X

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

كهيعص ﴿1﴾ ذِكْرُ رَحْمَةِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا ﴿2﴾ إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاء خَفِيًّا ﴿3﴾ قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا ﴿4﴾ وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِن وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا ﴿5﴾ يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا ﴿6﴾ يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِيًّا ﴿7﴾ قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا ﴿8﴾ قَالَ كَذَلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيْئًا ﴿9﴾ قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا ﴿10﴾ فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ أَن سَبِّحُوا بُكْرَةً وَعَشِيًّا ﴿11﴾ يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا ﴿12﴾ وَحَنَانًا مِّن لَّدُنَّا وَزَكَاةً وَكَانَ تَقِيًّا ﴿13﴾ وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُن جَبَّارًا عَصِيًّا ﴿14﴾ وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا ﴿15﴾

بسم الله الرحمن الرحيم

کهيعص (1) ای پیامبر! اين ياد آوري رحمت پروردگارت به بنده اش زکرياست (2) هنگامي که با صدائي آهسته پروردگارش را ندا داد (3) و گفت پروردگارا استخوانهايم سستي گرفته و سرم از پيري گويي شعله دار شده و من ، اي پروردگار از دعا بدرگاهت بي بهره نبوده ام (4) و از بابت بازماندگانم بيم دارم و زنم نازا است . پس، از جانب خويش وارثي عطايم کن (5) که از من و از آل يعقوب ارث ببرد و پروردگارا او را پسنديده گردان (6) به او ندا شد اي زکريا ! به پسري مژده ات ميدهيم که اسمش يحيي است و قبلأ همنامي برايش قرار نداده ايم (7) گفت پروردگارا چگونه برايم پسري مي شود در حاليکه زنم نازا است و خودم از سالمندي به فرتوتي رسيده ام (8) جواب شنید که گرچه همينطور است اما چنين گفت پروردگارت که آن برايم آسان است و خودت را نيز قبلا آفريده ام و چيزي نبوده اي (9) گفت پروردگارا برايم نشانه اي قرار ده . گفت نشانه ات اين است که سه شبانه روز با مردم سخن نتواني گفت (10) پس ، از محراب بسوي قوم خويش بيرون شد و به آنها اشاره کرد که صبح و شام تسبيح گوييد (11) یحیی متولد شدو پس از چندی به او ندا دادیم اي يحيي ! مفاهیم آن کتاب آسمانی را به قوت بگير! و در کودکي آن حکم پيامبري را به او داديم (12) و از جانب خويش به او رحمت آورديم و رشدش داديم و تقوادار بود (13) و نسبت به والدين خويش نیز نيکوکار بود و زورگوي نافرمان نبود (14) و سلام بر او باد در روزي که متولد شد و روزي که ميميرد و روزي که زنده برانگيخته خواهد شد (15)


قبلی:  سوره نمل سوره نمل
بعدی:  سوره مریم سوره مریم
Print
13 بار مطالعه شده است

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره (یعنی «درس» سوره) مطابق ذیل است:

(جدول1)

آيه

عنوان اصلی

عنوان فرعی

شرح

تعداد

کلمه

1

حروف مقطعه

کهيعص

 

1

15-2

پيامبران

زکريا

خداوند به او يحيی را داد

120

40-16

پيامبران

مريم و عيسی

خداوند به مريم بدون شوهر، عيسی پيغمبر را داد

240

50-41

پيامبران

ابراهيم

پس از مجادله ای که با قومش کرد و از آنها بيزاری جست خدا به او اسحق و يعقوب را داد

110

53-51

پيامبران

موسی

به موسی برادرش هارون را به پيامبری (معاونت) داديم

24

55-54

پيامبران

اسمعيل

خوش قول بود و خانواده اش را به زکوة و نماز امر ميکرد و خدا از او راضی بود

20

57-56

پيامبران

ادريس

مقامی بلند به او داديم

11

58

پيامبران

ساير

نکته مشترک آنها اين بود که وقتيکه آيات خدا به آنها خوانده ميشد به سجده ميافتند

29

60-59

مردم

گذشتگان

از اولاد همانها کسانی بودند که خلاف تعليمات پيامبران عمل کردند

24

63-61

آخرت

بهشت

توصيف نعيم بهشتی

30

65-64

خداوند

صفات

علم مطلق- ربوبيت- معبود

30

67-66

مردم

کافران

ايمان نداشتن راجع به آخرت

19

72-68

آخرت

قيامت

محشور کردن کافران و مومنان حتمأ - سپس نجات دادن تقوا داران

43

73

مردم

کافران

توصيف- وقتيکه آيات خدا خوانده ميشود مسخره می کنند.

16

74

مردم

گذشتگان

چقدر از آنها را که بهتر از اينها بودند هلاک کرديم

9

75

پيامبر

ارشاد

بگو......

25

76

مردم

مومنان

خداوند هدايتشان را اضافه می کند

13

84-77

مردم

کافران

نکوهش سخنان باطلی که ميگويند و ورد شبهات آنها

59

87-85

آخرت

قيامت

متقيان سوی بهشتيان و مجرمين بسوی جهنمشان رانده ميشوند و شفاعت هم به خدا بستگی دارد

20

91-88

مردم

کافران

نکوهش عقيده شان راجع به فرزند داشتن خدا

20

93-92

خداوند

صفات

وحدانيت - نفی والديت - الوهيت

16

95-94

آخرت

قيامت

کافران به تنهايی نزد خداوند می آيند و او به آنان رسيدگی می کند

10

96

حکمت

مردم

خداوند برای مومنان تقوا پيشه دوستانی قرار ميدهد

9

97

پيامبر

تبيين

ما آنرا به زبانت آسان کرديم تا مومنان را مژده و کافران سرسخت را هشدار دهی

10

98

مردم

گذشتگان

چقدر از آنها را هلاک کرديم آيا صدائی از آنها شنيده ميشود

14

جمع

922

 

جدول درج­ها

شماره

عنوان اصلی

عنوان فرعی

شرح

درصد

1/4

پيامبران

سایر

خداوند به پيامبران، هدايت و لطف و نعمات و معجزات داد.

1/60

2/4

مردم

کافران

توصيف و نکوهش و رد اعتقادات باطلشان و هشدار به عذاب

9/18

3/4

آخرت

قیامت

معلوم شدن وضعيت هر کس و تفکيک مومن و کافر و رفتن هر يک به سرانجام خويش

2/11

4/4

خداوند

صفات

وحدانيت- علم- ربوبيت

5

5/4

پيامبر

ارشاد

چنین بگو...

8/3

 

درس: پيامبران و صالحان مسير صحيح را ميرفتند و خداوند نيز در همين جهان به آنها لطف و بركت عطا فرمود.

 

البته دو جدول فوق اول و آخرِ جدول هاست، جدول های وسط را برای رعایت اختصار حذف کرده ایم، اما کسانی که حوصله دارند میتوانند موردِ سوره فجر را که در کتاب «آموزش تفسیر قرآن» (که به عنوان نمونه و الگو است) در سایت:

http://jamal-ganjei.com

با تمام جدول هایش ملاحظه فرمایند.

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب : نمونه هائي از لطف و بركتي كه در همين جهان به زكريا و يحيي داده شد.

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

چنانکه تاکنون دیده اید، در هر پاراگراف تفسیری، عصاره محتوای پاراگراف را از یک «راه دوم» نیز استخراج میکردیم، که معمولا دیده میشد مطابقتِ معنا داری با استخراجِ از راه اول داشت.

اما، در پاراگراف هائی که کاملا «داستانی» است، ضرورتی در این کار احساس نمیشود، زیرا فهم پاراگراف های داستانی بسیار آسانتر است، و چون ما اهل صفحه زیاد کردن نیستیم، و با توجه به کیفیت خوانندگان مان رعایت اختصار را ترجیح میدهیم، در این نوع پاراگراف ها از آن صرفنظر میکنیم.

3 - سوالات

1 - «اوحی» (آیه 11) به معنی لغوی بکار رفته یا اصطلاحی؟

2 – سوال فوق را در باره «سمیّا» (آیه 7) جواب دهید.

3 – چرا در باره یحیی (ع) بجای «یموت» نفرموده «مات»؟

4 – با توجه به آیه 7، «نام» چه اهمیتی دارد؟

4 زاویه با تفاسیر رایج

(المیزان) : غرض اين سوره به طورى كه در آخرش بدان اشاره نموده مى‏فرمايد:" فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا ..." بشارت و انذار است

گرچه المیزان روش خویش را برای استخراج چیزی که آن را «غرض» سوره مینامد ذکر نمی نماید، اما همانطور که گفتیم این کار را بطور سلیقه ای و شانسی انجام میدهد و در اینجا یک آیه را نماینده کل سوره گرفته (که تازه خطا هم هست) اما، ما برای استخراج درس و درب روشی روشن و شفاف داریم که در ابتدای تفسیر هر سوره آن را با دقت و تفصیل نشان داده ایم و در این سوره این است:

درس : پیامبران و صالحان مسیر صحیح را میرفتند و خداوند نیز حتی در همین جهان هم به آنها لطف و برکت عطا فرمود.

5 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیات 2 تا 15 الطاف الهی که به یک پیامبر فرعی از شریعت حضرت موسی شده را ذکر نموده و از آن تلویحا این پیشگوئی درک میشود که ای پیامبر تو در نزد ما از آن بزرگوار کمتر نیستی و در مورد تو نیز الطاف ما پی در پی بسویت نازل خواهد شد.

6 - در این پاراگراف، کدام فقرات، فوق ذهنیات معاصران نزول است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

کهیعص که از حروف مقطعه است، و بقیه حروف مقطعه، هنوز در این 1400 سال رمزگشائی نشده، یعنی حروف مذکور فوق ذهنیات این 1400 سال بوده، چه رسد به عرب 1400 سال قبل.

مکانیزمِ اجرائیِ آیه های 7 و 8 و 9 برای ما ساکنان قرن 21 نیز روشن نیست چه رسد مخاطب های اولیه!

7 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

در این خصوص باید خاطر نشان کنیم که یک شبهه ای اخیرا در سطح وسیع القا شده که مطالب قرآن اول باید از این لحاظ چِک شود که معاصران نزول از آن چه می فهمیده اند . ماهم با بیان دلیل فوق در حقیقت داریم پاراگراف به پاراگراف آن شبهه را چک میکنیم .

آنچه تا کنون فهمیده ایم این بوده که معاصران نزول اکثر قریب به اتفاق حجم قرآن را همانطور می فهمیده اند که ما امروز می فهمیم.

8 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

 نمونه هائي از لطف و بركتي كه در همين جهان به زكريا و يحيي داده شد.

9 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

شرح مختصر

کلیدهای تفسیری

چند دریافت کوتاه مستقیم

آیه 2: در بسیاری از جاهائیکه کلمه «رحمت» را دیده­ایم، بمعنی وحی و نبوت و معجزه بوده است.

آیه 4: سفید شدن یکدست موی سر را به «شعله» تشبیه نموده که ظرافتی از لحاظ بیانی در خویش دارد.

آیه 5: بنظر می­رسد خواسته زکریا(ع) این بوده که خداوند کسی را برای او معین کند که پس از مرگ او «وصی»اش باشد و در آنچه از او باقی می­ماند، مطابق قوانین الهی و حکم تقوا رفتار کند و دعای او این نبوده که خداوند به او فرزندی عطا کند و فرزند دار شدن را از خویش بعید می­دانسته است. ضمنا خواسته زکریا (ع) این بوده که آن «سرپرستِ» مورد تقاضایِ آیه، از او و از آل­یعقوب ارث ببرد.

«از آل­­یعقوب ارث ببرد» یعنی چه؟

مفهوم میشودکه خواسته اولیه زکریا (ع) این بود که خداوند پیامبر پس از او را مشخص نموده و به او معرفی کند تا او نیز آن پیامبر را به مردم معرفی نماید و ضمناً سرپرستی اموال و خانواده خویش را نیز به او بسپارد.

«دعا»ی زکریا(ع) و تولد یحیی(ع)

در رابطه با آیه 9 از کلمه «گفت» دوم معلوم می­شود لااقل مکالمه انجام شده در آیه 9، مکالمه زکریا(ع) با یکی از فرشتگان (مثلاً جبرئیل) بوده، نه مکالمه­ای از نوع مکالمه حضرت موسی با خداوند و از همینجا می­توان فهمید که مژده ذکر شده در آیه 7 نیز از سوی همان فرشته به او داده شده و نیز فهمیده می­شود که قاعدتاً باید بین مژده آیه 7 و مناجات آیه 8 مدتی فاصله بوده باشد زیرا تصور اینکه پیامبر عظیم­الشأنی مانند حضرت زکریا(ع) فرق مکالمه مستقیم با خداوند و فرشته­اش را متوجه نشود، بعید است. لذا می­توان موضوع را اینطور درک کرد که:

1- زکریا(ع) در مناجاتی مشکل خود را مطرح می­کند. (آیات 3 تا 6)

2- یا در همان مناجات یا بعداً به او وحی می­شود و مژده بهم رسیدن یحیی(ع) به او داده می­شود. (آیه 7)

3- مدتی طول می­کشد تا زکریا(ع) این مژده را «هضم» کند و دوباره به مناجات برمی­خیزد. (آیه 8)

4- در همین مناجات برایش توضیح داده می­شود که قرار است لطف خاص در حق او بشود (مانند فرزند­دار شدن حضرت ابراهیم در کهولت)

5- حالا دیگر او مژده را «جذب» کرده و باز هم به مناجات می­ایستد و تقاضای جزئیات بیشتر می­کند. (آیه 10 و قسمت آخر آن) یعنی اینکه سه شب (و دو روز؟) به امر خدا زبان او بسته مانده و نتوانست سخن بگوید.

6- و بالاخره حضرت یحیی(ع) متولد می­شود. (آیات12تا15) و در کودکی به پیامبری می­رسد و بعضی از ائمه ما نیز که در کودکی به امامت رسیدند در مقابل شکاکان به این آیه استشهاد می­نمودند.

ترجمه تفسیریِ آزاد

بسم الله الرحمن الرحيم

کهيعص (1) ای پیامبر! اين ياد آوري رحمت پروردگارت به بنده اش زکريا است (2) هنگامي که با صدائي آهسته پروردگارش را ندا داد (3) و گفت پروردگارا استخوانهايم سستي گرفته و سرم از پيري گويي شعله دار شده و من، اي پروردگار از دعا بدرگاهت بي بهره نبوده ام (4) و از بابت بازماندگانم بيم دارم و زنم نازا است. پس، از جانب خويش وارثي عطايم کن (5) که از من و از آل يعقوب ارث ببرد و پروردگارا او را پسنديده گردان (6) به او ندا شد اي زکريا! به پسري مژده ات ميدهيم که اسمش يحيي است و قبلأ همنامي برايش قرار نداده ايم (7) گفت پروردگارا چگونه ممکن است پسري داشته باشم در حاليکه زنم نازا است و خودم از سالمندي به فرتوتي رسيده ام (8) جواب شنید: که گرچه همينطور است اما چنين گفت پروردگارت که آن برايم آسان است و خودت را نيز قبلا آفريده ام و چيزي نبوده اي (9) گفت پروردگارا برايم نشانه اي قرار ده. گفت نشانه ات اين است که سه شب و دو روز با مردم سخن نتواني گفت (10) پس، از محراب بسوي قوم خويش بيرون شد و به آنها اشاره کرد که صبح و شام تسبيح گوييد (11) یحیی متولد شد و پس از چندی به او ندا دادیم اي يحيي! مفاهیم آن کتاب آسمانی را به قوت بگير! و آن حکم پيامبري را در کودکی به او داديم (12) و از جانب خويش به او رحمت آورديم و رشدش داديم و تقوادار بود (13) و نسبت به والدين خويش نیز نيکوکار بود و زورگوي نافرمان نبود (14) و سلام بر او باد در روزي که متولد شد و روزي که ميميرد و روزي که زنده برانگيخته خواهد شد (15)

 

دی ان ان