X

اَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَحُمْرٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٌ ﴿27﴾ وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ﴿28﴾ إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ ﴿29﴾ لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ ﴿30﴾ وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ ﴿31﴾ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ ﴿32﴾ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ ﴿33﴾ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ ﴿34﴾ الَّذِي أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِن فَضْلِهِ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٌ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٌ ﴿35﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نَارُ جَهَنَّمَ لَا يُقْضَى عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا وَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُم مِّنْ عَذَابِهَا كَذَلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ ﴿36﴾ وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَجَاءكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِينَ مِن نَّصِيرٍ ﴿37﴾ إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿38﴾ هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ فَمَن كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتًا وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلَّا خَسَارًا ﴿39﴾ قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا فَهُمْ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّنْهُ بَلْ إِن يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُم بَعْضًا إِلَّا غُرُورًا ﴿40﴾ إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا ﴿41﴾ وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءهُمْ نَذِيرٌ لَّيَكُونُنَّ أَهْدَى مِنْ إِحْدَى الْأُمَمِ فَلَمَّا جَاءهُمْ نَذِيرٌ مَّا زَادَهُمْ إِلَّا نُفُورًا ﴿42﴾ اسْتِكْبَارًا فِي الْأَرْضِ وَمَكْرَ السَّيِّئِ وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا ﴿43﴾ أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَكَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعْجِزَهُ مِن شَيْءٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ عَلِيمًا قَدِيرًا ﴿44﴾ وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَى ظَهْرِهَا مِن دَابَّةٍ وَلَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرًا ﴿45﴾


ای انسان! آيا نديدي که خداوند از اسمان آبي فرستاد كه با آن ميوه هائي به رنگهاي مختلف در آورد؟ و از کوه ها نيز رگه راه هائي داراي رنگهاي مختلف سفيد و سرخ و سياه هست؟ (27) و همچنين انسان و جنبندگان و چارپايان نيز با رنگهاي مختلفند؟ ، چنين است که فقط بندگان دانا از خداوند بيم دارند که خداوند عزتمند آمرزشگر است (28) البته آنانکه کتاب خدا را تلاوت ميکنند و نماز بپاميدارند و از آنچه روزيشان کرده ايم پنهاني و آشکارا انفاق مي کنند به تجارتي اميد دارند که زياني ندارد (29) تا خداوند پاداششان را بطور کامل بدهد و از فضل خويش نيز به آن بيفزايد که او آمرزشگر شکرگزار است. ای پیامبر! آنچه که از آن کتاب بتو وحي کرده ايم البته حق است و تصديق کتب آسماني قبلي است. البته خداوند به بندگانش آگاه بيناست (30) سپس آن کتاب را به کساني از ميان بندگان خويش که آنها را برگزيده ايم به ميراث داديم (31) از ميان آنها کساني بودند که به خويش ظلم کردند و بعضي معتدل بودند و برخي در کارهاي خير به اذن خدا سبقت ميگرفتند. که آن خودش فضل بزرگيست (32) بهشتهائي جاودان که داخل آن ميشوند و زينت آلاتي از دستبند هاي زرين و مرواريد مي آويزند و لباسشان در آنجا حرير است (33) و ميگويند ستايش مخصوص خدائي است که اندوه را از ما زدود که پروردگارمان آمرزشگر شکرگزار است (34) همآنکه ما را از فضل خويش به محل اقامت دائمي آورد که در آن نه رنجي و نه ملالي به ما ميرسد (35) و آنآنکه کافر شدند آتش جهنم خواهند داشت که نه کارشان را ميسازد که بميرند و نه تخفيفي مي يابند و هر کفران پيشه اي را چنين مجازات مي کنيم (36) و در آنجا فرياد ميزنند پروردگارا بيرونمان بياور که عمل صالحي غير از آنچه که قبلا انجام ميداديم در پيش گيريم . خطاب ميشود آيا به شما عمر نداديم که در آن پند پذير پند بپذيرد ، و هشدار دهنده هم بسويتان آمد. پس بچشيد که ظالمان ياوري ندارند (37) البته خداوند داناي نهان هاي آسمانها و زمين است ، كه حتي به انديشه ها نيز داناست (38) هموست که شما را جانشينان زمين قرار داد. پس هر کس که کفر ورزد کفرش به ضرر خود اوست و کفر کافران نزد پروردگارشان براي آنها چيزي جز خشم ، و براي خودشان جز ضرر، اضافه نخواهد کرد (39) ای پیامبر! بگو آنهائي را که باخداوند شريکشان قرارميدهيد ديده ايد؟ نشانم دهيد در زمين چه آفرينشي کرده اند يا اينکه در آسمانها چه مشارکتي دارند؟ يا اينکه کتابي به آنها داده ايم که از روي آن براي اعتقاد شرک آميز خود دليل مي آورند؟ نه! بلکه ظالمان بعضي شان بعضي ديگر را با وعده فريب ميدهند (40) خداوند آسمانها و زمين را از فروپاشي نگهميدارد و اگر فرو بپاشد هيچ كسي نيست که آنها را نگهدارد که همو حليم آمرزنده است (41) و شديدترين قسمها را به خدا ميخورند که اگر هشدار دهنده اي بسويشان بيايد حتما هدايت يافته تر از همه امتها خواهند شد. اما وقتي که هشدار دهنده اي بسويشان آمد ، جز بر رميدنشان نيفزود (42) و نيز جز به گردنفرازي شان در روی زمين و توطئه بد نيفزودند. و توطئه بد جز بر اهل خودش فرود نمي آيد. پس آيا انتظار چيز ديگري را غير از سنتي که برپيشينيان جاري شد دارند؟ در حاليکه هرگز براي سنت خداوند دگرگوني نخواهي يافت. و هرگز براي سنت خداوند جابجائي نخواهي يافت (43) آيا در زمين نگشتند تا عاقبت پيشينيان را که از اينان قوي پنجه تر بودند ببينند؟ و چيزي در آسمانها و زمين نيست که خداوند را ناتوان کند که او داناي قدرتمند است (44) و اگر خداوند بسبب آنچه که مردم انجام ميدهند مواخذه شان ميکرد ، هيچ جنبنده اي برپشت زمين باقی نمي ماند، وليکن تا سر آمدي معين مهلتشان ميدهد. پس هنگامي که اجلشان رسيد البته خداوند خودش به وضع بندگانش بيناست (45)

قبلی:  سوره فاطر سوره فاطر
بعدی:  سوره روم سوره روم
Print
8 بار مطالعه شده است

پیش تفسیر

1  استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره را (یعنی «درس» سوره را)  در قسمت اول ارائه کرده ایم که مطابق ذیل است:

درس: خداوند نظام جهان را مانند نظام كاشت و برداشت قرار داده و كافران كه اين را درك نمي كنند براي خود عذاب درست مي كنند.

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: ذكر گوشه هايي از صفات و نيز الطاف و نظامات آفرینش الهی و اینکه مردم در رابطه با حقايق الهي و وحي رفتارهاي مختلفي دارند و به تناسب رفتارشان اوضاع و احوال آخرتيِ متفاوتي خواهند داشت و نكوهش كافران كه عليرغم همه اينها افكار پوچ و باطل را پيروي مي كنند.

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

اَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَحُمْرٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٌ ﴿27﴾ وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ﴿28﴾

ریزدرب: ای مردم! خدایتان چنین علم و قدرتی دارد.

2

 إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ ﴿29﴾ لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ ﴿30﴾

ریزدرب: ای مردم! به چنین رفتارهائی رو کنید تا به چنین نتایجی برسید.

3

 وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ ﴿31﴾ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ ﴿32﴾

ریزدرب: ای پیامبر! مردم دارای ظرفیت های مختلف اند، انتظارت از مردم را با واقعیت تنظیم کن.

4

جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ ﴿33﴾ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ ﴿34﴾ الَّذِي أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِن فَضْلِهِ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٌ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٌ ﴿35﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نَارُ جَهَنَّمَ لَا يُقْضَى عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا وَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُم مِّنْ عَذَابِهَا كَذَلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ ﴿36﴾ وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَجَاءكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِينَ مِن نَّصِيرٍ ﴿37﴾ إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿38﴾

ریزدرب: ای مردم! کدامیک از این دو نتیجه را می پسندید؟

5

 هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ فَمَن كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتًا وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلَّا خَسَارًا ﴿39﴾ قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا فَهُمْ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّنْهُ بَلْ إِن يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُم بَعْضًا إِلَّا غُرُورًا ﴿40﴾

ریزدرب: ای مردم! شما تنها ساکنان این زمین نیستید، از نتیجه رفتارهای باطل پیشینیان عبرتی بگیرید.

6

إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا ﴿41﴾

ریزدرب: ای مردم! خدایتان چنین علم و قدرتی دارد.

7

وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءهُمْ نَذِيرٌ لَّيَكُونُنَّ أَهْدَى مِنْ إِحْدَى الْأُمَمِ فَلَمَّا جَاءهُمْ نَذِيرٌ مَّا زَادَهُمْ إِلَّا نُفُورًا ﴿42﴾ اسْتِكْبَارًا فِي الْأَرْضِ وَمَكْرَ السَّيِّئِ وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا ﴿43﴾ أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَكَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعْجِزَهُ مِن شَيْءٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ عَلِيمًا قَدِيرًا ﴿44﴾ وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَى ظَهْرِهَا مِن دَابَّةٍ وَلَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرًا ﴿45﴾

ریزدرب: ای مردم! بهانه آوری را تمام کنید، هم خدایتان را شناخته اید و هم عاقبت تکذیبگران سابق را میدانید.

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3  از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مردم! فراموش نکنید که این خداوند خلاق تنها مرجع خیر و نعمت­رسانی به شماست و لذا پیامبرش را تکذیب نکنید و مبادا فریفته شده و از حق دور بیفتید و خداوند اینطوراست اما این به اصطلاح«خدایان» شما ، هیچ خاصیتی ندارند ، وشما باپرستش آنها درحقیقت کار بیهوده میکنید و خداوند واقعی است ، واین به اصطلاح«خدایان»واهی هستند ، و نسبت کسی که این موضوع رابفهمد به کسی که نفهمد  مانند «زنده» و«بینا» و «نور» است ، به «مرده» و «نابینا» و «ظلمت» .

در این پاراگراف گوناگونی آفریدگان که نشانه عظمت نظامات الهی است را یادآوری می فرماید و ضمن جلب توجه به تفاوت­های عظیم اخروی مؤمنان و کافران و اینکه کسانی که واقعا بسوی خدا می آیند ازلحاظ «بهره عقلی» از دیگران بالاترند زیرا منفعت بلندمدت خویش را تشخیص میدهند ، گوشه­هایی از صفات و افعال الهی را یاد آوری مینماید ، و اینکه باوجود همه اینها کافران بهانه­ میگیرند و از عاقبت پیشینیان عبرت نمی­گیرند و از مهلتی که خداوند داده استفاده نمی­کنند.

 4 - سوالات

1-منظور از «کم» در «جعلکم» (آیه39) کیست؟

2-«کم» فوق الذکر ، خلائفِ چه کسانی شدند؟

3-چرا خداوند ، ازبین صفات ممکن ، صفات مندرج درآیه های38و41را ترجیح داده؟

4-چه سابقه ای ازنوع استدلالی که درآیه 40 بکاررفته ، درسوره های قبل دارید؟

5-زمان وقوع مکانیزم « فَمَن كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ » (آیه39) چه هنگامی است؟

6-مکانیزم پروسه قطعه فوق را تشریح کنید .

7-در آیه39 ، «مقت رب» و «خسارت» را از یک ریشه و جنس دانسته است . موضوع را با دلایل قرآنی توضیح دهید .

8- «آتیناهم» (آیه40) چه حالتی دارد؟ (جزء تقریرات خداوند به رسولش است؟ کلام مستقیم خداوند است؟یا...؟)

9-ایرادی که درآیه40 به شرک وارد میشود بطور دقیق چیست؟

10-مثالی برای « إِن يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُم بَعْضًا إِلَّا غُرُورًا » (آیه40) بزنید.

5 - آیات برجسته این پاراگراف

دو آیه 27 و 28 از آیات بسیار دلکش است، و در بحث های کلامیِ راجع به چیستی علم و شاخه های آن بسیار مورد استناد واقع شده و از این لحاظ از آیات برجسته قرآنی است.

6 - در این پاراگراف، کدام فقرات، فوق ذهنیات معاصران نزول است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیات 33 تا 38 مربوط به زندگی بعدی است و هیچ بنی بشری نه تجربه ای از آن داشته، (و نه مانند جنین که نمیتواند تصوری از این دنیا داشته باشد) نمیتواند داشته باشد، لذا برای مخاطبان اولیه نیز چنین بوده و بالاتر از ذهنیات آنان بوده است.

آیه 41 فوق علم و فهم مخاطبان اولیه بوده، وتا ظهور نظریه جاذبه عمومی نزدیک به فهم نشده بوده، و فهم کامل آن، حتی برای بشر قرن حاضر نیز حاصل نشده است.

انتهای آیه 43 که راجع به «سنت الهی» است برای بشر قرن حاضر نیز کاملا جا نیفتاده، چه رسد به بشر 1400 سال قبل.

آیه 44 که به باستان شناسی مربوط میشود، از آنجا که این علم هنوز در مراحل ابتدائی است، هنوز آنقدر دستاورد نداشته که جزئیاتی از تمدن های نابود شده را که برای فهم آیه مذکور لازم است بازگوید، لذا آیه مذکور بسیار بالاتر از ذهنیات عرب 1400 سال قبل است.

7 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

8 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - ذكر گوشه هايي از صفات و نيز الطاف و نظامات آفرینش الهی

 2 -و اینکه مردم در رابطه با حقايق الهي و وحي رفتارهاي مختلفي دارند و به تناسب رفتارشان اوضاع و احوال آخرتي متفاوتي خواهند داشت و

3 - نكوهش كافران كه عليرغم همه اينها افكار پوچ و باطل را پيروي مي كنند.

9  کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 30 و 31 تا 40 و 44 ، بقیه پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

کلید های تفسیری

اصلی-فرعی:

آیه 30 فرع بر آیه 29 است و این واضح است.

آیه 31 نیز فرع بر آیه 31 است و این نیز واضح است.

آیه 32 نیز فرع بر آیه 31 است.

آیه 40 بدون اینکه فرع بر آیه­ای باشد پرانتزی است.

آیه 43 فرع بر آیه 42 است.

دریافت­های کوتاه مستقیم

آیه 45: به این معنی است که اعمال بشر در حد چنان مجازات شدیدی است که فقط به آنها محدود نمی­شود و مانند آتش که خشک و تر را می­سوزاند ، اعمال مذکور نیز علاوه بر بشر و علاوه بر خوبان آنها، حتی حیوانات معصوم و بی­گناه را نیز در بر می­گیرد. (مانند اتفاقی که در داستان لوط در سوره­های مختلف دیدیم).

آیه 43: کلمه «سنت» در این آیه اشاره به همان چیزی دارد که به آن «قانون الهی» می­گوئیم.

فعل خداوند قانونمند است

اینکه در آیه 41 فرموده خداوند آسمانها و زمین را نگه می­دارد با این مفهوم که نیروی جاذبه بین اجرام چنین می­کند و یا اینکه به تعبیری که در بند اول ذکر شده، ملائکه چنین می­کنند مخالفتی ندارد زیرا ملائکه مملوکان و بندگان خداوند هستند و به امر او و نیروی او عمل می­کنند و عمل آنها در طول عمل خداوند است و همچنین نیروی جاذبه (که در حقیقت نوعی نام­گذاریست که توسط بشر صورت گرفته است) در «ادامه» عمل خداوند (و اصطلاحاً در «طول» عمل خداوندی) عمل می­کند.

آیا «علم»، فقط پزشکی و فقه است؟

در آیه­های 28-27 «عالمان» را صاحب «خشیت» (= ترس حاصل از احترام قوی) می­داند. و قبل از آن نیز نمونه­هائی از پدیده­هائی طبیعی از مقوله­های کشاورزی و زمین­شناسی و جانورشناسی ذکر کرده بنابراین از نظر قرآن، مقوله­های فوق نیز جزء رشته­های اصلی علوم است.

ذکر این نکته در اینجا حائز اهمیت است که پیشینیان ما حدیثی نقل می­کردند که «العلم علمان علم الابدان و علم الادیان» (= علم دوتاست: پزشکی و دین­شناسی) و بقیه رشته­های علمی را نه از نوع «علم» که از نوع «فضل» محسوب می­کردند و بنا بر یک روایتِ مشهورِ دیگر، علم را چنین معرفی می­کردند که (آیه محکمه سنه جاریه و ...) و «آیه محکمه» را به قرآن (آنهم با آن نوع تفسیرها)، و «سنه جاریه» را به مستحبات تطبیق می­کردند.

تازه بفرض صحتِ دو حدیث فوق که صحیح هم بنظر می­رسد، معنی آنها منحصر در آن معانی نیست و اگر بخواهیم شرح دهیم طولانی می­شود و در حوصله اینجا نیست و خلاصه اینکه در نگاه سنتی برای علوم به معنی امروزی آن، شانی قائل نبودند در حالیکه به وضوح دیده می­شود که این نظر در مخالفت صریح با آیات این پاراگراف است که پس از ذکر نمونه­هائی از آثار خداوند در صحنه و پهنه طبیعت، می­فرماید که فقط علماء از خداوند خشیت دارند.

لذا بنابر همین آیات، علوم وابسته کشاورزی که خودش صدها رشته می­شود و علوم مربوط به زمین­شناسی که خودش به رشته­های بسیار متنوعی تقسیم میگردد و نیز علوم مربوط به انسان­شناسی و جانورشناسی که خواننده ارجمند خودش درجه تنوع آن­ها را می­داند، بطور قطع و مسلم در داخل محدوده تعریف چیزی قرار می­گیرد که آنرا «علم» می­نامند. بطوری که در هر دو آیه این بند دیده میشود، موضوع «رنگ» در همه آنها ذکر شده و سه بار مورد تأکید قرار گرفته است. چه بسا که «رنگ­شناسی» را نیز باید بعنوان یک رشته علمی مورد اهمیت قرار داده و درباره آن کار علمیِ در خوری صورت گیرد که تاکنون صورت نگرفته است. و همزمان باید به این نکته توجه کرد و دانست که ذکر این نمونه­ها از باب نمونه است نه اینکه علوم منحصر به اینها باشد.

مقید به «اذن خدا»

با توجه به آیه 32 چون سبقت در کارهای پسندیده از جنس «وجود» است (و کارهای ناپسند از جنس «عدم» است)، مطلب را به «اذن خدا» مشروط نموده است.

البته از آنجا که «فعل خداوند قانونمند است» خود «اذن خدا» نیز مکانیزم و نظامات خاص پیچیده خود را دارد.

عبادت تاجران!

دربسیاری ازکتب«اخلاق»ی و«عرفان»ی مطلبی به این مضمون از قول امیرالمومنین (ع) نقل میشودکه من خداوندرابه طمع بهشت عبادت نمیکنم که این عبادت تاجران است.

درحالیکه می بینیم درآیات فوق مردم راتشویق به «تجارتی که ورشکستگی ندارد» نموده ، ودرسوره صفّ نیزمردم رابه تجارتی که سبب نجات می باشد دعــــوت فرموده، واین معنی منحصر به این دو مورد نیست.

اینک سوال اینجاست که دراین دو موضوع متقابل ماباید چگونه بیاندیشیم.

جواب این است که «ظاهرقرآن» حجّت، وبه هرچیزی که معارضش به نظرآید مرجح است. اما، آن فرمایش آن حضرت برای اشخاصی است که درسطح ایشان باشند و معارض این مفهوم مورد بحث (که برای«عموم مردم»است) نیست.

آیه آشنا

نوع استدلالی که در آیه 40 انجام شده، شبیه همان استدلال­هائی است که در انتهای سوره قلم، سوره طور، و سوره ذاریات شده است و در اینجا از تکرار شرح آنها معذوریم.

در پایان

در سرتاسر این سوره چنان خداشناسی لطیفی موج می­زند که واقعاً بی­نظیر است، بطوریکه می­توان گفت این سوره، تفسیر سوره توحید (اخلاص) است.

فطرتِ جاری در تمام آسمانها و زمین، ملائکه، رحمت و رحمت و رحمت که دائماً به زبانهای مختلف و عبارات گوناگون در این سوره موج می­زند، نعمتها، آیات، حکمت، لطف و لطف و ... .

در این سوره، با وضوح بیشتر، برای ایمان پایه عقلی می­شناساند و آدرس علم را در طبیعت، در زندگی، در کشاورزی، در زمین و کوه­ها، و در انسان و حیوان می­دهد و هر چه درجه علم را بالاتر و نفوذ آن را عمیق­تر می­بیند، خشیت الهی را نیز در آنجا بیشتر می­یابد.

ترجمه تفسیریِ آزاد

آيا نديدي که خداوند از اسمان آبي فرستاد كه با آن ميوه هائي به رنگهاي مختلف در آورديم؟ و از کوه ها نيز رگه راه هائي داراي رنگهاي مختلف سفيد و سرخ و سياه هست (27) و همچنين انسان و جنبندگان و چارپايان نيز با رنگهاي مختلفند، چنين است که فقط بندگان دانا از خداوند بيم دارند که خداوند عزتمند آمرزشگر است (28) البته آنانکه کتاب خدا را تلاوت ميکنند و نماز بپاميدارند و از آنچه روزيشان کرده ايم پنهاني و آشکارا انفاق مي کنند به تجارتي اميد دارند که زياني ندارد (29) تا پاداششان را بطور کامل بدهد و از فضل خويش نيز به آن بيفزايد که او آمرزشگر شکرگزار است (30) و آنچه از آن کتاب بتو وحي کرده ايم البته حق است و تصديق کتب آسماني قبلي است. البته خداوند به بندگانش آگاه بيناست (31) سپس آن کتاب را به کساني از ميان بندگان خويش که آنها را برگزيده ايم به ميراث داديم،  از ميان آنها کساني بودند که به خويش ظلم کردند و بعضي معتدل بودند و برخي در کارهاي خير به اذن خدا سبقت ميگرفتند. که آن خودش فضل بزرگي است (32) بهشتهائي جاودان که داخل آن ميشوند و زينت آلاتي از دستبند هاي زرين و مرواريد مي آويزند و لباسشان در آنجا حرير است (33) و ميگويند ستايش مخصوص خدائي است که اندوه را از ما زدود که پروردگارمان آمرزشگر شکرگزار است (34) همانکه ما را از فضل خويش به محل اقامت دائمي آورد که در آن نه رنجي و نه ملالي به ما ميرسد (35) و آنانکه کافر شدند آتش جهنم خواهند داشت که نه کارشان را ميسازد که بميرند و نه تخفيفي مي يابد و هر کفران پيشه اي را چنين مجازات مي کنيم (36) و در آنجا فرياد ميزنند پروردگارا بيرونمان بياور که عمل صالحي غير از آنچه که قبلا انجام ميداديم در پيش گيريم. به آنان خطاب ميشود آيا به شما عمر نداديم که در آن پند پذير، پند بپذيرد، و هشدار دهنده هم بسويتان آمد. پس بچشيد که ظالمان ياوري ندارند (37)البته خداوند داناي نهان هاي آسمانها و زمين است، كه حتي به انديشه ها نيز داناست (38) هموست که شما را جانشينان زمين قرار داد. پس هر کس که کفر ورزد کفرش به ضرر خود اوست و کفر کافران نزد پروردگارشان براي آنها چيزي جز خشم، و براي خودشان جز ضرر، اضافه نخواهد کرد (39) بگو آنهائي را که باخداوند شريکشان قرارميدهيد ديده ايد؟ نشانم دهيد در زمين چه آفرينشي کرده اند؟ يا اينکه در آسمانها چه مشارکتي دارند؟ يا اينکه کتابي به آنها داده ايم که از روي آن (براي اعتقاد شرک آميز خود) دليل مي آورند (نه) بلکه ظالمان بعضي شان بعضي ديگر را با وعده فريب ميدهند (40) خداوند آسمانها و زمين را از فروپاشي نگهميدارد و اگر فرو بپاشد هيچ كسي نيست که آنها را نگهدارد که همو حليم آمرزنده است (41)و شديدترين قسمها را به خدا ميخورند که اگر هشدار دهنده اي بسويشان بيايد حتما هدايت يافته تر از همه امتها خواهند شد. اما وقتي که هشدار دهنده اي بسويشان آمد، جز بر رميدنشان نيفزود (42)و (نيز جز به) گردنفرازي در زمين و توطئه بد نيفزودند. و توطئه بد جز بر اهل خودش فرود نمي آيد. پس آيا انتظار چيز ديگري را غير از سنتي که برپيشينيان جاري شد دارند؟ در حاليکه هرگز براي سنت خداوند دگرگوني نخواهي يافت. و هرگز براي سنت خدا جابجائي نخواهي يافت (43) آيا در زمين نگشتند تا عاقبت پيشينيان خويش را که از اينان قوي پنجه تر بودند ببينند؟ و چيزي در آسمانها و زمين نيست که خداوند را ناتوان کند که او داناي قدرتمند است (44) و اگر خداوند بسبب آنچه که مردم انجام ميدهند مواخذه شان ميکرد، هيچ جنبنده اي برپشت زمين نمي ماند، وليکن تا سر آمدي معين مهلتشان ميدهد. پس هنگامي که اجلشان رسيد البته خداوند خودش به وضع بندگانش بيناست (45)

 

 

 

دی ان ان