پیش تفسیر
1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)
اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم:
طرز استخراج عصاره محتوای سوره را (یعنی «درس» سوره را) در قسمت اول نشان داده ایم، مطابق ذیل است:
درس: کمک همه جانبه الهي به پيامبر براي پيگيري رسالتش که ساخته شدن انسان باشد.
برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:
درب: این قرآنِ هدایت کننده، و برخی «قوانین الهی» که به آنحضرت نموده شده، از نمونه های کمک هاي الهي است.
2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)
ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:
1
إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يِهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا ﴿9﴾ وأَنَّ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿10﴾
ریزدرب: این قرآنِ هدایت کننده، از نمونه های مهم کمک هاي الهي است.
2
وَيَدْعُ الإِنسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءهُ بِالْخَيْرِ وَكَانَ الإِنسَانُ عَجُولاً ﴿11﴾
ریزدرب: اما، یکی از مشکلات رسالت وجود برخی از مخاطبان رسالت است.
3
وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلاً ﴿12﴾
ریزدرب: عناصری که ظاهرا با یکدیگر ضدیت دارند، در مجموع مکمل یکدیگرند و برای ساخته شدن انسان بسیار مفیدند.
4
وَكُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَآئِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَاهُ مَنشُورًا ﴿13﴾ اقْرَأْ كَتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا ﴿14﴾
ریزدرب: موضوع اصلی رسالت، جلب توجه مخاطبان به عاقبت اخروی شان است.
5
مَّنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً ﴿15﴾
ریزدرب: هرکس به موضوع رسالت واکنش شایسته نشان داد به نفع خویش کار کرده است.
6
وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُواْ فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا ﴿16﴾ وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِن بَعْدِ نُوحٍ وَكَفَى بِرَبِّكَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرَا بَصِيرًا ﴿17﴾
ریزدرب: یکی از مکانیزم های برطرف کننده موانع رسالت این است.
7
مَّن كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاء لِمَن نُّرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلاهَا مَذْمُومًا مَّدْحُورًا ﴿18﴾ وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُم مَّشْكُورًا ﴿19﴾ كُلاًّ نُّمِدُّ هَؤُلاء وَهَؤُلاء مِنْ عَطَاء رَبِّكَ وَمَا كَانَ عَطَاء رَبِّكَ مَحْظُورًا ﴿20﴾
ریزدرب: محل تلاقی موضوع رسالت با موانع آن.
8
انظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلاً ﴿21﴾
ریزدرب: ای پیامبر! واکنش ها به رسالتت، هم مختلف، و هم در هرگروه (اعم از موافق و مخالف) دارای درجاتِ متفاوت خواهد بود.
تقطیع:
در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.
اصلی-فرعی
قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.
لُبّ مطلب:
با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.
2 – از اول تا اینجا
در پاراگراف 1 که ابتدای ورود به سوره است شرحی از نشان دادن بعضی ازآیات الهی درجهت آموزش و کمک و تقویت مواضع رسولانه به پیامبر – ص – میدهد .
در پاراگراف 2 می فرماید : یهودیان در خلاف جهت تعالیمشان درگیریهائی داشته و دارند و خواهند داشت که بالاخره به شکست کامل و اضمحلالشان منجر خواهد شد .
در این پاراگراف می فرماید : ای پیامبر ! همه جور به تو کمک کرده ایم ، این قرآنی که تو رابه آن مجهزکرده ایم یکی ازمصادیق بارز کمکهای ما است ولی به خاطرداشته باش که این قرآن شرط لازم هدایت است نه شرط کافی . و ای کافران! چرا نگاه خود را به زندگی خراب می کنید و بجای اینکه به راه این رسول واین قرآن بیائید ، چیزی را طلب میکنید که به ضررتان است؟ و ای پیامبر ! قوانین ماراجع به هلاکت جوامع وچگونگی بدست آوردن خواسته های دنیوی واخروی اینهاست .
3 - سوالات
1 - وضع کلمه «هذا» در آیه 9 چگونه است؟ (تاکید؟ اشاره قوی؟ یا...؟)
2– چرا بجای «للتی هی اقوم» نفرموده «للاقوم»؟
3- برای قرآن سه ماموریت برشمرده :1- هدایت به اقوم 2- مژده...3- هشدار... سوال این است : آیا 2 و 3 فرع بر ا است ؟ یا اینکه همعرض 1 هستند؟
4 – منظور از «قرآن» چیست؟ (آنچه از وحی که از ابتدا تا این آیه نازل شده؟ مجموع آنچه از ابتدای وحی نازل شده و تا آخر وحی نازل خواهد شد؟ یا....؟)
5 – منظور از «طائر» چیست؟
3 – در ابتدای آیه14 موضوع کدام کلید تفسیر اتفاق افتاده؟
4 – با توجه به آیه های 13و14 و سیستم های الکترونیک امروزی ، میتوانید مثلی بزنید؟
5 – با توجه به قسمت انتهائی آیه 15 قلمرو «عذاب» مذکورکجاست؟
1 – آیا «شر» و«خیر» در اینجا به معنی لغوی خویش ذکرشده یا به معنی اصطلاحی؟
7 – منظور از «انسان» در آیه 11چیست؟ (همه انسانها؟ اکثریت انسانها؟ یا....؟)
10 – در آیه 15 ، سه قانون از قوانین الهی را ذکرفرموده ، آنها را مشخص کنید
11 – منظور از «دعاء» (آیه11) چیست؟
2 - فرق اراده خداوند (آیه های16و18) و خواست خداوند (آیه18) چیست؟
3 – آیا «امرنا مترفیها» (آیه16) با تیتر پر تکرار «فعل خدا قانونمنداست» قابل توضیح هست؟
4 – منظور از «قول» (آیه16) چیست؟
5 – از متن آیه16 چه شبهه ای قابل استخراج است و جواب آن چیست؟
6 – طرز سخن گفتن خداوندی در آیه 16 از چه نوع است؟ (به زبان مخاطب؟ یا...؟)
9 - نیمه اول آیه20 ، چه شباهتی با کدام قسمت سوره لیل دارد؟
10 – منظور از «عاجله» (آیه20) چیست؟
5 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها
از آیه 11 فهمیده میشود در زمان نزول این سوره مخالفان تعالیم قرآن اکثریت مطلق داشته اند.
از آیه 12 فهمیده میشود عربِ معاصر نزول این سوره به ریاضیات سطح پائینی که متکی به نجومِ بسیار ابتدائیِ آن زمان بوده، دسترسیی داشته است.
از آیه 21 فهمیده میشود در جامعه مکهء آن روزها اختلاف طبقاتیِ قابل توجهی موجود بوده است.
6 - آیات برجسته این پاراگراف
آیه 9، و بخصوص نیمه اول آن، از برجسته ترین آیات کل قرآن است، و چون از لحاظ ملاک های برجستگی (اِقبال و استقبال و محتوا) واضح است، شرحی نمیدهیم.
آیه های 13 و 14، از این لحاظ که توسط وعاظ در منابر ، و نیز در کتب اعتقادی و اخلاقی بسیار ذکر میشوند، از آیات برجسته محسوب میگردند.
همچنین است موقعیت آیات 18 تا 20.
7 - کدام مطالب این پاراگراف «بی ربط» به نظر میرسد؟
آیه 12 به نظر ناواردان چنین به نظر میرسد، زیرا «پرانتزی» است، دلیلش هم اینکه اگر چشم برآن ببندیم و قبل و بعدش را وصل کنیم خواهیم دید روال سخن صاف و بی سکته خواهد بود.
8 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟
جمله «وکل شی فصلناه تفصیلا» (آیه 12) نه تنها فوق ذهنیات مخاطبان اولیه، بلکه فوق ذهنیات ما ها (بشر قرن بیست و یکی) نیز هست.
آیه های 13 و 14 «قیامتی» است و بطور مطلق فوق ذهنیات هر بنی بشری است.
9 - پیشگوئی های تحقق یافته
در آیه 9 مجموع نزولات وحی (از ابتدا تاکنون) را قرآن نامیده و چنانکه قبلا گفته ایم، این نیز از نوع پیشگوئیِ تحقق یافته است.
10 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی میداشتند؟
در باره آیات این پاراگراف، حتی امروز نیز، با توجه به معانی والای آن، حتی برخی مفسران هم، درک مقبولی از آن ندارند، چه رسد به مخاطبان اولیه!
در عین حالیکه کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته، در این هزار و چند صد سال، از لحاظ تحت اللفظی تغییر معنای قابل توجهی نیافته اند!
11 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟
1 – تبیین ماموریت قرآن (هدایت کنندگی به اقوم)
2 – برشماری برخی «قوانین الهی» که بر نفوس بشری، و اجتماعات بشری، و تاریخ بشر، و زندگی دنیایی و اخروی بشر، حاکم است.
12 – کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟
غیر از آیه های 10 و 17، بقیه آیات این پاراگراف «برای اولین بار» است.
13 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟
ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:
1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.
2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.
ماهیت قرآن
إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يِهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا ﴿9﴾ وأَنَّ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿10﴾
درباره انسان
وَيَدْعُ الإِنسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءهُ بِالْخَيْرِ وَكَانَ الإِنسَانُ عَجُولاً ﴿11﴾
آیات الهی
وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلاً ﴿12﴾
درباره انسان
وَكُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَآئِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَاهُ مَنشُورًا ﴿13﴾ اقْرَأْ كَتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا ﴿14﴾
سنن الهی
مَّنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً ﴿15﴾ وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُواْ فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا ﴿16﴾
شئون الهی
وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِن بَعْدِ نُوحٍ وَكَفَى بِرَبِّكَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرَا بَصِيرًا ﴿17﴾
سنن الهی
مَّن كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاء لِمَن نُّرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلاهَا مَذْمُومًا مَّدْحُورًا ﴿18﴾ وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُم مَّشْكُورًا ﴿19﴾ كُلاًّ نُّمِدُّ هَؤُلاء وَهَؤُلاء مِنْ عَطَاء رَبِّكَ وَمَا كَانَ عَطَاء رَبِّكَ مَحْظُورًا ﴿20﴾
تقریرات و آموزش الهی
انظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلاً ﴿21﴾
شرح مختصر
کلید های تفسیری
بحث متنی
در این پاراگراف سه خاصیت برای قرآن ذکر شده : 1- هدایت به آنچه که «اقوم» است،
2- مژدهدهی،
3- هشدار دهی.
چون ردیف 2 و 3 مثالهایی از راههای حصول ردیف 1 است،
لذا فرعی هستند و قسمت اصلی مطلب پاراگراف، همان 7 کلمه ابتدای آیه 9 میباشد.
غیر از آیه 14 که فرع بر آیه 13 باشد، این پاراگراف کوتاه دارای 4 قطعه است، و به نظر میآید این قطعهها قدر مشترکی نداشته باشند.
اما اگر دقت کنیم میبینیم آیه 12 بدون این که فرع بر آیهای باشد پرانتزی است، دلیلش هم این که اگر چشم خود را بر آن ببندیم میبینیم روال سخن صاف و یکدست میشود.
آیه 17 فرع بر آیه 16، و آیه 20 فرع بر مجموع دو آیه 18 و 19 میباشد،
و آیه 21 نیز فرع بر مجموع سه آیه قبل از خویش است.
مأموریت اصلی قرآن
قرآن کریم علیرغم آنهمه لطایف و ظرایفی که دارد و تاکنون در طول این چهارده قرن، گوشههای کوچکی از آن ظاهر شده، مأموریت اصلیش همان دو مورد فوق است یعنی بشارتِ پاداشِ مؤمنانِ دارایِ عملِ صالح ، و هشدار به کسانی که به آخرت ایمان ندارند.
بنابراین، «چیزی که استوارتر است» را باید در همین دو نکته جستجو کرد.
یعنی اینکه «چیزی که استوارتر است»، همان زندگی بعدی و اخروی است.
و بالاخره یعنی اینکه قرآن هدایت میکند که در آن زندگی بعدی اوضاع و احوال خوب و شایستهای احراز شود.
البته این معارفِ بالائی که در قرآن مطرح است پس از درک امکان حیات اخروی و در اثر توجه به آن (و کنجکاویِ حاصله از آن) مورد توجه واقع میشود.
چنانکه ملاحظه میفرمائید، ایمان را کلی ذکر کرده و آن را کافی ندانسته و مشروط به عمل صالح نموده، اما بیایمانی را در رابطه با آخرت برجسته کرده است.
نکتهاش هم این است که بیایمانی به آخرت، ریشه همه بیایمانیها و سپس ریشه کفرها و تکذیبها و پس از آن ریشه همه خلافکاری ها و بزه ها و جنایات و غیره و غیره است.
خیر وشر
خیر در اینجا به معنی (چیزی که به نظر خیر می آید) است، و شر هم همینطور.
منظور آیه این است که اکثریت انسان ها در اثر عجله ذاتی خویش در شناخت خیر و شر واقعی دقت لازم را نمیکنند و دنبال چیزی میروند که برایشان بد است.
ارائه آموزشهای اساسی به پیامبر(ص)دراین پاراگراف
قوانینی که در این پاراگراف به پیامبر اکرم(ص) آموزش داده شده عبارت است از:
1 - انسان همانطور که خواهان خیر است خواهان شر نیز هست (آیه11)
2 - انسان عجول است (آیه 11)
3 - قرار دادن شب و روز چند علت دارد:
1 -3 -تا در جستجوی روزی باشید،
2 - 3- تا بتوانید تقویم درست کنید،
3 - 3 تا علم حساب را فرا گیرید (آیه 12)
4 - خودِ آدمی برای حسابرسی خویش کافیست (آیه 14)
5 - وزر و وبال کسی به گردن دیگری نمیافتد (آیه 15)
6 - عذاب، پس از آگاهی است (آیه 15)
7 - هلاکت ملتها پس از فساد است (آیه 16)
8 - فساد در اثر خوشگذرانی مرفهان پیش میآید (17)
9 - پیشرفت کارها در این جهان به ایمان و کفر بستگی ندارد (آیه 17)
10 - معلوم نیست خواهندگان دنیا هم به هدفشان برسند (آیه 18)
11 - خواهندگان آخرت نیز در صورت ایمان فقط به اندازه سعیشان خواهند گرفت (آیه 19)
12 - در این جهان، هر کس برای پیگیری هدفش (اعم از دنیایی یا آخرتی، خیر یا شر) از قوت و عطای الهی بهره میبرد (آیه 20)
13 - فاصلههای موقعیتها در آخرت بزرگتر است (آیه 21)
تشریح مجموع قوانین الهی فوق چه اثری روی پیامبر(ص) و نیز روی پیروان آنحضرت میگذاشت؟
بنظر می آید آیات فوق قوی ترین و نافذ ترین اثری که روی مخاطب
می گذارد، این است که اساساً شخصیتش را تکامل میبخشد و ظرفیتهایش را بالا میبرد و او را از کودکی در میآورد و برای «برخورد کامل با مشکل» آماده میکند. آیات فوق، «آیات آدمسازی» است.
ازآیه 11 فهمیده میشود که معلوم نیست آنچه که آدمی میخواهد بنفع او باشد. سازندگیی که در این نکته نهفته است این است که مؤمن باید خیر و شر را بشناسد. یعنی در این آیه، آدمی از «حال خوش کودکی» و «جهانبینی کوچک بچگانه» و «لجبازی کودکانه» بیرون میآید و قدم به دنیای فهم و کمال و واقعیات میگذارد.
درآیه 12 به صراحت میفرماید ای انسان! این جهان را طوری آفریدیم که تو رشد کنی. برای رشد تو این جهان را اینطوری آفریدیم. و معلوم میشود جستجوی روزی، یعنی مجموعه فعالیتهای اقتصادی، و گاه شماری و فراگیری ریاضیات، از جمله وسائل رشد آدمی است.
یعنی کسی که میتواند زندگیش را اداره کند، مطلوبتر است از کسی که نمیتواند و کسی که از گذشت ایام و سرگذشت پیشینیان عبرت میگیرد و نتایج آن را در زندگیش بکار میبرد، مطلوبتر است از کسی که چنین نمیکند و کسی که اهل محاسبه و استنتاجات ریاضی است، مطلوبتر است از کسی که بیسواد است و نمیتواند چنان کند.
یعنی اینکه خداوند میخواهد آدمی زندگی خودش را اداره کند و از تجربه دیگران بهره برداری نماید و به فعالیتهای ذهنی پیچیده بپردازد.
با آیههای 13و14 در سورههای قبلی («نامه اعمال») آشنا شده ایم.
از آیه 16 فهمیده میشود خوشگذرانی فساد و گناه میآورد و مقدمه هلاکت است. همیشه به دنبال خوشی بودن جستجوی کودکی است و ضد رشد و تکامل است. دانشآموزی که زحمت نکشد در امتحان قبول نمیشود. بعلاوه برای فهم این آیه توجه مجدد به تیتر «فعل خدا قانونمنداست» لازم است.
درآیات 18تا20 خداوند مردم این جهان را به دو بخش مؤمن و کافر تقسیم نکرده که هرچه مؤمن بخواهد برایش فراهم شود و هرچه کافر بخواهد خلاف آن عمل شود. خداوند این جهان را اینطور قرار داده که شاید هر کس بتواند نتیجه عمل خود را بگیرد.
یعنی اگر عمل نکنی، حتماً نتیجهای هم نخواهی گرفت. اما اگر عمل کنی، شاید به نتیجه دلخواه خویش برسی و شاید هم نرسی. این مربوط به فیزیک این جهان است. اما راجع به آن جهان، فقط خواسته قلبی کافی نیست. سعی هم لازم است اگر سعی کنی، البته باندازه سعیات بهره آن جهانی خواهی داشت.
چه نکته «آدمسازی» در این آیات است؟
کمترین آن این است که مسلمانان را «اهل عمل» بار میآورد نه اینکه مانند شاه سلطان حسین وقتی که دشمن تا پشت دیوارها هم آمده است، او برای دفع آنها کتاب دعا بدست بگیرد و از خدا بخواهد که شر آنها را با روشهای ماورائی دور کند.
خلاصه اینکه آیات فوق، تماماً در جهت این است که آدمی را از حالات بچهگانه درآورده و به بلوغ شخصیتی برساند.
بخصوص در مورد مخاطبهای اولیه، در این جهت است که آنها را کمک کند بخویش بیایند و با مشکلات «برخورد کامل» کنند و از راه «درگیری کامل با مشکلات» از آن حالت تنگی و فشار و آزار و اذیت در بیایند و بجائی برسند که رسیدند. و سخن در این خصوص زیاد است و ما خلاصه کردهایم.
ترجمه تفسیریِ آزاد
البته اين قرآن به چيزي که محکمتر و استوارتر است هدايت ميکند و مومناني را که عمل صالح مي کنند مژده ميدهد که پاداشي بزرگ خواهند داشت (9) و اينکه براي کساني که به آخرت ايمان ندارند عذابي دردناک آماده شده است (10) و اکثر انسان ها چیزی را که واقعا برایشان بد است همانطور طلب میکنند که انگار دارند چیز خوب را طلب میکنند، زيرا که انسان عجول است (11) شب و روز را دو آیت قرار داديم، و نشانه شب را محو و نشانه روز را تابان مينماييم تا از فضل پروردگارتان بجوييد و شماره سالها ونيز حساب کردن را یادگیرید و همه چيز را فصل بندي دقيقي کرده ايم (12) و در مورد هر انسان سرگذشتش را بر گردنش می آویزیم و روز قيامت آنرا بصورت كارنامه اي گشاده برايش بيرون مي آوريم (13) در آن موقعیت به او الهام میشود که خودت كارنامه ات را بخوان که خودت براي حسابرسي خويش کافی هستی (14) کسي که دنبال هدايت باشد جز اين نيست که بنفع خويش هدايت شده و کسي هم که گمراه شد جز اين نيست که به ضرر خويش گمراه شده و هيچ كس بار ديگري را بر نمي دارد و ما قبل از اينکه رسولي برانگيخته باشيم عذاب نمی کنیم (15) و هنگاميکه بخواهيم شهري را هلاک کنيم، خوشگذرانهايش در آن گناه میکنند، سپس آن حكم بر آن فرود مي آيد و آنگاه نابودش مي کنيم (16) و چه بسا اقوامي که پس از قوم نوح هلاکشان کرديم و پروردگارت براي آگاهي بر گناهان بندگانش کافي است (17) هرکس که لذت های دنياي زودگذر را بخواهد براي او آنچه لیاقتش باشد، براي هر کس که صلاح بدانیم، در آن پيش مي آوريم، آنگاه جهنم را خواهد داشت که سرزنش شده رانده شده در آن خواهد افتاد (18) و کسی كه آخرت را بخواهد و براي آن سعي كند، و مومن هم باشد، البته سعيش مورد قدرداني خواهد بود (19) همگي آنها را و اينها را، از عطاء پروردگارت مدد ميدهيم، و عطاء پروردگارت جلوگير ندارد (20) ببين چگونه بعضي را بر بعضي برتري داديم، و در آخرت نیز، هم درجات و هم برتري ها، بزرگتر خواهد بود (21)