X

خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلاَّ بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَةَ لآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ ﴿85﴾ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ ﴿86﴾ وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ ﴿87﴾ لاَ تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿88﴾ وَقُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ ﴿89﴾ كَمَا أَنزَلْنَا عَلَى المُقْتَسِمِينَ ﴿90﴾ الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ ﴿91﴾ فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِيْنَ ﴿92﴾ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿93﴾ فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ ﴿94﴾ إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ ﴿95﴾ الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللّهِ إِلهًا آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ﴿96﴾ وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ ﴿97﴾ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ ﴿98﴾ وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ ﴿99﴾

و آسمانها و زمين و آنچه را که بين آنهاست جز به حق نيافريديم و قيامت حتما مي آيد، پس ای پیامبر! نسبت به اینان، با گذشتي نيكو در گذر (85) البته پروردگارت آفريدگاري داناست (86) و البته به تو ای پیامبر! هفت تا از آن سخناني که يکديگر را تصديق مي کنند، و نيز این قرآن بزرگ را ، داده ايم (87) چشمانت را بر آنچه که به گروههائي از آنان داده ايم تا در این دنیا برخوردارشان کنيم با حسرت مکش، و بر آنان اندوهگين مباش و با مومنان فروتن باش (88) و بگو من هشدار دهنده اي آشکارم (89) چنانکه بر قسمت کنندگان نیز پیامبری فرو فرستاده شده بود (90)  که بر کسانی که کتاب آسمانی شان را قسمت- قسمت کردند و قسمتی را قبول و قسمتی را رد میکردند (91) پس قسم به پروردگارت که از همگي آنها بازخواست ميکنيم (92) از آنچه که انجام ميدادند (93) پس آنچه را که مامور شده اي آشکار کن واز مشركان رويگردان باش (94) که ما البته تو را از شر مسخره کنندگان کفايت ميکنيم (95) همانهائی که به خیال خویش با خداوند چیزی دیگر شریک قرار میدهند، که البته بزودي نتیجه رفتارشان را خواهند دانست (96) و البته ميدانيم از آنچه ميگويند دلتنگ ميشوي (97) پس به ستايش پروردگارت تسبيح گوي و از ساجدان باش (98) و عبادت پروردگارت کن تا حداکثر یقینی که در استعدادت هست بر تو درآيد (99)


قبلی:  سوره حجر سوره حجر
Print
13 بار مطالعه شده است

    

پیش تفسیر

1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره را (یعنی «درس» سوره را)  در قسمت اول ارائه کرده ایم که مطابق ذیل است:

درس: اي پيامبر! لطف خداوندي دردنيا و آخرت شامل تو وپيامبران ميشود و قبول القائات شيطاني آدمي را از دايره اين لطف خارج مي كند.

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: اي پيامبر! چنين الطافي بتو شده است چنين کن و چنين بگو.

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلاَّ بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَةَ لآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ ﴿85﴾ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ ﴿86﴾

ریزدرب : اي پيامبر! خداوندت این آسمانها و زمین را به مقصودی حکیمانه آفریده، پس دل خوش دار و با این قومت حوصله کن.

2

 وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ ﴿87﴾ لاَ تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿88﴾ وَقُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ ﴿89﴾ كَمَا أَنزَلْنَا عَلَى المُقْتَسِمِينَ ﴿90﴾ الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ ﴿91﴾ فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِيْنَ ﴿92﴾ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿93﴾

ریزدرب : اي پيامبر! چنين الطاف عظیمی به تو شده، قدردان باش و به رسالتت بچسب.

3

 فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ ﴿94﴾ إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ ﴿95﴾ الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللّهِ إِلهًا آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ﴿96﴾ وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ ﴿97﴾ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ ﴿98﴾ وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ ﴿99﴾

ریزدرب : اي پيامبر! ضامن موفقیتت هستیم و موانعت را برطرف میکنیم، پس با یقین ماموریتت را پیگیر باش.

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 – از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای پیامبر ! معجزه بزرگ را به تو داده ایم ، اما این کافران قابلیت درک آن را ندارند . پس ، دلگرم باش ، وبه آنها اهمیتی مده ، وکار رسالتت را کما کان پیگیر باش .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای پیامبر ! توجه همگان وبخصوص کافران به اینهمه آیات صنع ، وآیات لطف ورحمت ، وآیات نعمت الهی جلب کن .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای پیامبر ! علت مخالفت این کفار همان علتی است که ابلیس از فرمــان خداوندت سرپیچید ، لذا به آنها اهمیتی مده و کار رسالتت را کما کان پیگیر باش و پیروانت را که خود را از وسوسه های شیطانی دور نگه میدارند به موقعیت عالی آخرتی شان مژده ده .

در پاراگراف 4 می فرماید : ای پیامبر ! به پیروانت دلداری ده که اگر بر این آموزه ها پای بفشارند بعید نیست که خداوند با آنان چنان رفتاری کند ، وچنان نعمت هائی به آنــان روا دارد که نسبت به پیامبران برجسته اش روا داشته است . و ای پیامبر ! به این قوم هشدار ده که خیره سری را از حدودی نگذرانند زیرا ممکن است به عذاب هلاکت دستجمعی گرفتار شوند  .

در این پاراگراف می فرماید : ای پیامبر ! به نعمت های بزرگی که به تو داده ایم بنگر وآنها رادائما درنظر داشته باش وآرزوی چیز دیگر مکن وبرای این منظور ازاین پس به ایــن عبادات بپرداز .

4 - سوالات

1-حالت کلی پاراگراف چگونه است؟ (دلداری پیامبر- ص-و ارشاد او ؟ یا....؟)

2- ازمطالب این پاراگراف چه «حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها» میتوان زد؟

3 – منظور از «حق» (آیه85) چیست؟

4 – منظور از «یقین» (آیه99) چیست؟

5 - الف لام روی کلمه یقین الف لام جنس است یا عهد؟

6 - (درصورت جواب صحیح سوال فوق) منظور از آیه 99 چیست؟

5 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیه های 87 و 88 فهمیده میشود که گاهی آنحضرت دلگیر و افسرده میشدند که چرا خداوند اینهمه ثروت و ناز و نعمت را هدر و به این نوع اشخاصِ . . داده که خداوند به او یادآوری میکند که نعمت درست و حسابی را به تو داده ایم ، و در آیه 97 نیز همان حرفهای دائمی را برای آنحضرت تکرار کرده که از آنچه میگویند بیش از حد دلگیر مشو . و در آیه 95 برای ترفیع روحیه آنحضرت مژده ای به او داده و در آیه های 98 و 99 بازهم راه رشد و تکامل بیشترش را با چند توصیه عبادتی به او نشان داده است .

6 - پیشگوئی های تحقق یافته

1- با توجه به آیه 87 البته تقریباً می­دانیم این سوره هنگامی نازل شده که پیامبر اکرم(ص) به نیمه راه رسالتش رسیده بودند و هنوز نزول قرآن تکمیل نشده بود و در این آیه ادامه حیات آنحضرت و توفیق الهی که ایشان بتواند بار رسالت را به سرمنزل نهائی برساند و نزول قرآن تکمیل شود پیشگوئی شده ، و چون این پیشگویی محقق هم شده لذا در زمره معجزات می­باشد.

2- با توجه به اینکه آیه های 94و95 بطور کامل محقق شد و آنها نتوانستند چشم زخمی به آن حضرت بزنند و نیز انتهای آیه 96 نیز که تحقق یافت ، دو پیشگوئی است که محقق شده و آنها نیز در عداد معجزات قرآنی قرار دارند .

7 – زاویه با تفاسیر رایج

1 (آیه های 90 و 91) : (المیزان) : مقصود از مقتسمين همانهايند كه خداى تعالى در جمله" الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ" توصيفشان كرده، و به طورى كه در روايات آمده طائفه‏اى از قريش بودند كه قرآن را پاره پاره كرده عده‏اى گفتند سحر است، عده‏اى ديگر گفتند افسانه‏هاى گذشتگان است، جمعى گفتند ساختگى است، و نيز راه ورودى به مكه را قسمت قسمت كردند، در موسم حج هر چند نفرى سر راهى را گرفتند تا نگذارند مردم نزد رسول خدا (ص) بروند، و به زودى روايات مذكور در بحث روايتى خواهد آمد

در اینجا روایت را بر متن حاکم کرده، در حالیکه معقول نیست زیرا آن روزها که هنوز نصف حجم قرآن هم نازل نشده بود، قرآن در سینه مسلمانان بود و گرچه آنحضرت راجع به نوشته شدن قرآن اهتمام داشت و عده ای را مامور نوشتن وحی نموده بود اما نسخه های این نوشته ها معدود و دور از دسترس اغیار بود و آنها نمیتوانستند چنان کارهایی کنند و هیچ مورخی هم چنین چیزی نگفته و اگر گفته بود به ما میرسید.

اما معنی صحیح این است که «بخش کنندگان قرآن» به آن معنی است که چندین بار در قرآن آمده، و یعنی اینکه قسمتی از مفاهیم قرآن را تصدیق و قسمتی را تکذیب میکنند وموضوع فوق همخط است با «افتومنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض»

2 (آیه 99) : «یقین» را به معنی مرگ گرفته و آیه را از معنی صحیحش انداخته

طبعا آنحضرت در روز اول دریافت وحی با روز آخر آن مساوی نبود. عالَم پیامبری هم مانند عالم انسانی رشد و تکامل دارد و اینهمه آیات حاویِ صبرکن و حرص نخور و منتظر باش – که از بس زیاد است نیازی به استشهاد نیست – دلیل آن است، اما اکثر مفسران سلف این مطلب را قبول ندارند و روایت «انا نبیّ و آدم بین الماء و الطین» را – که البته مورد بدفهمی قرار گرفته - فیلتری قرار داده اند که مانع میشود چیزهای عادی را درک کنند، بنا به نظر عادی و معقول، پیامبر (ص) نیز در استعدادش «یقین»ی نهفته بود که هنگام نزول این آیات هنوز به آن اندازه حداکثریِ خویش نرسیده بود و آیه میگوید برای اینکه به آن یقین حداکثری ظرفیت هایت برسی عبادت پیشه کن (نه اینکه مانند مدلول آیه های88 و 95 و 97 همین پاراگراف و آیات بسیار زیاد قبلی و بعدی) افسرده شوی که چرا مسخره ات میکنند و چرا دست و بالت تنگ است و چرا اطرافیانت فقیرند و . . . ) و برای اینکه رفع دلتنگیت بشود باید به چنان یقینی برسی که اینها در نظرت مهم نیاید و برای رسیدن به آن به عبادت (بیشتر و بهتر) بپرداز (نه اینکه آنقدر عبادت کن که مرگت فرا رسد – چنانکه المیزان گفته)

8 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه 87 از لحاظ اقبال هنرمندان به آن در ایجاد آثار هنری اعم از تابلوهای خوشنویسی یا کاشیکاری در مساجد و سایر اماکن مذهبی، از یک سو، و بحث کشدار مفسران مختلف در باره کلمه «مثانی» از سوی دیگر، از جمله آیات برجستهء نه تنها این پاراگراف، بلکه کل قرآن کریم است.

همچنین است موقعیت آیه 88 .

9 - آیات مشکل

آیه 87 از آن لحاظ که مفسران مختلف در باره معنای آن سخنان مختلف و متفاوت و بلکه متضاد گفته اند از جمله آیات مشکل قلمداد شده است. البته این تفسیر در سوره زُمر که مشابه همین آیه را دارد عرضی در این باره کرده است.

همچنین است موقعیت آیه 91 .

10 - در این پاراگراف، کدام فقرات، فوق ذهنیات معاصران نزول است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

مکانیزمِ اجرائیِ آیه 85 برای ما ساکنان قرن 21 نیز روشن نیست چه رسد مخاطب های اولیه!

مفسران در این 1400 سال بشدت در باره آیه 87 اختلاف داشته اند، یعنی اینکه مدلول آیه مذکور معهود این همه عالِم در این زمان طولانی نبوده، حالا چطور شده که اینان میگویند معهود مشافهینِ بی علم بوده؟!

11 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

در باره آیات این پاراگراف ، حتی امروز نیز ، با توجه به معانی والای آن ، حتی برخی مفسران هم ، درک مقبولی از آن ندارند ، چه رسد به مخاطبان اولیه !

که خود مطلب فوق شبهه دیگری را رد میکند و آن شبهه این است که در قرآن هیچ مطلبی نیست که از سطح درک مخاطب های اولیه بالاتر باشد .

در عین حال که کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در این هزار و چند صد سال تغییر معنای قابل توجهی نیافته اند !

12 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - ذکر الطاف بزرگی که به آنحضرت شده ، که دلگرم تر شود و ادامه رسالتش را قوی تر پیگیر باشد .

2 – ارشاد آنحضرت در خصوص رفتار های عبادی و اجتماعی اش.

13 – کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است.

14 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:

1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.

2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.

شئون الهی

وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلاَّ بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَةَ لآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ ﴿85﴾ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ ﴿86﴾

ارتقاء روحیه آنحضرت

وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ ﴿87﴾ لاَ تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿88﴾

تقریرات و آموزش الهی

وَقُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ ﴿89﴾ كَمَا أَنزَلْنَا عَلَى المُقْتَسِمِينَ ﴿90﴾ الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ ﴿91﴾ فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِيْنَ ﴿92﴾ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿93﴾ فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ ﴿94﴾ إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ ﴿95﴾ الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللّهِ إِلهًا آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ﴿96﴾ وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ ﴿97﴾ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ ﴿98﴾ وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ ﴿99﴾

شرح مختصر

کلیدهای تفسیری

بحث متنی

آیات 90 تا 93 بدون اینکه فرع بر آیه باشند پرانتزی هستند، دلیلش هم اینکه اگر چشم خویش را بر آنها ببندیم و انتهای آیه 89 را به ابتدای آیه 94 وصل کنیم می­بینیم روال سخن صاف­ و یکدست­ می­شود.

آیه 86 فرع بر آیه 85 است و این واضح است.

آیه 96 نیز فرع بر آیه 95 است و این نیز واضح است.

همچنین است فرعی بودن آیه 97 نسبت دو آیه 95 و 96 و این نیز واضح است.

هفت تا از سخنانی که یکدیگر را تصدیق می­کنند

با توجه به آیه 87 صرفنظر از اینکه «هفت تا از آن سخنانی که یکدیگر را تصدیق می­کنند» چه بوده، با توجه به «درس» و «درب» آنقدر نعمت بزرگی بوده که پیغمبر(ص) می­باید دائماً اهمیت آنها را در نظر می­آورده تا سایر نعمتهایی که بقیه دارند در مقابل چشمش کوچک شود و همواره بیاد داشته باشد که خداوند نعمت بزرگتر را به او داده تا شاکر باشد و به پیگیری رسالتش بچسبد.

نعمت فوق هرچه باشد از جنس «سخن» بوده و از خود آیه این مطلب فهمیده می­شود که آن سخنان، قسمتی از قرآن، و از قسمت­های برگزیده آن است.

البته مفسران محترم می­فرمایند براساس روایات وارده آن «هفت تا سخن» سوره حمد است.

البته این موضوع چون جالب است بهتر است موضوع تحقیق مفصلی قرار گیرد و بهتر است اساتید محترم آن را موضوع پایان­نامه­های فوق لیسانس و دکترا قرار دهند.

البته علت اینکه در خود قرآن، آن «هفت سخن» را توصیف و تشریح نکرده، اما ذکر کرده، شاید این باشد که فکر مخاطب را تحریک کرده باشد که در قرآن کریم بدنبال «هفت سخن چکیده قرآنی» بگردند و به این ترتیب نوعی جستجو در قرآن را تشویق فرموده باشد.

این را هم عرض کنیم که این نوع تفسیر قرآن (1- بترتیب نزول ، 2- تحلیلی،) جواب این سوال رابه راحتی میدهد، مثلاً در همین مورد، مشابه این آیه در سوره زمر که چند سوره پس از این سوره می­باشد وجود دارد که در آنجا در این مورد بحثی عرض خواهیم کرد.

چشمت دنبال «اموال» نباشد

با توجه به آیه 88 طبعاً کسی باید مانند رسول اکرم(ص) باشد تا معنی این سخنان را به خوبی بفهمد زیرا ما مردم عادی که اسیر محسوسات هستیم دائماً آنچه را که در دست مردم است از قبیل اموال و اعتبارات اجتماعی و نعمتهائی مانند سلامت و زیبایی و فرزندان خوب و موقعیت­های مناسب را می­بینیم و چیزی را که نمی­بینیم، همان چیزهائی است که از نوع «سخن» است.

در این آیه به پیغمبر می­فرماید تو با دیگران فرق داری و نعمتی که به تو داده­ایم بسیار بسیار بالاتر است از آنچه به مردم داده­ایم و لذا متوجه همان باش و چشمت را روی جزئیات نعمت­هائی که به دیگران داده­ایم متمرکز نکن.

آیا پیامبر به دنبال مال و جاه بوده و از اهمیت قرآن غافل بوده؟

قطعاً اینطور نیست و دلایل زیادی می­توان آورد که نشان دهد پیامبر دنبال فضایل اخلاقی و انسانی و کمال و تعالی روح بوده است.

با توجه به «درس» و «درب»، چنین می­فهمیم که پیامبر برای پیشبرد رسالتش ممکن است گاهی چنین آرزو می­کرده که اگر مثلاً مال فراوانی می­داشته که بوسیله آن اسلام را پیش می­برده چه خوب می­شده که در این آیه به آنحضرت  توجه می­دهد که برای پیشبرد رسالت قرآن، آن هفت سخن تصدیق کنندهء یکدیگر مؤثرتر است تا آنچه در دست «گروه­هائی از مردم» می­بینی.

با توجه به آنچه عرض کردیم این کلمه «آنان» که در نیمه دوم آیه آمده (یعنی لا تحزن علیهم) به مسلمانان منطبق می­شود که اکثراً فقیر بودند و اینطور معنی می­دهد که ای پیامبر عزیزمان برای پیگیری رسالتت بیشتر به نفوذ قرآن و «آن هفت سخن مصدق یکدیگر» اهمیت بده نه مال و جاهی که به گروه­هایی از غیر مسلمانان داده­ایم و ضمناً برای مسلمانانی که از آن مال و جاه بی­بهره­اند اندوهگین مباش زیرا آنها هم این نعمت بزرگ را دارند که پیرو تو اند و اسلام را دارند و از نعمت بزرگ قرآن و آن هفت سخن مصدق یکدیگر بهره می­برند.

با قرآن «گزینشی» برخورد نکنید

آیات 89 تا 94 بطور واضح انتقاد از کسانی است که به قرآن بعنوان یک «کلیت» نگاه نمی­کردند بلکه اجزاء و عناصری از آن را بطور گزینشی در نظر گرفته و از آن برای پیشبرد مقصود خویش سوء استفاده می­کردند.

از این آیات چنین فهمیده می­شود که حتی از همان روزها نیز عده­ای از مخالفان پیامبر(ص) در روی مطالب قرآن، دقت و کارشناسی می­نمودند تا بتوانند اولاً ضعفی در آنها یافته و آن را با آب و تاب برای سایر مخالفان آن حضرت مطرح کنند و ثانیاً در آن مطالبی پیدا کنند که دلالت بر عقاید بت­پرستانه خود آنان کند و آنرا با آب و تاب بزرگ کرده و چنین وانمود کنند که پیامبر چیز جدیدی نگفته بلکه همان مطالب آنان را به صورتی متفاوت بیان کرده است و شیوه آنها برای این کار، این بوده که قسمتی از قرآن را بطور گزینشی انتخاب می­کرده­اند (مثلاً از «ید الله فوق ایدیهم» چنین نتیجه می­گرفتند که خدا هم مانند آدمی «دست» دارد و از این قبیل ...) و صرف­نظر از صدر و ذیل آن، روی آن قسمت مانور دلخواه خویش را می­کرده­اند.

( کاری که همیشه در تاریخ اسلام توسط تقریباً همه فرقه­ها انجام می­شده و هنوز هم ادامه دارد)

ترجمه تفسیریِ آزاد

و آسمانها و زمين و آنچه را که بين آنهاست جز به حق نيافريديم و قيامت حتما مي آيد، پس ای پیامبر! نسبت به اینان، با گذشتي نيكو در گذر (85) البته پروردگارت آفريدگاري داناست (86) و البته به تو ای پیامبر! هفت تا از آن سخناني که يکديگر را تصديق مي کنند، و نيز این قرآن بزرگ را، داده ايم (87) چشمانت را بر آنچه که به گروههائي از مخالفانت داده ايم تا در این دنیا برخوردارشان کنيم با حسرت مکش، و بر پیروانت اندوهگين مباش و با مومنان فروتن باش (88) و بگو من هشدار دهنده اي آشکارم (89) چنانکه بر قسمت کنندگان نیز پیامبری فرو فرستاده شده بود (90) که کتاب آسمانی شان را قسمت- قسمت کردند و قسمتی را قبول و قسمتی را رد میکردند (91) پس قسم به پروردگارت که از همگي آنها بازخواست ميکنيم (92) از آنچه که انجام ميدادند (93) پس آنچه را که مامور شده اي آشکار کن واز مشركان روي بگردان (94) که ما البته تو را از شر مسخره کنندگان کفايت ميکنيم (95) همانهائی که به خیال خویش با خداوند چیزی دیگر شریک قرار میدهند، که البته بزودي نتیجه رفتارشان را خواهند دانست (96) و البته ميدانيم از آنچه ميگويند دلتنگ ميشوي (97) پس به ستايش پروردگارت تسبيح گوي و از ساجدان باش (98) و عبادت پروردگارت کن تا به حداکثرِ یقینی که در استعدادت هست برسی (99)

    

دی ان ان