X

وَنَبِّئْهُمْ عَن ضَيْفِ إِبْراَهِيمَ ﴿51﴾ إِذْ دَخَلُواْ عَلَيْهِ فَقَالُواْ سَلامًا قَالَ إِنَّا مِنكُمْ وَجِلُونَ ﴿52﴾ قَالُواْ لاَ تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ عَلِيمٍ ﴿53﴾ قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَى أَن مَّسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ﴿54﴾ قَالُواْ بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَكُن مِّنَ الْقَانِطِينَ ﴿55﴾ قَالَ وَمَن يَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ ﴿56﴾ قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿57﴾ قَالُواْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ ﴿58﴾ إِلاَّ آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿59﴾ إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِينَ ﴿60﴾ فَلَمَّا جَاء آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ ﴿61﴾ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُّنكَرُونَ ﴿62﴾ قَالُواْ بَلْ جِئْنَاكَ بِمَا كَانُواْ فِيهِ يَمْتَرُونَ ﴿63﴾ وَأَتَيْنَاكَ بَالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿64﴾ فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلاَ يَلْتَفِتْ مِنكُمْ أَحَدٌ وَامْضُواْ حَيْثُ تُؤْمَرُونَ ﴿65﴾ وَقَضَيْنَا إِلَيْهِ ذَلِكَ الأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَؤُلاء مَقْطُوعٌ مُّصْبِحِينَ ﴿66﴾ وَجَاء أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ ﴿67﴾ قَالَ إِنَّ هَؤُلاء ضَيْفِي فَلاَ تَفْضَحُونِ ﴿68﴾ وَاتَّقُوا اللّهَ وَلاَ تُخْزُونِ ﴿69﴾ قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعَالَمِينَ ﴿70﴾ قَالَ هَؤُلاء بَنَاتِي إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ ﴿71﴾ لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿72﴾ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ ﴿73﴾ فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ ﴿74﴾ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ ﴿75﴾ وَإِنَّهَا لَبِسَبِيلٍ مُّقيمٍ ﴿76﴾ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّلْمُؤمِنِينَ ﴿77﴾ وَإِن كَانَ أَصْحَابُ الأَيْكَةِ لَظَالِمِينَ ﴿78﴾ فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُّبِينٍ ﴿79﴾ وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ ﴿80﴾ وَآتَيْنَاهُمْ آيَاتِنَا فَكَانُواْ عَنْهَا مُعْرِضِينَ ﴿81﴾ وَكَانُواْ يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا آمِنِينَ ﴿82﴾ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ ﴿83﴾ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَكْسِبُونَ ﴿84﴾


ای پیامبر! آنها را از داستان مهمانان ابراهيم آگاه كن (51) هنگاميکه بر او داخل شدند و سلامي گفتند، گفت از شما بيمناکيم (52) گفتند بيم مدار که تو را به پسري دانا بشارت ميدهيم (53) گفت آيا در حاليکه به بزرگسالي رسيده ام بشارتم ميدهيد؟ ديگر چه مژده اي ميدهيد؟ (54) گفتند از نوميدان مباش که به حق مژده ات ميدهيم (55) گفت چه کسي غير از گمراهان از رحمت پروردگارش نوميد مي شود؟ (56) سپس گفت کارتان چيست اي فرستادگان؟ (57) گفتند بسوي قومي مجرم فرستاده شده ايم (58) قوم لوط! البته غير از پیروان لوط که همگي آنها را نجات خواهيم داد (59) مگر زنش که چنين تقدير نموده ايم که از ماندگان باشد (60) پس هنگاميکه آن فرستادگان بسوي لوط آمدند (61) گفت شما مردمي ناشناسيد (62) گفتند بلکه براي آنچه که درباره اش به شک هستند بسويت آمده ايم (63) و حق را بسويت آورده ايم و راست ميگوئيم (64) پس اهل خويش را در پاره اي از شب ببر و خودت هم پشت سر آنها برو و هيچکدامتان به پشت سر خويش برنگردد و همانطور که گفته شد برويد (65) و آن امر را با او در ميان گذاشتيم که صبحگاهان دنباله آنها بريده خواهد شد (66) و اهل آن شهر که خبر از آنچه قرار است دچارش شوند نداشتند شادي کنان آمدند (67) لوط به آنان گفت اينها مهمان منند ، آبرويم نريزيد (68) و از خدا پروا کنيد و خوارم نکنيد (69) گفتند مگر تو را از ارتباط با مردم عالم نهي نکرديم؟ (70) گفت اينها دختران منند اگر فاعليد (71) ای پیامبر! نمیدانی که آنها چقدر در مستي شان سرگشته بودند (72) و هنگام برآمدن خورشيد آن صداي بلند آنها را بگرفت (73) و بالايشان را پائين شان قرار داديم و از سنگهائي از سجيل بر آنها بارانديم (74) البته در اين براي نشانه شناسان نشانه هائي است (75) و البته بقایایشان بر سر راهي پابرجا است (76) که البته در اين نشانه هائي براي مومنان است (77) و ياران ايكه نيز ظالم بودند (78) واز آنها انتقام گرفتيم و البته هر دوشان بر شاهراهي آشکارند (79) و البته ياران حجر نيز فرستادگان را تکذيب کردند (80) و آياتمان را به آنها عرضه کرديم اما از آن روگردان شدند (81) و آنان از کوه ها اطاق هائي مي کندند و در امان بودند (82) پس صبحگاهان آن فرياد بلند بگرفتشان (83) و آنچه بدست مي آوردند دردي از آنها دوا نکرد (84)

قبلی:  سوره حجر سوره حجر
بعدی:  سوره حجر سوره حجر
Print
12 بار مطالعه شده است

     

پیش تفسیر

1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره را (یعنی «درس» سوره را)  در قسمت اول ارائه کرده ایم که مطابق ذیل است:

درس: اي پيامبر! لطف خداوندي دردنيا و آخرت شامل تو وپيامبران ميشود و قبول القائات شيطاني آدمي را از دايره اين لطف خارج مي كند.

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: نمونه اي از الطاف الهي كه در همين جهان شامل يكي از صالحان شد و نمونه­ای از اقوام تکذیبگر گناه پیشه که خود را از دایره الطاف الهی خارج کردند.

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

وَنَبِّئْهُمْ عَن ضَيْفِ إِبْراَهِيمَ ﴿51﴾ إِذْ دَخَلُواْ عَلَيْهِ فَقَالُواْ سَلامًا قَالَ إِنَّا مِنكُمْ وَجِلُونَ ﴿52﴾ قَالُواْ لاَ تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ عَلِيمٍ ﴿53﴾ قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَى أَن مَّسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ﴿54﴾ قَالُواْ بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَكُن مِّنَ الْقَانِطِينَ ﴿55﴾ قَالَ وَمَن يَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ ﴿56﴾

ریزدرب : نمونه اي از الطاف الهي كه در همين جهان شامل يكي از صالحان شد.

2

 قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿57﴾ قَالُواْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ ﴿58﴾ إِلاَّ آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿59﴾ إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِينَ ﴿60﴾ فَلَمَّا جَاء آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ ﴿61﴾ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُّنكَرُونَ ﴿62﴾ قَالُواْ بَلْ جِئْنَاكَ بِمَا كَانُواْ فِيهِ يَمْتَرُونَ ﴿63﴾ وَأَتَيْنَاكَ بَالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿64﴾ فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلاَ يَلْتَفِتْ مِنكُمْ أَحَدٌ وَامْضُواْ حَيْثُ تُؤْمَرُونَ ﴿65﴾ وَقَضَيْنَا إِلَيْهِ ذَلِكَ الأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَؤُلاء مَقْطُوعٌ مُّصْبِحِينَ ﴿66﴾ وَجَاء أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ ﴿67﴾ قَالَ إِنَّ هَؤُلاء ضَيْفِي فَلاَ تَفْضَحُونِ ﴿68﴾ وَاتَّقُوا اللّهَ وَلاَ تُخْزُونِ ﴿69﴾ قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعَالَمِينَ ﴿70﴾ قَالَ هَؤُلاء بَنَاتِي إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ ﴿71﴾ لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿72﴾ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ ﴿73﴾ فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ ﴿74﴾ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ ﴿75﴾ وَإِنَّهَا لَبِسَبِيلٍ مُّقيمٍ ﴿76﴾ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّلْمُؤمِنِينَ ﴿77﴾

ریزدرب : نمونه­ای از یک قوم تکذیبگر گناه پیشه که خود را از دایره الطاف الهی خارج کرد.

3

 وَإِن كَانَ أَصْحَابُ الأَيْكَةِ لَظَالِمِينَ ﴿78﴾ فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُّبِينٍ ﴿79﴾

ریزدرب : نمونه­ای از یک قوم تکذیبگر گناه پیشه که خود را از دایره الطاف الهی خارج کرد.

4

 وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ ﴿80﴾ وَآتَيْنَاهُمْ آيَاتِنَا فَكَانُواْ عَنْهَا مُعْرِضِينَ ﴿81﴾ وَكَانُواْ يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا آمِنِينَ ﴿82﴾ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ ﴿83﴾ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَكْسِبُونَ ﴿84﴾

ریزدرب : نمونه­ای از یک قوم تکذیبگر گناه پیشه که خود را از دایره الطاف الهی خارج کرد.

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 – از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : ای پیامبر ! معجزه بزرگ را به تو داده ایم ، اما این کافران قابلیت درک آن را ندارند . پس ، دلگرم باش ، وبه آنها اهمیتی مده ، وکار رسالتت را کما کان پیگیر باش .

در پاراگراف 2 می فرماید : ای پیامبر ! توجه همگان وبخصوص کافران به اینهمه آیات صنع ، وآیات لطف ورحمت ، وآیات نعمت الهی جلب کن .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای پیامبر ! علت مخالفت این کفار همان علتی است که ابلیس از فرمــان خداوندت سرپیچید ، لذا به آنها اهمیتی مده و کار رسالتت را کما کان پیگیر باش و پیروانت را که خود را از وسوسه های شیطانی دور نگه میدارند به موقعیت عالی آخرتی شان مژده ده.

در این پاراگراف می فرماید: ای پیامبر ! به پیروانت دلداری ده که اگر بر این آموزه ها پای بفشارند بعید نیست که خداوند با آنان چنان رفتاری کند، وچنان نعمت هائی به آنــان روا دارد که نسبت به پیامبران برجسته اش روا داشته است . و ای پیامبر! به این قوم هشدار ده که خیره سری را از حدودی نگذرانند زیرا ممکن است به عذاب هلاکت دستجمعی گرفتار شوند .

4 - سوالات

1 – منظور از «خطب» (آیه57) چیست؟

2 – منظور از «غابرین» (آیه60) چیست؟

3 - فاعل فعل«قضینا» (آیه66) کیست؟

4 - متن آیه66 با موضوع کدام کلید تفسیر منطبق است؟

5 - قوم لوط دنبال لواط بودند ، لذا آیه 71 چه توجیهی دارد؟

6 – در آیه 71 «بنات» ، به چه معنی بکار رفته؟ (لغوی یا اصطلاحی؟)

7 - معنی اصطلاحی«بنات» مذکور چیست؟ (جنس مونث ازامت من؟ جنس مونث از قوم من؟ یا.....؟)

8 - سکانس عملیاتی آیه 74 را پیشنهاد کنید (اول زیر و رو کردن و سپس سنگباران سجّیل؟  یا  اول سنگباران سجّیل و در نتجهء آن ، زیر و رو شدن؟  یا......؟)

9 - چه سابقه ای از مطالب این پاراگراف در سوره های قبل دارید؟

10 – منظور از سوره های قبل چیست؟ (به ترتیب نزول؟ به ترتیب رایج؟ یا......؟)

11- منظور از «امام» (آیه 79 ) چیست؟

12- منظور از «امام مبین» (همان آیه) چیست؟

13- منظور از «آیات» (آیه 81 ) چیست؟

14 – چرا در آیه 79 فرموده «انّهما» (= آن هردو)؟ واضح است یکی از آنها «اصحاب الایکه» (آیه87) است ، منظور از دومی کیست؟

15 – با توجه به آیه 80 ، اصحاب حجر چند پیامبر داشتند؟

16 - بطورکلی منظور از آیه 82 چیست؟ (آیا «آمنین» صفت «بیوتا» است یا صفت فاعلین فعل «ینحتون»؟ یا.....؟)

5 – زاویه با تفاسیر رایج

 (آیه79) : (المیزان) : «انهما لبامام مبین» (یعنی – آثار -  آنها در شاهراهی قرار دارند) ، المیزان ، «شاهراه» را راه بازرگانی «مدینه–شام» گرفته، در حالیکه از لحاظ ترتیب نزول ، این سوره چند سال قبل از هجرت نازل شده و شاهراه مربوط به «مکه–شام» است .

6- پیشگوئی های تحقق یافته

در آیات 51 تا 56 الطافی را که به حضرت ابراهیم شده به یاد می آورد با این پیشگوئیِ تلویحی که ای پیامبر برای تو نیز الطاف خودمان را منظور کرده ایم که به وقتش ارائه میکنیم .

در آیات 57 تا 84 سرگذشت دو قوم از اقوام پیشین را ذکر کرده که اصرار در تکذیب و نافرمانی پیامبرشان سبب اضمحلالشان شد ، و در این یک پیشگوئیِ تلویحی نهفته است که ای پیامبر فعالان مخالفان تو نیز بزودی تغییر رویه خواهند داد یا مضمحل خواهند گردید .

7 - در این پاراگراف، کدام فقرات، فوق ذهنیات معاصران نزول است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه های 51 تا 84 از این لحاظ که مربوط به اقوامی است که در قبل از تاریخ بوده اند، و علم باستان شناسی آنقدر رشد نکرده که ما از اوضاع و احوال آنها مطلع باشیم، برای ما نیز روشن نیست، چه رسد به مخاطبان اولیه این آیات.

مکانیزمِ اجرائیِ آیه های 73 و 74 و 83  برای ما ساکنان قرن 21 نیز روشن نیست چه رسد مخاطب های اولیه!

در آیه های 51 تا 60 به موجوداتی اشاره شده که معهود ما بشر قرن حاضر هم نیست، چه رسد به مشافهین 1400 سال قبل!

8 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

9 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - نمونه اي از الطاف الهي كه در همين جهان شامل يكي از صالحان شد

2 -نمونه­ای از اقوام تکذیبگر گناه پیشه که خود را از دایره الطاف الهی خارج کردند و در همین جهان دچار عذاب انقراض شدند (و عذاب آخرت شان هم محفوظ خواهد بود)

10 – کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصرِ مربوط به داستان حضرت لوط در این پاراگراف «برای اولین بار» است .

11 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:

1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.

2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.

ابراهیم (ع)

وَنَبِّئْهُمْ عَن ضَيْفِ إِبْراَهِيمَ ﴿51﴾ إِذْ دَخَلُواْ عَلَيْهِ فَقَالُواْ سَلامًا قَالَ إِنَّا مِنكُمْ وَجِلُونَ ﴿52﴾ قَالُواْ لاَ تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ عَلِيمٍ ﴿53﴾ قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَى أَن مَّسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ﴿54﴾ قَالُواْ بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَكُن مِّنَ الْقَانِطِينَ ﴿55﴾ قَالَ وَمَن يَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ ﴿56﴾ قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿57﴾ قَالُواْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ ﴿58﴾ إِلاَّ آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿59﴾ إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِينَ ﴿60﴾

لوط، پیامبر قوم لوط

فَلَمَّا جَاء آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ ﴿61﴾ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُّنكَرُونَ ﴿62﴾ قَالُواْ بَلْ جِئْنَاكَ بِمَا كَانُواْ فِيهِ يَمْتَرُونَ ﴿63﴾ وَأَتَيْنَاكَ بَالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿64﴾ فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلاَ يَلْتَفِتْ مِنكُمْ أَحَدٌ وَامْضُواْ حَيْثُ تُؤْمَرُونَ ﴿65﴾ وَقَضَيْنَا إِلَيْهِ ذَلِكَ الأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَؤُلاء مَقْطُوعٌ مُّصْبِحِينَ ﴿66﴾ وَجَاء أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ ﴿67﴾ قَالَ إِنَّ هَؤُلاء ضَيْفِي فَلاَ تَفْضَحُونِ ﴿68﴾ وَاتَّقُوا اللّهَ وَلاَ تُخْزُونِ ﴿69﴾ قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعَالَمِينَ ﴿70﴾ قَالَ هَؤُلاء بَنَاتِي إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ ﴿71﴾ لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿72﴾ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ ﴿73﴾ فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ ﴿74﴾ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ ﴿75﴾ وَإِنَّهَا لَبِسَبِيلٍ مُّقيمٍ ﴿76﴾ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّلْمُؤمِنِينَ ﴿77﴾

ذکرچند پیامبر باهم

وَإِن كَانَ أَصْحَابُ الأَيْكَةِ لَظَالِمِينَ ﴿78﴾ فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُّبِينٍ ﴿79﴾ وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ ﴿80﴾ وَآتَيْنَاهُمْ آيَاتِنَا فَكَانُواْ عَنْهَا مُعْرِضِينَ ﴿81﴾ وَكَانُواْ يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا آمِنِينَ ﴿82﴾ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ ﴿83﴾ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَكْسِبُونَ ﴿84﴾

شرح مختصر

کلیدهای تفسیری

چند برداشت کوتاه و مستقیم

آیه 73: فرضیه ما را راجع به «انفجار» و «انفجار مهیب» و بلکه «انفجار عظیم» تأیید می­کند.

آیه 74: «سجّیل» چنانکه مرحوم آیت­الله طالقانی در تفسیر «پرتوی از قرآن» خویش در باره تفسیر سوره فیل اشاره نموده، آنرا معرّب «سنگ – گِل» قلمداد نموده، در این مورد کاملاً مفهوم است. تصور کنید در اثر انفجار مهیب، تمام شهر از جا کنده شده، و به آسمان پرتاب شده، و در آنجا چرخ خورده، و به زمین برگردد.

پس از «افتادن» چنین چیز عظیمی، مقدار بسیار زیادی خاک و خاکستر و سنگ­ریزه و سنگ درشت خواهد بارید که قسمتی از آن می­تواند مربوط به خود شهر بوده باشد و قسمتی دیگر مربوط به آن مواد انفجاری،

بعبارت دیگر پس از تشکیل «قارچ انفجار» و پس از گذشت مدتی از تشکیل آن، آنها نیز لاجرم به زمین فرود آمده و «بارانی از سنگ و گلِ مخلوط» به وجود آورده  باشد.

آیه 75: اگر آدمهای فهمیده و با فراست اندکی تعمق و تفرس کنند نشانه­های آن را درخواهند یافت.

این پیامی است برای باستانشناسان که این سرنخ را تعقیب کنند و اگر چنین کنند، چیزهای باارزشی خواهند یافت و برگهائی بر کتاب قطور افتخارات اعجازی قرآن افزوده خواهد شد.

آیه 76:  می باید برای باستان­شناسان جالب ­باشد.

معنی آن این است که جایی که شهر لوط بود ، اینک «جاده» و «محل رفت و آمد» است.

بعبارت دیگر، وقتی که این آیه نازل شده بود، یعنی وقتی که هنوز مسلمانان به مدینه مهاجرت نکرده بودند، یکی از جاده­های معلوم رفت و آمد اعراب در آن زمان،  محل موردنظر این آیه است.

انفجار بزرگ، یا انفجار هسته­ای

برای توضیح آیه 65 باید شرحی عرض کنیم:

از آیه 74 فهمیده می­شود عذاب هلاکت قوم لوط می باید عذاب ویژه­ای بوده باشد.

تاکنون در داستانهای پیامبران با بعضی از انواع عذاب­ها آشنا شده­ایم.

( طوفان نوح ، باد سخت مداوم 180 ساعته ، صدای مهیب نابودکننده ، و غیره ، اما آنچه در آیه 74 آمده کاملاً متفاوت است )

«بالایشان را پائین» قرار دادن یعنی اینکه شهر از جایش کنده شده ، به ارتفاعی بالا برده شده ، و سپس واژگون شده ، و آنگاه در همان حالت واژگونی به پائین برگشته باشد .

در آیه 65 به لوط سفارش شده که نه خودش و نه هیچیک از پیروانش به پشت سر خویش برنگردند و موضوع آنقدر اهمیت داشته که به لوط تأکید شده که تو پشت سر همه آنها قرار گیر (تا آنها از این توصیه تخلف نکنند)

اگر لوط یا یکی از پیروانش از این دستور تخلف می­کردند و به پشت سر خویش نگاه می­کرد چه می­دید؟

حتماً اتفاقاتی را که آیه 74 به آن اشاره دارد می­دید .

و چرا نباید آن را می­دید؟

عقل معمولی بما می­گوید آنها برای دیدن آن صحنه انگیزه قوی داشتند . پس منع نشدند مگر بخاطر اینکه دیدن آن صحنه برایشان ضرر داشته است.

انگیزه آنها برای دیدن آن صحنه این بود که آنها یکی از صحنه­های ظهور قدرت خداوندی را می­دیدند ، و این ، برایشان هم مایه لذت و هم مزید ایمان بود و لذا دیدن آن منع عقلی نداشت بلکه توجیه عقلی هم داشت پس منع آن هیچ دلیلی ندارد مگر اینکه حاوی ضرری برای آنها بوده باشد.

در این موضوع چه ضرری بوده است؟

به احتمال قوی این موضوع بالا پریدن آن شهر و واژگون شدن و افتادن آن ، در نتیجه یکنوع انفجار بسیار قوی بوده که دیدن آن با چشم غیر مسلح احتمال خطر و بلکه کوری داشته و شاید علت منع آنها نیز همین بوده است.

اینکه از آن دور باشند و به آن نگاه نکنند نیز مؤید همین احتمال است.

حتماً پس از اینکه لوط از حقیقت ماجرا خبردار شد فوراً دست بکار شد و پیروان خود را جمع و جور کرد. هرچه چیزهای دم دستی که بنظرشان مهم می­آمد جمع کردند و جان به در بردند و حتماً با شتاب راه می­سپردند.

و چون مطابق آیه 66، آن اتفاق هنگام صبح افتاد، معلوم می­شود لوط و پیروانش از آن نقطه خیلی دور شده بودند.

و چون هنوز توصیه «مبادا به پشت سر خویش برگردید» برقرار بود، معلوم می­شود شدت انفجار و شدت شعاع تابش و شدت نور آن آنقدر زیاد بوده که حتی برای فاصله طولانی هم ایجاد ضرر می­نموده است.

همه این علائم ما را به یک حادثه انفجار هسته­ای می­رساند که آن ملائکه مأمور نیــز متخصصان ایجاد و کنترل آن بودند.

«مستی» و «لواط»

آیات 67 تا 72 مطالبی را برایمان روشن می­کند:

1- قوم لوط از وجود مهمانان او مطلع گشته و شاد شدند،

2- آنها برای دست یافتن بر مهمانان لوط به طرف منزل او هجوم بردند،

3- آنها نسبت به مهمان لوط قصد سوء و گناه داشتند،

4- آنها قوی و لوط و پیروانش در مقابل آنها کاملاً ضعیف بودند بطوریکه لوط به نحوی در محاصره آنان بود،

5- قصد سوء و گناهی که آنان نسبت به مهمان­های لوط داشتند، سوء استفاده جنسی از آنان بود و کارشان هم لواط بود.

زیرا پیشنهاد «دختران من» به آنان برای نجات مهمانان خویش، خواننده را به همین معنی می­رساند،

6- نمی­توان گفت آنها از شوق آن عمل زشت که فکر می­کردند قریب­الوقوع باشد آنقدر به هیجان آمده باشند که مست شده باشند بلکه از آیه 72 باید به این نکته منتقل شویم که آنها یا در اثر مشروب الکلی اصطلاحاً «مست» بودند یا نوعی مواد مخدر را شناخته بودند و از آن استفاده می­کردند.

قوم «ایکه» همان قوم شعیب و «اصحاب حجر» همان قوم ثمود است

در این سوره فقط اسمی از اهل شهر «ایکه» برده، ولی در سوره شعراء سابقه­ای از آنان دیدیم که از آن معلوم می­شود آنها همان قوم شعیب هستند. اما در این سوره این را اضافه می­کند که آنها نیز مانند شهر لوط در سر راه و در جاده­ای هستند و هر دو در همان جاده هستند و معنی آن برای باستان­شناسان این است که پیدا کردن یکی  به معنای پیدا کردن دیگری نیز هست.

پیگیری این سرنخ نیز به کشف یک معجزه قرآنی منجر خواهد شد.

ضمناً تشابهاتی بین اصحاب حجر که در این سوره آمده و قوم ثمود هست. هم در توصیف آنان، و هم در نحوه عذاب هلاکتشان. لذا «اصحاب حجر» نیز قاعدتاً باید همان قوم ثمود باشند (و حِجر نیز باید حَجَر باشد)

ترجمه تفسیریِ آزاد

ای پیامبر! آنها را از داستان مهمانان ابراهيم آگاه كن (51) هنگاميکه بر او داخل شدند و سلامي گفتند، گفت از شما بيمناکيم (52) گفتند بيم مدار که تو را به پسري دانا بشارت ميدهيم (53) گفت آيا در حاليکه به بزرگسالي رسيده ام بشارتم ميدهيد؟ ديگر چه مژده اي ميدهيد؟ (54) گفتند از نوميدان مباش که به حق مژده ات ميدهيم (55) گفت چه کسي غير از گمراهان از رحمت پروردگارش نوميد مي شود؟ (56) سپس گفت کارتان چيست اي فرستادگان؟ (57) گفتند بسوي قومي مجرم فرستاده شده ايم (58) قوم لوط! البته غير از پیروان لوط که همگي آنها را نجات خواهيم داد (59) مگر زنش که چنين تقدير نموده ايم که از ماندگان باشد (60) پس هنگاميکه آن فرستادگان بسوي لوط آمدند (61) گفت شما مردمي ناشناسيد (62) گفتند بلکه براي آنچه که درباره اش به شک هستند بسويت آمده ايم (63) و حق را بسويت آورده ايم و راست ميگوئيم (64) پس اهل خويش را در پاره اي از شب ببر و خودت هم پشت سر آنها برو و هيچکدامتان به پشت سر خويش برنگردد و همانطور که گفته شد برويد (65) و آن امر را با او در ميان گذاشتيم که صبحگاهان دنباله آنها بريده خواهد شد (66) و اهل آن شهر که خبر از آنچه قرار است دچارش شوند نداشتند شادي کنان آمدند (67) لوط به آنان گفت اينها مهمان منند، آبرويم مريزيد (68) و از خدا پروا کنيد و خوارم نکنيد (69) گفتند مگر تو را از ارتباط با مردم عالَم نهي نکرديم؟ (70) گفت اينها دختران منند اگر فاعليد (71) ای پیامبر! نمیدانی که آنها چقدر در مستي شان سرگشته بودند (72) و هنگام برآمدن خورشيد آن صداي بلند آنها را بگرفت (73) و بالايشان را پائين شان قرار داديم و از سنگهائي از سجيل بر آنها بارانديم (74) البته در اين براي نشانه شناسان نشانه هائي است (75) و البته بقایایشان بر سر راهي که آن راه پابرجا است، قرار دارد (76) که البته در اين نشانه هائي براي مومنان است (77) و ياران ايكه نيز ظالم بودند (78) واز آنها نیز انتقام گرفتيم و البته بقایای هر دو شان بر شاهراهي آشکار قرار دارد (79) و البته ياران حِجر نيز فرستادگان الهی را تکذيب کردند (80) و آياتمان را به آنها عرضه کرديم اما از آن روگردان شدند (81) و آنان از کوه ها اطاق هائي مي کندند و در امان بودند (82) پس صبحگاهان آن فرياد بلند بگرفتشان (83) و آنچه بدست مي آوردند دردي از آنها دوا نکرد (84)

     

دی ان ان