X

وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ ﴿9﴾ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَجَعَلَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿10﴾ وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاء مَاء بِقَدَرٍ فَأَنشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا كَذَلِكَ تُخْرَجُونَ ﴿11﴾ وَالَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْفُلْكِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ ﴿12﴾ لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَتَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ ﴿13﴾ وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ ﴿14﴾ وَجَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءًا إِنَّ الْإِنسَانَ لَكَفُورٌ مُّبِينٌ ﴿15﴾ أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا يَخْلُقُ بَنَاتٍ وَأَصْفَاكُم بِالْبَنِينَ ﴿16﴾ وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ ﴿17﴾ أَوَمَن يُنَشَّأُ فِي الْحِلْيَةِ وَهُوَ فِي الْخِصَامِ غَيْرُ مُبِينٍ ﴿18﴾ وَجَعَلُوا الْمَلَائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ ﴿19﴾ وَقَالُوا لَوْ شَاء الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُم مَّا لَهُم بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ﴿20﴾ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا مِّن قَبْلِهِ فَهُم بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ ﴿21﴾ بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ ﴿22﴾ وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ ﴿23﴾ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكُم بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدتُّمْ عَلَيْهِ آبَاءكُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ كَافِرُونَ ﴿24﴾ فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ ﴿25﴾


و اگر از آنان بپرسي چه کسي آسمانها و زمين را آفريده ، با تأکيد خواهند گفت آن عزتمند دانا آنها را آفريده (9) هموکه زمين را برايتان آسايشگاه نموده و در آن برايتان راه هائي قرار داده شايد هدايت يابيد (10) و از آسمان آبي به اندازه فرستاد که با آن سرزميني مرده را زنده كرديم، که شما را هم همینطور (پس از مرگ) بيرون مي آورند (11) و (همان خداوند) کسي است که همه جفت ها را آفريد و از کشتي ها و چارپايان برايتان سواري مهيا کرد (12) تا بر پشت هاي آنها مستقر شويد، سپس، پس از استقرار، متذکر نعمت پروردگارتان شده و بگوييد: منزه است کسي که اين را براي ما رام کرد، وگرنه ما رام کننده آن نبوديم (13) و البته ما حتمأ بسوي پروردگارمان برخواهيم گشت (14) و از ميان بندگانش، فرزنداني براي او قرار دادند، که البته انسان ناسپاسي آشکار است (15) آيا از ميان چيزهائي که مي آفريند دختران را (براي خويش) برميگيرد وشما را به داشتن پسران برميگزيند؟ (16) و هنگامي که به يکي از آنها به (تولد) همان چيزي که مثلش را براي خداوند رحمان زده ، مژده دهند، بر چهره اش سايه سياه مي نشيند و خشمناک ميشود اما خشمش را فرو ميخورد (17) (با خود ميگويد) آيا کسي که در زيور آلات بزرگ ميشود و در جنگ چندان کارايي ندارد (برايم متولد شده)؟ (18) و ملائکه را که بندگان خدا هستند ماده حساب کرده اند. آيا شاهد آفرينش آنها بوده اند؟ بزودي شهادت آنها نوشته شده و پرسش خواهند شد (19) و ميگويند اگر خدا نميخواست ما (آن بت ها را) عبادتشان نميکرديم . هيچ علمي به آن (قول خویش) ندارند و چيزي جز تخمين نميزنند (20) مگر پيش از اين کتابي به آنان داده ايم که به آن چنگ انداخته اند؟ (و این قول را بر اساس آن میگویند؟) (21) (نه) بلکه ميگويند پدرانمان را بر ديني يافته ايم و از روي آثار آنها هدايت ميشويم (22) و چنين بوده که قبل از تو، هيچ هشدار دهنده اي در هيچ شهري نفرستاديم مگر اينکه هوسرانانشان ميگفتند ما پدرانمان را بر ديني يافته ايم و از آثار آنها پيروي مي کنيم (23) (پيغمبران) ميگفتند آيا اگر چيزي برايتان آورده باشيم که نسبت به آنچه پدرانتان را بر آن يافته ايد هدايت کننده تر باشد چه؟ ميگفتند ما به هر چه که شما براي ابلاغ آن فرستاده شده ايد کافريم (24) آنگاه، از آنها انتقام کشيديم، پس بنگر که عاقبت تکذيبگران چه بود (25)

قبلی:  سوره زخرف سوره زخرف
بعدی:  سوره زخرف سوره زخرف
Print
40 بار مطالعه شده است

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره (یعنی «درس» سوره) را در قسمت قبل نشان داده ایم که مطابق ذیل است:

درس: کافران بي توجه به افعال و صفات پرلطف الهي عامدانه و مصرانه با پيامبران لجبازي و مخالفت مي کنند.

 

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: گوشه ای از افعال و صفات پر لطف الهی که کافران هم به آن اعتراف هم داشتند و در عین حال به تکذیب رسول خدا می پرداختند و ملائکه را مؤنث قرار داده و آنها را فرزند خداوند محسوب نموده ودلیل خود را روش آباء و اجدادی و عدم ممانعت خداوند اعلام می نمودند و کافران گذشته نیز در مورد تکذیب پیامبران بر لجبازی  متکی بودند.

 

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ ﴿9﴾

ریزدرب: کافران نیز معترف بودند که آفرینش از شئون خاص الهی است

2

الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَجَعَلَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿10﴾ وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاء مَاء بِقَدَرٍ فَأَنشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا كَذَلِكَ تُخْرَجُونَ ﴿11﴾ وَالَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْفُلْكِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ ﴿12﴾ لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَتَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ ﴿13﴾ وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ ﴿14﴾

ریزدرب: یادآوریِ گوشه ای از علم و قدرت و الطاف الهی

3

وَجَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءًا إِنَّ الْإِنسَانَ لَكَفُورٌ مُّبِينٌ ﴿15﴾

ریزدرب: ذکرِ یک مورد مهم از عناصر شِرک

4

أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا يَخْلُقُ بَنَاتٍ وَأَصْفَاكُم بِالْبَنِينَ ﴿16﴾ وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ ﴿17﴾ أَوَمَن يُنَشَّأُ فِي الْحِلْيَةِ وَهُوَ فِي الْخِصَامِ غَيْرُ مُبِينٍ ﴿18﴾

ریزدرب: اعرابِ معاصر نزول قرآن از فرزند مونث کراهت داشتند،

5

وَجَعَلُوا الْمَلَائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ ﴿19﴾ وَقَالُوا لَوْ شَاء الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُم مَّا لَهُم بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ﴿20﴾

ریزدرب: ای پیامبر! مخالفانت که از فرزند مونث کراهت دارند، چطور شد که وقتی به خدا میرسد جنس مونث را شریک او قرار میدهند؟

6

أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا مِّن قَبْلِهِ فَهُم بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ ﴿21﴾ بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ ﴿22﴾

ریزدرب: ای پیامبر! آنها بر آنچه میگویند دلیلی ندارند

7

وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ ﴿23﴾ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكُم بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدتُّمْ عَلَيْهِ آبَاءكُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ كَافِرُونَ ﴿24﴾ فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ ﴿25﴾

ریزدرب: ای پیامبر! کفارِ قبلی هم همین ایراداتِ کفار معاصرِ تو را داشتند

 

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 میفرماید مطالب قرآن حق است ، زيرا از نزد خداوند نازل شده است و کفر کافران ، مانع خداوند از اتمام حجت نیست.

در این پاراگراف به گوشه ای از افعال و صفات پر لطف الهی که کافران هم به آن اعتراف هم داشتند اشاره میفرماید اما خاطر نشان میسازد که آنها در عین حال به تکذیب رسول خدا می پرداختند و ملائکه را مؤنث قرار داده و آنها را فرزند خداوند محسوب نموده ودلیل خود را روش آباء و اجدادی و عدم ممانعت خداوند اعلام می نمودند.

4 - سوالات

1 – دو کلمه آخرآیه 11 چه حالتی (مطابق کدام کلید تفسیر قرآن) دارد؟ (پرانتزی؟ یا...؟)

2 - سابقه آیات این پاراگراف رادرسوره های قبلی (باتوجه به ترتیب نزول) بیان کنید.

3 - فرع بودن آیه14نسبت به13واضح است، اما شرح دهید: چه رابطه منطقی بین آنها وجود دارد؟

4 - کلمه «منقلبون» به معنی لغوی آمده یا اصطلاحی؟

5 - منظور از « قدر » (آیه 11) چیست؟

6 - منظور از «انسان» چیست؟ (کلّ انسانها؟ اکثریت انسانها؟ یا..؟)

7 – در بین قسمتی از اعراب معاصر نزول این سوره یک نوع رسم بسیار ناپسند وجود داشت. کدام آیه اشاره به آن است؟

8 - -جمله لَوْ شَاء الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُم به کدام بحث مشهور قرن اول و دوم بین مسلمانان اشاره دارد؟ (که بعدا اندکی کمرنگ شد ولی از بین نرفت و هنوزهم رگه هایی از آن در میان مسلمانان هست؟)

9 – چه ربطی است بین «ان الانسان لکفور مبین» (آیه 15» و ابتدای آیه؟

10 – کلمه «جزء» در آیه 15، به چه چیزی اشاره دارد؟ (ذات خدا؟ افعال خدا؟ صفات خدا؟ مخلوقات خدا؟ یا. . . ؟)

11 – از این پاراگراف فهمیده میشود این الگوی رفتاری سران کفار در مقابل پیامبر(ص) چیز نوظهوری نبوده، سوال این است که علت آن چه بوده؟

12 – تعریف «قریه» (آیه23) چیست؟

13 - «مترف»ها (همان آیه) چه اقشاری از مردم هستند؟

14 - «امت» (همان آیه) به چه معنی است؟

15 – از کلمه «آثار» (همان آیه) چه به ذهن می آید؟

16 – از کلمه «مقتدون» (همان آیه) چه حالتی استنباط میشود؟

17 - فاعل فعل «قال» (آیه24) کیست؟

18 – عمد و اصرار و لجبازی درکدام آیه وکدام جمله به وضوح پیداست؟

5 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیه 9 که آیه اصلی پاراگراف هم هست اینطور فهمیده میشود که سران مخالفان پیامبر(ص) این مقدار را قبول داشتند که آفرینش آسمانها و زمین کار خداوند متعال است .

 این سوال پیش می آید که «پس بحث بر سر چه بود؟»

جواب این است که بحث بر سر «مدیریت جهان» بود که مشرکان اظهار میکردند هریک از امور زندگی بشر چه مثبت و چه منفی (مثلا باران و خشکسالی و رونق وکسادی و سلامت و بیماری و غیره وغیره) هریک مدیری دارد که در آسمانها ساکن است و یکی از دختران خداست و در کار خویش نیز مستقل است ولذا هرکس باید برای جلب نظر مثبت «خدای مثبت» و یا دفع نظر منفی «خدای منفی» مربوطه باید به کسانی که خود را «کاهن» و «واسطه خدا»ی مربوطه می نامند نذوری تقدیم کند یا برای او خدمتی انجام دهد تا دل «خدای مربوطه» با او «نرم» شود و درنتیجه «خیر» مورد نظر او حاصل یا «شر» مورد نظر او دفع شود .

بعبارت دیگر نتیجه شرک مورد نظر مخالفان پیامبر(ص) این بود که بشر باید با (تقریبا) بی نهایت مرکز و مبدا هماهنگ شود و توحید مورد نظر پیامبر اکرم(ص) حامل این پیام بود که همه اینها باطل و بیجاست و کافیست بشر خود را با یکجا و فقط یکجا هماهنگ کند .

6 - کدام قول مردم و کدام قول خداوند است؟

با توجه مجدد به پاراگراف به سوال فوق پاسخ دهید.

البته میتوانید جواب دهید، ولی علت اینکه این سوال را در بیرون مجموعه سوال ها قرار دادیم لزوم توجه دقیق تر شما به آن بوده است.

7 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

یاد آوری گوشه ای از افعال و صفات پر لطف الهی که کافران هم به آن اعتراف هم داشتند ، تعرض به خطاها و تناقضات فکری مخاطب های اولیه ، مثلا اینکه ملائکه را مؤنث قرار داده و آنها را فرزند خداوند محسوب نموده ودلیل خود را روش آباء و اجدادی و عدم ممانعت خداوند از پرستش بتان اعلام می نمودند و . . . 

8 - آیات برجسته این پاراگراف

یک ملاک مهم برای برجستگیِ آیات، شهرت آنها در نزد مردم است و آیات ذیل (12 تا 14) از مشهور ترین های آیات قرآنی است، زیرا اقبال هنرمندان و وعاظ و . .  را در باره خویش دارد.

9 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیات 9 تا 12 از این لحاظ که به آفرینش اشاره دارد، از آنجا که جزئیات مکانیزمش برای ما روشن نیست، بالاتر از ذهنیات ما است، چه رسد به مردم 1400 سال قبل.

آیه 19 از این لحاظ که به مخلوقاتی اشاره کرده که حتی مانیز به آنها دسترسی نیافته و ذهنیتی از آنها نداریم، بالاتر از ذهنیات ما و طبعا مخاطبان اولیه نیز، هست.

آیات 23 و 24 و 25 از این لحاظ که به اقوامِ درگذشته اشاره دارد، از آنجا که علم باستان شناسی هنوز در مراحل ابتدائی است، و جزئیاتی از زندگی آنان در دست نیست، بالاتر از ذهنیات ما میباشد، چه رسد به عرب 1400 سال قبل.

10 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 10 و 11 و 19 و 21 و 25 ، بقیه فقرات این پاراگراف برای اولین بار است .

شرح مختصر

کلیدهای تفسیری

 بحث متنی

آیات 10 تا 14 فرع بر آیه 9 است، اما در داخل این مجموعه، آیه های 13 و 14 فرع بر آیات 10 تا 12 است، و آیه های اخیرالذکر علاوه بر فرعی بودن پرانتزی هم هستند .

نیز ، 17 و 18 فرع بر 16 ، و 20 فرع بر 19 ، و 22 فرع بر 21 ، و 25 فرع بر ماقبل خویش است.

ذکر مصادیق افاده حصر نمی کند

اگر به ریزپاراگراف 2 توجه کنید خواهید دید مطالب ذکر شده از نوع مدلول تیتر فوق است.

آموزش عمومی مخاطب اولیه بطور نا محسوس

در آیه 9 نوعی اعتراف گیری در مورد موضوعی که چاره ای جز اعتراف نیست به عمل می آید . اعتراف به جای اینکه به «اسم» خدا باشد به «مشخصات» مرتبط با خداوند ذکر میشود . از روی آن مشخصات موضوع را با منافعی که خداوند به مخلوقات میرساند مرتبط میکند ، که البته هر کدام از آن منفعت ها دریاهائی از مطلب دارد ، در ضمن همین موضوع زمینه ای هم برای نزدیک کردن امکان وقوع قیامت مطرح میکند (انتهای آیه 11) سپس در ادامه ذکر نعمتها به یک نعمت خیلی واضح که خاص انسانها است اشاره ای میکند که همان نعمت «سواری» باشد ، و در ادامه تلقین میکند که ای انسان برای این نعمتِ خیلی واضح و بزرگ چه رفتاری باید در پیش گیری و چه ادبی را می باید رعایت کنی؟ 

علاوه بر آن، در این پاراگراف استدلالی هم وجود دارد که «ای اعراب! این فرضیاتی که کرده اید لااقل با فرهنگ خود شما تعارض دارد! شما مردمی هستید که جنس مادینه را حقیر و کم ارزش و بی قدر میدانید! حالا چطور است که وقتی دستگاه الوهیت و ملوکیت و ربوبیت مطرح می شود، به این جنس که باصطلاح شما بی ارزش است، ناگهان مقام الوهیت و ملوکیت و ربوبیت می دهید؟»

آیات 15 تا 18 با در نظر گرفتن موضوع فوق ، کاملا مفهوم میگردد و آیه 19 نفی همین مطلب از طریق یک استدلال در سطح بسیار بالاتر است.

بعبارت دیگر در این پاراگراف دو نوع استدلال برای نفی فرضیه مشرکانه بکار رفته:

1- این فرضیه با فرهنگ سنتی و مردسالار شما ناهماهنگ است (آیات 15 تا 18)

2 - اساسا این فرضیه بی پایه است (آیه 19)

ترجمه تفسیریِ آزاد

ای پیامبر!  اگر از آنان بپرسي چه کسي آسمانها و زمين را آفريده، با تأکيد خواهند گفت آن خدای عزتمند دانا آنها را آفريده (9) به آنان بگو این خدا همان است که که زمين را برايتان آسايشگاه نموده و در آن برايتان راه هائي قرار داده تا به سهولت راه بسپارید (10) و هموست که از آسمان آبي به اندازه میفرستد که با آن سرزمين مرده را زنده میکند، و شما را هم همینطور پس از مرگتان زنده میکند (11) و هموست که همه جفت ها را آفريد و از کشتي ها و چارپايان برايتان سواري مهيا کرد (12) تا بر آنها سوار شويد، سپس، پس از استقرار، متذکر نعمت پروردگارتان شده و بگوييد: منزه است کسي که اين را براي ما رام کرد، وگرنه ما رام کننده آن نبوديم (13) و البته ما حتمأ بسوي پروردگارمان برخواهيم گشت (14) ای پیامبر! با وجود اینهمه نعمت ها که میدانند از جانب کیست، از ميان بندگانش، فرزنداني براي او قرار دادند، که این یک ناسپاسي آشکار است (15) آيا از ميان چيزهائي که مي آفريند دختران را براي خويش برميگيرد وشما را به داشتن پسران ترجیح میدهد؟ (16) و هنگامي که به يکي از آنها به تولد همان چيزي که مَثَلش را براي خداوند رحمان زده، مژده دهند، بر چهره اش سايه سياه مي نشيند و خشمناک ميشود اما خشمش را فرو ميخورد (17) و با خود ميگويد آيا کسي که در زيور آلات بزرگ ميشود و در جنگ چندان کارايي ندارد برايم متولد شده؟ (18) و ملائکه را که بندگان خدا هستند ماده حساب کرده اند. آيا شاهد آفرينش آنها بوده اند؟ بزودي شهادت آنها نوشته شده و در باره این اعتقادشان پرسش خواهند شد (19) و ميگويند اگر خدا نميخواست ما آن بت ها را عبادت نميکرديم و لذا اگر آنها را عبادت میکنیم به خواست خداست! هيچ علمي به این قول خویش ندارند و همینطور یک چيزي میگویند و جز تخمين نميزنند (20) مگر پيش از اين کتابي آسمانی به آنان داده ايم که به آن چنگ انداخته اند و این قول را بر اساس آن میگویند؟ (21) نه،  بلکه ميگويند پدرانمان را بر چنین روشی يافته ايم و از روي آثار آنها میرویم (22) ای پیامبر! و چنين بوده که قبل از تو، هيچ هشدار دهنده اي در هيچ جائی نفرستاديم مگر اينکه هوسرانانشان ميگفتند ما پدرانمان را بر ديني يافته ايم و از آثار آنها پيروي مي کنيم (23) پيغمبرانشان ميگفتند آيا اگر چيزي برايتان آورده باشيم که نسبت به آنچه پدرانتان را بر آن يافته ايد هدايت کننده تر باشد چه؟ آنها در پاسخ پیامبران خویش ميگفتند ما به هر چه که شما براي ابلاغ آن فرستاده شده ايد کافريم (24) آنگاه، از آنها انتقام کشيديم، بنگر که عاقبت تکذيبگران چه بود (25)

دی ان ان