پیش تفسیر
1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)
( جدول1)
آيه
|
عنوان اصلی
|
عنوان فرعی
|
|
شرح
|
تعدادکلمه
|
1
|
مردم
|
کافران
|
تهديد
|
وای بر ...
|
4
|
2
|
مردم
|
کافران
|
توصيف
|
مال را جمع ميکند و ميشمارد
|
4
|
3
|
مردم
|
کافران
|
توصيف
|
ميپندارد مال نگهدارس است
|
4
|
4
|
اخرت
|
جهنم
|
کافران
|
او را درحطمه می اندازند
|
4
|
5
|
پيامبر
|
خطاب
|
سئوال
|
چه چيز دانايت کرد که
حطمه چيست
|
4
|
6
|
اخرت
|
جهنم
|
توصيف
|
اتشی که افروخته شد
|
3
|
7
|
اخرت
|
جهنم
|
توصيف
|
که بر دلها زبانه ميکشد
|
4
|
8
|
اخرت
|
جهنم
|
توصيف
|
البته ان بر دلها « موصده»
است
|
3
|
9
|
اخرت
|
جهنم
|
توضيح
|
در ستونی برکشيده شده
|
3
|
جمع
|
33
|
( جدول درج ها)
شماره
|
عنوان اصلی
|
عنوان فرعی
|
شرح
|
درصد
|
1/3
|
اخرت
|
جهنم
|
توصيف و توضيح- اتشی که بر دلها زبانه
می کشد- بر انها مسلط است.
|
5/51
|
2/3
|
مردم
|
کافران
|
مال را جمع ميکند و ميشمارد و پندارد
نگهدارش است
|
4/36
|
3/3
|
پيامبر
|
سئوال
|
چه ميدانی حطمه چيست؟
|
1/12
|
درس: هشدار ِعذاب سخت به کساني که علاقه مفرط به مال دارند و آن را تکيه گاه مي پندارند.
البته دو جدول فوق اول و آخرِ جدول هاست، جدول های وسط را برای رعایت اختصار حذف کرده ایم، اما کسانی که حوصله دارند میتوانند موردِ سوره فجر را که در کتاب «آموزش تفسیر قرآن» (که به عنوان نمونه و الگو است) در سایت:
http://jamal-ganjei.com
با تمام جدول هایش ملاحظه فرمایند.
2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)
ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:
1
وَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ ﴿1﴾ الَّذِي جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ ﴿2﴾ يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ ﴿3﴾
درس: هشدار ِعذاب سخت به کساني که علاقه مفرط به مال دارند و آن را تکيه گاه مي پندارند.
ریزدرب: وای بر اشخاص بسیار عیبجو و طعنه زن.
2
كَلَّا لَيُنبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ ﴿4﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحُطَمَةُ ﴿5﴾ نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ ﴿6﴾ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ ﴿7﴾
ریزدرب: اشخاص بسیار عیبجو و طعنه زن بوسیله آتش مهیب غیر قابل تصوری خُرد خواهند شد.
3
إِنَّهَا عَلَيْهِم مُّؤْصَدَةٌ ﴿8﴾ فِي عَمَدٍ مُّمَدَّدَةٍ ﴿9﴾
ریزدرب: آتش مذکور بر وجود و شخصیت شان مسلط است.
تقطیع:
در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.
اصلی-فرعی
قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.
لُبّ مطلب:
با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درس سوره که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درس مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.
3 - سوالات
1- آیاجمع کردن مال و داشتن حساب و کتاب آن اشکال دارد؟
2- دوکلمه اول آیه 5 خطاب به کیست؟
3- همان دوکلمه مذکور چه نقشی دارند؟
4 – از محتوای این سوره چه حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها میتوان زد؟
5- کلمه اول آیه 8 اشاره به چیست؟
6 – در آیه 2 چرا بجای الذی نفرموده الذین؟ همچنین چرا بجای جمعَ نفرموده جمعوا؟
7 – تنوین در کلمه «مالا» از باب تصغیر است یا تعظیم؟
8 – در دو کلمه آخر آیه های 8 و 9 چطور؟
9 – الف و لام ابتدای کلمه الحطمه «الف لام جنس» است یا عهد؟ یا نوع دیگر؟
10 – الف و لام ابتدای کلمه افئده چطور؟
11 – چرا خداوند آن آتش را به خویش نسبت داده؟ (نار الله)
12 – حالت کلی این سوره چگونه است؟ (هشداری؟ بازدارندگی؟ یا....؟)
4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها
در هنگام نزول این سوره، آن «مشکل فراگیر» که در سوره بلد دیدیم تا حدودی مهار شده و روحیه ای که در آن موضوع وجود داشت، از «اکثر مردم» به «عده قلیلی از میان برخی ثروتمندان» (آیه های 2 و 3) تقلیل یافته بوده است.
5 - آیات برجسته این پاراگراف
یک ملاک مهم برای برجستگیِ آیات، شهرت آنها در نزد مردم است و این آیات از مشهور ترین های آیات قرآنی است.
آیاتی که ذیل تیر فوق مشخص میشوند، به دلایلی مانند اقبال هنرمندان خوشنویس و یا کاشیکار و معرق و منبت کار، و نیز وعاظ و نویسندگان، و . . یا دلایل متنی، یا همزمانی با برخی وقایع، و دلایل دیگر، است که آنها را «برجسته» میکند، و این آیات نیز واجد آن ملاک ها هست و لذا از آیات برجسته قرآنی است.
6 - آیات مشکل این پاراگراف
مشکل بودن این آیات از آنجا فهمیده میشود که مفسران مختلف در طول قرن ها، حتی تا امروز، در تفسیر آنها سخنان مختلف و حتی متباین و بلکه متنافر گفته اند، برخی بر اساس روایات، و چون روایاتی که مستند قرار داده اند متخالف بوده، تفسیرشان نیز متخالف در آمده، و برخی دیگر بر اساس های دیگر، ولی ما عصاره محتوای سوره را مستند قرار داده ایم که بهترین مستند است، زیرا از خود سوره گرفته شده است.
7 - در این پاراگراف، کدام فقرات، فوق ذهنیات معاصران نزول است؟
(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)
آیه 6 «قیامتی» است، و هیچ بنی بشری تجربه اش را ندارد، و قبل از قیامت نخواهد داشت، لذا، چه در آن روزهای نزول وحی و چه الی یوم القیامه بالاتر از ذهنیات بشر خواهد بود.
8 - مخاطبان اولیه از این سوره چه تلقیی میداشتند؟
از آنجا که کلماتی که در این متن قرآنی بکار رفته، در این چهارده قرن، تغییرِ معنائی نیافته، معاصران نزول نیز، از لحاظ تحت اللفظی، همان تلقی را میداشته اند که ما.
9 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این سوره هست؟
چند بار عرض کرده ایم که در زمان نزول این سوره ها آنحضرت چندان پیروانی نداشته اند و پیروانشان محدود به بستگان نزدیک و تک و توکی از بیرون خانواده بوده و آنها بوده اند که به آیات نازله با گوش جان روی میکرده و آیات را با ولع می نوشیده اند، و چنین مخاطب هایی «پیام های اصلی سوره ها» را میگرفته اند.
پیام هایی که چنین مخاطب هایی میگرفته اند علی الظاهر می باید اینها بوده باشد:
1 – نباید مردم را تمسخر نمود و طعنه شان زد.
2 – به ثروت مادی باید فقط به عنوان ابزار و وسیله نگاه کرد نه اینکه به آن عشق ورزید و نه اینکه چنین تصور نمود که آن مایهء «نگهداری» آدمی است.
3 – چنین اخلاقی آنقدر ناپسند است که مایه عذابی تحمل ناکردنی خواهد شد.
10 - این سوره حاوی چه رهنمودهایی برای بشر قرن حاضر است؟
یکی از مهم ترین درد های بشر امروز چیزی است که درمانش مطالب این سوره است.
درد مذکور این است که ثروت ملاک ارزش هاست.
به نظرِ اکثر بشر، کسی که ثروتمندتر است آدم تر محسوب میشود و ثروتمندترین آدم الگو است و همه بدنبال «رمز موفقیت»ش هستند تا کمی به او شبیه شوند شاید «تعالی» یابند.
اینهمه کتاب و سخنرانی و سمینار و چه و چه در باره «رمز موفقیت» مدعی کشف رمز موفقیت در چه چیزی هستند؟ علم؟ نه! تعالی شخصیتی؟ نه!
منظور از موفقیت که بطور مطلق عنوان میشود، افزایش ثروت است.
با این طرز فکر واضح است که ثروتمند در کسی که ثروت کمتری دارد به چشم تحقیر بنگرد و تمسخرش کند و وجود عیب را در او مسلم بداند و پیگیر جستجوی آن باشد و ثروت خویش را پناهگاه خویش محسوب دارد.
رهنمود این سوره برای قرن حاضر این است: ای انسان! آیا تو برای این آفریده شده ای که ثروت زیاد کنی یا در نردبان تعالیِ انسانی پله ای بالاتر روی؟
11 - کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟
با توجه به ترتیب نزول ، همه فقرات این پاراگراف «برای اولین بار» است .
12 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟
انسان های نا مطلوب
سوره لیل
وَأَمَّا مَن بَخِلَ وَاسْتَغْنَى ﴿8﴾ وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى ﴿9﴾
الَّذِي كَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿16﴾
سوره علق
أَرَأَيْتَ الَّذِي يَنْهَى ﴿9﴾ عَبْدًا إِذَا صَلَّى ﴿10﴾ أَرَأَيْتَ إِن كَانَ عَلَى الْهُدَى ﴿11﴾ أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوَى ﴿12﴾ أَرَأَيْتَ إِن كَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿13﴾ أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى ﴿14﴾
سوره بلد
أَيَحْسَبُ أَن لَّن يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ ﴿5﴾ يَقُولُ أَهْلَكْتُ مَالًا لُّبَدًا ﴿6﴾ أَيَحْسَبُ أَن لَّمْ يَرَهُ أَحَدٌ ﴿7﴾ اَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْنِ ﴿8﴾ وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ ﴿9﴾ وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ ﴿10﴾ فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿11﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿12﴾ فَكُّ رَقَبَةٍ ﴿13﴾ أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ ﴿14﴾ يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿15﴾ أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿16﴾
وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿19﴾ عَلَيْهِمْ نَارٌ مُّؤْصَدَةٌ ﴿20﴾
سوره هُمزه
الَّذِي جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ ﴿2﴾ يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ ﴿3﴾
عذاب
سوره هُمزه
وَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ ﴿1﴾ كَلَّا لَيُنبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ ﴿4﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحُطَمَةُ ﴿5﴾ نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ ﴿6﴾ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ ﴿7﴾ إِنَّهَا عَلَيْهِم مُّؤْصَدَةٌ ﴿8﴾ فِي عَمَدٍ مُّمَدَّدَةٍ ﴿9﴾
بدیهی است اگر در سوره های آتی هرجا به همین موارد برخوردیم، ضمن یادآوری همین محور ها، آنها را نیز اضافه خواهیم نمود.
شرح مختصر
کلید های تفسیری
به زبان مخاطب اولیه :
اینکه در آیه 6 فرموده «خدا آن را افروخته» به زبان مخاطب فرمایش کرده و مفهوم آن این است که خداوند سیستم تعذیبی قرار داده، و در آن سیستم، این نوع افراد به آن نوع عذاب معذب خواهند شد، و شاید ذکر اینگونه ایِ مطلب به علت تحریک توجه مردم به اهمیت آن بوده باشد که خداوند به خودش نسبت داده است.
بدن دنیوی و بدن اخروی
در این سوره به چیزهایی اشاره شده مانند چرخ گوشت جهنمی، و آتشِ جسم و روح سوزِ محیط و ممتدِ غیر قابل فرار.
اینها تازه اوائل وحی است، بعداً چیزهای دیگری مانند مس گداخته و نوشیدنی گرم حاوی چرک و کثافت و گرزهای آهنی و امثال آن نیز در آیه های آینده ذکر خواهد شد.
از طرف دیگر جاودانگی در عذاب هم برای عده ای مطرح هست.
آیا در آن شرایط اساساً «زندگی» می تواند مطرح باشد چه رسد به «جاودانگی»؟
به نظر می آید که شرایط جهان بعدی با شرایط این جهانی فرق بسیار زیادی داشته باشد بطوریکه در آن شرایطِ عذابی، نه تنها زندگی بلکه جاودانگی هم ممکن باشد.
مثالی مطلب را به ذهن نزدیک می کند:
نوزادی که متولد می شود، بدن اوهنوز شرایط جنینی را دارد و هنوز بدن این جهانی پیدا نکرده، ضمناً بهترین غذایی را که ما دراین جهان می شناسیم (مثلاً فرض کنید جوجه کباب را) اگر به آن نوزاد بخورانیم مرگ او حتمی خواهد بود، زیرا بدن او هنوز بدن جهان قبلی اوست و هنوز بدن جهان فعلی را نیافته است.
به نظر می آید حلّ مشکل فوق این باشد که در جهان بعدی بدن های انسان ها چنان تفاوتی با بدن فعلی داشته باشد که چنان چیزهایی فقط عذاب باشد نه اینکه قاطع زندگی هم باشد.
ترجمه تفسیریِ آزاد
بسم الله الرحمن الرحیم
واي بر کسانی که ثروتی دارند و به سبب آن نسبت به دیگران بسیار عيب جو و بسیارطعنه زن می باشند (1) کسانیکه مالي جمع ميکنند و به شمارش آن مشغول اند (2) و مي پندارند مالشان نگهدارشان خواهد بود (3) نه! چنین کسانی حتمأ در حطمه انداخته ميشوند (4) و ای پیامبر! چه چیزی میتواند آگاهت کند که حطمه چيست؟ (5) آتشي است که تحت عنایت خاص الهی افروخته شده (6) كه بر وجود و شخصیت چنان کسانی راه مي يابد (7) و بر آن ها احاطه دارد (8) و مانند ستونهايي بر کشيده است (9)