پیش تفسیر
1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)
اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم:
طرز استخراج عصاره محتوای سوره را (یعنی «درس» سوره را) در قسمت اول ارائه کرده ایم که مطابق ذیل است:
درس: پيامبران و صالحان مسير صحيح را ميرفتند و خداوند نيز در همين جهانه آنها لطف و بركت عطا فرمود.
برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:
درب : نمونه هائي از لطف و رحمتي كه به ابراهيم و موسي و اسمعيل و ادريس داده شد.
2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)
چنانکه تاکنون دیده اید، در هر پاراگراف تفسیری، عصاره محتوای پاراگراف را از یک «راه دوم» نیز استخراج میکردیم، که معمولا دیده میشد مطابقتِ معنا داری با استخراجِ از راه اول داشت.
اما، در پاراگراف هائی که کاملا «داستانی» است، ضرورتی در این کار احساس نمیشود، زیرا فهم پاراگراف های داستانی بسیار آسانتر است، و چون ما اهل صفحه زیاد کردن نیستیم، و با توجه به کیفیت خوانندگان مان رعایت اختصار را ترجیح میدهیم، در این نوع پاراگراف ها از آن صرفنظر میکنیم.
3 – از اول تا اینجا
در پاراگراف 1 که ابتدای سوره است می فرماید : ای پیامبر ! تو نیز مورد لطف وحمایت ما میباشش و شاید درهمین جهان نیز برخی از آثار آن راببینی .
در پاراگراف 2 می فرماید : ای پیامبر ! تونیز(به گونه ای دیگر)همواره موردلطف و تاییدات ما بوده ای واز این پس هم خواهی بود .
در پاراگراف 3 می فرماید : حضرت عیسی فقط بنده خداست ، وبجای خدا قابل عبادت نیست.
در این پاراگراف می فرماید : ای پیامبر ! تو نیز مانند این پیامبران مورد لطف وحمایت ما بوده ای. از این پس نیز به مشکلات ماموریتت کماکان صبرکن و تاییدات ما نیز با تو خواهد بود.
4 - پیشگوئی های تحقق یافته
در آیات 41 تا 58 الطاف الهی که در مورد 4 پیامبر ذکر شده، و از آن تلویحا این وعده درک میشود که که ای پیامبر تو در نزد ما از آنان کمتر نیستی و در مورد تو نیز الطاف ما پی در پی بسویت نازل خواهد شد.
5 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی میداشتند؟
در این خصوص باید خاطر نشان کنیم که یک شبهه ای اخیرا در سطح وسیع القا شده که مطالب قرآن اول باید از این لحاظ چِک شود که معاصران نزول از آن چه می فهمیده اند . ماهم با بیان دلیل فوق در حقیقت داریم پاراگراف به پاراگراف آن شبهه را چک میکنیم .
آنچه تا کنون فهمیده ایم این بوده که معاصران نزول اکثر قریب به اتفاق حجم قرآن را همانطور می فهمیده اند که ما امروز می فهمیم.
6 - در این پاراگراف، کدام فقرات، فوق ذهنیات معاصران نزول است؟
(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)
در آیه های 44 و 45 به موجوداتی اشاره شده که معهود ما بشر قرن حاضر هم نیست، چه رسد به مشافهین 1400 سال قبل!
آیه های 42 تا 48 از این لحاظ که مربوط به اقوامی است که در قبل از تاریخ بوده اند، و علم باستان شناسی آنقدر رشد نکرده که ما از اوضاع و احوال آنها مطلع باشیم، برای ما نیز روشن نیست، چه رسد به مخاطبان اولیه این آیات.
7 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟
نمونه هائي از لطف و رحمتي كه به ابراهيم و موسي و اسمعيل و ادريس داده شد.
8 – کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟
با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، با کمی اغماض میتوان گفت که تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .
شرح مختصر
کلیدهای تفسیری
چند دریافت کوتاه مستقیم
آیه 45: تاکنون چنین میفهمیدیم که عذاب یعنی ناراحتی و گرفتاری و فشار و دوری از نعمتها، اما در آیه 45، «دوستدار شیطان بودن» عذاب شمرده شده و در این نکته های بسیار لطیفی هست که چون بنای ما بر اختصار است فقط اشارههای کمی میکنیم اما از خواننده ارجمند دعوت میکنیم از تعمق و پیگیری خویش جلوگیری ننموده و مطلب را بپرورد:
1- دوستی شیطان به کفر و شرک و گناهان میانجامد که آنها نیز در دنیا به هلاکت و در آخرت به عذاب جهنم میرساند و لذا ورود به دوستی شیطان ورود به وادی عذاب است.
2- دوستی شیطان، خروج از دوستی رحمان است که آن، سرچشمه همۀ لطف و رحمت و نعمتهاست و خروج از آن، بمعنی ورود در وادی عذابهاست.
3- و موارد دیگر که تدبر و تعمق و در نتیجه کشف و ذکر آنها را به خواننده ارجمـند وا میگذاریم.
آیه 46: «پدر جان» مذکور، در برابر آنهمه استدلال (آیات 42 تا 44) میگوید از این حرفها دست بکش که یا میکشمت یا خیلی که به تو لطف کنم تبعیدت میکنم.
آیات47تا50 :ابراهیم که در اثر ایمان استدلالی قویّ ، (توجه کنید به آیات 42 تا 45) به چنان رشد شخصیتی رسیده بود، نعمتهای جدیدتری نیز از خداوند دریافت کرد. هم قبیلهای ساخت و سروری یافت ، و هم به پیامبری رسید ، و هم در رأس سلسلهای از مهمترین پیامبران که از اولاد و نوادگان او بودند قرار گرفت.
لطفهایی که خداوند در همین جهان به حضرت ابراهیم(ع) کرد
ما به «درس» و «درب» مینگریم و این نکته را در مییابیم که حضرت ابراهیم(ع) که مسیر صحیح را اتخاد نمود، مورد لطفهائی قرار گرفت که بطور خلاصه عرض میشود:
ردیف
|
شرح
|
آیه مأخذ
|
1
|
خداوند او را لایق پیامبری نمود که بزرگترین
درجه رشد انسانی است.
|
41
|
2
|
در عالم پیامبری هم او را از پیامبران بسیار
برجسته نمود.
|
41
|
3
|
پیامبری در بعضی از اولاد او یکی پس از دیگری
توالی یافت.
|
49
|
4
|
نام نیک بلند آوازهای پس از او برایش قرار داد.
|
50
|
5
|
قبل از پیامبری نیز فهم دقیق مطالب را یافت.
|
42
|
6
|
و نیز قدرت روحی بالا و شجاعتی که بتواند
بندها و موانع قویِ موجودِ سنتیِ آن روزها را
بشکند و آنها را در مقابل حق مهم نشمرد
به او داد.
|
48-42
|
و پیام این پاراگراف نیز این است که ای انسان مسیر صحیح را اتخاذ کن که علاوه بر جهان آخرت در همین جهان نیز لطف و برکت و هدایت و عزت و احترام و ... و ... و همه چیزهای خوب را خواهی یافت.
آشنایی با این «پدر جان» آیه 42
این «پدر جان»، علاوه بر موضوع فوق یک آدم معمولی نبود، بلکه نوعی رهبری فکری در آن جامعه داشت (توجه کنید به عبارت «خدایان من» در آیه 46)
بعلاوه از نوعی قدرت حکومتی نیز بهرهمند بود (که میتوانست ابراهیم را تبعید و حتی اعدام کند – آیه 46) یعنی «پدر جان» مذکور سه مزیت داشت:
1- مزیت «بزرگی» از نظر سن و سال و رئیس خانواده بودن،
2- مزیت رهبری فکری درجامعه خویش،
3- مزیت قدرت سیاسی و حکومتی.
هر یک از این مزیتها، حتی امروز، (چه رسد به زمانهای گذشته) آنقدر قوی هست که میتواند هزاران نفر را مطیع و منقاد کند.
ایمان چیست که چنان شخصیتی در آدمی ایجاد میکند که این مزیتهای عظیم را در چشم آدمی کوچک میکند و او را به جائی میرساند که بر صاحبان آن مزیتها، در صورتی که بر باطل باشند، میشورد و آن مزیتها چشمش را پر نمیکند؟
ترجمه تفسیریِ آزاد
ای پیامبر! در آن کتاب آسمانی که در دسترست هست، ابراهيم را ياد کن که پيامبري صديق بود (41) هنگامي که به پدرش گفت پدر جان چرا چيزي را مي پرستي که نه مي شنود و نه مي بيند و نه میتواند هيچ کاري را برايت چاره کند (42) پدر جان البته چيزي از آن علمِ حق بسوي من آمده که بسوي تو نيامده پس مرا پيروي کن که به راهي کاملا صحيح هدايتت کنم (43) پدر جان شيطان را پيروي مکن که شيطان نسبت به خداوند رحمان سرکش است (44) پدر جان ميترسم عذابي از جانب خداي رحمان بتو برسد که در نتیجه آن دوستدار شيطان شوي (45) گفت اي ابراهيم آيا از خدايان من روميگرداني؟ اگر بس نکني حتمأ سنگسارت ميکنم و مدتي طولاني از من دور شو (46) گفت سلام بر تو. بزودي از پروردگارم برايت آمرزش خواهم خواست زیرا که او بمن مهربان است (47) و از شما و آنچه غير از خداوند ميخوانيد دوري ميگزينم و پروردگار خودم را ميخوانم و اميدوارم در خواندن پروردگارم بي بهره نباشم (48) و چون از آنها و آنچه که غير خداوند ميخواندند کناره گرفت به او اسحق و يعقوب را عطا کرديم و همگي را پيامبر نموديم (49) و از رحمت خويش به آنها داديم و براي آن ها ذکر خير بلند آوازه اي قرار داديم (50) و در آن کتاب موسي را ياد کن که او خالص شده، و فرستاده اي پيامبر بود (51) و او را از جانب راست كوه طور صدا زديم و به رازگوئي با خودمان تقربش داديم (52) و از رحمت خويش برادرش هارون را به او به معاونت داديم که او نيز پيامبري بود (53) و در آن کتاب اسمعيل را ياد کن که او درست وعده و پيامبري فرستاده بود (54) و کسان خود را به نماز و زکوة امر ميکرد و نزد پروردگارش پسنديده بود (55) و در آن کتاب ادريس را ياد کن که صديقي پيامبر بود (56) و او را بلند مرتبه گردانديم (57) آنها کساني بودند که خداوند از ميان پيامبران، از فرزندان آدم، و از کساني که همراه نوح حمل کرديم، و از فرزندان ابراهيم، و یعقوب، و از کساني که هدايت کرديم و برگزيديم، نعمتشان داده بود و وقتيکه آيات خداوند رحمان بر آنها خوانده ميشد گريه کنان به سجده مي افتادند (58)