X

وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ ﴿46﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿47﴾ ذَوَاتَا أَفْنَانٍ ﴿48﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿49﴾ فِيهِمَا عَيْنَانِ تَجْرِيَانِ ﴿50﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿51﴾ فِيهِمَا مِن كُلِّ فَاكِهَةٍ زَوْجَانِ ﴿52﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿53﴾ مُتَّكِئِينَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ ﴿54﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿55﴾ فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿56﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿57﴾ كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ ﴿58﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿59﴾ هَلْ جَزَاء الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ﴿60﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿61﴾ وَمِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ ﴿62﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿63﴾ مُدْهَامَّتَانِ ﴿64﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿65﴾ فِيهِمَا عَيْنَانِ نَضَّاخَتَانِ ﴿66﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿67﴾ فِيهِمَا فَاكِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ ﴿68﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿69﴾ فِيهِنَّ خَيْرَاتٌ حِسَانٌ ﴿70﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿71﴾ حُورٌ مَّقْصُورَاتٌ فِي الْخِيَامِ ﴿72﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿73﴾ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿74﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿75﴾ مُتَّكِئِينَ عَلَى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِيٍّ حِسَانٍ ﴿76﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿77﴾ تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ﴿78﴾

 


و کسي که بيم ايستادن در پيشگاه پروردگارش را داشته باشد دو بهشت خواهد داشت (46) پس شما دو گروه کدام نعمت پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟(47)  که (درختان آنها) پرشاخ و برگند (48) پس شما دو گروه کدام نعمت پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟(49) در آندو دو چشمه جاريست (50)  پس شما دو گروه کدام نعمت پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (51) در آندو از هر ميوه اي چند گونه است (52) پس شما دو گروه کدام نعمت پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (53) بر فرشهائي که آسترش از ابريشم است تكيه ميزنند و ميوه هاي آن دو بهشت در دسترس است(54) پس شما دو گروه کدام نعمت پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟(55) در آنجا زناني هستند که فقط به شوهرشان نظر دارند و قبلا دست جن و انسي به آنها نرسيده (56) پس شما دو گروه کدام نعمت پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (57) گوئي که ياقوت و مرجان هستند (58) پس شما دو گروه کدام نعمت پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (59)آيا پاداش احسان جز احسان است؟(60) پس شما دو گروه کدام نعمت پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (61) و(سطحِ) پائين تر از آندو، دو بهشت ديگر است (62) پس شما دو گروه کداميک از نعمتهاي پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (63) که از زياديِ سبز بودن بنظر سياه مي آيند (64) پس شما دو گروه کداميک از نعمتهاي پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (65) در آنها دو چشمه است که فواره ميزنند (66) پس شما دو گروه کداميک از نعمتهاي پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (67) در آنها ميوه و نخل و انار است (68)  پس شما دو گروه کداميک از نعمتهاي پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (69) در آنها زناني خوشرو و نيکو هستند (70) پس شما دو گروه کداميک از نعمتهاي پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (71) (که) حورياني پرده نشين در خيمه ها میباشند (72) پس شما دو گروه کداميک از نعمتهاي پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (73) كه قبلا دست هيچ انسان و جني به آنها نرسيده است (74) پس شما دو گروه کداميک از نعمتهاي پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (75) بر بالشهاي سبز رنگ ابريشمي (و) فرشهاي ديباي رنگارنگ تکيه ميزنند (76)  پس شما دو گروه کداميک از نعمتهاي پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (77) پر برکت است نام پروردگارت که شكوهمند و گرامي است (78)

قبلی:  سوره رحمان سوره رحمان
بعدی:  سوره دهر سوره دهر
Print
247 بار مطالعه شده است

فایل ها برای دانلود

پیش تفسیر

1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

طرز استخراج عصاره محتوای سوره (یعنی «درس» سوره) را در قسمت اول نشان داده ایم که چنین است:

درس: يادآوري گوشه هاي از نعمت های عام الهي اعم از دنيوي و اخروي براي جن و انسان.

 

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: تشريح دو بهشت عالي (برای اشخاص عالی) و دو بهشت سطح پايين تر (برای اشخاص خوب) براي جن و انسان.

 

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ ﴿46﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿47﴾ ذَوَاتَا أَفْنَانٍ ﴿48﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿49﴾ فِيهِمَا عَيْنَانِ تَجْرِيَانِ ﴿50﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿51﴾ فِيهِمَا مِن كُلِّ فَاكِهَةٍ زَوْجَانِ ﴿52﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿53﴾ مُتَّكِئِينَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ ﴿54﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿55﴾ فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿56﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿57﴾ كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ ﴿58﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿59﴾ هَلْ جَزَاء الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ﴿60﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿61﴾

ریزدرب: موقعیت مومنانِ برگزیده در جهان دیگر

2

وَمِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ ﴿62﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿63﴾ مُدْهَامَّتَانِ ﴿64﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿65﴾ فِيهِمَا عَيْنَانِ نَضَّاخَتَانِ ﴿66﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿67﴾ فِيهِمَا فَاكِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ ﴿68﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿69﴾ فِيهِنَّ خَيْرَاتٌ حِسَانٌ ﴿70﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿71﴾ حُورٌ مَّقْصُورَاتٌ فِي الْخِيَامِ ﴿72﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿73﴾ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿74﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿75﴾ مُتَّكِئِينَ عَلَى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِيٍّ حِسَانٍ ﴿76﴾ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿77﴾

ریزدرب: موقعیت مومنان در جهان دیگر

3

 تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ﴿78﴾

ریزدرب: ای پیامبر! و ای پیروانش! پربرکت است نام پروردگارتان که صاحبِ عظمت و بخشندگی است

 

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب :

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 – از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 يادآوري میفرماید بعضی از نعمتهاي عام خداوندی را، که هم مربوط به نوع انسان میباشد و هم به نوع جن.

در پاراگراف 2 به برخی نعمت هائی اشاره می فرماید که اساسا برای ما مخاطب ها در بدو امر اصلا نعمت به حساب نمی آید مگر اینکه تعمقی کنیم و وجهِ نعمت بودنِ آنها را در یابیم.

در این پاراگراف به نعمتهایی که آدمهای عالی و نیز آدمهای خوب در آخرت خواهند داشت اشاره میفرماید.

 

4 - سوالات

1 - برای موضوع آیه46، چه سابقه ای می شناسید؟

2 - (سابقه راکه پیداکردید، آنگاه بیان کنید) رابطه اش باموضوع آیه 46، از لحاظ کلیدهای تفسیر قرآن چیست؟

3 – آیا «دو» در آیه 52، مفهوم ریاضی دارد؟

4 - موضوع آیه60، سوال ازچه کسی است؟

5 - رابطه مفاهیم آیات 70 و 72 چیست؟

6 - چه سابقه ای ازمفاهیم آیه 74 دارید؟

7 - باتوجه به آیه72، امروزبیش ازنصف مردم جهان موی طلائی و چشم آبی راترجیح میدهند، چرا از این نوع ذکری نفرموده است؟

8 - کلمه « دونهما » به معنی لغوی آمده یا اصطلاحی؟

9 - چرا در آیه ترجیع بند، خداوند را مفرد آورده؟

 

5 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

معلوم میشود مخالفان فعال آنحضرت نه تنها هیچ عنصر از عناصر مربوط به قیامت را باور نداشتند بلکه به پس از آن را نیز (که جهان آخرت – بهشت و جهنم و عذاب و نعیم – باشد را) باور نداشتند.

 

6 - آیات برجسته این پاراگراف

در قسمت قبلی عرض کرده ایم که کل آیات سوره الرحمان برجستگی مخصوصی دارد و در اینجا به مطالعه مجدد همان دعوت میکنیم.

 

7 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیات 46 تا 77 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

آیه 78 نیز از آنجا که کسی به درک کامل عظمت خداوند راهی ندارد، همینطور است.

 

8 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

در این پاراگراف کلماتی بکار رفته که در طول این قرنهای طولانی تغییر معنای چندانی نیافته، و لذا، مخاطبان اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقیی را میداشتند که ما امروز داریم.

البته این سخن فقط در مورد معنی تحت اللفظی درست میباشد.

 

9 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

تشريح دو بهشت عالي و دو بهشت خوب (که به ترتیب برای اشخاص عالی و برای اشخاص خوب) براي جن و انسان تمهید شده است، عنصر فرازمانی-فرامکانیِ این قسمت است.

 

10  – کدام عنصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

محتوای این پاراگراف، بطور کلی، شبیه پاراگراف های نظیر در سوره واقعه است، اما، چنان تمایزی در کلمات و تعابیر، دیده میشود که نمیتوان این پاراگراف ها را یکی دانست، اما، با در نظر گرفتن این مطلب، در هر حال، آیه 60، و موضوع حور و لم یطمثهن و آیه 76، «برای اولین بار» است.

 

11 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

ناگزیر از ذکر این نکته ایم که ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:

1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.

2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.

 

آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی»

انسان های مطلوب

وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ ﴿46﴾

مخلوقات

يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ  السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ﴿33﴾ يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِّن نَّارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنتَصِرَانِ ﴿35﴾

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿47﴾

فبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿49﴾

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿51﴾

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿53﴾

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿55﴾

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿57﴾

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿59﴾

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿61﴾

 فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿63﴾

 فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿65﴾

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿67﴾

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿69﴾

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿71﴾

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿73﴾

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿75﴾

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿77﴾

 

درباره نعیم

ذَوَاتَا أَفْنَانٍ ﴿48﴾ فِيهِمَا عَيْنَانِ تَجْرِيَانِ ﴿50﴾ فِيهِمَا مِن كُلِّ فَاكِهَةٍ زَوْجَانِ ﴿52﴾

مُتَّكِئِينَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ ﴿54﴾

 فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿56﴾

كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ ﴿58﴾

هَلْ جَزَاء الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ﴿60﴾

وَمِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ ﴿62﴾ مُدْهَامَّتَانِ ﴿64﴾فِيهِمَا عَيْنَانِ نَضَّاخَتَانِ ﴿66﴾ فِيهِمَا فَاكِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ ﴿68﴾  فِيهِنَّ خَيْرَاتٌ حِسَانٌ ﴿70﴾ حُورٌ مَّقْصُورَاتٌ فِي الْخِيَامِ ﴿72﴾ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿74﴾ مُتَّكِئِينَ عَلَى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِيٍّ حِسَانٍ ﴿76﴾ 

شئون الهی

تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ﴿78﴾

شرح مختصر

کلیدهای تفسیری

ترتیب نزول

در سوره واقعه دیده می شود که در آنجا دو نوع بهشت معرفی شده بود که یکی از آنها مربوط به «مقربان» و «سابقون اولون» و دیگری مربوط به «اصحاب الیمین» بود.

 در این سوره نیز همین دو درجه بودن بهشتها را می بینیم.

قسمت اولِ بهشتی که در این پاراگراف معرفی می شود، با سابقه ای که از سوره واقعه داریم «بهشت درجه یک» است.

 و بهشتی که در قسمت دوم پاراگراف معرفی می شود، «بهشت آدمهای خوب معمولی» است.

اگر با توجه به توضیحات قسمتِ قبلی، این قسمت را ملاحظه فرمائید خواهید دید که نعمت های مطرح شده در قسمت قبلی «معنوی تر»، «با کیفیت تر» و «سطح بالاتر» از نعمت های مطرح شده در بهشت درجه دو است، مثلاً :

1- مقایسه «انواع میوه ها» در آیه 52 و میوه های مشخص شده در آیه 68 نشاندهنده تفاوت در تنوع است،

 2- مقایسه آیه های 56  و 70 که مربوط است به تفاوت در کیفیت همسران بهشتی،

 3- مقایسه آیه های 54 و 76 که مربوط است به تفاوت درجه رفاه و میزان مورد احترام بودن.

 البته باید چنین هم باشد. وقتیکه در این دنیای به این حقارت اینقدر تفاوت در درجات هست، در آنجا که جهانِ کمالها و مطلوبها و کمالِ مطلوب ها است، آیا قابل تصور است که مثلاً حضرت ابراهیم با فرضاً یک «آدم خوب معمولی» مساوی باشد؟

به زبان مخاطب اولیه

آیات این پاراگراف به زبان مخاطب اولیه است.

همانطور که جنین هیچ راهی برای درک این جهان ندارد، ما نیز هیچ راهی برای درک آن جهان نداریم.

اگر شما (خواننده محترم که آدم فرهیخته ای هستید که این قبیل متون را می خوانید) قرار باشد فرضاً به یک جنین داخل رحم، این جهان را توصیف کنید، چه می توانید بگوئید؟ در این جهان ناراحتی هائی هست که نمی  توان آنها را برای او توصیف کرد و همچنین خوشی هائی هست که با توجه به مفاهیمی که او می تواند درک کند نمی توان برایش توضیح داد.

غذای او ساده ترین نوع غذا است و از طریق بند ناف به او می رسد، محیط او هم گرم است، و اگر از او نظرخواهی شود، احتمالاً شرایط خویش را ایده آل تصور می کند و تمایلی به خروج از آن زندگی نخواهد داشت.

ما نیز واقعاً از جهان بعدی تصور روشنی نمی توانیم داشته باشیم، لذا خداوند مفاهیمی مانند نهایت عزت و احترام، نهایت رفاه، نهایت قدرت و ثروت، نهایت راحتی و آسایش و آرامش، و نهایت در اختیار بودن همه مطلوبیت ها، را، ساده و ساده کرده و در قالب کلماتی که مخاطب ظاهرآنها را بفهمد (نه اینکه بتواند حقایق آنها رابفهمد) بیان کرده است  و البته همین مقدار هم هوش ربا است.

ذکر مصادیق افاده حصر نمی کند

با این تیتر آشنا هستید، علیرغم اینکه مایل به رعایت  اختصار هستیم اما نمی توانیم اشاره ای هم نکنیم.

 لذا توجه داشته باشید که نعمت های مذکور در این پاراگراف منحصر به مواردی که بر شمرده شده نیست.

 

دست هیچ انس و جنّی به آنها نرسیده

در آیه های 56 و 74 مطلبی هست که به نظر میرسد زیربنای فرضیه ای را که در قسمت های قبلی مطرح کرده ایم سست میکند.

موضوع این است که ممکن است کسی بگوید شما گفته ای جنّ ذاتا با انسان مغایر است، و جهانِ مغایرِ مربوط به خویش را دارد، و از نعمتهایِ مغایرِ با نعمت های ما که مناسب جهان خودشان است، استفاده میکند، و گرچه قیامت و آخرت هم دارد اما قیامت و آخرتش هم در جهانِ مناسبِ مربوط به خویش است، اگر چنین باشد، راجع به دو آیه 56 و 74 چه میگوئی که از آنها امکانِ استفاده هریک از دو نوعِ جنّ و انسان از نعمتهای یکدیگر فهمیده میشود.

جواب این است که در آیه های مذکور خداوند به زبان مخاطب صحبت فرموده، و ماها هم برای تاکید، اینگونه سخن میگوئیم، مثلا وقتی که میخواهیم تاکید کنیم که «دیشب شوفاژ خراب بوده و سردمان شده»، ممکن است بگوئیم «دیشب شوفاژ که هیچ، بخاری گازی و بخاری برقی و بخاری هسته ای هم نداشتیم» و این در حالی است که همه میدانند بخاری هسته ای چیزی نیست که اشخاص معمولی نظیر ماها بتوانند داشته باشند.

خداوند در دو آیه یاد شده خواسته بر شدّتِ دست نخوردگی آنها تاکید کند ولذا بر دست نخورده بودنِ حوریان (در بهشت های متعلق به انسان) توسطِ حتی جنّ – که اصلا امکانش نیست – و دست نخورده بودنِ حوریانِ نظیر در بهشت های متعلق به جنّ) توسطِ حتی انسان – که اصلا امکانش نیست -  اشاره فرموده و برای جا افتادن آن، از طرز سخن گفتن ما استفاده فرموده است.

 

جنّ

نکته مهمی که در اینجا مطرح است و آن اینکه مخاطب از طریق آیات این سوره، دائماً به یاد نوع دیگری از مخلوقات که آنها نیز مخاطب همین خطاب ها هستند می افتد، و راجع به آنها علاقمند و کنجکاو می شود و این علاقه مندی و کنجکاوی سرآغاز یک سلسله حرکات و فعالیت هائی برای شناخت بیشتر آنها است، که در این خصوص تاکنون حرکتی انجام نشده است.

خواننده این سوره با خواندن هر آیهِ شامل ترجیع بند باید به این فکر بیفتد که موضوعِ آن نعمتی که قبل از آن مطرح شده (با در نظر گرفتنِ مطالبی که در قسمت قبلی گفته ایم) غیر از آنچه به ذهن ما می آید اشاره به نعمتِ نظیری در جهانِ جنّ نیز دارد و همیشه هم باید همزمان به ذهن بیاورد که «ذکر مصادیق افاده حصر نمیکند» – و حقیقتِ موضوع به نحو هوش ربائی عظیم تر و وسیع تر و عمیق تر از آن چیزی است که ذکر شده است.

  درهر حال ، ما همزادان نامرئی خویش را نمی شناسیم و از آنها اطلاع کمی داریم.

 اینقدر می دانیم که آنها نیز مانند ما از موهبت اختیار و آزادی استفاده می کنند و نیز می دانیم که آنها نیز مؤمن و کافر دارند و نیز می دانیم آنها نیز عذاب و نعمت دارند ونیز میدانیم هر نعمتی که ما داریم آنها نیز (در جهان خویش) نظیرش را دارند و نیز اینکه حضرت سلیمان چند تائی از آنها را بکار می گرفت بطوریکه اگر بکارگیری آنها نبود امروز بسیاری از ساختمانهای عظیم در روی زمین وجود نداشت و بیش از این چه می دانیم؟

 جا دارد این مقدار از معارف قرآنی در خصوص جنّ را قدم اول قرار داده و سعی در شناخت بیشتر آنها و ارتباط گیری با آنها و سپس همکاری با آنها بنمائیم و ساختن جهانی بهتر را برای هر دو نوع با کمک یکدیگر آغاز کنیم.

 

ترجمه تفسیریِ آزاد

و کساني که بيم این دارند که در برابر پروردگار حاضر خواهند شد و چگونه خواهند توانست عظمت ملاقات شونده را تاب بیاورند، و چنین کسانی پروردگار را در ذهن خویش خیلی والا و محترم میدانند  دو بهشت خواهند داشت (46) پس شما دو گروهِ جنّ و انس کدام نعمت پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (47)  که درختانِ آن بهشت ها پرشاخ و برگند (48) پس شما دو گروه کدام نعمت پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (49) در آن دو بهشت دو چشمه جاري است (50) پس شما دو گروه کدام نعمت پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (51) در آندو از هر ميوه اي چند گونه است (52) پس شما دو گروه کدام نعمت پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (53) بر فرشهائي که آسترش از ابريشم است تكيه ميزنند و ميوه هاي آن دو بهشت در دسترس شان است (54) پس شما دو گروه کدام نعمت پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (55) در آنجا زناني هستند که فقط به شوهرشان نظر دارند و قبلا دست جن و انسي به آنها نرسيده است (56) پس شما دو گروه کدام نعمت پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (57) از شدت زیبائی گوئي که ياقوت و مرجان هستند (58) پس شما دو گروه کدام نعمت پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (59) آيا پاداش احسان جز احسان است؟ (60) پس شما دو گروه کدام نعمت پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (61) و سطحِ پائين تر از آندو، دو بهشت ديگر هم برای هریک از آدم های خوب هست (62) پس شما دو گروه کداميک از نعمتهاي پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (63) که از زياديِ سبز بودن بنظر سياه مي آيند (64) پس شما دو گروه کداميک از نعمتهاي پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (65) در آنها دو چشمه است که فواره ميزنند (66) پس شما دو گروه کداميک از نعمتهاي پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (67) در آنها ميوه و نخل و انار و سایر میوه هایی که مطلوبشان باشد نیز هست (68)  پس شما دو گروه کداميک از نعمتهاي پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (69) در آنها زناني خوشرو و نيکو هست (70) پس شما دو گروه کداميک از نعمتهاي پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (71) که مانند حورياني پرده نشين در خيمه هایند (72) پس شما دو گروه کداميک از نعمتهاي پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (73) كه قبلا دست هيچ انسان و جني به آنها نرسيده است (74) پس شما دو گروه کداميک از نعمتهاي پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (75) که بر بالشهاي سبز رنگ ابريشمي و فرشهاي ديباي رنگارنگ تکيه ميزنند (76) پس شما دو گروه کداميک از نعمتهاي پروردگارتان را تکذيب ميکنيد؟ (77) ای پیامبر! و ای پیروان او! پر برکت است نام پروردگار که شكوهمند و گرامي است (78)

 

 

فایل ها برای دانلود

دی ان ان