پیش تفسیر
1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)
اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم:
طرز استخراج عصاره محتوای سوره را (یعنی «درس» سوره را) در قسمت اول ارائه کرده ایم که مطابق ذیل است:
درس: اي پيامبر در مقابل اين کافران که به چنين خداوندي کافرند و چنين اعمال و صفات زشتي دارندوحيي راکه به تو مي شود محکم بگير و رسالتت را پيگيري کن.
برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:
درب: يادآوري بعضي ديگر از آيات و صفات و نعمت های الهي.
2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)
ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:
1
اللّهُ يَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ كُلُّ أُنثَى وَمَا تَغِيضُ الأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَكُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ ﴿8﴾ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَالِ ﴿9﴾ سَوَاء مِّنكُم مَّنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَن جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَسَارِبٌ بِالنَّهَارِ ﴿10﴾ لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ ﴿11﴾ هُوَ الَّذِي يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنْشِىءُ السَّحَابَ الثِّقَالَ ﴿12﴾ وَيُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلاَئِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ وَيُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَن يَشَاء وَهُمْ يُجَادِلُونَ فِي اللّهِ وَهُوَ شَدِيدُ الْمِحَالِ ﴿13﴾ لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لاَ يَسْتَجِيبُونَ لَهُم بِشَيْءٍ إِلاَّ كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاء لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاء الْكَافِرِينَ إِلاَّ فِي ضَلاَلٍ ﴿14﴾ وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَظِلالُهُم بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ ﴿15﴾
ریزدرب: ای پیامبر! به این مردم یادآوری کن که چنین خداوندی دارند.
2
قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُلِ اللّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُم مِّن دُونِهِ أَوْلِيَاء لاَ يَمْلِكُونَ لِأَنفُسِهِمْ نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُواْ لِلّهِ شُرَكَاء خَلَقُواْ كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿16﴾ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَّابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاء حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاء وَأَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ ﴿17﴾
ریزدرب: ای پیامبر! به این مردم یادآوری کن که چنین خداوندی دارند و این خداوند کجا و معبود های بی خاصیت آنها کجا.
تقطیع:
در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.
اصلی-فرعی
قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.
لُبّ مطلب:
با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.
3 – از اول تا اینجا
درپاراگراف 1 می فرماید : ای پیامبر ! این آیات ونعمت های الهی رابیادشان بیاور و به سوال های تکراری و دائما معجزه خواستن ولجاجت آنها اهمیتی مده .
در این پاراگراف به گوشه های دیگری از آیات علم و قدرت و رحمت الهی توجه میدهد.
4 - سوالات
1- حالت کلی این پاراگراف چگونه است؟(ذکرنعمت های الهی بــرای جلب توجه نفوس مستعد؟ یا نکوهش کفارکه شما به چنین کسی کافر میباشید؟یا....؟)
2-منظوراز «ماتزداد» (آیه8) چیست؟
3- چراخداوند دراینجا از ضمیر «من»(یعلم عنده له یدیه خلفـــه یغیر اراد دونه هو یریکم ینشئ حمده خیفته و..... ) استفـاده فرموده؟
4- چراخداوند ازمیان آنهمه صفات قابل ذکر برای معرفی خویش ، این صفات راترجیح داده ؟
5- اگر میخواستیم از تیتر «خواست خداوند قانونمند است» استفاده کنیم ، می باید زیرکدام کلمات را خط بکشیم؟
6-«کذلک یضرب الله الحق و الباطل»(آیه17) باکدام کلیدفهم قرآن مطابق است؟
در آیه 17 ضمن مثالی که زده ، تصدیق صدق دعوی آنحضرت را به گذشت زمان موکول کرده که دیدیم درست در آمد .
5 - آیات برجسته این پاراگراف
نیمه دوم آیه 11 از قسمتهای بسیار برجسته است، علاوه بر اقبال زیاد هنرمندان، مورد استناد زیاد مصلحان دینی و مصلحان اجتماعی از قبیل سید جمال الدین اسد آبادی و دکتر شریعتی و امثال آن بزرگواران بوده و هنوز ادامه دارد.
6 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟
(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)
معنیِ بهترِ نیمه اول آیه 8 بطور قطع اینک بدست آمده که با سونوگرافی، لااقل مدتها قبل از اینکه نوزاد پا به این جهان بگذارد، جنسیتش معلوم میشود، لذا، همان نیمه اول آیه مذکور بالاتر از ذهنیات مخاطبان اولیه بوده است، اما تعیین جنسیت نوزاد، تمام علمِ راجع به آن نوزاد نیست، لذا، علم کامل در باره نوزاد هنوز دور از دسترس ما است و لذا همان قسمت آیه مذکور بالاتر از ذهنیات ما میباشد و به طریق اولی بالاتر از ذهنیت مخاطبان اولیه نیز.
همچنین است موضوع انشاء سحاب الثقال (انتهای آیه 12)
همچنین است «ماتغیض الارحام و ماتزداد» در همان آیه که حتی امروز نیز بالاتر از ذهنیات ما است چه رسد به عرب 1400 سال قبل.
همچنین است مطلب آیه های 10 و 11.
نیمه اول آیه 11 از شئون الهی است و هنوز هم بالاتر از ذهنیات تمام ابناء بشر است چه رسد به عرب 1400 سال پیش.
نیمه دوم همان آیه بالاتر از ذهنیات عرب 1400 سال قبل بوده، اما امروزه بطور نصفه نیمه، و بطور بفهمی- نفهمی، و با پیشرفت علم جامعه شناسی، تا حدودی مفهوم شده است.
موضوع آیه 13 بکلی بالاتر از ذهنیات بشر امروز است.
همچنین است موضوع آیه 15.
7 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی میداشتند؟
کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .
8 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟
يادآوري بعضي ديگر از آيات و صفات و نعمت های الهي.
9 – کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟
با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .
10 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟
ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:
1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.
2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.
شئون الهی
اللّهُ يَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ كُلُّ أُنثَى وَمَا تَغِيضُ الأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَكُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ ﴿8﴾ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَالِ ﴿9﴾ سَوَاء مِّنكُم مَّنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَن جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَسَارِبٌ بِالنَّهَارِ ﴿10﴾ لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ ﴿11﴾
آیات الهی
هُوَ الَّذِي يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنْشِىءُ السَّحَابَ الثِّقَالَ ﴿12﴾ وَيُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلاَئِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ وَيُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَن يَشَاء وَهُمْ يُجَادِلُونَ فِي اللّهِ وَهُوَ شَدِيدُ الْمِحَالِ ﴿13﴾ لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لاَ يَسْتَجِيبُونَ لَهُم بِشَيْءٍ إِلاَّ كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاء لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاء الْكَافِرِينَ إِلاَّ فِي ضَلاَلٍ ﴿14﴾ وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَظِلالُهُم بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ ﴿15﴾
تقریرات و آموزش الهی
قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُلِ اللّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُم مِّن دُونِهِ أَوْلِيَاء لاَ يَمْلِكُونَ لِأَنفُسِهِمْ نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُواْ لِلّهِ شُرَكَاء خَلَقُواْ كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿16﴾
مَثَل ها
أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَّابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاء حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاء وَأَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ ﴿17﴾
شرح مختصر
کلیدهای تفسیری
چند دریافت کوتاه مستقیم
آیه 11: مطلب ابتدای آیه همان مطلبی است که در سوره طارق آمده که فرموده «هیچکسی نیست مگر اینکه نگهبانی دارد» و در همانجا نیز شرح داده شده است. مطالبی که در این آیه آمده است ممکن است کسی را به این فکر بیاندازد که عمل آن «نگهبانان» ، «علیرغم» و «در مقابل» و «در مخالفت» با «امر خدا» است. اما واضح است که چنین نیست بلکه به این معنی است که خود این حفاظت «از» امر خداست یعنی امر خدا بر این تعلق گرفته که چنین حفاظتی صورت گیرد. و دلایل زیادی برای این موضوع میتوان آورد اما دلیل محکم ما «درب» است که از کل خود سوره و آیات این پاراگراف گرفته شده و ما بطور کلی در آن در مقام آشنائی با صفات الهی هستیم و معنیای که عرض شد با «درب» قرابت بیشتری دارد.
آیه 11: اینکه فرموده خداوند اوضاع و احوال مردمی را عوض نمیکند مگر اینکه ... به «جوامع» بشری مربوط است نه به افراد.
یعنی اینکه اگر مثلاً اهالی یک شهر تنبلی را کنار بگذارند و روحیه جستجو و کوشش را بر خویش حاکم نمایند، وضعشان از تهیدستی به ثروت و از ذلت به عزت متحول میشود . اما درباره هر فرد ممکن است صادق نباشد.
بعبارت دیگر جمله فوق بیان «یک قانون الهی حاکم بر جوامع بشری» است و نه حاکم بر افراد بشر.
زیرا بسیاری از افراد تنبل را میبینیم که ثروتمند هم هستند و برعکس بسیار افراد باهوش و کوشا را نیز میبینیم که فقیر میباشند.
آیه11: اینکه «اگر خداوند برای قومی اراده سوئی کند» ... با توجه به «خواست خداوند قانونمند است»کاملاً مفهوم است.
آیه 12: «هم خوف و هم طمع دارید» یعنی اینکه از برق خوف دارید و به باران طمع دارید.
آیه 13: حمد و تسبیح رعد نیز به همان معنیی است که قبلاً دیدهایم که در چندین جا فرموده که آنچه در آسمانها و زمین است خداوند را تسبیح میکند و تسبیحِ هر چیز همان رفتاریست که برای آن آفریده شده و لذا پر زدن پرندگان و آب فرو دادن و بیرون دادن ماهیان و جذب اجرام کوچک بطرف اجرام بزرگ، و هزاران مثال دیگر تسبیح آنهاست. رعد هم یکی از پدیدههای این جهانی و مخلوق است و آن صدایش نیز جزء آفرینش اوست و لذا همان تسبیح اوست.
آیه 14: به این معنی است که دعا دو نوع است. یکی آنکه موضوع دعا خداوند باشد که این دعا حق است و اگر موضوع دعا غیر از خداوند باشد، این دعا باطل و بیفایده و بیاثر و پوچ است مطابق همان مثالی که در آیه 14 آمده است.
در آن مثال، کسی که بسوی خدا دعا میکند مانند کسی است که دستش را بطرف آب دراز کرده، اما کسی که بسوی دیگری دعا میکند مانند کسی است که دست خود را بطرف سراب (بیوجود، پوچ، ...) دراز کرده است.
آیه 15: معنی سجده سایهها را نیز مطابق آنچه که در شرح موضوع رعد و برق عرض کردیم در نظر آورید.
حرکت سایه، نوع رفتاری است که از سایه بر میآید و آفرینش این جهان طوریست که اگر جائی نور و شیئی باشد، سایه هم هست.
«رفتار طبیعی سایه» نیز حرکت او به تناسب حرکت شیئی است. و مطابق آنچه عرض کردهایم تسبیح و سجده و عبادت او نیز همان حرکت اوست .
زیرا سایه برایِ آن حرکتِ تابعِ شیئی، آفریده شده و وقتیکه مقصود از آفرینش خویش را انجام میدهد دارد از خالق خود اطاعت میکند و «اطاعت» هم همان چیزیست که در بسیاری از آیات با «عبادت» هم معنی است.
لذا به این معنی، حرکت سایه عبادت اوست یعنی حمد و تسبیح و سجده اوست.
آیه 17: به این معنی است که پدیدههای جهان را به آنچه در بوته ریختهگری اتفاق میافتد مثال میزند.
بوته ریختهگری یک محیط کوچک است که میتوانیم جریانات داخل آن را ببینیم. میبینیم که در اثر حرارت، فلزات داخل بوته ذوب میشوند و ناخالصیها، مانند کف روی سطح مذاب قرار میگیرند که بعداً ریختهگر آنها را کنار میزند و مذاب را در قالبها میریزد و غیره و غیره.
در حقیقت منظور از همه این کارها آن مذاب است که در قالبها ریخته میشود و کفِ روی سطح مذاب گرچه وجود دارد اما منظور و هدف آن عملیات نیست و بیاهمیت است و کنار زده میشود.
دراشل وسیعتر بدون اینکه دست بشر دخالت داشته باشد، در سیلابها همین موضوع دیده میشود.
حرکت و جوشش و سر و صدای سهمگین و حرکت ترسناک و کف و خار و خاشاک و اشیاء و چهها و چهها، و بالاخره سکوت و سکون.
اما آنچه از سیل بجا میماند رسوبات مفیدی است که بدرد غنای کشاورزی میخورد. (البته قبلاً و معاصر نزول این آیات که موضوع قطع جنگلها و تقلب و کلاهبرداری و فروش مسیلها برای خانهسازی نبود، در اغلب موارد سیل چیز مفیدی بود اما امروز بعلل فوق، سیل یک بلای مهلک است).
دراشل دیگر که جوامع انسانی باشد این مثال اینطور قابل طرح است که کافرانی هستند و مؤمنانی.
گاهی کافران غالب و مسلطند و رفتارهای مغرورانهای دارند که به حرکات تهاجمی و سیلآسائی میانجامد.
اما در نهایت، آنچه که در تاریخ بشر میماند، دین و دیانت و پیشرفت احکام الهی و روشنتر شدن چهره حق و تعالیم پیامبران است.
زیرا آن حرکات ظاهری و موفقیتهای کافرانه مانند آن کف است که به کناری میرود و ریشهای ندارد.
علم خداوند
بحث «علم خدا» همیشه یکی از بحثهای اساسی بوده و باید بدانیم که در آن روزهائی که این آیات نازل میشد علم بشر به جائی نرسیده بود که بتواند ماهیت و سلامت و یا جنسیت جنین را تعیین کند.
یا اینکه در آن زمان دوربینهائی که در شبها هم کار میکنند و بوسیله آنها، آدمی میتواند در شبها نیز ببیند، اختراع نشده بود. اما امروز بشر به این مدارج رسیده است و ممکن است کسی بگوید چیزی که میتواند در حیطه علم بشری قرار گیرد چرا خداوند آنرا طوری بیان کرده که گوئی آنها در انحصار اوست.
همیشه باید بدانیم که علم بشر نیز علم خداست زیرا خود بشر و استعدادهای بشری و کل جهان، مخلوق خدا هستند و ساختههای بشری ساخته خداست و با این نگاه، شبهه فوق حل میشود.
به علاوه باید این نکته را نیز در نظر داشت که مطابق آیههای 26 و 27 سوره جن، و برخی آیات دیگر مانند آیات اول سوره علق و غیره، خداوند بعضی از علوم خویش را از راه تعلیم، بتدریج به بشر منتقل میفرماید اما بشر به بعضی علوم راهی ندارد. (مثلاً نحوه بوجود آمدن قیامت و زمان آن، مطابق آیات آخر سوره نازعات و آخر سوره اعراف و غیره)
اساساً قرآن کریم سبب ایجاد افکار و اندیشههائی شده که مسلمانان در پی علومی رفته و کشفیاتی کردهاند و اینکه خداوند کاری را یا علمی را به خویش نسبت دهد به این معنی نیست که بشر از انجام آن کار یا رسیدن به آن علم ممنوع یا عاجز باشد و بلکه در بسیاری از موارد، تشویق به انجام آن عمل و رسیدن به آن علم مورد نظر است زیرا بشر، چنانکه قبلاً در سورههای مختلف دیدهایم، خلیفه خداوند در روی زمین و مسجود ملائکه است یعنی جانشین خداوند در روی زمین و فرمانده عناصر و قوای حاکم بر امور جهان است و این مفهوم چنان موقعیتی برای بشر اثبات میکند که قابل تصور نیست و روزی میرسد که بشر امروز نسبت به بشر آن روز، مانند بشر هزاران سال پیش نسبت به بشر امروز باشد.
لذا اگر خداوند میداند که داخل رحمها چیست و بشر امروز هم بکمک سونوگرافی و غیره، آنرا میداند، باید دانست، علم بشر، به تعلیم خداست و این استعداد را خدا در او، و در جهان گذاشته که به علم خدا تا حدودی که استعدادش اجازه میدهد عالم شود.
اگر بخواهیم مثالی که موضوع را به ذهن نزدیک میکند بزنیم باید به کارکرد روبوتها اشاره کنیم.
همانطور که میدانیم روبوت ساخته دست بشر است و کارهائی هم میکند که قابل تحسین است.
آیا کارهای روبوت، علیرغم خواست بشر است یا در جهت خواست و اراده بشر است؟ همین رابطه را بین بشر و خداوند در نظر بگیرید با این تفاوت که آن نسبتی که بین روبوت و بشر برقرار است ، کوچکتر است از نسبتی که بین بشر و خداوند برقرار است زیرا آن روبوت و استعدادهای او نیز مخلوق خداوند است.
ترجمه تفسیریِ آزاد
خداوند ميداند هر ماده اي به چه چيزي حامله است و رحِم ها چه چيزي را کم و زياد مي کنند و همه چيز در نزد او به اندازه است (8) داناي پنهان و آشکار، و بزرگ و بلند مرتبه است (9) براي او فرقي نمي کند که کسي سخن را پنهان يا آشکار کند، و کسي در شبِ پنهاني، و يا در روزِ آشكارا ، روان شود (10) هر کس به امر خدا تعقيب کنندگاني دارد، که چه از جلو و چه از پشت سر، حفظش ميکنند. البته خداوند اوضاع و احوال قومي را عوض نمي کند تا اينکه آنها آنچه را که در خودهاشان است تغيير دهند. و اگر خداوند براي قومي اراده سوئي کند برطرف کننده اي نخواهند داشت و برايشان غير از او وليّ و سرپرستي نخواهد بود (11) هموست که برق را به شما مي نماياند که از آن، هم خوف و هم در آن طمع داريد، و ابرهاي بارور ايجاد مي کند (12) و رعد به حمدش او را تسبيح ميکند و ملائکه نيز ازبيم او چنان مي کنند و صاعقه ها را ميفرستد و هر کس را که خواهد دچارش مي کند، اما آنها درباره خداوند جدل مي کنند و همو سخت گير است (13) دعوت حق مخصوص اوست، و کساني که غير او را ميخوانند اجابت نمي شوند. مانند کسي که دو دستش را بسوي آب باز کرده که به دهانش برساند ولي به آن نميرسد و دعاي کافران جز در گمراهیي نيست (14) و هر کس که در آسمانها و زمين است، و سايه هايشان، چه به دلخواه و چه نادلخواه، براي خداوند صبحها و شبها سجده مي کنند (15) ای پیامبر! بگو پروردگار آسمانها و زمين کيست؟ بگو خداوند است. بگو پس آيا کور و بينا يا تاريکيها و نور مساويند؟ يا اينکه براي خداوند شريکاني قرار داده اند که آفرينشي مانند آفرينش او دارند و آفرينش ها بر آنها مشتبه شده؟ بگو خداوند آفريدگار همه چيز است و همو تنهاي قهار است (16) از آسمان آبي فرو فرستاده و از هر جائي به اندازه اش سيلابي جريان مي يابد. آن سيل کفي حمل مي کند، و بعضي چيزها که براي ساختن زيور آلات يا وسايلي در آتش ميگدازند نيز کفي مانند آن دارد، البته کف به کنار ميرود و چيزي که براي مردم مفيد است بجا ميماند. خداوند چنين مَثَل ميزند (17)