X

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

الم ﴿1﴾ ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ ﴿2﴾ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ﴿3﴾ والَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ﴿4﴾ أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿5﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ ﴿6﴾ خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِيمٌ ﴿7﴾ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ ﴿8﴾ يُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا يَشْعُرُونَ ﴿9﴾ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَلَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ ﴿10﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ ﴿11﴾ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِن لاَّ يَشْعُرُونَ ﴿12﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُواْ كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَكِن لاَّ يَعْلَمُونَ ﴿13﴾ وَإِذَا لَقُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَكْمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ ﴿14﴾ اللّهُ يَسْتَهْزِىءُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿15﴾ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرُوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُواْ مُهْتَدِينَ ﴿16﴾ مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَاراً فَلَمَّا أَضَاءتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لاَّ يُبْصِرُونَ ﴿17﴾ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَرْجِعُونَ ﴿18﴾ أَوْ كَصَيِّبٍ مِّنَ السَّمَاء فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصْابِعَهُمْ فِي آذَانِهِم مِّنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ واللّهُ مُحِيطٌ بِالْكافِرِينَ ﴿19﴾ يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاء لَهُم مَّشَوْاْ فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُواْ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّه عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿20﴾


بسم الله الرحمن الرحيم

الم (1) اين کتاب که شکي در آن نيست هدايتي براي پرواداران است (2) همانها که به غيب ايمان دارند و نماز بپا ميدارند و از آنچه روزيشان کرده ايم انفاق مي کنند (3) و همانها که به آنچه برتو نازل شده و نيز به آنچه قبل از تو نازل شده ايمان مي آورند و به آخرت نيز يقين دارند (4) آنها بر هدايتي از جانب پروردگارشان استوار هستند و رستگارند (5) البته آنانکه کافرند برايشان فرقي نمي کند که هشدارشان بدهي يا ندهي. ايمان نمي آورند (6) خداوند بر دلهاشان و گوششان مهر زده و برچشمهاشان پرده اي هست و عذابي عظيم خواهند داشت (7) و از مردم کساني هستند که مي گويند به خدا و آخرت ايمان آورده ايم ولي مومن نيستند (8) با خدا و مومنان نيرنگ مي کنند در حاليكه جز با خودشان نيرنگ نمي کنند و متوجه نيستند (9) در دلهايشان مرضي هست ، و خداوند هم بواسطه آن دروغي که ميگويند مرضي به آن افزوده ، و عذابي دردناک خواهند داشت (10) و اگر به آنها گفته شود در زمين فساد نکنيد ميگويند جز اين نيست که ما اصلاحگريم (11) ای مسلمانان! بدانيد که آنها مفسدند وليکن متوجه نيستند (12) و اگر به آنها گفته شود مانند مردم ايمان بياوريد ، خواهند گفت: آيا مانند این کم خردان ايمان بياوريم؟ بدانيد که آنها خودشان کم خردند وليکن نميدانند (13) و هنگاميکه مسلمانان را ملاقات مي کنند ميگويند ايمان داريم. و هنگامي که با شياطين خويش تنها ميشوند ميگويند با شمائيم و جز اين نيست که مسلمانان را مسخره ميکنيم (14) ابته این خداوند است كه مسخره شان نموده و در طغيانشان کمکشان ميكند و آنها کوردلند (15) گمراهي را بجاي هدايت خريدند اما تجارتشان سودي نمي کند و هدايت يافته نيستند (16) مثال آنان مانند کسي است که آتشي روشن کرده ، و بمحض اينکه دور و برش روشن شد خداوند نورشان را مي بَرد و آنها را در تاريکيهائي واميگذارد كه چيزي نمي بينند (17) کرو لال و کورند و باز نميگردند (18) يا اينکه وضع آنان مانند باراني سخت است که از آسمان بيايد و تاريکيها و رعد و برق داشته باشد که انگشتهايشان را در گوشهايشان مي کنند و تا حد مرگ از صاعقه ها ميترسند ، و خداوند برکافران احاطه دارد (19) نزديک است برق روشنائي چشمشان را ببرد ، هر وقت که محیط برايشان روشن شود در آن راه ميروند و هنگاميکه تاريک شود مي ايستند . و اگر خداوند ميخواست شنوائي و بينائي آنها را ميبرد،  که خداوند بر هر چيزي تواناست (20)

بعدی:  سوره بقره سوره بقره
Print
8 بار مطالعه شده است

  

 

پیش تفسیر

 

1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره (یعنی «درس» سوره) مطابق ذیل است:

(جدول1)

 

تعداد کلمه

شرح

عنوان فرعی

عنوان اصلی

آیه

1

 

الم

حروف مقطعه

1

7

شکی در آن نیست. هدایت پارسایان

توصیف

قرآن

2

21

توصیف-  ایمان به غیب- نماز- انفاق- یقین

مومنان

مردم

4-3

8

مومنان- رستگاری

قیامت

آخرت

5

22

توصیف- هشدار فایده ای برایشان ندارد

کافران

مردم

7-6

120

توصیف

منافقان

مردم

16-8

80

منافقان

مثال

حکمت

20-17

42

آفرینش انسان- زمین و آسمان-  آب-  نبات

افعال

خداوند

22-21

37

غیر قابل مشابه سازی

توصیف

قرآن

24-23

37

مومنان- نعمت

بهشت

آخرت

25

44

مردم در مقابل مثال دو صنف میشوند. مومن و منافق

مثال

حکمت

26

25

توصیف

منافقان

مردم

27

37

احیاء- مرجع- آفرینش- ربوبیت- علم مطلق

افعال

خداوند

29-28

169

ملائکه- بهشت- ابلیس- گول خوردن-آدم-...

داستان آفرینش آدم

حکمت

37-30

35

ضوابط اساسی برای آدمیان

قوانین خدائی

حکمت

39-38

140

یهود- پند و دعوت به ایمان

کافران

مردم

48-40

598

بنی اسرائیل- خلاف ها- آزار و اذیت ها به حضرت موسی - نافرمانی- لجاجت ها و...که کردند

گذشتگان

مردم

74-49

498

یهود- توصیف- خلاف ها- لجاجت ها - کفرها..

کافران

مردم

96-75

49

قرآن به اذن خدا بر تو نازل شده...

ارشاد

پیامبر

99-97

118

یهود-  توصیف- خلافکاری-  بی ایمانی...

کافران

مردم

103-100

37

ای مسلمانان نگوئید... یهودیان حسادت دارند

اخلاق

حکمت

105-104

13

اگر آیه ای را نسخ کنیم یا ببریم بهترش را می آوریم یا...

قوانین خدائی

حکمت

106

14

مُلک- ولایت- نصرت

افعال

خداوند

107

18

رسول را اذیت نکنید

اخلاق

حکمت

108

30

یهود- حسادت می کنند- دوست دارند شما به کفر برگردید

کافران

مردم

109

17

نماز- زکات- صدقات

احکام

حکمت

110

68

یهود- توصیف- رد عقاید باطلشان

کافران

مردم

113-111

26

توصیف رفتارشان

کافران

مردم

114

12

مشرق و مغرب از آن خداست

قوانین خدائی

حکمت

115

12

یهود- رد عقاید باطلشان

کافران

مردم

116

12

آفرینش- تسلط مطلق

افعال

خداوند

117

24

توصیف- رد عقاید باطلشان

منافقان

مردم

118

38

مژده سان و هشدار دهنده ای-  یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمیشوند

تبیین

پیامبر

120-119

19

توصیف

مومنان

مردم

121

30

یهود- دعوت به ایمان

کافران

مردم

123-122

171

امتحانات خاص- بنای کعبه- دعا- وصیت که مسلمان باشید

ابراهیم

پیامبران

132-124

30

.... اعلام و اظهار اسلام

یعقوب

پیامبران

133

14

آنها اینطور بودند- شما هر طور هستید، با شما آنطور حساب می کنند

سایر

حکمت

134

15

ارشاد- میگویند یهودی باشید تا هدایت یابید

کافران

مردم

135

63

ارشاد- چنین بگوئید...

مسلمانان

مردم

138-136

15

چنین بگو- ....

ارشاد

پیامبر

139

32

یهود- باطل کردن عقاید غلطشان

کافران

مردم

140

14

آنها اینطور بودند-  شما هر طور هستید با شما آنطور حساب میشود

سایر

حکمت

141

238

موضوع تغییر قبله از بیت المقدس به کعبه

ارشاد

پیامبر

150-142

20

یادآوری نعمت رسالت

مسلمانان

مردم

151

10

مرا یاد کنید تا یادتان کنم

اخلاق

حکمت

152

12

از صبر و نماز کمک بگیرید

اخلاق

حکمت

153

13

کسی را که در راه خدا کشته شده مرده نگوئید

اخلاق

حکمت

154

14

در مقابل گرسنگی و ترس و نقص اموال و جانها... صبور باشید

اخلاق

حکمت

155

12

توصیف

مومنان

مردم

156

12

طرز برخورد با این نوع مردم در آخرت

قوانین خدائی

حکمت

157

24

حج

احکام

حکمت

158

24

توصیف

کافران

مردم

159

12

توصیف

مومنان

مردم

160

14

طرز برخورد با این نوع مردم در آخرت

قوانین خدائی

حکمت

161

9

تخفیف ندارد-  دائمی است

جهنم

آخرت

162

9

واحد-  رحمان- رحیم

صفات

خداوند

163

36

آفرینش آسمانها و زمین-  گرداندن شب وروز- کشتی - آب- جانوران- ابرها

افعال

خداوند

164

30

توصیف

کافران

مردم

165

38

پیشروان و پیروان از یکدیگر بیزاری میجویند

قیامت

آخرت

167-166

32

روزی حلال بخورید - از شیطان پیروی مکنید

اخلاق

حکمت

169-168

22

توصیف

کافران

مردم

170

16

در مورد کافران-  مانند حیوانات صدایی میشنوند اما نمی فهمند

مثال

حکمت

171

16

از طیبات بخورید و شکر هم بکنید

اخلاق

حکمت

172

22

مردار و خون و خوک و... حرام است

احکام

حکمت

173

45

طرز برخورد با این نوع مردم در آخرت

قوانین خدائی

حکمت

175-174

14

موضوع فوق (آیه های 175- 174)

علت یابی

حکمت

176

65

نیکی چیست ؟ اینهاست...

اخلاق

حکمت

177

50

قصاص

احکام

حکمت

179-178

49

وصیت

احکام

حکمت

182-180

188

روزه

احکام

حکمت

187-183

20

اموالتان را به باطل مخورید و به دست حکام جور هم ندهید

احکام

حکمت

188

28

اهِلّه (قمر) وقت شناسی حج و...

احکام

حکمت

189

95

جهاد- قتال

احکام

حکمت

194-190

14

انفاق

احکام

حکمت

195

216

حج

احکام

حکمت

203-196

42

توصیف تفاوت باطن و ظاهر و قول و فعل

منافقان

مردم

206-204

12

توصیف

مومنان

مردم

207

27

داخل سلم بشوید و پیروی شیطان نکنید

اخلاق

حکمت

209-208

17

توصیف

کافران

مردم

210

19

یهود- نکوهش بخاطر بی توجهی به آنهمه دلایل روشن

کافران

مردم

211

22

حکمت- تعلیل کفرشان

کافران

مردم

212

53

مژده ده- هشدار دهنده- رفع اختلاف بین مردم- هدایت

علت ارسال پیامبران

حکمت

213

33

انتقاد-  تصور کرده اید امتحان نخواهید شد

مسلمانان

مردم

214

25

انفاق و مصادیق و موارد آن

احکام

حکمت

215

25

جهاد وقتال

احکام

حکمت

216

63

جهاد و قتال

احکام

حکمت

217

22

مومنان

بهشت

آخرت

218

45

مشروب و قمار

احکام

حکمت

219

29

ایتام

احکام

حکمت

220

48

ازدواج (با مومن یا مشرک...)

احکام

حکمت

221

49

زنان حائضه

احکام

حکمت

223-222

30

زیاد قسم نخورید

احکام

حکمت

225-224

439

طلاق

احکام

حکمت

237-226

25

مواظب نمازها باشید

احکام

حکمت

238

26

وصیت

احکام

حکمت

240

7

طلاق

احکام

حکمت

241

7

بیان آیاتش شاید تعقل کنید

علل صدور احکام

حکمت

242

25

از ترس مرگ هزار هزار فرار میکردند. خدا میراندشان سپس زنده شان کرد

گذشتگان

مردم

243

10

جهاد

احکام

حکمت

244

16

قرض الحسنه

احکام

حکمت

245

234

داستان بنی اسرائیل تحت فرماندهی طالوت که نافرمانی کردند و..

گذشتگان

مردم

251-246

10

این آیات خداست که برتو میخوانیم و تواز رسولانی

تبیین

پیامبر

252

50

بعضی رابر بعضی برتری دادیم و...ولی بازماندگان اختلاف کردند

مختلف

پیامبران

253

18

انفاق کنید

اخلاق

حکمت

254

89

(آیه الکرسی معروف)

فلسفی- عرفانی

حکمت

275-255

39

پادشاه همزمان با ابراهیم و... که مبهوت شد

گذشتگان

مردم

285

63

که صد سال میرانده شد و سپس زنده شد...

عزیر

پیامبران

259

37

که از خدا خواست طرز زنده کردن مجدد را نشانش بدهد

ابراهیم

پیامبران

260

211

انفاق (امور مختلف مربوط به آن)

اخلاق

حکمت

267-261

17

علت عدم انفاق-  ترس از نداری است

سایر

حکمت

268

15

حکمت را به هر کس خواهد میدهد

سایر

حکمت

269

121

انفاق

اخلاق

حکمت

274-270

106

حرمت ربا

احکام

حکمت

279-275

194

قرض و معاملات و ثبت آنها

احکام

حکمت

283-280

25

ملک- غفران- قدرت مطلق -علم مطلق

صفات

خداوند

284

30

ایمان- شنیدن- طاعت- اعتراف

اخلاق

حکمت

285

47

بیان موارد تخفیفی راجع به انسان

سایر

حکمت

286

6653

جمع

جدول درج­ها

درصد

شرح

عنوان فرعی

عنوان اصلی

شماره

48

با گرایش به تربیت فرد و ساماندهی امور خانواده

احکام

حکمت

1/ 4

4/36

توصیف و نکوهش خلاف هاو  لجاجت ها و کفرهای آنها.

کافران- یهود

مردم

2/ 4

3/5

همگی از یک منبع وحی میشدند و همه در یک مسیر بودند و همه دعوت به خیر میکردند

سایر

پیامبران

3/ 4

3/5

مسیر حق خویش را برو

ارشاد

پیامبر

4/4

6/2

آیات و نعمات و خلق و امر خداوندی

افعال

خداوند

5/4

7/1

برای مومنان

بهشت

آخرت

6/4

7/0

حجیت و حقانیت قرآن

توصیف

قرآن

7/4

البته دو جدول فوق اول و آخرِ جدول هاست، جدول های وسط را برای رعایت اختصار حذف کرده ایم، اما کسانی که حوصله دارند میتوانند موردِ سوره فجر را که در کتاب «آموزش تفسیر قرآن» (که به عنوان نمونه و الگو است) در سایت:

http://jamal-ganjei.com

با تمام جدول هایش ملاحظه فرمایند.

درس: ساختن ثبوتي فرد و خانواده از طريق احکام صادره و ساختن سلبي آنان از طريق برحذر داشتن از الگوهاي بد (يهوديان و غيره)

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: معرفي جامعه اي که قلمرو ماموريت پيامبراست (مجموعه اي از مومن و کافر و منافق)

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

الم ﴿1﴾

2

ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ ﴿2﴾ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ﴿3﴾ والَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ﴿4﴾ أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿5﴾

ریزدرب: معرفي جامعه اي که قلمرو ماموريت پيامبراست (معرفی مومنان )

3

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ ﴿6﴾ خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِيمٌ ﴿7﴾

ریزدرب: معرفي جامعه اي که قلمرو ماموريت پيامبراست (معرفی کافران )

4

 وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ ﴿8﴾ يُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا يَشْعُرُونَ ﴿9﴾ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَلَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ ﴿10﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ ﴿11﴾ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِن لاَّ يَشْعُرُونَ ﴿12﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُواْ كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَكِن لاَّ يَعْلَمُونَ ﴿13﴾ وَإِذَا لَقُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَكْمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ ﴿14﴾ اللّهُ يَسْتَهْزِىءُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿15﴾ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرُوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُواْ مُهْتَدِينَ ﴿16﴾ مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَاراً فَلَمَّا أَضَاءتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لاَّ يُبْصِرُونَ ﴿17﴾ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَرْجِعُونَ ﴿18﴾ أَوْ كَصَيِّبٍ مِّنَ السَّمَاء فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصْابِعَهُمْ فِي آذَانِهِم مِّنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ واللّهُ مُحِيطٌ بِالْكافِرِينَ ﴿19﴾ يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاء لَهُم مَّشَوْاْ فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُواْ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّه عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿20﴾

ریزدرب: معرفي جامعه اي که قلمرو ماموريت پيامبراست (معرفی منافقان)

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 - سوالات

1 – چرا در آیه 2 بجای «ذلک» (مثلا) نفرموده «تلک»؟

2 – در همان آیه ، «لاریب فیه» چه موقعیت تفسیری دارد؟

3 – آیه های 3 و 4 نسبت به آیه 2 چه وضعی دارند؟

4 – در آیه 6 «کفروا» یعنی چه؟ (ایمان نیاورده ها؟ فعالان کفر؟)

5 – چرا خداوند مهر زدن بر چشم و گوش و دل آنها را به خویش نسبت داده؟

6 – چرا خداوند در آیه 10 ازدیاد مرض آنها را به خویش نسبت داده؟

7 – منظور از «شیاطینهم» (آیه 14) چیست ؟

8– در آیه 15 چرا خداوند «یمد هم فی طغیانهم» را به خویش نسبت داده؟

9– در آیه 20 نوعی «مهلت دادن» دیده میشود . چه سابقه ای از این موضوع در سوره های (به ترتیب نزول) قبلی به یادتان می آید؟

10 – چرا در آیه 19 منافقان را کافر نامیده؟

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

مطلبِ تحتِ تیتر فوق را به علت طولانی بودن در بخش «شرح مختصر» قرار داده ایم.

5 - پیشگوئی های تحقق یافته

در این پاراگراف به خوبی پیشگوئی فرموده که ای پیامبر! خطر منافقان بسیار بیش از خطر منافقان است ، و این چیزی است که خیلی زود تحقق آن آشکار شد.

6 - آیات برجسته این پاراگراف

کل آیات این پاراگراف (از 1 تا 20) «برجسته» است و برجستگی می­تواند دو ملاک داشته باشد که یکی از آنها مربوط به معانی بلند آیات مربوطه ، و دیگری مربوط به اِقبال مردم و نخبگان جامعه به آن آیات باشد ، و این آیات واجد هر دو ملاک می­باشند.

 زیرا در باره عالی بودن معانی، بقدر کافی دیده اید و از لحاظ اِقبال نخبگان هم واجد هست، بطوریکه موضوع کار هنرمندان خوشنویس بوده و در قاب­های زیبای تابلوهای خوشنویسی جای گرفته و در سر درب­ها و بالای محراب­های بسیاری از مساجد و نیز دور گنبدها و جاهای اصلی دیگر را مزین نموده و به صورت کاشی­ و معرق­کاری و طرق دیگر جلوه­ میکند.

7 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 1 از حروف مقطعه است، و چنانکه قبلا عرض شد، چون تاکنون به نحو مقنعی رمزگشائی نشده، بالاتر از ذهنیات ما نیز میباشد، چه رسد به مخاطبان اولیه.

8 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

9 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

معرفي جامعه اي که قلمرو ماموريت پيامبراست (مجموعه اي از مومن و کافر و منافق)

10 – کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 1 تا 7 ، بقیه آیات این پاراگراف «برای اولین بار» است .

11 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:

1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.

2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.

حروف مقطعه

الم ﴿1﴾

ماهیت قرآن

ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ ﴿2﴾

مومنان

الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ﴿3﴾ والَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ﴿4﴾ أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿5﴾

کافران

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ ﴿6﴾ خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِيمٌ ﴿7﴾

منافقان

وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ ﴿8﴾ يُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا يَشْعُرُونَ ﴿9﴾ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَلَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ ﴿10﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ ﴿11﴾ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِن لاَّ يَشْعُرُونَ ﴿12﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُواْ كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَكِن لاَّ يَعْلَمُونَ ﴿13﴾ وَإِذَا لَقُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَكْمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ ﴿14﴾ اللّهُ يَسْتَهْزِىءُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿15﴾ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرُوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُواْ مُهْتَدِينَ ﴿16﴾ مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَاراً فَلَمَّا أَضَاءتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لاَّ يُبْصِرُونَ ﴿17﴾ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَرْجِعُونَ ﴿18﴾ أَوْ كَصَيِّبٍ مِّنَ السَّمَاء فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصْابِعَهُمْ فِي آذَانِهِم مِّنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ واللّهُ مُحِيطٌ بِالْكافِرِينَ ﴿19﴾ يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاء لَهُم مَّشَوْاْ فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُواْ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّه عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿20﴾

شرح مختصر

کلید های تفسیری

دریافت­های کوتاه مستقیم

آیه 2: فهمیده می­شود قرآن هدایت هست اما می­تواند اهل تقوا را هدایت کند یعنی سبب تقویت تقوای آنها بگردد.

اهل تقوا همان کسانی هستند که به پیام­های الهی که از طریق رسولش می­رسد پاسخ مثبت می­دهند و خود را با آن هماهنگ می­کنند.

طبعاً این نوع اشخاص با تکمیل و تعالی پیام­ها نیز تکامل و تعالی بیشتر می­یابند. یعنی اینکه از لحاظ هدایت، قرآن شرط لازم هست اما شرط کافی نیست.

این نکته در قرآن بعبارات گوناگون تکرار شده مثلاً این آیه مشهور که می­فرماید «و ننزل من القران ما هو فیه شفاء و رحمت للمؤمنین و لا یزید الظالمین الا خسارا» (و از قرآن چیزی نازل می­کنیم که در آن برای مؤمنان شفاء و رحمت است ولی به ظالمان جز خسارت چیزی نمی­افزاید)

آیه 7: چنانکه بارها عرض کرده­ایم معنی آیه این است که رفتار آنها، چنان خصوصیاتی در آنها ایجاد کرده که گوئی بر قلبهایشان و گوششان مهر زده و بر چشمهاشان پرده­ای هست (که در مقابل حقایق وحی تأثیرپذیری ندارند)

آیه 9: یعنی اینکه به خیال خودشان دارند به خداوند و مؤمنان نیرنگ می­زنند اما واقعیت این است که با در نظر گرفتن آخرت، و نتایجی که در اثر عمل خویش به آن دچار می­شوند، در حقیقت بدون اینکه متوجه باشند، دارند به خودشان نیرنگ می­زنند.

آیه 10: به این معنی است که آنها مانند اهل تقوا (که قبلاً معرفی شده­اند) اشخاص سالم و معمولی نیستند و ایراد شخصیتی دارند و «مرض»ی که در اینجا مطرح است همان است که عرض کردیم.

آیه 17: مثال مطرح شده به این معنی است که خداوند مسیر کلی حرکت تاریخ بشریت را پیش می­برد و آنها در هر برهه­ای که هستند، یک جریان غیرطبیعی و مصنوعی ایجاد می­کنند اما این جریان چون با جریان خدائی هماهنگ نیست نمی­توانند در «بلند مدت» به اهداف خویش برسند و جریانِ مسیرِ کلیِ تاریخِ بشریت را مطابق خواسته خویش کنند.

آیه 19: مثال مطرح شده به این معنی است که آنها (برعکس مؤمنان) از خودشان نوری ندارند که بواسطه آن راه را بشناسند و در آن حرکت کنند و چون جریانِ کلیِ تاریخِ بشریت طوریست که مخالف خواسته­هایشان است، آنها با زحمت کارهائی می­کنند، و حرکاتی انجام می­دهند،  اما موفقیتشان کوتاه مدت است. اما همین موفقت آنها نیز معلول امکان و مهلتی است که خداوند به آنها می­دهد.

حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

زمان نزول این سوره نیز، مانند سوره علق یک نقطه عطف است.

پنج آیه اول سوره علق شروع بعثت است و این پاراگراف اولین بیانیه رسمی پس از شروعِ هجرت است.

در سوره علق نیز ، «جامعه مورد مأموریت» پیامبر را برایش تشریح می­کند و در اینجا نیز .

در اینجا جامعه­ای مطرح است که در آن سه گروه مشخص مطرح هستند :

مؤمنان واقعی، کافران مخالفِ فعال، و منافقان.

امروز اگر بخواهیم مؤمنان واقعی آن روز را با اسم و مشخصات معرفی کنیم می­توانیم. و همچنین اگر بخواهیم کافران مخالفِ فعال را نیز با دقت بشناسانیم می­توانیم. اما چنان وضعی ایجاد شده که امروز علیرغم اینکه منافقان را می­شناسیم نمی­توانیم آنها را معرفی کنیم.

نفاق یک جریانِ قوی و بلکه قوی­ترین جریان در تاریخ اسلام است که اساساً مسیر حکومتی اسلام را تنها حدود 40 سال پس از وفات پیامبر چنان برگرداند که دیگر چیزی از روح اسلام در آن نمانده بود و حکومت­هایِ باصطلاح اسلامی، به حکومت چنگیز و آتیلا بسیار شبیه­تر بودند تا آنچه قرآن و سنت توصیه می­کرد.

این چه جریان قویی بود که در ظرف مدت فقط 40 سال توانست چنین ارتجاع عظیمی ایجاد کند و چه قدرتی بود که کاری کرد که هنوز پس از پانزده قرن نیز کمتر کسی جرأت دارد آنان را با اسم و مشخصات معرفی کند.

در هر حال، در این پاراگراف، «جامعه موردِ ادامۀ مأموریت» رسول اکرم (ص) معرفی می­شود که در آن سه گروه هستند:

1- مؤمنان واقعی، که در آیات 2 تا 4 معرفی شده­اند (سه آیه)

2- کفارِ لجوج مخالفِ فعال، که در آیه 6 معرفی شده­اند (یک آیه)

3- و بالاخره منافقان (سیزده آیه) بعلت اهمیتی که این «مخالفانِ پنهانِ داخلی» داشته­اند  خداوند در چنین حجمی به معرفی آنها پرداخته و سیزده برابر کفار برای توصیف و تشریح آنها فضای کلامی اختصاص داده است .

بعلت اهمیت شناخت آنها بهتر است در ذیل بطور دقیق به جزئیات مشخصات آنها بپردازیم:

الف) از لحاظ شخصیتی: دچار آسیب شخصیتی شدید هستند. مثلاً:

1- متوجه حقایق نیستند (آیه­های 9 و 12)،

2- در قلبهاشان مرضی هست (آیه 10)، 3

- استعداد افزایش مرض مذکور را دارند (آیه­های 10 و 15)،

4- مفسد می­باشند (آیه 12)،

5- کوردلند (آیه 15)،

6- کر و لال و کورند و باز نمی­گردند (آیه 18).

7- مردم را کم خرد می­دانند (آیه 14)،

8- گمراهی را به هدایت ترجیح می­دهند (آیه 16).

ب) از لحاظ رفتاری:

1- دروغ می­گویند (آیه 10)،

2- اظهار ایمان می­کنند ولی مؤمن نیستند (آیه 8)،

3- مردم را مسخره می­کنند (آیه 14)،

4- با مردم نیرنگ می­کنند (آیه 9)،

5- هنگام ملاقات مسلمانان می­گویند ایمان داریم اما در خلوت انکار می­کنند (آیه 14)،

6- با گمراه­کنندگان، دوستی و ارتباط نزدیک دارند (آیه 14)،

7-فرصت­طلب هستند و اگر شرایط بیرونی را مساعد دیدند در جهت افکار خویش حرکتی می­کنند اما اگر مساعد نبود متوقف می­شوند (آیه 17)،

8- اگر به آنها گفته شود فساد نکنید می­گویند اصلا حگریم (آیه 11)

اینها عمده مشخصات درونی و بیرونی منافقان است که در اینجا مطرح شده و چنانکه در سوره عنکبوت که برای اولین بار سخن از این نوع افراد در آن ذکر شد عرض کردیم، آن سوره هنگامی نازل گردیده بود که نهضت اسلام آنقدر قوی شده بود که عده­ای حسابگر و اپورتونیست و نان را به نرخ روز خور ، وقتی دیدند این جریان در آینده نزدیک بسیار مهم و پررنگ و تأثیرگذار خواهد بود، بدون اینکه اهمیتی به حقانیت پیام آن و بطلان عقاید جبهه مخالف آن بدهند و فقط برای استفاده از مزایای «فردای بهتر»، خود را در صفوف مسلمانان جا زده و اظهار ایمان کردند. بعدها هم – به شهادت تاریخ – هر جا صحنه­ای از فداکاری و جنگ و خطرپذیری بود، آنها غایب بودند و در هیچ جنگی، کشته­ای از آنها ثبت نیست اما هنگام سهم و غنیمت و ریاست و مزایا همه جا آنها را می­بینیم که جلوتر از دیگران هستند، آنهم با سر و صدای زیاد و ادعاهای بزرگ.

اینها بزرگ­ترین بلا به جان اسلام  و عامل اصلی انحراف آن پس از پیامبر(ص) می­باشند و اینکه امروز در جهان اسلام فقط ظاهری از آداب و مناسک هست اما از روح و محتوای آن خبرقابلی نمی­بینیم به علت توطئه هائی است که آنها انجام دادند و مسیر عملی اسلام را از جهت صحیح به جهت باطل مطلوب خویش منحرف نمودند.

از این سوره به بعد، تا آخر نزول وحی همواره شاهد این هستیم که در قرآن انتقادات صریح و تند و قوی از آنها شده و صفات آنها برای مسلمانان باز گفته می­شود تا آنها را بشناسند و صفوف خود را از آنها جدا کنند.

اما هیهات از مردم، که از لحاظ عقلی آنقدر رشد یافته نبودند که این پیام­ها را بگیرند و مصادیق آن را جستجو کنند و کاری کنند که توطئه آنها خنثی شود.

و البته مشکل اصلی هم همین بود زیرا اگر مسلمانان معمولی کمی رشد یافته­تر بودند به راحتی می­توانستند دست منافقان را رو کنند و آنها را به حاشیه برانند و لذا درد بزرگتر پیامبر(ص) این بود که اکثر مؤمنان و پیروان او اشخاصی سطحی و ساده لوح، و رشد نایافته بودند.

ترجمه تفسیریِ آزاد

شبسم الله الرحمن الرحيم

الم (1) اين کتاب که شکي در آن نيست هدايتي براي پرواداران است (2) همانها که به غيب ايمان دارند و نماز بپا ميدارند و از آنچه روزيشان کرده ايم انفاق مي کنند (3) و همانها که به آنچه برتو نازل شده و نيز به آنچه قبل از تو نازل شده ايمان مي آورند و به آخرت نيز يقين دارند (4) آنها بر هدايتي از جانب پروردگارشان استوار هستند و رستگارند (5) البته آنانکه کافرند برايشان فرقي نمي کند که هشدارشان بدهي يا ندهي. ايمان نمي آورند (6) خداوند بر دلهاشان و گوششان مهر زده و برچشمهاشان پرده اي هست و عذابي عظيم خواهند داشت (7) و از مردم کساني هستند که مي گويند به خدا و آخرت ايمان آورده ايم ولي مومن نيستند (8) با خدا و مومنان نيرنگ مي کنند، در حاليكه جز با خودشان نيرنگ نمي کنند و متوجه نيستند (9) در دلهايشان مرضي هست، و خداوند هم بواسطه آن دروغي که ميگويند مرضي به آن افزوده، و عذابي دردناک خواهند داشت (10) و اگر به آنها گفته شود در زمين فساد نکنيد ميگويند جز اين نيست که ما اصلاحگريم (11) ای مسلمانان! بدانيد که آنها مفسدند وليکن متوجه نيستند (12) و اگر به آنها گفته شود مانند مردم ايمان بياوريد، خواهند گفت: آيا مانند این کم خردان ايمان بياوريم؟ بدانيد که آنها خودشان کم خردند وليکن نميدانند (13) و هنگاميکه مسلمانان را ملاقات مي کنند ميگويند ايمان داريم. و هنگامي که با شياطين خويش تنها ميشوند ميگويند با شمائيم و جز اين نيست که مسلمانان را مسخره ميکنيم (14) ابته این خداوند است كه مسخره شان نموده و در طغيانشان کمکشان ميكند و آنها کوردلند (15) گمراهي را بجاي هدايت خريدند اما تجارتشان سودي نمي کند و هدايت يافته نيستند (16) مثال آنان مانند کسي است که آتشي روشن کرده، و بمحض اينکه دور و برش روشن شد خداوند نورشان را مي بَرد و آنها را در تاريکيهائي واميگذارد كه چيزي نمي بينند (17) کر و لال و کورند و باز نميگردند (18) يا اينکه وضع آنان مانند باراني سخت است که از آسمان بيايد و تاريکيها و رعد و برق داشته باشد که انگشتهايشان را در گوشهايشان مي کنند و تا حد مرگ از صاعقه ها ميترسند، و خداوند برکافران احاطه دارد (19) نزديک است برق روشنائيِ چشمشان را ببرد، هر وقت که محیط برايشان روشن شود در آن راه ميروند و هنگاميکه تاريک شود مي ايستند. و اگر خداوند ميخواست شنوائي و بينائي آنها را ميبرد، که خداوند بر هر چيزي تواناست (20)

 

 

  

دی ان ان