پیش تفسیر
1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)
اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم:
طرز استخراج عصاره محتوای سوره (یعنی «درس» سوره) مطابق ذیل است:
از این جدول ها عصاره محتوای سوره به شرح ذیل استخراج شده است:
(جدول 1)
آيه
|
عنوان اصلی
|
عنوان فرعی
|
شرح
|
تعداد
کلمه
|
5- 1
|
آخرت
|
قيامت
|
علائم وقوع و اتفاقات همزمان
|
16
|
6
|
مردم
|
انسان
|
خطاب- حکمت- حرکتت بسوی پروردگارت با رنج است
|
9
|
9-7
|
آخرت
|
قيامت
|
حساب- دادن نامه های اعمال- مومنان
|
13
|
12-10
|
آخرت
|
قيامت
|
حساب- دادن نامه های اعمال- کافران
|
11
|
14-13
|
مردم
|
کافران
|
توصيف
|
10
|
15
|
خداوند
|
صفات
|
بصيرت به وضع مخلوق
|
6
|
18-16
|
قسم
|
عناصر طبيعی
|
شفق - شب - ... ماه...
|
9
|
19
|
حکمت
|
قوانين خدايی
|
مراحلی يکی پس از ديگری خواهيد داشت
|
4
|
21-20
|
مردم
|
کافران
|
نکوهش- توصيف (ايمان نمی آورند سجده نمی کنند)
|
10
|
22
|
مردم
|
کافران
|
توصيف- تکذيب می کنند
|
4
|
23
|
خداوند
|
صفات
|
علم
|
4
|
24
|
پيامبر
|
خطاب
|
هشدارشان بده به عذاب اليم
|
4
|
25
|
مردم
|
مومنان
|
استثناء از عذاب
|
9
|
جمع
|
109
|
جدول درج ها
شماره
|
عنوان اصلی
|
عنوان فرعی
|
شرح
|
درصد
|
1/4
|
مردم
|
کافران
|
توصيف و نکوهش کافران
|
5/38
|
2/4
|
آخرت
|
قيامت
|
حوادث هنگام وقوع- طرز دادن نامه های اعمال به مردم
|
7/36
|
3/4
|
خداوند
|
صفات
|
علم
|
2/9
|
4/4
|
قسم
|
عناصر طبيعی
|
شفق - شب - ماه
|
3/8
|
5/4
|
پيامبر
|
خطاب
|
هشدارشان ده به عذاب اليم
|
7/3
|
6/4
|
حکمت
|
قوانين خدايی
|
مراحلی، يکی پس از ديگری، خواهيد داشت
|
7/3
|
البته دو جدول فوق، اول و آخرِ جدول هاست، جدول های وسط را برای رعایت اختصار حذف کردیم، اما کسانی که حوصله دارند میتوانند موردِ سوره فجر را که در کتاب «آموزش تفسیر قرآن» با تمام جدول هایش ملاحظه فرمایند.
درس: کافران فکر نکنند برنده اند، مراحلی هست که باید طی شود، وقتی همه چیز به کمال خویش رسید معلوم خواهد شد که آنها بازنده اند.
|
2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)
ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:
1
إِذَا السَّمَاء انشَقَّتْ ﴿1﴾ وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ ﴿2﴾ وَإِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ ﴿3﴾ وَأَلْقَتْ مَا فِيهَا وَتَخَلَّتْ ﴿4﴾ وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ ﴿5﴾
ریزدرب: حوادثِ قبل و مقارن وقوع قیامت
2
يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ ﴿6﴾
ریزدرب: راه اعتلاء انسانها از طریق مبارزه با مشکلات و حل آنها است، که موفق به حصول نتیجه مطلوب هم خواهد شد
3
فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ ﴿7﴾ فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَابًا يَسِيرًا ﴿8﴾ وَيَنقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا ﴿9﴾ وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ وَرَاء ظَهْرِهِ ﴿10﴾ فَسَوْفَ يَدْعُو ثُبُورًا ﴿11﴾ وَيَصْلَى سَعِيرًا ﴿12﴾ إِنَّهُ كَانَ فِي أَهْلِهِ مَسْرُورًا ﴿13﴾ إِنَّهُ ظَنَّ أَن لَّن يَحُورَ ﴿14﴾ بَلَى إِنَّ رَبَّهُ كَانَ بِهِ بَصِيرًا ﴿15﴾
ریزدرب: ایستگاه اول، دور اول ارزیابی (قیامت) است که برنده و بازندهء دور اول مشخص میشوند
4
فَلَا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ ﴿16﴾ وَاللَّيْلِ وَمَا وَسَقَ ﴿17﴾ وَالْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ ﴿18﴾ لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ ﴿19﴾
ریزدرب: مراحل اعتلاءِ تعالیِ انسان کم نیست
5
فَمَا لَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿20﴾ وَإِذَا قُرِئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ لَا يَسْجُدُونَ ﴿21﴾ بَلِ الَّذِينَ كَفَرُواْ يُكَذِّبُونَ ﴿22﴾ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُوعُونَ ﴿23﴾ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿24﴾ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ ﴿25﴾
ریزدرب: رفتار عمومیِ اکثریت بشر، جدی نگرفتن و اهمیت ندادن به کلِّ فرایندِ تعالی است
تقطیع:
در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.
اصلی-فرعی
قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.
لُبّ مطلب:
با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدربها، همان درس سوره که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درس مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.
3 - سوالات
1 - از «یوعون» آیه20، یک همریشه درسوره حاقّه داشتیم. با توجه به آن، آیه23 را معنی کنید.
2 - چرا افعال این قسمت به «زمان ماضی» بیان شده؟
3 - چرا از میان صفات الهی کلمه «ربها» ترجیح داده شده؟
4 - کلمه های «انشقت و مدت» به معنی لغوی آمده یا اصطلاحی؟
5 - نقش «دستورزبان»یِ «ل» در «لربها» چیست؟
6 - مرجع ضمیر «ه» در «فملاقیه» کیست ؟
7 - منظور از«رنج زیاد» (کدحا) چیست؟
8 - «کتابِ» مورد بحث آیه های 7 و10 چیست؟ (کارنامه؟ حکم؟یا....؟)
9 – در آیه 9، چرا فرموده «ینقلب» و ازکلماتی که معنی راه رفتن را میدهد (مثلا : یمشی یا یجیی یا یذهب یا....) استفاده نفرموده؟
10 – برای «ظنّ» (گمان میکرد – معتقد بود) آیه 14، مثالی از سابقه چنین مفهومی در سوره های قبلی بزنید.
11 – درکلمه «ربّ» و «بصیر» نوعی شفقت ولطف نهفته، چرا اینها را در قسمت عذاب ذکر فرموده؟
12 - برای کلمه «بلی» درآیه14چه توضیحی دارید؟
13 - آیا با وقوع قیامت، مفهوم مندرج درآیه 19تمام میشود؟ (یا تازه شروع میشود؟ (جواب با ذکر دلیل)
14 – چرا درهمان آیه، از مثال «طبق» استفاده فرموده؟
15 – چند مثال برای «سوارشدن برطبق» بزنید.
16 – درآیه 19، حداقل دوتاکید وجود دارد. آنها را مشخص کنید.
6 - مطلب آیه 19 به چه زبانی است؟(کنایه؟ استعاره؟ مَثَل؟ یا ....؟)
17 - «سجده» مورداشاره آیه21،کنایه ازچیست؟
4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها
از آیه 14 فهمیده میشود که آنها کوچکترین باوری به موضوع قیامت و پس از آن نداشتند.
از آیات 16 تا 18 فهمیده میشود که به میزانی که اردوگاه کفر بر فعالیت خویش در مقابله با آنحضرت می افزودند به درخشش تعالیم وحی نیز افزوده میگشت.
5 - زاویه با تفاسیر رایج
1 : (المیزان) : اين سوره به قيام قيامت اشاره نموده، بيان مى كند كه براى انسان سيرى است به سوى پروردگارش، او در اين مسير هست تا پروردگارش را ديدار كند، و خداى تعالى به مقتضاى نامه عملش به حسابش برسد، و در اين آيات اين مطالب را تاكيد مى كند، وآيات مربوط به تهديدش از آيات بشارتش بيشتر است،
چنانکه ملاحظه میشود المیزان تکیه سوره را روی قیامت دیده، در حالیکه «درس» سوره که از راه محاسبه و از خود سوره استخراج شده، تمرکز سوره را روی تعالی انسان می بیند.
2 : شرح مختصر خطا در المیزان : معنی کردن قسم ها بوسیله نقل قول و روایات، بطوریکه انسجام نداشته و مقنع نمی باشد.
6 - پیشگوئی های تحقق یافته
در آیه 6 «انسان» را مخاطب قرار داده، که مبین این نکته است که صاحب قرآن پیامهای قرآنی را «جهانی» تلقی میکرده، و این چیزی است که خیلی دور از دایره درک مخاطبانِ آنروزی بوده است، و این را نیز به عنوان یک پیشگوئیِ محقق شده تلقی میکنیم.
7 - آیات برجسته این پاراگراف
تمام آیات سوره انشقاق به دلایلی که بارها گفته ایم (اقبال هنرمندان و وعاظ و . . ) از آیات برجسته قرآنی است.
8 - آیات مشکل
آیات 1 تا 5 در طول این 1400 سال، توسط مفسران بد و مختلف و حتی متناقض و متضاد معنی شده است.
آیات 16 تا 19 از لحاظ فوق، از آنهم مشکل تر است.
در نرم افزار جامع التفاسیر چنین جستجوئی کنید تا متوجه شوید تفرق و تنوع در تفرق در چه حدی است.
9 - در این سوره کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟
(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)
آیات 1 تا 15 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.
به خصوص آیه های 16 تا 19، که از لحاظ بارِ فوق ذهنیات بودن خیلی سنگین تر است.
همچنین است آیه های 24 و 25.
10 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی میداشتند؟
کلماتی که در این سوره بکار رفته، در طول این مدت طولانی، از نزول این سوره تا به امروز، تغییر معناییِ چندانی نیافته، و لذا مخاطب های اولیه نیز از معانی تحت اللفظی این سوره همان تلقی را میداشته اند که ما.
11 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟
ای انسان ! در راه تعالیِ روحی و شخصیتی، راه درازی در پیش داری، که پس از این زندگی دنیائی، قیامت اولین مرحله آن است.
در قیامت تصورات نامعتقدان باطل شده و برنده و بازنده مشخص میگردد.
ای مومنان دلسرد نشوید! روز شما هم میرسد.
12 – کدام عنصر این سوره «برای اولین بار» است؟
آیه 6، با این وضوح، و این بیان دقیق، سابقه ای در قبل ندارد و «برای اولین بار» است.
موضوع آیه 19 بی تردید «برای اولین بار» است، و نیز آیات 16 تا 18، و نیز با یکدرجه تخفیف (بابت اینکه بدون صراحت و بطور ضمنی و تلویحی ممکن است قبلا ذکر شده باشد) آیات 20 تا 23.
شرح مختصر
کلیدهای تفسیری
پرانتز
اگر اندکی توجه کنید خواهید دانست که آیه 6 در چارچوب کلی ریزپاراگراف های قبل و بعد خویش یک آیه پرانتزی است.
دو علامت برای درک این موضوع هست :
1- اگر چشم خویش را بر این آیه ببندیم و انتهای آیه 5 را به ابتدای آیه 7 وصل کنیم می بینیم روال سخن صاف و یکدست و بی دست انداز است.
2- این پاراگراف راجع به حوادث قبل یا مقارن قیامت است و پاراگراف بعد، راجع به دسته بندیِ مردمِ گرد آمده قیامت است و لحن این آیه با قبل و بعد خویش تفاوت اساسی دارد.
این آیه «همعرض» و «هم ارز» آیه 4 سوره بلد است که فرموده «لقد خلقنا الانسان فی کبد» که چون در آنجا شرحی عرض کرده ایم در اینجا تکرار نمی کنیم.
یک نمونه استخراج مفهوم
چهار آیه از 16 تا 19 را می توانیم این طور ببینیم:
سه آیه قسم + آیه 19 ( جواب قسم )
بین قسم و جواب قسم باید رابطه منطقی باشد و لذا باید روی سه قسم از این لحاظ دقت کنیم.
سه عنصری که به آن قسم خورده شده باید « از حالتی به حالت دیگری منتقل شدن» را در خود داشته باشد.
آیه وسطی، یعنی آیه 17 نسبت به آیه 18 یک حالت پائین تر را دارد.
زیرا مثالِ آنچه در شب گرد هم می آیند (مثال اعضاء خانواده دور هم جمع می شوند، و حیوانات و طیور به لانه هایشان بر می گردند و غیره) یک حالت پائین تری است از حالت کامل شدن نور ماه.
نور ماه وقتی کامل می شود که شب کاملاً جا افتاده باشد در حالی که آیه 18 به اول شب دلالت دارد.
با همین استدلال باید معنی شفق را (که دو معنی دارد که یکی اول صبح و یکی غروب آفتاب ) غروب بگیریم.
به این ترتیب، زندگی در شب به سه «طبق» سوار می شود : غروب، اول شب، کامل شدن شب.
با این بیان لبّ مطلب اینطور خواهد شد : «قسم به سه حالتِ رو به کمالِ شبانه، که شما (اردوگاه ایمان) حالات رو به کمال خواهید داشت»
وقتی که زمین «کِش بیاید»
این مفهوم جدید است و تا کنون در موضوعِ حوادث قبل یا مقارن وقوع قیامت، این مفهوم را نداشتیم.
البته این مضمون را داشتیم که کوه ها مانند «پشم زده شده» یا مانند غبار خواهند شد.
یا اینکه به حرکت در آورده خواهند شد .
اما «کش آمدن زمین» را نداشتیم.
زمین چطور ممکن است «کش بیاید»؟
اگر این معنی را قبول کنیم که شعاع کره زمین زیادتر از چیزی که الان هست خواهد شد، «کش آمدن زمین» کاملاً مفهوم است و البته شعاع کره زمین هم زیاد نخواهد شد مگر اینکه در قوه جاذبه زمین (و البته در قوه جاذبه عمومی) اختلالی روی دهد، البته این چیزی بود که از سوره های قبلی نیز فهمیدیم.
در اثر این اتفاق، وضعیت کوه ها هم به هم خواهد ریخت و آنها هم «فرومی ریزند» و سطح زمین صاف و یکدست می شود، و این نیز چیزی است که قبلا در سوره های دیگر آمده بوده است.
بیرون دادن و تخلیه
ظاهراً مفهوم آیه 4 باید همان چیزی باشد که در سوره زلزال دیدیم، یعنی «اخرجت الارض اثقالها»
گوش به فرمان پروردگار
ظاهراً مفهوم آیه های 2 و 5 باید همان چیزی باشد که در سوره زلزال دیدیم، (بانّ ربک اوحی لها) یعنی اینکه در سیستم برنامه ریزی زمین این باید مقدر بوده باشد که پس از اتفاق موضوع آیه 3، زمین چیزهای دفن شده داخل خویش را بیرون بریزد که مهم ترین آنها همان اجساد آدمیان است، که در آن طی ده ها هزار سال و بلکه بیشتر دفن شده بودند.
«ملاقاتش خواهی کرد» یعنی چه؟
این آیه جواب تعجب انسان است که در آیه 3 سوره زلزال دیده بودیم که از روی تعجب نسبت به حوادثی که در زمین اتفاق می افتد می گوید «چه اش شده؟»
«او را ملاقات خواهی کرد» به این معنی نیست که فی المثل حسن تقی را ملاقـات می کند، زیرا ملاقات به این معنی با خداوند محال است، زیرا نامحدود در محدود نمی گنجد و ملاقات خداوند در اینجا، یعنی «دیدن بعضی آیات خداوند»
این آیه همعرض آخرین آیه سوره انفطار است که می گوید «و فرماندهـــی در آن روز مخصوص خداوند است»
البته فرماندهی همیشه مخصوص خداوند است، اما در آن روز این مطلب آشکار و مرئی میشود.
«به سوی پروردگارت» یعنی چه؟
در اینجا به زبان مخاطب فرمایش کرده، و پروردگار یک چیزی نیست که در جائی قرار داشته باشد و انسان در «جاده ای» ، «بسوی» او حرکت کند و بالاخره جاده تمام شود و او به پروردگار «برسد»
بلکه منظور این است که انسان در طی مراحل مختلفی که برایش پیش می آید، از لحاظ صفات تغییراتِ تکاملی خواهد کرد، و صفاتی «خداگونه» (مانند علم و رحمت و حکمت و قدرت و غیره و غیره) پیدا خواهد کرد، و لذا معنی «ملاقاتش خواهی کرد» نیز این خواهد بود که «با توجه به ظرفیت (محدود) خویش تا حداکثر امکان صفات علوّ پیدا خواهی کرد»
آیات آشنا
با این مفاهیم نیز قبلاً در سوره حاقه آشنا شده ایم اما در آنجا دادن کارنامه های جهنمی ها را «به دست چپ» و در اینجا «از پشت سر» داریم که تناقضی ندارند و می توان بین این دو مطلب اینطور جمع کرد که «از پشت سر به دست چپ آنها» داده می شود.
تصورش را بکنید، هزاران میلیارد نفر در محلی که در اثر «کش آمدن زمین» و «صاف شدن» آن (که تاکنون در این سوره و سوره های قبل دیده ایم) گِرد آمده اند و قرار است به حسابشان رسیدگی شود، حتی در سریع ترین گردشِ کار دادگاهی هم که بتوانیم تصور کنیم، این کار هزاران سال طول می کشد.
در اینجا برای اینکه عظمت موضوع را اندکی متوجه شویم بهتر است به قسمت های اول سوره مرسلات برگردیم و تفسیری را که عرض شده مجدداً مطالعه بکنیم.
امروز می فهمیم که این سیستمِ توزیعِ کارنامه ها بایدشبیه چیزی مانند امواج مخابراتی باشد که نه خطا کند و نه کُند باشد و خود کارنامه ها هم باید چیزی باشد که برای همگان اعم از باسواد و بی سواد و اشخاصی که در هزاران سال قبل زیسته اند و اشخاصی که پس از ما تا هزاران سال بعد بوجود خواهند آمد، مفهوم باشد.
با توجه به آیات آخر سوره زلزال، این چیزی نخواهد بود مگر ارائه لااقل تصویر سه بُعدیِ اعمال و رفتار هر کس.
مگر «شادمانی» اشکال دارد؟
آن «شادمانی» که در آیه 13 آمده به قرینه آیه 14، به معنی «بی خیالی حاصل از عدم اعتقاد به قیامت» است، و این است که اشکال دارد و گر نه شادمانی های معقول (که چون معنی آنها واضح است نیاز به مثال زدن ندارد) هیچ اشکالی ندارد و فرق آنها نیز در دو آیه 9 و 13 آمده است.
شادمانی آیه 9 به معنی «سرخوشی حاصل از موفقیت» است، و بهترین حالتی است که آدمی می تواند داشته باشد، اما شادمانی آیه 13 یک شادمانی کاذب و سراب گونه و خیالی و باطل است که بدترین نتیجه را هم دارد.
«اهل» در آیه های 9 و 13 یعنی چه؟
«اهل» در آیه 13 مفهوم است، یعنی کسانی که با او دمخورند و اینها یا اعضاء خانواده اش هستند یا دوستان نزدیکش یا هم انجمنی ها و هم باشگاهی هایش و از این قبیل، و بالاخره یعنی کسانی که او را به عنوان معاشرت و مصاحبت می پسندند و او نیز آنها را .
اما «اهل» در آیه 9 به همان معنی فوق نیست زیرا چنانکه در سوره عبس دیدیم، آدمی از آنهائی که در دنیا خود را فدایشان می کرد، فرار می کند و حوصله شان را ندارد و لذا در آنجا مفهوم «اهلیّت» نیز نسبت به دنیا فرق می کند و در آنجا اهلیت به معنی هم سنخ بودن و هم درجه بودن از لحاظ معنویات است.
دو جریان رو به کمال متضاد همراه
اگر حالت های سه گانه شب را در نظر بگیریم، «طبق هایِ رویِ طبق هایِ دیگر» را می فهمیم.
هرچه باشد جهت این سه حالت (غروب، اول شب، کمال شب) بطرف کمالِ همزمانِ دو چیز است :
1- شب و پخش شدن تاریکی.
2- ظهور درخشندگیِ ماه و معلوم شدن تضاد آن بطور همزمان با تاریکی گسترده شب.
یعنی اینکه در این قسم ها دو جریان، بطور همزمان و همراه با هم دیده می شود: همانطور که تاریکی رو به گسترش و فراگیری دارد، در همان زمان نیز ماه رو به درخشندگی و رسیدن به کمال نورانیت خویش دارد.
چه بسا این قسم ها به زبان سمبولیک به مؤمنان آن زمان می گوید درست است که شما دارید می بیند که کفار دارند صفوف خویش را منسجم می کنند و فشار خویش را علیه شما زیاد و زیادتر می کنند، اما بطور همزمان نورانیت جبهه اسلام و حقانیت نهضت شما نیز دارد بیشتر و بهتر نمودار می شود، و شما فقط آن جنبه منفی گسترش ظلمت آنان را نبینید، بلکه جنبه مثبت ظهورِ رو به ازیادِ جبهه حق تان را هم ببینید که هر دو، سیرِ رو به کمال خویش را همزمان و در همسایگی یکدیگر دارند طـــی می کنند.
شما از طبقی بر طبق دیگر سوار خواهید شد شاید به این معنی باشد که شما از حالتی به حالت دیگر سوار می شوید در جهت گسترش و وضوح ایمانتان.
این تفسیر، تفسیری است که اگر این قطعه را مقدمه قطعه بعدی بدانیم خود بخود به ذهن می آید.
اما اگر آن را نتیجه گیری نسبت به سه قطعه اول بدانیم تفسیرش فرق می کند و ظلمت شبانه تفسیر زندگی فعلی این جهانی است که حق آشکار نیست اما وجود دارد، و بتدریج، هم ظلمت زیاد می شود و هم نور ماه مشخص تر می گردد، و «طبقِ» اولی، این زندگی ظلمانی، و« طبق» بعدی حدوث قیامت و ظهور حق خواهد بود.
هر یک از دو حالت تفسیری را که بگیریم جنبه «امیدبخشی» آن واضح است، اما تفسیر اول بهتر است، زیرا به چیز محسوس و ملموسی اشاره می کند که امیدبخشی برای صبر در مقابل آن لازم تر است.
قسم نمی خورم
چرا فرموده «قسم نمی خورم؟»
یکی اینکه «قسم نمی خورم» خودش نوعی قسم است ، چنانکه ما معمولاً می گوئیم «به جان شما نباشد»
اما قبلاً نیز بحثی و با اشاره به «لا اقسم بمواقع النجوم» و «لا اقسم بیوم القیامه» عرض کردیم که قسم های خداوند به چیزهائی است که برای بشر محسوس و ملموس است، مثل خورشید و ماه و شب و روز و امثال آن، اما در اینجا، مورد قسم به آن اندازه محسوس و ملموس نیست و مقداری دقت و علم می خواهد که نزد همگان نیست.
لذا در این مورد از «لااقسم» (= قسم نمی خورم) استفاده می فرماید.
تکذیب پس از کفر است
هر مکذبی کافر هم هست اما معلوم نیست هر کافری مکذب هم باشد.
به عبارت دیگر تکذیب یک نوع «کفر پیشرفته» است، و به همین ترتیب کفر نیز یک نوع «ایمان نیاوری پیشرفته» است.
یعنی واکنش هر کس در مقابل دعوت الهی ممکن است در قدم اول یکی از دو حالت ایمان و عدم ایمان باشد.
عدم ایمان ممکن است به کفر بینجامد یا نیانجامد، و اگر به کفر انجامید ممکن است بعداً به تکذیب بیانجامد و یا نیانجامد.
طنز تلخ
در آیه 24 نوعی بیانِ طنز به کار رفته، زیرا عذاب که بشارت نمی خواهد، بلکه هشدار یا سرزنش یا دلسوزی می خواهد، اما در هر حال بشارت نمی خواهد، لذا کلمه «بَشّر» در آیه 24 از باب طنزتلخ است.
ترجمه تفسیریِ آزاد
بسم الله الرحمن الرحيم
وقتي که آسمان بشکافد (1) و گوش به فرمان پروردگارش دهد و سزاوارش هم همين است (2) و وقتي که زمين کِش بيايد (3) و آنچه را که در آن است بيرون بياندازد و تخليه کند (4) و گوش به فرمان پروردگارش دهد و سزاوارش هم همين است (5) هان اي انسان! تو البته با رنج بسوي پروردگارت راه ميسپاري و به لقاي او خواهي رسيد (6) در قیامت کسي که کارنامه اش به دست راست او داده شود (7) بزودي با محاسبه اي آسان رسيدگي خواهد شد (8) و شادمان به سوي اهل خويش باز ميگردد (9) و اما کسي که نامه اش از پشت سرش به او داده شود (10) بزودي فريادش بلند خواهد شد (11) و به داخل آتشي سوزان خواهد افتاد (12) البته او قبلأ در ميان اهل خويش شادمان و بیخیال بود (13) و گمان ميکرد هرگز گذارش بسوي ما نمي افتد (14) بله. البته پروردگارش نسبت به او بيناست ( 15) قسم به شفق (16) و به شب و آنچه که گَرد مي آورد (17) و به ماه وقتي که نورش کامل ميشود (18) که البته شما از طبقي بر طبقي ديگر سوار خواهيد شد (19) این کافران چه شان است که ايمان نمي اورند؟ (20) و وقتي که قرآن بر آنان خوانده شود به سجده نمي افتند؟ (21) بلکه علاوه بر اینکه کفر میورزند تکذيب هم مي کنند (22) و البته خداوند به آنچه که در دل پنهان مي کنند داناتر است (23) پس به عذابي دردناک مژده شان ده (24) مگر کسانی که ايمان آورده و عمل صالح انجام دهند که پاداشي بي منت خواهند داشت (25)