X

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ ﴿1﴾ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ﴿2﴾ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿3﴾ ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿4﴾ كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ ﴿5﴾ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ ﴿6﴾ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ ﴿7﴾ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ ﴿8﴾

 

بسم الله الرحمن الرحيم

زياده طلبي شما را به بازي انداخت (1) تا اينکه به قبرها رسيديد (2) نه! بزودي خواهيد دانست (3)  باز هم نه! بزودي خواهيد دانست (4) نه! اگر علمِ آن يقين را مي داشتيد (5) حتمأ جحيم را ميديديد (6) سپس حتمأ آن را عين يقين ميديديد (7) آنگاه در آن روز درباره نعمت ها پرسش خواهید شد (8)


قبلی:  سوره قریش سوره قریش
بعدی:  سوره بلد سوره بلد
Print
305 بار مطالعه شده است

فایل ها برای دانلود

پیش تفسیر

 

1 – استخراج عصاره محتوای سوره (از راه اول)

( جدول1)

شماره

موضوع

 اصلی

موضوع

 فرعی

شرح

تعداد

کلمه

1

مردم

انسان

نکوهش- زياد طلبی شمارا به بازی انداخت

2

2

مردم

انسان

نکوهش- تا اينکه به قبرها هم رسيديد

5

3

مردم

انسان

هشدار- نه چنين است بزودی خواهيد داشت

3

4

مردم

انسان

هشدار- نه چنين است باز هم بزودی

خواهيد دانست

4

7- 5

حکمت

آخرت

انسان- اگر علم يقينی ميداشتيد،

جحيم را ميديديد

11

8

آخرت

مردم

سئوال از نعمتها

5

جمع

30

 

 

 

 ( جدول درج ها)

رديف

عنوان

اصلی

عنوان

فرعی

شرح

درصد

1

1/4

مردم

نکوهش و هشدار: زياده طلبی- بازی- بزودی خواهيد فهميد

7/46

2

2/4

حکمت

اگر علم يقينی ميداشتيد حجيم را ميديديد

7/36

3

3/4

اخرت

درباره نعمتها سئوال ميشود

7/16

 

درس: عمرتان را فقط به استفاده صحيح از نعمتها بگذرانيد

 

 

البته دو جدول فوق اول و آخرِ جدول هاست، جدول های وسط را برای رعایت اختصار حذف کردیم، اما کسانی که حوصله دارند میتوانند موردِ سوره فجر را که در کتاب «آموزش تفسیر قرآن» (به عنوان نمونه و الگو) در سایت:

http://jamal-ganjei.com/

با تمام جدول هایش ملاحظه فرمایند.

2 - عصاره محتوای پاراگراف (از راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ ﴿1﴾ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ﴿2﴾

درس: عمرتان را فقط به استفاده صحيح از نعمتها بگذرانيد.

ریزدرب: عمر خودرا هدر ندهید.

2

كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿3﴾ ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿4﴾

درس: عمرتان را فقط به استفاده صحيح از نعمتها بگذرانيد.

ریزدرب: بزودی خواهید دانست که رفتار پر ضرری دارید.

3

كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ ﴿5﴾ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ ﴿6﴾ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ ﴿7﴾ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ ﴿8﴾

درس: عمرتان را فقط به استفاده صحيح از نعمتها بگذرانيد.

ریزدرب: نگاه معطوف به آخرت کسب کنید تا دریابید که دارید به خویش ضرر میزنید.

 

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

«زیاده  طلبی شما را از جاده عقل بیرون برد ، و به زودی (از نتیجه اش) مطلع خواهید شد»

چنانکه ملاحظه می کنید این لبّ مطلب با درس سوره کاملاً همخوان است، گرچه درس از راه متفاوتی استخراج شده است.

 

3 - سوالات

1 - «سوف» (= بزودی) در آیه 3 مربوط به قبل از قیامت است یا پس از آن؟

2 – کل آیه 4 که چیزی جز تکرار به نظر نمیرسد در چه جهتی است ؟ (تاکید؟ یا.....؟)

3 -  ظرف زمانیِ علمِ مطرح در آیه 5 قبل از قیامت است یا پس از آن؟

4 – زیاده طلبی یکی از خصوصیات اصلی و یکی از وجوه اصلی افتراق انسان از حیوان است و فی نفسه نه تنها مذموم نیست بلکه یکی از موتورهای پیشرفت انسانیت است با توجه به آیه 1، حدّ و حدود آن چطور باید مشخص شود؟

5 – منظور از «کُم» در آیه 1 کیست؟ (همگان؟ یا...؟)

6 – حالت کلی این پاراگراف چگونه است؟ (آموزشی؟ هشداری؟یا....؟)

7 – چرا در آیه 2 بجای «زرتم» نفرموده «نزلتم الی»؟

8 – اگر به 6 آیه آخر این سوره توجه کنیم متوجه مطالبی میشویم. اگر شما هم این توجه دقیق را بذل کنید جوابتان به سئوال 4 چه خواهد بود؟

9 – ظرف زمانیِ موضوع آیه7 چه زمانی است؟ (پس از قیامت یا پیش از آن؟)

 

4 – حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

در این سوره، در کسوت یک ناصح حکیم، مستقیما جامعه مخاطب را برای رفتارهای انحرافیِ غالبِ کودکانهء عمومی شان مورد نکوهش قرار داده و به آنان هشدار میدهد که در یک آینده نزدیک (که ظاهرا می باید روز فتح مکه و حصول علمِ حاصل از ایمان باشد) به حقیقتِ بی حاصلی و بی ارزشیِ رفتارشان آگاه خواهند شد.

با این مقدمه منظور از خود کلمه «تکاثر» (زیاده طلبی) چه میتواند باشد؟

خودِ زیاده طلبی که فی نفسه عیبی ندارد و اساسا سبب قوام و بسط تمدن ها است. آنچه مذموم است طلبِ مازاد بر نیاز است، که برای دوری از آن، انواع انفاقات واجب و مستحب تمهید شده است، آنچه در این سوره مذموم شمرده شده، زیاده طلبیِ به انگیزه نامعقول (اَلهیکم) است.

البته در این خصوص روایاتی هم هست، ولی سعی میکنیم مفهوم را چنانکه خواهید دید از خود سوره استنباط کنیم. اما قدر متیقن این است که این زیاده طلبی به نوعی و نسبت به چیزهایی بوده که آن را به «بازی» شبیه میکرده، و چنانکه میدانیم، «بازی» مجموعه رفتارهایی هدفمند و قانونمند است که نتیجه معقول و مفیدی ندارد.

ونیز این را می فهمیم که این زیاده طلبیِ بازی مانند، رواجِ عام داشته و عموم را درگیر خویش میکرده است.

 

5 – زاویه با تفاسیر رایج

1- در تفسیر مشهور فرموده، که این سوره، هم می تواند مکی و هم می تواند مدنی باشد، که نمی تواند پذیرفته شود و دلیل آن نیز چیزیست که تقریباً در همه سوره های قبل (جز یکی دو مورد استثناء) عرض کرده ایم و برای رعایت اختصار تکرار نمی کنیم.

3– بحثی که ذیلا تحت تیتر «آینده دور یا نزدیک» کرده ایم نیز از جمله استفاده هائی است که از کلیدهای تفسیر قرآن استفاده کرده ایم (که به آن صورتی که ما تقدیم کرده ایم انحصاری است ودر تفاسیر نشانی از آن نمی بینید)

4 - در سایر موضوعات اصلی نیز این تفسیر با تفاسیر مشهور مغایرت های آشکاری در استنتاج دارد که محصول کمک مستقیم این روش است.

5 - : (المیزان) : در جمع مال و اولاد و ياوران با يكديگر از خداى تعالى و از سعادت واقعى خود بى‏خبر مى‏مانند، از تبعات و آثار سوء خسران‏آور اين سرگرمى غفلت مى‏ورزند. و ايشان را تهديد مى‏كند به اينكه به زودى نتيجه سرگرمى‏هاى بيهوده خود را مى‏دانند و مى‏بينند، و به زودى از اين نعمت‏ها كه در اختيارشان گذاشته شده بود تا شكرش را بجاى آورند  بازخواست مى‏شوند، كه چرا در شكرگزارى خدا خود را به نادانى زديد، و به كارهاى بيهوده سرگرم كرديد، و چرا نعمت خدا را با كفران مقابله نموديد.

اولا غرض سوره که باید یک متن خلاصه باشد از متن خود سوره پرحجم تر است، ثانیا  «درس» سوره (که از طریق محاسبه استخراج شده) این است : نکوهشِ زیاده طلبیِ نا معقول که بطور خلاصه متن سوره را نمایندگی میکند. ثالثا در «غرض» منقول از المیزان بارِ اخرتی در «سیعلمون» دیده میشود که ما در بالا آن را نقد کردیم.

6 - در این پاراگراف، کدام فقرات، فوق ذهنیات معاصران نزول است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 6 «قیامتی» است، و هیچ بنی بشری تجربه اش را ندارد، و قبل از قیامت نخواهد داشت، لذا، چه در آن روزهای نزول وحی، و چه الی یوم القیامه بالاتر از ذهنیات بشر خواهد بود.

البته این سوره بازهم مطالب «بالاتر از ذهنیات»ی دارد، ولی روش ما اختصار است.

 

7 – پیشگوئی های تحقق یافته

دو آیه 3 و 4 حاوی پیشگوئیی است که مخاطب های اولیه «بزودی» در باره چیزی که صبغه ایمانی دارد علم خواهند یافت.

با توجه به شرحی که ذیلا در بخش «شرح مختصر» عرضه شد، پس از فتح مکه، که حدود شانزده سال پس از نزول این سوره بود، علم مذکور برای آنان حاصل شد و این دو آیه در زمره پیشگوئی های تحقق یافته در آمد.

 

8 - آیات برجسته این سوره

این سوره هردو ملاک برجستگی را دارد:

از لحاظ اقبال مردمی، این سوره را در تابلوهای خوشنویسی و نیز در کاشیکاری های اماکن دینی به وفور می بینیم،

از لحاظ معانی بلند نیز شمه ای از آن را در همین صفحات ملاحظه میکنیم.

 

9 - آیات مشکل

آیه های 3 و 4، از این لحاظ که مناقشات زیادی را بین مفسران برانگیخته، در زمره آیاتِ مشکل قرار میگیرد.

 

10 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

تا پایان این مرحله (یعنی مرحله دوم و یعنی از سوره علق تا مزمل)  تعداد مومنان بسیار کم بود.

مومنان از مطالب این سوره این تلقی را میداشتند که راه خودشان درست است و بقیه دارند سرمایه عزیز عمر را تلف میکنند و رفتارشان درخور انسان بالغ نیست و کودکانه است و روزی هم در باره رفتارشان مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت.

اما، اگر از نظر معنای تحت اللفظی به تیتر فوق بنگریم، از آنجای در زبان عربی معنای کلماتِ بکار رفته در این متن در این چهاده قرن تغییری نیافته، در جوابِ سوال تیتر باید بگوئیم تلقی آنان نیز مانند تلقی مردم امروز بوده است.

 

11 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

عنصر فرازمانی و فرامکانی این سوره این است که : در شان آدمی نیست که به چیزهای بی اهمیت و بی فایده ای که عقل پسند نیست بپردازد.

 

12 - این پاراگراف حاوی چه رهنمودهایی برای بشر قرن حاضر است؟

ادبیاتی که در این سوره بکار رفته طوری است که هم به ما اطلاعاتی از آن روزها میدهد و هم طوری است که ما مردم قرن بیست و یکم نیز از همان کلماتِ بکار رفته نکوهش رفتارهای غالبِ بشر امروز را می فهمیم و با سرافکندگی ناچاریم اذعان کنیم که این ایراد بر رفتارهای ما نیز وارد است.

ایراد چیست؟

ایراد «تکاثرِ معطوف به لهو و لغو» است، یعنی فزونی طلبیِ نا موجه.

امروز این ایراد را می پذیریم که فزونی طلبی و چشم همچشمی، زندگیِ بشر متمدن امروز را تلخ کرده و نمیگذارد لحظه ای به خود توجه کند و تا می آید به یک وسیله ای که راحتی اش را تامین میکند عادت کند، مشابه آن که کمی بهتر است به بازار می آید و او تحت فشارهای حاصل از چشم همچشمی مجبور میشود وسیله اش را با نوع جدیدش تعویض کند و وسیله قبلی اش را به قیمت ناچیز بفروشد و وسیله جدید را به قیمت بالا تهیه کند و این دور باطل او را مجبور به هدر دادن عمر عزیز و دور شدن از پرداختن به تعالی مینماید.

رهنمود این سوره این است که:

 ای بشر ! تو برای چیزی با ارزش تر از آنچه مانند کودکان درگیر آن هستی آفریده شده ای، به خویش آی و به راه صحیح برگرد.

 

13 - کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول ، همه فقرات این پاراگراف «برای اولین بار» است .

 

14 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

توصیه های اخلاقی به انسان

سوره طارق

فَلْيَنْظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ ﴿5﴾ خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ ﴿6﴾ يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ ﴿7﴾ إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ ﴿8﴾

سوره تکاثر

أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ ﴿1﴾ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ﴿2﴾ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿3﴾ ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿4﴾

برزخ

سوره تکاثر

كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ ﴿5﴾ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ ﴿6﴾

 

گردشِ کار در روز قیامت

سوره زلزال

يَومَئذٍ تُحَدِّثُ اَخبارَها ﴿4﴾ بِاَنَّ ربِّکَ اَوحي لَها ﴿5﴾

يَومَئِذٍ يَصدُرُ النّاسُ اَشتاًتا لِيُروااَعمالَهُم ﴿6﴾ فَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَةٍ خَيراً يَرَهُ ﴿7﴾ وَ مَن يَعمَل مِثقالَ ذرةٍ شَرَّاً يَرَهُ ﴿8﴾

سوره طارق

يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ ﴿9﴾ فَمَا لَهُ مِن قُوَّةٍ وَلَا نَاصِرٍ ﴿10﴾

 سوره تکاثر

ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ ﴿7﴾ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ ﴿8﴾

 

بدیهی است اگر در سوره های آتی هرجا به همین موارد برخوردیم، ضمن یادآوری همین محور ها، آنها را نیز اضافه خواهیم نمود.

 

شرح مختصر

زیاده طلبی نامعقول

اگر به بازی دقت کنیم خواهیم دید بازی مجموعه ای از اعمال قانونمندی است که نهایتاً به هدف تعریف شده ای می رسد و ختم می شود، اما پس از اختتام نتیجه ای که مفید به حال دنیا و آخرت کسی باشد حاصل نمی شود.

«زیاده طلبیِ منجر به ببازی افتادن» به این معنی است که شخص برای رسیدن به چیزی که به آن احتیاج دارد تلاش می کند، (که این تلاش معقول و منطقی است، و وقتیکه به آن چیزی که احتیاج دارد رسید، جایزه تلاش خود را گرفته است) اما تلاش بیشتر برای بدست آوردن چیزی که به آن احتیاج ندارد چه معنی دارد؟ این یکی از مصادیق «به بازی افتادن» است.

مثلاً فرض کنید که مسافری دم غروب به شهری می رسد که می خواهد از آن عبور کند. تلاش آن مسافر برای پیدا کردن اطاق و مسافرخانه و هتل و سوئیت و غیره معقول و منطقی است. اما پس از اینکه محل متناسب با نیازش را پیدا کرد، اگر تلاش بیشتری کند تا در مسافرخانه ها و هتل های دیگر هم اتاق ها و سوئیت های دیگری تهیه کند، این تلاش نزد عقلا چه حکمی دارد؟

 

بزودی خواهید دانست

ما عادت کرده ایم علم را فقط «علوم تجربی» که براساس مشاهده و تجربه است بدانیم، در اینجا سعی می کنیم طی مثالی با یک نوع دیگر از علم آشنا شویم.

فرض کنید می خواهید به یک مسافرت خارجی بروید. پس از اندکی تحقیق و بررسی یک آژانس مسافرتی را انتخاب و از آنها کسب اطلاعات می کنید. آنها نقشه هائی و اطلاعاتی راجع به امور مختلف  وتخمین هائی در خصوص هزینه ها، و غیره و غیره در اختیار شما قرار می دهند. شما پس از کسب این اطلاعات تصمیم می گیرید که بالاخره به آن مسافرت بروید یا نروید.

اگر دقت کنید درخواهید یافت که قبل از مراجعه به آن آژانس، آدمی بودید، اما حالا، همان آدم هستید بعلاوه آن اطلاعات.

سئوال: در اثر مراجعه به آن آژانس چه چیزی به شما اضافه شد؟

جواب : اطلاعات.

سئوال: اگر آژانس به شما دروغ گفته باشد چه؟

جواب : دروغ نگفته.

سئوال: از کجا مطمئن هستید؟

جواب: زیرا می دانم آژانس ها در این موارد دروغ نمی گویند.

سئوال: از کجا می دانید؟

جواب: به آژانس های رسمی که از دولت پروانه کار دارند درخصوص صحت اطلاعاتی که به کارشان مربوط است اعتماد دارم.

نکته همینجاست.

«علم»ی که در اینجا مورد بحث است علمی است که در اثر «اعتماد» بدست آمده است.

  علمی که در آیه های 3 و 4 مورد اشاره قرار گرفته، نوعی از علم است که از ایمان به صداقت پیامبر(ص) و قبول سخنان او ناشی می شود.

در اینجا با سه نوع علم روبرو هستیم :

1 - علمی که در این جهان در اثر اعتقاد به سخنان پیامبر(ص) حاصل می شود و خاص مؤمنان است، که در آیه های 3 و 4 به آن اشاره شده است.

2 - علمی که باز هم در این جهان در اثر اعتقاد به سخنان پیامبر(ص) حاصــل می شود و خاص مومنان سطح بالاتر است که به یقین رسیده اند که در آیه 5 به آن اشاره شده،

3 - علمی که پس از مرگ حاصل می شود و چه مؤمن و چه کافر آن علم را خواهند داشت که علمی است که از مشاهده مستقیم بهشت و جهنم پیدا می شود و آن علمی است که در آیه 7 به آن اشاره شده است.

 

بزودی

این «بزودی» که در «سوف» در آیه های 3 و 4 آمده اشاره به چه زمانی دارد؟

آن نوع از علم که فوقاً آن را تحت شماره 1 دیدیم، که همان اعتقاد به قیامت باشد، در دل هر کس که قیامت را پذیرفته باشد هست، و روز فتح مکه و اندکی پس از آن، تقریباً تمام اعراب مسلمان شدند و لذا تدریجا این علم را یافتند (البته غیر از عده کمی که آنها را تحت عنوان «منافق» می شناسیم که ظاهراً مسلمان شدند اما ذره ای اعتقاد به مبانی اسلام نداشتند) لذا این «بزودی» در جریان فتح مکه محقق شد و این دو آیه (3 و 4) از پیشگویی های تحقق یافته قرآنی بوده، و جزء مؤلفه های اعجازی قرآن می باشد.

آینده دور یا نزدیک؟

عده ای از دانندگان ادبیات عرب میگویند «س» اشاره به آینده نزدیک و «سوف» اشاره به آینده دور دارد.

اگر به کتب «معجم» مراجعه کنیم وذیل ماده «ع ل م» را، هم با «س» و هم با «سوف» ببینیم خواهیم دید هر دو این حرف های اشاره، هم به نزدیک و هم به دور، اشاره دارد.

بنا بر این، اینکه گفته ایم «سوف تعلمون» اشاره به علمی نموده که مسلمانان خیلی زود آن علم را یافتند سخن درستی بوده که درستی آن نیز واضح است.

اما چیز خیلی جالب این است که آیه های 3 و 4 بدون اینکه فرعِ برآیه ای باشند آیه های پرانتزی هستند، دلیلش هم اینکه اگر چشم بر آنها ببندیم و آنها را نبینیم و قبلشان را به بعدشان وصل کنیم خواهیم دید که در روال سخن سکته ای پیش نمی آید.

ممکن است کسی بپرسد حالا جالبی اش کجاست؟

عرض میکنیم که جالبی اش این است که:

 برای ما امروزی ها این دو آیه پرانتزی است ودر ردیف آیات اصلیِ متن نیست و لذا «سوف» را میتوانیم برای اشاره به دور هم بگیریم و با سایر مفسران همداستان شویم که این دو آیه اشاره به علمی که پس از مرگ و برخورد با حقایق آن جهانی حاصل میشود دارد.

اما برای مخاطبانی که دفعه اول این آیات را شنیده اند همان معنیی را که عرض کردیم القاء میکرده، یعنی به علمی اشاره داشته که خیلی  زود برای آنان – یعنی پس از فتح مکه که تقریبا همگی مسلمان شدند - حاصل شده است.

و این نوع طرز بیان که یک جمله یا آیه را در دو زمانِ خیلی دور ازهم میتوان بصورتِ خطاب به خویش تلقی کرد یکی از رازهای کهنه نشدن قرآن است.

 

ترجمه تفسیریِ آزاد

بسم الله الرحمن الرحيم

زياده طلبيِ نامعقول شما را به رفتارهای بیهوده انداخت (1) تا اينکه عمرتان را باختید (2) نه! بد فهمیدید! بلکه بزودي خواهيد دانست (3) باز هم نه! بلکه بزودي خواهيد دانست (4) نه! اگر علمِ حاصل از يقين به آخرت را مي داشتيد (5) حتمأ جحيم را به چشم عقل ميديديد (6) سپس حتمأ آن را عين يقين تلقی میکردید (7) و می فهمیدید که در روز قیامت درباره نعمت ها از شما پرسش خواهد شد (8)

 

 

فایل ها برای دانلود

دی ان ان