X

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ الْغَاشِيَةِ ﴿1﴾ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ ﴿2﴾ عَامِلَةٌ نَّاصِبَةٌ ﴿3﴾ تَصْلَى نَارًا حَامِيَةً ﴿4﴾ تُسْقَى مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ ﴿5﴾ لَّيْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِيعٍ ﴿6﴾ لَا يُسْمِنُ وَلَا يُغْنِي مِن جُوعٍ ﴿7﴾ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ ﴿8﴾ لِسَعْيِهَا رَاضِيَةٌ ﴿9﴾ فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ ﴿10﴾ لَّا تَسْمَعُ فِيهَا لَاغِيَةً ﴿11﴾ فِيهَا عَيْنٌ جَارِيَةٌ ﴿12﴾ فِيهَا سُرُرٌ مَّرْفُوعَةٌ ﴿13﴾ وَأَكْوَابٌ مَّوْضُوعَةٌ ﴿14﴾ وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ ﴿15﴾ وَزَرَابِيُّ مَبْثُوثَةٌ ﴿16﴾ أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ ﴿17﴾ وَإِلَى السَّمَاء كَيْفَ رُفِعَتْ ﴿18﴾ وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ ﴿19﴾ وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ ﴿20﴾ فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ ﴿21﴾ لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ ﴿22﴾ إِلَّا مَن تَوَلَّى وَكَفَرَ ﴿23﴾ فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ ﴿24﴾ إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ ﴿25﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُمْ ﴿26﴾

 

بسم الله الرحمن الرحيم

آيا داستان آن فراگيرنده به تو رسيده؟ (1) (که) در آن روز چهره هايي خاكسارند (2) تلاشگرانی رنج کش (هستند) (3) درون آتشي سوزان مي افتند (4) از چشمه اي داغ می نوشند (5) و در آن ، خوراکيی غير از خارهايي تهوع آور ندارند (6) که نه فربه و نه حتي رفع گرسنگي ميکند (7)  چهره هايي هم در آن روز برخوردار نعمتند (8) از تلاششان راضي هستند (9) در باغهايي بلند مرتبه (جا دارند) (10) که در آن ياوه اي نمي شنوند (11) و در آن چشمه هایي جاري است (12) و در آن تختهاي رفيع هست (13) و جامهايي که در محلهاي خود گذاشته شده (14) و بالشهاي رديف شده (15) و فرشهايي  گسترده (16) پس، آيا در شتر نمينگرند که چگونه آفريده شده؟ (17) و به آسمان که چگونه برافراشته شده؟ (18) و به کوهها که چگونه نصب شده؟ (19) و به زمين که چگونه صاف شده؟ (20) پس تذکر بده. جز اين نيست که تو فقط تذکر دهنده اي (21)  بر آنها چيره نيستي (22)  غير از کسي که روبرميگرداند و کفر ميورزد ( که لازم نیست حتی به او تذکر هم بدهی) (23) كه خداوند او را به  آن عذاب بزرگتر معذب مي کند (24) البته بازگشت آنها به سوي ما است (25) سپس حسابشان هم بر عهده ما است (26)


قبلی:  سوره قلم سوره قلم
بعدی:  سوره نباء سوره نباء
Print
281 بار مطالعه شده است

فایل ها برای دانلود

پیش تفسیر

1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

 

(جدول 1)

آيه

عنوان اصلی

عنوان فرعی

شرح

تعدادکلمه

1

پيامبر

سئوال

راجع به غاشيه شنيدی؟

4

6-2

آخرت

جهنم

کافران- عذاب.

24

15-7

آخرت

بهشت

مومنان- نعمت.

24

19-16

مردم

کفران

نکوهش- بدون نظر عبرت به آثار افرينش

18

23- 20

پيامبر

دستور رفتاری

راجع به پيغمبری خويش خيلی حرص و جوش نخور- هدايت با ماست.

15

جمع

85

 

جدول درج ها

شماره

عنوان اصلی

عنوان فرعی

شرح

درصد

1/4

آخرت

بهشت و جهنم

شرح عذاب و نعمت

5/56

2/4

پيامبر

دستور رفتاری

فقط تذکر بده.

3/22

3/4

مردم

کافران

نکوهش عدم عبرت

2/21

 

البته دو جدول فوق اول و آخرِ جدول هاست، جدول های وسط را برای رعایت اختصار حذف کردیم، اما کسانی که حوصله دارند میتوانند موردِ سوره فجر را که در کتاب «آموزش تفسیر قرآن» (که به عنوان نمونه و الگو است) در سایت:

 http://jamal-ganjei.com

با تمام جدول هایش ملاحظه فرمایند.

از این جدول ها عصاره محتوای سوره به شرح ذیل استخراج شده است:

درس: با توجه به نتیجه نهائی زندگی، که یا به بهشت و یا به جهنم ختم می شود، هر کس باید مسیر زندگی خویش را انتخاب کند.

 

 

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

 

1

هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ الْغَاشِيَةِ ﴿1﴾

ریز درب: ای پیامبر! راجع به روزِ فراگیر چیزی میدانی؟

2

 وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ ﴿2﴾ عَامِلَةٌ نَّاصِبَةٌ ﴿3﴾ تَصْلَى نَارًا حَامِيَةً ﴿4﴾ تُسْقَى مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ ﴿5﴾ لَّيْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِيعٍ ﴿6﴾ لَا يُسْمِنُ وَلَا يُغْنِي مِن جُوعٍ ﴿7﴾

ریز درب: در آن روز چهره عده ای چنین است

2

وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ ﴿8﴾ لِسَعْيِهَا رَاضِيَةٌ ﴿9﴾ فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ ﴿10﴾ لَّا تَسْمَعُ فِيهَا لَاغِيَةً ﴿11﴾ فِيهَا عَيْنٌ جَارِيَةٌ ﴿12﴾ فِيهَا سُرُرٌ مَّرْفُوعَةٌ ﴿13﴾ وَأَكْوَابٌ مَّوْضُوعَةٌ ﴿14﴾ وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ ﴿15﴾ وَزَرَابِيُّ مَبْثُوثَةٌ ﴿16﴾

ریز درب:  و عده ای دیگر چنین

4

 أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ ﴿17﴾ وَإِلَى السَّمَاء كَيْفَ رُفِعَتْ ﴿18﴾ وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ ﴿19﴾ وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ ﴿20﴾

ریز درب:  آیا انسان در این موضوعات نمی اندیشد؟

5

 فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ ﴿21﴾ لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ ﴿22﴾ إِلَّا مَن تَوَلَّى وَكَفَرَ ﴿23﴾ فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ ﴿24﴾

ریز درب:  ای پیامبر! تو به ماموریت هشدار دهیِ (آنهم با توجه به این شرایط) خویش بپرداز و نتیجه را به خداوند واگذار

6

 إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ ﴿25﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُمْ ﴿26﴾

ریز درب:  

ای پیامبر! بالاخره سروکار آنها با ما است

 

تقطیع :

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لبّ مطلب :

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درس سوره که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درس مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

 

3 - سوالات

1 - « فراگیرنده» فوق ، چه چیزی را فرا میگیرد؟

2 - نحوه سوال درآیه فوق، القاءکننده چه حالتی است؟

3 - باتوجه به معنیی که ازریشه «غ ش ی» فهمیده میشود، این کلمه نوعی از پوشاندن راکه بطورکامل انجام میدهد القا میکند (مثلا وقتیکه کسی پتو را آنطور روی سرش میکشد که هیچ قسمتی ازبدنش بیرون از پتو قرار نگیرد، این معنی واقعیت یافته) با توجه به معنی فوق، از این اسمی که خداوند روی این پدیده گذاشته، چه معانیی استنباط میکنید؟ (1- فراگرفتنی مانند این جهان همگان را؟ 2- مانند پتو و شخصِ زیر آن؟ 3-.....)

4 - «خشوعِ» مطرح درآیه2رامعنی کنید.

5 - علت رنج وتلاش مطرح درآیه3چیست؟

6 - (باتوجه به آیه4) آنها علیرغم تحمل آن شرایط نمیمیرند؟

7 - غذای مطرح درآیه های6 و7 اگر گرسنگی را برطرف نمیکند، و نیازهایش را برنمیآورد، پس چرا آنرا میخورد؟

8 - درآیه10«عالی» ازچه نظر؟

9 – با توجه به سوره های قبل، کلمه «وجوه» (آیه8) اشاره به چه کسانی است؟

10 - همین حالا میلیون ها نفر هستندکه میتوانند تمام موارد مذکور در آیات 11 تا 16را برای خویش فراهم کنند، دراینصورت، علی القاعده، آنها مخاطب این نوع آیات نیستند؟ (جواب با ذکر دلیل قرآنی)

11 - «نمی نگرند» آیه17 اشاره به چه نوع نگاهی دارد؟

12 - راجع به موضوع آیه18سابقه ای دارید؟ برای آیه20 چطور؟

13 - «نصب» آیه19 چه معنیی دارد؟ آیا یک نفر دستی از آستین برآورده و آنها را دانه دانه کارگذاشته؟

14 - گیریم که مخاطب (آیه 17) به این آیات «نظر» هم کرد، در آن  صورت چه حالتی به او دست میدهد؟ (جواب مستدل و مشروح)

15- «ف» درآیه21چه موقعیتی دارد؟ (توضیح لازم وکافی) درآیه24چطور؟

16- «اکبر» درآیه 24 یعنی چه؟ آیا به معنی «بزرگتر» است یا «بزرگترین»؟ و چرا؟ اگر به معنی «بزرگتر»گرفته باشید، بزرگتر نسبت به چه؟

17- درآیه 25 کلمه «بازگشت» چه مفهومی به ذهن شما می آورد؟ («بازگشت» نسبت به کدام «رفت»؟)

18- «انما» در آیه 21 انحصار را میرساند. بنا برآن، «شرح وظایف» پیامبر (ص) چه بوده؟

19- اگر دو آیه 21و22 را یکجا در نظر بگیریم، باز هم، «شرح وظایف» پیامبر (ص) چه بوده؟

20- اگر سه آیه21 و 22 و 23 را یکجا در نظر بگیریم، جواب سوال فوق چه خواهد بود؟

21 – آیه 22 چه نسبتی با آیه 21 دارد؟ (فرع بر آن؟ همطراز آن؟ یا....؟)

 

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

در آن روزهای معاصر نزول این آیات، ثروتمند های خیلی برخورداری بوده اند که در مکان های پذیرائی شان چیزهایی مبل مانند و کمد ظروف و کوسن و بالش و قالیچه هایی که در اینجا و آنجا پخش بوده میداشته اند که خداوند وجه اعلای آنها را به عنوان نعمت بهشتی ذکر فرموده و البته باید بدانیم که خداوند در برشماری نعمت های بهشتی از کلماتی استفاده فرموده که مفهوم مخاطبان بوده است (آیه های 13 تا 16)

از بین چهار نعمت ذکر شده در آیات 17 تا 20 ، سه نعمت برمی گیرد به محیط زندگی (کوه ها، آسمان، زمین) و یک نعمت برمی گردد به وسیله زندگی (حیوان بارکش و شیردِه)

 البته ترتیب ذکر نعمت ها، به ترتیب انس مرد عرب آنروزی با آنهاست.

 اولین انس او با شترش است که همه چیز اوست. بارش را می برد، غذایش را هم می دهد (شیر پر چربی شتری) هزینه ای هم برای او ندارد، در بیابان اگر آب پیدا نشد و خطر مرگ پیش آمد، جان شتر هم فدای او می شود، و در حالی که بیست برابر خودش وزن دارد، رام و مطیع او هم هست.

 او پس از آن، با کوه ها انس دارد که در مسیرش آنها را می بیند و در پای آنها چشمه ها و نهرها است که باعث زنده ماندن او می شود. در کنار نهرها و جویبارها و چشمه ها درختهائی هست که استراحت او را تأمین می کند. پرنده ها و حیوانات وحشی دیگر نیز اسباب تفریح و احیاناً شکار او را فراهم می کنند. لذا کوه، پس از شتر، برای او چیز بسیار باارزشی است.

 پس از اینها انس آن عرب بیابانگرد با آسمان است که شبها به کمک ستارگان همین آسمان است که او موفق می شود راه صحیح را بشناسد و از گمشدن در بیابانها که با مرگ مساوی است، در امان باشد.

 پس از همه اینها، انس او با زمین است.

 عرب، به این نعمتها عادت کرده و وجود آنها را عادی و بدیهی و طبیعی می داند و در آنها نکته و حکمتی نمی بیند. مگر اینکه به او توجه و هشدار داده شود. اگر توجه کند، در آنصورت نشانه هایی از عظمت و قدرت آفرینش و تقدیر و تدبیر از خداوند خواهد دید که البته اگر ما هم بخواهیم در آن چارچوب دقیق شویم، بسیار مفید است.

اما این نکته را هم باید دانست که گرچه بشر امروز، شترچران نیست اما با توجه در همین آیات الهی، امروز هم به همان چیزی می رسد که اگر بشر دیروزی به آن توجه می کرد، به آن می رسید.

از آیه 21 فهمیده میشود همینکه آنحضرت در محل های رفت و آمد یا تجمع مردم قسمتی از قرآن را برای آنها میخوانده به تکلیف خویش عمل میکرده است، اما از آیه 22 فهمیده میشود آنحضرت خیلی بیش از آن خود را در گیر مینموده است.

کلمه «مسیطر» با توجه به درس سوره، خیلی قابل توجه و تامل است، با توجه به کلمه های سطر و سیطره که کلمه مذکور  به ترتیب مشتق با واسطه و بیواسطه از آنهاست، مکلف نبودن آنحضرت به تعیین دقیق جزئیات برای پیروانش استنباط میشود.

به عبارت دیگر، آنحضرت، در این مقطع، فقط لازم بود نسبت به کلیات (مثلا اینکه خداوند یکی است و اینکه قیامت و آخرتی در کار است) مردم را هشدار دهد و نه اینکه جزئیاتی (مثلا اینکه چنین کنید و چنان نکنید) در دستور کار رسالتش بوده باشد. وتازه نمی بایست انرژی خویش را در جائی که فایده ای نمیکرد صرف کند.

 

5 - زاویه با تفاسیر رایج

اغلب مفسران ارجمند آیات 2 تا 16 را به جهنم و بهشت تطبیق کرده اند که البته خطا است، زیرا به قرینه کلمه «یومئذ» در آیه های 2 و 8  و شرحی که در آیات 3 تا 7 در باره مدلول آیه 2 داده، و نیز شرحی که پس از آیه 8 داده، اشاره به زمان خاصی دارد، این عذاب ها و نعمت ها مربوط به روز قیامت است، که بالاخره در آنجا هم گرسنگی و تشنگی و نیاز به استراحت هست.

اگر آیات مذکور راجع به بهشت و جهنم بود، دیگر وجوه یومئذ خاشعه و وجوه یومئذ ناعمه معنی نداشت، زیرا در بهشت همهء وجوه ناعمه هستند و در جهنم هم همه وجوه خاشعه هستند.

پس از مرگ تنها جائی که وجوه خاشعه و ناعمه قاطی هستند قیامت است.

 

6 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه های 21 و 22 به آنحضرت وعده حمایت داده و ضمنا برای روش کارش نیز حدودی را تعریف فرموده است و وعده مذکور، یک پیشگوئی تلویحی است، که محقق هم شده است.

7 - آیات برجسته این پاراگراف

این سوره، علاوه بر بار معارفیِ خویش که همه سوره ها از آن برخوردارند، یکنوع بارِ جذابیت موسیقایی دارد که از آن لحاظ جزء سوره های برجسته قرار میگیرد. کسانی که حدود پنجاه سال قبل، که این سوره را با تلاوت مرحوم عبدالباسط بارها و بارها و بارها شنیده اند، این موضوع را بهتر درک میکنند.

یک ملاک مهم برای برجستگیِ آیات، شهرت آنها در نزد مردم است و این آیات از مشهور ترین های آیات قرآنی است.

 

9 - آیات مشکل این پاراگراف

آیه 22 یکی از آیات مشکل قرآنی است.

مشکل بودن این آیه از آنجا فهمیده میشود که برخی مفسران مختلف در طول قرن ها، حتی تا امروز نیز، در تفسیر آن سخنان مختلف و حتی متباین و بلکه متنافر گفته اند.

یعنی لست علیهم بمسیطر را با الا من تولی و کفر همطراز دیده اند و چنین نتیجه گرفته اند که آنحضرت نسبت به من تولی و کفر مسیطر بوده، (که البته عقیده طالبان و داعش هم همین است، و همچنین است سایر داعش ها اعم از قدیمی و امروزی و اعم از داعش سنی و داعش شیعی و . . .)

ولی ما، که چنانکه در بالاتر نشان داده ایم، اساسا دو آیه را همطراز نمی بینیم، (22 را نسبت به 21 پرانتزی، یا «ماده و تبصره»ای می بینیم) مشکلی در فهم این آیات نمی بینیم.

 

10 - در این سوره کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیات 1 تا 16 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

همچنین است آیه های 24 تا 26.

 

11 - مخاطبان اولیه از این سوره چه تلقیی  میداشتند؟

غیر از کلمه ضریع در آیه 6 که با توجه به درس و درب و نیز آیه 7 معلوم میشود غذائی ناگوار و نا مطلوب میباشد ، بقیه کلمات بکار رفته در این پاراگراف از نوع کلمات رایج و عادی است، لذا، مخاطب های اولیه نیز از این سوره همان چیزی را می فهمیده اند که امروز ما می فهمیم.

 

12 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - مردم در روز قیامت در دو دسته قرار میگیرند :

دسته ای که خوب و خوش و خرم اند و در زمانی که جریانات خاص آن روز راجع به همگان دارد انجام میشود آنها در حالیکه مورد احترام هستند به رفاهیاتی از قبیل خوراک و نوشاک مطبوع و شرایط ویژه احترام آمیز دسترسی دارند و اوضاع روحی و روانی-احساسی شان نیز عالی است.

دسته ای دیگر هم هستند که نیاز های خوراکی و آشامیدنی شان بوسیله چیزهایی برآورده میشود که اصلا باب طبع آدمیزاد نیست و نه تنها از شرایط رفاهیی برخوردار نیستند بلکه اوضاع روحی-روانی شان نیز بسیار نامطلوب است.

2 - اینکه دست لطف و رحمت خداوندی را در عادی ترین چیزها نیز میتوان دید، فقط کافی است در نگاهمان اندکی دقت باشد.

3 - صرف انواع انرژی برای تبلیغ دینی و امر به معروف و نهی منکر فقط در حالتی که عقلا امید فایده ای میرود معقول است.

4 – ای مردم! اینطور نباشد که هرکاری که دلتان خواست کنید، بلکه حواستان باشد که بزودی باید راجع به رفتارهایتان حساب پس بدهید، لذا اول این نکته را در نظر بگیرید و سپس عمل کنید.

اینها نمونه هایی از آن مطالب فرازمانی-فرامکانی است که در تیتر فوق سوال شد.

 

13 – کدام عنصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

برای اولین بار در این سوره توصیف مشروحی از حالات اشخاص مختلف در قیامت عرضه میشود که میتوان آنها را در دو دسته بزرگ برندگان و بازندگان قرار داد.

با این بیان میتوان گفت که تقریبا تمام مطالب این پاراگراف «برای اولین بار» است.

در این پاراگراف به برخی از عادی ترین عناصر زندگی مخاطب اولیه پرداخته، و از این لحاظ، محتوای این سوره، با توجه به ترتیب نزول «برای اولین بار» است.

 

16 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

ناگزیر از ذکر این نکته ایم که ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:

1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.

2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.

آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی»

 

تقریرات و آموزش الهی

هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ الْغَاشِيَةِ ﴿1﴾

گردشِ کار در روز قیامت

وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ ﴿2﴾ عَامِلَةٌ نَّاصِبَةٌ ﴿3﴾

وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ ﴿8﴾ لِسَعْيِهَا رَاضِيَةٌ ﴿9﴾

درباره عذاب

تَصْلَى نَارًا حَامِيَةً ﴿4﴾ تُسْقَى مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ ﴿5﴾ لَّيْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِيعٍ ﴿6﴾ لَا يُسْمِنُ وَلَا يُغْنِي مِن جُوعٍ ﴿7﴾

درباره نعیم

فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ ﴿10﴾ لَّا تَسْمَعُ فِيهَا لَاغِيَةً ﴿11﴾ فِيهَا عَيْنٌ جَارِيَةٌ ﴿12﴾ فِيهَا سُرُرٌ مَّرْفُوعَةٌ ﴿13﴾ وَأَكْوَابٌ مَّوْضُوعَةٌ ﴿14﴾ وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ ﴿15﴾ وَزَرَابِيُّ مَبْثُوثَةٌ ﴿16﴾

آیات الهی

أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ ﴿17﴾ وَإِلَى السَّمَاء كَيْفَ رُفِعَتْ ﴿18﴾ وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ ﴿19﴾ وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ ﴿20﴾

توصیه های رفتاری به آنحضرت

فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ ﴿21﴾ لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ ﴿22﴾ إِلَّا مَن تَوَلَّى وَكَفَرَ ﴿23﴾ فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ ﴿24﴾

حتمیت وقوع قیامت

إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ ﴿25﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُمْ ﴿26﴾

شرح مختصر

کلیدهای تفسیری

ترتیب نزول

در سوره های قبل داشتیم «فذکر ان نفعت الذکری» و در آیه های 21 تا 24 در حقیقت همان آیه را با توضیحاتی «باز»تر کرده و لذا مفهوم جدیدی ندارد، جز اینکه آیه مذکور را تفسیر فرموده، همچنین است آیه های 25 و 26 که به سوره های قبل مسبوق اند.

ذکر مصادیق افاده حصر نمی کند

از این به بعد، در قرآن کریم، بسیار به این مقوله پرداخته می شود، و ابعاد دیگری از مؤلفه های عذاب های اهل جهنم مطرح می گردد، و خواهید دید که این مقوله به عناصری که در این پاراگراف به آن پرداخته شده منحصر نیست، و اینها از باب  نمونه و مثال است.

اهمیت پرانتزها

اگر کسی آیه  های 22 و 23 را «پرانتز» نبیند و آنها را نیز آیه های اصلی و همعرض آیه 21 حساب کند به این نتیجه خواهد رسید: ای پیامبر! تذکر بده زیرا که تو تذکر دهنده هستی و بر آنها چیره نیستی (23) مگر بر آنان که روی برگردانده و کفر ورزیده اند (که یعنی بر آنها چیره هستی) (23) و از بطن این قرائت، تفکر «طالبان»ی در می آید و این است یکی از وجوه اهمیت دقت و شناخت و تشخیص پرانتزها که اگر این دقت و تشخیص نباشد از قرآن معنیی  استخراج می شود که درست نقطه  مقابل منظورش است.

پرانتزی بودن آیه 22 از اینجا معلوم میشود که اگر چشم خویش را بر آن ببندیم و انتهای آیه 21 را به ابتدای آیه 23 وصل کنیم، خواهیم دید در روال سخن سکته ای حادث نشده است.

اگر اینطور نگاه کنیم معنی آن قسمت اینطور میشود که : ای پیامبر! تو فقط تذکر دهنده هستی، ولی در مورد کسانی که کفر می ورزند و رو بر میگردانند وظیفه ای نداری.

که البته مفهوم اخیر هم معقول است و هم با آیات زیادِ دیگری از قرآن پشتیبانی میشود.

به زبان مخاطب اولیه

بارها عرض کرده ایم همانطور که جنین داخل رحم هیچ راهی برای فهم این جهان ندارد، ما نیز هیچ راهی برای فهم آن جهان نداریم، اما این آیات برای اینکه تصوری داشته باشیم، تا حد فهم ما مطالبی را پائین و پائین می آورند و به زبان ما می گویند.

 

مؤلفه های عذاب های اخروی

گرچه این پاراگراف ناظر به آخرت نیست و فقط ناظر به روز قیامت است، اما، نعیم و عذاب در مقیاس کوچکتر دارای همان مولفه ها میباشد که نعیم و عذاب دائمی دارند. لذا :

چهار سؤال اصلی برای هر نوع زندگی، اینهاست:

1- محیط زندگی من چگونه است؟

2- نیازهای اساسی من چگونه رفع می شود؟

3- نیازهای معنوی من چگونه رفع می شود؟

4- درجه رضایت من در زندگیی که دارم چقدر است؟

از آیات این پاراگراف چنین فهمیده می شود:

1- محیط زندگی به نحو غیر قابل تصوری نامطلوب است (آیه 4)

2- رفع نیازهای اساسی به نحو غیر قابل تصوری بد است (آیه های 5 و 6 و 7)

3- نیازهای معنوی نه تنها رفع نمی شود بلکه برعکس است (آیه 3)

4- میزان رضایتمندی از زندگی پائین  است (آیه 2)

مؤلفه های نعمت های بهشتی

به قرینه آنچه که فوقا درباره مقوله های نظیر عرض کردیم در اینجا نیز می توانیم عرض کنیم:

1- محیط زندگی بهشتیان به نحو غیر قابل تصوری عالی است (آیه های 10 و 11 و 12)

2- رفع نیازهای اساسی آنها نیز گرچه ذکر نشده (اما با توجه به قرائن) بسیار عالی است.

3- نیازهای معنوی آنها نیز به عالی ترین وجه برآورده می شود، مثلاٌ:

 بسیار مرفه هستند (آیه 10)،

و والامرتبه می باشند (آیه 10)،

 و ادب و آداب خاصی در مورد آنها اِعمال میشود(آیه11)،

 و مناظر خوش می  بینند (آیه 12)،

 و از نظم و ترتیب و  مدیریت خوب بهره می برند (آیه 14)،

 و ثروت سرشار دارند. (آیه 16).

4- میزان رضایتمندی آنها از زندگی هایشان بسیارمطلوب است (آیه 9)

 

بدن دنیوی و بدن اخروی

در اینجا لازم است توجه خواننده محترم را به بحثی که تحت عنوان فوق در سوره همزه عرض کردیم جلب کنیم،که خلاصه اش این است که این بدن فعلی طاقت آن شرایط را ندارد، لابد برای آن شرایط،  بدنی در خور آن شرایط خواهد بود، کما اینکه بدن جنینی تاب شرایط این جهان را ندارد.

همانطور که این بدن دنیوی تاب عذاب های اخروی را ندارد، تاب لذت های اخروی را هم نخواهد داشت.

نسبت 9 به 6

مقایسه دو نوع زندگی اخروی نشان می  دهد در توصیف نعمت های اهل بهشت 9 آیه، و در توصیف عذاب  های اهل جهنم 6 آیه، نازل شده، لذا در این سوره جنبه «تشویق» 50% بر جنبه «تهدید» افزونی دارد.

واگذاری به قدرت تخیل مخاطب

در این سوره در قسمت هایی جا افتادگی هائی به نظر می آید که پر کردن آنها به قدرت تخیل مخاطب واگذار شده است.

 مثلاً از غذا و نوشابه برای برندگان و از فقدان احترام در مورد بازندگان صحبت نشده است، زیرا طبیعی است که در چنان جائی حتماً نوشابه و غذای خوب هم هست. بالاخره اگر نوشابه عالی در کار نباشد پس جامهائی که در جاهای خاص خود قرار دارند (آیه 14) یعنی چه؟

 با همین نوع  استدلال می توان به سایر نعمت ها هم پی برد و لذا اگر ذکری از آنها بعمل نیاورده، به این علت بوده که وجود آنها بدیهی است  و نیازی به ذکرشان نبوده است.

  در اینجا بیشتر به نعمت های معنوی که در سطحی بالاتر از نیازهای ابتدایی مانند نوش و خورد و خواب قرار دارند اشاره شده است.

اما بازندگان، حتی در رفع نیازهای ابتدائی هم مشکلات اساسی دارند.

 بطوریکه غذای بسیار بد می خورند، که تازه نه سیر می کند و نه نیاز بدنشان را رفع می کند، و نه آب قابل قبولی دارند، و در این شرایط چه جای صحبت از «رفتار محترمانه» است که در سطحی بالاتر از نیازهای ابتدایی قرار دارد!؟

 

آیه «حقوق بشر»ی

مفهومی که از آیه 22 در می آید کاملاً مغایر عقیده کسانی است که می گویند «توی سر مردم می زنیم تا آنها را به بهشت برسانیم»

 غافل از اینکه با این طرز تفکر اول خودشان ممنوع الورود به بهشت می شوند، و این عقیده ای است «طالبان»ی و «القاعده»ای و هیچ نسبتی با اسلام و تشیع ندارد.

 اما متأسفانه در طیف وسیعی از جامعه اسلامی دارای قدرت و نفوذ است و منحصر به عده ای در ایران هم نیست بلکه در هر جا که اسلام هست، عده ای هم هستند که چنین عقیده ای دارند و آبروی اسلام را می برند.

 اگر بخواهیم موضوع را بیشتر باز کنیم لازم نیست زیرا خواننده این نوع مطالب فهیم است و اشاره ای او را کافیست، و این مفهوم در قرآن تا اواخر عمر شریف پیامبر(ص) دائماً تکرار شده است، و جمله معروف «لا اکراه فی الدین» نیز – که مشابه مفهومش در قرآن بسیار تکرار هم شده -  همعرض همین مفهوم است، و اگر بخواهیم مصادیق را به طور کامل بیاوریم صفحات خیلی زیادی پر خواهد شد و قبلاً هم در سوره اعلی دیدیم که تذکر پیامبر(ص) مشروط به فایده داشتن شده بود (فذکر ان نفعت الذکری) و فکر نکنید آن خشک مغزی منحصر به «طالبان» است زیرا «ذکر مصادیق از باب حصر نیست»

ترجمه تفسیریِ آزاد

بسم الله الرحمن الرحيم

ای پیامبر! آيا موضوع آن فراگيرنده، یعنی قیامت به تو رسيده؟ (1) که در آن روز چهره هايي خوارند (2) که تلاشی سخت میکنند و  رنجی بزرگ میکشند (3) و درون آتشي سوزان مي افتند (4) و از چشمه اي داغ می نوشند (5) و در آن، خوراکيی غير از خارهايي تهوع آور ندارند (6) که نه فربه و نه رفع گرسنگي ميکند (7)  در مقابل، کسانی هم در آن روز از نعمتهای بزرگ برخوردارند (8)  از تلاشی که در این دنیا کرده بودند راضي اند (9) و مقدمتا و فعلا در باغهايي والامرتبه جا دارند که پس از تمام شدن روز قیامت به جایگاه دائمی خویش راهنمایی شوند (10) که در آن جایگاهِ قیامتی نیز سخن بیهوده نمي شنوند (11) و چشمه هایي جاري در آن است (12) و تختهايی رفيع (13) و جامهايي مرتب (14) و بالشهايی رديف شده (15) و فرشهايي  گسترده (16) آيا مردم در همین جهان با نظر دقت و حکمت در آفریده های خداوند، مثلا در آفرینشِ شتر نمينگرند که چگونه آفريده شده؟ (17) و به آسمان که چگونه برافراشته شده؟ (18) و به کوهها که چگونه نصب شده؟ (19) و به زمين که چگونه صاف شده؟ تا توجه در این موضوعات سبب شود ایمان بیاورند و در قیامت اوضاعشان مطلوب باشد؟ (20) ای پیامبر! با توجه به آنچه از اول سوره تا اینجا برایت روشن ساخته ایم، تو فقط به مردم تذکر بده. زیرا فعلا مسئولیت تو فقط همین است (21)  و لازم نیست وارد جزئیاتِ ریز شوی (22)  البته در مورد کسانی که از تعالیمت روی برمیگردانند و به آن کفر میورزند حتی لازم نیست تذکر هم بدهی (23) زیرا چنین کسانی حسابشان جدا است و دچار عذاب اخروی خواهند بود (24) اما در جائی که تذکر دادن احتمال تاثیر دارد، همین مقدار که هشدار بدهی ماموریتت را انجام داده ای، و توجه داشته باش که بازگشت شان به سوي ما است (25) و مورد حسابکشی قرار خواهند بود (26)

 

 

فایل ها برای دانلود

دی ان ان