پیش تفسیر
1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)
اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم:
طرز استخراج عصاره محتوای سوره (یعنی «درس» سوره) را در قسمت اول نشان داده ایم که مطابق ذیل است:
درس: نکوهش کافران که عليرغم اينهمه لطف و رحمت الهي به کفر و تکذيب مي پردازند و خود را در معرض نابودي و عذاب قرار مي دهند.
برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:
درب: روگردانی از آیات، و غفلت از نعمت های الهی، از سببهای ارتکاب اعمال قابل نکوهش است که آنها را به نتیجه نامطلوب میرساند در حالی که مومنان به نتیجه ای مطلوب میرسند، و تو ای پیامبر! به پیگیری کار رسالتت بپرداز.
2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)
ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:
1
وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَمَا خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿45﴾ وَمَا تَأْتِيهِم مِّنْ آيَةٍ مِّنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ ﴿46﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمْ اللَّهُ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ يَشَاء اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿47﴾ وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿48﴾
ریزدرب: این نوع رفتار کافران معاصر پیامبر ما (ص) بود
2
مَا يَنظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ يَخِصِّمُونَ ﴿49﴾ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ ﴿50﴾
ریزدرب: این نوع رفتار کافران معاصر پیامبر ما (ص) بود، و این هم نتیجه ای بود که می باید برایشان پیش می آمد
3
وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ يَنسِلُونَ ﴿51﴾ قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ ﴿52﴾
ریزدرب: این نوع رفتار کافران معاصر پیامبر ما (ص) بود، و این هم نتیجه ای بود که می باید برایشان پیش می آمد (اما خداوند به علت موقعیت خاص آنحضرت – و ماکان الله لیعذبهم و انت فیهم – (33 انفال) برایشان پیش نیاورد)
4
إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿53﴾ فَالْيَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿54﴾
ریزدرب: این عاقبت همگان شان خواهد بود در قیامت
5
إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فَاكِهُونَ ﴿55﴾ هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِؤُونَ ﴿56﴾ لَهُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَلَهُم مَّا يَدَّعُونَ ﴿57﴾ سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِيمٍ ﴿58﴾
ریزدرب: و این عاقبت مومنان است در قیامت
6
وَامْتَازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿59﴾ أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿60﴾ وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ﴿61﴾ وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ ﴿62﴾ هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ ﴿63﴾ اصْلَوْهَا الْيَوْمَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ ﴿64﴾ الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿65﴾
ریزدرب: و بطور کلی این عاقبت همگان است در قیامت
7
وَلَوْ نَشَاء لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى يُبْصِرُونَ ﴿66﴾ وَلَوْ نَشَاء لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَكَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِيًّا وَلَا يَرْجِعُونَ ﴿67﴾
ریزدرب: بطور کلی این سیاست خداوند است در دنیا با همگان که حوصله میکند و امکان میدهد و فورا عقوبت نمیکند
8
وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَفَلَا يَعْقِلُونَ ﴿68﴾
ریزدرب: بطور کلی این سیاست خداوند است در دنیا با همگان که حوصله میکند و اکثرا به پیری هم میرساند تا عبرتی گیرند
9
وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِينٌ ﴿69﴾ لِيُنذِرَ مَن كَانَ حَيًّا وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿70﴾
ریزدرب: بطور کلی این سیاست خداوند است در دنیا با همگان که حوصله میکند و اکثرا به پیری هم میرساند تا عبرتی گیرند و فرق حق و باطل و قرآن چیزهای دیگر را بفهمند
10
أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ ﴿71﴾ وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُمْ وَمِنْهَا يَأْكُلُونَ ﴿72﴾ وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا يَشْكُرُونَ ﴿73﴾
ریزدرب: بطور کلی این سیاست خداوند است در دنیا با همگان که حوصله میکند و اکثرا به پیری هم میرساند تا عبرتی گیرند و فرق حق و باطل و قرآن چیزهای دیگر را بفهمند و منشاء نعمتهایی را که از آنها استفاده دائمی میکنند درک کنند
11
وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنصَرُونَ ﴿74﴾ لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُندٌ مُّحْضَرُونَ ﴿75﴾
ریزدرب: اما برخی، علیرغم همه این چیزها، این رفتار نامعقول را میکنند
12
فَلَا يَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ﴿76﴾
ریزدرب: لذا ای پیامبر! ناراحت نباش و کار خودت را پی بگیر
تقطیع:
در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.
اصلی-فرعی
قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.
لُبّ مطلب:
با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.
3 – از اول تا اینجا
در پاراگراف 1 می فرماید : «قرآن فرو فرستاده خداوند است» و اینکه ای پیامبر ! وظیفه ات هشداردادن به کسانی است که نسبت به موضوع رســـــالتت آگاهی ندارند ، البته تو نیز انرژیت را فقط برای کسانی صرف کن که فایده داشته باشد .
در پاراگراف 2 می فرماید عدهای از این مردم هم همان رفتاری را میکنند که بعضی از اقوام گذشته کردهاند .
در پاراگراف 3 می فرماید برخی نعمتهای خداوند چنان است که عادت کردن به آنها سبب فراموش کردن اهمیت آنها و خداوند میشود .
در این پاراگراف می فرماید ای پیامبر! این است نمونه ای از رفتارهای فکری و عملی مخالفانت و اینکه آنها علیرغم اینهمه نعمتهائی که از جانب خداوند برایشان فراهم شده، به کفر و تکذیب میپردازند و خداوند به حکمت خویش فعلا از عذاب آنها صرفنظر میکند و تو فعلا ناراحت مباش ، زیرا که امورشان تحت نظر است.
4 - سوالات
1 – منظور از «مَا بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَمَا خَلْفَكُمْ» (آیه45) چیست؟
2 – درآیه 45 یک مورد از کلیدهای تفسیری اتفاق افتاده ، آن را مشخص کنید .
3 – اول آیه 46 موضوع کدام کلید تفسیری واقع شده؟
4 - بین دونیمه آیه52 یک مورد موضوع کلیدهای تفسیر قرآن اتفاق افتاده ، (آن رامشخص کنید)
5 - همچنین است راجع به آیه های53 و59
6 - منظور از «لاتعبدوا» (آیه60) چیست؟
7 - سوال فوق را درباره «شغل» و«فاکهون» (آیه55) نیزجواب دهید.
8 – چرا خداوند در اینجا- بجزآیه65- از حالت فاعلی مفرد استفاده نموده؟ (اعهد اعبدونی)
9 – و چرا درآیه 65 از حالت جمع ؟ (نختم تکلمنا)
10 – از موضوع آیه 52 چه سابقه ای درسوره های قبل دارید؟
11 – کلمه «ازواج» (آیه 56) به چه معنی بکار رفته؟ (گروه ها؟ همسران؟)
12 – به عبارت دیگر ، «ازواج» مذکور به معنی لغوی به کار رفته یا اصطلاحی؟
13 – وضعیت آیات 60 – 62 با کدام کلید تفسیری تناسب دارد؟
14 – ظرف زمانی – مکانی آیات فوق را مشخص کنید .
15 - ظرف زمان مدلول دو آیه 66و67 چه وقتی است؟
16 - نعمت های فوق رابه دو دسته سلبی وایجابی تقسیم کنید.
17 - «ما ینبغی له» (آیه69) با کدام کلیدفهم قرآن مطابقت دارد؟
18 – منظور از «حی» (آیه70) چیست؟
19 - «ایدینا» (آیه71) کنایه ازچیست؟
20 – آیات 66 تا 68 چه نوعی از سخن است؟ (هشدار؟ تنبه؟ یا . . ؟)
5 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها
از آیه 47 فهمیده میشود تصوری که آنها از خداوند داشته اند این بوده که کارهایش را از طریق بی واسطه و بی اسباب و علل و بطور غیر عادی انجام میدهد .
از آیه 69 فهمیده میشود آنحضرت اساسا استعداد شعرگوئی نداشته و نیز اینکه اگر استعدادش را میداشت ، این موضوع مخل و مزاحم رسالتش میبود .
از آیه 74 فهمیده میشود یک علت مهم گرایش به شرک (البته از سوی آباء و اجداد فعالان معاصرِ نزول این آیات ، جلب منفعت از سوی «خدایان» بوده است که امید داشته اند در مشکلات میتوانند روی یاری آنها حساب کنند.
6 – زاویه با تفاسیر رایج
1 - در آیه 68 درک آن معنی که در جای خویش عرض شد، در اثر توجه به درس و درب بود که در آن مطلبی را که نعمت بنظر نمیآید نعمت ببینیم و لذا این از کمکهای مستقیم این روش تفسیری است.
2- همچنین است استنتاجی که در موضوع آیه 69 شد.
7 - آیات برجسته این پاراگراف
یک ملاک مهم برای برجستگیِ آیات، شهرت آنها در نزد مردم است و این آیات از مشهور ترین های آیات قرآنی است.
آیات 47 و 60 و 68 و 69 به دلایلی که بارها گفته ایم (اقبال هنرمندان و وعاظ و . . ) از آیات برجسته قرآنی است.
8 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟
(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)
آیات 49 تا 65 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.
9 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟
1 - نکوهش فعالان کفر برای روگردانی از آیات الهی و نیز غفلت و بی توجهی از اینکه اینهمه نعمت های الهی که کل زندگی شان وابسته به آنها است از کیست و اینکه شِرک ایراد اصولی دارد و . . .
2 – توصیه به آنحضرت که این چیزها مغمومت نکند و تو کماکان به کار اصلی ات برس .
10 – کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟
غیر از آیه های 45 و 46 و 48 تا 58 و 74 تا 76 ، بقیه آیات «برای اولین بار» است.
11 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟
ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:
1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.
2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.
عقاید و رفتار کفار معاصر نزول
وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَمَا خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿45﴾ وَمَا تَأْتِيهِم مِّنْ آيَةٍ مِّنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ ﴿46﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمْ اللَّهُ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ يَشَاء اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿47﴾ وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿48﴾ مَا يَنظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ يَخِصِّمُونَ ﴿49﴾ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ ﴿50﴾
گردشِ کار در روز قیامت
وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ يَنسِلُونَ ﴿51﴾ قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ ﴿52﴾ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿53﴾ فَالْيَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿54﴾
درباره نعیم
إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فَاكِهُونَ ﴿55﴾ هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِؤُونَ ﴿56﴾ لَهُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَلَهُم مَّا يَدَّعُونَ ﴿57﴾ سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِيمٍ ﴿58﴾
درباره عذاب
وَامْتَازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿59﴾ أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿60﴾ وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ﴿61﴾ وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ ﴿62﴾ هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ ﴿63﴾ اصْلَوْهَا الْيَوْمَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ ﴿64﴾ الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿65﴾
شئون الهی
وَلَوْ نَشَاء لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى يُبْصِرُونَ ﴿66﴾ وَلَوْ نَشَاء لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَكَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِيًّا وَلَا يَرْجِعُونَ ﴿67﴾
آیات الهی
وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَفَلَا يَعْقِلُونَ ﴿68﴾
وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِينٌ ﴿69﴾ لِيُنذِرَ مَن كَانَ حَيًّا وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿70﴾
آیات الهی
أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ ﴿71﴾ وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُمْ وَمِنْهَا يَأْكُلُونَ ﴿72﴾ وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا يَشْكُرُونَ ﴿73﴾
نقد خدایان شِرک
وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنصَرُونَ ﴿74﴾ لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُندٌ مُّحْضَرُونَ ﴿75﴾
توصیه های رفتاری به آنحضرت
فَلَا يَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ﴿76﴾
شرح مختصر
کلیدهای تفسیری
بحث متنی
1 - در انتهای آیه 45 «واگذاری به مخاطب» صورت گرفته است .
2 - در انتهای آیه 47 «ان انتم الا فی ضلال مبین» نقل قول کافران به مومنان است.
3 – در ابتدای آیه 59 التفات صورت گرفته است .
4 - بین دونیمه آیه52 التفات واقع شده است .
به زبان طنز
در آیه 75 از لحنِ بیانیِ طنز استفاده شده ، و یعنی اینکه آنها برایشان فایده ای ندارند ولی اینها به عنوان سرباز کمربسته بی جیره و مواجب آنها عمل میکنند ، و بالاخره یعنی اینکه رفتارشان نا معقول و ناموجه است .
چند دریافت کوتاه و مستقیم
1 - آیات 60 تا 62 «پرانتزی» است و این واضح است ، زیرا اگر قبل و بعدشان را وصل کنیم خواهیم دید روال سخن صاف و یکدست و بی سکته میشود .
2 – کلمه «ازواج» به معنی لغوی بکار رفته (به همان معنی که در آیه 131 سوره طه بکار رفته) و معنیِ «گروه ها» را میدهد ، نه «همسران»
3 – ظرف زمانی – مکانی آیات مذکور در قیامت و از باب تحلیل و جمع بندی اعمال و صورتحسابشان است و جنبه نکوهش دارد و خودش هم آغاز عذاب (های روحی) شان است .
4 - آیات 66 تا 68 از باب تنبه است که ای انسان ! این چیزهائی که به آنها عادت کرده ای هرکدام یک نعمت بزرگ است که می تواند وجود نداشته باشد ، و در آنصورت چه وضعی خواهی داشت؟ و آیا به فکر نمی افتی که قدر بدانی و شکر بگزاری؟
5 - «زبان» آیه 66 از نوع طنز است .
خواست خداوند قانونمند است
البته (با توجه به تیتر فوق) خواست خداوند بر موارد مذکور در آیههای 66 و 67 تعلق نگرفته است.
بعبارت دیگر حکمت خداوندی بر این تعلق گرفته که به همگی مهلتی دهد تا هرکس حقیقت خود را آشکار کند و زندگی این جهانی از لحاظ قانونمندی برای همه یکسان باشد و فرقها در جهان دیگر ظاهر شود.
شبه استدلال، آنهم غلط
آیه 47 حاویِ یک شِبه استدلال غلط است.
خداوند امور این دنیا را مطابق آنچه که بارها تحت عنوان «فعل خداوند قانونمند است» دیدیم ، براساس قوانینی اداره میکند که برای بشر نیز مفهوم و بسیاری از آنها معلوم است و از جمله اینکه یکی از پایههای قوام جامعه بشری را در دستگیری ضعفا توسط اغنیاء قرار داده است.
همانگونه که در داخل هر خانواده پدر و مادر به فرزندان ضعیف بیشتر توجه میکنند ، در جامعه بشری نیز (که یک خانواده در مقیاس بزرگتر است) همین حالت لازم است و خداوند این را قرار داده و در غیر این صورت جامعه محل تراکم خشمهای فرو خورده شده ، و فرو میپاشد .
اینکه در آیه مذکور کفار چنان میگویند در حقیقت برای شانه خالی کردن از وظایف مالی خویش به قدرت مطلق الهی اشاره میکنند اما (عامداً) از این غفلت میکنند که قدرت الهی مانع از این نیست که حکمت الهی راز بقاء جوامع را در آن طرز رفتار قرار داده باشد .
در حقیقت گفتار کافران نوعی مغلطه و سفسطه است ، و با این حال پیامبرشان و مؤمنان را «در گمراهیی آشکار» قلمداد میکنند.
بهشت کوچولوی موقت
(به قرینه آیه 59) پذیرائی مورد اشاره در آیات 55 تا 58 مربوط به حالتی است که هنوز قیامت است ، و هنوز آخرت (بهشت و جهنم) شروع نشده است .
یعنی در همان قیامت هم که همگی مشغول رسیدگی به کارنامهها یشان هستند ، کسانی که بعداً اهل بهشت خواهند بود ، در یک حالت «پیشبهشتی» خواهند بود تا مرحله قیامت بطور کامل تمام ، و بساطش جمع شود و آنها بتوانند به بهشت کامل واقعی خویش برسند.
روشهای بیخطای راستی آزمایی
در حاشیۀ آیه 65 این سئوال مطرح است که دستها و پاها چطور سخن میگویند و گواهی میدهند؟
میدانیم اعمال آدمی روی او اثراتی میگذارد.
سخن گفتن اعضاء بدن نیز باید از چنین طرقی باشد.
اثراتی که اعمال ما روی اجزاء بدن ما میگذارد ، زبان حال آنهاست مثلاً نسوج داخلی بدن معتاد با آدم سالم فرق دارد و همینطور مشروبخوار و اینکه چه نوع مشروبی مصرف میکرده و چند بار و چقدر؛ در صورتی که روشهای حقیقتیاب دقیق و کامل باشد ، فوراً معلوم خواهد شد.و قابل فهم است که این نوع اعترافگیری ، درست ، بیخطا ، و مطلقاً عادلانه است.
البته علم خداوند کامل و دقیق و محض است و نیازی به روشهای آزمایشگاهی ندارد . اما خداوند بینهایت عادل نیز هست و یکی از روشهای عادلانه این است که محکوم قلباً قبول کند که با او عادلانه رفتار شده است و این نوع اعترافگیری در آن جهت است.
در پیری و ضعفِ قوا چه نعمتی هست؟
موضوع آیه 68 ظاهراً بنظر نعمت نمیآید اما این پاراگراف به شهادت درس و درب ذکر نعمتهاست و نمیشود بین چند آیه که بالا و پائین آن نعمت است چیزی بگوئیم که نقمت باشد که این از لحاظ اصول سخن زشت است.
اگر به آیه 68 به «چشم نعمتبین» نظر کنیم آنگاه مطلب را میگیریم.
وجوه نعمت بودن این مطلب میتواند بقرار زیر باشد:
1- بتدریج که قوای آدمی به تحلیل میرود، این احساس که مرگ نزدیک است و باید رفت، بیشتر در ضمیر اشخاص قوت میگیرد و هر کس با خود میگوید باید رفت، پس از رفتن، حساب و کتاب است و واقعیاتی که پیامبران گفتند، و چه بهتر است وضع خود را اصلاح کنم و انطباق دهم و ممکن است این حدیث نفس، به توبه و استغفار و صلاح و سداد ختم شود و شخص بهشتی شود و چه نعمتی بالاتر از این؟
2- خداوند این نظام آفرینش را طوری ترتیب داده که آدمی در این جهان بیاید و زندگیی کند و امتحانی بدهد و برود و زندگی واقعی آدمی در جهانیست که پس از وقوع قیامت بوجود خواهد آمد و لذا این جهان، جهانِ محدودیتهاست و این نوع ترتیب دادن مطلب که در اثر طول عمر، کمکم آدمی از صحنه زندگی به حاشیه رانده شود، در جهت آن نظام کلی است و چون آن خیری دارد و حکیمانه است این نیز از لحاظ همجهت بودن با آن خیریت دارد و نعمت است.
3- در صورتیکه زاویه دید خود را تغییر داده و از نگاه «هر فرد» به این آیه نگاه نکنیم بلکه از نگاه «جامعه بشری» به این آیه نگاه کنیم میبینیم این مطلب یکی از نعمات بزرگ است.
تصور کنید جامعهای را که جوانان آن پیر نمیشوند و قدرتهای جسمی آنها کاهش نمییابد. در آنصورت ببینید چه جنگها و نزاعها و رقابتهای سهمگینی برای خواستههای بشری، مانند مال و جفت و غیره بین آنها در نمیگیرد و هیچ احترامی بین نسلها باقی نمیماند زیرا پسر پدر را رقیب خویش مییابد و تمام کوشش خویش را مصروف کنار زدن او از تجاوز و تطاول قطعی او به مایملک خویش بکار میبرد و جمعیت بطور وحشتناکی رو به تزاید و منابع به طور دهشتناکی رو به نقصان میگذارد و جدّاً جهنمی خواهد شد که اگر اندکی قوه خیال خویش را میدان دهیم، خواهیم توانست چنان تراژدیهائی خلق کنیم که رُمان مشهور «کوری»پیش آن جلوهای نخواهد داشت.
بعبارت دیگر اصل این کشتارها و جنایتهای بشری مبتنی به اصل «محدودیت منابع» است که در آن صورت، این محدودیت، صد چندان خواهد شد.
در شاعر نبودن پیامبر(ص) چه نعمتی هست؟
در حاشیه آیه 69 باید عرض کنیم هدایتی که خداوند از طریق پیامبرش نسبت به بشر ارائه نمود بزرگترین لطف الهی است و قرآن بزرگترین نعمت اوست.
حال اگر پیامبر، شاعر هم میبود، ممکن بود مخاطب نتواند بین گفتههای پیامبر و گفتههای خداوند تفکیک قائل شود و اگر کسی راجع به وحی تردید میکرد و میگفت شاید این از گفتههای الهی نباشد و از گفتههای پیامبر باشد، چندان قابل سرزنش نبود. لذا اینکه خداوند راه قریحه شاعری پیامبر را بست، در جهت اطمینان و یقین و دلگرمی مردم نسبت به وحی و بطور خلاصه در جهت هدایت مردم اقدام نموده و لذا این، نیز، جزء بزرگترین الطاف و نعمات الهی است.
آیات آشنا
محتوای آیه 74 و قسمت اول آیه 75، همعرض است با آیات 26 تا 30 و نیز آیه 23 سوره نجم است.
ترجمه تفسیریِ آزاد
و هنگاميکه به آنان گفته شود درباره آنچه در آينده قیامتیِ خویش خواهید داشت، و نیز از نتایج کارهای نامقبول در گذشته کرده ايد پروا کنيد شايد مورد رحمت واقع شويد ناراحت ميشوند (45) و هيچ آيه اي از آيات پروردگارشان به آنان نميرسد مگر اينکه از آن روی میگردانند (46) و هنگامي که به آنان گفته شود از آنچه خداوند روزيتان کرده به فقرا بخشش کنيد به مومنان مي گويند آيا کسي را غذا دهيم که اگر خدا مي خواست خودش غذايش ميداد؟ شماها در گمراهيي آشکاريد (47) و ميگويند اين وعده قيامت که صحبتش را مي کنيد کي است اگر راست ميگوييد؟ (48) با این سخنشان متعرض چیزی میشوند که جز یک فریاد مهیب نیست که در همان حالی که دارند بگو مگو مي کنند، ممکن است فراگيرشان شود (49) که نه فرصت خواهند داشت وصيتي کنند و نه بسوي اهل خويش برگردند (50) و بهتر است نگران روزی باشند که در آن شيپور آسمانی دميده میشود تا فورأ از قبرهاشان بسوي پروردگارشان بتندي روان شوند (51) در آن حال خواهند گفت واي بر ما چه کسي ما را از خوابگاه مان برانگيخت؟ جواب خواهند شنید که اين همان وعده خداوند است و پیامبران نيز راست گفتند (52) آن جز فرياد بلندي نخواهد بود و آنها ناگهان همگي در پیشگاه حق حاضر خواهند بود (53) در آن هنگام به آنان خطاب ميشود امروز به هيچ کس ظلمي نميشود و فقط جزاي اعمالی را که انجام ميداديد دریافت میکنید (54) البته بهشتيان در آن روز مشغوليت هاي لذت بخشي خواهند داشت (55) خودشان و همسرانشان در سايبان هائي بوده و بر تخت هائي تکيه خواهند زد (56) در آنجا ميوه هائي و نعمت هایی دیگر که بخواهند برايشان فراهم خواهد بود (57) واز آن مهمتر، پیامی اطمینان بخش از جانب پروردگار مهربان شان (58) آنگاه به برخی خطاب میشود اي گناهکاران اينک از ساير مردم جدا شويد (59) به آنان عتاب میشود که اي آدميان! مگر قرار نبود پيروي شيطان نکنيد که او دشمن آشکارتان است؟ (60) و اينکه فقط مرا اطاعت کنيد که جاده مستقيم همين است؟ (61) و البته شيطان گروههاي زيادي از شما را گمراه کرد آيا تعقل نمیکردید؟ (62) اين همان جهنمي است که به شما وعده داده ميشد (63) امروز بسبب کفري که ميورزيديد به آن درآئيد (64) در آن روز بر دهانهايشان مهر ميخورد و دستهايشان به سخن درمیآیند و پاهايشان گواهي ميدهند که چه انجام ميداده اند (65) و اگر خداوند ميخواست میتوانست بینائی شان را در همین دنیا از بين ببرد و در آنصورت نمیتوانستند راه مطمئن را بیابند (66) و نيز اگر ميخواست در همان موقعيتي که بودند مسخ شان ميکرد که نه راه پيش و نه راه پس داشته باشند (67) ای مردم! آيا تعقل نميکنید که که کسي را که عمر طولاني به او ميدهيم از لحاظ خلقت واژگونه اش مي کنيم (68) آیا توجه ندارید که به او که پیامبرتان است شعر نياموختيم و درخور او هم نيست؟ بلکه آن قرآنی که به او وحی کرده ایم چيزي جز پندي و خواندنيي روشن نیست؟ (69) تا هر كه را که زنده است هشدار دهد و آن حكم هم بر کافران فرود آيد؟ (70) آيا نديديد که ما به قدرت خويش برايتان چارپاياني آفريده ايم که مالک آنها ميشوید؟ (71) و آنها را رام تان کرده ايم که هم از آنها سواري ميگيرید و هم از آنها ميخورید (72) و در آنها منافع و نوشيدني هائي هم دارید آيا شکر نميگزارید؟ (73) و غير از خداوند خداياني برگرفتند با این خیال که ياري شوند (74) آنها نميتوانند اينها را ياري کنند اما اينها خودشان سرباز حاضر بخدمت آنها ميشوند (75) پس ای پیامبر! سخن آنها اندوهگينت نکند ما خودمان آنچه را که آشکار يا پنهان ميکنند ميدانيم (76)