X

وبلاگ

07دی

علم چیست و چه کسی را میتوان عالِم دانست؟

| Return |

در قسمت قبل سوالی کردیم که ذیلا می بینید

مسلمانان، با در دست داشتنِ این دو نوع آیات چرا از اروپای در حال رنسانس عقب ماندند؟

جواب این است که علمای مسلمان در اثر قشریگری و جهالت و کوچک بودن جهان بینی، آن همه آیات  در باره «آیات الهی» و «سنن الهی» را بد و بی روح و ضعیف دیدند!

 

علم چیست و چه کسی را میتوان عالِم دانست؟

در این زمینه حدیث بسیار مشهوری هست:

إِنَّمَا اَلْعِلْمُ ثَلاَثَةٌ آيَةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلاَهُنَّ فَهُوَ فَضْلٌ

ترجمه

علم سه چیز است: آیه ای محکم، یا فریضه ای عادلانه، یا سنتی برقرار، غیر از آن، «فضل» است (یعنی علم نیست)

متن حدیث فوق، منسوب است به رسول الله (ص) و از لحاظ سند و تواتر خدشه ای برنمیدارد، و در کتاب «الکافی» در باب «العلم و الجهل» نیز آمده، علاوه بر اینکه در سایر مصادر حدیثی نیز به وفور دیده میشود.

لذا در اینکه آنحضرت (ص) چنین چیزی فرموده، جای شکی نیست.

اما،

(میگویند بسوزد پدر این «اما» که هرچه مشکلات است بعد از آن ظاهر میشود!)

اما،

تفسیری که از فقرات این حدیث در بازه زمانیِ از وفات آنحضرت (ص) تا تقریبا صد سال قبل (تقریبا تا اواخر قاجاریه) شده، اینطور بوده است:

آیه محکمه (یعنی آیات قرآن کریم)

فریضه عادله (یعنی احکام مربوط به اعمال عبادی واجب)

سنه قائمه (یعنی سنن پابرجای دینی)

یعنی اینکه همه فقرات حدیث را به چیزهایی مربوط کرده اند که آنها را «دینی» می شناسیم!

 

اما:

 

در باره «آیه محکمه»

مگر قرآن نگفته و «من آیاته خلق السماوات والارض؟» (و صدها آیه دیگر که همعرض همین است (و من در مقاله ای دیگر بطور دقیق استخراج کرده ام، ولی در اینجا که محل اختصار است متعرض آن نمیشوم)

خوب، پس چرا در 1300 سال مذکور تخصیص بلا مخصص زده و معنی «آیه محکمه» را فقط به آیات قرآنی محدود کرده اند؟

 

خطای دید 1300 ساله را در این دو آیه سوره فاطر که ذیلا آورده ایم ملاحظه کنید:

اَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَحُمْرٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٌ ﴿27﴾ وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ﴿28﴾

ترجمه:

آيا نديدي که خداوند از اسمان آبي فرستاد كه با آن ميوه هائي به رنگهاي مختلف در آورد؟ و از کوه ها نيز رگه راه هائي داراي رنگهاي مختلف سفيد و سرخ و سياه هست (27) و همچنين انسان و جنبندگان و چارپايان نيز با رنگهاي مختلفند، چنين است که فقط بندگان عالِم از خداوند خشیت دارند که خداوند عزتمند آمرزشگر است (28)

در این دو آیه، این دعوت به «نظر و تفکر» (که موجد علم است) را در این موضوعات می بینیم:

1 – بارش باران و ایجاد محصولات کشاورزی گوناگون و رنگارنگ

2 – نظر در کوه ها و ملاحظه رگه های گوناگون و رنگ های متفاوت در آنها

3 – اختلافات از حیث رنگ در انسان و حیوانات

4 – کسی که این دقت ها را کند، از علماء است و در دل خویش نسبت به خداوند احساس «خشیت» خواهد کرد.

به عبارت دیگر:

از نظر این دو آیه قرآن، عالِم کسی است که با نظرِ تفکر آمیز، در امور کشاورزی، در محیط طبیعیِ پیرامونی، در تفاوت های موجوداتِ همپایه های زنده، بنگرد، و حصول علم و پیدایش خشیت (درک عظمت های الهی – به قدر استعداد ناظر) موکول به چنین نگاه تفکر آمیزی است.

آیا «آیه محکمه» (در روایت فوق)، نظایر این چیز هاست (که در قرآن فراوان است) یا آنچه در این 1300 سال (از وفات آنحضرت-ص- تا اواخر قاجار) گفته شده است؟!

 

در باره «فریضه عادله»

در باره «فریضه عادله» هم تخصیص بلا مخصص خورده که قول غالب این است که میگویند فریضه عادله مربوط به اخلاق است (آقای جوادی آملی، و با اشاره ایشان به فلسفه ملاصدرا) در این باره، قول دیگری هم هست و آنهم این است که، از آنجا که عبادات واجب را «فرایض» اصطلاح کرده اند، عبارتِ فریضه عادله را اعمال واجب عبادی دانسته اند، لذا باز هم، تخصیص بلا مخصص خورده،

چیزی که نباید از نظر دور بداریم، این است که همین فریضه عادله باید «موجد علم» باشد (درحالیکه انجام فرایض در این 1300 سال ما را صاحب علمی ننموده)

بنا بر این، در عبارت «فریضه عادله» باید تکیه گذاری روی کلمه «فریضه» را رها کنیم، و تکیه و تاکید را روی کلمه «عادله» قرار دهیم.

یعنی عادلانه بودن فریضه موجب تولید علم میشود،

با این نگاه ناگهان صحنه عوض شده، و می فهمیم عادلانه بودن فریضه چگونه موجب تولید علم میشود.

(مثلا یکی از فرایض زکات است، و در زمان آنحضرت (ص) از چارپایانِ خوردنی مانند شتر و گاو وگوسفند و بُز طبق تعرفه ای که در کتب احکام هست، زکات اخذ میشد ولی راجع به اسب معافیت بود، یعنی اسب زکات نداشت. اما در زمان خلافت امیرالمومنین علی (ع)، آنحضرت (ع) اسب را نیز مشمول زکات در آورد.

علمی که از این رفتار آنحضرت (ع) حاصل میشود این است که بیادمان می آورد که زمان رسول الله (ص) جامعه مسلمانان، در مجموع، فقیر بودند، و اسب و قاطر و الاغ که در حمل و نقل، اعم از سواری و باری بکار گرفته میشد، زیاد نبود، ولی در زمان آنحضرت (ع) که جغرافیای اسلام بسیار وسیع شده بود، و خراجات از هر سو به سوی مدینه روانه میشد، و زکات (لااقل در زمان دو خلیفه اول نسبتا، و خلیفه چهارم قطعا،  بطور عادلانه تقسیم میشد، در اثر این کار به «فقرزدائی» کمک شایانی شد، و مسلمانان، در مجموع، نسبت به دوره رسالت آنحضرت (ص)، مرفه تر شده و تعداد اسب، و تعداد «اسب داران» (که به پرورش و فروش اسب همت می گماشتند و از این راه ثروت قابلی بدست می آوردند)، افزایش چشمگیری یافت، و این بود که اسب و قاطر نیز داخل شمول زکات واقع شد.

حالا، این مورد که یک امر دینی است، و توسط عادل ترین شخص ممکن اتفاق افتاده، دو علم برای ما ایجاد میکند:

1 – زکات که یکنوع گردش مالی برای رفع فقر فقیران جامعه است، با توجه به میزان تولیدات اقتصادی، میتواند اقلام جدیدی را در شمول زکات قرار دهد، و یا برعکس، برخی از اقلام معهود را (بسته به وضع اقتصادی جامعه) معاف کند.

2 – فکر در باره اینکه دیگر چه چیزهایی در بالا-پائین رفتن، یا تنوع مواردِ شمول زکات، میتواند موثر باشد، بسیار «علم زا» است.

 

امروز نه در کشورهای مسلمانی و نه در کشورهای سکولار، امور مملکت ها، با زکات راه نمی افتد، بلکه «مالیات» این نقش را انجام میدهد، و «آن دو رشته علم» را که در بالا دیدیم، هم با وسعت بیشتر و هم با عمق ژرف تر، موضوعِ این فعل و عملِ دولت ها قرار میگیرد، و از کنارِ همین یک قلم، علم اقتصاد و نظریه های اقتصادی و جایزه نوبل اقتصادی و چه و چه بوجود می آید.

 

درباره «سنت قائمه»

خداوند فرموده «ان الله لایغیر مابقوم حتی یغیروا مابانفسهم» (رعد11) این یک سنت الهی است و چون در جائی دیگر فرموده «لا تجد لسنتنا تحویلا» (اسراء 77) و چون سنت الهی غیر قابل تحول و تبدل است، مطالعه در باره آیه 11 رعد ما را به علم زیادی می رساند، چنانکه ابن خلدون را به نگارش کتابی به نام «کتاب العِبَر فی تاریخ العرب و العجم والبربر» که این ازبین رفته، ولی مقدمه اش به نام «مقدمه ابن خلدون» ماندگار شده و در همان رنسانس اروپا، پس از اختراع ماشین چاپ و پس از کتاب مقدس (مجموعه تورات و انجیل) و پس از کتاب قانون ابن سینا، مقدمه ابن خلدون مقام سوم چاپ و تدریس در دانشگاه های آن روز گار را یافت.

چرا؟

زیرا ابن خلدون با این سوال مواجه شد که چطور یک قوم گرسنه بیسواد و بی تمدن وحشی (یعنی مغول ها) توانسته نصف جغرافیای جهان مسلمانی را نابود و ویران کند، و با توجه به آیه 11 سوره رعد فهمید ظهور و سقوط تمدن ها قوانین ثابتی دارد که قابل کشف است، و دنباله این فکر را گرفت و موفق به خلق «مقدمه ابن خلدون» شد که شاهکاری عظیم است و همانطور که میدانید ما نزدیک هزار آیه از این نوع آیات در مجموعه خویش ضبط کرده ایم و در برنامه قبل در معرض دیدتان قرار داده ایم.

 

بنابر این:

1 – آیه محکمه عبارت است از «آیات الهی» که در برنامه قبل دیده اید، که اگر با نظر تفکر و تعمق و جستجو مورد نظر قرارگیرد «علم زا» خواهد بود.

2 – فریضه عادله عبارت است از قوانینی که حکومتهای عادل وضع میکنند، که اگر با نظر تفکر و تعمق و جستجو مورد نظر قرارگیرد «علم زا» خواهد بود.

3 – سنه قائمه عبارت است از «سنن الهی» که در برنامه قبل دیده اید، که آنها هم اگر با نظر تفکر و تعمق و جستجو مورد نظر قرارگیرد «علم زا» خواهد بود.

 

البته چیزی که در علمای سلفِ جهان مسلمانی موجود نبود، همین «با نظر تفکر و تعمق و جستجو مورد نظر قرار دادنِ» آنهمه آیات بود.

 

واین بود عامل اصلی و علت العللِ عقب ماندگی مسلمانان که کار مسلمانی را به اینجا کشانید، که چون عیان است، حاجتی به بیان ندارد!

و همین است علتِ شکایت رسول الله در روز قیامت (آیه 30 فرقان) که خدایا این قوم (یعنی مسلمانان) این قرآن را مهجور گذاشته اند.

Post a Comment

اپلیکیشن قرآن به ترتیب نزول

مطالعه قرآن، علاوه بر ثواب های اخروی، لذت هم دارد، این را کسانی که تجربه اش را دارند، بخوبی میدانند، لذتِ فوق، وقتی که قرآن به ترتیب نزول مطالعه شود مضاعف میگردد، لذت مذکور، در صورتیکه همراه با فهم آن نیز همراه باشد به چندین برابر بیشتر خواهد بود.

همه این لذت ها در یک اپلیکیشن قرار گرفته و به گوشیِ هرکس که خواهانش باشد، راه می یابد. اپلیکیشن مذکور بر اساس نگاهِ تفسیریِ «از کلان به خُرد» تهیه شده است.

قابلیت های این اپلیکیشن را در زیر مشاهده می کنید:

  1. به ترتیب نزول بودنِ آن، به کاربر کمک میکند که بداند آیات مورد نظر او در کجای بازه زمانیِ فرایند نزول قرار دارد.
  2. پس از ظهور متن قرآنیِ مورد مطالعه (آیه و شماره آیه)،
  3. «عصاره محتوای مرحله نزول» به کاربر کمک میکند که «مظنه»ای از مفهومِ آن قسمت از متن قرآنیِ مورد مطالعه اش را بداند.
  4. عصاره محتوای سوره» (درس) به او کمک میکند «مظنه» مورد اشاره فوق را خیلی روشن تر درک کند.
  5. «عصاره محتوای پاراگراف» (درب) به او کمک میکند به درک مفهومِ قسمت قرآنیِ مورد نظر خویش خیلی نزدیک شود.
  6. دو ترجمه «مقید به متن» و «آزاد تفسیری»، کاربر را به مفهومِ قسمت قرآنیِ مورد نظرش، خیلی نزدیک تر میکند. اینک کاربر با دریافت این هفت مورد «کمکِ تفسیری»، درک نسبتا خوبی از متنِ قرآنیِ مورد مطالعه اش یافته است،
  7. با وجود این، اگر احساس نیاز به اطلاعات خیلی دقیق تر داشته باشد، در پائینِ صفحه گوشی خویشِ قسمتِ «بیشتر بدانید» را لمس میکند، و در صورت مرتبط بودنِ گوشی به اینترنت، پس از لمس مذکور، به ابتدای صفحه پاراگرافی که متن قرآنیِ مورد نظر او در آن است منتقل میشود، و از مطالعه کل تفسیر پاراگراف مربوطه در گوشی خویش لذت میبرد.

جستجو در این اپلیکیشن از دوراه ممکن است:

  1. پس از لمس علامت ذره بین، وارد کردن یک کلمه «کم تکرار» قرآنی (که پس از آن اپلیکیشن بطور خودکار اطلاعاتش را ظاهر میکند.
  2. در صفحه اول، مرحله، و سپس سوره را انتخاب میکنید، و پس از اینکه پاراگراف های سوره را آورد، آن را که آیه موردنظر در آن است را انتخاب میکنید، و...
دی ان ان