X

إِنَّ جَهَنَّمَ كَانَتْ مِرْصَادًا ﴿21﴾ لِلْطَّاغِينَ مَآبًا ﴿22﴾ لَابِثِينَ فِيهَا أَحْقَابًا ﴿23﴾ لَّا يَذُوقُونَ فِيهَا بَرْدًا وَلَا شَرَابًا ﴿24﴾ إِلَّا حَمِيمًا وَغَسَّاقًا ﴿25﴾ جَزَاء وِفَاقًا ﴿26﴾ إِنَّهُمْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ حِسَابًا ﴿27﴾ وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كِذَّابًا ﴿28﴾ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ كِتَابًا ﴿29﴾ فَذُوقُوا فَلَن نَّزِيدَكُمْ إِلَّا عَذَابًا ﴿30﴾ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا ﴿31﴾ حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا ﴿32﴾ وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا ﴿33﴾ وَكَأْسًا دِهَاقًا ﴿34﴾ لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا ﴿35﴾ جَزَاء مِّن رَّبِّكَ عَطَاء حِسَابًا ﴿36﴾ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرحْمَنِ لَا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا ﴿37﴾ يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا لَّا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا ﴿38﴾ ذَلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ مَآبًا ﴿39﴾ إِنَّا أَنذَرْنَاكُمْ عَذَابًا قَرِيبًا يَوْمَ يَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنتُ تُرَابًا ﴿40﴾

 

البته جهنم کمينگاهي است (21) براي طغيانگران بازگشتگاهي است (22) در قرن هاي طولاني در آن توقف خواهند داشت (23) که در آن نه خنکي و نه نوشابه اي خواهند چشيد (24) غير از آبي جوشان و چركابي (25) که اين جزائي است موافق (رفتارشان) (26) البته آنها اميدي به حسابرسي نداشتند (27) و آيات ما را تکذيب ميکردند (28) و هر چيزي را در کتابي شماره کرده ايم (29) [و در آن روز به آنان خطاب می شود] پس بچشيد که بر شما جز عذابي نخواهيم افزود (30) البته براي اهل تقوا نجات و پيروزيي هست (31) بوستانهاي مستقل و تاک ها (32) و دخترکان نورسيده همسال (33) و جامهائي پر از نوشابه (34) (و) در آن نه بيهوده اي ميشنوند و نه دروغي (35) [به آنان خطاب می شود این] جزائي است از جانب پروردگارت که عطائي از روي حساب است (36) پروردگارآسمانها وزمين وآنچه بين آنهاست، که رحمان است و هيچکس از جانب او اجازه خطابي ندارد (37) روزي که ملائکه و روح به صف باشند، کسي سخني نمي گويد مگر آنکه خداي رحمان اجازه اش دهد و او هم سخن درست گويد (38) آن روز، روز حق است. پس چه کسي مي خواهد بسوي پروردگارش بازگشتگاهي بجويد؟(39) [در آن روز به مجرمان خطاب شود] ما شما را نسبت به عذابي نزديک هشدار داده بوديم روزي که شخص به آنچه از پيش فرستاده مي نگرد و کافر مي گويد اي کاش خاک بودم (40)


قبلی:  سوره نباء سوره نباء
بعدی:  سوره طور سوره طور
Print
273 بار مطالعه شده است

فایل ها برای دانلود

پیش تفسیر

1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

طرز استخراج عصاره محتوای سوره (یعنی «درس» سوره) را در قسمت قبل نشان داده ایم، که مطابق ذیل است:

درس: جلب توجه مخاطب به جهان ديگر و دعوت به انتخاب مسير خوب.

 

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: کساني که به جهان ديگر اهميت نمي دهند چنين وضع دلخراشی، و کسانی که به آن اهمیت میدهند چنین وضع عالی، خواهند داشت.

 

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

إِنَّ جَهَنَّمَ كَانَتْ مِرْصَادًا ﴿21﴾ لِلْطَّاغِينَ مَآبًا ﴿22﴾ لَابِثِينَ فِيهَا أَحْقَابًا ﴿23﴾ لَّا يَذُوقُونَ فِيهَا بَرْدًا وَلَا شَرَابًا ﴿24﴾ إِلَّا حَمِيمًا وَغَسَّاقًا ﴿25﴾ جَزَاء وِفَاقًا ﴿26﴾

درس: جلب توجه مخاطب به جهان ديگر و دعوت به انتخاب مسير خوب.

ریزدرب: شرایط زندگی در جهان دیگر برای اشخاصی که در این دنیا از مسیر خوب طغیان کردند، هیچ مساعد نیست

2

إِنَّهُمْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ حِسَابًا ﴿27﴾ وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كِذَّابًا ﴿28﴾ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ كِتَابًا ﴿29﴾ فَذُوقُوا فَلَن نَّزِيدَكُمْ إِلَّا عَذَابًا ﴿30﴾

درس: جلب توجه مخاطب به جهان ديگر و دعوت به انتخاب مسير خوب.

ریزدرب: شرایطی که آنان در آن خواهند بود، دراثر رفتارشان در این دنیا برایشان رقم خورده

3

إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا ﴿31﴾ حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا ﴿32﴾ وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا ﴿33﴾ وَكَأْسًا دِهَاقًا ﴿34﴾ لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا ﴿35﴾ جَزَاء مِّن رَّبِّكَ عَطَاء حِسَابًا ﴿36﴾ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرحْمَنِ لَا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا ﴿37﴾

درس: جلب توجه مخاطب به جهان ديگر و دعوت به انتخاب مسير خوب.

ریزدرب: شرایط زندگی در جهان دیگر برای اشخاصی که در این دنیا مسیر خوب را پیمودند، بسیار مطلوب خواهد بود

4

يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا لَّا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا ﴿38﴾ ذَلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ مَآبًا ﴿39﴾

درس: جلب توجه مخاطب به جهان ديگر و دعوت به انتخاب مسير خوب.

ریزدرب: در قیامت همه چیز بغایت مرتب و سازماندار

 

5

إِنَّا أَنذَرْنَاكُمْ عَذَابًا قَرِيبًا يَوْمَ يَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنتُ تُرَابًا ﴿40﴾

درس: جلب توجه مخاطب به جهان ديگر و دعوت به انتخاب مسير خوب.

ریزدرب: ای مردم! هشدار یابید که آن روز برای برخی مطلوب و برای دیگران فوق العاده نامطلوب خواهد بود.

 

تقطیع :

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب :

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

2 – از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 با طرح سئوالی، کنجکاوی عمومی را راجع به قیامت جلب می نماید و به گوشه ای از قدرت های الهی اشاره می فرماید تا مخاطب بطور طبیعی این نتیجه را بگیرد که خداوندی که این کارها را کرده آن کار را هم میتواند کند و نیز اطلاعاتی از روز قیامت میدهد که البته تاکیدش بر حتمیت وقوع آن است اما هولناکی آن نیز از خلال توصیفات حتی غیر مستقیمش هم پیدا است.

در این پاراگراف وضعیت خوب اهل تقوا و وضع بد دیگران را در آن روز شرح میدهد.

و از کمالِ سامان یافتگیِ آن روز و حقانیت آن، و خودآگاهی کافران نسبت به ضرر بزرگی که به خویش زده اند خبر میدهد.

 

3- سوالات

1- برای کلمه «مرصاد» (آیه21) چه سابقه ای میشناسید؟

2 - برای کلمه «مئآب» آیه22 چه توضیحی دارید؟ مثلا چرا کلمه ای نفرموده که  معنیی معادل «گمرک» یا «حسابداری» یا «مقصد» یا مانند آنها را بدهد؟

3 – در آیه27 بجای کلمه «لایرجون» چرا کلمه ای مانند «لایومنون» بکار نبرده؟

4 - «کل شئ» آیه 29 را توضیح دهید.

5 – چرا در آیه 29 بجای «کتابا» نفرموده «فی کتابا»؟

6 – موضوعِ آیه 25 هیچ سنخیتی با موضوعِ آیه 24 ندارد، با توجه به این نکته، در باره «الّا» چه فکر میکنید؟

7- شبیه کدامیک ازفاکتورهای بوجود آورنده عذاب را، فعلا، به وضوح دراین جهان می بینیم؟

8 – حتی « پولدارهای کوچک» (کسانی که دارائیشان حدود یک میلیون دلار باشد، که امروزه تعدادشان از میلیونها نفر هم بیشتراست) نیز میتوانند در همین جهان نعمت های ذکرشده درآیات 32تا34 را فراهم کنند، انگیزه آنها برای آخرت چه می تواند باشد؟

9 - «مآبا» انتهای آیه 39 چه فرقی باهمین کلمه در آیه 22 دارد؟

10 – کلمه «الرحمن» در آیه37 (از لحاظ کلید های تفسیر) چه موقعیتی دارد؟

11 - «ای کاش خاک بودم» درانتهای آیه40 یعنی چه؟ (چه نوع از سخن است؟)

12 - در«آنروز»- باتوجه به آیه 38- ملائکه و روح داوطلب سخن گفتن اند، اگربه آنها اجازه سخن داده شود، گروه اول درباره چه مقولاتی میتوانند سخن بگویند، وگروه دوم چه؟

13 – از نظر کلیدهای تفسیر قرآن، «انا انذرناکم عذابا قریبا» (آیه40) چه موقعیتی دارد؟ (پرانتزی؟ التفات؟ یا.....؟)

14 – در آیه 40، راجع به کلمه «قریب» چه می اندیشید؟

15 – در آیه 39، خداوند به حالت مفرد ودر آیه40، به حالت جمع معرفی شده، چرا؟

16 - « يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا» چه نوعی از سخن است؟

 

 

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیه 31 فهمیده میشود از بین گروه های پسندیده ممکن، مانند مسلمین و مومنین، در این مرحله از نزول وحی، به عنوان الگو، پسندیده ترین گروه را به عنوان هدف برای الگو سازی انتخاب و معرفی نموده، و به عنوان جایزه (با توجه به آیات 32 تا 35) چیزهایی را معرفی نموده که جنبه مادی (البته از نوع بهشتی اش) دارد و از همینجا معلوم میشود که اکثر پیروان آنحضرت از فرودستان جامعه بوده اند، و از آیه 36 فهمیده میشود که با وجود آن، عده ای هم بوده اند که جایزه های معنوی و متعالی برایشان انگیزه بوده است.

از آیه های 27 و 28 معلوم میشود اشخاص مورد گرفتاری در جهنم، فعالان مخالفت و تکذیب اند، و از همینجا معلوم میشود در این مقطع از نزول آیات، اشخاص مورد نظرِ آیه 28 (یعنی فعالان تکذیب) زیر مجموعه اشخاص مورد نظر آیه 27 (یعنی بی اعتقادان به قیامت) بوده اند و گروه اخیر، چنانکه از آیات ابتدای این سوره بر می آید، زیاد بوده اند.

5 - آیات برجسته این پاراگراف

آیات 21 تا 40 بدلایل مکرر پیشگفته، از آیات برجسته قرآنی میباشند.

 

6 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیات 21 تا 40 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

 

7 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

همه کلماتِ بکار رفته در این پاراگراف طوری است که در این هزار و چندین قرن تغییری در معنی نیافته، لذا، مخاطبان اولیه آنها را آنطور میفهمیده اند که با فرهنگ آن روزها متناسب بود و امروز طوری فهمیده میشود که با علم و فرهنگ امروز متناسب است .

 

واضح است که تلقی مخاطبان اولیه راجع به سماوات و مابینهما و ملائکه و روح با تلقی امروز تفاوت عظیمی داشت، اما عجب و هزار عجب که تلقی آنها و امروزیان از کل محتوای پاراگراف دور از هم نمی بوده است.

این یکی از عناصر عجیب قرآنی است که نمیدانم آیا مشابهی دارد یا نه و اگر هم مشابهی داشته باشد، بسیار نادر است، آنقدر نادر که می باید موضوع یک تحقیق قرار گیرد.

8 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

برای اینکه مطلب بهتر درک شود خوب است آیه ها را اینطور ببینیم:

رَبِّ (   ) وَ (   ) وَ (   ) – الرحْمَنِ - لَا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا ﴿37﴾ يَوْمَ يَقُومُ (   ) وَ(   ) صَفًّا لَّا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا ﴿38﴾ ذَلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ مَآبًا ﴿39﴾ إِنَّا أَنذَرْنَاكُمْ عَذَابًا قَرِيبًا يَوْمَ يَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنتُ تُرَابًا ﴿40﴾

چیزی که از متن فوق دستگیرمان میشود این است که ربّ چه و چه و چه که رحمان است، در آن روز، اجازه خطاب به کسی نمیدهد،

در آن روزی که چه و چه به صف می ایستند، کسی چیزی نتواند گفت، مگر کسی که رحمن به او اجازه دهد و او نمیتواند جز مطلبِ درست بگوید،

آن روز حق است، پس چه کسی میخواهد در آن روز نزد ربّ خویش جایگاهی داشته باشد؟

ما شمارا از عذابی نزدیک هشدار دادیم، روزی که هرکس  آنچه را  قبلا پیش فرستاده، می بیند، و کافر میگوید کاش خاک بودم.

ملاحظه میفرمایید؟!

متن فهمیده میشود، (حتی بدون اینکه آن حقیقت آن کلمات مورد اختلافات شدید در بین مفسران در 1400 سال و چند قرن دانسته شود) که عبارت باشد از عظمت آن روز، هولناکی آن روز، و اینکه حق و حتمی است، و اینکه هر عاقلی لازم است با در نظر گرفتن آن، وضعیت خویش را با آن  هماهنگ کند.

و این، همان چیزی است که «درب» میگوید! یعنی خودِ درب حاویِ بخشِ فرازمانی-فرامکانیِ پاراگراف هست.

 

9 - این پاراگراف حاوی چه رهنمودی برای بشر قرن بیست و یکمی است؟

امروز ببینید برای فرار از شرایط نامطلوب (مثلا نا امنی و شرایطِ بدِ اقلیمی و زیستی وغیره) و نیز برای بدست آوردن شرایط خوب اقلیمی و اجتماعی و رفاهی وغیره چقدر از کسان چه زحمت هائی برای مهاجرت میکشند و چه مبالغی صرف میکنند و چه خطراتی به جان میخرند، تا مگر کمی شرایط شان مطلوب تر شود.

آنچه این پاراگراف میگوید این است:

1 – یکطرف شرایطی است چنانکه آیات 22 تا 25 میگویند

2 – طرف دیگر چنان است که آیات 32 تا 36 میگویند

آدم عاقل چه میکند؟

آدم عاقل اولا بهترین کوشش خویش را میکند که ببیند این حرفها چقدر درست است

بعدش اگر احراز کرد که این حرفها میتواند درست باشد خود را با چیزهایی که به شرایط خوب میرساند همسو میکند!

 

10 – کدام عنصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

گرچه در این پاراگراف عناصری هم میتوان یافت که به نوعی در سوره های قبل مورد تصریح یا اشاره قرار گرفته باشند، اما مطالب جدید در این پاراگراف آنقدر زیاد است که میتوان گفت مطالب فوق الذکر در مقابلش چیزی نیست، لذا با قید «تقریبا» میتوان گفت که همه این مطالب برای «اولین بار» است.

اگر بگوئیم سابقه ای در سوره های قبل ندارد، پس «روح»ی که در سوره قدر آمده چه؟ و ملائکه؟ و حق؟ و یوم ینظر المرءما قدمت یداه؟

حقیقت این است که به سختی میتوان آنها را «سابقه» حساب کرد.

لذا میتوان گفت مطالب این پاراگراف، هم سابقه ضعیفی در سوره های قبلی دارد، و هم سابقه ای به این طرزِ گویا، ندارد.

11 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

ناگزیر از ذکر این نکته ایم که ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:

1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.

2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.

 

آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی»

إِنَّ جَهَنَّمَ كَانَتْ مِرْصَادًا ﴿21﴾ لِلْطَّاغِينَ مَآبًا ﴿22﴾ لَابِثِينَ فِيهَا أَحْقَابًا ﴿23﴾ لَّا يَذُوقُونَ فِيهَا بَرْدًا وَلَا شَرَابًا ﴿24﴾ إِلَّا حَمِيمًا وَغَسَّاقًا ﴿25﴾ جَزَاء وِفَاقًا ﴿26﴾

وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ كِتَابًا ﴿29﴾ فَذُوقُوا فَلَن نَّزِيدَكُمْ إِلَّا عَذَابًا ﴿30﴾

انسان های نا مطلوب

إِنَّهُمْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ حِسَابًا ﴿27﴾ وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كِذَّابًا ﴿28﴾

درباره نعیم

إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا ﴿31﴾ حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا ﴿32﴾ وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا ﴿33﴾ وَكَأْسًا دِهَاقًا ﴿34﴾ لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا ﴿35﴾ جَزَاء مِّن رَّبِّكَ عَطَاء حِسَابًا ﴿36﴾ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرحْمَنِ لَا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا ﴿37﴾

گردشِ کار در روز قیامت

يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا لَّا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا ﴿38﴾ ذَلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ مَآبًا ﴿39﴾ إِنَّا أَنذَرْنَاكُمْ عَذَابًا قَرِيبًا يَوْمَ يَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنتُ تُرَابًا ﴿40﴾

 

شرح مختصر

کلیدهای تفسیری

ترتیب نزول

مضمون 5 کلمه اول آیه 38 را در سوره فجر داشتیم و بقیه آیات بدیع است، و سه کلمه آیه 39 قبلاً چند بار در چند جا آمده و بقیه آیه را در آیه انتهائی سوره تکویر (نقل به مضمون) داشتیم و چهار کلمه اول آیه آخر نیز تلویحاً در چند جا قبلاً آمده و مضمون شش کلمه بعدی را در سوره های انفطار و تکویر داشتیم و بقیه آیه 40 بدیع است. (که خوب است خواننده گرامی به همه این مورد که اشاره شده مراجعه نموده و شرح ها را ببیند)

دریافت های مستقیم و کوتاه

یوم الحق (= روز حق) یعنی روزی که حق ظاهر می شود، یعنی در این دنیای ما حق و باطل مخلوط است ولی در آن روز مشخص میشود  و این موضوع را در سوره انفطار ذیل «والامر یؤمئذلله» عرض کردیم.

 ملائکه و روح که در آیه 38 آمده دو رشته از مخلوقات هستند که از هم متمایزند، ملائکه کارگزاران امور فیزیکی جهانند و روح کارگزاران امور معنوی (مانند وحی و امثال آن)

 «صف»ی که در آیه 38 آمده «به زبان مخاطب» گفته شده و معنی آن «در آمادگی کامل و بطور منظم قرار داشتن» است.

«لایملکون منه خطابا» درآیه 37 یعنی نمی توانند بدون اجازه خداوند، به اوچیزی بگویند.

ذکر مصادیق افاده حصر نمی کند

با این تیتر که آشنا هستید، دراین جا هم همانطور است و شرح بیشتر لازم نیست اما این اشاره لازم بود.

تغییر مخاطب؟

اگر در کلید های تفسیر دقت کرده باشید متوجه شده اید که در ابتدای آیه 30 گوئی مخاطب عوض شده است.

این عوض شدن مخاطب نیست بلکه نقل قول و روایت است.

 یعنی اینکه خداوند در طول این پاراگراف طی مکانیزم  وحی دارد مطالبی را به پیامبر(ص)، و از طریق او به پیروانش، می فرمایدکه جهنم چنین و چنان است و از جمله اینکه به طغیانگران در آن روز چنین گفته خواهد شد، لذا واقعاً تغییر مخاطب صورت نگرفته و این یک امر ظاهری است زیرا مخاطب این پاراگراف در درجه اول پیامبر(ص) و سپس پیروان او هستند در حالی که مخاطب های آیه 30 پس از وقوع قیامت مورد این خطاب قرار می گیرند.

به زبان مخاطب اولیه

در صورتی که خواننده محترم این تفسیر را از ابتدای آن شروع کرده باشند می دانند که بارها به بیان های گوناگون گفته ایم که همان طور که جنین هیچ راهی برای درک این جهان ندارد ما نیز هیچ راهی برای درکِ جهان بعدی نداریم و این آیات به «زبان مَثَل» حقایقی را که در ذهن ما نمی گنجد به ذهن ما نزدیک  می کند (در اینجا از خواننده محترمی که از اول شروع نکرده دعوت می کنیم از اول مطالعه نماید زیرا به علت احتراز از طولانی شدن کتاب نمی توانیم مطالبی را که قبلاً گفته ایم تکرار کنیم.

 

گاهی آیات «فرعی»  بار معنی قوی تری از آیات اصلی دارند

اگر در آیات 26 تا 29 اندکی دقت کنید می بینید از لحاظ معنی و مطالبی که به ذهن خواننده می آورند خیلی قوی تر و پررنگ از سایر آیات این پاراگراف است، و این نکته ایست که از این پس زیاد خواهیم دید و در حد کلیدهای فهم و تفسیر قرآن است، اما کلیدهای هشتگانه ای که قبل از شروع این تفسیرها عرض کردیم، کلیدهای خیلی اصلی هستند اما کلید هائی از نوع «ذکر مصادیق از باب حصر نیست» و «خواست خداوند قانونمند است» و تیتر فوق، و چند تای دیگر که بعداً خواهیم دید، این ها هم کلیدهای فهم قرآن هستند اما نسبت به آن کلیدهای هشتگانه یک درجه پائین ترند.

 

درک کلان عذاب جهنم

این پاراگراف به شرح جهنم (که پس از شروع و ختم قیامت برای اهل طغیان آغاز خواهد شد) می پردازد و ما برای نظم در فهم ، توجه خواننده گرامی را به جدول ذیل جلب می کنیم:

 

ردیف

شرح عذاب های اهل طغیان

آیه مأخذ

1

احساس بدام افتادن – برای کسی که اهل رعایت حدود و حقوق

نیست - احساسی است بسیار ناخوشایند، جا افتادن این مطلب

برای اوست که او اینجا ماندنی است. زیرا می بیند اهل تقوا

در شرایط بسیار متفاوتی هستند و این مرحله شروع عذاب

اوست.

21

2

احساس ناخوشایندتر این است که می بیند کسانی که خلاف

او عمل کرده اند و به حدود و حقوق و موازین دینی پاسخ

مثبت داده اند خارج می شوند اما او نمی تواند خارج شود.

22

3

احساس بدتر این است که بفهمد باید قرنهائی طولانی در

اینجا بماند و خلاصه امیدی به خروج از اینجا نداشته باشد.

23

4

احساس بدتر این است که او می بیند هیچ شرایط رفاهی در

آنجا ندارد. شخصی که برای اندک رفاهی حاضر بود کل انسانها

را فدای خویش کند می بیند که نه تنها هیچگونه رفاهی ندارد

بلکه برعکس در عادی ترین امور (نوشیدن و خوردن) بجای

رفاه ناراحتی دارد.

24 و 25

5

احساس بدتر از آن اینست که بداند این شرایطی که دچارش

شده حق اوست و او خودش در ایجاد آن شرایط برای خویش

نقش اصلی و عاملی داشته و اساساً این شرایط را خودش برای

خودش ایجاد کرده.

26 و 27

و 28

 

 

ضمناً برای اینکه تصور کوچکی از طولانی بودن عذاب یا نعمت آن جهان داشته باشیم می توانیم مثالی بزنیم: تصور فرمایید که انسان در حالت جنینی، وقتیکه به کمال برسد، در شش ماهگی بالغ است و اگر در شش ماهگی به دنیا بیاید می تواند در این دنیا زندگی کند. اما جنین بعد از بلوغ، سه ماه هم در رحم زندگی می کند. بنابراین زندگیِ رَحِمی، سه ماه است.

تصور کنید امروز امید به زندگی در دنیا بیش از هشتاد سال و لذا زندگی پسِ از بلوغ اجتماعی شصت سال است. یعنی صد و هشتاد برابر طول مدت زندگی در شرایط رحم. اگر همین نسبت را بین دنیا و آخرت قرار دهیم (که صحیح نیست و باید خیلی بالاتر باشد) مطابق همان نسبت، باید زندگیِ آن جهانی لااقل چهارده هزار و ششصد سال باشد. حال تصورش را بفرمایید چنین مدت طولانی (که البته از آیات دیگر سوره های دیگر فهمیده می شود خیلی طولانی تر از این چیزیست که عرض شد) در عذاب بگذرد، در آنصورت چقدر طولانی تر بنظر خواهد آمد. بقیه فقرات، با توجه به درس و درب و ترجمه و جدول فوق، در صورتیکه خواننده ارجمند فکر خود را میدان دهد، روشن است.

درک کلان نعمت های بهشتی

برای نظم و همچنین دقت بیشتر، نعمت های مذکور را در جدول ذیل مرتب کرده ایم:

ردیف

شرح گوشه ای از نعمات بهشتی اهل تقوا

آیه مأخذ

1

اولین نعمت آنها این احساس است که برنده شده اند.

31

2

دارا شدن امکانات رفاهی بسیار عالی.

32

3

برخورداری از محیط مطلوب لذتبخش.

33و34

4

و بدور از کوچکترین زشتی و نامطلوبی.

35

5

و مهمتر از همه درک این حقیقت که بنا به تشخیص

خداوند، برخورداری از این نعمات حقشان است و لذا

از آن اخراج نخواهند شد.

36

 

 

دختر بچه های همسال

مفهوم فوق که در آیه 33 آمده، شبیه مفهوم «ولدان مخلدون» (= بچه هایی که به همان حالت بچه سالی می مانند که لااقل در دو موضع در قرآن آمده) می باشد، و جزء نعمت ها و یکی از نشانه های رفاه مطلق است ،و مانند سایر عناصر این پاراگراف (باغ های مجزا و جام های پر، ...) نشان از ثروت سرشار و باب میل بودن همه عناصر زندگی است، و با این تفاصیل «دخترکان تازه پستان در آورده همسال» به معنی همسر و مصاحب نیست، بلکه باید به معنی خدمه و امثال آن محسوب شود.

 تازه باید این نکته را باز هم بیاد بیاورید که همه این مطالب «به زبان مخاطب» گفته شده و زبان، «زبان مَثَل» است.

 

نسبت مساوی

به عکس سوره غاشیه که شرح نعمت های بهشتی به عذاب های جهنمی به نسبت 9 به 6 بود در این سوره به نسبت مساوی است و این نشان می دهد در سوره غاشیه جنبه تشویق به پیوستن به راه صحیح پر رنگتر است.

 

ترجمه تفسیریِ آزاد

البته جهنم کمينگاهي است (21) که براي طغيانگران بازگشتگاه است (22) که در آن قرن هاي طولاني توقف خواهند داشت (23) و در آن نه خنکي و نه نوشابه اي نخواهند چشيد (24) غير از آبي جوشان و چركاب (25) که اين جزائي موافق رفتارشان است (26) زيرا که آنها حسابرسي را باور نمی داشتند (27) و آيات ما را دائمأ تکذيب ميکردند (28) و البته ما همه چيز را در کتابهایي با دقت به حساب آورده ایم (29) و در آن روز به آنان خطاب می شود: بچشيد که بر شما جز عذابي نخواهيم افزود (30) و در مقابل، البته اهل تقوا نجات و پيروزيي بزرگ خواهند داشت (31) بوستانهائي و تاک هایی (32) و دخترکانی به خدمت که کمسال اند (33) و در جایگاه هایی بسیار مرفه اند که جامهائي پر از نوشابه های مطلوب در اختیارشان است (34) و در آن نه بيهوده اي و نه دروغي نمی شنوند (35) به آنان نیز خطاب می شود: این جزائي از جانب پروردگارتان است که از روي حساب به شما اعطا گردیده است (36) همان پروردگارآسمانها وزمين وآنچه بين آنهاست، که همان خدای رحمان است، و هيچکس از جانب او اجازه خطابي ندارد (37) در روزي که ملائکه و روح به صف ايستاده باشند، و کسي مجاز نیست سخني گويد، مگر کسی که خداي رحمان اجازه اش دهد، و او هم فقط سخن درست گوید (38) آن روز، روز آشکارشدنِ حق است، پس چه کسي مي خواهد بسوي پروردگارش بازگشتگاهي بجويد؟ (39) در آن روز به مجرمان خطاب شود ما شما را نسبت به عذابي نزديک هشدار داده بوديم،  و در چنین روزی است که هر کس اعمالش را می بیند و کافر مي گويد اي کاش خاک بودم (40)

 

فایل ها برای دانلود

دی ان ان