پیش تفسیر
1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)
اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم:
طرز استخراج عصاره محتوای سوره (یعنی «درس» سوره) را در قسمت اول نشان داده ایم که مطابق ذیل است:
درس: کفار اعم از گذشتگان و معاصر در اثر غلطي فکر به تکذيب حقايق مي پردازند و به نتايج آن نيز دچارند.
|
برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:
درب: ای پیامبر، اینان به علت بی توجهی به هدف آفرینش و نیز بی توجهی به آخرت چنین میکنند، تکذیبشان تقصیر تو نیست، و تو کار خویش را پی بگیر.
|
2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)
ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:
1
وَالسَّمَاء بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿47﴾ وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿48﴾ وَمِن كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿49﴾
ریزدرب: گوشه ای از علم و قدرت و خداوند
2
فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿50﴾ وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿51﴾
ریزدرب: ای مردم! پناهگاه نهائی تان خداوند است
3
كَذَلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿52﴾ أَتَوَاصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿53﴾ فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنتَ بِمَلُومٍ ﴿54﴾ وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿55﴾
ریزدرب: ای پیامبر! به این فعالان کفر اهمیتی مده
4
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿56﴾ مَا أُرِيدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَن يُطْعِمُونِ ﴿57﴾ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ ﴿58﴾
ریزدرب: ای مردم! به هدف از آفرینش خویش فکر کنید
5
فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذَنُوبًا مِّثْلَ ذَنُوبِ أَصْحَابِهِمْ فَلَا يَسْتَعْجِلُونِ ﴿59﴾ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِن يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ ﴿60﴾
ریزدرب: ای پیامبر! فکرش را نکن، اینها هم همانجا میروند که همانندانشان رفتند.
تقطیع:
در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.
اصلی-فرعی
قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.
لُبّ مطلب:
با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.
3 – از اول تا اینجا
در پاراگراف 1 با قسم به عناصری ، بطور سمبلیک ذهن ما مخاطبان را متوجه چگونگی بوجود آمدن آن میکند . پیدایش آخرت با پراکنش چیزهائی (و حمل آن چیزهای موردپراکنش، و جریان آرام و آسان وسایل حملی که آن چیزهاراحمل میکنند ، و تقسیم کارمرتبط با چیزهای حمل شونده) مرتبط است.
در پاراگراف 2 توجه ما را به این موضوع جلب میکند که با جریاناتِ فکریی که به موضوعات مهم مرتبط است نمیتوان سرسری و با حدس و گمان برخورد کرد زیرا آدمی را به باطل می رانَد ، و اینکه در عین حال کسانی هستند که در آخرت وضعیت عالی دارند. شما سعی کنید راه آنها را بروید و به نشانه های الهی در جهان ودر خودهاتان توجه کنید، در آنصورت شاید متوجه حقایقی شوید و دست از این حدس و گمان ها بردارید. و اینکه بعضی از اشخاصِ شاخص متقی یا مکذب ممکن است در همین جهان هم شمه ای از نعمت خاص و یا عذاب خاص خویش را دریافت کنند.
در این پاراگراف می فرماید ای مردم! به گوشه ای از قدرت های الهی توجه کنید و در آنصورت درک خواهید کرد که این خداوند قدرت لازم و کافی برای برپائی قیامت را هم دارد ، ونیز به گوشه ای از نعمت های الهی که هم اکنون دارید از آنها متنعم میشوید توجه کنید و تصور کنید که ممکن است در آخرت بهتر از اینها برای شما فراهم باشد و درغیر آن صورت نه تنها نعمت نداشته باشید بلکه همه اش در ناراحتی و سختی باشید، و ای پیامبر! تقصیرِ تو نیست که تکذیبگران تکذیبت میکنند، قبلا هم در مورد پیامبران قبلی همین رفتارها شده، تو کارِ رسالتت را پی بگیر، و این کافران نیز مانند کافران پیشین راه غلط را انتخاب نموده و به نتیجه اش هم دچار خواهندشد.
4 - سوالات
1– در آیه 47 منظور از «سماء» چیست؟ (آسمان دنیا؟ کلّ آسمان ها؟ یا...؟)
2- برای آیه 48 چه سابقه ای سراغ دارید؟
3 – اگر دو آیه 59 و 60 را «باهم» و «دریک نگاه» ببینیم، به این نتیجه میرسیم که: الذین ظلموا=الذین کفروا و از تساوی اخیر به این نتیجه میرسیم که : ظلم=کفر، از نتیجه اخیر چه نتیجه جدیدی میگیرید؟
4 - دراین پاراگراف دوفعل هست که یکی تفسیردیگری است. آنها را مشخص کنید.
5 – آیه 49 بارِ علمی-فلسفی بالائی دارد. آن را مشخص کنید.
6 – کلمه های «بنینا» و «فرشنا» (آیه های 47 و 48) به معنی لغوی آمده یا اصطلاحی؟
7 - «سرزنش» (آیه54) از سوی چه کسی؟
8 – در آیه 53 سوالی شده که جوابش معلوم است. اولا جوابش چیست؟ و چرا؟ ثانیا چرا خداوند این سوال را در اینجا قرار داده؟
9 - کلمه «تواصوا» به معنی لغوی آمده یا اصطلاحی؟
10-چراخداوند دراینجا ضمیر«من» (خلقت، ارید) را بکار برده؟
11 – چرا از میان آنهمه مخلوقات فقط ازجنّ وانس نام برده؟
12 – چرا خداوند ازمیان صفات خویش آن صفات (انتهای آیه 58 ) را انتخاب فرموده؟
13 - «عبادت» (آیه56) یعنی چه؟
14 – چرا «عبادت» آنقدرمهم قلمدادشده که «هدف آفرینش» معرفی شده؟
15 – منظور از «ظلموا» در آیه 59 چه کسانی است؟
16 – اگر جواب سوال فوق، فعالانِ مخالفانِ پیامبر (ص) باشــد، در این صـــورت منظــــــور از «اصحابهم» چه کسانی هستند؟
17- عبارت ترکیبی «ذَنوب اصحابهم» یعنی چه؟
5 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها
چنانکه در قسمت قبل عرض کرده ایم، از آیات 24 تا46 فهمیده می شود که پیامبر(ص) تحت نگرانی زیادی بود که آیا خواهد توانست رسالتش را تا آخر برساند وخداوند کمک های خارق العاده ای را که به پیامبران سابق نموده بیادش می آوَرَد و او را دلگرم می کند.
در اینجا، در آیه 52، نیز، همان موقعیت است، و دارد به آنحضرت یاداوری میکند که ای پیامبر! مشکلات منحصر به تو نیست، انبیاء سابق هم مشکلات داشتند.
همچنین است حالت آیاتی مانند 54 و 55 و 59
6 - پیشگوئی های تحقق یافته
1 – علمی :
آیا امروز که ما تئوری «بیگ بنگ» را در فیزیک نجوم می شناسیم آیه 47 مفهوم تر است یا حدود1400 سال قبل که قرآن داشت نازل می شد؟
بهتر است بیاد بیاوریم که متمدن ترین مردم آن زمان ایرانی ها و رومی ها بودند و فرضیات علمی نجومی آنها در اوج خویش در کتاب «المجسطی» بطلمیوس مطرح بود که امروز نزد دانشمندان از لحاظ علمی کوچکترین ارزشی ندارد.
امروز حدود1400 سال از نزول این آیات می گذرد و بشر امروز به نحو حیرت انگیزی پیشرفته تر از بشر آن روزهاست، و می بینیم که علم بشر امروزی به این آیات روز بروز نزدیک تر می شود و لذا آیه 47 (و با همین نگاه آیه 48) بطو روشن و آشکار حامل بار اعجازی می باشد.
2 – تاریخی :
1 - در آیه های 54 و 55 ضمن تایید آنحضرت و تشویق به پیگیری ماموریتش تلویحا موفقیتش را پیشگوئی میکند.
2 - آیه 59 خبر از شکست کفار می دهد و چنانکه بعدها اتفاق افتاد، موضوع این آیه هم تحقق یافت.
7 - آیات برجسته این پاراگراف
یک ملاک مهم برای برجستگیِ آیات، شهرت آنها در نزد مردم است،
آیات 56 تا 58 به دلیل فوق، و دلایلی که بارها گفته ایم (اقبال هنرمندان و وعاظ و . . . .) از آیات برجسته قرآنی است، زیرا این آیات از مشهور ترین های آیات قرآنی است.
8 - آیات مشکل
آیه های 47 تا 49 از آیات «مشکل» قرآنی است و دلیل مشکل بودن آنها نیز این است که ببینید مفسران گوناگون در طول تاریخ اسلام چه مطالب مختلف و بعضا متضادی در تفسیر آنها گفته اند، و برای اینکه درکی از موضوع داشته باشید، آنها را در نرم افزار جامع التفاسیر جستجو کنید.
9 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟
(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)
بطور قطع موضوع آیات 47 تا 49 از حیطه دانش قرن هفتم میلادی در کل جهان آن روزها بیرون بوده، چه رسد به قبایل عرب 1400 سال قبل.
آیه های 59 و 60 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.
علاوه بر آن، دو آیه اخیر بارِ باستان شناسی نیز دارد، و بر آن اساس، از ذهنیات ما قرن بیست و یکمی ها هم بالاتر است، چه رسد به آنها.
10 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی میداشتند؟
در باره آیات این پاراگراف، حتی امروز نیز، با توجه به معانی والای آن، حتی برخی مفسران هم، درک مقبولی از آن ندارند، چه رسد به مخاطبان اولیه!
در عین حال، کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته، در این هزار و چند صد سال، تغییر معنای قابل توجهی نیافته اند، و لذا، از لحاظ تحت اللفظی، تلقی ما و آنان یکسان است.
11 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟
1 - قدرتِ غیر قابل تصور الهی،
2 - حکمت آفرینش،
3 - چرائیِ مخالفتِ کافران با تعالیم وحی، و توصیه به آنحضرت که کفر و تکذیب اینان را مهم نگیر و ماموریت خویش را پیگیر باش.
12 – کدام عنصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟
سابقه سه آیه 52 و 54 و 55 در سوره های قبلی خیلی زیاد است و در آینده نیز بسیار تکرار خواهد شد. آیه 57 فوق نیز یکی از مواردی است که تفسیر آیه الله الصمد است و یکی از گوشه های معانی آن را تشریح می نماید. مفهوم آیه 59 (عجله نکنند) را نیز در ابتدای سوره معارج و جاهای دیگر دیدیم، و آیه 60 را به عبارات و جملات گوناگون همچنین،
غیر از اینها ، بقیه مطالب این پاراگراف «برای اولین بار» است.
شرح مختصر
کلیدهای تفسیری
فعل خداوند قانونمند است
از این تیتر بسیار استفاده کرده ایم و لذا شرح جدیدی نمی دهیم و فقط برای یادآوری ناچاریم خود تیتر را ذکر کنیم و خود خواننده گرامی به این نکته منتقل خواهد شد که مدلول آیات 47 تا 49 توسط نظامات و سیستم هائی انجام شده که خود خداوند متعال آنها را ایجاد فرموده است.
سئوالِ جواب معلوم
در آیه 53 از مخاطب سئوالی می کند که جوابش معلوم است.
آیا علت رفتار مشابه آنها بیرونی بوده یا درونی؟
علت آن نمی تواند بیرونی باشد زیرا در آن زمان ها، خط و سواد و انتقال اطلاعات و فرهنگِ پیشرفته نبوده، زیرا وسایل ارتباطی (سواد و زبان بین المللی و ماشین چاپ و وسایل نقلیه تندرو، و دانشگاه ها و...) هنوز به وجود نیامده بود تا آنها بتوانند در اثر هماهنگی با یکدیگر رفتار مشابهی بروز بدهند.
لذا می ماند علت درونی که آنهم طغیان نفسانی تکذیبگران می باشد.
بنابراین خواستگاهِ بروزِ رفتار مشابه، بیماری یکسانِ نفسانیِ آنان است و همان است که در انتهای آیه 53 فرموده است.
«ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» یعنی چه؟
قبلاً دیدیم که از نظر این سوره، تقواپیشگان افرادی مطلوب و مورد انتظار هستند و دو نوع رفتار عبادتی دارند:
1- بدنی (نماز و استغفار و...) 2- مالی (دستگیری ضعفا و...)
در آیه 56 می فرماید اساساً جن و انس برای عبادت آفریده شده اند.
ذهن منحرف فوراً از ضمیر «مرا» نکته می گیرد و می گوید خداوند از عبادت جن و انس چه فایده ای می برد؟
در آیه 57 بشدت این شبهه را رفع می فرماید و یکبار بصورت کلی نفی هرگونه «رزق» (= فایده)، و یکبار بصورت خاص« طعام » (=نوعی از رزق) را رد می کند، و در آیه 58 نیز آنرا تعلیل می کند که خدائی که خودش به مخلوقاتش وجود و هستی داده و دائماً دارد اعاده می کند نیازی به چیزی از جانب همان مخلوقات ندارد، بلکه این برای خودشان مفید است (مانند زحمتی که محصل در مدرسه می کشد که بنفع خود او تمــــام می شود)
چندی پیش نوه دوازده ساله ام پرسیده بود «چرا خداوند ما را آفریده؟»، باز هم همین چندی پیش بود که دیده بودم یکی از دوستان خیلی قابل احترامم که در حد حکماء است ستون بلندی ازچندین جلد کتابهای علمی و فلسفی و دینی را مقابل خویش جمع کرده و غرق تورق و مطالعه بود و در جواب من میگفت میخواهد بالاخره بفهمد «چرا خدا ما را آفریده!»
ملاحظه میفرمائید؟ سوال فوق دغدغه خاطر همگان است، از نوجوان دوازده ساله گرفته تا پیرمرد دانای عارف متفکر فهیم تحصیلکرده صاحب قلم!
آیه فوق میگوید خداوند ما را برای عبادت آفریده، و ما هم تا کلمه عبادت را می شنویم فورا تصوراتمان بطرف نماز و روزه و امثال این ها میرود، در حالیکه این یک تصور ناقص است،
روایاتی داریم که مفهوم آنها این است که خداوند عبادت را چند قسمت کرده، و قسمت بزرگی از آن را در کسب روزی حلال قرار داده، یا اینکه عبادتی بالاتر از کسب علم نیست، یا اینکه عبادتی بالاتر از تفکر نیست، یا اینکه حسن خلق یا گمان نیک داشتن راجع به خداوند، یا معطر بودن، یا خوش لباسی، یا شانه کردن و کوتاه کردن مو و داشتن آینه، عبادت است، یا اینکه ازدواج معادل حفظ نصف دین است.
بنا بر این نوع روایات، (که تقریبا همه شان تاییدات قرآنی هم دارند)، عبادت با انواعی از زندگی شایسته و مقبول مترادف است.
یکی دیگر از معانی عبادت «شاگردی کردن» برای رشد و تعالی است.
شاگردی کردن نوعی از نظام تعلیم و تعلم است که در قدیم کاملا معمول بوده و امروز تقریبا منسوخ شده است. در نظامِ شاگردی کردن (از طریق مشاهده و تقلید و انجام کارهائی که استاد توصیه میکند و رها کردن کارهائی که او نهی میکند) بطور مستقیم و بدون آموزش به معنای اصطلاحی، تعلیم و تعلم صورت میگرفت، چیزی که امروز میتوان مثال زد مربیگری است، و مربی استاد است، و کسی که دستوراتش را انجام میدهد شاگرد است، و نتیجه اش رسیدن به هدفی است که قبلا تعریف شده است.
بنا بر این تلقی، عبادت، «طریقه رشد و تعالی یافتن بطور مستقیم برای رسیدن به زندگی شایسته است» که در آن پیامبر استاد و قرآن متن آموزشی و نتیجه اش هم کسب کمالات برای یک زندگی شایسته و قابل احترام و آرزوئی است.
خداوند حدّ اعلای خواستنی ها است. اگر شما به دنبال زیبائی باشید خداوند از هرچیز و هرکس زیبا تر است زیرا اساسا زیبائی را او آفریده است. اگر در جستجوی علم باشید خداوند از همه عالم تر است زیرا اساسا علم را او آفریده است. اگر به دنبال قدرت و ثروت هستید میدانید که سرچشمه آنها خداوند است. به همین قیاس، دنبال هر چیزِ خواستنی که باشید در حقیقت دارید دنبال خداوند میگردید. بنابر این اگر کسی دنبال علم یا هنر یا خدمت به دیگران یا کارهای پسندیده دیگر باشد انگار که دارد «شاگردیِ خدائی شدن» را میکند و یکی از معانی عبادت همین است.
لذا، وقتی که آیه 56 میگوید «جن و انس را نیافریدم مگر اینکه عبادتم کنند»، معنی آن این است که جن و انس را نیافریدم مگر اینکه رشد و تعالی یابند و بطرف کمال های مطلوب و کمال مطلوب ها و همه کمال های همه مطلوب ها حرکت کنند.
ترجمه تفسیریِ آزاد
و آسمان را با نيروئي بنايش کرديم و خودمان هم توسعه دهنده اش هستيم (47) و زمين را فرش کرديم و به چه نیکوئی تدارکش نمودیم (48) و هر چيز را جفت آفريديم، شايد از این نمونه هایی که بر شمردیم پند گيريد (49) ای پیامبر به آنان بگو پس بسوي خدا بگريزيد که من از جانب او برايتان هشدار دهنده اي آشکارم (50) و جز خدا پرستش شونده ديگري قرار ندهيد که باز هم من از جانب او هشدار دهنده اي آشکارم (51) چنين است که قبل از اينان هم هيچ رسولي نيامد مگر اينکه گفتند ساحر يا ديوانه است (52) آيا اقوام تکذیبگر يکديگر را به اين کار توصيه ميکردند يا اينکه اساسا در ذات خویش مردمي طغيانگر بودند؟ (53) پس، ای پیامبر! از آنها روي بگردان كه تو سزاوار سرزنش نيستي (54) و پندشان ده تا مومنان پندگیرندکه پند براي مومنان مفيد است (55) و جن و انس را نيافريدم مگر اينکه زندگیی شایسته در پیش گیرند و رشد و تعالی یابند (56) هيچ احتیاجی به آنان ندارم و رزقي از آنها نميخواهم (57) زیرا که البته خداوند خودش روزي دهنده نيرومند استوار است (58) پس البته اين ظالمان نيز نتيجه اي جز مانند نتيجه همانندان قبلي شان نخواهند داشت. پس عجله اي نکنند (59) و واي بر کافران از آن روزی که وعده اش را به آنان داده اند (60)