسي به ظلم کشته شود براي وليّ او حقي قرار داديم که البته او هم نبايد در قصاص اسراف کند و در اینصورت ياري هم خواهدشد (33) و به مال يتيم جز به شيوه اي كه نيكو تر است نزديک مشويد ، تا اينکه به رشدش برسد ، و به عهد وفا کنيد زيرا که از عهد پرسش ميشود (34) و پيمانه را هنگام پيمانه کردن تمام بدهيد و با ترازوي صحيح وزن کنيد ، كه اين هم بهتر و هم نيك فرجام تر است (35) ای پیامبر! و از آنچه علمش را نداري پيروي مکن که گوش و چشم و دل همه شان مورد سئوال واقع ميشوند (36) و در زمين خرامان راه مرو که نه ميتواني زمين را بشکافي و نه به بلندي کوهها خواهی رسید (37) بديهاي همه اينها نزد پروردگارت معلوم و ناپسند است(38) اينها چيزهائي بود که پروردگارت از حکمت ها به تو وحي کرد و همراه خداوند چیزی دیگر را به پرستش مگیر که در جهنم افکنده شوي و راندهء سرزنش شده گردی (39)

قبلی:  سوره اسرا سوره اسرا
بعدی:  سوره اسرا سوره اسرا
Print
17 بار مطالعه شده است

پیش تفسیر

1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره را (یعنی «درس» سوره را) در قسمت اول ارائه کرده ایم که مطابق ذیل است:

درس: کمک همه جانبه الهي به پيامبر براي پيگيري رسالتش که ساخته شدن انسان باشد.

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: تشريع مقررات اساسي و اخلاقي و احکامي.

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

لاَّ تَجْعَل مَعَ اللّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُومًا مَّخْذُولاً ﴿22﴾

ریزدرب : (آموزش پیامبر): اطاعت بی چون و چرایت فقط مخصوص خداوند باشد.

2

وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا ﴿23﴾ وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا ﴿24﴾ رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِي نُفُوسِكُمْ إِن تَكُونُواْ صَالِحِينَ فَإِنَّهُ كَانَ لِلأَوَّابِينَ غَفُورًا ﴿25﴾

ریزدرب : (آموزش مردم): به والدین خویش بسیار اهمیت دهید.

3

 وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلاَ تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا ﴿26﴾ إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُواْ إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا ﴿27﴾ وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاء رَحْمَةٍ مِّن رَّبِّكَ تَرْجُوهَا فَقُل لَّهُمْ قَوْلاً مَّيْسُورًا ﴿28﴾ وَلاَ تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلاَ تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا ﴿29إِنَّ رَبَّكَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاء وَيَقْدِرُ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا ﴿30﴾

ریزدرب : (آموزش به مردم): به انفاق و دستگیری از دیگران اهمیت دهید، ولی زیاده روی مکنید.

4

وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُم إنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْءًا كَبِيرًا ﴿31﴾

ریزدرب : (آموزش به مردم): رازق واقعی خداست، به زندگی فرزندان خویش اهمیت دهید.

5

وَلاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَى إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاء سَبِيلاً ﴿32﴾

ریزدرب : (آموزش به مردم): به پاکی آمیزش جنسی خیلی اهمیت دهید.

6

وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا ﴿33﴾

ریزدرب : (آموزش به مردم): به جان انسانها بسیار اهمیت دهید.

7

وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْؤُولاً ﴿34﴾ وَأَوْفُوا الْكَيْلَ إِذا كِلْتُمْ وَزِنُواْ بِالقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً ﴿35﴾

ریزدرب : (آموزش به مردم): به حق دیگران بسیار اهمیت دهید.

8

 وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً ﴿36﴾

ریزدرب : (آموزش به مردم): به صحت گفته و رفتارتان بسیار اهمیت دهید.

9

وَلاَ تَمْشِ فِي الأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَن تَخْرِقَ الأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولاً ﴿37﴾ كُلُّ ذَلِكَ كَانَ سَيٍّئُهُ عِنْدَ رَبِّكَ مَكْرُوهًا ﴿38﴾

ریزدرب : (آموزش به مردم) : مغرور و خود را مرکزعالَم بین مباشید.

10

ذَلِكَ مِمَّا أَوْحَى إِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ وَلاَ تَجْعَلْ مَعَ اللّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتُلْقَى فِي جَهَنَّمَ مَلُومًا مَّدْحُورًا ﴿39﴾

ریزدرب : ای پیامبر! چنین با وحی در همه جوانب به خودت و پیروانت کمک میکنیم که در دنیا و آخرت به سعادت برسید.

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 – از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 که ابتدای ورود به سوره است شرحی از نشان دادن بعضی ازآیات الهی درجهت آموزش و کمک و تقویت مواضع رسولانه به پیامبر – ص – میدهد .

در پاراگراف 2 می فرماید : یهودیان در خلاف جهت تعالیمشان درگیری­هائی داشته و دارند و خواهند داشت که بالاخره به شکست کامل و اضمحلالشان منجر خواهد شد.

در پاراگراف 3 می فرماید : ای پیامبر ! همه جور به تو کمک کرده ایم ، این قرآنی که تو رابه آن مجهزکرده ایم یکی ازمصادیق بارز کمکهای ما است ولی به خاطرداشته باش که این قرآن شرط لازم هدایت است نه شرط کافی . و ای کافران! چرا نگاه خود را به زندگی خراب می کنید و بجای اینکه به راه این رسول واین قرآن بیائید ، چیزی را طلب میکنید که به ضررتان است؟ و ای پیامبر ! قوانین ماراجع به هلاکت جوامع وچگونگی بدست آوردن خواسته های دنیوی واخروی اینهاست.

در این پاراگراف  تذکرات همه جانبه­ای به پیامبر (ص) و مسلمانان میدهد و می فرماید برای اینکه بتوانیدحضورموثری درجهت ارتقای خویش وسایرین داشته باشید لازم است این صفات را احرازکنید.

4 - سوالات

1 – از مطالب این پاراگراف چه «حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها» میتوان زد؟

2 - حالت کلی این پاراگراف چگونه است؟ (ارشادی عمومی؟یا...؟)

3 – این پاراگراف از لحاظ محتوا به چند قطعه مشخص قابل تقطیع است؟

4 -  در آیه 22 ، آن خطاب سنگینِ «با خداوند چیز دیگری را به خدائی مگیر» (آنهم خطاب به پیامبر!) چه توضیحی می طلبد؟

5– آیه 25 از لحاظ کلیدهای تفسیری چه موقعیتی دارد؟

6– آیه 27 چطور؟

 7– و آیه 30؟

8 – در داخل آیه 33 جمله «و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا فلا یسرف فی القتل انه کان منصورا» چطور؟

9 – در آیه 37 جمله «انک لن تخرق الارض و لن تبلغ الجبال طولا» چطور؟

10– آیه 38 چه؟

 11– آیه 39 چطور؟

5 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیات 22 تا 39 فهمیده میشود اردوگاه ایمان مقارن نزول این آیات به حدی از رشد عمقی و گسترش رسیده بود که نیاز به چیزی شبیه قانون اساسی و قانون مدنی داشت.

6 - پیشگوئی های تحقق یافته

آیات 22 تا 39 حاوی نوعی از قانون اساسی و قانون مدنی است و در ذات خود پیام استقرار و ماندن و ماندگاری دارد و پیشگوئی مهمی است که محقق هم شده است .

7 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه های 23 و 24 به سبب کثرت نقل آنها در منابر و کتب، ونیز در خوشنویسی و کاشیکاری ها، از جمله آیات برجسته قرآنی اند.

8 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

آیه 36 از لحاظ نوع و مکانیزم احراز مسئولیت، چیزی است که حتی برای ما قرن بیست و یکمی ها نیز شناخته شده نیست، چه رسد به مخاطبان اولیه!

9 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته، در طول این مدت طولانی، از نزول این سوره تا به امروز ، از لحاظ تحت اللفظی تغییر معناییِ چندانی نیافته، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما.

10 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

 تشريع مقررات اساسيِ اخلاقي – احکامي برای جامعه ایمانی نوپای در حال رشد.

11 – کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است.

12 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:

1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.

2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.

تقریرات و آموزش الهی

لاَّ تَجْعَل مَعَ اللّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُومًا مَّخْذُولاً ﴿22﴾

احکام اخلاقی

وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا ﴿23﴾ وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا ﴿24﴾ رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِي نُفُوسِكُمْ إِن تَكُونُواْ صَالِحِينَ فَإِنَّهُ كَانَ لِلأَوَّابِينَ غَفُورًا ﴿25﴾ وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلاَ تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا ﴿26﴾ إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُواْ إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا ﴿27﴾ وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاء رَحْمَةٍ مِّن رَّبِّكَ تَرْجُوهَا فَقُل لَّهُمْ قَوْلاً مَّيْسُورًا ﴿28﴾ وَلاَ تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلاَ تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا ﴿29﴾ إِنَّ رَبَّكَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاء وَيَقْدِرُ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا ﴿30﴾

احکام

وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُم إنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْءًا كَبِيرًا ﴿31﴾ وَلاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَى إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاء سَبِيلاً ﴿32﴾ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا ﴿33﴾ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْؤُولاً ﴿34﴾ وَأَوْفُوا الْكَيْلَ إِذا كِلْتُمْ وَزِنُواْ بِالقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً ﴿35﴾

احکام اخلاقی

وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً ﴿36﴾ وَلاَ تَمْشِ فِي الأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَن تَخْرِقَ الأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولاً ﴿37﴾ كُلُّ ذَلِكَ كَانَ سَيٍّئُهُ عِنْدَ رَبِّكَ مَكْرُوهًا ﴿38﴾

فلسفه احکام

ذَلِكَ مِمَّا أَوْحَى إِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ وَلاَ تَجْعَلْ مَعَ اللّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتُلْقَى فِي جَهَنَّمَ مَلُومًا مَّدْحُورًا ﴿39﴾

شرح مختصر

کلید های تفسیری

بحث متنی

در قطعه آیات 23 تا 25، دو آیه 24 و 25 فرع بر آیه 23 است .

و در قطعه آیات 26 تا 30 آیه 27 و 30 پرانتزی است

در قطعه آیات 31 تا 35 ، جمله «ومن قتل ....منصورا» پرانتزی است .

در قطعه آیات36 تا 39 ، جمله «انک لن تخرق ....طولا» پرانتزی است، همچنین خود آیه 38.

البته خودتان متوجه هستید که در ابتدای هر قطعه التفاتِ وقوع یافته را هم باید در نظر بگیرید.

آیات 31 تا 35 بدون این که فرع بر آیه­ای باشند پرانتزی هستند ، دلیلش هم این که اگر چشم خویش را بر آنها ببندیم و انتهای آیه 30 را به ابتدای آیه 36 وصل کنیم می­بینیم روال سخن صاف و یکدست خواهد بود در حالی که اگر آنها را اصلی بدانیم روال سخن دست انداز دارد بطوری که در ابتدا در آیات زیادی به شخص پیامبر(ص) تذکراتی می­دهد، آن گاه گوئی که روی سخن را برمی­گرداند و متوجه مردم می­شود و تذکراتی به آنها می­دهد، و سپس دوباره به روال قبلی برمی­گردد.

برخی دریافت های کوتاه و مستقیم

1 – در «ذوی القربی» ، الف و لام ، الف لام جنس است نه معرفه، دلیلش هم این است که پاراگراف در موضع «قانونگزاری» است.

2 – منظور از «رحمة من ربک» پول و مال است نه معنویات و دلیلش هم خود متن است که نشان میدهد سوژه مورد نظر در بن بست گیر کرده و هم میخواهد کمک کند و هم نمیتواند.

3 - «لا تقتلوا اولادکم» به تفسیری که معطوف به مخاطبان امروز باشد شاید بتواند به منع سقط جنین در اثر تنگدستی تفسیر شود ، اما ، چون اولین مخاطب های قرآن مسلمانان آن روزها بوده اند ، بارِ تاریخی و جامعه شناسی دارد و لازم است تحقیقی شود و فهمیده شود که در آن روزها اوضاع از چه قرار بوده که این آیه نازل شده؟

4 – موضوعِ «سلطانا» چند سال بعد در سوره بقره، آیه قصاص، معنی شده است .

5 - «لایسرف فی القتل» نیز همینطور (زیرا آن روزها اینطور بود که اگر کسی کسی را میکشت ، قبیله مقتول برای خونخواهی به جنگ قبیله قاتل میرفت و در این راه از هر دو طرف کسانی کشته و مجروح واموالی به تاراج میرفت و آیه میخواهد بگوید زیاده روی نکنید)

6 – آیه 36 بسته به اینکه در چه حوزه ای مورد عمل باشد موارد بسیار گسترده ای دارد (مثلا دانشگاه ها ، سیستم قضائی ، حوزه اخلاق ، و . . ) اما چون در این پاراگراف در موضوع قوانین مطرح شده، و خطابش هم مفرد است، به روسای جوامع و حین تصمیم گیری مربوط میشود و معنی اش هم این است که در اخذ تصمیمات بدون علم و شتابزده عمل نکنید و تصمیمات تان فقط عالمانه و عاقلانه باشد.

7 – آیه 39 (که تکراری به نظر میرسد) از باب تاکید است.

اساسی­ترین قوانین

در این سوره اولین «احکام» بیان شده است.

ظاهراً مجتمع مسلمین در مقطع نزول این سوره به حدی از رشد و بلوغ رسیده که دیگر شایسته «وضع مقررات» شده است.

البته قبلاً در سوره­های معارج و مؤمنون نوعی «چک لیست» دیدیم، اما آنها جنبه اخلاقی و ارشادی داشتند و «برای عموم» نبودند بلکه الگوهای ارائه شده­ای بودند تا کسانی که استعداد و تمایل بیشتری برای رشد دارند، خود را از روی آنها بسازند.

اما آیات این پاراگراف کاملاً فرق می­کند و «برای عموم» است و چون ساده و عام است می­توان آنها را «قانون اساسی مجتمع اسلامی» خواند و البته چون فقرات آن واضح و بی­ابهام است شرح چندانی نمی­طلبد.

فقط می­توان گفت که حتی هر خوانند کم دقتی هم می­فهمد که چیزهائی در آن هست که از نظر قانون­گذار «مهمترین» است و چیزهائی هم هست که «بسیار مهم» است و چیزهائی هم هست که «مهم» است. مثلاً:

مهمترین­ها: 1- توحید با سه بار تأکید (در آیه­های 22 و 23 و 39)، 2- رعایت والدین با دو بار تأکید (در آیه­های 23 و 24)، 3- رعایت ضعفا با چند بار تأکید (در آیه­های 26 و 28 و 34)

بسیار مهم­ها: 1- اعتدال و میانه­روی (آیه­های 26 و 27 و 29)، 2- اخلاص (آیه 25)، 3- توکل (آیه 31)، 4- رعایت حقوق دیگران (آیه 35)

مهم­ها: 1- دوری از زنا (آیه 32)، 2- دوری از قتل (آیه 33)، 3- دوری از پیگیری چیزی که علمش را نداری (آیه 36)، 4- دوری از خودپسندی (آیه 37) ضمناً باید راجع به آنجاهائی که پیامبر(ص) مورد عتاب ( یا هشدار خیلی شدید) قرار گرفته ، (آیه 22 و 39) به توضیحی که درسوره عبس عرض کرده ایم توجه کنید .

چرا برخی آیات خطاب به جمع و برخی خطاب به شخص مفرد است؟

از آیات همین پاراگراف معلوم میشود برخی از اموری که بعدا صراحتا گناه قلمداد شد و ممنوع گردید ، در هنگام نزول این آیات شایع بوده و هنوز زود بود که شارع مقدس به آنها بطور سفت و سخت بپردازد.

اینها مواردی است که به صیغه جمع ذکر شده،

اما ، در همین زمان مواردی هم وجود داشته که فقط در سطح نخبگان و سردمداران مورد ابتلاء بوده ، و گرچه اهمیت آنها چه بسا از اهمیت موارد نوع اول (از لحاظ تاثیرگذاری روی زندگی و جریان امور) بیشتر هم بوده ، اما مرتکبین آنها ، به علت اشتغال به مناصب بالاتر ، از لحاظ تعداد ، کمتر از بقیه بوده و میباشند (و در قوم و قبیله خویش به نسبت بقیه تک حساب میشوند) خطاب های مفرد مربوط به اینها است .

ترجمه تفسیریِ آزاد

ای پیامبر! همراه خداوند از دیگری پیرویِ بی چون و چرا مکن که سرزنش شدهء رانده شده خواهي گردید (22) پروردگارت چنين مقرر کرده که تو و پیروانت کسي جز او را عبادت نکنيد و با والدين نيکي کنيد، اگر يکي از آنها يا هر دو، در نزدتان  به سن بالا رسيدند مبادا به آنها حتي«اَه» هم بگوييد، و آنها را مرانيد بلکه با آنها سخني محترمانه بگوئید (23) و در برابر آنها بامهرباني فروتني کنید و بگوئید پروردگارا با آنها مهربان باش، همانگونه که آنها هنگام پرورشمان مهربان بودند (24) پروردگارتان به آنچه در دلهايتان ميگذرد داناتر است، اگر صالح باشيد خواهد دانست و خداوند در مورد توبه كاران آمرزشگر است (25) ای پیامبر! خودت و پیروانت حق خويشاوند، و بيچاره ، و در راه مانده را بدهید، اما ريخت و پاش بيجا مکنید (26) كه ريخت و پاش کنندگان از برادران شياطين اند و شيطان نیز نسبت به پروردگارش ناسپاس است (27) و اگر به علت تنگدستی مجبورید تا زمان بدست آوردن گشایشی از جانب پروردگارتان که اميدش را داريد از خواسته آنان سر بپیچید به آنها سخني نرم بگوئید (28) ای پیامبر! نه آنقدر از گشاده دستی دورشو که گویا دستت را به گردنت زنجير کرده باشی و نه آن را آنقدر گشاده دار که بزودی دستت خالی شود که سرزنش شدهء درمانده بنشيني (29) البته پروردگارت روزي را براي کسي که بخواهد گشاده و تنگ ميگيرد که همو نسبت به بندگانش آگاه و بيناست (30) ای پیروان پیامبر! اولادتان را از نگراني تنگدستي مکشيد، مائيم که هم به شما و هم به آنها روزي ميدهيم. البته قتل آنها خطائي بزرگ است (31)  و به زنا حتی نزديک هم نشويد زيرا که عمل زشتي و راه بدي است (32) و کسي را که خداوند كشتنش را حرام كرده مکشيد مگر بر اساس حق، و اگر کسي به ظلم کشته شود براي وليّ او حقي قرار داديم که البته او هم نبايد در قصاص اسراف کند و در اینصورت ياري هم خواهدشد (33) و به مال يتيم جز به شيوه اي كه نيكو تر است نزديک مشويد، تا اينکه به رشدش برسد، و به عهد وفا کنيد زيرا که از عهد پرسش ميشود (34) و پيمانه را هنگام پيمانه کردن تمام بدهيد و با ترازوي صحيح وزن کنيد، كه اين، هم بهتر و هم نيك فرجام تر است (35) ای پیامبر! و از آنچه علمش را نداري پيروي مکن که گوش و چشم و دل مورد سئوال واقع ميشوند (36) و در زمين خرامان راه مرو که نه ميتواني زمين را بشکافي و نه به بلندي کوهها خواهی رسید (37) بديهاي همه اينها نزد پروردگارت معلوم و ناپسند است (38) اينها چيزهائي بود که پروردگارت از حکمت ها به تو وحي کرد و همراه خداوند چیزی دیگر را به پرستش مگیر که در جهنم افکنده شوي و راندهء سرزنش شده خواهی شد (39)

 

 

دی ان ان