X

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

لَا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيَامَةِ ﴿1﴾ وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ﴿2﴾ أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَجْمَعَ عِظَامَهُ ﴿3﴾ بَلَى قَادِرِينَ عَلَى أَن نُّسَوِّيَ بَنَانَهُ ﴿4﴾ بَلْ يُرِيدُ الْإِنسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿5﴾ يَسْأَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ ﴿6﴾ فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿7﴾ وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿8﴾ وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿9﴾ يَقُولُ الْإِنسَانُ يَوْمَئِذٍ أَيْنَ الْمَفَرُّ ﴿10﴾ كَلَّا لَا وَزَرَ ﴿11﴾ إِلَى رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ ﴿12﴾ يُنَبَّأُ الْإِنسَانُ يَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ﴿13﴾ بَلِ الْإِنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ ﴿14﴾ وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ ﴿15﴾

 

بسم الله الرحمن الرحيم

قسم نميخورم به روز قيامت (1) و قسم نميخورم به نَفْس بسيار سرزنشگر (2) آيا انسان مي پندارد هرگز استخوانهايش را جمع نخواهيم کرد؟ (3) بله، ما حتي قادر به پرداختکاري سر انگشتانش نيز هستيم (4) اما انسان ميخواهد پیشِ رویِ خود را باز کند (5) مي پرسد: قيامت چه وقت خواهد بود؟ (6) وقتي که چشم برق بزند (7) و ماه خسوف کند (8) و ماه و خورشيد جمع شوند (9) انسان در آن روز (با خویش) ميگويد آن گريزگاه کجاست؟ (10) (اما بزودی می فهمد که) نه! هيچ گريزگاهي نيست (11) در آن روز قرارگاه بسوي پروردگار توست (12) در آن روز به انسان آنچه را که از پيش فرستاده و يا بعدأ فرستاده خبر ميدهند (13) بلکه انسان به خودش بيناست (14) گرچه بهانه هايي بياورد (15)


قبلی:  سوره مطففین سوره مطففین
بعدی:  سوره قیامه سوره قیامه
Print
129 بار مطالعه شده است

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره (یعنی «درس» سوره) را در ذیل نشان داده ایم:

سوره قیامه

آيه

موضوع اصلی

موضوع فرعی

شرح

تعداد

کلمه

4-1

آخرت

قيامت

قسم- نفس لوامه- شک- استدلال راجع به قدرت

19

6-5

مردم

انسان

ميخواهد جلوی خود را باز کند- سئوال بيجا می کند

9

9-7

آخرت

قيامت

حوادث همزمان وقوع

8

13-10

آخرت

قيامت

نحوه تلقی انسان از واقعيت پيش رو

18

15-14

مردم

انسان

به خود اگاه است و لو اينکه عذر و بهانه بياورد

8

19-16

پيامبر

ارشاد

عجله نکن- در مورد دريافت قران- حوصله کن تا قرائت ما تمام شود

18

21-20

مردم

کافران

نکوهش- ترجيح آخرت بر فوری

6

25-22

آخرت

قيامت

وجوه بعضی خوش و خرم و بعضی ها ناراحت و نگران

14

30-26

مردم

انسان

جريان جان دادن هنگام مرگ

17

35-31

مردم

کافران

نکوهش رفتارهای کافرانه

19

40-36

مردم

انسان

غفلت از حکمت و قدرت خدا

28

جمع

164

 

 

جدول درج ها

شماره

عنوان اصلی

عنوان فرعی

شرح

درصد

1/4

مردم

انسان

نکوهش از غفلت - رفتارهای کافران - توجيه بيجا- ترجيح بد به خوب

4/43

2/4

آخرت

قيامت

هولناکی قيامت و اهميت ان

4/43

3/4

پيامبر

ارشاد

موقع دريافت قران حوصله کن.

2/13

 

البته دو جدول فوق، اول و آخرِ جدول هاست، جدول های وسط را برای رعایت اختصار حذف کردیم، اما کسانی که حوصله دارند میتوانند موردِ سوره فجر را که در کتاب «آموزش تفسیر قرآن» با تمام جدول هایش ملاحظه فرمایند.

درس : انسان بايد به قيامت و هولناکي آن اهميت دهد و مواظب رفتار خويش باشد.

 

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: انسان به قيامت و هولناکي آن بي توجه است و دنبال بهانه مي گردد تا آن را انکار کند، اما وقتی که با آن مواجه شد عقلش سرجايش مي آيد اما دير است ، و علیرغم انحراف از رفتار شایسته ، به ماهیت رفتار خویش آگاه است ، اما وجدان خویش را با گول زدن خاموش می کند.

 

 

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

لَا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيَامَةِ ﴿1﴾ وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ﴿2﴾ أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَجْمَعَ عِظَامَهُ ﴿3﴾ بَلَى قَادِرِينَ عَلَى أَن نُّسَوِّيَ بَنَانَهُ ﴿4﴾

ریزدرب: خداوند قدرتِ برپائیِ قیامت را دارد.

2

بَلْ يُرِيدُ الْإِنسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿5﴾ يَسْأَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ ﴿6﴾ فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿7﴾ وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿8﴾ وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿9﴾

ریزدرب: اکثر انسان ها تمایل دارند و برای انکار قیامت سوالاتِ حاشیه ای مطرح میکنند.

3

يَقُولُ الْإِنسَانُ يَوْمَئِذٍ أَيْنَ الْمَفَرُّ ﴿10﴾ كَلَّا لَا وَزَرَ ﴿11﴾ إِلَى رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ ﴿12﴾ يُنَبَّأُ الْإِنسَانُ يَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ﴿13﴾

ریزدرب: منکران قیامت وقتیکه واقعیت قرار گرفتند دنبال چاره جوئی می افتند که البته فایده ای ندارد.

 

4

بَلِ الْإِنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ ﴿14﴾ وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ ﴿15﴾

ریزدرب: همه انسانها واقعیت ها را در باره خویش میدانند، گرچه بهانه هائی نیز بیاورند.

 

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 - سوالات

1 - چرافرموده«یوم القیامه» و نفرموده «قیامه»؟

2 - علماء اخلاق راجع به قوای مختلف نفس تعاریفی دارند ، و بر آنها اسامیی گذاشته اند ، (ازقبیل نفس امّاره ، نفس مطمئنه ، ...، و نفس لوّامه) آیا «نفس لوامه» آیه2، همان است کـه آنهاگفته اند؟

3 – چرا درآیه 3 به حتمیت جمع آوری استخوانها اشاره فرموده ، درحالیکه میدانیم کسانـی که مدتی خیلی طولانی ازمرگشان بگذرد ، دیگرچیزی که بتوان نام «استخـــوان» برآن گذاشت ، نخواهند داشت؟

4 - استدلال خداوند (دراینجا) راجع به حتمیت وقوع قیامت ، برچه محوری استواراست؟

5 – در آیه 5 ، یک«ظرافت ادبی»هست ، آن را مشخص کنید .

6 – چرا «انسان» مورد نظر این  قسمت ، تشکیک خود را روی «درچه زمان واقع خواهدشـد» متمرکزمیکند؟

7 - چرا در آیه 4 خداوند را به صیغه جمع (قادرین)آورده؟

8 - برای موضوع آیه7 ، مثالی بزنید .

9 – از آیه 8 چه فهمیده میشود؟

10 - «الی ربک» یعنی چه؟ مگرخداوند متعال «جا»ئی دارد؟

11 - چرا در آیه های 7 تا 9 از «زمان ماضی» استفاده شده؟

12 – آیه 14 ، «بارفلسفی» بالائی دارد . درباره آن توضیح دهید .

13 – در آیه 15 ، نوعی«جنگ درونی» مطرح است . چگونگی امکان آن را توضیح دهید .

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیه های 3 و  5 و 6 فهمیده میشود اکثریت انسانها مایل اند قیامت را انکار کنند تا به وسیله انکار آن به خویش مجوز انجام آنچه را که دلشان میخواهد بدهند .

طبیعی است که شرایط عصر بعثت برای چنین موردی قوی تر بوده ، به این معنا که فرهنگ شان «ما یهلکنا الا الدهر»ی بوده و مطرح کننده قیامت نیز یک دین نوپائی بوده که هنوز قرار و استقراری نیافته بوده و به نظر لرزان می آمده و خیلی ها منتظر ریشه کن شدنش بوده اند .

5 - زاویه با تفاسیر رایج

1 : (المیزان) : بيان اين سوره پيرامون مساله قيامت كبرى دور مى زند، نخست از وقوع روز قيامت خبر مى دهد، و در مرحله دوم آن روز را يك بار با ذكر چند نشانه، و بار ديگر با اجمالى از سرگذشت انسان در آن روز توصيف مى كند، و خبر مى دهد كه اولين قدم در سير به سوى قيامت مرگ است، و در مرحله سوم سوره را با استدلال بر قدرت خداى تعالى بر اعاده عالم ختم نموده، اثبات مى كند همانطور كه خداى تعالى بر خلقت نخستين عالم قادر بود همچنين بر خلقت بار دوم آن، كه همان قيامت است قادر است.

چنانکه در «درس» سوره نشان داده ایم ، موضوع سوره بر «انسان» تمرکز دارد، نه بر روی قیامت.

6 - آیات برجسته این پاراگراف

یک ملاک مهم برای برجستگیِ آیات، شهرت آنها در نزد مردم است و این آیات از مشهور ترین های آیات قرآنی است.

آیاتی که ذیل تیر فوق مشخص میشوند، به دلایلی مانند اقبال هنرمندان خوشنویس و یا کاشیکار و معرق و منبت کار، و نیز وعاظ و نویسندگان، و . .  یا دلایل متنی، یا همزمانی با برخی وقایع، و دلایل دیگر، است که آنها را «برجسته» میکند، و این آیات نیز از آیات برجسته قرآنی است.

7 - در این پاراگراف، کدام فقرات، فوق ذهنیات معاصران نزول است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه های 1 تا 15 «قیامتی» است، و هیچ بنی بشری تجربه اش را ندارد، و قبل از قیامت نخواهد داشت، لذا، چه در آن روزهای نزول وحی و چه الی یوم القیامه بالاتر از ذهنیات بشر خواهد بود.

8 - پیشگوئی های تحقق یافته

 در آیه 4 فرموده قادر به پرداختکاري سر انگشتان انسان نيز هستيم .

امروز با توجه به علوم روز و توجه به بحث های ژنتیک و DNA و «شبیه سازی» و غیره معلوم شده است که در صورت مساعد بودن شرایط عمومی برای تجدید حیات، پیدایش مجدد انسان، بطور کامل، در صورتیکه حتی جزء بسیار کوچکی نیز از بدن او به نوعی موجود باشد، دور از ذهن نیست.

حتماً توجه دارید که کشف این واقعیت که خطوط سرانگشتان هر کس یکی از مشخصه های منحصر به فرد خود اوست و هیچ دو نفری خطوط سر انگشتان شان مساوی نیست، تاریخی کمتر از صد سال دارد و لذا آیه فوق از هر دو لحاظ متضمن پیشگوئی تحقق یافته می باشد.

9 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته، در طول این مدت طولانی، از نزول این سوره تا به امروز، تغییر معناییِ چندانی نیافته، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما.

اما مخاطب های اولیه ، بطور قطع، آیه 4 را آنطور که ما امروز می فهمیم، نمی فهمیده اند، اما نمیتوان گفت از آن هیچ چیزی نمی فهمیده اند، میتوانیم حدس بزنیم که آیه را اینطور می فهمیده اند که، ما که علاوه بر اینکه استخوانها را خوب مونتاژ کرده ایم بلکه حتی چنین نقش و نگارهای اعجاب آوری هم در سرانگشتان ها قرار داده ایم، حتما اینقدر توانائی داریم که شماها را پس از مرگ دوباره زنده تان کنیم.

10 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

خداوند که این ظرائف را در آفرینش انسان ها انجام داده میتواند موضوع قیامت را نیز طراحی و اجرا کند .

ای انسان! وقتیکه قیامت واقع شد، تازه آنموقع باید عقلت سرجایش بیاید؟ آنهم وقتی که دیگر دیر شده؟ تازه خودت که در خلوت با خودت تصدیق میکنی که این پیامبر دارد راست میگوید؟

11 کدام عنصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

همه آیات 7 تا 13 سابقه ای، و حتی سوابقی، در سوره های قبل دارند، فقط دو آیه 14 و 15 «برای اولین بار» است .

شرح مختصر

قسم نمی خورم به روز قیامت

«قسم نمی خورم» خودش نوعی قسم است. مانند اینکه ما می گوئیم «بجان شما نباشد»

 در این آیه می خواهد بفرماید اهمیت روز قیامت آنقدر هست (که شما مخاطب ها در سوره های قبلی با آن آشنا شده اید) که لازم نیست جلب توجه شما از طریق قسم خوردن به آن انجام شود.

اما این موضوع یک جنبه دیگر هم می تواند داشته باشد:

در سوره واقعه دیدیم که فرموده «فلااقسم بمواقع النجوم» (به مختصات ستارگان قسم نمی خورم) و دنباله  اش فرموده «وانه لقسم لو تعلمون عظیم» (و آن البته اگر علم داشته باشید قسم بزرگی است)

یعنی این که «قسم نخوردن» خداوند در این جا می تواند به این علت باشد که بشر هنوز قیامت را ندیده و علم حضوری پیدا نکرده است.

 زیرا  قبلاً دیدیم که خداوند به انجیر و زیتون و کوه طور و خورشید و ماه و آسمان و زمین و شب و روز و امثال آن قسم خورده، و اینها چیز هائی است که بشــــر آنها را می شناسد.

 اما مختصات ستارگان چیزی نیست که همگان بدانند، و لذا می بینیم به آن چیزها قسم خورده، اما به این قسم نخورده، ولی فرموده اگر علمش را داشته باشید، قابل قسم خوردن است.

لذا اینجا هم که فرموده «قسم نمی خورم»، می تواند از آن جهت باشد که قیامت مانند انجیر و زیتون و شب و روز و غیره و غیره برای ما شناخته شده نیست.

  همچنین است موضوع نفس لوامه که کلی اطلاعات علمی در باب روان شناسی می خواهد که مکانیزم های آن شناخته شود، و موکول به پیشرفت بیشتر علمیِ بشر است.

نفس سرزنشگر

همچنین در آیه 2، «نَفس سرزنشگر» نیز بسیار مهم قلمداد شده است.

در سوره شمس قبلاً دیدیم که هر کس مستقیماً به خیر و شر خویش آگاه است. (فالهما فجورها و تقویها)

 در سوره مرسلات نیز برای مفهوم الهام، مکانیزم وسیع و مفصلی را شناختیم.

 از این آیه معلوم می شود قسمتی از آن مکانیزم در درون انسان تعبیه شده، و چنانکه در بیرون پیامبران دائماً مژده و هشدار می دهند، در درون نیز «نفس سرزنشگر» دائماً همین نقش را بازی می کند.

بازیابی جسد

موضوع آیه های 3 و 4 امروز دیگر چندان عجیب نیست.

 زیرا با این همه پیشرفت در تکنولوژیِ «شبیه سازی» (که موجوداتی که از این طریق ایجاد شده اند، همین امروز وجود دارند و دارند زندگی می کنند) موضوع این دو آیه دیگر چه استبعادی دارد؟

بهانه گیری برای فرار از مسئولیت

انسان برای اینکه به هر هوسرانی و ارتکاب هر کاری که دلش می خواهد بپردازد دو مانع دارد :

1- از بیرون، قول پیغمبران که می گویند قیامت هست و آنهم با چنان هولناکی!

2- از درون، نفس سرزنشگر که دائماً راجع به کارهای زشتش سرزنشش می کند.

اگر انسان بتواند به نوعی راجع به اصل وجود قیامت شک و تردید پیدا کند، در آنصورت راه پیرویِ هواهای نفس و ارتکاب اعمالی که در حالت اعتقاد به قیامت نباید مرتکب آنها بشود، برایش باز خواهد شد.

 این است که از سرِ بی مسئولیتی سئوالی می کند و می گوید: «حالا این قیامت کی برپا خواهدشد؟»

 اگر سئوال کند: «اساساً قیامت هست؟» به او جواب خواهند داد بله، زیرا پیامبـــران از قول خداوند گفته اند، و نفس سرزنشگر هم تأیید می کند.

 لذا او برای راحت شدن نمی تواند در اصل وجود و وقوع قیامت تشکیک کند.  پس، به شاخ و برگ ها می زند، و در آنها تشکیک می کند.

 مثلاً می گوید «چه وقت» خواهد بود (آیه 6) و یا اینکه «چطور» استخوانها جمع خواهد شد (آیه 3) و یا اینکه «چگونه» بوقوع خواهد پیوست؟ و ...

من که خدای شما هستم

لحن قسم در دو آیه اول به اصطلاح لحن متکلم وحده است.

یعنی این منم که دارم قسم می خورم.

 ای انسان ها! من که خدایتان هستم دارم برای شما قسم می خورم.

 این نوع سخن گفتن علاوه بر آنکه بسیار صمیمانه است، از لحاظ جلب  توجه مخاطب به موضوع نیز بسیار قوی است.

انسان

در آیه های 3 و 5 از انسان نام برده است.

 آیا منظور، «همه انسان ها»ست؟

نمی توانداینطور باشد.  زیرا همه انسان ها نمی خواهند با بهانه آوری و انکار قیامت راه هوی و هوس خود را باز کنند.

 پس لازم می آید «انسانِ» مورد نظر این آیه، «اکثریت انسان ها» بوده باشد.

 و در این سوره، کلمه «انسان» بسیار تکرار شده است، وبنا برهمان استدلال دوسطر قبل، منظور از آن «اکثریت انسان ها» می باشد.

آیات آشنا

با مطالب این پاراگراف اجمالاً در سوره های زالزال و قارعه و انفطار و تکویر و حاقه و غیره آشنا هستیم.

 آیه اول صحبت از «برق»ی می کند که چشم آدمیزاد را می زند و این حالت معمولاً در حالت های خارق  العاده پیش می آید.

  خسوف ماه و جمع شدن ماه و خورشید می تواند در به هم خوردن (نه انهدام کامل) نیروی جاذبه عمومی که قبلاً عرض کردیم پیش بیاید.

  با مفهوم آیه های 10 و 11 نیز قبلاً آشنا شده  ایم و نیز مفهوم آیه 13 را، هم در سوره انفطار، و هم در تکویر، و هم در حاقه، دیدیم.

مفهوم دو آیه 14 و 15 با توجه به همان آیه سابق الذکر سوره شمس و تفسیر پاراگراف اول سوره مرسلات و شرحی که در همین سوره ذیل آیه 2 عرض شد مفهوم است. بلکه این دو آیه اشاره به آن آیات سابق الذکر است.

اعجاز ادبی

اینکه این مفاهیم را قبلاً دیده ایم، با وجود این، اصلاً تکراری به نظر نمی آیند، یکی از وجوه اعجاز ادبی قرآنی است.

ترجمه تفسیریِ آزاد

بسم الله الرحمن الرحيم

قسم به روز قيامت (1) و قسم به نَفْس ناخودآگاهِ سرزنشگر (2) آيا انسان مي پندارد مجددا زنده اش نخواهیم کرد؟ بطوریکه حتی استخوانهايش را نیز به خوبی جمع کنیم؟ (3) بله، ما حتي قادر به پرداختکاريِ سر انگشتانش نيز هستيم (4) اما انسان ميخواهد پیشِ رویِ خود را با بهانه گیری باز کند (5) و مي پرسد: قيامت چه وقت خواهد بود؟ (6) وقتي که چشم برق بزند (7) و ماه خسوف کند (8) و ماه و خورشيد جمع شوند (9) انسان در آن روز که ببیند قیامت برقرار شده، با خویش ميگويد آن گريزگاه کجاست؟ (10) اما بزودی می فهمد که نه! هيچ گريزگاهي نيست (11) ای پیامبر! در آن روز قرارگاه همگان بسوي پروردگارت است (12) در آن روز به انسان اعمالی را که از پيش فرستاده و يا بعدأ پس از مرگش بصورت باقیات الصالحات یا سیئات فرستاده، خبر ميدهند (13) البته انسان در این جهان به خودش بيناست، که میزان صداقتش چقدر است (14) گرچه بهانه هايي بياورد (15)

 

دی ان ان