X

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى ﴿1﴾ الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى ﴿2﴾ وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى ﴿3﴾ وَالَّذِي أَخْرَجَ الْمَرْعَى ﴿4﴾ فَجَعَلَهُ غُثَاء أَحْوَى ﴿5﴾ سَنُقْرِؤُكَ فَلَا تَنسَى ﴿6﴾ إِلَّا مَا شَاء اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا يَخْفَى ﴿7﴾ وَنُيَسِّرُكَ لِلْيُسْرَى ﴿8﴾ فَذَكِّرْ إِن نَّفَعَتِ الذِّكْرَى ﴿9﴾ سَيَذَّكَّرُ مَن يَخْشَى ﴿10﴾ وَيَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى ﴿11﴾ الَّذِي يَصْلَى النَّارَ الْكُبْرَى ﴿12﴾ ثُمَّ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَى ﴿13﴾ قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى ﴿14﴾ وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى ﴿15﴾ بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿16﴾ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى ﴿17﴾ إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى ﴿18﴾ صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى ﴿19﴾

 

بسم الله الرحمن الرحيم

منزه دار نام پروردگار(ت را که) والاترین (است) (1) همو که آفريد و بپرداخت (2) و برنامه ريخت و هدايت نمود (3) و چراگاه ها روياند (4) سپس بصورت خاشاکي سياه در آورد )5) بزودي بر تو ميخوانيم و فراموش نخواهي کرد (6)  مگر آنچه را که خدا بخواهد که او به آشکار و نهان داناست (7) و بزودي آساني را براي تو ميسر مي کنيم (8) پس تذکر بده، اگرفايده داشته باشد (9) بزودي آنکه پروا دارد پند خواهد پذيرفت (10) و بدترين ها از آن دوري خواهند كرد (11) همانها که به آن آتش بزرگ در خواهند افتاد (12) سپس در آن نه ميميرند و نه زندگي (مطلوبي) خواهند کرد (13) البته کسي که راه رشد را در پيش گرفت رستگار شد (14) (همو که) اسم پرورگارش را ياد کرد و نماز گذاشت (15) اما شما زندگي دنيا را انتخاب مي کنيد (16) در حاليکه آخرت بهتر و پايدارتر است (17)  البته اين در صحيفه هاي (پیامبران) پيشين نيز هست (18) صحيفه هاي ابراهيم و موسي (19)


قبلی:  سوره کافرون سوره کافرون
بعدی:  سوره مزمل سوره مزمل
Print
354 بار مطالعه شده است

فایل ها برای دانلود

پیش تفسیر

1 – استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه اول)

( جدول1)

آيه

عنوان

اصلی

عنوان

فرعی

شرح مختصر

تعداد

کلمه

ق1

پيامبر

حکم عبادی

تسبيح گوی پروردگارت را

3

5-1

خداوند

صفات

خلق و امر

13

ق7و6

پيامبر

نويد

بر تو ميخوانيم و فراموش

نخواهی کرد

7

ق7

خداوند

صفات

علم

5

8

پيامبر

نويد

آسانی برايت پيش می اوريم

2

9

پيامبر

ارشاد

در صورت فايده تذکر بده

4

10

مردم

مومنان

بزودی پند ميگيرند

3

11

مردم

کافران

از ان پند ددوری می گزينند

2

12و13

اخرت

جهنم

 

10

ق14

اخرت

بهشت

رستگار شد آنکه پاکی گزيد

2

ق14و15

مردم

مومنان

صفات ( تزکی- ذکراسم رب-

نماز)

6

16و17

مردم

انسان

نکوهش( ترجيح ميدهد حيات

 دنيا را در حاليکه اخرت بهتراست)

7

18و19

حکمت

ساير

اين موضوع در کتاب پيامبران

قبلی نيز هست

8

جمع

72

 

 

(جدول درج ها)

شماره

عنوان اصلی

عنوان فرعی

ذکر مختصر « درج» مربوطه

درصد

1-4

خداوند

خلق و امر

و تدبير

صفات و افعال خداوندی

25

2-4

مردم

مومنان

نماز- ذکر اسم رب

25

3-4

پيامبر

نويد

برايت اسانی پيش مياوريم- بر تو

ميخوانيم و فراموش نخواهی کرد.

2/22

4-4

اخرت

جهنم

توصيف جهنم گناهکاران

7/16

5-4

حکمت

ساير

درکتب پيشينيان هم بوده

( چيز تازه ای نيست)

1/11

 

 

البته دو جدول فوق، اول و آخرِ جدول هاست، جدول های وسط را برای رعایت اختصار حذف کردیم، اما کسانی که حوصله دارند میتوانند موردِ سوره فجر را که در کتاب «آموزش تفسیر قرآن» (به عنوان نمونه و الگو هست) در سایت:

 http://jamal-ganjei.com

با تمام جدول هایش ملاحظه فرمایند.

با توجه به سه رديف اول جدول درج ها که اکثريت قاطع هست، ميتوان نتيجه گرفت:

درس: دلداري به پيامبر(ص) و نويد شرايط بهتر.

 

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى ﴿1﴾ الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى ﴿2﴾ وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى ﴿3﴾ وَالَّذِي أَخْرَجَ الْمَرْعَى ﴿4﴾ فَجَعَلَهُ غُثَاء أَحْوَى ﴿5﴾

ریز درب: ای پیامبر! نام پروردگارت را به پاکی و بینقصی یادکن

2

سَنُقْرِؤُكَ فَلَا تَنسَى ﴿6﴾ إِلَّا مَا شَاء اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا يَخْفَى ﴿7﴾ وَنُيَسِّرُكَ لِلْيُسْرَى ﴿8﴾ فَذَكِّرْ إِن نَّفَعَتِ الذِّكْرَى ﴿9﴾

ریز درب: ای پیامبر! القائات وحی را فراموش نخواهی کرد، و کار رسالتت را برایت آسان خواهیم نمود، لذا در صورتیکه پند دادن موثر واقع میشود، پند ده

 3

سَيَذَّكَّرُ مَن يَخْشَى ﴿10﴾ وَيَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى ﴿11﴾ الَّذِي يَصْلَى النَّارَ الْكُبْرَى ﴿12﴾ ثُمَّ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَى ﴿13﴾

ریز درب: ای پیامبر! پند دادنت، دو نوع بازتاب خواهد داشت

4

قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى ﴿14﴾ وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى ﴿15﴾ بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿16﴾ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى ﴿17﴾

ریز درب: ای مردم! رشد شخصیتی تان در گرو سعی برای رشد و یاد خدا و نماز است

5

إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى ﴿18﴾ صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى ﴿19﴾

ریز درب: ای مردم! این مطالب در تعالیم پیامبران پیشین نیز بوده

 

تقطیع :

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درس سوره که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درس مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 - سوالات

1- کلمه «اعلی» در آیه 1، صفت تفضیلی است یا عالی؟

2- مجموع دو آیه 4و5 نسبت به مجموع دو آیه2 و3 چه حالتی دارند؟

3- آیه های4و5 را درشعاع آیه های 2و3 شرح دهید.

4 – چرا در آیه 1 روی «اسم» ربّ تاکید نموده، و نه روی خودِ «رب»؟

5 – با توجه به آیه 1، مگر(معاذالله) ربّ دیگری هم متصور هست که فرموده «ربک الاعلی»؟

6 – چرا در آیه های 2 و 3 فعل های خلق و سوّی و قدّر و هدی را بطور مطلق فرموده و آنها را مقید به چیزی نفرموده؟

7 - باتوجه به آیه6، چه چیزی قراربود «بزودی» بر پیامبر(ص)خوانده شود؟

8 - میدانیم آیه7 «پرانتزی»است، و می بینیم شامل دو قسمت است، بیان کنید هریــک از قسمت ها نسبت به دیگری چه نقشی دارد.

9 - قراراست پیامبر(ص) چه چیز را فراموش نکند؟

10 - دلگرمیی که دراین سوره به پیامبر(ص)داده میشود چیست؟

11 – رفتار عملی آنحضرت، با توجه به نتیجه سوال فوق چگونه بوده و چرا؟

12 – اگر بخواهیم در شرحِ قسمتی از سوره، از تیتر «خواست خداوند قانونمند است» استفاده کنیم، آن قسمت را مشخص کنید.

13 – چرا جمله (انه یعلم الجهر وما یخفی) در انتهای آیه 7 ذکر شده؟

14 – آیا کلمه «یسری» (آیه 8) صفتِ تفضیلی است یا عالی؟

15 – مفهومِ مخالفِ آیه 9 چیست؟

16- آیا با توجه به آیه19، تعالیم پیامبر(ص) منحصرا درتعالیم ابراهیم و موسی(ع) سابقه دارد؟

17 – مخاطب آیه 16 کیست؟

18 – منظور از تزکّی (آیه14) چیست؟

19 – کلمه «دنیا» (آیه 16) به معنی لغوی بکار رفته یا به معنی اصطلاحی؟

20 – منظور از «هذا» (آیه 18) چیست؟ (کلّ محتوای این سوره؟ محتوای دو آیه 14 و 15 ؟ یا.....؟)

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آنجا که روش خداوند این است که با «زبان» مخاطب سخن میگوید، از آنجا که در آیه 4 بجای کشتزارها و باغستانها، به عنوان مصداق خلق و تقدیر (که آنها را مطلق آورده)، از مراتع مثال آورده، معلوم میشود مخاطب های آن روزها کشاورزی قابل توجهی نداشته اند و «سبز»ی زمین بیشتر خودرو و از نوع مراتع بوده است.

از آیه 6 فهمیده میشود آنحضرت به وحیی که به او میشود خیلی اهمیت میداد و نگران بود که مبادا قسمتی از آن را فراموش کند.

از آیه 8 فهمیده میشود آنحضرت نگران بود مبادا در انجام رسالتش موفق نشود.

از آیه 9 فهمیده میشود آنحضرت خیلی به ترویج حقایق وحیانی خویش اهتمام می ورزید و روی هرکس که دستش به او میرسید کار تبلیغی میکرد، که خداوند به او توصیه نمود که فقط در جاهائی که به نظرش موثر است نیرویش را مصروف نماید.

از آیه های 18 و 19 فهمیده میشود که مخاطب های آنحضرت اجمالا و بطور کلی بوئی از دین صحیح به مشامشان رسیده بود.

احساس مسئولیت شدید پیامبر (ص) : موضوع آیه 9 در قرآن بسیار تکرار شده، یعنی پیامبر به شدت دارای احساس مسئولیت بوده و بسیار دلشان می خواست که همه به راه حق بیایند و خود را خیلی به زحمت می انداختند بطوریکه در بعضی آیات مورد عتاب الهی واقع شده اند که مثلاً در جائی فرموده ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خودت را به مشقت بیندازی و در جائی فرموده اگر تکذیبت می کنند، تو را تکذیب نمی کنند، بلکه در حقیقت دارند آیات ما را تکذیب می کنند و در این مفهوم شاید بیش از 100 آیه در قرآن باشد و خلاصه اینکه این مفهوم را در آینده بسیار خواهیم دید.

مخاطبان اولیه (اعم از پیروان آنحضرت یا دیگران) که بشدت شرک زده بودند، و عادت داشتند که در هدایت و تقدیرِ امور مختلفِ شئون زندگی، حساب پررنگی برای «خدایان» باز کنند،

در این سوره همه امور مختلف شئون زندگی را از «خدایان» مسلوب، و به خداوند مربوط میکند.

کلمه «دنیا» در آیه 16 به معنی «این جهان» نیست، بلکه معنی لغوی آن موردنظر است، یعنی «پست تر» و «نزدیک تر»

مخاطب های اولیه، آن قسمت شان که پیرو آنحضرت بودند، از این پاراگراف این تلقی را میداشتند، که آنحضرت موید به تاییدات الهی است، و بهترین کاری که آنها باید کنند این است که سفت و سخت در پیرویِ آنحضرت استوار باشند، و راجع به مخالفان فعال هم که هم عامد و هم مصرّ هستند، فعلا لازم نیست زیاد حرص و جوش بخورند و می باید مقداری منتظر گذر زمان باشند.

آنحضرت و پیروانشان از این سوره این تلقی را میداشتند که بیشتر مردم به فکر آخرت شان نیستند، و نیز اینکه توجه ندارند که این تعالیم همیشه توسط انبیاء الهی تذکر داده میشده است.

5 – زاویه با تفاسیر رایج

1 : (المیزان) : در اين آيات به توحيد خداى تعالى امر شده، توحيدى كه لايق به ساحت مقدس او باشد، و نيز به تنزيه ذات متعاليه‏اش از اينكه نام مقدسش با نامى ديگر ذكر شود، و يا  چيزى كه بايد به او مستند شود بغير او نسبت دهند، مثلا كسى ديگر را در خلقت و تدبير  و رزق شريك او بدانند، و به رسول خدا (ص) وعده تاييد مى‏دهد، تاييد به وسيله علم و  حفظ، و نيز وعده مى‏دهد كه او را از آسان‏ترين طريق و مناسب‏ترين راه موفق به تبليغ و دعوت بفرمايد.

چنانکه ملاحظه میشود «غرض» سوره (یعنی همان خلاصه محتوای سوره)  خیلی طولانی است، ولی عصاره محتوای سوره آنطور که ما از راه محاسبه استخراج کرده  ایم این است: دلداری به پیامبر (ص) و مژده شرایط بهتر

2و 3: (المیزان) : و سياق آيات اول سوره سياق آيات مكى است، و اما ذيل سوره يعنى از جمله" قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى ..." مورد ترديد است براى اينكه از طرق ائمه اهل بيت و همچنين از طرق اهل سنت روایاتی رسيده كه منظور از" تزكى" دادن زكات فطره و خواندن نماز عيد است، و اين را هم مى‏دانيم كه روزه و توابعش كه يكى زكات فطره است و همچنين نماز عيد، بعد از هجرت در مدينه تشريع شده نتيجه مى‏گيريم كه آيات ذيل سوره در مدينه نازل شده، پس سوره مورد بحث مشتمل است بر آيات مكى و مدنى هر دو . . .   

چنانکه ملاحظه میشود روایات در این تفسیر سبب پیشداوری شده و در مورد کلمه «تزکی» (عدول از معنی لغوی و گرایش به معنی اصطلاحی) شده است.

یعنی دو خطا صورت گرفته، گرایش به روایات بطوریکه به معنی صدمه بزند و در اثر آن، خطا در ترجیحِ معنی اصطلاحی به معنی لغوی،  یعنی « تزکی » را به معنی اصطلاحی گرفته در حالیکه معنی لغوی که در سوره شمس آمده (قد افلح من زکیها) به محتوای سوره برازنده تر است، و نیز خطای ترتیب نزول که در اثر ترجیح نا صحیحِ معنی اصلاحی بر معنی لغوی حادث شده است .

4 : اما این را هم بدانیم که در مورد کلمه «تزکی» ترجیح «معنی خاص» به«معنی عام» دلیل میخواهد و لذا آن تفاسیر ارجمند باید به این سوال جواب دهند که: وقتی معنی عام هست، و موجه هم هست، چرا باید بدون قرینه قرآنی معنی خاص را ترجیح دهند؟

6 - پیشگوئی های تحقق یافته

1 - در آیه 6 به آنحضرت وعده میدهد که نزول وحی را بر او ادامه خواهد داد و او آن را فراموش نخواهد کرد.

2 - در آیه 8 به آنحضرت وعده میدهد که انجام رسالتش به آسانی برایش میسر خواهد گردید.

هر دوی این پیشگوئی ها تحقق یافت.

 

7 - آیات برجسته این پاراگراف

آیات این سوره را تقریبا در هر مسجد و زیارتگاهی بصورت کاشیکاری یا تابلو یا کار روی فلز میتوان دید. و یکی از عناصر برجستگی آیات این سوره همین است.

یک ملاک مهم برای برجستگیِ آیات، شهرت آنها در نزد مردم است و این آیات از مشهور ترین های آیات قرآنی است.

آیاتی که ذیل تیر فوق مشخص میشوند، به دلایلی مانند اقبال هنرمندان خوشنویس و یا کاشیکار و معرق و منبت کار، و نیز وعاظ و نویسندگان، و . .  یا دلایل متنی، یا همزمانی با برخی وقایع، و دلایل دیگر، است که آنها را «برجسته» میکند، و این آیات از آیات بسیار برجسته قرآنی است.

 

8 - آیات مشکل این پاراگراف

مشکل بودن این آیات از آنجا فهمیده میشود که مفسران مختلف در طول قرن ها، حتی تا امروز، در تفسیر آنها سخنان مختلف و حتی متباین و بلکه متنافر گفته اند.

آیه 14 چنین است.

 

9 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 6 هم به مکانیزم وحی و هم به روانشناسی خاص آنحضرت می پردازد که راجع به این هر دو، کسی را راهی نیست، و معاصران نزول را نیز همچنین.

آیات 11 و 12 و 13 و 17 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

آیه های 18 و 19 از این لحاظ که به اقوامِ درگذشته اشاره دارد، از آنجا که علم باستان شناسی هنوز در مراحل ابتدائی است، و جزئیاتی از زندگی آنان در دست نیست، بالاتر از ذهنیات ما میباشد، چه رسد به عرب 1400 سال قبل.

 

10 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

از آنجا که کلماتی که در این متن قرآنی بکار رفته، در این چهارده قرن، تغییرِ معنائی نیافته، معاصران نزول نیز، همان تلقی را میداشته اند که ما.

البته سخن فوق فقط در مورد معنی تحت اللفظی درست میباشد.

 

11 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

همه امور شئون مختلف زندگیِ همگان در دست خداوند است (گرچه خداوند این جهان را طوری طراحی فرموده که علی الظاهر دست تقدیر او ناپیدا است، اما، باید این واقعیت همواره مدّ نظر و آویزه گوش همگان باشد، و برای تحقق این امر می باید همگان دائما نام مقدسش را تقدیس و تنزیه نمایند تا این واقعیت در ذهنشان جا بیفتد.

کسانی که داعیه ای در زمینه هدایتی مردم (در هر حوزه ای) دارند، بهتر است نیروی خود را (که در هر حال محدود است) در درجه اول در جائی صرف کنند که فکر میکنند فایده خواهد داشت.

عناصر فرازمانی-فرامکانی این پاراگراف در آیه های 14 و 16 و 18 است.

یعنی اینکه آدمی باید سعی دائمی داشته باشد که خویشتن خویش را رشد دهد، و برای زندگی خویش دید بلند داشته و مقصد های عالی را هدف خویش قرار دهد و راه تعالیم انبیاء را برگزیند.

 

 

 

12 - این پاراگراف حاوی چه رهنمودهایی برای بشر قرن حاضر است؟

بشر قرن حاضر تدریجا ذهنی منطقی یافته و بسیاری از خرافات پیشینیان، از ذهن او رخت بر بسته و در عوض قانون علیت عموعی جایگزین ذهن انسان قرن حاضر شده  است.

ضمن استقبال از این جایگزینی، می باید دانست که یکی از عوارض مهم آن این است که دست ناپیدای تقدیرات الهی را ناموجود القاء میکند و علاوه بر اینکه بر نفیِ «خدایان» دلالت میکند بلکه حتی از آن طرف پشت بام افتاده، و، حتی نفی خداوند را نیز باورپذیر القاء میکند.

این سوره، علاوه بر اینکه در جهت تصحیح نفی خدایان کار میکند، اما، برای جلوگیری از افراط و افتادن از آنور پشت بام، تنزیه و تسبیح دائمی نام خداوند را توصیه میفرماید.

امروز که همه مشاهده میکنیم که وضع و اوضاع دنیا چقدر از عناصر فوق دور است، رهبران دنیا اکثرا بی فضیلت و فساد آلودند، و مردم هم آنها را می بینند و خواه ناخواه اکثریت مردم همانطورها میشوند، و هدف ها کوچک و در حد لذات زود گذر، و گناهان بزرگ شایع و فضایل کم، و چه بگوئیم که همه میدانند، و در این شرایط بازهم عناصر فرازمانی-فرامکانی قسمت قبل دوای این درد عمومی جهان انسانی است.

 

13 – کدام عنصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

آیه 3 چنین وضعیتی دارد، و در سوره های قبلی چنین عنصری دیده نمیشود.

 

14 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

توصیه های رفتاری به آنحضرت

سوره ضحی

فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ ﴿9﴾ وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ ﴿10﴾ وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ ﴿11﴾

سوره قارعه

إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا ﴿15﴾ وَأَكِيدُ كَيْدًا ﴿16﴾ فَمَهِّلِ الْكَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًا ﴿17﴾

سوره علق

كَلَّا لَا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ ﴿19﴾

سوره نجم

فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿29﴾ ذَلِكَ مَبْلَغُهُم مِّنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى ﴿30﴾

سوره اعلی

سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى ﴿1﴾

فَذَكِّرْ إِن نَّفَعَتِ الذِّكْرَى ﴿9﴾ سَيَذَّكَّرُ مَن يَخْشَى ﴿10﴾ وَيَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى ﴿11﴾

مخلوقات

سوره قدر

تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ ﴿4﴾

سوره علق

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴿1﴾ خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴿2﴾

سوره اعلی

الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى ﴿2﴾ وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى ﴿3﴾ وَالَّذِي أَخْرَجَ الْمَرْعَى ﴿4﴾ فَجَعَلَهُ غُثَاء أَحْوَى ﴿5﴾

 ارتقاء روحیه آنحضرت

سوره ضحی

مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى ﴿3﴾ وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَّكَ مِنَ الْأُولَى ﴿4﴾ وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى ﴿5﴾ أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَى ﴿6﴾ وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَى ﴿7﴾ وَوَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَى ﴿8﴾

سوره اعلی

سَنُقْرِؤُكَ فَلَا تَنسَى ﴿6﴾ إِلَّا مَا شَاء اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا يَخْفَى ﴿7﴾ وَنُيَسِّرُكَ لِلْيُسْرَى ﴿8﴾

نزول قرآن

بستر نزول قرآن

سوره قدر

إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ ﴿1﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ ﴿2﴾ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿3﴾ تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ ﴿4﴾ سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿5﴾ 

مکانیزم وحی

سوره نجم

مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى ﴿2﴾ وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿3﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى ﴿4﴾ عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى ﴿5﴾ ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿6﴾ وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿7﴾ ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿8﴾ فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿9﴾ فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿10﴾ مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿11﴾ أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا يَرَى ﴿12﴾ وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿13﴾ عِندَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿14﴾ عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿15﴾ إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى ﴿16﴾ مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿17﴾ لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى ﴿18﴾  

سوره عبس

كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ ﴿11﴾ فَمَن شَاء ذَكَرَهُ ﴿12﴾ فِي صُحُفٍ مُّكَرَّمَةٍ ﴿13﴾ مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَةٍ ﴿14﴾ بِأَيْدِي سَفَرَةٍ ﴿15﴾ كِرَامٍ بَرَرَةٍ ﴿16﴾  

صیانت وحی

سوره اعلی

سَنُقْرِؤُكَ فَلَا تَنسَى ﴿6﴾ إِلَّا مَا شَاء اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا يَخْفَى ﴿7﴾ وَنُيَسِّرُكَ لِلْيُسْرَى ﴿8﴾

نوظهورنبودنِ نزول قرآن

سوره اعلی

إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى ﴿18﴾ صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى ﴿19﴾

 

عذاب

سوره هُمزه

وَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ ﴿1﴾ كَلَّا لَيُنبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ ﴿4﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحُطَمَةُ ﴿5﴾ نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ ﴿6﴾ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ ﴿7﴾ إِنَّهَا عَلَيْهِم مُّؤْصَدَةٌ ﴿8﴾ فِي عَمَدٍ مُّمَدَّدَةٍ ﴿9﴾

سوره فجر

فَيَوْمَئِذٍ لَّا يُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ ﴿25﴾ وَلَا يُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ ﴿26﴾  

سوره اعلی

الَّذِي يَصْلَى النَّارَ الْكُبْرَى ﴿12﴾ ثُمَّ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَى ﴿13﴾

 

درباره انسان

سوره عصر

اِنَّ الانسانَ لَفی خُسرٍ (2)

سوره تین

لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ ﴿4﴾ ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ ﴿5﴾ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ ﴿6﴾

سوره لیل

إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى ﴿4﴾

سوره شمس

قدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا ﴿9﴾ وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا ﴿10﴾

سوره علق

کلّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى ﴿6﴾ أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى ﴿7﴾ إِنَّ إِلَى رَبِّكَ الرُّجْعَى ﴿8﴾

سوره بلد

لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ ﴿4﴾

سوره فجر

فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ ﴿15﴾ وَ َأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ ﴿16﴾

سوره نجم

أَمْ لِلْإِنسَانِ مَا تَمَنَّى ﴿24﴾ فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى ﴿25﴾  

سوره اعلی

قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى ﴿14﴾ وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى ﴿15﴾

توصیه های اخلاقی به انسان

سوره طارق

فَلْيَنْظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ ﴿5﴾ خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ ﴿6﴾ يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ ﴿7﴾ إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ ﴿8﴾

سوره تکاثر

أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ ﴿1﴾ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ﴿2﴾ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿3﴾ ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿4﴾  

سوره نجم

 فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكَ تَتَمَارَى ﴿55﴾ هَذَا نَذِيرٌ مِّنَ النُّذُرِ الْأُولَى ﴿56﴾

فَاسْجُدُوا* لِلَّهِ وَاعْبُدُوا ﴿62﴾ (سجده واجبه)

سوره عبس

فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ ﴿24﴾ أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاء صَبًّا ﴿25﴾ ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا ﴿26﴾ فَأَنبَتْنَا فِيهَا حَبًّا ﴿27﴾ وَعِنَبًا وَقَضْبًا ﴿28﴾ وَزَيْتُونًا وَنَخْلًا ﴿29﴾ وَحَدَائِقَ غُلْبًا ﴿30﴾ وَفَاكِهَةً وَأَبًّا ﴿31﴾ مَّتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ ﴿32﴾  

سوره اعلی

بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿16﴾ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى ﴿17﴾

ذکرچند پیامبر باهم

سوره نجم

وَأَنَّهُ أَهْلَكَ عَادًا الْأُولَى ﴿50﴾ وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى ﴿51﴾ وَقَوْمَ نُوحٍ مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى ﴿52﴾ وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى ﴿53﴾ فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى ﴿54﴾  

سوره اعلی

إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى ﴿18﴾ صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى ﴿19﴾

بدیهی است اگر در سوره های آتی هرجا به همین موارد برخوردیم، ضمن یادآوری همین محور ها، آنها را نیز اضافه خواهیم نمود.

شرح مختصر

 

کلید های تفسیری

معنی برخی لغات :  

«یسری»: در انتهای آیه 8 به معنی حالتی است که آدمی در آن حالت دارای مشکلات کم باشد بطوریکه احساس کند خواسته هایش به راحتی برآورده می شود و این حالتی است که ثروتمندان و قدرتمندان دارند زیرا ثروتمندان می توانند با بذل قسمتی از مال خویش نیروی دیگران را به خدمت بگیرند و قدرتمندان از طریق ساده تر به همین می رسند و لذا در اینجا خداوند به پیامبر وعده صریح داد که تو به ثروت یا قدرت میرسی، که چنانکه دیدیم پیامبر(ص) به زودی، از لحاظ اینکه پیروانی یافت، توانست (حتی قبل از هجرت) به یک قدرت غیر قابل انکار تبدیل شود و نفوذ و تأثیر مهم بگذارد، و پس از هجرت نیز که دیگر معلوم است، زیرا هم قدرت حکومتی و هم قدرت معنویِ گسترده یافت.

خشیت و تجنب: همانطور که از مقایسه دو آیه 10 و 11 فهمیده می شود، کسی که موضوع آیه 11 است، «خشیت» ندارد، یعنی برای خداوند و پیامبر(ص) و تعالیم او چندان حرمت و احترامی قائل نیست و «تجنب» [که از ریشه (ج ن ب) است و به معنی «دور کردن» می باشد] نوعی عمد و اصرار را در بطن خویش دارد.

 یعنی اینکه افرادِ موضوعِ آیه 11 عالماً عامدا و با اصرار از تعالیم تو دوری می کنند.

 اینها را از لحاظ آخرتی «اشقی» نامیده زیرا فرق است بین کسی که اوضاع و احوال و شرایط عمومی نقش بیشتری در دور ماندن او از  گرایش مثبت داشته، و کسی که عالماً و عامدا خودش را از گرایش مثبت با عمد و اصرار دور نگه داشته است و لذا اگر اولی «شقی» باشد دومی «اشقی» (= بدبخت تر، به شدت بدبخت) است.

معنی بقیه کلمات سوره معلوم است.

مطلب ، تفسیر ، اشاره : مجموع آیه های 14 و 15 تفسیر آیه 9  سوره شمس است، همانکه می فرماید: قد افلح من زکیها (البته حتماً کسی که نفس خویش را رشد داد رستگار خواهد شد) و اگر کسی بپرسد چگونه نفس خویش را رشد دهیم آیه 15 این سوره جواب او (و تفسیر  آیه9 سوره شمس) خواهد بود.

 البته در عین حال باید توجه داشته باشیم که «ذکر مصادیق از باب حصر نیست» و سایر اعمال دینی نیز باید به طور همزمان انجام شود تا رشد دادن نفس واقعیت پیدا کند و اگر فقط به نماز اشاره کرده، از باب برجسته کردن چیزی بوده که مهم تر است.

ذکر مصادیق از باب حصر نیست

البته این تیتر را قبلاً هم چند بار استفاده کرده ایم، از این به بعد هم بسیار استفاده خواهیم کرد، زیرا یکی از عناصر اصلی ادبیات قرآنی است، و خلاصه اینکه جلوه های ربوبیت پروردگار اعلی فقط همانها  نیست که در آیات فوق آمده، بلکه برای رساندن مطلب چند نمونه ذکر کرده و با آن نمونه ها به پیامبر(ص) این توجه را داده که خداوندی که چنین افعال و صفاتی دارد قادر است تو را حمایت کند و دشمنان تو را به حالتی که آیه 5 تداعی کننده آن است در بیاورد.

فعل خداوند قانونمند است

اینکه خداوند مدلول های آیات 2 تا 5 را به خویش نسبت داده از باب اظهار صمیمیت خویش با پیامبر(ص) است و گر نه قبلاً نیز چند بار این تیتر را استفاده کردیم و طی آنها   اظهار نمودیم که فعل خدا قانونمند است و اینهمه پیشرفت علوم که به ما کمک می کند این موارد را در جهان ببینیم و بفهمیم مانع از درک این نیست که اینها  فعل خداوند است.

هم دو مورد استثناء «الا ما شاءالله» در ابتدای آیه 7 که موضوع آیه 6 را محدود به خواست خداوند نموده، و هم در مورد دو نمونه از فعل خداوند که در دو آیه 6 و 8 ذکر کرده، باید دائماً این را به خاطر داشته باشیم که خواست و فعل خداوند حکیمانه و معقول و  قانونمند است، و بشر که این  همه پیشرفت علمی یافته، در حقیقت کاری نمی کند جز اینکه قوانین افعال خداوندی را کشف کند، و همین کوشش او را به این درجه از علم رسانده است.

 

پیامبر(ص) هنوز در ابتدای راه رسالت است

از آنجا که در آیه 1 پیامبر را راهنمائی نموده که «اسم پروردگارت» را تسبیح گوی، معلوم می شود پیامبر(ص) هنوز در ابتدای راه رسالت است و قبلاً هم داشتیم «اقرأ باسم ربک ...»

 از این موارد در ابتدای رسالت آن حضرت زیاد است و هنوز آن حضرت در امر پیامبری آنقدر پیش نرفته که به «خود رب» ارجاع داده شود، همان طور که بعداً در سوره های آینده پیامبر(ص) رابه « خودِ رب» ارجاع داده و فرموده « واعبد ربک ...» یا « واذکر ربک ...»

تقدیر کرد و هدایت نمود

در آیه 3 «قدّر» ( به زبان امروز) یعنی برنامه ریزی کرد و «هَدی» ( باز هم به زبان امروز)  یعنی هدایت نمود ومجموعا یعنی اینکه امور مختلف را چنان هدایت نمود تا «برنامه» (و یا همان تقدیر) به درستی اجرا شود.

 

انتهای آیه 7 به چه معنی است؟

با توجه به اینکه آیه های 6 و 8 اصلی است، و روال کلام روال «نوید بخشی» است، باید جمله مذکور را با توجه به این نکته معنی کنیم، و معنی آن این می شود که «ای پیامبر! کمکت می کنیم و تو را به شرایطی می رسانیم که کارها برایت آسان شود و راجع به این موضوع علم و اطلاع کافی را هم داریم و می دانیم چطور این کار را بکنیم زیرا خداوند همه چیز را می داند اعم از اینکه بر شما آشکار یا بر شما مخفی باشد» و البته راجع به «انه یعلم الجهر وما یخفی» معنی دیگری هم متصور است و آنهم در رابطه با میزان صداقت اقوال و اعمال مطرح است که در جای خویش در آینده آیات روشن تری نازل خواهد شد و ما نیز در آنجا بحث مر تبط را عرض خواهیم کرد (انشاء الله)

درجه بندی عذاب اخروی

طبیعی است که جریمه باید متناسب با جرم باشد و رد شدن از چراغ قرمز راهنمائی  یک جرم است و قتل نفس یک جرم دیگر است و اقدام به قتل عام یک جرم بسیار عظیم است و بدیهی است که جریمه جرم اول مقداری پول، و جریمه جُرم دوم حبس سنگین و چه بسا اعدام، و جریمه جرم آخری حتماً اعدام و نیز مجازات های جنبی دیگر است.

اینکه در آیه 12 سخن از آتش بزرگ تر کرده ناظر به عمد و اصراری است که در افراد موضوع آیه 11 است.

بدن دنیوی و بدن اخروی

در خصوص آیه 13توجه شما رابه بحثی که درقسمت  «شرح مختصر » سوره همزه تحت عنوان فوق عرض کردیم جلب می کنیم.

خلاصه اینکه در این جهان آتش می سوزاند و اگر اطفاء نشود می کشد، چطور است که آن آتش (به خصوص اینکه «آتش بزرگ  تر» هم باشد) نمی کشد؟ و جوابی که در سوره هُمزه عرض کردیم این بود که بدن آخرتی ما غیر از این بدن فعلی ما خواهد بود، (و در این خصوص مثال جنین و این دنیا را زدیم) و چنان خواهد بود که شخصِ مورد بحث «عذاب» می کشد اما جان نمی بازد.

 

تعالیم این پیامبر،سابقه درتعالیم انبیاء پیشین دارد

مفهوم تیتر فوق را قبلاً در همین مجموعه «مرحله دوم» در سوره های نجم و عبس دیده ایم، و در این پاراگراف نیز آیه های 19- 18 با صراحت بیشتر بر آن تأکید کرده اند.

 

مخاطب آیه 16 کیست؟

از آنجا که رشد دادن نفس یک امر بی انتهاست، و هر کس که خود را به یک درجه ای از رشد رساند، درجات دیگر و بالاتری هم هست، و با توجه به این که ترتیب آیه های اصلی این قسمت (یعنی 14 و 16) لحن «بیان یک حقیقت و نکوهش کسانی که به آن اهمیت نمی دهند» را دارد، مخاطب آیه 16 مخالفان پیامبر، بلکه سران آ ن ها، یعنی اشخاص موضوع آیه 11 می باشند.

 

ترجمه تفسیریِ آزاد

بسم الله الرحمن الرحيم

ای پیامبر! منزه دار نام پروردگارت را که همو والاترین است (1) همو که همه چیز و همه کس را آفريد و بپرداخت (2) و همه چیز را تقدیر کرد و و درجهت تقدیرش هدايت نمود که آن تقدیر محقق شود (3) و از جمله چراگاه ها را روياند (4) سپس بصورت خاشاکي سياه در آورد )5) ای پیامبر! نگران آینده مباش که بزودي بر تو ميخوانيم و فراموش نخواهي کرد (6)  مگر آنچه را که خدا بخواهد که او به آشکار و نهان داناست (7) و بزودي آساني را براي تو ميسر مي کنيم (8) پس تذکر بده، اگرتذکرت فايده داشته باشد (9) بزودي آنکه پروا دارد پند خواهد پذيرفت (10) و بدترين ها از آن دوري خواهند كرد (11) همانها که به آن آتش بزرگ در خواهند افتاد (12) سپس در آن نه ميميرند و نه زندگي مطلوبي خواهند کرد (13) البته کسي که راه رشد را در پيش گرفت رستگار خواهد شد (14) همو که اسم پرورگارش را ياد کرد و نماز گذاشت (15) اما شما زندگي پست تر را انتخاب مي کنيد (16) در حاليکه آخرت بهتر و پايدارتر است (17) اين مطالب در صحيفه هاي پیامبران پيشين نيز هست (18) از جمله در صحيفه هاي ابراهيم و موسي (19)

 

فایل ها برای دانلود

دی ان ان