X

لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿59﴾ قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ ﴿60﴾ قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلاَلَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ﴿61﴾ أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاَتِ رَبِّي وَأَنصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ﴿62﴾ أَوَعَجِبْتُمْ آنجاءكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُواْ وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿63﴾ فَكَذَّبُوهُ فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُواْ قَوْماً عَمِينَ ﴿64﴾ وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُوداً قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلاَ تَتَّقُونَ ﴿65﴾ قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وِإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿66﴾ قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ﴿67﴾ أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاتِ رَبِّي وَأَنَاْ لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ ﴿68﴾ أَوَعَجِبْتُمْ آنجاءكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَاذكُرُواْ إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُواْ آلاء اللّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿69﴾ قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿70﴾ قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَآؤكُم مَّا نَزَّلَ اللّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ ﴿71﴾ فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَمَا كَانُواْ مُؤْمِنِينَ ﴿72﴾ وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوَءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿73﴾ وَاذْكُرُواْ إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا فَاذْكُرُواْ آلاء اللّهِ وَلاَ تَعْثَوْا فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ ﴿74﴾ قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُّرْسَلٌ مِّن رَّبِّهِ قَالُواْ إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ ﴿75﴾ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ إِنَّا بِالَّذِيَ آمَنتُمْ بِهِ كَافِرُونَ ﴿76﴾ فَعَقَرُواْ النَّاقَةَ وَعَتَوْاْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُواْ يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿77﴾ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ ﴿78﴾ فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَكِن لاَّ تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ ﴿79﴾ وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّن الْعَالَمِينَ ﴿80﴾ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ ﴿81﴾ وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَن قَالُواْ أَخْرِجُوهُم مِّن قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ ﴿82﴾ فَأَنجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ ﴿83﴾ وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ ﴿84﴾ وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْيَاءهُمْ وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿85﴾


وَلاَ تَقْعُدُواْ بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا وَاذْكُرُواْ إِذْ كُنتُمْ قَلِيلاً فَكَثَّرَكُمْ وَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ ﴿86﴾ وَإِن كَانَ طَآئِفَةٌ مِّنكُمْ آمَنُواْ بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَآئِفَةٌ لَّمْ يْؤْمِنُواْ فَاصْبِرُواْ حَتَّى يَحْكُمَ اللّهُ بَيْنَنَا وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ ﴿87﴾ قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَكَ مِن قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ ﴿88﴾ قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَى اللّهِ كَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِي مِلَّتِكُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللّهُ مِنْهَا وَمَا يَكُونُ لَنَا أَن نَّعُودَ فِيهَا إِلاَّ أَن يَشَاء اللّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا عَلَى اللّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ ﴿89﴾ وَقَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْباً إِنَّكُمْ إِذاً لَّخَاسِرُونَ ﴿90﴾ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ ﴿91﴾ الَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيْبًا كَأَن لَّمْ يَغْنَوْاْ فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيْبًا كَانُواْ هُمُ الْخَاسِرِينَ ﴿92﴾ فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالاَتِ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ كَافِرِينَ ﴿93﴾

 

همانا نوح را بسوي قومش فرستاديم و گفت اي مردم خداوند را عبادت کنيد که خدائي جز او نداريد که من بر شما از عذاب روزي بزرگ ميترسم (59) عده اي از بزرگان قومش گفتند البته تو را در گمراهيي آشکار مي بينيم (60) گفت اي قوم گمراهيي ندارم وليكن فرستاده اي از سوي پروردگار جهانيانم (61) رسالت هاي پروردگارم را به شما ميرسانم و براي شما خير خواهي ميکنم و درباره خداوند چيزهائي ميدانم که شما نميدانيد (62) آيا تعجب کرده ايد که پندي از جانب پروردگارتان بر مردي از خودتان آمده تا شما را هشدار دهد تا تقوا پيشه کنيد و شايد مورد رحمت واقع شويد؟ (63) پس تکذيبش کردند، ماهم او و نيز همراهانش در آن کشتي را نجاتشان داديم و مکذباني را که آياتمان را تکذيب کرده بودند غرق نموديم که آنها مردمي نابينا بودند (64) و بسوي قوم عاد برادرشان هود را فرستاديم، گفت اي قوم خداوند را عبادت کنيد که خدائي جز او نداريد، آيا تقوا پيشه نمي کنيد؟ (65) عده اي از بزرگان کافران قوم او گفتند ما تو را در سبکسري مي بينيم و البته تو را از دروغگويان ميشماريم (66) گفت اي مردم سبکسريي در من نيست وليکن فرستاده اي از جانب پروردگار جهانيانم (67) که رسالت هاي پروردگارم را به شما ميرسانم و برايتان خير خواهي امينم (68) آيا تعجب مي کنيد که پندي از جانب پروردگارتان بر مردي از ميان خودتان آمده تا هشدارتان دهد؟ و بياد آريد که خداوند شما را پس از قوم نوح جانشيناني قرار داد و در آفرينشتان فزونيي به شما داد. پس نعمتهاي خدا را شکر کنيد شايد رستگار شويد (69) گفتند آيا بسوي ما آمده اي که خداوند يکتا را عبادت کنيم و آنچه را که پدرانمان مي پرستيدند رها کنيم؟ پس آنچه را که بما وعده ميدهي بياور اگر راست ميگوئي (70) گفت بطور حتم از جانب پروردگارتان بر شما پليدي و غضبي فرود آمده است. آيا با من درباره نامهائي که خودتان و پدرانتان نامگذاري نموده ايد و خداوند هيچ دليلي راجع به آنها نازل ننموده جدال مي کنيد؟ پس منتظر باشيد که من نيز از منتظرانم (71) او و همراهانش را به رحمت خويش نجات داديم و دنباله کساني که آياتمان را تکذيب نموده و مومن نبودند قطع نموديم (72) و بسوي ثمود برادرشان صالح را فرستاديم که گفت اي مردم خداوند را عبادت کنيد که غير از او خدائي نداريد. از پروردگارتان دليل روشني بسويتان آمده است. اين شتر خداست که برايتان نشانه اي است. پس بگذاريد در زمين خدا بچرد و بديي به او نرسانيد که عذابي دردناک شما را در خواهد گرفت (73) و بياد آوريد که خداوند پس از قوم عاد شما را جانشيناني قرار داد و در زمين جايتان داد که از تپه هاي آن قصرهائي برميگرفتيد و کوه ها را براي خانه سازي مي تراشيديد. پس نعمت هاي خدا را بياد آريد و در زمين فساد نيانگيزيد (74) بزرگاني از قومش که گردنفرازي ميکردند به بعضي از مومنان که ضعيف نگهداشته شده بودند گفتند آيا شما حتم داريد که صالح از جانب پروردگارش پيغمبر است؟ گفتند ما به آنچه که محتواي رسالت اوست ايمان داريم (75) گردنفرازان گفتند ما به آنچه که شما به آن ايمان آورده ايد کافريم (76) پس آن شتر را پي کردند و از فرمان پروردگارشان سرپيچيدند و گفتند اي صالح آنچه که وعده اش را ميدهي بياور اگر از پيامبراني (77) پس آن لرزه آنها را بگرفت و در خانه ها شان بي جان شدند (78) پس از آنها روي گرداند و گفت اي مردم رسالت پروردگارم را رساندم و برايتان خير خواهي کردم وليکن شما دوستدارخيرخواهان نبوديد (79) و لوط آن هنگام که به قومش گفت آيا به کار زشتي که قبلا هيچکس مرتکب نشده مي پردازيد؟(80) براي شهوت بجاي زنان به مردان رو مي کنيد؟ بلکه مردمي اسرافکاريد (81) جواب قوم او جز اين نبود که آنها را از شهرتان بيرون کنيد زيرا که آنها در پي پاکيزگي ميباشند (82) پس او و اهلش را نجات داديم. غير از زنش را که از بازماندگان بود (83) و باراني بر آنها بارانديم. بنگر عاقبت مجرمان چه بود (84) و بسوي مدين نيز برادرشان شعيب را فرستاديم. گفت اي مردم خداوند را عبادت کنيد که خدائي جز او نداريد. البته نشانه روشني بسويتان آمده. پس پيمانه و ترازو را تمام دهيد و كالاي مردم را کم ندهيد و در زمين پس از اصلاحش فساد نکنيد. اين برايتان بهتر است اگر ايمان داريد (85) و بر سر هر راهي ننشينيد که مردم را بترسانيد تا کسي را که به خدا ايمان آورده از راه خدا باز داريد و آن را کج بخواهيد. و بيادآريد که کم بوديد و خدا زيادتان کرد و ببينيد عاقبت مفسدان چگونه بود (86) و اگر عده اي از شما به آنچه که به آن فرستاده شده ام ايمان آوردند و عده اي هم ايمان نياوردند صبر کنيد تا خداوند بين ما حکم کند که همو بهترين داور است (87) بزرگاني از گردنفرازان قوم او گفتند اي شعيب هم تو را و هم کساني را که به تو ايمان آورده اند از شهرمان بيرون مي کنيم، مگر اينکه دوباره به دين ما برگرديد. گفت حتي اگر دلمان نخواهد؟ (88) در آنصورت پس از اينکه خداوند ما را از دين شما نجات داد اگر داخل آن شويم به خداوند افتراي دروغ بسته ايم و سزاوارمان نيست که داخل آن شويم مگر اينکه خداوند پروردگارمان بخواهد. علم پروردگارمان همه چيز را فرا گرفته. به خدا توکل مي کنيم. پروردگارا بين ما و بين قوم ما به حق مشکل را بگشای که تو بهترين گشاينده اي (89) و بزرگاني از گردنفرازان کافر قومش گفتند اگر شعيب را پيروي کنيد حتما از زيانکاران خواهيد بود (90) پس آن لرزه آنها را بگرفت. و در خانه هاشان به حالت بيجان به زانو درآمدند (91) آنان که شعيب را تکذيب کردند گوئي هرگز در آنجا نبودند. آنان که شعيب را تکذيب کردند خودشان زيانكار شدند (92) پس، از آنان روي گرداند و گفت اي مردم رسالت هاي پروردگارم را به شما رساندم و برايتان خيرخواهي کردم. اينك چگونه براحوال مردمي کفر پيشه اندوهگين باشم؟ (93)

قبلی:  سوره اعراف سوره اعراف
بعدی:  سوره اعراف سوره اعراف
Print
15 بار مطالعه شده است

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره را (یعنی «درس» سوره را)  در قسمت اول ارائه کرده ایم که مطابق ذیل است:

درس: بي توجهي به خداوند و سر کشي در مقابل پيامبران مايه هلاکت دو جهان است.

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: همان (درس)

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

چنانکه تاکنون دیده اید، در هر پاراگراف تفسیری، عصاره محتوای پاراگراف را از یک «راه دوم» نیز استخراج میکردیم، که معمولا دیده میشد مطابقتِ معنا داری با استخراجِ از راه اول داشت.

اما، در پاراگراف هائی که کاملا «داستانی» است، ضرورتی در این کار احساس نمیشود، زیرا فهم پاراگراف های داستانی بسیار آسانتر است، و چون ما اهل صفحه زیاد کردن نیستیم، و با توجه به کیفیت خوانندگان مان رعایت اختصار را ترجیح میدهیم، در این نوع پاراگراف ها از آن صرفنظر میکنیم.

3 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 که ابتدای سوره است  می فرماید : ای مردم ! از رسولی که بسویتان آمده پیروی کنید وگرنه دچار خسران خواهید شد و مبادا جذب القائات شیطانی شوید ، که درآنصورت به تعالیم این رسول بی توجه شده و در دو جهان دچار خسران خواهید شد.

در پاراگراف 2 اولین خطاب­ها و هشدارها و تشریع قانون کلی به انسان­های اولیه را ذکر میفرماید .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مردم ! عاقبت حتمی شما فرارسیدن قیامت و ضمن ارائه ای از قسمتی از وقایع آن روز میفرماید عاقبت تان دوحالت ممکنِ متضاد دارد . اینک این شما هستید که راه های منتهی به هر حالت را انتخاب میکنید .

در پاراگراف 4 گوشه­ای از الطاف و نعمت­های الهی را یادآوری می فرماید .

در این پاراگراف می فرماید : ای مردم ! به اقوام منقرض شده قبلی بنگرید ! این تازه وضـع دنیوی شان بود ، وضع آخرتی شان راهم که میدانید ! برای خویش چه می پسندید؟

4 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیات 59 تا 64 با ذکر داستان قوم نوح که آنحضرت و پیروانش نجات و فعالان مخالفانش اضمحلال یافتند ، تلویحا وعده موفقیت آنحضرت را میدهد .

در آیات 65 تا 72 با ذکر داستان قوم عاد که پیامبرشان و پیروانش نجات و فعالان مخالفانش اضمحلال یافتند ، تلویحا وعده موفقیت آنحضرت را میدهد .

در آیات 73 تا 79 با ذکر داستان قوم ثمود که پیامبرشان و پیروانش نجات و فعالان مخالفانش اضمحلال یافتند ، تلویحا وعده موفقیت آنحضرت را میدهد.

در آیات 80 تا 84 با ذکر داستان قوم لوط که پیامبرشان و پیروانش نجات و فعالان مخالفانش اضمحلال یافتند ، تلویحا وعده موفقیت آنحضرت را میدهد.

در آیات 85 تا 93 با ذکر داستان قوم شعیب که آنحضرت و پیروانش نجات و فعالان مخالفانش اضمحلال یافتند ، تلویحا وعده موفقیت آنحضرت را میدهد.

5 - در این پاراگراف، کدام فقرات، فوق ذهنیات معاصران نزول است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه های 59 تا 93 از این لحاظ که مربوط به اقوامی است که در قبل از تاریخ بوده اند، و علم باستان شناسی آنقدر رشد نکرده که ما از اوضاع و احوال آنها مطلع باشیم، برای ما نیز روشن نیست، چه رسد به مخاطبان اولیه این آیات.

6 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

7 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

بي توجهي به خداوند و سر کشي در مقابل پيامبران مايه هلاکت دو جهان است.

8 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

خودتان انجام دهید

هدف از علم تفسیر قرآن کمک به فهم فقرات قرآنی توسط خواننده است،

همه آن کوشش ها از جمله جدول ها و استخراجات عصاره ها ، اعم سوره و پاراگراف و ریزپاراگراف و سایر مطالب مانند «از اول تا اینجا» و «سوالات» و «حدسیاتی . . » و چه و چه کمک است به فهم خواننده (گرچه در پاراگراف های داستانی خودِ متن کمک قابل توجهی میکند)

این پاراگراف که داستانی هم هست، مثال خوبی است برای درک اینکه سهم شما به عنوان خواننده چیست!

در اینجا همه چیز را داریم، از درس و درب و چه و چه را، اما اگر در این قسمت چیزی ننویسیم شما این احساس را پیدا خواهید کرد که «خب، ؟»

جواب شما این خواهد بود که در قسمت «پیش تفسیر» آنهمه زمینه ساخته ایم تا شما راسا بتوانید با کمک عناصر آن زمینه ها یک قدم به عمق بیشتر بردارید، یعنی اینکه روی جملات و آیات و کلمات و اشارات توقف و تمرکز نموده و سعی کنید عنان از ذهن خویش برداشته و آزادش بگذارید تا خودش (با کمک آن عناصر زمینه ای) مستقیما مطالی را درک کند.

تمرین: مطالب آیات 73 تا 79 را از لحاظ درک مطالب نو که قبلا در جائی ندیده اید به عنوان تمرین خودتان کار کنید.

ترجمه تفسیریِ آزاد

همانا نوح را بسوي قومش فرستاديم و گفت اي مردم خداوند را عبادت کنيد که خدائي جز او نداريد که من بر شما از عذاب روزي بزرگ ميترسم (59) عده اي از بزرگان قومش گفتند البته تو را در گمراهيي آشکار مي بينيم (60) گفت اي قوم گمراهيي ندارم وليكن فرستاده اي از سوي پروردگار جهانيانم (61) رسالت هاي پروردگارم را به شما ميرسانم و براي شما خير خواهي ميکنم و درباره خداوند چيزهائي ميدانم که شما نميدانيد (62) آيا تعجب کرده ايد که پندي از جانب پروردگارتان بر مردي از خودتان آمده تا شما را هشدار دهد تا تقوا پيشه کنيد و شايد مورد رحمت واقع شويد؟ (63) پس تکذيبش کردند، ما هم او و نيز همراهانش را در آن کشتي نجاتشان داديم و مکذباني را که آياتمان را تکذيب کرده بودند غرق نموديم که آنها مردمي نابينا بودند (64) و بسوي قوم عاد برادرشان هود را فرستاديم، گفت اي قوم خداوند را عبادت کنيد که خدائي جز او نداريد، آيا تقوا پيشه نمي کنيد؟ (65) عده اي از بزرگان کافران قوم او گفتند ما تو را در سبکسري مي بينيم و البته تو را از دروغگويان ميشماريم (66) گفت اي مردم سبکسريي در من نيست وليکن فرستاده اي از جانب پروردگار جهانيانم (67) که رسالت هاي پروردگارم را به شما ميرسانم و برايتان خير خواهي امينم (68) آيا تعجب مي کنيد که پندي از جانب پروردگارتان بر مردي از ميان خودتان آمده تا هشدارتان دهد؟ و بياد آريد که خداوند شما را پس از قوم نوح جانشيناني قرار داد و در آفرينشتان فزونيي به شما داد. پس نعمتهاي خدا را شکر کنيد شايد رستگار شويد (69) گفتند آيا بسوي ما آمده اي که خداوند يکتا را عبادت کنيم و آنچه را که پدرانمان مي پرستيدند رها کنيم؟ پس آنچه را که بما وعده ميدهي بياور اگر راست ميگوئي (70) گفت بطور حتم از جانب پروردگارتان بر شما پليدي و غضبي فرود آمده است. آيا با من درباره نامهائي که خودتان و پدرانتان نامگذاري نموده ايد و خداوند هيچ دليلي راجع به آنها نازل ننموده جدال مي کنيد؟ پس منتظر باشيد که من نيز از منتظرانم (71) او و همراهانش را به رحمت خويش نجات داديم و دنباله کساني که آياتمان را تکذيب نموده و مومن نبودند قطع نموديم (72) و بسوي ثمود برادرشان صالح را فرستاديم که گفت اي مردم خداوند را عبادت کنيد که غير از او خدائي نداريد. از پروردگارتان دليل روشني بسويتان آمده است. اين شتر خداست که برايتان نشانه اي است. پس بگذاريد در زمين خدا بچرد و بديي به او نرسانيد که عذابي دردناک شما را در خواهد گرفت (73) و بياد آوريد که خداوند پس از قوم عاد شما را جانشيناني قرار داد و در زمين جايتان داد که از تپه هاي آن قصرهائي برميگرفتيد و کوه ها را براي خانه سازي مي تراشيديد. پس نعمت هاي خدا را بياد آريد و در زمين فساد نيانگيزيد (74) بزرگاني از قومش که گردنفرازي ميکردند به بعضي از مومنان که ضعيف نگهداشته شده بودند گفتند آيا شما حتم داريد که صالح از جانب پروردگارش پيغمبر است؟ گفتند ما به آنچه که محتواي رسالت اوست ايمان داريم (75) گردنفرازان گفتند ما به آنچه که شما به آن ايمان آورده ايد کافريم (76) پس آن شتر را پي کردند و از فرمان پروردگارشان سرپيچيدند و گفتند اي صالح آنچه که وعده اش را ميدهي بياور اگر از پيامبراني (77) پس آن لرزه آنها را بگرفت و در خانه ها شان بي جان شدند (78) و او از آنها روي گرداند و گفت اي مردم رسالت پروردگارم را رساندم و برايتان خير خواهي کردم وليکن شما دوستدار خيرخواهان نبوديد (79) و لوط آن هنگام که به قومش گفت آيا به کار زشتي که قبلا هيچکس مرتکب نشده مي پردازيد؟(80) براي شهوت بجاي زنان به مردان رو مي کنيد؟ بلکه مردمي اسرافکاريد (81) جواب قوم او جز اين نبود که آنها را از شهرتان بيرون کنيد زيرا که آنها در پي پاکيزگي ميباشند (82) پس او و اهلش را نجات داديم. غير از زنش را که از بازماندگان بود (83) و باراني خاص و مهلک بر آنها بارانديم. بنگر عاقبت مجرمان چه بود (84) و بسوي مدين نيز برادرشان شعيب را فرستاديم. گفت اي مردم خداوند را عبادت کنيد که خدائي جز او نداريد. البته نشانه روشني بسويتان آمده. پس پيمانه و ترازو را تمام دهيد و كالاي مردم را کم ندهيد و در زمين پس از اصلاحش فساد نکنيد. اين برايتان بهتر است اگر ايمان داريد (85) و بر سر هر راهي ننشينيد که مردم را بترسانيد تا کسي را که به خدا ايمان آورده از راه خدا باز داريد و آن را کج بخواهيد. و بيادآريد که کم بوديد و خدا زيادتان کرد و ببينيد عاقبت مفسدان چگونه بود (86) و اگر عده اي از شما به آنچه که به آن فرستاده شده ام ايمان آوردند و عده اي هم ايمان نياوردند صبر کنيد تا خداوند بين ما حکم کند که همو بهترين داور است (87) بزرگاني از گردنفرازان قوم او گفتند اي شعيب هم تو را و هم کساني را که به تو ايمان آورده اند از شهرمان بيرون مي کنيم، مگر اينکه دوباره به دين ما برگرديد. گفت حتي اگر دلمان نخواهد؟ (88) در آنصورت پس از اينکه خداوند ما را از دين شما نجات داد اگر داخل آن شويم به خداوند افتراي دروغ بسته ايم و سزاوارمان نيست که داخل آن شويم مگر اينکه خداوند پروردگارمان بخواهد. علم پروردگارمان همه چيز را فرا گرفته. به خدا توکل مي کنيم. پروردگارا بين ما و بين قوم ما به حق مشکل را بگشای که تو بهترين گشاينده اي (89) و بزرگاني از گردنفرازان کافر قومش گفتند اگر شعيب را پيروي کنيد حتما از زيانکاران خواهيد بود (90) پس آن لرزه آنها را بگرفت. و در خانه هاشان به حالت بيجان به زانو درآمدند (91) آنان که شعيب را تکذيب کردند گوئي هرگز در آنجا نبودند. آنان که شعيب را تکذيب کردند خودشان زيانكار شدند (92) پس، از آنان روي گرداند و گفت اي مردم رسالت هاي پروردگارم را به شما رساندم و برايتان خيرخواهي کردم. اينك چگونه براحوال مردمي کفر پيشه اندوهگين باشم؟ (93)

 

دی ان ان