فصل قبل را با سئوال ذیل به پایان بردیم:
«آیا در قرآن آیاتی هست که امروز (یعنی قرن بیست و یکم میلادی) هم همین نقش را (سرنخ بودن – واسطه بودن در ایجاد علم) داشته باشد؟»
جواب این است: بله و بسیار زیاد!!
اما قبلا باید یک مقدمه کوتاه عرض کنیم:
علم چیست؟
علم این است:
1 - نگرش در نشانه های خداوند (و به زبان قرآنی «آیات الهی»)، و دقت در آنها، که طبیعی است موجد سئوالاتی میشود، و کوشش در راه پیداکردن جواب های آنها!
2 – نگرش در روش کار خداوند (و به زبان قرآنی «سنن الهی») و دقت در آنها، که طبیعی است موجد سئوالاتی میشود، و کوشش در راه پیدا کردن جواب های آنها!
آنچه در این دو فرایند برای جستجوگر/جستجو گران بدست می آید «علم» است!
یک مثال:
نمونه برخی آیات قرآن که میتوانست مایه الهامِ دانشمندان مسلمان قرون ماضی بوده باشد
از فقط 8 آیه در سوره روم (از آیات 20 تا 27 که ترجمه فارسی آنها را ذیلا می بینید) بطور عادی و طبیعی چه فهمیده میشود؟
و از نشانه هاي اوست که شما را از خاک آفريد آنگاه شما بشري شده و منتشر گشته ايد (20) و از نشانه هاي اوست که براي شما جفتهایی از خودهاتان آفريده تا بسوي آنان ميل کنيد وآرامش گيريد وبين شما دوستي و مهرباني قرار داد. البته در اين موضوع براي کساني که اهل تفکر باشند نشانه هاي زيادي هست (21) و از نشانه هاي او آفرينش آسمانها و زمين و اختلاف زبانها و رنگهايتان است. البته در اين موضوع براي اهل دانش نشانه هاي زيادي است (22) واز نشانه هاي اوخواب شما در شب وروز، و جستجوي روزي شما از فضل اوست، البته در اين موضوع براي شنوايان، نشانه هائي است (23) و از نشانه هاي خويش، برق را به شما مي نماياند که هم جاي ترس و هم جاي طمع دارد. واز آسمان آبي ميفرستد و زمين را پس از مرگش زنده مي کند. البته در اين موضوع براي خردمندان نشانه هائي است (24) و از نشانه هاي او اين است که آسمان و زمين را به امر خويش بر پا ميدارد، آنگاه وقتي كه شما را با فراخواني از زمين فرا بخواند، فوراً بيرون مي آئيد (25) وهر کس که در آسمانها و زمين هست از آن اوست، که همگي مطيع او هستند (26) و اوست که آفرينش را شروع ميکند و باز هم تجديدش مينمايد و آن برايش آسانتر است. ومَثَل بالاتر در آسمانها و زمين خاص اوست، و همو پيروزمند فرزانه است (27)
از متن فوق بطور عادی و طبیعی فهمیده میشودکه در این چیزها «آیه» (= نشانه) خداوند هست، یعنی اینکه اگر این چیزها دنبال شود معرفت بهتری نسبت به خداوند حاصل میشود:
1 – در آفرینش انسانها – 2 – در انتشار بشر در روی زمین – 3 – در آرامشی که در اثر ازدواج برای آحاد بشری حاصل میشود - 4 – در آفرینش آسمانها و زمین - 5 – در اختلاف زبان های انسانها - 6 – در اختلاف رنگ های انسانها - 7 – در موضوع خواب – 8 – در موضوع بیداری ِ پس از خواب – 9 – در نظام رزق رسانی به انسانها – 10– در رعد و برق – 11 – در حالات روانیِ متناقضِ همزمانِ آدمی – 12 – در نزول باران – 13 – در «زنده شدن» زمین در اثر آن – 14 – در آسمان و برقراری و دوام آن – 15 – (و در برخی چیزهای دیگر که برای رعایت اختصار از ذکر آنها چشم پوشیدیم)
حالا اگر کسی این سرنخ ها را دنبال کرد پا در وادیِ چه علومی گذاشته؟
1 – زیست شناسی و دیرینه شناسی – 2 – زمین شناسی و دیرینه شناسی – 3 – روان شناسی - 4 – کیهان شناسی و زمین شناسی – 5 – زبان شناسی و دیرینه شناسی – 6 – نژاد شناسی و دیرینه شناسی – 7 و 8 - روان شناسی – 9 – اقتصاد – 10 – هواشناسی و فیزیک – 11 - روان شناسی – 12 - فیزیک و مکانیک سیالات (مرتبط با تبدیل رطوبت ابرها و تجمیع آنها به صورت باران) – 13 – فیزیک و شیمیِ خاک - 14 – کیهان شناسی و فیزیکِ نجوم!
به عبارت دیگر در آیات مذکور سر نخ این علوم هست:
زیست شناسی، دیرینه شناسی، زمین شناسی، روان شناسی، نجوم، زبان شناسی، انسان شناسی، اقتصاد، هواشناسی، فیزیک عمومی، مکانیک عمومی، مکانیک سیالات، خاک شناسی ( و همه اینها هم به ریاضیات نیاز دارد، چه ریاضیات پایه و چه پیشرفته!)
ملاحظه فرمودید؟ اینها فقط سرنخ هائی است که فقط در 8 آیه قرآن است، که غیر مسلمانان (بدون اینکه سرنخ را مستقیما از قرآن گرفته باشند، بلکه از باغچه ای که برخی از میوه های قرآن در آن کاشته شده بود گرفته اند) علوم فوق الذکر را پایه ریزی و توسعه و گسترش داده اند!
چرا مسلمانان که چنین گنجینه ای را (مثلا همان 8 آیه سوره روم را) در اختیار داشته اند، علوم مذکور را پایه گزاری نکرده اند؟
پاسخ را در قسمت بعد عرض میکنیم.