X

جلد دهم

Print

فهرست مطالب

 

 

تفسیر تحلیلی سوره تغابن صفحه 6

تفسیر تحلیلی سوره حدید 14

تفسیر تحلیلی سوره احزاب 36

تفسیر تحلیلی سوره نساء 75

تفسیر تحلیلی سوره نور 163

تفسیر تحلیلی سوره طلاق 193

تفسیر تحلیلی سوره فتح 203

تفسیر تحلیلی سوره ممتحنه 219

تفسیر تحلیلی سوره نصر 233

تفسیر تحلیلی سوره برائت (توبه) 236

تفسیر تحلیلی سوره حجرات 287

تفسیر تحلیلی سوره مجادله 300

تفسیر تحلیلی سوره تحریم 310

تفسیر تحلیلی سوره مائده 319

 

 

 

از اول بخــوانید

مطالب این تفسیر را از جلد اول بخوانید.

ما از ابتدای این تفسیر بعضاً مطالبی عرض کرده­ ایم که در سوره ­های بعدی در محل­های نیاز به طرح آنها ، تکرار نکرده ­ایم

گرچه ارجاع داد ه­ایم اما می­دانیم بسیاری از خوانندگان به توصیه «ارجاع» واکنش مثبت بروز نمی­دهند و آن توضیحات را ناخوانده می­گذارند ، لذا خواهشمندیم مطالعه این کتاب را از اول آغاز کنید .

 

 

 

توضیح خلاصه در باره این تفسیر

چنانکه خوهید دید ، در این تفسیر در هر پاراگراف ، همه کلید های اصلی را بکار گرفته ایم . از بهترین لیست ترتیب نزول استفاده کرده ایم ، عصاره مطالب سوره و پاراگراف را در «درس» سوره و «درب» پاراگراف ذکر نموده و در «توضیح مقدماتی» نیز به نحو متفاوت از اولین پاراگراف هر سوره تا پاراگراف مورد نظر مجددا آورده ایم ، تقطیع منطقی مطالب را هم در قالب پاراگراف ها رعایت نموده ایم ، از بین ترجمه های ممکن ، آن را که با عصاره مطلب تناسب دارد اختیار کرده ایم ، مطالب فرعی و مطالب پرانتزی را در بین    {   } ، و اگر بعضی مطالب  «فرعی در فرعی» یا «پرانتز در پرانتز»ی باشد دربین {{   }} یا {{{   }}}  و مطالب مربوط به واگذاری به مخاطب و نیز مطالب مربوط به تغییر مخاطب یا التفات را نیز در [   ] قرار داده ایم . اگر هم در جائی لازم دیده شد توضیح اضافه ای عرض شود ، در بین (   )  قرار داده شده است .

با وجود همه اینها ، دراینجا لازم است مطلبی را با تاکید یاد آور شویم که پس از اتمام کارِ تفسیرِ هر پاراگراف ، دو قدم دیگر باقی مانده است (که به شرحی که در محلِ نظیر در سوره عصر گفته ایم) به عهده خودتان است وقبل از اینکه به مرحله بعد بروید انجامش دهید و گرنه لذت معنوی تان کامل نخواهد بود .

 

سوره تغابن

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿1﴾ هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنكُمْ كَافِرٌ وَمِنكُم مُّؤْمِنٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿2﴾ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿3﴾ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿4﴾ أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَبْلُ فَذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿5﴾ ذَلِكَ بِأَنَّهُ كَانَت تَّأْتِيهِمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالُوا أَبَشَرٌ يَهْدُونَنَا فَكَفَرُوا وَتَوَلَّوا وَّاسْتَغْنَى اللَّهُ وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَمِيدٌ ﴿6﴾ زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَن لَّن يُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ ﴿7﴾ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿8﴾ يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿9﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ خَالِدِينَ فِيهَا وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿10﴾ مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿11﴾ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿12﴾ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿13﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَّكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِن تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿14﴾ إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿15﴾ فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنفِقُوا خَيْرًا لِّأَنفُسِكُمْ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿16﴾ إِن تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ ﴿17﴾ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿18﴾

 

بسم الله الرحمن الرحيم

هر آنچه در آسمانها و زمين است خداوند را به پاكي مي ستايد . همو که فرمانروائي از آن او و ستايش مخصوص اوست ، که بر هر کاري تواناست (1) اوست کسي که شما را آفريده ، آنگاه بعضي از شما کافر و بعضي مومن هستيد ، و خداوند بر آنچه ميکنيد بينا است (2) آسمان ها و زمين را مطابق حق آفريده ، و شما را صورتگري کرده و صورتهايتان را زيبا نموده ، و سرانجام همه تان بسوي اوست (3) علم آنچه را که در آسمانها و زمين است دارد ، و آنچه را که پنهان ميداريد يا آشکار مي کنيد ميداند ، و به آنچه در دل هايتان هست داناست (4) آيا داستان کافراني که قبلا مي زيسته اند به شما نرسيده؟ که چگونه فرجامِ بدِ كارهایشان را چشيدند و در آخرت نیز عذابي دردناک خواهند داشت؟ (5) علت آن نيز اين بود که فرستادگان خداوندشان با دلايل و نشانه هاي روشن بسويشان آمدند، اما آنها گفتند آيا يک بشر هدايتمان کند؟ و کفر ورزيدند و به حق پشت کردند و از خداوند نیز بي نيازي جستند، و خداوند بي نياز ستوده است و به عبادت آنها نیازی نداشت (6) این کافران نیز چنین می پندارند که هرگز برانگيخته نخواهند شد، بگو بلي و قسم به پروردگارم که حتما برانگيخته خواهيد شد ، سپس از حقیقتِ آنچه انجام میداده ايد آگاهتان خواهند كرد ، و اين براي خداوند آسان است (7) پس، ای مردم! به خدا و رسولش و نوري که با او فرستاده ايم ايمان بياوريد ، و بدانید که خداوند به آنچه ميکنيد آگاه است (8) هنگامي که در روزِ گردآوري جمعتان کند ، آن روز روزِ افسوس خوردن است. و کساني که به خداوند ايمان بياورند و عمل شايسته کنند او نیز زشتي هايشان را مي پوشاند، و آنها را به بهشتهائي که نهرها از کف آن جاري است وارد مي نمايد، که در آن براي هميشه جاودان خواهند بود، و اين پيروزيی بزرگ است (9)  و كساني که کفر ورزيده و آيات ما را تکذيب کرده اند اهل آتشند که در آن جاودان خواهند بود، که بد سرانجامي است (10) ای مردم! بدانید که هيچ مصيبتي جز به اذن خدا به کسی نمي رسد، و کسي که به خداوند ايمان بياورد او نیز دلش را هدايت مي کند ، زیرا که او خداوند به هر چيزي داناست (11) ای مردم!  اطاعت خدا و اطاعت پيامبر کنيد، و اگر به این توصیه پشت کرديد، بدانید که که رسولمان فقط موظف به رساندنِ آشکار پيامِ ما است (12) خداوند که خدائي جز او نيست ، شايسته است که مومنان بر او توکل کنند (13) اي مسلمانان! البته بعضي از همسرانتان و اولادتان، در حقیقت، دشمنان شما هستند ، پس از آنها احتياط کنيد ، و اگر از رفتارهایشان درگذريد و ببخشيدشان ، خداوند نيز بخششگری مهربان است (14) جز اين نيست که اموالتان و اولادتان مايه آزمايش شما هستند ، درحاليکه نزد خداوند پاداشي بزرگ هست (15) پس تا ميتوانيد تقوا پيشه کنيد ، و به سخن حق گوش فرادارید ، و اطاعتش کنيد ، و مالي براي آخرتِ خودتان خرج کنيد ، و کسي که موفق شود خود را از بخل خويش حفظ کند رستگار است (16) اگر به خداوند قرضي نيکو دهيد برايتان چند برابرش مي کند ، و مي بخشدتان ، و خداوند سپاسگزاری با وقار است (17) همو داناي نهان و آشکار و پيروزمند فرزانه است (18)

 

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

تاکنون ، در مجلدات 1 تا 4 این تفسیر ، در ابتدای پاراگراف اول هر سوره ، ذیل تیتر فوق ، لااقل دو جدولِ اول و آخرِ طرز استخراجِ عصاره محتوایِ سوره (یا همان «درس» سوره) را می آوردیم ، اینک که خواننده محترم به اندازه کافی آنها را دیده ، و دانسته که طرز استخراج چگونه است ، به علت علاقه به رعایت اختصار ، دیگر جدول های مذکور را که دائما طولانی تر میشود ، ذکر نمیکنیم ، و اگر کسی بخواهد، میتواند همه آنها را در کتاب «راهنمای تحلیلی» (در سایتی که در اول و آخر این کتاب معرفی کرده ایم) ببینند .

درس: اي مسلمانان! همت خويش را بلند داريد، و بهشت را هدف قرار دهيد، و با ايمان و تقوا و انفاق و..... بدستش آوريد.

2 - سوالات

1 – چرا در آیه 2 مردم را فقط به دو دسته مومن و کافر تقسیم بندی فرموده؟

2 – در آیات 1 تا 4 خداوند را چگونه توصیف فرموده؟

3 – چرا در آیه 1 بجای «ما» نفرموده «من» ؟

4 – صفاتی که در اینجا از خداوند می بینیم برخی زیرمجموعه برخی دیگرند ، چرا؟

5 – عداوتی که در آیه 14 به وجودش اشاره شده ، از چه طریقی عمل میکند؟

6 – همین سوال را در باره کلمه فتنه در آیه 15 ، پاسخ دهید .

7 - قید «ما استطعتم» در آیه 16 چه فکر هایی به ذهن می آورد و چه آیه بسیار مشهوری را تداعی میکند؟

3 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

در این تقریبا چهار سالی که از هجرت میگذرد ، دو «اتفاق عظیم» (بدر و احد) و بسیار «خرده اتفاق» افتاد ، اینک مدتی از جنگ احد میگذرد و مردم از گیجی آن در آمده اند و برخی از منافقان به مومنان واقعی تبدیل شده و برخی از مسلمانان به شرک برگشته و برخی دیگر به دین های اهل کتاب در آمده اند ، خلاصه اینکه وضعیت جدیدی پیش آمده و حالت های التهاب دوره جنگی فروکش کرده و پیامبر (ص) کسوت فرمانده دفاعی را کنار گذاشته و دوباره به کسوت مالوف موعظه گر و هشدار دهنده و ترغیب کننده و هدایتگر در آمده است .

 این سوره ، چندان «جنگی» نیست و بیشتر شبیه سوره های قبل از هجرت است ، اما ، اگر نیک بنگریم ، در اینجا و آنجا اشاراتی هست که نشان دهد این سوره با سوره های قبل از هجرت که مخاطبان هنوز این وقایع عظیم را ندیده و درک نکرده بودند فرق دارد ، که در آتی اشاره خواهد شد .

هنوز مشکلات حاصل از جنگ دفاعی احد در بین مردم احساس میشود عده ای در جنگ کشته شده اند (گرچه خودشان به قله بلند شهادت نائل شده اند ،اما ، مشکلات فقدانشان باز ماندگانشان را در سختی گذاشته) عده ای معلول وعده ای نیز مجروحند و مشکلات مربوط به این وقایع «مصیبت» هایی است که در آیه 11 به آن اشاره شده ، عده ای هم به علت علائقی از قبیل زنان و فرزندان و اموال «سنگین» شده و در جهاد دفاعی شرکت نکرده بودند ، و حالا سرشکسته و نادم و ناراحت اند ، و در آیه های 14 تا 17 مشکلشان را برایشان تعریف و راهکار حلش را نیز ارائه میکند .

و ، امّ امهات راهکار حل مشکلات متنوع صاحبان مشکل را در ایمان و تقوا و اطاعت از خدا و رسول معرفی مینماید .

4 کلیدهای تفسیری

آیه 6 فرع بر آیه 5 است و آیه­های اصلی پاراگراف دو آیه 5 و 7 است.

آیه 10 فرع بر آیه 9 است.  

5 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه 1 به دلیلی که قبلا بارها توضیح داده ایم، از آیات برجسته قرآنی است.

6 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه های 5 و 6 از این لحاظ که به اقوامِ درگذشته اشاره دارد، از آنجا که علم باستان شناسی هنوز در مراحل ابتدائی است، و جزئیاتی از زندگی آنان در دست نیست، بالاتر از ذهنیات ما میباشد، چه رسد به عرب 1400 سال قبل.

آیه های 9 و 10 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

7 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

8 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

اي مسلمانان! همت خويش را بلند داريد، و بهشت را هدف قرار دهيد، و با ايمان و تقوا و انفاق و..... بدستش آوريد.

9 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 1 و 3 تا 7 و 10 و 12 و 13 و 18 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

توصیف خداوند

توصیفی که از خداوند در این پاراگراف می بینیم ، به شرح ذیل است :

1 – لایق تسبیح توسط همه موجودات اعم از ذیروح و غیر آن و اعم از اینکه در کجا و کی و چگونه باشند .

2 – فرماندهی مطلق

3 – لایق شکر و سپاس مطلق

4 – قدرت مطلق

5 – آفرینشگری مطلق

6 – علم مطلق نسبت به رفتارهای مخلوقات

7 – اهل «حق» بودن در رفتارهای خویش

8 – اهل زیبائی در تصویرگری

9 – مطلقا بسوی او بودن حرکت وجودی همه چیز

10 – علم مطلق به همه چیز در تمام عالَم مخلوقات

11 – علم به رفتارهای آشکار و پنهان آدمی

12 – علم به آنچه در اذهان آدمیان میگذرد

مغبونی متقابل

مغبون شدن یعنی اینکه آدمی بفهمد در فلان معامله کلاه سرش رفته است.

مغبون شدن متقابل یعنی اینکه فرضاً دو نفر با هم معامله­ای داشته باشند بعداً هر یک احساس کند طرف مقابل سرش کلاه گذاشته یعنی هر دو طرف احساس مغبون شدگی کنند.

 در دنیا اینطور است که مستکبران عده­ای را دور خودشان جمع می­کنند و از نیروی آنها کمک می­گیرند تا در راه خلاف خود پیشرفت کنند و اگر کمک آنها نباشد آنها تنها می­مانند و در راه خلافشان پیشرفت نمی­کنند.

 طرف مقابل هم که به آن مستکبر کمک می­کند از کمک متقابل او (مثلاً جیره و مواجب و مال و جاه و ...) استفاده می­کند.

 وقتیکه قیامت می­شود هر دو طرف می­بینند طرف مقابل به آنها خدمت نکرده بلکه آنها را به ضرر و جهنم و بدبختی ابدی انداخته و لذا هر دو طرف احساس فریب­خوردگی و حسرت می­کنند (نقل به مضمون از المیزان)

پوشاندن زشتی­های مؤمنان

از جمله «زشتی­هایش را می­پوشاند» فهمیده می­شود که گناه در آدمی آثاری بجا می­گذارد که جسم آخرتی آدمی را از زیبائی شایسته دور می­کند.

البته اینها گناهانی است که اهل ایمان و عمل صالح بعضاً انجام می­دهند.

 اما چون ایمان و عمل صالح بر وجود آنها غلبه دارد، گناهان، آنها را از شکـــل انسانی خارج نمی­کند فقط آنها را از زیبائی می­اندازد و زشت می­کند و در این آیه می­فرمایـد خداوند آن زشتیها را برطرف می­نماید.

برخی صفات دیگر از خداوند

در پاراگراف اول این سوره برخی از صفات خداوند را برشمرده بود ، در اینجا نیز به برخی دیگر اشاره میکند (البته از تکرار احتراز کرده ایم) :

کنترل داشتن خداوند بر وقوع مصائب

هدایت درونی در صورت وجود ایمان

برئ بودن از همانند داشتن

لایق توکل بودن

برطرف کننده موانع رشد

مهربانی خاص

مالک جایزه و پاداش بزرگ

لایق پروا نمودن از او

صاحب عمل عمل متقابل و زیادت ، در صورتیکه کسی عمل نیکی کند

 مطلقا قدردان

صاحب حلم

دست نیافتنی

صاحب حکمت

اینقدر نازک نارنجی نباشید

«هیچ مصیبتی نمی­رسد مگر به اذن خدا»، با توجه به توصیفی که در پاراگراف اول از خداوند شده، این معنی را به مخاطب القاء می­کند که اگر بعضی چیزهای ناخوشایند هم می­بینید، چون به اذن خداست ، بدانید حتماً حکمت و منظور حکیمانه­ای در ورای آن هست.

جمع بندی و تفسیر

بسم الله الرحمن الرحيم

هر آنچه در آسمانها و زمين است خداوند را به پاكي ميستايد . همو که فرمانروائي از آن او و ستايش مخصوص اوست ، و همو بر هر چيزي تواناست (1) اوست کسي که شما را آفريده ، آنگاه بعضي از شما کافر و بعضي مومن هستيد ، و خداوند بر آنچه مي کنيد بيناست (2) آسمان ها و زمين را مطابق حق آفريد ، و شما را صورتگري کرد و صورتهايتان را زيبا نمود ، و سرانجام بسوي اوست (3) علم آنچه را که در آسمانها و زمين است دارد ، و آنچه را که پنهان ميداريد يا آشکار مي کنيد ميداند ، و به آنچه در دل هايتان هست داناست (4) آيا داستان کافراني که قبلا مي زيستند به شما نرسيده؟ که چگونه فرجام بد كارشان را چشيدند و عذابي دردناک خواهند داشت؟(5)  {علت آن نيز اين بود که فرستادگان (خداي)شان با دلايل و نشانه هاي روشن بسويشان آمدند، اما آنها گفتند آيا يک بشر هدايتمان کند؟ پس کفر ورزيدند و پشت کردند و از خداوند بي نيازي جستند، و خداوند بي نياز ستوده است }(6) کافران پنداشتند هرگز برانگيخته نخواهند شد. بگو بلي و قسم به پروردگارم که حتما برانگيخته خواهيد شد ، سپس از آنچه انجام داده ايد آگاه تان خواهند كرد ، و اين براي خداوند آسان است (7) پس به خدا و رسولش و نوري که فرستاديم ايمان بياوريد ، و خداوند به آنچه ميکنيد آگاه است (8) {هنگامي که در روز گردآوري جمعتان کند ، آن روز روزِ افسوس خوردن است. و کسي که به خداوند ايمان بياورد و عمل شايسته کند زشتيهايش را مي پوشاند، و آنها را داخل بهشتهائي که نهرها از کف آن جاريست مي نمايد، که در آن براي هميشه جاودان خواهند بود، و اين پيروزي بزرگ است (9)  و كساني که کفر ورزيدند و آيات ما را تکذيب کردند ياران آتشند که در آن جاودانند ، و بد سرانجامي است (10) هيچ مصيبتي جز به اذن خدا نمي رسد، و کسي که به خدا ايمان بياورد دلش را هدايت مي کند ، و خداوند به هر چيزي داناست (11) و اطاعت خدا و اطاعت پيامبر کنيد . پس اگر پشت کرديد جز اين نيست که رسولمان فقط عهده دار رساندن آشکار پيام است (12) خداوند که خدائي جز او نيست ، (شايسته است که) مومنان بر او توکل کنند (13) اي مسلمانان ! البته بعضي از همسرانتان و اولادتان دشمنان شما هستند ، پس از آنها احتياط کنيد ، و اگر درگذريد و ببخشيد ، خداوند نيز بخششگر مهربان است (14) جز اين نيست که اموالتان و اولادتان مايه آزمايش شما هستند ، درحاليکه نزد خداوند پاداشي بزرگ هست (15) پس تا ميتوانيد تقوا پيشه کنيد ، و بشنويد ، و اطاعت کنيد ، و مالي براي (آخرتِ) خودهاتان خرج کنيد ، و کسي که موفق شود خود را از بخل خويش حفظ کند رستگار است (16) اگر به خداوند قرضي نيکو دهيد برايتان چند برابرش مي کند ، و مي بخشدتان ، و خداوند سپاسگزارِ باوقار است (17) داناي نهان و آشکار و پيروزمند فرزانه است (18)

 

سوره حديد

 

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿1﴾ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿2﴾ هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿3﴾ هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنزِلُ مِنَ السَّمَاء وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿4﴾ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الأمُورُ ﴿5﴾ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَهُوَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿6﴾

بسم الله الرحمن الرحيم

آنچه در آسمانها و زمين است خداوند را به پاکي مي ستايد و همو پيروزمند فرزانه است (1) فرمانروائي آسمانها و زمين از آن اوست ، زنده مي کند و ميميراند ، و همو بر هر چيزي تواناست (2) همو اول و آخر و ظاهر و باطن است و به هر چيزي داناست (3) اوست که آسمانها و زمين را در شش مرحله آفريد ، و آنگاه به عرش مستولي شد ، ميداند چه به زمين فرو مي رود ، و چه از آن خارج ميشود ، و چه از آسمان نازل ميشود ، و چه بطرف آن بالا ميرود ، و هر جا که باشيد با شماست ، و خداوند به آنچه مي کنيد بيناست (4) فرمانروائي آسمانها و زمين از آن اوست و همه امور بسوي او باز ميگردد (5) شب را در روز داخل مي کند و روز را در شب فرو ميبرد و همو به آنچه در دلها ميگذرد داناست (6)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

تاکنون ، در مجلدات 1 تا 4 این تفسیر ، در ابتدای پاراگراف اول هر سوره ، ذیل تیتر فوق ، لااقل دو جدولِ اول و آخرِ طرز استخراجِ عصاره محتوایِ سوره (یا همان «درس» سوره) را می آوردیم ، اینک که خواننده محترم به اندازه کافی آنها را دیده ، و دانسته که طرز استخراج چگونه است ، به علت علاقه به رعایت اختصار ، دیگر جدول های مذکور را که دائما طولانی تر میشود ، ذکر نمیکنیم ، و اگر کسی بخواهد، میتواند همه آنها را در کتاب «راهنمای تحلیلی» (در سایتی که در اول و آخر این کتاب معرفی کرده ایم) ببینند .

درس: اي مسلمانان نسبت به ايمان و تقوا و انفاق بسيار کوشا باشيد.

درب : با چنين خداوندي مواجهيد، لذا رفتار عاقلانه ، ايمان وتقواي واقعي است.

2 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

سوره تغابن و این سوره ، هردو را میتوان سوره بین دو جنگ نام نهاد ، هر دو سوره ، همان حرفهایی را دارند که اگر شرایط عادی بود ، همان حرفهایی را میداشتند ، که هر پیامبری بخاطر مطرح کردن آنها مبعوث شده ، اما ، بالاخره یک جنگ بزرگ نیز درپیش است ، و نمیشود چنین سوره ای «بار جنگی» نداشته باشد ،

لذا ، از تاکید بر آخرت ، و مصائب را «به اذن» خدا دانستن ، و صبر بر آنها ، و انفاق ، و «قرض دادن» به خداوند ، که همه اینها بار جنگی دارد ، که هردو سوره حاوی آنها هست ، میتوانیم بفهمیم که چرا سوره تغابن بار جنگی رقیق تری دارد و این سوره از بار جنگی غلیظ تری برخوار دار است ، زیرا این سوره بسیار نزدیک تر است به جنگ بنیان کن احزاب!

3 - آیات برجسته این پاراگراف

آیات 1 تا 6 از آنجا که بحث های کلامی و فلسفی مختلف و متنوعی در باره شان در گرفته، و محتوای آنها بهترین مصداق «سهل و ممتنع» است، از آیات برجسته قرآنی میباشد.

4 - آیات مشکل

از آنجا که مفسران مختلف در باره آیات 1 تا 6 تفاسیری بسیار دور از هم و بعضا متخالف و متضاد ارائه داده اند، آیات مذکور جزء آیات مشکل قلمداد میگردد.

5 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 3 به علت سهل و ممتنع بودنِ موضوعش و اینکه اگر کسی بگوید آن را فهمیده ام به ساده لوحی اش باید خندید، از نوع آیاتی است که بالاتر از ذهنیات مخاطبان اولیه بودنش واضح است.

آیه 4 از این لحاظ که به آفرینش اشاره دارد، از آنجا که جزئیات مکانیزمش برای ما روشن نیست، بالاتر از ذهنیات ما است، چه رسد به مردم 1400 سال قبل.

6 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

7 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

با چنين خداوندي مواجهيم، رفتار عاقلانه ، ايمان وتقواي واقعي است.

8 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 1 و 2 و 5 و 6 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

توصیف خداوند

در این پاراگراف، خداوند را توصیف می­کند. واضح است که این توصیف به آن دسته از صفات و افعال خدائی نظارت دارد که برای منظور سخن مفید بوده باشد و لذا باید روی این صفات الهی از لحاظ جنبه تقوائی مطالعه کنیم و ببینیم از لحاظ الزام مخاطب به تقوا چه نکاتی در بر دارد. بهتر است قبل از ورود به این مطلب، یک دسته­بندی مرتب و منظمی از صفات یاد شده بنمائیم. در اینصورت به جدول ذیل خواهیم رسید:

 

صفاتِ

ذات  الهی

صفات افعال الهی

بر هر چیزی دانا

به آنچه در قلب­ها می­گذرد داناست، بر آنچه انجام می­دهید بیناست، می­داند چه به زمین فرو می­رود، و چه از آن خارج می­شود، و چه از آسمان نازل می­شود، و چه بطرف آن بالا می­رود.

بر هر چیزی توانا

آسمانها و زمین را در شش روز آفرید، بر عرش مستولی شد.

هر جا که باشید با شماست.

فرمانروائی اسمانها و زمین از اوست، شب را داخل روز می­کند، و روز را داخل شب می­کند، زنده می­کند و می­میراند، همه امور بسوی او بر می­گردد.

عزیز

 

حکیم

 

اول ، آخر ، ظاهر ، باطن،

 

 

توجه همزمان به «درب» و مطالب جدول فوق به تنبه و توجه می­رساند مثلاً:

توجه به علم خداوند به «هر چیزی» و «همه چیز» و شرح بعضی مصادیق آن: «آنچه در قلب­ها می­گذرد» و «آنچه انجام می­دهید» آدمی را به خویش می­آورد که خود را نسبت به خداوند که چنین نظارت دقیق و عمیقی دارد، مرتب و جمع و جور کند و دست از پا خطا نکند که البته تقوا هم همین است.

نیز توجه به قدرت خداوند بر «هر چیزی» و شرح بعضی از مصادیق آن مانند «با شماست. هر جا که باشید» یا «زنده می­کند و می­میراند» و یا «فرمانروائی آسمانها و زمین از اوست»، آنهم همان خاصیت را دارد که آدمی را مرتب و جمع و جور می­کند.

دریافت­های کوتاه مستقیم

آیه 1: وقتی که «آنچه در آسمانها و زمین است» خداوند را با پاک داشتن از نقائص مورد ستایش قرار می­دهند، آیا جا دارد بشر رفتاری مغایر آن داشته باشد؟

آیه 2: خداوندی که فرمان او به هر چیزی نافذ است، طبیعی­ترین محل اطاعت است، بخصوص که زندگی و مرگ نیز بدست اوست و قدرت او بر همه چیز سایه­گستر است.

آیه 3: طبعاً وقتیکه همه چیز آفریده او باشد، او قبل از همه چیز و بنابراین «اول» خواهد بود.

  همچنین وقتیکه همه چیز آفریده او باشد، طبعاً هیچ چیز جاودان نخواهد بود، و لذا او «آخر» خواهد بود.

 وقتیکه همه چیز آفریده اوست پس نشانه خالقیت او را در همه چیز می­توان دید و لذا او «ظاهر» است .

  چون همه چیز مخلوق اوست، طبعاً همه چیز، «غیر او» است و لذا هیچ چیز، «او» نیست و لذا او ناپیداست یعنی «باطن» است.

  «عزت» و «حکمت» نیز دو صفتی است که توجه کننده را به اطاعت وا می­دارد که همان «تقوا» است.

 

 

جمع بندی و تفسیر

بسم الله الرحمن الرحيم

آنچه در آسمانها و زمين است خدا را به پاکي مي ستايد و همو پيروزمند فرزانه است (1) فرمانروائي آسمانها و زمين از آن اوست ، زنده مي کند و ميميراند ، و همو بر هر چيزي تواناست (2) همو اول و آخر و ظاهر و باطن است و به هر چيزي داناست (3) اوست که آسمانها و زمين را در شش مرحله آفريد ، و آنگاه به عرش مستولي شد ، ميداند چه به زمين فرو مي رود ، و چه از آن خارج ميشود ، و چه از آسمان نازل ميشود ، و چه بطرف آن بالا ميرود ، و هر جا که باشيد با شماست ، و خداوند به آنچه مي کنيد بيناست (4) فرمانروائي آسمانها و زمين از آن اوست و همه امور بسوي او باز ميگردد (5) شب را در روز داخل مي کند و روز را در شب فرو ميبرد و همو به آنچه در دلها ميگذرد داناست (6)

 

 

 

حدید2      آیات7تا24

آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَنفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُم مُّسْتَخْلَفِينَ فِيهِ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَأَنفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ ﴿7﴾ وَمَا لَكُمْ لَا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ وَقَدْ أَخَذَ مِيثَاقَكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿8﴾ هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلَى عَبْدِهِ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لِيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَإِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ﴿9﴾ وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا يَسْتَوِي مِنكُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُوْلَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِّنَ الَّذِينَ أَنفَقُوا مِن بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿10﴾ مَن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ ﴿11﴾ يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُم بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِم بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿12﴾ يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُم بِسُورٍ لَّهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ ﴿13﴾ يُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ قَالُوا بَلَى وَلَكِنَّكُمْ فَتَنتُمْ أَنفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْكُمُ الْأَمَانِيُّ حَتَّى جَاء أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ ﴿14﴾ فَالْيَوْمَ لَا يُؤْخَذُ مِنكُمْ فِدْيَةٌ وَلَا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأْوَاكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلَاكُمْ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿15﴾ أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴿16﴾ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿17﴾ إِنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ ﴿18﴾ وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَدَاء عِندَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ﴿19﴾ اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ ﴿20﴾ سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاء وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ﴿21﴾ مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ ﴿22﴾ لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ ﴿23﴾ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَمَن يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ﴿24﴾

 

ای مردم! به خدا و رسولش ايمان بياوريد و از اموالی که خداوند شما را در آن جانشين كرده انفاق کنيد، كه پاداش کساني که ايمان آورده و انفاق کنند بزرگ است (7) و چه تان شده که به خدا ايمان نمي آوريد ، در حالي که پيامبرش به ایمان دعوتتان ميکند و البته خداوند از شما پيمانِ ایمان نيز گرفته ، البته اگر  اين را باور داشته باشيد (8) خداوند کسی است کسي که بر بنده اش آياتي روشن ميفرستد تا شما را از تاريکي ها بسوي نور بياورد ، و خداوند نسبت به شما دلسوز مهربان است (9) و چه تان شده که در راه خدا انفاق نمي کنيد در حاليکه ميراث آسمانها و زمين از آن خداست؟ کسي که قبل از پيروزي انفاق و کارزار ميکند با کسی که بعدا همین کار را میکند مساوي نيست و مرتبه اش بالاتر است. و البته خداوند به هر دو وعده نيکو داده ، و خداوند به اعمال شما آگاه است (10)کيست که به خداوند قرضي نيکو دهد تا او هم آنرا برايش دو چندان کند و پاداش ارجمند نيز داشته باشد؟ (11) هنگامی که مردان و زنان مومن را در قیامت ببینید که نورشان در مقابلشان و به اطرافشان مي شتابد، و به آنان خطاب شود که مژده تان باد که بهشتهائي در انتظارتان است که نهرها در کف آنها جاري است و در آن جاودانيد، و پيروزي بزرگ نيز همين است (12) در آن روز مردان و زنان منافق به مومنان ميگويند توجهي بما کنيد تا از نورتان بهره اي گيريم، و به آنان گفته ميشود به قبل خود برگرديد و از آنجا نوري برگيريد. آنگاه بين آنها ديواري زده ميشود که دري دارد که داخل آن رحمت و بيرونش عذاب است (13) منافقان مومنان را ندا ميدهند که: مگر ما با شما نبوديم؟ ميگويند: چرا، وليکن شما خود را فريفتيد، و براي مومنان انتظار گرفتاري ها را کشيديد، و شک کرديد، و آرزوها فريبتان داد، تا آنانكه فرمان خدا رسيد و شيطان شما را درباره خداوند فريفت (14) لذا امروز ديگر نه از شما و نه از کافران فديه اي قبول نميشود، جايگاهتان آتش است، همان هم يارتان است، که بد سرانجامي است (15) ای مردم! آيا هنوز وقت آن نشده که دلهايتان براي خداوند و آنچه که از حق فرستاده نرم شود ، و مانند کساني که قبلا کتابشان داده شده بود نباشید ، که در اثر مهلتي که يافتند دلسخت شدند و اکثرشان گناه پيشه بودند؟ (16) بدانيد که خداوند زمين را پس از مرگش زنده ميکند. البته این آیات را براي شما بيان مي کنيم شايد تعقل کنيد (17) براي مردان و زنان تصدق دهنده و کساني که به خداوند قرض الحسنه ميدهند پاداشِ دو چندان خواهد بود و نيز پاداشي خاص و گرامي خواهند داشت (18)  کساني که به خدا و فرستادگانش ايمان آورده باشند همان راستگويانند، و نزد پروردگارشان حاضر و گواهند، پاداششان و نورشان را خواهند داشت، و کافران و تکذيب گران آيات ما ياران آتش خواهند بود (19) بدانيد که زندگي دنيا بازي، و سرگرمي، و زيور، و تفاخر بين خودتان درباره اموال و اولاد است. و مَثَل آن مانند باران تندي است که روياندن آن کشاورزان را به تحسين وا دارد، آنگاه آن روئيدني ها به زردي گرائيده و خشک شوند. و در آخرت از طرفي عذابي شديد و از طرفي آمرزشي از جانب خداوند و رضايت او هست. و زندگي دنيا چيزي جز متاعي مايه فريب نيست (20) لذا بسوي آمرزشي از جانب پروردگارتان مسابقه دهيد و بهشتي که پهناي آن مانند پهناي آسمانها و زمين است که براي کساني آماده شده که به خدا و رسولانش ايمان آورده باشند. اين لطفي است از جانب خدا که بهر کس که شایسته اش باشد ميدهد و خداوند صاحب آن لطف بزرگ است (21) هيچ مصيبتي ؛ چه در زمين و چه در خودهاتان ، رخ نميدهد مگر آنکه ­قبل از رخدادن ، در کتابي ثبت شده . البته اين امر براي خداوند آسان است (22) تا با دانستن این حقیقت، مبادا که بر آنچه از دستتان رفته تاسف خوريد، وبه آنچه بدستتان آمد شادماني کنيد، که خداوند هيچ خود پسند خودستائي را دوست ندارد (23) همان کسانی که خودشان بخيلي ميکنند و مردم را نيز به بخيلي سفارش مي­کنند، و هر کس که روي بگرداند البته خداوند بي نياز پسنديده است (24)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس :  اي مسلمانان نسبت به ايمان و تقوا و انفاق بسيار کوشا باشيد.

درب : حسرت روز قيامت و عذاب آخرت نتيجه رفتار کسانيست که در ايمان و تقوا و جدي نبوده اند و ای مسلمانان! در مورد کوشش برای ایمان و تقوا سریع باشید و مشکلات و مصائب را بزرگ نگیرید، زیرا آنها مایه امتحان شماست.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مسلمانان ! چنین خداوندی دارید ، لذا ایمـــان و تقوای با کیفیت بروز دهید .

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان ! در این اوضاع واحوال فعلی ، امتحان متمکنان این است که قسمتی از اموال خودرا در راه جهاد خرج کنند، که در قیامت بین مؤمن و منافق جدائی­ می­افتد و منافقان می­فهمند که باصطلاح زرنگی­های آنها در حقیقت چیزی جز باختن نبوده است و به بذل مال در راه خدا بکوشید و در این جهت چنان جدی باشید که از یکدیگر سبقت گیرید و درباره ناملایمات حساسیت به خرج ندهید زیراشاید از روی حکمت باشد.

3 - سوالات

1 – در آیه 18 «مصّدّقین» اعم است ، چرا پس از آن مصّدّقات را هم ذکر فرموده؟

2 – در آیه 19 «شهداء» به معنی لغوی بکار رفته یا اصطلاحی؟

3 – در آیه 20 «حیاه الدنیا» به چه معنی بکار رفته ؟ لغوی یا اصطلاحی؟

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

در این پاراگراف، با توجه به زیربنایِ اعتقادیِ حاصل از پاراگراف قبل، مسلمانان بــه انفاق و مبارزه دعوت می­شوند.

در این پاراگراف پنج بار کلمه انفاق و یک بار قرض­الحسنه به خداوند و دو بار کلمه مبارزه آمده است.

از اینجا فهمیده می­شود جنگی در پیش بوده یا در شرف وقوع بوده و نیروی انسانی کافی موجود بوده اما تجهیزات کافی موجود نبوده و کسانی که نسبتاً داراتر بوده­اند با تشویق دعوت می­شده­اند که در راه خدا خرج کنند .

برای تأثیر تشویق­ها، زیر بنای فکری انفاق را به صورت­های زیر مطرح کرده است:

اموالتان مال خداست (و لذا بهتر است آنطور که فرموده مصرفش کنید) (آیه 7)

 انفاق تقریباً با ایمان یکی دانسته شده. (آیه­های 8 و 9)

مال باقی نمی­ماند و از بین می­رود (چه بهتر که چیز فانی را خرج باقی کنید) (آیه 10)

 مال خود را به خدا قرض بدهید (در اینصورت باقی می­ماند) (آیه 11)

و تقریباً در تمام موارد فوق اجرِ آخرتی را نیز به وضوح مطرح کرده تا تردیدها برطرف شده و داراترها تصمیم خود را بگیرند و در راه خدا انفاق بنمایند .

 و در آیات 7 و 8 و 9 و 10  نیز در ابتدا به اصل ایمان مخاطبان اشاره کرده و تلویحاً به این معنی است که ایمان ندارد کسی که انفاق ندارد.

از آیات 17 تا 21 ، و از تقابلی که بین موضوعات آیه های 18 و 19 افکنده شده چنین فهمیده میشود که کسانی بوده اند که اموال ناچیزی را که داشته اند در طبق اخلاص گذاشته و برای بکارگیری در راه خدا تقدیم پیامبر همان خدا قرار میداده اند و در مقابل آنها کسانی بوده اند که علیرغم وضع مالی خوبی هم که داشته اند و چنین نمیکرده اند و تقابلی که بین این دو دسته افتاده بوده از منهای بینهایت تا بعلاوه بینهایت بوده ، دسته اول را دارای مقام صدیقین و شهداء و دسته دوم را کفروا و کذبوا بآیاتنا نامیده ، و هر دو دسته هم از مسلمانان بوده اند !

این اوضاع مسلمانان در شرف وقوع جنگ خندق (احزاب) بوده است ، تعداد کمی مومن خالص و تعداد زیادی منافق !

آیه های 22 و 23 نیز در اینکه در فاصله دو جنگ دفاعی احد و خندق هستند معنا پیدا میکنند ، در جنگ چند ماه پیش (احد) پدرانی و برادرانی و شوهرانی در راه خدا کشته یا مجروح یا معلول شدند ، و ممکن است در جنگ قریب الوقوع (خندق) نیز چنین اتفاقاتی بیفتد ، آیه های مذکور در جهت بیان حقایقی است که از چشمها اندکی دور تر است که نزدیک آوردن آنها سبب کوچک شمردن مصائب و تکیه کردن به وعده های الهی (ولو اینکه زمان تحقق برخی از آنها در جهان بعدی باشد) و یافتن روحیه مناسب برای پنجه درافکندن با مشکلات میشود .

5 کلیدهای تفسیری

اصلی-فرعی:

آیه­های 14 و 15 فرع بر آیه 13 است.

آیه 19 فرع بر آیه 18 است.آیه 21 نیز فرع بر آیه 20 است.

آیه 24 فرع بر آیه 23 است و این واضح است.

خود آیه 23 نیز فرع بر آیه 22 است و این نیز واضح است.

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَنفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُم مُّسْتَخْلَفِينَ فِيهِ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَأَنفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ ﴿7﴾ وَمَا لَكُمْ لَا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ وَقَدْ أَخَذَ مِيثَاقَكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿8﴾ هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلَى عَبْدِهِ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لِيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَإِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ﴿9﴾ وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا يَسْتَوِي مِنكُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُوْلَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِّنَ الَّذِينَ أَنفَقُوا مِن بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿10﴾ مَن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ ﴿11﴾

درس:  اي مسلمانان! نسبت به ايمان و تقوا و انفاق بسيار کوشا باشيد.

درب: اي مسلمانان! نسبت به ايمان و تقوا و انفاق و جهاد در راه خدا بسيار کوشا باشيد.

2

 يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُم بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِم بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿12﴾ يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُم بِسُورٍ لَّهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ ﴿13﴾ يُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ قَالُوا بَلَى وَلَكِنَّكُمْ فَتَنتُمْ أَنفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْكُمُ الْأَمَانِيُّ حَتَّى جَاء أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ ﴿14﴾ فَالْيَوْمَ لَا يُؤْخَذُ مِنكُمْ فِدْيَةٌ وَلَا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأْوَاكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلَاكُمْ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿15﴾ أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴿16﴾

درس:  اي مسلمانان نسبت به ايمان و تقوا و انفاق بسيار کوشا باشيد.

درب: ای مسلمانان! به آینده حتمی که در پیش دارید بیاندیشید و رفتارتان را تصحیح کنید.

3

 اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿17﴾ إِنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ ﴿18﴾ وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَدَاء عِندَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ﴿19﴾ اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ ﴿20﴾

درس:  اي مسلمانان نسبت به ايمان و تقوا و انفاق بسيار کوشا باشيد.

درب: ای مسلمانان! از زندگی فانی برای زندگی باقی سرمایه گزاری کنید.

4

 سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاء وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ﴿21﴾ مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ ﴿22﴾ لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ ﴿23﴾ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَمَن يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ﴿24﴾

درس:  اي مسلمانان نسبت به ايمان و تقوا و انفاق بسيار کوشا باشيد.

درب: ای مسلمانان! برای سرفرازی در مسابقه بزرگ آماده شوید.

6 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه 16 از شهرت خاصی برخوردار است که بر اساس یک روایت مجعول است! اما چه میشود کرد؟ خداوند از ارسال آیه اراده ای دارد و مردم نیز بر اساس قابلیت خویش به چیزی رو میکنند یا روگردان میشوند (مانند داستان قربان روی مادر برای چشک بادامی بچه اش و بادام خواستن بچه!)

7 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

 (این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه های 12 تا 15 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

همچنین است آیه های 18 و 19.

نیز آیه 21.

آیه 22 از این لحاظ که مکانیزم عملیِ کاری که خداوند صحبتش را کرده، حتی برای ما قرن بیست و یکمی ها هم هنوز روشن نیست بالاتر از ذهنیات ما است، چه رسد به مخاطبان اولیه.

8 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه های 10 و 11 پیشگوئیِ وقوع جنگ قریب الوقوع دیگری هست که علی القاعده می باید جنگ احزاب (خندق) بوده باشد .

9 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

10 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 -  حسرت روز قيامت و عذاب آخرت نتيجه رفتار کساني است که در ايمان و تقوا و جدي نبوده اند

2 - ای مسلمانان! در مورد کوشش برای ایمان و تقوا سریع باشید و مشکلات و مصائب را بزرگ نگیرید، زیرا آنها مایه امتحان شماست.

11 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 9 و 15 و 17 و 18 و 21 و 24 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

 

دریافت­های کوتاه مستقیم

آیه­های12و13: مؤمنان از خودشان نوری دارند که با کمک آن مسیر پیشرفت خود را باز می­کنند اما منافقان محتاجِ نور خارجی هستند .

آیه 13: نوری که در آنجا لازم است، باید در این جهان کسب و تهیه شود.

آیه 14: بستگی و مجاورت مؤمن و منافق کمکی به منافق نمی­کند، مثلاً اینکه منافق از بستگان مؤمن باشد، یا رابطه نزدیگ دیگری داشته باشد .

آیه 16: «اکثرشان گناه پیشه­اند» اشاره است به اهل کتاب معاصر نزول  آیات.

آیه 17: یعنی اینکه اگر پس از غفلت و گناه، به توبه و تقوا رو کنید، زنده شده­اید.

آیه 18: قرض­الحسنه به خدا دادن یعنی در راه خدا. ضمناً از این آیه فهمیده می­شود تصدق دادن و قرض­الحسنه دادن، دو پاداش دارد: دنیوی و اخروی. در دنیا اموالشان زیاد خواهد شد و در آخرت نیز پاداشی گرامی خواهند داشت.

آیه 20: کلمه «دنیا» دو معنی دارد. لغوی و اصطلاحی. از لحاظ اصطلاحی، دنیا در مقابل آخرت است. اما در اینجا کلمه لغوی دنیا موردنظر است که بمعنی «پست­تر» و «نزدیک­تر» است.

آیه 21: «به هر کس که خواهد می­دهد» یعنی به هر کس که لیاقت و ظرفیت آن را کسب کرده باشد می­دهد زیرا خداوند حکیم است و مقتضای حکمت این است.

جمع بندی و تفسیر

به خدا و رسولش ايمان بياوريد و از چيزي که شما را در آن جانشين كرده انفاق کنيد، كه پاداش کساني که ايمان آورده و انفاق کنند بزرگ است (7) و چه تان شده که به خدا ايمان نمي آوريد ، در حالي که پيامبر دعوتتان ميکند كه به پروردگارتان ايمان بياوريد و البته (خداوند) از شما پيمان نيز گرفته ، در صورتيکه (اين را) باور داشته باشيد (8) اوست کسي که بر بنده اش آياتي روشن ميفرستد تا شما را از تاريکي ها بسوي نور بياورد ، و خداوند نسبت به شما دلسوز مهربان است (9) و چه تان شده که در راه خدا انفاق نمي کنيد در حاليکه ميراث آسمانها و زمين از آن خداست؟ کسي که قبل از پيروزي انفاق و کارزار ميکند مساوي نيست . مرتبه او از کسي که بعدا انفاق و کارزار کند بالاتر است . و البته خداوند به هر دو گروه وعده نيکو داده ، و خداوند به اعمال شما آگاه است (10)کيست که به خداوند قرضي نيکو دهد تا او هم آنرا برايش دو چندان کند و پاداش ارجمند نيز از آن او باشد (11) روزي که مردان و زنان مومن را مي بيني که نورشان در مقابلشان و به اطرافشان مي شتابد، مژده تان باد که بهشتهائي در انتظارتان است که نهرها در کف آنها جاريست و در آن جاودانيد، و پيروزي بزرگ نيز همين است (12) روزي که مردان و زنان منافق به مومنان ميگويند توجهي بما کنيد تا از نورتان بهره اي گيريم، به آنان گفته ميشود به پس و پشت خود برگرديد و نوري برگيريد. آنگاه بين آنها ديواري زده ميشود که دري دارد که داخل آن رحمت و بيرونش عذاب است (13) {(منافقان) ندايشان ميدهند که: مگر ما با شما نبوديم؟ ميگويند: چرا، وليکن شما خود را فريفتيد، و (براي مومنان) انتظار (گرفتاري ها را) کشيديد، و شک کرديد، و آرزوها فريبتان داد، تا آنانكه فرمان خدا رسيد و (شيطان) شما را درباره خداوند فريفت.(14) لذا امروز ديگر نه از شما و نه از کافران فديه اي قبول نميشود، جايگاهتان آتش است، همان هم يارتان است، و بد سرانجامي است}(15) آيا هنوز وقت آن نشده که دلهاي مسلمانان براي خداوند و آنچه که از حق فرستاده نرم شود ، و مانند کساني که قبل از آنها کتابشان داده شده نباشند ، که در اثر مهلتي که يافتند سخت دل شدند و اکثرشان گناه پيشه اند؟ (16) بدانيد که خداوند زمين را پس از مرگش زنده ميکند. البته نشانه ها را براي شما بيان مي کنيم شايد تعقل کنيد (17) براي مردان و زنان تصدق دهنده و کساني که به خداوند قرض الحسنه ميدهند دو چندان خواهد شد و نيز پاداشي گرامي خواهند داشت (18)  {کساني که به خدا و فرستادگانش ايمان آورده باشند همان راستگويانند، و نزد پروردگارشان حاضر و گواهند، پاداششان و نورشان را خواهند داشت، و کافران و تکذيب گران آيات ما ياران آتش خواهند بود} (19) بدانيد که زندگي دنيا بازي،و سرگرمي،و زيور،و تفاخر بين خودتان درباره اموال و اولاد است. و مَثَل آن مانند باران تندي است که روياندن آن کشاورزان را به تحسين وا دارد،آنگاه آن روئيدني ها به زردي گرائيده و خشک شوند.و در آخرت (از طرفي) عذابي شديد و (از طرفي)آمرزشي از جانب خدا و رضايت او هست.و زندگي دنيا چيزي جز متاعي مايه فريب نيست (20) {(لذا) بسوي آمرزشي از جانب پروردگارتان مسابقه دهيد و بهشتي که پهناي آن مانند پهناي آسمانها و زمين است که براي کساني آماده شده که به خدا و رسولانش ايمان آورده باشند. اين لطفي است از جانب خدا که بهر کس خواهد ميدهد و خداوند صاحب آن لطف بزرگ است} (21) هيچ مصيبتي ؛ چه در زمين و چه در خودهاتان ، رخ نميدهد مگر آنکه ­قبل از رخدادن ، در کتابي ثبت شده . البته اين امر براي خداوند آسان است (22) {تا مبادا که بر آنچه از دستتان رفت تاسف خوريد، وبه آنچه بدستتان آمد شادماني کنيد، که خداوند هيچ خود پسند خودستائي را دوست ندارد.(23) همان ها که خودشان بخيلي ميکنند و مردم را نيز به بخيلي سفارش مي­کنند، و هر کس که روي بگرداند البته خداوند بي نياز پسنديده است} (24)

 

 

حدید3     آیات25تا27

لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿25﴾ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِيمَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ فَمِنْهُم مُّهْتَدٍ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴿26﴾ ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الْإِنجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاء رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴿27﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِن رَّحْمَتِهِ وَيَجْعَل لَّكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿28﴾ لِئَلَّا يَعْلَمَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَلَّا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِّن فَضْلِ اللَّهِ وَأَنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ﴿29﴾

 

ای مردم! رسولانمان را با دلايل روشن فرستاديم، و نيز کتابِ حاویِ حقایق فرا زمانی-فرامکانی، و نیز احکامِ مربوط به زمان و مکانِ هر پیامبر را، همراهِ هرکدامشان نازل نموديم، تا مردم براي برقراری عدالت به پا خيزند. و علمِ استفاده از آهن را نیز، که سختيي شديد و منافعي براي مردم دارد، فروفرستادیم، تا خداوند، در نهان مشخص کند که چه کساني او و فرستادگانش را ياري مي کنند،که خداوند البته قويِ پيروزمند است (25)  و محققا نوح و ابراهيم را به رسالت فرستاديم و در فرزندان آنها پيامبري و کتاب قرار داديم، آنگاه عده اي از آنها هدايت يافته و بسياري از آنها گناه پيشه شدند (26) سپس پيامبران خود را در پي آنان آورديم، و عيسي پسر مريم را پس از آنها فرستاديم، و انجيل را به او داديم، و در دلهاي پيروانش رافت و مهرباني قرار داديم، و نیز رهبانيتي كه اختراع کردند، که آن را برايشان مقرر نکرده بوديم جز آنكه رضايت خداوند را جستجو كنند، که آنطور که بايد و شايد رعايتش نکردند، در هر حال مومنانِ آنها را پاداش داديم و بسياري از آنها نيز گناه پيشه هستند (27) اي مسلمانان ! از خدا پروا کنيد و به رسولش ايمان بياوريد تا دو نصيب از رحمتش را به شما بدهد ، و برايتان نوري قرار دهد که بوسيله آن راه خویش را بشناسید ، و شما را ببخشد ، و خداوند آمرزنده مهربان است (28) تا اهل کتاب بدانند که تسلطي بر چيزي از فضل خداوند ندارند، و اينکه آن فضل فقط بدست خداست، که بهر کس که لایق بداند ميدهد، و خداوند صاحب آن فضل بزرگ است (29)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: اي مسلمانان نسبت به ايمان و تقوا و انفاق بسيار کوشا باشيد.

درب : حکمت اعزام پيامبران اين است که مردم برای برقراری عدالت بپاخيزند و مومنان واقعی مشخص شوند و ای مسلمانان! با گرايش صحيح نشان دهيد که خداوند به لياقت ها کار دارد نه به اسم ها.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مسلمانان ! چنین خداوندی دارید ، لذا ایمـــان و تقوای با کیفیت بروز دهید .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای مسلمانان ! در این اوضاع واحوال فعلی ، امتحان متمکنان این است که قسمتی از اموال خودرا در راه جهاد خرج کنند، که در قیامت بین مؤمن و منافق جدائی­ می­افتد و منافقان می­فهمند که باصطلاح زرنگی­های آنها در حقیقت چیزی جز باختن نبوده است و به بذل مال در راه خدا بکوشید و در این جهت چنان جدی باشید که از یکدیگر سبقت گیرید و درباره ناملایمات حساسیت به خرج ندهید زیراشاید از روی حکمت باشد.

در این پاراگراف می فرماید : پیامبران را با دلایل روشن و بیان قوانین فرا زمانی و فرامکانی (کتاب) و قوانین مربوط به آن زمان و مکانِ محدودهء ماموریت شان (میزان) فرستادیم تا جامعه مردم را به وسیله عدالت سرپا نگهدارند و ای مسلمانان! امتحان شما این است که با«عمل» خویش دین خدا و رسولش رایاری کنید ( بدون اینکه افراط وتفریطی بروز دهید) و شایسته تر بودن خویش نسبت به اهل کتاب را برای فرود آمدن این نعمت (وحی) برشما از این طریق فهمیده میشود که آموزه هایش راجدی بگیرید نه اینکه ماننداهل کتاب  باشید .

3 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

گرچه آیات 25 تا 27 پرانتزی است اما باتوجه به اینکه در این سوره و در این مقطع تاریخی (بین دو جنگ احد و خندق) نازل شده ، این معنی را میدهد که ای مردم، این همراهی شما در دفاع از دیانت تان ، که با توجه به سایر آیات این سوره از راه شرکت در جنگ و خرج کردن مال برای آن میسر است ، برای دو منظور الهی است، که یکی برقراری عدل و یکی مشخص شدن مومن واقعی از غیر است .

به عبارت دیگر وحی دارد مسلمانان را برای چیزی که بزودی برایشان پیش می آید از طریق استدلالی آماده میکند .

ضمنا در همینجا دو هشدار هم به مسلمانان دارد ، یکی اینکه به دین خویش غرّه نشوید (آیه 26) و دیگر اینکه به افراط یا تفریط نگرایید (آیه 27)

از آیه 29 فهمیده میشود در مقطع نزول این سوره ، خلافکاری های اهل کتاب (که البته بر یهودیان منطبق است) خیلی پر رنگ بوده و آنها تبدیل به یک خطر مهم شده بوده اند.

4 کلیدهای تفسیری

آیه 27 فرع بر آیه 26 است و  آیه­های اصلی پاراگراف آیه­های 25 و 26 می­باشند. البته اگر خوب دقت کنیم از دو آیه اخیر آیه 25 اصلی­تر است. در خود آیه 25 نیز جمله «وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ» پرانتزی است .

کل آیات 25 تا 27 پرانتزی است دلیلش این است که اگر انتهای آیه 24 را به ابتدای آیه 28 وصل کنیم خواهیم دید که روال سخن صاف و یکدست و بی اعوجاج خواهد بود.

5 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه 25 از آیات بسیار مشهور قرآنی است و از همین لحاظ نیز برجستگی دارد (البته اقبال هنرمندان خوش نویس و کاشیکار نیز بجای خود)

6 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 27 داستان رهبانان مسیحی را بیان میکند که شروع آن تاریخی تقریبا ششصد ساله قبل از نزول قرآن دارد که تا هنوز هم ادامه دارد، اما میدانیم حول آن افسانه های زیادی نیز ساخته شده و جزئیاتش را نمیدانیم، اینکه وضع ما باشد از درک واضح و شفاف این آیه، دیگر ببینید میزان درک مخاطبان اولیه چه بوده است.

7 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

8 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - حکمت اعزام پيامبران اين است که مردم برای برقراری عدالت بپاخيزند و مومنان واقعی مشخص شوند

2 - ای مسلمانان! با گرايش صحيح نشان دهيد که خداوند به لياقت ها کار دارد نه به اسم ها.

 

9 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه 26، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

هدف ادیان برقراری و نگهداری عدالت است

آیه 25 چنین می­گوید:

1- خداوند رسولان را با آیه­های روشن فرستاد و با آنها کتاب (قوانین فرا زمانی و فرا مکانی) و نیز ترازو (قوانین مربوط به زمان و مکان محدوده ماموریت شان)  فرستاد تا مردم را به عدالت بپا دارند.

2- عده­ای از مردم، خدا و فرستادگانش را – حتی اگر نبینندشان – یاری می­کنند.

3- خداوند می­خواهد این نوع افراد را از سایرین جدا و متمایز کند.

4- خداوند آهن را که تأثیر شدید و منافعی برای مردم دارد فرو فرستاده تا علاوه بر فواید معمولی خود، این برقراری عدالت و نیز این جدا کردن و مشخص کردن فوق­الذکر را انجام دهد.

حالا اگر بخواهیم مطالب فوق را مرتب کنیم اینطور می­شود:

1- هدف انبیاء این بوده که جامعه انسانی را بوسیلۀ عدالت سرپا نگه دارند و نیز مومنان واقعی را از گروندگان ظاهری مشخص کنند .

2- پیغمبران برای رسیدن به هدف فوق از این وسایل استفاده می­کرده­اند: 1/2 آیه­های روشن (معجزات)، 2/2 کتاب (متن خود دین بمعنی مجموعه عقاید)، 3/2 ترازو (احکام عملی برای تنظیم امور مبتلابه مردم) و 4/2 مردمی که خداوند و رسولانش را یاری می­کنند.

«من» ملاک حق و باطل هستم

در رابطه با آیه 26 هدایت یافته شدن اولاد پیغمبران تعجبی ندارد اما گناه پیشه شدن آنها جای تعجب دارد .

در هر حال این واقعیتی است که در تاریخ بشر کراراً اتفاق افتاده و موارد قابل ذکر فراوان است. علت آنهم این است که فرزندان علماء و پیامبران در رابطه نزدیک با حقایق هستند و بطور غیراکتسابی به حقایقی دسترسی پیدا می­کنند که دسترسی به آن حقایق نتایجی از نوع احترام اجتماعی و برخورداری از بعضی شئون اجتماعی خاص، و سایر امتیازات برای آنان به همراه دارد.

کسی هم که به امتیازی عادت کرد، بیشتر در معرض وسوسه­های شیطانی قرار
می­گیرد، که دائماً به او القاء می­کند که این امتیازات را بعلت شایستگی­های شخصی خویش دارد، و نقطه انحراف هم قبول ذهنی همین نکته است و او کم­کم باور می­کند که این امتیازات حق اوست، و بعلت لیاقت­های شخصیِ خود اوست، و نه ارزش­هائی که مربوط به انتساب به صاحب وحی و صاحب علم (و در نتیجه ارزش­های مربوط به وحی و علم) است،

و همین اشتباه دید درباره خویش، آغاز انحراف چنین اشخاصی است که کم­کم آنها را به همه انواع گناهان می­کشاند، زیرا این فکر در ذهن آنها ریشه می­دواند که «خودِ آنها» نوعی حقانیت دارند و لذا کم­کم در نزد خویش، خود را «ملاک تشخیص حق از باطل» قلمداد می­کنند، و چنین کسی کم­کم خودش تبدیل به یک مرجع باطل می­گردد.

رهبانیت ، محاسن و معایب آن

در رابطه با آیه 27 رهبانیت یک جریان عبادی در مسیحیت است که اساس آن بر محور «ترک دنیا» و «عبادت» استوار است.

باین معنی که اشخاص پس از رسیدن به تصمیم، به «دیر»ها و «صومعه»ها مراجعه کرده و تقاضای عضویت می­کنند.

پس از پذیرفته شدن و قبول مقررات آن دیر یا صومعه، زندگیِ عادیِ مردمِ معمولی را ترک کرده و مطابق مقررات آن دیر یا صومعه زندگی می­کنند. یعنی اینکه ازدواج و کار و کسب را رها کرده و مطابق دستورالعمل­های متبوع آن دیر و صومعه به «عبادت» و «خدمت به دیگران» می­پردازند.

خود آن دیرها و صومعه­ها بر اساس هدایا و نذرهای افراد بیرون از دیر و صومعه اداره می­شوند.

مثلاً ثروتمندی هنگام مرگ، قسمتی از اموالش را برای فلان صومعه وصیت می­کند، یا فلان حاکم برای فلان دیر مقرری معینی قرار می­دهد.

باین ترتیب هزینه­های خوراک و پوشاک و تحصیلات علمی و دینی افراد دیر و صومعه از بیرون تأمین می­شود، اما در عوض، خود آن دیر یا صومعه نیز به جهان خارج از خویش خدماتی ارائه می­دهد که شامل خدمات مستقیم دینی (وعظ و خطابه و رسیدن بالای سر محتضر) یا خدمات انسانی (پرستاری، آموزش، ترویج، و غیره) می­شود.

در قرون وسطی که خصوصاً اروپا مانند جنگل وحوش، دچار جنگهایِ تمام نشدنیِ حکام و سلاطین محلی بود، این دیرها و صومعه­ها مانند «واحه»های صلح و آرامش و انسانیت و معنویت در «کویر»های وحشیگری و جنگ و ظلم بودند، و در آن مدت طولانیِ آشوب و ناآرامی و حاکمیت اخلاق حیوانی، نظام رهبانیگری سبب حفظ ته مانده­ای از انسانیت، که بصورت تولید علم، هنر، و اخلاق نیکو، جلوه­گری می­نمود، شد.

گرچه در بعضی از صوامع عیوبی هم بود، مثلاً داستانهائی که نشان از سوء استفاده از بعضی زنان به اصطلاح تارک دنیا توسط مردان باصطلاح تارک دنیای صومعه­ها وجود داشت، مثلاً «داستانهای کانتربوری»، اما بطور کلی دیرها و صوامع محل­هائی بودند که در آن­ها گاهی عالیترین تجلیات عرفانی، و خدمت به خلق برای نزدیک شدن به خدا، ظهور نموده که جداً مایه مباهات بشریت است.

اما نظامات و مقررات داخلی دیرها بسیار سختگیرانه و ریاضت­ها بسیار سخت و تحمل آنها نیاز به ایمان و تقوای بسیار شدید داشت که از هر کسی ساخته نبود و لذاست که در آیه شریفه آنها را بسبب افراطشان (که آن نیز انحراف است و معایبی ایجاد می­کند) مورد انتقاد قرار داده است.

دو نصیب کدام است؟

آیه 28: دو نصیب از رحمت پروردگاری، چنانکه در آیه به آن اشاره شده یکی مربوط به زندگی شایسته این جهانی است که مسلمانان مدت کمی از آن بهره­مند بودند و فعلاً این نصیب را از دست داده­اند و در جهان امروز، مسلمانان پائین­تر از مسیحیان و یهودیان هستند (متأسفانه) و این، چنانکه از متن آیه معلوم می­شود بعلت فاصله گرفتن از همان تقوا و ایمان است.

نصیب دیگر از رحمت پروردگار مربوط به زندگی در آخرت است و مسلمانان بعلت فاصله­ای که از ایمان و تقوا گرفته­اند و نصیب اول را از دست داده­اند، چه اطمینانی وجود دارد که نصیب دوم را کسب کنند؟ مگر اینکه به ایمان و تقوا گرایش مجدد پیدا کنند، و‌ نصیب اول را پیدا کنند که در آن صورت نصیب دوم را هم پیدا خواهند کرد.

جمع بندی و تفسیر

رسولانمان را با دلايل روشن فرستاديم، و نيز کتاب (که قوانین فرا زمانی و فرامکانی باشد) و ترازو (که احکام مربوط به زمان و مکان هر پیامبر - باشد) همراهشان نازل کرديم، تا مردم براي برقراری عدالت به پا خيزند. {و آهن را نازل نموديم که سختيي شديد و منافعي براي مردم دارد} و نيز، تا خداوند ، در نهان ، مشخص کند که چه کساني او و فرستادگانش را ياري مي کنند. که خداوند البته قوي پيروزمند است (25)  {و محققا نوح و ابراهيم را به رسالت فرستاديم و در فرزندان آنها پيامبري و کتاب قرار داديم، آنگاه عده اي از آنها هدايت يافته و بسياري از آنها گناه پيشه شدند (26) سپس پيامبران خود را در پي آنان آورديم، و عيسي پسر مريم را پس از آنها فرستاديم، و انجيل را به او داديم، و در دلهاي پيروانش رافت و مهرباني قرار داديم، و نیز رهبانيتي كه اختراع کردند، {که آن را برايشان مقرر نکرده بوديم جز آنكه رضايت خداوند را جستجو كنند} که آنطور که بايد و شايد رعايتش نکردند. در هر حال مومنان آنها را پاداش داديم و بسياري از آنها نيز گناه پيشه هستند} (27) اي مسلمانان ! از خدا پروا کنيد و به رسولش ايمان بياوريد تا دو نصيب از رحمتش را به شما بدهد ، و برايتان نوري قرار دهد که بوسيله آن راه خویش را بشناسید ، و شما را ببخشد ، و خداوند آمرزنده مهربان است (28) تا اهل کتاب بدانند که تسلطي بر چيزي از فضل خداوند ندارند ، و اينکه آن فضل فقط بدست خداست ، که بهر کس که لایق بداند ميدهد، و خداوند صاحب آن فضل بزرگ است (29)

 

 

سوره احزاب

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿1﴾ وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿2﴾ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿3﴾ مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ وَمَا جَعَلَ أَزْوَاجَكُمُ اللَّائِي تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهَاتِكُمْ وَمَا جَعَلَ أَدْعِيَاءكُمْ أَبْنَاءكُمْ ذَلِكُمْ قَوْلُكُم بِأَفْوَاهِكُمْ وَاللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَهُوَ يَهْدِي السَّبِيلَ ﴿4﴾ ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ فَإِن لَّمْ تَعْلَمُوا آبَاءهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ وَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ فِيمَا أَخْطَأْتُم بِهِ وَلَكِن مَّا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿5﴾ النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُوْلُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَن تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُم مَّعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا ﴿6﴾ وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنكَ وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا ﴿7﴾ لِيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَن صِدْقِهِمْ وَأَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿8﴾

 

بسم الله الرحمن الرحيم

اي پيامبر ! از خداوند پروا کن، و اطاعت کافران و منافقان مکن، که خداوند داناي حکيم است (1)و آنچه را که از جانب پروردگارت بسويت وحي شده پيروي کن که خداوند به آنچه ميکنيد آگاه است (2) و بر خداوند توکل کن و همو بعنوان كارساز بس است (3) ای مردم! خداوند دو قلب در سينه هاتان قرار نداده، و همچنين زناني که آنها را «ظِهار» مي کنيد (و ميگوئيد نزديكي با تو بر من مانند مادرم حرام است)مادرانتان قرار نداده، و همچنين فرزند خواندگان شما را فرزندان شما قرار نداده است. اينها سخنان شماست که به دهان هايتان مي آيد ولي خداوند سخن حق ميگويد و به سوي راه عادلانه هدايت مي کند (4) فرزندخوانده هایتان را بنام پدرانشان بخوانيد، اين کار نزد خداوند عادلانه تر است، و اگر پدرانشان را نمي شناسيد برادران ديني شما و دوستانتان هستند، اگر در اين امر اشتباهي کنيد گناهي ندارد وليکن آنچه را عمدا انجام ميدهيد گناه دارد، و خداوند آمرزشگر مهربان است (5) پيامبر نسبت به مومنان از خودهاشان سزاوارتر است، و زنانش مادران آنها هستند، و در کتاب خدا از لحاظ اولويت، خويشاوندان نسبت به يكديگر نسبت به مومنان و مهاجران به ارث سزاوارترند، مگر اينکه بخواهيد راجع به دوستانتان کار خيري انجام داده باشيد که البته این خیرات است نه ارث، اين امر در آن کتاب که نزد خداست مضبوط است (6) ای پیامبر! هنگامي را بياد آر که از پيامبران و از تو و از نوح و ابراهيم و موسي و عيسي پسر مريم تعهدي سخت گرفتيم (7) تا خداوند صدق راستگويان را ارزیابی کند و براي کافران نيز عذابي سخت تهيه نموده است (8)

 

 

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

تاکنون ، در مجلدات 1 تا 4 این تفسیر ، در ابتدای پاراگراف اول هر سوره ، ذیل تیتر فوق ، لااقل دو جدولِ اول و آخرِ طرز استخراجِ عصاره محتوایِ سوره (یا همان «درس» سوره) را می آوردیم ، اینک که خواننده محترم به اندازه کافی آنها را دیده ، و دانسته که طرز استخراج چگونه است ، به علت علاقه به رعایت اختصار ، دیگر جدول های مذکور را که دائما طولانی تر میشود ، ذکر نمیکنیم ، و اگر کسی بخواهد، میتواند همه آنها را در کتاب «راهنمای تحلیلی» (در سایتی که در اول و آخر این کتاب معرفی کرده ایم) ببینند .

درس: اي مسلمانان! ايمان وتقواي واقعي داشته باشيد ومبادا مانند منافقين شويد.

درب: اي پيامبر! حساب خود را از کفار و منافقان کاملا جدا کن، و اي مسلمانان! دنبال حقيقت باشيد نه ذهنيت هاي رايج و بدانید که همه ، حتی پیامبران نیز راجع به درجه صداقتشان ارزیابی میشوند چه رسد به سایر مردم.

2 - سوالات

1-چرا از میان صفات ممکن ، خداوند خودرا به این صفات معرفی فرموده؟

2-چرا درآیه2 ، به جای «تعملون» نفرموده «تعمل»؟

3-منظور از «وکیل» (آیه3) چیست؟

3 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

در این مقطع زمانی ، کافرین (آیه 1) ، بیشتر به یهودیان میخورد ، و از آیه 2 فهمیده میشود که یهودیان و منافقان انتظاراتی از آنحضرت داشته اند که برآوردن آنها با آموزه های وحی در تضاد بوده ، و از آیه 3 فهمیده میشود که آنحضرت نگرانیی در باره پاسخ منفی به آن انتظارات داشته و اصطلاحا دست دست میکرده تا اینکه در موضوع بیندیشد .

میتوان حدس زد که موضوع به جنگی که در پیش بود مربوط باشد که منافقان البته در آن جنگ نه تنها کمکی نبودند بلکه حتی اگر هم در نقش ستون پنجم هم نبوده باشند نقش تخریب روحیه و سست کردن عزم مسلمانان ضعیف الایمان را  حتما داشتند ، لذا میتوان حدس زد که «لا تطع» آیه 1 به این معنی باشد که مبادا سخن منافقان در تو اثری کند و نیز مبادا دلت از کرِّ و فرّ و نشاط و سرخوشی یهودیان ذره ای بلرزد .

این پاراگراف (آیه های4 تا 6) کلا پرانتزی است ، دلیلش هم اینکه اگر چشم خویش بر آن ببندیم و انتهای آیه 3 را به ابتدای آیه 7 وصل کنیم خواهیم دید روال سخن صاف و یکدست خواهد بود ، و علتش هم میتواند این باشد که موضوع ظِهار در روزهای نزول این آیات به علت مشکلاتی که در روابط خانوادگی کسی یا کسانی سبب بگومگوهای قابل توجهی شده بوده که لازم بوده تِم ایجاد آمادگی جنگی که در سوره های تغابن و حدید دیدیم موقتا تعلیق شده و برای رفع مشکل اخیر الذکر آیاتی (ضمن دارا بودن بار استدلالی و اقناعی) نازل شود و خرافی بودن موضوع ظهار را جا بیاندازد و نیز اینکه موضوع برادری مومنان را با برادری خونی متمایز کند که بعدها مشکلاتی از این لحاظ نیز پیش نیاید .

4 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه های 1 و3 آنحضرت را برحذر میدارد از اینکه کوچکترین حرکتی در جهت کوتاه آمدن در مقابل کافران و منافقان کند و این پیشگوئیی در بطن خویش دارد که تحقق آن بعدا دیده شد .

5 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه6 از مشهور ترین آیات قرآن است، و یکی از وجوه برجسته بودن آن همین خصوصیت است.

6 - آیات مشکل

از «مشکل» بودن آیه 6 چه عرض کنیم جز اینکه ببینید مفسران گوناگون در طول تاریخ اسلام و در پهنه جغرافیائی آن چه مطالب مختلف و متنوع و بعضا متضادی در تفسیرش گفته اند.

7 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 6 از این لحاظ که حتی امروز نیز بطور دقیق معلوم نشده است که حوزه و قلمرو این اولویت چیست، و تا این موضوع به اجماع نرسد، هنوز، بالاتر از ذهنیات ما مردم قرن بیست و یکم خواهد بود چه رسد به مردم 1400 سال قبل.

8 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

9 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - اي پيامبر! حساب خود را از کفار و منافقان کاملا جدا کن،

2 - اي مسلمانان دنبال حقيقت باشيد نه ذهنيت هاي رايج و بدانید که همه، حتی پیامبران نیز راجع به درجه صداقتشان ارزیابی میشوند چه رسد به سایر مردم.

10 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 1تا 3، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

چه «اطاعت»ی نسبت به آنها برای پیامبر(ص) متصور است؟

در ابتدای سوره قلم که جزء سوره­های اولیه نازله می­باشد ، نیز همین لحن را دیدیم.

واضح است که شخصیت پیامبر اکرم(ص) بالاتر از آن است که «اطاعت» کافران و منافقان کند. در همان سوره قلم، اطاعت مذکور را تعریف و معنی کرده است که «دوست دارند چرب زبانیی کنی و آنها نیز چرب زبانیی کنند»

یعنی اینکه «اطاعت» در سوره قلم چنین معنی رقیقی داشت و خداوند همان مقدار را نیز حتی در آن دوره ابتدای نزول وحی، و ضعف مطلق جریان اسلام، نمی­پسندید.

امروز که پیامبر قوی است، حکومت دارد، در یک جنگ بزرگ پیروز مطلق بوده، و در جنگی دیگر نیز شکست نخورده، و موقعیتش کاملاً مطلوب است، چه اطاعتی متصور است که آنحضرت از کافران و منافقان کند؟

تنها تصور ممکن این است که پیامبر اکرم(ص) از شدت رحمتی که دارد و حرصی که به جذب همگان نشان می­دهد، تعارفی با آنان کند که شائبۀ به رسمیت شناختن مواضع کافرانه و منافقانه آنان داشته باشد و لذا آنحضرت با این شدت، از چنین چیزی هم نهی شده است.

«ظهار» و فرزندخواندگی

آیه 4 مطابق رسوم رایج آن روزها، مردی که می­خواست از زنش کناره بگیرد می­گفت «پشت تو برایم مانند پشت مادرم باشد». یعنی همانطور که نزدیکی با مادرم برایم حرام است، نزدیکی با تو نیز برایم حرام باشد.

این نوع تحریم، اصطلاحاً «من در آوردی» بود و واقعیتی نداشت و خداوند انواع آنها را بطور ریشه­ای لغو کرده است.

اما این لغو کردن که می­توانست کاملاً خشک و بخشنامه­ای باشد، همراه با استدلال عقل­پسند است، بطوریکه لغو بودن آنرا ابتدا در عقل مخاطب جا انداخته است و چیزهای باطل را چنین مثال زده: قلبِ خیالی در برابر قلبِ واقعی، حرمت پشتِ مادرانۀ خیالی در برابر حرمتِ پشت مادرانۀ واقعی.

و آنگاه مورد حق را به رسمیت شناخته و مورد خیالی را باطل اعلام نموده است. همچنین است راجع به فرزندخواندگی.

رابطه معنوی الهی را با رابطه سببی و نَسَبی خلط نکنید

آیه 6 پیامبر را از خود شخص نیز به او نزدیک­تر دانسته و زنان او را مادر امت قلمداد نموده اما نه پیامبر و نه زنان او از مردم ارث نبرده­اند.

با این آیه می­فرماید که رابطه مادری و نسَبی را با رابطه ایمانی و الهی خلط نکنید.

مؤمن به مؤمن از لحاظ دوستی سزاوارتر است اما از او ارث نمی­برد مگر اینکه کسی بخواهد به او نیکیی کند که در زمان حیات خود می­کند یا برای پس از مرگ خویش بنفع او وصیت می­کند.

جمع بندی و تفسیر

بسم الله الرحمن الرحيم

اي پيامبر ! از خداوند پروا کن، و اطاعت کافران و منافقان مکن، که خداوند داناي حکيم است (1) و آنچه را که از جانب پروردگارت بسويت وحي شده پيروي کن که خداوند به آنچه ميکنيد آگاه است (2) و بر خداوند توکل کن و همو بعنوان كارساز بس است (3) خداوند دو قلب در سينه هاتان قرار نداده، و همچنين زناني که آنها را «ظِهار» مي کنيد (و ميگوئيد نزديكي با تو بر من مانند مادرم حرام است) مادرانتان قرار نداده، و همچنين فرزندخواندگان شما را فرزندان شما قرار نداده است، اينها سخنان شماست که به دهان هايتان مي آيد ولي خداوند سخن حق ميگويد و به سوي راه (عادلانه) هدايت مي کند (4) آنها را بنام پدرانشان بخوانيد. اين کار نزد خداوند عادلانه تر است. و اگر پدرانشان را نمي شناسيد برادران ديني شما و دوستانتان هستند. اگر در اين امر اشتباهي کنيد گناهي ندارد وليکن آنچه را عمدا (انجام ميدهيد گناه دارد) و خداوند آمرزشگر مهربان است (5) پيامبر نسبت به مومنان از خودهاشان سزاوارتر است، و زنانش مادران آنها هستند، و در کتاب خدا از لحاظ اولويت، خويشاوندان نسبت به يكديگر نسبت به مومنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند. مگر اينکه بخواهيد راجع به دوستانتان کار خيري انجام داده باشيد (که البته این خیرات است ، نه ارث) اين امر در آن کتاب (که نزد خداست) نوشته شده است (6) و هنگامي را بياد آر که از پيامبران و از تو و از نوح و ابراهيم و موسي و عيسي پسر مريم تعهدي سخت گرفتيم (7) تا (خداوند) از صدق راستگويان سئوال کند و براي کافران نيز عذابي سخت تهيه نموده است (8)

 

احزاب2     آیات9تا27

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا ﴿9﴾ إِذْ جَاؤُوكُم مِّن فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنكُمْ وَإِذْ زَاغَتْ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا ﴿10﴾ هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِيدًا ﴿11﴾ وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ مَّا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا ﴿12﴾ وَإِذْ قَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَيَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِّنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِن يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارًا ﴿13﴾ وَلَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِم مِّنْ أَقْطَارِهَا ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْهَا وَمَا تَلَبَّثُوا بِهَا إِلَّا يَسِيرًا ﴿14﴾ وَلَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِن قَبْلُ لَا يُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَكَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْؤُولًا ﴿15﴾ قُل لَّن يَنفَعَكُمُ الْفِرَارُ إِن فَرَرْتُم مِّنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَإِذًا لَّا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿16﴾ قُلْ مَن ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُم مِّنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِكُمْ سُوءًا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَلَا يَجِدُونَ لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ﴿17﴾ قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِينَ مِنكُمْ وَالْقَائِلِينَ لِإِخْوَانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنَا وَلَا يَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿18﴾ أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذَا جَاء الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشَى عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُم بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ أُوْلَئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا ﴿19﴾ يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَإِن يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُم بَادُونَ فِي الْأَعْرَابِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَنبَائِكُمْ وَلَوْ كَانُوا فِيكُم مَّا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِيلًا ﴿20﴾ لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا ﴿21﴾ وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا ﴿22﴾ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا ﴿23﴾ لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ إِن شَاء أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿24﴾ وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْرًا وَكَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ وَكَانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزًا ﴿25﴾ وَأَنزَلَ الَّذِينَ ظَاهَرُوهُم مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِن صَيَاصِيهِمْ وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِيقًا ﴿26﴾ وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِيَارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضًا لَّمْ تَطَؤُوهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرًا ﴿27﴾

 

اي مسلمانان ! نعمت خداوند را بر خويش بياد آوريد . آن هنگام که لشکرياني بسويتان آمدند و ما بسوي آنها بادي و لشکرياني که نميديديد فرستاديم و خداوند به آنچه مي کنيد بيناست (9) هنگامي که لشکر دشمن از بالا دستتان و پائين دستتان بسويتان آمدند و چشمهای عده ای از ترس خيره شد و دل ها از ترس به گلوگاه ها رسيد و درباره خداوند به گمانهائي ناصحيح پرداختيد (10) اينجا بود که مسلمانان امتحان شدند و به لرزه اي سخت افتادند (11) و هنگامي که منافقان، و نيز آنهائي که در قلبهاشان مرضي هست، ميگفتند خداوند و رسولش وعده اي جز فريب به ما ندادند (12) و نيز عده اي از آنها گفتند : اي اهل يثرب ! ديگر جاي ماندن نيست ، برگرديد، وعده اي از آنان از پيامبر اجازه برگشتن ميخواستند و ميگفتند خانه هاي ما بي حفاظ است، با آنكه بي حفاظ نبود، و جز فرار منظور ديگري نداشتند (13) و اگر از هر طرف وارد آن خانه ها شده و از آنان درخواست مي شد که در فتنه ای داخل شوند حتما بسوي آن مي شتافتند و جز اندکي درنگ نمي كردند (14) در حاليکه قبلا با خداوند پيمان نموده بودند که به جنگ پشت نکنند و البته از چگونگی عهد با خدا بازخواست خواهد شد (15) ای پیامبر! بگو فرار از لحاظ مرگ يا قتل هرگز بنفع شما نخواهد بود و در آنصورت جز تا مدتي بسيار کم زندگي نخواهید کرد (16) بگو چه کسي شما را در مقابل امر خداوند مانع خواهد شد؟ اگر بخواهد به شما بديي يا رحمتي برساند؟ و آنها البته غير از خداوند سرپرست و ياوري ندارند (17) خداوند آنهائي را که پيوستن به جنگ را به تعويق مي اندازند مي شناسد ، كه به برادرانشان ميگويند بسوي ما بيائيد ، و جز اندکي به جنگ نمي آيند (18) آنها نسبت به شما بسيار بخيلند . هنگامي که مورد ترس پيش بيايد ، مي بيني چنان به تو مينگرند ، و چشمشان چنان ميچرخد که گوئي مرگ آنها را درربوده، اما پس از اينکه مورد ترس برطرف شد فورا با زبانهائي تيز در حاليکه نسبت به مال بخيل هستند به ملاقاتتان مي آيند . آنها ايمان نياورده اند ، و خداوند اعمالشان را از بين ميبرد ، و اين کار براي خدا آسان است (19) مي پندارند آن گروه ها هنوز نرفته اند، و اگر برگردند دوست دارند کاش در بيابان ها و ميان چادرنشينان بودند و خبرهاي شما را از اين و آن مي پرسيدند ، و اگر هم در بين شما بودند ، جز اندکي مبارزه نميکردند (20) البته براي شما در رسول خدا الگوئي بسيار نيکوست . براي آنانکه اميد به خدا و روز آخرت دارند و خدا را بسيار ياد مي‌کنند (21) و هنگامي که مومنانِ واقعی ، آن گروه هاي مهاجم را ديدند گفتند اين وعده اي است که خدا و رسولش بما داده بودند و خدا و رسولش راست گفتند و اين امر جز به ايمان و تسليمشان نيفزود (22) از مومنان مرداني هستند که عهد خويش را با خداوند وفا كردند، و از آنها کساني هستند که در گذشته اند، و بعضي شان هم منتظرند ، و چيزي از ایمانشان را تغيير ندادند (23) تا خداوند راستان را به راستي شان پاداش دهد ، و منافقان را اگر خواهد عذاب کند يا توبه شان را بپذيرد، که خداوند آمرزشگر مهربان است (24) و خداوند کافران را عليرغم خشم شان بدون آن كه به دستاويزي هم رسيده باشند برگرداند، و مومنان را از جنگ كفايت فرمود، و خداوند قويِ دست نيافتني است (25) و آن دسته از اهل کتاب را که کافران را پشتيباني کرده بودند ، از قلعه هايشان پائين کشيد ، و در دلهايشان ترس انداخت، که عده اي را کشتيد وعده اي را نيز به اسارت گرفتيد (26) و زمينشان و شهرهايشان و اموالشان و زميني را که برآن نتاختيد ، به شما داد، و خداوند برهر چيزي تواناست (27)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس : اي مسلمانان! ايمان و تقواي واقعي داشته باشيد و مبادا مانند منافقين شويد.

درب : اي مسلمانان! نعمت هاي خاص خداوند را بر خويش بياد آوريد و حساب خود را از کفار و منافقان جدا کنيد.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای پیامبر ! با این موقعیتی که به لطف الهی یافته ای لازم نیست به کافران ومنافقان توجه ویژه ای کنی و از این پس نیز مانند سابق چشمت دنبال وحی باشد و اینکه «احکامِ "ظهار" و "فرزند خواندگی" و رابطه با پیامبر(ص) و رابطه با مؤمنان چنین است و ای پیامبر ! توشخص عادی نیستی ، توپیامبری ، وملزم به رعایت الزامات سنگین آن می باشی .

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان ! نعمت های خداوند رابر خویش بیادآورید وحساب خویش را از کفار و منافقان جدا کنید .

3 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

جنگ احزاب (یا جنگ خندق) که این سوره هم به همان نام نامیده شده، یکی از جنگ­های عجیبی بود که بدون اینکه مسلمانان تلفاتی بدهند بر یکی از دشمنانشان به پیروزی رسیدند و دشمن دیگرشان که خودشان چند گروه بودند از جنگ منصرف شدند و بدون اینکه دستاوردی داشته باشند برگشتند.

از آیات این پاراگراف نیز این چیزها فهمیده می­شود:

1- خداوند جبهه پیامبر را بوسیلۀ باد (سرد) و نیروهای غیبی کمک کرد (آیه 9)

2- مسلمانان علیرغم اینکه اینک جنگ از سرشان به خیر گذشت، وضعشان خیلی وخیم بود، بطوریکه از همه طرف در احاطه دشمنان بودند (آیه 10)

3- وضع روحیه مسلمانان نیز بسیار پائین بود (آیه 10)

4- در اثر همین اوضاع وضع اعتقادی مسلمانان نیز تزلزلی پیدا کرد (آیه 10)

5- امتحانی که مسلمانان در این جنگ دادند، نتیجه موفقی نداشت و آنها به تزلزل روحی سخت افتادند (آیه 11)

6- در اثر این وضعِ روحیِ نامساعد و تزلزلیِ مسلمانان، منافقان نیز شیر شدند و بطور آشکار خدا و رسول را «گمراه کننده» و «فریب دهنده» نامیدند (آیه 12)

7- در همین اوضاع و احوال، منافقان به وضوح در پی متفرق کردن مردم از دور پیامبر بودند، و به آنها توصیه می­کردند به خانه­هایتان برگردید (آیه 13)

8- قبلاً هم همانها کسانی بودند که دائماً پیوستن خویش به جهاد را به تعویق
می­انداختند (آیه 13)

9- و نیز کسان دیگر را هم تشویق می­کردند که آنها هم از جهاد کناره بگیرند (آیه 13)

10- عده­ای از آنها به بهانه اینکه در خانه چیزی نداریم از پیامبر اجازه ترک جهاد می­خواستند (آیه 13)

11- اما دروغ می­گفتند و منظوری جز فرار نداشتند (آیه 13)

12- اما اگر در همان خانه­ها به فتنه­ای دعوت می­شدند فوراً می­پذیرفتند (آیه 14)

13- هنگامی که خطری پیش می­آمد چنان به پیامبر نگاه می­کردند که انگار مرگشان رسیده اما وقتی مورد برطرف می­شد با زبانهای تیز به ملاقات رسول خدا می­آمدند (آیه 19)

14- آنها نسبت به کسب مال بسیار حریص و برای خرج آن در راه خدا و مردم بسیار بخیل بودند (آیه 19)

15- آنها علاقه­ای به مسلمانان نداشتند و خود را از آنها نمی­دانستند و دوست داشتند ای کاش در مواقع خطر می­توانستند در جای امنی باشند و خبر مسلمانان را بشنوند (آیه 20)

16- و اساساً آنها ایمان نیاورده بودند (آیه 19)

خلاصه اینکه جنگ احزاب جنگی بود که همۀ گروه­های کافر هماهنگی کرده بودند که ریشه اسلام را بکنند. در همسایگیِ مسلمانان نیز یهودیان با آنها همکاری کرده و قرار بود در موقع مقرر آنها نیز به مسلمانان از پشت بتازند، در داخل جبهه اسلام نیز منافقان چنانکه دیدید بشدت فعال شده بودند و علناً اظهار کفر و دعوت به ترک صفوف دفاع و جهاد می­کردند و مسلمانان نیز که نیروی اصلی پیامبر بودند بشدت روحیه­شان را باخته و در اصل ایمان خویش متزلزل و مسئله­دار شده بودند.

این بود وضع جبهه اسلام، که در داخل بسیار سست و ضعیف بود و در بیرون با دشمنانِ متنوعِ متحدِ قوی پنجۀ منسجم روبرو بودند و اگر درگیریی پیش می­آمد شکستشان حتمی و سخت بود، و خداوند با باد سردی که فرستاد، و نیروهای غیبی دیگر، اصل صورت مسئله را پاک کرد و دشمنان اسلام را از جنگ منصرف نمود.

اما این نیز بود که عده کمی هم به همراه پیامبر بودند که مؤمن واقعی بودند که آیه­های 22 و 23 وصف حال آنهاست و خداوند بخاطر آنها، آن وضع نهائی را پیش آورد که دشمنان بدون دست­آوردی منصرف شوند و یهودیان خائن را نیز خوار کرد که وضعشان در آیه 26 آمده که عده­ای اسیر شدند و اموالشان را نیز از دست دادند. و این واقعه یکی از وقایع عجیبی است که نشان می­دهد خداوند برای حفظ عده قلیلی مؤمنِ واقعی، اوضاع و احوال مسلّمِ قابل پیش­بینی را ممکن است طوری تغییر دهد که اصلاً قابل پیش­بینی نباشد و البته این هم هست که در شرایط مساوی آنکه قوی­تر است می­برد و اگر آن چند نفر مؤمن واقعی در کنار رسول خدا نبودند، حتماً مجموعه کافران و منافقان پیروز می­شدند و بساط اسلام بکلی برچیده می­شد.

4 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه 21 پیشگوئی واضحی وجود دارد که آنحضرت بلند آوازه خواهد شد .

5 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه 21 از مشهور ترین آیات قرآن است، و علاوه بر آن، بهترین راهنما برای اهل «سیر و سلوک»، و در برجستگیِ آن همین دو نکته کافی است.

6 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 16 از این لحاظ که به مرگ و ممات اشاره دارد و از آنجا جزئیات مکانیزمش برای ما روشن نیست، بالاتر از ذهنیات ما است، چه رسد به مردم 1400 سال قبل.

آیه 21 از آن لحاظ که ابعاد شخصیتی آنحضرت حتی تا امروز نیز (نه بطور کامل بلکه حتی اندکی نیز) روشن و شناخته نشده، بالاتر از ذهنیات مخاطبان اولیه بوده است.

7 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

8 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

9 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

اي مسلمانان! نعمت هاي خاص خداوند را بر خويش بياد آوريد و حساب خود را از کفار و منافقان جدا کنيد.

جمع بندی و تفسیر

اي مسلمانان ! نعمت خداوند را بر خويش بياد آوريد . آن هنگام که لشکرياني بسويتان آمدند و ما بسوي آنها بادي و لشکرياني که نميديديد فرستاديم و خداوند به آنچه مي کنيد بيناست (9) هنگامي که (لشکر دشمن) از بالا دستتان و پائين دستتان بسويتان آمدند و چشمها (از ترس) خيره شد و دل ها به گلوگاه ها رسيد و درباره خداوند به گمانهائي (ناصحيح) پرداختيد (10) اينجا بود که مسلمانان امتحان شدند و به لرزه اي سخت افتادند (11) و هنگامي که منافقان ، و نيز آنهائي که در قلبهاشان مرضي هست ، ميگفتند خداوند و رسولش وعده اي جز فريب به ما ندادند (12) و نيز عده اي از آنها گفتند : اي اهل يثرب ! ديگر جاي ماندن نيست ، برگرديد . وعده اي از آنان از پيامبر اجازه (برگشتن) ميخواستند و ميگفتند خانه هاي ما بي حفاظ است ، با آنكه بي حفاظ نبوده ، و جز فرار منظور ديگري نداشتند (13) و اگر از هر طرف وارد آن خانه ها شده و از آنان درخواست مي شد که در فتنه داخل شوند حتما بسوي آن مي آمدند و جز اندکي درنگ نمي كردند (14) در حاليکه قبلا با خداوند پيمان نموده بودند که (به جنگ) پشت نکنند و البته از عهد خدا باز خواست خواهد شد (15) بگو فرار از لحاظ مرگ يا قتل هرگز بنفع شما نخواهد بود و در آنصورت جز تا مدتي بسيار کم زندگي نخواهند کرد (16) بگو چه کسي شما را در مقابل خداوند مانع خواهد شد؟ اگر بخواهد به شما بديي يا رحمتي برساند؟ و آنها البته غير از خداوند سرپرست و ياوري ندارند (17) خداوند آنهائي را که (پيوستن به جنگ را) به تعويق مي اندازند مي شناسد ، كه به برادرانشان ميگويند بسوي ما بيائيد ، و جز اندکي به جنگ نمي آيند (18) آنها نسبت به شما بسيار بخيلند . هنگامي که مورد ترس پيش بيايد ، مي بيني چنان به تو مينگرند ، و چشمشان چنان ميچرخد که گوئي مرگ آنها را در ربوده . اما پس از اينکه مورد ترس برطرف شد فورا با زبانهائي تيز در حاليکه نسبت به مال بخيل هستند به ملاقاتتان مي آيند . آنها ايمان نياورده اند ، و خداوند اعمالشان را از بين ميبرد ، و اين کار براي خدا آسان است (19) مي پندارند آن گروه ها هنوز نرفته اند . و اگر برگردند دوست دارند کاش در بيابان ها و ميان چادرنشينان بودند و خبرهاي شما را (از اين و آن) مي پرسيدند ، و اگر هم در بين شما بودند ، جز اندکي مبارزه نميکردند (20) البته براي شما در رسول خدا الگوئي بسيار نيکوست . براي آنانکه اميد به خدا و روز آخرت دارند و خدا را بسيار ياد مي‌کنند (21) و هنگامي که مومنان ، آن گروه ها (ي مهاجم) را ديدند گفتند اين وعده ايست که خدا و رسولش بما داده بودند و خدا و رسولش راست گفتند و اين امر جز به ايمان و تسليمشان نيفزود (22) از مومنان مرداني هستند که عهد خويش را با خداوند وفا كردند ، و از آنها کساني هستند که در گذشته اند ، و بعضي هايشان هم منتظرند ، و چيزي را تغيير ندادند (23) تا خداوند راستان را به راستي شان پاداش دهد ، و منافقان را اگر خواهد عذاب کند يا توبه شان را بپذيرد ، که خداوند آمرزشگر مهربان است (24) و خداوند کافران را عليرغم خشم شان بدون آن كه به دستاويزي هم رسيده باشند برگرداند ، و مومنان را از جنگ كفايت فرمود ، و خداوند قوي دست نيافتني است (25) و آن دسته از اهل کتاب را که کافران را پشتيباني کرده بودند ، از قلعه هايشان پائين کشيد ، و در دلهايشان ترس انداخت ، که عده اي را کشتيد وعده اي را نيز به اسارت گرفتيد (26) و زمينشان و شهرهايشان و اموالشان و زميني را که برآن نتاختيد ، به شما داد ، و خداوند برهر چيزي تواناست (27)

 

احزاب3     آیات28تا44

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا ﴿28﴾ وَإِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿29﴾ يَا نِسَاء النَّبِيِّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا ﴿30﴾ وَمَن يَقْنُتْ مِنكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُّؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِيمًا ﴿31﴾ يَا نِسَاء النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا ﴿32﴾ وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ﴿33﴾ وَاذْكُرْنَ مَا يُتْلَى فِي بُيُوتِكُنَّ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ وَالْحِكْمَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا ﴿34﴾ إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا ﴿35﴾ وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِينًا ﴿36﴾ وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِّنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا ﴿37﴾ مَّا كَانَ عَلَى النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا مَّقْدُورًا ﴿38﴾ الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا ﴿39﴾ مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿40﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا ﴿41﴾ وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا ﴿42﴾ هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا ﴿43﴾ تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلَامٌ وَأَعَدَّ لَهُمْ أَجْرًا كَرِيمًا ﴿44﴾

 

اي پيامبر! به زنانت بگو اگر زندگي دنيا و زينتش را ميخواهيد بيائيد چيزي به شما بدهم و به خوبي رهايتان کنم (28) اما اگر خدا و رسولش و خانه آخرت را ميخواهيد خداوند براي نيکو کارانتان پاداشي عظيم آماده کرده است (29) اي زنان پيامبر! هر يک از شما که به زشتكاريِ آشكار دست زند عذابش دو چندان خواهد بود و اين براي خداوند آسان است (30) و هر يك از شما که براي خدا و رسولش تواضع نمايد و عمل صالح کند ، پاداشش دو چندان خواهد بود و برايش روزيي گرامي تهيه ديده ايم (31) اي زنان پيامبر! اگر شما تقوا پيشه کنيد مانند هيچ زن ديگري نيستيد ، پس هنگام سخن به فروتني نگرائيد ، مبادا آنکس که در دل او بيماريي هست به طمع بيفتد ، و سخنِ شايسته گوئيد (32) و در خانه خويش بمانيد ، و مانند زمان جاهليتِ نخست خودنمائي نکنيد ، و نماز بپاداريد و زکات دهيد و اطاعت خدا و رسولش کنيد . جز اين نيست که خداوند چنین می پسندد  که پليدي ها را از اهل بيت پیامبر بزدايد و شما را بخوبي پاکيزه کند (33) و از آنچه در خانه هاي شما از آيات خدا و حکمت تلاوت ميشود ياد کنيد که خداوند آگاه و دقيق است (34) البته خداوند براي زن و مرد مسلمان ، و مومن ، و متواضع، و راستگو ، و صابر ، و فروتن ، و دهنده صدقه ، وروزه دار ، و از لحاظ جنسي عفيف، و بسيار ياد کننده خدا ، مغفرت و پاداش عظيم تهيه ديده است (35) مردان و زنان مومن را نرسد که وقتي خدا و رسولش به امري حکم نمودند خود را صاحب اختيار حساب کنند، و هر کس که نسبت به خدا و رسولش نافرماني کند البته به گمراهيي آشکار افتاده است (36) ای پیامبر! آن هنگام که به آنکسي که خداوند نعمتش داده بود ، و تو نيز نعمتش داده بودي ، ميگفتي زنت را نگهدار و از خدا پروا کن ، و چيزي را در نزد خود پنهان ميداشتي که خداوند آشکار کننده اش بود ، و از مردم احتراز میکردی در حاليکه خداوند سزاوارتر به آن بود ، چنين بود تا هنگامي که زيد کامش را از او برگرفت و طلاقش داد، او را به همسري تو در آورديم تا براي مسلمانان درباره ازدواج با همسران پسرخوانده هايشان پس از کام گيري آنها از آنان اشکالي نباشد. و سرانجام ، امر خدا شدني است (37) براي پيامبر درباره چيزي که خداوند براو واجب نموده اشکالي نيست . اين سنت الهي است که درباره گذشتگان نيز جاري است و امر خداوند اندازه دار و سنجيده است (38) کساني که رسالت هاي خداوند را تبليغ مي کنند ، و از خدا ميترسند و از غير او نميترسند خداوند پناهگاهشان است و خداوند براي حسابرسي کافي است (39) محمد پدر هيچکدام از مردان شما نيست ، وليکن رسول خدا و آخرين پيامبر است ، و خداوند به هر چيزي داناست (40) اي مسلمانان! بسيار زياد ياد خدا کنيد (41) و صبحگاهان و غروب ها تسبيحش نماييد (42)  هم او و هم ملائکه اش بر شما درود ميفرستند تا شما را از ظلمات بسوي نور در آورند و او به مومنان مهربان است (43) درودشان در روزي که ملاقاتش کنند «سلام» است و برايشان پاداشي گرامي تهيه نموده است (44)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: اي مسلمانان! ايمان و تقواي واقعي داشته باشيد و مبادا مانند منافقين شويد.

درب : اي پيامبر! صراحت و قاطعيت بيشتري از جانب تو مورد انتظار است. به منافقان و دشمني آنها اعتنايي نکن و اي همسران پيامبر! مبادا نسبت تان به رسول خدا (ص) شما را درباره خويش بفريبد. شما بايد خود را در ايمان به درجات بالاتر بکشانيد و اي مسلمانان! اين عبادات را انجام دهيد تا ارتقاء يابيد.

 

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای پیامبر ! با این موقعیتی که به لطف الهی یافته ای لازم نیست به کافران ومنافقان توجه ویژه ای کنی و از این پس نیز مانند سابق چشمت دنبال وحی باشد و اینکه «احکامِ "ظهار" و "فرزند خواندگی" و رابطه با پیامبر(ص) و رابطه با مؤمنان چنین است و ای پیامبر ! توشخص عادی نیستی ، توپیامبری ، وملزم به رعایت الزامات سنگین آن می باشی .

در پاراگراف  2 می فرماید : ای مسلمانان ! نعمت های خداوند رابر خویش بیادآورید وحساب خویش را از کفار و منافقان جدا کنید .

در این پاراگراف می فرماید : ای پیامبر! نگذار زنانت ونزدیکانت مانع انجام وظیفه ات  گردند و ای پیامبر! درباره ابلاغ رسالاتت کاملا قاطع و بی تعارف باش و ای مومنان ! خداوند راکه اینقدرنسبت به شما مهربان است بسیاریادکنید.

3 - سوالات

1-حالت کلی پاراگراف چگونه است؟ (نکوهش؟ نکوهش زنان پیامبر-ص-؟ نکوهش بعضی از زنان پیامبر-ص-؟ یا....؟)

2-« وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ » (آیه37) باکدام کلیدفهم قرآن مطابقت دارد؟

3-« وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ » چطور؟

جامعی برای امر الهی برشمارید .

4-درهمین پاراگراف عبارت کوتاهی هست که به تنهائی مبنای این حکم الهی است که در گیومه زیر آمده ، آن عبارت را مشخص کنید .

« لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا »

5-منظوراز « مَّا كَانَ عَلَى النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ » چیست؟

6-با استفاده ازمطالب همین پاراگراف برخی ازخصوصیات رسول اکرم(ص) را بیان نمایید .

7-« سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ » (آیه38) باکدام کلیدفهم قرآن مطابقت دارد؟

8-دوجمله انتهائی آیه های37و38 بامحتوای دوآیه مذکور چه ارتباطی دارد؟ (با توضیح کافی و مقنع )

9 – صلوات خداوند بر مومنان (آیه 43) چگونه است؟

10 - «سلام» (آیه 44) چه توضیحی دارد؟

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیات این پاراگراف (28 تا 35) چه احساسی به خواننده دست میدهد؟

مجموعه ای از تاسف نسبت به برخی از زنان آنحضرت و دلسوزی به حال خود آنحضرت که در داخل خانه خویش چه مشکلاتی داشته است !

در خانه آنحضرت زنانی بوده اند که از آنحضرت میخواسته اند زندگیی مانند زنان پادشاهان (ریخت و پاش و زر و سیم و جواهرات و چه و چه) برای آنها تهیه کند (آیه های 28 و 29) و نیز از میان آنان زنانی بوده اند که از نزدیک شدن به گناهان بزرگ اِبائی نداشته اند ، و چنین می اندیشیده اند که همینکه زن آنحضرت هستند کافی است که از عذاب الهی در مورد گناهانشان مصون باشند (آیه 30)

ببینید قرآن چه می­گوید ، و روایات چه می­گویند !

در رابطه با آیه­های 37و38 صرفنظر از زید و پسرخواندگی او و زینب بنت جحش که بعداً یکی از زنان رسول خدا گردید و اینکه چه چیزهائی درباره آن موضوع روایت شده، بیان قرآن آنقدر روشن و آنقدر واضح هست که برای بیان کامل و روشن واقعه کاملاً کفایت می­کند.

 واقعیات مربوط بر اساس قرآن بشرح زیر است:

1- پیامبر پسرخوانده­ای داشت (آیه 37)

2- اسم پسرخوانده او زید بود (آیه 37)

3- خداوند می­خواست که مسلمانان برای ازدواج با همسران پسرخوانده­هایشان پس از اینکه آنها از آنان کام گرفته و طلاقشان داده­اند اشکالی نباشد (آیه 38)

4- خداوند انجام این امر را بر پیامبر واجب کرد (آیه 38)

5- پیامبر چیزی را در نزد خویش پنهان می­داشت که خداوند آشکار شدنش را
می­خواست (آیه 37) (ظاهراً آن چیزی که پیامبر در نزد خویش پنهان می­داشت می­باید عدم تمایلش به این کار بوده باشد، اما اراده خداوند به انجام این کار تعلق گرفته بود)

6- پیامبر به زید سفارش می­کرد که زنش را نگهدارد (وطلاق ندهد) (آیه 37) (شاید به این خاطر باشد که این موضوع منتفی شود و از همینجا معلوم است که طلاق دادن زید را می­باید یک موضوع معمولی خانوادگی دانست زیرا که طلاق زن در آن روزها آسان­ترین و معمولی­ترین کار بود)

7- پیامبر از افکار عمومی (که این کار را ناپسند می­دانستند) نگران بود (آیه 37)

8- خداوند آنحضرت را مورد عتاب قرار داد که خداوند سزاوارتر است که از او نگران باشی (آیه 37)

9- خداوند زن زید را به همسری پیامبر در آورد (آیه 37)

ببینید قرآن چقدر روشن و واضح مطلب را بیان نموده (و آنهم در چند سطر قلیل) و ببینید در این خصوص چه روایات عجیب و غریبی وارد شده و چطور با هم مخالف و معارض می­باشند و در آنها چه مطالب سخیف و زشتی هست که موجب وهن ساحت مقدس رسول اکرم (ص) است و بطور قطع از القائات منافقان و کفار میباشد و چقدر ما وقتی که به قرآن متکی باشیم از آنها بی­نیازیم.

غیر از یک اقلیت از مومنان واقعی که در بین مسلمانان بودند ، مجموعه مسلمانان در جنگ دفاعی احزاب ، چنانکه در پاراگراف مربوطه قبلا دیدیم ، کیفیت قابل قبولی ارائه ندادند ، و لذا در اینجا (آیات 41 تا 44) توجه آنها را باز هم به خداوند و آخرت جلب مینماید و ارتقاء کیفی آنها را به زیاد به یاد آوردن این دو مقوله ذکر میکند .

5 کلیدهای تفسیری

آیه 44 فرع بر آیه 43 است و این واضح است.

آیه 43 نیز فرع بر مجموع دو آیه 41 و 42 است و این نیز واضح است.

6 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه 33 که نزد شیعیان به آیه تطهیر معروف میباشد فوق العاده مشهور و مورد اقبال هنرمندان مختلف و اهل منبر و اهل محاجّات واقع و از این لحاظ جزء آیات بسیار برجسته قرآنی است.

آیه 39 از این لحاظ که بر سربرگِ یا سردرِ موسسات دینی استفاده میشود جزء آیات برجسته قرآنی محسوب است.

7 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 44 از این لحاظ که به مخلوقاتی اشاره کرده که حتی بشر به آنها دسترسی نیافته و ذهنیتی از آنها نداریم، بالاتر از ذهنیات ما و طبعا مخاطبان اولیه نیز، هست.

8 - آیات مشکل

از «مشکل» بودن آیه 33 چه عرض کنیم جز اینکه ببینید مفسران گوناگون در طول تاریخ اسلام و در پهنه جغرافیائی آن چه مطالب مختلف و متنوع و بعضا متضادی در تفسیرش گفته اند .

 

 

9 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

10 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - اي پيامبر! صراحت و قاطعيت بيشتري از جانب تو مورد انتظار است. به منافقان و دشمني آنها اعتنايي نکن

2 -اي همسران پيامبر! مبادا نسبت تان به رسول خدا (ص) شما را درباره خويش بفريبد. شما بايد خود را در ايمان به درجات بالاتر بکشانيد و اي مسلمانان! اين عبادات را انجام دهيد تا ارتقاء يابيد.

11 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

شرح مختصر

دریافت­های کوتاه مستقیم

آیه 30: یعنی که زن پیامبر بودن برای شما حقی ایجاد نمی­کند که مانع خداوند در عذاب شما ، در صورت ارتکاب افعال عذاب آور ، باشد.

آیه 31: عبارت «دو چندان» شاید به این معنی است که یک عذاب برای خود آن عمل زشت و یک عذاب هم برای هتک حرمت رسول خدا خواهید داشت.

آیه تطهیر

انتهای آیه 33 ، یعنی جمله «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرهم تطهیرا» (جز این نیست که خداوند خواسته که آن پلیدی را از شما خانواده بزداید و شما را بسیار پاک نماید) بنا به قرائت شیعه ، یکی از نصوصی است که شیعیان آن را به عنوان یکی از اسناد قطعی حقانیت خویش میگیرند ، و این نگارنده ، که خود را شیعه اثنی عشری حساب میکنم ، در موضع تفسیر قرآن باید الزامات این کار (یعنی الزامات علم تفسیر قرآن) را رعایت کنم و سخن به ضوابط بگویم و قرآن را خرج مذهب متبوع خویش نکنم و لذا در اینجا عرایضی به شرح ذیل ارائه میکنم :

1 – جمله مذکور یک جمله «پرانتزی» است

2 – قرآن ظاهر و باطن دارد و موضوع کار مفسر ظاهر قرآن است

3 – قول تفاسیری که جمله مذکور را به زنان پیامبر مربوط میکنند قطعا اشتباه است ، زیرا خداوند در سوره تحریم دو نفر از زنان آنحضرت را به شدید ترین وجه مورد نکوهش قرار داد .

4 – اگر بخواهیم مطابق ضوابط تفسیری خویش به جمله مذکور بپردازیم باید این نکته ها را خاطر نشان کنیم :

1/4 – معنی کلمه «یرید» وقتیکه به خداوند مربوط شود گاهی معادل «می پسندد» فارسی است ، به دلیل آیه 57 ذاریات و آیه 5 قصص و آیه 185 بقره و آیه 6 مائده و آیه 67 انفال و آیات زیاد دیگر .  

2/4 - در آیات اشاره شده به معنی «قضا» و «یقضی» و «قدّر» و «یقدّر» نیست (که حتمی الوقوع باشد)

3/4 - در جمله مورد بحث هم همینطور است ، یعنی اینکه خداوند برای (همسران محترم پیامبر) این را (یعنی مدلول جمله مورد بحث را) می پسندد اما واقعیت این است که برخی از آنها لیاقتش را نداشته و رفتارهائی کردند که مورد نکوهش شدید الهی واقع شدند (مانند آن دو زن مورد اشاره سوره تحریم)

4/4 – بنا بر 1/4 و 2/4 و 3/4 با توجه به اینکه قبل و بعد جمله مورد بحث راجع به زنان آنحضرت است ، معنی جمله مذکور این میشود که ای خانم های محترمه، خداوند برای شما رفتار عالی و متعاقب آن درجات عالی می پسندد (پس شما هم سعی تان را بکنید که رفتاری در خور پسند خداوند داشته باشید)

5/4 – اما از لحاظ باطن قرآن (نه علم تفسیر قرآن که موضوعش ظاهر قرآن است) تطبیق جمله مذکور بر حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها و امیر المومنین علیه السلام و فرزندان گرامی شان علیهما السلام واضح است ،

زیرا در تاریخ اسلام صحت آن به ثبوت رسیده است (یعنی مفهوم «پاک» و «پاک شده» بطوری که عملاً در تاریخ واقع و ظاهر شده باشد بر آنها تطبیق یافت)

جمع بندی و تفسیر

اي پيامبر! به زنانت بگو اگر زندگي دنيا و زينتش را ميخواهيد بيائيد چيزي به شما بدهم و به خوبي رهايتان کنم (28) اما اگر خدا و رسولش و خانه آخرت را ميخواهيد خداوند براي نيکو کارانتان پاداشي عظيم آماده کرده است (29) اي زنان پيامبر! هر يک از شما که به زشتكاري آشكار دست زند عذابش دو چندان خواهد بود و اين براي خداوند آسان است (30) و هر يك از شما که براي خدا و رسولش تواضع نمايد و عمل صالح کند ، پاداشش دو چندان خواهد بود و برايش روزيي گرامي تهيه ديده ايم (31) اي زنان پيامبر! اگر شما تقوا پيشه کنيد مانند هيچ زن ديگري نيستيد ، پس هنگام سخن به فروتني نگرائيد ، مبادا آنکس که در دل او بيماريي هست به طمع بيفتد ، و سخن شايسته گوئيد (32) و در خانه خويش بمانيد ، و مانند زمان جاهليتِ نخست خودنمائي نکنيد ، و نماز بپاداريد و زکات دهيد و اطاعت خدا و رسولش کنيد . {جز اين نيست که خداوند خواسته که پليدي را از شما اهل بيت بزدايد و شما را بخوبي پاکيزه کند} (33) و از آنچه در خانه هاي شما از آيات خدا و حکمت تلاوت ميشود ياد کنيد که خداوند آگاه و دقيق است (34) البته خداوند براي زن و مرد مسلمان ، و مومن ، و متواضع ، و راستگو ، و صابر ، و فروتن ، و دهنده صدقه ، وروزه دار ، و از لحاظ جنسي عفيف ، و بسيار ياد کننده خدا ، مغفرت و پاداش عظيم تهيه ديده است (35) مردان و زنان مومن را نرسد که وقتي خدا و رسولش به امري حکم نمودند خود را صاحب اختيار حساب کنند ، و هر کس که نسبت به خدا و رسولش نافرماني کند البته به گمراهيي آشکار افتاده است (36) و آن هنگام که به آنکسي که خداوند نعمتش داده بود ، و تو نيز نعمتش داده بودي ، ميگفتي زنت را نگهدار و از خدا پروا کن ، و چيزي را در نزد خود پنهان ميداشتي که خداوند آشکار کننده اش بود ، و از مردم ميترسيدي در حاليکه خداوند براي ترس تو سزاوارتر بود ، چنين بود تا هنگامي که زيد کامش را از او برگرفت او را به همسري تو در آورديم تا براي مسلمانان درباره ازدواج با همسران پسر خوانده هايشان پس از کام گيري آنها از آنان اشکالي نباشد . و سرانجام ، امر خدا شدني است (37) براي پيامبر درباره چيزي که خداوند براو واجب نموده اشکالي نيست . اين سنت الهي است که درباره گذشتگان نيز جاريست و امر خداوند اندازه دار و سنجيده است (38) کساني که رسالت هاي خداوند را تبليغ مي کنند ، و از خدا ميترسند و از غير او نميترسند (خداوند پناهگاهشان است) و خداوند براي حسابرسي کافي است (39) محمد پدر هيچکدام از مردان شما نيست ، وليکن رسول خدا و آخرين پيامبر است ، و خداوند به هر چيزي داناست (40) اي مسلمانان! بسيار زياد ياد خدا کنيد (41) و صبحگاهان و غروب ها تسبيحش نماييد (42)  {هم او و هم ملائکه اش بر شما درود ميفرستند تا شما را از ظلمات بسوي نور در آورند و او به مومنان مهربان است (43) درودشان در روزي که ملاقاتش کنند «سلام » است و برايشان پاداشي گرامي تهيه نموده است}(44)

 

 

 

 

 

 

احزاب4     آیات45تا48

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا ﴿45﴾ وَدَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُّنِيرًا ﴿46﴾ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُم مِّنَ اللَّهِ فَضْلًا كَبِيرًا ﴿47﴾ وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿48﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا ﴿49﴾ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿50﴾ تُرْجِي مَن تَشَاء مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَن تَشَاء وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَن تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا ﴿51﴾ لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاء مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَّقِيبًا ﴿52﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا ﴿53﴾ إِن تُبْدُوا شَيْئًا أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿54﴾ لَّا جُنَاحَ عَلَيْهِنَّ فِي آبَائِهِنَّ وَلَا أَبْنَائِهِنَّ وَلَا إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء أَخَوَاتِهِنَّ وَلَا نِسَائِهِنَّ وَلَا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ وَاتَّقِينَ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدًا ﴿55﴾

 

اي پيامبر! ما تو را بعنوان شاهد و مژده دهنده و هشدار دهنده (45) و همچنین ، دعوت کننده اي بسوي خدا و به فرمانش ، و چراغي روشنگر ، فرستاده ايم (46) و  مومنان را مژده ده که از جانب خدا فضلي بزرگ خواهند داشت (47) و کافران و منافقان را اطاعت مکن ، و آزار و اذيت آنها را بما واگذار ، و بر خدا توکل کن و خداوند بعنوان نگهبان بس است (48) اي مسلمانان ! اگر با زنان مسلمان ازدواج کرديد و آنگاه قبل از اينکه مقاربت کنید طلاق داديد لازم نيست عّده نگهدارید، پس برخوردارشان کنيد، و به خوشي رهايشان نمائيد (49) اي پيامبر! همسرانت را که طبق رسوم قبل از اسلام با آنان وصلت کرده ای بر تو حلال کرده ايم ، همچنین همسران امتت را برآنان . چه آنها که حقشان را داده اي ، و چه آنها که خداوند تو را از طریق غنیمت مالکشان نموده ، و نيز ازدواج با دختر عموها و دختر عمه ها و دختر دائي ها و دختر خاله هائي که با تو مهاجرت کرده اند ، که در رسوم جاهلیت ازدواج با آنها حرام شمرده میشد اینک بر تو و پیروانت حلال است و نيز زن مومني که مهر خويش را به پيامبر ببخشد ، و پيامبر هم بخواهد با او ازدواج کند ، که اين مورد نیز بر تو حلال است ولی فقط مخصوص تو است ، ما ميدانيم چه حکمي راجع به زنان مسلمانان و کنيزان آنها صادر کرده ايم ، تا در اين خصوص اشکالي بر تو نباشد و خداوند آمرزگار مهربان است (50) هر يک از آنان را بخواهي ميتواني اميدوار کني و هر يک را که بخواهي ميتواني بخود نزديک نمائي و کسی را هم که قبلا از او دوري گزيده اي ميتواني نزدیک کنی،  اين به خوشنودي آنان ، و اينکه اندوهگين نشوند ، و اينکه همگي به آنچه به آنان داده اي راضي شوند ، نزديکتر است . و خداوند به آنچه در دلهایتان است آگاه است ، و خداوند داناي شکيبا است (51) غیر از اين ، که برايت برشمرديم ديگر ازدواج با هيچ زني که خارج از محدوده برشمرده آیات فوق است برايت و امّتت حلال نيست . و نيز حلال نيست که زنانت را با زنان ديگري جا بجا نمائي ، حتي اگر از زيبائي آنها خوشت بيايد ، مگر اينکه کنيز باشند ، و خداوند بر هر چيزي مراقب است (52)  اي مسلمانان ! قبل از اينکه به شما اجازه دهند براي غذا داخل اتاق هاي پيامبر نشويد ، که قبل از غذا منتظر باشيد و به ظرفها نگاه کنيد ، وليکن اگر دعوتتان کردند داخل شويد ، و پس از اينکه غذا خورديد برويد ، و ننشينيد که گفتگو کنيد. اين کار پيامبر را اذيت مي کند و از شما خجالت ميکشد که بگويد بلند شويد و برويد ولي خداوند از ذکر حق خجالت نمي کشد . و اگر از آن زن های موجود در خانه چيزي خواستيد ، از پشت پرده بخواهيد ، که اين براي دلهاي شما و دلهاي آنان پاکتر است . و شما را نميرسد که رسول خدا را اذيت کنيد و نيز اينکه با زنان او پس از او هرگز ازدواج کنيد،  که اين امر نزد خداوند گناهي بزرگ است (53) هر چيزي را که آشکار يا پنهان کنيد ، خداوند بر هر چيزي داناست (54) هيچ اشکالي راجع به زنان، در باره پوشاندن خویش از پدرانشان وفرزندانشان وبرادرانشان وبرادرزادگانشان و خواهرزادگانشان و زنان و کنيزانشان نيست ، و لازم نيست خود را از آنان بپوشانند، و ازخدا بترسيد ، که خداوند برهر چيزي گواه است (55)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: اي مسلمانان! ايمان و تقواي واقعي داشته باشيد و مبادا مانند منافقين شويد.

درب : اي پيامبر! موقعيت تو از هر موقعيتي بالاتر است. پس حساب خود را از کفار و منافقان جدا کن و راجع به همسرانت به این احکام توجه کن و ای مسلمانان! حرمت پیامبر را رعایت کنید.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای پیامبر ! با این موقعیتی که به لطف الهی یافته ای لازم نیست به کافران ومنافقان توجه ویژه ای کنی و از این پس نیز مانند سابق چشمت دنبال وحی باشد و اینکه «احکامِ "ظهار" و "فرزند خواندگی" و رابطه با پیامبر(ص) و رابطه با مؤمنان چنین است و ای پیامبر ! توشخص عادی نیستی ، توپیامبری ، وملزم به رعایت الزامات سنگین آن می باشی .

در پاراگراف  2 می فرماید : ای مسلمانان ! نعمت های خداوند رابر خویش بیادآورید وحساب خویش را از کفار و منافقان جدا کنید .

در پاراگراف3 می فرماید : ای پیامبر! نگذار زنانت ونزدیکانت مانع انجام وظیفه ات  گردند و ای پیامبر! درباره ابلاغ رسالاتت کاملا قاطع و بی تعارف باش و ای مومنان ! خداوند راکه اینقدرنسبت به شما مهربان است بسیاریادکنید.

در این پاراگراف می فرماید : ای پیامبر! چنین موقعیتی داری، پس چنین کن و احکام درباره زنانت این است و به مسلمانان توصیه می فرماید احترام پیامبر را بیشتر رعایت کنند .

3 - سوالات

1 – منظور از کافران در آیه 48 چه کسانی است؟

2 – کافران و منافقان چه توقعاتی داشتند که آنحضرت در آیه 48 از اهمیت دادن به آنها منع شده است؟

3 – چرا در آیات 45 تا 48 به یادآوری و تشریح شرح وظایف آنحضرت باز گشته؟

4-«قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ» (آیه50)

مطابق باکدام کلید فهم قرآن است .

5-سوال فوق رادرباره جمله « لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ » جواب دهید .

6-همچنین درباره «فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا» (آیه49)

7-باتوجه به آیه 50 ، پیامبر (ص) چه نوع «حرج»ی ممکن بود احساس کند؟

8-منظوراز «حلال کردیم» ابتدای آیه50 چیست؟

9 – در آیه 50 مواردی را برای ازدواج آنحضرت حلال نموده و در آیه 52 هر ازدواج جدیدی را برای آنحضرت ممنوع فرموده ، چطور این دو آیه قابل جمع است؟

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

در این مقطع از نزول قرآن ، مسلمانان سه جنگ سرنوشت ساز را از سر گذرانده بودند ، بدر و احد و احزاب .

چیزی را که ما امروز پس از تقریبا 1400 سال از طریق این آیات می فهمیم ، مخالفان آنحضرت بطور واضح و شفاف مستقیما میفهمیدند ، و آنهم این بود که «این مسلمانان همان مسلمانان جنگ بدر نیستند» یعنی اینکه درجه ایمان ضعیف ، و غلظت بگومگو زیاد ، و حجم نافرمانی رو به افزایش ، و آنحضرت هم ناراحت و متعجب که چرا چنین است ، و در همین اوضاع و احوال است که خداوند مانند همیشه آنحضرت و مومنان واقعیِ پیرو او را دلداری میدهد .

از آیه 50 فهمیده میشود قبل از اسلام ، در رسوم ایام جاهلیت ، دختر عمو و دختر خاله و دختر دائی و دختر عمه جزء محارم حساب میشده اند و ازدواج با آنها مرسوم نبوده ، که با نزول آیه مزبور این رسم جاهلی ، نه تنها برای آنحضرت بلکه برای مسلمانان شکسته شده ، و خطاب کردن آنحضرت به «یا ایها النبی» قرینه ای است بر اینکه «لک» به شخصیت حقوقی آنحضرت اشاره دارد و نه به شخصیت حقیقی اش . و اینکه ازدواج سفید (آیه50) فقط برای آنحضرت مباح شده و برای سایر مسلمانان حرام شده ، و در آیه 52 ازدواج جدید (علیرغم اباحه اش) برای آنحضرت ممنوع شده به این معنی است که کلا ازدواج سفید (یعنی ازدواج بدون مهریه) حرام است  والبته مهریه مقدار معینی ندارد و دلخواه و بر اساس توافق است و لذا مایلین به ازدواج سفید میتوانند روی مهریه سبکی توافق کنند و در آنصورت دیگر اشکالی نیست .

موضوع دیگر جابجا کردن زنان است که در آیه 52 اشاره شده و از آیه مذکور میتوانیم حدس بزنیم که این هم یک رسم جاهلی بوده که برخی از مردان زنانشان را با یکدیگر عوض میکرده اند که این نیز در آیه مذکور حرام شده ، و تبدیل زنان فقط از راه سختِ طلاقِ زنی که دل شخص را زده ، (که خودش کار آسانی نیست) و سپس ازدواج با زنی که دلخواه شخص است (که آنهم کار خیلی آسانی نیست) ممکن شده است .

از آیه 53 فهمیده میشود مردم هیچ احترامی برای آنحضرت قائل نبودند و همینطور سرشان را پائین می انداختند و وارد اتاق های زنان آنحضرت میشدند و موقعی که به غذا دعوت میشدند به همه چیز نگاه فضولانه میکردند و پس از صرف غذا می نشستند تا با آنحضرت از این در و آن در

صحبت کنند . خلاصه اینکه برای آنحضرت احترامی در حد روسای قبایل نیز قایل نبودند .

5 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه های 45 تا 48 مجموعِ دو پیشگوئی فوق الذکر شده ، و البته تحقق یافتن آنها هم واضح است .

6 - آیات برجسته این پاراگراف

آیات 45 تا 47 به همان دلایلی که بارها و مکررا عرض کرده ایم از آیات برجسته قرآنی است.

7 - آیات مشکل

ببینید مفسران مختلف راجع به آیات 49 تا 52 چه مطالب متنافر و متضاد و متخالفی گفته اند، و آنگاه بدانید که آنها را هم می باید به لیست آیات مشکل اضافه کنید.

البته مانیز با توجه به اصول تفسیری خویش عرضی کرده ایم.

8 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 45 از آنجا که کیفیت و حدود و مکانیزم اِعمال شئون آنحضرت را معین نکرده، بالاتر از ذهنیات ما قرن بیست و یکمی ها است، چه رسد به مردم 14 قرن پیش.

9 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

10 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - اي پيامبر! موقعيت تو از هر موقعيتي بالاتر است. پس حساب خود را از کفار و منافقان جدا کن و راجع به همسرانت به این احکام توجه کن

2 - ای مسلمانان! حرمت پیامبر را رعایت کنید.

11 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 47 و 48 و ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

لک یعنی:  ل(حوزه رسالت)ک

اگر «ک» در «لک» را به شخصیت حقوقی آنحضرت (یعنی خطاب را به محمدبن عبدالله مربوط نکنیم بلکه به محمد رسول الله مربوط کنیم) موضوع آیه 50 را یک بخشنامه حکومتی از سوی سیستم وحی رسانی خواهیم دید .

به عبارت دیگر آیه مذکور «انا احللنا لک ازواجک . . . » یک ابلاغ حکومتی است که ازدواج های تا کنون شما مسلمانان ، ولو اینکه مثلا ازدواج همزمان با دوخواهر بوده باشد یا مطابق رسوم جاهلی ازدواج با یکی از زنان پدر پس از فوت او بوده باشد ، را حلال کردیم .

«بَعد» ، قید زمان نیست ، بلکه قیدِ ناظر به موضوع است

در آیه 50 اگر «بعد» را قید زمان بگیریم مضحک خواهد بود زیرا مثل این است که به فرزندمان دوچرخه ای بدهیم سپس از سوار شدن به آن منعش کنیم .

قرینه دیگری که نشان میدهد کلمه مذکور قید زمان نیست آیه سوره تحریم است، یا آیه سوره قلم (عتلّ بعد ذلک زنیم) که در این دو مورد – که موارد، منحصر به آنها هم نیست – کلمه «بعد» به معنیِ «غیر از اینها که ذکرشد» میباشد.

دقت بیشتر روی آیات49تا52

(1) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا ﴿49﴾

(2) يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ

 (3) وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ

 (4) وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا

(5) خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ

(6) قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ

(7) لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ

(8) وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿50﴾

(9) تُرْجِي مَن تَشَاء مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَن تَشَاء

(10) وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ

(11) ذَلِكَ أَدْنَى أَن تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ

(12) وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ

(13) وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا ﴿51﴾

(14) لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاء مِن بَعْدُ

(15) وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ

(16) وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ

(17) إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ

(18) وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَّقِيبًا ﴿52﴾

مشخص کردن فرعی ها و پرانتزی ها با کمرنگ کردن آنها

(1) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا ﴿49﴾ قسمت (1) فرعی است چون هم-سیاق با بقیه فقرات نیست

(2) يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ

 (3) وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ قسمت (3) فرعی است زیرا در جهت برشمردن مصادیق بعد از ذکر کلی است

 (4) وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ

(5) قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ قسمت (5) فرعی است ، زیرا در جهت توضیح موارد مربوط به مومنین (موضوع قسمت (4)) است

(7) لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ

(8) وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿50﴾

(9) تُرْجِي مَن تَشَاء مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَن تَشَاء وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ

(11) ذَلِكَ أَدْنَى أَن تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ

(12) وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ

(13) وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا ﴿51﴾

(14) لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاء مِن بَعْدُ

(15) وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ

(16) وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ

(17) إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ

(18) وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَّقِيبًا ﴿52﴾

قسمت های اصلی ، اینها است :

(2) يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ

(4) وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ

(7) لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ

(9) تُرْجِي مَن تَشَاء مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَن تَشَاء وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ

(14) لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاء مِن بَعْدُ

(15) وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ

(17) إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ

نتیجه :

در فهم آیات اصلی پاراگراف فوق اشکالی به نظر نمی آید، غیر از اینکه مورد شماره 7 چه بوده ، به عبارت دیگر ، آنحضرت چه دغدغه خاطری داشته و چه «حرج»ی خاطر شریف شان را مشغول نموده بوده؟

میتوان حدس زد که آنحضرت این دغدغه خاطر را داشته که من پیش از، و پس از، هجرت ازدواج هایی کرده ام که بر اساس عرف رایج (و قبل از نزول این آیات) بوده و خداوند خیالش را راحت و صحت همه آنها را امضاء فرموده است و مورد 4 نیز قابل تطبیق به نوع ازدواج آنحضرت با حضرت خدیجه (س) میباشد که تا حدودی با عرف رایج فرق داشت که زن به خواستگاری مرد برود اما صورت ظاهر را طوری جلوه دهد که انگار مرد به خواستگاری آمده است.

جمع بندی و تفسیر

اي پيامبر! ما تو را بعنوان شاهد و مژده دهنده و هشدار دهنده فرستاده ايم (45) و دعوت کننده اي بسوي خدا ، و به فرمانش ، و چراغي روشنگر (46) و مومنان را مژده ده که از جانب خدا فضلي بزرگ خواهند داشت (47) و کافران و منافقان را اطاعت مکن ، و آزار و اذيت آنها را واگذار ، و بر خدا توکل کن و خداوند بعنوان نگهبان بس است (48) اي مسلمانان ! اگر با زنان مسلمان ازدواج کرديد و آنگاه قبل از اينکه مقاربت کنید طلاق داديد لازم نيست عّده نگهدارید،پس برخوردارشان کنيد،وبه خوشي رهايشان نمائيد(49) اي پيامبر! همسرانت را (که طبق رسوم قبل از اسلام با آنان وصلت کرده ای) بر تو حلال کرده ايم (همچنین همسران امتت را) . چه آنها که حقشان را داده اي ، و چه آنها که خداوند تو را از طریق غنیمت مالکشان نموده ، و نيز (ازدواج با) دختر عموها و دختر عمه ها و دختر دائي ها و دختر خاله هائي که با تو مهاجرت کرده اند ، (که در رسوم جاهلیت ازدواج با آنها حرام شمرده میشد اینک بر تو و پیروانت حلال است) و نيز زن مومني که (مهر) خويش را به پيامبر ببخشد ، و پيامبر هم بخواهد با او ازدواج کند ، که اين مورد (نیز بر تو حلال است ولی فقط) مخصوص تو است ، ما ميدانيم چه حکمي راجع به زنان مسلمانان و کنيزان آنها صادر کرده ايم ، تا در اين خصوص اشکالي بر تو نباشد و خداوند آمرزگار مهربان است (50) {هر يک از آنان را بخواهي ميتواني اميدوار کني و هر يک را که بخواهي ميتواني بخود نزديک نمائي و کسی را هم که قبلا از او دوري گزيده اي (ميتواني نزدیک کنی)  اين به خوشنودي آنان ، و اينکه اندوهگين نشوند ، و اينکه همگي به آنچه به آنان داده اي راضي شوند ، نزديکتر است . و خداوند به آنچه در دلهایتان است آگاه است ، و خداوند داناي شکيبا است} (51) پس از اين ، (که برايت برشمرديم) ديگر (ازدواج با) هيچ زني (که خارج از محدوده ابلاغیه آیات فوق است) برايت (و امّتت) حلال نيست . و نيز حلال نيست که زنانت را با زنان ديگري جا بجا نمائي ، حتي اگر از زيبائي آنها خوشت بيايد ، مگر اينکه کنيز باشند ، و خداوند بر هر چيزي مراقب است (52)  اي مسلمانان ! قبل از اينکه به شما اجازه دهند براي غذا داخل اتاق هاي پيامبر نشويد ، که قبل از غذا منتظر باشيد و به ظرفها نگاه کنيد ، وليکن اگر دعوتتان کردند داخل شويد ، و پس از اينکه غذا خورديد برويد ، و ننشينيد که گفتگو کنيد. اين کار پيامبر را اذيت مي کند و از شما خجالت ميکشد (که بگويد بلند شويد و برويد) ولي خداوند از ذکر حق خجالت نمي کشد . و اگر از آن (زن) ها چيزي خواستيد ، از پشت پرده هائي بخواهيد ، که اين براي دلهاي شما و دلهاي آنان پاکتر است . و شما را نميرسد که رسول خدا را اذيت کنيد و نيز اينکه با زنان او پس از او هرگز ازدواج کنيد . که اين امر نزد خداوند (گناهي) بزرگ است (53) هر چيزي را که آشکار يا پنهان کنيد ، خداوند بر هر چيزي داناست (54) هيچ اشکالي راجع به زنان ، درباره پدرانشان و فرزندانشان و برادرانشان و برادرزادگان و خواهرزادگانشان و زنان و کنيزانشان نيست ، (و لازم نيست خود را از آنان بپوشانند) و ازخدا بترسيد ، که خداوند برهر چيزي گواه است (55)

 

 

احزاب5    آیات56تا73

إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿56﴾ إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِينًا ﴿57﴾ وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا ﴿58﴾ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿59﴾ لَئِن لَّمْ يَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا ﴿60﴾ مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا ﴿61﴾ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا ﴿62﴾ يَسْأَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللَّهِ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيبًا ﴿63﴾ إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكَافِرِينَ وَأَعَدَّ لَهُمْ سَعِيرًا ﴿64﴾ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا لَّا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ﴿65﴾ يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا ﴿66﴾ وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا ﴿67﴾ رَبَّنَا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذَابِ وَالْعَنْهُمْ لَعْنًا كَبِيرًا ﴿68﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسَى فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قَالُوا وَكَانَ عِندَ اللَّهِ وَجِيهًا ﴿69﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا ﴿70﴾ يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَن يُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا ﴿71﴾ إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا ﴿72﴾ لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ وَيَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿73﴾

ای مسلمانان! خداوند و ملائکه اش بر پيامبر صلوات ميفرستند. شما نيز بر او صلوات فرستيد و به خوبي یر او سلام کنید (56) آنانکه خدا ورسولش را مي آزارند خداوند در دنيا و آخرت لعنتشان مي کند و برايشان عذابي خوار کننده تهيه نموده است (57) و کساني که مردان و زنان مومن را بدون اينکه گناهي کرده باشند اذيت کنند مرتکب بهتان و گناهي بزرگ شده اند (58) اي پيامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مسلمانان بگو ، قسمتي از چادرهايشان را برروی خود پيش بکشند، اين نزديک تر است به اينکه به اين وسيله به مسلماني شناخته شوند ، و اذيت نشوند، و خداوند آمرزگار مهربان است (59) اگر منافقان ، و آنانکه در قلبشان مرض است ، و نيز شايعه سازان مدينه دست برندارند، البته تو را عليه آنان برمي انگيزيم ، آنگاه آنها جز مدت کمي مجاورت نخواهند بود (60) و از رحمت خدا بدور و هر جا که يافته شوند گرفتار باشند،  و بسختي کشته شوند (61) اين سنت خدا است که درباره پيشينيان نيز جاري شد ، و هرگز براي سنت خدا تغييري نخواهي ديد (62) ای پیامبر! مردم از تو درباره قيامت ميپرسند. بگو جز اين نيست که علم آن نزد خداست و چه ميداني شايد قيامت نزديک باشد (63) البته خداوند کافران را از رحمت خويش دور ميکند و برايشان آتش سوزان مهيا نموده است (64) که در آن جاودان خواهند بود، نه دوستی و سرپرستي و نه ياريگري خواهند یافت (65) روزي که چهره شان در آتش دگرگون ميشود، ميگويند اي کاش اطاعت خدا و رسولش را کرده بوديم (66) و ميگويند پروردگارا! اطاعت بزرگانمان کرديم اما ما را گمراه کردند (67) پروردگارا! عذابشان را دو برابر کن و آنها را کاملا از رحمت خويش دور ساز (68) اي مسلمانان! مانند کساني نباشيد که موسي را اذيت کردند اما خدا از آنچه ميگفتند تبرئه اش کرد و همو نزد خداوند آبرومند است (69) اي مسلمانان! از خدا پروا کنيد و سخني گوئيد که مانند سد محکم باشد (70)  تا خداوند اعمالتان را اصلاح کند و گناهانتان را بيامرزد و هر کس که اطاعت خدا و رسولش کند البته به پيروزي بزرگي دست يافته است (71) ای انسانها! ما آن امانت را به آسمانها و زمين و کوه ها عرضه نموديم، اما آنها زير بارش نرفتند، و از آن ترسيدند، و انسان آن را برداشت، که البته انسان بسيار نادان ظلم پيشه است (72)  تا خداوند منافقان و مشرکان را عذاب کند، و مومنان را بيامرزد، و خداوند آمرزگار مهربان است (73)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: اي مسلمانان! ايمان و تقواي واقعي داشته باشيد و مبادا مانند منافقين شويد.

درب : ای مسلمانان! حرمت سایر مسلمانان نیز بسیار بالاست، در رفتارتان نسبت به آنان دقت بیشتری کنید و هشدار به کافران راجع به عذاب اخروي و ای مسلمانان! در مقابل خداوند و پیامبرتان بهتر رفتار کنید و اي مسلمانان!  مسلمان واقعي باشيد نه اسمي!

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای پیامبر ! با این موقعیتی که به لطف الهی یافته ای لازم نیست به کافران ومنافقان توجه ویژه ای کنی و از این پس نیز مانند سابق چشمت دنبال وحی باشد و اینکه «احکامِ "ظهار" و "فرزند خواندگی" و رابطه با پیامبر(ص) و رابطه با مؤمنان چنین است و ای پیامبر ! توشخص عادی نیستی ، توپیامبری ، وملزم به رعایت الزامات سنگین آن می باشی .

در پاراگراف  2 می فرماید : ای مسلمانان ! نعمت های خداوند رابر خویش بیادآورید وحساب خویش را از کفار و منافقان جدا کنید .

در پاراگراف3 می فرماید : ای پیامبر! نگذار زنانت ونزدیکانت مانع انجام وظیفه ات  گردند و ای پیامبر! درباره ابلاغ رسالاتت کاملا قاطع و بی تعارف باش و ای مومنان ! خداوند راکه اینقدرنسبت به شما مهربان است بسیاریادکنید.

در پاراگراف 4 می فرماید : ای پیامبر! چنین موقعیتی داری، پس چنین کن و احکام درباره زنانت این است و به مسلمانان توصیه می فرماید احترام پیامبر را بیشتر رعایت کنند .

در این پاراگراف می فرماید : ای پیامبر! به مردم بگو شاید قیامت نزدیک باشد و کافران در آن روز لعنت و عذاب خواهند داشت و اینکه ای مسلمانان ! حرمت سایر مسلمانان نیز  بالااست آن را نیز به دقت رعایت کنید و تقوا پیشه کنید و سخن درست بگویید و نسبت به پیامبر(ص) از روی تقوا رفتار کنید و اینکه در شرافت انسان همین بس که حامل چیزیست که آسمان­ها و زمین از حمل آن عاجزند ، و ای مردم ! مسلمانِ واقعی باشید نه اسمی ، و به عهدی که با خدا کرده­اید وفا کنید.

3 - سوالات

1-با توجه به مطالب آیه56 ، نحوه سلام و صلوات ما به پیامبر(ص) که معلوم است، سوال این است که نحوه صلوات خداوند متعال و ملائکه به آن حضرت چگونه است؟ (درمورد خداوند علوّدرجات آنحضرت و در مورد ملائکه اجرای منویات خداوند در قلمروهای اجرائی هر گروه از آنها ؟ یا....؟)

2-درآیه 59 به دو دلیل برای صدورحکم حجاب اشاره شده است ، ازاین موضوع دو سوال جدید در میآید :

1/2-آیا دلایل منحصر به همان دو دلیل است؟

2/2-اگر در اثر عللی آن دو دلیل حذف شد خود مطلب «سالبه به انتفای موضوع» میشود؟

3 – منظور آیه 57 چه کسانی است؟

4 – از آیه های 58 و 60  چه حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها میتوان زد؟

5 - «سنّت»ی که در آیه 62 اشاره شده کدام است؟

6-منظوراز «انسان» در آیه 72 چیست؟ (تمام انسان ها؟ اکثریت انسان ها؟ یا....؟)

7-مطلب آیه72 چه نوعی ازسخن است؟ (استعاره؟ کنایه؟یا.....؟)

8-در آیه72 از عالم انسانیت تمجید شده یا نکوهش؟

9-«ل» در ابتدای آیه73 از لحاظ دستورزبان چه حالتی دارد؟

10-اگر «ل» مذکور حالت «تعلیل» داشته باشد درآن صورت چه ربطی است بین مطالب دو آیه 72 و73وجود دارد ؟

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیه 57 معلوم میشود کسانی آنحضرت را می آزرده اند،

و چون آنحضرت در زمان نزول این سوره در سه جنگ بسیار مهم تاب آورده بودند و در مدینه هم ریاست داشتند اذیت شدن آنحضرت چه توضیحی میتواند داشته باشد؟

آیا انحضرت کسانی را نداشتند که از ایشان دفاع کنند؟ این فرض را نمیتوان پذیرفت.

باید موضوع را اینطور دید که آنحضرت از اذیت شدن دیگران اذیت میشدند، چنانکه از موضوع آیه 59 استنباط میشود.

بنابر این توضیح مطلب این میشود که آنحضرت مقید به قیود الهی بود که نمیتوانست مانند سلاطین خودکامه «هرکاری» بکند، اما، منافقان خود را مقید به قیودی نمیدیدند و به خود اجازه میدادند «هرکاری» بکنند، و آنحضرت میدیدند عده ای از یهودیان و منافقان بطور سازماندار به آزار و اذیت مسلمانان می پردازند و این کارها را طوری انجام میدهند که گیر نمی افتند و اخبار این نوع خرابکاری ها به آنحضرت میرسید و ایشان نمیتوانستند جلوگیری موثری بکنند، و اینطور بود که ایشان اذیت میشدند.

از آیه 59 فهمیده می­شود که یکی از علل دستور حجاب در آن زمان این بود که زنان مسلمان از سایر زنان (مثلاً کفار و یهودیان و غیره) مشخص شده و آنها جرأت نکنند آزارشان نمایند.

آیه 69 به وضوح و صراحت بما میگوید در آن روزها آنحضرت را می آزرده اند، و آیه های 70 و 71 میگویند قول و فعل آنان نا صحیح و دور از تقوا و اطاعت خدا و رسول بوده است.

آنها چه کسانی بوده اند؟

به قرینهء نامی که از موسی (ع) برده، آنها از داخل امت اسلام بوده اند، یعنی آنها منافقان بوده اند.

5 کلیدهای تفسیری

آیات 65 تا 68 فرع بر آیه 64 است و این واضح است. لذا آیه های 63 و 64 آیه­های اصلی این پاراگراف هستند.

آیه 71 فرع بر آیه 70 است و آیه­های اصلی، آیه­های 69 و 70 است.

به قرینه «لِ» در ابتدای آیه 73 ، آیه مذکور فرع بر آیه قبلی است و آیه اصلی پاراگراف همان آیه 72 است.

6 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه 56 باز هم پیشگوئی بلند آوازگی آنحضرت به وجه پررنگ تری تکرار شده است.

در آیه 60 پیشگوئی عجیبی در مورد منافقان دیده میشود که در سوره های بعدی تحقق آنها از متن آیاتی فهمیده میشود.

در آیه 69 پیشگوئی میکند که مسلمانان نیز به همان رفتارهائی که در مقابل حضرت موسی میکردند گرایش خواهند یافت.

7 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه 56 علاوه بر آن دلیل های مکرر پیشگفته، دائما در پسِ نماز های جماعت ذکر، و پس از آن بر پیامبر (ص) صلوات فرستاده میشود و از این لحاظ، در برجستگی بی نظیر است.

آیه 59، مشهور به جلابیب اولین آیه از دو آیه نازله در باب حجاب است، و چون حجاب در این 40 ساله اخیر خیلی زیاد و بیش از حد درشت نمائی شده، و فوقِ فوقترین تاکیدات و حساسیت های قرآنی قرار گرفته، بالتبع، این آیه نیز برجستگی خاصی یافته است.

آیه 72 که به آیه امانت معروف است از آیه های بسیار مشهور است و هم از لحاظ دلایل پیشگفته مکرر و هم از لحاظ استفاده زیاد اهل منبر و اهل تریبون از آن برجستگی خاصی دارد.

8 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 56 از این لحاظ که به مخلوقاتی اشاره کرده که ما به آنها دسترسی نیافته و ذهنیتی از آنها نداریم، بالاتر از ذهنیات ما و طبعا مخاطبان اولیه نیز، هست.

آیه های 64 تا 68 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

آیه 72 چون «تمثیلی» است و جزئیاتی را مشخص نفرموده، فعلا که بالاتر از ذهنیات ما میباشد و گرچه ممکن است در آینده بهتر مفهوم شود، اما هرچه باشد بالاتر از ذهنیات مخاطبان 1400 سال پیش بوده.

9 - آیات مشکل

کافی است ببینید مفسران در 1400 سال راجع به آیه 72 چه ها گفته اند گفته ها یشان چه تعارض و تخالف و تضاد و تنافری با یکدیگر دارد تا بدانید آیه مذکور را از چه لحاظ از آیات مشکل قلمداد کرده ایم

البته این قلم با روش تفسیری خویش مطلب را با سهولت دیده و شرح نموده است.

10 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

11 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - ای مسلمانان! حرمت سایر مسلمانان نیز بسیار بالاست، در رفتارتان نسبت به آنان دقت بیشتری کنید

2 - هشدار به کافران راجع به عذاب اخروي

3 - ای مسلمانان! در مقابل خداوند و پیامبرتان بهتر رفتار کنید

4 - اي مسلمانان!  مسلمان واقعي باشيد نه اسمي!

12 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 62 تا 66 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

بار امانت

بطور قطع این آیه یکی از آیات برجسته قرآنی است که توسط مفسران محترم به تفسیرهای مختلف و متنوعی تفسیر شده است.

اما ما با کمک «درس» و «درب» معنی آن را به آسانی می­یابیم و نیاز به توجیهات شاذ و نادر نمی­بینیم.

با توجه به «درس» و «درب»، و آیات قبل و بعدش، آن «امانت» ، «صداقتِ واقـعی با خدا و رسولش و ارائه رفتاری متناسب با آن» است.

یعنی ای مردم مسلمانِ واقعی باشید نه اسمی ، و به عهدی که با خدا کرده­اید وفا کنید.

آیه اول از دو آیه حجاب

از آیه های 57 و 58 فهمیده میشود عده ای سبب آزار و اذیت برخی از مسلمانان را فراهم میکردند و از آیه 59 فهمیده میشود بیشتر این آزار و اذیت ها متوجه زنان مسلمان بوده، و از همین آیه فهمیده میشود حجاب گرفتن زنان مسلمان سبب رفع آن آزار و اذیت میشده،

توضیح روشنِ مطلب این است که تعلق به «خانواده بزرگ اسلام» (از این لحاظ که موذیان بدانند که اذیت آنان بی پاسخ نخواهد ماند) برای اعضاء این خانواده بزرگ نوعی حاشیه امنیتیِ موثر ایجاد میکرد، و قاعدتا همین هم می باید سبب صدور این حکم بوده باشد.

ظاهرا این حکم موثر هم بوده، زیرا پس از مدتی که سوره نور نازل شد، این حکم با صدور «آیه خِمار» (. . ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن . . ) رقیق تر شده است.

جمع بندی و تفسیر

خداوند و ملائکه اش بر پيامبر صلوات ميفرستند . اي مسلمانان شما نيز بر او صلوات فرستيد و به خوبي تسليم (احکام) باشيد (56) آنانکه خدا ورسولش را مي آزارند خداوند در دنيا و آخرت لعنتشان مي کند و برايشان عذابي خوار کننده تهيه نموده است (57) و کساني که مردان و زنان مومن را بدون اينکه گناهي کرده باشند اذيت کنند مرتکب بهتان و گناهي بزرگ شده اند (58) اي پيامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مسلمانان بگو ، (قسمتي) از چادرهايشان را بر خود پيش بکشند . اين نزديک تر است به اينکه (به اين وسيله به مسلماني) شناخته شوند ، و اذيت نشوند ، و خداوند آمرزگار مهربان است (59) اگر منافقان ، و آنانکه در قلبشان مرض است ، و نيز شايعه سازان مدينه دست برندارند ، البته تو را عليه آنان برمي انگيزيم ، آنگاه آنها جز مدت کمي مجاورت نخواهند بود (60) از رحمت خدا بدورند ، هر جا که يافته شوند گرفتار باشند ،  و بسختي کشته شوند (61) (اين) سنت خدا (است) که درباره پيشينيان نيز جاري شد ، و هرگز براي سنت خدا تغييري نخواهي ديد (62) مردم از تو درباره قيامت ميپرسند. بگو جز اين نيست که علم آن نزد خداست و چه ميداني شايد قيامت نزديک باشد (63) البته خداوند کافران را از رحمت خويش دور ميکند و برايشان آتش سوزان مهيا نموده است (64) {که در آن جاودان خواهند بود،نه دوست و سرپرستي و نه ياريگري مي يابند.(65) روزي که چهره شان در آتش دگرگون ميشود، ميگويند اي کاش اطاعت خدا و رسولش را کرده بوديم.(66) و ميگويند پروردگارا! اطاعت بزرگانمان کرديم اما ما را گمراه کردند.(67) پروردگارا! عذابشان را دو برابر کن و آنها را کاملا از رحمت خويش دور ساز}(68) اي مسلمانان! مانند کساني نباشيد که موسي را اذيت کردند اما خدا از آنچه ميگفتند تبرئه اش کرد و همو نزد خداوند آبرومند بود (69) اي مسلمانان! از خدا پروا کنيد و سخني گوئيد که مانند سد (محکم) باشد (70)  {تا (خداوند) اعمالتان را اصلاح کند و گناهانتان بيامرزد و هر کس که اطاعت خدا و رسولش کند البته به پيروزي بزرگي دست يافته است }(71) ما آن امانت را به آسمانها و زمين و کوه ها عرضه نموديم، اما آنها زير بارش نرفتند، و از آن ترسيدند، و انسان آن را برداشت، که او بسيار نادان ظلم پيشه بود (72)  {تا خداوند منافقان و مشرکان را عذاب کند، و مومنان را بيامرزد، و خداوند آمرزگار مهربان است }(73)

 

سوره نساء

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيرًا وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِي تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا ﴿1﴾ وَآتُواْ الْيَتَامَى أَمْوَالَهُمْ وَلاَ تَتَبَدَّلُواْ الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِكُمْ إِنَّهُ كَانَ حُوبًا كَبِيرًا ﴿2﴾ وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ ﴿3﴾ وَآتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا ﴿4﴾ وَلاَ تُؤْتُواْ السُّفَهَاء أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ قِيَاماً وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفًا ﴿5﴾ وَابْتَلُواْ الْيَتَامَى حَتَّىَ إِذَا بَلَغُواْ النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُواْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَلاَ تَأْكُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَن يَكْبَرُواْ وَمَن كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَمَن كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُواْ عَلَيْهِمْ وَكَفَى بِاللّهِ حَسِيبًا ﴿6﴾ لِّلرِّجَالِ نَصيِبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاء نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا ﴿7﴾ وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُوْلُواْ الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفًا ﴿8﴾ وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُواْ مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافًا خَافُواْ عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللّهَ وَلْيَقُولُواْ قَوْلاً سَدِيدًا ﴿9﴾ إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا ﴿10﴾ يُوصِيكُمُ اللّهُ فِي أَوْلاَدِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ فَإِن كُنَّ نِسَاء فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِن كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ يَكُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ آبَآؤُكُمْ وَأَبناؤُكُمْ لاَ تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَرِيضَةً مِّنَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيما حَكِيمًا ﴿11﴾ وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّهُنَّ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّكُمْ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُم مِّن بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِن كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلاَلَةً أَو امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ فَإِن كَانُوَاْ أَكْثَرَ مِن ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاء فِي الثُّلُثِ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَآ أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَآرٍّ وَصِيَّةً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ ﴿12﴾ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ وَمَن يُطِعِ اللّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿13﴾ وَمَن يَعْصِ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿14﴾

 

بسم الله الرحمن الرحيم

اي مردم ! از پروردگارتان که شما را آفريده پروا کنيد . همو که شما را) از يک نَفْس و جفتش را نيز از همان آفريد ، و از آنها مردان و زنان زيادي پراکند و از خداوندي پروا کنيد که به احترام او ازيکديگر درخواست مي کنيد ، و نيز درباره خويشاوندان از خدا پروا کنيد که همو مراقب شماست (1) و اموال يتيمان را به آنان بدهيد و مال نامرغوب را با مرغوب عوض مکنيد که مال مرغوب يتيمان را بگيريد و بجاي آن نامرغوب بدهيد و اموال آنان را بسوي اموال خودتان اضافه نکنيد تابخوريد كه گناهي بزرگ است (2)  و اگر خوف داريد که نتوانيد درباره يتيمان به عدالت رفتار کنيد ، از ميان زناني ديگر که مناسب شماست ميتوانيد براي ازدواج دو تا و سه تا و چهار تا اختيار کنيد و اگر خوف داريد که عدالت نکنيد يکي بگيريد يا با کنيزتان اکتفا کنيد که اين از لحاظ اينکه از عدالت دور نيفتيد بهتر است (3) و مهريه هاي زنان را به خوشی و شيريني بدهيد ، و اگر باخوشي برايتان از چيزي از آن گذشتند بخوريدش که گوارايتان باد (4)  و اموالتان را که خداوند مايه قوام شما قرار داده به كم خردان مدهيد. واز آن اموال روزي شان دهيد و بپوشانيدشان و با آنها به نيکوئي سخن گوئيد (5) و يتيمان را تا وقتيکه به شرايط ازدواج برسند امتحان کنيد ، پس اگر در آنها رشدي يافتيد اموالشان را به آنها برگردانيد ، و قبل از اين مرحله اموالشان را با اسراف و تند تند نخوريد که مبادا بزرگ شود و اموالش را بخواهد و کسي که بي نياز است بايد خودداري کند، و کسي که فقير است بايد مطابق عرف بخورد، و هنگامي که اموالشان را به آنها برميگردانيد بر آنها گواه بگيريد، و البته خداوند براي حسابرسي بس است (6) مردان از آنچه والدين و خويشاوندان بجا ميگذارند نصيبي دارند، و زنان نيز همچنين. چه کم باشد چه زياد. نصيبي است که معين شده است (7) و هنگاميکه موقع قسمت فرارسيد و نزديکان و يتيمان و بيچارگان حاضر بودند ، از آن چيزي هم به آنان بدهيد و به آنان سخن نيکو بگوئيد (8) و کساني که اگر از پس خويش اولادي ضعيف برجا مي گذارند ، و نگران اجحاف ديگران بر آنان خواهند بود، بايد از اجحاف کردن بر ديگران بترسند، و بايد تقوا کنند ، و سخني مانند سد محکم گويند (9) آنان که اموال يتيمان را از روي ظلم ميخورند جز اين نيست که در شکم هايشان آتش ميخورند، و بزودي به آتش سوزنده اي مي افتند (10) خداوند درباره اولادتان سفارش مي کند که سهم هر پسر دو برابر هر دختر باشد ، پس اگر وارثان زناني بيش از دو تا بودند دو ثلث ارث سهم آنان است، و اگر يکي باشد سهمش نصف است، و سهم پدر و مادر هر کدام يک ششم مالِ ارثي است ، در صورتيکه فرزندي داشته باشد ، و اگر فرزندي نداشته باشد و ورثه او فقط والدينش باشند ، سهم مادر يک سوم است و اگر برادراني داشته باشد سهم مادر يک ششم است ، البته پس از اينکه وصيت او را از مالش انجام داديد يا قرضش را پرداختيد. شما نميدانيد پدرانتان يا فرزندانتان کدامشان برايتان پر منفعت ترند . اين تعييني است از جانب خدا و البته خداوند داناي حکيم است (11) و نصف آنچه زنانتان بجا مي گذارند ، اگر فرزند نداشته باشند مال شماست ، و اگر فرزند داشته باشند سهم شما يک چهارم از بجا گذاشته آنهاست ، پس از اينکه وصيت او را از مالش انجام داديد يا قرضش را پرداختيد. و سهم آنها از آنچه شما بجا گذاشتيد يک چهارم است اگر فرزندي نداشته باشيد و اگر فرزند داشته باشيد سهم آنها يک هشتمِ بجا گذاشته شماست، پس از انجام وصيتي که کرده ايد . و اگر مردي وارث برادر و خواهرش باشد يا اينکه زني باشد که برادري داشته باشد يا خواهري داشته باشد سهم هر يک از آنها يک ششم است و اگر بيش از آن باشند همگي در يک سوم شريک اند، البته پس از انجام وصيت که بحال ورثه بسيار ضرررسان نباشد، و پرداخت قرض او . اين توصيه اي است از جانب خداوند و خداوند داناي حليم است (12) اين حدود خداست ، و کسي که خدا و رسولش را اطاعت کند او را داخل بهشتهائي ميکند که نهرها در کف آن جاري است که در آن جاودانند و رستگاري بزرگ همين است (13) و هر کس که خدا ورسولش را نافرماني کند و از حدودش تجاوز نمايد او را داخل آتشي مي کند که در آن جاودان است و عذابي خوار کننده خواهد داشت (14)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: اي مسلمانان! مسلماني خويش را با دور شدن از صفات کافرانه و منافقانه و عمل به احکام (فردي و اجتماعي) ارتقاء دهيد.

درب : اي مسلمانان به تقوا وصله رحم بگرائيد و تقوا را در مورد يتيمان و اموالشان و مقررات ارث رعايت کنيد.

2 - سوالات

1-«پرانتز» های این پاراگراف را مشخص کنید .

2-این پاراگراف را به شکل متون حقوقی (فصل ، ماده ، تبصره ، و......) بنویسید.

3-پس از انجام تکلیف مطرح درسوال2 ، ببینید اصلی ترین تاکیدات روی چه نکاتی متمرکز است؟

4 – در آیه 3 چه ربطی است بین احتراز ار بیعدالتی در موضوع ایتام و آن ازدواجی که در همان آیه ذکر شده؟

3 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیه 2 فهمیده میشود برای قیم های ایتام قبحی نبوده که مال آنها را بخورند ، و یا اگر خیلی آدم های خوبی باشند نخورند اما اموال مرغوب آنها را برای خودشان بردارند و (به ظاهر) «معادل» آنها از اموال نامرغوب به آنها بدهند .

از آیه 3 فهمیده میشود که کسانی که قیم ایتام میشده اند با آنها ازدواج میکرده اند تا اموالشان تحت سرپرستی اینها در بیاید

از آیه 4 فهمیده میشود در همان روزها هم مهریه زنان قابل توجه و نسبتا سنگین بوده

از آیه 6 فهمیده میشود که در آن روزها هزینه ای تحت عنوان «حق سرپرستی» معمول بوده که سرپرست های بد از این حق استفاده میکرده و تا زمان بلوغ یتیم مال او را حیف و «میل» میکرده اند .

از آیه 12 فهمیده میشود در آن روزها زنانی که صاحب «اموال»ی بوده اند کم نبوده است .

4 کلیدهای تفسیری

آیه های 9 و 10 و 13 و 14 فرع بر ماقبل های خویش اند و چون واضح اشت شرح چندانی نمیطلبد اما ذکرش لازم است .

5 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

6 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 10 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

همچنین است آیه های 13 و 14.

7 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

8 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - اي مسلمانان به تقوا وصله رحم بگرائيد

2 - تقوا را در مورد يتيمان و اموالشان و مقررات ارث رعايت کنيد.

شرح مختصر

نَفْس واحده

از این آیه معلوم می­شود زن و مرد همطراز و هم ارز یکدیگرند و همچنین از این آیه فهمیده می­شود که مردان و زنان زیادی از همان «یک نَفْس» پراکنده شده است.  بعبارت دیگر اصل و ریشه آن «مردان و زنان زیاد» همان «یک نَفْس» بوده است  که خداوند پروردگار آن است.

در همین آیه مرجع تقوا را اولاً «پروردگارتان» ذکر کرده، و سپس «خداوندی که به (احترام) او از یکدیگر درخواست می­کنید»

یعنی خداوند در نزد شما عزیز و محترم است و هم اکنون بنام او از یکدیگر درخواست می­کنید. از همان خداوند که پروردگارتان است پروا کنید و درباره ارحام نیز از همان حقیقت واحد پروا کنید.

خلاصه اینکه این آیه زیر بنای آیات زیادی است که در فصل­های بعد آمده و در آن­ها احکامی است راجع به ارث، ازدواج، و امور مربوط به خانواده. اما چون در این آیه اشاره­ای هم به آفرینش شده خیلی­ها خیلی روی آن اشاره رقیق متمرکز شده­اند، در حالیکه اگر به این حقیقت توجه کنیم که از لحاظ ترتیب نزول قرآن، این سوره «یکی از سوره­های اواخر قرآن» است، موضوعات مربوط به آفرینش را باید در جای صحیح خویش یعنی بترتیب در سوره­های اسراء، حجر، طه، اعراف و کهف و بالاخره در بقره جستجو کرد، که هم عمیق­تر و غلیظ­تر مورد بحث واقع شده، و هم «بطور طبیعی» و «از ساده به پیچیده» مطرح شده است و اگر به آن ترتیب خوانده شود به فهم موضوع بسیار کمک می­کند و ما نیز در همان ترتیب در محل­های خویش شرح مختصری تقدیم کرده­ایم.

اما با توجه به «درس» و «درب» آنچه در اینجا مطرح شده است این است که موضوع قرابت و نسبت­های خانوادگی یکی از آیات الهی است و توصیه شده که به آن اهمیت داده شود و درباره آن، خداوند مورد تقوا قرار گیرد.

اما در اینجا نمی­توانیم از ذکر این نکته خودداری کنیم که نظر بسیاری از مفسران و حتی بعضی از مفسران بسیار مشهور که «نَفْس واحده» را به حضرت آدم تطبیق کرده­اند اشتباه است و شرح آن را در اواخر سوره اعراف عرض کرده­ایم و علت این اشتباه نیز توجه نکردن به ترتیب نزول است و «نفس واحده» همان است که در سوره شمس به تفصیل تشریح شده است.

پسر دو برابر دختر

اصل احکام تفاوت ارثیه مونث و مذکر به آیه 6 و جمله «للذکر مثل حظ الانثیین» برمیگردد .

در اینجا دو نکته فقهی اساسی وجود دارد که عبارت باشد از «مثل» و «حظّ» و این سوالها نیز پیش می آید که اولا «مثل» نسبت به چه و ثانیا تعریف دقیق «حظّ» چیست؟

البته این به حوزه فقه مربوط است و ما خود را مقید به تفسیر کرده و از داخل شدن به حوزه احکام خودداری میکنیم .

جمع بندی و تفسیر

بسم الله الرحمن الرحيم

اي مردم ! از پروردگارتان که شما را آفريده پروا کنيد . (همو که شما را) از يک نَفْس و جفتش را نيز از همان آفريد ، و از آنها مردان و زنان زيادي پراکند و از خداوندي پروا کنيد که به (احترام) او ازيکديگر درخواست مي کنيد ، و نيز درباره خويشاوندان (از خدا) پروا کنيد که همو مراقب شماست (1) و اموال يتيمان را به آنان بدهيد و مال نامرغوب را با مرغوب عوض مکنيد (که مال مرغوب يتيمان را بگيريد و بجاي آن نامرغوب بدهيد) و اموال آنان را بسوي اموال خودتان اضافه نکنيد که بخوريد كه گناهي بزرگ است (2)  و اگر خوف داريد که نتوانيد درباره يتيمان به عدالت رفتار کنيد ، از ميان زناني (ديگر) که مناسب شماست ميتوانيد براي ازدواج دو تا و سه تا و چهار تا اختيار کنيد و اگر خوف داريد که عدالت نکنيد يکي بگيريد يا (با) کنيزتان (اکتفا کنيد) که اين از لحاظ اينکه از عدالت دور نيفتيد بهتر است (3) و مهريه هاي زنان را به شيريني بدهيد ، و اگر باخوشي برايتان از چيزي (از آن) گذشتند بخوريدش که گوارايتان باد (4)  و اموالتان را که خداوند مايه قوام شما قرار داده به كم خردان مدهيد . واز آن اموال روزي شان دهيد و بپوشانيد شان و با آنها به نيکوئي سخن گوئيد (5) و يتيمان را تا وقتيکه به شرايط ازدواج برسند امتحان کنيد ، پس اگر در آنها رشدي يافتيد اموالشان را به آنها برگردانيد ، و (قبل از اين مرحله) اموالشان را با اسراف و تند تند نخوريد که مبادا بزرگ شود (و اموالش را بخواهد) و کسي که بي نياز است بايد خودداري کند ، و کسي که فقير است بايد مطابق عرف بخورد ، و هنگامي که اموالشان را به آنها برميگردانيد بر آنها گواه بگيريد ، و البته خداوند براي حسابرسي بس است (6) مردان از آنچه والدين و خويشاوندان بجا ميگذارند نصيبي دارند ، و زنان نيز همچنين . چه کم باشد چه زياد . نصيبي است که معين شده است (7) و هنگاميکه موقع قسمت فرارسيد و نزديکان و يتيمان و بيچارگان حاضر بودند ، از آن (چيزي هم) به آنان بدهيد و به آنان سخن نيکو بگوئيد (8) {و کساني که اگر از پس خويش اولادي ضعيف برجا مي گذارند ، و (از اجحاف ديگران) بر آنان خواهند ترسيد ، بايد (از اجحاف کردن بر ديگران) بترسند ، و بايد تقوا کنند ، و سخني (مانند سد) محکم گويند (9) آنان که اموال يتيمان را از روي ظلم ميخورند جز اين نيست که در شکم هايشان آتش ميخورند ، و بزودي به آتش سوزنده اي مي افتند }(10) خداوند درباره اولادتان سفارش مي کند که سهم هر پسر دو برابر هر دختر باشد ، پس اگر (وارثان) زناني بيش از دو تا بودند دو ثلث ارث سهم آنان است ، و اگر يکي باشد سهمش نصف است ، و سهم پدر و مادر هر کدام يک ششم مال ارثي است ، در صورتيکه فرزندي داشته باشد ، و اگر فرزندي نداشته باشد و ورثه او فقط والدينش باشند ، سهم مادر يک سوم است و اگر برادراني داشته باشد سهم مادر يک ششم است ، پس از اينکه وصيت او را (از مالش) انجام داديد يا قرضش را پرداختيد . شما نميدانيد پدرانتان يا فرزندانتان کدامشان برايتان پر منفعت ترند . اين تعييني است از جانب خدا و البته خداوند داناي حکيم است (11) و نصف آنچه زنانتان بجا مي گذارند ، اگر فرزند نداشته باشند مال شماست ، و اگر فرزند داشته باشند سهم شما يک چهارم از بجا گذاشته آنهاست ، پس از اينکه وصيت او را (از مالش) انجام داديد يا قرضش را پرداختيد . و سهم آنها از آنچه شما بجا گذاشتيد يک چهارم است اگر فرزندي نداشته باشيد و اگر فرزند داشته باشيد سهم آنها يک هشتم بجا گذاشته شماست پس از انجام وصيتي که کرده ايد . و اگر مردي وارث برادر و خواهرش باشد يا اينکه زني باشد که برادري داشته باشد يا خواهري داشته باشد سهم هر يک از آنها يک ششم است و اگر بيش از آن باشند پس همگي در يک سوم شريک اند ، البته پس از انجام وصيت که (بحال ورثه) بسيار ضرر رسان نباشد ، و پرداخت قرض . اين توصيه اي است از جانب خداوند و خداوند داناي حليم است (12) {اين حدود خداست ، و کسي که خدا و رسولش را اطاعت کند او را داخل بهشتهائي ميکند که نهرها در کف آن جاريست که در آن جاودانند و رستگاري بزرگ همين است (13) و هر کس که خدا ورسولش را نافرماني کند و از حدودش تجاوز نمايد او را داخل آتشي مي کند که در آن جاودان است و عذابي خوار کننده خواهد داشت} (14)

 

 

 

 

نساء2      آیات15تا28

وَاللاَّتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّىَ يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلاً ﴿15﴾ وَاللَّذَانَ يَأْتِيَانِهَا مِنكُمْ فَآذُوهُمَا فَإِن تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُواْ عَنْهُمَا إِنَّ اللّهَ كَانَ تَوَّابًا رَّحِيمًا ﴿16﴾ إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوَءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُوْلَئِكَ يَتُوبُ اللّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللّهُ عَلِيماً حَكِيماً ﴿17﴾ وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الآنَ وَلاَ الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُوْلَئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿18﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَرِثُواْ النِّسَاء كَرْهًا وَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا ﴿19﴾ وَإِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّكَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنطَارًا فَلاَ تَأْخُذُواْ مِنْهُ شَيْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَاناً وَإِثْماً مُّبِيناً ﴿20﴾ وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُكُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنكُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا ﴿21﴾ وَلاَ تَنكِحُواْ مَا نَكَحَ آبَاؤُكُم مِّنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاء سَبِيلاً ﴿22﴾ حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالاَتُكُمْ وَبَنَاتُ الأَخِ وَبَنَاتُ الأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللاَّتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُم مِّنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَآئِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللاَّتِي فِي حُجُورِكُم مِّن نِّسَآئِكُمُ اللاَّتِي دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَكُونُواْ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلاَئِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلاَبِكُمْ وَأَن تَجْمَعُواْ بَيْنَ الأُخْتَيْنِ إَلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿23﴾ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿24﴾ وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلاً أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿25﴾ يُرِيدُ اللّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَاللّهُ علِيمٌ حَكِيمٌ ﴿26﴾ وَاللّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُواْ مَيْلاً عَظِيمًا ﴿27﴾ يُرِيدُ اللّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ وَخُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِيفًا﴿28﴾

 

ای مسلمانان! زناني از شما که مرتکب عمل زشت ميشوند چهار شاهد برآنها بخواهيد، پس اگر شهادت دادند آنها را در خانه ها نگهداريد تا مرگ آنها را دريابد يا خداوند برايشان راهي باز کند (15) و دو نفري از شما که مرتکب آن عمل زشت شوند آزارشان کنيد، و اگر توبه کردند و اصلاح نمودند از آنها در گذريد، که خداوند توبه پذير مهربان است (16) البته توبه برعهده خداست براي کساني که کار زشت را از روي جهالت مي کنند، و زود توبه مي کنند، كه خداوند توبه آنها را مي پذيرد و خداوند داناي حکيم است (17) و توبه براي کساني نيست که کارهاي زشت مي کنند تا اينکه مرگشان در رسد، و بگويند همين الان توبه کردم، و نيز توبه براي کساني نيست که کافر بميرند . براي آنها عذابي دردناک آماده کرده ايم (18) اي مسلمانان ، برايتان حلال نيست که از زنان بر خلاف ميل آنان با نگاه داشتن در نكاح خود ميراث ببريد و يا اينکه آنها رادر تنگنا قرار دهيد ، تا اينکه قسمتي از آنچه را که به آنها داده ايد ببريد ، مگر اينکه کار بسيار زشتي مرتکب شوند. و با آنها مطابق عرف معاشرت کنيد و اگر از آنها خوشتان نمي آيد بدانيد که چه بسا ممکن است از چيزي بدتان آيد و حال آنکه خداوند در ان خير زيادي قرار داده باشد (19) و اگر خواستيد همسري را بجاي همسري ديگر قرار دهيد و به يکي از آنها مال بسيار زيادي داده ايد چيزي از آن را از او پس نگيريد ، آيا آنرا پس مي گيريد در حاليکه اين کار بهتان و گناهي آشکار است؟ (20) و چگونه ميگيريد در حاليکه بعضي از شما از بعضي ديگر کام گرفته و آنها از شما پيمان محکمي گرفته اند (21) و با آن کساني که پدرانتان با آنها ازدواج کرده اند ازدواج مکنيد مگر آنچه قبلا پيش از اسلام گذشته است ، که کاري بسيار زشت و سبب خشم خدا و راه بسيار بدي است (22) مادرانتان بر شما از لحاظ ازدواج حرام شده است و همچنين دخترانتان و خواهرانتان و عمه هايتان و خاله هايتان و خواهرزاده هايتان و برادرزاده هايتان و مادران شيري شما و خواهران شيري شما و مادران زنان شما و دخترانيکه از زناني باشند که با آنها زناشوئي کرده ايد و اگر زناشوئي نکرده ايد اشکالي ندارد. ونيز کساني که بر پسران صلبي شما حلالند و نيز اينکه در يک زمان با دو خواهر ازدواج کنيد مگر آنچه قبلا پیش از اسلام بوده که خداوند آمرزگار مهربان است (23) و نيز حرام است بر شما زنان شوهردار مگر اينکه كنيزتان باشند، اين نوشته خداست برعهده شما ، و غير از اينها برايتان حلال است، که با اموالتان زنان خوب بجوئيد نه اينکه بدکاره باشند، پس اگر زناني را صيغه کرديد مزدشان را که معين شده است بدهيد، و اشکالي ندارد که پس از تعيين ، به آنچه که هر دو طرف به آن راضي هستيد عمل کنيد که خداوند داناي حکيم است (24) و کساني از شما که توانائي مالي براي ازدواج با زنان عفيف مسلمان ندارند با کنيزانتان که از جوانان مسلمان باشند ازدواج کنند، و خداوند به ايمان بعضي از شما نسبت به بعض ديگر داناتر است . پس با اجازه خانواده شان با آنان ازدواج کنيد و اجرتشان را مطابق عرف بپردازيد و آنها بايد خود نگهدار باشند و بدکاره و رفيق باز نباشند ، و وقتيکه ازدواج کردند اگر مرتکب کار بسيار زشتي شدند برآنان نصف عذاب زنان آزاد اِعمال ميشود . اين براي کساني است که نگران آن هستند که مبادا به سختيِ گناه بيفتند و اگر اينطور نبود و نگرانِ به گناه افتادن نباشيد، صبر کنيد و با کنيزان ازدواج نکنيد، این برايتان بهتر است و خداوند آمرزگار مهربان است (25) خداوند ميخواهد برايتان بيان کند، و شما را به سنت هاي گذشتگان هدايت نمايد، و بسوي شما به رحمت بازگردد ، و خداوند داناي حکيم است (26) و خداوند ميخواهد بسوي شما به رحمت بازگردد ، و آنان که شهوات را پيروي ميکنند ميخواهند شما به انحراف عظيمي دچار گرديد (27) خداوند ميخواهد بر شما آسان کند ، و انسان ضعيف آفريده شده است (28)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: اي مسلمانان! مسلماني خويش را با دور شدن از صفات کافرانه و منافقانه و عمل به احکام (فردي و اجتماعي) ارتقاء دهيد.

درب : احکام مربوط به زناشوئي و طلاق را رعايت کنيد.

 

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مردم ! ازخداوندی که وجودتان وهمه بشریت ازاوست تقواداشته باشید  و ای مسلمانان ! درمورد یتیمان ، واموال آنها ، ومقررات ارث ،  تقوا را بسیار رعایت کنید .

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان ! درمورد مقررات ازدواج وطلاق وامور مرتبط ،بسیار مراقبت نموده و تقوا رابسیار رعایت کنید .

3 - سوالات

1 – استشهادی که در آیه 15 اشاره شده می باید دارای چه مکانیزمی باشد؟

2 – اذیتی که در آیه 16 اشاره شده چطور؟

3 - «ارث»ی که در آیه 19 اشاره شده قاعدتا همان ارث به معنای مشهور نیست ، پس چیست؟

4 – تعویضی که در آیه 20 مورد بحث است ، با توجه به حرمتی که در آیه 52 سوره احزاب آمده ، به چه معنی است؟

5 – در آیه 24 فرموده «فریضه» شان را بدهید و در همان آیه فرموده «بعد از فریضه» میتوانید راجع به آن توافق کنید ، که به نظر پارادوکس می آید ، به نظر شما حل این پارادوکس چگونه ممکن است؟

6 – در آیه 25 «اهل» آن کنیز چه کسانی است؟ مالکش؟ یا اقربای نسبی و سببی اش؟

7-دربخش سوالات پاراگراف قبل تکالیفی به عنوان تمرین داده شده ، آنها را برای این پاراگراف نیز انجام دهید .

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیه 25 فهمیده میشود در آن روز ها نیز مانند امروز ازدواج یک عمل پرهزینه بوده و خیلی ها از عهده هزینه اش بر نمی آمده اند ، و برعکس ، خریدن یک زن (کنیز) آسان و ارزان بوده است .

از آیه های 19 و 20 فهمیده میشود زنان موجوداتی بسیار «بی حقوق» بوده اند که میتوانستند مورد چنان رفتارهایی واقع شوند .

5 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه 15 پیشگوئیی دارد که در آینده آیاتی راجع به مطلب مندرج در آن نازل خواهد شد ، و این کار ، در سوره بعدی (سوره نور) انجام شده است .

6 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

7 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

احکام مربوط به زناشوئي و طلاق را رعايت کنيد.

8 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

شرح مختصر

پاسخ به یک سوال

در آیه 24 فرموده «فریضه» شان را بدهید و در همان آیه فرموده «بعد از فریضه» میتوانید راجع به آن توافق کنید، که به نظر پارادوکس می آید، به نظر شما حل این پارادوکس چگونه ممکن است؟

جمع بندی و تفسیر

زناني از شما که مرتکب عمل زشت ميشوند چهار شاهد برآنها بخواهيد ، پس اگر شهادت دادند آنها را در خانه ها نگهداريد تا مرگ آنها را دريابد يا خداوند برايشان راهي باز کند (15) و دو نفري از شما که مرتکب آن عمل زشت شوند آزارشان کنيد ، و اگر توبه کردند و اصلاح نمودند از آنها در گذريد ،که خداوند توبه پذير مهربان است (16) {البته توبه برعهده خداست براي کساني که کار زشت را از روي جهالت مي کنند ، و بزودي توبه مي کنند ، كه خداوند توبه آنها را مي پذيرد و خداوند داناي حکيم است (17) و توبه براي کساني نيست که کارهاي زشت مي کنند تا اينکه مرگشان در رسد ، و بگويند همين الان توبه کردم ، و نيز توبه براي کساني نيست که کافر بميرند . براي آنها عذابي دردناک آماده کرده ايم} (18) اي مسلمانان ، برايتان حلال نيست که از زنان بر خلاف ميل آنان (با نگاه داشتن در نكاح خود) ميراث ببريد و يا اينکه آنها رادر تنگنا قرار دهيد ، تا اينکه قسمتي از آنچه را که به آنها داده ايد ببريد ، مگر اينکه کار بسيار زشتي مرتکب شوند . و با آنها مطابق عرف معاشرت کنيد و اگر از آنها خوشتان نمي آيد (بدانيد که) چه بسا چيزي را بدتان مي ايد و حال آنکه خداوند در ان خير زيادي قرار داده است (19) و اگر خواستيد همسري را بجاي همسري ديگر قرار دهيد و به يکي از آنها مال بسيار زيادي داده ايد چيزي از آن را از او پس نگيريد ، آيا آنرا پس مي گيريد در حاليکه (اين کار) بهتان و گناهي آشکار است؟ (20) و چگونه ميگيريد در حاليکه بعضي از شما از بعضي ديگر کام گرفته و آنها از شما پيمان محکمي گرفته اند (21) و با آن کساني که پدرانتان با آنها ازدواج کرده اند ازدواج مکنيد مگر آنچه قبلا (پيش از اسلام) گذشته است ، که کاري بسيار زشت و (سبب) خشم (خدا) و راه بسيار بديست (22) مادرانتان بر شما (از لحاظ ازدواج) حرام شده است (وهمچنين) دخترانتان و خواهرانتان و عمه هايتان و خاله هايتان و خواهرزاده هايتان و برادرزاده هايتان و مادران شيري شما و خواهران شيري شما و مادران زنان شما و دخترانيکه از زناني باشند که با آنها زناشوئي کرده ايد و اگر زناشوئي نکرده ايد اشکالي ندارد . ونيز کساني که بر پسران صلبي شما حلالند و نيز اينکه در يک زمان با دو خواهر ازدواج کنيد مگر آنچه قبلا بوده که خداوند آمرزگار مهربان است (23) و (نيز حرام است بر شما) زنان شوهردار مگر اينکه كنيزتان باشند . اين نوشته خداست برعهده شما ، و غير از اينها برايتان حلال است ، که با اموالتان زنان خوب بجوئيد نه اينکه بدکاره باشند ، پس اگر زناني را صيغه کرديد مزدشان را که معين شده است بدهيد ، و اشکالي ندارد که پس از تعيين ، به آنچه که هر دو طرف به آن راضي هستيد عمل کنيد که خداوند داناي حکيم است (24) و کساني از شما که توانائي مالي براي ازدواج با زنان عفيف مسلمان ندارند با کنيزانتان که از جوانان مسلمان باشند ازدواج کنند ، و خداوند به ايمان بعضي از شما نسبت به بعض ديگر داناتر است . پس با اجازه خانواده شان با آنان ازدواج کنيد و اجرتشان را مطابق عرف بپردازيد و آنها بايد خود نگهدار باشند و بدکاره و رفيق باز نباشند ، و وقتيکه ازدواج کردند اگر مرتکب کار بسيار زشتي شدند برآنان نصف عذاب زنان آزاد اعمال ميشود . اين براي کساني است که نگران آن هستند که مبادا به سختي (گناه) بيفتند و اگر (اينطور نبود و نگران به گناه افتادن نباشيد) صبر کنيد (و با کنيزان ازدواج نکنيد) برايتان بهتر است و خداوند آمرزگار مهربان است (25) خداوند ميخواهد برايتان بيان کند ، و شما را به سنت هاي گذشتگان هدايت نمايد ، و بسوي شما (به رحمت) بازگردد ، و خداوند داناي حکيم است (26) {و خداوند ميخواهد بسوي شما (به رحمت) بازگردد ، و آنان که شهوات را پيروي ميکنند ميخواهند شما به انحراف عظيمي دچار گرديد (27) خداوند ميخواهد بر شما آسان کند ، و انسان ضعيف آفريده شده است} (28)

 

 

نساء3     آیات29تا43

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنكُمْ وَلاَ تَقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ إِنَّ اللّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا ﴿29﴾ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللّهِ يَسِيرًا ﴿30﴾ إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلاً كَرِيمًا ﴿31﴾ وَلاَ تَتَمَنَّوْاْ مَا فَضَّلَ اللّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبُواْ وَلِلنِّسَاء نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُواْ اللّهَ مِن فَضْلِهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿32﴾ وَلِكُلٍّ جَعَلْنَا مَوَالِيَ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ وَالَّذِينَ عَقَدَتْ أَيْمَانُكُمْ فَآتُوهُمْ نَصِيبَهُمْ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدًا ﴿33﴾ الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا ﴿34﴾ وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُواْ حَكَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِّنْ أَهْلِهَا إِن يُرِيدَا إِصْلاَحًا يُوَفِّقِ اللّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا ﴿35﴾ وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالاً فَخُورًا ﴿36﴾الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَيَكْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا ﴿37﴾ وَالَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَن يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَاء قِرِينًا ﴿38﴾ وَمَاذَا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُواْ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقَهُمُ اللّهُ وَكَانَ اللّهُ بِهِم عَلِيمًا ﴿39﴾ إِنَّ اللّهَ لاَ يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِن تَكُ حَسَنَةً يُضَاعِفْهَا وَيُؤْتِ مِن لَّدُنْهُ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿40﴾ فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا ﴿41﴾ يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَعَصَوُاْ الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الأَرْضُ وَلاَ يَكْتُمُونَ اللّهَ حَدِيثًا ﴿42﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُكَارَى حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ وَلاَ جُنُبًا إِلاَّ عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّىَ تَغْتَسِلُواْ وَإِن كُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مِّنكُم مِّن الْغَآئِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا ﴿43﴾

 

 (این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

اي مسلمانان! اموالتان را بين خويش به باطل مخوريد مگر اينکه تجارتي از روي رضايت متقابل باشد و خودهاتان را مکشيد که خداوند نسبت به شما مهربان است (29)  و اگر کسي اين کار را از روي ظلم و تعدي کند ،  بزودي او را در آتشي مي اندازيم و اين برخداوند آسان است (30)  اگر از گناهان بزرگي که از آن نهي شده ايد دوري کنيد بدي هايتان را ميپوشانيم و شما را به جايگاهي گرامي داخل مي کنيم (31) و از آنچه که خداوند از فضل خويش بعضي را بر بعضي برتري داده تمنا مکنيد ، زيرا که مردان از آنچه کسب مي کنند نصيبي دارند و زنان نيز همينطور، و درخواستهایتان از فضل خدا باشد که او به همه چيز داناست (32)  و براي همگان سزاوارهائي قرار داده ايم درباره آنچه پدران و نزديکان بجا ميگذارند، ونیز به تعهداتِ مالی در مورد ذینفع های پيمانهائی که مانند قراردادهای دوطرفه رفع خسارت با کسانی - بسته ايد، عمل کنید و نصيب آن ذینفع ها را بدهيد که خداوند بر همه چيز گواه است (33) مردان سرپرستان زنانند ، بسبب آنچه که خداوند بعضي شان را بر بعضي برتري داده و بسبب خرجي که از اموالشان مي کنند ، و زنان شايسته متواضعِ نگهدارنده پنهاني ها به حفظ خدا چه خوبند، و اما درباره زناني که از نافرماني شان نگراني داريد ، موعظه شان کنيد ، و سپس در رختخواب ها از آنها دوري کنيد ، و سپس بزنيد شان . پس اگر اطاعتتان کردند ديگر عليه آنها راهي جستجو نکنيد که خداوند بلند مرتبه بزرگ است (34) و شما بستگان آن زن و شوهر! اگر نگران جدائي آنها هستيد ، يک داور از خانواده مرد و يک داور از خانواده زن برانگيزيد . اگر خواستار اصلاح باشند خداوند بين آنها توافق ايجاد خواهد کرد که خداوند داناي آگاه است (35) و عبادت خدا کنيد و چيزي با او شريک مکنيد، و به والدين و نزديکان و يتيمان و بيچارگان و همسايه نزديک و همسايه دور و رفيق مصاحب و در راه مانده و بردگانتان احسان کنيد که خداوند کسي را که خود بزرگ بين و فخر فروش باشد دوست نميدارد (36) همانهائي که بخل ميورزند و مردم را نيز به بخل واميدارند، و آنچه را که خداوند از فضلش به آنها داده کتمان مي کنند، و براي کافران عذابي خوار کننده آماده نموده ايم (37) و نيز آنهائي که اموالشان را براي نشان دادن به مردم خرج مي کنند، و به خداوند و روز آخرت ايمان ندارند، و هر کس که شيطان از نزديکانش باشد چه نزديکان بدي دارد (38) و چه ميشد که به خدا و روز آخرت ايمان مي آوردند، و از آنچه خداوند روزي شان کرده خرج ميکردند، و خداوند هم به کارشان دانا بود (39) خداوند به سنگيني ذره اي هم ظلم نمي کند، و اگر حسنه اي باشد دوچندانش ميکند، و از جانب خويش بابت آن پاداشي عظيم ميدهد (40) ای پیامبر! پس چگونه خواهد بود که از هر امتي گواهي بياوريم و تو را نيز بر اينها گواه بگيريم (41) در آنروز کافران و کساني که پيامبر را نافرماني کردند دوست ميداشتند کاش با خاک يکسان ميشدند و گفته خدا را کتمان نمي نمودند (42) اي مسلمانان! در حال مستي به نماز نزديک مشويد تا اينکه بدانيد چه ميگوئيد، و نيز در حاليکه جنب ميباشيد به نماز نزديک مشويد - مگر اينکه رهگذر باشيد -تا اينکه غسل کنيد، و اگر مريض يا مسافر باشيد و يا از مدفوع برگشته ايد يا با زنان تماس برقرار کرده ايد و آب نمي يابيد، با خاکي پاک خوشايند تيمم کنيد، و صورت و دستهايتان را مسح کنيد که خداوند آمرزگار بخشنده است (43)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: اي مسلمانان! مسلماني خويش را با دور شدن از صفات کافرانه و منافقانه و عمل به احکام (فردي و اجتماعي) ارتقاء دهيد.

درب : ای مسلمانان! از رفتار ناسالم مالی بین خویش و تعرضات جانی خودداری کنید و به استحکام خانواده بسیار اهمیت دهید و تقوا را بخصوص در این موارد رعایت کنید.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مردم ! ازخداوندی که وجودتان وهمه بشریت ازاوست تقواداشته باشید  و ای مسلمانان ! درمورد یتیمان ، واموال آنها ، ومقررات ارث ،  تقوا را بسیار رعایت کنید .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای مسلمانان ! درمورد مقررات ازدواج وطلاق وامور مرتبط، بسیار مراقبت نموده و تقوا رابسیار رعایت کنید .

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان ! ازرفتارهای ناصحیح مالی بین خویش حذر کنید ، وازگناهان بزرگ ، وبخصوص قتل ، بپرهیزید و به بنیان خانواده خیلی اهمیت دهید ودراین مورد تقوا را رعایت کنید و به اعتقادات صحیح ، رفتار صحیح مالی ، رفتار صحیح با نزدیکانتان ، ونماز صحیح ، و اخلاص دراعمال بسیار اهمیت دهید .

3 - سوالات

1-نقش دستور زبانی کلمه «الّا» (آیه29) را بیان کنید .

2- با توجه به جواب فوق « إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنكُمْ » رادر ارتباط با ماقبل خویش معنی کنید .

3-«ذلک» اول آیه30 اشاره به چیست؟

4-منظور از «سیئات» (آیه31) چیست؟

5-بطورکلی معنی آیه31 چیست؟

6-در آیه32 دو کلمه از مشتقات «ف ض ل» آمده ، هریک را توضیح دهید .

7-« لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبُواْ » (آیه32) را با توجه به ماقبل آن معنی کنید .

8-با توجه به دوسوال قبل معنی« اكْتَسَبُواْ » چیست؟

9-با توجه به مجموع این آیات و این سوال ها معنی آیه33 چیست؟

10-کلّ محتوای آیه31 با کدام کلیدفهم قرآن مطابق است؟

11 - « وَالَّذِينَ عَقَدَتْ أَيْمَانُكُمْ فَآتُوهُمْ نَصِيبَهُمْ » یعنی چه؟

12-درانتهای «حفظ الله» (آیه34) موضوع کدام کلیدفهم قرآن اتفاق افتاده؟

13-« فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ » باکدام کلیدفهم قرآن مطابق است؟

14-خطاب آیه به چه کسانی  است؟

15-باتوجه به «فعل خداوند قانونمنداست» اگربخواهیم درآیه35چیزی را مورد اشاره قرار دهیم می باید زیرکدام کلمات راخط بکشیم؟

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیه 29 فهمیده میشود کلاه گذاری برسر یکدیگر در معاملات در آن روزها نیز مانند امروز زیاد بوده که راجع به آن آیه نازل شده ، و همچنین دعوا و زد وخورد های منجر به مرگ نیز .

از آیه 32 معلوم میشود حسادت و لوازم آن (کارشکنی و سعی در جلوی پیشرفت محسود را گرفتن) نیز رایج و شایع بوده است .

 همچنین از آیه 33 فهمیده میشود با وجود آنکه آیات دقیقی که در باره نحوه تقسیم ماترک متوفا نازل شده ، جوّ غالب جوّ بی توجهی به آنها و عمل نکردن به آنها و همچنین عمل نکردن به پیمانها و تعهدات بوده است .

از آیه 34 فهمیده میشود که در زمان نزول این آیات ، زنان «انسان درجه دو» بوده اند ، (که البته این چیزی است که در همه جا همینطور بوده ، و میدانیم که تاریخ تصویب حق رای زنان حتی در ممالک خیلی پیشرفته به صد سال هم نمیرسد) زیرا بنا بر قسمت اول آیه ، اکثر زنان از لحاظ قوای عقلی و مدیریت زندگی (یعنی همان چیزی که موجب تفضیل بعضی بر بعضی دیگر میشود) از مردان عقب بوده ، و نیز ، از لحاظ معیشت وابسته به مرد بوده اند .

از آیه 36 فهمیده میشود در روزهای نزول این آیات روحیه غالب مردم از احسان به دیگران فاصله داشته، و ثروت خویش را مکتوم نگهمیداشتند (آیه 37) و یهودیان علاوه بر کتمان ثروت ، راجع به حقایق دینی (که ممکن بود به نفع جریان اسلام باشد) نیز اهل کتمان بودند (آیه 42)

مسلمانان نیز از نوشیدن مسکر چندان احترازی نمیکردند و بلکه حتی در حالت مستانه به نماز هم حاضر میشدند (آیه 43)

نیز فهمیده میشود دسترسی به آب چندان آسان نبود آیه 43)

5 کلیدهای تفسیری

آیه 37 فرع بر دو کلمه آخر آیه 36 است.آیه 38 دنباله آیه 37 است که آن نیز فرع بر آیه 36 است.همچنین است وضع آیه 39.آیه­های 40 و 41 و 42 بدون اینکه فرع بر آیه­ای باشند پرانتزی هستند.

6 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه های 34 و 35 از آنجا امروزه بسیار «مبتلا به» میباشد جزء آیات برجسته است.

7 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

آیه های 40 تا 42 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

8 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

9 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - ای مسلمانان! از رفتار ناسالم مالی بین خویش و تعرضات جانی خودداری کنید

2 – و به استحکام خانواده بسیار اهمیت دهید

3 - و تقوا را بخصوص در این موارد رعایت کنید.

10   کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه 40 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

موضع ثابت وحی ، علیرغم تغییر عظیم در موقعیت دریافت کننده آن

آیه 31 که در زمان استقرار حکومت اسلامی و در آخرین سالهای نزول وحی نازل شده کاملاً شبیه آیه 32 سوره نجم است ، که در سالهای اولیه بعثت و در زمان ضعف و وجود مشکلات زیاد و متنوع نازل شده ، و این تفاوت عظیم در موقعیت اسلام و پیامبر و مسلمانان هیچ تغییری در این نوع مطالب نداده است.

  این یکی از وجوهِ اعجازیِ قرآن است که در آیه 82 همین سوره به آن اشاره شده که شرح آن را بعداً در جای خویش خواهیم دید و از این نمونه­ها فراوان است.

سرپرستی مردان بر زنان

آیه 34: سرپرستیِ مردان بر زنانشان به دو علت حاصل می­شود:

 یکی بعلت برتریی که مردان نسبت به زنان (از لحاظ امور زندگی) دارند و دیگر بعلت خرجی است که می­کنند، و لذا اگر این شرایط از بین برود آن سرپرستی نیز از بین خواهد رفت، چنانکه امروز بسیار می­بینیم که زنانی هستند که از شوهرانشان از لحاظ عقل و امور زندگی برترند، و نیز درآمد هم کسب می­کنند.

آیه 34: «موعظه­شان کنید، و در رختخواب از آنها دوری کنید، و بزنیدشان» در موقعی است که شرایط دوگانه اول آیه برقرار باشد، یعنی مانند قدیم­ها واقعاً زن از مرد از لحاظ امور زندگی بسیار ضعیف­تر باشد و دیگر اینکه «خرج­خور» مرد باشد.

 اما امروز که دربسیاری از نقاط جهان ، زنان نسبتاً همطراز مردها هستند و از لحاظ هزینه زندگی نیز کم و بیش شریکند، و قسمت اول آیه در مورد این نوع زنان، بلاموضوع می­شود، قسمت دوم نیز خودبخود تغییر می­کند.

واضح است چون این موضوع «فقهی»است، شرح بیشتر در عهده این تفسیر تحلیلی نمی باشد، اما «کلّیت» آن همان است که عرض شد .

بُخل به معنی امساک نیست

در آیات 39-37 بخل بخوبی معنی شده و معنی آن منعِ خرج کردن در راه خداست.

یعنی بمعنی خسیسی و امساک نیست و یعنی کسی هم که خرج می­کند اما برای نشان دادن به مردم خرج می­کند و نه برای انجام وظیفه الهی، او هم بخیل است.

جمع بندی و تفسیر

اي مسلمانان اموالتان را بين خويش به باطل مخوريد مگر اينکه تجارتي از روي رضايت متقابل باشد و خودهاتان را مکشيد که خداوند نسبت به شما مهربان است (29)  و اگر کسي اين کار را از روي ظلم و تعدي کند ،  بزودي او را در آتشي مي اندازيم و اين برخداوند آسان است (30)  اگر از گناهان بزرگي که از آن نهي شده ايد دوري کنيد بدي هايتان را ميپوشانيم و شما را به جايگاهي گرامي داخل مي کنيم (31) و از آنچه که خداوند از فضل خويش بعضي را بر بعضي برتري داده تمنا مکنيد ، زيرا که مردان از آنچه کسب مي کنند نصيبي دارند و زنان نيز همينطور، و درخواستهایتان از فضل خدا باشد که او به همه چيز داناست (32)  و براي همگان سزاوارهائي قرار داده ايم درباره آنچه پدران و نزديکان بجا ميگذارند ونیز (ذینفع های) پيمانی که بسته ايد (در مورد هردو گروه) نصيب شان را بدهيد که خداوند بر همه چيز گواه است (33) مردان سرپرستان زنانند ، بسبب آنچه که خداوند بعضي شان را بر بعضي برتري داده و بسبب خرجي که از اموالشان مي کنند ، و زنان شايسته متواضعِ نگهدارنده پنهاني ها به حفظ خدا [چه خوبند] ، و اما درباره زناني که از نافرماني شان نگراني داريد ، موعظه شان کنيد ، و سپس در رختخواب ها از آنها دوري کنيد ، و سپس بزنيد شان . پس اگر اطاعتتان کردند ديگر عليه آنها راهي جستجو نکنيد که خداوند بلند مرتبه بزرگ است (34) و [شما بستگان آن زن و شوهر] اگر نگران جدائي آنها هستيد ، يک داور از خانواده مرد و يک داور از خانواده زن برانگيزيد . اگر خواستار اصلاح باشند خداوند بين آنها توافق ايجاد خواهد کرد که خداوند داناي آگاه است (35) و عبادت خدا کنيد و چيزي با او شريک مکنيد، و به والدين و نزديکان و يتيمان و بيچارگان و همسايه نزديک و همسايه دور و رفيق مصاحب و در راه مانده و بردگانتان احسان کنيد که خداوند کسي را که خود بزرگ بين و فخر فروش باشد دوست نميدارد (36) {همانهائي که بخل ميورزند و مردم را نيز به بخل واميدارند، و آنچه را که خداوند از فضلش به آنها داده کتمان مي کنند، و براي کافران عذابي خوار کننده آماده نموده ايم.(37) و (نيز) آنهائي که اموالشان را براي نشان دادن به مردم خرج مي کنند، و به خداوند و روز آخرت ايمان ندارند، و هر کس که شيطان از نزديکانش باشد چه نزديکان بدي دارد.(38) و چه ميشد که به خدا و روز آخرت ايمان مي آوردند، و از آنچه خداوند روزي شان کرده خرج ميکردند، و خداوند هم به کارشان دانا بود.(39) خداوند به سنگيني ذره اي هم ظلم نمي کند، و اگر حسنه اي باشد دوچندانش ميکند، و از جانب خويش بابت آن پاداشي عظيم ميدهد.(40) پس چگونه خواهد بود که از هر امتي گواهي بياوريم و تو را نيز بر اينها گواه بگيريم.(41) در آنروز کافران و کساني که پيامبر را نافرماني کردند دوست ميداشتند کاش با خاک يکسان ميشدند و گفته خدا را کتمان نمي نمودند}(42) اي مسلمانان! در حال مستي به نماز نزديک مشويد تا اينکه بدانيد چه ميگوئيد، و نيز در حاليکه جنب ميباشيد (به نماز نزديک مشويد)- مگر اينکه رهگذر باشيد -تا اينکه غسل کنيد، و اگر مريض يا مسافر باشيد و يا از مدفوع برگشته ايد يا با زنان تماس برقرار کرده ايد و آب نمي يابيد، با خاکي پاک خوشايند تيمم کنيد، و صورت و دستهايتان را مسح کنيد که خداوند آمرزگار بخشنده است (43)

 

نساء4    آیات44تا57

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يَشْتَرُونَ الضَّلاَلَةَ وَيُرِيدُونَ أَن تَضِلُّواْ السَّبِيلَ ﴿44﴾ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِكُمْ وَكَفَى بِاللّهِ وَلِيًّا وَكَفَى بِاللّهِ نَصِيرًا ﴿45﴾ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِن لَّعَنَهُمُ اللّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً ﴿46﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللّهِ مَفْعُولاً ﴿47﴾ إِنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاء وَمَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا ﴿48﴾ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً ﴿49﴾ انظُرْ كَيفَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الكَذِبَ وَكَفَى بِهِ إِثْمًا مُّبِينًا ﴿50﴾ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ هَؤُلاء أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُواْ سَبِيلاً ﴿51﴾ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللّهُ وَمَن يَلْعَنِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ نَصِيرًا ﴿52﴾ أَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ مِّنَ الْمُلْكِ فَإِذًا لاَّ يُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِيرًا ﴿53﴾ أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَآ آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًا ﴿54﴾ فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُم مَّن صَدَّ عَنْهُ وَكَفَى بِجَهَنَّمَ سَعِيرًا ﴿55﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِآيَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُواْ الْعَذَابَ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿56﴾ وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا لَّهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَنُدْخِلُهُمْ ظِلاًّ ظَلِيلاً ﴿57﴾

 

ای پیامبر! آيا کسانی از اهل کتاب را نمي بيني که خريدار گمراهيند و ميخواهند شما نيز گمراه شويد (44)  خداوند دشمنانتان را بهتر مي شناسد و خداوند بعنوان سرپرست و ياريگر بس است (45) از يهوديان کساني هستند که کلام را از مواضع آن تحريف مي کنند و ميگويند «شنيديم و نافرماني کرديم » و«بشنو که نشنوي» و«رعايتمان کن » و اين ها را بازبان هايشان بنحوي ميچرخانند تا مانند کلمات تورات بنظر رسد و در دين طعنه ميزنند و اگر ميگفتند «شنيديم و اطاعت کرديم» و «بشنو و منظورمان دار» برايشان بهتر و پايدارتر بود وليکن خداوند بسبب کفرشان لعنتشان کرده و جز عده کمي از آنان ايمان نمي آورند (46) اي اهل کتاب! به چيزي که فرستاده ايم که تصديق کننده چيزيست که نزد شماست ايمان بياوريد ، قبل از اينکه صورتهائي را از ريخت بياندازيم و آنها را به پشتها برگردانيم يا لعنتشان کنيم ، همانطور که اهل روز شنبه را لعنت کرديم و امر خدا انجام گرديد (47) خداوند شرک را نمي آمرزد ، و غير از آن را براي کسي که خواهد مي آمرزد ، و کسي که به خداوند شرک ورزد ، گناهي عظيم را از روي افترا مرتکب شده است (48) ای پیامبر! آيا نمي بيني آنان را که خويش را پاكيزه مي انگارند؟ بلکه اين خداوند است که هر که را خواهد پاكيزه ميدارد و حتي باندازه کمي هم ظلم نخواهند شد (49) ببين چگونه به خداوند افتراي دروغ مي بندند و همين براي آنها بعنوان گناهي آشکار بس است (50) آيا نمي بيني برخی از اهل کتاب را، که به بت و طاغوت ايمان مي آورند، و درباره کافران چنين ميگويند که اينها از مسلمانان هدايت يافته ترند (51) آنها کساني هستند که خداوند لعنتشان کرده و کسي را هم که خداوند لعنت کند هرگز برايش ياوري نخواهي يافت (52) مگر اینان در آن امر نصيبي دارند که چنین میکنند؟ اگر در آن امر نصیبی میداشتند که در آنصورت به مردم پشيزي نمیدادند (53) يا اينكه به مردم درباره آنچه که خداوند از فضل خويش به آنان داده حسد ميورزند . البته ما به آل ابراهيم آن کتاب و حکمت را داديم و به آنها فرمانروائيي عظيم بخشيديم (54) و بعضي از آنها به آن ايمان آورده و بعضي شان از آن جلوگيري میكنند، و جهنم از جهت سوزانندگي بس است (55) البته کساني که به آياتمان کفر ميورزند بزودي آنها را داخل آتشي مي کنيم که هر گاه پوستهايشان سخت شود پوستشان عوض ميشود تا آن عذاب را بچشند، که خداوند پيروزمند فرزانه است (56) و کساني که ايمان آورده و عمل شايسته انجام داده اند بزودي آنها را داخل بهشتهائي مي کنيم که نهرها در کف آنها جاري است و در آن براي هميشه جاودانند و در آن همسراني پاکيزه خواهند داشت و آنها را داخل سايه هائي گسترده در خواهيم آورد (57)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: اي مسلمانان! مسلماني خويش را با دور شدن از صفات کافرانه و منافقانه و عمل به احکام (فردي و اجتماعي) ارتقاء دهيد.

درب : رشد شما در گرو دوري از کافران است.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مردم ! ازخداوندی که وجودتان وهمه بشریت ازاوست تقواداشته باشید  و ای مسلمانان ! درمورد یتیمان ، واموال آنها ، ومقررات ارث ،  تقوا را بسیار رعایت کنید .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای مسلمانان ! درمورد مقررات ازدواج وطلاق وامور مرتبط، بسیار مراقبت نموده و تقوا رابسیار رعایت کنید .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مسلمانان ! ازرفتارهای ناصحیح مالی بین خویش حذر کنید ، وازگناهان بزرگ ، وبخصوص قتل ، بپرهیزید و به بنیان خانواده خیلی اهمیت دهید ودراین مورد تقوا را رعایت کنید و به اعتقادات صحیح ، رفتار صحیح مالی ، رفتار صحیح با نزدیکانتان ، ونماز صحیح ، و اخلاص دراعمال بسیار اهمیت دهید .

در این پاراگراف می فرماید : ای پیروان رسول خدا ! از این یهودیان که مرتکب این رفتارها میشوند دوری کنید .

3 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

چنانکه می­دانیم دیگر حکومت پیامبر کاملاً جا افتاده و سه جنگ سرنوشت­ساز را پشت سر گذاشته­اند و در کارنامه خویش دو شکست سنگین برای دشمن خویش ثبت کرده­اند که مربوط به جنگهای بدر و احزاب است و در احد نیز پیروزی دشمنان کامل نبود و چیز مهمی بدست نیاوردند.

مسلمانان در بین این جنگها دائماً در حال سازندگی روحی و شخصیتی و سیاسی و اجتماعی بودند و دشمنانِ قسم­خوردۀ یهودی خویش را نیز بتدریج یکی پس از دیگری به شکست مجبور کرده بودند که موضوع بنی­قریظه بشرحی که در سوره احزاب دیدیم یکی از بزرگترین آنها بود.

در این اوضاع و احوال آیات احکام و دستورات اخلاقی بطور پیوسته نازل می­شد و رشدِ همه جانبۀ مسلمانان را ایجاد و تقویت می­کرد.

اما عناصر بازدارنده نیز همچنان به کار خویش مشغول بودند.

منافقان همچنان به تخریب در داخل اجتماع ادامه می­دادند.

 شایعه می­ساختند، شبهه ایجاد می­کردند، در راه جهاد و انفاقات نه تنها همکاری نمی­کردند بلکه مانع هم ایجاد می­کردند، و زبانشان نیز دائماً تند و تیز بود.

کفار مشرک مکه نیز باز هم در تدارک جمع­آوری نیرو و ایجاد جنگ­های جدیدی بودند،

 در داخل مدینه نیز کفار یهودی هنوز به توطئه و ایجاد مشکل با جدیت ادامه می­دادند و هم با کفار ، و هم با منافقان  ، همکاری بسیار نزدیکی داشتند .

آیه 46: جمله «با زبانهایشان به نحوی می­چرخانند» در آیه 46 به این معنی است که این جملاتِ «شنیدیم و نافرمانی کردیم و بشنو که نشنوی و رعایتمان کن و غیره» را طوری ادا می­کردند که گوئی جزء تورات است.

 همانگونه که می­دانید ما قرآن کریم را به سه نوع می­خوانیم: یک نوع آن «مطالعه برای فهم» است که این نوع خواندن مانند خواندن کتب دیگر است. یکنوع دیگر، «ترتیل» و نوع دیگر «تجوید» است که خواننده محترم با آنها آشنا هستند. یهودیان نیز شبیه به نحوه تجوید در نزد ما، تورات را می­خواندند.

 موضوع فوق می­گوید که بعضی از یهودیان، آن جملاتی را که در گیومه نقل قول کرده­ایم، همانطور می­خواندند که گویا دارند تورات را به آن حالت خاص تجویدگونه می­خوانند.

آیه 51: به این معنی است که کفارِ مشرکِ مکه از یهودیان که خود را اهل دیانت می­دانستند نظرخواهی کرده بودند که ارزیابی شما از حقانیت مسلمانان چیست، و آنها فتوا داده بودند که مسلمانان از مشرکان نیز گمراه­ترند.

آیه 54: «فضل» در اینجا بمعنی دین صحیح و وحی و وجود پیامبر اکرم(ص) است.

از یحرفون الکلم عن مواضعه (آیه 47) فهمیده میشود که یهودیان مزه تغییر دادن متن تورات را که از زمان نزول سوره انعام شروع به ارتکاب آن کرده بودند و به مذاقشان خوش آمده بود ، هنوز ادامه میدادند به گونه ای که گویا عادتشان شده بود .

همچنین آنها خریدار گمراهی بودند و اراده آگاهانه برای آن داشتند (آیه 44) و در عین حال خود را به اینکه بر طریق نجات هستند میستودند (آیه 49) و مورد مشاوره سایر کافران (ظاهرا کفار مکه) بودند و در این باب آنها را هدایت یافته تر از مسلمانان اعلام میکردند (آیه 51) و علت همه این رفتارهایشان حسادت بود (آیه 54)

با وجود همه اینها در داخل جامعه یهودیان بودند کسانی که به محتویات وحیی که بر آنحضرت نازل شده بود ایمان داشتند (آیه 55) اما چنانکه خروجی رفتاری یهودیان نشان میدهد آنها در اقلیت بودند .

4 کلیدهای تفسیری

آیات 48 تا 50 پرانتزی اند و این واضح است .

همچنین است وضعیت آیه های 56 و 57 .

5 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه های 56 و 57 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

6 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

7 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

ای مسلمانان! رشد شما در گرو دوري از کافران است.

8 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 44 و 45 و 49 و 50 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

 

دریافت­های مستقیم کوتاه

آیه 47: موضوع مسخِ نافرمانانِ احکامِ مربوط به روزهای شنبه در انتهایِ سوره اعراف آمده و خلاصۀ آن این بود که عدّه­ای در روز شنبه که ماهی­ها روی آب می­آمدند و صیدشان حرام بود کاری می­کردند که آن ماهی­ها راه برگشتشان بسته شود و روز یکشنبه بدون زحمت آنها را صید می­کردند (یعنی با کلاه شرعی خواسته خویش را پیش می­بردند) و بصورت بوزینه مسخ شدند.

آیه 52: کلمه «لعنت» بمعنی «منع رحمت» الهی است و طبیعی است که جائی که رحمت الهی نباشد، چیزی مانع وقوع شدیدترین عذاب­ها نخواهد بود.

جمع بندی و تفسیر

آيا آناني را که از کتاب نصيبي برده اند نمي بيني که خريدار گمراهي اند و ميخواهند شما نيز گمراه شويد (44)  خداوند دشمنانتان را بهتر مي شناسد و خداوند بعنوان سرپرست و ياريگر بس است (45) از يهوديان کساني هستند که کلام را از مواضع آن تحريف مي کنند و ميگويند «شنيديم و نافرماني کرديم »و«بشنو که نشنوي» و«رعايتمان کن » و اين ها را بازبانهايشان بنحوي ميچرخانند (تا مانند کلمات تورات بنظر رسد) و در دين طعنه ميزنند و اگر ميگفتند «شنيديم و اطاعت کرديم » و «بشنو و منظورمان دار» برايشان بهتر و پايدارتر بود وليکن خداوند بسبب کفرشان لعنتشان کرده و جز عده کمي از آنان ايمان نمي آورند (46) اي اهل کتاب ! به چيزي که فرستاده ايم که تصديق کننده چيزيست که نزد شماست ايمان بياوريد ، قبل از اينکه صورتهائي را از ريخت بياندازيم و آنها را به پشتها برگردانيم يا لعنتشان کنيم ، همانطور که اهل روز شنبه را لعنت کرديم و امر خدا انجام گرديد (47) {خداوند شرک را نمي آمرزد ، و غير از آن را براي کسي که خواهد مي آمرزد ، و کسي که به خداوند شرک ورزد ، گناهي عظيم را از روي افترا مرتکب شده است (48) آيا نمي بيني آنان را که خويش را پاكيزه مي انگارند؟ بلکه اين خداوند است که هر که را خواهد پاكيزه ميدارد و حتي باندازه کمي هم ظلم نخواهند شد (49) ببين چگونه به خداوند افتراي دروغ مي بندند و همين براي آنها بعنوان گناهي آشکار بس است}(50) آيا نمي بيني آنان را که نصيبي از کتاب يافتند ، به بت و طاغوت ايمان مي آورند ، و درباره کافران چنين ميگويند که اينها از مسلمانان هدايت يافته ترند (51) آنها کساني هستند که خداوند لعنتشان کرده و کسي را هم که خداوند لعنت کند هرگز برايش ياوري نخواهي يافت (52) مگر در آن امر نصيبي دارند؟ در آنصورت به مردم پشيزي نخواهندداد (53) يا اينكه به مردم درباره آنچه که خداوند از فضل خويش به آنان داده حسد ميورزند . البته ما به آل ابراهيم آن کتاب و حکمت را داديم و به آنها فرمانروائيي عظيم بخشيديم (54) و بعضي شان به آن ايمان آورده و بعضي شان از آن جلوگيري كردند ، و جهنم از جهت سوزانندگي بس است (55) {البته کساني که به آياتمان کفر ميورزند بزودي آنها را داخل آتشي مي کنيم که هر گاه پوستهايشان سخت شود پوستشان را عوض مي کنيم تا آن عذاب را بچشند ، که خداوند پيروزمند فرزانه است (56) و کساني که ايمان آورده و عمل شايسته انجام داده اند بزودي آنها را داخل بهشتهائي مي کنيم که نهرها در کف آنها جاريست و در آن براي هميشه جاودانند و در آن همسراني پاکيزه خواهند داشت و آنها را داخل سايه هائي گسترده در خواهيم آورد} (57)

 

 

نساء5    آیات58 تا70

إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُم بَيْنَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُواْ بِالْعَدْلِ إِنَّ اللّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُم بِهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا ﴿58﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً ﴿59﴾ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُواْ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُواْ إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُواْ أَن يَكْفُرُواْ بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلاَلاً بَعِيدًا ﴿60﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ إِلَى مَا أَنزَلَ اللّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنكَ صُدُودًا ﴿61﴾ فَكَيْفَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ثُمَّ جَآؤُوكَ يَحْلِفُونَ بِاللّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ إِحْسَانًا وَتَوْفِيقًا ﴿62﴾ أُولَئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُل لَّهُمْ فِي أَنفُسِهِمْ قَوْلاً بَلِيغًا ﴿63﴾ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا ﴿64﴾ فَلاَ وَرَبِّكَ لاَ يُؤْمِنُونَ حَتَّىَ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لاَ يَجِدُواْ فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسْلِيمًا ﴿65﴾ وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُواْ مِن دِيَارِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلاَّ قَلِيلٌ مِّنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُواْ مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا ﴿66﴾ وَإِذاً لَّآتَيْنَاهُم مِّن لَّدُنَّا أَجْراً عَظِيمًا ﴿67﴾ وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿68﴾ وَمَن يُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا ﴿69﴾ ذَلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللّهِ وَكَفَى بِاللّهِ عَلِيمًا ﴿70﴾

 

ای مسلمانان! خداوند به شما ميفرمايد که امانت را به اهل آن ادا کنيد و هنگاميکه بين مردم حکم مي کنيد به عدل حکم کنيد . خداوند خوب موعظه اي مي کند. خداوند شنواي بيناست (58) اي مسلمانان! خدا ورسول و زمامدارانِ از ميانِ خودتان را اطاعت کنيد. و اگر درباره چيزي در بین خویش به نزاع برخواستيد موضوع را به خدا و رسول ارجاع کنيد اگر به خدا و آخرت ايمان داريد. اين بهتر و سرانجامش نيکوتر است (59) ای پیامبر! آيا آنهائي را نديدي که فکر مي کنند به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه قبل از تو نازل شده ايمان آورده اند اما در عين حال ميخواهند محاکمه خويش را نزد طاغوت برگزار کنند، در حاليکه مامورند به آن کفر بورزند؟  شيطان ميخواهد به گمراهي دوري گمراهشان کند (60) و هنگامي که به آنان گفته ميشود بسوي آنچه خداوند نازل کرده و بسوي رسول بيائيد منافقان را مي بيني که بشدت آنها را از تو باز ميدارند (61) پس چگونه است که وقتي مصيبتي بواسطه آنچه قبلا انجام داده اند به آنها رسيد، آنگاه نزد تو مي آيند و قسم به خدا ميخورند که ما جز نيکوکاري و هماهنگي منظوري نداشتيم (62) آنها کساني هستند که خداوند از دل آنها خبر دارد، پس، از آنها روي گردان و موعظه شان کن و به آنها سخناني رسا بگو (63) و هيچ رسولي را نفرستاديم مگر اينکه به اذن خدا اطاعت شود و اگر آنها وقتيکه به خويش ظلم کردند بسوي تو بيايند، و از خداوند آمرزش بخواهند، و رسول هم برايشان آمرزش بخواهد، حتما خداوند را توبه پذير مهربان خواهند يافت (64) نه! به پروردگارت قسم که آنها ايمان نمي آورند مگر اينکه تو را درباره آنچه بينشان بوجود آمده است داور کنند، آنگاه در خودهاشان در آنچه که قضاوت کرده اي ناراحتيي نيابند و بخوبي تسليم حکم تو باشند (65) و اگر بر آنها مقرر ميکرديم که خود را بکشيد يا از شهرتان بيرون رويد، مگر عده کمي، بقيه قبول نميکردند. و اگر آنچه را که به ان موعظه ميشدند انجام ميدادند برايشان بهتر و استوارتر بود (66) و در آنصورت از نزد خويش به آنها پاداشي عظيم ميداديم (67) و به راه راست هدايتشان ميکرديم (68) و کسي که خدا و رسول را اطاعت کند با آنهائي خواهد بود که خداوند نعمتشان داده، از پيامبران و راستگويان و شهداء و صالحان، و آنها چه همراهان خوبي هستند (69) اين فضلي است از جانب خدا، و خداوند به دانائي بسنده است (70)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: اي مسلمانان! مسلماني خويش را با دور شدن از صفات کافرانه و منافقانه و عمل به احکام (فردي و اجتماعي) ارتقاء دهيد..

درب : ای مسلمانان! رشد شما درگرو عدالت است و به اطاعت جدي از خدا و رسول و دوري از دورويي و صفات منافقانه اهميت زياد دهيد.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مردم ! ازخداوندی که وجودتان وهمه بشریت ازاوست تقواداشته باشید  و ای مسلمانان ! درمورد یتیمان ، واموال آنها ، ومقررات ارث ،  تقوا را بسیار رعایت کنید .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای مسلمانان ! درمورد مقررات ازدواج وطلاق وامور مرتبط، بسیار مراقبت نموده و تقوا رابسیار رعایت کنید .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مسلمانان ! ازرفتارهای ناصحیح مالی بین خویش حذر کنید ، وازگناهان بزرگ ، وبخصوص قتل ، بپرهیزید و به بنیان خانواده خیلی اهمیت دهید ودراین مورد تقوا را رعایت کنید و به اعتقادات صحیح ، رفتار صحیح مالی ، رفتار صحیح با نزدیکانتان ، ونماز صحیح ، و اخلاص دراعمال بسیار اهمیت دهید .

در پاراگراف 4 می فرماید : ای پیروان رسول خدا ! از این یهودیان که مرتکب این رفتارها میشوند دوری کنید .

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان ! به ادای امانت و به عدالت درهنگام قضاوت بسیار اهمیت دهید و از منصوب الهی (اولوالامر منکم) اطاعت و نسبت به او تسلیم باشید .

3 کلیدهای تفسیری

آیات 61 و 62 و 63 فرع بر آیه 60 است و این واضح است. آیات 65 و 66 و 67 و 68 فرع بر آیه 64 است و این نیز واضح است. آیه 70 فرع بر آیه 69 است.

4 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

5 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان ! به ادای امانت و به عدالت در هنگام قضاوت بسیار اهمیت دهید و از منصوبان الهی (اولوالامر منکم) اطاعت کنید.

6 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه 58 جزء «قوانین بالادستیِ» احکامی است، به این معنی که هیچ قانون بشری  نباید خلاف محتوای آن باشد و از این لحاظ برجستگی خاصی دارد.

آیه 59 نیز که مبنای شناخت نوع حکومت است بسیار مشهور و دارای برجستگی واضحی است.

7 - آیات مشکل

از «مشکل» بودن آیه 59 چه عرض کنیم جز اینکه ببینید مفسران گوناگون در طول تاریخ اسلام و در پهنه جغرافیائی آن چه مطالب مختلف و متنوع و بعضا متضادی در تفسیرش گفته اند .

8 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

شرح مختصر

 

اولوالامرمنکم

در رابطه با آیه 59 عبارت «صاحبان کارها از میان خودتان» ترجمه «اولوالامرمنکم» است. یعنی اینکه مسلمانان موظفند خدا و رسول و اولوالامرمنکم را اطاعت کنند.

اطاعت خدا چگونه است؟ ما که خدا را نمی­بینیم تا بدانیم اوامرش چیست و اطاعت کنیم.

واضح است که خداوند اوامرش را از طریق رسولش بیان می­فرماید، و لذا طبیعی است که اطاعت رسول اطاعت خدا هم هست.

بنابراین مسلمانان موظفند رسول و اولوالامرمنکم را اطاعت کنند.

شیعیان 12 امام را مصادیق اولوالامر منکم میدانند و سنی ها رئیس حکومت را، مثلا به نظر سنی ها حجاج بن یوسف و آغا محمد خان قاجار مصداق اولوالامر منکم و واجب الاطاعه اند .

اما ، نکته فنی اینجا است که اولوالامر منکم در آیه مورد نظر به صاحب منصبانی اشاره دارد که ما معمولا از آنها اطاعت میکنیم، مانند ماموران راهنمایی و رانندگی و ماموران مالیات و سایر ماموران حکومتی و لذا در متن آیه اطاعت از آنها را مشروط قلمداد کرده که در صورت بروز اختلاف به احکام الهی و سنن رسول الهی رجوع کنید.

و قید «منکم» نیز موید این نکته است، زیرا اطاعت خدا و رسول ، پس از وقوع ایمان بی چون و چرا است، اما اطاعت اولوالامر محل چون و چرا دارد و قید «منکم» به نظر می آید که، ناظر به «نا مربوط به وحی»بودنِ آن (یعنی امور جاریِ غیر قابل اجتنابی که وحی به آن کاری ندارد) باشد.

دموکراسی

حکومتهایِ دموکراسیِ امروزی از حکومتهای دیکتاتوری قبلی به روح اسلام نزدیک­تر است و اطاعت از حکومتهای دموکراسی نسبت به حکومتهای دیکتاتوری معقول­تر است.

البته کلاه شرعی هم مقبول نیست و حکومتی که ظاهر دموکراسی دارد و ماهیت واقعی دیکتاتوری، این حکومت دروغگوست و در اصلِ رابطه­اش نسبت به مردم، خیانتکار و گناهکار و بدهکار است و بهترین اسمی که برای این نوع حکومت­ها می­توان گذاشت «کلاه بردار» است و طبیعی است که اطاعت از آن  واجب نیست.

دریافت­های کوتاه مستقیم

آیه 60: هر جا که کلمه طاغوت آمده (مثلاً در آیه­الکرسی در سوره بقره و جاهای دیگر) مفهوم آن ، مرجعی است که در مقابل مرجع حق بساط دعوت پهن کرده است. مثلاً پیامبر مرجع حق است و رئیس کفار مکه نیز در حوزه ریاست و قدرت و نفوذ خویش مرجعیتی دارد ، و او در مقابل پیامبر مرجع باطل است و طاغوت بمعنی همان مرجع باطل است.

آیات60تا62: به سهولت بدست می­آید که «رضایتِ قلبی و تسلیم در مقابل احکام الهی، نشانۀ ایمان، و مخالفتِ قلبی نشانه نفاق است» و این یکی از ملاک­هایِ اصلیِ تشخیصِ مؤمن از منافق در ارزیابی هر کس از خویشتنِ خویش است.

جمع بندی و تفسیر

خداوند به شما ميفرمايد که امانت را به اهل آن ادا کنيد و هنگاميکه بين مردم حکم مي کنيد به عدل حکم کنيد . خداوند خوب موعظه اي مي کند . خداوند شنواي بيناست (58) اي مسلمانان! خدا ورسول و زمامدارانِ از ميان خودتان را اطاعت کنيد. و اگر درباره چيزي به نزاع برخواستيد موضوع را به خدا و رسول ارجاع کنيد اگر به خدا و آخرت ايمان داريد. اين بهتر و سرانجامش نيکوتر است (59) آيا آنهائي را نديدي که فکر مي کنند به آنچه بر تو نازل شده و آنچه قبل از تو نازل شده ايمان آورده اند اما در عين حال ميخواهند محاکمه خويش را نزد طاغوت برگزار کنند؟در حاليکه مامورند به آن کفر بورزند و شيطان ميخواهد به گمراهي دوري گمراهشان کند (60) {و هنگامي که به آنان گفته ميشود بسوي آنچه خداوند نازل کرده و بسوي رسول بيائيد منافقان را مي بيني که بشدت آنها را از تو باز ميدارند.(61) پس چگونه است که وقتي مصيبتي بواسطه آنچه قبلا انجام دادند به آنها رسيد، آنگاه نزد تو مي آيند و قسم به خدا ميخورند که ما جز نيکوکاري و هماهنگي منظوري نداشتيم.(62) آنها کساني هستند که خداوند از دل آنها خبر دارد. پس از آنها روي گردان و موعظه شان کن و به آنها سخناني دلنشين رسا بگو }(63) و هيچ رسولي را نفرستاديم مگر اينکه به اذن خدا اطاعت شود و اگر آنها وقتيکه به خويش ظلم کردند بسوي تو بيايند، و از خداوند آمرزش بخواهند، و رسول هم برايشان آمرزش بخواهد، حتما خداوند را توبه پذير مهربان خواهند يافت (64) {نه! به پروردگارت قسم که آنها ايمان نمي آورند مگر اينکه تو را درباره آنچه بينشان بوجود آمده است داور کنند، آنگاه در خودهاشان در آنچه که قضاوت کرده اي ناراحتيي نيابند و بخوبي تسليم باشند.(65) و اگر بر آنها مقرر ميکرديم که خود را بکشيد يا از شهرتان بيرون رويد، مگر عده کمي، بقيه قبول نميکردند. و اگر آنچه را که به ان موعظه ميشدند انجام ميدادند برايشان بهتر و استوارتر بود.(66) و در آنصورت از نزد خويش به آنها پاداشي عظيم ميداديم.(67) و به راه راست هدايتشان ميکرديم }(68) و کسي که خدا و رسول را اطاعت کند با آنهائي خواهد بود که خداوند نعمتشان داده،از پيامبران و راستگويان و شهداء و صالحان، و آنها چه همراهان خوبي هستند(69) {اين فضلي است از جانب خدا، و خداوند به دانائي بسنده است }(70)

 

 

نساء6     آیات71تا84

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ خُذُواْ حِذْرَكُمْ فَانفِرُواْ ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُواْ جَمِيعًا ﴿71﴾ وَإِنَّ مِنكُمْ لَمَن لَّيُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصَابَتْكُم مُّصِيبَةٌ قَالَ قَدْ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيَّ إِذْ لَمْ أَكُن مَّعَهُمْ شَهِيدًا ﴿72﴾ وَلَئِنْ أَصَابَكُمْ فَضْلٌ مِّنَ الله لَيَقُولَنَّ كَأَن لَّمْ تَكُن بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ مَوَدَّةٌ يَا لَيتَنِي كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا ﴿73﴾ فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالآخِرَةِ وَمَن يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيُقْتَلْ أَو يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿74﴾ وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا ﴿75﴾ الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَاء الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا ﴿76﴾ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّواْ أَيْدِيَكُمْ وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةً وَقَالُواْ رَبَّنَا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتَالَ لَوْلا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ قُلْ مَتَاعُ الدَّنْيَا قَلِيلٌ وَالآخِرَةُ خَيْرٌ لِّمَنِ اتَّقَى وَلاَ تُظْلَمُونَ فَتِيلاً ﴿77﴾ أَيْنَمَا تَكُونُواْ يُدْرِككُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِي بُرُوجٍ مُّشَيَّدَةٍ وَإِن تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِ اللّهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِكَ قُلْ كُلًّ مِّنْ عِندِ اللّهِ فَمَا لِهَؤُلاء الْقَوْمِ لاَ يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا ﴿78﴾ مَّا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِن سَيِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِكَ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَكَفَى بِاللّهِ شَهِيدًا ﴿79﴾ مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿80﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُواْ مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَآئِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ وَكَفَى بِاللّهِ وَكِيلاً ﴿81﴾ أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفًا كَثِيرًا ﴿82﴾ وَإِذَا جَاءهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُوْلِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلاَّ قَلِيلاً ﴿83﴾  فَقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ لاَ تُكَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَكَ وَحَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَسَى اللّهُ أَن يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَاللّهُ أَشَدُّ بَأْسًا وَأَشَدُّ تَنكِيلاً ﴿84﴾

 

اي مسلمانان! آمادگيِ دفاعی تان را حفظ كنيد ، سپس دسته دسته يا دستجمعي بسوي جهاد حرکت کنيد (71) و در بین شما کساني هستند که کندي مي کنند ، و اگر به شما مصيبتي رسيد ميگويند خداوند بمن لطف کرد که با آنها شهيد نشدم (72) و اگر فضلي از جانب خداوند به شما رسيد گوئي که اصلا دوستيي بين آنها و شما نبوده،  ميگويند کاش با آنها بودیم و جايزه بزرگي ميبردیم (73) پس شما مانند آنها مباشید بلکه طوری باشید که زندگي دنيا را به آخرت ميفروشند و راه خدا بجنگید ، و کسي که در راه خدا بجنگد و کشته شود يا پيروزشود بزودي پاداشي عظيم به او ميدهيم (74) و چه تان است که در راه خدا و مردان و زنان و بچگاني که ضعيف نگهداشته شده اند نمي جنگيد؟ که ميگويند پروردگارا ما را از اين شهري که اهلش ظالمند خارج کن ، و از جانب خويش برايمان سرپرستي قرار داده ، و از جانب خويش برايمان ياوري بگمار (75) ای مسلمانان! بدانید، آنانکه ايمان آورده اند در راه خدا ميجنگند و آنانکه کفر ورزيدند در راه طاغوت مي جنگند، پس با دوستان شيطان بجنگيد که حيله شيطان ضعيف است (76) ای پیامبر! آيا كساني را نديدي که به آنان گفته شده بود دست از اسلحه بکشيد و نماز بپاداريد و زکات دهيد، و آنها تا اینجا را قبول کردند، اما هنگاميکه جنگ مقرر شد ناگهان عده اي از آنان چنان شده اند که از آن دشمن ها هم مانند خدا بلکه هم شديدتر ميترسند، و ميگويند پروردگارا چرا جنگ بر ما مقرر کردي  کاش تا سرآمدي نزديک به تاخير مي انداختي.  ای پیامبر! به آنان بگو برخورداري دنيا کم است و آخرت براي اهل تقوا بهتر است ، و حتي به اندازه بسيار ناچيزي هم ظلم نخواهند شد (77) ای مسلمانان! هر جا که باشيد مرگ شما را مي ربايد ، حتي اگر در برج هائي محکم باشيد ، و هنگاميکه به شما چيزی که به نظرتان خوب است  برسد ميگوئید اين از جانب خدا بوده ، و اگر چيزی که به نظرتان بد است برسد  ميگوئید اين از جانب پیامبر بوده . بگو همه اش از جانب خدا بوده. اينها چه شان است که به اين زودي ها سخن درست را نمي فهمند؟ (78) به آنها بگو هر چيزی که واقعا خوب باشد و به شما برسد از جانب خداست ، و هر چيزی که واقعا بد باشد و به شما برسد از جانب خودتان است ، و تو را براي مردم رسول فرستاديم و خداوند هم بعنوان گواه كافي است (79) کسي که رسول را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده ، و ما تو را نگهبان آنها قرار نداديم (80) و برخی از آنها اظهار اطاعت مي کنند اما همينکه از نزد تو بيرون ميروند بطور پنهاني چيزي مغاير قول تو ميگويند ، و البته خداوند آنچه را که پنهاني ميگويند مي نويسد . پس ، از آنان روي بگردان و بر خدا توکل کن و خداوند بعنوان وکيل کافي است (81) آيا آنان در قرآن تدبر نمي کنند در حاليکه اگر از جانب غير خدا بود اختلاف زيادي در آن مي يافتند (82) و هنگامي که موردي از امنيت يا نگراني برايشان پيش آيد آنرا منتشر مي کنند و اگر آن را به رسول و يا کارگزارانِ از بين خودشان منتقل ميکردند آنان که ميتوانند استنباط کنند ، آن را ميفهميدند . و به آنان بگو اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود جز عده کمي از شما  شيطان را پيروي ميکرديد (83) پس، ای پیامبر! در راه خدا بجنگ ، واين تکليف جز بر خودت نيست ، و مسلمانان را نيز بر آن تشويق کن . چه بسا که خداوند نيروي کافران را از شما باز دارد و خداوند از لحاظ نيرو و عذاب قوي تر است (84)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس : اي مسلمانان! مسلماني خويش را با دور شدن از صفات کافرانه و منافقانه و عمل به احکام (فردي و اجتماعي) ارتقاء دهيد.

درب : جهاد و جهاد آزادي بخش کنيد تا رشد يابيد.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مردم ! ازخداوندی که وجودتان وهمه بشریت ازاوست تقواداشته باشید  و ای مسلمانان ! درمورد یتیمان ، واموال آنها ، ومقررات ارث ،  تقوا را بسیار رعایت کنید .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای مسلمانان ! درمورد مقررات ازدواج وطلاق وامور مرتبط، بسیار مراقبت نموده و تقوا رابسیار رعایت کنید .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مسلمانان ! ازرفتارهای ناصحیح مالی بین خویش حذر کنید ، وازگناهان بزرگ ، وبخصوص قتل ، بپرهیزید و به بنیان خانواده خیلی اهمیت دهید ودراین مورد تقوا را رعایت کنید و به اعتقادات صحیح ، رفتار صحیح مالی ، رفتار صحیح با نزدیکانتان ، ونماز صحیح ، و اخلاص دراعمال بسیار اهمیت دهید .

در پاراگراف 4 می فرماید : ای پیروان رسول خدا ! از این یهودیان که مرتکب این رفتارها میشوند دوری کنید .

در پاراگراف 5 می فرماید : ای مسلمانان ! به ادای امانت و به عدالت درهنگام قضاوت بسیار اهمیت دهید و از منصوبان الهی (اولوالامر منکم) اطاعت کنید.

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان ! به جهاد و جهاد آزادی بخش همراه رسول خدا-ص- بپردازید تا به رشد و ارتقاء شخصیتی شایسته برسید.

3 - سوالات

1 – در این پاراگراف نسبتا بلند (71 تا 84) ، کدام آیات فرعی و کدام پرانتزی است؟

2 – به نظر می آید آیه 78 حاوی یک پارادوکس است ، آن را حل کنید .

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

در این پاراگراف نکته جدیدی مطرح شده است.

جنگ­هائی که مسلمانان به رهبری آنحضرت تاکنون داشتند عبارت بود از بدر و احد و احزاب که جنبه­های دفاعی آنها واضح است .

اما در این سوره (و در این پاراگراف) سخن از نوع خاصی از جنگ تعرضی است که مطابقِ مندرجاتِ این پاراگراف می­توانیم آن را «جهاد آزادیبخش» بنامیم.

در این نوع جنگ، نه فتح سرزمین­ها هدف است و نه کسب غنائم بلکه هدف، آزادسازی کسانی است که در بند کسانی هستند که آنها را از قوایِ طبیعیِ خدادادی­شان تهی کرده­اند (آیه 75) و این موضوع نیز یک تکلیف است در عرض سایر تکالیف مانند نماز و زکات و غیره (آیه 77) اما اکثر مسلمانان از همان ابتدای نزول این تکلیف نسبت به آن سستی بخرج دادند (آیه­های 75 و 77) تا اینکه این تکلیف از مسلمانان برداشته شد (آیه 84) و فقط بر عهده رسول خدا(ص) ماند (آیه 84)

 

5 کلیدهای تفسیری

این پاراگراف «جنگی» است ، و آیه های 72 و 73 از این لحاظ که در جهت توضیح آیه 71 است فرع بر آن است .

همچنین است آیه های 77 تا 83 نسبت به آیه 76 .

غیر از آیه 82 که از جنس قبل و بعد خویش نیست و لذا «پرانتزی» است .

6 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه 71 پیشگوئی نموده که جنگ ها هنوز تمام نشده است .

در آیه 82 پیشگوئی نموده که در متن و مطالب قرآن اختلافی پیدا نخواهد شد .

7 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

8 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

جهاد و جهاد آزادي بخش کنيد تا رشد يابيد.

9 - آیات برجسته این پاراگراف

برجستگی آیه 71 از باب «در آمادگی نگهداشتنِ» جامعه مسلمانی برای دفاع در مقابل هجوم پیش بینی نشده است.

آیه 75 از باب لزوم «جنگ های آزادی بخش» (با شرایطش که به نظر شیعیان می باید معصوم در فرماندهی اش باشد) برجسته است.

آیه 78 از لحاظ کثرت اقبال هنرمندان خوشنویس و کاشیکار و دیده شدن کارهای آنان در مساجد و زیارتگاه ها برجسته است.

آیه 82 از آنجا که یکی از ملاک های مهم تشخیص معجزه بودن قرآن است، از برجستگی خاصی برخوردار است، بعلاوه اینکه که این روز ها که ما شاهد یک روحیه «بازگشت به قرآن» و شاهد آغاز افول سلطه بلامنازع روایات و گفته های این و آن هستیم، این آیه خیلی بیشتر از سابق در مرکز توجهات قرآن پژوهان قرار گرفته است.

10 - آیات مشکل

آیه 79 از آنجا که مفسران در تفسیرش راه اختلاف پیموده و سخنان متناقض و متعارض گفته اند جزء آیات مشکل قلمداد میشود.

11 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

شرح مختصر

ملاک بسیار مهم در تشخیص اعجاز قرآن

آیه 82 بطور قطع یکی از ملاک­های اصلی شناخت معجزه بودن قرآن است.

این ملاک، از لحاظ ملاک بودن واضح است، مثلاً اینکه در ابتدای نزول قرآن که شرایطِ ضعف بود با شرایط کنونی آن که شرایط قوت و قدرت است که تقریباً اواخر نزول قرآن است، «مواضع» قرانی هرگز فرق نکرده و چنانکه بارها دیده­ایم، مطالبی در سوره­های اعراف و بقره و آل­عمران و مائده آمده، در اولیه­ترین سوره­ها نیز همان مطالب و حتی گاهی با همان الفاظ و عبارات آمده در حالیکه هر فرد انسانی در طول مدتی حدود بیست سال، مواضع، نقطه­نظرها، حساسیت­ها، و علائقش فرق می­کند، آنهم فرقهای عمده و شدید.

و لذا ثبات مواضع و مطالب و نقطه­نظرها و حساسیت­های قرآنی، نشانه از منشاء غیربشری آن دارد.

البته اگر بخواهیم حق این مطلب را ادا کنیم باید مثالهای زیادی بیاوریم که صفحات زیادی می­طلبد اما در این مختصر بنا را بر اختصار گذاشته­ایم.

چرا اینجا؟

سئوالی که بمحض دیدن آیه 82 به ذهن می­آید این است که چرا این مطلب در اینجا ذکر شده است؟

توضیح اینکه مطالب این بند در رابطه با جنگ و تشویق مردم به پرداختن به آن، و نکوهش اشخاص سست، و وعدۀ بهشت برای افراد جدی، و استدلالِ لزوم آن، و ریختنِ ترس اشخاصی که از پرداختن به آن پرهیز دارند، و غیره و غیرۀ مرتبط با جنگ است، چرا در وسط مطلب ناگهان به اثبات اصالت قرآن می­پردازد؟

در اینجا هم «درس» و «درب» بما کمک می­کند.

به این معنی که ای مردم! ای مردم کُند! ای مردم سُست! ای مردمی که علاقه­ای به جهاد آزادیبخش ندارید! این دستور هم یکی از دستورهای خداست. اگر شکی دارید، بدانید که در قرآن است، و قرآن هم از جانب خداست .

جمع بندی و تفسیر

اي مسلمانان آمادگيتان را حفظ كنيد ، سپس دسته دسته يا دستجمعي (بسوي جهاد) حرکت کنيد (71) {و از شما کساني هستند که کندي مي کنند ، و اگر به شما مصيبتي رسيد ميگويند خداوند بمن لطف کرد که با آنها شهيد نشدم (72) و اگر فضلي از جانب خداوند به شما رسيد {گوئي که اصلا دوستيي بين او و شما نبوده}  ميگويد کاش با آنها بودم و جايزه بزرگي ميبردم} (73) پس آنانکه زندگي دنيا را به آخرت ميفروشند بايد در راه خدا بجنگند ، و کسي که در راه خدا بجنگد و کشته شود يا پيروزشود بزودي پاداشي عظيم به اوميدهيم (74) و چه تان است که در راه خدا و مردان و زنان و بچگاني که ضعيف نگهداشته شده اند نمي جنگيد؟ که ميگويند پروردگارا ما را از اين شهري که اهلش ظالمند خارج کن ، و از جانب خويش برايمان سرپرستي قرار داده ، و از جانب خويش برايمان ياوري بگمار (75) آنانکه ايمان آورده اند در راه خدا ميجنگند و آنانکه کفر ورزيدند در راه طاغوت مي جنگند . پس با دوستان شيطان بجنگيد که حيله شيطان ضعيف است (76) {آيا كساني را نديدي که به آنان گفته شده بود دست (از شمشير) بکشيد و نماز بپاداريد و زکات دهيد اما هنگاميکه جنگ مقرر شد ناگهان عده اي از آنان چنان شده اند که از آن (دشمن) ها هم مانند خدا بلکه هم شديدتر ميترسند ، و ميگويند پروردگارا چرا جنگ بر ما مقرر کردي ، کاش تا سرآمدي نزديک به تاخير مي انداختي .  بگو برخورداري دنيا کم است و آخرت براي اهل تقوا بهتر است ، و حتي به اندازه بسيار ناچيزي هم ظلم نخواهند شد (77) {هر جا که باشيد مرگ شما را مي ربايد ، حتي اگر در برج هائي محکم باشيد ، و هنگاميکه به شما چيزی که نه نظرتان خوب است برسد برسد ميگويند اين از جانب خدا بوده ، و اگر چيزی که به نظرتان بد است برسد  ميگويند اين از جانب تو بوده . بگو همه اش از جانب خدا بوده. اين ها چه شان است که به اين زودي ها سخني را نمي فهمند؟ (78) هر چيزی که واقعا خوب باشد که به تو برسد از جانب خداست ، و هر چيزی که واقعا بد باشد به تو برسد از خودت است ، و تو را براي مردم رسول فرستاديم و خداوند هم بعنوان گواه كافي است (79) کسي که رسول را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده ، و ما تو را نگهبان آنها قرار نداديم}(80) و اظهار اطاعت مي کنند اما همينکه از نزد تو بيرون ميروند بطور پنهاني چيزي مغاير قول تو ميگويند ، و البته خداوند آنچه را که پنهاني ميگويند مي نويسد . پس ، از آنان روي بگردان و بر خدا توکل کن و خداوند بعنوان وکيل کافي است (81) {{آيا در قرآن تدبر نمي کنند در حاليکه اگر از جانب غير خدا بود اختلاف زيادي در آن مي يافتند}}(82) و هنگامي که موردي از امنيت يا نگراني برايشان پيش آيد آنرا منتشر مي کنند و اگر آن را به رسول و يا کارگزارانِ از بين خودشان منتقل ميکردند آنان که ميتوانند استنباط کنند ، آن را ميفهميدند . و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود جز عده کمي از شما  شيطان را پيروي ميکرديد} (83) پس در راه خدا بجنگ ، واين تکليف جز بر خودت نيست ، و مسلمانان را نيز (بر آن) تشويق کن . چه بسا که خداوند نيروي کافران را از شما باز دارد و خداوند از لحاظ نيرو و عذاب قوي تر است (84)

 

 

نساء7   آیات85تا94

مَّن يَشْفَعْ شَفَاعَةً حَسَنَةً يَكُن لَّهُ نَصِيبٌ مِّنْهَا وَمَن يَشْفَعْ شَفَاعَةً سَيِّئَةً يَكُن لَّهُ كِفْلٌ مِّنْهَا وَكَانَ اللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ مُّقِيتًا ﴿85﴾ وَإِذَا حُيِّيْتُم بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا ﴿86﴾ اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لاَ رَيْبَ فِيهِ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَدِيثًا ﴿87﴾ فَمَا لَكُمْ فِي الْمُنَافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَاللّهُ أَرْكَسَهُم بِمَا كَسَبُواْ أَتُرِيدُونَ أَن تَهْدُواْ مَنْ أَضَلَّ اللّهُ وَمَن يُضْلِلِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِيلاً ﴿88﴾ وَدُّواْ لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُواْ فَتَكُونُونَ سَوَاء فَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ أَوْلِيَاء حَتَّىَ يُهَاجِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدتَّمُوهُمْ وَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ وَلِيًّا وَلاَ نَصِيرًا ﴿89﴾ إِلاَّ الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَىَ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ أَوْ جَآؤُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَن يُقَاتِلُونَكُمْ أَوْ يُقَاتِلُواْ قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْاْ إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلاً ﴿90﴾ سَتَجِدُونَ آخَرِينَ يُرِيدُونَ أَن يَأْمَنُوكُمْ وَيَأْمَنُواْ قَوْمَهُمْ كُلَّ مَا رُدُّوَاْ إِلَى الْفِتْنِةِ أُرْكِسُواْ فِيِهَا فَإِن لَّمْ يَعْتَزِلُوكُمْ وَيُلْقُواْ إِلَيْكُمُ السَّلَمَ وَيَكُفُّوَاْ أَيْدِيَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثِقِفْتُمُوهُمْ وَأُوْلَئِكُمْ جَعَلْنَا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطَانًا مُّبِينًا ﴿91﴾ وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلاَّ خَطَئًا وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَئًا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَن يَصَّدَّقُواْ فَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّكُمْ وَهُوَ مْؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِّيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةً فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللّهِ وَكَانَ اللّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿92﴾ وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا ﴿93﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَتَبَيَّنُواْ وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِندَ اللّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنتُم مِّن قَبْلُ فَمَنَّ اللّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُواْ إِنَّ اللّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿94﴾

 

ای مسلمانان! کسي که شفاعت نيکوئي کند نصيبي از آن دارد ، و کسي که ميانجيگري بدي کند سهمي از آن را خواهد داشت ، و خداوند بر هر چيزي به وقتش به حسابش ميرسد (85) و هنگامي که به شما کلمه خوشايندي ميگويند شما بهترش را يا لااقل مانند آن را بگوئيد ، که خداوند حسابرس هر چيزي است (86) خداوند که خدائي جز او نيست شما را حتما در روز قيامت که شکي در آن نيست جمع خواهد کرد ، و چه کسي از خداوند راستگوتر است (87) ای مسلمانان! چه تان شده که درباره منافقان دو دسته شده ايد در حاليکه خداوند بسبب آنچه که انجام داده اند سرنگونشان کرده؟ آيا ميخواهيد کسي را که خدا گمراه کرده هدايتش کنيد؟ در حاليکه کسي را که خدا گمراه کرده باشد هرگز براي او راهي نخواهيد يافت (88) دوست دارند کاش شما هم کافر شويد همانطور که آنها هستند تا مساوي گرديد، پس، از آنها دوستاني برمگيريد تا اينکه در راه خدا مهاجرت کنند. پس اگر پشت کردند هر جا که پيداشان کرديد بگيريدشان و بکشيدشان و از آنها دوست و ياوري برمگيريد (89) مگر اينکه به قومي که بين شما و آنها پيماني هست وصل شوند، يا اگر دلتنگ هستند و نميخواهند نه با شما و نه با قوم خويش بجنگند و ضمنا نميخواهند بسويتان بيايند پيگيري نكنيد، درحاليکه اگر خدا ميخواست و آنها را مسلط ميکرد حتما با شما مي جنگيدند، اگر از شما کناره گرفتند و با شما نجنگيدند و دست صلح بسوي شما افکندند، البته قبول کنید، زیرا در اين حالت خداوند برايتان عليه آنها راهي قرار نداده است (90) بزودي عده اي ديگر را مي يابيد که هم ميخواهند خيال شما را راحت کنند و هم خيال قوم خودشان را. هر دفعه که بسوي فتنه اي رانده شوند در آن مي افتند، پس اگر اينها از شما کناره گيري نکردند و دست صلح بسوي شما نيفکندند و دست از شما باز نداشتند هر جا که يافتيدشان بگيريدشان و بکشيدشان و آنها کساني هستند که ما براي شما عليه آنها دليلي آشکار قرار داده ايم (91) و هيچ مسلماني را نميرسد که مسلمان ديگري را بکشد ، مگر اينکه بر اثر خطا باشد ، و کسي که مسلماني را از روي خطا بکشد بايد بنده اي آزاد کند و ديه اي به خانواده او تسليم نمايد ، مگر اينکه آنها تصدق کنند و اگر مقتول از قومي بود که دشمن شما بودند ولي خودش مسلمان بود ، بايد بنده اي که آزاد ميکنيد مسلمان باشد ، و اگر مقتول از قومي بود که طرفِ پيمان شما هستند ، ديه اي که به خانواده اش تسليم شود و آزاد کردن بنده اي مسلمان نیز بر عهده تان است و کسي که نمي يابد دو ماه پي در پي روزه بگيرد که سبب بازگشت نظر لطف خداوند به سوی شما است و خداوند داناي حکيم است (92) و کسي که مسلماني را عمدا بکشد سزايش جهنم است که در آن جاودان خواهد بود و غضب خداوند و لعنتش بر او واقع خواهد شد و برايش عذابي عظيم آماده کرده است (93) اي مسلمانان ! وقتي که در زمين به مسافرت راه مي سپاريد بررسي کنيد ، و به کسي که دست صلح بسوي شما دراز كرد نگوئيد تو مومن واقعی نيستي، که بهره ناچيز زندگي دنيا را جستجو کنيد، و بدانید که غنيمت هاي بسيار نزد خداوند است. خودتان هم قبلا همانطور بوديد و خداوند بر شما منت گذاشت . پس بررسي کنيد که خداوند به آنچه مي کنيد بيناست (94)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: اي مسلمانان! مسلماني خويش را با دور شدن از صفات کافرانه و منافقانه و عمل به احکام (فردي و اجتماعي) ارتقاء دهيد.

درب : براي ديگر مسلمانان خيرخواه و با آنان مودب باشيد و بدانید دو نوع منافق هست: فعال و منفعل. براي هر کدام از آنها به احکام رفتاري خاص با نوع آنها عمل کنيد و خون مسلمانان بسيار محترم است. در احکام آن دقيق باشيد.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مردم ! ازخداوندی که وجودتان وهمه بشریت ازاوست تقواداشته باشید  و ای مسلمانان ! درمورد یتیمان ، واموال آنها ، ومقررات ارث ،  تقوا را بسیار رعایت کنید .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای مسلمانان ! درمورد مقررات ازدواج وطلاق وامور مرتبط، بسیار مراقبت نموده و تقوا رابسیار رعایت کنید .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مسلمانان ! ازرفتارهای ناصحیح مالی بین خویش حذر کنید ، وازگناهان بزرگ ، وبخصوص قتل ، بپرهیزید و به بنیان خانواده خیلی اهمیت دهید ودراین مورد تقوا را رعایت کنید و به اعتقادات صحیح ، رفتار صحیح مالی ، رفتار صحیح با نزدیکانتان ، ونماز صحیح ، و اخلاص دراعمال بسیار اهمیت دهید .

در پاراگراف 4 می فرماید : ای پیروان رسول خدا ! از این یهودیان که مرتکب این رفتارها میشوند دوری کنید .

در پاراگراف 5 می فرماید : ای مسلمانان ! به ادای امانت و به عدالت درهنگام قضاوت بسیار اهمیت دهید و از منصوبان الهی (اولوالامر منکم) اطاعت کنید.

در پاراگراف 6 می فرماید : ای مسلمانان ! به جهاد و جهاد آزادی بخش همراه رسول خدا-ص- بپردازید تا به رشد و ارتقاء شخصیتی شایسته برسید.

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان ! برای سایرمسلمانان خیرخواه بوده ونسبت به یکدیگر مودب باشید و با منافقان فعال، سختگیری کنید و هر جا بر آنها دست یافتید، توطئه­شان را خنثی کنید و خون مسلمان بسیار محترم است وقتل عمــد مسلمان ازگناهان بسیار بزرگ ونابخشودنی است لذا دراین مورد بسیارحساس ومحتاط باشید وتفتیش عقیده هم نکنید .

3 - سوالات

1 – در آیه 85 کلمه شفاعت به معنی اصطلاحی (مربوط به آخرت) بکار رفته یا به معنی لغوی؟

2 – چرا در باره جزاء شفاعت خوب «نصیب» و در باره بد کِفل آورده؟

3 – چرا در همان آیه صفت خداوند را مقیت ذکر کرده؟

4 – چرا در آیه 86 صفت خداوند را حسابدار ذکر فرموده؟

5 – آیه 87 با کدام کلید تفسیری متناسب است؟

6-آیه92رابصورت یک متن حقوقی (قانونی) سامان دهید :

 بطوریکه هرمطلب اصلی را به عنوان «ماده» وهرمطلب فرعی را به عنوان «تبصره» مشخص کرده و هر مادّه راشماره گذاری نموده و در ابتدای سطر قرار داده وتبصره مرتبط به آن را در اول سطر ذیلش قراردهید .آنگاه معنی کامل آیه را بنویسید .

7-باتوجه به کلیدهای فهم قرآن ، در آیه92چند پرانتزمی بینید؟(دقت کنید)

8-و چند پرانتز در پرانتز؟

9-آیا پرانتز در پرانتز در پرانتز هم می بینید؟ (دقت کنید)

10-در آیه94 «پرانتز» و«پرانتزدرپرانتز» و «پرانتزدرپرانتزدرپرانتز » را مشخص کنید .

11-این سوال را از خود بکنید که آیا پاسخ صحیح به سوال فوق سبب بهتر فهمیدن آیه94 شد یا خیر و اگر جواب مثبت بود در فراگرفتن کلیدهای فهم قرآن و بکاربستن آن کوشش مناسب بنمایید .

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

این سوره به دلیل تنوع مطالبی که دارد در یک مدت طولانی نازل شده و در اینجا به ارتقاء اخلاق اجتماعی مسلمانان نظر دارد .

در زمانی که این آیات داشت نازل می­شد، کار اسلام و حکومتش آنقدر بالا گرفته بود که :

 1-بعضی از قبایل عرب یا مسلمان شده بودند و یا تمایل پیدا کرده بودند با مسلمانان پیمان صلح ببندند.

2-عده­ای از قبایل بودند که بشدت با اسلام و مسلمانان مخالف بوده و هیچ تمایلی به به پذیرش اسلام نداشتند. (آیه های 90و91 راجع به این دسته است که بین خودشان به دو طیف «مسالمت جو» و «موذیِ مترصدِ فرصتِ ضربه زدن» تقسیم می شدند)

3-دسته ای هم بیطرف بودند که علاقه­ای به هیچیک از مسلمانان وکفار نداشتند و منتظر بودند ببینند قدرت کدامشان غالب می­شود تا به برنده بپیوندند.

از آیه 94 فهمیده میشود بسیاری از مسلمانان خیلی به خودشان غرّه بودند و فکر میکردند صاحب ایمان واقعی هستند و دیگران مومن نیستند و خود این گفتمان (بر اساس همین آیه) مبتنی بر یک اساس ایمانی نبود بلکه یک زیر بنای «کسب منافع»ی داشت .

5 کلیدهای تفسیری

آیه 90 فرع برآیه 89  است. لذا آیه­های اصلی پاراگراف آیه­های 88 و 89 و 91 است.

6 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه 94 پیشگوئی فرموده که مسلمانان کاملا دست بالا را خواهند داشت و دیگران سعی میکنند به آنها بپیوندند .

7 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

8 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 – ای مسلمانان! براي ديگر مسلمانان خيرخواه و با آنان مودب باشيد

2 - بدانید دو نوع منافق هست: فعال و منفعل. براي هر کدام از آنها به احکام رفتاري خاص با نوع آنها عمل کنيد

3 - خون مسلمانان بسيار محترم است. در احکام آن دقيق باشيد.

9 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه 86 از باب «ادب اجتماعی» برجسته است،

و آیه 94 از باب «ممنوع کردن تفتیش عقاید.

10 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 87 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

آیة ضد «تفتیش عقاید»ی

آیه 94 می­فرماید همان «اظهارِ زبانی» شخص برای اینکه در سلک مسلمانان محسوب شود کافی است، و کسی حق ندارد داشتنِ ایمان واقعی را جستجو کند، که مثلا در مورد کسی تصدیق کند و مثلا بگوید بله او واقعا ایمان دارد، و در مورد کسی بگوید ندارد .

 بعبارت دیگر «تفتیش عقاید» ممنوع است.

جمع بندی و تفسیر

کسي که شفاعت نيکوئي کند نصيبي از آن دارد ، و کسي که ميانجيگري بدي کند سهمي از آن را خواهد داشت ، و خداوند بر هر چيزي به وقتش (به حسابش) ميرسد (85) و هنگامي که به شما کلمه خوشايندي ميگويند شما بهترش را يا لااقل مانند آن را بگوئيد ، که خداوند حسابرس هر چيزي است (86) {خداوند که خدائي جز او نيست شما را حتما در روز قيامت که شکي در آن نيست جمع خواهد کرد ، و چه کسي از خداوند راستگوتر است} (87) چه تان شده که درباره منافقان دو دسته شده ايد در حاليکه خداوند بسبب آنچه که انجام داده اند سرنگونشان کرده؟ آيا ميخواهيد کسي را که خدا گمراه کرده هدايتش کنيد، در حاليکه کسي را که خدا گمراه کرده باشد هرگز براي او راهي نخواهي يافت (88) دوست دارند کاش شما هم کافر شويد همانطور که آنها هستند تا مساوي گرديد. پس، از آنها دوستاني برمگيريد تا اينکه در راه خدا مهاجرت کنند. پس اگر پشت کردند هر جا که پيداشان کرديد بگيريدشان و بکشيدشان و از آنها دوست و ياوري برمگيريد (89) {مگر اينکه به قومي که بين شما و آنها پيماني هست وصل شوند، يا اگر دلتنگ هستند و نميخواهند نه با شما و نه با قوم خويش بجنگند و ضمنا نميخواهند بسويتان بيايند (پيگيري نكنيد)، درحاليکه اگر خدا ميخواست و آنها را مسلط ميکرد حتما با شما مي جنگيدند. اگر از شما کناره گرفتند و با شما نجنگيدند و (دست) صلح بسوي شما افکندند (البته در اين حالت) خداوند برايتان عليه آنها راهي قرار نداده است}(90) بزودي عده اي ديگر را مي يابيد که هم ميخواهند خيال شما را راحت کنند و هم خيال قوم خودشان را. هر دفعه که بسوي فتنه اي رانده شوند در آن مي افتند، پس اگر اينها از شما کناره گيري نکردند و (دست) صلح بسوي شما نيفکندند و دست از شما باز نداشتند هر جا که يافتيدشان بگيريدشان و بکشيدشان و آنها کساني هستند که ما براي شما عليه آنها دليلي آشکار قرار داديم (91) و هيچ مسلماني را نميرسد که مسلمان ديگري را بکشد ، مگر اينکه بر اثر خطا باشد ، و کسي که مسلماني را از روي خطا بکشد بايد بنده اي آزاد کند و ديه اي به خانواده او تسليم نمايد ، مگر اينکه آنها تصدق کنند و اگر (مقتول) از قومي بود که دشمن شما بودند ولي خودش مسلمان بود ، بايد بنده اي (که آزاد ميکنيد) مسلمان باشد ، و اگر (مقتول) از قومي بود که طرفِ پيمان شما هستند ، ديه اي که به خانواده اش تسليم شود و آزاد کردن بنده اي مسلمان (بر عهده تان است) و کسي که نمي يابد دو ماه پي در پي روزه بگيرد که (سبب) بازگشت (نظر لطف از جانب) خداست و خداوند داناي حکيم است (92) و کسي که مسلماني را عمدا بکشد سزايش جهنم است که در آن جاودان خواهد بود و غضب خداوند و لعنتش بر او واقع خواهد شد و برايش عذابي عظيم آماده کرده است (93) اي مسلمانان ! وقتي که در زمين (به مسافرت) راه مي سپاريد بررسي کنيد ، و به کسي که (دست) صلح بسوي شما دراز كرد نگوئيد تو مومن نيستي ، که بهره ناچيز زندگي دنيا را جستجو کنيد و غنيمت هاي بسيار نزد خداوند است . خودتان هم قبلا همانطور بوديد و خداوند بر شما منت گذاشت . پس بررسي کنيد که خداوند به آنچه مي کنيد بيناست (94)

 

نساء8      آیات95تا115

لاَّ يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُوْلِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلاًّ وَعَدَ اللّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿95﴾ دَرَجَاتٍ مِّنْهُ وَمَغْفِرَةً وَرَحْمَةً وَكَانَ اللّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿96﴾ إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِيمَ كُنتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِيهَا فَأُوْلَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِيرًا ﴿97﴾ إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلاَ يَهْتَدُونَ سَبِيلاً ﴿98﴾ فَأُوْلَئِكَ عَسَى اللّهُ أَن يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللّهُ عَفُوًّا غَفُورًا ﴿99﴾ وَمَن يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللّهِ يَجِدْ فِي الأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى اللّهِ وَكَانَ اللّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿100﴾ وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُواْ مِنَ الصَّلاَةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُواْ لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا ﴿101﴾ وَإِذَا كُنتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاَةَ فَلْتَقُمْ طَآئِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَكَ وَلْيَأْخُذُواْ أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُواْ فَلْيَكُونُواْ مِن وَرَآئِكُمْ وَلْتَأْتِ طَآئِفَةٌ أُخْرَى لَمْ يُصَلُّواْ فَلْيُصَلُّواْ مَعَكَ وَلْيَأْخُذُواْ حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُم مَّيْلَةً وَاحِدَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن كَانَ بِكُمْ أَذًى مِّن مَّطَرٍ أَوْ كُنتُم مَّرْضَى أَن تَضَعُواْ أَسْلِحَتَكُمْ وَخُذُواْ حِذْرَكُمْ إِنَّ اللّهَ أَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا ﴿102﴾ فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلاَةَ فَاذْكُرُواْ اللّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنتُمْ فَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ إِنَّ الصَّلاَةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَّوْقُوتًا ﴿103﴾ وَلاَ تَهِنُواْ فِي ابْتِغَاء الْقَوْمِ إِن تَكُونُواْ تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللّهِ مَا لاَ يَرْجُونَ وَكَانَ اللّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿104﴾ إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللّهُ وَلاَ تَكُن لِّلْخَآئِنِينَ خَصِيمًا ﴿105﴾ وَاسْتَغْفِرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿106﴾ وَلاَ تُجَادِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتَانُونَ أَنفُسَهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ مَن كَانَ خَوَّانًا أَثِيمًا ﴿107﴾ يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلاَ يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لاَ يَرْضَى مِنَ الْقَوْلِ وَكَانَ اللّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطًا ﴿108﴾ هَاأَنتُمْ هَؤُلاء جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَن يُجَادِلُ اللّهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلاً ﴿109﴾ وَمَن يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللّهَ يَجِدِ اللّهَ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿110﴾ وَمَن يَكْسِبْ إِثْمًا فَإِنَّمَا يَكْسِبُهُ عَلَى نَفْسِهِ وَكَانَ اللّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿111﴾ وَمَن يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا ﴿112﴾ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّت طَّآئِفَةٌ مُّنْهُمْ أَن يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلاُّ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِن شَيْءٍ وَأَنزَلَ اللّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا ﴿113﴾ لاَّ خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِّن نَّجْوَاهُمْ إِلاَّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاَحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ ابْتَغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿114﴾ وَمَن يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءتْ مَصِيرًا ﴿115﴾

 

ای مسلمانان! مسلمانانِ بر جاي نشسته اي که ضرري نمي کنند، و مجاهداني که در راه خدا با مال و جان خويش جهاد مي کنند، مساوي نيستند. خداوند مجاهدانِ با مال و جان را نسبت به نشستگان به درجه اي برتري داده است، و گر چه به هر دو وعده نيکو ميدهد، اما مجاهدان را بر نشستگان به پاداشي عظيم برتري داده است (95)  درجاتي از جانب خويش و آمرزشي و رحمتي. و خداوند آمرزگار مهربان است (96) از كساني که ملائکه آنها را ظالم برخويش مي يابند و جانشان را ميگيرند مي پرسند در چه کاري بوديد؟ ميگويند در آن سرزمين مستضعف بوديم. ميگويند آيا زمين خدا وسيع نبود که در آن مهاجرت کنيد؟ و جايگاه آنها جهنم است و چه سرانجام بدي است (97) البته به استثنای مردان و زنان و بچه هائي که واقعا مستضعف باشند که نتوانند حيله اي بينديشند و راهي بيابند (98) در مورد آنها چه بسا که خداوند ببخشدشان و خداوند آمرزگار بخشنده است (99) و کسي که در راه خدا مهاجرت کند در زمين پناهگاه ها و گشايش هاي زيادي خواهد يافت، و کسي که از خانه اش براي مهاجرت بسوي دين خدا و رسولش خارج شود سپس مرگ اورا در ربايد، پاداشش برعهده خداوند است و خداوند آمرزگار مهربان است (100) و هنگامي که به سفر ميرويد اشکالي ندارد که از نمازتان کوتاه کنيد ، در صورتيكه ميترسيد که کافران شما را به فتنه بياندازند زيرا که کافران دشمن آشکار شما هستند (101) ای پیامبر! و هنگامي که تو در ميان آنها هستي و براي آنها نماز بر پا داشته اي بايد عده اي از آنها با تو برخيزند و اسلحه هايشان را برگيرند و هنگام سجده در پشت سرت باشند و طائفه ديگري که نماز نخوانده اند بيايند و با تو نماز بگزارند و بايد وسائل احتياط خويش و اسلحه شان را برگيرند. کافران دوست دارند شما از سلاح و اموالتان غافل شويد و آنها يکباره بر شما بتازند، و اشکالي ندارد اگر از باران آزاري به شما ميرسد يا مريض باشيد سلاح هايتان را بگذاريد، اما در هر حال وسائل احتياط خويش را برگيريد که خداوند براي کافران عذابي خوار کننده آماده نموده است (102) و هنگاميكه نماز را تمام کرديد خداوند را در حال ايستاده و نشسته و بر پهلوهايتان ياد کنيد ، و هنگامي که اطمينان پيدا کرديد نماز بپاداريد زيرا که نماز براي مومنان در اوقات معين مقرر شده است (103) در جستجوي آن قوم دشمن سست نشويد ، زيرا اگر شما به رنج مي افتيد آنها نيز به رنج مي افتند ، همانطور که شما به رنج مي افتيد ، و شما از جانب خدا اميدي داريد که آنها ندارند ، و خداوند داناي حکيم است (104) ای پیامبر! ما آن کتاب را به حق بر تو نازل کرده ايم تا بين مردم بوسيله آنچه که خداوند به تو نشان داده حکم کني ، لذا در مورد خائنان طرفداري مکن (105) و از خدا آمرزش بخواه زيرا که او آمرزگار مهربان است (106) و از آنان که به خودهاشان خيانت مي کنند دفاع مکن که خداوند خيانت پیشه گناهکار را دوست نميدارد (107) همانهائي که اعمالشان را از مردم پنهان مي کنند ولي از خدا پنهان نمي کنند در حاليکه او با آنهاست .  همان موقعي که آن قولي را که نمي پسندد شبانه برنامه ريزي مي کنند و خداوند به آنچه مي کنند احاطه دارد (108) شما که از آنها در زندگي اين دنيا دفاع ميکنيد ، چه کسي از آنها در روز قيامت دفاع خواهد کرد يا چه کسي حامي آنها خواهد بود؟ (109) کسي که عمل بد کند يا به خويش ظلم کند آنگاه از خداوند آمرزش بخواهد خدا را آمرزشگر مهربان خواهد يافت (110) و کسي که گناهي کند جز اين نيست که به ضرر خويش کرده و خداوند داناي حکيم است (111) و کسي که خطائي يا گناهي کسب کند آنگاه آنرا به شخص ديگري نسبت دهدالبته بهتاني و گناهي آشکار برخودحمل کرده است (112) و اگر فضل خدا و رحمتش بر تو نبود طائفه اي از آنها همتشان را بر اين قرار ميدادند که گمراهت کنند ، و جز خود هاشان را گمراه نمي کنند و ضرري به تو نميزنند ، و خداوند آن کتاب و حکمت را بر تو نازل کرده و چيزي به تو آموخته که نميدانستي، و فضل خدا بر تو بسيار بزرگ است (113) در بسياري از رازگوئي هاي آنها خيري نيست ، مگر کسي که توصيه اي به صدقه اي يا کار نيکي يا اصلاحي بين مردم كند ، و اگر کسي اين کارها را به جستجوي رضايت خداوند انجام دهد بزودي پاداشي عظيم به او خواهيم داد (114) و کسي که پس از روشن شدن هدايت برايش باز هم رسول را اذيت کند و راهي غير از راه مسلمانان در پيش بگيرد ، چيزي را که به سرپرستي گرفته سرپرستش قرار ميدهيم و به جهنم مي اندازيمش و چه سرانجام بدي است (115)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: اي مسلمانان! مسلماني خويش را با دور شدن از صفات کافرانه و منافقانه و عمل به احکام (فردي و اجتماعي) ارتقاء دهيد.

درب : ای مسلمانان! در راه خدا مهاجرت و جهاد کنيد و ضمن توجه دائمي به خداوند ، در مقابل دشمن  (حتی در موقع نماز) بسيار محتاط باشيد و از پیگیری جنگ با دشمنتان خسته نشوید و با منافقان نیز هیچ دوستی نکنید و مسئوليت پذير باشيد و پس از گناه آمرزش بخواهيد و بين مسلمانان اصلاحگري نموده و از رفتارهاي عمومي مسلمين پيروي کنيد و اي پيامبر وحي وحکمتي را که بر تو نازل شده محکم بگير و از القائات باطل دوري کن.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مردم ! ازخداوندی که وجودتان وهمه بشریت ازاوست تقواداشته باشید  و ای مسلمانان ! درمورد یتیمان ، واموال آنها ، ومقررات ارث ،  تقوا را بسیار رعایت کنید .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای مسلمانان ! درمورد مقررات ازدواج وطلاق وامور مرتبط، بسیار مراقبت نموده و تقوا رابسیار رعایت کنید .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مسلمانان ! ازرفتارهای ناصحیح مالی بین خویش حذر کنید ، وازگناهان بزرگ ، وبخصوص قتل ، بپرهیزید و به بنیان خانواده خیلی اهمیت دهید ودراین مورد تقوا را رعایت کنید و به اعتقادات صحیح ، رفتار صحیح مالی ، رفتار صحیح با نزدیکانتان ، ونماز صحیح ، و اخلاص دراعمال بسیار اهمیت دهید .

در پاراگراف 4 می فرماید : ای پیروان رسول خدا ! از این یهودیان که مرتکب این رفتارها میشوند دوری کنید .

در پاراگراف 5 می فرماید : ای مسلمانان ! به ادای امانت و به عدالت درهنگام قضاوت بسیار اهمیت دهید و از منصوبان الهی (اولوالامر منکم) اطاعت کنید.

در پاراگراف 6 می فرماید : ای مسلمانان ! به جهاد و جهاد آزادی بخش همراه رسول خدا-ص- بپردازید تا به رشد و ارتقاء شخصیتی شایسته برسید.

در پاراگراف  7 می فرماید : ای مسلمانان ! برای سایرمسلمانان خیرخواه بوده ونسبت به یکدیگر مودب باشید و با منافقان فعال، سختگیری کنید و هر جا بر آنها دست یافتید، توطئه­شان را خنثی کنید و خون مسلمان بسیار محترم است وقتل عمــد مسلمان ازگناهان بسیار بزرگ ونابخشودنی است لذا دراین مورد بسیارحساس ومحتاط باشید وتفتیش عقیده هم نکنید .

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانانی که هنوز هجرت نکرده اید ! منتظر چه هستید؟ هجرت کنید و در راه خدا به جهاد بپردازید (گرچه درجه تان به پیشتازان جهاد نمیرسد اما هنوز وعده خوب خداوندی را برفرازتان دارید) و به تشریع احکامی در مورد نماز و . . . و شرحی در مورد منافقان و جدیت در جهاد می فرماید

و میگوید ای مسلمانان! احساس مسئولیت داشته باشید واگر خطـائی کردید فورا به مسیر صحیح برگردید وگناه خویش را نیز به گردن دیگران نیاندازید که این موضوع خودش یک گناه بزرگ است و نیز می فرماید : ای پیامبر ! همواره مورد الطاف وتاییدات ما بوده ای وگرنه این کافران و منافقان نزدیک بود تو را بــه اشـتباه بیاندازند (که فضل ورحمت ما مانــع شد) 

3 - سوالات

1 – سخن اصلی آیه های 104 تا 109 راجع به چیست؟

2 – در این پاراگراف کدام آیه ها فرعی هستند؟

3 – از روی محتوای این پاراگراف چه حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها میتوان زد؟

4 – منظور از «آن قوم» (آیه 104) چه کسانی بوده؟

5 – آن طائفه ای که سعی میکردند آنحضرت را گمراه کنند (آیه 113) چه کسانی بودند؟

6 – موضوع سعی آنها چه بود؟ یعنی سعی میکردند آنحضرت را به چه راهی بکشانند؟

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیه های 95 تا 100 فهمیده میشود در زمان نزول این آیات هنوز کسان خیلی زیادی از مسلمانانی که قادر به مهاجرت بودند به این مهم اقدام نکرده بودند و علت این بی عملی شان هم نگرانی از این بود که مبادا این وضع موجودشان را از دست بدهند و به تنگناهائی دچار شوند .

چنانکه از نیمه دوم آل عمران به اینطرف دیده ایم ، مسلمانانِ آن روزها همان مسلمانانِ از هجرت تا جنگ احد نبودند ، پس از جنگ اخیر شوک فکریی به اغلب آنها دست داد ، و عده ای از آنان به کفر برگشتند (ولا یحزنک الذین یسارعون فی الکفر) و عده ای از آنها مسئله دار شده بودند که مگر حق با ما نبوده پس چرا پیروز نشدیم؟ و در این اوضاع و احوال نفوذ و تاثیر شبهه پراکنی منافقان افزایش یافته و زبانشان خیلی دراز شده بود .

البته این چیزی نبود که از چشم دشمنان اصلی آنحضرت پنهان مانده باشد و دائما در تدارک جنگ جدیدی بودند اما بعضا دست به جنگ های کوچکی برای ارزیابی دفاع مسلمانان میردند و آیه 104 اشاره به چنین فضائی دارد که نشان میدهد یکنوع روحیه سستی بر آنان غالب شده بود که آنطور که باید و شاید در دفاع جدی نبودند و چنین جنگ و گریزهایی نسبت به آنان میشد و پس از آن نیز بطور جدی در تعقیب مهاجمان جدی نبودند تا آنها را از ادامه این روش مایوس کنند .

در چنین اوضاع و احوالی منافقان با دمشان گردو می شکستند و دائما در توطئه های گوناگون بودند و مسلمانان نیز خطر آنها را نه تنها حس نمیکردند بلکه بنا بر آیه 109 و از آنها دفاع هم میکردند .

اما اینکه در آیه 105 آنحضرت را در مورد منافقان مورد عتاب قرار داده ، را ، میتوان در همین چارچوب فهمید ، زیرا آنحضرت «رحمت للعالمین» بود و ضمنا امید اصلاح و تغییر روحیات آنها را داشت و لذا با آنها برخورد نمیکرد .

5 کلیدهای تفسیری

آیه 96 فرع بر آیه­ 95 است و این واضح است.

آیه­های 98 و 99 نیز فرع بر آیه 97 است و این نیز واضح است.

آیه 106 فرع است بر آیه 105 و این واضح است .

آیه های 108 و 109 فرع بر ماقبل خویش اند و این نیز واضح است .

آیه 111 فرع بر آیه 110 است .

6 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه 101 پیشگوئی فرموده که شما فارغ البال در زمین به مسافرت هایی خواهید پرداخت ، اما ، تهدیدهایی هم خواهید داشت که فراغ بال شما را محدود میکند و می باید احتیاط ها و آمادگی های لازم را نیز داشته باشید.

در آیه 104 «دستِ بالا»بودنِ مسلمانان را در مقابل دیگران پیشگوئی میفرماید .

7 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

8 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - ای مسلمانان! در راه خدا مهاجرت و جهاد کنيد و ضمن توجه دائمي به خداوند در مقابل دشمن (حتی در موقع نماز) بسيار محتاط باشيد و از پیگیری جنگ با دشمنتان خسته نشوید و با منافقان نیز هیچ دوستی نکنید و مسئوليت پذير باشيد و پس از گناه آمرزش بخواهيد و بين مسلمانان اصلاحگري نموده و از رفتارهاي عمومي مسلمين پيروي کنيد

2 - اي پيامبر وحي وحکمتي را که بر تو نازل شده محکم بگير و از القائات باطل دوري کن.

9 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه 95 نیز به همان علتی که بارها مکررا عرض کرده ایم از آیات برجسته قرآنی است.

10 - آیات مشکل

در آیه 95 قید «غیر اولی الضرر» سبب شده مفسران در تفسیر آیه به راه های اختلافی رفته و سخنانی متضاد یکدیگر بگویند.

11 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه های 96 تا 99 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

12 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 104 و  106 و 108 و 110 و 111 و ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

باز هم منافقان

«طائفه ای که سعی میکردند آنحضرت را گمراه کنند» ، طبعا نمیتوانست مشرکان مکه بوده باشد ، زیرا آنها سال های زیادی آنحضرت را آزموده بودند و او را به ثبات رای و شخصیت محکم ارزیابی میکردند و ذره ای امید نداشتند که آنحضرت به راه مورد نظر آنها کشانده شود .

اهل کتاب هم همینطور .

تنها میماند منافقان .

منافقان این امتیاز را داشتند که در داخل جامعه مومنان بودند و خود را از طریق ریا و دروغ موجه جلوه میدادند و به همین علت سخن شان با بازتاب در میان مسلمانان مواجه میشد و خواسته هایشان هم طبعا یکی این بود که آنحضرت یک جورهائی با دشمنان اسلام معامله هایی کند و یک جورهائی در مقابل آنها در جاهائی کوتاه بیاید که منافقان بتوانند در شرایط بدون هرنوع درگیریی که از این طریق حاصل میشود برای رسیدن به آلاف و الوفی  که در سر داشتند برنامه ریزی هایی بکنند .

جمع بندی و تفسیر

مسلمانانِ بر جاي نشسته اي که ضرري نمي کنند، و مجاهداني که در راه خدا با مال و جان خويش جهاد مي کنند، مساوي نيستند. خداوند مجاهدان با مال و جان را نسبت به نشستگان به درجه اي برتري داده است، و گر چه به هر دو وعده نيکو ميدهد، اما مجاهدان را بر نشستگان به پاداشي عظيم برتري داده است (95)  {درجاتي از جانب خويش و آمرزشي و رحمتي. و خداوند آمرزگار مهربان است (96) از كساني که ملائکه آنها را ظالم برخويش مي يابند و جانشان را ميگيرند مي پرسند در چه کاري بوديد؟ ميگويند در آن سرزمين مستضعف بوديم. ميگويند آيا زمين خدا وسيع نبود که در آن مهاجرت کنيد؟ و جايگاه آنها جهنم است و چه سرانجام بديست (97) مگر مردان و زنان و بچه هائي که (واقعا) مستضعف باشند که نتوانند حيله اي بينديشند و راهي بيابند (98) در مورد آنها چه بسا که خداوند ببخشدشان و خداوند آمرزگار بخشنده است}(99) و کسي که در راه خدا مهاجرت کند در زمين پناهگاه ها و گشايش هاي زيادي خواهد يافت، و کسي که از خانه اش براي مهاجرت بسوي (دين) خدا و رسولش خارج شود سپس مرگ اورا در ربايد، پاداشش برعهده خداست و خداوند آمرزگار مهربان است (100) و هنگامي که به سفر ميرويد اشکالي ندارد که از نمازتان کوتاه کنيد ، در صورتيكه ميترسيد که کافران شما را به فتنه بياندازند زيرا که کافران دشمن آشکار شما هستند (101) و هنگامي که تو در ميان آنها هستي و براي آنها نماز بر پا داشته اي بايد عده اي از آنها با تو برخيزند و اسلحه هايشان را برگيرند و هنگام سجده در پشت سرت باشند و طائفه ديگري که نماز نخوانده اند بيايند و با تو نماز بگزارند و بايد (وسائل) احتياط خويش و اسلحه شان را برگيرند . کافران دوست دارند شما از سلاح و اموالتان غافل شويد و آنها يکباره بر شما بتازند . و اشکالي ندارد اگر از باران آزاري به شما ميرسد يا مريض باشيد سلاح هايتان را بگذاريد (اما در هر حال وسائل) احتياط خويش را برگيريد که خداوند براي کافران عذابي خوار کننده آماده نموده است (102) و هنگاميكه نماز را تمام کرديد خداوند را در حال ايستاده و نشسته و بر پهلوهايتان ياد کنيد ، و هنگامي که اطمينان پيدا کرديد نماز بپاداريد زيرا که نماز براي مومنان در اوقات معين مقرر شده است (103) در جستجوي آن قوم (دشمن) سست نشويد ، زيرا اگر شما به رنج مي افتيد آنها نيز به رنج مي افتند ، همانطور که شما به رنج مي افتيد ، و شما از جانب خدا اميدي داريد که آنها ندارند ، و خداوند داناي حکيم است (104) ما آن کتاب را به حق بر تو نازل کرديم تا بين مردم بوسيله آنچه که خداوند به تو نشان داده حکم کني ، لذا در مورد خائنان طرفداري مکن (105) {و از خدا آمرزش بخواه زيرا که او آمرزگار مهربان است (106) و از آنان که به خودهاشان خيانت مي کنند دفاع مکن که خداوند خيانت پیشه گناهکار را دوست نميدارد (107) (همانهائي که) {از مردم پنهان مي کنند ولي از خدا پنهان نمي کنند در حاليکه او با آنهاست .  همان موقعي که آن قولي را که نمي پسندد شبانه (برنامه ريزي) مي کنند و خداوند به آنچه مي کنند احاطه دارد (108) شما که از آنها در زندگي اين دنيا دفاع ميکنيد ، چه کسي از آنها درروز قيامت دفاع خواهد کرد يا چه کسي حامي آنها خواهد بود؟} (109) کسي که عمل بد کند يا به خويش ظلم کند آنگاه از خداوند آمرزش بخواهد خدا را آمرزشگر مهربان خواهد يافت (110) {و کسي که گناهي کند جز اين نيست که به ضرر خويش کرده و خداوند داناي حکيم است} (111) و کسي که خطائي يا گناهي کسب کند آنگاه آنرا به شخص ديگري نسبت دهدالبته بهتاني و گناهي آشکار برخودحمل کرده است (112) و اگر فضل خدا و رحمتش بر تو نبود طائفه اي از آنها همتشان را بر اين قرار ميدادند که گمراهت کنند ، و جز خود هاشان را گمراه نمي کنند و ضرري به تو نميزنند ، و خداوند آن کتاب و حکمت را بر تو نازل کرده و چيزي به تو آموخته که نميدانستي ، و فضل خدا بر تو بسيار بزرگ است (113) در بسياري از رازگوئي هاي آنها خيري نيست ، مگر کسي که توصيه اي به صدقه اي يا کار نيکي يا اصلاحي بين مردم كند ، و اگر کسي اين کارها را به جستجوي رضايت خداوند انجام دهد بزودي پاداشي عظيم به او خواهيم داد (114) و کسي که پس از روشن شدن هدايت برايش باز هم رسول را اذيت کند و راهي غير از راه مسلمانان در پيش بگيرد ، چيزي را که به سرپرستي گرفته سرپرستش قرار ميدهيم و به جهنم مي اندازيمش و چه سرانجام بديست (115)

 

 

نساء9    آیات116تا 135

إِنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاء وَمَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً بَعِيدًا ﴿116﴾ إِن يَدْعُونَ مِن دُونِهِ إِلاَّ إِنَاثًا وَإِن يَدْعُونَ إِلاَّ شَيْطَانًا مَّرِيدًا ﴿117﴾ لَّعَنَهُ اللّهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا ﴿118﴾ وَلأُضِلَّنَّهُمْ وَلأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الأَنْعَامِ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللّهِ وَمَن يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِّن دُونِ اللّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِينًا ﴿119﴾ يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا ﴿120﴾ أُوْلَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَلاَ يَجِدُونَ عَنْهَا مَحِيصًا ﴿121﴾ وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا وَعْدَ اللّهِ حَقًّا وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ قِيلاً ﴿122﴾ لَّيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَن يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلاَ يَجِدْ لَهُ مِن دُونِ اللّهِ وَلِيًّا وَلاَ نَصِيرًا ﴿123﴾ وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتَ مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلاَ يُظْلَمُونَ نَقِيرًا ﴿124﴾ وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لله وَهُوَ مُحْسِنٌ واتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلاً ﴿125﴾ وَللّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَانَ اللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطًا ﴿126﴾ وَيَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّسَاء قُلِ اللّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَمَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ فِي يَتَامَى النِّسَاء الَّلاتِي لاَ تُؤْتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ وَتَرْغَبُونَ أَن تَنكِحُوهُنَّ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدَانِ وَأَن تَقُومُواْ لِلْيَتَامَى بِالْقِسْطِ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ بِهِ عَلِيمًا ﴿127﴾ وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِن بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلاَ جُنَاْحَ عَلَيْهِمَا أَن يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الأَنفُسُ الشُّحَّ وَإِن تُحْسِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿128﴾ وَلَن تَسْتَطِيعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَيْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِيلُواْ كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿129﴾ وَإِن يَتَفَرَّقَا يُغْنِ اللّهُ كُلاًّ مِّن سَعَتِهِ وَكَانَ اللّهُ وَاسِعًا حَكِيمًا ﴿130﴾ وَللّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَلَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَإِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُواْ اللّهَ وَإِن تَكْفُرُواْ فَإِنَّ لِلّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَانَ اللّهُ غَنِيًّا حَمِيدًا ﴿131﴾ وَلِلّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَفَى بِاللّهِ وَكِيلاً ﴿132﴾ إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ وَيَأْتِ بِآخَرِينَ وَكَانَ اللّهُ عَلَى ذَلِكَ قَدِيرًا ﴿133﴾ مَّن كَانَ يُرِيدُ ثَوَابَ الدُّنْيَا فَعِندَ اللّهِ ثَوَابُ الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَكَانَ اللّهُ سَمِيعًا بَصِيرًا ﴿134﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلّهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالأَقْرَبِينَ إِن يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقَيرًا فَاللّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُواْ الْهَوَى أَن تَعْدِلُواْ وَإِن تَلْوُواْ أَوْ تُعْرِضُواْ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿135﴾

خداوند شرک را نمي آمرزد ولي غير از آن را براي کسي که لایق باشد مي آمرزد و کسي که به خداوند شرک ورزد البته به گمراهيي بسيار دور افتاده است (116) جز اين نيست که مشرکان فقط غير از او را به دعا مي خوانند وآنها از جنس مادگان اند (زیرا آنها را به شفاعت نزدیک تر حساب میکنند و همچنین فقط نیروهای شیطانی سرکش را به دعا مي­خوانند (117) که البته خداوند لعنتش کرده و او به خداوند گفته که از بندگانت نصيبي معين برخواهم گرفت (118) و حتما گمراهشان خواهم کرد، و به آرزو خواهمشان افکند، و فرمانشان خواهم داد که گوش چارپايان را بشکافند، و اينكه آفرينش خدا را دگرگون كنند، و کسي که شيطان را بجاي خدا دوست و سرپرست خويش بگيرد البته زيان آشکاري نموده است (119) وعده شان ميدهد، و به آرزو مي افکندشان، وشيطان وعده اي جز فريب نميدهد (120) جايگاهشان جهنم است و از آن گريزگاهي نمي يابند (121) و کساني که ايمان آورده و عمل شايسته كنند بزودي آنها را داخل بهشتهائي مينمائيم که در کف آنها نهرها جاري است که براي هميشه در آن جاودان خواهند بود. وعده حقي است از جانب خداوند وچه کسي از او راستگوتر است؟ (122) نه به خواسته شماست و نه به خواسته اهل کتاب. هر کس که کار زشتي کند سزايش را مي بيند وکسي غير از خداوند دوست و سرپرست و ياريگر نخواهيد يافت (123)  و هر کس که کارهاي شايسته انجام دهد چه زن باشد و چه مرد و مومن هم باشد داخل بهشت خواهد شد و باندازه کمي هم مورد ظلم واقع نخواهد شد (124) و دين چه کسي بهتر است از دين کسي که خود را تسليم خدا کند و نيکوکار هم باشد و از دين معتدل ابراهيم پيروي کند؟ و خداوند ابراهيم را دوست خويش گرفته بود (125) و آنچه در آسمانها و زمين است مال خداست و خداوند به همه چيز احاطه دارد (126) ای پیامبر! درباره زنان از تو ميپرسند ، بگو خداوند درباره آنها فتوايتان ميدهد و در آنچه که در آن کتاب بر شما تلاوت ميشود نیز آمده که درباره دختران يتيمي که مقرري ارث آنها را نمي پردازيد و ميل ازدواج با آنان داريد ، و نيز درباره بچه هاي مستضعف ، و نیز درباره يتيمان ، اين است که در مورد آنان به عدالت رفتار کنيد و هر کار خيري که کنيد خداوند به آن داناست (127) و اگر زني درباره شوهرش نگران بي توجهي و رويگرداندن بود اشکالي ندارد که بين خودشان سازشي کنند و سازش بهتر است ، و البته بخل در روان اشخاص تحريک ميشود ، و اگر نيکوکاري کنيد و تقوا در پيش گيريد خداوند البته به آنچه ميکنيد آگاه است (128) و هرگز نميتوانيد بين زنان عدالت کنيد ولو اينکه براين امر بسيار مايل باشيد . پس ، تمام تمايلتان را به يکطرف ندهيد، و آن يکي را مانند آويزان نگذاريد، واگر اصلاح کنيد و تقوا درپيش گيريد خداوند هم آمرزگار مهربان است (129)  و اگر جدا شوند خداوند از وسع خويش هر يک را بي نياز خواهد کرد و خداوند وسعت بخش حکيم است (130) و آنچه در آسمانها و زمين است مال خداست و قبل از شما به اهل کتاب و اکنون نيز به شما توصيه مي کنيم که تقوا پيشه کنيد و اگر کفر ورزيد به خداوند ضرری نمیرسد، زیرا آنچه در آسمانها و زمين است مال خداست و خداوند بي نياز ستوده است (131)  و آنچه در آسمانها و زمين است مال خداست و خداوند براي كارسازي شما کافي است (132) اگر بخواهد ، اي مردم ، شما را مي برد و ديگراني را ميآورد و خداوند بر اين امر تواناست (133) هر کس که بهره دنيا بخواهد، بداند که  نزد خدا ، هم بهره دنيا هست و هم آخرت و خداوند شنواي بيناست (134) اي مسلمانان ! براي عدالت بسيار قيام کنيد ، و براي خداوند به گواهي دادن نیز اقدام کنيد ، ولو اينکه ظاهرا به ضرر شما يا والدين و نزديکانتان باشد . زيرا اگر بي نياز يا فقير باشند خداوند به آنها سزاوار تر است ، و از خواسته دل پيروي نکنيد که به يکطرف متمايل شويد ، و اگر منحرف شويد يا اصلا روبرگردانيد ، خداوند به آنچه ميکنيد آگاه است (135)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: اي مسلمانان! مسلماني خويش را با دور شدن از صفات کافرانه و منافقانه و عمل به احکام (فردي و اجتماعي) ارتقاء دهيد.

درب : ای مردم! از شرک بپرهيزيد و پيروي شيطان و آرزوهاي بيجا و اعمال بي منطق را رهاکنيد و به سخنان بدون ماخذ حق توجه ننموده و از توجه به خدا غفلت نکنيد و در امور داخلي خانوادگي عادل و نيکوکار باشيد و به خداوند و مالکيت و علم و بخشندگي مطلق او توجه کنيد و بسيار اهل عدالت باشيد و لو ظاهراً به ضررتان باشد.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مردم ! ازخداوندی که وجودتان وهمه بشریت ازاوست تقواداشته باشید  و ای مسلمانان ! درمورد یتیمان ، واموال آنها ، ومقررات ارث ،  تقوا را بسیار رعایت کنید .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای مسلمانان ! درمورد مقررات ازدواج وطلاق وامور مرتبط، بسیار مراقبت نموده و تقوا رابسیار رعایت کنید .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مسلمانان ! ازرفتارهای ناصحیح مالی بین خویش حذر کنید ، وازگناهان بزرگ ، وبخصوص قتل ، بپرهیزید و به بنیان خانواده خیلی اهمیت دهید ودراین مورد تقوا را رعایت کنید و به اعتقادات صحیح ، رفتار صحیح مالی ، رفتار صحیح با نزدیکانتان ، ونماز صحیح ، و اخلاص دراعمال بسیار اهمیت دهید .

در پاراگراف 4 می فرماید : ای پیروان رسول خدا ! از این یهودیان که مرتکب این رفتارها میشوند دوری کنید .

در پاراگراف 5 می فرماید : ای مسلمانان ! به ادای امانت و به عدالت درهنگام قضاوت بسیار اهمیت دهید و از منصوبان الهی (اولوالامر منکم) اطاعت کنید.

در پاراگراف 6 می فرماید : ای مسلمانان ! به جهاد و جهاد آزادی بخش همراه رسول خدا-ص- بپردازید تا به رشد و ارتقاء شخصیتی شایسته برسید.

در پاراگراف  7 می فرماید : ای مسلمانان ! برای سایرمسلمانان خیرخواه بوده ونسبت به یکدیگر مودب باشید و با منافقان فعال، سختگیری کنید و هر جا بر آنها دست یافتید، توطئه­شان را خنثی کنید و خون مسلمان بسیار محترم است وقتل عمــد مسلمان ازگناهان بسیار بزرگ ونابخشودنی است لذا دراین مورد بسیارحساس ومحتاط باشید وتفتیش عقیده هم نکنید .

در پاراگراف 8 می فرماید : ای مسلمانانی که هنوز هجرت نکرده اید ! منتظر چه هستید؟ هجرت کنید و در راه خدا به جهاد بپردازید (گرچه درجه تان به پیشتازان جهاد نمیرسد اما هنوز وعده خوب خداوندی را برفرازتان دارید) و به تشریع احکامی در مورد نماز و . . . و شرحی در مورد منافقان و جدیت در جهاد می فرماید

و میگوید ای مسلمانان! احساس مسئولیت داشته باشید واگر خطـائی کردید فورا به مسیر صحیح برگردید وگناه خویش را نیز به گردن دیگران نیاندازید که این موضوع خودش یک گناه بزرگ است و نیز می فرماید : ای پیامبر ! همواره مورد الطاف وتاییدات ما بوده ای وگرنه این کافران و منافقان نزدیک بود تو را بــه اشـتباه بیاندازند (که فضل ورحمت ما مانــع شد) 

در این پاراگراف می فرماید : مشرکان فقط معبودهای اشتباهی را عبادت می­کنند و مؤمنان رستگاران حتمی هستند و ای مردم! فریب پندارها و خیالاتتان را نخورید و بدانید که علیرغم ادعاهای اهل کتاب جزای اعمال خوب و بدخویش را خواهید دید زیرا همه چیز مال خداست و او به همه چیز احاطه دارد و در باره خانواده تان چنین باشید و همه چیز مال خداست، پس به تقوا گرایش کنید زیرا هر چه اعم از مواهب دنیا یا آخرت بخواهید نزد خداست و ای مسلمانان ! بسیارقیام کننده راه عدالــت ، و قبول کننده دردسرهای منتج از آن باشید .

3- سوالات

1-در آیه 117منظور از شیطان کیست؟ (شخص ابلیس؟ شیاطین فعلی؟ جواب را با استدلال قرآنی بدهید)

2-درآیه های119و120 روش های کار شیطانی مطرح شده ، سوال این است که آیا روش های مذکور منحصر در آنها است که ذکرشده؟ (جواب با استدلال)

3-بطورکلی روش های شیطانی را با ذکرمثال شرح دهید .

4 – با توجه به اینکه اینک شاخ مشرکان مکه شکسته و آنها غیر از قدرت پیش آوردن جنگ ، قدرت دیگری (بخصوص ایدئولوژیک) ندارند ، و در عین حال با توجه به اینکه مشرکان موجود در مدینه ضعیف و کم اند ، چرا در این پاراگراف به مشرکان پرداخته؟

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

این سوره، چه صریح و چه ضمنی ، بسیار به منافقان پرداخته است، لذا، این پاراگراف نیز که علی الظاهر به مشرکان اشاراتی دارد، را، اگر حاوی تعریض به منافقان ببینیم دچار خطا نگشته ایم.

با این دید ، همه فقرات پاراگراف روشن میشود.

با توجه به آنچه تا کنون گفته ایم منافقان در این ایام که موضوع رسالت آنحضرت مقبولیت عام یافته بود، برای اینکه برای خویش موقعیت و جایگاهی بسازند سعی میکرده اند عقایدی بسازند که هم به موضوع رسالت آنحضرت بی شباهت نباشد و هم عقاید مالوف خویش و عدّه زیادی اشخاصِ سست ایمان و سطحی را در فرایندی شبیه آنچه سامری کرد (که در جای خودش در سوره طه شرح داده ایم) مطرح کنند و خودشان در این «دین جدید» رئیس باشند و از فواید آن بهرمند گردند.

5 کلیدهای تفسیری

آیه­های 118 و 119 و 120 و 121 مجموعاً فرع بر آیه 117 هستند.

آیه 124 فرع بر آیه 123 است.

آیه 125 بدون اینکه فرع بر آیه­ای باشد پرانتزی است، دلیلش هم اینکه اگر انتهای آیه 123 را به ابتدای آیه 126وصل کنید می­بینید روال سخن صاف و یکدست است.

آیه 133 فرع بر دو آیه قبل از خویش است.

6 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه 119 پیشگوئی میکند که عده ای سعی خواهند کرد بعضی از عناصر شرک را زنده کنند .

7 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

8 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - ای مردم! از شرک بپرهيزيد و پيروي شيطان و آرزوهاي بيجا و اعمال بي منطق را رهاکنيد و به سخنان بدون ماخذ حق توجه ننموده و از توجه به خدا غفلت نکنيد

2 -  در امور داخلي خانوادگي عادل و نيکوکار باشيد

3 -  به خداوند و مالکيت و علم و بخشندگي مطلق او توجه کنيد

4 -  بسيار اهل عدالت باشيد و لو ظاهراً به ضررتان باشد.

9 - آیات مشکل

ببینید مفسران مختلف در آیه های 117 تا 120چه ها گفته اند، از مطالب دور از هم و ضد یکدیگر و چه و چه . . . و آیات مذکور از جمله آیات مشکل است.

البته این قلم نیز عرض خویش را در این مورد کرده است.

10 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه های 117 تا 120 در باره شیطان است که کسی او را ندیده و تصوری از او ندارد، چه رسد به مخاطب اولیه.

11 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 123 و 124 و  126 و 132 و 133 و 134 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

دریافت های کوتاه مستقیم

از آیه 135 فهمیده میشود آن روزها هم ادای شهادت همراه با خطر ها و ضررهای محتمل بوده، و این مطلب اینطور مفهوم میشود که جامعه آن روز مدینه کوچک و کم جمعیت بوده و همه یکدیگر را می شناخته اند و هر قیام به قسط و ادای شهادتی بالاخره به تریج قبای یک قبیله و شخص متنفذی بر میخورده و برای قائم یا شاهد تبعات داشته است .

بهشت فقط مال ما است

«امانی» اهل کتاب که معلوم است، آنها این عقیده را تبلیغ میکردند که به بهشت رفتن فقط از راه یهودی یا مسیحی بودن ممکن است و لاغیر.

کم کم مسلمانان نیز شبیه به یک چنین عقیده ای را نسبت به خویش پیدا کردند.

این عقیده (البته غلط به استناد 123 تا 126همین پاراگراف) از کجا پیداشد؟

با توجه به پاراگراف های قبلی، این هم یکی از دستپخت های منافقان است که با آیات زیادی از قرآن (مثلا 62 بقره و 69 مائده و . . ) مخالفت دارد.

منافقان به روش سامری دین می ساختند

در این پاراگراف آیاتی هستند که در آنها وجود شرک و نتیجه اخروی آن، و  نتیجه اخروی ایمان را میگوید و ماحصل این است که شرک بد است و روشهای عبادی شرک باطل است و نتیجه اش هم خسران ابدی است و ایمان خوب است و نتیجه اش هم فلاح ابدی است .

اگر آنچه را که در باره منافقان گفته ایم دخالت دهیم اینطور میشود:

 منافقان، شرک را که بد است غیر مستقیم ترویج میکنند، و روشهای عبادی شرک را که باطل است بطور غیر مستقیم زنده میکنند، و نتیجه اش هم این است که خسران ابدی را برای پیروان خویش به ارمغان می آورند.

منافقان در جنب صفات الهی روی صفاتی که روی مهربانی تاکید پررنگ دارد و در عین حال از صفات قاهریت و غالبیت الهی دور است تاکید میکردند (آیه 117- اناثا -) و نیز بر استقلال برخی از صفات الهی از ذات او (آیه 117 – مریدا) نیز اصرار و تاکید داشتند.

آیات 118 تا 121 هم (که فرعی است) هدف شیطان (بخوانید منافقان – لاضلنهم -) و روش های شیطانی (بخوانید منافقان – لامنینهم ، لامرنهم -) را بیان میکند و در ذکر مصادیق (بریدن گوش چارپایان – که اینطوری آنها را برای قربانی در بتکده ها مشخص میکردند - و تغییر خلق خدا از قبیل اخته کردن مردان و مثله کردن برخی در جنگ ها -) نیز بازگو کننده تشویق و بازآفرینی رسوم منحط مشرکانه توسط منافقان است .

خب، اگر کسی بپرسد منافقان چطور این کار را میکردند جواب چه خواهد بود؟

جوابش این است: «من اکل بصل عکه بمکه فله الجنه» از کجا آمد؟

روایت از ابوهریره است که شخص بسیار ارزان قیمتی بود و به سفارشِ سفارش دهندگان به آنحضرت حدیث دروغ می بست.

سرگروه های منافق پولی به این قبیل اشخاص میدادند و مفهومی را که میخواستند در قالب «قال رسول الله . . » از آنان میگرفتند و سپس از طریق سیستم مفصلی که داشته اند منتشر میکردند.

جمع بندی و تفسیر

خداوند شرک را نمي آمرزد ولي غير از آن را براي کسي که خواهد مي آمرزد و کسي که به خداوند شرک ورزد البته به گمراهيي بسيار دور افتاده است (116) جز اين نيست که (مشرکان) فقط غير از او را (به دعا) مي خوانند وآنها از جنس مادگان اند (زیرا آنها را به شفاعت کننده تر و بخشش کننده تر حساب میکنند) و همچنین فقط نیروهای شیطانی سرکش را (به دعا) مي­خوانند (117){که خداوند لعنتش کرده و او گفته که از بندگانت نصيبي معين برخواهم گرفت (118) و حتما گمراهشان خواهم کرد، و به آرزو خواهمشان افکند، و فرمانشان خواهم داد که گوش چارپايان را بشکافند، و اينكه آفرينش خدا را دگرگون كنند، و کسي که شيطان را بجاي خدا دوست و سرپرست خويش بگيرد البته زيان آشکاري نموده است (119) وعده شان ميدهد، و به آرزو مي افکندشان، وشيطان وعده اي جز فريب نميدهد (120) جايگاهشان جهنم است و از آن گريزگاهي نمي يابند }(121) و کساني که ايمان آورده و عمل شايسته كنند بزودي آنها را داخل بهشتهائي مينمائيم که در کف آنها نهرها جاري است که براي هميشه در آن جاودان خواهند بود. وعده حقي است از جانب خدا وچه کسي از خداوند راستگوتر است؟ (122) نه به خواسته شماست و نه به خواسته اهل کتاب. هر کس که کار زشتي کند سزايش را مي بيند وکسي غير از او دوست و سرپرست و ياريگر نخواهيد يافت (123)  {و هر کس که از کارهاي شايسته انجام دهد چه زن باشد و چه مرد و مومن هم باشد داخل بهشت خواهد شد و باندازه کمي هم مورد ظلم واقع نخواهد شد.(124) و دين چه کسي بهتر است از دين کسي که خود را تسليم خدا کند و نيکوکار هم باشد و از دين معتدل ابراهيم پيروي کند؟ و خداوند ابراهيم را دوست خويش گرفته بود} (125) و آنچه در آسمانها و زمين است مال خداست و خداوند به همه چيز احاطه دارد (126) درباره زنان از تو ميپرسند ، بگو خداوند درباره آنها فتوايتان ميدهد ، و در آنچه که در آن کتاب بر شما تلاوت ميشود درباره دختران يتيمي که مقرري (ارث) آنها را نمي پردازيد و ميل ازدواج با آنان را داريد ، و نيز درباره بچه هاي مستضعف ، و درباره يتيمان ، اين است که در مورد آنان به عدالت رفتار کنيد و هر کار خيري که کنيد خداوند به آن داناست (127) و اگر زني درباره شوهرش نگران بي توجهي و رويگرداندن بود اشکالي ندارد که بين خودشان سازشي کنند و سازش بهتر است ، و البته بخل در روان اشخاص تحريک ميشود ، و اگر نيکوکاري کنيد و تقوا در پيش گيريد خداوند البته به آنچه ميکنيد آگاه است (128) و هرگز نميتوانيد بين زنان عدالت کنيد ولو اينکه براين امر بسيار مايل باشيد . پس ، تمام تمايلتان را به يکطرف ندهيد و (آن يکي را) مانند آويزان نگذاريد ، واگر اصلاح کنيد و تقوا درپيش گيريد خداوند هم آمرزگار مهربان است (129)  و اگر جدا شوند خداوند از وسع خويش هر يک را بي نياز خواهد کرد و خداوند وسعت بخش حکيم است (130) و آنچه در آسمانها و زمين است مال خداست و قبل از شما به اهل کتاب و (اکنون نيز) به شما توصيه مي کنيم که تقوا پيشه کنيد و اگر کفر ورزيد آنچه در آسمانها و زمين است مال خداست و خداوند بي نياز ستوده است (131)  و آنچه در آسمانها و زمين است مال خداست و خداوند براي كارسازي شما کافيست (132) {اگر بخواهد ، اي مردم ، شما را ميبرد و ديگراني را ميآورد و خداوند بر اين امر تواناست} (133) هر کس که بهره دنيا بخواهد، (بداند)  نزد خدا ، هم بهره دنيا هست و هم آخرت و خداوند شنواي بيناست (134)اي مسلمانان ! براي عدالت بسيار قيام کنيد ، و براي خداوند به گواهي (دادن) اقدام کنيد ، ولو اينکه (ظاهرا) به ضرر شما يا والدين و نزديکانتان باشد . (زيرا) اگر بي نياز يا فقير باشند خداوند به آنها سزاوار تر است ، و از خواسته دل پيروي نکنيد که (به يکطرف) متمايل شويد ، و اگر منحرف شويد يا اصلا روبرگردانيد ، خداوند به آنچه ميکنيد آگاه است (135)

 

نساء10    آیات136تا152

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِيَ أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن يَكْفُرْ بِاللّهِ وَمَلاَئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً بَعِيدًا ﴿136﴾ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ ثُمَّ كَفَرُواْ ثُمَّ آمَنُواْ ثُمَّ كَفَرُواْ ثُمَّ ازْدَادُواْ كُفْرًا لَّمْ يَكُنِ اللّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلاَ لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلاً ﴿137﴾ بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿138﴾ الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ العِزَّةَ لِلّهِ جَمِيعًا ﴿139﴾ وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللّهِ يُكَفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلاَ تَقْعُدُواْ مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذًا مِّثْلُهُمْ إِنَّ اللّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا ﴿140﴾ الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِن كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِّنَ اللّهِ قَالُواْ أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ وَإِن كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُواْ أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُم مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ فَاللّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَن يَجْعَلَ اللّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً ﴿141﴾ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُواْ إِلَى الصَّلاَةِ قَامُواْ كُسَالَى يُرَآؤُونَ النَّاسَ وَلاَ يَذْكُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِيلاً ﴿142﴾ مُّذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَلِكَ لاَ إِلَى هَؤُلاء وَلاَ إِلَى هَؤُلاء وَمَن يُضْلِلِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِيلاً ﴿143﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَتُرِيدُونَ أَن تَجْعَلُواْ لِلّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا مُّبِينًا ﴿144﴾ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا ﴿145﴾ إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَاعْتَصَمُواْ بِاللّهِ وَأَخْلَصُواْ دِينَهُمْ لِلّهِ فَأُوْلَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿146﴾ مَّا يَفْعَلُ اللّهُ بِعَذَابِكُمْ إِن شَكَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَكَانَ اللّهُ شَاكِرًا عَلِيمًا ﴿147﴾ لاَّ يُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ وَكَانَ اللّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا ﴿148﴾ إِن تُبْدُواْ خَيْرًا أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُواْ عَن سُوَءٍ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ عَفُوًّا قَدِيرًا ﴿149﴾ إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَن يُفَرِّقُواْ بَيْنَ اللّهِ وَرُسُلِهِ وَيقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَن يَتَّخِذُواْ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلاً ﴿150﴾ أُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا ﴿151﴾ وَالَّذِينَ آمَنُواْ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَلَمْ يُفَرِّقُواْ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ أُوْلَئِكَ سَوْفَ يُؤْتِيهِمْ أُجُورَهُمْ وَكَانَ اللّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿152﴾

 

  اي مسلمانان! به خدا و رسولش و آن کتابي که بر رسولش نازل کرد و آن کتابهايي که قبلا نازل کرد ايمان بياوريد ، و کسي که به خداوند و ملائکه اش و کتابهايش و پيامبرانش و روز آخرت کفر ورزد ، البته به گمراهي بسيار دوري افتاده است (136)  کساني که ايمان آوردند و سپس کافر شدند و آنگاه ايمان آوردند و باز هم کافر شدند و سپس بيشتر کافر شدند خداوند اينطور نيست که بيامرزدشان و اينطور نيست که به راهي هدايتشان کند (137) ای پیامبر! منافقان را به عذابي دردناک مژده شان ده (138) همانها که کافران را بجاي مومنان دوست گرفتند. آيا نزد آنها عزت ميجويند؟ در حاليکه تمام عزت ها نزد خداوند است (139) و البته در آن کتاب بر شما چنين نازل شده که وقتي شنيديد به آيات خدا کافر ميشوند و مسخره اش مي کنند با آنها ننشينيد تا اينکه وارد يک گفتگوي ديگر شوند زيرا که در آنصورت شما هم مانند آنها خواهيد بود. البته خداوند همگي منافقان و کافران را در جهنم جمع خواهد کرد (140) همانهائي که شما را زير نظر دارند، اگر از جانب خدا پيروزيي نصيب شما شد ميگويند آيا با شما نبوديم؟ و اگر کافران نصيبي بردند به کافران ميگويند آيا شما را عليه آنها هدايت و شما را از آنها دور نميکرديم؟ و البته خداوند روز قيامت بين شما حکم خواهد کرد و خداوند هرگز براي کافران عليه مومنان راهي قرار نداده است (141) منافقان با خداوند نيرنگ مي کنند در حاليکه همو نيرنگ کننده آنهاست، و هنگاميکه براي نماز بپا مي خيزند با کسالت بپا مي خيزند، و ريا مي کرده، و خدا را جز کمي ياد نمي کنند (142) سرگردانند. نه بسوي اينها هستند و نه بسوي آنها. و هر کس را که خداوند گمراهش کند هرگز براي او راهي نخواهي يافت (143) اي مسلمانان! کافران را بجاي مومنان دوست و سرپرست خويش مگيريد. آيا ميخواهيد براي خداوند عليه خويش دليلي آشکار قرار دهيد؟ (144) البته منافقان در پائين ترين پله جهنم قرار ميگيرند و هرگز ياوري برايشان نخواهي يافت (145) مگر آنهائي که توبه کنند ، و خطاهاي سابق خويش را اصلاح کنند، و به خداوند تکيه کنند، و دين خويش را براي خداوند خالص کنند، که در آنصورت با مومنان هستند و خداوند نيز بزودي به مومنان پاداشي عظيم خواهد داد (146) ای مردم! اگر ايمان آوريد و شکر بگزاريد چرا خداوند عذابتان كند؟ و خداوند شاکري داناست (147) خداوند سخن بد را که به صداي بلند باشد دوست ندارد مگر اينکه گوينده اش مورد ظلم قرار گرفته باشد و خداوند شنواي داناست (148) اگر خيري را آشکار کنيد يا مخفيانه انجامش دهيد يا از بديي عفو کنيد خداوند نيز بسيار بخشنده تواناست (149) کساني که به خدا و رسولانش کافر ميشوند و ميخواهند بين خدا و رسولانش جدائي بياندازند و ميگويند به بعضي از آيات ايمان داريم و به بعضي ديگر کافريم و ميخواهند بين آن دو دسته آيات راهي به نفع خویش برگزينند (150) آنها حقا کافرند و براي کافران عذابي خوار کننده آماده کرده ايم (151) و کساني که به خدا و رسولانش ايمان آورده و بين آنها جدائي نمي اندازند بزودي پاداشهايشان را ميدهيم و خداوند آمرزگار مهربان است (152) 

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: اي مسلمانان! مسلماني خويش را با دور شدن از صفات کافرانه و

منافقانه و عمل به احکام (فردي و اجتماعي) ارتقاء دهيد.

درب : ای مسلمانان! مواظب دقت و صحت اعتقاداتتان باشید و از صفات منافقانه بسيار دوري کنيد و حق خويش را به طور واضح و آشکار پيگيري کنيد ، و به کارهاي خير بپردازيد و عفو کنيد.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مردم ! ازخداوندی که وجودتان وهمه بشریت ازاوست تقواداشته باشید  و ای مسلمانان ! درمورد یتیمان ، واموال آنها ، ومقررات ارث ،  تقوا را بسیار رعایت کنید .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای مسلمانان ! درمورد مقررات ازدواج وطلاق وامور مرتبط، بسیار مراقبت نموده و تقوا رابسیار رعایت کنید .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مسلمانان ! ازرفتارهای ناصحیح مالی بین خویش حذر کنید ، وازگناهان بزرگ ، وبخصوص قتل ، بپرهیزید و به بنیان خانواده خیلی اهمیت دهید ودراین مورد تقوا را رعایت کنید و به اعتقادات صحیح ، رفتار صحیح مالی ، رفتار صحیح با نزدیکانتان ، ونماز صحیح ، و اخلاص دراعمال بسیار اهمیت دهید .

در پاراگراف 4 می فرماید : ای پیروان رسول خدا ! از این یهودیان که مرتکب این رفتارها میشوند دوری کنید .

در پاراگراف 5 می فرماید : ای مسلمانان ! به ادای امانت و به عدالت درهنگام قضاوت بسیار اهمیت دهید و از منصوبان الهی (اولوالامر منکم) اطاعت کنید.

در پاراگراف 6 می فرماید : ای مسلمانان ! به جهاد و جهاد آزادی بخش همراه رسول خدا-ص- بپردازید تا به رشد و ارتقاء شخصیتی شایسته برسید.

در پاراگراف  7 می فرماید : ای مسلمانان ! برای سایرمسلمانان خیرخواه بوده ونسبت به یکدیگر مودب باشید و با منافقان فعال، سختگیری کنید و هر جا بر آنها دست یافتید، توطئه­شان را خنثی کنید و خون مسلمان بسیار محترم است وقتل عمــد مسلمان ازگناهان بسیار بزرگ ونابخشودنی است لذا دراین مورد بسیارحساس ومحتاط باشید وتفتیش عقیده هم نکنید .

در پاراگراف 8 می فرماید : ای مسلمانانی که هنوز هجرت نکرده اید ! منتظر چه هستید؟ هجرت کنید و در راه خدا به جهاد بپردازید (گرچه درجه تان به پیشتازان جهاد نمیرسد اما هنوز وعده خوب خداوندی را برفرازتان دارید) و به تشریع احکامی در مورد نماز و . . . و شرحی در مورد منافقان و جدیت در جهاد می فرماید

و میگوید ای مسلمانان! احساس مسئولیت داشته باشید واگر خطـائی کردید فورا به مسیر صحیح برگردید وگناه خویش را نیز به گردن دیگران نیاندازید که این موضوع خودش یک گناه بزرگ است و نیز می فرماید : ای پیامبر ! همواره مورد الطاف وتاییدات ما بوده ای وگرنه این کافران و منافقان نزدیک بود تو را بــه اشـتباه بیاندازند (که فضل ورحمت ما مانــع شد) 

در پاراگراف 9 می فرماید : مشرکان فقط معبودهای اشتباهی را عبادت می­کنند و مؤمنان رستگاران حتمی هستند و ای مردم! فریب پندارها و خیالاتتان را نخورید و بدانید که علیرغم ادعاهای اهل کتاب جزای اعمال خوب و بدخویش را خواهید دید زیرا همه چیز مال خداست و او به همه چیز احاطه دارد و در باره خانواده تان چنین باشید و همه چیز مال خداست، پس به تقوا گرایش کنید زیرا هر چه اعم از مواهب دنیا یا آخرت بخواهید نزد خداست و ای مسلمانان ! بسیارقیام کننده راه عدالــت ، و قبول کننده دردسرهای منتج از آن باشید .

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان! به خدا و رسول او ایمان واقعی داشته باشید و از سست­ایمانی بپرهیزید و از رفتارهای منافقانه به شدت احتراز کنید تا در پناه خدا قرار گیرید و برای رفع ظلم عیبی ندارد فریادبلند خویش را (ولو به سخنانی ناخوشایند) رها سازید ، امادرعین حال (باتوجه به مورد) اهل داد و دهش وعفو هم باشید و مولفه های کفر رابشناسید تابتوانید ازآنها دوری کنید و اعتقاداتتان را همواره صحیح نگهدارید .

3 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

این سوره ، از پاراگراف 12 تا این پاراگراف (136 تا 147) و دو سه پاراگراف بعد ، تِم نکوهش منافقان دارد ، که در این پاراگراف به اوج خویش رسیده است .

چنانکه از آیه 136 فهمیده میشود «الذین آمنوا» یک اصلاح بوده که به «مسلمانان» اطلاق میشده و لزوما به معنی ایمان داشتن نبوده است و گرچه چرا باید بفرماید «ایمان بیاورید»؟ اصلاح مذکور در باره کل جامعه مسلمانان بکار میرفت که منافقان نیز بخش مهمی از آن بودند(مهم ، هم از لحاظ عدد و هم از لحاظ نفوذ و تاثیر)

از میان منافقان کسانی بودند که بارها از جامعه مسلمانان خارج و به کافران پیوستند (آیه 137)

آنها (علیرغم منع مکرر و مشدد قرآن) با کافران روابط بسیار نزدیک داشتند (آیه 139) و برای آموزه های وحی و خود وحی کوچکترین احترامی قایل نبودند (140) آنها هرگز در درون معرکه ها همراه مومنان نبودند و همیشه کنار گود بودند ولی موقع پیروزی سهم خواه و در غیر پیروزی نکوهشگر بودند (141) و به خیال خویش به خدا کلک میزدند و اهل نماز و عبادات نبودند اما از روی ریا خود را اهل این چیزها نشان میدادند (142)

هم تعداد و هم نفوذ و تاثیر آنها در جامعه مسلمانان خیلی زیاد بود و چنانکه در سوره های بعد خواهیم دید شبکه و سازماندهی داشتند و با رفتار شبکه ای و سازمان یافته محتوای اسلام را خالی و محتوای سابق جاهلیتی را در شکل ظاهری اسلام ریختند .

4 کلیدهای تفسیری

آیه­های 138 و 139 و 140 و 141 فرع بر آیه­های ماقبل خویش است.

همچنین است آیه­ 143 نسبت به آیه 142.

نیز، آیه­های 145 و 146 نسبت به آیه 144.

5 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه 151 پیشگوئی میفرماید که عده ای سعی خواهند کرد بین خدا و رسول جدائی بیاندازند و این چیزی است که همین امروز به وضوح داریم مشاهده اش میکنیم .

6 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

7 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - ای مسلمانان! مواظب دقت و صحت اعتقاداتتان باشید

2 - از صفات منافقانه بسيار دوري کنيد

3 - حق خويش را به طور واضح و آشکار پيگيري کنيد

4 - به کارهاي خير بپردازيد و عفو کنيد.

8 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

در آیه 136 از ملائکه نام رفته که بالاتر از ذهنیات ما میباشد، چه رسد عرب 1400 سال قبل.

آیه 145 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

9 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 138 و 144 و 147 و 152، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

جدائی انداختن بین خدا و رسول

 موضوع آیه 150 دقیقا نشانگر یک رفتار منافقانه است که با طرح مطالبی از قبیل اینکه اینها را از پیش خود میگوید ، و اینها سخن خدا نیست ، و امثال آن، گرچه در قالبی به ظاهر عالمانه مطرح شود ، که این روزها بشدت دچارش هستیم ، (که یکی میگوید قرآن «خواب نامه» پیامبر است ، و یکی میگوید «فهم نامه» آنحضرت است ، و امثال این سخنان که جواب آنها را بطور مستدل و مشروح در سایت خویش داده ایم و اینجا محل طرح آن نیست) ، حتی اگر هم گوینده این قبیل سخنان از روی ساده لوحی متوجه پیامدهای آن نباشد ، نتیجه مخربش که به «نومن ببعض و نکفر ببعض» (همان آیه) خواهد انجامید واضح ترین رفتار منافقانه است .

بطور قطع ، شروع این فرایند در همان روزهای نزول این آیات شکل گرفته بوده است .

جمع بندی و تفسیر

اي مسلمانان ! به خدا و رسولش و آن کتابي که بر رسولش نازل کرد و آن کتابهايي که قبلا نازل کرد ايمان بياوريد ، و کسي که به خداوند و ملائکه اش و کتابهايش و پيامبرانش و روز آخرت کفر ورزد ، البته به گمراهي بسيار دوري افتاده است (136)  کساني که ايمان آوردند و سپس کافر شدند و آنگاه ايمان آوردند و باز هم کافر شدند و سپس بيشتر کافر شدند خداوند اينطور نيست که بيامرزدشان و اينطور نيست که به راهي هدايتشان کند (137) {منافقان را به عذابي دردناک مژده شان ده (138) همانها که کافران را بجاي مومنان دوست گرفتند. آيا نزد آنها عزت ميجويند؟ در حاليکه تمام عزت ها نزد خداوند است؟(139) و البته در آن کتاب بر شما چنين نازل شده که وقتي شنيديد به آيات خدا کافر ميشوند و مسخره اش مي کنند با آنها ننشينيد تا اينکه وارد يک گفتگوي ديگر شوند زيرا که در آنصورت شما هم مانند آنها خواهيد بود. البته خداوند همگي منافقان و کافران را در جهنم جمع خواهد کرد (140) همانهائي که شما را زير نظر دارند ، اگر از جانب خدا پيروزيي نصيب شما شد ميگويند آيا با شما نبوديم؟ و اگر کافران نصيبي بردند (به کافران) ميگويند آيا شما را عليه آنها هدايت و شما را از آنها دور نميکرديم . و البته خداوند روز قيامت بين شما حکم خواهد کرد و خداوند هرگز براي کافران عليه مومنان راهي قرار نداده است }(141) منافقان با خداوند نيرنگ مي کنند در حاليکه همو نيرنگ کننده آنهاست ، و هنگاميکه براي نماز بپا مي خيزند با کسالت بپا مي خيزند ، ريا مي کنند ، و خدا را جز کمي ياد نمي کنند (142) {سرگردانند . نه بسوي اينها هستند و نه بسوي اينها . و هر کس را که خداوند گمراهش کند هرگز براي او راهي نخواهي يافت }(143) اي مسلمانان ! کافران را بجاي مومنان دوست و سرپرست خويش مگيريد . آيا ميخواهيد براي خداوند عليه خويش دليلي آشکار قرار دهيد؟(144) {البته منافقان در پائين ترين پله جهنم قرار ميگيرند و هرگز ياوري برايشان نخواهي يافت (145) مگر آنهائي که توبه کنند ، و (خطاهاي سابق خويش را) اصلاح کنند ، و به خداوند تکيه کنند ، و دين خويش را براي خداوند خالص کنند ، که در آنصورت با مومنان هستند و خداوند نيز بزودي به مومنان پاداشي عظيم خواهد داد }(146) اگر ايمان آوريد و شکر بگزاريد چرا خداوند عذابتان كند؟ و خداوند شاکري داناست (147) خداوند سخن بد را که به صداي بلند باشد دوست ندارد مگر اينکه (گوينده اش) مورد ظلم (قرار گرفته) باشد و خداوند شنواي داناست (148) اگر خيري را آشکار کنيد يا مخفيانه انجامش دهيد يا از بديي عفو کنيد خداوند نيز بسيار بخشنده تواناست(149) کساني که به خدا و رسولانش کافر ميشوند و ميخواهند بين خدا و رسولانش جدائي بياندازند و ميگويند به بعضي (از آيات) ايمان داريم و به بعضي ديگر کافريم و ميخواهند بين آن دو (دسته آيات) راهي برگزينند (150) آنها حقا کافرند و براي کافران عذابي خوار کننده آماده کرده ايم (151) و کساني که به خدا و رسولانش ايمان آورده و بين آنها جدائي نمي اندازند بزودي پاداشهايشان را ميدهيم و خداوند آمرزگار مهربان است (152)  

 

 

نساء11       آیات153تا162

يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَن تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِّنَ السَّمَاء فَقَدْ سَأَلُواْ مُوسَى أَكْبَرَ مِن ذَلِكَ فَقَالُواْ أَرِنَا اللّهِ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَن ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُّبِينًا ﴿153﴾ وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ ادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لاَ تَعْدُواْ فِي السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا ﴿154﴾ فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ وَكُفْرِهِم بَآيَاتِ اللّهِ وَقَتْلِهِمُ الأَنْبِيَاء بِغَيْرِ حَقًّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً ﴿155﴾ وَبِكُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَى مَرْيَمَ بُهْتَانًا عَظِيمًا ﴿156﴾ وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا ﴿157﴾ بَل رَّفَعَهُ اللّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿158﴾ وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا ﴿159﴾ فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللّهِ كَثِيرًا ﴿160﴾ وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُواْ عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿161﴾ لَّكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلاَةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ أُوْلَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿162﴾ إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِن بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإْسْحَقَ وَيَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ﴿163﴾ وَرُسُلاً قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِن قَبْلُ وَرُسُلاً لَّمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا ﴿164﴾ رُّسُلاً مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿165﴾ لَّكِنِ اللّهُ يَشْهَدُ بِمَا أَنزَلَ إِلَيْكَ أَنزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالْمَلآئِكَةُ يَشْهَدُونَ وَكَفَى بِاللّهِ شَهِيدًا ﴿166﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ اللّهِ قَدْ ضَلُّواْ ضَلاَلاً بَعِيدًا ﴿167﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَظَلَمُواْ لَمْ يَكُنِ اللّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلاَ لِيَهْدِيَهُمْ طَرِيقاً ﴿168﴾ إِلاَّ طَرِيقَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللّهِ يَسِيرًا ﴿169﴾ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِن رَّبِّكُمْ فَآمِنُواْ خَيْرًا لَّكُمْ وَإِن تَكْفُرُواْ فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَكَانَ اللّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿170﴾ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقِّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُواْ ثَلاَثَةٌ انتَهُواْ خَيْرًا لَّكُمْ إِنَّمَا اللّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَات وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَفَى بِاللّهِ وَكِيلاً ﴿171﴾ لَّن يَسْتَنكِفَ الْمَسِيحُ أَن يَكُونَ عَبْداً لِّلّهِ وَلاَ الْمَلآئِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَن يَسْتَنكِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيهِ جَمِيعًا ﴿172﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَيَزيدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَأَمَّا الَّذِينَ اسْتَنكَفُواْ وَاسْتَكْبَرُواْ فَيُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا أَلُيمًا وَلاَ يَجِدُونَ لَهُم مِّن دُونِ اللّهِ وَلِيًّا وَلاَ نَصِيرًا ﴿173﴾ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿174﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ بِاللّهِ وَاعْتَصَمُواْ بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿175﴾

 

اهل کتاب از تو ميخواهند بر آنها کتابي از آسمان نازل کني . و البته از موسي بزرگتر از اين را خواستند و گفتند خداوند را به آشکاري بما نشان ده ، و بسبب ظلمشان صاعقه آنها را بگرفت ، و سپس باوجود اینکه آن آن دلايل روشن بسويشان آمده بود آن گوساله را به پرستش گرفتند ، و ما آن را عفو کرديم و به موسي دليل آشکاري داديم (153) و طور را برفرازشان بلند کرديم تا به پيمانشان وفادار بمانند ، و به آنها گفتيم از آن درب بحال سجده وارد شويد ، و گفتيم در روز شنبه تعدي مکنيد و از آنها پيماني سخت بگرفتيم (154) پس به سبب نقض پيمانشان ، و کفرشان به آيات خدا ، و قتل ناحق پيامبرانشان ، و گفتارشان که دلهاي ما در پوشش است ، و نه فقط اينها، بلکه بسبب کفرشان، خداوند بر دلهاشان مُهر زد ، و بهمين خاطر جز عده کمي از آنها ايمان نمي آورند (155) و نيز بسبب کفرشان و گفتارشان در مورد مريم که بهتاني بزرگ بود (156) و همچنین قولشان که ما مسيح عيسي پسر مريم رسول خدا را کشتيم ، و البته نه کشتندش و نه دارش زدند وليکن بر آنان مشتبه شد ، و کساني که در آن اختلاف کردند در شکي از آن هستند و علمي به آن ندارند مگر اينکه گمان را پيروي مي کنند ، و بطور حتم او را نکشته اند (157) بلکه خداوند او را بسوي خويش بالا برد و خداوند عزيز حکيم است (158) و هيچ اهل کتابي نيست مگر اينکه حتما قبل از مرگش به آن ايمان خواهد آورد و او روز قيامت عليه آنها گواهي خواهد داد (159) و بسبب ظلمي که يهوديان کردند چيز هاي خوشايندي که حلالشان بود بر آنها حرام کرديم ، و نيز بخاطر آنهمه که از راه خدا جلوگيري مي کردند (160) و نيز بخاطر رباخواري شان، در حاليکه از آن نهي شده بودند ، و بخاطر خوردن اموال مردم به باطل ، و براي کافرانِ آنها عذابي دردناک تهيه نموديم (161) ليکن فرو روندگان در علم از ميان آنها ، و مومنان آنها ، به آنچه برتو نازل شده ، و نيز به آنچه که قبل از تو نازل شده ، ايمان مي آورند. آنها بپادارنده نماز و دهنده زکات و ايمان آورنده به خدا و روز آخرت هستند و بزودي پاداش عظيمي به آنها خواهيم داد (162) البته ما بسويت وحي کرديم ، همانطور که بسوي نوح و پيامبرانِ پس از او وحي کرديم ، و بسوي ابراهيم و اسمعيل و اسحق و يعقوب و اسباط و عيسي و ايوب و يونس و هارون و سيلمان وحي کرديم ، و به داود هم زبوري داديم (163)و رسولاني که قبلا برايت گفتيم و رسولاني که قصه شان را نگفتيم و خداوند با موسي بطور خاصي سخن گفت (164) رسولاني که مژده دهنده و هشدار دهنده بودند تا اينکه پس از آنها مبادا براي مردم عليه خدا دليلي باشد و خداوند پيروزمند فرزانه است (165) ليکن خداوند در مورد آنچه بسوي تو نازل کرده گواهي ميدهد که آنرا به علمش نازل کرده و ملائکه نيز شهادت ميدهند و خداوند براي شهادت دادن کافي است (166)  کساني که کافر شدند و از راه خدا بازداشتند البته به گمراهي بسيار دوري دچار شدند (167) آنانکه کافر شدند و ظلم کردند اينطور نيست که خداوند بيامرزدشان ، و اينطور نيست که آنها را به راهي هدايت کند (168)  مگر راه جهنم که در آن براي هميشه جاودان خواهند بود و اين براي خدا آسان است (169) اي مردم ! پيامبر از جانب پروردگارتان به حق بسويتان آمده ، پس اگر ايمان آوريد برايتان بهتر است ، و اگر کفر ورزيد آنچه در آسمانها و زمين است مال خداست و خداوند داناي حکيم است (170) اي اهل کتاب! در دينتان غلوّ نکنيد و درباره خداوند جز به حق مگوئيد جز اين نيست که عيسي پسر مريم رسول خدا بود و کلمه اي که آنرا بسوي مريم القا کرد و روحي از او بود . پس به خدا و رسولانش ايمان بياوريد و نگوئيد خدا سه تاست، و بس کنيد که برايتان بهتر است . جز اين نيست که خدا يکي است . منزه است که برايش فرزندي باشد . آنچه در آسمانها و زمين است مال اوست و خداوند براي نظارت کافي است (171) خود مسيح هرگز سرپيچي نمي کند که بنده اي براي خدا باشد و ملائکه مقرب نيز همچنين ، و هر کس که از بندگي او سرپيچي کند و بزرگي طلبد البته بزودي همگي آنها را نزد خويش جمع خواهد کرد (172) اما در مورد مومنانِ صاحب اعمال شايسته ، پاداش هايشان را بطور کامل ميدهد واز فضل خويش نيز برآن مي افزايد ، و اما در مورد گردنكشان و مستکبران ، آنها را به عذابي دردناک معذبشان ميکند و هيچ دوست و سرپرستي جز خداوند نخواهند داشت (173) اي مردم دليلي از جانب پروردگار بسويتان آمده و بسويتان نوري آشکار نازل نموده ايم (174) پس، آنانکه به خداوند ايمان آورده و به او تکيه کرده اند آنها را در رحمتي از جانب خويش و فضلي داخل خواهد کرد و به جاده مستقيمي بسوي خويش هدايتشان خواهد نمود (175)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: اي مسلمانان! مسلماني خويش را با دور شدن از صفات کافرانه و منافقانه و عمل به احکام (فردي و اجتماعي) ارتقاء دهيد.

درب : ای مسلمانان! از اخلاق زشت يهوديان بشدت دوري کنيد و گرايش جدي به جريان وحي و پيروي از رسول خدا اصلي ترين چيزيست که بايد به آن بپردازيد و مسيحيان مشکل عقيدتي دارند ، به دين پاکِ بي­اشکال بگرويد .

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مردم ! ازخداوندی که وجودتان وهمه بشریت ازاوست تقواداشته باشید  و ای مسلمانان ! درمورد یتیمان ، واموال آنها ، ومقررات ارث ،  تقوا را بسیار رعایت کنید .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای مسلمانان ! درمورد مقررات ازدواج وطلاق وامور مرتبط، بسیار مراقبت نموده و تقوا رابسیار رعایت کنید .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مسلمانان ! ازرفتارهای ناصحیح مالی بین خویش حذر کنید ، وازگناهان بزرگ ، وبخصوص قتل ، بپرهیزید و به بنیان خانواده خیلی اهمیت دهید ودراین مورد تقوا را رعایت کنید و به اعتقادات صحیح ، رفتار صحیح مالی ، رفتار صحیح با نزدیکانتان ، ونماز صحیح ، و اخلاص دراعمال بسیار اهمیت دهید .

در پاراگراف 4 می فرماید : ای پیروان رسول خدا ! از این یهودیان که مرتکب این رفتارها میشوند دوری کنید .

در پاراگراف 5 می فرماید : ای مسلمانان ! به ادای امانت و به عدالت درهنگام قضاوت بسیار اهمیت دهید و از منصوبان الهی (اولوالامر منکم) اطاعت کنید.

در پاراگراف 6 می فرماید : ای مسلمانان ! به جهاد و جهاد آزادی بخش همراه رسول خدا-ص- بپردازید تا به رشد و ارتقاء شخصیتی شایسته برسید.

در پاراگراف  7 می فرماید : ای مسلمانان ! برای سایرمسلمانان خیرخواه بوده ونسبت به یکدیگر مودب باشید و با منافقان فعال، سختگیری کنید و هر جا بر آنها دست یافتید، توطئه­شان را خنثی کنید و خون مسلمان بسیار محترم است وقتل عمــد مسلمان ازگناهان بسیار بزرگ ونابخشودنی است لذا دراین مورد بسیارحساس ومحتاط باشید وتفتیش عقیده هم نکنید .

در پاراگراف 8 می فرماید : ای مسلمانانی که هنوز هجرت نکرده اید ! منتظر چه هستید؟ هجرت کنید و در راه خدا به جهاد بپردازید (گرچه درجه تان به پیشتازان جهاد نمیرسد اما هنوز وعده خوب خداوندی را برفرازتان دارید) و به تشریع احکامی در مورد نماز و . . . و شرحی در مورد منافقان و جدیت در جهاد می فرماید

و میگوید ای مسلمانان! احساس مسئولیت داشته باشید واگر خطـائی کردید فورا به مسیر صحیح برگردید وگناه خویش را نیز به گردن دیگران نیاندازید که این موضوع خودش یک گناه بزرگ است و نیز می فرماید : ای پیامبر ! همواره مورد الطاف وتاییدات ما بوده ای وگرنه این کافران و منافقان نزدیک بود تو را بــه اشـتباه بیاندازند (که فضل ورحمت ما مانــع شد) 

در پاراگراف 9 می فرماید : مشرکان فقط معبودهای اشتباهی را عبادت می­کنند و مؤمنان رستگاران حتمی هستند و ای مردم! فریب پندارها و خیالاتتان را نخورید و بدانید که علیرغم ادعاهای اهل کتاب جزای اعمال خوب و بدخویش را خواهید دید زیرا همه چیز مال خداست و او به همه چیز احاطه دارد و در باره خانواده تان چنین باشید و همه چیز مال خداست، پس به تقوا گرایش کنید زیرا هر چه اعم از مواهب دنیا یا آخرت بخواهید نزد خداست و ای مسلمانان ! بسیارقیام کننده راه عدالــت ، و قبول کننده دردسرهای منتج از آن باشید .

در پاراگراف 10 می فرماید : ای مسلمانان! به خدا و رسول او ایمان واقعی داشته باشید و از سست­ایمانی بپرهیزید و از رفتارهای منافقانه به شدت احتراز کنید تا در پناه خدا قرار گیرید و برای رفع ظلم عیبی ندارد فریادبلند خویش را (ولو به سخنانی ناخوشایند) رها سازید ، امادرعین حال (باتوجه به مورد) اهل داد و دهش وعفو هم باشید و مولفه های کفر رابشناسید تابتوانید ازآنها دوری کنید و اعتقاداتتان را همواره صحیح نگهدارید .

در این پاراگراف می فرماید : ای پیامبر ! به گفتارها و رفتارهای یهودیان چندان اهمیتی مده و حجت برکافران تمام است و اینک کفرشان آگاهانه عامدانه لجبازانه است ، لذا چندان اهمیتی به گفتار وکردار کافرانه شان مده  و ای مردم ! عقیده تثلیث مسیحیان باطل است ، ایـن پیامبر که مبلغ عقاید پاک بی شائبه ای است که از جانب پروردگارتان به او وحی شده ، درمیان شماست ، به او بگروید تا سعادتمند شوید .

3 - سوالات

1- آیه 159 در باره چه سخن میگوید؟ تقریبا قاطبه مفسران آن را مربوط کرده اند به ایمان به مصلوب نشدن و مقتول نشدن حضرت عیسی (ع) (یعنی اینکه هیچ اهل کتابی نیست مگر اینکه قبل از مرگش به «ماقتلوه و ما صلبوه» ایمان می آورد) که – از این لحاظ که موردی از این نوع ایمان در این مدت طولانی گزارش نشده - خطا است ، و شرح زیادی می طلبد که ما از پرگوئی احتراز میکنیم ، اما اگر آن خطا است ، صحیحش چیست؟

2 – همه اهل کتاب قبل از مرگشان به چه چیزی ایمان خواهند آورد؟

3 – کدام آیات این پاراگراف (153 تا 162) اصلی و کدام فرعی است؟

4 – مرجع ضمیر «ه» در «لیومنن به» (آیه 159) چیست؟

1-دراین پاراگراف (163 تا 169) خداوند هم درموضع «او» فرمایش کرده و هم در موضع «ما» . علت را توضیح دهید .

2-« لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ » (آیه165) را توضیح دهید .

3-در جمله فوق منظور از «ناس» چیست؟ (امت همان پیامبران ذکرشده؟ همه مردم؟ یا..)

4-تکلیف کسانی (ماننداسکیموها و سرخپوست ها و امثال آنان که در محدوده رسالت پیامبران نبوده اند چیست؟)

5-منظور از «لکن» (ابتدای آیه166) چیست؟

1-منظوراز«اهل کتاب» این پاراگراف چه کسانی است؟

2-« انتَهُواْ خَيْرًا لَّكُمْ »(آیه171)باکدام کلیدفهم قرآن مطابقت دارد؟

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

تمام این پاراگراف (163 تا 169) با صدای بلند و واضح فریاد میزند که ای مردم این قرآن تماما وحی الهی است و سرمنشاء آن علم خداوندی است ، و لذا حواستان را جمع کنید و به آن اهمیتِ در خور بدهید .

از روی همین تاکیدات قوی القاء میفرماید که این مطالب خرق عادت و امر نوظهور نیست و مسبوق به سوابق فراوان است (163 و 164) و اینکه خود خداوند و با پشتوانه علم بی انتهایش آن را نازل فرموده و میفرماید که به آن اهمیتِ در خور دهید ، این سخن این و آن نیست سخن خود خداوند است .

از روی همین تاکیدات سنگین این سوال پیش می آید که مگر چه اوضاع و احوالی وجود داشت که چنین تاکیداتی لازم بود؟

جواب آسان است .

در همین پاراگراف قبل بود که قول یهودیان را ذکر کرده بود که میگفتند کتابی از آسمان برایمان بیاور ، و پاراگرافِ پیشتر که منافقان سعی در القاء این گفتمان داشتند که برخی از مطالب سخن خودِ پیامبر است نه سخن خدا.

با این حساب «کفروا و صدوا عن سبیل الله» (آیه 167) به منافقان و «کفروا و ظلموا» (آیه 168) به یهودیان قابل انطباق است .

5 کلیدهای تفسیری

از «فقالوا ارنا» (آیه 153) تا آخر آیه 158 که مثال هایی برای «فقد سالوا موسی اکبر من ذلک» است ، فرع برقسمت اول آیه 153 می باشد.

آیه 164 فرع بر ماقبل خویش است،

و همچنین است آیه 169 نسبت به آیه 168.

يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَن تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِّنَ السَّمَاء فَقَدْ سَأَلُواْ مُوسَى أَكْبَرَ مِن ذَلِكَ   

 فَقَالُواْ أَرِنَا اللّهِ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَن ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُّبِينًا ﴿153﴾ وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ ادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لاَ تَعْدُواْ فِي السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا ﴿154﴾ فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ وَكُفْرِهِم بَآيَاتِ اللّهِ وَقَتْلِهِمُ الأَنْبِيَاء بِغَيْرِ حَقًّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً ﴿155﴾ وَبِكُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَى مَرْيَمَ بُهْتَانًا عَظِيمًا ﴿156﴾ وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا ﴿157﴾ بَل رَّفَعَهُ اللّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿158﴾

 وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا ﴿159﴾ فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللّهِ كَثِيرًا ﴿160﴾ وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُواْ عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿161﴾ لَّكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلاَةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ أُوْلَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿162﴾ إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِن بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإْسْحَقَ وَيَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ﴿163﴾ وَرُسُلاً قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِن قَبْلُ وَرُسُلاً لَّمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا ﴿164﴾ رُّسُلاً مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿165﴾ لَّكِنِ اللّهُ يَشْهَدُ بِمَا أَنزَلَ إِلَيْكَ أَنزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالْمَلآئِكَةُ يَشْهَدُونَ وَكَفَى بِاللّهِ شَهِيدًا ﴿166﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ اللّهِ قَدْ ضَلُّواْ ضَلاَلاً بَعِيدًا ﴿167﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَظَلَمُواْ لَمْ يَكُنِ اللّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلاَ لِيَهْدِيَهُمْ طَرِيقاً ﴿168﴾ إِلاَّ طَرِيقَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللّهِ يَسِيرًا ﴿169﴾ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِن رَّبِّكُمْ فَآمِنُواْ خَيْرًا لَّكُمْ وَإِن تَكْفُرُواْ فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَكَانَ اللّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿170﴾ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقِّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُواْ ثَلاَثَةٌ انتَهُواْ خَيْرًا لَّكُمْ إِنَّمَا اللّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَات وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَفَى بِاللّهِ وَكِيلاً ﴿171﴾ لَّن يَسْتَنكِفَ الْمَسِيحُ أَن يَكُونَ عَبْداً لِّلّهِ وَلاَ الْمَلآئِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَن يَسْتَنكِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيهِ جَمِيعًا ﴿172﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَيَزيدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَأَمَّا الَّذِينَ اسْتَنكَفُواْ وَاسْتَكْبَرُواْ فَيُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا أَلُيمًا وَلاَ يَجِدُونَ لَهُم مِّن دُونِ اللّهِ وَلِيًّا وَلاَ نَصِيرًا ﴿173﴾ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿174﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ بِاللّهِ وَاعْتَصَمُواْ بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿175﴾

6 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه 166 پیشگوئیی در مورد قرآن و معجزه بودن آن دارد .

7 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

8 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - ای مسلمانان! از اخلاق زشت يهوديان بشدت دوري کنيد و گرايش جدي به جريان وحي و پيروي از رسول خدا اصلي ترين چيزيست که بايد به آن بپردازيد،

 2 – ای مسلمانان! مسيحيان مشکل عقيدتي دارند ، به دين پاکِ بي­اشکال بگرويد.

9 - آیات مشکل

آیاتِ از دوثلثِ دوم 153 تا آخر 158، یعنی همان آیاتی که فوقا ملاحظه میکنید که ما آنها را «پرانتز» تشخیص داده و مشخصا با ساده کردن (unbold کردنِ) حروفش مشخصش کرده ایم، از آیات مشکل قرآنی است، زیرا تقریبا همه مفسران که با موضوع پرانتز آشنا نیستند بین متن و داخل پرانتز رابطه برقرار کردند و چنان مطالب نچسب و غلط و ضمنا مختلف و مغایر و مضاد سخن یکدیگر گفته اند که بیا و ببین.

همچنین است آیه 59 که میگوید همه اهل کتاب قبل از موتشان به آن ایمان می آورند، و همان مفسران برای پاسخ به اینکه «به چی ایمان می آورند» متنِ قبل از آیه مذکور را چنان شخمی زده و چنان چیزهای نچسبی بافته اند که بیا و ببین، و آیه 159 نیز جزء آیات مشکل است.

اما این قلم، با توجه به پرانتزی بودن متن مذکور، بطور طبیعی آیه 159 را وصل کرده به اولین متنِ غیرپرانتزی (یعنی ثلث اول آیه 153)، و معنی درست را که هر عاقلی درست بودنش را تایید میکند، و شواهد تایید قرآنی اش هم لاتعد است، را، بدست آورد.

10 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه های 153 تا 158 پر است از مطالب پرحجم و پرغلظتی در باره ادبیات و تاریخ چیزی که کتاب مقدسش مینامند و مطالبی که قبلا در سوره های اعراف و بقره در باره یهود دیده ایم، و آنها نوعا مطالبی است که امروزه در دانشگاه های معتبر در باره هریک از آنها رساله های پرحجم دکترا عرضه و تحقیق و ارائه میشود و هم اکنون نیز در بین علماء تفسیر در آنها اختلاف است، و در این میان اگر کسی بگوید این مطالب بالاتر از ذهنیات مخاطبان اولیه قرآن نبوده، راجه به وضعیت عقل او چه باید گفت؟

بقیه پاراگراف نیز مشحون از همان نوع مطالب است که چون این قلم اختصار را ترجیح میدهد، به آنها نمی پردازد.

11 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 153 تا 155 و 158 و 160 تا 170 و 173 تا 175 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

مطالب دستور زبانی برای قسمت های متن  است

 (نه بین متن اصلی و پرانتزها)

میگویند ضمیر به نزدیک ترین مرجع خویش اشاره میکند .

بله ، این سخن درست است ، در صورتیکه جنس سخن ثابت باشد، نه اینکه قسمتی از متن اصلی باشد و توقع داشته باشیم ضمیرِ داخل آن، به نزدیک ترین قسمتی که پرانتزی است اشاره کند .

لذا، «ه» در «لیومنن به» نمیتواند به داخل آن پرانتز طولانی اشاره داشته باشد و نزدیک ترین مرجع آن ثلث اول آیه 153 است که به کلمه «کتابا» ختم میشود.

موضوع ایمان اهل کتاب (آیه 159) چیزی نیست که خاص آنها باشد

در آیات زیادی این مفهوم وجود دارد که هرکس نزدیک به مرگش پرده ها از جلوی چشم و عقلش کنار میرود و حقایق برایش آشکار میشود ، اهل کتاب (که در اینجا به یهودیان بد رفتار آن روزها تطبیق دارد) نیز از این قاعده مستثنی نیستند، و بر آنها حقایق آشکار میشود، و از جملهء حقایق، حقانیت قرآن و مندرجات آن است که یکی از آنها هم «ماقتلوه و ما صلبوه» است که از این لحاظ که در قرآن است و قرآن نیز حق است حقانیت این موضوع هم بر آنها آشکار میشود، که میدانیم چیزی که اختصاص به آنها داشته باشد نیست، حقایق برای همه روشن میشود و برای آنها نیز همچنین.

جمع بندی و تفسیر

اهل کتاب از تو ميخواهند بر آنها کتابي از آسمان نازل کني . و البته از موسي بزرگتر از اين را خواستند و گفتند خداوند را به آشکاري بما نشان ده ، و بسبب ظلمشان صاعقه آنها را بگرفت ، و سپس پس از آنکه آن دلايل روشن بسويشان آمده بود آن گوساله را (به پرستش) برگرفتند ، و ما آن را عفو کرديم و به موسي دليل آشکاري داديم (153) و طور را برفرازشان بلند کرديم (تا) به پيمانشان (وفادار بمانند) ، و به آنها گفتيم از آن درب بحال سجده وارد شويد ، و گفتيم در روز شنبه تعدي مکنيد و از آنها پيماني سخت بگرفتيم (154) پس به سبب نقض پيمانشان ، و کفرشان به آيات خدا ، و قتل ناحق پيامبرانشان ، و گفتارشان که دلهاي ما در پوشش است ، (نه فقط اينها) بلکه خداوند بسبب کفرشان بر دلهاشان مُهر زد ، و بهمين خاطر جز عده کمي از آنها ايمان نمي آورند (155) و (نيز) بسبب کفرشان و گفتارشان در مورد مريم که بهتاني بزرگ بود (156) و (همچنین) قولشان که ما مسيح عيسي پسر مريم رسول خدا را کشتيم ، و البته نه کشتندش و نه دارش زدند وليکن بر آنان مشتبه شد ، و کساني که در آن اختلاف کردند در شکي از آن هستند و علمي به آن ندارند مگر اينکه گمان را پيروي مي کنند ، و بطور حتم او را نکشته اند (157) بلکه خداوند او را بسوي خويش بالا برد و خداوند عزيز حکيم است (158) و هيچ اهل کتابي نيست مگر اينکه حتما قبل از مرگش به آن ايمان خواهد آورد و او روز قيامت عليه آنها گواهي خواهد داد (159) و بسبب ظلمي که يهوديان کردند چيز هاي خوشايندي که حلالشان بود بر آنها حرام کرديم ، و نيز بخاطر آنهمه که از راه خدا جلوگيري مي کردند (160) و نيز بخاطر رباخواري شان در حاليکه از آن نهي شده بودند ، و بخاطر خوردن اموال مردم به باطل ، و براي کافرانِ آنها عذابي دردناک تهيه نموديم (161) ليکن فرو روندگان در علم از ميان آنها ، و مومنان آنها ، به آنچه برتو نازل شده ، و نيز به آنچه که قبل از تو نازل شده ، ايمان مي آورند. (آنها) بپادارنده نماز و دهنده زکات و ايمان آورنده به خدا و روز آخرت (هستند) و بزودي پاداش عظيمي به آنها خواهيم داد (162) البته ما بسويت وحي کرديم ، همانطور که بسوي نوح و پيامبران پس از او وحي کرديم ، و بسوي ابراهيم و اسمعيل و اسحق و يعقوب و اسباط و عيسي و ايوب و يونس و هارون و سيلمان وحي کرديم ، و به داود هم زبوري داديم (163)و رسولاني که قبلا برايت گفتيم و رسولاني که قصه شان را نگفتيم و خداوند با موسي بطور خاصي سخن گفت (164) رسولاني که مژده دهنده و هشدار دهنده بودند تا اينکه پس از آنها مبادا براي مردم عليه خدا دليلي باشد و خداوند پيروزمند فرزانه است (165) ليکن خداوند در مورد آنچه بسوي تو نازل کرده گواهي ميدهد که آنرا به علمش نازل کرده و ملائکه نيز شهادت ميدهند و خداوند براي شهادت دادن کافيست (166)  کساني که کافر شدند و از راه خدا بازداشتند البته به گمراهي بسيار دوري دچار شدند (167) آنانکه کافر شدند و ظلم کردند اينطور نيست که خداوند بيامرزدشان ، و اينطور نيست که آنها را به راهي هدايت کند (168)  مگر راه جهنم که در آن براي هميشه جاودان خواهند بود و اين براي خدا آسان است (169) اي مردم ! پيامبر از جانب پروردگارتان به حق بسويتان آمده ، پس اگر ايمان آوريد برايتان بهتر است ، و اگر کفر ورزيد آنچه در آسمانها و زمين است مال خداست و خداوند داناي حکيم است (170) اي اهل کتاب در دينتان غلو نکنيد و درباره خداوند جز به حق مگوئيد جز اين نيست که عيسي پسر مريم رسول خدا بود و کلمه اي که آنرا بسوي مريم القا کرد و روحي از او بود . پس به خدا و رسولانش ايمان بياوريد و نگوئيد (خدا) سه تاست و بس کنيد که برايتان بهتر است . جز اين نيست که خدا يکي است . منزه است که برايش فرزندي باشد . آنچه در آسمانها و زمين است مال اوست و خداوند براي نظارت کافي است (171) خود مسيح هرگز سرپيچي نمي کند که بنده اي براي خدا باشد و ملائکه مقرب نيز همچنين ، و هر کس که از بندگي او سرپيچي کند و بزرگي طلبد البته بزودي همگي آنها را نزد خويش جمع خواهد کرد (172) اما در مورد مومنان صاحب اعمال شايسته ، پاداش هايشان را بطور کامل ميدهد واز فضل خويش نيز برآن مي افزايد ، و اما در مورد گردنكشان و مستکبران ، آنها را به عذابي دردناک معذبشان ميکند و هيچ دوست و سرپرستي جز خداوند نخواهند داشت (173) اي مردم دليلي از جانب پروردگار بسويتان آمده و بسويتان نوري آشکار نازل نموده ايم (174) پس آنانکه به خداوند ايمان آورده و به او تکيه کرده اند آنها را در رحمتي از جانب خويش و فضلي داخل خواهد کرد و به جاده مستقيمي بسوي خويش هدايتشان خواهد نمود (175)

 

 

نساء12   آیه 176

يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلاَلَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَكَ وَهُوَ يَرِثُهَآ إِن لَّمْ يَكُن لَّهَا وَلَدٌ فَإِن كَانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَكَ وَإِن كَانُواْ إِخْوَةً رِّجَالاً وَنِسَاء فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ أَن تَضِلُّواْ وَاللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿176﴾

 

ای پیامبر! از تو فتوا ميخواهند، بگو خداوند درباره کلاله فتوا ميدهد: اگر مردي بميرد و فرزندي نداشته باشد ، و خواهري داشته باشد نصف مال بجا مانده مال اوست . و او نيز از آن خواهر ارث ميبرد اگر فرزندي نمي داشت و اگر آن خواهر ها دو تا باشند دو سوم مال بجا مانده مال آنهاست و اگر چند برادر و خواهر باشند نصيب هر مردي مانند دو زن است. خداوند برايتان بيان مي کند، مبادا گمراه شويد ، و خداوند به همه چيز داناست (176)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: اي مسلمانان! مسلماني خويش را با دور شدن از صفات کافرانه و منافقانه و عمل به احکام (فردي و اجتماعي) ارتقاء دهيد.

درب : خداوند متناسب با فهم مردم که در درخواست هايشان متجلي است، هدايتشان مي کند .

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مردم ! ازخداوندی که وجودتان وهمه بشریت ازاوست تقواداشته باشید  و ای مسلمانان ! درمورد یتیمان ، واموال آنها ، ومقررات ارث ،  تقوا را بسیار رعایت کنید .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای مسلمانان ! درمورد مقررات ازدواج وطلاق وامور مرتبط، بسیار مراقبت نموده و تقوا رابسیار رعایت کنید .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مسلمانان ! ازرفتارهای ناصحیح مالی بین خویش حذر کنید ، وازگناهان بزرگ ، وبخصوص قتل ، بپرهیزید و به بنیان خانواده خیلی اهمیت دهید ودراین مورد تقوا را رعایت کنید و به اعتقادات صحیح ، رفتار صحیح مالی ، رفتار صحیح با نزدیکانتان ، ونماز صحیح ، و اخلاص دراعمال بسیار اهمیت دهید .

در پاراگراف 4 می فرماید : ای پیروان رسول خدا ! از این یهودیان که مرتکب این رفتارها میشوند دوری کنید .

در پاراگراف 5 می فرماید : ای مسلمانان ! به ادای امانت و به عدالت درهنگام قضاوت بسیار اهمیت دهید و از منصوبان الهی (اولوالامر منکم) اطاعت کنید.

در پاراگراف 6 می فرماید : ای مسلمانان ! به جهاد و جهاد آزادی بخش همراه رسول خدا-ص- بپردازید تا به رشد و ارتقاء شخصیتی شایسته برسید.

در پاراگراف  7 می فرماید : ای مسلمانان ! برای سایرمسلمانان خیرخواه بوده ونسبت به یکدیگر مودب باشید و با منافقان فعال، سختگیری کنید و هر جا بر آنها دست یافتید، توطئه­شان را خنثی کنید و خون مسلمان بسیار محترم است وقتل عمــد مسلمان ازگناهان بسیار بزرگ ونابخشودنی است لذا دراین مورد بسیارحساس ومحتاط باشید وتفتیش عقیده هم نکنید .

در پاراگراف 8 می فرماید : ای مسلمانانی که هنوز هجرت نکرده اید ! منتظر چه هستید؟ هجرت کنید و در راه خدا به جهاد بپردازید (گرچه درجه تان به پیشتازان جهاد نمیرسد اما هنوز وعده خوب خداوندی را برفرازتان دارید) و به تشریع احکامی در مورد نماز و . . . و شرحی در مورد منافقان و جدیت در جهاد می فرماید

و میگوید ای مسلمانان! احساس مسئولیت داشته باشید واگر خطـائی کردید فورا به مسیر صحیح برگردید وگناه خویش را نیز به گردن دیگران نیاندازید که این موضوع خودش یک گناه بزرگ است و نیز می فرماید : ای پیامبر ! همواره مورد الطاف وتاییدات ما بوده ای وگرنه این کافران و منافقان نزدیک بود تو را بــه اشـتباه بیاندازند (که فضل ورحمت ما مانــع شد) 

در پاراگراف 9 می فرماید : مشرکان فقط معبودهای اشتباهی را عبادت می­کنند و مؤمنان رستگاران حتمی هستند و ای مردم! فریب پندارها و خیالاتتان را نخورید و بدانید که علیرغم ادعاهای اهل کتاب جزای اعمال خوب و بدخویش را خواهید دید زیرا همه چیز مال خداست و او به همه چیز احاطه دارد و در باره خانواده تان چنین باشید و همه چیز مال خداست، پس به تقوا گرایش کنید زیرا هر چه اعم از مواهب دنیا یا آخرت بخواهید نزد خداست و ای مسلمانان ! بسیارقیام کننده راه عدالــت ، و قبول کننده دردسرهای منتج از آن باشید .

در پاراگراف 10 می فرماید : ای مسلمانان! به خدا و رسول او ایمان واقعی داشته باشید و از سست­ایمانی بپرهیزید و از رفتارهای منافقانه به شدت احتراز کنید تا در پناه خدا قرار گیرید و برای رفع ظلم عیبی ندارد فریادبلند خویش را (ولو به سخنانی ناخوشایند) رها سازید ، امادرعین حال (باتوجه به مورد) اهل داد و دهش وعفو هم باشید و مولفه های کفر رابشناسید تابتوانید ازآنها دوری کنید و اعتقاداتتان را همواره صحیح نگهدارید .

در پاراگراف 11 می فرماید : ای پیامبر ! به گفتارها و رفتارهای یهودیان چندان اهمیتی مده و حجت برکافران تمام است و اینک کفرشان آگاهانه عامدانه لجبازانه است ، لذا چندان اهمیتی به گفتار وکردار کافرانه شان مده  و ای مردم ! عقیده تثلیث مسیحیان باطل است ، ایـن پیامبر که مبلغ عقاید پاک بی شائبه ای است که از جانب پروردگارتان به او وحی شده ، درمیان شماست ، به او بگروید تا سعادتمند شوید .

در این پاراگراف می فرماید : ای پیامبر! جواب سوالی که کرده اند این است .....

3 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

چنانکه دیدیم در ابتدای سوره شرح مفصلی از احکامی راجع به ارث و طرز تقسیم آن ذکر شده بود.

پس از آن فصل­های زیاد و متنوعی وجود داشت راجع به جهاد، منافقان، یهودیان، طرز تنظیم روابط با منافقان قبایل، مسیحیان، و غیره.

این تک آیه بلند، در انتهای سوره، پس از آنهمه آیات در آنهمه فصول متنوع، این سئوال را برای خواننده ایجاد می­کند که چرا در انتهای سوره، این آیه آمده و ربطی به فصول قبل از خویش ندارد تازه مطلب مورد سوال در اوایل همین سوره قبلا ذکر شده بود؟

در این موضوع نکته ظریفی هست :

اولاً آن تنوع گسترده مطالب، حاکی از آن است که این سوره یکدفعه نازل نشده بلکه نزول آن تدریجی و در طی مدتی نسبتاً طولانی بوده است.

ثانیاً وجود این آیه در آخر سوره آنهم با این نوع شروع که می­فرماید: «از تو فتوا
می­خواهند ...» حاکی از این حقیقت است که مخاطب­های آن روزِ آیات قرآن به همه آیات توجه یکسانی نمی­نموده­اند و از همین آیه معلوم می­شود آنهمه آیات راجع به جهاد و جهاد آزادی­بخش و چگونگی تنظیم روابط با دیگران (کفار، اهل کتاب، منافقان) و احکام مربوط به نماز و سفر و جنگ و انفاق و غیره و غیره، برای عموم مردم چندان مهم نبود که درباره آنها سئوالی کنند، اما درباره یک موضوع شاذّ و نادر سئوال می­کردند و در جوابشان آیه­ای می­آمد و اگر درباره آن موضوعاتِ بسیار مهم و سرنوشت­ساز نیز سئوالی می­کردند حتماً تحت عنوانِ «از تو فتوا می­خواهند» یا «از تو سئوال می­کنند ...» به آنها جواب داده می­شد و همین که چنین عباراتی را نمی­بینیم بیانگر آن است که حساسیت­های عمومی مردم آن زمان، حساسیت به اموری فرعی و بی­اهمیت بود و امور خیلی اصلی و خیلی مهم برای آنها چندان مهم نبود.

مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

خداوند متناسب با فهم مردم که در درخواست هايشان متجلي است، هدايتشان مي کند .

4 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

شرح مختصر

 

جمع بندی و تفسیر

از تو فتوا ميخواهند . بگو خداوند درباره کلاله فتوا ميدهد: اگر مردي بميرد و فرزندي نداشته باشد ، و خواهري داشته باشد نصف (مال) بجا مانده مال اوست . و او نيز از آن (خواهر) ارث ميبرد اگر فرزندي نمي داشت و اگر آن (خواهر) ها دو تا باشند دو سوم (مال) بجا مانده مال آنهاست و اگر چند برادر و خواهر باشند نصيب هر مردي مانند دو زن است . خداوند برايتان بيان مي کند ، مبادا گمراه شويد ، و خداوند به همه چيز داناست (176)

 

 

سوره نور

 

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿1﴾ الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿2﴾ الزَّانِي لَا يَنكِحُ إلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ ﴿3﴾ وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿4﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿5﴾ وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاء إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ ﴿6﴾ وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِن كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿7﴾ وَيَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿8﴾ وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيْهَا إِن كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿9﴾ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ ﴿10﴾ إِنَّ الَّذِينَ جَاؤُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِّنكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَّكُم بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿11﴾ لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُّبِينٌ ﴿12﴾ لَوْلَا جَاؤُوا عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَدَاء فَأُوْلَئِكَ عِندَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ ﴿13﴾ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِي مَا أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿14﴾ إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُم مَّا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمٌ ﴿15﴾ وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا يَكُونُ لَنَا أَن نَّتَكَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَكَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ ﴿16﴾ يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَن تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿17﴾ وَيُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿18﴾ إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿19﴾ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّه رَؤُوفٌ رَحِيمٌ ﴿20﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَن يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿21﴾ وَلَا يَأْتَلِ أُوْلُوا الْفَضْلِ مِنكُمْ وَالسَّعَةِ أَن يُؤْتُوا أُوْلِي الْقُرْبَى وَالْمَسَاكِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿22﴾ إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿23﴾ يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿24﴾ يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقَّ وَيَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ ﴿25﴾ الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ ﴿26﴾

 

بسم الله الرحمن الرحيم

سوره اي فرستاديم و مقررات آن را واجب نموديم و در آن آياتي روشن کننده فرستاديم شايد پند گيريد (1) هر يک از مرد و زن زناکار را صد شلاق بزنيد و در دين خدا نسبت به آنان رافت نشان ندهيد ، اگر به خدا و روز آخرت ايمان داريد ، و بايد عده اي از مسلمانان شاهد مجازاتشان باشند (2) مرد زناکار جز با زن زناکار يا مشرک ازدواج نکند و زن زناکار نيز جز با مرد زناکار و يا مشرک ازدواج ننمايد و آنها بر مسلمانان حرامند (3) و کساني که به زنان شوهردار نسبت زنا ميدهند و سپس چهار شاهد بر صحت ادعاي خويش نمي آورند هشتاد ضربه شلاقشان بزنيد و ديگر هرگز از آنها گواهيي قبول نکنيد و آنها گناهکارند (4) مگر کساني که پس از آن توبه کنند و رفتار خويش را اصلاح کنند که خداوند آمرزشگر مهربان است (5) وکساني که به زنان خويش نسبت زنا ميدهند و شاهدي جز خويشتن ندارند شهادت دادن آنها به اين صورت است که هر کدامشان چهار بار خدا را شاهد بگيرد که از راستگويان است (6) و بار پنجم اينکه لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگويان باشد (7) و مجازات را از آن زن دور ميکند در صورتيکه چهار بار خدا را شاهد بگيرد که شوهرش از دروغگويان است (8) و بار پنجم اينکه غضب خدا بر خودش باد اگر شوهرش از راستگويان باشد (9) و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود از این رفتارهای نا صحیح تان چه ها که بر سرتان نمی آمد و اينکه خدای شما بسيار توبه پذير فرزانه است (10) البته آنهائي که آن دروغ را که تهمت زنا به یک زن محترم بود در آوردند جمعي از شما مسلمانان بودند . آنرا براي خويش شري مپنداريد ، بلکه برايتان خير است . هر کدامشان از آن گناه قسمتي را کسب کرده ، و کسي که در ميان آنها سرپرستي و بزرگي داشته عذابي عظيم خواهد داشت (11) چرا وقتيکه آنرا شنيديد مردان و زنان مومن راجع به خويش گمان خير نبردند و نگفتند اين دروغي آشکار است؟ (12) چرا آن تهمت زنندگان راجع به آن تهمت چهار شاهد نياوردند؟ وقتيکه شاهد نياوردند نزد خداوند دروغگو محسوب ميباشند (13) و اگر فضل خدا و رحمت او در دنيا و آخرت بر شما نبود حتما درباره آنچه در آن افتاديد عذابي عظيم به شما ميرسيد (14) همان وقت كه آنرا با زبانهايتان فرا ميگرفتيد و با دهانهايتان چيزي را که راجع به آن علم نداشتيد ميگفتيد ، و آنرا آسان مي پنداشتيد ، در حاليکه نزد خداوند مهم بود (15) و چرا وقتيکه آنرا شنيديد نگفتيد ما را نميرسد که راجع به آن سخن بگوئيم؟ و نگفتید خدايا منزّهي، اين بهتاني بزرگ است (16) خداوند نصيحتتان ميکند که مبادا هرگز به مانند آن گناه باز گرديد اگر مومن ميباشيد (17) و خداوند آيات را برايتان بيان مي کند و خداوند داناي حکيم است (18) البته کساني که دوست دارند کارهاي زشت در بين مسلمانان شايع شود در دنيا و آخرت عذابي دردناک خواهند داشت، و خداوند ميداند و شما نميدانيد (19) و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود و اينکه خداوند دلسوز مهربان است چه ها بر سرتان می آمد (20)  اي مسلمانان! از گامهاي شيطان پيروي مکنيد و کسي که گامهاي شيطان را پيروي کند بداند که او به کارهاي زشت و ناپسند فرمان ميدهد ، و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود هرگز هيچيک از شما پاک نمي ماند وليکن خداوند است که هر کس را بخواهد پاک ميکند و خداوند شنواي داناست (21) و نبايد صاحبان رفاه و زيادت از بين شما خودداري کنند از اينکه از مال خويش به نزديکان و بيچارگان و مهاجران راه خدا بدهند ، و بايد عفو کنند و چشم بپوشند ، آيا دوست نداريد که خداوند ببخشدتان؟ و خداوند آمرزگار مهربان است (22)  البته کساني که به زنان شوهردارِ مومنِ غافل تهمت زنا ميزنند، در دنيا و آخرت از رحمت خداوند دورند و عذابي عظيم خواهند داشت (23) در روزي که زبانهايشان و دستها و پاهايشان در مورد اعمالشان عليه آنها شهادت خواهد داد (24) در آن روز خداوند جزاي راستين آنها را بطور کامل خواهد داد و خواهند دانست که خداوند خودش حق آشکار است (25) زنان پليد براي مردان پليد و مردان پليد براي زنان پليد ، و زنان پسنديده براي مردان پسنديده و مردان پسنديده براي زنان پسنديده باشند . آنها از آنچه ميگويند بدورند و آمرزشي و روزيي نيکو خواهند داشت (26)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: تاکيد بر عفت جنسي و مقررات مرتبط با تحکيم بنيان خانوادگي.

درب : مقررات مربوط به عفت جنسي براي حصول سلامت بنيان خانوادگي و مقررات مربوطه به آبروي مسلمانان در خصوص تهمت مربوط به زنا.

2 - سوالات

1-« وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ » (آیه1) مطابق کدام کلید فهم قرآن است؟

2-درثلث آخرآیه10 ، موضوع کدام کلید فهم قرآن اتفاق افتاده؟

3- این پاراگراف رابصورت یک متن حقوقی درآورید .

4-«هم» در«فاجلدواهم» (آیه4) خطاب به کیست؟

5-« إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ»(آیه2) با کدام کلید فهم قرآن مطابق است؟

6-«الّا» درآیه5 ، کدام موضوع آیه4 راساقط میکند؟

7 – مکانیزم لازم برای نگهداری سوابق برای رعایت موضوع آیه 4 چیست؟

8 – معنی «عذاب» در آیه 8 چیست؟ (عذاب اخروی؟ مجازات این جهانی مانند شلاق؟ یا . . ؟)

3 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

طرز بیان در پاراگراف حاوی آیات 1 تا 10 کاملا حالت قانونگزارانه دارد، همانطور که سوره های احزاب و نساء داشت و بعدا سوره طلاق خواهد داشت. اما، از همین حالت میتوان حدس زد که زنا، و نیز نسبت زنا دادن به دیگران، در آن روزها یک امر نادری نبوده، و آنقدر شیوع داشته که به وضع قانون نیاز باشد.

البته اثبات زنا آسان نیست ، اما ، فایده وضع چنین قوانینی این است که این نوع اعمال را از عیان به خفا میبرد و شیوع آن را کم کرده و به سلامت و طهارت جامعه کمک میکند .

4 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز، تغییر معناییِ چندانی نیافته، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما.

5 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - مقررات مربوط به عفت جنسي براي حصول سلامت بنيان خانوادگي. 

2 - مقررات مربوطه به آبروي مسلمانان در خصوص تهمت مربوط به زنا.

6 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

شرح مختصر

آنچه از آیات 12 تا 26) فهمیده می­شود این است که شایعه­ای بوده و نسبت زنائی به کسی داده شده و در این موضوع مردم نکوهش شده­اند که چرا به این راحتی به شایعه دامن زده­اند و چرا با رفتار صحیح در مقابل آن، از همان ابتدا جلوی آن را نگرفته­اند. اینک برای فهم بهتر مطلب، جزئیات را استخراج و مورد به مورد بررسی و نتیجه­گیری می­کنیم:

از کل مطالب این پاراگراف فهمیده می­شود شخصی که مورد تهمت قرار گرفته شخص مشهور و محترمی بوده و جامعه آن روزیِ مسلمانان نسبت به او حساس بوده­اند و همین امر سبب ایجاد این امر ناپسند شده است.

1- توطئه و عمد

عده­ای وجود داشته­اند و هدف تخریب و افساد داشته­اند (آیه های 1 و 9)

عمل فوق شیطانی بوده (آیه های 1 و 2)

فاعلان این عمل جزء مسلمانان بوده اند (آیه 1)

آنها در این کار عمد داشته اند (به قرینه کلمه دروغگو که عمد را میرساند (آیه های 1 و 3)

خلاصه اینکه عده­ای که ظاهراً جزء مسلمانان بوده و در واقع دشمن مسلمانان بودند، با عمد و آگاهی و با قصد تخریب و افساد خبر دروغی راجع به شخص مهمی که بی­گناه بوده ساختند و برای اینکه او را از وجهه بیاندازند به او نسبت زنا دادند.

2- منافقانِ توطئه­گر انسجام داخلی و سازمانی داشته­اند:

منافقان در بین خویش سلسله مراتب تعریف شده­ای داشتند (آیه 11)

این یک «کارِ تیمی» بوده و همۀ سازمان آنها با انسجام و هماهنگی در آن دخیل بوده­اند (آیه 11)

3- شخصیت مسلمانان بطور متوسط ضعیف بود:

مسلمانان خود را در یک «وحدت» نمی­دیدند بلکه خود را «تعدادی افراد جدا جدا» می­دیدند و لذا شخصی را که مورد آن شایعه قرار گرفته بود «کسی غیر از خویش» تلقی کرده بودند (آیه 12)

با وجود اطلاع از «دستور چهار شاهد»، بجای اینکه موضوع را به پیامبر ارجاع دهند خودشان تصمیم­گیری کردند (آیه 16)

در این جمله­ها عنصر عقل و تجزیه و تحلیل و درک منطقی غایب است یعنی مسلمانهای متوسط آن روز اهل منطق و تجزیه و تحلیل نبودند ، «از زبان» می­گرفتند و فوراً «با دهان» می­گفتند (آیه 15)

مسلمان­های متوسط آن روزی دارای ایمان چندان عمیقی نبودند (آیه 17)

خب ، اصل مطلب چه بود؟

با تلخیص آنچه فوقا از متن آیات استنباط کردیم منافقان در سازمان خویش با عمد و آگاهی تصمیم به توطعه ای گرفتند و شایعه زنا بر ضد یک زن محترم ساختند و انتشار دادند و چون بیشترین مشکل را با حقیقت اسلام داشتند شخص پیامبر را نشانه گرفته بودند و تهمت زنا را به یکی از زنان او زدند و در پخش این شایعه نیز از تمام قدرت سازمانی خویش استفاده کردند .

از همه اینها نتیجه میگیریم که در آن روزها انجام این کارها ممکن بود زیرا مسلمانان بطور متوسط نه ایمان قویی داشتند و نه شخصیت محکمی .

آنهائی که خودشان در آن روز­ها بوده­اند و این آیات را از پیغمبر اکرم (ص) شنیده­اند خوب می­دانسته­اند موضوع چه بوده و آن منافقان چه کسانی بوده­اند و سرپرست آنها کی بوده و جای بسی تأسف است که چرا به سراغ آنها نرفتند و آنها را بطور دسته­جمعی سرزنش و مجازات نکردند و چرا های دیگرکه همگیِ آنها به ضعفِ شخصیتِ متوسط مسلمانان در آن روزها بر می­گردد .

در هر حال، آنهائی که آن روزها بوده­اند و این آیات را شنیده­اند، هم آن شخص محترمی را که مورد تهمت قرار گرفته می­شناخته­اند، و هم فهمیده­اند که این شایعه را چه کسانی ساخته و پخش کرده­اند .

واقعا آنحضرت – علیرغم چیزی که ما می پنداریم -  چقدر غریب بود !

جمع بندی و تفسیر

بسم الله الرحمن الرحيم

سوره اي فرستاديم و (مقررات آن را) واجب نموديم و در آن آياتي روشن کننده فرستاديم شايد پند گيريد (1) هر يک از مرد و زن زناکار را صد شلاق بزنيد و در دين خدا نسبت به آنان رافت نشان ندهيد ، اگر به خدا و روز آخرت ايمان داريد ، و بايد عده اي از مسلمانان شاهد مجازاتشان باشند (2) مرد زناکار جز با زن زناکار يا مشرک ازدواج نکند و زن زناکار نيز جز با مرد زناکار و يا مشرک ازدواج ننمايد و آنها بر مسلمانان حرامند (3) و کساني که به زنان شوهردار نسبت زنا ميدهند و سپس چهار شاهد (بر صحت ادعاي خويش) نمي آورند هشتاد ضربه شلاقشان بزنيد و ديگر هرگز از آنها گواهيي قبول نکنيد و آنها گناهکارند (4) مگر کساني که پس از آن توبه کنند و (رفتار خويش را) اصلاح کنند که خداوند آمرزشگر مهربان است (5) وکساني که به زنان خويش نسبت زنا ميدهند و شاهدي جز خويشتن ندارند شهادت دادن آنها (به اين صورت است که) هر کدامشان چهار بار خدا را شاهد بگيرد که از راستگويان است (6) و (بار) پنجم اينکه لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگويان باشد (7) و مجازات را از آن زن دور ميکند (در صورتيکه) چهار بار خدا را شاهد بگيرد که شوهرش از دروغگويان است (8) و (بار) پنجم اينکه غضب خدا بر خودش باد اگر شوهرش از راستگويان باشد (9) و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود (از این رفتارهای نا صحیح تان چه ها که بر سرتان نمی آمد) و اينکه خدا (ی شما) بسيار توبه پذير فرزانه است (10) البته آنهائي که آن دروغ را در آوردند جمعي از شما بودند . آنرا براي خويش شري مپنداريد ، بلکه برايتان خير است . هر کدامشان از آن گناه (قسمتي را) کسب کرده ، و کسي که در ميان آنها سرپرستي و بزرگي داشته عذابي عظيم خواهد داشت (11) چرا وقتيکه آنرا شنيديد مردان و زنان مومن راجع به خويش گمان خير نبردند و نگفتند اين دروغي آشکار است؟ (12) چرا آنها راجع به آن چهار شاهد نياوردند؟ وقتيکه شاهد نياوردند نزد خداوند دروغگو ميباشند (13) و اگر فضل خدا و رحمت او در دنيا و آخرت بر شما نبود حتما درباره آنچه در آن افتاديد عذابي عظيم به شما ميرسيد (14) همان وقت كه آنرا با زبانهايتان فرا ميگرفتيد و با دهانهايتان چيزي را که راجع به آن علم نداشتيد ميگفتيد ، و آنرا آسان مي پنداشتيد ، در حاليکه نزد خداوند مهم بود ، (15) و چرا وقتيکه آنرا شنيديد نگفتيد ما را نميرسد که راجع به آن سخن بگوئيم؟ (و نگفتید) خدايا منزّهي ، اين بهتاني بزرگ است (16) خداوند نصيحتتان ميکند که مبادا هرگز به مانند آن (گناه) باز گرديد اگر مومن ميباشيد (17) و خداوند آيات را برايتان بيان مي کند و خداوند داناي حکيم است (18){البته کساني که دوست دارند کارهاي زشت در بين مسلمانان شايع شود در دنيا و آخرت عذابي دردناک خواهند داشت، و خدا ميداند و شما نميدانيد (19) و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود و اينکه خداوند دلسوز مهربان است (چه ميکرديد)}(20)  اي مسلمانان از گامهاي شيطان پيروي مکنيد و کسي که گامهاي شيطان را پيروي کند (بداند که) او به کارهاي زشت و ناپسند فرمان ميدهد ، و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود هرگز هيچيک از شما پاک نمي ماند وليکن خداوند است که هر کس را بخواهد پاک ميکند و خداوند شنواي داناست (21) {و نبايد صاحبان رفاه و زيادت از بين شما خودداري کنند از اينکه (از مال خويش) به نزديکان و بيچارگان و مهاجران راه خدا بدهند ، و بايد عفو کنند و چشم بپوشند ، آيا دوست نداريد که خداوند ببخشدتان؟ و خداوند آمرزگار مهربان است}(22)  البته کساني که به زنان شوهردارِ مومنِ غافل تهمت زنا ميزنند در دنيا و آخرت از رحمت خدا دورند و عذابي عظيم خواهند داشت (23) روزي که زبانهايشان و دستها و پاهايشان در مورد اعمالشان عليه آنها شهادت خواهند داد (24) در آن روز خداوند جزاي راستين آنها را بطور کامل خواهد داد و خواهند دانست که خداوند خودش حق آشکار است (25) زنان پليد براي مردان پليد و مردان پليد براي زنان پليد ، و زنان پسنديده براي مردان پسنديده و مردان پسنديده براي زنان پسنديده باشند . آنها از آنچه ميگويند بدورند و آمرزشي و روزيي نيکو خواهند داشت (26)

 

 

نور2   آیات27تا34

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿27﴾ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فِيهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّى يُؤْذَنَ لَكُمْ وَإِن قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكَى لَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ ﴿28﴾ لَّيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ مَسْكُونَةٍ فِيهَا مَتَاعٌ لَّكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ ﴿29﴾ قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ ﴿30﴾ وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُوْلِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿31﴾ وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿32﴾ وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاء إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَن يُكْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿33﴾ وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ وَمَثَلًا مِّنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُمْ وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ ﴿34﴾

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیه 33 فهمیده میشود کسانی کنیزهایشان را برای زنا اجاره میدادند،

و از همان آیه فهمیده میشود برخی از برده ها بطور قسطی آزادی خویش را از مالکان خویش بازخرید میکرده اند.

 

اي مسلمانان! به خانه هائي غير از خانه هاي خودتان داخل نشويد مگر اينکه با آنها آشنائي برقرارکنید و بر اهلش سلام کنيد، اين براي شما بهتر است . باشد كه پند گيريد (27) و اگر کسي را در آن نيافتيد داخلش نشويد مگر اينکه به شما اجازه دهند و اگر گفتند برگرديد، برگرديد ، که براي شما پاکيزه تر است و خداوند به آنچه ميکنيد داناست (28) برايتان گناهي نيست که داخل خانه هاي غير مسکون که چيزي در آن داريد بشويد  و خداوند آنچه را که آشکار و پنهان مي­کنيد ميداند (29) به مردان مومن بگو قسمتي از نگاه هاي خويش را فرو پوشند و اندام جنسي خويش حفظ کنند، اين برايشان پاکتر است ، که خداوند به آنچه مي کنند آگاه است (30) و به زنان مومن بگو قسمتي از نگاه هاي خويش را فروپوشند و دامن خويش حفظ کنند و زينت خويش غير از آنچه ظاهر است آشكار نكنند، و بايد روپوش هاي خود را بر گريبان هايشان بياندازند، و زينت خويش را آشکار نکنند مگر براي شوهرانشان ، يا پدرانشان ، يا پدران شوهرانشان ، يا پسرانشان ، يا پسران شوهرانشان ، يا برادرانشان ، يا پسران برادرانشان ، يا پسران خواهرانشان ، يا زنهايشان ، يا بردگانشان ، يا مردان تابعي که خواسته اي نسبت به زنان ندارند ، يا اطفالي که متوجه عورت هاي زنان نيستند ، و نيز نبايد پاهايشان را بکوبند كه قسمتي از زينت هاي آنها شناخته شود ، و همگي بسوي خدا توبه کنيد اي مومنان شايد رستگارشويد (31) و عزب هاتان و غلامان و کنيزان شايسته تان را به ازدواج در آوريد . اگر فقير باشند خداوند از فضل خويش بي نيازشان ميکند . و خداوند وسعت دهنده داناست (32) و آنهائي که امکان مالی برای ازدواجي نمي يابند بايد عفاف پيشه کنند تا اينکه خداوند از فضل خويش بي نيازشان کند . و کساني از بندگان شما که ميخواهند بتدريج خود را باز خريد کنند در صورتيکه خيري در آنان يافتيد قبول کنيد و از مال خدا که به شما داده به آنها بدهيد . و اگر کنيزان شما خواستار پاکدامني بودند آنها را به بدکاري وادار نکنيد تا چيزي از ظاهر زندگي دنيا بدست آوريد و کسي که آنها را مجبور کند خداوند پس از مجبور شدنشان آمرزنده مهربان است (33) و البته آيات روشنگري بسويتان نازل کرديم که مَثَلی از پيشينيانتان كه در گذشتند نيز هست ، و همچنين موعظه اي براي تقوا پيشگان است (34)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: تاکيد بر عفت جنسي و مقررات مرتبط با تحکيم بنيان خانوادگي.

درب : مقررات مربوط به خانه هاي مسلمانان و پوشش زنان و ازدواج جوانان.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مردم ! خداوندتان به استحکام بنیان خانواده ، و سلامت و پاکی ارتباطات جنسی ، بسیار اهمیت میدهد و راجع به آبروی سایر مسلمانان بسیار حســاس باشید ، و منافقانی را که بین شما هستند بشناسید و خرابکاری هایشان راخنثی کنید .

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان !  حرمت حریم خصوصی سایر مسلمانان را نگهدارید و خودتان عفیف باشید و در عفت اجتماعتان نیز بکوشید .

3 - سوالات

1- این پاراگراف رابصورت یک متن حقوقی بنویسید .

2-« ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ » (آیه30) مطابق کدام کلید فهم قرآن است؟

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیه 33 فهمیده میشود کسانی کنیزهایشان را برای زنا اجاره میدادند،

و از همان آیه فهمیده میشود برخی از برده ها بطور قسطی آزادی خویش را از مالکان خویش بازخرید میکرده اند.

5 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

6 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

مقررات مربوط به خانه هاي مسلمانان و پوشش زنان و ازدواج جوانان.

7 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

شرح مختصر

آیات تمدنی

کلّ آیات 27 تا 34 «تمدنی» است، از قبیل اینکه همینطور سرتان را پائین نیاندازید و به هر خانه ای که خواستید داخل شوید، و اینکه به دیگران زُل نزید، و راجع به موضوعات جنسی و اطفاء شهوت تان خوددار باشید، و زنان در ارائه زینت هایشان اعم از زیور آلات یا زیبائی های خدادادی دست و دل باز نباشند، و حل مشکل اطفاء شهوت را از راه ازدواج انجام دهند، نه اینکه تا نیاز جنسی احساس کردند فورا به سراغ یکی از کنیزانی که برای این کار قابل اجاره بودند بروند، و موضوع جوانان و عزوبت آنان بطور اجتماعی (مثلا از طریق تسهیل امر و توافق کلی برای جایگزینیِ ازدواج با جفت شدن موقت با کنیزان اجاره ای) حل شود، و بساط بردگی تدریجا برچیده شود، و . . .

به نظر این قلم جمله «فلیضربن بخمرهن علی جیوبهن» را باید در این چارچوب دید.

توضیحا عرض میکنیم که در موضوع حجاب در قرآن بیش از دو آیه نداریم:

1 – آیه جلابیبهن در سوره احزاب که تفسیرش را در همانجا عرض کردیم،

2 – آیه خِمار در همین پاراگراف که تفسیرش را باید در تیتر فوق و آیات قبل و بعد آیه 31 جستجو نمود.

جمع بندی و تفسیر

اي مسلمانان ! به خانه هائي غير از خانه هاي خودتان داخل نشويد مگر اينکه با آنها آشنائي بهم بزنيد و بر اهلش سلام کنيد . اين براي شما بهتر است . باشد كه پند گيريد (27) و اگر کسي را در آن نيافتيد داخلش نشويد مگر اينکه به شما اجازه دهند و اگر گفتند برگرديد ، برگرديد که براي شما پاکيزه تر است و خداوند به آنچه ميکنيد داناست (28) برايتان گناهي نيست که داخل خانه هاي غير مسکون که چيزي در آن داريد بشويد  و خداوند آنچه را که آشکار و پنهان مي­کنيد ميداند (29) به مردان مومن بگو (قسمتي) از نگاه هاي خويش را فرو پوشند و اندام جنسي خويش حفظ کنند . اين برايشان پاکتر است ، که خداوند به آنچه مي کنند آگاه است (30) و به زنان مومن بگو (قسمتي) از نگاه هاي خويش را فروپوشند و دامن خويش حفظ کنند و زينت خويش غير از آنچه ظاهر است آشكار نكنند ، و بايد روپوش هاي خود را بر گريبان هايشان بياندازند . و زينت خويش را آشکار نکنند مگر براي شوهرانشان ، يا پدرانشان ، يا پدران شوهرانشان ، يا پسرانشان ، يا پسران شوهرانشان ، يا برادرانشان ، يا پسران برادرانشان ، يا پسران خواهرانشان ، يا زنهايشان ، يا بردگانشان ، يا مردان تابعي که خواسته اي نسبت به زنان ندارند ، يا اطفالي که متوجه عورت هاي زنان نيستند ، و نيز نبايد پاهايشان را بکوبند كه قسمتي از زينت هاي آنها شناخته شود ، و همگي بسوي خدا توبه کنيد اي مومنان شايد رستگارشويد (31) و عزب هاتان و غلامان و کنيزان شايسته تان را به ازدواج در آوريد . اگر فقير باشند خداوند از فضل خويش بي نيازشان ميکند . و خداوند وسعت دهنده داناست (32) و آنهائي که (امکان مالی برای) ازدواجي نمي يابند بايد عفاف پيشه کنند تا اينکه خداوند از فضل خويش بي نيازشان کند . و کساني از بندگان شما که ميخواهند بتدريج خود را باز خريد کنند در صورتيکه خيري در آنان يافتيد قبول کنيد و از مال خدا که به شما داده به آنها بدهيد . و اگر کنيزان شما خواستار پاکدامني بودند آنها را به بدکاري وادار نکنيد تا چيزي از ظاهر زندگي دنيا بدست آوريد و کسي که آنها را مجبور کند خداوند پس از مجبور شدنشان آمرزنده مهربان است (33) و البته آيات روشنگري بسويتان نازل کرديم که مَثَلی از پيشينيانتان كه در گذشتند نيز هست ، و همچنين موعظه اي براي تقوا پيشگان است (34)

 

 

نور3     آیات35تا46

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونِةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاء وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿35﴾ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿36﴾ رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ﴿37﴾ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَيَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَن يَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿38﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاء حَتَّى إِذَا جَاءهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِندَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿39﴾ أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُّجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا وَمَن لَّمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ ﴿40﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿41﴾ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ ﴿42﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحَابًا ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاء مِن جِبَالٍ فِيهَا مِن بَرَدٍ فَيُصِيبُ بِهِ مَن يَشَاء وَيَصْرِفُهُ عَن مَّن يَشَاء يَكَادُ سَنَا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْأَبْصَارِ ﴿43﴾ يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِّأُوْلِي الْأَبْصَارِ ﴿44﴾ وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِن مَّاء فَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى بَطْنِهِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى رِجْلَيْنِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ مَا يَشَاء إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿45﴾ لَقَدْ أَنزَلْنَا آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿46﴾

 

خداوند نور آسمانها و زمين است . مثال نورش مانند چراغداني است که در آن چراغي است . آن چراغ در شيشه اي است ، و شيشه گوئي که ستاره اي درخشان است كه از درختي پر برکتِ روغن دار که نه شرقي و نه غربي است مشتعل گشته، نزديک است روغنش مشتعل شود گرچه آتشي هم به آن نرسيده باشد، نوري برفراز نوري است، خداوند هر کس را که خواهد به نور خويش هدايت ميکند و براي مردم مثل ها ميزند و خداوند به همه چيز داناست (35) در خانه هائي که خداوند اجازه داده که بر پا شده و نام او ياد شود، براي او در آنها صبحها و شبها تسبيح ميكنند (36) كساني که تجارتي و خريد و فروشي آنها را از ياد خدا و برپائي نماز و دادن زکات غافل نمي کند، و از روزي که دلها و چشم ها در آن ميچرخند مي ترسند (37) تا خداوند پاداش کاري را که ميکردند به بهتر از آن به آنها بدهد، و از فضل خويش نيز به آن بيفزايد، و خداوند هر که را خواهد بدون حساب روزي ميدهد (38) و آنانکه کافرند اعمالشان مانند سرابي است در بياباني که تشنه آنرا آب مي پندارد، ولی هنگامی که به آن ميرسد چيزي نمي يابد ، و خداوند را نزد آن اعمال خويش مي يابد که حسابش را به تمامي ميدهد و خداوند تند حساب است (39) يا چون تاريکي هائي در دريائي عميق که موجي آنرا مي پوشاند که بالاي آن نيز موج ديگري است و روي آن ابري است، تاريکي هائي که پشت بر پشت يكديگرند، اگر دستش را در آوَرَد ممکن است از شدت تاريکي آنرا نبيند، و کسي که خداوند برايش نوري قرار نداده، نوري ندارد (40) آيا نمي بيني که هر که در آسمانها و زمين است، و نيز پرندگان بال گشاده، او را تسبيح مي کنند؟ همگي نماز و تسبيح خويش را ميدانند،  و خداوند به آنچه مي کنند داناست (41) و فرمانروائي آسمانها و زمين از آن خدا و بازگشت بسوي اوست (42) آيا نمي بيني خداوند ابرها را ايجاد کرده و سپس بين آنها پيوستگي برقرار ميکند سپس آنها را فشرده کرده و آنگاه مي بيني که باران از بين آنها بيرون مي آيد؟ و از آسمان از کوههائي از ابر تگرگ نازل مي کند و به هر کس که خواهد ميزند و از هر کس خواهد باز مي دارد، آنطور که نزديک است برقش چشم ها را ببرد (43) خداوند شب و روز را ميگرداند، که در اين براي صاحبان بصيرت عبرت هایی است (44) و خداوند است که همه جنبندگان را از آبي آفريده . برخي از آنها بر شكم مي خزند، و برخي از آنها بردو پا و برخي بر چهارپا راه ميروند. خداوند هر چه بخواهد مي آفريند که خداوند به هر چيزي تواناست (45) البته آياتي بيان کننده فرستاده ايم و خداوند هر که را خواهد بسوي صراطي مستقيم هدايت مي کند (46)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: تاکيد بر عفت جنسي و مقررات مرتبط با تحکيم بنيان خانوادگي.

درب : فضيلت و عفاف و نماز و زکات و ياد خدا از نوع نور است و کفر از نوع ظلمت و تذکر این نکته که مقررات مربوط به حفظ عفاف جنسي و بنيان خانواده از طرف همان خدايي صادره شده که اين آيات و نعمت ها هم از اوست.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مردم ! خداوندتان به استحکام بنیان خانواده ، و سلامت و پاکی ارتباطات جنسی ، بسیار اهمیت میدهد و راجع به آبروی سایر مسلمانان بسیار حســاس باشید ، و منافقانی را که بین شما هستند بشناسید و خرابکاری هایشان راخنثی کنید .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای مسلمانان !  حرمت حریم خصوصی سایر مسلمانان را نگهدارید و خودتان عفیف باشید و در عفت اجتماعتان نیز بکوشید .

در این پاراگراف می فرماید : خداوند نور آسمان­ها و زمین است و مردم با ایمانِ دارایِ عمل صالح نیز نـــور محل­های زندگی­شان هستند و ای مسلمانان ! مقرراتی را که قبلا درباره فضـــایل انسانی و دوری از رذایل دیدید توسط خداوندی وضع شده که اینها گوشه ای از آیات ونعمت های اوست .

3 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیات 36 تا 39 میفرماید که متاع کفر و دین بی مشتری نخواهد ماند و این هردو ماندگار خواهند ماند تا پیشگوئیِ دیگری که با ذکر جمله «العاقبه للمتقین» فرموده ، تحقق یابد .

در آیه 45 میفرماید : و خداوند است که همه جنبندگان را از آبي آفريده. برخي از آنها بر شكم مي خزند، و برخي از آنهاست که بردو پا راه ميروند و برخي از آنها بر چهارپا راه ميروند. خداوند هر چه بخواهد مي آفريند که خداوند به هر چيزي تواناست.

در این آیه پیشگوئی های تحقق یافته ای هست :

1 – منشاء حیات «آبی» است .

2 – منشاء پیدایش دوپا ها و چهارپاها دو زیستان هستند .

چنانکه میدانیم نظریه اصل انواع در قرن نوزده پیداشده و در این آیه مدلول آن پیشگوئی شده است .

در حقیقت بیش از 1400 سال قبل مطالبی را طوری فرموده که امروز نظر جا افتاده علماء زیست­شناسی به آن رسیده است.

4 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

5 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - فضيلت و عفاف و نماز و زکات و ياد خدا از نوع نور است و کفر از نوع ظلمت است.

2 - مقررات مربوط به حفظ عفاف جنسي و بنيان خانواده از طرف همان خدايي صادره شده که اين آيات و نعمت ها هم از اوست.

6 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه 31 مشهور به آیه نور از برجسته ترین های آیات قرآنی است، بطوری که در هر مسجد و زیارتگاهی در کاشیکاری ها دیده میشود و علاوه بر آن مضامین بلندش بی نظیر است.

7 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 43 بطور قطع بالاتر از ذهنیات مخاطبان اولیه بوده، آنها برف ندیده بودند چه رسد به تگرگ.

همچنین است آیه 45 که ماء را تا قرنها بعد از نزول این آیه به «منی» تعبیر میکرده اند و آیه مذکور تقریبا هزار سال بعد مفهوم شد.

8 - آیات مشکل

از «مشکل» بودن آیه 31 چه عرض کنیم جز اینکه ببینید مفسران گوناگون در طول تاریخ اسلام و در پهنه جغرافیائی آن چه مطالب مختلف و متنوع و بعضا متضادی در تفسیر آنها گفته اند .

9 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 42 و 46 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

 

آیه نور

آیه 35 که به «آیه نور» معروف است نه تنها یکی از آیات برجسته این سوره بلکه کل قرآن است و ملاحظه آن در بسیاری از کاشی­کاری­های محراب­ها و سردرهای مساجد امری عادی است.

خواندن آن شیرین است. هر بار که آن را می­خوانیم معنی جدیدی آشکار می­کند. هنگام خواندن و باز هم خواندن آن، ذهن آدمی متوجه مرکزیتی در کل جهان می­شود که همه­اش نور و وجود و خیر و برکت و حقیقت است و جز او همه چیز خالی و تاریک و بی­حقیقت و سراب است.

اول «چراغدان» را می­گوید که گوئی به عالم وجود اشاره می­کند و سپس در یک اشاره درونی­تر به خود «چراغ» اشاره می­کند.

اینکه چراغ در شیشه است و ما شیشه را می­بینیم و شیشه مانع از دیدن خود چراغ می­شود، در حقیقت گوئی که بیننده شیشه را با خود چراغ اشتباه می­گیرد، و بعبارت دیگر «آیات» خدا مانع از درک «ذات» او می­شود و فقط با کمک قوه عقل است که می­توان از آیات عبور و ذات را درک کرد.

اینکه خداوند خودش را نور نامیده، از انجا که در جای دیگر فرموده «هیچ چیز مانند او نیست» باید به این نکته منتقل شویم که خداوند به «زبان ما» و «به زبان مخاطب» صحبت کرده و چگونه می­توان بی­نهایت را در محدود جا داد و چگونه ذهن ما کشش درک خداوند را دارد؟

اما آیا به این علت ، ما باید هیچ درکی از خداوند نداشته باشیم؟

البته که اینطور نیست و باید درکی از خداوند پیدا بکنیم و پس از اینکه پیدا کردیم با خویش بگوئیم خداوند از آنکه ما تصور کرده­ایم بالاتر است زیرا که فرموده «هیچ چیز مانند او نیست»

لذا وقتیکه فرموده «خداوند نور آسمانها و زمین است» باید توجهی به مفهوم نور کنیم و فکر کنیم که آیا زندگی و عقل و فهم و قدرت و هنر و علم و صنعت و شجاعت و عدالت و سخاوت و غیره و غیره که از خواصِ زندگیِ عالی و متعالیِ بشری است بدون رشحات فضل­الهی اساساً امکان می­یافت؟ و باز هم باید ذهنمان را از «نور» به «چیزهای خوب دیگر» منتقل کنیم مثلاً، فهم و علم و قدرت و زیبائی و خیر و برکت و غیره و بیاد بیاوریم که جهانِ بدون آنها چه جهان نامطلوب و ناپسندی می­شود. تازه اگر بتواند بدون آنها وجود داشته باشد.

از عبارت «آسمان­ها و زمین» فهمیده می­شود زمین که در آن اینهمه موجودات و زیبائی­ها و آفرینش­ها و چیزهای حیرت­انگیز هوش ربا هست، آسمانها هم همینطور است و اگر غیر از این بود می­فرمود «خداوند نور زمین و آنچه در آنست می­باشد».

چیزی را که قبلاً عرض کردیم که خداوند «به زبان مخاطب» صحبت کرده از عبارت «مثال نورش» تأیید می­شود.

وقتیکه می­گوید «نورش» یعنی خودش نور نیست بلکه «خودش» چیز دیگری است و از خواص آن «خودش» این است که نور دارد و دارد «مثال نورش» را برای من و شما مثال می­زند.

«چرا غدان، چراغ، شیشه، ستاره درخشان» در مجموعۀ این مفاهیم استعاراتی هست که توجه به آن کمک به درک مفاهیم عمیق­تری می­کند.

چراغ به مرکزیت وجود نور، و ستاره درخشان به در دسترس نبودن و ثابت بودن و عظمت اشاره دارد.

چراغ، نور دادن و شیشه حفظ و انعکاس نور را تداعی می­کند و در مجموع این نکته را به ذهن ما می­آورد که نور مورد بحث ثابت و قطع نشدنی است و بر محیط خویش نیز تأثیر انعکاسی دارد و ایجاد نور مجازی می­کند و بعبارت دیگر زیاد شدنی و زاینده بودن را تداعی می­کند.

یعنی نور خدا، اصیل و خودجوش است اما سبب ایجاد نورهای وابسته دیگر هم می­شود که از مرکز وجود و حقیقت عالم منشاء دارد، که آن  تحت تأثیر چیزی نیست و از دسترسی و تسلط دیگران دور است، گرچه می­تواند منعکس کننده آن باشد و از آن تأثیر بپذیرد.

چون در آن زمان­ها چراغ­ها را با روغن روشن می­نمودند، با ذکر جمله «نزدیک است روغنش مشتعل شود گرچه آتشی به آن نرسیده باشد» خودش بودن، خودجوش بودن، تحت تأثیر عوامل دیگر نبودن، و این نوع مفاهیم را منتقل می­کند.

عبارت «نوری، رویِ نوری» مفهوم تمام نشدن، زیادتر شدن، بالندگی، توسعه­یابی و این نوع مفاهیم رو به تعالی را به ذهن می­آورد.

عبارت «نه شرقی و نه غربی» مفاهیمی مانند مرکز و تمرکز و وسط و مستقیم و امثال آنها را به ذهن می­آورد و این مفاهیم ما را به مفهوم وحدت منتقل می­کند، و همچنین ما را به مفهوم «احد» در سوره توحید که در اوایل وحی نازل شده نزدیک می­کند

مفهوم «نزدیک است روغنش روشن شود ولو اینکه آتشی به آن نرسیده باشد» قسمتی از مفهوم «صمد» را که «بی­نیاز بودن به غیر خویش» می­باشد و مفهوم «نور آسمانها و زمین است» قسمت دیگری از مفهوم صمد را می­رساند که «نیازمند بودن همه چیز به او» است.

اینهمه را که عرض کردیم و اگر رعایت اختصار نبود می­توانستیم ده­ها برابر آن را نیز عرض کنیم باز هم مبهوتیم که چرا آنطور که دلمان راضی شود این آیه را درک نکرده­ایم.

نمودِ عینیِ چنان وجودی در روی زمین

آیه­های 37-36 نمودِ چنان وجودی را در صحنه زندگی نشان می­دهد.

خانه­ای که در آن ایمان و عبادت هست، یعنی نور هست، یعنی حقیقت هست، یعنی وجود هست، اما برعکسِ آنها کسانی که خالی از ایمان و عبادتند، خودشان و صحنه­های زندگی و اجتماعشان، آن نور و آن حقیقت و آن وجود و آن زندگی را ندارند.

این چیزیست که این پاراگراف می­گوید و در این گفتن خود بلیغ و رساست و بنظر نمی­رسد در کلیات خویش نیازی به شرحی که امثال ما بدهیم داشته باشد.

ما می­توانیم آنرا بارها و بارها بخوانیم و بخوانیم و هر بار لذت جدیدی ببریم و فهم جدیدی پیدا کنیم.

ملاحظه فرمائید همان «مثالِ نورش» را در آیه­های 36 و 37 می­بینیم:

در اینجا «خانه»، بجای چراغدان در آن مثال قرار گرفته و «تسبیح­گوئی» بجای آن «چراغ» و «اشخاص تسبیح­گو» بجای آن «شیشه» و بعداً چراغ را در آن خانه بیشتر توضیح داده که همان ایمانی است که مانع می­شود امور عادی زندگی، آنها را از یاد خدا و انجام عبادات غافل نمی­کند.

بعبارت دیگر آن ایمانی که مانع این غفلت می­شود بجای همان چراغ در آن مثال است. و این همان چیزیست که در مدلول آیه­های 39 و 40 غایب است. خانه، هست. اشخاص هم هستند اما آن ایمان که نباشد ، ظلمت حاکم است.

دریافت­های کوتاه مستقیم

هنگام مطالعۀ موضوع آیه 41 اگر به بحث پاراگراف قبل توجه فرمائید یادتان خواهد آمد که این «تسبیح کردن» همان «نور»ی است که در آن «خانه­هائی که به اذن خدا بر پا شده» مطرح بود که به این ترتیب این موضوع را به «کل جهان» تعمیم می­دهد و «خداوند نور آسمانها و زمین است» را بار دیگر تداعی می­کند.

آیه 43: درباره موضوع «به هر کس که خواهد» قبلاً بسیار توضیح داده شده است، و تیتر پرتکرار «خواست خداوند قانونمند است» موضوع را مفهوم می­کند.

جمع بندی و تفسیر

خداوند نور آسمانها و زمين است . {مثال نورش مانند چراغداني است که در آن چراغيست . آن چراغ در شيشه ايست ، و شيشه گوئي که ستاره اي درخشان است كه از درختي پر برکت روغن دار که نه شرقي و نه غربيست ميسوزد. نزديک است روغنش روشن شود گر چه آتشي به آن نرسيده باشد. نوري فراز نوري است} خداوند هر کس را که خواهد به نور خويش هدايت ميکند و براي مردم مثل ها ميزند و خداوند به همه چيز داناست (35) در خانه هائي که خداوند اجازه داده که بر پا شده و نام او ياد شود براي او در آنها صبحها و شبها تسبيح ميكنند (36) {كساني که تجارتي و خريد و فروشي آنها را از ياد خدا و برپائي نماز و دادن زکات غافل نمي کند ، و از روزي که دلها و چشم ها در آن ميچرخند مي ترسند (37) تا خداوند پاداش کاري را که ميکردند به بهتر از آن به آنها بدهد ، و از فضل خويش نيز به آن بيفزايد ، و خداوند هر که را خواهد بدون حساب روزي ميدهد}(38)  و آنانکه کافرند اعمالشان مانند سرابي است در بياباني که تشنه آنرا آب مي پندارد ، و وقتي به آن ميرسد چيزي نمي يابد ، و خداوند را نزد آن (اعمال خويش) مي يابد که حسابش را به تمامي ميدهد و خداوند تند حساب است (39) يا چون تاريکي هائي در دريائي عميق که موجي آنرا مي پوشاند که بالاي آن نيز موج ديگري است و روي آن ابري است . تاريکي هائي که پشت بر پشت يكديگرند . اگر دستش را در آورد ممکن است از شدت تاريکي آنرا نبيند . و کسي که خداوند برايش نوري قرار نداده ، نوري ندارد (40) آيا نمي بيني که هر که در آسمانها و زمين است ، و نيز پرندگان بال گشاده ، او را تسبيح مي کنند؟ همگي نماز و تسبيح خويش را ميدانند . و خداوند به آنچه مي کنند داناست (41) و فرمانروائي آسمانها و زمين از آن خداست و بازگشت بسوي اوست (42) آيا نمي بيني خداوند ابرها را ايجاد کرده و سپس بين آنها پيوستگي برقرار ميکند سپس آنها را فشرده کرده و آنگاه مي بيني که باران از بين آنها بيرون مي آيد؟ و از آسمان از کوههائي (از ابر) تگرگ نازل مي کند و به هر کس که خواهد ميزند و از هر کس خواهد باز مي دارد ، آنطور که نزديک است برقش چشم ها را ببرد (43) خداوند شب و روز را ميگرداند ، که در اين براي صاحبان بصيرت عبرتي است (44) و خداوند است که همه جنبندگان را از آبي آفريده . برخي از آنها بر شكم مي خزند ، و برخي از آنهاست که بردو پا راه ميروند و برخي از آنها بر چهارپا راه ميروند . خداوند هر چه بخواهد مي آفريند که خداوند به هر چيزي تواناست (45) البته آياتي بيان کننده فرستاده ايم و خداوند هر که را خواهد بسوي صراطي مستقيم هدايت مي کند (46)

 

نور4   آیات47تا64

وَيَقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالرَّسُولِ وَأَطَعْنَا ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِّنْهُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ وَمَا أُوْلَئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ ﴿47﴾ وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم مُّعْرِضُونَ ﴿48﴾ وَإِن يَكُن لَّهُمُ الْحَقُّ يَأْتُوا إِلَيْهِ مُذْعِنِينَ ﴿49﴾ أَفِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ يَخَافُونَ أَن يَحِيفَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَرَسُولُهُ بَلْ أُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿50﴾ إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿51﴾ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ وَيَتَّقْهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿52﴾ وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَيَخْرُجُنَّ قُل لَّا تُقْسِمُوا طَاعَةٌ مَّعْرُوفَةٌ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿53﴾ قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُم مَّا حُمِّلْتُمْ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿54﴾ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿55﴾ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿56﴾ لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَلَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿57﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُم مِّنَ الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿58﴾ وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿59﴾ وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَن يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَن يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَّهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿60﴾ لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنفُسِكُمْ أَن تَأْكُلُوا مِن بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُم مَّفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُم بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون ﴿61﴾ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ورسوله فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَن لِّمَن شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿62﴾ لَا تَجْعَلُوا دُعَاء الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَاء بَعْضِكُم بَعْضًا قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنكُمْ لِوَاذًا فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَن تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿63﴾ أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قَدْ يَعْلَمُ مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ وَيَوْمَ يُرْجَعُونَ إِلَيْهِ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿64﴾

 

ای پیامبر! برخی از اینان ميگويند به خدا و رسول ايمان آورده ايم و اطاعت داريم، آنگاه عده اي از آنها روي ميگردانند و مومن نيستند (47) و هنگاميکه بسوي خدا و رسولش دعوت ميشوند كه پيامبر بين آنها حکم کند عده اي از آنها روي ميگردانند (48) و اگر  در نتیجهء حکم حق با آنها باشد اعتراف کنان بسوي او مي آيند (49) آيا در قلوبشان مرضي هست يا شک دارند يا ميترسند خدا و رسولش به آنها ظلم کنند؟ بلکه آنها خودشان ظالمند (50) جز اين نيست قول مومنان كه وقتي بسوي خدا و رسولش دعوت ميشوند که بين آنها حکم کند ، ميگويند شنيديم و اطاعت مي کنيم و آنها همان رستگارانند (51) و کسي که خدا و رسولش را اطاعت کند و از خدا بيم داشته باشد و از او پروا کند كاميار است (52) و سخت ترين قسم هاي خويش را ياد مي کنند که اگر به آنان امر کني حتما براي جهاد خارج ميشوند. بگو قسم نخوريد، اطاعت شناخته ميشود . خداوند به آنچه ميکنيد آگاه است (53) بگو خدا و رسول را اطاعت کنيد، و اگر پشت کرديد، آنچه که بر او واجب شده بر عهده اوست و آنچه بر شما واجب شده بر عهده شماست، و اگر اطاعتش کرديد هدايت خواهيد شد، و بر عهده رسول جز رساندن آشکار نيست (54) خداوند به کساني از شما که ايمان آورده و اعمال شايسته انجام داده اند وعده داده است که آنها را حتما در زمين جايگزين خواهد کرد ، همچنانکه پيشينيان آنها راجايگزين کرده ، و دينشان را که برايشان پسنديده مستقر خواهد كرد ، و پس از خوفشان امنيت را جايگزين خواهد نمود ، که خدا را بپرستند و چيزي را با او شريک نگيرند ، و کسي که پس از آن کفر ورزد از فاسقان است (55) و نماز بپا داريد و زکات دهيد و رسول را اطاعت کنيد شايد رحمت شويد (56) و ای پیامبر! مپندار کافران در روي زمين خداوند را عاجز مي کنند، بلکه جايگاهشان آتش است و چه سرانجام بدي است (57) اي مسلمانان ! بردگان شما و کساني که هنوز به بلوغ جنسي نرسيده اند بايد سه بار از شما اجازه بگيرند . قبل از نماز صبح، و وقتي که لباستان را در ظهرها کم مي کنيد، و پس از نماز عشاء . سه باري که زمان کم لباسي شماست . پس از آن نه بر شما و نه بر آنها گناهي نيست که دور و بر شما بچرخند . خداوند آيات را چنين برايتان بيان مي کند و خداوند داناي فرزانه است (58) و هنگامي که بچه ها به بلوغ جنسي رسيدند بايد اجازه بگيرند، مانند کساني که قبلا اجازه ميگرفتند. خداوند آياتش را چنين برايتان بيان مي کند و خداوند داناي فرزانه است (59) و زنان باز نشسته اي که اميد ازدواجي ندارند اشکالي ندارد که جامه خويش را بگذارند، در صورتيکه با زينت هايشان خود آرائي نکنند . و اگر خودداري کنند برايشان بهتر است . و خداوند شنواي داناست (60) اشکالي ندارد که کوران و لنگ ها و مريض ها و خودهاتان از خانه هاي خويش بخوريد، يا خانه هاي پدرانتان يا خانه هاي مادرانتان، يا خانه هاي برادرانتان يا خانه هاي خواهرانتان، يا خانه هاي عموهايتان، يا خانه هاي عمه هايتان، يا خانه هاي دائي هايتان، يا خانه هاي خاله هايتان، يا جائي که کليدهايش را داريد، يا خانه های دوستانتان، اشکالي ندارد که دستجمعي بخوريد يا جداگانه . و هنگامي که به خانه هائي در مي آئيد بر خودهاتان سلامي کنيد که تحيتي پسنديده از جانب خداوند است که پر برکت و خوشایند است . خداوند آيات را چنين برايتان بيان مي کند شايد به عقل در يابيد (61) جز اين نيست که مومن کسي است که ايمان به خدا و رسول دارد و وقتي كه در يک کار دستجمعي با اوست بدون اجازه نميرود، کساني که از تو اجازه ميخواهند کساني هستند که به خدا و رسولش ايمان دارند، پس اگر براي بعضي کارهايشان از تو اجازه خواستند به هر کس از آنها که خواستي اجازه بده، و از خدا براي او آمرزش بخواه، که خداوند آمرزگار مهربان است (62) پيامبر را در بين خويش آنطور كه همديگر را صدا ميزنيد خطاب نكنيد . البته خداوند کساني از شما را که پنهاني در ميروند مي شناسد . پس بايد کساني که با امرش مخالفت مي کنند بترسند که مبادا فتنه اي يا عذابي دردناک به آنان برسد (63) بدانيد: آنچه در آسمانها و زمين است مال خداست . ميداند شما در چه موقعيتي هستيد ، و روزي که بسوي او برميگردند خبر اعمالشان را به آنان ميدهد و خداوند به هر چيزي داناست (64)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: تاکيد بر عفت جنسي و مقررات مرتبط با تحکيم بنيان خانوادگي

درب : در مقابل احکام الهي دو نوع برخورد ديده مي شود: منافقانه و مومنانه و مقررات مربوط به امور عمومي جامعه و احترام به رهبر الهي و اطاعت از او، و مقررات مربوط به داخل خانه ها براي حفظ حرمت و امنيت مسلمانان.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مردم ! خداوندتان به استحکام بنیان خانواده ، و سلامت و پاکی ارتباطات جنسی ، بسیار اهمیت میدهد و راجع به آبروی سایر مسلمانان بسیار حســاس باشید ، و منافقانی را که بین شما هستند بشناسید و خرابکاری هایشان راخنثی کنید .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای مسلمانان !  حرمت حریم خصوصی سایر مسلمانان را نگهدارید و خودتان عفیف باشید و در عفت اجتماعتان نیز بکوشید .

در پاراگراف 3 می فرماید : خداوند نور آسمان­ها و زمین است و مردم با ایمانِ دارایِ عمل صالح نیز نـــور محل­های زندگی­شان هستند و ای مسلمانان ! مقرراتی را که قبلا درباره فضـــایل انسانی و دوری از رذایل دیدید توسط خداوندی وضع شده که اینها گوشه ای از آیات ونعمت های اوست .

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان ! با احکام الهی صادقانه برخورد کنید واینطــور نباشد که از بعضی احکام الهی که به نفع خویش می پندارید استقبال کنید و درمورد  بعضی دیگر سستی یا اعراض کنید ، زیرا این نوع برخورد ، منافقانه است و مقررات حریم خصوصی هر فرد مسلمان و خانه های آنها را محترم شمرده و رعایت کنید و کیفیت مسلمانی خویش را بالا ببرید و رســول خدا (ص)را احترام کنید و از رفتارهای منافقانه بپرهیزید .

3 - سوالات

1-خداوند دراینجا دوبار خویش را علیم حکیم و یکبارسمیع علیم نامیده ، چرا؟

2-منظور از «ثیاب» در آیه60 چیست؟

3-اگر بخواهیم درآیه62 از تیتر «ذکرمصادیق افاده حصرنمیکند» استفاده کنیم باید ذیل کدام کلمات را خط بکشیم؟

4-«إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ورسوله » (آیه62) مطابق کدام کلید تفسیر است؟

5-«  قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنكُمْ لِوَاذًا» (آیه63) چطور؟

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیات این پاراگراف (47 تا 57) فهمیده میشود که منافقان کماکان یک نیروی اجتماعی بسیار مهم بودند که وحی پرداختن به آنها را رها نمیکند و در اینجا باز هم برخی از مشخصاتشان را بر میشمارد تا مومنین واقعی اگر واجد بعضی از آن مشخصه ها هستند آن را در خویش از بین ببرند .

مشخصاتی که میتوانیم اهمّ آنها بصورت ذیل لیست کنیم :

در ظاهر اظهار ایمان و اطاعت می­کنند اما در قلبشان چنین نیست (آیه 47)

به حکم خدا و رسول راضی نیستند (آیه 48)

با حکم خدا و پیامبر گزینشی برخورد می­کنند ( آیه 49)

راجع به خدا و رسول تصور ناحق دارند (آیه 50)

شعار می­دهند اما عمل نمی­کنند (آیه 53)

از آیه 63 فهمیده میشود که مسلمانان چندان احترامی برای آنحضرت قائل نبودند ، و بازهم از همان آیه برخی دیگر از رفتارهای منافقانه را میتوان تشخیص داد ، مثلا اینکه در کارهای عمومی که آنحضرت هم حضور داشت بدون اجازه در میرفتند و با امرش نخالفت میکردند .

5 کلیدهای تفسیری

اصلی-فرعی

دو آیه 51 و 52 بدون اینکه فرع بر آیه­ای باشند پرانتزی هستند، دلیلش هم اینکه اگر انتهای آیه 50 را به ابتدای آیه 53 وصل کنیم می­بینیم روال سخن صاف و یکدست می­شود.

ریزکردن پاراگراف تا حد امکان

1

وَيَقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالرَّسُولِ وَأَطَعْنَا ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِّنْهُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ وَمَا أُوْلَئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ ﴿47﴾ وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم مُّعْرِضُونَ ﴿48﴾ وَإِن يَكُن لَّهُمُ الْحَقُّ يَأْتُوا إِلَيْهِ مُذْعِنِينَ ﴿49﴾ أَفِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ يَخَافُونَ أَن يَحِيفَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَرَسُولُهُ بَلْ أُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿50﴾ إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿51﴾ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ وَيَتَّقْهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿52﴾ وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَيَخْرُجُنَّ قُل لَّا تُقْسِمُوا طَاعَةٌ مَّعْرُوفَةٌ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿53﴾

درس: تاکيد بر عفت جنسي و مقررات مرتبط با تحکيم بنيان خانوادگي.

درب: ای مسلمانان! رفتار منافقانه را بشناسید و از آن دوری کنید.

2

 قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُم مَّا حُمِّلْتُمْ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿54﴾ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿55﴾ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿56﴾ لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَلَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿57﴾

درس: تاکيد بر عفت جنسي و مقررات مرتبط با تحکيم بنيان خانوادگي.

درب: ای پیامبر! ضمن پیگیریِ رسالتت دل خوش دار که بزودی وضع تان تثبیت میشود.

3

 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُم مِّنَ الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿58﴾ وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿59﴾ وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَن يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَن يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَّهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿60﴾

درس: تاکيد بر عفت جنسي و مقررات مرتبط با تحکيم بنيان خانوادگي.

درب: ای مسلمانان! داخل خانواده ها تان به این ظرائف توجه کنید.

4

 لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنفُسِكُمْ أَن تَأْكُلُوا مِن بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُم مَّفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُم بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون ﴿61﴾

درس: تاکيد بر عفت جنسي و مقررات مرتبط با تحکيم بنيان خانوادگي.

درب: ای مسلمانان! از دایره تنگِ فردیت خود خارج شوید.

5

 إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ورسوله فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَن لِّمَن شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿62﴾ لَا تَجْعَلُوا دُعَاء الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَاء بَعْضِكُم بَعْضًا قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنكُمْ لِوَاذًا فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَن تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿63﴾ أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قَدْ يَعْلَمُ مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ وَيَوْمَ يُرْجَعُونَ إِلَيْهِ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿64﴾

درس: تاکيد بر عفت جنسي و مقررات مرتبط با تحکيم بنيان خانوادگي.

درب: ای مسلمانان! رفتار منافقانه را بشناسید و از آن دوری کنید.

6 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه 55 به دلایلی که مکررا عرض کرده ایم از آیات برجسته قرآنی است.

همچنین است آیه 63.

7 پیشگویی های تحقق یافته

مطالب آیه 55 که حاوی یک پیشگوئیِ روشنِ تحقق یافته است بطور قطع یکی از معجزات تاریخی است و چنانکه امروز واضح است تمام فقرات آن در مدتی کم محقق گشته است.

8 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

9 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - در مقابل احکام الهي دو نوع برخورد ديده مي شود: منافقانه و مومنانه

2 - مقررات مربوط به امور عمومي جامعه و احترام به رهبر الهي و اطاعت از او

3 - مقررات مربوط به داخل خانه ها براي حفظ حرمت و امنيت مسلمانان

10 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 52 و 56 و 57 و 64 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

جمع بندی و تفسیر

و ميگويند به خدا و رسول ايمان آورده ايم و اطاعت داريم ، آنگاه عده اي از آنها روي ميگردانند و مومن نيستند (47) و هنگاميکه بسوي خدا و رسولش دعوت ميشوند كه پيامبر بين آنها حکم کند عده اي از آنها روي ميگردانند (48) و اگر  (در نتیجهء حکم) حق با آنها باشد اعتراف کنان بسوي او مي آيند (49) آيا در قلوبشان مرضي هست يا شک دارند يا ميترسند خدا و رسولش به آنها ظلم کنند؟ بلکه آنها خودشان ظالمند (50) {جز اين نيست قول مومنان كه وقتي بسوي خدا و رسولش دعوت ميشوند که بين آنها حکم کند ، ميگويند شنيديم و اطاعت مي کنيم و آنها همان رستگارانند (51) و کسي که خدا و رسولش را اطاعت کند و از خدا بيم داشته باشد و از او پروا کند كاميار است} (52) و سخت ترين قسم هاي خويش را ياد مي کنند که اگر به آنان امر کني حتما (براي جهاد) خارج ميشوند. بگو قسم نخوريد . اطاعت شناخته ميشود . خداوند به آنچه ميکنيد آگاه است (53) بگو خدا و رسول را اطاعت کنيد ، و اگر پشت کرديد ، آنچه که بر او واجب شده بر عهده اوست و آنچه بر شما واجب شده بر عهده شماست ، و اگر اطاعتش کرديد هدايت خواهيد شد ، و بر عهده رسول جز رساندن آشکار نيست (54) خداوند به کساني از شما که ايمان آورده و اعمال شايسته انجام داده اند وعده داده است که آنها را حتما در زمين جايگزين خواهد کرد ، همچنانکه پيشينيان آنها راجايگزين کرده ، و دينشان را که برايشان پسنديده مستقر خواهد كرد ، و پس از خوفشان امنيت را جايگزين خواهد نمود ، که مرا بپرستند و چيزي را با من شريک نگيرند ، و کسي که پس از آن کفر ورزد از فاسقان است (55) و نماز بپا داريد و زکات دهيد و رسول را اطاعت کنيد شايد رحمت شويد (56) و مپندار کافران در روي زمين (خداوند را) عاجز مي کنند . بلکه جايگاهشان آتش است و چه سرانجام بدي است (57) اي مسلمانان ! بردگان شما و کساني که هنوز به بلوغ جنسي نرسيده اند بايد سه بار از شما اجازه بگيرند . قبل از نماز صبح ، و وقتي که لباستان را در ظهرها کم مي کنيد ، و پس از نماز عشاء . سه باري که زمان کم لباسي شماست . پس از آن نه بر شما و نه بر آنها گناهي نيست که دور و بر شما بچرخند . خداوند آيات را چنين برايتان بيان مي کند و خداوند داناي فرزانه است (58) و هنگامي که بچه ها به بلوغ جنسي رسيدند بايد اجازه بگيرند ، مانند کساني که قبلا اجازه ميگرفتند . خداوند آياتش را چنين برايتان بيان مي کند و خداوند داناي فرزانه است (59) و زنان باز نشسته اي که اميد ازدواجي ندارند اشکالي ندارد که جامه خويش را بگذارند ، در صورتيکه با زينت هايشان خود آرائي نکنند . و اگر خودداري کنند برايشان بهتر است . و خداوند شنواي داناست (60) اشکالي ندارد که کوران و لنگ ها و مريض ها و خودهاتان از خانه هاي خويش بخوريد ، يا خانه هاي پدرانتان يا خانه هاي مادرانتان ، يا خانه هاي برادرانتان يا خانه هاي خواهرانتان ، يا خانه هاي عموهايتان ، يا خانه هاي عمه هايتان ، يا خانه هاي دائي هايتان ، يا خانه هاي خاله هايتان ، يا (جائي) که کليدهايش را داريد ، يا (خانه) دوستتان . اشکالي ندارد که دستجمعي بخوريد يا جداگانه . و هنگامي که به خانه هائي در مي آئيد بر خودهاتان سلامي کنيد که تحيتي پسنديده از جانب خداوند است که پر برکت و خوشایند است . خداوند آيات را چنين برايتان بيان مي کند شايد به عقل در يابيد (61) جز اين نيست که مومن کسي است که ايمان به خدا و رسول دارد و وقتي كه در يک کار دستجمعي با اوست بدون اجازه نميرود . کساني که از تو اجازه ميخواهند کساني هستند که به خدا و رسولش ايمان دارند ، پس اگر براي بعضي کارهايشان از تو اجازه خواستند به هر کس از آنها که خواستي اجازه بده ، و از خدا براي او آمرزش بخواه ، که خداوند آمرزگار مهربان است (62) پيامبر را در بين خويش آنطور كه همديگر را صدا ميزنيد خطاب نكنيد . البته خداوند کساني از شما را که پنهاني در ميروند مي شناسد . پس بايد کساني که با امرش مخالفت مي کنند بترسند که مبادا فتنه اي يا عذابي دردناک به آنان برسد (63) بدانيد: آنچه در آسمانها و زمين است مال خداست . ميداند شما در چه موقعيتي هستيد ، و روزي که بسوي او برميگردند خبر اعمالشان را به آنان ميدهد و خداوند به هر چيزي داناست (64)

 

 

 

 

 

سوره طلاق

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا ﴿1﴾ فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِّنكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَن كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا ﴿2﴾ وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا ﴿3﴾ وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُوْلَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا ﴿4﴾ ذَلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنزَلَهُ إِلَيْكُمْ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا ﴿5﴾ أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنتُم مِّن وُجْدِكُمْ وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَإِن كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُم بِمَعْرُوفٍ وَإِن تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى ﴿6﴾ لِيُنفِقْ ذُو سَعَةٍ مِّن سَعَتِهِ وَمَن قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا ﴿7﴾ وَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهَا وَرُسُلِهِ فَحَاسَبْنَاهَا حِسَابًا شَدِيدًا وَعَذَّبْنَاهَا عَذَابًا نُّكْرًا ﴿8﴾ فَذَاقَتْ وَبَالَ أَمْرِهَا وَكَانَ عَاقِبَةُ أَمْرِهَا خُسْرًا ﴿9﴾ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُوْلِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا ﴿10﴾ رَّسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ مُبَيِّنَاتٍ لِّيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا ﴿11﴾ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا ﴿12﴾

 

بسم الله الرحمن الرحيم

اي پيامبر! هنگامي که زنان را طلاق ميدهيد آنها را تا سر آمدِ عّده شان طلاق دهيد وحساب عده را نگهداريد و از خداوند که پروردگارتان است پروا کنيد . آنها را از خانه هايشان بيرون نکنيد و خودشان هم خارج نشوند مگر اينکه كار زشت آشکاري مرتکب شوند ، و اينها حدود خداست ، و کسي که از حدود خدا تجاوز کند بر خويش ظلم کرده ، نمي داني شايد خداوند بعد از آن امري پديد آورد (1) پس هنگامي که به سر رسيد خويش رسيدند ، يا آنها را به نيکي نگهداريد ، يا به نيکي از آنان جدا شويد ، و دو نفر از عادل هاي خودتان را به شهادت بگيريد و شهادت را هم براي خدا برپا داريد ، اينها نکاتي است که اشخاصي که به خدا و آخرت ايمان دارند از آن پند ميگيرند و هر کس که تقوا پيشه کند خداوند برايش راه نجاتي قرار ميدهد (2) و از جائي که فکرش را هم نمي کند روزيش ميدهد ، و هر کس که به خدا توکل کند او را بس است . البته خداوند كار خود را به سرانجام ميرساند . البته خداوند براي هر چيزي اندازه اي قرار داده است (3) آن زنانتان که يائسه شده باشند در صورتيکه شکي داشته باشيد ، يا آنهائي که حيض نديده اند ، عدّه آنها سه ماه است . و عدّه زنان حامله تا وضع حمل است . و هر کس که تقوا پيشه کند خداوند از فرمان خويش براي او آسانيي قرار ميدهد (4) اين فرمان خداست که بسويتان نازل کرده ، و کسي که تقوا پيشه کند خداوند زشتي هايش را مي پوشاند و پاداشش را بزرگ ميفرمايد (5) آنان را در همان مساکني که بر حسب توانائي خود داريد سکونت دهيد ، و از جهت اينکه آنها را در تنگنا قرار دهيد به آنان ضرر نرسانيد ، و اگر حامله هستند خرجشان را بدهيد تا بزايند و اگر براي شما شير دادند مزدشان را بدهيد ، و بين خودتان به خوبي مشورت کنيد ، و اگر در توافق سخت گيري کرديد يکنفر ديگر شيرش دهد (6) توانگر بايد متناسب با توانائي خويش خرج كند ، و تنگدست بايد از آنچه خدا به او داده هزينه کند ، خداوند به هيچکس جز مطابق با قدرتي که به او داده تکليفي نمي کند . خداوند بزودی بعد از سختي آسانیي قرار ميدهد (7)  چه بسيار شهرهائي بودند که مردمش از فرمان پروردگارشان و فرستادگانش سرپيچيدند ، و آنها را به حسابي شديد و عذابي  ناشناخته بگرفتيم (8)  آنگاه نتيجه بدِ کارشان را چشيدند و عاقبت امر آنها نيز خسارت بود (9) خداوند براي آنان در آخرت عذابي شديد تهيه ديده است . پس اي خردمندانِ مومن تقوا پيشه کنيد كه خداوند بسوي شما پندي نازل کرده است (10) رسولي که آيات روشن کننده خدا را برشما ميخواند تا کساني را که ايمان آورده و اعمال صالح انجام ميدهند را از تاريکيها خارج کرده بسوي نور ببرد . کسي که به خدا ايمان بياورد و عمل شايسته کند خداوند او را داخل باغ هائي مي کند که در کف آنها نهرها جاري است که هميشه در آنها جاودان خواهند بود ، و البته خداوند روزي او را نيکو نموده است (11) خداوندي که هفت آسمان ، و از زمين نيز مانند آنها را ، آفريد . فرمان او پيوسته در بين آنها نازل ميشود ، تا بدانيد که خدا بر هر چيزي تواناست ، واينکه علم خدا به همه چيز احاطه دارد (12)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: تقوا را رعايت کنيد و در خصوص طلاق خيلي رعايت کنيد.

2 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیات 1 تا 7 فهمیده میشود که در آن روزها وقتی زنی مطلقه میشد محل سکونتش را از دست میداد ، و اینکه موضوع عِدّه چندان اهمیتی نداشت ، و دقتی راجع به آن مرعی نبود ، و نیز مخارج زن مطلقه تا وضع حمل ، و دستمزدش در صورت شیردهیِ نوزاد ، و سایر شئون انسانی مشابه (مثلا احترامِ حاصل از معاشرت، دوستی ، و امثال آن) ، در موردش رعایت نمیشد .

از آیات 8 تا 11 و شدت تاکیداتی که در متن آنها بکار رفته معلوم میشود که در آن روزها یکنوع حالت ولنگاری و اهمیت ندادن به احکام نازله وجود داشته که سبب پاره شدن چُرت مسلمانان میشده ، که نتیجه آن این بوده که جنس زن اهمیتی بیابد و از «موجودی کاملا بی حقوق» به وضعیت امروزیش برسد .

3 کلیدهای تفسیری

آیه­های 9 و 10 فرع بر آیه 8 است و این واضح است.

لذا آیه­های اصلی این پاراگراف آیه­های 8 و 11 است.

4 - پیشگوئی های تحقق یافته

و باین ترتیب است که آن رفتار پرخشونت وحشیانه با زنان در مدتی بسیار کوتاه و کمتر از یک نسل به چنان رفتار سامان یافتۀ متمدنانه­ای بدل شد .

5 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

6 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

تقوا را در خصوص طلاق خيلي رعايت کنيد.

7 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه های 8 و 9 از این لحاظ که به اقوامِ درگذشته اشاره دارد، از آنجا که علم باستان شناسی هنوز در مراحل ابتدائی است، و جزئیاتی از زندگی آنان در دست نیست، بالاتر از ذهنیات ما میباشد، چه رسد به عرب 1400 سال قبل.

آیه 12 از این لحاظ که به آفرینش اشاره دارد، از آنجا جزئیات مکانیزمش برای ما روشن نیست، بالاتر از ذهنیات ما است، چه رسد به مردم 1400 سال قبل.

8 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 8 تا 11 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

 

احکام طلاق، و آن همه دقت درباره جزئیاتش

در این پاراگراف، مقررات طلاق با ذکر جزئیات دقیق وضع شده و مکرراً توجه و تأکید به تقوی یادآوری شده و نسبت به عواقب بی­توجهی به آن هشدار داده شده و در هیچ جای دیگر قرآن کریم راجع به یک حکم اینقدر به تقوا سفارش و نسبت به بی­توجهی به آن هشدار داده نشده است. علت آن قابل فهم است.

در جامعه­ای که اولین بار مخاطب این آیات بوده­اند، اقوام عرب اعم از ساکنان مکه و مدینه و یا بدویان خارج از این دو نقطه، درجه خشونت زندگی زیاد بوده و مردان، غالب مطلق، و زنان، ضعیف و بی­اختیار و مغلوب مطلق، بوده­اند و تقریباً هیچ حقوق شناخته شده­ای نداشته و هرگونه تعدی نسبت به آنان عادی شمرده می­شد.

لذا آنهمه تأکید به تقوا را باید در این واقعیت جستجو کرد.

اگر بخواهیم تأکیدات و تصریحاتی را که راجع به موضوع طلاق در این سوره آمده منظم کنیم به لیست ذیل می­رسیم:

 

اهمیت:

الف) اهمیت امور مربوط به طلاق:

به اقامه شهادت بعنوان یک عمل دینی نگاه کنید (آیه 2)

ب) دو نفر عادل که آنها را بعنوان عادل می­پسندید به گواهی بگیرید (آیه 2)

عِدّه:

الف) طلاق (جدائی) پس از سر آمدن (عده) است (آیه 1)

ب) حساب عده را نگهدارید (آیه 2)

ج) عده زنان یائسه یا مشکوک یا حیض ندیده سه ماه است (آیه 4)

د) عده زنان حامله، تا وضع حمل است (آیه 4)

مسکن زن مطلقه:

الف) از خانه­هایشان بیرونشان نکنید (آیه 1)

ب) خودشان هم از خانه­هایشان بیرون نروند (آیه 1)

ج) آنها را در مضیقه قرار ندهید که ضرری به آنها برسانید (آیه 6)

هزینه:

الف) اگر حامله هستند خرجشان را بدهید تا بزایند (آیه 6)

ب) اگر بچه­ را شیر می­دهند مزدشان را بدهید (آیه 6)

 

رابطه انسانی خوب:

الف) پس از رسیدن سررسید (عده) یا به نیکی نگهدارید یا به نیکی جدا شوید (آیه 2)

ب) در همان مساکنی که برحسب توانائی خود دارید سکونتشان دهید (آیه 6)

ج) بین خودتان به خوبی مشورت و همکاری کنید (آیه 6)

د) توانگر باید متناسب با توانائی خویش خرج کند (آیه 7)

ه) تنگدست هم باید آنقدر که می­تواند بدهد (آیه 7)

 

ملاحظه می­فرمائید؟

قرآن در بیش از 1400 سال پیش، برای عده­ای از افراد بشری، در جامعه­ای که آنها را داخل آدم حساب نمی­کردند، و با آنها مانند اشیاء و اموال رفتار می­کردند، و حتی وقتیکه شخصی می­مُرد، زنان او به ارث می­رسیدند و بین پسرانش تقسیم می­شدند، قرآن در آن زمان برای چنین موجوداتی با این دقت و صراحت راجع به اهمیت جدا شدن از آنها، و راجع به مسکن آنها، راجع به هزینه زندگی آنها، و راجع به رابطه انسانی خوب با آنها، چقدر نکته­سنجی نموده و چقدر نکات ظریف و دقیقی را مطمح نظر قرار داده و بصورت دستورات محکم شرعی و قانونی جاودانه نموده و بعنوان ضمنانت اجرا، چقدر «تقوا» را به یاد آدمی آورده و چقدر تأکید و توصیه و تهدید برای بی­توجهی به تقوا پیش­بینی نموده و خلاصه چنان کرده که امروز در جوامع انسانی اسلامی (و تا حدودی غیراسلامی نیز در اثر تأثیرپذیری از اسلام) ازدواج و طلاق یک امر صد در صد قانونمند و سیستم­دار شده و زن بعنوان همسر، دارای حقوق محکم و معروف و تثبیت شده­ای گردیده که از همه جوامع دیگر با فاصله­ای زیاد جلوتر است.

آیا امروز، که در اوائل هزاره سوم، و در آستانه دهکده جهانی، و اِشراف به کهکشانها، و کشف ثروتهای اعماق زمین، و رفع اختلافات هزاران ساله بشری هستیم، انصافاً، حتی امروز، راجع به زنان، در متون رسمی مانند حقوق بشر و امثال آن، چیزی هست که با این احکام برابری کند؟

معمولاً سنگ بطرف ارتفاع کمتر می­افتد و حمار کوتاهترین مسیر بین دو نقطه را انتخاب می­کند و عقل معمولی هم گزینه­ای را که هزینه کمتر دارد ترجیح می­دهد. اگر آدمی هم بخواهد دنبال آسانی و راحتی و هزینه کم باشد، عقل به او می­گوید آن موجود بی­دفاع را بزن و بیرونش کن.

رعایت اینهمه مقررات و اینهمه پیچیدگی برای چه؟

به همین دلیل است که در این سوره اینهمه به تقوا تأکید شده است زیرا می­خواهد چیزی را در ذهن بشر بنشاند که سخت و هزینه­بر و خلاف عادت اوست و  برعکسِ مسیر آب است که راه آسان را انتخاب می­کند و حمار که نزدیک­ترین راه را.

خداوند برای اینکه بشر گزینه مشکل­تر را انتخاب کند اولاً مقادیر زیادی «نکات تشویقی» می­آورد. مثلاً:

 

نمی­دانی شاید خداوند بعد از آن، امر جدیدی پدید بیاورد (آیه 1)

هر کس که تقوا پیشه کند خداوند برایش راه نجاتی قرار می­دهد (آیه 2)

و از جائی که فکرش را هم نمی­کند روزیش می­دهد (آیه 3)

خداوند بعد از سختی، آسانی قرار می­دهد (آیه 7)

هر کس به خداوند توکل کند او را بس است (آیه 3)

 

بطوریکه ملاحظه می­فرمائید قبول انجام این دستورات را

اولاً اینطور برای بشر شیرین می­کند که شاید این برای تو بهتر باشد (ردیف 1 جدول فوق)

بعد می­گوید که انجام این دستور برای تو فایده دارد (ردیف 2 و 3)

بعدش می­فرماید که بنظر تو سخت می­آید اما خواهی دید که بعدش راحتی خواهی داشت (ردیف 4)

در نهایت هم می­گوید اگر هم بنظرت سخت می­آید به خدا توکل کن و خدا تو را کمک خواهد کرد (ردیف 5).

با این ترتیب ذهن بشر را متوجه این نکته می­کند که انجام این تکلیف که بنظر سخت می­آید، در حقیقت مانند رنجی است که آدمی برای تصاحب گنج باید ببرد و سرمایه­گذاریی است که بعداً سود در پی خواهد داشت و باین ترتیب ذهن آدمی را از نوع رفتار جمادات و حیوانات بالاتر می­برد.

ضمناً طی ذکر نکات دیگری فکر آدمی را باز هم بالاتر می­برد. مثلاً:

 

خداوند به هیچکس جز مطابق قدرتی که به او داده تکلیف نمی­کند (آیه 7)

خداوند برای هر چیز قدر و اندازه­ای قرار داده (آیه 3)

خداوند فرمان خود را به انجام می­رساند (آیه 3)

اگر اندکی دقت فرمائید، در این مطالب، خداوند حکمت­های مدلولات جدول قبل را برای ذهن آدمی تعلیل می­کند.

مثلاً در ردیف 1 و 2 می­فرماید این تکالیف، آنقدر هم سخت نیست و در قدرت شما هست.

و در ردیف 3 می­فرماید بالاخره هم این کار را انجام خواهید داد.

و بالاخره نکاتی را می­فرماید که توجه به آن وجه تمایز آدمی با سایر موجودات (مثلاً سنگ و حمار) است:

 

از خداوند پروردگارتان تقوا کنید (آیه 1)

اینها حدود خداست. و کسی که از حدود خدا تعدی کند بر خویش ظلم کرده (آیه 1)

کسی که تقوا کند، خداوند زشتی­های او را می­پوشاند و پاداشش را بزرگ می­فرماید (آیه 5)

 

چنانکه ملاحظه می­فرمائید حکمت تقوا را این قرار داده که فرموده «پروردگارتان» است (ردیف 1) او که شما را تا اینجا رسانده و شما را از سنگ و حمار بالاتر قرار داده، هموست که این را می­گوید و لذا اجرای این توصیه در جهت کمال شماست. و اگر هم این توصیه را گوش نکنید به خودتان ضرر رسانده­اید (ردیف 2) و اگر هم گوش کنید بنفع خودتان است (ردیف 3).

و باین ترتیب است که آن رفتار پرخشونت وحشیانه با زنان در مدتی بسیار کوتاه و کمتر از یک نسل به چنان رفتار سامان یافتۀ متمدنانه­ای بدل شد .

مبادا بی­تقوائی کنید!

در پاراگراف قبل، تقوا را (در آن سه سطح سابق­الذکر) پشتوانه اجرائی رعایت احکام طلاق قرار داده و در این بند، هشدار داده که مبادا به رعایت تقوا بی­توجهی کنید که همین امر دامنگیر اقوام قبلی شده و آنها را به هلاکت دسته­جمعی در دنیا و عذاب اخروی دچار کرده و مبادا شما هم به همان نتیجه دچار شوید.

و در آیه آخر نیز سرنوشت خوب و آرزوئیِ کسانی را که تقوا را رعایت نموده­اند برشمرده و مجموعاً آن هشدار و این تشویق را پشتوانه تقوا، و خود تقوا را پشتوانه حسن اجرای مقررات طلاق قرار داده است.

یادآوری صفات خداوندی به عنوان پشتوانه همه آن تأکیدات

در پاراگراف اول مقررات دقیق طلاق را تشریع فرموده و تقوا را پشتوانه اجرائی آن قرار داده و در پاراگراف دوم، هشدارِ نتیجه عدم رعایت تقوا، و برعکس، تشویق نتیجه خوب رعایت تقوا را پشتوانه رعایت تقوا ذکر فرموده و در این پاراگراف درباره موردی که تقوا نسبت به او صورت می­گیرد یعنی راجع به خداوند چند نکته را ذکر می­فرماید و این نکات را پشتوانه آن تهدید و تشویق پاراگراف قبل قرار می­دهد:

 

آفرینش عجیب و بزرگ و مهم آسمانها و زمین (آیه 12)

مدیریت نافذ در آسمانها و زمین (آیه 12)

قدرت بی حد و حصر او (آیه 12)

علم بی حد و حصر (آیه 12)

 

یعنی اینکه خداوند چنین وجود و چنین شخصیتی است و سزاوار این هست که امرش را اطاعت کنید.

جمع بندی و تفسیر

بسم الله الرحمن الرحيم

اي پيامبر ! هنگامي که زنان را طلاق ميدهيد آنها را تا سر آمد عّده شان طلاق دهيد وحساب عده را نگهداريد و از خداوند که پروردگارتان است پروا کنيد . آنها را از خانه هايشان بيرون نکنيد و خودشان هم خارج نشوند مگر اينکه كار زشت آشکاري مرتکب شوند . و اينها حدود خداست ، و کسي که از حدود خدا تجاوز کند بر خويش ظلم کرده . نمي داني شايد خداوند بعد از آن امري پديد آورد (1) پس هنگامي که به سر رسيد خويش رسيدند ، يا آنها را به نيکي نگهداريد ، يا به نيکي از انان جدا شويد ، و دو نفر از عادل هاي خودتان را به شهادت بگيريد و شهادت را هم براي خدا برپا داريد . اينها نکاتي است که اشخاصي که به خدا و آخرت ايمان دارند از ان پند ميگيرند و هر کس که تقوا پيشه کند خداوند برايش راه نجاتي قرار ميدهد (2) و از جائي که فکرش را هم نمي کند روزيش ميدهد ، و هر کس که به خدا توکل کند او را بس است . البته خداوند كار خود را به سرانجام ميرساند . البته خداوند براي هر چيزي اندازه اي قرار داده است (3) آن زنانتان که يائسه شده باشند در صورتيکه شکي داشته باشيد ، يا آنهائي که حيض نديده اند ، عدّه آنها سه ماه است . و عدّه زنان حامله تا وضع حمل است . و هر کس که تقوا پيشه کند خداوند از فرمان خويش براي او آسانيي قرار ميدهد (4) اين فرمان خداست که بسويتان نازل کرده ، و کسي که تقوا پيشه کند خداوند زشتي هايش را مي پوشاند و پاداشش را بزرگ ميفرمايد (5) آنان را در همان مساکني که بر حسب توانائي خود داريد سکونت دهيد ، و از جهت اينکه آنها را در تنگنا قرار دهيد به آنان ضرر نرسانيد ، و اگر حامله هستند خرجشان را بدهيد تا بزايند و اگر براي شما شير دادند مزدشان را بدهيد ، و بين خودتان به خوبي مشورت کنيد ، و اگر (در توافق) سخت گيري کرديد يکنفر ديگر شيرش دهد (6) توانگر بايد متناسب با توانائي خويش خرج كند ، و تنگدست بايد از آنچه خدا به او داده هزينه کند ، خداوند به هيچکس جز مطابق با قدرتي که به او داده تکليفي نمي کند . خداوند بزودی بعد از سختي آسانیي قرار ميدهد (7)  چه بسيار شهرهائي بودند که مردمش از فرمان پروردگارشان و فرستادگانش سرپيچيدند ، و آنها را به حسابي شديد و عذابي نا شناخته بگرفتيم (8)  آنگاه نتيجه بدِ کارشان را چشيدند و عاقبت امر آنها نيز خسارت بود (9) خداوند براي آنان (در آخرت) عذابي شديد تهيه ديده . پس اي خردمندانِ مومن تقوا پيشه کنيد كه خداوند بسوي شما پندي نازل کرده است (10) رسولي که آيات روشن کننده خدا را برشما ميخواند تا کساني را که ايمان آورده و اعمال صالح انجام ميدهند از تاريکيها خارج کرده بسوي نور ببرد . کسي که به خدا ايمان بياورد و عمل شايسته کند خداوند او را داخل باغ هائي مي کند که در کف آنها نهرها جاري است که هميشه در آنها جاودان خواهند بود ، و البته خداوند روزي او را نيکو نموده است (11) خداوندي که هفت آسمان ، و از زمين نيز مانند آنها را ، آفريد . فرمان او پيوسته در بين آنها نازل ميشود ، تا بدانيد که خدا بر هر چيزي تواناست ، واينکه علم خدا به همه چيز احاطه دارد (12)

 

 

 

 

سوره فتح

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا ﴿1﴾ لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿2﴾ وَيَنصُرَكَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِيزًا ﴿3﴾ هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَّعَ إِيمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿4﴾ لِيُدْخِلَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَيُكَفِّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَكَانَ ذَلِكَ عِندَ اللَّهِ فَوْزًا عَظِيمًا ﴿5﴾ وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءتْ مَصِيرًا ﴿6﴾ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا﴿7﴾ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا ﴿8﴾ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا ﴿9﴾ إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَن نَّكَثَ فَإِنَّمَا يَنكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿10﴾

 

بسم الله الرحمن الرحيم

ای پیامبر! البته تو را با پيروزيي نمايان پيروز کرديم (1) تا خداوند گناهان گذشته و آينده ات را بيامرزد و نعمتش را بر تو تمام نموده و به جاده اي مستقم هدايتت کند (2) وبه ياريي که از آن بالاتر نباشد ياريت کند (3) هموست که آرامش را در دلهاي مومنان فرستاد تا ايماني به ايمانشان بيفزايد ، و لشکرهاي آسمانها و زمين از آن خداست ، و خداوند داناي فرزانه است (4)  تا زنان و مردان مومن را به بهشتهاي جاودان داخل کند که نهرها از کف آنها جاري است و در آن جاودان خواهند بود، و زشتي هايشان را بزدايد و اين نزد خدا پيروزيي بزرگ است (5) و مردان و زنان مشرک ومنافق را که به خدا گمانهاي بد ميبرند عذاب کند، و چرخش بد روزگار بر خودشان باد، و بر آنها غضب روا دارد و لعنتشان کند، و برايشان جهنم و سرانجام بد مهيا نمايد (6) و لشکريان آسمانها و زمين از آن خداست و خداوند پيروزمند فرزانه است (7) ای پیامبر! تو را گواه و مژده بخش و هشدار دهنده فرستاديم (8) تا مردم به خدا و رسولش ايمان بياورند و پیامبرش را ياري کنند و احترامش نمايند و خدا را شبها و صبحگاهان به پاكي بستايند (9) جز اين نيست آنان که با تو بيعت ميکنند البته با خدا بيعت ميکنند . دست خدا بالاي دستها يشان است . پس هر کس که پيمان بشکند جز اين نيست که به ضرر خود شکسته ، و چه کسي نسبت به عهد خويش از خدا با وفاتر است كه به زودي اجري عظيم عطا خواهد نمود؟ (10)

 

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: توصيف و نکوهش کافران و ناهمراهان، و مژده پيروزي بزرگ.

درب : مژده به پيامبر راجع به پيروزي بزرگ آشکار که الطاف و قدرت هاي خدايي اين پيروزي آشکار و مهم را ممکن نمود و اي مسلمانان! حفظ اين پيروزي بزرگ از مسير ايمان و عبادت و بيعت ، وپايبندي به آن حاصل مي شود.

2 کلیدهای تفسیری

آیه­های 5 و 6 فرع بر آیه 4 است .

3 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه 3 میفرماید : و به ياريي که از آن بالاتر نباشد ياريت کند.

چنانکه میدانیم ظهور این پیشگوئی در روز فتح مکه بود که هنوز زمان زیادی از نزول این سوره نگذشته بود .

از آیه 3 می­فهمیم که پیامبر(ص) در موضعی بود که توطئه­های سهمگین برای عقیم گذاشتن مأموریتش در تکوین بود و او می­باید مبارزات خویش را با وسعت و عمق بیشتر، و در حوزه­های جدید پیگیری کند و لذا به یاری سطح بالاتری از قبل نیاز داشت.

3 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

4 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - مژده به پيامبر راجع به پيروزي بزرگ آشکار که الطاف و قدرت هاي خدايي اين پيروزي آشکار و مهم را ممکن نمود  

2 - اي مسلمانان! حفظ اين پيروزي بزرگ از مسير ايمان و عبادت و بيعت ، وپايبندي به آن حاصل مي شود.

5 - آیات مشکل

مفسران در باره جمله «وما تاخر» در آیه 2 دچار اختلاف شده و تعابیری متخالف و متضاد ارائه داده اند، بطوری که آیه مذکور در زمره آیات مشکل قرار گرفته است.

6 - آیات برجسته این پاراگراف

آیات 1 تا 5 از مشهور ترین آیات قرآن است و تقریبا در همه جا (مساجد و زیارتگاه ها و تابلوهای خوشنویسی) دیده میشود.

همچنین است آیات 8 تا 10.

7 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه های 5 و 6 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

8 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

شرح مختصر

«گناه» پیامبران و پیامبر(ص)

در خصوص موضوع فوق ، در سوره قلم ، سوره عبس ، سوره اسراء ، سوره یونس ، بحثی عرض کرده­ایم و توصیه­ مراجعه به آنها را داریم، اما در اینجا هم بطور خلاصه عرض میکنیم «گناه»ی که مربوط به عالَم انسانی باشد ، از قبیل کذب و کفر و زنا و شرب خمر و امثال آنها ، البته ارتکاب این قبیل چیزها از ساحت حضرات انبیاء دور است ، اما گناهانی هم هست که مربوط به عالَم پیامبری است (از قبیل شانه خالی کردن از مشکلات رسالت – حضرت یونس – و قضاوت عجولانه – حضرت دادود – و مشغول شدن به امور ، آنقدر که از از عبادت غفلت شود – حضرت سلیمان – و . . . .) که البته این قبیل باصطلاح گناهان از پیامبران دور نیست که بابت آن توبیخ میشوند که آنها متنبه شده و توبه میکنند و خداوند هم لطف خود را مجددا نسبت به آنان معمول میفرماید .

دریافت­های کوتاه مستقیم

آیه 1: که از زمان ماضی استفاده کرده، حتمیت موضوع را می­رساند و منظور از «فتح نمایان» فتح مکه است .

آیه 3: طبعاً با قدرت گرفتن پیامبر ، سطح دشمنی با او نیز بالاتر می­رفت و توطئه­های سهمگین­تری نسبت به آن حضرت تمهید می­شد و لذا یاری بزرگتری نیز از جانب خداوند مورد نیاز بود . از این آیه می­فهمیم که پیامبر(ص) در موضعی بود که سهمگین­ترین توطئه­ها برای عقیم گذاشتن مأموریتش در تکوین بود و او می­باید بیشترین و وسیع­ترین و عمیق­ترین مبارزه­ها را در میادین جدید تجربه کند ، و لذا به یاری سطح بسیار بالاتری از قبل نیاز دارد .

 چنانکه می­دانیم واقعیات تاریخی نیز این نکات را تأیید می­کند و لذا این آیه را نیز باید در عداد معجزات تاریخی قرآن برشمرد .

آیه 2 : غفران «ماتقدم من ذنبک و ما تاخر» در باره آنحضرت یعنی اینکه گناه های قبلی ات (که از نوع گناه های صغیره پیامبرانه – ونه از نوع گناه های انسانی - بود) را با توجه به اینکه برای پیشبرد ماموریتت بود و  نظر خیر داشتی ، البته می بخشیم و تو امتحان خویش را بخوبی داده ای و در آینده نیز اگر گناهی از توسر زد از نوع موارد گذشته است و لذا مورد همان نوع رفتارمان خواهد بود و مغفور خواهد گشت . 

آیه­های 8و9: اولی خطاب به پیامبر و دومی خطاب به مسلمانان است.

آیه 10: «دست خدا»ی ذکر شده، یعنی «قدرت خدا» و مسلمانان تا هنگام نزول این سوره آنقدر با ادبیات و اصطلاحات قرآنی آشنا شده بودند که این نوع عبارات دچار شبهه­شان نکند و این نوع سخن گفتن که «سخن گفتن به زبان مخاطب و متناسب با درک و فهم او» باشد، عادی و رایج بود و هست.

«تومنوا بالله و رسوله» یعنی ای مسلمانان به خدا و رسولش ایمان بیاورید، و «تعزروه» یعنی پیامبر را یاری کنید و «توقروه» یعنی پیامبر را احترام کنید و «تسبحوه» یعنی خدا را به پاکی بستائید (دقت کنید! دو کلمه تعزوره و توقروه مربوط به پیامبر(ص) و کلمه تسبحوه مربوط به خداوند است)

جمع بندی و تفسیر

بسم الله الرحمن الرحيم

البته تو را با پيروزيي نمايان پيروز کرديم (1) تا خداوند گناهان گذشته و آينده ات را بيامرزد و نعمتش را بر تو تمام نموده و به جاده اي مستقم هدايتت کند(2) وبه ياريي که از آن بالاتر نباشد ياريت کند (3) هموست که آرامش را در دلهاي مومنان فرستاد تا ايماني به ايمانشان بيفزايد ، و لشکرهاي آسمانها و زمين از آن خداست ، و خداوند داناي فرزانه است (4)  {تا زنان و مردان مومن را به بهشتهاي جاودان داخل کند که نهرها از کف آنها جاريست و در آن جاودان خواهند بود، و زشتي هايشان را بزدايد و اين نزد خدا پيروزيي بزرگ است(5) و مردان و زنان مشرک ومنافق را که به خدا گمانهاي بد ميبرند عذاب کند، و چرخش بد (روزگار) بر خودشان باد، و بر آنها غضب روا دارد و لعنتشان کند، و برايشان جهنم و سرانجام بد مهيا نمايد} (6) و لشکريان آسمانها و زمين از آن خداست و خداوند پيروزمند فرزانه است (7)تو را گواه و مژده بخش و هشدار دهنده فرستاديم (8) تا به خدا و رسولش ايمان بياورند و ياريش کنند و احترامش نمايند و (خدا را) شبها و صبحگاهان به پاكي بستايند (9) جز اين نيست آنان که با تو بيعت ميکنند البته با خدا بيعت ميکنند . دست خدا بالاي دستها يشان است . پس هر کس که پيمان بشکند جز اين نيست که به ضرر خود شکسته ، و چه کسي نسبت به عهد خويش از خدا با وفاتر است كه به زودي اجري عظيم عطا خواهد نمود؟ (10)

 

 

 

 

 

 

فتح2     آیات11تا29

سَيَقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَأَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِم مَّا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَن يَمْلِكُ لَكُم مِّنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ بِكُمْ ضَرًّا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ نَفْعًا بَلْ كَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿11﴾ بَلْ ظَنَنتُمْ أَن لَّن يَنقَلِبَ الرَّسُولُ وَالْمُؤْمِنُونَ إِلَى أَهْلِيهِمْ أَبَدًا وَزُيِّنَ ذَلِكَ فِي قُلُوبِكُمْ وَظَنَنتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَكُنتُمْ قَوْمًا بُورًا ﴿12﴾ وَمَن لَّمْ يُؤْمِن بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَعِيرًا ﴿13﴾ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَغْفِرُ لِمَن يَشَاء وَيُعَذِّبُ مَن يَشَاء وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿14﴾ سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انطَلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَن يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّهِ قُل لَّن تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُمْ قَالَ اللَّهُ مِن قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿15﴾ قُل لِّلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُوْلِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِن تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا وَإِن تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُم مِّن قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿16﴾ لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَن يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿17﴾

لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا ﴿18﴾ وَمَغَانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَهَا وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿19﴾ وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَكُمْ هَذِهِ وَكَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنكُمْ وَلِتَكُونَ آيَةً لِّلْمُؤْمِنِينَ وَيَهْدِيَكُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿20﴾ وَأُخْرَى لَمْ تَقْدِرُوا عَلَيْهَا قَدْ أَحَاطَ اللَّهُ بِهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرًا ﴿21﴾ وَلَوْ قَاتَلَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوَلَّوُا الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ﴿22﴾ سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا ﴿23﴾ وَهُوَ الَّذِي كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ عَنْهُم بِبَطْنِ مَكَّةَ مِن بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَكُمْ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا ﴿24﴾ هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَالْهَدْيَ مَعْكُوفًا أَن يَبْلُغَ مَحِلَّهُ وَلَوْلَا رِجَالٌ مُّؤْمِنُونَ وَنِسَاء مُّؤْمِنَاتٌ لَّمْ تَعْلَمُوهُمْ أَن تَطَؤُوهُمْ فَتُصِيبَكُم مِّنْهُم مَّعَرَّةٌ بِغَيْرِ عِلْمٍ  لِيُدْخِلَ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ مَن يَشَاء  لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿25﴾ إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿26﴾ لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِن شَاء اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُؤُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا ﴿27﴾ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا ﴿28﴾ مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا ﴿29﴾

 

ای پیامبر! بزودي تخلف کنندگاني از اعراب بتو خواهند گفت اموالمان و خانواده مان مشغولمان کرد ، پس برايمان استغفار کن . با زبانشان چيزي ميگويند که در دلهاشان نيست . بگو چه کسي از شما در برابر خداوند حمايت ميکند اگر براي شما ضرري يا نفعي خواسته باشد؟ بلکه خداوند از آنچه مي کنيد آگاه است (11) بلکه گمان کرده ايد که پيامبر و مومنان هرگز بسوي خانواده هايشان بر نميگردند ، واين در دلتان جلوه داده شد ، و گمانهاي بد برديد ، واينک قومي پاکباخته هستيد (12) و کسي که به خدا و رسولش ايمان نياورده باشد ، البته براي کافران آتش سوزان آماده نموده ايم (13) و فرمانروائي آسمانها و زمين از آن خداست . هر كه را بخواهد مي بخشد و هر كه را بخواهد عذاب ميکند ، و خداوند بخشنده مهربان است (14) هنگاميکه بسوي غنيمت ها ميرويد که تصرف کنيد بزودي تخلف کنندگان خواهند گفت بگذاريد دنبالتان بيائيم . ميخواهند کلام خدا را عوض کنند، بگو هرگز همراهمان نخواهيد آمد . خداوند از قبل چنين گفته است . پس خواهند گفت  بلکه بر ما حسد ميورزيد ، نه!  بلکه آنها جز چيز کمي نمي فهمند (15) به تخلف کنندگان اعراب بگو بزودي دعوت مي شويد با قومي پر صلابت برخورد کنيد، تا با آنان کارزار کنيد يا تسليم شوند . پس اگر اطاعت کنيد خداوند اجري نيکو به شما ميدهد و اگر پشت کنيد ، همچنانکه قبلا پشت کرديد ، شما را به عذابي دردناک معذب ميکند (16)نه بر نابينا گناهي است و نه بر لنگ و نه بر مريض که در جنگ شرکت نکنند ، و کسي که خدا و رسولش را اطاعت کند او را به بهشتهائي که در کف آن نهر ها جاري است داخل ميکند ، و کسي که در جنگ به دشمن پشت کند به عذابي دردناک عذابش مي کند (17)البته خداوند از مومنيني که زير آن درخت با تو بيعت کردند راضي شده ، و دانست چه در دلشان ميگذرد و آرامش را بر آنها فروفرستاد و پيروزيي نزديک عطايشان کرد (18) و غنيمت هاي زيادي که خواهند گرفت و خداوند پيروزمند فرزانه است (19) خداوند غنيمت هاي زيادي به شما وعده داد که بدست مي آوريد و اين يکي را برايتان جلو انداخت ، و دست مردم را از شما كوتاه كرد ، تا نشانه اي براي مومنان باشيد ، و شما را به جاده اي مستقيم هدايت کند (20) و چيز ديگري که قدرتش را نداشتيد و همو به آن احاطه دارد و خداوند بر هر چيزي تواناست (21) و اگر کافران با شما کارزار كرده بودند حتما به جنگ پشت ميكردند و آنگاه نه ياوري و نه دوستي مي يافتند (22) اين سنت خداست که قبلا هم جاري شده و تو در سنت خدا تغييري نخواهي يافت (23)  و هموست که در دل مکه، پس از اينکه شما را پيروز كرد دست آنها را از شما و دست شما را از آنها كوتاه كرد. و خداوند به آنچه ميکنيد بيناست (24) آنها همانها بودند که کفر ورزيده بودند و از ورودتان به مسجد الحرام جلوگيري نموده و مانع رسيدن قربانيهاي شما به قربانگاه شده بودند. و اگر نبود مردان و زنان مومني که آنها را نمي شناسيد، و ممکن بود زير دست و پاي شما بيفتند، و بدون اينکه بدانيد به آثار سوء آن گرفتار شويد، خداوند اينگونه رفتار نمي کرد بلکه اگر آنها از کفار جدا شده بودند، البته کافران را به عذابي دردناک عذاب مي کرد. و خداوند هر کس را بخواهد در رحمت خويش داخل خواهد نمود (25) ای پیامبر! به ياد آر هنگامي را که کافران در دلشان حميت جاهليت قرار داده بودند و خداوند آرامش خويش را به رسولش و بر مومنان فرو ريخت ، و آنها را ملزم به کلمه تقوا کرد که نسبت به آن سزاوارتر هم بودند زيرا اهل آن بودند ، و خداوند به هر چيزي داناست (26) البته خداوند خواب رسولش را راست درآورد که اگر خدا بخواهد با ايمني وارد مسجد الحرام خواهيد شد ، بدون اينکه ترسي داشته باشيد، سرتان را خواهيد تراشيد و موهايتان را کوتاه خواهيد كرد، و چيزي ميداند که شما نميدانيد و قبل از آن پيروزيي نزديک قرار داد (27) هموست که رسولش را با هدايت و دين حق فرستاد تا آنرا بر همه اديان غالب کند و خداوند براي شاهد بودن کافي است (28) محمد رسول خداست. و آنانکه با او هستند بر كافران سخت گير و ميان خويش مهربانند. آنها را مي بيني که بسيار در رکوع و سجودند و فضل خدا و رضايتش را جستجو مي کنند ، و علامتشان در صورتشان از اثر سجود نمايان است. اين وصف آنان است در تورات و در انجيل  که مانند زراعتي هستند که از شدت برکت جوانه هائي ميزنند و آن جوانه ها ضخيم ميشوند و مستقيم بر پاي خود مي ايستند بطوري که کشاورزان را به شگفت مي آورند تا خداوند کفار را بواسطه آنها به خشم آورد. خداوند از بين آنها به مومنان ودارندگان اعمال شايسته وعده مغفرت و پاداش عظيم داده است (29)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: توصيف و نکوهش کافران و ناهمراهان، و مژده پيروزي بزرگ.

درب : توصيف و نکوهش ناهمراهان و کافران و ارائه رهنمود به آنان براي اصلاح خويش و يادآوري بعضي از الطاف خاص الهي نسبت به مومنان و پيش آوردن بعضي پيروزي­هاي کوچکتر و نزديک تر براي ايجاد آمادگي ذهني براي آن پيروزي بزرگ و وعده صريح و روشن پيروزي بزرگ و گسترده امت اسلام .

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای پیامبر ! پیروزی بزرگی برایت پیش آورده ایم ، که سبب خطاپوشی قبل وبعدت ، و کامل شدن نعمتت ، ومزید هدایتت ، و برترین یاری برایت ، خواهد بود و ای مسلمانان ! این پیروزی ها به لطف وقدرت خداوندتان حاصل میشود ، لذا پیامبرتان را بزرگ بدارید وخداوندتان را صبح و شام تسبیح گوئید وبر بیعت خویش ثابت بمانید .

در این پاراگراف می فرماید :  ای پیامبر ! اینک که مشکلات سابق را نداری و مشکلاتی از نوع دیگر پیدا کرده ای ، بر اینها هم صبر کن ، و رضایت خداوند باتو و همراهان وفادارت است و او یاری تان میکند و تهدیدات را ازشمادفع و وضعتان را بهبود می بخشد ، و آرزوی بزرگت رابرمیآوریم ، به مکه بازخواهی گشت و دینت هم  بر ادیان دیگر غالب خواهدشد .

3 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

بیعتی که در آیه 18 اشاره شده بیعتی است که در صلح حدیبیه واقع شد که در آن واقعه بین اسلام و دشمنانش یک نوع پیمان عدم تعرض نوشته شد که موضوع آن مشهور است و ما در اینجا در مقام شرح آن نیستیم اما خیلی خلاصه­اش این است که پیامبر بطور رسمی توانست در نتیجه آن پیمانِ عدمِ تعرض افکار اسلامی را در سطح وسیع و بطور آشکار منتشر کند و مطلب را به گوش همگان برساند.

و مطلب بطور خیلی خلاصه این بود که پیامبر در اثر خوابی که دید (موضوع آیه 27) مصمم شد به حج برود و اعلام کرد و عازم شد و عِدّه­ای نیز با او عازم شدند، تا اینکه در محلی بنام حدیبیه کفار جلوی آنان را گرفتند.

پیامبر(ص) همراهان خویش را به بیعت دعوت کرد. اما بیعتی خاص، که اگر درگیری پیش آمد تا حد مرگ و قتل پایداری کنند، و عده زیادی از همراهان آنحضرت چنین بیعتی نمودند.

از عبارت «چه در قلبهاشان می­گذرد» فهمیده می­شود که عده­ای از بیعت­کنندگان بطور ظاهری چنین بیعتی کرده بودند و در دلشان چیز دیگری می­گذشت. در ابتدای آیه هم فرموده، خداوند از «مؤمنان ...» راضی شده.

خلاصه اینکه منافقان همه جا بودند اما در جاهای حساس، بطور ظاهری خود را با مؤمنان واقعی همراه می­نمودند اما در آیه آمده که «خدا می­داند» چه در دلشان چه می­گذشت، و چنانکه بعداً در تاریخ اسلام و در قرآن کریم در موضوعاتی مانند «مسجد ضرار» و توطئه «عقبه» خواهیم دید بعید نبود که در همان قضیه حدیبیه، اگر کار کمی جدی­تر از آنچه منافقان می­اندیشیدند می­شد، پیامبر(ص) را دست بسته تسلیم دشمنانش بنمایند.

در این سوره خبر از اتفاقی است که خداوند آخرش را اول تعریف کرده و اولش را آخر ، و لذا ما تشریح موضوع را ، بطور یکجا ، و در حالت داستانیِ عادی (از اولش) در اینجا که پاراگراف آخر است عرض میکنیم :

1 – آنحضرت خوابی دید که در امنیت به حج خواهند رفت و اعمال حج را انجام خواهند داد (آیه 27)

2 – آنحضرت و مومنان نزدیکش پر از آرامش روحیه شدند [و قاعدتا لباس  و ساز وبرگ جنگی برداشتند و مطمئن به پیروزی بودند] (آیه 4)

3 – آنحضرت بیعت مخصوصی (مثلا مقاومت تا پای جان) از همراهان گرفت (آیه 10)

4 – در میان بیعت کنندگان کسانی هم بودند که بیعت شان ظاهری بود و قلبی نبود (آیه 10)

5 – آنحضرت فراخوان داد و طبعا منافقانِ شناخته شده عذر خواستند و از همراهی با آنحضرت سر باز زدند .

6 – و آنها چنین می اندیشیدند که آنحضرت دچار خطای محاسبه شده و حتما درگیری مهمی رخ خواهد داد و آنها کشته خواهد شد (آیه 12)

7 – آنحضرت پس از اینکه مقداری از راه را طی کردند در جائی و زیر درختی مجددا از همراهان خویش بیعت گرفت (آیه 18)

8 – در این بیعت آرامشی که در قلوب مومنین واقعی بود به سایرین هم سرایت کرد ، یعنی مومنین واقعی که بیعت شان واقعی بود ، اما ، سایرین که آن حالت مصمم را در آنحضرت دیده بودند مانند قمار بازها ریسک کردند و فکر کردند که بردشان محتمل تر است (آیه 18)

9 – آنحضرت در این قضیه برد کرد و مقابله منجر به درگیری جنگی رخ نداد ، زیرا روحیه آنحضرت و همراهان مومنش خیلی بالا بود و اگر درگیریی هم رخ میداد دشمنان پا به فرار میگذاشتند  (آیه های 20 و 22)

10 – پس از این موضوع ، خداوند یک پیروزی خیلی بزرگی برای آن حضرت پیش آورد (آیه 1)

11 - آن پیروزی بزرگ که در آیه 1 مطرح شده ، نیز ، بدون درگیری بود (آیه های 24 و 25 و 27)

4 کلیدهای تفسیری

آیه 17 فرع بر آیه 16 است و این واضح است.

آیه 14 بدون اینکه فرع بر آیه­­ای باشد پرانتزی است.

آیه 23 فرع بر آیه 22 است و این واضح است.

آیه­های24 و 25 بدون اینکه فرع بر آیه­ای باشند پرانتزی هستند و دلیلش هم اینکه اگر انتهای آیه 22 را به ابتدای آیه 26 وصل کنیم می­بینیم روال سخن صاف و یکدست می­شود.

5 زاویه با تفاسیر رایج

به عکس نظر مشهور ،آیه­های 24 و 25 درباره حدیبیه نیست

در رابطه با آیه­های 25-24 مرحوم علامه در المیزان این دو آیه را مربوط به قضیه حدیبیه دانسته که نمی­تواند صحیح باشد زیرا «اظفرکم علیهم» (شما را بر آنان پیروز کرد) به آن واقعه نمی­خورد زیرا در آن واقعه پیروزیی نبوده بلکه فقط «عدم برخورد» بوده و نیز «ببطن مکه» (= در شکم مکه) به خود مکهِ بهتر می­خورد تا حدیبیه. همچنین «لولا رجال مومنون و نساء مومنات لم تعلموهم ان تطووهم ...» نیز به حدیبیه نمی­خورد زیرا در آنجا فقط مردان جنگی گرد آمده بودند که عبارت بودند از مسلمانان که می­خواستند داخل مکه شوند و مشرکان که می­خواستند مانع شوند و در حدیبیه زنان و مردانی که ممکن بود زیر دست و پا له شوند وجود نداشت.

با این تفاصیل، فقط آیه 18 (غیر از سه کلمه آخر آن) به قضیه حدیبیه مربوط می­شود و سه کلمه آخر آن آیه اشاره به جنگ خیبر دارد که نسبت به آن «قریب» (= نزدیک) بوده زیرا قرینه آیه 19 که صحبت از غنائم جنگی دارد و قریب هم هست به جنگ خیبر می­خورد و همچنین آیه 20 و آیه 21 به فتح قریب­الوقوع مکه می­خورد که در آن لحظه (= واقعه حدیبیه) در توانِ دست یافتنِ مسلمانان نبود. و آیه 26 نیز، هم به واقعه حدیبیه می­خورد و هم به فتح مکه.

6 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه 7 پیشگوئیی بطور مطلق در باره آنحضرت میفرماید که تحقق آن دیده شد.

آیه 16 پیشگوئی یک جنگ شده ، که با توجه به تاریخ نزول این سوره ، می باید همان جنگ دفاعی باشد که در سوره توبه مطرح است.

در آیه های 18 و 19 میفرماید : البته خداوند از مومنيني که زير آن درخت با تو بيعت کردند راضي شده، و دانست چه در دلشان ميگذرد و آرامش را بر آنها فرو فرستاد و پيروزيي نزديک عطايشان کرد (18) و غنيمت هاي زيادي که خواهند گرفت و خداوند پيروزمند فرزانه است (19)

موضوع «پیروزی نزدیک» آیه 18 اشاره به فتح خیبر است و غنیمت­های آیه 19 که بسیار زود، و درست پس از صلح حدیبیه، محقق شد از پیشگوئی های عجیب قرآنی است. زیرا به یکماه هم نرسید که تحقق یافت.

در آیه های 24 و 25 پیشگوئیی وجود دارد که مفسران آن را به صلح حدیبیه تطبیق کرده اند که به نظر این قلم نمیتواند درست باشد و اینجا جای بحث در آن نیست و خواننده کنجکاو به تفسیرمان مراجعه فرماید .

اما موضوع آن مربوط است به برخوردی که مطابق پیشگوئی قرار بود بین مسلمین و مشرکین در بگیرد و در آن میان چون ممکن است مردان و زنانی در بین دست و پای طرفین باشند و در اثر درگیری لطمه ببینند خداوند از آن درگیری جلوگیری خواهد کرد ، که هیچ واقعه ای جز فتح مکه با این مشخصات تطبیق ندارد و لذا در این دو آیه پیشگوئیِ فتح مکه شده است .

در آیه 27 میفرماید : البته خداوند خواب رسولش را راست آورد که اگر خدا بخواهد با ايمني وارد مسجد الحرام خواهيد شد بدون اينکه ترسي داشته باشيد، سرتان را خواهيد تراشيد و موهايتان را کوتاه خواهيد كرد ...

مسلمانان در سال­های طولانی از سوی مشرکان مکه ممنوع­الحج بودند و در حالیکه کفار و مشرکین از همه جای نقاط دور و نزدیک از شام و یمن گرفته تا عراق و طائف و کجا و کجا به عادتی که داشتند به زیارت کعبه و مسجدالحرام می­رفتند، مسلمانان که پیغمبر خدا نیز در میانشان بود به علت منع مشرکان مکه نمی­توانستند حج کنند.

تصور بفرمائید که نزول این آیات چه شور و شوقی در میان آنان افکند! همچنین تصور بفرمائید چه صبر و انتظاری در میان دشمنان اسلام ایجاد کرد. منافقان که در صفوف مسلمانان بودند و یهودیان نیز که همسایه آنها بودند چگونه مترصد بودند که آیا واقعاً این ادعا به حقیقت خواهد پیوست؟

البته آنچه بعداً اتفاق افتاد معلوم است. و ما باید این مورد را هم به پیشگوئی­های تحقق­یافته قرآن اضافه کنیم.

7 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

8 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - توصيف و نکوهش ناهمراهان و کافران و ارائه رهنمود به آنان براي اصلاح خويش

 2 - يادآوري بعضي از الطاف خاص الهي نسبت به مومنان و پيش آوردن بعضي پيروزي­هاي کوچکتر و نزديک تر براي ايجاد آمادگي ذهني براي آن پيروزي بزرگ 3 - وعده صريح و روشن پيروزي بزرگ و گسترده امت اسلام .

9 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه های 18 تا 20 به همان دلایل پیشگفته از آیات برجسته قرآنی است.

همچنین است آیه های 24 تا 26.

نیز آیه های 27 تا 29.

10 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 28 و چگونگی آن، واضح است که در هنگام نزولش هنوز وقوع نیافته بود، و چگونگی اش بالاتر از ذهنیات مخاطبان اولیه بود.

11 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 13 و 14 و 17 و 23 و 28 و ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

اعراب

«اعرابِ» مورد اشاره در آیه 11 با معنائی که ما امروز از این کلمه می­فهمیم تفاوت دارد.

در آن روزها، چنین بود که درصد زیادی از مردمی که در محدوده جغرافیائی «عربستانِ» فعلی  زندگی می­کردند قبایل متفرقی بودند که زندگیشان در بیابانها و زیر چادرها بود و از لحاظ معیشتی در پائین­ترین سطح و چادر نشین و بیابانگرد، و از لحاظ فرهنگی بدفرهنگ­ترین ،و از لحاظ دینی جزء مشرکان صریح ، و از لحاظ اخلاقی خشن­ترین افراد بودند. خلاصه اینکه کلمه «عرب» معنی نژادی نداشت، بلکه معنی سطح زندگی و کلاس فرهنگی و اجتماعی داشت.

نزول بعدترِ آیه­های 24و25چیز عجیبی نیست

قاطبه مفسران محترم معتقدند آیه آخر سوره مزمل بسیار بعدتر از19 آیه دیگر آن سوره نازل شده است.

این موضوع ، هم از روی محتوای آن آیه و هم از روی «تعداد کلمه در آیه»آن سوره فهمیده می­شود و ما در همان محل خویش عرضی در این خصوص کرده­ایم.

آن آیه در سوره مزمل تنها مورد نیست و در حدود 28 مورد دیگر هم چنین اتفاقی افتاده که قابل تشخیص است و چه بسا بعضاً تمام آن موارد را به مناسبتی عرض بکنیم.

غرض اینکه نزولِ بعدترِ آیه­های 24و25چیز عجیبی نیست و غیر از مورد مشابه در سوره مزمل، حدود 27 سوره دیگر هم هست که چنین اتفاقی در آنها افتاده است.

خوابی که تعبیر شد

آیه 27 مشروح خوابی را که پیامبر دیده بود باز می­گوید.

این خواب محرک پیامبر برای حرکت بسوی مکه بود که جریان حدیبیه پیش آمد و آن صلح معروف اتفاق افتاد اما فتح مکه فتح نشد و آن خواب هنوز تعبیر نشده بود تا اینکه پس از نزدیک به دو سال بعد مکه فتح شد و خواب هم تعبیر گشت.

اصحاب پیامبر(ص) با «الذین معه» فرق دارد

آیه 29 به «همه اصحاب» پیامبر(ص) اشاره ندارد.

مطابق اصطلاح، «اصحاب» به کسانی گفته می­شد که «مصاحبت» آنحضرت را درک کرده بودند یعنی با چشم خودشان آنحضرت را دیده بودند و با گوش خودشان صدای آنحضرت را شنیده بودند. به اینها اصحاب گفته می­شود. اشخاصی که در این آیه مورد اشاره واقع شده، مطابق تعریف همه اصحاب را در بر نمی­گیرد. بلکه کسانی را در بر می­گیرد که با آنحضرت شباهتی داشتند از لحاظ صداقت و عبادت و ایمان و تقوا. یعنی مانند آنحضرت بودند اما در سطحی پائین­تر و اینها شبیه همان کسانی هستند که در انتهای سوره مزمل تعریف شده­اند که مطالعه مجدد آن قسمت را توصیه می­کنیم.

جمع بندی و تفسیر

بزودي تخلف کنندگاني از اعراب بتو خواهند گفت اموالمان و خانواده مان مشغولمان کرد ، پس برايمان استغفار کن . با زبانشان چيزي ميگويند که در دلشان نيست . بگو چه کسي از شما در برابر خداوند حمايت ميکند ، {اگر براي شما ضرري يا نفعي خواسته باشد؟} بلکه خداوند از آنچه مي کنيد آگاه است (11) بلکه گمان کرده ايد که پيامبر و مومنان هرگز بسوي خانواده هايشان بر نميگردند ، واين در دلتان جلوه داده شد ، و گمانهاي بد برديد ، واينک قومي پاکباخته هستيد (12) و کسي که به خدا و رسولش ايمان نياورده باشد ، البته براي کافران آتش سوزان آماده نموده ايم (13) {و فرمانروائي آسمانها و زمين از آن خداست . هر كه را بخواهد مي بخشد و هر كه را بخواهد عذاب ميکند ، و خداوند بخشنده مهربان است} (14) هنگاميکه بسوي غنيمت ها ميرويد که تصرف کنيد بزودي تخلف کنندگان خواهند گفت بگذاريد دنبالتان بيائيم . ميخواهند کلام خدا را عوض کنند . بگو هرگز همراهمان نخواهيد آمد . خداوند از قبل چنين گفته است . پس خواهند گفت  بلکه بر ما حسد ميورزيد . (نه)  بلکه آنها جز چيز کمي نمي فهمند (15) به تخلف کنندگان اعراب بگو بزودي دعوت مي شويد با قومي پر صلابت برخورد کنيد ، تا با آنان کارزار کنيد يا تسليم شوند . پس اگر اطاعت کنيد خداوند اجري نيکو به شما ميدهد و اگر پشت کنيد {همچنانکه قبلا پشت کرديد} شما را به عذابي دردناک معذب ميکند (16){نه بر نابينا گناهيست و نه بر لنگ و نه بر مريض (که در جنگ شرکت نکنند) و کسي که خدا و رسولش را اطاعت کند او را به بهشتهائي که در کف آن نهر ها جاريست داخل ميکند ، و کسي که (در جنگ به دشمن) پشت کند به عذابي دردناک عذابش مي کند} (17)البته خداوند از مومنيني که زير آن درخت با تو بيعت کردند راضي شده ، و دانست چه در دلشان ميگذرد و آرامش را بر آنها فرو فرستاد و پيروزيي نزديک عطايشان کرد (18) و غنيمت هاي زيادي که خواهند گرفت و خداوند پيروزمند فرزانه است (19) خداوند غنيمت هاي زيادي به شما وعده داد که بدست مي آوريد و اين يکي را برايتان جلو انداخت ، و دست مردم را از شما كوتاه كرد ، تا نشانه اي براي مومنان باشيد ، و شما را به جاده اي مستقيم هدايت کند (20) و چيز ديگري که قدرتش را نداشتيد و همو به آن احاطه دارد و خداوند بر هر چيزي تواناست (21) و اگر کافران با شما کارزار كرده بودند حتما به جنگ پشت ميكردند و آنگاه نه ياوري و نه دوستي مي يافتند (22) اين سنت خداست که قبلا هم جاري شد و تو در سنت خدا تغييري نخواهي يافت (23)  {و هموست که در دل مکه، پس از اينکه شما را پيروز كرد دست آنها را از شما و دست شما را از آنها كوتاه كرد. و خداوند به آنچه ميکنيد بيناست.(24) آنها همانها بودند که کفر ورزيده بودند و از ورودتان به مسجد الحرام جلوگيري نموده و مانع رسيدن قربانيهاي شما به قربانگاه شده بودند. و اگر نبود مردان و زنان مومني که آنها را نمي شناسيد، و ممکن بود زير دست و پاي شما بيفتند، و بدون اينکه بدانيد به آثار سوء آن گرفتار شويد، (خداوند اينگونه رفتار نمي کرد بلکه) اگر آنها از کفار جدا شده بودند، البته کافران را به عذابي دردناک عذاب مي کرد. و خداوند هر کس را بخواهد در رحمت خويش داخل خواهد نمود.}(25) به ياد آر هنگامي را که کافران در دلشان حميت جاهليت قرار داده بودند و خداوند آرامش خويش را به رسولش و بر مومنان فرو ريخت ، و آنها را ملزم به کلمه تقوا کرد که نسبت به آن سزاوارتر هم بودند زيرا اهل آن بودند ، و خداوند به هر چيزي داناست (26) البته خداوند خواب رسولش را راست درآورد که {اگر خدا بخواهد} با ايمني وارد مسجد الحرام خواهيد شد {بدون اينکه ترسي داشته باشيد، سرتان را خواهيد تراشيد و موهايتان را کوتاه خواهيد كرد} و چيزي ميداند که شما نميدانيد و قبل از آن پيروزيي نزديک قرار داد (27) {هموست که رسولش را با هدايت و دين حق فرستاد تا آنرا بر همه اديان غالب کند و خداوند براي شاهد بودن کافيست} (28) محمد رسول خداست. و آنانکه با او هستند بر كافران سخت گير و ميان خويش مهربانند. آنها را مي بيني که بسيار در رکوع و سجودند و فضل خدا و رضايتش را جستجو مي کنند.و علامتشان در صورتشان از اثر سجود نمايان است. {اين وصف آنان است در تورات ودر انجيل  که مانند زراعتي هستند که از شدت برکت جوانه هائي ميزنند و آن جوانه ها ضخيم ميشوند و مستقيم بر پاي خود مي ايستند بطوري که کشاورزان را به شگفت مي آورند} تا خداوند کفار را بواسطه آنها به خشم آورد. خداوند از بين آنها به مومنان ودارندگان اعمال شايسته وعده مغفرت و پاداش عظيم داده است (29)

 

 

سوره ممتحنه

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاء تُلْقُونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءكُم مِّنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِن كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاء مَرْضَاتِي تُسِرُّونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَمَا أَعْلَنتُمْ وَمَن يَفْعَلْهُ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ ﴿1﴾ إِن يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاء وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ ﴿2﴾ لَن تَنفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿3﴾ قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَاء مِنكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن شَيْءٍ رَّبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ ﴿4﴾ رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا وَاغْفِرْ لَنَا رَبَّنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿5﴾ لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَمَن يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ﴿6﴾ عَسَى اللَّهُ أَن يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الَّذِينَ عَادَيْتُم مِّنْهُم مَّوَدَّةً وَاللَّهُ قَدِيرٌ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿7﴾ لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿8﴾ إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ وَمَن يَتَوَلَّهُمْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴿9﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَّهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُم مَّا أَنفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَن تَنكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿10﴾ وَإِن فَاتَكُمْ شَيْءٌ مِّنْ أَزْوَاجِكُمْ إِلَى الْكُفَّارِ فَعَاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذِينَ ذَهَبَتْ أَزْوَاجُهُم مِّثْلَ مَا أَنفَقُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ ﴿11﴾ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَن لَّا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿12﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَمَا يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ ﴿13﴾

 

بسم الله الرحمن الرحيم

 اي مسلمانان! دشمنم و دشمنتان را دوست نگيريد،که با حالت دوستانه ملاقاتشان کنيد، در حاليکه به آنچه از حق که بسويتان آمده کفر ميورزند، و رسول و شما را بعلت اينکه به خداوند پروردگارتان ايمان آورده ايد اخراج مي کنند ، اگر بخاطر من و کسب رضايتم براي جهاد از جایگاه تان خارج ميشويد نبايد پنهاني با آنان دوستي کنيد و من به آنچه پنهان ميداريد و آشکار مي کنيد داناترم و هر کدام از شما که اين کار را کند بطور قطع از راه مستقيم منحرف شده است (1) اگر بر شما دست يابند دشمنانتان خواهند بود و دست و زبان خويش را عليه شما به بدي باز خواهند کرد و دوست دارند کافر شويد (2) روز قيامت اولاد و ارحام شما فايده اي برايتان نخواهند داشت. در آن روز بين شما فاصله مي افتد. و خداوند به اعمال شما بيناست (3) براي شما الگوي خوبي در ابراهيم و همراهان اوست هنگامي که به قوم خويش گفتند: مااز شما وآنچه که بجز خداوند ميپرستيد بيزاريم ، و به شما کفر ميورزيم واز حالا تا قيامت ميان ما و شما دشمني و نفرت خواهد بود مگر اينکه به خداي واحد ايمان بياوريد. غيراز گفتار ابراهيم که به پدرش گفت: براي تو استغفار خواهم کرد و البته هيچ کار ديگري در مقابل خدا از من ساخته نيست. پروردگارا برتو توکل مي کنيم وبسوي تو باز ميگرديم و سرانجام بسوي توست (4) خدايا ما را آماج فتنه کافران قرار مده، و ببخشمان، که تو پيروزمند فرزانه اي (5)  البته براي آن دسته از شما که اميد به خدا و آخرت دارند در آنان الگوي پسنديده اي است و هر کس هم که پشت کند، خداوند بي نياز پسنديده است (6) چه بسا که خداوند بعدا بين شما و همانها که با آنان بخاطر خدا دشمني کرده ايد دوستي بر قرار کند. و خداوند تواناست ، و خداوند بخشنده مهربان است (7) در مورد آنانکه در امر دين با شما مبارزه نکردند و شما را از ديارتان اخراج نکردند ، خداوند نهي تان نمي کند که به آنان نيکي کنيد و درباره آنان رفتار عادلانه داشته باشيد. زيرا که خداوند عدالت پيشگان را دوست ميدارد (8) خداوند فقط شما را نهي مي کند که کساني را که در امر دين با شما مبارزه کردند و شما را از ديارتان بيرون کردند و يا در اين کار پشتيباني کردند، دوست بداريد . و هر کس که دوستشان بدارد از ظالمان است (9) اي مسلمانان! هنگامي که زنان مسلمان مهاجر بسوي شما آمدند امتحانشان کنيد . البته خداوند به ايمان آنها داناتر است،  پس اگر آنها را مومنه يافتيد بسوي کفار برشان نگردانيد . نه اينها براي آنها حلالند ونه آنها براي اينها . وآنچه آنها خرجشان کرده اند بهشان بدهيد و گناهي ندارد پس از اينکه اجر و مهرشان را بدهيد با آنان ازدواج کنيد . وبه دامن زنان کافر چنگ نيندازيد ، بايد آنچه را که خرج کرده ايد مطالبه کنيد و آنها هم بايد آنچه خرج کرده اند مطالبه کنند ، اين حکم خداست که بين شما حکم مي کند . و خداوند داناي فرزانه است (10) و اگر از زنان شما بعضي ها بسوي کفار رفتند و شما موضوع را وخرج و هزينه اي را که کرده ايد تعقيب نموديد ، پس به كساني هم که زنانشان ازپيش آنها رفته اند همانند آنچه را که خرج کرده اند بدهيد . واز خدائي که به او ايمان پيدا کرده ايد پروا کنيد (11) اي پيامبر! هنگامي که زنان مسلماني بسوي تو آمدند که با تو بيعت کنند که چيزي را با خدا وند شريک قرار ندهند ، و سرقت نکنند ، و زنا نکنند ، و اولادشان را نکشند ، و برآنچه بين دست وپايشان است به کسي بهتان نزنند ، و درباره هيچ کار پسنديده اي با تو مخالفت نکنند ، تو نيز بيعت آنان را بپذير و براي آنان از خداوند آمرزش بخواه زيرا که خداوند بخشنده مهربان است (12) اي مسلمانان ! با قومي که خدا غضبشان کرده دوستي نکنيد . که آنها اميدي به آخرت ندارند ، همانطور که کفار از مردگان  نوميدند (13)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: اصول اعتقادي تان را مبناي درجه ارتباط خويش با ديگران قرار دهيد.

2 - سوالات

1-« وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءكُم مِّنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِن كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاء مَرْضَاتِي تُسِرُّونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ » باکدام کلید تفسیر مطابق است؟

2-درداخل مجموعه فوق چه کلیدهایی قابل تشخیص است؟

3-از مطالب این پاراگراف چه «حدسیاتی ازاوضاع واحوال آن روزها» میتوان زد؟

4-چرا خداوند دراینجا ازحالت«شخص اول» (من) استفاده فرموده؟

5-در وسط آیه1 موضوع کدام کلید تفسیر اتفاق افتاده؟

6-«لَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ » (آیه10) چه نوعی ازسخن است؟ (استعاره ؟یا......؟)

3 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

این سوره هنگامی نازل شده که بیش از چند روز به فتح مکه نمانده ! با وجود این ، رفتار بسیاری از مسلمانان با دشمن آشکار و جدی و مهم شان اینطور است که در آیه 1 شرح داده شده است .

از آیه 3 معلوم می­شود هنوز نزدیک­ترین افراد خانواده عده­ای از مسلمانان ردر اردوگاه شرک بوده و هنوز مهاجرت ننموده بودند ، و بین آنها ارتباطات عاطفی برقرار بوده ، و از دو آیه دیگر فهمیده می­شود این نوع ارتباطات در جهت ضرر اردوگاه ایمان (مثلا جاسوسی و غیره) عمل می­کرده و لذا بیشترِ ارتباطات مذکور پنهانی انجام می­شده است .

از آیه 4 فهمیده میشود هنوز برخی از مسلمانان اسلام و مسلمانان را در حد قوم و قبیله خود جدی نگرفته بودند که آنها را قوم خویش حساب کنند و از قوم و قبیله سابق خویش که هنوز به جریان اسلام نپیوسته بودند اظهار برائت نمیکردند .

از آیه 12 معلوم میشود عیوبی که در زنان (در آن روزها) علاوه بر شرک ، نادر نبوده ، سرقت و قتل اولاد و عدم صداقت در اعلامِ نسبت والدِ واقعیِ نوزاد و نافرمانی نسبت به احکام وجدان پسند بوده است .

همچنین از آیه 10 فهمیده میشود از نظر آنحضرت ازدواج مشرکان با مشرکان محترم بوده ، و حقوق شوهرانه مردان مشرک نسبت به زنان مشرک خویش به رسمیت شناخته میشده است .

همچنین از آیه 12 فهمیده میشود مسلمانان ملزم بودند راهکارهای مورد نیاز خود را برای اجرای اوامر الهی و رسالتی بسازند و نمی باید برای هر چیزی منتظر «آسمان» بمانند .

4 کلیدهای تفسیری

اصلی-فرعی

آیه های 4 تا 6 پرانتزی است.

ریزکردن پاراگراف تا حد امکان

1

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاء تُلْقُونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءكُم مِّنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِن كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاء مَرْضَاتِي تُسِرُّونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَمَا أَعْلَنتُمْ وَمَن يَفْعَلْهُ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ ﴿1﴾ إِن يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاء وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ ﴿2﴾ لَن تَنفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿3﴾ قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَاء مِنكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن شَيْءٍ رَّبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ ﴿4﴾ رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا وَاغْفِرْ لَنَا رَبَّنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿5﴾ لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَمَن يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ﴿6﴾ عَسَى اللَّهُ أَن يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الَّذِينَ عَادَيْتُم مِّنْهُم مَّوَدَّةً وَاللَّهُ قَدِيرٌ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿7﴾

درس: اصول اعتقادي تان را مبناي درجه ارتباط خويش با ديگران قرار دهيد.

2

لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿8﴾ إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ وَمَن يَتَوَلَّهُمْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴿9﴾

درس: اصول اعتقادي تان را مبناي درجه ارتباط خويش با ديگران قرار دهيد.

درب: (همان درسِ بالا)

3

 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَّهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُم مَّا أَنفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَن تَنكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿10﴾ وَإِن فَاتَكُمْ شَيْءٌ مِّنْ أَزْوَاجِكُمْ إِلَى الْكُفَّارِ فَعَاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذِينَ ذَهَبَتْ أَزْوَاجُهُم مِّثْلَ مَا أَنفَقُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ ﴿11﴾

درس: اصول اعتقادي تان را مبناي درجه ارتباط خويش با ديگران قرار دهيد.

درب: ای مسلمانان! حقوق انسانی کفار به مانند حقوق انسانی شما محترم است.

4

 يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَن لَّا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿12﴾

درس: اصول اعتقادي تان را مبناي درجه ارتباط خويش با ديگران قرار دهيد.

درب: ای پیامبر! در باره اعضاء تازه وارد آسانگیر باش.

5

 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَمَا يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ ﴿13﴾

درس: اصول اعتقادي تان را مبناي درجه ارتباط خويش با ديگران قرار دهيد.

درب: ای مسلمانان! تحت نفوذ مغضوبان خدا قرار نگیرید.

5 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه های 1 و 7 پیشگوئیی هست که نشان میدهد برخی از مسلمانان مهاجر برای اینکه ضرری متوجه خانواده هایشان که هنوز موفق به هجرت نشده بودند نشود، روابط صمیمانه ای را با مخالفان آنحضرت حفظ کرده بودند که در این آیه بشدت منع میشوند و در این منع این پیشگوئی هست که بزودی اوضاع در جهت مطلوبتان عوض خواهد شد.

در آیه های 8 و 9 اعتماد به نفس عجیبی به چشم می آید که تلویحا حاوی این پیشگوئی هست که بزودی شما دست غالب را پیدا خواهید کرد.

در آیه 10 یک پیشگوئی دیگری هست که این قلم آن را عینا از کتابِ دیگرِ خویش نقل میکند :

 برای شروع بحث آیه 10 سوره ممتحنه را با هم میخوانیم :

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَّهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُم مَّا أَنفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَن تَنكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿10﴾

اي مسلمانان ! هنگامي که زنان مسلمان مهاجر بسوي شما آمدند امتحانشان کنيد . {البته خداوند به ايمان آنها داناتر است}  پس اگر آنها را مومنه يافتيد بسوي کفار برشان نگردانيد . نه اينها براي آنها حلالند ونه آنها براي اينها . وآنچه آنها خرجشان کرده اند بهشان بدهيد و گناهي ندارد پس از اينکه اجر و مهرشان را بدهيد با آنان ازدواج کنيد . وبه دامن زنان کافر چنگ نيندازيد . بايد آنچه را که خرج کرده ايد مطالبه کنيد و آنها هم بايد آنچه خرج کرده اند مطالبه کنند . اين حکم خداست که بين شما حکم مي کند . و خداوند داناي فرزانه است (10)

 با ذکر جمله پرانتزی «الله اعلم بایمانهنّ» تلویحا فرموده شما بروید علم مورد نیازتان را خودتان بسازید نه اینکه دنبال این باشید که نظر خداوند در مورد یکی یکیِ هر کدام از خانم های مهاجر چیست .

برای درک بهتر موضوعِ اخیر ، آن قسمت از آیه را مجددا می بینیم :

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ

جمله الله اعلم بایمانهنّ «پرانتزی» است ، دلیلش هم این است که اگر قبل و بعدش را به هم وصل کنیم روال سخن صاف و یکدست شده و لذا خط اصلی سخن همان است که با حروف پر رنگ دیده میشود .

چرا جمله - به قول ما - پرانتزیِ مذکور را در اینجا فرموده ؟

چنین به نظر می آید که علتش این باشد که قضاوت در باره ایمان یا عدم ایمان مردم برای مسلمانانِ آن روزهایِ صدر اسلام مشکل بوده ، و آنها فکر میکرده اند ایمان یک امر قلبی است و فقط خداوند است که میتواند به ایمان هرکس علم داشته باشد ، ولذا اگر تشخیص آنها با تشخیص خداوند مغایر باشد در آخرت چه جوابی خواهند داشت؟

برای راحت کردن خیال آنها این جمله در متن حکم قرار داده شده و تلویحا به آنها فهمانده شده که نگران مطلب مذکور نباشند و کار خویش را کنند .

یعنی در هر موردی نزد رسول خدا (ص) نروند و نگویند «یا رسول الله ایمان فلان زن مهاجر مورد تایید خداوند هست یا نه؟»

 آیه فرموده «فان علتموهن مومنات» (اگر آنها را مومنه تشخیص دادید) ، . .

یعنی اینکه تکلیف آنها بطور واضح روشن شده بوده بود که می باید ایمان آنان را احراز کنند .

آنها چگونه باید به این تشخیص میرسیدند؟

معقول و واضح است که از کسانی که دربین مهاجران بوده و قاعدتا آنها را می شناختند ( و جمعیت مهاجران هم کوچک بود) راجع به صداقتشان و سابقه ایمانیشان و بستگی احتمالی شان با سران کفار پرس و جوئی مقدماتی میکردند و زود به تشخیص میرسیدند و تازه اگر هم تشخیص شان غلط میبود اتفاق مهمی نمی افتاد زیرا فقط می باید او را به خانواده اش بر می گرداندند و اگر او مومن واقعی هم نبود چیز مهمی نبود زیرا بعنوان یک تازه وارد بطور طبیعی مدتها زیر نظر بود و اگر خلاف تشخیص شان ظاهر میشد میتوانستند اخراجش کنند.

کم کم موضوع مهاجرت ابعاد بزرگتری به خود گرفت و موضوعِ این حکم جدی تر شد و ما دقیقا نمیدانیم در مورد اجرای این حکمِ چه اتفاقی افتاد اما معقول است که فکر کنیم تدریجا برای این موضوع ضوابطی برقرار شد و کسی هم مسئول این قضیه گشت.

اما ، آین آیه ، ارزش فکریی بیش از آن حکم خاص دارد ، و خطی بین موضوعاتی که ما آنها را «زمینی» و «آسمانی» می نامیم کشیده و صراحتا فرموده برای امور زمینی چشمتان را به آسمان ندوزید و خودتان مشکلات زمینی تان را حل کنید .

(پایان نقل قول)

در آیه های 10  و 11 پیشگوئیی هست که نشان میدهد زنانی بدون رضایت شوهرانشان به عنوان مهاجر به مدینه خواهند آمد و طی آن احکامی ذکر شده که از لحاظ حقوق بشری خیلی قابل توجه است .مطلب از این قرار است که پس از صلح حدیبیه اینطور بود که اگر از مشرکان کسانی به مدینه مهاجرت کنند آنحضرت موظف بود آنان را برگرداند ولی اگر از مسلمانان کسانی خواستند به مشرکان بپیوندند انها موظف نبودند برشان گردانند .

البته حالت دوم که اتفاق نمی افتاد ، اما ، چند مورد از حالت اول اتفاق افتاد و آنحضرت آنها را برگرداند ، اما ، مرجوع ها به حالت سابق بر نمی گشتند بلکه در سر راه کاروان های تجاری مشرکان به جنگ و گریز می پرداختند و مایه درد سر مشرکان میشدند و پس از مدتی این جریان چنان قوی و موثر شد که مشرکان به آنحضرت مراجعه کردند و در قبالِ اعمالِ نفوذ آنحضرت که گروه مذکور را از ایجاد زحمت برای کاروانهای تجاری بازدارد ، از درخواست ادامه اجرای ماده مربوط به حالت اول کوتاه آمدند .

اینطور بود که مهاجرت از مکه به مدینه هم سرعت بیشتر و هم حجم زیاد تر یافت ، و موضوع زنان مهاجر در آیه مذکور در این چهارچوب مفهوم است که در آیه پیشگوئی شده است ، اما ، مطلب جالبتر وجهِ حقوق بشریِ موضوع است.

در آیه گفته شده که خرجی را که شوهرانشان برای ازدواج با آنها کردند بدهید و نگفته آنها چون مشرک اند دیگر آدم نیستند و خرجی هم که کرده اند باد و هوا است و چشم شان کور ، بلکه گفته خرجی که شوهرانشان کردند بدهید و اگر از زنان مسلمان هم کسی بسوی مشرکان برگشت (که البته مورخین میگویند یک مورد هم برنگشت) شوهر مسلمانِ آن زنِ برگشته باید خرجی را که کرده مطالبه کند .

ملاحظه کردید؟ آیه نازل شده که طی آن هزینه ای را برعهده طرفین گذاشته که در عمل فقط به نفع مشرکان شد ، چرا؟ فقط برای محترم داشتن امر ازدواج و انسان دانستن مشرکان و برابر دانستن آنها با مسلمانان در شانی از شئون انسانی ، آنهم کی؟ بیش از 1400 سال قبل!

آیه «حقوق بشر»ی

از آیه 11 و از سایر قرائن بر می­آید که مهاجرت زنان بسوی جامعه مسلمانی بیشتر بوده است از ترک جامعه اسلامی بسوی جامعه کفر.

در آیه قبل چهار بار صحبت از این شده که آنچه را که خرجشان کرده­اند بدهید و یکبار صحبت از این شده که آنچه را که خرج کرده­اید پیگیری کنید.

از روی این قرینه و نیز نقل­های تاریخی می­توان فهمید که زنان زیادی بسوی مسلمانان می­آمدند اما تک وتوک بودند زنانی که از مسلمانان بسوی کافران می­رفتند.

این خودش یک غنیمت بود. بعبارت دیگر عمل به این دستور، از لحاظ مالی و اقتصادی ظاهراً بنفع مسلمانان نبود. اما از لحاظ آنچه امروز حقوق بشر می­نامیم، این آیه خیلی «حقوق بشری» است.

این آیه نمی­گوید «او چون مسلمان است و شوهرش کافر است، شوهرش حقی ندارد» بلکه می­گوید «شوهرش آدم است. مطابق ضوابط خودشان خرجش کرده و ضوابط خودشان برای آنها محترم است. پس خرجی که کرده باید محترم شمرده شده و به او برگردانده شود»

در آیه 13 پیشگوئیی کرده که شبیه به این است : ای مسلمانان شما از حالا جریان شرک و اردوگاه شرک را مرده حساب کنید !

6 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

یکی ممکن است معترض شود که «یعنی چه که بسیار این تیتر را تکرار میکنی و این جواب ثابت را هم زیرش میدهی؟»

در این خصوص باید خاطر نشان کنیم که یک شبهه ای اخیرا در سطح وسیع القا شده که مطالب قرآن اول باید از این لحاظ چِک شود که معاصران نزول از آن چه می فهمیده اند . ماهم با بیان دلیل فوق در حقیقت داریم پاراگراف به پاراگراف آن شبهه را چک میکنیم .

آنچه تا کنون فهمیده ایم این بوده که معاصران نزول اکثر قریب به اتفاق حجم قرآن را همانطور می فهمیده اند که ما امروز می فهمیم .

7 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

اصول اعتقادي تان را مبناي درجه ارتباط خويش با ديگران قرار دهيد.

8 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه های 8 و 9 صرفنظر از اینکه در مقدمه قانون اساسی هم آمده، از این لحاظ که بطور دقیق و ضمنا روشن راجع به روابط جوامع مسلمانی با جوامع غیر مسلمانی رهنمود روشنگرانه میدهد، از برجستگی خاصی برخوردار است.

9 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه 5 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

 

توصیه آیه های 8 و 9 مربوط به چه گروه­هایی است؟

آیا آنچه که در این پاراگراف دیده می­شود می­تواند دستورالعمل برقراری ارتباط با سایرین در دنیای امروز باشد؟

جواب این است که در سطح بزرگ کشورداری و ارتباط با سایر کشورها و ملت­ها، دستورالعمل نحوه برقراری ارتباطات، همان است که در آیه های مذکور آمده، و شیوه «قهر تا قیامت» توصیه نشده. اما آنچه در آیات 4 تا 6 آمده، مربوط است به کسانیکه به حقانیت خویش اطمینان دارند اما در مقابلِ دیگران ضعیف و در اقلیت هستند. الگوئی که از حضرت ابراهیم(ع) در این پاراگراف بدست داده می­شود، مناسب اقلیت­های دارای حقانیت در مقابل اکثریت­های فاقد حقانیت است.

زیرا با این روش و با قطع امید از دوستان و فامیل و نزدیکان، نوعی انسجام درونی و استحکام سازمانی در گروهِ اقلیتِ دارایِ حقانیت بوجود می­آید که به شهادت تاریخ بشری همواره مایه پیشرفت و مقاومت مؤثر و در نهایت پیروزی بوده است.

ضوابط روشن برای تدوین نحوه روابط خارجی

آنچه در این پاراگراف آمده، امروز در سطح حکومتی و کشور دارای کاملاً قابل توصیه به کلیه کشورهای مسلمان است تا اساس روابط خویش را با کشورهای دیگر بر آن اساس قرار دهند.

امروز اسرائیل مصداق آیه 9 است.

 اما بوجود آورنده اسرائیل اروپای قرن نوزده بوده. ولی امروز حامی اصلی اسرائیل دولت آمریکاست و مردم اروپا (توجه کنید به کلمه «مردم») چندان از روشهای اسرائیلی حمایت نمی­کنند بلکه گاهی تقبیح و مخالفت هم می­کنند.

در حالیکه در آن روزهائی که اروپا داشت اسرائیل را بوجود می­آورد، اثری از کمک و حمایت امریکا نبود.

لذا، مصادیق موردنظر آیه، در طول زمان ثابت نیست بلکه می­تواند دائم­التغییر باشد، اما اصول و ضوابط، کاملاً روشن و گویاست و دائماً می­توان براساس آن لیست­هائی مقطعی تهیه کرد و کشورهای مختلف را براساس آن طبقه­بندی نموده و روابط با آنان را تنظیم مجدد نمود.

علاوه بر آن، میزان رابطه مسلمانان با کشورهای غیرمسلمان، اساساً هرگز نه بر مبنای «کامله الوداد» است و نه بر مبنای «کامله الشقاق».

با کشورهایِ موضوعِ آیه 8، می­توان نیکی نمود (نه اینکه دوستشان داشت و تحت نفوذشان بود) و نیز می­توان با آنان عدالت نمود. و با کشورهای موضوع آیه 9، روابط تجاری، علمی، و فرهنگی و غیره منع نشده است. فقط دوستی منع شده است.

واقعاً در 1400 سال پیش چنین سخن خردمندانه­ای که امروز هم بالاتر از آن را کسی ندارد معجزه نیست؟

علوم و ضوابط مورد نیازتان را خودتان به دست آورید

آیه 10 که می­فرماید «امتحان کنید» و به اینکه خدا عالم است اکتفا نکنید، در حقیقت مسلمانان را به پایه­گذاری اولین پایه­های چیزی تشویق می­کند که بدون آن مملکت­داریِ موفقانه امکان ندارد.

بعنوان توضیح عرض می­کنیم که ایمان یک امر قلبی است. چگونه می­توان به حقیقت یک امر قلبی دست یافت؟

چنانکه می­دانیم هر وجودی علائمی دارد. ایمان یک امر وجودی است. می­توان به دروغ ادعایش را کرد اما اگر وجود نداشته باشد، پس از مدتی دروغ بودن آن معلوم می­شود.

اما چطور می­توان در کوتاه مدت صحت و سقم ادعا را معلوم کرد؟ خود همین توصیه به مسلمانان که «آنها را امتحان کنید»، تشویق آنهاست به تعیین ضوابطی که در کوتاه مدت بتوانند قضاوت کنند که آیا باید او را نگهدارند یا باید او را برگردانند.

بخصوص در همین آیه تصریح نموده که به علوم ماورائی دست نیاندازند و کاری نداشته باشند که «در علم خدا» او مؤمن است یا کافر.

یعنی ای مسلمانان! شما برای زندگی کردن در این دنیا، احتیاج به علومی دارید. آن علوم را خودتان پایه­گذاری کنید.

ساده­ترین راه برای تعیین ایمان یکنفر این بود که بروند سراغ وجود مقدس پیغمبر و از او بخواهند که آنحصرت ایمان یا بی­ایمانی فردی را تعیین کند.

خداوند در این آیه صریحاً به روشی غیر از این روش توصیه می­کند. و می­فرماید خودتان راه­های حل مسائل خویش را پیدا کنید و برای هر چیزی به سراغ پیغمبر(ص) نروید.

این آیه بهترین و روشن­ترین نشانه تشویق اسلام به پایه­گذاری علومی است که مورد احتیاج بشر می­باشد و به چیزی که تشویق نمی­کند فراگیری علوم خفیه و ماورائی است.

پیامبر(ص) تکلیف خودش را دارد، و مسلمانان هم تکلیف خودشان را

در آیه 12 چنانکه ملاحظه می­شود شرایط ورود به جامعه اسلامی، بسیار آسان است و اقراری است «زبانی»، و آنهم درباره مواردی که «ظاهری» است و پیغمبر مأمور نشده که در زوایای قلب اشخاص جستجو کرده و صحت و سقم ادعایشان را کشف کند بلکه می­فرماید وقتی که اینها این شرایط را قبول کردند شما هم مسلمانی آنها را قبول کن.

و این منافات ندارد با آیه­های قبل که به مسلمانان توصیه می­فرماید تازه واردها را «امتحان» کنید.

زیرا پیغمبر بعنوان رئیس جامعه، یک تکلیفی دارد و مسلمانان هم بعنوان بدنه این جامعه، تکلیف خاص خودشان را دارند.

تکلیف پیغمبر در این سوره این است که ضوابط را بصورتی ساده و روشن ابلاغ کند و اگر کسی اعلام قبولی کرد (ولو اینکه در قلبش عدم قبول باشد) پیغمبر از او هم قبول کند. اما مسلمانان از لحاظ اینکه جامعه­شان را سالم نگهدارند باید حساس باشند و ضوابط و مقرراتی مستقر کنند و سره را از ناسره جدا نگهدارند و نباید انتظار داشته باشند همه کارها را پیغمبر (ص) انجام دهد.

جمع بندی و تفسیر

بسم الله الرحمن الرحيم

 اي مسلمانان! دشمنم و دشمنتان را دوست نگيريد {که با حالت دوستانه ملاقاتشان کنيد، در حاليکه به آنچه از حق که بسويتان آمده کفر ميورزند، و رسول و شما را بعلت اينکه به خداوند پروردگارتان ايمان آورده ايد اخراج مي کنند } اگر بخاطر من و کسب رضايتم براي جهاد (از وطن تان) خارج ميشويد نبايد پنهاني با آنان دوستي کنيد و من به آنچه پنهان ميداريد و آشکار مي کنيد داناترم و هر کدام از شما که اين کار را بکند بطور قطع از راه مستقيم منحرف شده است (1) اگر بر شما دست يابند دشمنانتان خواهند بود و دست و زبان خويش را عليه شما به بدي باز خواهند کرد و دوست دارند کافر شويد (2) روز قيامت اولاد و ارحام شما فايده اي برايتان نخواهند داشت . (در آن روز) بين شما فاصله مي افتد. و خداوند به اعمال شما بيناست (3) براي شما الگوي خوبي در ابراهيم و همراهان اوست هنگامي که به قوم خويش گفتند: مااز شما وآنچه که بجز خدا ميپرستيد بيزاريم. به شما کفر ميورزيم واز حالا تا قيامت ميان ماوشما دشمني و نفرت خواهد بود مگر اينکه به خداي واحد ايمان بياوريد. غيراز گفتار ابراهيم که به پدرش گفت: براي تو استغفار خواهم کرد و البته هيچ کار ديگري در مقابل خدا از من ساخته نيست. پروردگارا برتو توکل مي کنيم وبسوي تو باز ميگرديم و سرانجام بسوي توست (4) {خدايا ما را آماج فتنه کافران قرار مده، و ببخشمان، زيرا که تو پيروزمند فرزانه اي }(5)  البته براي آندسته از شما که اميد به خدا و آخرت دارند در آنان الگوي پسنديده ايست و هر کس هم که پشت کند، خداوند بي نياز پسنديده است (6) چه بسا که خداوند (بعدا) بين (شما و) همانها که با آنان (بخاطر خدا) دشمني کرده ايد دوستي بر قرار کند. و خداوند تواناست ، و خداوند بخشنده مهربان است (7) در مورد آنانکه در امر دين با شما مبارزه نکردند و شما را از ديارتان اخراج نکردند ، خداوند نهي تان نمي کند که به آنان نيکي کنيد و درباره آنان رفتار عادلانه داشته باشيد . زيرا که خداوند عدالت پيشگان را دوست ميدارد (8) خداوند فقط شما را نهي مي کند که کساني را که در امر دين با شما مبارزه کردند و شما را از ديارتان بيرون کردند و يا در اين کار پشتيباني کردند ، دوست بداريد . و هر کس که دوستشان بدارد از ظالمان است (9) اي مسلمانان ! هنگامي که زنان مسلمان مهاجر بسوي شما آمدند امتحانشان کنيد . {البته خداوند به ايمان آنها داناتر است}  پس اگر آنها را مومنه يافتيد بسوي کفار برشان نگردانيد . نه اينها براي آنها حلالند ونه آنها براي اينها . وآنچه آنها خرجشان کرده اند بهشان بدهيد و گناهي ندارد پس از اينکه اجر و مهرشان را بدهيد با آنان ازدواج کنيد . وبه دامن زنان کافر چنگ نيندازيد . بايد آنچه را که خرج کرده ايد مطالبه کنيد و آنها هم بايد آنچه خرج کرده اند مطالبه کنند . اين حکم خداست که بين شما حکم مي کند . و خداوند داناي فرزانه است (10) و اگر از زنان شما بعضي ها بسوي کفار رفتند و شما موضوع را (وخرج و هزينه اي راکه کرده ايد) تعقيب نموديد ، پس به كساني هم که زنانشان (ازپيش آنها) رفته اند همانند آنچه را که خرج کرده اند بدهيد . واز خدائي که به او ايمان پيدا کرده ايد پروا کنيد (11) اي پيامبر! هنگامي که زنان مسلماني بسوي تو آمدند که با تو بيعت کنند که چيزي را با خدا وند شريک قرار ندهند ، و سرقت نکنند ، و زنا نکنند ، و اولادشان را نکشند ، و برآنچه بين دست وپايشان است به کسي بهتان نزنند ، و درباره هيچ کار پسنديده اي با تو مخالفت نکنند ، تو نيز بيعت آنان را بپذير و براي آنان از خداوند آمرزش بخواه زيرا که خداوند بخشنده مهربان است (12) اي مسلمانان ! با قومي که خدا غضبشان کرده دوستي نکنيد . که آنها اميدي به آخرت ندارند همانطور که کفار از مردگان نا اميد ند (13)

 

 

 

 

سوره نصر

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

إِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿1﴾ وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿2﴾ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا ﴿3﴾

بسم الله الرحمن الرحيم

ای پیامبر! وقتي که ياري خدا و آن پيروزي بيايد (1) و ببيني که مردم گروه گروه داخل دين خدا می شوند (2) پس به شکرانه آن ، پروردگارت را حمد و تسبيح گوي و استغفار کن که او بسيار توبه پذير است (3)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس : مژده پيروزي و آموزش «اخلاق پس از پيروزي»

2 کلیدهای تفسیری

آیه 2 فرع بر آیه 1 است و آیه­های اصلی آیه­های 1 و 3 می­باشند.

3 - پیشگوئی های تحقق یافته

در باره پیشگوئی این سوره دیگر چه بگوئیم که از شدت وضوح چشم را میزند!

در این سوره پیشگوئی شده که مردم فوج فوج داخل دین اسلام خواهند شد و شد.

هیچ موقعی غیر از فتح مکه نبوده که مردم فوج فوج به اسلام داخل شوند. لذا این سوره متضمن یکی دیگر از پیشگوئی­های قرآنی است که زود به تحقق پیوسته و لذا یکی از وجوه اعجازی آن است.

این مطلب به هیچ روی قابل انکار نیست. زیرا فتح مکه در سال هشتم هجری واقع شده یعنی هشت سال بوده که پیغمبر(ص) در مدینه حکومت داشته و جنگهای تحمیلی زیادی را پشت سر گذاشته و پیروز شده و با توطئه­های  زیادی نیز از سوی یهود و منافقین مواجه شده و از آنها نیز سرفراز بیرون آمده و حکومت او بعنوان مقتدرترین حکومت منطقه­ای پذیرفته شده و مهمترین دشمنش نیز صلحی ده ساله با او امضاء کرده و خلاصه وضعیتی داشت که اسلام تثبیت شده و قدرتمند بوده و هیچ مشکلی در بین نبوده مگر اینکه محل اصلی قبله مسلمین در اختیار کفار بوده و در چنین شرایط روانی، وقتیکه چنین آیاتی نازل می­شود اگر مضمونش درست در نیاید، خودش بهترین مستمسک و وسیله است برای مبارزه با این دین نو پا (کفار مکه که هنوز هم قدرتمند هستند، منافقین که در داخل جبهه اسلام همراه با مسلمانان زندگی می­کنند و یهود شکست خورده که مانند مار زحمی بخود می­پیچند).

طبعاً این آیات، با این لحن خبری، نمی­توانست بعد از فتح مکه نازل شده باشد زیرا بی­معنی می­بود زیرا متضمن پیشگوئی از چیزی می­بود که قبلاً اتفاق افتاده و لذا حتماً باید قبل از فتح مکه نازل شده باشد.

واضح است که نزول این آیات، موجی از شادی و امید در جامعه آنروزی ایجاد کرده باشد و واقعیت­های تاریخی بعدی نیز جواب انتظارهای ایجاد شده را داد و اگر این پیشگوئی عملی نمی­شد، اسلام نوپایِ دارایِ سه گروه دشمنِ بیدارِ مترصد، در اثر تهاجم سنگین ایدئولوزیک و طعنه و تمسخر مخالفان، دچار مشکلی جدی می­شد.

4 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

5 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

مژده پيروزي و آموزش «اخلاق پس از پيروزي»

6 - آیات برجسته این پاراگراف

بسیار برجسته بودن سه آیه این سوره چنان واضح است که نیازی به گفتاری نیست.

7 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

طبعا، این سوره قبل از فتح مکه نازل شده و دلیلش را هم عرض کرده ایم،

دقت کنید، این سوره نازل شده و مستمعین از کلمات و جملات نازله ذهنیاتی دارند،

چند هفته بعد، بگونه ای حماسی و بدون اینکه خونی ریخته شود، مکه، که پایگاه اصلیِ انواع سنگین ترین دشمنی ها علیه جریان رسالت است، فرومیریزد،

در این حالت هم مردم ذهنیاتی پیدا میکنند،

آیا این دو ذهنیت که بینهایت از هم متفاوت اند، مساویِ ذهنیتِ چند هفته قبل است؟ حاشا و کلا!

اینجاست نقطه کج فهمیِ سروش و شبستری (دقت کنید!)

8 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

شرح مختصر

فتح مکه رفع مانع بود

در اثر فتح مکه، «سران کفار» مجبور به تسلیم شدند و لذا مانع اسلام­آوریِ مردم از بین رفت.

یعنی اینکه مردم علاقمند به قبول اسلام بودند اما سران کفر مانع می­شدند و وقتیکه رفع مانع شد، مردم گروه گروه به اسلام داخل شدند.

و از همینجا معلوم می­شود جنگ­های اسلامی از باب رفع مانع بوده است نه تحمیل.

پیروزی از آنِ خداست

در رابطه با «پروردگارت را حمد و تسبیح گوی» باید عرض کنیم که واضح است که این پیروزی و یاری خدائی را پیغمبر نمی­بایست به شخص خودش نسبت داده باشد و البته نسبت هم نمی­داد. زیرا اولاً آنحضرت پیغامی را رساند که مال خدا بود. مخلوقات خدا هم جذب پیغام خدا شدند و دور او را گرفتند و او هم با این نیرو (که مربوط به خداست) با وحی و راهنمائی خدا پیروزیی بدست آورد.

اما چون پیغمبر، هرچند که پیغمبر هم باشد، از جنس بشر است و از محدودیت­های بشری نیز بدور نیست، این دو دستور عبادی بر او تکلیف شد که در همان احساس صحیح عبودیت بماند.

جمع بندی و تفسیر

بسم الله الرحمن الرحيم

وقتي که ياري خدا با پيروزي بيايد ، (1) و ببيني که مردم گروه گروه داخل دين خدا شوند ، (2) پس (به شکرانه آن) پروردگارت را حمد و تسبيح گوي و استغفار کن که او بسيار توبه پذير است (3)

 

 

سوره برائت (توبه)

بَرَاءةٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿1﴾ فَسِيحُواْ فِي الأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُواْ أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللّهِ وَأَنَّ اللّهَ مُخْزِي الْكَافِرِينَ ﴿2﴾ وَأَذَانٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الأَكْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿3﴾ إِلاَّ الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُواْ عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّواْ إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴿4﴾ فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿5﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَعْلَمُونَ ﴿6﴾ كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِندَ اللّهِ وَعِندَ رَسُولِهِ إِلاَّ الَّذِينَ عَاهَدتُّمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَمَا اسْتَقَامُواْ لَكُمْ فَاسْتَقِيمُواْ لَهُمْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴿7﴾ كَيْفَ وَإِن يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لاَ يَرْقُبُواْ فِيكُمْ إِلاًّ وَلاَ ذِمَّةً يُرْضُونَكُم بِأَفْوَاهِهِمْ وَتَأْبَى قُلُوبُهُمْ وَأَكْثَرُهُمْ فَاسِقُونَ ﴿8﴾ اشْتَرَوْاْ بِآيَاتِ اللّهِ ثَمَنًا قَلِيلاً فَصَدُّواْ عَن سَبِيلِهِ إِنَّهُمْ سَاء مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ﴿9﴾ لاَ يَرْقُبُونَ فِي مُؤْمِنٍ إِلاًّ وَلاَ ذِمَّةً وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ ﴿10﴾ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَنُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿11﴾ وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ ﴿12﴾ أَلاَ تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّواْ بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَؤُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن كُنتُم مُّؤُمِنِينَ ﴿13﴾ قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِينَ ﴿14﴾ وَيُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ وَيَتُوبُ اللّهُ عَلَى مَن يَشَاء وَاللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴿15﴾ أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تُتْرَكُواْ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللّهُ الَّذِينَ جَاهَدُواْ مِنكُمْ وَلَمْ يَتَّخِذُواْ مِن دُونِ اللّهِ وَلاَ رَسُولِهِ وَلاَ الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً وَاللّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿16﴾

 

ای مردم! اين اعلام بيزاريي است از جانب خدا و رسولش نسبت به آن کساني از مشرکان که با آنها پيمان بسته بوديد (1)پس مشرکان مورد نظر چهار ماه در زمين بگردند و بدانند که نميتوانند خدا را عاجز کنند و خداوند خوار کننده کافران است (2)  و نیز اين اعلامي از جانب خدا و رسولش به مردم در آن حج بزرگ است که خداوند و رسولش از مشرکان بيزارند . پس اگر توبه کردند برايشان بهتر است و اگر پشت کنند بدانند که نميتوانند خدا را به ستوه آورند و ای پیامبر! کافران را به عذابي دردناک نويد ده (3) غير از مشرکاني که با شما پيمان دارند و چيزي از آن را نقض نکرده و بر ضد شما کسي را ياري نکرده اند،  که در مورد آنها پيمانشان را تا مدتش تمام کنيد که خداوند تقواداران را دوست ميدارد (4) و هنگامي که ماه هاي عدم تعرض تمام شد هر جا که مشرکان را ديديد بکشيدشان و بگيريدشان و محاصره شان کنيد و براي آنها در هر کمينگاهي كمين كنيد،  و اگر توبه کردند و نماز بپاداشتند و زکات دادند راهشان را باز کنيد که خداوند آمرزگار مهربان است (5) ای پیامبر! اگر يکي از مشرکان از تو پناه خواست، به او پناه ده تا کلام خدا را بشنود، آنگاه او را به پناهگاهش برسان، زيرا که آنها مردمي هستند که نميدانند (6) ای مسلمانان! چگونه ممکن است مشرکان پيماني نزد خدا و رسولش داشته باشند؟ مگر در مورد آنهائيكه  نزد مسجدالحرام پيمان بستند،  در مورد آنان تا آنجا که به پيمان وفادار ميمانند شما نيز وفادار بمانيد که خداوند تقوا داران را دوست دارد (7) چگونه است که اگر بر شما غالب شوند نه خويشاوندي را رعايت مي کنند و نه پيمان را،  شما را با زبان راضي مي کنند و دلهاشان با آن مخالفت دارد و اکثرشان گناهکارند (8) آيات خدا را به بهائي اندک ميفروشند و از راه خدا باز ميدارند، چه کار بدي است که مي کنند (9) درباره مومنان نه خويشاوندي را رعايت مي کنند و نه پيماني را، وتجاوزکارند (10) اما اگر توبه کردند و نماز بپاداشتند و زکات دادند برادران ديني شما هستند، و ما آيات را براي مردمي دانا چنین تشريح مي کنيم (11) و اگر سوگندهايشان را پس از پيمانشان شکستند، و در دين به شما طعنه زدند ، با بزرگان کافران بجنگيد که آنها اهل پايبندي به قسم ها نيستند شايد به اين روش دست بکشند (12) ای مسلمانان! آيا با قومي که سوگندهايشان را شکستند و به اخراج پيامبر همت گماشتند نمي جنگيد؟ در حاليكه همانها بودند که شروع به تعرض کردند؟ آيا از آنها ميترسيد؟ خداوند به اينکه از او بترسيد سزاوارتر است اگر مومن ميباشيد (13) با آنان بجنگيد که خداوند به دست شما آنها را عذاب و خوارشان ميكند و شما را عليه آنها ياري، و دلهاي مومنان را شفا ميدهد (14) و غيظ دلهاي آنها را ميبرد و خداوند بر هر که بخواهد بازگشت ميکند و خداوند داناي فرزانه است (15) آيا پنداشته ايد خداوند بدون اينکه معلوم کند که کدامتان در راه خدا جهاد کرده و غير از خدا و رسولش و مومنان همرازي نگرفته اند، رهايتان مي کند؟ و خداوند به آنچه مي کنيد آگاه است (16)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: با کفار ومنافقان به سختي مقابله کنيد و به انها سخت بگيريد، که پيروزي دنيوي و بهشت اخروي پاداشتان خواهد بود.

درب : با مشرکان که چنين اند و اين کارها را کرده اند سخت بگيريد.

2 - حدسیاتی از اوضاع و احوال ان روزها

با فتح مکه، کار اسلام کاملاً بالا گرفت و تقریباً در کل شِبه جزیرۀ عربستان مستقر و کعبه از بتها خالی و بزرگترین دشمنان پیامبر شکست فاحش خوردند.

همانها که در طول بیش از بیست سال از هرگونه آزار و اذیت و کارشکنی و براه انداختن جنگهای عظیم و توطئه­های بنیان کن و حتی توطئه های مکررِ قتل آنحضرت کوتاهی نکرده بودند.

دیگر چیزی نمانده بود جز مقاومت­هایی پراکنده­ در اینجا و آنجا و این قبیله بدوی و آن قبیله سرگردان و این شخص و آن فرد، در این نقطه و آن نقطه که این «اعلامیه بیزاری از مشرکان» بطور آشکار تکلیف آنها را روشن نمود و چیزی نگذشت که دیگر شرک لااقل بطور ظاهری از آن منطقه مطلقاً پاکسازی شده، و وعده خداوند محقق گشت. همان وعده­ای که در سوره­های قبلی (صف و محمد(ص)) دیده بودیم که فرموده بود دینش را بر همه ادیان غالب خواهد گردانید و با فتح مکه، و پس از نزول این سوره، فاز اول این وعده تحقق یافته بود.

3 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه 2 میفرماید : پس چهار ماه در زمين بگرديد و بدانيد که نميتوانيد خدا را عاجز کنيد و خداوند خوار کننده کافران است .

موضوع مربوط به فتح مکه و «اعلامیه بیزاری» در سوره توبه است. و منظور ما از آیه 2 عبارت «چهار ماه» است که پس از فتح مکه صادر و «چهار ماه» برای مشرکان مهلت قائل شد.

از آنجا که این ضرب­الاجل درست در آمد و نهضت اسلام در خلال آن مدت مضمحل نگردید و از بین نرفت و برعکس، مشرکان از بین رفتند، این آیه نیز در عداد معجزات و وعده­های تحقق­یافته قرآنی قرار گرفت.

باید توجه داشت که پایه های حکومت آنحضرت آنقدرها مستحکم نشده بود و اتفاقی که درست پس از فتح مکه افتاد (که جنگ حنین و هوازن باشد که طی آن اوضاع لشکر اسلام به موئی رسید و نگرانی شکست آنان کاملا جدی بود) نشان میدهد که تعیین این مهلت چهار ماهه یک پیشگوئیِ به تحقق پیوستهء بسیار مهمی است .

4 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

در این خصوص باید خاطر نشان کنیم که یک شبهه ای اخیرا در سطح وسیع القا شده که مطالب قرآن اول باید از این لحاظ چِک شود که معاصران نزول از آن چه می فهمیده اند . ماهم با بیان دلیل فوق در حقیقت داریم پاراگراف به پاراگراف آن شبهه را چک میکنیم .

آنچه تا کنون فهمیده ایم این بوده که معاصران نزول اکثر قریب به اتفاق حجم قرآن را همانطور می فهمیده اند که ما امروز می فهمیم .

5 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

با مشرکان سخت بگيريد.

6 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

شرح مختصر

 

دریافت­های کوتاه مستقیم

آیه 2: مهلتِ مقرر شده، که «چهار ماه در زمین بگردید»، از آنجا که هیچکس راجع به آینده نزدیک نمی­تواند پیش­بینی قاطع کند، جزء وعده­های تحقق یافته است، یک آیه معجزه ای در زمینه پیشگوئی آینده محسوب می­گردد.

آیه 6: نشان می­دهد که منظور فقط این نبوده که مشرکان مغلوب شوند بلکه منظور اصلی این بوده که «پیام» را دریافت کنند.

آیه 12: فهمیده میشودمشکل پیامبران «مردم» نبودند بلکه «سران» آنها بوده­اند.

آیه 16: با ذکر ملاک­هائی، به مسلمانان عادی نشان می­دهد که راه بالا رفتنشان در نردبان معنویت چیست.

جمع بندی و تفسیر

(اين) اعلام بيزاريي از جانب خدا و رسولش بسوي آن کساني از مشرکان است که با آنها پيمان بسته بوديد (1){پس چهار ماه در زمين بگرديد و بدانيد که نميتوانيد خدا را عاجز کنيد و خداوند خوار کننده کافران است} (2)  و (اين) اعلامي از جانب خدا و رسولش به مردم در آن حج بزرگ است که خداوند و رسولش از مشرکان بيزارند . پس اگر توبه کرديد برايتان بهتر است و اگر پشت کنيد بدانيد که نميتوانيد خدا را به ستوه آوريد و کافران را به عذابي دردناک نويد ده (3) {غير از مشرکاني که با شما پيمان دارند و چيزي از آن را نقض نکرده و بر ضد شما کسي را ياري نکرده اند . که در مورد آنها پيمانشان را تا مدتش تمام کنيد که خداوند با تقواها را دوست ميدارد} (4) {و هنگامي که ماه هاي عدم تعرض تمام شد هر جا که مشرکان را ديديد بکشيدشان و بگيريدشان و محاصره شان کنيد و براي آنها در هر کمينگاهي كمين كنيد . و اگر توبه کردند و نماز بپاداشتند و زکات دادند راهشان را باز کنيد که خداوند آمرزگار مهربان است} (5) {و اگر يکي از مشرکان از تو پناه خواست به او پناه ده تا کلام خدا را بشنود ، آنگاه او را به پناهگاهش برسان ، زيرا که آنها مردمي هستند که نميدانند} (6) چگونه ممکن است مشرکان پيماني نزد خدا و رسولش داشته باشند؟ مگر در مورد آنها ئيكه  نزد مسجدالحرام پيمان بستند . در مورد آنان تا آنجا که به پيمان وفادار ميمانند شما نيز وفادار بمانيد که خداوند تقوا داران را دوست دارد (7) چگونه است که اگر بر شما غالب شوند نه خويشاوندي را رعايت مي کنند و نه پيمان را . شما را با زبان راضي مي کنند و دلهاشان با آن مخالفت دارد و اکثرشان گناهکارند (8) آيات خدا را به بهائي اندک ميفروشند و از راه خدا باز ميدارند . چه کار بديست که مي کنند (9) درباره مومنان نه خويشاوندي را رعايت مي کنند و نه پيماني را وتجاوزکارند (10) {اما اگر توبه کردند و نماز بپاداشتند و زکات دادند برادران ديني شما هستند ، و ما آيات را براي مردمي دانا تشريح مي کنيم} (11) و اگر سوگندهايشان را پس از پيمانشان شکستند ، و در دين به شما طعنه زدند ، با بزرگان کافران بجنگيد که آنها اهل پايبندي به قسم ها نيستند شايد (به اين روش) دست بکشند (12) {آيا با قومي که سوگندهايشان را شکستند و به اخراج پيامبر همت گماشتند نمي جنگيد؟ در حاليكه همانها بودند که شروع (به تعرض) کردند؟ آيا از آنها ميترسيد ، خداوند به اينکه از او بترسيد سزاوارتر است اگر مومن ميباشيد} (13) با آنان بجنگيد که خداوند به دست شما آنها را عذاب و خوارشان ميكند و شما را عليه آنها ياري ، و دلهاي مومنان را شفا ميدهد (14) و غيظ دلهاي آنها را ميبرد و خداوند بر هر که بخواهد بازگشت ميکند و خداوند داناي فرزانه است (15) آيا پنداشته ايد خداوند بدون اينکه معلوم کند که کدامتان در راه خدا جهاد کرده و غير از خدا و رسولش و مومنان همرازي نگرفته اند ، رهايتان مي کند؟ و خداوند به آنچه مي کنيد آگاه است (16)

 

 

 

برائت2    آیات17تا28

مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَن يَعْمُرُواْ مَسَاجِدَ الله شَاهِدِينَ عَلَى أَنفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ أُوْلَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَفِي النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ ﴿17﴾ إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاَةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسَى أُوْلَئِكَ أَن يَكُونُواْ مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿18﴾ أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللّهِ لاَ يَسْتَوُونَ عِندَ اللّهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿19﴾ الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللّهِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿20﴾ يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُم بِرَحْمَةٍ مِّنْهُ وَرِضْوَانٍ وَجَنَّاتٍ لَّهُمْ فِيهَا نَعِيمٌ مُّقِيمٌ ﴿21﴾ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا إِنَّ اللّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿22﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ آبَاءكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاء إَنِ اسْتَحَبُّواْ الْكُفْرَ عَلَى الإِيمَانِ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿23﴾ قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَآؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ ﴿24﴾ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُم مُّدْبِرِينَ ﴿25﴾ ثُمَّ أَنَزلَ اللّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ ﴿26﴾ ثُمَّ يَتُوبُ اللّهُ مِن بَعْدِ ذَلِكَ عَلَى مَن يَشَاء وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿27﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿28﴾

 

ای مسلمانان! مشرکان را نميرسد که مساجد خدا را در عين حالي که برخويش گواهي کفر ميدهند آباد کنند . اعمال آنها نابود و خودشان هم در جهنم جاودانند (17) جز اين نيست که مساجد خدا را کساني آباد مي کنند که به خدا و روز آخرت ايمان داشته و نماز بپادارند و زکات داده و جز از خدا نترسند و جاي اميدواري است که آنها از هدايت يافتگان باشند (18) ای کافران! آيا آب دادن به حاجيان و آبادسازي مسجدالحرام را مانند کار کسي قرار داده ايد که به خدا و آخرت ايمان داشته و در راه خدا جهاد کرده است؟ نزد خدا مساوي نيست و خداوند ظالمان را هدايت نميکند (19) کساني که ايمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جان جهاد نموده اند نزد خداوند بلندمرتبه تر بوده و همانها رستگارند (20) پروردگارشان به رحمت خويش ، و رضايتي ، و بهشتهائي که خواهند داشت ، و در آن مقيم خواهند بود ، مژده شان ميدهد (21) که در آن براي هميشه جاودانند ،که پاداشي بزرگ نزد خداوند است (22) اي مسلمانان! پدرانتان و برادرانتان را در صورتي که کفر را به ايمان ترجيح دادند دوست مگيريد . و هر کس چنين کند از ظالمان است (23) ای پیامبر! بگو اگر پدرانتان و فرزندانتان ، و برادرانتان ، و همسرانتان ، و فاميلتان ، و اموالي که فراهم کرده ايد ، و تجارتي که از کسادي آن نگرانيد ، و خانه هائي که از آنها خشنوديد ، از خدا و رسولش و جهاد در راه او برايتان محبوب تر است ، پس منتظر باشيد تا خدا امر خويش را بياورد و خداوند نافرمانها راهدايت نميفرمايد (24) البته خداوند شما را در جاهاي زيادي ياري کرد ، و همچنين در روز جنگ حُنين که خيلي از کثرت خويش خوشتان آمده بود ، اما فايده اي برايتان نکرده و زمين عليرغم گشاديش بر شما تنگ شد. آنگاه برگشته و پا به فرار گذاشتيد (25) آنگاه خداوند آرامشش را برپيامبرش و بر مومنان واقعی نازل کرد و نيروهائي فرستاد که شما نمي ديديد و کافران را عذاب کرد و سزاي کافران هم همين است (26) و خداوند پس از آن بر هر کس که بخواهد به لطف بازميگردد وخداوند آمرزگار مهربان است (27)  اي مسلمانان! جز اين نيست که مشرکان پليدند . پس ، از امسال به بعد نبايد به مسجدالحرام نزديک شوند ، و اگر از تنگدستي ميترسيد بزودي خداوند از فضل خويش اگر خواهد بي نيازتان مي کند که خداوند داناي حکيم است (28)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: با کفار ومنافقان به سختي مقابله کنيد و به انها سخت بگيريد، که پيروزي دنيوي و بهشت اخروي پاداشتان خواهد بود.

درب : اي مسلمانان! در موضوع دين خويش جدي تر باشيد و خود را بالا بکشيد و حرام بودن جنگ در ماه حرام مانع دفاع شما نیست.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مسلمانان ! اینک که دیگر شرک برافتاده ، با «سران» کفرمبارزه کنید .

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان ! این دین این پیروزی رابرایتان فراهم کرد ، دراین دین عمیق ترشوید ، تا هردو جهان تان بهبود بیابد .

3 - سوالات

1-منظور از «ولیجه» (آیه16) چیست؟

2-درمقایسه ای که در آیه 19 دیده میشود دوطرف مقایسه از یک نوع نیستند. علت را توضیح دهید .

3 – کلمه «نَجَس» (آیه 28) از لحاظ دستور زبان در چه دسته ای قرار دارد؟

4 – در 17 تا 28 کدام آیه ها بطور واضح فرعی است؟

5 – منظور از «انزل جنودا لم تروها» (آیه 26) چیست؟

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیه 19 معلوم میشود تعمیرات مسجدالحرام و نیز آبرسانی به زائران کعبه ، مناصبی رسمی بوده اند که تصدی آنها سبب افتخار و منافعی برای متصدیان مربوطه داشته است ، که اینک که مکه فتح شده ، تصدی متصدیان قبلی لغو شده است .

از آیه های 23 و 24 معلوم میشود سست ایمان و منافق در میان مسلمانان تعداد قابل توجهی را شامل میشده است ، و نیز معلوم میشود خاستگاه آنان قدرت قبیله ای و ثروت بوده است .

از آیه 28 معلوم میشود زیارت کعبه از سوی مشرکان برای اهل مکه درآمد قابل توجهی داشته که صرفنظر از آن به نظرشان سنگین می آمد .

از آیه 25 دانسته میشود فتح مکه سبب غرور بیش از حد مسلمانان شده بود که سبب شد دشمن را دستکم بگیرند و شکست غیر قابل باوری را از سوی آنان متحمل شدند .

5 کلیدهای تفسیری

آیه های 21 و 22 و 23 فرع بر ماقبل خویش اند و این واضح است .

6 - آیات برجسته این پاراگراف

آیات 18 تا 27 به دلایل مکرر پیشگفته از آیات برجسته قرآنی است، خاصه آنکه اجرای تلاوتیِ مشهور مرحوم عبد الباسط به برجستگیش افزود.

7 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

8 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

اي مسلمانان! در موضوع دين خويش جدي تر باشيد و خود را بالا بکشيد و حرام بودن جنگ در ماه حرام مانع دفاع شما نیست.

9 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

10 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 21 و 22 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

 

دریافت­­های کوتاه مستقیم

آیه­های17تا20: به مسلمانان عادی می­گوید این چیزهای بظاهر مهم و چیزهای چشم پرکن، شما را نفریبد و بجای آنها حقایق را به آنها نشان می­دهد.

آیه­های 26-25: با اشاره به واقعه­ای که مسلمانان همین چند روز پیش با آن برخورد نموده بودند بیادشان می­آورد که تعداد و کثرت ظاهری آنها علت اصلی رسیدنشان به این پایه که فعلاً در آن هستند نبود و چشم آنها را به حقایق باز می­کند.

جمع بندی و تفسیر

مشرکان را نميرسد که مساجد خدا را در عين حالي که برخويش گواهي کفر ميدهند آباد کنند . اعمال آنها نابود و خودشان هم در جهنم جاودانند (17) جز اين نيست که مساجد خدا را کساني آباد مي کنند که به خدا و روز آخرت ايمان داشته و نماز بپادارند و زکات داده و جز از خدا نترسند و جاي اميدواريست که آنها از هدايت يافتگان باشند (18) آيا آب دادن به حاجيان و آبادسازي مسجدالحرام را مانند (کار) کسي قرار داده ايد که به خدا و آخرت ايمان داشته و در راه خدا جهاد کرده است؟ نزد خدا مساوي نيست و خداوند ظالمان را هدايت نميکند (19) کساني که ايمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جان جهاد نموده اند نزد خداوند بلندمرتبه تر بوده و همانها رستگارند (20) {پروردگارشان به رحمت خويش ، و رضايتي ، و بهشتهائي که خواهند داشت ، و در آن مقيم خواهند بود ، مژده شان ميدهد (21) که در آن براي هميشه جاودانند ،که پاداشي بزرگ نزد خداوند است (22) اي مسلمانان ! پدرانتان و برادرانتان را در صورتي که کفر را به ايمان ترجيح دادند دوست نگيريد . و هر کس چنين کند از ظالمان است} (23) بگو اگر پدرانتان و فرزندانتان ، و برادرانتان ، و همسرانتان ، و فاميلتان ، و اموالي که فراهم کرده ايد ، و تجارتي که از کسادي آن نگرانيد ، و خانه هائي که از آنها خشنوديد ، از خدا و رسولش و جهاد در راه او برايتان محبوب تر است ، پس منتظر باشيد تا خدا امر خويش را بياورد و خداوند نافرمانها راهدايت نميفرمايد (24) البته خداوند شما را در جاهاي زيادي ياري کرد ، و همچنين در روز (جنگ) حنين که خيلي از کثرت خويش خوشتان آمده بود ، اما فايده اي برايتان نکرده و زمين عليرغم گشاديش بر شما تنگ شد . آنگاه برگشته و پا به فرار گذاشتيد (25) آنگاه خداوند آرامشش را برپيامبرش و بر مومنان نازل کرد و نيروهائي فرستاد که شما نمي ديديد و کافران را عذاب کرد و سزاي کافران هم همين است (26) و خداوند پس از آن بر هر کس که بخواهد (به لطف) بازميگردد وخداوند آمرزگار مهربان است (27)  اي مسلمانان ! جز اين نيست که مشرکان پليدند . پس ، از امسال به بعد نبايد به مسجدالحرام نزديک شوند ، و اگر از تنگدستي ميترسيد بزودي خداوند از فضل خويش اگر خواهد بي نيازتان مي کند که خداوند داناي حکيم است (28)

 

 

 

برائت3     آیات29تا41

قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ ﴿29﴾ وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِؤُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ ﴿30﴾ اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُواْ إِلاَّ لِيَعْبُدُواْ إِلَهًا وَاحِدًا لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿31﴾ يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ ﴿32﴾ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ﴿33﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿34﴾ يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لأَنفُسِكُمْ فَذُوقُواْ مَا كُنتُمْ تَكْنِزُونَ ﴿35﴾ إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلاَ تَظْلِمُواْ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَآفَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿36﴾ إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُواْ يُحِلِّونَهُ عَامًا وَيُحَرِّمُونَهُ عَامًا لِّيُوَاطِؤُواْ عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللّهُ فَيُحِلُّواْ مَا حَرَّمَ اللّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ﴿37﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الأَرْضِ أَرَضِيتُم بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الآخِرَةِ إِلاَّ قَلِيلٌ ﴿38﴾ إِلاَّ تَنفِرُواْ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلاَ تَضُرُّوهُ شَيْئًا وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿39﴾ إِلاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُواْ ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُواْ السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿40﴾ انْفِرُواْ خِفَافًا وَثِقَالاً وَجَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿41﴾

 

ای مسلمانان! با آنانکه از اهل کتابند و به خدا و آخرت ايمان ندارند و آنچه را که خدا و رسولش حرام کرده حرام نميدانند و به دين حق نمي گروند بجنگيد تا اينكه با دست خويش جزيه دهند و سرافکنده باشند (29) و يهوديان ميگويند عُزير پسر خداست و مسيحيان ميگويند مسيح پسر خداست . اين سخن آنهاست که به زبان خويش ميگويند . شبيه گفتار کافران قبل است . خدا بكشدشان چگونه از حق منحرف ميشوند (30) يهوديان روحانيان ، و مسيحيان رهبانان خويش و نيز عيسي پسر مريم را ، بجاي خداوند به پروردگاري برگرفتند ، در حاليکه جز اين مامور نبودند که خداي واحد را بپرستند که خدائي جز او نيست و از آنچه با او شريک ميگيرند منزه است (31) ميخواهند نور خدا را بادهانهايشان خاموش کنند و خداوند جز اين را نمي پذيرد که نورش را کامل کند ولو اينکه کافران نپسندند (32) هموست كه رسولش را با دين حق فرستاد که آنرا برهمه دين ها غالب گرداند ولو اينکه مشرکان نپسندند (33) اي مسلمانان! بسياري از روحانيون يهودي و رهبانان مسيحي اموال مردم را به باطل ميخورند و از راه خدا باز ميدارند ، و تو ای پیامبر! کساني را که طلا و نقره جمع نموده و در راه خدا خرج نمي کنند به عذابي دردناک وعده شان ده (34) عذابی که در روز قیامت خواهند دید که در آن روز آن طلاه و نقره ها را در آتش جهنم سرخ نموده و با آن پيشاني هايشان و پهلوهايشان و پشتهايشان را داغ بنهند و به آنان گفته شود که اين چيزي است که براي خود جمع کرده بوديد، اكنون بچشيد آنچه را که انباشته بوديد (35) ای مسلمانان! تعداد ماه ها نزد خدا و در کتاب وي دوازده ماه است ، از همان روزي که آسمانها و زمين را آفريد چنین بوده ، و از آن ماه ها در چهارتايش جنگ حرام است . اين یکی از احکام دين استوار است . پس در آن ماه ها به خويش ظلم مکنيد که به جنگ بپردازید و همگيتان با مشرکان بجنگيد همانطور که همگيشان با شما مي جنگند و بدانيد که خداوند با تقوا پيشگان است (36) جز اين نيست که به تاخير انداختن حرمت جنگ در ماه حرام زيادت در کفر است که کافران به آن گمراه ميشوند که يک سال آن را حرام و يکسال حلالش ميدارند ، تا تعداد آنچه را که خداوند حرام کرده يکسان کنند . بدي اعمالشان برايشان زينت داده شده و خداوند کافران را هدايت نمي کند (37) اي مسلمانان! چه تان شده که وقتي به شما گفته ميشود در راه جهاد برای خدا رهسپار شويد بسوي زمين سنگين شده ايد؟ آيا به زندگي دنيا در مقابل آخرت راضي شده ايد؟ در حاليکه برخورداري زندگي دنيا در قبال آخرت جز چيز کمي نيست (38) اگر به جهاد رهسپار نشويد به عذابي دردناک عذابتان نموده و مردمي ديگر را جايگزين شما ميکند و ضرري به او نميزنيد و خداوند به هر چيز تواناست (39) اگر این پیامبر را ياري نکنيد البته خداوند ياريش کرده، همان موقعي که کافران راهی برایش باقی نگذاشته بودند مگر اینکه از سرزمین مالوفش فرار کرده و در مسیر هجرت همراه با یکنفر دیگر در آن غار پنهان شود، آن هنگام که در غار بودند و او به همراهش ميگفت اندوهگين مباش که خدا با ما است. آنگاه خداوند آرامش خويش را براو نازل کرد و او را با لشگرياني که نمي ديدند ياري داد و کلمه کافران را فروتر و کلمه خويش را بالاتر قرار داد و خداوند عزيز حکيم است (40) لذا ای مسلمانان! چه سبکبار و چه گرانبار، به جهاد رهسپار شوید، و با جان و مالهاتان در راه خدا جهاد کنيد. اين برايتان بهتر است اگر بدانيد (41)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: با کفار ومنافقان به سختي مقابله کنيد و به انها سخت بگيريد که پيروزي دنيوي و بهشت اخروي پاداشتان خواهد بود.

درب : ای مسلمانان! درباره جهاد جدی باشید و با کافران همسايگي تان و يهوديان و مسيحيان مقابله کنيد.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مسلمانان ! اینک که دیگر شرک برافتاده ، با «سران» کفرمبارزه کنید .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای مسلمانان ! این دین این پیروزی رابرایتان فراهم کرد ، دراین دین عمیق ترشوید ، تا هردو جهان تان بهبود بیابد .

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان ! با اهل کتاب نیزکه مانند مشرکان به باطل دعوت میکنند  و مانع آشکاریِ حقایق هستند مبارزه کنید تا به راه حق بیایند و در احکام خداوند تفسیر «من عندی» نکنید و و جهاد به همراه رسول خدا(ص) رابسیار جدی بگیرید و هر چه درتوان دارید دراین راه بگذارید .

3 = سوالات

1 – آیا برای فهم آیه های 29 تا 35 الگوی «پرداختن به دشمنان کوچکتر پس از یکسره کردن کار دشمن بزرگتر» مناسب است؟

2 - چه شباهتی متصور است بین مشرکان و یهود و نصارا ؟  (شرک خفی؟ تغییر ظاهر و حفظ باطن شرک؟ یا . . ؟)

3 - «کفروا من قبل» (آیه 30) اشاره به چه کسانی دارد؟

1-منظور از «عندالله» (آیه36) چیست؟

2-«کتاب الله» (همان آیه) چطور؟

3-منظور از «ذلک» (همان آیه) چیست؟

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

اینک کار مشرکان رسمی پایان یافته ، اما ماده اصلی شرک که واسطه تراشیدن بین خلق و خدا باشد  و تعدادی کاهن و راهب خود را واسطه بین خلق وخدا جابزنند و از مردم اموال و انفش شان را در خدمت خویش طلب کنند (آیه 34) ، هنوز موجود است ، و آیه 29 میگوید اینها را بصورت تنزل جایگاه (جزیه ، صاغرون) در کنترل نگهدارید تا کم کم استحاله شوند ، و گرنه ، اینها ماهیتا منافع شان با منافع مشرکان رسمی شباهت دارد ، و به همین علت ، اینها ، دشمنان بالقوه دین حق می باشند و شما باید حواستان به اینها باشد .

به عبارت دیگر ، درست است که اسم شرک ورافتاده ، اما ، رسمش باقی است .

آیه 36 اشاره به همان چهار ماهی دارد که جنگ در آنها حرام است (محرم و صفر و ذیقعده و رجب) اما اکثراعراب آن زمان که قبایل صحرانشین بودند و معیشتی جز شکار و راه­زنی و غارت نداشتند اقتصادشان بر مبنای جنگ بود و لذا گاهی که درگیر جنگی می­شدند و می­دیدند به ماه­های حرام برخورد نموده، جنگ را تعطیل نمی­کردند بلکه حرمت ماه را به تأخیر می­انداختند اما طوری برخورد می­کردند که چهار ماه بودن تعداد ماه­های حرام محفوظ بماند.

لابد آنها درنزد خوداینطور فکرمیکردند که خدا جنگ درچهارماه راحرام کرده ، حالاچه فرقی میکندکه این ماه ها چه ماه هائی باشند ، لذا حالا که ما درحال جنگ هستیم و امید پیروزی هم داریم حیف است دست ازجنگ بکشیم ، والبته بعدا سرفرصت در یک ماه های دیگری دست ازجنگ می کشیم تاهم به کار خودمان رسیده باشیم و هم احترام خدا رانگهداشته باشیم !

آیه میگوید ای مسلمانان ! درماه های حرام «جنگ» حرام است ، اما این چه ربطی به دفاع دارد؟ (توجه کنیدبه جمله كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَآفَّةً )

با توجه به اینکه این سوره پس از فتح مکه نازل شده ، از دو آیه 36 و 37 بر میآید که برخی مسلمانان ، در برخی نقاط ، حتی پس از فتح مکه نیز ، مورد هجوم برخی از عقب مانده های ذهنی قبایل مشرک قرار میگرفتند که اهمیت سقوط پایگاه اصلی شرک در مکه را درک نکرده بودند .

از آیات 38 تا 41 فهمیده میشود در روزهای نزول این آیات جنگ دفاعیی محتمل بوده که آنحضرت دعوت به آماده شدن مسلمانان کرده بود و با واکنش درخور مواجه نشده بود .

5 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه 33 میفرماید : هموست كه رسولش را با دين حق فرستاد که آنرا برهمه دين ها غالب گرداند ولو اينکه مشرکان نپسندند.

درست درآمدن پیشگوئی فوق را قبلا در سوره صف دیدیم.

در آیه 40 که اشاره به جنگ تبوک دارد پیشگوئی مربوط درست در آمد .

6 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

7 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

ای مسلمانان! درباره جهاد جدی باشید و با کافران همسايگي تان و يهوديان و مسيحيان مقابله کنيد.

8 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه های 32 و 33 به دلیل های پیشگفته مکرر از آیات برجسته قرآنی است.

نیر آیه 34.

همچنین آیه 40.

9 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 35 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

قسمت نخست آیه 36 از این لحاظ که به آفرینش اشاره دارد، از آنجا جزئیات مکانیزمش برای ما روشن نیست، بالاتر از ذهنیات ما است، چه رسد به مردم 1400 سال قبل.

10 - آیات مشکل

قسمت نخست آیه 36 از این لحاظ که مفسران در تفسیرش سخنان مختلف و متفاوت و بعضا متضادی گفته اند در زمره آیات مشکل قرآنی است.

11 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 32 و 33 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

اهل کتاب با مشرکان فرق اساسی دارند

چنانکه می­دانیم شرک کاملاً و از اساس باطل است اما ادیان مختلفی که آنها را اهل کتاب می­دانیم، از اساس حق بودند و انحراف­ها در آنها بعداً پیدا شد و آنقدر هم زیاد شد که واقعاً آنها را به باطل مطلق نزدیک­تر کرد تا به حق.

اما با وجود این، «دعوت» آنها به باطل نیست یعنی «شعار» باطل را نمی­دهند.

 لذا خداوند نابود کردن آنها را نمی­خواهد بلکه اصلاح و بهبود محتوائی آنها را می­خواهد و مطالب این پاراگراف، بخوبی این موضوع را نشان می­دهد.

دریافت­های کوتاه مستقیم

آیه 29: چطور ممکن است کسی اهل کتاب باشد اما به خدا و آخرت ایمان نداشته باشد؟

منظور آیه مذکور، ایمان واقعی است نه زبانی. زیرا اگر آنها ایمان واقعی می­داشتند باید به آنچه که در کتابهای خودشان بود عمل می­کردند و به یاری پیامبر می­شتافتند و او را تصدیق می­کردند نه اینکه برعکس اینها عمل کنند و با دشمنان آنحضرت و کافران مشرک برای از بین بردن منادی توحید همدست شوند.
آیه 29: اما با وجود همه مطالبِ نامطلوب فوق، اسلام نابودی دین آنها را نمی­خواهد و آن «مالیات سرانه برای ماندن به ادیان خویش» نیز مبلغ جزئیی بود و هدف اسلام در حقیقت همان خواری و موضع پست ظاهری بود که آنها داشته باشند تا کم کم و بتدریج اصلاح ساختار دهند و مسلمانان شوند.

آیه 30: عزیر همان کسی است که در اواخر سوره بقره داستانش نقل شد که خداوند او را بمدت صد سال میرانده و پس از آن دوباره زنده کرده بود و یهودیان او را «پسر خدا» خواندند.

پیامبر(ص) به «یار غار» کمک می­کرد ، نه او به پیامبر(ص)

در آیه 40 «یار غار»ی که به او اشاره شده ، کمکی به پیامبر نبوده بلکه پیامبر کمک او بوده که او را دلداری می­داده ، و منظور آیه این است که بدون اینکه هیچ کمکی از راه ­هائی که شما می­شناسید ، به پیامبر بشود و آنحضرت در سخــت­ترین موقعیت بود،خداوند او را به اینجا رساند که در مأموریتش موفق است و بینی دشمنان بزرگ خود را بخاک مالیده است.

جمع بندی و تفسیر

با آنانکه از اهل کتابند و به خدا و آخرت ايمان ندارند و آنچه را که خدا و رسولش حرام کرده حرام نميدانند و به دين حق نمي گروند بجنگيد تا اينكه با دست خويش جزيه دهند و سرافکنده باشند (29) و يهوديان ميگويند عُزير پسر خداست و مسيحيان ميگويند مسيح پسر خداست . اين سخن آنهاست که به زبان خويش ميگويند . شبيه گفتار کافران قبل است . خدا بكشدشان چگونه (از حق) منحرف ميشوند (30) (يهوديان) روحانيان ، (و مسيحيان) رهبانان خويش و نيز عيسي پسر مريم را ، بجاي خداوند به پروردگاري برگرفتند در حاليکه جز اين مامور نبودند که خداي واحد را بپرستند که خدائي جز او نيست وازآنچه با او شريک ميگيرند منزه است (31) ميخواهند نور خدا را بادهانهايشان خاموش کنند و خداوند جز اين را نمي پذيرد که نورش را کامل کند ولو اينکه کافران نپسندند (32) هموست كه رسولش را با دين حق فرستاد که آنرا برهمه دين ها غالب گرداند ولو اينکه مشرکان نپسندند (33) اي مسلمانان ! بسياري از روحانيون (يهودي) و رهبانان (مسيحي) اموال مردم را به باطل ميخورند و از راه خدا باز ميدارند ، و کساني را که طلا و نقره جمع نموده و در راه خدا خرج نمي کنند به عذابي دردناک مژده شان ده (34) روزي که آنها را در آتش جهنم سرخ نموده و با آن پيشاني هايشان و پهلوهايشان و پشتهايشان را داغ بنهند که اين چيزيست که براي خود جمع کرده بوديد اكنون بچشيد آنچه را که انباشته بوديد (35) تعداد ماه ها نزد خدا و در کتاب وي دوازده ماه است ، (از همان) روزي که آسمانها و زمين را آفريد ،که از آنها چهار تايش حرام است . اين دين استوار است . پس در آن به خويش ظلم مکنيد و همگيتان با مشرکان بجنگيد همانطور که همگيشان با شما مي جنگند و بدانيد که خداوند با تقوا پيشگان است (36) جز اين نيست که به تاخير انداختن (حرمت ماه حرام) زيادتي در کفر است که کافران به آن گمراه ميشوند که يک سال آن را حرام و يکسال حلالش ميدارند ، تا تعداد آنچه را که خداوند حرام کرده يکسان کنند . بدي اعمالشان برايشان زينت داده شده و خداوند کافران را هدايت نمي کند (37) اي مسلمانان! چه تان شده که وقتي به شما گفته ميشود در راه خدا رهسپار شويد بسوي زمين سنگين شده ايد؟ آيا به زندگي دنيا در مقابل آخرت راضي شده ايد؟ در حاليکه برخورداري زندگي دنيا در قبال آخرت جز چيز کمي نيست (38) {اگر رهسپار نشويد به عذابي دردناک عذابتان نموده و مردمي ديگر را جايگزين شما ميکند و ضرري به او نميزنيد و خداوند به هر چيز تواناست.(39) اگر ياريش نکنيد البته خداوند ياريش کرده، همان موقعي که کافران او را كه يكي از دو نفر بود بيرونش کردند. آن هنگام که در غار بودند، موقعي که او به همراهش ميگفت اندوهگين مباش که خدا با ماست. آنگاه خداوند آرامش خويش را براو نازل کرد و او را با لشگرياني که نمي ديدند ياري داد و کلمه کافران را فروتر و کلمه خويش را بالاتر قرار داد و خداوند عزيز حکيم است }(40) چه سبکبار وچه گرانبار رهسپار شويد و با جان و مالهاتان در راه خدا جهاد کنيد. اين برايتان بهتر است اگر بدانيد (41)

 

 

برائت4     آیات42تا69

لَوْ كَانَ عَرَضًا قَرِيبًا وَسَفَرًا قَاصِدًا لاَّتَّبَعُوكَ وَلَكِن بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَسَيَحْلِفُونَ بِاللّهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنفُسَهُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿42﴾ عَفَا اللّهُ عَنكَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُواْ وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ ﴿43﴾ لاَ يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ أَن يُجَاهِدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ ﴿44﴾ إِنَّمَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَارْتَابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ ﴿45﴾ وَلَوْ أَرَادُواْ الْخُرُوجَ لأَعَدُّواْ لَهُ عُدَّةً وَلَكِن كَرِهَ اللّهُ انبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِيلَ اقْعُدُواْ مَعَ الْقَاعِدِينَ ﴿46﴾ لَوْ خَرَجُواْ فِيكُم مَّا زَادُوكُمْ إِلاَّ خَبَالاً ولأَوْضَعُواْ خِلاَلَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَفِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ﴿47﴾ لَقَدِ ابْتَغَوُاْ الْفِتْنَةَ مِن قَبْلُ وَقَلَّبُواْ لَكَ الأُمُورَ حَتَّى جَاء الْحَقُّ وَظَهَرَ أَمْرُ اللّهِ وَهُمْ كَارِهُونَ ﴿48﴾ وَمِنْهُم مَّن يَقُولُ ائْذَن لِّي وَلاَ تَفْتِنِّي أَلاَ فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُواْ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ ﴿49﴾ إِن تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكَ مُصِيبَةٌ يَقُولُواْ قَدْ أَخَذْنَا أَمْرَنَا مِن قَبْلُ وَيَتَوَلَّواْ وَّهُمْ فَرِحُونَ ﴿50﴾ قُل لَّن يُصِيبَنَا إِلاَّ مَا كَتَبَ اللّهُ لَنَا هُوَ مَوْلاَنَا وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿51﴾ قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلاَّ إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَن يُصِيبَكُمُ اللّهُ بِعَذَابٍ مِّنْ عِندِهِ أَوْ بِأَيْدِينَا فَتَرَبَّصُواْ إِنَّا مَعَكُم مُّتَرَبِّصُونَ ﴿52﴾ قُلْ أَنفِقُواْ طَوْعًا أَوْ كَرْهًا لَّن يُتَقَبَّلَ مِنكُمْ إِنَّكُمْ كُنتُمْ قَوْمًا فَاسِقِينَ ﴿53﴾ وَمَا مَنَعَهُمْ أَن تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلاَّ أَنَّهُمْ كَفَرُواْ بِاللّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلاَ يَأْتُونَ الصَّلاَةَ إِلاَّ وَهُمْ كُسَالَى وَلاَ يُنفِقُونَ إِلاَّ وَهُمْ كَارِهُونَ ﴿54﴾ فَلاَ تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلاَ أَوْلاَدُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ لِيُعَذِّبَهُم بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ ﴿55﴾ وَيَحْلِفُونَ بِاللّهِ إِنَّهُمْ لَمِنكُمْ وَمَا هُم مِّنكُمْ وَلَكِنَّهُمْ قَوْمٌ يَفْرَقُونَ ﴿56﴾ لَوْ يَجِدُونَ مَلْجَأً أَوْ مَغَارَاتٍ أَوْ مُدَّخَلاً لَّوَلَّوْاْ إِلَيْهِ وَهُمْ يَجْمَحُونَ ﴿57﴾ وَمِنْهُم مَّن يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُواْ مِنْهَا رَضُواْ وَإِن لَّمْ يُعْطَوْاْ مِنهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ ﴿58﴾ وَلَوْ أَنَّهُمْ رَضُوْاْ مَا آتَاهُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَقَالُواْ حَسْبُنَا اللّهُ سَيُؤْتِينَا اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَرَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللّهِ رَاغِبُونَ ﴿59﴾ إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاء وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿60﴾ وَمِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَيِقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَّكُمْ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ آمَنُواْ مِنكُمْ وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿61﴾ يَحْلِفُونَ بِاللّهِ لَكُمْ لِيُرْضُوكُمْ وَاللّهُ وَرَسُولُهُ أَحَقُّ أَن يُرْضُوهُ إِن كَانُواْ مُؤْمِنِينَ ﴿62﴾ أَلَمْ يَعْلَمُواْ أَنَّهُ مَن يُحَادِدِ اللّهَ وَرَسُولَهُ فَأَنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدًا فِيهَا ذَلِكَ الْخِزْيُ الْعَظِيمُ ﴿63﴾ يَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَن تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فِي قُلُوبِهِم قُلِ اسْتَهْزِؤُواْ إِنَّ اللّهَ مُخْرِجٌ مَّا تَحْذَرُونَ ﴿64﴾ وَلَئِن سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ أَبِاللّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنتُمْ تَسْتَهْزِؤُونَ ﴿65﴾ لاَ تَعْتَذِرُواْ قَدْ كَفَرْتُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ إِن نَّعْفُ عَن طَآئِفَةٍ مِّنكُمْ نُعَذِّبْ طَآئِفَةً بِأَنَّهُمْ كَانُواْ مُجْرِمِينَ ﴿66﴾ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُم مِّن بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُواْ اللّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿67﴾ وَعَدَ الله الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْكُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا هِيَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّقِيمٌ ﴿68﴾ كَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ كَانُواْ أَشَدَّ مِنكُمْ قُوَّةً وَأَكْثَرَ أَمْوَالاً وَأَوْلاَدًا فَاسْتَمْتَعُواْ بِخَلاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُم بِخَلاَقِكُمْ كَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ بِخَلاَقِهِمْ وَخُضْتُمْ كَالَّذِي خَاضُواْ أُوْلَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الُّدنْيَا وَالآخِرَةِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿69﴾

 

ای پیامبر! اگر غنيمتي نزديک و سفري کوتاه باشد حتما پيرويت ميکردند وليکن آن راه بنظرشان دور و سخت مي آيد و بزودي به خدا سوگند ميخورند كه اگر استطاعت ميداشتيم حتما همراه شما برای جهاد خارج ميشديم، خود را هلاک مي کنند و خداوند ميداند دروغ ميگويند (42) ای پیامبر! خدا ببخشدت! پيش از اينکه راستگويان برايت مشخص شوند و دروغگويان را بشناسي چرا اجازه شان دادي که در مساکن شان بمانند و با تو برای جهاد خارج نشوند؟ (43) آنهائي که به خدا و روز آخرت ايمان دارند از تو اجازه نميگيرند که با اموالشان و جانهايشان جهاد کنند و خداوند به حال تقوا داران داناست (44) فقط کساني که به خدا و روز آخرت ايمان ندارند از تو اجازه عدم خروج ميخواهند و دلشان شک دارد و در ترديد خويش سرگردانند (45) و اگر تصميم به خروج داشتند براي آن تهيه اي ميديدند وليکن خداوند برانگيختنشان را خوش نداشت و بازشان داشت و مقرر شد با نشستگان بنشينند (46) اگر با شما خارج هم ميشدند جز خرابي در کار شما نمي افزودند و در بين شما براي شرّ مي شتافتند و فتنه بوجود مي آوردند و در ميان شما براي آنها خبر چيني ميکردند و خداوند به حال ظالمان داناست (47) البته قبلا هم دنبال فتنه بودند و کارها را برتو وارونه میکردند تا اينکه حق آمد و امر خدا غالب شد و آنها آن را دوست نداشتند (48) و از آنان کساني هستند که ميگويند اجازه ام ده و مرا به فتنه ميانداز، بدانيد در فتنه افتاده اند و جهنم بر کافران احاطه دارد (49) اگر چيز خوبي به تو برسد ناراحت ميشوند واگر چيز بدي به تو برسد ميگويند ما صلاح کار خود را قبلا در نظر گرفته بوديم و با خوشحالي برميگردند (50) بگو چيزي بما نميرسد مگر آنچه خداوند برايمان مقرر کرده ، همو سرپرست ما است و مومنان بايد بر خدا توکل کنند (51) بگو آيا انتظار داريد جز يکي از دو چيز خوب بما برسد؟ و ما انتظار داريم که خداوند عذابي از جانب خويش يا بدست ما به شما برساند . پس شما منتظر باشيد و ما نيز منتظر ميمانيم (52) بگو انفاق کنيد ، چه با تمايل و چه با ناراحتي . خداوند هرگز از شما قبول نخواهد کرد زيرا که شما مردمي نافرمانيد (53) و چيزي مانع قبول انفاقشان نشد جز اينکه به خدا و رسولش کافرند و به نماز جز با کسالت نمي آيند و انفاق هم جز با کراهت نمي کنند (54) پس اموالشان و اولادشان تو را به شگفت نياندازد . جز اين نيست که خداوند ميخواهد در زندگي دنيا بوسيله آن عذابشان کند و جانشان برود و کافر باشند (55) و به خدا قسم ميخورند که از شما هستند ولي از شما نيستند و مردمي پراکنده اند (56) اگر پناهگاهي يا غارهائي يا گريزگاهي مي يافتند حتما با شتاب بسوي آن مي شتافتند (57) و از آنها کساني هستند که درباره صدقات نکوهشت مي کنند و اگر از آن به آنان داده شود راضي ميشوند و اگر داده نشود خشمگين ميگردند (58) و اگر به آنچه خدا و رسولش به آنان ميدهند راضي ميشدند برايشان بهتر بود و مي بايد ميگفتند خداوند بسِ مان است و بزودي خداوند و رسولش از فضل خويش بما خواهند داد و ما بسوي خدا رغبت داريم (59) جز اين نيست که صدقات مخصوص فقراء ، و بيچارگان ، و مامورانِ آن ، و براي دلجوئي ، و براي آزادکردن بندگان ، و بدهکاران ، و در راه خدا ، و در راه ماندگان است، كه از جانب خدا تعيين شده و خداوند داناي حکيم است (60) و از آنها کساني هستند که پيامبر را اذيت مي کنند و ميگويند او خوش باور است بگو اين برايتان بهتر است . به خدا ايمان دارد و سخن مسلمانان را باور ميکند و رحمتي براي ايمان آوردگان شماست . و کساني که پيامبر را اذيت مي کنند عذابي دردناک خواهند داشت (61) به خدا قسم ميخورند که راضي تان کنند ، در حاليکه خداوند و رسولش به اينکه راضي شوند سزاوارترند اگر آنها مومن ميبودند (62) آيا نمي دانند کسي که با خدا و رسولش تندي کند سزايش جهنم است که در آن جاودان است و خواري عظيم هم همان است؟ (63) منافقان مي ترسند مبادا سوره اي عليه آنها نازل شود، و خبر از آنچه در دلهايشان هست بدهد . بگو مسخره کنيد و خداوند البته آنچه را که از آن ميترسيد بيرون خواهد آورد (64) و اگر از آنها بپرسي ميگويند داشتيم گفتگو و تفريح ميکرديم بگو آيا خدا و آياتش و رسولش را مسخره ميکرديد؟ (65) عذر خواهي نکنيد، البته که شما پس از ايمانتان کافر شديد . اگر طائفه اي از شما را هم عفو کنيم طائفه ديگري راعذاب خواهيم کرد زيرا که مجرم بوده اند (66) منافقان همسان همديگرند . به کار ناپسند امر مي کنند، و از کار پسنديده نهي مي کنند، و دستشان را از انفاق باز ميدارند. خدا را فراموش کردند و او نيز آنها را فراموش کرد، زيرا که منافقان نا فرمانند (67) خداوند به منافقان و کافران وعده آتش جهنم را داده که در آن جاودان باشند، همان بس شان است و خداوند لعنتشان کرده و عذابي پايدار خواهند داشت (68) مانند کساني که قبل از شما بودند که از شما قوي تر و مالدارتر و پر نفوس تر بودند ، و به آنچه نصيبشان بود برخوردار شدند و شما هم از نصيب خويش مانند آنان برخوردار شديد، و شما هم در باطل فرو رفتيد چنانكه آنان فرو ميرفتند ، اعمال آنها در دنيا و آخرت از بين رفت و آنها همان زيانکارانند (69)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: با کفار ومنافقان به سختي مقابله کنيد و به آنها سخت بگيريد، که پيروزي دنيوي و بهشت اخروي پاداشتان خواهد بود.

درب : شرح بعضی از رفتارهای منافقانه در موضوع جهاد و دستور دفع توطئه­شان.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مسلمانان ! اینک که دیگر شرک برافتاده ، با «سران» کفرمبارزه کنید .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای مسلمانان ! این دین این پیروزی رابرایتان فراهم کرد ، دراین دین عمیق ترشوید ، تا هردو جهان تان بهبود بیابد .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مسلمانان ! با اهل کتاب نیزکه مانند مشرکان به باطل دعوت میکنند  و مانع آشکاریِ حقایق هستند مبارزه کنید تا به راه حق بیایند و در احکام خداوند تفسیر «من عندی» نکنید و و جهاد به همراه رسول خدا(ص) رابسیار جدی بگیرید و هر چه درتوان دارید دراین راه بگذارید .

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان ! و ای پیامبر! بامنافقان کمتر مدارا و بیشترصراحت به خرج بدهید .

3 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

چنانکه در پاراگراف قبل دیدیم یک جنگ دفاعی در پیش بوده و آنحضرت فراخوان آمادگی داده بودند و طبق معمول منافقان «اجازه میخواستند» که «ایندفعه» را هم بجای خویش بنشینند و آنحضرت هم مطابق نرمخوئی معهود خویش اجازه داده بودند ، که ایندفعه عتاب الهی را در پی داشت (آیه 43) و شدیدترین نکوهش ها نسبت به آنها را نیز ، همراه با معرفی شخصیت شان و روشهای معمولشان (آیات 44 تا 54 و 56 تا 59 و 61 تا 67 ) و خاستگاه و ثروتشان و رفاه شان (آیه 55) و عاقبت اخروی و نتایج این نوع رفتارهایشان در همین جهان (آیه های 68 و 69)

4 کلیدهای تفسیری

آیه 60 بدون اینکه فرع بر آیه­ای باشد پرانتزی است.

5 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

6 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

شرح بعضی از رفتارهای منافقانه در موضوع جهاد و دستور دفع توطئه­شان.

7 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

شرح مختصر

دریافت­های کوتاه مستقیم

آیه 60: «مأموران انجام آن» یعنی دستمزد و هزینه اشخاص و سازمانی که «صدقات» مذکور را جمع­آوری، و به مواردش برساند.

آیه 60: «برای دلجوئی» یعنی از رئوس مخالفان اسلام کسانی هستند که اگر پولی ، هدیه­ای، و چشم روشنی­ای، به آنان برسد جذب می­شوند و دست از دشمنی بر می­دارند.

جمع بندی و تفسیر

اگر غنيمتي نزديک و سفري کوتاه باشد حتما پيرويت ميکردند وليکن آن راه بنظرشان دور و سخت مي آيد و بزودي به خدا سوگند ميخورند كه اگر استطاعت ميداشتيم حتما همراه شما خارج ميشديم . خود را هلاک مي کنند و خداوند ميداند دروغ ميگويند (42) {خدا ببخشدت ! چرا اجازه شان دادي؟ پيش از اينکه راستگويان برايت مشخص شوند و دروغگويان را بشناسي؟ (43) آنهائي که به خدا و روز آخرت ايمان دارند از تو اجازه نميگيرند که با اموالشان و جانهايشان جهاد کنند و خداوند به حال تقوا داران داناست (44) فقط کساني که به خدا و روز آخرت ايمان ندارند از تو اجازه ميخواهند و دلشان شک دارد و در ترديد خويش سرگردانند (45) و اگر تصميم به خروج داشتند براي آن تهيه اي ميديدند وليکن خداوند برانگيختنشان را خوش نداشت و بازشان داشت و گفته شد با نشستگان بنشينيد (46) اگر با شما خارج هم ميشدند جز خرابي در کار شما نمي افزودند و در بين شما براي شرّ مي شتافتند و فتنه بوجود مي آوردند و در ميان شما براي آنها خبرچيني ميکردند و خداوند به حال ظالمان داناست (47) البته قبلا هم دنبال فتنه بودند و کارها را برتو وارونه کردند تا اينکه حق آمد و امر خدا غالب شد و آنها آن را دوست نداشتند }(48) و از آنان کساني هستند که ميگويند اجازه ام ده و مرا به فتنه ميانداز ، بدانيد در فتنه افتاده اند و جهنم بر کافران احاطه دارد (49) اگر چيز خوبي به تو برسد ناراحت ميشوند واگر چيز بدي به تو برسد ميگويند ما (صلاح) کار خود را قبلا (در نظر) گرفته بوديم و با خوشحالي برميگردند (50) بگو چيزي بما نميرسد مگر آنچه خداوند برايمان مقرر کرده ، همو سرپرست ما است و مومنان بايد بر خدا توکل کنند (51) بگو آيا انتظار داريد جز يکي از دو چيز خوب بما برسد؟ و ما انتظار داريم که خداوند عذابي از جانب خويش ، يا بدست ما ، به شما برساند . پس شما منتظر باشيد و ما نيز منتظر ميمانيم (52) بگو انفاق کنيد ، چه با تمايل و چه با ناراحتي . خداوند هرگز از شما قبول نخواهد کرد زيرا که شما مردمي نافرمانيد (53) و چيزي مانع قبول انفاقشان نشد جز اينکه به خدا و رسولش کافرند و به نماز جز با کسالت نمي آيند و انفاق هم جز با کراهت نمي کنند (54) پس اموالشان و اولادشان ترا به شگفت نياندازد . جز اين نيست که خداوند ميخواهد در زندگي دنيا بوسيله آن عذابشان کند و جانشان برود و کافر باشند (55) و به خدا قسم ميخورند که از شما هستند ولي از شما نيستند و مردمي پراکنده اند (56) اگر پناهگاهي يا غارهائي يا گريزگاهي مي يافتند حتما با شتاب بسوي آن مي شتافتند (57) و از آنها کساني هستند که درباره صدقات نکوهشت مي کنند و اگر از آن به آنان داده شود راضي ميشوند و اگر داده نشود خشمگين ميگردند (58) و اگر به آنچه خدا و رسولش به آنان ميدهند راضي ميشدند (برايشان بهتر بود و مي بايد) ميگفتند خداوند بسِ مان است و بزودي خداوند و رسولش از فضل خويش بما خواهند داد و ما بسوي خدا رغبت داريم (59) جز اين نيست که صدقات مخصوص فقراء ، و بيچارگان ، و ماموران انجام آن ، و براي دلجوئي ، و براي آزادکردن بندگان ، و بدهکاران ، و در راه خدا ، و در راه ماندگان است . كه از جانب خدا تعيين شده و خداوند داناي حکيم است (60) و از آنها کساني هستند که پيامبر را اذيت مي کنند و ميگويند او خوش باور است بگو اين برايتان بهتر است . به خدا ايمان دارد و (سخن) مومنان را باور ميکند و رحمتي براي ايمان آوردگان شماست . و کساني که پيامبر را اذيت مي کنند عذابي دردناک خواهند داشت (61) به خدا قسم ميخورند که راضي تان کنند ، در حاليکه خداوند و رسولش به اينکه راضي شوند سزاوارترند اگر آنها مومن ميبودند (62) آيا نمي دانند کسي که با خدا و رسولش تندي کند سزايش جهنم است که در آن جاودان است و خواري عظيم همان است؟ (63) منافقان مي ترسند مبادا سوره اي عليه آنها نازل شود ، و خبر از آنچه در دلهايشان است بدهد . بگو مسخره کنيد و خداوند البته آنچه را که از آن ميترسيد بيرون خواهد آورد (64) و اگر از آنها بپرسي ميگويند داشتيم گفتگو و تفريح ميکرديم بگو آيا خدا و آياتش و رسولش را مسخره ميکرديد؟ (65) عذر خواهي نکنيد . البته که شما پس از ايمانتان کافر شديد . اگر طائفه اي از شما را هم عفو کنيم طائفه ديگري راعذاب خواهيم کرد زيرا که مجرم بوده اند (66) منافقان همسان همديگرند . به کار ناپسند امر مي کنند ، و از کار پسنديده نهي مي کنند ، و دستشان را (از انفاق) مي بندند . خدا را فراموش کردند و او نيز آنها را فراموش کرد ، زيرا که منافقان نا فرمانند (67) خداوند به منافقان و کافران وعده آتش جهنم را داده که در آن جاودان باشند ، همان بس شان است و خداوند لعنتشان کرده و عذابي پايدار خواهند داشت (68) مانند کساني که قبل از شما بودند که از شما قوي تر و مالدارتر و پر نفوس تر بودند ، و به آنچه نصيبشان بود برخوردار شدند و شما هم از نصيب خويش مانند آنان برخوردار شديد ، و شما هم (در باطل) فرو رفتيد چنانكه آنان فرو ميرفتند ، اعمال آنها در دنيا و آخرت از بين رفت و آنها همان زيانکارانند (69)

 

 

برائت5     آیات70تا89

أَلَمْ يَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَقَوْمِ إِبْرَاهِيمَ وِأَصْحَابِ مَدْيَنَ وَالْمُؤْتَفِكَاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانَ اللّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ﴿70﴾ وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿71﴾ وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿72﴾ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿73﴾ يَحْلِفُونَ بِاللّهِ مَا قَالُواْ وَلَقَدْ قَالُواْ كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُواْ بَعْدَ إِسْلاَمِهِمْ وَهَمُّواْ بِمَا لَمْ يَنَالُواْ وَمَا نَقَمُواْ إِلاَّ أَنْ أَغْنَاهُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ مِن فَضْلِهِ فَإِن يَتُوبُواْ يَكُ خَيْرًا لَّهُمْ وَإِن يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللّهُ عَذَابًا أَلِيمًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِي الأَرْضِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ نَصِيرٍ ﴿74﴾ وَمِنْهُم مَّنْ عَاهَدَ اللّهَ لَئِنْ آتَانَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿75﴾ فَلَمَّا آتَاهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُواْ بِهِ وَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعْرِضُونَ ﴿76﴾ فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُواْ اللّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُواْ يَكْذِبُونَ ﴿77﴾ أَلَمْ يَعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ وَأَنَّ اللّهَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ ﴿78﴾ الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ وَالَّذِينَ لاَ يَجِدُونَ إِلاَّ جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿79﴾ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَن يَغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ ﴿80﴾ فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلاَفَ رَسُولِ اللّهِ وَكَرِهُواْ أَن يُجَاهِدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَقَالُواْ لاَ تَنفِرُواْ فِي الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَّوْ كَانُوا يَفْقَهُونَ ﴿81﴾ فَلْيَضْحَكُواْ قَلِيلاً وَلْيَبْكُواْ كَثِيرًا جَزَاء بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ ﴿82﴾ فَإِن رَّجَعَكَ اللّهُ إِلَى طَآئِفَةٍ مِّنْهُمْ فَاسْتَأْذَنُوكَ لِلْخُرُوجِ فَقُل لَّن تَخْرُجُواْ مَعِيَ أَبَدًا وَلَن تُقَاتِلُواْ مَعِيَ عَدُوًّا إِنَّكُمْ رَضِيتُم بِالْقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَاقْعُدُواْ مَعَ الْخَالِفِينَ ﴿83﴾ وَلاَ تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلاَ تَقُمْ عَلَىَ قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُواْ وَهُمْ فَاسِقُونَ ﴿84﴾ وَلاَ تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلاَدُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ أَن يُعَذِّبَهُم بِهَا فِي الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ ﴿85﴾ وَإِذَآ أُنزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُواْ بِاللّهِ وَجَاهِدُواْ مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُوْلُواْ الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَقَالُواْ ذَرْنَا نَكُن مَّعَ الْقَاعِدِينَ ﴿86﴾ رَضُواْ بِأَن يَكُونُواْ مَعَ الْخَوَالِفِ وَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاَ يَفْقَهُونَ ﴿87﴾ لَكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَأُوْلَئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿88﴾ أَعَدَّ اللّهُ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴿89﴾

   

آيا خبر پيشينيان به آنها نرسيد؟ قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهيم و اصحاب مدين و دهکده هاي باژگون شده؟ که پيامبرانشان با دليل هاي روشن بسويشان آمدند؟ و خداوند اينطور نبود که ظلمشان کند وليکن خودشان به خويش ظلم ميکردند (70) و مومنان بعضي شان اولياءِ بعضي ديگرند . به کارهاي پسنديده امر مي کنند ، و از کارهاي ناپسند بازميدارند ، و نماز بپا مي کنند ، و زکات ميدهند، و خدا و رسولش را اطاعت ميکنند . و خداوند بزودي به آنان رحم ميکند که خداوند پيروزمند فرزانه است (71) خداوند به مومنان وعده داده که بهشتهائي خواهند داشت که در کف آنها نهرها جاري است که در آن جاودان باشند ، و جايگاههائي دلپسند در بهشتهاي ماندگار داشته باشند ، و رضايتي از جانب خداوند که از آن مهمتر است ، و پيروزي بزرگ همان است (72) اي پيامبر! با کافران و منافقان به جهاد پرداز و برآنها درشتي کن که جايگاهشان جهنم است و بد سرانجامي است (73) به خدا قسم ميخورند که نگفته اند وليکن کلمه کفر را گفته اند و پس از اسلامشان کافر شده اند و براي چيزي کوشش کرده اند که به آن نرسيده اند و ناراحت نيستند مگر به اين خاطر که خدا و رسولش آن مومنان را بي نياز کرده اند، پس اگر توبه کنند برايشان بهتر است و اگر پشت کنند خداوند در دنيا و آخرت به عذابي دردناک عذابشان خواهد نمود و در زمين سرپرست و ياوري نخواهند داشت (74) و از آنها کساني هستند که با خدا عهد کرده اند که اگر از فضلش به آنان دهد حتما تصدق خواهند کرد و از صالحان خواهند شد (75) اما هنگامي که از فضلش به آنان داد بخل ورزيدند و پشت کردند و روگردان شدند (76) پس نفاقي در دلهايشان انداخت که تا روز ملاقاتش در قيامت به دنبال آنان خواهد بود ، بسبب آن خلف وعده اي که نسبت به خدا کردند و آن دروغي که ميگفتند (77) آيا نمي دانند که خداوند راز و درِگوشي هايشان را ميداند و اينکه خداوند داناي نهان ها است؟ (78) همانها که مومنان بخشنده را درباره صدقات نکوهش ميکنند و همچنين کساني را که جز کوشش خويش چيزي نمي يابند،  خداوند مسخره شان کرده و عذابي دردناک خواهند داشت (79) چه برايشان آمرزش بخواهي و چه نخواهي فرقي نمي کند، حتي اگر هفتاد بار هم برايشان استغفار کني خداوند نمي آمرزدشان ، زيرا که به خدا و رسولش کافر شدند و خداوند فاسقان را هدايت نمي کند (80) بجا ماندگان خوشند که پشت سر رسول خدا راحت نشسته اند و جهاد با مال و جانشان در راه خدا را خوش نميداشتند و ميگفتند در گرما رهسپار نشويد، بگو آتش جهنم گرمتر است اگر ميدانستند (81) پس بايد کم بخندند و زياد گريه کنند بسبب آنچه انجام داده اند (82) و اگر خداوند تو را بسوي طائفه اي از آنان برگرداند و از تو اجازه خروج براي جهاد خواستند بگو هرگز همراهم خارج نخواهيد شد و هرگز همراهم بادشمني نخواهيد جنگيد زيرا که شما اول بار به كناره جوئي راضي شديد، پس با بجا ماندگان كناري بنشينيد (83) و هرگز بر هيچ مرده اي از آنان نماز مخوان و بر قبرش نايست که آنها به خدا و رسولش کافر شدند و گناهکار مردند (84) و اموال و اولادشان تو را به شگفتي نياندازد،  جز اين نيست که خداوند ميخواهد در زندگي دنيا بوسيله آن عذابشان کند و جانشان برود و کافر باشند (85) و اگر سوره اي نازل شود که به خدا ايمان بياوريد و همراه رسولش جهاد کنيد توانگرانشان از تو اجازه ميخواهند و ميگويند بگذار با نشستگان بمانيم (86) راضي شده اند با بجا ماندگان بمانند و بر دلهاشان مهرخورده و نمي فهمند (87) ليکن رسول و کساني که با وي ايمان آورده اند با اموال و جانهايشان جهاد مي کنند و خوبي ها مال آنهاست و آنها رستگارند (88) خداوند براي آنها بهشت هائي که نهرها در کف آنها جاري است که در آن جاودانند تهيه ديده است و پيروزي بزرگ همين است (89)

پیش تفسیر

درس: با کفار ومنافقان به سختي مقابله کنيد و به آنها سخت بگيريد، که پيروزي دنيوي و بهشت اخروي پاداشتان خواهد بود.

درب : ای مسلمانان! در موضوع کفار و منافقان جدی باشید و امر خدا را اطاعت کنید تا رستگار شوید و ای پیامبر! اینان چنین اند، با آنان برخورد کن.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مسلمانان ! اینک که دیگر شرک برافتاده ، با «سران» کفرمبارزه کنید .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای مسلمانان ! این دین این پیروزی رابرایتان فراهم کرد ، دراین دین عمیق ترشوید ، تا هردو جهان تان بهبود بیابد .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مسلمانان ! با اهل کتاب نیزکه مانند مشرکان به باطل دعوت میکنند  و مانع آشکاریِ حقایق هستند مبارزه کنید تا به راه حق بیایند و در احکام خداوند تفسیر «من عندی» نکنید و و جهاد به همراه رسول خدا(ص) رابسیار جدی بگیرید و هر چه درتوان دارید دراین راه بگذارید .

در پاراگراف 4 می فرماید : ای مسلمانان ! و ای پیامبر! بامنافقان کمتر مدارا و بیشترصراحت به خرج بدهید .

در این پاراگراف می فرماید : ای منافقان ! به خود آئید وبه سرگذشت اقوام پیشین به دیده عبرت بنگرید و به ایمان واقعی روی کنید و ای پیامبر ! با کفار و منافقین که چنین خصوصیات ورفتارهایی دارند به سختی مقابله کن و با آنان هیچ نرمی مکن .

3 - سوالات

1-درآیه70 موضوع کدام کلیدفهم قرآن اتفاق افتاده؟

2-دوآیه70 و71 چه ارتباط محتوائی دارند؟

3- « بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ » (آیه71) از لحاظ تفسیری چه نقشی درآیه متبوع خویش دارد؟

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

بین نزول این آیات تا وفات آنحضرت فقط چهار سوره حجرات و مجادله و تحریم و مائده فاصله است و لذا واضح است که موفق به انجام ماموریتی که مدلول آیه 73 برعهده اش گذاشته نشده است ، در مورد کفار ، شاخه مشرکان صریح در جریان فتح مکه تار و مار شد ، و در مورد شاخه مشرکان خفی (به شرح پاراگراف حاوی آیات 29 تا 35) ، آنحضرت فرصت نیافت کاری کند ، و در مورد منافقین نیز به همچنین ( و این ماموریت تا امروز «انجام نیافته» بر زمین مانده ، و انجام آن نیز کار هیچکس نیست مگر یک «مردخدا» که ما شیعیان معتقدیم مهدی موعود ماموریت های زمین مانده آنحضرت را به سرانجام خواهد رساند)

از آیه 74 و جمله «هموا بما لم ینالوا» فهمیده میشود منافقان نقشه های بنیان برکنی در سر داشتند ولی موفق به انجام آنها نشدند .

همچنین از همان آیه فهمیده میشود که آنحضرت آنها را مورد لطف هم قرار داده و از اموال عمومی آنقدر که از فقر بدر آیند به آنها لطف کرده بود ، و از آیه 75 فهمیده میشود که وضع مالی برخی از آنها خیلی خراب هم بوده و نذر و دعا میکردند که وضعشان خوب شود و در آنصورت دست از این رفتارهای منافقانه برخواهند داشت ، اما پس از اینکه این اتفاق برایشان افتاد کسانی را که در راه خدا از بذل مال و جان دریغ نمی کردند مسخره میکردند (آیه 79) و نه تنها اهل مجاهدت مالی و جانی نبودند بلکه سعی داشتند مومنان واقعی را هم از این این نوع مجاهدات جلوگیری کنند (آیه 81) اما ، با وقاحت تمام هنگامی که هیچ خطری در بین نبود به دروغ و از باب ریا اظهار «در خدمتیم» میکردند (آیه 83)

از آیه 81 فهمیده میشود تابستان بوده .

5 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

6 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - ای مسلمانان! در موضوع کفار و منافقان جدی باشید و امر خدا را اطاعت کنید تا رستگار شوید

2 - ای پیامبر! اینان چنین اند، با آنان برخورد کن.

7 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 70 از این لحاظ که به اقوامِ درگذشته اشاره دارد، از آنجا که علم باستان شناسی هنوز در مراحل ابتدائی است، و جزئیاتی از زندگی آنان در دست نیست، بالاتر از ذهنیات ما میباشد، چه رسد به عرب 1400 سال قبل.

آیه 72 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

جمع بندی و تفسیر

آيا خبر پيشينيان به آنها نرسيد؟ قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهيم و اصحاب مدين و دهکده هاي باژگون شده؟ که پيامبرانشان با دليل هاي روشن بسويشان آمدند؟ و خداوند اينطور نبود که ظلمشان کند وليکن خودشان به خويش ظلم ميکردند (70) و مومنان بعضي شان اولياءِ بعضي ديگرند . به کارهاي پسنديده امر مي کنند ، و از کارهاي ناپسند بازميدارند ، و نماز بپا مي کنند ، و زکات ميدهند ، و خدا و رسولش را اطاعت ميکنند . و خداوند بزودي به آنان رحم ميکند که خداوند پيروزمند فرزانه است (71) خداوند به مومنان وعده داده که بهشتهائي خواهند داشت که در کف آنها نهرها جاريست که در آن جاودان باشند ، و جايگاههائي دلپسند در بهشتهاي ماندگار داشته باشند ، و رضايتي از جانب خداوند که از آن مهمتر است ، و پيروزي بزرگ همان است (72)اي پيامبر! با کافران و منافقان به جهاد پرداز و برآنها درشتي کن که جايگاهشان جهنم است و بد سرانجامي است (73) به خدا قسم ميخورند که نگفته اند وليکن کلمه کفر را گفته اند و پس از اسلامشان کافر شده اند و براي چيزي کوشش کرده اند که به آن نرسيده اند و ناراحت نيستند مگر به اين خاطر که خدا و رسولش آن (مومنان) را بي نياز کرده اند . پس اگر توبه کنند برايشان بهتر است و اگر پشت کنند خداوند در دنيا و آخرت به عذابي دردناک عذابشان خواهد نمود و در زمين سرپرست و ياوري نخواهند داشت (74) و از آنها کساني هستند که با خدا عهد کرده اند که اگر از فضلش به آنان دهد حتما تصدق خواهند کرد و از صالحان خواهند شد (75) اما هنگامي که از فضلش به آنان داد بخل ورزيدند و پشت کردند و روگردان شدند (76) پس نفاقي در دلهايشان انداخت که تا روز ملاقاتش (در قيامت) به دنبال آنان خواهد بود ، بسبب آن خلف وعده اي که نسبت به خدا کردند و آن دروغي که ميگفتند (77) آيا نمي دانند که خداوند راز و در گوشي هايشان را ميداند و اينکه خداوند داناي نهان ها است؟(78) همانها که مومنان بخشنده را درباره صدقات نکوهش ميکنند و همچنين کساني را که جز کوشش خويش چيزي نمي يابند . خداوند مسخره شان کرده و عذابي دردناک خواهند داشت (79) چه برايشان آمرزش بخواهي و چه نخواهي (فرقي نمي کند) حتي اگر هفتاد بار هم برايشان استغفار کني خداوند نمي آمرزدشان ، زيرا که به خدا و رسولش کافر شدند و خداوند فاسقان را هدايت نمي کند (80) بجا ماندگان خوشند که پشت سر رسول خدا (راحت) نشسته اند و جهاد با مال و جانشان در راه خدا را خوش نميداشتند و ميگفتند در گرما رهسپار نشويد ، بگو آتش جهنم گرمتر است اگر ميدانستند (81) پس بايد کم بخندند و زياد گريه کنند بسبب آنچه انجام داده اند (82) و اگر خداوند تو را بسوي طائفه اي از آنان برگرداند و از تو اجازه خروج (براي جهاد) خواستند بگو هرگز همراهم خارج نخواهيد شد و هرگز همراهم بادشمني نخواهيد جنگيد زيرا که شما اول بار به كناره جوئي راضي شديد ، پس با بجا ماندگان كناري بنشينيد (83) و هرگز بر هيچ مرده اي از آنان نماز مخوان و بر قبرش نايست که آنها به خدا و رسولش کافر شدند و گناهکار مردند (84) و اموال و اولادشان تو را به شگفتي نياندازد . جز اين نيست که خداوند ميخواهد در زندگي دنيا بوسيله آن عذابشان کند و جانشان برود و کافر باشند (85) و اگر سوره اي نازل شود که به خدا ايمان بياوريد و همراه رسولش جهاد کنيد توانگرانشان از تو اجازه ميخواهند و ميگويند بگذار با نشستگان بمانيم (86) راضي شده اند با بجا ماندگان بمانند وبردلهاشان مهرخورده و نمي فهمند (87) ليکن رسول و کساني که با وي ايمان آورده اند با اموال و جانهايشان جهاد مي کنند و خوبي ها مال آنهاست و آنها رستگارند (88) خداوند براي آنها بهشت هائي که نهرها در کف آنها جاريست که در آن جاودانند تهيه ديده است و پيروزي بزرگ همين است (89)

 

 

 

برائت6      آیات90تا110

وَجَاء الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الأَعْرَابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَقَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿90﴾ لَّيْسَ عَلَى الضُّعَفَاء وَلاَ عَلَى الْمَرْضَى وَلاَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يَجِدُونَ مَا يُنفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُواْ لِلّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِن سَبِيلٍ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿91﴾ وَلاَ عَلَى الَّذِينَ إِذَا مَا أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لاَ أَجِدُ مَا أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّواْ وَّأَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَنًا أَلاَّ يَجِدُواْ مَا يُنفِقُونَ ﴿92﴾ إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ وَهُمْ أَغْنِيَاء رَضُواْ بِأَن يَكُونُواْ مَعَ الْخَوَالِفِ وَطَبَعَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ ﴿93﴾ يَعْتَذِرُونَ إِلَيْكُمْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَيْهِمْ قُل لاَّ تَعْتَذِرُواْ لَن نُّؤْمِنَ لَكُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللّهُ مِنْ أَخْبَارِكُمْ وَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿94﴾ سَيَحْلِفُونَ بِاللّهِ لَكُمْ إِذَا انقَلَبْتُمْ إِلَيْهِمْ لِتُعْرِضُواْ عَنْهُمْ فَأَعْرِضُواْ عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاء بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ ﴿95﴾ يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْاْ عَنْهُمْ فَإِن تَرْضَوْاْ عَنْهُمْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ يَرْضَى عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿96﴾ الأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلاَّ يَعْلَمُواْ حُدُودَ مَا أَنزَلَ اللّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿97﴾ وَمِنَ الأَعْرَابِ مَن يَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ مَغْرَمًا وَيَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوَائِرَ عَلَيْهِمْ دَآئِرَةُ السَّوْءِ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿98﴾ وَمِنَ الأَعْرَابِ مَن يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ قُرُبَاتٍ عِندَ اللّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَّهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿99﴾ وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿100﴾ وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلَى النِّفَاقِ لاَ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ ﴿101﴾ وَآخَرُونَ اعْتَرَفُواْ بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُواْ عَمَلاً صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللّهُ أَن يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿102﴾ خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿103﴾ أَلَمْ يَعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿104﴾ وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿105﴾ وَآخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللّهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَإِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿106﴾ وَالَّذِينَ اتَّخَذُواْ مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَيَحْلِفَنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ الْحُسْنَى وَاللّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿107﴾ لاَ تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُواْ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ ﴿108﴾ أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىَ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿109﴾ لاَ يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْاْ رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلاَّ أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿110﴾

 

عده اي از اعراب بيابان­نشين با معذرت­خواهی مي­آيند كه اجازه جهادشان دهي و آناني كه بخدا و رسولش دروغ گفتند در جايشان نشستند،  بزودي به كافرانشان عذابي دردناك خواهد رسيد (90) بر ضعيفان و مريضان و برکساني که چيزي براي انفاق نمي يابند گناهي نيست كه به جهاد نيايند، در صورتيکه براي راه خدا و رسولش خيرخواهي کنند . آري عليه نيکوکاران هيچ ايرادي نيست . و خداوند آمرزگار مهربان است (91) و نیز عليه کساني که وقتي بسويت مي آيند تا آنها را سوار کني که بجنگ بروند، و به آنان ميگوئي چيزي نمي يابم که سوارتان کنم نيز ايرادي نيست . همانها كه با چشماني اشکريز برميگردند و محزونند که چرا چيزي نمي يابند که انفاق کنند (92) جز اين نيست که ايراد فقط بر كساني است که از تو اجازه مي خواهند و غني هستند . راضي شده اند که با بجاماندگان باشند و خداوند بر دلشان مهرزده و نمي دانند (93) هنگامي که باز گرديد براي عذر خواهي بسويتان مي آيند ، بگو عذر خواهي نکنيد که ما هرگز سخنتان را باور نمي کنيم، زيرا که خداوند از اخبارتان بما خبر داده است ، و بزودي خدا و رسولش عملتان را خواهند ديد، سپس بسوي داناي پنهان و آشكار برميگرديد و به شما خبر خواهد داد که چه ميکرديد (94) بزودي وقتي که بسويشان برگشتيد برايتان به خدا قسم خواهند خورد تا از آنان چشم بپوشيد . از آنها روبرگردانيد كه پليدند و جايگاهشان جهنم است براي آنچه انجام ميدادند (95) برايتان قسم ميخورند تا از آنها راضي شويد و اگر شما هم راضي شويد خداوند از نافرمانان راضي نخواهد شد (96) اعراب بياباني از لحاظ کفر و نفاق شديدترند ، و سزاوارترند که حدود آنچه را خداوند بر رسولش نازل نموده ندانند، و خداوند داناي حکيم است (97) و برخي از اعراب بياباني هستند که آنچه را انفاق نموده اند غرامت و ضرر ميدانند و براي شما چشم انتظار حوادث بد هستند ، حوادث بد عليه خود آنها باد ، و خداوند شنواي داناست (98) و از اعراب کساني هم هستند که به خدا و روز آخرت ايمان دارند و آنچه را که انفاق نموده اند سبب نزديکي به خداوند و جلب دعاي خير پيامبر ميشمارند. بدانيد که آنها سبب نزديکي آنها هست . بزودي خداوند آنها را در رحمتش داخل خواهد کرد که خداوند آمرزگار مهربان است (99) و پيشتازان اوليه از مهاجران و انصار و كساني به نيکوئي آنان را پيروي نمودند ، نيز ، مورد رضايت خداوند هستند، و آنها هم از او راضي خواهند بود ، و برايشان بهشت هائي که در کف آنها نهرها جاريست آماده کرده که در آن براي هميشه جاودانند و اين همان پيروزي بزرگ است (100) و از اعرابي که دور و بر شما هستند عده اي منافقند و از اهل مدينه نيز همچنين ، که به نفاق خو كرده اند. آنها را نمي شناسي ولي ما مي شناسيم. آنها را دوبار عذاب خواهيم کرد ، سپس بسوي عذابي بزرگ باز ميگردند (101)  و غير از آنها کساني هستند که به گناهانشان اعتراف نمودند. و عملي شايسته و عملي زشت را با هم مخلوط کردند. چه بسا که خداوند برآنها به توبه بازگردد که خداوند آمرزگار مهربان است (102) ای پیامبر! از اموال آنها صدقه اي برگير که بوسيله آن پاکشان کني و رشدشان دهي و برآنها صله کن که صله تو سبب آرامش آنهاست و خداوند شنواي داناست (103) آيا نمي دانند که خداوند توبه را از بندگانش مي پذيرد و صدقات را خودش دريافت مي کند و اينکه خداوند خودش بسيار توبه پذير مهربان است؟ (104) و بگو عمل کنيد ، بزودي خداوند و رسولش و مومنان عملتان را خواهند ديد ، و بزودي بسوي داناي پنهان و آشکار باز خواهيد گشت و او شما را از حقیقتِ آنچه انجام ميداديد خبر خواهد داد (105) و بقيه که اميدوارِ امر خدايند كه آيا عذابشان کند ، يا به توبه به آنان باز گردد ، و خداوند داناي حکيم است (106) و مواظب كساني باش كه مسجدي را برگرفتند که ضرر زنند، و بين مومنان تفرقه افکنند، و كمينگاه کساني که قبلا با خدا و رسولش جنگيده بودند باشد، و قسم ميخورند که جز نيکي منظوري نداريم، وخداوند گواهي ميدهد که آنها دروغ ميگويند (107) در آن هرگز به نماز نايست . البته مسجدي که از روز اول بر اساس تقوا بنا شده باشد سزاوارتراست که در آن به نماز بايستي. در آن كساني هستند که دوست دارند پاکيزه شوند و خداوند پاکيزگی خواهان را دوست دارد (108) آيا کسي که بنيان خود را بر پرواي از خدا و رضايتي از جانب او بنا نهاده بهتر است يا کسي که بنيان خويش بر لب سيلگاهي که فرو ريختني است نهاده که او را به آتش جهنم فرو ريزد؟ و خداوند ظالمان را هدايت نمي کند (109) بنياني که نهاده اند همواره موجب نگراني در دلهايشان است تا آنكه دلهاشان پاره شود و خداوند داناي حکيم است (110)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: با کفار ومنافقان به سختي مقابله کنيد و به آنها سخت بگيريد، که پيروزي دنيوي و بهشت اخروي پاداشتان خواهد بود.

درب : ای پیامبر! خوب و بد مخلوطند. با منافقان به صراحت رفتار کن و خوب و بد مخلوطند. با هر گروهی متناسب با ماهیتش برخورد کن و نسبت به سران منافقان حساس تر باش.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مسلمانان ! اینک که دیگر شرک برافتاده ، با «سران» کفرمبارزه کنید .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای مسلمانان ! این دین این پیروزی رابرایتان فراهم کرد ، دراین دین عمیق ترشوید ، تا هردو جهان تان بهبود بیابد .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مسلمانان ! با اهل کتاب نیزکه مانند مشرکان به باطل دعوت میکنند  و مانع آشکاریِ حقایق هستند مبارزه کنید تا به راه حق بیایند و در احکام خداوند تفسیر «من عندی» نکنید و و جهاد به همراه رسول خدا(ص) رابسیار جدی بگیرید و هر چه درتوان دارید دراین راه بگذارید .

در پاراگراف 4 می فرماید : ای مسلمانان ! و ای پیامبر! بامنافقان کمتر مدارا و بیشترصراحت به خرج بدهید .

در پاراگراف 5 می فرماید : ای منافقان ! به خود آئید وبه سرگذشت اقوام پیشین به دیده عبرت بنگرید و به ایمان واقعی روی کنید و ای پیامبر ! با کفار و منافقین که چنین خصوصیات ورفتارهایی دارند به سختی مقابله کن و با آنان هیچ نرمی مکن .

در این پاراگراف می فرماید : ای پیامبر ! منافقان را از مومنان واقعی تشخیص ده و با آنان با قاطعیت بیشتری رفتار کن و چه درمیان مردم شهرنشین ، وچه درمیان اعراب بیابانی هم آشخاص خوب ومومن هست وهم کافر ومنافق ، آنهارا از هم تشخیص بده و با هر یک متناسب با صفات ورفتارش برخورد متناسب کن و مهم ترین خطر برای این دین ازناحیه منافقان است ، نسبت به آنها بسیارحساس باش .

3 - پرانتزها

آیه 100 فرع بر 8 کلمه آخر آیه 99 است.

آیه 104 فرع بر آیه 103 است.

آیه 105 نیز (با در نظر گرفتن فرعی بودن آیه 104) فرع بر آیه 103 است.

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

در ابتدای این پاراگراف (90 تا 96) به کسان جدیدی بر میخوریم که تا کنون بحثی از آنان نبود ، یعنی «اعراب»

بله ، جنگی دفاعی قرار است اتفاق بیفتد ، آنحضرت هم فراخوان داده ، رفتار شرم آور منافقان را دیدیم ، یهود و نصارا هم که اساسا طرف فراخوان نیستند ،  از مشرکانِ تازه شکست خورده هم که یا دارند مهلت چهارماهه را میگذرانند یا بطور منافقانه مسلمان شده اند ، نیز ، که امیدی به اجابت نیست ، حالا این گروه با اسم جدید (اعراب) هم وارد صحنه شده و با معذرت خواهی تقاضای «اِذن» دارند که معنیش این است که «بما هم اجازه بده با سرِ سلامت از جنگ دور بمانیم»

در باره این گروه جدید در پاراگراف بعد اطلاعاتی خواهیم داشت و لذا در اینجا لازم نیست تعریفی از آنان بدست دهیم .

در این گیر و دار ، از آیه 91 فهمیده میشود که در بین مومنان واقعی کسانی بودند که حتی مشکل جسمی هم داشتند و نیز کسانی که استطاعت مالی نداشتند که هزینه های مربوط به حضور در جبهه (مثلا اسب و شمشیر و آب و غذای خویش و مرکوب خویش) را تهیه کنند ولی با وجود این داوطلب بودند و میخواستند در رکاب آنحضرت برای جنگ دفاعی بیرون روند که وحی آنها را محترمانه معاف کرده ، و حتی کسانی بودند که پس از معاف شدن ناراحت و محزون و گریان شدند که وحی در آیه 92 آنها را به وجهی سنگین مورد تجلیل قرار داده است .

اگر بخواهیم برای کلمه «اعراب» مثالی بزنیم ، باید سرخپوست های قرن نوزده امریکا  را به یاد بیاد بیاوریم .

در آن روزها ، «اعراب» به قبیله هایی گفته میشد که در حاشیه و یا دور از شهرها زندگی میکردند و نسبت به اهالی شهر نامتمدن تر بودند و مسکن شان چادرهایی بود که به اقتضای الزامات محیطی بسرعت جمع میشد و پس از کوچ به نقطه ای دیگر به فوریت مستقر میگردید .

آنها ، به اقتضای اوضاع معیشتی شان ، فقیر و خشن و دارای زندگی بسیار ساده و اخلاق تند ، و از طرف دیگر ، تقریبا عاری از قدرت های فکری و توان ارزیابی و رفتارهای پسندیده شده بودند (97) و با وجود همه اینها خیلی از خویش مفتخر بوده و به خویش و قبیله خویش و نیاکان خویش می بالیدند و برای این سه اشعار میسرودند .

این اعراب ، بسته به اینکه با چه کسانی بیشتر آشنا بوده و تحت تاثیر آنها باشند به مومن و منافق تقسیم میشدند (98 و 99 و 101)

در این پاراگراف (97 تا 106) به تحلیل وقایعی که پس از خارج شدن آنحضرت برای دفاع (به شرحی که در پاراگراف های قبل دیدیم) و سپس بازگشت او می پردازد که در آن زمان ،

1 – اعراب که بسته به شدت و ضعف ارتباطشان با عوامل موجود یا منافق بودند (98) یا مومن (99)

2 – مومنان واقعیِ قابل تحسین (100)

3 – منافقان سرکش لجباز مستقر در مدینه (101)

4 – مسلمانانی که هنگامی که آنحضرت مدینه را برای دفاع ترک کرده بود از همراهی با او خودداری کرده و اینک به شدت پشیمان و شرمسار بودند (102 تا 106)

ظاهرا این پاراگراف و چند پاراگراف قبل ، در جهت تحلیل اوضاع و احوال غزوه ای که به «غزوه تبوک» معروف شده میباشد .

منافقان سرکش و لجازی که در پاراگراف قبل دیدیم رفتار سازمان یافته هدفدار و سیستماتیکی داشتند که هدف آن کنار زدن پیامبر و مومنان واقعی و سوار شدن بر آنچه آنحضرت تا کنون ساخته بود ، و در این راه سعی در «نهادسازی» میکردند و مسجدی که در آیه 107 به آن اشاره شده در این جهت قابل ارزیابی است و منظور از بنا کردن آن (چنانکه از آیه 107 بطور واضح فهمیده میشود) عبارت بود از :

1 – احیاء شرک و کفر

2 – ضرر زدن به جریان اسلام

3 – جدائی انداختن بین مسلمانان

4 – سازماندهی و دیده بانی و پشتیبانی اطلاعاتی مخالفان اسلام

5 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

6 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - ای پیامبر! با منافقان به صراحت رفتار کن 

2 - خوب و بد مخلوطند. با هر گروهی متناسب با ماهیتش برخورد کن

3 - نسبت به سران منافقان حساس تر باش

7- کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

شرح مختصر

دریافت­های کوتاه مستقیم

آیه 90: موضوع «معذرت­خواهی» این بود که «معذرت می­خواهم که در فراخوان قبلی – که ظاهراً غزوه تبوک بود – همراه شما به جنگ نیامدم»

آیه 90: «اجازه­شان دهی» به این معنی است که اجازه­شان دهی در غزوات بعدی همراهت بیایند.

آیه­های 91و92: «اشکالی نیست» مربوط به کسانیست که همراه پیامبر به جنگ نرفتند. به شرح همان آیه­ها.

آیه 97: منظور از کلمه «اعراب» مورد بحث در این نوع آیه­ها «نژاد» عرب نیست. بلکه این کلمه در آن زمان به کسانی اصطلاح می­شد که بطور قبیله­ای در بیابانها چادرنشین بوده و در کوچ همیشگی بودند و کارشان شکار و راهزنی و هجوم به قبایل دیگر و قتل و غارت بود.

 آنها از لحاظ تمدن و فرهنگ بی­تمدن­ترین و بدفرهنگ­ترین مردم بودند و زنده بگور کردن دختران به بعضی از آنها مربوط می­شود نه ساکنان شهرها و دارندگان راه معیشت معلوم.

آیه 103: موضوع آیه، فرمانیست از جانب خدا به رسولش که راجع به اشخاصی که نفاق و کفر عامدانۀ آگاهانه ندارند و نیک و بد را با هم مخلوط کرده­اند، رفتارش باید مهربانانه و مشفقانه و چشم­پوشانه باشد.

جمع بندی و تفسیر

عده اي از اعراب بيابان­نشين با معذرت­خواهی مي­آيند كه اجازه (جهاد) شان دهي و آناني كه بخدا و رسولش دروغ گفتند (در جايشان) نشستند . بزودي به كافرانشان عذابي دردناك خواهد رسيد (90) بر ضعيفان و مريضان و برکساني که چيزي براي انفاق نمي يابند گناهي نيست (كه به جهاد نيايند) در صورتيکه براي (راه) خدا و رسولش خيرخواهي کنند . آري عليه نيکوکاران هيچ ايرادي نيست و خداوند آمرزگار مهربان است (91) و عليه کساني هم که وقتي بسويت مي آيند تا آنها را سوار کني (که بجنگ بروند) و به آنان ميگوئي چيزي نمي يابم که سوارتان کنم (نيز ايرادي نيست . همانها كه) با چشماني اشکريز برميگردند و محزونند که چرا چيزي نمي يابند که انفاق کنند (92) جز اين نيست که ايراد فقط بر كساني است که از تو اجازه مي خواهند و غني هستند . راضي شده اند که با بجاماندگان باشند و خداوند بر دلشان مهرزده و نمي دانند (93) هنگامي که باز گرديد براي عذر خواهي بسويتان مي آيند ، بگو عذر خواهي نکنيد که ما هرگز سخنتان را باور نمي کنيم ، زيرا که خداوند از اخبارتان بما خبر داده است ، و بزودي خدا و رسولش عملتان را خواهند ديد سپس بسوي داناي پنهان و آشكار برميگرديد و به شما خبر خواهد داد که چه ميکرديد (94) بزودي وقتي که بسويشان برگشتيد برايتان به خدا قسم خواهند خورد تا از آنان چشم بپوشيد . از آنها روبرگردانيد كه پليدند و جايگاهشان جهنم است براي آنچه انجام ميدادند (95) برايتان قسم ميخورند تا از آنها راضي شويد و اگر شما هم راضي شويد خداوند از نافرمانان راضي نخواهد شد (96) اعراب بياباني از لحاظ کفر و نفاق شديد ترند ، و سزاوارترند که حدود آنچه را خداوند بر رسولش نازل نموده ندانند ، و خداوند داناي حکيم است (97) و برخي از اعراب بياباني هستند که آنچه را انفاق نموده اند غرامت (و ضرر) ميدانند و براي شما چشم انتظار حوادث بد هستند . حوادث بد عليه خود آنها باد ، و خداوند شنواي داناست (98) و از اعراب کساني هم هستند که به خدا و روز آخرت ايمان دارند و آنچه را که انفاق نموده اند (سبب) نزديکي به خداوند و دعاي خير پيامبر ميشمارند . بدانيد که آنها (سبب) نزديکي آنها هست . بزودي خداوند آنها را در رحمتش داخل خواهد کرد که خداوند آمرزگار مهربان است (99) و پيشتازان اوليه از مهاجران و انصار و كساني به نيکوئي آنان را پيروي نمودند ، نيز مورد رضايت خداوند هستند ، و آنها هم از او راضي خواهند بود ، و برايشان بهشت هائي که در کف آنها نهرها جاريست آماده کرده که در آن براي هميشه جاودانند و اين همان پيروزي بزرگ است (100) و از اعرابي که دور و بر شما هستند عده اي منافقند و از اهل مدينه نيز همچنين ، که به نفاق خو كرده اند. آنها را نمي شناسي ولي ما مي شناسيم . آنها را دوبار عذاب خواهيم کرد ، سپس بسوي عذابي بزرگ باز ميگردند (101)  و غير از آنها کساني هستند که به گناهانشان اعتراف نمودند . و عملي شايسته و عملي زشت را با هم مخلوط کردند . چه بسا که خداوند برآنها (به توبه) بازگردد که خداوند آمرزگار مهربان است (102) از اموال آنها صدقه اي برگير که بوسيله آن پاکشان کني و رشدشان دهي و برآنها صله کن که صله تو سبب آرامش آنهاست و خداوند شنواي داناست (103) آيا نمي دانند که خداوند توبه را از بندگانش مي پذيرد و صدقات را خودش دريافت مي کند و اينکه خداوند خودش بسيار توبه پذير مهربان است؟(104) و بگو عمل کنيد ، بزودي خداوند و رسولش و مومنان عملتان را خواهند ديد ، و بزودي بسوي داناي پنهان و آشکار باز خواهيد گشت و او شما را از آنچه انجام ميداديد خبر خواهد داد (105) و بقيه که اميدوار امر خدايند كه آيا عذابشان کند ، يا (به توبه) به آنان باز گردد ، و خداوند داناي حکيم است (106) و (مواظب) كساني (باش) كه مسجدي را برگرفتند که ضرر زنند ، و بين مومنان تفرقه افکنند ، و كمينگاه کساني که قبلا با خدا و رسولش جنگيده بودند باشد ، و قسم ميخورند که جز نيکي منظوري نداريم ، وخداوند گواهي ميدهد که آنها دروغ ميگويند (107) در آن هرگز (به نماز) نايست . البته مسجدي که از روز اول بر اساس تقوا بنا شده باشد سزاوارتراست که در آن (به نماز) بايستي . در آن كساني هستند که دوست دارند پاکيزه شوند و خداوند پاکيزه خواهان را دوست دارد (108) آيا کسي که بنيان خود را بر پرواي از خدا و رضايتي از جانب او بنا نهاده بهتر است يا کسي که بنيان خويش بر لب سيلگاهي که فرو ريختني است نهاده که او را به آتش جهنم فرو ريزد؟ و خداوند ظالمان را هدايت نمي کند (109) بنياني که نهاده اند همواره موجب نگراني در دلهايشان است تا آنكه دلهاشان پاره شود و خداوند داناي حکيم است (110)

 

 

برائت7     آیات111تا129

إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿111﴾ التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿112﴾ مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَن يَسْتَغْفِرُواْ لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُواْ أُوْلِي قُرْبَى مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ﴿113﴾ وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلاَّ عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لأوَّاهٌ حَلِيمٌ ﴿114﴾ وَمَا كَانَ اللّهُ لِيُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُم مَّا يَتَّقُونَ إِنَّ اللّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿115﴾ إِنَّ اللّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ نَصِيرٍ ﴿116﴾ لَقَد تَّابَ الله عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ﴿117﴾ وَعَلَى الثَّلاَثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُواْ حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنفُسُهُمْ وَظَنُّواْ أَن لاَّ مَلْجَأَ مِنَ اللّهِ إِلاَّ إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُواْ إِنَّ اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿118﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ ﴿119﴾ مَا كَانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَمَنْ حَوْلَهُم مِّنَ الأَعْرَابِ أَن يَتَخَلَّفُواْ عَن رَّسُولِ اللّهِ وَلاَ يَرْغَبُواْ بِأَنفُسِهِمْ عَن نَّفْسِهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ لاَ يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَلاَ نَصَبٌ وَلاَ مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَطَؤُونَ مَوْطِئًا يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلاَ يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَّيْلاً إِلاَّ كُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﴿120﴾ وَلاَ يُنفِقُونَ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَلاَ كَبِيرَةً وَلاَ يَقْطَعُونَ وَادِيًا إِلاَّ كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللّهُ أَحْسَنَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ﴿121﴾ وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ ﴿122﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلِيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿123﴾ وَإِذَا مَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُم مَّن يَقُولُ أَيُّكُمْ زَادَتْهُ هَذِهِ إِيمَانًا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ فَزَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَهُمْ يَسْتَبْشِرُونَ ﴿124﴾ وَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَى رِجْسِهِمْ وَمَاتُواْ وَهُمْ كَافِرُونَ ﴿125﴾ أَوَلاَ يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عَامٍ مَّرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ لاَ يَتُوبُونَ وَلاَ هُمْ يَذَّكَّرُونَ ﴿126﴾ وَإِذَا مَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ نَّظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ هَلْ يَرَاكُم مِّنْ أَحَدٍ ثُمَّ انصَرَفُواْ صَرَفَ اللّهُ قُلُوبَهُم بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُون ﴿127﴾ لَقَدْ جَاءكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ﴿128﴾ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُلْ حَسْبِيَ اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ ﴿129﴾

 

خداوند از مومنان جانها و مالهايشان را ميخرد، زيرا که بهشت از آنِ آنان است.در راه خدا مي جنگند، يا مي کشند يا کشته ميشوند. وعده حقي است بر عهده خدا که در تورات و انجيل و قرآن گفته و چه کسي از خدا به عهدش وفادارتر است؟ پس به داد و ستدي كه كرده ايد شاد باشيد و پيروزي بزرگ همان است (111) آنها، توبه کنندگان، عبادت کنندگان، ستايش کنندگان، سياحت کنندگان، رکوع و سجده کنندگان، امر کنندگان به کارهاي پسنديده، و نهي کنندگان از کارهاي ناپسند، و نگهدارندگان حدود خدا هستند و ای پیامبر! مومنان را مژده ده (112) پيامبر و مومنان را نميرسد براي مشرکان استغفار کنند . حتي اگر نزديکانشان هم باشند . البته پس از آنکه برايشان روشن شد که آنان از ياران آن آتشند (113) و استغفار ابراهيم براي پدرش نيز بعلت وعده اي بود که به او داده بود ، اما هنگاميکه برايش روشن شد که او دشمن خداست از او اعلام بيزاري کرد، که ابراهيم البته بسيار خدا ترس و حليم بود (114) و خداوند اينطور نيست که قومي را پس از هدايتشان گمراه کند ، مگر اينکه موارد تقوا را برايشان بيان کند ، که خداوند به همه چيز داناست (115) فرمانروائي آسمانها و زمين از آن خداست . زنده ميکند ومي ميراند و شما جز خداوند سرپرست و ياوري نداريد (116) خداوند بر پيامبر و مهاجران و انصار به توبه بازگشت و نيز برآنان که در زمان تنگد ستي ، پس از اينکه نزديک بود قلوب عده اي از آنان بلغزد ، پيرويش کردند .آنگاه بر آنان به توبه بازگشت که البته او به آنان دلسوز مهربان است (117) و نيز بر آن سه نفر که بجا نشسته بودند تا اينکه زمين عليرغم فراخيش برآنها تنگ گرديد ، و جانهايشان نيز بر آنها تنگ گرديد ، و دريافتند که هيچ پناهگاهي جز خدا ندارند ، مگر اينکه بسوي او بروند که آنگاه خداوند برآنها نيز به توبه بازگشت تا توبه کنند که خداوند توبه پذير مهربان است (118) اي مسلمانان! از خدا پروا کنيد و با راستگويان باشيد (119) اهل مدينه و اعرابِ دور و برش را نميرسد که از امر رسول خدا تخلف کنند و اينکه جانهايشان را بر جان او ترجيح دهند . زيرا که هيچ تشنگيي ، و هيچ رنجي، و هيچ مخمصه اي ، در راه خدا به آنان نميرسد و در هيچ جائي که کافران را به خشم آورد قدم نمي گذارند ، و هيچ زياني به دشمني نمي زنند ، مگر اينکه براي آنان عمل صالحي نوشته ميشود و البته خداوند پاداش نيکوکاران را ضايع نمي گذارد (120) وهمچنين هيچ خرجي نميکنند ، چه کوچک چه بزرگ ، وهيچ زميني را نمي پيمايند ، مگر اينکه برايشان نوشته ميشود ، تا خدا به بهتر از آنچه انجام ميدادند ياداششان دهد (121) مومنان نبايد همگي رهسپار شوند ، اما چرا از هر فرقه اي کساني کوچ نکنند تا در کار دين صاحب نظر شوند ، و قومشان را پس از بازگشت هشدار دهند ، شايد از عاقبتِ بد حذر کنند؟ (122) اي مسلمانان! با کفاري که نزديک شما هستند بجنگيد ، و بايد در شما درشتي بيابند ، و بدانيد که خداوند با تقوا پيشگان است (123) و چون سوره اي نازل شود کساني از آنها ميگويند اين سوره به ايمان کدامتان افزود؟ اهل ايمان ايمانشان زياد ميشود و شاد هم ميشوند (124) اما کساني که در دلهاشان مرضي هست پليديي به پليدي شان اضافه ميشود و در حاليکه کافرند ميميرند (125) آيا نمي بينند که در هر سال يک بار يا دوبار امتحان ميشوند ، اما باز هم توبه نمي کنند و پند نمي گيرند؟ (126) و وقتيکه سوره اي نازل ميشود بعضي از آنها بسوي بعضي ديگر نگاه ميکنند که آيا کسي متوجه شما هست؟ آنگاه برميگردند . خداوند دلهايشان را بگرداند كه آنها نمي فهمند (127) البته بسويتان از جنس خودتان رسولي آمد که براي او گران است به رنج و ناراحتي بيفتيد ، و بر هدايت و نجات شما حريص است ، و به مومنان دلسوز و مهربان است (128) پس اگر برگشتند بگو خدا مرا بس است . خدائي جز او نيست . به او توکل کرده ام و همو پروردگار آن عرش بزرگ است (129)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: با کفار ومنافقان به سختي مقابله کنيد و به انها سخت بگيريد که پيروزي دنيوي و بهشت اخروي پاداشتان خواهد بود.

درب : توصيف صفات مقبول براي مسلمانان و وعده نيکو به دارندگان آن و تحسين مومنان واقعي و دلگرم نمودن آنان و راهنمايي شان و تذکر به مسلمانان که اينها بعضي ديگر از صفات منافقان است. آنها را بشناسيد و اینکه متوجه عظمت اين نعمت الهي (رسول خدا) باشيد وقدر بشناسيد و نیز اینکه مشرکان را تحريم معنوي کنيد.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای مسلمانان ! اینک که دیگر شرک برافتاده ، با «سران» کفرمبارزه کنید .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای مسلمانان ! این دین این پیروزی رابرایتان فراهم کرد ، دراین دین عمیق ترشوید ، تا هردو جهان تان بهبود بیابد .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مسلمانان ! با اهل کتاب نیزکه مانند مشرکان به باطل دعوت میکنند  و مانع آشکاریِ حقایق هستند مبارزه کنید تا به راه حق بیایند و در احکام خداوند تفسیر «من عندی» نکنید و و جهاد به همراه رسول خدا(ص) رابسیار جدی بگیرید و هر چه درتوان دارید دراین راه بگذارید .

در پاراگراف 4 می فرماید : ای مسلمانان ! و ای پیامبر! بامنافقان کمتر مدارا و بیشترصراحت به خرج بدهید .

در پاراگراف 5 می فرماید : ای منافقان ! به خود آئید وبه سرگذشت اقوام پیشین به دیده عبرت بنگرید و به ایمان واقعی روی کنید و ای پیامبر ! با کفار و منافقین که چنین خصوصیات ورفتارهایی دارند به سختی مقابله کن و با آنان هیچ نرمی مکن .

در پاراگراف 6 می فرماید : ای پیامبر ! منافقان را از مومنان واقعی تشخیص ده و با آنان با قاطعیت بیشتری رفتار کن و چه درمیان مردم شهرنشین ، وچه درمیان اعراب بیابانی هم آشخاص خوب ومومن هست وهم کافر ومنافق ، آنهارا از هم تشخیص بده و با هر یک متناسب با صفات ورفتارش برخورد متناسب کن و مهم ترین خطر برای این دین ازناحیه منافقان است ، نسبت به آنها بسیارحساس باش .

در این پاراگراف می فرماید : ای مومنان واقعی! خوش به حالتان که خوب معامله ای با خوب مشتریی کردید و ای مسلمانان ! شما هم سعی کنید مومن واقعی شوید تا مورد لطف وراهنمائی الهی شوید و ای مسلمانان ! منافقان را ازروی برخی صفاتشان بشناسید وبا آنهارفتار در خور داشته باشید و تو ای پیامبر ! بامنافقان هیچ تعارفی نکن و با آنها کاملا صریح باش و ای مردم ! قدر این نعمت بزرگ خدائی را بدانید که راجع به اینکه همگی تان سعادتمند شوید حریص است ، جادارد شما نیز به تعالیمش اقبـال کنید که به نفع خودتان است .

3 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

در این اوضاع و احوالی که دور و بر آنحضرت پر بود از موجوداتی که در پاراگراف های قبل دیدیم ، اما ، در همان زمان ، کسانی هم بودند که وجود آنها به جان خریدن آنهمه نا مطلوبیت ها و آنهمه ناراحتی ها را برای آنحضرت توجیه میکرد .

کسانی که رفتارشان طوری بود که در مقابل خدا و رسول خود را به پشیزی نمیگرفتند و طوری بودند که انگار خودر به خدا فروخته اند (آیه 111)

آنها :

دائما به اصول توجه میکردند و به آن باز میگشتند (تائبون)

همواره گوش دلشان برای شنیدن فرمان الهی تیز بود (عابدون)

 در هر وضعی که برایشان پیش می آمد ، حسن و زیبائیی میدیدند و سپاس میگزازدند (حامدون)

در همه چیز به نظر حکمت و عبرت نظر میکردند (سائحون)

ضمن پرداختن به الزامات زندگی رفتار دائمی شان طوری بود گه انگار در نمازند (راکعون  ساجدون)

در چشم دیگران نیز محترم بوده و کلامشان نفوذ داشت و از این موقعیت خویش برای اصلاح بدی ها و اشاعه خوبی ها استفاده میکردند (آمرون بالمعروف   ناهون عن المنکر)

به شدت مواظب تحرکات دشمنانِ آشکار و پنهان بودند (حافظون لحدود الله)

صفات مذکور میتواند به سان چک لیست هایی باشد که بگوید ای مسلمانان خود را بسازید که کم کم واجد این صفات شوید ، اما ، چون خداوند از گزافه گویی بدور است ، و طرز بیان آیه 111 روایی است ، معلوم میشود چنین اشخاصی بوده اند و تعدادشان نیز آنقدر بوده که خداوند آن طرز بیان نادر را در مورد آنان بکار گیرد .

در جنگ دفاعیی که آنحضرت از مدینه بیرون رفته بود ، هم آنحضرت و هم همراهانش اوضاع سختی داشتند ، و این سبب بروز افکاری در اذهان آنها شده بود (آیه 117) هرچه بود گذشت و مانند جنگ احزاب شد و واقعا جنگی واقع نشد و آنحضرت و همراهان برگشتند ، و خداوند نیز آن افکار گناه آلود را که به ذهن آن عده گذشته بود (که قاعدتا می باید چیزی باشد که در آیه 120 به آن اشاره شده) بخشید (آیه 117)

پس از برگشتن طبیعی است که منافقان با دیدن آنحضرت چرب زبانی کنند و عذر خواه باشند ، اما سه نفر بودند که عذر خواه واقعی بودند و آنقدر ناراحت و پشیمان بودند که هیچ جوری نمیتوانستند خودشان را ببخشند و هیچ روی مواجهه با آنحضرت و عذر خواهی را هم نداشتند و دنیا برایشان زندان شده بود (آیه 118) و خداوند اینها را هم بخشید .

در همین ایام است که کسب علمِ دین و انتقال آن به دیگران با گرایش به هشدار های شبه پیامبرانه بصورت بورس و سهمیه ای نیز واجب گردید (آیه 122)

از آیه های 124 و 125 فهمیده میشود منافقان با یکدیگر جلساتی داشته و در باره قرآن با گرایش مخالفت و طرد و ردّ ، نظر ارزیابانه میدادند و آیات و سوره هایی که نازل میشد به همان درجه ای که قند در دل مومنان بود ، در دل منافقان جز پلیدی و نفاق بیشتر و مخالفت با خدا و رسول نمی افزود .

اینگونه جلسات آنان مخفی بود و ترس داشتند که مردم از کارشان و این جلساتشات و این مکنونات قلبی شان آگاه شوند (آیه 127)

با وجود مخفی کاریی که داشتند بالاخره هر از گاهی ماهیت واقعی شان برای عده ای آشکار میشد ، اما ، آنها آن را یک طوری ماستمالی میکردند (آیه 126)

4 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه 122 پیشگوئیی نموده که درست در آمدن آن خیلی واضح است و آنهم این است که تلویحا مقرر نموده که از هر آبادیی برخی از ساکنینش برای کسب علم سفر کنند و سپس برای هدایت اهالی خویش بسویشان برگردند .

کسی که کمی به تاریخ اسلام آشنا باشد میداند که تمام موفقیت های علمی مسلمانان در مدتی حدود شش قرن پس از نزول قرآن که صدای تحسین و اعجاب جرج سارتن (پدر تاریخ علم) و ویل دورانت (پدر تاریخ تمدن) را بلند کرده ، در پی توجه به همین آیه بوده که مسلمان کسب علم را عبادت – بلکه اشرف عبادات – تلقی میکردند .

5 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

یکی ممکن است معترض شود که «یعنی چه که بسیار این تیتر را تکرار میکنی و این جواب ثابت را هم زیرش میدهی؟»

در این خصوص باید خاطر نشان کنیم که یک شبهه ای اخیرا در سطح وسیع القا شده که مطالب قرآن اول باید از این لحاظ چِک شود که معاصران نزول از آن چه می فهمیده اند . ماهم با بیان دلیل فوق در حقیقت داریم پاراگراف به پاراگراف آن شبهه را چک میکنیم .

آنچه تا کنون فهمیده ایم این بوده که معاصران نزول اکثر قریب به اتفاق حجم قرآن را همانطور می فهمیده اند که ما امروز می فهمیم .

6 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - توصيف صفات مقبول براي مسلمانان و وعده نيکو به دارندگان آن

2 - تحسين مومنان واقعي و دلگرم نمودن آنان و راهنمايي شان

3 - تذکر به مسلمانان که اينها بعضي ديگر از صفات منافقان است، آنها را بشناسيد

4 - متوجه عظمت اين نعمت الهي (رسول خدا) باشيد وقدر بشناسيد

5 - نیز اینکه مشرکان را تحريم معنوي کنيد.

7 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 116 و 119 و 124 و 125 و 129 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

توبه ما و توبه خداوند

در رابطه با آیه 118 «توبه» یعنی «بازگشت» و گوئی که انسان در اثر گناهان و غیره از راه صحیح گم شده و در راه غلط افتاده باشد و بعداً متوجه شده به راه صحیح باز گردد.

این مفهومِ توبه برای ما روشن و واضح است و مربوط به بندگان است اما «خدا توبه کرد» یعنی چه؟

چون گمراهی یک «امر عدمی» و بازگشت به راه صحیح یک «امر وجودی» است، اولی مربوط به خود انسان و دومی مربوط به خداست. (توجه فرمائید به آخر سوره تکویر که می­فرماید «و نخواهید خواست مگر اینکه خدا بخواهد» که این مفهوم از همان ابتدای نزول قرآن نازل شده و تا اینجا بسیار تکرار شده و «توبه خدا» به همان معنی است که در آخر سوره تکویر و جاهایِ بسیارِ دیگرِ پس از آن آمده یعنی که خداوند به نظر لطف و رحمت به بنده «باز می­گردد» و او را موفق به «بازگشت بسوی راه خویش» می­کند.

آن سه نفرِ خوش عاقبت

در رابطه با آیه 118 البته راجع به «آن سه نفر» روایاتی وارد شده اما از خود آیه کاملاً وضع و حال آنها معلوم است که:

1- سه نفر بودند،

2- در سفر جنگی قبلی، بدون عذر موجه، همراهی با پیامبر را ترک کردند،

3- اما چون آدمهای مستعدی بودند، پشیمان شدند،

4- پشیمانی آنها جدی و عمیق شد،

5- آنقدر پشیمان شدند که زمین و زمان برایشان تنگ شد،

6- آنقدر پشیمان شدند که حوصله هیچ چیزی را نداشتند، حتی از خودشان هم بدشان آمده بود و حوصله خودشان را هم نداشتند.

7- خداوند هم بخوبی پاسخ آنها را داد و آنها را دوباره پذیرفت. گو اینکه اصل خود این موفقیت آنها نیز از جانب خداوند بود.

تعیین حد یقف این مطلب با کیست؟

در رابطه با آیه 122 این آیه وجوب کسب علم دین را می­رساند اما ضمناً به وجوب کفائی آن نیز تأکید دارد.یعنی آنقدر که لازم است واجب است و وقتیکه به اندازه لازم تأمین شد دیگر واجب نیست.

در اینجا این سئوال پیش می­آید که تشخیص اینکه چقدر لازم است و آیا اینکه به حد کفایت رسیده یا نه، با کیست؟

ای کاش آنانکه آنهمه راجع به جزئیات مطالب بی اهمیت کنجکاوی بخرج می­دادند و  سبب نزول آیاتی می­شدند، درباره موضوعات مهم­تر نیز سئوالاتی می­کردند.در هر حال وقتیکه موضوع به اجمال واگذار شده، تشخیص به عهده «عرف» و «شورا» است، که خدا بیامرزد هر دوی عرف و شورا و تعیین کنندگان آن دو را !

 

جمع بندی و تفسیر

خداوند از مومنان جانها و مالها يشان را ميخرد، زيرا که بهشت از آنان است.در راه خدا مي جنگند، يا مي کشند يا کشته ميشوند. وعده حقي است بر عهده خدا (که) در تورات و انجيل و قرآن (گفته) و چه کسي از خدا به عهدش وفا دارتر است؟ پس به داد و ستدي كه كرده ايد شاد باشيد و پيروزي بزرگ همان است (111) {(آنها) توبه کنندگان، عبادت کنندگان، ستايش کنندگان، سياحت کنندگان، رکوع و سجده کنندگان، امر کنندگان به کارهاي پسنديده، و نهي کنندگان از کارهاي ناپسند، و نگهدارندگان حدود خدا (هستند) ومومنان را مژده ده }(112) پيامبر و مومنان را نميرسد براي مشرکان استغفار کنند . حتي اگر نزديکانشان هم باشند . (البته) پس از آنکه برايشان روشن شد که آنان از ياران آن آتشند (113) و استغفار ابراهيم براي پدرش نيز بعلت وعده اي بود که به او داده بود ، اما هنگاميکه برايش روشن شد که او دشمن خداست از او اعلام بيزاري کرد که ابراهيم البته بسيار خدا ترس و حليم بود (114) و خداوند اينطور نيست که قومي را پس از هدايتشان گمراه کند ، مگر اينکه موارد تقوا را برايشان بيان کند ، که خداوند به همه چيز داناست (115) فرمانروائي آسمانها و زمين از آن خداست . زنده ميکند ومي ميراند و شما جز خداوند سرپرست و ياوري نداريد (116) خداوند بر پيامبر و مهاجران و انصار (به توبه) بازگشت و نيز برآنان که در زمان تنگد ستي ، پس از اينکه نزديک بود قلوب عده اي از آنان بلغزد ، پيرويش کردند .آنگاه بر آنان (به توبه) بازگشت که البته او به آنان دلسوز مهربان است (117) و نيز بر آن سه نفر که بجا نشسته بودند تا اينکه زمين عليرغم فراخيش برآنها تنگ گرديد ، و جانهايشان نيز بر آنها تنگ گرديد ، و دريافتند که هيچ پناهگاهي جز خدا ندارند ، مگر اينکه بسوي او (بروند) که آنگاه (خداوند) برآنها نيز (به توبه) بازگشت تا توبه کنند که خداوند توبه پذير و مهربان است (118) اي مسلمانان ! از خدا پروا کنيد و با راستگويان باشيد (119) اهل مدينه و اعرابِ دور و برش را نميرسد که از (امر) رسول خدا تخلف کنند و اينکه جانهايشان را بر جان او ترجيح دهند . زيرا که هيچ تشنگيي ، و هيچ رنجي ، و هيچ مخمصه اي ، در راه خدا به آنان نميرسد و در هيچ جائي که کافران را به خشم آورد قدم نمي گذارند ، و هيچ زياني به دشمني نمي زنند ، مگر اينکه براي آنان عمل صالحي نوشته ميشود و البته خداوند پاداش نيکوکاران را ضايع نمي گذارد (120) وهمچنين هيچ خرجي نميکنند ، چه کوچک چه بزرگ ، وهيچ زميني را نمي پيمايند ، مگر اينکه برايشان نوشته ميشود ، تا خدا به بهتر از آنچه انجام ميدادند ياداششان دهد (121) مومنان نبايد همگي رهسپار شوند ، اما چرا از هر فرقه اي کساني کوچ نکنند تا در کار دين صاحب نظر شوند ، و قومشان را پس از بازگشت هشدار دهند ، شايد بپرهيزند (122) اي مسلمانان ! با کفاري که نزديک شما هستند بجنگيد ، و بايد در شما درشتي بيابند ، و بدانيد که خداوند با تقوا پيشگان است (123) و چون سوره اي نازل شود کساني از آنها ميگويند اين (سوره) به ايمان کدامتان افزود؟ اهل ايمان ايمانشان زياد ميشود و شاد هم ميشوند (124) اما کساني که در دلهاشان مرضي هست پليديي به پليدي شان اضافه ميشود و در حاليکه کافرند ميميرند (125) آيا نمي بينند که در هر سال يک بار يا دوبار امتحان ميشوند ، اما باز هم توبه نمي کنند و پند نمي گيرند؟ (126) و وقتيکه سوره اي نازل ميشود بعضي از آنها بسوي بعضي ديگر نگاه ميکنند که آيا کسي متوجه شما هست؟ آنگاه برميگردند . خداوند دلهايشان را بگرداند كه آنها نمي فهمند (127) البته بسويتان از (جنس) خودتان رسولي آمد که براي او گران است به رنج و ناراحتي بيفتيد ، و بر (هدايت و نجات) شما حريص است ، و به مومنان دلسوز و مهربان است (128) پس اگر برگشتند بگو خدا مرا بس است . خدائي جز او نيست . به او توکل کرده ام و همو پروردگار آن عرش بزرگ است (129)

 

سوره حجرات

 

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿1﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿2﴾ إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿3﴾ إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِن وَرَاء الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ ﴿4﴾ وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿5﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ ﴿6﴾ وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِّنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُوْلَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ ﴿7﴾ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَنِعْمَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿8﴾ وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿9﴾ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿10﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿11﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ ﴿12﴾ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ ﴿13﴾ قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِن تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُم مِّنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿14﴾ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ ﴿15﴾ قُلْ أَتُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿16﴾ يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُل لَّا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُم بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿17﴾ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿18﴾

 

بسم الله الرحمن الرحيم

اي مسلمانان ! از خدا و رسولش جلو نيفتيد و از خدا پروا کنيد که خدا شنواي داناست (1) اي مسلمانان ! صدايتان را از صداي پيامبر بلند تر نکنيد و آنچنانکه با يکديگر صحبت مي کنيد با او بلند بلند سخن مگوييد،  مبادا که اعمالتان از بين برود و متوجه نباشيد (2) البته آنانکه صدايشان را نزد رسول خدا پايين مي آورند جزء کساني هستند که خداوند قلوبشان را براي تقوا آزموده است و مغفرتي و پاداشي عظيم خواهند داشت (3) البته آنان که تو را از بيرون اتاقها صدا مي زنند بيشترشان خرد نمي ورزند (4) و اگر صبر مي کردند تا بسوي آنان خارج شوي برايشان بهتر بود و خداوند آمرزنده مهربان است (5) اي مسلمانان! اگر گناه پيشه اي با خبري بسويتان آمد تحقيق کنيد . مبادا به عده اي از روي جهالت مصيبتي برسد و آنگاه شما از کار خود پشيمان شويد (6) و بدانيد که رسول خدا در بين شماست، که اگر در بسياري از کارها از شما پيروي کند، خودتان به زحمت مي افتيد . وليکن خداوند ايمان را براي شما خوشايند کرد و آن را در دلهاي شما پسنديده نموده و کفر و گناه نافرماني را در نزدتان ناپسند كرد . آنها که چنين هستند رشد يافتگانند (7) که اين فضل و نعمتي است از جانب خداوند و خداوند داناي حکيم است (8) و اگر دو طائفه از مسلمانان با يکديگر به کارزار پرداختند بين آنها آشتي برقرار کنيد، و اگر يکي از آنها به ديگري ستم کرد، با آنها کارزار کنيد تا به حکم خدا گردن نهد، و اگر نهاد، بين آنها به عدل، صلح برقرار کنيد و انصاف دهيد، که خداوند انصاف داران را دوست دارد (9) جز اين نيست که مومنان برادران يکديگرند . پس بين برادرانتان آشتي برقرار ، و از خداوند پروا کنيد شايد مورد رحمت قرار گيريد (10) اي مسلمانان ! عده اي عده ديگر را مسخره نکنند ، چه بسا که آنها بهتر باشند ، و در مورد زنها هم همينطور . و عيوب خودهاتان را باز مگوئيد ، و لقب هاي زشت بر يکديگر مگذاريد . بد نامگذاريي است که پس از ايمان، از گناه پيشگي ياد شود و کساني که توبه نکنند ستمكارند (11) اي مسلمانان! از بسياري از گمانها بپرهيزيد ، و بدانید كه بعضي از گمانها گناه است ، و تجسس نکنيد، و بعضي از شما غيبت بعضي ديگر را نکند، آيا هيچکدامتان دوست دارد که گوشت برادر مرده اش را بخورد؟ البته که از آن نفرت داريد. و از خدا پروا کنيد که خداوند توبه پذير مهربان است (12) اي مردم ! شما را از يک مرد و يک زن آفريديم ، و به صورت تيره هاي بزرگ و تيره هاي کوچک قرارتان داديم تا شناخته شويد . البته گراميترينِ شما از نظر خداوند با تقواترينِ شماست . البته خداوند داناي آگاه است (13) اعراب گفته اند ايمان آورده ايم، بگو ايمان نياورده ايد وليکن بگوئيد به اسلام گرويده ايم، و هنوز ايمان به قلوب شما داخل نشده ، و اگر خدا و رسولش را اطاعت کنيد خداوند از پاداش اعمالتان چيزي کم نمي کند زيرا که او آمرزنده مهربان است (14) جز اين نيست که مومنان آنهايي هستند که به خدا و رسول ايمان آورده، و سپس شک نکرده، و با مال و جانشان در راه خدا جهاد کرده اند، و همانها راستگویان ميباشند (15) بگو مي خواهيد راجع به دين خويش چيزي به خداوند ياد بدهيد؟ در حاليکه خداوند آنچه را که در آسمانها و زمين است مي داند و همو به همه چيز داناست؟ (16) بر تو منت مي گذارند که مسلمان شده اند. بگو منت مسلماني خويش را بر من مگذاريد. بلکه اگر راست بگوئيد، خدا بر شما منت دارد که شما را به راه ايمان هدايت کرده است (17) خداوند البته پنهاني هاي آسمانها و زمين را ميداند و خداوند به آنچه ميکنيد بيناست (18)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: مقررات مربوط به بهبود روابط مسلمانان با يکديگر و نکوهش کساني که خود را خارج از آن قرار مي دهند.

2 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

امروز که ما این آیات را می­خوانیم اکثر مسلمان صدر اسلام را بسیار خشن، بد ادب، و تربیت نیافته می­بینیم که البته عده قلیلی استثناء­اند.

ضمناً از همینجا نیز گوشه­ای از عظمت کار آنحضرت معلوم می­شود که چگونه توانست با چنان مردمی به چنان توفیقات عظیمی دست پیدا کند.

همچنین از همینجا گوشه­ای از عظمت روحیه و شخصیت آنحضرت نمودار می­شود که چگونه توانست 23 سال با دارندگان چنین خلق و خوهائی صبر کند و البته در سوره قلم که در اوایل بعثت نازل شده، خداوند مراتب تحسین خویش را از شخصیت آنحضرت ابراز داشته. آنجا که فرموده «انک لعلی خلق عظیم» (تو البته شخصیتی عظیم داری)

البته قبلاً نیز در انتهای سوره نور به مسلمانان توصیه شده بود که پیامبر را در خطاب مانند خطاب به یکدیگر صدا نزنند اما ظاهراً بسیاری از مسلمانان فکر کرده بودند که آن آیه «برای دیگران» است و رفتارشان فرقی نکرده بود که این آیات نازل شد تا ضمن آنکه همان مفهوم را تکرار کرده باشد، آنرا مقداری هم باز نموده و تشریح و تفصیل داده و با ذکر مثالهائی موارد لازم­الرعایه را نیز نشان داده باشد. مواردی مانند:

1- بلند نکردن صدا در مقابل صدای پیامبر،

2- «جلو نیافتادن» از خدا و رسول،

3- توقع «اطاعت» از پیامبر نداشتن و غیره.

از همینجا معلوم می­شود که مردم آن دوره برای پیامبر(ص) احترامی لااقل در حد احترامی که ما در مورد معمولی­ترین علما و دانشگاهیان ابراز می­کنیم ابراز نمی­کردند و مرتکب کارهائی می­شدند که فوقاً به آن­ها اشاره شده است.

در آیه 1 پاراگراف قبل که فرموده «از خدا و رسول جلو نیفتید» یعنی چه؟

بدیهی است که یکی از مصادیق جلو افتادن از خدا و رسول در آیه 6 تشریح شده است.

آنچه در این آیه مطرح شده لااقل بیانگر این است که عده­ای بر اساس خبر یک نفر آدم فاسق (= معروف به خلافکاری) یک ذهنیتی پیدا کرده بودند و تصمیمی گرفته بودند و پیامبر(ص) با آنان همراه نبود و آنها از این موضوع ناراضی بودند و میل داشتند پیامبر را با خویش همراه کنند.

یعنی اینکه بجای آنکه موضوع را به پیامبر(ص) عرضه کنند و بگویند شما چه نظری دارید، خودشان بریده و دوخته بودند و انتظار داشتند پیامبر(ص) آن را به تن کند.

کمترین چیزی که از آیه 6 فهمیده می­شود این است که عده­ای از مسلمانان به لزوم اطاعت از پیامبر چندان اعتقادی نداشتند بلکه در مواردی می­خواستند پیامبر در اطاعت آنها باشد.

اگر موضوع فقط محدود به همین امر بود لازم نبود بفرماید از «خدا و پیامبر جلو نیفتید» و معلوم می­شود جلو افتادن از پیامبر منحصر به اعتقاد به لزوم اطاعت از پیامبر نیست بلکه در رفتار و ظاهر و آداب معاشرت نیز می­باید پیامبر را بر خویش مقدم می­داشتند و بلکه حتی از آن هم بالاتر، در فکر و در پسند خاطر و بطور کلی در هر چیزی که مفهوم «جلو نیفتید» آن را به ذهن می­آورد.

 

آیا از آیه های 9 و 10 فهمیده میشود در بین جوامع مختلف مسلمانی ، در آن روزهای نزول این آیات جنگها و درگیری هایی بوده؟

به نظر نمیرسد چنین چیزی بوده باشد ، زیرا کاریزمای شخصیتی آنحضرت فورا چنین چیزهایی را – اگر بود – خاموش میکرد ، لذا میتوان درک کرد که آیه های مذکور برای «آینده» نازل شده است ، آینده ای که نه چندان دور از وفات آنحضرت رخ نمود .

بگذریم از اینکه بیش از 1400 سال است که به این حکم عمل نشده اما جا دارد در همینجا به این نکته مهم اشاره کنیم که این حکم مربوط به این زمان هم هست و لذا در همینجا این سئوال پیش می­آید که چگونه باید این کار را کرد؟

جواب این است که مسلمانان باید نوعی «سازمان ملل اسلامی» تأسیس کنند که آن سازمان این کار را هم بکند.

البته این «سازمان کنفرانس اسلامیِ» فعلی، اصلاً در حد و اندازه این نوع مأموریت­ها نیست. دستگاهی است که نه برای دوست نفعی دارد و نه برای دشمن ضرری.

اما راه اجرای این آیه ایجاد وتقویت چیزی شبیه به  همین سازمان ها و در همان جهتِ آیه فوق است که البته با توجه به اوضاع حکومتهای کشورهای اسلامی و لاقیدی آنها به این نوع امور، به نظر نمی­آید این امر به این زودی­ها وصال دهد. اما هر چه باشد، «راه» همین است.

اساسا به لحن آیه دقت کنید ، میفرماید اگر«دو طایفه ازمسلمانان» بایکدیگرواردکارزار شدند ......چنین وچنان کنید .

«طایفه»به جمع کثیری ازمردم گفته میشود وهمعرض مردم یک قبیله یا مردم یک محله یامردم یک شهر ویامردم یک کشوروامثال آن است ، وطبعا کسی یاچیزی که بتواند جلوی نزاع آنها رابگیرد بایدنیروئی بزرگترازمردم یک قبیله یایک محله یایک شهریا یک کشورداشته باشد .

اگراین خط سیر رابگیرید وجلوبروید خواهید دید خداوند تلویحا دارد میفرماید ای مسلمانان یک « سازمان ملل متحده مسلمانان » بوجودبیاورید که درقد وقواره انجام درست چنین ماموریت ها وچنین وظایفی باشد .

چطوراست که این کشورهای اروپایی دارند با حفظ هویت هر کشور، در جهت «اتحادیه اروپا» با گامهای بلند به پیش می­روند بطوری که پول واحد، مجلس واحد، قانون اساسی واحد، درست کرده­اند و دارند «ارتش واحد» هم درست می­کنند، و ما که قرآن را و چنین احکامی را داریم چقدر از «واحد» دوریم!

 

در این سوره از ارتکاب این اعمال نهی شده است:

1- مسخره کردن یکدیگر،

2- بازگوئی عیوب خود و یکدیگر،

3- لقب­گذاری زشت بر خود و یکدیگر،

4- پرهیز از بسیاری از گمانها (درباره یکدیگر)،

5- تجسس (جستجوی عیوب و گناهان یکدیگر)،

6- غیبت (پشت سرگوئی ناخوشایند درباره یکدیگر).

اگر کمی دقت کنیم معلوم می­شود موارد فوق، مواردیست که پرداختن به آنها دوستی بین مردم را کم می­کند.

نکته مشترک اینها «آبرو»ی مردم است که هر کس دوست می­دارد نزد دیگران آبرو داشته باشد و بنا به تعریف، آبروی هر کس، آن تصورات خوبی است که دیگران درباره او دارند.

هیچکس بطور مطلق بی­آبرو نیست.

ممکن است یکی «کم­آبرو» و یکی «پر آبرو» باشد.

و در این بند، چنان که دیده می­شود به حفظ و گسترش و تعمیق آبروی مسلمانان نزد یکدیگر بسیار اهمیت داده شده است و رعایت این موارد نطفه بهشت برین را در همین جهان می­ریزد .

و از آیات فوق معلوم میشود این نکته های اجتماعی و تمدنی در روزهای نزول این آیات چندان مرعی نبود .

 

این کلمه «اعراب» را در پاراگراف های انتهایی سوره برائت برای اولین بار در قرآن دیدیم و در همانجا هم شرح مختصری عرض کردیم .

یکی از خصوصیات آنها ، چنانکه قبلا عرض کرده ایم ، غرور بیش از حدشان در باره خویش و لاف زنی بوده است که واکنش طبیعیِ کسانی است که به درست یا نادرست مورد تحقیر اجتماعی واقع میشوند و حق طبیعی انسانی شان که همان «احترام به انسان به لحاظ انسان بودن» است ، نا دیده گرفته میشود .

خداوند ، در اینجا ، همزمان ، دو موضوع را برجسته فرموده :

1 – شما هم مانند هر انسان دیگر احترام انسانی دارید و اگر از خدا و رسول اطاعت کنید مانند هر انسان دیگری که چنین کند با شما رفتار خواهد شد ، و زندگی بی ثبات و اخلاق خشن و نژاد تان مانع خداوند نیست که با شما مانند دیگر مسلمانان رفتار کند .

2 – اما در عالم حقایق ، برای اینکه ادعائی که مدعی اش هستید ، فعلیت یابد، مقداری کار دارید که باید روی خویش انجام دهید تا ادعا تان صحیح باشد .

لذا این سوره برای گروه های نومسلمان بارِ تشویقی و سازندگی و تعالی یافتنِ قوی داشت .

3 کلیدهای تفسیری

آیه 15 فرع بر آیه 14 است و این واضح است.

و همچنین آیه 18 نسبت به آیه 17 همین موقعیت را داراست.

   «اسلام آوردن با ایمان داشتن فرق دارد و ایمان بالاتر است»

4 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه 13 میفرماید : اي مردم! شما را از يک مرد و يک زن آفريديم، و به صورت تيره هاي بزرگ و تيره هاي کوچک قرارتان داديم تا شناخته شويد. البته گراميترين شما از نظر خداوند با تقواترين شماست. البته خداوند داناي آگاه است.

معمولا ما تا عبارت «حقوق بشر» را می­شنویم یاد «سازمان ملل متحد» می­افتیم.

چنانکه می­دانیم، در قرن بیستم دو جنگ جهانی در گرفت که اولی در 1919 تمام شد و دومی از 1938 شروع و در 1944 خاتمه یافت.

فکر تشکیل سازمان ملل درست پس از پایان جنگ اول در ذهن عده­ای از روشنفکران آن روزها پیدا شد و پس از مدتی بصورت ایجاد یک تشکیلات سیاسی بروز کرد که نتیجه­اش ایجاد یک اتحادیه سیاسی بود که در آن روزها بنام «جامعه ملل» خوانده شد. و «اعلامیه حقوق بشر» که امروز کاملاً معروف و مشهور است در اواسط فاصله بین دو جنگ مذکور توسط بعضی روشنفکران آن روزهای اروپا صادر و بعداً بصورت منشوری از آن سازمان مطرح گردید.

در هر حال نه آن «اعلامیه» و نه آن «جامعه» نتوانستند مانع بروز یک جنگ بین­المللی دیگر و حتی بسیار وسیع­تر و با نتایجی بسیار دلخراش­تر بگردند و شد آنچه که شد و تقریباً همه ما که امروزه در سال­های آغازین قرن بیست و یکم و اصطلاحاً در رده میانسال­ها هستیم، چیزهائی از آثار و عواقب و گستره و ابعاد آن جنگ به یاد داریم.

اما در هر حال فکر ایجاد یک تشکیلاتی که اولاً در حوزه بین­المللی کار کند و ثانیاً مسائل اساسی را پیگیری نماید نه تنها از ذهن روشنفکران جهان بیرون نرفت بلکه با پیگیری­ شدیدتری دنبال شد.

تا اینکه بالاخره این «سازمان ملل متحد» فعلی بوجود آمد که گرچه در دهه­های اولیه تأسیس خویش چندان عمل افتخارآمیزی در کارنامه خویش نداشت اما انصافاً در این دهه­های اخیر در برخی از زمینه ها کارنامه افتخارآمیزی دارد.

مطالب فوق، مطالبی است بسیار خلاصه و بسیار واضح، بطوریکه تقریباً همگان آن را تصدیق می­کنند.

اما از مطالب فوق، چیزی که موردنظر ما است، این نکته است که کل تاریخ دغدغه­های روشنفکران جهان درباره اموری که به مفهوم «حقوق بشر» مربوط می­شود، تاریخی کمتر از یک قرن دارد.

اعلامیه حقوق بشر چه می­گوید؟

خلاصه و چکیده اعلامیه حقوق بشر این است که بشر از این لحاظ که بشر است (صرفنظر از نژاد و طبقه اجتماعی و ثروت و ملیت و دین و غیره) حقوقی دارد که خلاصه و چکیده آن، برابری از لحاظ قانونی است.

مغز این بحث این است که اعلامیه حقوق بشر که محصول کوشش مشترک روشنفکران در سراسر جهان است، هنوز از این آیه که قدمتش بیش از چهارده قرن است عقب است.

مطابق این آیه، خداوند بین افراد انسانی تمایزی قایل نیست و کسی را بر کسی برتری نداده. و ملاک برتری را در چیزی قرار داده که پس از قیامت مورد ارزیابی واقع می­شود.

5 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

6 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

مقررات مربوط به بهبود روابط مسلمانان با يکديگر و نکوهش کساني که خود را خارج از آن قرار مي دهند.

7 - آیات برجسته این پاراگراف

تمام آیات این سوره به دلایل پیشگفته برجسته، و برخی از آیات آن برجسته تر میباشند، مانندآیات: 6 و 9 و 13.

8 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 2 از این لحاظ که مکانیزم حبط معلوم نیست، بالاتر از ذهنیات ما میباشد چه رسد به عرب 1400 سال قبل.

9 - آیات مشکل

آیه 14 و کلمه «لایلتکم» از آنجا مفسران گوناگون مطالب مختلف و متنوع و بعضا متضادی در تفسیر آنها گفته اند، از جمله آیات مشکل  قلمداد میگردند.

10 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

شرح مختصر

واضح­ترین سند «حقوق بشر»ی

مطابق این آیه، خداوند بین افراد انسانی تمایزی قائل نیست و کسی را بر کسی (در این جهان) برتریی نداده. و ملاک برتری را در چیزی قرار داده که در قیامت مورد ارزیابی واقع می­شود. بعبارت دیگر این آیه را می­توان اینطور هم دید:

ای مردم! شما را البته از یک مرد و یک زن آفریدیم و گرچه بصورت تیره­های بزرگ و تیره­های کوچک دسته­بندی می­شوید اما تعلق شما به آن تیره­های بزرگ یا کوچک سبب بالاتر بودن بعضی از  شما نسبت به بعضی دیگر نمی­شود. و البته گرامی­ترین شما نزد خداوند کسانی هستند که صفاتی دارند که آن صفات قبل از آخرت ارزیابی نمی­شود.

نکته­ای که بسیار جالب هم هست این است که معمولاً خطاب­های قرآنی در سوره­های پس از هجرت «یا آیها الذین آمنوا» (= ای مسلمانان) است اما در این جا پس از پنج بار خطاب «یا آیها الذین آمنوا» خطاب فرموده «یا آیها الناس» یعنی ای مردم. به عبارت دیگر در این سوره، خداوند حتی بین مسلمانان و غیرمسلمانان نیز از لحاظ حقوقی تمایزی قایل نشده و لذا این آیه یک سند منحصر بفرد است که از لحاظ «حقوق بشر» بر همه سندهای دیگر حقوق بشر سبقت می­گیرد و از این لحاظ معجزه است.

لطفاً توجه فرمایید که این نکته یک نکته بسیار ظریف است.

واضح است که مؤمن و کافر با هم فرق دارند، و در آخرت بهشت مخصوص مؤمنان واقعی است، اما در این جهان، مطابق آیه فوق، حتی بین مؤمن و کافر نیز فرقی گذاشته نشده زیرا درست است که تقوا را دلیل کرامت دانسته اما می­دانیم که تقوا در دنیا قابل ارزیابی نیست.

به عبارت دیگر در این آیه حتی مسلمانی را از لحاظ «حقوق بشر»ی سبب کرامت ندانسته یعنی اینکه همه افراد بشر را از لحاظ بشر بودن یعنی حق حیات، حق احترام، حق انتخاب شغل، حق کسب علم، حق مجاز بودن برای بالا بردن وضعیت خویش، و غیره، و غیره مساوی قلمداد فرموده است.

لطف بزرگی که خداوند به معمولی­ترین مسلمانان فرموده

از این پاراگراف این چیزها فهمیده می­شود:

1- اسلام با ایمان فرق دارد.

2- ایمان از اسلام بالاتر است.

3- ایمان امریست قلبی.

4- اطاعت خدا و رسول سبب حفظ پاداش اعمال می­شود.

5- بعبارت دیگر عدم اطاعت خدا و رسول سبب از بین رفتن پاداش اعمال می­شود.

6- ایمان واقعی آنست که پس از آن شک نباشد و آثار عملی مالی و جانی داشته باشد.

7- ایمان واقعی با خود را بزرگ­تر از واقعیت دیدن منافات دارد.

8- ایمان واقعی با منت­گذاری (برای ایمان) منافات دارد.

9- اسلام ابتدای راه ایمان است.

همین مطالب را می­شود اینطور هم گفت:

1- اسلام با ایمان فرق دارد.

2- اسلام از ایمان پایین­تر است.

3- اسلام قدم اول در جاده ایمان است.

4- ایمان امریست قلبی.

5- ایمان در قلب آدمی حالتی ایجاد می­کند که پس از بوجود آمدن آن حالت، دیگر شک نخواهد بود.

6- ایمان منجر به صدور اعمالی از آدمی می­شود که بار مالی و جانی دارد.

7- ایمان با خود بزرگ­بینی منافات دارد.

8- ایمان با منت­گذاری (که مثلاً من ایمان دارم) منافات دارد.

9- اطاعت خدا و رسول سبب حفظ پاداش اعمال می­شود.

اینکه معروف است «ایمان عبارت است از تصدیق به قلب و عمل به ارکان» از
شماره­های 4 و 5 و 6 بوضوح فهمیده می­شود. و اینکه عمل باید «خالص برای خدا» باشدبه وضوح از شماره­های 7 و 8 فهمیده می­شود.

اما از ردیف 9 چه چیزی فهمیده می­شود؟ بعبارت دیگر سئوال این است که مگر قرار بود اطاعت خدا و رسول سبب حفظ پاداش اعمال نشود که در اینجا این را فرموده؟

بهترین جوابی که در این قسمت می­توان داد این است که ردیف 9 برای کسانی گفته شده که داخل مرحله اسلام شده­اند اما هنوز به مرحله ایمان نرسیده­اند.

به آنها گفته می­شود که ای کسانی که به هر علت اظهار مسلمانی نموده­اید و به ظاهرِ اعمال عبادی هم عمل می­کنید اما خودتان هم می­دانید که صاحب ایمان نشده­اید و اعتقادات هنوز به داخل قلب شما راه نیافته است. نگران نباشید زیرا خداوند با شما مانند صاحب ایمان عمل می­کند و بخاطر اینکه هنوز ایمان نیافته­اید پاداش عملتان را ضایع نمی­فرماید.

یعنی نَفْسِ اطاعتِ خدا و رسول، ولو اینکه این اطاعت براساس الزامات عقیدتیِ قلبی نیز نباشد موجب پاداش می­شود.

جمع بندی و تفسیر

بسم الله الرحمن الرحيم

اي مسلمانان ! از خدا و رسولش جلو نيفتيد و از خدا پروا کنيد که خدا شنواي داناست (1) اي مسلمانان ! صدايتان را از صداي پيامبر بلند تر نکنيد و آنچنانکه با يکديگر صحبت مي کنيد با او بلند بلند سخن مگوييد . مبادا که اعمالتان از بين برود و متوجه نباشيد (2) البته آنانکه صدايشان را نزد رسول خدا پايين مي آورند جزء کساني هستند که خداوند قلوبشان را براي تقوا آزموده است و مغفرتي و پاداشي عظيم خواهند داشت (3) البته آنان که تو را از بيرون اتاقها صدا مي زنند بيشترشان خرد نمي ورزند (4) و اگر صبر مي کردند تا بسوي آنان خارج شوي برايشان بهتر بود و خداوند آمرزنده مهربان است (5) اي مسلمانان! اگر گناه پيشه اي با خبري بسويتان آمد تحقيق کنيد . مبادا به عده اي از روي جهالت مصيبتي برسد و آنگاه شما از کار خود پشيمان شويد (6) و بدانيد که رسول خدا در بين شماست ، که اگر در بسياري از کارها از شما پيروي کند ، خودتان به زحمت مي افتيد . وليکن خداوند ايمان را براي شما خوشايند کرد و آن را در دلهاي شما پسنديده نموده و کفر و گناه نافرماني را در نزدتان ناپسند كرد . آنها (که چنين هستند) رشد يافتگانند (7) که اين فضل و نعمتي است از جانب خداوند و خداوند داناي حکيم است (8) و اگر دو طائفه از مسلمانان با يکديگر به کارزار پرداختند بين آنها آشتي برقرار کنيد ، و اگر يکي از آنها به ديگري ستم کرد ، با آنها کارزار کنيد تا به حکم خدا گردن نهد ، و اگر نهاد ، بين آنها به عدل ، صلح برقرار کنيد و انصاف دهيد ، که خداوند انصاف داران را دوست دارد (9) جز اين نيست که مومنان برادران يکديگرند . پس بين برادرانتان آشتي برقرار ، و از خداوند پروا کنيد شايد مورد رحمت قرار گيريد (10) اي مسلمانان ! عده اي عده ديگر را مسخره نکنند ، چه بسا که آنها بهتر باشند ، و در مورد زنها هم همينطور. و عيوب خودهاتان را باز مگوئيد ، و لقب هاي زشت بر يکديگر مگذاريد . بد نامگذاريي است که پس از ايمان ، از گناه پيشگي ياد شود و کساني که توبه نکنند ستمكارند (11) اي مسلمانان ! از بسياري از گمانها بپرهيزيد ، و (بدانید) كه بعضي از گمانها گناه است ، و تجسس نکنيد ، و بعضي از شما غيبت بعضي ديگر را نکند ، آيا هيچ کدامتان دوست دارد که گوشت برادر مرده اش را بخورد؟ البته که از آن نفرت داريد . و از خدا پروا کنيد که خداوند توبه پذير مهربان است (12) اي مردم ! شما را از يک مرد و يک زن آفريديم ، و به صورت تيره هاي بزرگ و تيره هاي کوچک قرارتان داديم تا شناخته شويد . البته گراميترين شما از نظر خداوند با تقواترين شماست . البته خداوند داناي آگاه است (13) اعراب گفته اند ايمان آورده ايم، بگو ايمان نياورده ايد وليکن بگوئيد به اسلام گرويده ايم، و هنوز ايمان به قلوب شما داخل نشده. و اگر خدا و رسولش را اطاعت کنيد خداوند از پاداش اعمالتان چيزي کم نمي کند زيرا که او آمرزنده مهربان است (14) {جز اين نيست که مومنان آنهايي هستند که به خدا و رسول ايمان آورده، و سپس شک نکرده، و با مال و جانشان در راه خدا جهاد کرده اند، و همانها راستگو ميباشند} (15) بگو مي خواهيد راجع به دين خويش چيزي به خداوند ياد بدهيد؟ در حاليکه خداوند آنچه را که در آسمانها و زمين است مي داند و همو به همه چيز داناست؟ (16) بر تو منت مي گذارند که مسلمان شده اند. بگو منت مسلماني خويش را بر من مگذاريد. بلکه اگر راست بگوئيد، خدا بر شما منت دارد که شما را به راه ايمان هدايت کرده است(17){خداوند البته پنهاني هاي آسمانها و زمين را ميداند و خداوند به آنچه ميکنيد بيناست}(18)

 

 

سوره مجادله

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُمَا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ ﴿1﴾ الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنكُم مِّن نِّسَائِهِم مَّا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِي وَلَدْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنكَرًا مِّنَ الْقَوْلِ وَزُورًا وَإِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ ﴿2﴾ وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِن نِّسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِّن قَبْلِ أَن يَتَمَاسَّا ذَلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿3﴾ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِن قَبْلِ أَن يَتَمَاسَّا فَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِينًا ذَلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿4﴾  إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ كُبِتُوا كَمَا كُبِتَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَقَدْ أَنزَلْنَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿5﴾ يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا أَحْصَاهُ اللَّهُ وَنَسُوهُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿6﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَا يَكُونُ مِن نَّجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَى مِن ذَلِكَ وَلَا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿7﴾ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نُهُوا عَنِ النَّجْوَى ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَيَتَنَاجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَإِذَا جَاؤُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ وَيَقُولُونَ فِي أَنفُسِهِمْ لَوْلَا يُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِمَا نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿8﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿9﴾ إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿10﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انشُزُوا فَانشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿11﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿12﴾ أَأَشْفَقْتُمْ أَن تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿13﴾ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ تَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِم مَّا هُم مِّنكُمْ وَلَا مِنْهُمْ وَيَحْلِفُونَ عَلَى الْكَذِبِ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿14﴾ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا إِنَّهُمْ سَاء مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿15﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ فَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿16﴾ لَن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُم مِّنَ اللَّهِ شَيْئًا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿17﴾ يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَيْءٍ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ ﴿18﴾ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُوْلَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿19﴾ إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِكَ فِي الأَذَلِّينَ ﴿20﴾ كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿21﴾ لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءهُمْ أَوْ أَبْنَاءهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿22﴾

بسم الله الرحمن الرحيم

ای پیامبر! خداوند سخن آن زني را که در باره همسرش با تو مجادله ميکرد شنيد که به خدا شکايت مي بُرد، و خداوند مکالمه شما را مي شنود،  که خداوند شنواي بيناست (1) کساني از شما که به زنان خود ميگويند حکم تو مانند حکم مادرم است و بمن حرام هستي، بدانند که البته که آنها مادرانشان نيستند، مادرانشان هيچ کس نيست جز آنهائيکه آنان را زائيده اند ، و آنها البته سخني ناپسند و زور ميگويند . و خداوند بخشنده آمرزنده است (2) و کساني که به زنان خود ميگويند حکم تو مانند حکم مادرم است ، آنگاه از حرفشان بر ميگردند ، بايد قبل از اينکه آميزش کنند بنده اي آزاد کنند. اين پندي است که به آن موعظه مي شويد و خداوند به آنچه انجام مي دهيد بيناست (3) اما اگر کسي نمي يابد که بند ه اي آزاد کند بايد قبل از آميزش دو ماه پشت سر هم روزه بگيرد، و باز هم اگر نمي تواند، بايد شصت فقير را غذا دهد. این از این جهت است که به خدا و رسولش ايمان بياوريد و اين حدود خداست، و کافران عذابي دردناک دارند (4) کساني که با خدا و رسولش تندي مي کنند، خوار مي شوند، همچنان که پيشينيان آنها خوار شدند. و ما آياتي روشن نازل کرديم و کافران عذابي خوار کننده خواهند داشت (5)  در روزي که خداوند همگي شان را بر انگيزد و خبر اعمالشان را به آنان بدهد. خدا آن اعمال را حساب کرده اما آنان فراموشش کرده اند و خداوند بر هر چيزي گواه است (6) آيا نميداني خداوند آنچه را که در آسمانها وزمين است مي داند؟ هيچ صحبت درگوشي سه نفري نيست مگر آنکه خداوند چهارمي آنهاست ، و هيچ پنج نفري نيست مگر اينکه او ششمي آنهاست ، و هيچ کمتر وبيشتري نيست مگر اين که او با ايشان است ، هر جا که باشند . آنگاه روز قيامت اعمالشان را به آنها خبر ميدهد، كه خداوند به همه چيز داناست (7) آيا کسانی را ندیدی که از صحبت درگوشي نهي شدند ، اما به اين نهي توجهي نميکنند ، که تازه صحبت هايشان هم راجع به گناه و تعدي و نافرماني رسول خدا است ، و هنگاميکه بسوي تو مي آيند طوري سلام ميکنند که با آنچه خدا توصيه کرده متفاوت است ، و با خويش ميگويند پس چرا خدا عليرغم اين که اينطور گفته ايم عذابمان نميکند؟ جهنم که در آن خواهند افتاد بس شان است و بد سر انجامي است (8) اي مسلمانان! هنگامي که صحبت در گوشي مي کنيد ، صحبتتان مربوط به گناه و تعدي و نافرماني رسول خدا نباشد ، بلکه راجع به نيکي و تقوي باشد و از خداوندي که بسوي او محشور خواهيد شد پروا کنيد (9) جز اين نيست که صحبت درگوشي از شيطان است ، تا مومنان را افسرده کند ، وضرري به آنها نخواهد رسانيد مگر به اذن خدا . و مومنان بايد به خدا توکل کنند (10) اي مسلمانان! وقتي که در مجالس به شما گفته ميشود جا باز کنيد ، اين کاررا بکنيد تا خداوند نيز به شما وسعت دهد ، و وقتيکه گفته ميشود برخيزيد ، اين کار را هم بکنيد . خداوند مومنانِ شما را بالا ميبرد و عالمان شما را نيز به چندين درجه بالاتر ميبرد و به اعمال شما آگاه است (11) اي مسلمانان! وقتي که با رسول خدا در گوشي صحبت مي کنيد ، قبل از آن صدقه اي بدهيد . اين براي شما بهتر و پاکيزه تر است . پس اگر مالي براي صدقه نيافتيد ، خداوند آمرزنده مهربان است (12) آيا از اينکه قبل از هر صحبتِ در گوشي صدقه دهيد دريغ نموديد؟ اينک که اين کار را نکرديد و خداوند هم از شما در گذشت ، پس نماز بپاداريد و زکات دهيد و خداوند و رسولش را اطاعت کنيد و خداوند به اعمال شما آگاه است (13) آيا آنهائي را که با قوم مغضوب خدا دوستي مي کنند نديدي؟ نه آنها جزء اينها هستند و نه اينها جزء آنها، و دانسته به دروغ قسم مي خورند (14) خداوند براي آنها عذاب شديد آماده کرده. و البته عمل آنها بسيار بد است (15)  قسم هاي خود را مانند سپر قرار مي دهند، و از راه خدا باز مي دارند. پس عذابي خوار کننده خواهند داشت (16)  اموال و اولادشان در مقابل خداوند دردي از آنها دوا نخواهد کرد. آنها اهل آتشند و در آن جاودان خواهند بود (17) روزي که خداوند همگي آنها را بر انگيزد، در آن روز براي خداوند هم قسم خواهند خورد همانطور که براي شما قسم مي خورند و تصور مي کنند قدر و منزلتي دارند. آگاه باشيد که آنها دروغگويند (18) شيطان بر آنها چيره شده، و ذکر خدا را از يادشان برده، آنها جزء حزب شيطانند. بدانيد که حزب شيطان زيانکار است (19) آنهائي که با خدا و رسولش تندي مي کنند به نهايت خواري در خواهند افتاد (20) خداوند مقرر کرده که او و رسولانش حتما غالب خواهند بود. البته خداوند قوي پيروزمند است (21)  هرگز نخواهي ديد کساني که ايمان به خداوند و روز قيامت داشته باشند با کساني که با خدا و رسولش تندي مي کنند دوستي برقرار کنند. حتي اگر پدرانشان  يا فرزندانشان، يا برادرانشان، يا فاميلشان باشند . ايمان در قلوب آنها تثبيت شده و خداوند آنها را بواسطه روحي از جانب خويش تقويت ميفرمايد و داخل بهشتهائي که در کف آنها نهرها جاري است مي نمايد که در آن جاودان باشند. خداوند از آنها راضي و آنها هم از او راضي خواهند بود. آنها جزء حزب خدايند. بدانيد که البته حزب خدا رستگار است (22)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: توصيف و نکوهش بعضي خصوصيات منافقانه و ذکر عاقبت آنها.

2 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

لغو یک حکم مالوف اما غلط

بازهم یک رسم خرافی جاهلیتی دیگر ، که به علت یک دعوای خانگی سرباز کرده و به پیشگاه وحی عرضه شده و لغو گردیده و برای ارتکابش حدود و جرائمی تعریف شده است .

آیه 1: ظاهراً زنی داشت  راجع به شوهرش نزد رسول خدا شکایت می­کرد و آنحضرت بمنظور صلح و صفا داشت آن زن را نزدشوهرش برمی­گرداند ولی زن قبول نمی­کرد و خود را مظلوم می­دانست و رفع ظلم را می­خواست و چون موضوع او مهم بود و به سایر زنان نیز مربوط می­شد ، این آیات نازل شد.

آیه 2: از مطالب این آیه معلوم می­شود که قوانین شرع باید با واقعیت­ها  متناسب و هماهنگ باشد.

همچنین ازمطالب همین آیه فهمیده میشود که شرط ها و نذرها وقسم هائی که براساس واقعیت ها نباشد (واصطلاحا «من درآری» باشد) نافذ نیست .

 اینکه در آخر آیه به بخشندگی و آمرزشگری خداوند اشاره نموده، نه برای هر کس است، بلکه برای کسانی است که متنبه شده و توبه نموده­اند.

 

بازهم منافقین!

علیرغم اینکه آنهمه آیه در معرفی ذهنیات و رفتارهای آنان ، و در بالابردن سطح آگاهی مسلمانان برای فاصله گرفتن از نوع فکر و عمل آنان ، نازل شده ، ظاهرا شدت و حدّت رفتاریِ آنان کاهشی به خویش ندیده است .

علت آن چه میتواند باشد؟

میتوان مطلب را اینطور فهمید که اینک در زمان نزول این آیات ، جغرافیای اسلام دیگر محدود به مدینه نیست و پیوستگانِ به این دین ، در نتیجه پیروزی های مکرر نظامی ، (که البته شامل شکست نخوردن ها در جنگ های احزاب و تبوک هم میشود) خیلی زیاد شده بود ، که البته کیفیت های ایمانی شان بسیار ابتدائی بود و منافقان در این نومسلمانان پیروان بالقوه زیادی میدیدند ، و با توجه به این موضوع برنامه های بلند مدت در سر می پروراندند و سازمان خویش را غالب مطلق آینده تصور میکردند (که پر بیراه هم نبود) و لذا دیگر شمشیر را از رو می بستند و برای اظهار مخالفت با رسول خدا چندان نیازی به پرده پوشی و مخفی کاری نمیدیدند .

 

یک فیوزِ رفع مزاحمت

نجوا عملی است که دو نفر در اثر انجام آن خود را از دیگران جدا میکنند و برای خویش – عملا - اهمیتی بیش از بقیه اعلام میکنند ، که در مجامع عمومی عملی است ناپسند .

نجوا کردن با آنحضرت این موضوع را القاء میکند که من خیلی مهم هستم که با رسول خدا مطلبی دارم که دیگران را به آن راهی نیست ، و به نظر می آید منافقان از این شیوه زیاد استفاده میکرده اند که خود را مهم جلوه دهند که یکی از ناراحتی های آنحضرت بود که رد کردن آنان نیز در خلق و خوی محمدیِ ایشان نمیگنجید و کم کم به یک مزاحمت بزرگی برای آنحضرت شده بود ، که تشریع حکم صدقه قبل از نجوا (آیه 12) آن را محدود میکرد و از مزاحمت ها می کاست که البته منافقان به آن نیز عمل نمیکردند (آیه 13)

3 کلیدهای تفسیری

آیه 15 فرع بر آیه 14 است و این واضح است.

آیه­های 17 و 18 نیز فرع بر آیه 16است و این نیز واضح است.

آیه 20 بدون اینکه فرع بر آیه­ای باشد پرانتزی است.

آیه 21 نیز همچنین.

4 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 6 از این لحاظ که «قیامتی» است، بالاتر از ذهنیات ما میباشد چه رسد به عرب 1400 سال قبل.

همچنین است آیه های 14 تا 19.

نیز آیه 22.

آیه 10 از این لحاظ یکی از شئون شیطانی را مطرح فرموده، برای ما قرن بیست و یکمی ها روشن نیست چه رسد به 1400 سال قبل از ما.

 همچنین است آیه 19.

5 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

6 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

توصيف و نکوهش بعضي خصوصيات منافقانه و ذکر عاقبت آنها.

7 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 6 و 14 تا 18 و 21 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

دریافت­های کوتاه مستقیم

آیه 10: معلوم می­شود صحبتِ درِ گوشیِ توطئه­آمیز دو اثر دارد: یکی اثرِ مربوط به توطئه است که پیشرفت آن یا موفق نشدن آن به خداوند مربوط است. اما اثر دیگر آن که محزون کردن مؤمنان باشد، حتمی است.

آیه 11: مؤمنان یکدیگر را دوست دارند و برای یکدیگر احترام قائلند و جا باز کردن در مجالس و بلند شدن به این منظور ریشه در آن نوع احساس دارد.

برشماری بعضی دیگر از خصوصیات منافقان

ردیف

شرح

آیه

1

دوستی با قوم مغضوب خدا

14

2

قسم به دروغ در عین علم به دروغ بودن قسم

14

3

قسم­های خود را سپر قرار می­دهند.

16

4

قسم خوردن دروغ را آنقدر تکرار می­کنند که عادت و ملکه اخلاقی­شان می­شود.

18

5

از راه خدا باز می­دارند.

16

6

تکیه­شان بر نیروی انسانی و نیروی اقتصادی­شان است.

17

7

درباره خویش، تصور قدر و منزلتی نزد خداوند دارند.

18

8

تندی با خدا و رسول

20

9

ایمان به خدا و روز قیامت ندارند.

22

 

 

1- در این سه پاراگراف اخیر، به صفات منافقان اشاره­هایی شده، اینک اگر بخواهیم آنها را یک کاسه نموده و طبقه­بندی نمائیم، مجموعۀ ذیل حاصل خواهد شد:

الف) منافقان اشکال روانی و شخصیتی دارند:

 1- منافقان «از خودراضی» هستند و به ناپسندی­های اعمال خود اهمیت نمی­دهند و آنها را فراموش می­کنند.

 2- منافقان متکبر هستند  و خود را از دیگران بالاتر می­دانند و به کسی اهمیت نمی­دهند.

 3- منافقان خود را حتی با رسول خدا نیز همتراز می­دانند به طوری که به خویش اجازه می­دهند با آن حضرت تندی کنند.

 4- تکیه منافقان بر منابع مادی است (نیروی اقتصادی و نیروی انسانی) و از ورای آن غافلند.

ب) عقاید منافقان غلط است:

 1- منافقان به خداوند و قیامت و آخرت ایمان ندارند.

 2- تصورشان راجع به خداوند یک تصور ضعیف و بسیار پائین است بطوری که خداوند را حاضر و ناظر نمی­دانند.

 3- تصور می­کنند خداوند هم مانند خودشان است و واکنشهای خداوندی مانند واکنشهای خود آنهاست.

 4- برای خویش در نزد خداوند، قدر و منزلتی قائلند. بطوری که به مقررات تشریع شده دینی اهمیتی نمی­دهند. بلکه از آن هم بدتر، خود را مجاز به تشریع احکام هم می­دانند. مثلاً حلال خدا را حرام کنند.

 5- اهل نماز و زکات و اطاعت خدا و رسول نیستند.

ج) منافقان اهل توطئه و اقدام علیه اجتماع هستند:

 1- آنها راجع به خدا و رسول، نافرمان هستند.

 2- دروغزن هستند و حتی آگاهانه قسم دروغ هم می­خورند.

 3- آنقدر قسم دروغ می­خورند که عادت و ملکه اخلاقی آنها می­شود.

 4- آن دروغها را سپر حفاظتی خویش قرار می­دهند.

 5- عملشان این است که در جریانهای خدائی مانع ایجاد کنند و از راه خدا باز دارند. 6- با دشمنان اجتماع اسلامی دوستی می­کنند.

جمع بندی و تفسیر

بسم الله الرحمن الرحيم

خداوند سخن آن زني را که در باره همسرش با تو مجادله ميکرد شنيد که به خدا شکايت مي برد . و خداوند مکالمه شما را مي شنود . که خداوند شنواي بيناست (1) کساني از شما که به زنان خود ميگويند حکم تو مانند حکم مادرم است (و بمن حرام هستي) البته که آنها مادرانشان نيستند ، مادرانشان هيچ کس نيست جز آنهائيکه آنان را زائيده اند ، و آنها البته سخني ناپسند و زور ميگويند . و خداوند بخشنده آمرزنده است (2) و کساني که به زنان خود ميگويند حکم تو مانند حکم مادرم است ، آنگاه از حرفشان بر ميگردند ، بايد قبل از اينکه آميزش کنند بنده اي آزاد کنند . اين پنديست که به آن موعظه مي شويد و خداوند به آنچه انجام مي دهيد بيناست (3) اما اگر کسي نمي يابد (که بند ه اي آزاد کند) بايد قبل از آميزش دو ماه پشت سر هم روزه بگيرد . و باز هم اگر نمي تواند ، بايد شصت فقير را غذا دهد . براي اين که به خدا و رسولش ايمان بياوريد و اين حدود خداست ، و کافران عذابي دردناک دارند (4) کساني که با خدا و رسولش تندي مي کنند، خوار مي شوند، همچنان که پيشينيان آنها خوار شدند. و ما آياتي روشن نازل کرديم و کافران عذابي خوار کننده خواهند داشت (5)  {روزي که خداوند همگي شان را بر انگيزد و خبر اعمالشان را به آنان بدهد. خدا آن (اعمال) را حساب کرده اما آنان فراموشش کرده اند و خداوند بر هر چيزي گواه است }(6) آيا نميداني خداوند آنچه را که در آسمانها وزمين است مي داند؟ هيچ صحبت درگوشي سه نفري نيست مگر آنکه خداوند چهارمي آنهاست ، و هيچ پنج نفري نيست مگر اينکه او ششمي آنهاست ، و هيچ کمتر وبيشتري نيست مگر اين که او با ايشان است ، هر جاکه باشند . آنگاه روز قيامت اعمالشان را به آنها خبر ميدهد ، كه خداوند به همه چيز داناست (7) آيا آنان را که از صحبت درگوشي نهي شدند ، اما به اين نهي توجهي نميکنند ، نديدي که صحبت هايشان هم راجع به گناه و تعدي و نافرماني رسول خدا است ، و هنگاميکه بسوي تو مي آيند طوري سلام ميکنند که با آنچه خدا توصيه کرده متفاوت است ، و با خويش ميگويند پس چرا خدا عليرغم اين که اينطور گفته ايم عذابمان نميکند؟ جهنم که در آن خواهند افتاد بس شان است وبد سر انجامي است (8) اي مسلمانان ! هنگامي که صحبت در گوشي مي کنيد ، صحبتتان مربوط به گناه و تعدي و نافرماني رسول خدا نباشد ، بلکه راجع به نيکي و تقوي باشد و از خداوندي که بسوي او محشور خواهيد شد پروا کنيد (9) جز اين نيست که صحبت درگوشي از شيطان است ، تا مومنان را افسرده کند ، وضرري به آنها نخواهد رسانيد مگر به اذن خدا . و مومنان بايد به خدا توکل کنند (10) اي مسلمانان ! وقتي که در مجالس به شما گفته ميشود جا باز کنيد ، اين کاررا بکنيد تا خداوند نيز به شما وسعت دهد ، و وقتيکه گفته ميشود برخيزيد ، اين کار را هم بکنيد . خداوند مومنان شما را بالا ميبرد و عالمان شما را نيز به چندين درجه بالاتر ميبرد و به اعمال شما آگاه است (11) اي مسلمانان ! وقتي که با رسول خدا در گوشي صحبت مي کنيد ، قبل از آن صدقه اي بدهيد . اين براي شما بهتر و پاکيزه تر است . پس اگر (مالي براي صدقه) نيافتيد ، خداوند آمرزنده مهربان است (12) آيا از اينکه قبل از هر صحبتِ در گوشي صدقه دهيد دريغ نموديد؟ اينک که اين کار را نکرديد و خداوند هم از شما در گذشت ، پس نماز بپاداريد و زکات دهيد و خداوند و رسولش را اطاعت کنيد و خداوند به اعمال شما آگاه است (13)آيا آنهائي را که با قوم مغضوب خدا دوستي مي کنند نديدي؟ نه آنها جزء اينها هستند و نه اينها جزء آنها و دانسته به دروغ قسم مي خورند (14) {خداوند براي آنها عذاب شديد آماده کرده. و البته عمل آنها بسيار بد است}(15)  قسم هاي خود را مانند سپر قرار مي دهند، و از راه خدا باز مي دارند. پس عذابي خوار کننده خواهند داشت (16)  {اموال و اولادشان در مقابل خداوند دردي از آنها دوا نخواهد کرد. آنها اهل آتشند و در آن جاودان خواهند بود.(17) روزي که خداوند همگي آنها را بر انگيزد، در آن روز براي خداوند هم قسم خواهند خورد همانطور که براي شما قسم مي خورند و تصور مي کنند قدر و منزلتي دارند. آگاه باشيد که آنها دروغگويند }(18) شيطان بر آنها چيره شده، و ذکر خدا را از يادشان برده، آنها جزء حزب شيطانند. بدانيد که حزب شيطان زيانکار است (19) {آنهائي که با خدا و رسول او تندي مي کنند به نهايت خواري در خواهند افتاد.(20) خداوند مقرر کرده که او و رسولانش حتما غالب خواهند بود. البته خداوند قوي پيروزمند است }(21)  هرگز نخواهي ديد کساني که ايمان به خداوند و روز قيامت داشته باشند با کساني که با خدا و رسولش تندي مي کنند دوستي برقرار کنند. حتي اگر پدرانشان  يا فرزندانشان، يا برادرانشان، يا فاميلشان باشند . ايمان در قلوب آنها تثبيت شده و خداوند آنها را بواسطه روحي از جانب خويش تقويت ميفرمايد و داخل بهشتهائي که در کف آنها نهرها جاريست مي نمايد که در آن جاودان باشند. خداوند از آنها راضي و آنها هم از او راضي خواهند بود. آنها جزء حزب خدايند. بدانيد که البته حزب خدا رستگار است (22)

 

 

 

سوره تحريم

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿1﴾ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ وَاللَّهُ مَوْلَاكُمْ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿2﴾ وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَن بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ ﴿3﴾ إِن تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ ﴿4﴾ عَسَى رَبُّهُ إِن طَلَّقَكُنَّ أَن يُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَيْرًا مِّنكُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُّؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَيِّبَاتٍ وَأَبْكَارًا ﴿5﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ ﴿6﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿7﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿8﴾ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿9﴾ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ ﴿10﴾ وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِندَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿11﴾ وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِن رُّوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ ﴿12﴾

بسم الله الرحمن الرحيم

اي پيامبر! چرا براي کسب رضايت زنانت آنچه را که خدا برايت حلال کرده بر خود حرام ميکني؟ و خداوند آمرزگار مهربان است (1) خداوند كفاره شكستن قسم هايتان را براي شما واجب نموده و آنرا چاره اي برايتان قرار داده و خداوند دوست و سرپرست شما است و همو داناي فرزانه است (2) و هنگامي که پيغمبر نزد بعضي از زنانش رازي را سپرد ، و چون آن زن آن راز را افشاء کرد ، و خداوند پيغمبر را بر اين امر آگاه نمود ، و پيامبر گوشه اي از اين موضوع را اعلام و از بقيه خودداري نمود ، و او را از اين امر با خبر ساخت ، آن زن گفت چه کسي خبرت کرده؟ گفت آن داناي آگاه خبرم داد (3) و خداوند چنین مقرر کرده  اگر شما دو زن توبه کنيد  دلهاي شما از انحراف به استقامت باز گردانده ، و اگر هم بر ضد او با يکديگر همکاري کنيد ، بدانيد خداوند سرپرست اوست ، و جبرئيل و آن مومن شايسته دوست اويند ، و ملائکه نيز علاوه بر همه اينها پشتيبان او هستند (4) چه بسا که در صورتيکه شما را طلاق دهد پروردگارش زناني بهتر از شما نصيبش کند . زناني که مسلمان و مومن و خاشع و توبه کار و عبادتگر و روزه دار باشند . اعم از اينکه  باکره باشند يا قبلا شوهردار بوده باشند (5) اي مسلمانان! خودتان و اهل تان را از آتشي که گيرانه اش آدمي و سنگ است حفظ کنيد ، که فرشتگاني درشتخو نگهبان آنند و هرگز خدا را در مورد دستوراتش نافرماني نمي کنند و آنچه را که دستورشان دهد انجام ميدهند (6) در آن شرایط به کافران خطاب میشود اي کافران! امروز ديگر معذرت خواهي نکنيد زيرا جز اين نيست که جزاي آنچه را که کرده ايد مي بينيد (7) اي مسلمانان! بسوي خدا توبه کنيد ، توبه اي خالص ، شايد خداوندتان زشتي هاي شما را بپوشاند و شما را داخل باغهائي کند که نهرها درکف آن جاري است . در روزي که خداوند پيغمبر و کسان همراه او را خوار نمي کند، نورشان پيشاپيش آنها و اطرافشان ميدود ، ميگويند پروردگارا  نورمان را كامل کن و بيامرزمان ، که تو بر هر چيز توانائي (8) اي پيامبر ! با کافران و منافقان بجنگ و بر آنان سخت گيري کن . جايگاه آنها جهنم است و بد سرانجامي است (9) خداوند براي کافران ، زن نوح و زن لوط را مثل زد که تحت عقد ازدواج دو بنده صالح از بندگان ما بودند اما به آنان خيانت کردند و آن دو پيغمبر در مقابل خدا بدردشان نخوردند و به آنها گفته شد با ساير وارد شوندگان داخل آتش شويد (10) و خداوند براي مومنان ، زن فرعون را مَثَل زد ، هنگامي که گفت پروردگارا نزد خود برايم خانه اي در بهشت بنا کن و مرا از فرعون و عملش و نيز از قوم ظالمان نجات ده (11) و نیز مريم دختر عمران را مثل زد که دامن خويش را پاک نگهداشت و از روح خود در آن دميديم و کلمات پروردگارش و کتاب هايش را تصديق کرد و از فروتنان بود (12)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: بهانه نياوريد. تقواي واقعي اصيل پيشه کنيد.

2 - سوالات

1-دراواسط آیه8 ، موضوع کدام کلیدفهم قرآن اتفاق افتاده؟

2-منظوراز«قوا» (آیه6) چیست؟

3-اگرمنظورازآن«نگه دارید»باشد راهکارآن چیست؟

4-نیمه دوم آیه 6 باکدام کلیدفهم قرآن مطابق است؟

5-درابتدای آیه7 موضوع کدام کلیدفهم قرآن اتفاق افتاده؟

6-کلّ آیه7 باموضوع کدام کلیدفهم قرآن مطابق است؟

7-چرادرآیه8 ازکلمه «عسی» (= شاید)استفاده شده؟

8-از« يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ » (آیه8) چه استنباط میکنید؟

 

3 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

عتاب لطیف به پیامبر(ص)

در این قسمت، پیغمبر(ص) بطور لطیفی مورد عتاب قرار می­گیرد که چرا برای خویش محدودیتی ایجاد کرده که لازم نبوده و در همین حال، یک راهِ خلاصی از محدودیت­هائی که اشخاص از راه قسم و غیره بر خود تحمیل می­کنند قرار داده و آنرا آموزش هم داده است.

چرا پیامبر(ص) آن راز مهم را به آن دو زن سپرد؟

از مجموع مطالب این پاراگراف فهمیده می­شود رازی که پیغمبر نزد آن زن گذاشت یک موضوعِ معمولیِ خصوصیِ خانوادگی نبوده بلکه یک موضوعِ مهمِ اجتماعی و سیاسی بوده و افشاء آن در کل جامعه آن روز تأثیرات مهمی می­گذاشته. زیرا:

1- خداوند در این امر دخالت نموده و قضیه را به پیغمبر اطلاع داده.

2- توبه نکردن از این امر، توطئه علیه آنحضرت بوده.

3- این موضوع آنقدر مهم بوده که برای خنثی کردن توطئه آنان، کمک خداوند و جبرئیل، و آن فرد صالح از مؤمنان، لازم بوده و ملائکه هم باید پشتیبانی می­کردند.

از مجموع اینها نتیجه می­شود که توطئه آن دو زن، چیزی بوده که به اصل و اساس پیغمبری آنحضرت لطمه می­زده و کل نهضت اسلام را به خطر می­انداخته. (بخصوص که در این فقرات به جبرئیل هم اشاره­ای نموده)

سئوال: چرا پیغمبر چنین راز مهمی را به زنی سپرده که علی­القاعده باید حدس می­زده که او خیانت خواهد کرد.

جواب این است که چه بسا این نیز جزء مأموریت­های پیغمبر بوده. مثلاً فاجعه­ دردآور عاشورا واقعه دردناکی بوده اما از آنجا که تکان خوردن اذهان مسلمانان و درنتیجه پیشرفت تفکرات دینی را در پی داشته، امر مفیدی بوده و لذا این امر هم چه بسا از آن نوع امور بوده و برای تکمیل عقل مسلمین لازم بوده است.

اندکی فکر در این باره ، بخصوص که از طریق روایات (اعم از منابع شیعی و سنی) نام آن دو زن را میدانیم ، و اتفاقاتی که چند ماه بعد ، فورا ، پس از رحلت آنحضرت افتاد ، میتوانیم بفهمیم که آن راز ، پیشگوئی وقایع مرتبط با خلافت آنحضرت بوده است .

 

 

4 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

5 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

 بهانه نياوريد. تقواي واقعي اصيل پيشه کنيد.

6 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه 7 به علت وجود عبارت «توبه نصوح» در آن، به دلایل مکرر پیشگفته از آیات برجسته قرآنی است.

7 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه های 6 و 7 «قیامتی» است و کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، چه رسد به عرب 1400 سال پیش.

8 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه 7  ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

دریافت­های کوتاه مستقیم

آیه 5: تلویحاً می­فرماید اینطور نیست که همه زنان پیغمبر خوب بوده باشند. ممکن است بعضی از زنان پیغمبر منافق هم بوده باشند. 

«گیرانه» آن آتش

در رابطه با آیه 6 «آتشی که گیرانه­اش مردم و سنگ است» یعنی مردم و سنگ باعث زیاد شدن و تیز شدن و زبانه­کش شدن آن آتش می­شوند.

سنگ بعنوان گیرانه آتش برایمان مفهوم است. یکی اینکه زغال سنگ را می­شناسیم و دیگر اینکه از فرمول معروف انیشتن راجع به تبدیل ماده به انرژی و اتفاقی که در راکتورهای هسته­ای می­افتد، تصوری از گیرانه بودن سنگ داریم.

اما گیرانه بودن مردم یعنی چه؟

این «مردم»ی که در این آیه مطرح شده، یک «شیء سوزنده» نیست بلکه یک شیئی سوزاننده است. نه تنها آتش می­گیرد بلکه ایجاد آتش هم می­کند.

از اینجا می­فهمیم که بعضی از افراد انسانی که بعداً سر از جهنم در می­آورند، اینها خودشان از جنس آتش و از جنس جهنم هستند.

بعبارت دیگر آتش در ذات آنهاست مانند گوگرد که اگر در شرایط مساعد قرار گیرد سبب ایجاد آتش می­شود، اینها هم در وجود خویش چیزی دارند که در این جهان در حالت کمون است، اما اگر شرایط عوض شود و شرایط «آن جهانی» بوجود بیاید، جنس آنها در آن شرایط، خودش ایجاد کننده­ آتش و جهنم و سوزاننده چیزهائی است که در معرض آن قرار گیرد.

از آنجا که فرق این نوع افراد با افراد معمولی در گناهانی است که مرتکب می­شوند، معلوم است که ارتکاب گناهان، و توبه نکردن، و عادت کردن به گناهان، شخصیت آدمی را عوض می­کند و در وجود او چیزی می­سازد که آن چیز از نوع و جنس جهنم است و سبب ایجاد آتش و گُر گرفتن آن خواهد شد.

«همراه»های پیامبر(ص)

در رابطه با آیه 8 « پیغمبر را و کسانی را که همراه او ایمان آورده­اند» یعنی چه؟

آیا منظور این است که آن کسانی که معاصر آن حضرت بوده­اند و او را دیده­اند و صدایش را شنیده­اند و رفتارش را تجربه کرده­اند و به او ایمان آورده­اند مورد لطف خدا هستند اما امثال ما که هزار و اندی سال پس از او با خواندن کتابها و بدون دیدن او و شنیدن از او و تجربه رفتار او، ایمان آورده­ایم مورد چنان لطفی نیستیم؟

واضح است که نباید اینطور باشد. و بلکه باید اینطور باشد که آنهائی که خورشید وجود او را دیده­اند علی­القاعده نباید از ما که شنیده­ایم افضل باشند. بنابراین، لااقل، آن لطف می­تواند شامل ما هم باشد اگر ایمان ما ایمان واقعی و توبه ما توبه خالص باشد.

بعبارت دیگر خداوند در اینجا «همه مسلمانان» را «یکجا» مورد بحث قرار داده است.

لذا ، در اینجا ، «آمنوا معه» به معنی «آمنوا به و بما آمن به» است .

نوری که جلوی صاحبش «می­دود»

در رابطه با آیه 8 «نورشان می­دود» یعنی چه؟ در اینجا هم نکته ظریفی هست مانند همان نکته­ای که در ابتدای این قسمت راجع به «گیرانه آتش» بودن بعضی از مردم دیدیم.

وجود آن نوع افراد، «آتشی» است، و وجود این نوع افراد «نوری» است.

نورشان از وجودشان سرچشمه می­گیرد.

نورشان «از خارج آنها» نیست بلکه «از داخل آنها»ست و در حقیقت آنها خودشان منبع نور هستند و البته این امر نِسبی است. بعضی­ها نور قوی­تری دارند و بعضی­ها ضعیف­تر که از خداوند می­خواهند نورشان را تام و کامل کند.

و اگر کسی بپرسد: آمرزش در آنجا یعنی چه؟ و اگر آنها آمرزیده نشده بودند که داخل بهشت نمی­شدند.

جواب می­تواند این باشد که درجات بهشتی نِسبی است. یکی بهشتی است و دیگری بهشتی­تر. و این دعایشان که می­گویند «بیامرزمان» شاید به این معنی است که موانع رشد ما را به حالتهای متعالی­تر، برطرف فرما.

اهل بهشت چه زشتی­هایی ممکن است داشته باشند؟

در رابطه با آیه 8 در همین جهان هم این موضوع قابل تصور است.

مثلاً کسی هست که دارای یک شخصیت بسیار بالای علمی و تحقیقاتی است اما مثلاً گوژپشت است، یا لوچ است، یا لنگ است.

این عیب­ها به شخصیت انسانی او آسیبی نمی­زند. مثلاً چیزی از بار علمی و ارزش تحقیقات او کم نمی­کند اما در هر حال چیزی است ناپسند و ناخوشایند.

مثلاً فرض کنید کسی هست که اهل ایمان و انفاق و احسان و عبادت هست اما بسیار پر خور و خیلی پر خواب و کمی تا قسمتی تنبل یا بی­تصمیم است.

بدیهی است پرخوری و پرخوابی و تنبلی و بی­تصمیمی از صفات بهشتیان نیست و در جهانِ آخرت مانند همان لوچی و گوژپشتی و لنگی مثال فوق است که خداوند کمک می­کند و این زشتی­ها را برطرف می­فرماید.

وظیفه­ای که پیامبر(ص) به علت رحلت نتوانست به آن بپردازد

از این آیه فهمیده می­شود که این سوره در اواخر عمر شریف پیغمبر اکرم(ص) نازل شده زیرا آنحضرت فرصتی نیافت تا به این آیه عمل کند.

آیا ممکن است تصور کنیم آنحضرت علیرغم دریافت این دستورات صریح و روشن به آن عمل نکرده باشد؟ حاشا و کلا! اما هر چه باشد در تاریخ زندگی آنحضرت نمی­بینیم با منافقین جنگیده و بر آنان سخت­گیری کرده باشد. بنابراین باید اینطور نتیجه­گیری کنیم که آنحضرت پس از دریافت این آیات مدت کمی در این جهان بوده­اند و فرصت عمل به این آیات را نیافته­اند.

البته در زندگینامه امیرالمؤمنین(ع) می­بینیم آن حضرت به این آیه عمل کرده­اند. در سه جنگ جمل و نهروان و صفین.

آیا منافقان تمام شده­اند؟ دیگر منافقی نمانده که عمل به این آیه لازم باشد؟

واضح است منافقین همیشه بوده­اند و همیشه هم خواهند بود ، اما ، علت اینکه در مورد آنان به این آیه عمل نشده ، «عدم قدرت» ائمه (ع) بوده و وقتی هم که قدرت نباشد تکلیف هم نیست .

این نوع آیات (که حاکی از احکام بر زمین مانده است) ما را به لزوم وجود امام زمان(عج) می­رساند .

امام زمان کسی است که پس از حصول آمادگی در روی زمین ، و رشد عقلانی مردم ، و درک این حقیقت که مسائل آنقدر بزرگ و آنقدر گسترده و آنقدر عمیق است که حل آنها جز از طریق تشریک مساعی عمومی و کاملا فراگیر ممکن نیست ، و کسی جز یک «مردخدا»ی واقعی ، که مورد اعتماد اکثریت قریب به اتفاق جامعه انسانیت باشد ، تا بتواند مساعی همگانی را هماهنگ کند ، نمیتواند به حل و ریشه کنی آنها اقدام کند ، اعلام حضور خواهد کرد و فراخوان خواهد داد .

گیرم پدر تو بود فاضل  .....

در این پاراگراف، این نکات را مطرح می­فرماید:

1- از نزدیکان صالحان بودن، برای رستگاری شخص کافی نیست. یعنی اینکه اگر شخصی خودش تمایل درونی نداشته باشد، نزدیک بودن به منبع فضایل کمکی به او نمی کند.

2- از نزدیکان بدکاران بودن، برای بد عاقبتی شخص کافی نیست. یعنی اینکه شخصی که تمایل درونی به صلاح و سداد و تقوا داشته باشد، حتی در شرایط نامساعد نیز دنبال فضایل و رشد و کمال خواهد رفت. و وجود شرایط بد، عذر مقبول برای بد بودن نیست.

3- شاید بتوان این نتیجه را نیز گرفت که گروه اول (بی­رغبت­های به فضایل ولو اینکه تحت شرایط اهل فضایل باشند) بیش از گروم دوم (راغبان فضایل ولو اینکه از آن دور باشند) است.

4- و همچنین شاید بتوان گفت رابطه نَسَبی با اهل فضیلت، به صاحب فضیلت شدن کمک می­کند.

نکته دیگری که از این پاراگراف فهمیده می­شود این است که محیط معبد هیکل سلیمان (که بعدا بیت­المقدس که مسجدالاقصی فعلی باشد بر روی خرابه های آن بنا شد) محیط آلوده­ای بوده و ظاهراً بعضی از کاهنان و بزرگان آن معبد به حضرت مریم که دختر عابده و جوان و حتماً زیبائی هم بود نظر سوئی داشتند، زیرا از میان آنهمه فضایل آنحضرت، پاکدامنی او را به گونه ای پررنگ مطرح نموده است.

جمع بندی و تفسیر

بسم الله الرحمن الرحيم

اي پيامبر! چرا براي کسب رضايت زنانت آنچه را که خدا برايت حلال کرده بر خود حرام ميکني؟ و خداوند آمرزگار مهربان است (1) خداوند كفاره شكستن قسم هايتان را براي شما واجب نموده (و آنرا چاره اي برايتان قرار داده) و خداوند دوست و سرپرست شما است و همو داناي فرزانه است (2) و هنگامي که پيغمبر نزد بعضي از زنانش رازي را سپرد ، و چون آن زن آن راز را افشاء کرد ، و خداوند پيغمبر را بر اين امر آگاه نمود ، و پيامبر گوشه اي از اين موضوع را اعلام و از بقيه خودداري نمود ، و او را از اين امر با خبر ساخت ، آن زن گفت چه کسي خبرت کرده؟ گفت آن داناي آگاه خبرم داد (3) [خداوند چنین مقرر کرده ] اگر شما دو زن توبه کنيد  دلهاي شما (از انحراف به استقامت) باز گشته ، و اگر هم بر ضد او با يکديگر همکاري کنيد ، پس (بدانيد) خداوند سرپرست اوست ، و جبرئيل و (آن) مومن شايسته دوست اويند ، و ملائکه نيز علاوه بر همه اينها پشتيبان او هستند (4) چه بسا که د رصورتيکه شما را طلاق دهد پروردگارش زناني بهتر از شما نصيبش کند . زناني که مسلمان و مومن و خاشع و توبه کار و عبادتگر و روزه دار باشند . اعم از اينکه با کره باشند يا قبلا شوهردار بوده باشند (5) اي مسلمانان ! خودتان و اهل تان را از آتشي که گيرانه اش آدمي و سنگ است حفظ کنيد ، که فرشتگاني درشت خو نگهبان آنند و هرگز خدا را در مورد دستوراتش نافرماني نمي کنند و آنچه را که دستورشان دهد انجام ميدهند (6) [در آن شرایط به آنان خطاب میشود] اي کافران ! امروز ديگر معذرت خواهي نکنيد زيرا جز اين نيست که جزاي آنچه را که کرده ايد مي بينيد (7) اي مسلمانان ! بسوي خدا توبه کنيد ، توبه اي خالص ، شايد خداوندتان زشتي هاي شما را بپوشاند و شما را داخل باغهائي کند که نهرها درکف آن جاريست . روزي که خداوند پيغمبر و کسان همراه او را خوار نمي کند ، نورشان پيشاپيش آنها و اطرافشان مي دود ، ميگويند پروردگارا  نورمان را كامل کن و بيامرزمان ، که تو بر هر چيز توانائي (8) اي پيامبر ! با کافران و منافقان بجنگ و بر آنان سخت گيري کن . جايگاه آنها جهنم است و بد سرانجامي است (9) خداوند براي کافران ، زن نوح و زن لوط را مثل زد که تحت (عقد ازدواج) دو بنده صالح از بندگان ما بودند اما به آنان خيانت کردند و آن دو (پيغمبر) در مقابل خدا بدردشان نخوردند و به آنها گفته شد با (ساير) وارد شوندگان داخل آتش شويد (10) و خداوند براي مومنان ، زن فرعون را مَثَل زد ، هنگامي که گفت پروردگارا نزد خود برايم خانه اي در بهشت بنا کن و مرا از فرعون و عملش و نيز از قوم ظالمان نجات ده (11) و مريم دختر عمران که دامن خويش را پاک نگهداشت و از روح خود در آن دميديم و کلمات پروردگارش و کتاب هايش را تصديق کرد و از فروتنان بود (12)

 

 

 

 

 

 

 

 

سوره مائده

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُم بَهِيمَةُ الأَنْعَامِ إِلاَّ مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَأَنتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ ﴿1﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحِلُّواْ شَعَآئِرَ اللّهِ وَلاَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلاَ الْهَدْيَ وَلاَ الْقَلآئِدَ وَلا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُواْ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَن صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَن تَعْتَدُواْ وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿2﴾ حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالْدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلاَمِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿3﴾ يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَمَا عَلَّمْتُم مِّنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللّهُ فَكُلُواْ مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُواْ اسْمَ اللّهِ عَلَيْهِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿4﴾ الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حِلٌّ لَّكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلُّ لَّهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلاَ مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَن يَكْفُرْ بِالإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿5﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ وَإِن كُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُواْ وَإِن كُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مَّنكُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُم مِّنْهُ مَا يُرِيدُ اللّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَكِن يُرِيدُ لِيُطَهَّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿6﴾ وَاذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَمِيثَاقَهُ الَّذِي وَاثَقَكُم بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿7﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿8﴾ وَعَدَ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿9﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ﴿10﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَن يَبْسُطُواْ إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿11﴾

 

بسم الله الرحمن الرحيم

اي مسلمانان! به قرارداد ها وفا کنيد ، گوشت چارپايان برايتان حلال شد . مگر آنچه حكم آنها برايتان خوانده ميشود ، غير از صيدي که شما در حال احرام از حيوانات شکار شدني محلي کنيد كه آن هم حرام است که خداوند هر چه بخواهد حکم ميکند (1) اي مسلمانان! شعائر خدائي را حلال نشماريد، و نيز ماه حرام را، و نيز حيوان قرباني را ، و نه قرباني قلاده دار را ، و نه پناه آورندگانِ به آن خانه را، که فضلي و رضايتي از جانب پروردگارشان را ميجويند . و هنگامي که از احرام بدر آمديد عيبي ندارد که شکار کنيد ، و مبادا که دشمني قومي که شما را از مسجدالحرام بازداشتند به گناه بياندازدتان که به آنان تعدي کنيد ، و بر نيکي و تقوا همکاري کنيد ، و برگناه وتعدي همکاري مکنيد ، و از خداوند پروا کنيد که او در پيگيري شديد است (2) مردار و خون و گوشت خوک و آنچه هنگام ذبح براي غير خدا نامبرده شده ، و خفه شده ، و با ضربت کشته شده ، و پرتاب شده ، و يا شاخ خورده و کشته شده و آنچه حيوان درنده قسمتی را خورده ، مگر آنکه تذکيه و ذبح کرده باشيد ، و آنچه براي بتها ذبح شده ، و آنچه با تيرها ي قرعه کشي قسمت شده ، همه اینها بر شما حرام شد . و خوردن آنها گناه است . امروز کافران از دين شما نوميد شدند ، از آنها نترسيد و از من بترسيد . امروز دينتان را برايتان کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را برايتان بعنوان دين پسنديدم . پس اگر کسي به مخمصه مردن از گرسنگي افتاد و ناچار شد از آنها بخورد، به قدر ضرورت، و  نه آنقدر که به گناه دچار شود، میتواند بخورد، و البته خداوند آمرزگار مهربان است (3) از تو مي پرسند چه چيزي برآنها حلال است ، بگو چيزهاي پسنديده برايتان حلال شده است ، و از شکار های حيوانات شکاري تعليم يافته ، و نیز از شکاریکه سگان ، که از آنچه خداوند به شما ياد داده به آنان تعليم ميدهيد شکار میکنند ، چيزي را که برايتان نگه ميدارند میتوانید بخوريد ، و نام خدا را بر آن ياد کنيد ، و از خداوند پروا کنيد که او تند حساب است (4) امروز چيزهاي دلپسند برايتان حلال شد ، و طعام اهل کتاب نيز برايتان حلال است ، و طعام شما هم براي آنها حلال است ، و ازدواج با زنان پاکدامن مسلمان و زنان پاکدامن از کساني که قبل از شما کتابشان داده شده ، هنگامي که اجرتشان را بدهيد ، و به منظور پاکدامني باشد ، نه اينکه بدکاري و رفيق بازي باشد ، برايتان حلال است ، و کسي که به ايمان کفر ورزد عملش از بين رفته و همو در آخرت از زيانکاران است (5) اي مسلمانان! هنگامي که براي نماز بپا خواستيد رويتان و دستها را تا آرنج ها بشوئيد ، و قسمتي از سرتان و پاهايتان را تا برآمدگي روي پا مسح کنيد ، و اگر جنب بوديد طهارت کنيد ، و اگر مريض يا در سفر بوديد و يا از مدفوع آمديد يا اينکه با زنان تماس داشته ايد و آب نمي يابيد با خاک خوبِ پسنديده تيمم کنيد ، و از آن بخشي از صورت و دستهاتان را مسح کنيد . خداوند نميخواهد براي شما سختي اي پيش بياورد وليکن ميخواهد پاکتان کند و نعمتش رابر شما تمام نمايد شايد شکر بگزاريد (6) و نعمت خداوند را بر خويش بياد آوريد و نیز پيماني که از شما بگرفت ، همان پیمانی که طی آن گفتيد شنيديم و اطاعت کرديم را بیاد آورید، و از خدا پروا كنيد که خداوند به آنچه در سينه هاست آگاه است (7) اي مسلمانان! براي خدا بپا خيزيد و با عدالت گواهي دهيد . و مبادا دشمني قومي شما را وادارد که عدالت نکنيد . عدالت کنيد که به تقوا نزديکتر است . و از خدا پروا کنيد که خداوند به آنچه ميکنيد آگاه است (8) خداوند به کساني که ايمان آورده و عمل شايسته کرده اند وعده داده که آمرزشي و پاداشي عظيم خواهند داشت (9) و کساني که کافر شده و آياتمان را تکذيب کردند از ياران جهنم خواهند بود (10) اي مسلمانان! نعمت خدا را بر خويش بياد آوريد آن هنگام که عده اي سعي کردند دستشان را عليه شما بگشايند و او دستشان را از شما كوتاه كرد ، و از خدا پروا کنيد و مومنان بايد برخدا توکل کنند (11)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: احکامي فردي و اجتماعي با زمينه "اي مسلمانان کفار ويهود و نصاري چنين اند شما آنطور نباشيد."

درب : احکام مربوط به بعضي از عذاهاي گوشتي حلال وغیره و نمونه­ای از احکام عبادتی فردی و ای مسلمانان! به عدالت و تقوا اهمیت دهید و نعمت های الهی را پاس دارید.

2 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیات 1 تا 5 فهمیده میشود مقارن نزول این آیات ، در میان مسلمانان ، اهمیت دادن به قول و قرار ضعیف بوده و در این رابطه خیلی از مسلمانان بیخیال بوده اند ، راجع به سایر احکام نیز همچنین بوده ، و نیز فهمیده میشود مسلمانان به نظر کفار اعم از یهود و نصارا یا دیگران خیلی اهمیت میداده اند که خداوند در این آیات آنان را از این اخلاقشان نهی فرموده ، و همچنین فهمیده میشود بسیاری از زنان اهل کتاب به شوهران خویش خیانت جنسی میکرده اند و یا «رفیق باز» بوده اند .

از آیه 6 فهمیده میشود در آن روزها دسترسی به آب آسان نبوده ، و از آیه 7 درک میشود عده زیادی از مسلمانان از لحاظ توجه به نعمت ها ، و بخصوص بزرگترین نعمت (یعنی نعمتِ دینی که آنحضرت مامور به ابلاغش بود) ، و میثاقِ اطاعت از خدا و رسول ، و تقوا ، دارای مشکل بودند.

پخته و عرضه می­شود.

3 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

در این خصوص باید خاطر نشان کنیم که یک شبهه ای اخیرا در سطح وسیع القا شده که مطالب قرآن اول باید از این لحاظ چِک شود که معاصران نزول از آن چه می فهمیده اند . ماهم با بیان دلیل فوق در حقیقت داریم پاراگراف به پاراگراف آن شبهه را چک میکنیم .

آنچه تا کنون فهمیده ایم این بوده که معاصران نزول اکثر قریب به اتفاق حجم قرآن را همانطور می فهمیده اند که ما امروز می فهمیم .

البته مطلب فوق تکراری به نظر میرسد . اما در حقیقت ، ما داریم با ذکر شواهد، آن شبهه ای را که میگوید فهم امروز خیلی با فهم معاصرانِ نزول آیات تفاوت دارد، را رد میکنیم.

4 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

احکام فردي و اجتماعي ، با تاکید بر جذب تعالیم پیامبر (ص) و دوری از کفار .

5 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه 3 به علت «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا» در آن.

آیه 5 به علت «الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حِلٌّ لَّكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلُّ لَّهُمْ»

آیه 8 به علت «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ»

6 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 7 و 9 تا 11، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

امروز دین شما را برایتان کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم

منظور از نعمت دین حنیف اسلام است چنانچه در همین آیه 3 ذکر شده است و اینکه در ابتدای سوره چنین مطلبی را ذکر فرموده به این معنی است که «با نزول این سوره دین شما کامل و نعمت بر شما تمام خواهد گردید»

دریافت­های کوتاه مستقیم

آیه 1: «فضلی و رضایتی را می­جویند» یعنی (آن پرندگان یا حیوانات) برای دانه و غذا در محدوده آن خانه (کعبه) اینطرف و آنطرف پرسه می­زنند.

آیه 2: عنوان، «مبادا دشمنی قومی که ...» در آیه 1 یعنی اینکه مبادا دشمنیِ سابقِ مردمِ ساکنِ مکه را نسبت به خویش بیاد آورده و به آنها تعدی کنید.

آیه 3: «امروز کافران از دین شما نومید شدند» یعنی اینکه امروز کافران از اینکه شما را به حالت سابق برگردانند نومیدند.

آیه 3: چنانکه به دلایل زیاد و از طرق گوناگون می­دانیم سوره مائده آخرین سوره قرآن است و پس از تکمیل نزول آن، چیزی نگذشت که روح مقدس رسول گرامی(ص) از این جهان که بقول قرآن «دنیا» (= پست­تر) نامیده شده به جهان «اعلی» رحلت نمود و باب وحی بسته شد.

آیه 4: مطلبِ راجع به حیوانات شکاری، به این معنی است که از بین شکارهای حیوانات شکاری، شما فقط مجازید از شکارهائی که سگ­هایِ شکاریِ تعلیم یافته شکار می­کنند و پس از شکار برایتان نگه می­دارند بخورید.

آیه 4: یعنی هنگامی که سگ را برای گرفتن شکار ول می­کنید بسم الله الرحمن الرحیم بگوئید.

آیه 5 که فرموده «طعام اهل کتاب برایتان حلال است» در ظاهر چنین بنظر می­رسد که مثلاً اگر ما همین الان به لندن و پاریس برویم و هنگام نهار و شام در رستوران­های آنها چیزی بخوریم بر ما حلال است اما علماء ما چنین نمی­گویند و دلایل مفصلی در این خصوص دارند و این موضوع را محدودتر از آن می­دانند و «طعام» را محدود به غلات و حبوبات و فرآورده­های آن می­گیرند یعنی اینکه مثلاً نان و برنج و بیسکویت و امثال آنها و فرآورده­هایِ لبنیِ حاصل از حیوانات حلال گوشتِ آنها بر ما حلال است و نه گوشتها و فرآورده­های آن که توسط آنها ذبح و

جمع بندی و تفسیر

بسم الله الرحمن الرحيم

اي مسلمانان ! به قرارداد ها وفا کنيد ، (گوشت) چارپايان برايتان حلال شد . مگر آنچه (حكم) آنها برايتان خوانده ميشود ، غير از صيدي که شما در حال احرام (از حيوانات شکار شدني محلي) کنيد (كه آن هم حرام است) که خداوند هر چه بخواهد حکم ميکند (1) اي مسلمانان ! شعائر خدائي را حلال نشماريد ، و نيز ماه حرام را ، و نيز حيوان قرباني را ، و نه (قرباني) قلاده دار را ، و نه پناه آورندگان به آن خانه را ، که فضلي و رضايتي از جانب پروردگارشان را ميجويند . و هنگامي که از احرام بدر آمديد (عيبي ندارد که) شکار کنيد ، و مبادا که دشمني قومي که شما را از مسجدالحرام بازداشتند به گناه بياندازد تان که تعدي کنيد ، و بر نيکي و تقوا همکاري کنيد ، و برگناه وتعدي همکاري مکنيد ، و از خداوند پروا کنيد که او درپيگيري شديد است (2) مردار و خون و گوشت خوک و آنچه (هنگام ذبح) براي غير خدا نامبرده شده ، و خفه شده ، و با ضربت کشته شده ، و پرتاب شده ، و يا شاخ خورده (و کشته شده) و آنچه حيوان درنده خورده ، مگر آنکه تذکيه (و ذبح) کرده باشيد ، و آنچه براي بتها ذبح شده ، و آنچه با تيرها (ي قرعه کشي) قسمت شده ، بر شما حرام شد . آنها گناه است . امروز کافران از دين شما نوميد شدند ، از آنها نترسيد و از من بترسيد . امروز دينتان را برايتان کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را برايتان بعنوان دين پسنديدم . پس اگر کسي به مخمصه (مردن از گرسنگي) افتاد و ناچار شد (از آنها بخورد) نه آنقدر که به گناه دچار شود ، البته خداوند آمرزگار مهربان است (3) از تو مي پرسند چه چيزي برآنها حلال است ، بگو چيزهاي پسنديده برايتان حلال شده است ، و از حيوانات شکاري تعليم يافته ، از سگان ، که از آنچه خداوند به شما ياد داده به آنان تعليم ميدهيد ، چيزي را که برايتان نگه ميدارند بخوريد ، و نام خدا را بر آن ياد کنيد ، و از خداوند پروا کنيد که او تند حساب است (4) امروز چيزهاي دلپسند برايتان حلال شد ، و طعام اهل کتاب نيز برايتان حلال است ، و طعام شما هم براي آنها حلال است ، و (ازدواج با) زنان پاکدامن مسلمان و زنان پاکدامن از کساني که قبل از شما کتابشان داده شده ، هنگامي که اجرتشان را بدهيد ، و به منظور پاکدامني باشد ، نه اينکه بدکاري و رفيق بازي باشد ، برايتان حلال است ، و کسي که به ايمان کفر ورزد عملش از بين رفته و همو در آخرت از زيانکاران است (5) اي مسلمانان ! هنگامي که براي نماز بپا خواستيد رويتان و دستها را تا آرنج ها بشوئيد ، و قسمتي از سرتان و پاهايتان را تا برآمدگي روي پا مسح کنيد ، و اگر جنب بوديد طهارت کنيد ، و اگر مريض يا در سفر بوديد و يا از مدفوع آمديد يا اينکه با زنان تماس داشته ايد و آب نمي يابيد با خاک خوب پسنديده تيمم کنيد ، و از آن بخشي از صورت و دستهاتان را مسح کنيد . خداوند نميخواهد براي شما سختي اي پيش بياورد وليکن ميخواهد پاکتان کند و نعمتش رابر شما تمام نمايد شايد شکر بگزاريد (6) و نعمت خداوند را بر خويش بياد آوريد و پيماني که از شما بگرفت ، آن هنگام که گفتيد شنيديم و اطاعت کرديم ، و از خدا پروا كنيد که خداوند به آنچه در سينه هاست آگاه است (7) اي مسلمانان ! براي خدا بپا خيزيد و با عدالت گواهي دهيد . و مبادا دشمني قومي شما را وا دارد که عدالت نکنيد . عدالت کنيد که به تقوا نزديکتر است . و از خدا پروا کنيد که خداوند به آنچه ميکنيد آگاه است (8) خداوند به کساني که ايمان آورده و عمل شايسته کرده اند وعده داده که آمرزشي و پاداشي عظيم خواهند داشت (9) و کساني که کافر شده و آياتمان را تکذيب کردند از ياران جهنم خواهند بود (10) اي مسلمانان ! نعمت خدا را بر خويش بياد آوريد آن هنگام که عده اي سعي کردند دستشان را عليه شما بگشايند و او دستشان را از شما كوتاه كرد ، و از خدا پروا کنيد و مومنان بايد برخداوند توکل کنند (11)

 

مائده2     آیات12تا19

وَلَقَدْ أَخَذَ اللّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَآئِيلَ وَبَعَثْنَا مِنهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاَةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنتُم بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَّأُكَفِّرَنَّ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ فَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ ﴿12﴾ فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَنَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُواْ بِهِ وَلاَ تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىَ خَآئِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمُ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ﴿13﴾ وَمِنَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَى أَخَذْنَا مِيثَاقَهُمْ فَنَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُواْ بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَسَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللّهُ بِمَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ ﴿14﴾ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ قَدْ جَاءكُم مِّنَ اللّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ﴿15﴾ يَهْدِي بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَيُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿16﴾ لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَآلُواْ إِنَّ اللّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَن يَمْلِكُ مِنَ اللّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ أَن يُهْلِكَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ وَمَن فِي الأَرْضِ جَمِيعًا وَلِلّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا يَخْلُقُ مَا يَشَاء وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿17﴾ وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاء اللّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُم بِذُنُوبِكُم بَلْ أَنتُم بَشَرٌ مِّمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَن يَشَاء وَيُعَذِّبُ مَن يَشَاء وَلِلّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿18﴾ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِّنَ الرُّسُلِ أَن تَقُولُواْ مَا جَاءنَا مِن بَشِيرٍ وَلاَ نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءكُم بَشِيرٌ وَنَذِيرٌ وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿19﴾

 

و البته خداوند پيمان بني اسرائيل را گرفت ، و از آنها دوازده مراقب برگزيد ، و گفت اگر نماز بپاداريد و زکات دهيد و به رسولانم ايمان آوريد و احترام و تقويتشان کنيد و به خداوند قرض الحسنه دهيد بديهايتان را مي پوشانم و شما را داخل بهشتهائي ميکنم که در کف آنها نهرها جاري است . اما هر کس از شما که پس از آن کفر ورزد راه اعتدال را گم كرده است (12) پس بسبب شکستن پيمانشان لعنتشان کرديم ، كه دلهاشان را سخت نموديم بطوریکه کلام را از مواضع آن تحريف كرده ، و سهم خويش را از اينکه از آن پند بگيرند فراموش کردند ، و هميشه برخيانتي از آنها مطلع خواهي شد ، جز عده کمي از آنها كه چنين نيستند، پس عفوشان کن و در گذر که خداوند نيکوکاران را دوست ميدارد (13) و از کساني که ميگويند مسيحي هستيم پيمانشان را گرفتيم ، و آنها هم نصيب خويش را از پندي که بايد ميگرفتند فراموش کردند ، پس بين آنها تا روز قيامت دشمني و کينه ورزي بوجود آورديم و بزودي خداوند به آنچه ميساختند خبرشان ميدهد (14) اي اهل کتاب! اينک رسول ما بسويتان آمده که بسياري از آن چيزهائي را که از آن کتاب مخفي ميداشتيد برايتان بيان کند و بسياري را ببخشد . اينک از جانب خداوند بسويتان نوري و کتابي آشکار آمده است (15) که خداوند بسبب آن هر کس را که رضايتش را پيروي کند به راه هاي سلامت هدايت ميکند ، و آنها را به اذن خويش از تاريکيها بسوي نور بيرون مي آورد ، و بسوي جاده مستقيم هدايتشان مي کند (16) البته کساني که گفتند خداوند همان مسيح پسر مريم است کفر ورزيدند . بگو اگر خدا بخواهد مسيح پسر مريم و مادرش و همه اهل زمين را هلاك کند چه کسي ميتواند جلوگيري کند؟ و فرمانروائي آسمانها و زمين و هر چه بين آنهاست از آن او است . هر چه بخواهد مي آفريند و خداوند برهر چيزي تواناست (17) و يهوديان و مسيحيان گفتند ما فرزندان خدا و دوستان اوئيم، بگو پس چرا بسبب گناهانتان عذابتان مي کند؟ بلکه شما بشري از آنانکه آفريده است هستيد ، هر کس را که خواهد مي آمرزد و هر کس را خواهد عذاب مي کند و فرمانروائي آسمانها و زمين و بين آنها از آن خداست و بازگشت بسوي اوست (18) اي اهل کتاب! اينک رسولمان پس از دوره اي از نبود پيامبران بسويتان آمده که برايتان بيان کند ، تا مبادا بگوئيد که مژده دهنده اي و هشدار دهنده اي بسويمان نيامد ، اينک مژده دهنده و هشدار دهنده بسويتان آمده است و خداوند بر همه چيز تواناست (19)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: احکامي فردي و اجتماعي با زمينه" اي مسلمانان کفار ويهود و نصاري چنين اند شما آنطور نباشيد".

درب : يهود و نصاري به وحي اهميت ندادند و چنان کردند که گويي تکاليف آن مربوط به ديگران است.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 به تشریع برخی از احکام مبتلی به و نیز احکام عبادی و اجتماعی می پردازد .

در این پاراگراف می فرماید : ای اهل کتاب عقایدتان باطل و اعمالتان خلاف، و اینک حجت برشما تمام شده است .

3 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

«میثاق»ی که در آیه 7 ذکر شده ، در آیه 12 تشریح شده که عبارت باشد از به پا داشتن نماز و دادن زکات و ایمان به فرستادگان الهی و احترام به آنان و قرض الحسنه دادن به خداوند .

در روز های نزول این آیات اکثر قریب به اتفاق یهودیان خلاف این عمل میکرده اند (آیه 13) و دائما خیانت میکرده اند (همان آیه)

همچنین مسیحیان نیز «میثاق» مذکور را زیرپا گذاشته بودند (آیه 14) و علاوه بر آن مسیح را خدا قلمداد میکرده اند (آیه 17)

هم و یهودیان و هم مسیحیان این عیده را تبلیغ میکرده اند که فقط خودشان مورد محبت خداوند میباشند و نیز فرزندان خداوندند ، البته باید توجه داشته باشیم که در این تلقی اخیر یهودیان پیشرو و ابداع کننده و مسیحیان دنباله رو آنان بودند و ما این موضوع را در سوره بقره به تفصیل شرح داده ایم .

4 کلیدهای تفسیری

آیه 16 فرع بر آیه 15 است و این واضح است.

5 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

6 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

يهود و نصاري به وحي اهميت ندادند و چنان کردند که گويي تکاليف آن مربوط به ديگران است.

7 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 12 و 13 و 18 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

انتقادات قرآن در باره یهودیان از اعمالشان ، و در باره مسیحیان از عقایدشان است

پس از هجرت، در تاریخ اسلام، فتح مکه، یک نقطه عطف بزرگ دیگر است.

قبل از آن تقریباً تمامی فشارها علیه اسلام و مسلمین از ناحیه کفار مشرک اعمال می­شد. جنگ­های بزرگ، توطئه­های بنیان برکن، و دسیسه­های عجیب، توسط آنان طراحی و ساماندهی و اجرا می­شد اما پس از فتح مکه، این غائله ناگهان و کاملاً خوابید.

با فتح مکه ستاد مرکزی مشرکان فرو ریخت و پس از آن نیز، در مدتی کوتاه، چند درگیری پراکنده در اینجا و آنجا بود و زود هم تمام شد. و سرتاسر منطقه، یا به اسلام گروید، و یا سروری اسلام را پذیرفت.

در این سوره بعنوان «آخرین کلام» و کلامی که تا ابد طنین­انداز خواهد بود، بیشترین انتقاد متوجه نکوهش رفتارهای باطل اهل کتاب است.

 در این سوره نیز مانند سایر سوره­های بزرگ از بقره به بعد، از یهودیان انتقادات شدید می­کند اما انتقادات قرآن از یهودیان، از «اعمال» آنهاست در حالیکه انتقادی که در این سوره از مسیحیان می­کند از «اعتقادات» آنهاست و این موضوع بسیار قابل توجه است .

 زیرا خداوند می­دانست که این آخرین سوره است و باب وحی دیگر بسته خواهد شد و چیزی که می­ماند اسلام است ، و دو دین نیرومند یهودیت و مسیحیت .

 که یهودیت هر چه باشد در اصل اعتقاداتشان ایراد خیلی اساسی ندارد ، اما مسیحیت با موضوع تثلیث که شرک عینی صریح وآشکاراست ایراد اساسی دارد و بطور جدی باید مورد ارزیابی نسل­های آینده واقع شود تا در طول زمان، پالایشی که باید در فکر بشر صورت گیرد، صورت بگیرد.

دریافت­های کوتاه مستقیم

آیه 12: ظاهراً این عدد دوازده باید مربوط باشد به دوازده قبیله بودن آنها که آنهم می­باید مربوط به این باشد که پسران یعقوب (که نام دیگرش اسرائیل است) دوازده نفر بودند.  

آیه 13: اینکه آدمی پند را «برای دیگران» بخواهد مختص بنی­اسرائیل و یهودیان نیست. ما نیز پانزده قرن است به این درد مبتلائیم و مسیحیان نیز مطابق آیه 14 به همچنین.

آیه 14: بطور قطع یک معجزه تاریخی است زیرا مسیحیان تاکنون همواره در بین خویش جنگ داشته­اند و لااقل در همین قرن بیستم دو جنگ بین­المللی بزرگ با تلفات عظیم و وحشتناک بین آنها را شاهد بوده­ایم.

جمع بندی و تفسیر

و البته خداوند پيمان بني اسرائيل را گرفت ، و از آنها دوازده مراقب برگزيد ، و گفت اگر نماز بپاداريد و زکات دهيد و به رسولانم ايمان آوريد و احترام و تقويتشان کنيد و به خداوند قرض الحسنه دهيد بديهايتان را مي پوشانم و شما را داخل بهشتهائي ميکنم که در کف آنها نهرها جاريست . اما هر کس از شما که پس از آن کفر ورزد راه اعتدال را گم كرده است (12) پس بسبب شکستن پيمانشان لعنتشان کرديم ، كه دلهاشان را سخت نموديم و کلام را از مواضع آن تحريف كرده ، و سهم خويش را از اينکه از آن پند بگيرند فراموش کردند ، و هميشه برخيانتي از آنها مطلع خواهي شد ، جز عده کمي از آنها (كه چنين نيستند) پس عفوشان کن و در گذر که خداوند نيکوکاران را دوست ميدارد (13) و از کساني که ميگويند مسيحي هستيم پيمانشان را گرفتيم ، و آنها هم نصيب خويش را از پندي که بايد ميگرفتند فراموش کردند ، پس بين آنها تا روز قيامت دشمني و کينه ورزي بوجود آورديم و بزودي خداوند به آنچه ميساختند خبرشان ميدهد (14) اي اهل کتاب ! اينک رسول ما بسويتان آمده که بسياري از آن چيزهائي را که از آن کتاب مخفي ميداشتيد برايتان بيان کند و بسياري را ببخشد . اينک از جانب خداوند بسويتان نوري و کتابي آشکار آمده است (15) که خداوند بسبب آن هر کس را که رضايتش را پيروي کند به راه هاي سلامت هدايت ميکند ، و آنها را به اذن خويش از تاريکيها بسوي نور بيرون مي آورد ، و بسوي جاده مستقيم هدايتشان مي کند (16) البته کساني که گفتند خداوند همان مسيح پسر مريم است کفر ورزيدند . بگو اگر خدا بخواهد مسيح پسر مريم و مادرش و همه اهل زمين را هلاك کند چه کسي ميتواند جلوگيري کند؟ و فرمانروائي آسمانها و زمين و هر چه بين آنهاست از آن او است . هر چه بخواهد مي آفريند و خداوند برهر چيزي تواناست (17) و يهوديان و مسيحيان گفتند ما فرزندان خدا و دوستان اوئيم . بگو پس چرا بسبب گناهانتان عذابتان مي کند؟ بلکه شما بشري از آنانکه آفريده هستيد ، هر کس را که خواهد مي آمرزد و هر کس را خواهد عذاب مي کند و فرمانروائي آسمانها و زمين و بين آنها از آن خداست و بازگشت بسوي اوست (18) اي اهل کتاب ! اينک رسولمان پس از دوره اي از نبود پيامبران بسويتان آمده که برايتان بيان کند ، تا مبادا بگوئيد که مژده دهنده اي و هشدار دهنده اي بسويمان نيامد ، اينک مژده دهنده و هشدار دهنده بسويتان آمده است و خداوند بر همه چيز تواناست (19)

 

 

مائده3     آیات20تا32

وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ اذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنبِيَاء وَجَعَلَكُم مُّلُوكًا وَآتَاكُم مَّا لَمْ يُؤْتِ أَحَدًا مِّن الْعَالَمِينَ ﴿20﴾ يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الأَرْضَ المُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللّهُ لَكُمْ وَلاَ تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنقَلِبُوا خَاسِرِينَ ﴿21﴾ قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا حَتَّىَ يَخْرُجُواْ مِنْهَا فَإِن يَخْرُجُواْ مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ ﴿22﴾ قَالَ رَجُلاَنِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُواْ عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ وَعَلَى اللّهِ فَتَوَكَّلُواْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿23﴾ قَالُواْ يَا مُوسَى إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا أَبَدًا مَّا دَامُواْ فِيهَا فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ ﴿24﴾ قَالَ رَبِّ إِنِّي لا أَمْلِكُ إِلاَّ نَفْسِي وَأَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿25﴾ قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الأَرْضِ فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿26﴾ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِن أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿27﴾ لَئِن بَسَطتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَاْ بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لَأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿28﴾ إِنِّي أُرِيدُ أَن تَبُوءَ بِإِثْمِي وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ وَذَلِكَ جَزَاء الظَّالِمِينَ ﴿29﴾ فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿30﴾ فَبَعَثَ اللّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءةَ أَخِيهِ قَالَ يَا وَيْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءةَ أَخِي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ ﴿31﴾ مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاء تْهُمْ رُسُلُنَا بِالبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِكَ فِي الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ ﴿32﴾

 

و هنگاميکه موسي به قومش گفت: اي قوم ! نعمت خدا را برخويش بياد آوريد که در ميان شما پيامبراني قرار داد و شما را پادشاهاني نمود و به شما چيزهائي داد که به هيچيک از جهانيان نداد (20) اي قوم ! به آن سرزمين مقدسي که خدا برايتان مقرر نموده وارد شويد و به پشت برنگرديد که زيانکار خواهيد شد (21) گفتند اي موسي قومي بسيار جبار در آن هستند و ما هرگز داخل آن نخواهيم شد مگر اينكه از آن خارج شوند و اگر از آن خارج شدند ما داخل خواهيم شد (22) دو نفر از آنانکه از خدا ميترسيدند و به آنها نعمت داده بود گفتند به آن درب داخل شويد ، و هنگاميکه داخلش شديد  غالب خواهيد شد ، و بر خدا توکل کنيد اگر مومن ميباشيد (23) گفتند اي موسي! ما هرگز، تا ابد، مادام که آنها در آن هستند، داخل آن نخواهيم شد ، پس تو و پروردگارت برويد و با آنان بجنگيد و ما همين جا نشسته ايم (24) گفت پروردگارا من اختيار چيزي جز خودم و برادرم را ندارم ، پس بين ما و فاسقان جدائي افکن (25) خداوند مقرر فرمود که وارد شدن به آن شهر چهل سال برآنان حرام شده و بايد در زمين سرگردان باشند و ای موسی! تو برای قومي فاسق اندوهگين مباش (26) ای پیامبر! خبر دو پسر آدم را بر آنها به حق بخوان ، که قربانيي پيش آوردند و از يکي از آنها قبول شد و از ديگري قبول نشد ،گفت حتما تو را خواهم کشت ،گفت جز اين نيست که خداوند از تقوا پيشگان قبول ميکند (27) اگر دستت را بسويم بگشائي که مرا بکشي ، دستم را بسويت دراز نمي كنم که بکشمت ، زيرا از خداوند پروردگار جهانيان ميترسم (28) ميخواهم گناه مرا و گناه خودت را بر دوش بگيري و از ياران آن آتش شوي ، و اين سزاي ظالمان است (29) پس نَفْس او قتل برادرش را برايش آسان کرد ، و کشتش و از زيانکاران شد (30) آنگاه خداوند کلاغي را برانگيخت که زمين را مي كاويد تا به او نشان دهد که چگونه جسد برادرش را پنهان کند، گفت واي بر من آيا عاجز شده ام که مثل اين کلاغ باشم و جسد برادرم را پنهان کنم و از پشيمانان شد (31) به اين خاطر بر بني اسرائيل مقرر نموديم که اگر کسي ، کسي را بدون اينکه شخصي را کشته باشد ، يا مرتکب فسادي در زمين شده باشد ، بکشد ، مانند آن است که همه مردم را جميعا کشته باشد . و کسي که کسي را زنده بدارد مانند آن است که تمام مردم را زنده داشته باشد . و البته رسولانمان با نشانه هاي روشن بسويشان آمدند ، آنگاه بسياري از آنها پس از آن در زمين از اسرافگران گرديدند (32)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: احکامي فردي و اجتماعي با زمينه "اي مسلمانان کفار ويهود و نصاري چنين اند شما آنطور نباشيد".

درب : يهوديان پس از شناخت حق حاضر نشدند براي تحقق آن زحمتي بکشند و يهوديان به مسلمانان حسادت مي کنند که چرا خداوند رسالت را در ميان انها قرار نداد.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 به تشریع برخی از احکام مبتلی به و نیز احکام عبادی و اجتماعی می پردازد .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای اهل کتاب عقایدتان باطل و اعمالتان خلاف، و اینک حجت برشما تمام شده است .

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان ! مانند یهودیان نباشید که علیرغم شناخت حق، حتی درچیزی که بسیار به نفع شان بود ، حاضرنبودند زحمتی به خویش بدهند و مراقب حسادت یهودیان برخودتان باشید .

3 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیات 20 تا 26 فهمیده میشود آنحضرت در پی اجرای اوامر الهی که در پاراگراف ماقبل آخر سوره تحریم ابلاغ شده مشغول جمع آوری نیرو بوده ، اما ، مسلمانان ، با القائات سنگین و روز افزون منافقان به قدری گستاخ شده بودند که  چندان گوش به فراخوان آنحضرت نمیدادند و بنی اسرائیل وار به آنحضرت میگفتند مگر پیغمبر نیستی؟ خب ، از نیروی خاص پیغمبری ات استفاده کن ، و البته در این میان ، مومنین واقعی ای هم بودند ولی در اقلیت ، و آنقدر کم تعداد که نمیشد با آن تعداد امر خداوند را اجرا نمود .

خداوند از ذکر داستان دوپسر آدم (آیات 27 تا 32) چه منظوری دارد؟

قطعا قصد داستانسرایی نداشته ، بلکه در این داستان چیزی نهفنه است که نظیر حالتی است که در جامعه آن روزها وجود داشته و برای ماها که هزار و چند صد سال از آن روزها دور هستیم تحلیلی دارد از آنچه در آن روزها بر آنحضرت و یاران واقعی اش گذشته است .

یکطرف این داستان مقید به هیچ قید اخلاقی و دینی وجدانی وغیره نیست و فقط خواسته نفس را پیرو است ، طرف دیگر کسی است که مقید به حدودی است که آنها را از جانب خدا تلقی میکند .

طرف اول ، منافقان معاصر آنحضرت اند که مقید به هیچ قید دینی و اخلاقی و معنوی نیستند و فقط میخواهند بر این جامعه ای که آنحضرت با آنهمه خون دل تا به اینجا رسانده سوار شوند و خر خواسته های نفسانی خویش را برانند .

طرف دیگر ، آنحضرت است و پیروان حقیقی اش که مقید به هزاران قیود الهی و اخلاقی و معنوی و وجدانی هستند و نمیتوانند «هر کاری» را بکنند .

لذا در این اوضاع و احوال برشمرده ، آنحضرت و پیروان واقعیش مغلوب و جبهه منافقین و مسلمانان سست ایمان غالب اند .

4 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

5 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - يهوديان پس از شناخت حق حاضر نشدند براي تحقق آن زحمتي بکشند

2 - يهوديان به مسلمانان حسادت مي کنند که چرا خداوند رسالت را در ميان انها قرار نداد.

6 - آیات برجسته این پاراگراف

کل آیات آیات 20 تا 32 به دلایل پیشگفته مکرر برجسته است، اما از میان آنها آیه 24 و نیز آیات 27 تا 31 برجسته تر است.

7 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

شرح مختصر

 

رفتار شرم آور یهودیان

در اینجا انتقاد از رفتار یهودیان است که حاضر نبودند برای رسیدن به وعده الهی و ارض موعود و آنچه که سعادت دنیوی و اخروی آنها در آن بود زحمتی بکشند و خطری پذیرا شوند و با آن بی­شرمی و وقاحت جواب رسول خدا را دادند و از فرمان خدا سرپیچی کردند و ذکر این امر در آخرین سوره قرآن چه بسا به این معنی باشد که ای مسلمانان عبرت گیرید و شما چنین نباشید و از حق و حجت حق اطاعت کنید.

تقصیر من چیست؟

قبول کردن قربانی از سوی خدا گناهی نبود که آن برادر مرتکب شده باشد که مستوجب قتل توسط آن دیگری باشد. عمل او بهتر بود، خداوند هم از او پذیرفت، و این نیز می­باید عملش را بهتر می­کرد تا خداوند از او هم بپذیرد، و اینکه او را کشت، چه توجیهی دارد؟

ذکر این داستان در اینجا به این معنی است که ای یهودیان چه دشمنی­ای با این پیامبر و این مسلمانان دارید؟ تقصیر آنها چیست که خداوند این فضل و رحمت را (یعنی نبوت و وحی را) به آنان داده، و چرا با آنها دشمنی و در کار آنها کارشکنی می­کنید؟ بلکه برعکس سعی کنید با آنها در راه خوبی­ها مسابقه بگذارید و شما بهتر باشید تا لطف خداوند متوجه شما شود.

جمع بندی و تفسیر

و هنگاميکه موسي به قومش گفت: اي قوم ! نعمت خدا را برخويش بياد آوريد که در ميان شما پيامبراني قرار داد و شما را پادشاهاني نمود و به شما چيزهائي داد که به هيچيک از جهانيان نداد (20) اي قوم ! به آن سرزمين مقدسي که خدا برايتان مقرر نموده وارد شويد و به پشت برنگرديد که زيانکار خواهيد شد (21) گفتند اي موسي قومي بسيار جبار در آن هستند و ما هرگز داخل آن نخواهيم شد مگر اينكه از آن خارج شوند و اگر از آن خارج شدند ما داخل خواهيم شد (22) دو نفر از آنانکه از خدا ميترسيدند و به آنها نعمت داده بود گفتند به آن درب داخل شويد ، و هنگاميکه داخلش شديد  غالب خواهيد شد ، و بر خدا توکل کنيد اگر مومن ميباشيد (23) گفتند اي موسي ! ما هرگز تا ابد مادام که آنها در آن هستند داخل آن نخواهيم شد ، پس تو و پروردگارت برويد و با آنان بجنگيد و ما همين جا نشسته ايم (24) گفت پروردگارا من اختيار چيزي جز خودم و برادرم را ندارم ، پس بين ما و فاسقان جدائي افکن (25) گفت (وارد شدن به آن شهر) چهل سال برآنان حرام شده (و بايد) در زمين سرگردان باشند و تو برای قومي فاسق اندوهگين مباش (26) و خبر دو پسر آدم را بر آنها به حق بخوان ، که قربانيي پيش آوردند و از يکي از آنها قبول شد و از ديگري قبول نشد ،گفت حتما تو را خواهم کشت ،گفت جز اين نيست که خداوند از تقوا پيشگان قبول ميکند (27) اگر دستت را بسويم بگشائي که مرا بکشي ، دستم را بسويت دراز نمي كنم که بکشمت ، زيرا از خداوند پروردگار جهانيان ميترسم (28) ميخواهم گناه مرا و گناه خودت را بر دوش بگيري و از ياران آن آتش شوي ، و اين سزاي ظالمان است (29) پس نَفْس او قتل برادرش را برايش آسان کرد ، و کشتش ، و از زيانکاران شد (30) آنگاه خداوند کلاغي را برانگيخت که زمين را مي كاويد تا به او نشان دهد که چگونه جسد برادرش را پنهان کند؟ گفت واي بر من آيا عاجز شده ام که مثل اين کلاغ باشم و جسد برادرم را پنهان کنم و از پشيمانان شد (31) به اين خاطر بر بني اسرائيل مقرر نموديم که اگر کسي ، کسي را بدون اينکه شخصي را کشته باشد ، يا مرتکب فسادي در زمين شده باشد ، بکشد ، مانند آن است که همه مردم را جميعا کشته باشد . و کسي که کسي را زنده بدارد مانند آن است که تمام مردم را زنده داشته باشد . و البته رسولانمان با نشانه هاي روشن بسويشان آمدند ، آنگاه بسياري از آنها پس از آن در زمين از اسرافگران گرديدند (32)

 

 

 

مائده4     آیات33تا43

إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿33﴾ إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُواْ عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿34﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿35﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْ أَنَّ لَهُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُواْ بِهِ مِنْ عَذَابِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿36﴾ يُرِيدُونَ أَن يَخْرُجُواْ مِنَ النَّارِ وَمَا هُم بِخَارِجِينَ مِنْهَا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّقِيمٌ ﴿37﴾ وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُواْ أَيْدِيَهُمَا جَزَاء بِمَا كَسَبَا نَكَالاً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿38﴾ فَمَن تَابَ مِن بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿39﴾ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يُعَذِّبُ مَن يَشَاء وَيَغْفِرُ لِمَن يَشَاء وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿40﴾ يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لاَ يَحْزُنكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُواْ آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِن قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هِادُواْ سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِن بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِن لَّمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُواْ وَمَن يُرِدِ اللّهُ فِتْنَتَهُ فَلَن تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللّهِ شَيْئًا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللّهُ أَن يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿41﴾ سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِن جَآؤُوكَ فَاحْكُم بَيْنَهُم أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِن تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَن يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُم بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿42﴾ وَكَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِندَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَمَا أُوْلَئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ ﴿43﴾

 

جز اين نيست که سزاي کساني که با خدا و رسولش مي جنگند و در زمين به فساد بر مي خيزند ، اين است که کشته شوند يا به دار کشيده شوند ، يا دست و پاي آنها به عکس يکديگر بريده شود ، يا از آن زمين تبعيد شوند . اين در دنيا برايشان خواري است ، و در آخرت عذابي عظيم خواهند داشت (33) مگر کساني که پيش از آنکه برآنها دست يابيد توبه کنند و بدانيد که خداوند آمرزگار مهربان است (34) اي مسلمانان! از خدا پروا کنيد ، و بسوي او راه بجوئيد ، و در راهش جهاد کنيد، شايد رستگار شويد (35) البته کافران حتی اگر دو برابر آنچه در زمين هست نیز مال آنها باشد ، و بخواهند بجاي عذابِ روز قيامت بدهند ، از آنها قبول نميشود و عذابي دردناک خواهند داشت (36) ميخواهند از آن آتش خارج شوند ولي از آن خارج شدني نخواهند بود و عذابي ماندني خواهند داشت (37) و در مورد مرد و زنِ سارق ، دستهايشان را قطع کنيد . اين سزاي عملشان است که مجازاتي از جانب خدا است ، و خداوند پيروزمند فرزانه است (38) و کسي که پس از ظلمش توبه کند و اصلاح نمايد ، خداوند نيز بر او بازگشت خواهد نمود ، که خداوند آمرزگار مهربان است (39) آيا نمي دانيد که فرمانروائي آسمانها و زمين از آن خداست؟ و هر که را بخواهد عذاب مي کند و هر که را بخواهد مي آمرزد و خدا بر هر چيزي تواناست؟ (40) اي پيامبر ! مبادا کار کساني که در کفر سرعت ميگيرند اندوهگينت کند ، کار همان کساني که با دهان هايشان ميگويند ايمان آورديم ولي دلشان ايمان نياورده ، و بعضي از يهوديان که به دروغ گوش ميسپارند و براي ديگراني که هنوز بسويت نيامده اند جاسوسي ميكنند و کلام را از مواضع آن تحريف مي کنند ، و ميگويند اگر اين حكمي  كه ما ميگوئيم به شما داده شده ، بگيريدش و اگر داده نشد بر حذر باشيد . و کسي که خدا بخواهد به فتنه اش اندازد کسي نميتواند در مقابل خداوند برايش کاري کند . آنها کساني هستند که خداوند نخواسته دلهاشان را پاک کند . در دنيا خواري و در آخرت عذابي عظيم خواهند داشت (41) گوش كنندگان دروغ و خورنده حرام هستند ، و اگر بسويت آمدند ، يا بين آنها حکم کن يا از آنان روي برگردان ، و اگر از آنان روي برگرداني هرگز نميتوانند ضرري به تو بزنند ، و اگر هم حکم ميکني به عدالت حکم کن که خداوند عادلان را دوست ميدارد (42) و چگونه تو را به قضاوت ميخوانند در حاليکه تورات بينشان است که حکم خدا در آن است؟ آنگاه، پس از آن ، بر مي گردند و مومن نمي باشند (43)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: احکامي فردي و اجتماعي با زمينه "اي مسلمانان کفار ويهود و نصاري چنين اند شما آنطور نباشيد".

درب : نمونه­ای از احکام جزائی اجتماعی و ای پیامبر! یهودیان چنین­اند. برای آنها اندوهگین مباش و رسالتت را پی گیر.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 به تشریع برخی از احکام مبتلی به و نیز احکام عبادی و اجتماعی می پردازد .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای اهل کتاب عقایدتان باطل و اعمالتان خلاف، و اینک حجت برشما تمام شده است .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مسلمانان ! مانند یهودیان نباشید که علیرغم شناخت حق، حتی درچیزی که بسیار به نفع شان بود ، حاضرنبودند زحمتی به خویش بدهند و مراقب حسادت یهودیان برخودتان باشید .

در این پاراگراف برخی احکام اجتماعی را تشریع  می فرماید و به توصیف رفتارهای باطل یهودیان و نکوهش آنها می پردازد .

3 - سوالات

1-« الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ »(آیه 33 ) چه نوعی ازسخن است؟ (مبالغه؟کنایه؟یا....؟)

2-منظوراز « يُحَارِبُونَ اللّهَ » فوق چیست؟

3-منظوراز « وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ » (آیه35) چیست؟

4-کدام قسمت آیه 36 «کنائی» است؟ (مشخص کنید)

5-باتوجه به اصل «خواست خداوند قانونمند است» آیه 40 را بازگوئی کنید .

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیه های 41 تا 43 فهمیده میشود عده ای از مسلمانان گرایش به یهودیان پیدا کرده بودند و برخی هم از اسلام خارج و به آنها می پیوستند ، و نیز فهمیده میشود یهودیان گوش میخواباندند که دروغ هایی را بر ضد اسلام پیدا کنند و آنها را ثبت و ضبط کنند و بعدا برای نسل های بعدی مسلمانان باز گو کرده و آنها را دچار شبهه کنند ، و نیز یکی دیگر از شگرهای یهودیان این بود که با قیافه حق بجانب به آنحضرت مراجعه میکردند که در موضوعی که صورت سازی میکردند مثلا بین آنها قضاوت کند تا از این موضوع به زعم خودشان از آنحضرت آتو بگیرند .

5 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

6 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - نمونه­ای از احکام جزائی اجتماعی

 2 - ای پیامبر! یهودیان چنین­اند. برای آنها اندوهگین مباش و رسالتت را پی گیر.

7 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه 38 به دلایل مکرر پیشگفته از جمله آیات برجسته قرآنی است.

8 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه های 36 و 37 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

9   کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 36 و 37 و 40 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

جمع بندی و تفسیر

جز اين نيست که سزاي کساني که با خدا و رسولش مي جنگند و در زمين به فساد بر مي خيزند ، اين است که کشته شوند يا به دار کشيده شوند ، يا دست و پاي آنها به خلاف يکديگر بريده شود ، يا از آن زمين تبعيد شوند . اين در دنيا برايشان خواري است ، و در آخرت عذابي عظيم خواهند داشت (33) مگر کساني که پيش از آنکه برآنها دست يابيد توبه کنند . بدانيد که خداوند آمرزگار مهربان است (34) اي مسلمانان ! از خدا پروا کنيد ، و بسوي او راه بجوئيد ، و در راهش جهاد کنيد ، شايد رستگار شويد (35) البته کافران اگر دو برابر آنچه در زمين هست مال آنها باشد ، و بخواهند بجاي عذاب روز قيامت بدهند ، از آنها قبول نميشود و عذابي دردناک خواهند داشت (36) ميخواهند از آن آتش خارج شوند ولي از آن خارج شدني نخواهند بود و عذابي ماندني خواهند داشت (37) و در مورد مرد و زن سارق ، دستهايشان را قطع کنيد . اين سزاي عملشان است که مجازاتي از جانب خدا است ، و خداوند پيروزمند فرزانه است (38) و کسي که پس از ظلمش توبه کند و اصلاح نمايد ، خداوند نيز بر او بازگشت خواهد نمود ، که خداوند آمرزگار مهربان است (39) آيا نمي داني که فرمانروائي آسمانها و زمين از آن خداست؟ و هر که را بخواهد عذاب مي کند و هر که را بخواهد مي آمرزد و خدا بر هر چيزي تواناست؟ (40) اي پيامبر ! مبادا کار کساني که در کفر سرعت ميگيرند اندوهگينت کند ، کار همان کساني که با دهان هايشان ميگويند ايمان آورديم ولي دلشان ايمان نياورده ، و بعضي از يهوديان که به دروغ گوش ميسپارند و براي ديگراني که (هنوز) بسويت نيامده اند جاسوسي ميكنند . کلام را از مواضع آن تحريف مي کنند ، و ميگويند اگر اين (حكمي  كه ما ميگوئيم) به شما داده شده ، بگيريدش و اگر داده نشد بر حذر باشيد . و کسي که خدا بخواهد به فتنه اش اندازد کسي نميتواند در مقابل خداوند برايش کاري کند . آنها کساني هستند که خداوند نخواسته دلهاشان را پاک کند . در دنيا خواري و در آخرت عذابي عظيم خواهند داشت (41) گوش كنندگان دروغ و خورنده حرام هستند ، و اگر بسويت آمدند ، يا بين آنها حکم کن ، يا از آنان روي برگردان ، و اگر از آنان روي برگرداني هرگز نميتوانند ضرري به تو بزنند ، و اگر هم حکم ميکني به عدالت حکم کن که خداوند عادلان را دوست ميدارد (42) و چگونه تو را به قضاوت ميخوانند در حاليکه تورات بينشان است که حکم خدا در آن است؟ آنگاه، پس از آن ، بر مي گردند و مومن نمي باشند (43)

 

 

 

مائده5     آیات44تا66

إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِينَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن كِتَابِ اللّهِ وَكَانُواْ عَلَيْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلاً وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ ﴿44﴾ وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿45﴾ وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِعَيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ ﴿46﴾ وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الإِنجِيلِ بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فِيهِ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿47﴾ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَآ آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الخَيْرَاتِ إِلَى الله مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿48﴾ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَآ أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللّهُ إِلَيْكَ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿49﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿50﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿51﴾ فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَى أَن تُصِيبَنَا دَآئِرَةٌ فَعَسَى اللّهُ أَن يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَيُصْبِحُواْ عَلَى مَا أَسَرُّواْ فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ ﴿52﴾ وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُواْ أَهَؤُلاء الَّذِينَ أَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَأَصْبَحُواْ خَاسِرِينَ ﴿53﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿54﴾ إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ ﴿55﴾ وَمَن يَتَوَلَّ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ ﴿56﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿57﴾ وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلاَةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَعْقِلُونَ ﴿58﴾ قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ هَلْ تَنقِمُونَ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلُ وَأَنَّ أَكْثَرَكُمْ فَاسِقُونَ ﴿59﴾ قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِّن ذَلِكَ مَثُوبَةً عِندَ اللّهِ مَن لَّعَنَهُ اللّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُوْلَئِكَ شَرٌّ مَّكَاناً وَأَضَلُّ عَن سَوَاء السَّبِيلِ ﴿60﴾ وَإِذَا جَآؤُوكُمْ قَالُوَاْ آمَنَّا وَقَد دَّخَلُواْ بِالْكُفْرِ وَهُمْ قَدْ خَرَجُواْ بِهِ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا كَانُواْ يَكْتُمُونَ ﴿61﴾ وَتَرَى كَثِيرًا مِّنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ﴿62﴾ لَوْلاَ يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ ﴿63﴾ وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيْفَ يَشَاء وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلَّمَا أَوْقَدُواْ نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللّهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ ﴿64﴾ وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آمَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلأدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ ﴿65﴾ وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيهِم مِّن رَّبِّهِمْ لأكَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنْهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ سَاء مَا يَعْمَلُونَ ﴿66﴾

 

البته تورات را نازل کرديم که در آن هدايتي و نوري هست که پيامبراني که تسليم امرخدا بودند مطابق آن حكم ميكردند . براي يهوديان ، و خداشناسان ، و روحانيون يهودي ، مطابق آنچه که از کتاب خدا حفظ بودند و بر آن شهادت ميدادند . پس، از مردم نترسيد و از من پروا کنيد و آياتم را به بهائي اندک مفروشيد و کساني که به آنچه خداوند نازل کرده حکم نکنند از کافرانند (44) و در آن برايشان مقرر کرديم که جان در مقابل جان ، و چشم در مقابل چشم ، و بيني در مقابل بيني ، و گوش در برابر گوش ، و دندان در مقابل دندان ، و جراحت ها ، به مانند خويش قصاص شود . پس اگر کسي بخشش کند و از قصاص بگذرد کفاره اي براي گناهانش خواهد بود . وکساني که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند از ظالمانند (45) و عيسي پسر مريم را پس از آنها فرستاديم که توراتِ پيش از خويش را تصديق ميکرد ، و به او انجيل را داديم که در آن هدايتي و نوري بود ، و آنچه را قبل از آن از تورات فرستاده بوديم تصديق ميكرد ، و هدايتي و موعظه اي براي تقوا پيشگان بود (46) و اهل انجيل نيز بايد به آنچه که خدا در آن نازل کرده حکم کنند و کساني که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند از فاسقانند (47) و اين کتاب را به حق بر تو نازل کرديم که تصديق کننده چيزي است که قبل از آن ، از آن کتاب ها نازل شده بود ، و برآن نگهبان است ، پس بين آنها به آنچه خداوند نازل کرده حکم کن ، و از هوا و هوس هاي آنان عليرغم آنچه که از حق بسويت آمده پيروي مکن . براي همگي تان شريعت و روشي قرار داديم ، و اگر خدا ميخواست همه تان را يکجور قرار ميداد ، وليکن ميخواهد در آنچه به شما داده بيازمايدتان ، و در کارهاي خير سبقت گيريد . بازگشت همگي شما بسوي خداست . پس همو درباره آنچه که اختلاف ميکرديد شما را آگاه خواهد نمود (48) و ای پیامبر! بين آنها به آنچه خدا نازل کرده حکم کن ، و از هوا و هوس آنها پيروي مكن ، و برحذر باش که مبادا تو را به فتنه اندازند ، که از قسمتي از آنچه خدا نازل کرده اندکي منحرف شوي ، پس اگر روي برگرداندند بدان که خداوند ميخواهد براي بعضي از گناهانشان مصيبتي به آنان وارد کند ، و اينکه اکثر مردم از فاسقانند (49) آيا حکم جاهليت را جستجو مي کنند؟ و چه کسي حکمش از خدا براي قومي که يقين دارند بهتر است؟ (50) اي مسلمانان! يهوديان و مسيحيان را دوست و سرپرست خويش مگيريد . بعضي از آنها دوستان بعضي ديگرند . پس اگر کسي از شما آنان را دوست و سرپرست بگيرد از آنان است . خداوند البته قوم ظالمان را هدايت نمي کند (51) كساني را که در دلهاشان مرضي هست مي بيني كه با سرعت در ميان آنها رفت و آمد ميکنند ، ميگويند ميترسيم حادثه بدي بما برسد ، وچه بسا که خداوند پيروزي يا امري از جانب خويش بياورد و آنها در آنچه که در دلهاي خويش پنهان ميداشتند پشيمان گردند (52) و مومنان گويند آيا اينها کساني بودند که سخت ترين قسم هاي خويش را به خدا ميخوردند که با شما هستند؟ و اینک ایگونه رفتار میکنند؟ اعمالشان نابود شد و زيانکار گرديدند (53) اي مسلمانان! اگر کسي از شما از دينش برگردد باکي نيست و خداوند بزودي قومي را خواهد آورد که دوستشان دارد و دوستش دارند که در مقابل مومنان متواضع و در برابر کافران عزتمندند . در راه خدا جهاد مي کنند و از سرزنش سرزنش کننده اي نگراني ندارند. اين فضل خداست که به هر کس خواهد ميدهد و خداوند وسعت بخش داناست (54) جز اين نيست که دوست و سرپرست شما خداوند ، و رسولش ، و مومناني هستند که نماز بپاميدارند و زکات ميدهند در حاليکه در رکوعند (55) و کسي که خدا و رسولش و مومنان را دوست و سرپرست بگيرد البته حزب خدا غالب خواهد بود (56) اي مسلمانان ! كساني را که دين تان را به مسخره و بازيچه ميگيرند دوست و سرپرست مگيريد و از خدا پروا کنيد اگر مومن ميباشيد (57) همانها که وقتي شما را به نماز ميخوانند ، به سخره و بازيچه تان ميگيرند ، زيرا که بي خرد ميباشند (58) بگو اي اهل کتاب آيا به اين خاطر با ما مي ستيزيد که به خدا و نيز به آنچه که بسوي ما نازل شده و آنچه قبلا نازل شده ايمان داريم؟ و اينکه اکثرتان گناهکاريد؟ (59) بگو آيا به بدتر از اين كيفر از نزد خدا خبرتان بدهم؟ کساني که خداوند لعنتشان کرده ، و بر آنها غضب نموده ، و از آنها ميمون هائي و خوک هائي و بندگان طاغوت قرار داده ، آنها از لحاظ جايگاه بدتر و از راه معتدل گمراه ترند (60) و هنگاميکه بسوي شما مي آيند ميگويند ايمان آورديم ، در حاليکه با کفر به درون آمده و با كفر بيرون رفته اند (61) و بسياري از آنها را ميبيني که در گناه و تعدي و حرام خواري سرعت بخرج ميدهند ، چه زشت است كاري که مي کنند (62) چرا باصطلاح علماء رباني و روحانيونشان آنها را از گفتار گناه و خوردن حرام نهي نمي كردند؟ و اين البته کار بسيار زشتي بود که مي كردند (63) و يهوديان ميگويند دست خدا بسته است . دستانشان بسته باد و براي آن سخنشان لعنت شوند ، بلکه دستهاي او باز است و هر طور که خواهد انفاق مي کند و البته عده اي از آنها چنان خواهند بود که آنچه از جانب پروردگارت برتو نازل شده طغيان و کفرشان را زياد خواهد کرد ، و بين آنها تا روز قيامت دشمني و نفرت انداختيم . هر بار که آتشي براي جنگ برمي افروزند خداوند آنرا فرومينشاند ، و در زمين به فساد ميکوشند و خداوند مفسدان را دوست نميدارد (64) و اگر اهل کتاب ايمان مي آوردند و تقوا پيشه مينمودند بديهايشان را ميپوشانديم و آنها را داخل بهشتهاي پر نعمت مينموديم (65) و اگر همان تورات و انجيل و آنچه را که از سوي پروردگارشان بسويشان نازل شده بود را هم بپاميداشتند ، هم از بالاي سرشان و هم از زير پايشان نعمت ميخوردند . از آنها عده اي ميانه رو ، و بسياري از آنها بد كارند (66)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: احکامي فردي و اجتماعي با زمينه "اي مسلمانان کفار ويهود و نصاري چنين اند شما آنطور نباشيد".

درب : ای مسلمانان! یهودیان و نصاری به کتاب خدا اهمیت ندادند، شما چنین نباشید و مباد که از میان یهود و نصاری دوست و سرپرست بگیرید بلکه از میان بهترین­های مؤمنان انتخاب کنید.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 به تشریع برخی از احکام مبتلی به و نیز احکام عبادی و اجتماعی می پردازد .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای اهل کتاب عقایدتان باطل و اعمالتان خلاف، و اینک حجت برشما تمام شده است .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مسلمانان ! مانند یهودیان نباشید که علیرغم شناخت حق، حتی درچیزی که بسیار به نفع شان بود ، حاضرنبودند زحمتی به خویش بدهند و مراقب حسادت یهودیان برخودتان باشید .

در پاراگراف 4 برخی احکام اجتماعی را تشریع  می فرماید و به توصیف رفتارهای باطل یهودیان و نکوهش آنها می پردازد .

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان ! مانند اهل کتاب نباشید که به محتویات کتابهای خودشان عمل نمی کنند و با مسلمانان دشمنی می ورزند و راجع به خداوند عقاید باطل دارند .

3 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

آیه­های 53-52 درباره منافقان است.

اینک که پس از فتح مکه کفار شکست کامل خوردند و ستادشان فرو پاشید، منافقان رابطه خویش را با کافران اهل کتاب تقویت می­نمایند، زیرا متوجه هستند که آنان در بلند مدت، دشمن استراتژیک اسلام خواهند بود .

آیات 57 تا 66 بما میگوید در زمان نزول این آیات ، یهودیان دین مسلمانان و به خصوص نماز را به مسخره میگرفتند ، و به شدت گرایش به گناهان و تعدی به حقوق دیگران داشتند ، و ضمنا خودشان را به مسلمانان نردیک میکردند ، و اهل حرام خواری، به معنی اعم، بودند و روحانیان شان نیز منعشان نمیکردند که چرا از گفتمان باطل پیروی میکنید و حرام میخورید .

4 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما.

5 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - ای مسلمانان! یهودیان و نصاری به کتاب خدا اهمیت ندادند، شما چنین نباشید

2 - مباد که از میان یهود و نصاری دوست و سرپرست بگیرید بلکه از میان بهترین­های مؤمنان انتخاب کنید.

6 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه 44 به دلیل وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ

آیه 45 به دلیل وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ

آیه 47 به دلیل وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ

آیه 55 به دلیل إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ

7 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 51 و 61 و 65 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

ظلم، کفر، و فسق، در ریشه یکی هستند

توجه به انتهای آیه­های 45 و 47 و 49 خواننده را به مفهومی مانند تیتر فوق منتقل می­کند.

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان ! ازاهل کتاب بشدت دوری کنید ، بلکه دوستی تان با کسانی باشد که درعمل به محتوای دین پیشتازند .

دریافت­های کوتاه مستقیم

آیه 64 «دست خدا بسته است» علاوه بر اینکه بمعنی «خداوند فقیر است» می­باشد، به این معنی نیز هست که جهان آفرینش بطور اتوماتیک کار خودش را می­کند و خداوند دخالتی در آن ندارد.

آیات 66-57: به انتقاد از یهودیان پرداخته اما چنانکه عرض کردیم انتقاد از اعمال آنان است نه عقایدشان. البته غیر از موردی که در ابتدای آیه 64 است.

جمع بندی و تفسیر

البته تورات را نازل کرديم که در آن هدايتي و نوري هست که پيامبراني که تسليم (امرخدا) بودند ، مطابق آن حكم ميكردند . براي يهوديان ، و خداشناسان ، و روحانيون يهودي ، مطابق آنچه که (اينان) از کتاب خدا حفظ بودند و بر آن شهادت ميدادند . پس از مردم نترسيد و از من پروا کنيد و آياتم را به بهائي اندک مفروشيد و کساني که به آنچه خداوند نازل کرده حکم نکنند از کافرانند (44) و در آن برايشان مقرر کرديم که جان در مقابل جان ، و چشم در مقابل چشم ، و بيني در مقابل بيني ، و گوش در برابر گوش ، و دندان در مقابل دندان ، و جراحت ها ، (به مانند خويش) قصاص شود . پس اگر کسي بخشش کند (و از قصاص بگذرد) کفاره اي (براي گناهانش) خواهد بود . وکساني که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند از ظالمانند (45) و عيسي پسر مريم را پس از آنها فرستاديم که توراتِ پيش از خويش را تصديق ميکرد ، و به او انجيل را داديم که در آن هدايتي و نوري بود ، و آنچه را قبل از آن از تورات (فرستاده بوديم) تصديق ميكرد ، و هدايتي و موعظه اي براي تقوا پيشگان بود (46) و اهل انجيل نيز بايد به آنچه که خدا در آن نازل کرده حکم کنند و کساني که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند از فاسقانند (47) و اين کتاب را به حق بر تو نازل کرديم که تصديق کننده چيزيست که قبل از آن ، از آن کتاب ها (نازل شده) بود ، و برآن نگهبان است ، پس بين آنها به آنچه خداوند نازل کرده حکم کن ، و از هوا و هوس هاي آنان عليرغم آنچه که از حق بسويت آمده پيروي مکن . براي همگي تان شريعت و روشي قرار داديم ، و اگر خدا ميخواست همه تان را يکجور قرار ميداد ، وليکن ميخواهد در آنچه به شما داده بيازمايدتان ، و در کارهاي خير سبقت گيريد . بازگشت همگي شما بسوي خداست . پس همو درباره آنچه که اختلاف ميکرديد شما را آگاه خواهد نمود (48) و بين آنها به آنچه خدا نازل کرده حکم کن ، و از هوا و هوس آنها پيروي مكن ، و برحذر باش که مبادا تو را به فتنه اندازند ، که از قسمتي از آنچه خدا نازل کرده (اندکي) منحرف شوي ، پس اگر روي برگرداندند بدان که خداوند ميخواهد براي بعضي از گناهانشان مصيبتي به آنان وارد کند ، و اينکه اکثر مردم از فاسقانند (49) آيا حکم جاهليت را جستجو مي کنند؟ و چه کسي حکمش از خدا براي قومي که يقين دارند بهتر است؟(50) اي مسلمانان ! يهوديان و مسيحيان را دوست و سرپرست خويش مگيريد . بعضي از آنها دوستان بعضي ديگرند . پس اگر کسي از شما آنان را دوست و سرپرست بگيرد از آنان است . خداوند البته قوم ظالمان را هدايت نمي کند (51) كساني را که در دلهاشان مرضي هست مي بيني كه با سرعت در ميان آنها رفت و آمد ميکنند ، ميگويند ميترسيم حادثه بدي بما برسد ، وچه بسا که خداوند پيروزي يا امري از جانب خويش بياورد و آنها در آنچه که در (دلهاي) خويش پنهان ميداشتند پشيمان گردند (52) و مومنان گويند آيا اينها کساني بودند که سخت ترين قسم هاي خويش را به خدا ميخوردند که با شما هستند؟ (و اینک ایگونه رفتار میکنند؟) اعمالشان نابود شد و زيانکار گرديدند (53) اي مسلمانان ! اگر کسي از شما از دينش برگردد (باکي نيست) و خداوند بزودي قومي را خواهد آورد که دوستشان دارد و دوستش دارند که در مقابل مومنان متواضع و در برابر کافران عزتمندند . در راه خدا جهاد مي کنند و از سرزنش سرزنش کننده اي نگراني ندارند . اين فضل خداست که به هر کس خواهد ميدهد و خداوند وسعت بخش داناست (54) جز اين نيست که دوست و سرپرست شما خداوند ، و رسولش ، و مومناني هستند که نماز بپاميدارند و زکات ميدهند در حاليکه در رکوعند (55) و کسي که خدا و رسولش و مومنان را دوست و سرپرست بگيرد البته حزب خدا غالب خواهد بود (56) اي مسلمانان ! كساني را که دين تان را به مسخره و بازيچه ميگيرند دوست و سرپرست مگيريد و از خدا پروا کنيد اگر مومن ميباشيد (57) (همانها که) وقتي شما را به نماز ميخوانند ، به سخره و بازيچه تان ميگيرند ، زيرا که بي خرد ميباشند (58) بگو اي اهل کتاب آيا به اين خاطر با ما مي ستيزيد که به خدا و نيز به آنچه که بسوي ما نازل شده و آنچه قبلا نازل شده ايمان داريم؟ و اينکه اکثرتان گناهکاريد؟ (59) بگو آيا به بدتر از اين كيفر از نزد خدا خبرتان بدهم؟ (کساني) که خداوند لعنتشان کرده ، و بر آنها غضب نموده ، و از آنها ميمون هائي و خوک هائي و بندگان طاغوت قرار داده . آنها از لحاظ جايگاه بدتر و از راه معتدل گمراه ترند (60) و هنگاميکه بسوي شما مي آيند ميگويند ايمان آورديم ، در حاليکه با کفر به درون آمده و با كفر بيرون رفته اند (61) و بسياري از آنها را ميبيني که در گناه و تعدي و حرام خواري سرعت بخرج ميدهند ، چه زشت است كاري که مي کنند (62) چرا (باصطلاح) علماء رباني و روحانيونشان آنها را از گفتار گناه و خوردن حرام نهي نمي كردند؟ و اين البته کار بسيار زشتي بود که مي كردند (63) و يهوديان ميگويند دست خدا بسته است . دستانشان بسته باد و براي آن سخنشان لعنت شوند ، بلکه دستهاي او باز است و هر طور که خواهد انفاق مي کند و البته عده اي از آنها چنان خواهند بود که آنچه از جانب پروردگارت برتو نازل شده طغيان و کفرشان را زياد خواهد کرد ، و بين آنها تا روز قيامت دشمني و نفرت انداختيم . هر بار که آتشي براي جنگ برمي افروزند خداوند آنرا مي نشاند ، و در زمين به فساد ميکوشند و خداوند مفسدان را دوست نميدارد (64) و اگر اهل کتاب ايمان مي آوردند و تقوا پيشه مينمودند بديهايشان را ميپوشانديم و آنها را داخل بهشتهاي پر نعمت مينموديم (65) و اگر همان تورات و انجيل و آنچه را که از سوي پروردگارشان بسويشان نازل شده بود را هم بپاميداشتند ، هم از بالاي سرشان و هم از زير پايشان (نعمت) ميخوردند . از آنها عده اي ميانه رو ، و بسياري از آنها بد كارند (66)

 

 

 

مائده6    آیه67

يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ﴿67﴾

 

اي رسول! آنچه را که از جانب پروردگارت بسويت نازل شده تبليغ کن، و اگر نکني رسالتش را نرسانده اي! و خداوند تو را از مردم حفظ ميکند، خداوند قوم کافران را هدايت نمي کند (67)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: که احکامي فردي و اجتماعي با زمينه "اي مسلمانان کفار ويهود و نصاري چنين اند شما آنطور نباشيد".

درب : پيام مهمي که عدم ابلاغ آن از سوي پيامبر همسنگ نقص در پيامبريش بود.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 به تشریع برخی از احکام مبتلی به و نیز احکام عبادی و اجتماعی می پردازد .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای اهل کتاب عقایدتان باطل و اعمالتان خلاف، و اینک حجت برشما تمام شده است .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مسلمانان ! مانند یهودیان نباشید که علیرغم شناخت حق، حتی درچیزی که بسیار به نفع شان بود ، حاضرنبودند زحمتی به خویش بدهند و مراقب حسادت یهودیان برخودتان باشید .

در پاراگراف 4 برخی احکام اجتماعی را تشریع  می فرماید و به توصیف رفتارهای باطل یهودیان و نکوهش آنها می پردازد .

در پاراگراف 5 می فرماید : ای مسلمانان ! مانند اهل کتاب نباشید که به محتویات کتابهای خودشان عمل نمی کنند و با مسلمانان دشمنی می ورزند و راجع به خداوند عقاید باطل دارند .

در این پاراگراف می فرماید : ای پیامبر! با خاطر آسوده آن پیام مهم ما را ابلاغ کن.

3 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از این آیه (67) صراحتاً فهمیده می­شود که چیزی بر پیامبر نازل شده بود و آنحضرت آن را به مردم ابلاغ نکرده بود زیرا نگران بود ترور شود. و آن موضوع آنقدر مهم بود که ابلاغ نکردن آن بمنزله نرساندن رسالتش بوده است.

خطری که ممکن بود متوجه پیامبر شود از ناحیه چه کسانی بود؟

در آیه گفته شده که خطر مزبور از جانب «مردم» بوده است.

این «مردم» چه کسانی می­توانستند باشند؟

کافرانِ مشرک و کافران اهل کتاب که نمی­توانستند باشند زیرا اگر چنان بود از آنان تحت عنوان «کافر» و یا «اهل کتاب» نام می­رفت.

پس این «مردم» کسانی جز در داخل مسلمانان نمی­توانست بوده باشد.

بنابراین خطرِ مورد بحث از جانب منافقان بود که اگر آن موضوع ابلاغ می­شد مایه ناراحتی شدید آنها می­گردید و چه بسا حاضر بودند پیامبر اکرم را به قتل هم برسانند تا بتوانند جلوی آن را بگیرند.

چه چیزی بود که برای منافقان آنقدر اهمیت داشت که بخاطر جلوگیری از آن حاضر بودند چنین جنایتِ فوقِ هولناکی را هم مرتکب شوند؟

بهتر است سئوال را اینطور مطرح کنیم که اساساً منافقان چرا به اسلام پیوستند؟ ما اولین بار نام منافقان را در سوره عنکبوت می­خوانیم که هنوز هجرت اتفاق نیافتاده است. آنها مدتها قبل از هجرت بو کشیده و حدس زده بودند که این نهضت موفق خواهد شد و لذا خود را در صفوف علاقمندانِ آن جا زده بودند تا در آیندۀ آن سهمی داشته باشند. اینک آن آینده مطلوب فرا رسیده بود. هجرت واقع شده و پیامبر حکومت تشکیل داده و مکه را فتح و همه اعراب را به زیر نگین خویش در آورده بود و خودش هم پیرمردی بود و سن مرگ و میر در آن روزها مانند امروز دور و بر هشتاد سالگی و نود سالگی نبود بلکه دور و بر پنجاه سالگی بود. لذا پیامبر که اینک در سن شصت و سه سالگی بود کاملاً پیر و نزدیک به رحلت بوده و آنها برای خویش کیسه­ها دوخته بودند که پیامبر وفات خواهد کرد. در صورت وفات پیامبر چه اتفاقی می­افتاد؟

پیامبر از هر سلطانی مقتدرتر بود و حکم او از هر صاحب حکومتی نافذتر بود، و جانشینیِ او یک چیز خواستنی و آرزوئیِ بسیار بزرگی بود، و این چیزی نبود که آنها بتوانند به سهولت از آن چشم برگیرند، و لذا برای رسیدن به آن حاضر بودند هر کاری بکنند، و این همان چیزیست که می­توان در جواب آن سئوال که «چه انگیزه­ای برای قتل پیامبر وجود داشت» بیان کرد.

اگر آنها کوچکترین حسی کرده بودند که پیامبر ممکن است به امر خدا کسی را به جانشینی خویش منصوب کند، قبل از انجام آن حتماً سعی می­کردند آنحضرت را به قتل برسانند.

اما خداوند با نزول این آیه همه راههای حزم و احتیاط را بر آنحضرت بست و برای آنحضرت چاره­ای جز ابلاغ آن نگذاشت.

اینجاست که موضوع خیانت آن دو زن پیامبر(ص) که در سوره تحریم به آن اشاره شده است روشن می­شود. چه رازی بود که آنان از پیامبر فاش نموده بودند؟ که با آن شدت مورد نکوهش قرار گرفتند؟ هر چه باشد از این آیه معلوم می­شود پیامبر رازی داشت و آن دو زن به پیامبر خیانت نموده و راز او را فاش کرده بودند و نزول سوره تحریم نیز درست قبل از این سوره است.

اینها سئوالاتی است که یافتن جواب آنها سخت نیست و هر چه باشد با تحلیل­های فوق به سهولت معلوم می­شود که آن مأموریت پیامبر نصب امیرالمؤمنین به خلافت خویش بوده که در سال حجه­الوداع در مسیر بازگشت به مدینه در محل غدیر خم اتفاق افتاده و مورخان و راویان درباره آن اتفاق نظر دارند.

4 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه 67 میفرماید : اي رسول! آنچه را که از جانب پروردگارت بسويت نازل شده تبليغ کن، و اگر نکني رسالتش را نرسانده اي، و خداوند تو را از مردم حفظ ميکند، خداوند قوم کافران را هدايت نمي کند.

آیه فوق بسیار معروف است و همان آیه­ایست که برحسب قوی­ترین روایات اعم از شیعه و سنی، موضوع آن مربوط به نصب امیرالمؤمنین(ع) به خلافت پس از پیامبر(ص) می­باشد. اما در اینجا تکیه ما روی جمله «... و خداوند تو را از مردم حفظ می­کند ...» است.

از متن جمله فهمیده می­شود که گویا پیامبر در معرض سوء قصد بوده و عده­ای توطئه ترور آن حضرت را پرورده بودند و با آنچه که آن حضرت مأمور به ابلاغ آن شده بود (یعنی خلافت امیرالمؤمنین(ع)) نه تنها موافق نبودند بلکه بسیار مخالفت شدیدی هم داشتند تا آنجا که مصمم به کشتن پیامبر هم شده بودند.

در هر حال این آیه نازل شده بود و پیامبر نیز همانگونه که روش معمول او بود آنرا بر مردم خوانده بود و همه گوش به زنگ اوضاع و احوال بودند که چه پیش خواهد آمد ... .

بالاخره روز غدیر خم فرا رسید و پیامبر(ص) امیرالمؤمنین را به دستور خداوند نصب کرد و اتفاقی هم نیفتاد و آنحضرت بر اثر مرگ طبیعی وفات یافت و این آیه نیز به مجموعه معجزات تاریخی پیوست.

هیچکس نمی­تواند یک دقیقه بعد خودش را تضمین کند. سکته­های قلبی و مغزی، انواع خطرات ارضی و سماوی و مهمتر از همه درباره رهبران سیاسی، دشمنان سازمان­یافته و خطر سوء قصد و ترور بشدت مطرح است.

پیامبر اکرم(ص) هم هیچ گارد و محافظی نداشت اما ضمناً دشمنان سازمان­یافته خبیث و بد ذات و جدی و مصمم زیاد داشت. همان­ها که کوچکترین فرصت جهت برگرداندن جامعه به حالت قبل از اسلام را از دست نمی­دادند.

با وجود این، با چنان لحن محکمی، چنین اطمینانی به پیغمبر داده شده و حفظ جان او تضمین شده و آنهم با این عبارت صریح و روشن و در مقابل چشم و گوش ده­ها هزار نفر و از جمله اعضاء آن باند توطئه­گر، برانداز و منافق.

این نیز یکی دیگر از پیشگوئی­های عجیب تحقق­یافته است.

5 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما.

6 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

ای پیامبر! با خاطر آسوده آن پیام مهم ما را ابلاغ کن.

7 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه 67 به دلایل مکررا پیشگفته از برجسته ترین های قرآن است.

8 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تمام عناصر این آیه «برای اولین بار» است.

 

جمع بندی و تفسیر

اي رسول! آنچه را که از جانب پروردگارت بسويت نازل شده تبليغ کن، و اگر نکني رسالتش را نرسانده اي، و خداوند تو را از  [خطرِ برخی از] مردم حفظ ميکند، خداوند قوم کافران را هدايت نمي کند (67)

 

  مائده7   آیات68تا86

قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّىَ تُقِيمُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴿68﴾ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَالَّذِينَ هَادُواْ وَالصَّابِؤُونَ وَالنَّصَارَى مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وعَمِلَ صَالِحًا فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿69﴾ لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَأَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ رُسُلاً كُلَّمَا جَاءهُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنْفُسُهُمْ فَرِيقًا كَذَّبُواْ وَفَرِيقًا يَقْتُلُونَ ﴿70﴾ وَحَسِبُواْ أَلاَّ تَكُونَ فِتْنَةٌ فَعَمُواْ وَصَمُّواْ ثُمَّ تَابَ اللّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ عَمُواْ وَصَمُّواْ كَثِيرٌ مِّنْهُمْ وَاللّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ ﴿71﴾ لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُواْ اللّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَيهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ ﴿72﴾ لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ ثَالِثُ ثَلاَثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلاَّ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِن لَّمْ يَنتَهُواْ عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿73﴾ أَفَلاَ يَتُوبُونَ إِلَى اللّهِ وَيَسْتَغْفِرُونَهُ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿74﴾ مَّا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كَانَا يَأْكُلاَنِ الطَّعَامَ انظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الآيَاتِ ثُمَّ انظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ ﴿75﴾ قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلاَ نَفْعًا وَاللّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿76﴾ قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلاَ تَتَّبِعُواْ أَهْوَاء قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَأَضَلُّواْ كَثِيرًا وَضَلُّواْ عَن سَوَاء السَّبِيلِ ﴿77﴾ لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ ﴿78﴾ كَانُواْ لاَ يَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ ﴿79﴾ تَرَى كَثِيرًا مِّنْهُمْ يَتَوَلَّوْنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَبِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنفُسُهُمْ أَن سَخِطَ اللّهُ عَلَيْهِمْ وَفِي الْعَذَابِ هُمْ خَالِدُونَ ﴿80﴾ وَلَوْ كَانُوا يُؤْمِنُونَ بِالله والنَّبِيِّ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِيَاء وَلَكِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴿81﴾ لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُواْ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ قَالُوَاْ إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ ﴿82﴾ وَإِذَا سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ ﴿83﴾ وَمَا لَنَا لاَ نُؤْمِنُ بِاللّهِ وَمَا جَاءنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَن يُدْخِلَنَا رَبَّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ ﴿84﴾ فَأَثَابَهُمُ اللّهُ بِمَا قَالُواْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء الْمُحْسِنِينَ ﴿85﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ﴿86﴾

 

ای پیامبر! بگو اي اهل کتاب! تا تورات و انجيل و آنچه که از جانب پروردگارتان بسويتان نازل شده را بر پا نداريد بر چيزي از حق استوار نيستيد ، و ای پیامبر! آنچه که از جانب پروردگارت برتو نازل شده کفرو طغيان بسياري از آنها را خواهد افزود ، پس بر قوم کافران اندوهگين مباش (68) البته مسلمانان و يهوديان و ستاره پرستان و مسيحيان ، هر کس که به خداوند و روز آخرت ايمان آورده و عمل شايسته کند نه نگراني داشته باشد و نه اندوهگين باشد (69) البته پيمان بني اسرائيل را گرفتيم و رسولاني بسويشان فرستاديم ، هر بار که رسولي بسويشان آمد که مخالف هواي نفس شان بود ، عده اي را تکذيب و عدّه اي را کشتند (70) و چنين پنداشتند که امتحاني نخواهد بود و کور و کر شدند ، آنگاه خداوند به توبه، به آنها بازگشت ، آنگاه باز هم بسياري از آنها کور و کر شدند ، و خداوند به آنچه ميکنند بيناست (71)کساني که گفتند که خداوند همان مسيح پسر مريم است . کفر ورزيدند ، در حاليکه مسيح گفت اي بني اسرائيل خداوند را كه پروردگارم و پروردگار خودتان است عبادت کنيد ، زيرا کسي که به خداوند شرک ورزد البته خداوند بهشت را بر او حرام خواهد کرد ، و جايگاهش آتش خواهد بود ، و ياوراني نخواهند داشت (72) کساني که گفتند خداوند سومي آن سه تاست ، کفر ورزيدند و خدائي جز خداي واحد نيست ، واگر از آنچه ميگويند دست نکشند به کافرانِ آنها عذابي دردناک خواهد رسيد (73) آيا بسوي خدا توبه نمي کنند و از او آمرزش نميخواهند ، در حاليکه خداوند آمرزگار مهربان است؟ (74) مسيح پسر مريم جز رسولي نبود که قبل از او نيز رسولاني گذشتند و مادرش هم بسيار راستگو بود . آنها غذا ميخوردند . ببين چگونه آيات را برايشان بيان مي کنيم آنگاه ببين به کجا رانده ميشوند (75) بگو آيا بجاي خدا چيزي را عبادت مي کنيد که برايتان مالک نفع و ضرري نيستند؟ در حاليکه خداوند شنواي داناست (76) بگو اي اهل کتاب! در دينتان به ناحق غلوّ نکنيد و از هوا و هوسِ قومي پيروي نكنيد که قبلا گمراه شده­اند ، و عده زيادي را هم گمراه کرده اند ، و از راه معتدل دور گشته اند (77) کافران بني اسرائيل بر زبان داود و عيسي پسر مريم لعنت شدند ، بخاطر عصياني که مي­ورزيدند و تجاوزي که مي­نمودند (78) آنها از کارهاي ناپسند نهي نمي­نمودند . چه کار زشتي بود كه مي­کردند (79) بسياري از منافقان و سست ایمانان را مي بيني که کافران را به دوستي و سرپرستي ميگيرند . چيزي که براي خويش پيش مي­فرستند چه بد است ، نتيجه اش اين است که خداوند بر آنان خشم کند و در عذاب جاودان باشند (80) و اگر به خداوند و پيامبر و آنچه بر اونازل شده ايمان مي آوردند ، آنها را دوستان و سرپرستان خويش نمي گرفتند وليکن بسياري از آنها فاسقانند (81) ای پیامبر! از لحاظ دشمني با مسلمانان ، يهوديان و مشرکان را شديد ترين دشمنان خواهي يافت ، و از لحاظ دوستي نسبت به آنان ، نزديکترين کسان آنهائي هستند که ميگويند مسيحي هستيم . و آن به اين علت است که کشيشان و راهبان از آنها هستند و گردنكشي نمي كنند (82) و هنگامي که به آنچه بر رسول خدا نازل شده گوش ميدهند ، مي بيني از چشمشان اشک سرازير شده ، بخاطرآنچه که از حق شناخته اند ، و ميگويند پروردگارا ايمان آورديم پس ما را از گواهان بنويس (83) وچه مان شده که ايمان به خدا و آنچه که از حق بسويمان آمده نياوريم؟ در حاليکه اميد داريم که پروردگارمان ما را در ميان صالحان قرار دهد؟ (84) و خداوند بسبب آنچه که گفتند به بهشتهائي که نهرها در آن جاري است پاداششان داد که در آن جاودان خواهند بود و اين پاداش نيکوکاران است (85) و کافران و تکذيبگران آياتمان اهل جهنم خواهند بود (86)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: احکامي فردي و اجتماعي با زمينه" اي مسلمانان کفار ويهود و نصاري چنين اند شما آنطور نباشيد".

درب : ای مسلمانان! خداوند به حقایق کار دارد نه به اسامی. سعی کنید به حقیقت دین خویش عمل کنید و مبادا در دین تان به غلوّ دچار شوید و یهودیان چنین­اند و مبادا تحت سلطه آنان در آئید و از بین اهل کتاب، در مجموع، مسیحیان نسبت به اسلام کمتر دشمنی می­ورزند.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 به تشریع برخی از احکام مبتلی به و نیز احکام عبادی و اجتماعی می پردازد .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای اهل کتاب عقایدتان باطل و اعمالتان خلاف، و اینک حجت برشما تمام شده است .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مسلمانان ! مانند یهودیان نباشید که علیرغم شناخت حق، حتی درچیزی که بسیار به نفع شان بود ، حاضرنبودند زحمتی به خویش بدهند و مراقب حسادت یهودیان برخودتان باشید .

در پاراگراف 4 برخی احکام اجتماعی را تشریع  می فرماید و به توصیف رفتارهای باطل یهودیان و نکوهش آنها می پردازد .

در پاراگراف 5 می فرماید : ای مسلمانان ! مانند اهل کتاب نباشید که به محتویات کتابهای خودشان عمل نمی کنند و با مسلمانان دشمنی می ورزند و راجع به خداوند عقاید باطل دارند .

در پاراگراف 6 می فرماید : ای پیامبر! با خاطر آسوده آن پیام مهم ما را ابلاغ کن.

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان ! به مسلمانی تان ننازید ، خداوند به اسامی کارندارد بلکه به حقیقت ها کار دارد و مبادا مانند مسیحیان دردین خویش دچارغلوّ شوید و نزدیک­ترین مردم به مسلمانان مسیحیان و دورترین آنها یهودیان و کافران هستند و رفتار یهودیان و منافقان بد است ، از آن رفتارها دوری گزینید .

3 - سوالات

1-در« كَانَا يَأْكُلاَنِ الطَّعَامَ » (آیه75)کدام وجه از وجوه ضدّ الوهیتی به وضوح دیده میشود؟

2- اگربخواهیم حرف «و» درجمله« وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ » (آیه74) را به فارسی ترجمه کنیم ، به ازاء آن چه بایدبگذاریم؟ (درحالیکه؟ و ؟ یا.....؟)

 

 

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیه 68 فهمیده میشود یهودیان و مسیحیان حتی به آن تورات و انجیلی که در نزدشان بود ، نیز ، مقید نبودند .

از آیه 77 فهمیده میشود یهودیان و مسیحیان در عقایدشان «غلوُ» وجود داشت (که در سوره بقره و جاهای دیگر دیده بودیم که میگفتند بهشت فقط مخصوص یهودی و مسیحی است و امثال این چیزها)

از آیه 82 معلوم میشود در آن روزها ، در حوزه نفوذ مسلمانان هنوز مشرکان هم وجود داشتند ، البته آنها مشرکان عقیدتی بودند ، و گرنه رسمیتی نداشتند، و این نوع مشرکان و نیز یهودیان بیشترین دشمنی را با اسلام اعمال میکردند ولی از آیه های 83 تا 86 معلوم میشود دشمنی مسیحیان در مقایسه با آنها بسیار کمتر بود ، گرچه در داخل مسحیت برخی کسانی بودند که آنقدر خالص بودند که مورد تجلیل خداوند قرار گرفته اند .

5 کلیدهای تفسیری

آیات 83 و 84 و 85 فرع بر 8 کلمه آخر آیه 82 می­باشند.لذا آیه­های اصلی پاراگراف آیه­های 82 و 86 است.

6 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

7 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - ای مسلمانان! خداوند به حقایق کار دارد نه به اسامی

2 - سعی کنید به حقیقت دین خویش عمل کنید

3 - مبادا در دین تان به غلوّ دچار شوید

 4 - یهودیان چنین­اند و مبادا تحت سلطه آنان در آئید

5 - از بین اهل کتاب، در مجموع، مسیحیان نسبت به اسلام کمتر دشمنی می­ورزند.

8 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه 69 به علت شباهت کاملی که به آیه 62 سوره بقره دارد و خود آن از آیات برجسته بود، برجسته است.

آیه 82 از لحاظ تعیین دوست و دشمن (در زمان نزول این آیات) برجستگی دارد.

9 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 86 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

10 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 69 و 70 و 74 و 76 و 86 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

حرف آخر

نظیر آیه 69 را در سوره بقره آیه 62 دیدیم و این آیه که در آخرین سوره نازله قرآنی است دیگر قابل نسخ نیست و «حرف آخر» است و خداوند در آن بوضوح فرموده به اسامی اهمیتی نمی­دهد بلکه به حقایق اهمیت می­دهد.

اینکه مردم مسلمان و یهودی و مسیحی و ستاره­پرست باشند، نوعی «اسم» است. هر کس اعم از اینکه چه «اسمی» دارد، اگر به خداوند و آخرت ایمان داشته باشد و عمل صالح کند رستگار است.

البته در ذیل آیه­ای در سوره آل­عمران که فرموده «کسی که دینی غیر از اسلام را بخواهد هرگز از او قبول نخواهد شد» شرحی عرض کردیم که مغایر عرض فعلی نیست و مسلمانِ شناسنامه­ای بودن افتخاری ندارد و اگر ما مثلاً در انگلستان و در قرن هجده و در خانواده­ای مسیحی بدنیا آمده بودیم آیا مسلمان و شیعه می­شدیم؟

احتمال آن آنقدر ناچیز است که به صفر نزدیک­تر است و در آنصورت وضع ما در آخرت چه می­شد؟

 آیه فوق می­فرماید اگر چنان می­شد در صورتیکه به خدا (در همان چارچوب­های اعتقادی آنها) و به آخرت (در حد همان ذهنیات)، اعتقاد داشته و عمل شایسته می­کردیم، اهل بهشت می­شدیم.

این قول صریح قرآن است و در آخرین سوره آن نیز هست و چیزی هم آن را نسخ ننموده است.

تفاوت آشکار

آیات 72تا76 انتقاد از مسیحیان است، اما برعکس یهودیان، از اعمالشان نیست بلکه از اقوال و عقایدشان است. در حالی که نکوهش یهودیان در قرآن، اغلب از اعمال و رفتارشان است .

جمع بندی و تفسیر

بگو اي اهل کتاب ! تا تورات و انجيل و آنچه که از جانب پروردگارتان بسويتان نازل شده را بر پا نداريد بر چيزي نيستيد ، و آنچه که از جانب پروردگارت برتو نازل شده کفرو طغيان بسياري از آنها را خواهد افزود ، پس بر قوم کافران اندوهگين مباش (68) البته مسلمانان و يهوديان و ستاره پرستان و مسيحيان ، هر کس که به خداوند و روز آخرت ايمان آورده و عمل شايسته کند نه نگراني داشته باشد و نه اندوهگين باشد (69) البته پيمان بني اسرائيل را گرفتيم و رسولاني بسويشان فرستاديم ، هر بار که رسولي بسويشان آمد که مخالف هواي نفس شان بود ، عده اي را تکذيب ، و عدّه اي را کشتند (70) و چنين پنداشتند که امتحاني نخواهد بود ، و کور و کر شدند ، آنگاه خداوند (به توبه) به آنها بازگشت ، آنگاه باز هم بسياري از آنها کور و کر شدند ، و خداوند به آنچه ميکنند بيناست (71)کساني که گفتند که خداوند همان مسيح پسر مريم است . کفر ورزيدند ، در حاليکه مسيح گفت اي بني اسرائيل خداوند را كه پروردگارم و پروردگار خودتان است عبادت کنيد ، زيرا کسي که به خداوند شرک ورزد البته خداوند بهشت را بر او حرام خواهد کرد ، و جايگاهش آتش خواهد بود ، و ياوراني نخواهند داشت (72) کساني که گفتند خداوند سومي آن سه تاست ، کفر ورزيدند و خدائي جز خداي واحد نيست ، واگر از آنچه ميگويند دست نکشند به کافران آنها عذابي دردناک خواهد رسيد (73) آيا بسوي خدا توبه نمي کنند ، و از او آمرزش نميخواهند ، در حاليکه خداوند آمرزگار مهربان است؟ (74) مسيح پسر مريم جز رسولي نبود که قبل از او نيز رسولاني گذشتند و مادرش هم بسيار راستگو بود . آنها غذا ميخوردند . ببين چگونه آيات را برايشان بيان مي کنيم آنگاه ببين به کجا رانده ميشوند (75) بگو آيا بجاي خدا چيزي را عبادت مي کنيد که برايتان مالک نفع و ضرري نيستند؟ در حاليکه خداوند شنواي داناست (76) بگو اي اهل کتاب ! در دينتان به ناحق غلو نکنيد و از هوا و هوس قومي پيروي نكنيد که قبلا گمراه شده­اند ، و عده زيادي را هم گمراه کرده اند ، و از راه معتدل دور گشته اند (77) کافران بني اسرائيل بر زبان داود و عيسي پسر مريم لعنت شدند ، بخاطر عصياني که مي­ورزيدند و تجاوزي که مي­نمودند (78) آنها از کارهاي ناپسند نهي نمي­نمودند . چه کار زشتي بود كه مي­کردند (79) بسياري از آنان را مي بيني که کافران را به دوستي و سرپرستي ميگيرند . چيزي که براي خويش پيش مي­فرستند چه بد است ، (نتيجه اش اين است) که خداوند بر آنان خشم کند و در عذاب جاودان باشند (80) و اگر به خداوند و پيامبر و آنچه بر اونازل شده ايمان مي آوردند ، آنها را دوستان و سرپرستان خويش نمي گرفتند وليکن بسياري از آنها فاسقانند (81) از لحاظ دشمني با مسلمانان ، يهوديان و مشرکان را شديد ترين دشمنان خواهي يافت ، و از لحاظ دوستي نسبت به آنان ، نزديکترين کسان آنهائي هستند که ميگويند مسيحي هستيم . و آن به اين علت است که کشيشان و راهبان از آنها هستند و گردنكشي نمي كنند (82) و هنگامي که به آنچه بر رسول خدا نازل شده گوش ميدهند ، مي بيني از چشمشان اشک سرازير شده ، بخاطرآنچه که از حق شناخته اند ، و ميگويند پروردگارا ايمان آورديم پس ما را از گواهان بنويس (83) وچه مان شده که ايمان به خدا و آنچه که از حق بسويمان آمده نياوريم؟ در حاليکه اميد داريم که پروردگارمان ما را در ميان صالحان قرار دهد؟(84) و خداوند بسبب آنچه گفتند به بهشتهائي که نهرها در آن جاريست پاداششان داد که در آن جاودان خواهند بود و اين پاداش نيکوکاران است (85) و کافران و تکذيبگران آياتمان اهل جهنم خواهند بود (86)

 

 

مائده8     آیات87تا108

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحَرِّمُواْ طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللّهُ لَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿87﴾ وَكُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ حَلاَلاً طَيِّبًا وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِيَ أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ ﴿88﴾ لاَ يُؤَاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُواْ أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿89﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿90﴾ إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللّهِ وَعَنِ الصَّلاَةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ ﴿91﴾ وَأَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَاحْذَرُواْ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاَغُ الْمُبِينُ ﴿92﴾ لَيْسَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِيمَا طَعِمُواْ إِذَا مَا اتَّقَواْ وَّآمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَواْ وَّآمَنُواْ ثُمَّ اتَّقَواْ وَّأَحْسَنُواْ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ﴿93﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللّهُ بِشَيْءٍ مِّنَ الصَّيْدِ تَنَالُهُ أَيْدِيكُمْ وَرِمَاحُكُمْ لِيَعْلَمَ اللّهُ مَن يَخَافُهُ بِالْغَيْبِ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿94﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَقْتُلُواْ الصَّيْدَ وَأَنتُمْ حُرُمٌ وَمَن قَتَلَهُ مِنكُم مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاء مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ هَدْيًا بَالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَو عَدْلُ ذَلِكَ صِيَامًا لِّيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللّهُ عَمَّا سَلَف وَمَنْ عَادَ فَيَنتَقِمُ اللّهُ مِنْهُ وَاللّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ ﴿95﴾ أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَطَعَامُهُ مَتَاعًا لَّكُمْ وَلِلسَّيَّارَةِ وَحُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبَرِّ مَا دُمْتُمْ حُرُمًا وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِيَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿96﴾ جَعَلَ اللّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِّلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْيَ وَالْقَلاَئِدَ ذَلِكَ لِتَعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَأَنَّ اللّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿97﴾ اعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ وَأَنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿98﴾ مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاَغُ وَاللّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ ﴿99﴾ قُل لاَّ يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ فَاتَّقُواْ اللّهَ يَا أُوْلِي الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿100﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَسْأَلُواْ عَنْ أَشْيَاء إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَإِن تَسْأَلُواْ عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللّهُ عَنْهَا وَاللّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ ﴿101﴾ قَدْ سَأَلَهَا قَوْمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُواْ بِهَا كَافِرِينَ ﴿102﴾ مَا جَعَلَ اللّهُ مِن بَحِيرَةٍ وَلاَ سَآئِبَةٍ وَلاَ وَصِيلَةٍ وَلاَ حَامٍ وَلَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ وَأَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ ﴿103﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ إِلَى مَا أَنزَلَ اللّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُواْ حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلاَ يَهْتَدُونَ ﴿104﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ لاَ يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿105﴾ يِا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الأَرْضِ فَأَصَابَتْكُم مُّصِيبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِن بَعْدِ الصَّلاَةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لاَ نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَلاَ نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللّهِ إِنَّا إِذًا لَّمِنَ الآثِمِينَ ﴿106﴾ فَإِنْ عُثِرَ عَلَى أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْمًا فَآخَرَانِ يِقُومَانُ مَقَامَهُمَا مِنَ الَّذِينَ اسْتَحَقَّ عَلَيْهِمُ الأَوْلَيَانِ فَيُقْسِمَانِ بِاللّهِ لَشَهَادَتُنَا أَحَقُّ مِن شَهَادَتِهِمَا وَمَا اعْتَدَيْنَا إِنَّا إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿107﴾ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يَأْتُواْ بِالشَّهَادَةِ عَلَى وَجْهِهَا أَوْ يَخَافُواْ أَن تُرَدَّ أَيْمَانٌ بَعْدَ أَيْمَانِهِمْ وَاتَّقُوا اللّهَ وَاسْمَعُواْ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ ﴿108﴾

 

اي مسلمانان! چيزهاي پسنديده اي را که خداوند برايتان حلال نموده حرام نشماريد ، و تجاوز مکنيد ، که خداوند تجاوز کاران را دوست نميدارد (87) و از آنچه  حلال و پسنديده روزيتان کرده بخوريد و از خدائي پروا کنيد که به او ايمان داريد (88) خداوند شما را به قسم هاي لغوتان باز خواست نمي کند ، وليکن به آنچه که قسم ها را آگاهانه براي آن ياد كرده ايد باز خواست مي کند ، و کفارهء شكستن آن اين است که ده بيچاره را از غذاهائي که بطور متوسط به خانواده تان ميخورانيد خوراک دهيد ، يا بپوشانيد ، يا بنده اي آزاد کنيد ، و کسي که اينها را نمي يابد سه روز روزه بگيرد . اين کفاره قسمهايتان است ، پس حرمت قسم هايتان را نگهداريد . خداوند آياتش را چنين برايتان بيان مي کند شايد شکرگزاريد (89) اي مسلمانان ! جز اين نيست که شراب و قمار و سنگ هاي قرباني و چوبهاي قرعه پليديي از عمل شيطان است . از آن ها دوري کنيد شايد رستگار شويد (90) جز اين نيست که شيطان ميخواهد با شراب و قمار بين شما دشمني و كينه بياندازد، و شما را از ياد خدا و از نماز بازدارد ، آيا دست نمي کشيد؟ (91) و خدا و رسول را اطاعت کنيد ، و از اين ها دوري کنيد ، پس اگر روي برگردانديد بدانيد که بر عهده رسولمان جز پيام رساني آشکار نيست (92) بر مومنانِ داراي عمل شايسته گناهي نيست در آنچه خورده اند ، هنگامي که تقوا و ايمان و عمل صالح داشته باشند ، و آنگاه باز هم تقوا داشته و ايمان آورده ، و باز هم تقوا داشته و نيکوکاري کنند ، و خداوند نيکوکاران را دوست ميدارد (93) اي مسلمانان ! خداوند حتما شما را به چيزي از شکار که دست و نيزه شما به آن ميرسد مي آزمايد ، تا کسي را که از او در نهان ميترسد مشخص کند ، پس هر کس که پس از آن تعدي کند عذابي دردناک خواهد داشت (94) اي مسلمانان ! شکار را در حال احرام نکشيد و کسي که عمدا آنرا بکشد كيفرش چارپائي است مانند آنچه كشته شده ، که دو نفر عادل از بين شما به آن حکم کند ، که قرباني باشد که به کعبه برسد ، يا اينکه کفاره اش غذا دادن بيچارگان يا معادل آن روزه است ، تا وبال کارش را بچشد . خداوند آنچه را که قبلا صورت گرفته مي بخشد ، و کسي که به آن عمل بازگردد خداوند از او انتقام ميگيرد ، و خداوند پيروزمند انتقامگير است (95) صيد دريائي و خوردن آن برايتان حلال شد که برخورداريي برايتان و براي رهگذران باشد ، و صيد خشکي برايتان مادام که در احرام هستيد حرام شد ، و از خدائي که بسوي او محشور خواهيد شد پروا کنيد (96) خداوند کعبه بيت الحرام را مايه قوام مردم قرار داد ، و نيز ماه حرام را ، و نیز بردن قرباني بي نشان و قرباني قلاده دار را . براي اينکه بدانيد خداوند آنچه را در آسمانها و زمين است ميداند و خداوند به همه چيز داناست (97) بدانيد که خداوند در پيگيري شديد است و نيز اينکه خداوند آمرزگار مهربان است (98) بر عهده رسول چيزي جز رساندن پيام نيست و خداوند آنچه را که آشکار و پنهان مي کنيد ميداند (99) بگو پليد و پسنديده مساوي نيست ، و لو اينکه زياديِ پليد تو را به تعجب اندازد ، پس اي خردمندان از خداوند پروا کنيد شايد رستگار شويد (100) اي مسلمانان! از چيزهائي سئوال نکنيد که اگر برايتان آشکار شد ناراحت خواهيد شد ، و اگر هنگامي که قرآن نازل ميشود درباره آنها سئوال کنيد برايتان آشکار خواهد شد ، و خداوند آمرزگار حليم است (101) قومي قبل از شما نيز درباره اش سئوال کردند و سپس به آن کافر شدند (102) خداوند راجع به شتر ماده گوش بريده ، وشتر ماده نذرِ  بت شده ، و ميش دوقلوی نر ، و ماده زائيده ، و شتر نرِ دارای ده نتاج ، حکمي قرار نداده وليکن کساني که بر خدا افتراي دروغ مي بندند چیزهائی گفته اند و اکثرشان تعقل نمي کنند (103) و وقتيکه به آنها گفته شود به سوي آنچه خدا نازل کرده و نيز بسوي رسول خدا بيائيد ميگويند آنچه پدرانمان را بر آن يافته ايم ما را بس است . آيا حتي اگر هم پدرانشان چيزي نميدانستند و هدايت نشده بودند باز هم شايسته است از آنها پیروی کنند؟ (104) اي مسلمانان! مواظب خودهاتان باشید! کسي که گمراه شده ، اگر شما هدايت شده باشيد ، ضرري به شما نخواهد زد . بازگشتگاه همگي تان بسوي خداست و اوشما را به آنچه انجام ميداديد آگاه خواهد کرد (105) اي مسلمانان! حکم شهادت دادن وقتي که مرگ يکي از شما در رسيد اين است که  هنگام وصيت دوعادل از شما يا دو نفر ديگر از غير شما باشند  اگر در مسافرت هستيد و مصيبت مرگ به شما برخورد ، آنها را پس از نماز بازداريد ، و قسم به خدا بخورند که اگر شک داريد بدانيد  ما آن امانت را به قيمتي نخواهيم فروخت ، گر چه   به خويشاوند باشد ، و شهادت خدا را کتمان نمي کنيم ، که در آنصورت از گناهکاران خواهيم بود (106)  در صورتيکه معلوم شد آنها گناهي مرتکب شده اند دو نفر ديگر جاي آنها را ميگيرند ، از آن کساني که به ميت اولويت دارند ، و قسم به خدا ميخورند که شهادت ما از شهادت آنان حق تر است ، واگر تجاوز کنيم از ظالمان خواهيم بود (107) اين روش براي اينکه حقيقتِ مورد شهادت حاصل شود نزديک تر است ، يا اينکه شاهدان بترسند که ممکن است قسم هائي پس از قسم هاي آنها خورده شود ، و از خدا بترسيد و بشنويد و خداوند فاسقان را هدايت نمي کند (108)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: احکامي فردي و اجتماعي با زمينه "اي مسلمانان کفار ويهود و نصاري چنين اند شما آنطور نباشيد".

درب : احکام مختلف در چند موضوع مورد نياز فردي و اجتماعي.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 به تشریع برخی از احکام مبتلی به و نیز احکام عبادی و اجتماعی می پردازد .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای اهل کتاب عقایدتان باطل و اعمالتان خلاف، و اینک حجت برشما تمام شده است .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مسلمانان ! مانند یهودیان نباشید که علیرغم شناخت حق، حتی درچیزی که بسیار به نفع شان بود ، حاضرنبودند زحمتی به خویش بدهند و مراقب حسادت یهودیان برخودتان باشید .

در پاراگراف 4 برخی احکام اجتماعی را تشریع  می فرماید و به توصیف رفتارهای باطل یهودیان و نکوهش آنها می پردازد .

در پاراگراف 5 می فرماید : ای مسلمانان ! مانند اهل کتاب نباشید که به محتویات کتابهای خودشان عمل نمی کنند و با مسلمانان دشمنی می ورزند و راجع به خداوند عقاید باطل دارند .

در پاراگراف 6 می فرماید : ای پیامبر! با خاطر آسوده آن پیام مهم ما را ابلاغ کن.

در پاراگراف 7 می فرماید : ای مسلمانان ! به مسلمانی تان ننازید ، خداوند به اسامی کارندارد بلکه به حقیقت ها کار دارد و مبادا مانند مسیحیان دردین خویش دچارغلوّ شوید و نزدیک­ترین مردم به مسلمانان مسیحیان و دورترین آنها یهودیان و کافران هستند و رفتار یهودیان و منافقان بد است ، از آن رفتارها دوری گزینید .

در این پاراگراف به تشریع چند حکم فردی و اجتماعی می پردازد .

3 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیه 90 فهمیده میشود مصرف مشروبات مست کننده ، در این مقطع بطور واضح حرام شده و از همین آیه فهمیده میشود از زمان نزول سوره بقره تا کنون بطور واضح حرام نبوده اما به عنوان «مکروه» قلمداد میشده است ، همچنین است وضع انواع اشکال قمار .

از آیه 101 فهمیده میشود که نزول وحی خاصیتی داشته که در فیزیک جهان نیز تغییراتی ایجاد میکرده است .

4 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه های 90 و 91 از آن جهت که در تکمیل آیه مشابهش در سوره بقره و نسخ آن گویاست برجستگی خاصی دارد، که لزوم خوانش قرآن بر حسب ترتیب نزول را القاء میکند.

5 - آیات مشکل

آیه 93 از آن لحاظ که مفسران در تفسیرش سخنان مختلف و مغایر و حتی متنافر و متضاد گفته اند از جمله آیات مشکل محسوب میگردد.

همچنین است آیه 95.

نیز آیه های 106تا 108.

6 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 101 از آنجا که مکانیز مش بر ما روشن نیست، بالاتر از ذهنیات ما نیست چه رسد به معاصران نزول این آیه!

7 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 87 و 88 و 92 و 98 تا 100 و 104 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

دریافت­های کوتاه مستقیم

آیه 90: منظور سنگهائی است که قربانی برای بت­ها را در نزد آنها انجام می­دادند.

آیه 93: یعنی آنچه قبلاً و پیش از صدور این احکام (از این موارد) خورده­اند.

آیه 101: موضوع سئوال مطرح در این آیه چه بوده؟

ظاهراً معلوم می­شود سئوالات مردم در آن زمان راجع به  مطالب، آیه 103 بوده. و درباره همان چیزها هم یعنی «بحیره» و «سائبه» و «وصیله» و «حام» نیز مطابق شرحی که در تفاسیر آمده، موضوع اینطور بوده که اعراب جاهلی رسومی داشته­اند که بعضی حیوانات را وقتی که به شرایط خاصی می­رسیده­اند، خوردن گوشتشان و یا سوار شدن بر پشت­شان را حرام می­دانسته­اند. که در آیه 103 و نیز آیه 104 این رسوم ملغی گردیده است. و چون، هم موضوع منسوخ است، و هم به موضوع تفسیر ما مربوط نمی­شود، به این نقل قول اکتفا نمودیم.

جمع بندی و تفسیر

اي مسلمانان ! چيزهاي پسنديده اي را که خداوند برايتان حلال نموده حرام نشماريد ، و تجاوز مکنيد ، که خداوند تجاوز کاران را دوست نميدارد (87) و از آنچه  حلال و پسنديده روزيتان کرده بخوريد ، و از خدائي پروا کنيد که به او ايمان داريد (88) خداوند شما را به قسم هاي لغوتان باز خواست نمي کند ، وليکن به آنچه که قسم ها را آگاهانه براي آن ياد كرده ايد باز خواست مي کند ، و کفاره (شكستن) آن اين است که ده بيچاره را از غذاهائي که بطور متوسط به خانواده تان ميخورانيد خوراک دهيد ، يا بپوشانيد ، يا بنده اي آزاد کنيد ، و کسي که اينها را نمي يابد سه روز روزه بگيرد . اين کفاره قسمهايتان است ، پس حرمت قسم هايتان را نگهداريد . خداوند آياتش را چنين برايتان بيان مي کند شايد شکرگزاريد (89) اي مسلمانان ! جز اين نيست که شراب و قمار و سنگ هاي قرباني و چوبهاي قرعه ، پليديي از عمل شيطان است . از آن ها دوري کنيد شايد رستگار شويد (90) جز اين نيست که شيطان ميخواهد با شراب و قمار بين شما دشمني و كينه بياندازد ، و شما را از ياد خدا و از نماز بازدارد ، آيا دست مي کشيد؟(91) و خدا و رسول را اطاعت کنيد ، (و از اين ها) دوري کنيد ، پس اگر روي برگردانديد بدانيد که بر عهده رسولمان جز پيام رساني آشکار نيست (92) بر مومنانِ داراي عمل شايسته گناهي نيست در آنچه خورده اند ، هنگامي که تقوا و ايمان و عمل صالح داشته باشند ، و آنگاه باز هم تقوا داشته و ايمان آورده ، و باز هم تقوا داشته و نيکوکاري کنند ، و خداوند نيکوکاران را دوست ميدارد (93) اي مسلمانان ! خداوند حتما شما را به چيزي از شکار که دست و نيزه شما به آن ميرسد مي آزمايد ، تا کسي را که از او در نهان ميترسد مشخص کند ، پس هر کس که پس از آن تعدي کند عذابي دردناک خواهد داشت (94) اي مسلمانان ! شکار را در حال احرام نکشيد و کسي که عمدا آنرا بکشد كيفرش چارپائي است مانند آنچه كشته شده ، که دو نفر عادل از بين شما به آن حکم کند ، که قرباني باشد که به کعبه برسد ، يا اينکه کفاره اش غذا دادن بيچارگان يا معادل آن روزه است ، تا وبال کارش را بچشد . خداوند آنچه را که قبلا صورت گرفته مي بخشد ، و کسي که به آن عمل بازگردد خداوند از او انتقام ميگيرد ، و خداوند پيروزمند انتقامگير است (95) صيد دريائي و خوردن آن برايتان حلال شد که برخورداريي برايتان و براي رهگذران باشد ، و صيد خشکي برايتان مادام که در احرام هستيد حرام شد ، و از خدائي که بسوي او محشور خواهيد شد پروا کنيد (96) خداوند کعبه بيت الحرام را مايه قوام مردم قرار داد ، و نيز ماه حرام را ، و (نیز) بردن قرباني (بي نشان) و قرباني قلاده دار را . براي اينکه بدانيد خداوند آنچه را در آسمانها و زمين است ميداند و خداوند به همه چيز داناست (97) بدانيد که خداوند در پيگيري شديد است و نيز اينکه خداوند آمرزگار مهربان است (98) بر عهده رسول چيزي جز رساندن (پيام) نيست و خداوند آنچه را که آشکار و پنهان مي کنيد ميداند (99) بگو پليد و پسنديده مساوي نيست ، و لو اينکه زياديِ پليد تو را به تعجب اندازد ، پس اي خردمندان از خداوند پروا کنيد شايد رستگار شويد (100) اي مسلمانان ! از چيزهائي سئوال نکنيد که اگر برايتان آشکار شد ناراحت خواهيد شد ، و اگر هنگامي که قرآن نازل ميشود درباره آنها سئوال کنيد برايتان آشکار خواهد شد ، و خداوند آمرزگار حليم است (101) قومي قبل از شما نيز درباره اش سئوال کردند و سپس به آن کافر شدند (102) خداوند راجع به شتر ماده گوش بريده ، وشتر ماده نذرِ  بت شده ، و ميش دوقلوی نر ، و ماده زائيده ، و شتر نرِ دارای ده نتاج ، حکمي قرار نداده وليکن کساني که بر خدا افتراي دروغ مي بندند (چنين گفته اند) و اکثرشان تعقل نمي کنند (103) و وقتيکه به آنها گفته شود به سوي آنچه خدا نازل کرده و نيز بسوي رسول خدا بيائيد ميگويند آنچه پدرانمان را بر آن يافته ايم ما را بس است . آيا حتي اگر هم پدرانشان چيزي نميدانستند و هدايت نشده بودند (باز هم شايسته است از آنها پیروی کنند؟) (104) اي مسلمانان ! مواظب خودهاتان باشید ! کسي که گمراه شده ، اگر شما هدايت شده باشيد ، ضرري به شما نخواهد زد . بازگشتگاه همگي تان بسوي خداست و اوشما را به آنچه انجام ميداديد آگاه خواهد کرد (105) اي مسلمانان ! (حکم) شهادت دادن وقتي که مرگ يکي از شما در رسيد (اين است که)  هنگام وصيت دوعادل از شما يا دو نفر ديگراز غير شما (باشند)  اگر در مسافرت هستيد و مصيبت مرگ به شما برخورد ، آنها را پس از نماز بازداريد ، و قسم به خدا بخورند که اگر شک داريد (بدانيد)  ما آن (امانت) را به قيمتي نخواهيم فروخت ، گر چه  ( به) خويشاوند باشد ، و شهادت خدا را کتمان نمي کنيم ، که در آنصورت از گناهکاران خواهيم بود (106)  در صورتيکه معلوم شد آنها گناهي مرتکب شده اند دو نفر ديگر جاي آنها را ميگيرند ، از آن کساني که (به ميت) اولويت دارند ، و قسم به خدا ميخورند که شهادت ما از شهادت آنان حق تر است ، واگر تجاوز کنيم از ظالمان خواهيم بود (107) اين (روش) براي اينکه حقيقتِ (مورد) شهادت حاصل شود نزديک تر است ، يا اينکه (شاهدان) بترسند که (ممکن است) قسم هائي پس از قسم هاي آنها خورده شود ، و از خدا بترسيد و بشنويد و خداوند فاسقان را هدايت نمي کند (108)

 

 

 

مائده9     آیات109تا120

يَوْمَ يَجْمَعُ اللّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ قَالُواْ لاَ عِلْمَ لَنَا إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ ﴿109﴾ إِذْ قَالَ اللّهُ يَا عِيسى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِىءُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿110﴾ وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُواْ بِي وَبِرَسُولِي قَالُوَاْ آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ ﴿111﴾ إِذْ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّكَ أَن يُنَزِّلَ عَلَيْنَا مَآئِدَةً مِّنَ السَّمَاء قَالَ اتَّقُواْ اللّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿112﴾ قَالُواْ نُرِيدُ أَن نَّأْكُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَن قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَكُونَ عَلَيْهَا مِنَ الشَّاهِدِينَ ﴿113﴾ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَيْنَا مَآئِدَةً مِّنَ السَّمَاء تَكُونُ لَنَا عِيداً لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِّنكَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ ﴿114﴾ قَالَ اللّهُ إِنِّي مُنَزِّلُهَا عَلَيْكُمْ فَمَن يَكْفُرْ بَعْدُ مِنكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لاَّ أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِّنَ الْعَالَمِينَ ﴿115﴾ وَإِذْ قَالَ اللّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنتَ قُلتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِن دُونِ اللّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلاَ أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ ﴿116﴾ مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿117﴾ إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ وَإِن تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿118﴾ قَالَ اللّهُ هَذَا يَوْمُ يَنفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَّضِيَ اللّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿119﴾ لِلّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا فِيهِنَّ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿120﴾

 

روزي که خداوند پيامبران را جمع مي کند و ميگويد چه جوابي از قوم هایتان دريافت کرديد؟ ميگويند علمي نداريم و تو خودت، ای خداوند، داناي پنهاني ها هستي (109) هنگامي که خداوند ميگويد اي عيسي پسر مريم! نعمتم را بر خويش و بر مادرت ياد کن ، آن هنگام که تو را  به روح القدس تقويت کردم که چه در گهواره و چه در بزرگي با مردم سخن ميگفتي ، و هنگامي که آن کتاب و حکمت و تورات و انجيل را به تو آموختم ، و آن هنگام که از گِل چيزي مانند پرنده به اذنم مي ساختي و در آن مي دميدي و باذنم پرنده اي ميشد ، و کور مادرزاد و مريض پيس را به اذنم شفا ميدادي ، و به اذنم مردگان را زنده ميکردي ، و هنگامي که دست بني اسرائيل را از تو بازداشتم ، همان موقعي که با آن دلايل روشن بسويشان آمدي و کافرانشان گفتند اين چيزي جز جادوئي آشکار نيست (110) و هنگامي که به حواريون وحي کردم که بمن و رسولم ايمان آوريد ، و گفتند ايمان آورديم و شاهد باش که ما تسليم امر توئيم (111) آن هنگام که حواريون گفتند اي عيسي پسر مريم ، آيا پروردگارت ميتواند بر ما از آسمان سفره اي نازل کند؟ گفت از خدا بترسيد اگر مومن ميباشيد (112) گفتند ميخواهيم از آن بخوريم و دلهامان آرام شود و بدانيم که بما راست گفته اي و بر آن گواهي دهيم (113) عيسي پسر مريم گفت خداوندا بر ما سفره اي از آسمان بفرست که براي ما عيد باشد ، چه براي پيروان اول ما و چه آخر ما ، و نشانه اي از جانب تو باشد ، و روزيمان ده، و تو بهترين روزي دهنده اي (114) خداوند گفت من آنرا بر شما نازل خواهم کرد ، اما کسي از شما که بعدا کفر ورزد او را عذابي کنم که هيچکس را چنان عذابي نکرده باشم (115) و هنگامي که خداوند به عيسي پسر مريم بگويد آيا تو بمردم گفته اي که مرا و مادرم را بجاي خداوند به خدائي بگيريد؟ ميگويد تو منزهي . مرا نميرسد که درباره خويش چيزي خلاف حق بگويم ، اگر گفته بودم ميدانستي ، آنچه در ضمير من است ميداني ، و من آنچه را که در وجود تو هست نميدانم ، البته تو خودت داناي غيب هستي (116) من به آنها چيزي نگفتم مگر آنچه که مرا به آن مامور کردي ، که خدا را بپرستيد که پروردگار من و شماست ، و خودم برآنها مادام که بين آنها بودم گواهم ، و هنگامي که مرا به وفات رساندي خودت مراقب آنها بودي و تو برهر چيزي گواهي (117) اگر عذابشان کني بندگانت هستند ، و اگر بيامرزيشان البته خودت پيروزمند فرزانه اي (118) خداوند ميگويد اين روزي است که راستگوئيِ راستگویان فايده شان ميرساند . بهشتهائي خواهند داشت که در کف آنها نهرها جاري است و در آن براي هميشه جاودان خواهند بود ، خداوند از آنها راضي و آنها نيز از او راضي خواهند بود و پيروزي بزرگ هم همين است (119) فرمانروائي آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست از آنِ خداست ، و همو بر هر چيزي تواناست (120)

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: احکامي فردي و اجتماعي با زمينه "اي مسلمانان کفار ويهود و نصاري چنين اند شما آنطور نباشيد.".

درب : انتقاد از مسيحيان به خاطر عقايد باطلشان.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 به تشریع برخی از احکام مبتلی به و نیز احکام عبادی و اجتماعی می پردازد .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای اهل کتاب عقایدتان باطل و اعمالتان خلاف، و اینک حجت برشما تمام شده است .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مسلمانان ! مانند یهودیان نباشید که علیرغم شناخت حق، حتی درچیزی که بسیار به نفع شان بود ، حاضرنبودند زحمتی به خویش بدهند و مراقب حسادت یهودیان برخودتان باشید .

در پاراگراف 4 برخی احکام اجتماعی را تشریع  می فرماید و به توصیف رفتارهای باطل یهودیان و نکوهش آنها می پردازد .

در پاراگراف 5 می فرماید : ای مسلمانان ! مانند اهل کتاب نباشید که به محتویات کتابهای خودشان عمل نمی کنند و با مسلمانان دشمنی می ورزند و راجع به خداوند عقاید باطل دارند .

در پاراگراف 6 می فرماید : ای پیامبر! با خاطر آسوده آن پیام مهم ما را ابلاغ کن.

در پاراگراف 7 می فرماید : ای مسلمانان ! به مسلمانی تان ننازید ، خداوند به اسامی کارندارد بلکه به حقیقت ها کار دارد و مبادا مانند مسیحیان دردین خویش دچارغلوّ شوید و نزدیک­ترین مردم به مسلمانان مسیحیان و دورترین آنها یهودیان و کافران هستند و رفتار یهودیان و منافقان بد است ، از آن رفتارها دوری گزینید .

در پاراگراف 8 به تشریع چند حکم فردی و اجتماعی می پردازد .

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان ، عقیده مسیحیان باطل است ، مبادا شما نیز تدریجا عقاید باطل به دین تان نفوذ کند .

3 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

4 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

انتقاد از مسيحيان به خاطر عقايد باطلشان.

5 - آیات برجسته این پاراگراف

کل آیه های 109 تا 120، هم به دلایل مکررا پیشگفته، و هم به دلیل دلکشیِ مطالبِ بی نظیرش، و هم به دلیل احتواء آیه مائده (که این سوره اسمش را از آن دارد)، از آیات بسیار برجسته قرآنی است.

6 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

کل آیه های 109 تا 120، از آنجا که حاکی از گفتگوی خداوند با پیامبرانش در فضائی است که هیچکس غیر از آنان را راهی به آن نیست، بالاتر از ذهنیات همه امثال ما است، چه رسد یه معاصران نزول این آیات!

7 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه 120 ، بقیه آیه های این پاراگراف «برای اولین بار» است.

جمع بندی و تفسیر

روزي که خداوند پيامبران را جمع مي کند و ميگويد چه جوابي دريافت کرديد؟ ميگويند علمي نداريم که تو خودت داناي پنهاني ها هستي (109) هنگامي که خداوند ميگويد اي عيسي پسر مريم ! نعمتم را بر خويش و بر مادرت ياد کن ، آن هنگام که تو را  به روح القدس تقويت کردم که چه در گهواره و چه در بزرگي با مردم سخن ميگفتي ، و هنگامي که آن کتاب و حکمت و تورات و انجيل را به تو آموختم ، و آن هنگام که از گِل چيزي مانند پرنده به اذنم مي ساختي و در آن مي دميدي و باذنم پرنده اي ميشد ، و کور مادرزاد و مريض پيس را به اذنم شفا ميدادي ، و به اذنم مردگان را زنده ميکردي ، و هنگامي که (دست) بني اسرائيل را از تو بازداشتم ، همان موقعي که با آن دلايل روشن بسويشان آمدي و کافرانشان گفتند اين چيزي جز جادوئي آشکار نيست (110) و هنگامي که به حواريون وحي کردم که بمن و رسولم ايمان آوريد ، و گفتند ايمان آورديم و شاهد باش که ما تسليم امر توئيم (111) آن هنگام که حواريون گفتند اي عيسي پسر مريم ، آيا پروردگارت ميتواند بر ما از آسمان سفره اي نازل کند؟ گفت از خدا بترسيد اگر مومن ميباشيد (112) گفتند ميخواهيم از آن بخوريم و دلهامان آرام شود و بدانيم که بما راست گفته اي و بر آن گواهي دهيم (113) عيسي پسر مريم گفت خداوندا بر ما سفره اي از آسمان بفرست که براي ما عيد باشد ، چه براي (پيروان) اول ما و چه آخر ما ، و نشانه اي از جانب تو باشد ، و روزيمان ده، و تو بهترين روزي دهنده اي (114) خداوند گفت من آنرا بر شما نازل خواهم کرد ، اما کسي از شما که بعدا کفر ورزد او را عذابي کنم که هيچکس را چنان عذابي نکرده باشم (115) و هنگامي که خداوند به عيسي پسر مريم بگويد آيا تو بمردم گفته اي که مرا و مادرم را بجاي خداوند به خدائي بگيريد؟ ميگويد تو منزهي . مرا نميرسد که درباره خويش چيزي خلاف حق بگويم ، اگر گفته بودم ميدانستي ، آنچه در ضمير من است ميداني ، و من آنچه را که در وجود تو هست نميدانم ، البته تو خودت داناي غيب هستي (116) من به آنها چيزي نگفتم مگر آنچه که مرا به آن مامور کردي ، که خدا را بپرستيد که پروردگار من و شماست ، و خودم برآنها مادام که بين آنها بودم گواهم ، و هنگامي که مرا به وفات رساندي خودت مراقب آنها بودي و تو برهر چيزي گواهي (117) اگر عذابشان کني بندگانت هستند ، و اگر بيامرزيشان البته خودت پيروزمند فرزانه اي (118) خداوند ميگويد اين روزي است که راستگوئيِ راستگویان فايده شان ميرساند . بهشتهائي خواهند داشت که در کف آنها نهرها جاريست و در آن براي هميشه جاودان خواهند بود ، خداوند از آنها راضي و آنها نيز از او راضي خواهند بود و پيروزي بزرگ هم همين است (119) فرمانروائي آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست از آنِ خداست ، و همو بر هر چيزي تواناست (120)

 

 

دی ان ان