پیش تفسیر
1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)
اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم:
طرز استخراج عصاره محتوای سوره را (یعنی «درس» سوره را) در قسمت اول ارائه کرده ایم که مطابق ذیل است:
درس: ايمان سبب نجات در دو جهان است.
برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:
درب: ارزيابي ريشه هاي محتمل فكري كافران و ردّ آن و ذكر يك قانون الهي در مورد تاييد پيامبران و نيروهاي مومن و نيز توصيه هايي به پيامبر كه در مقابل اين كافران چنين كن و چنين بگو.
2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)
ریز کردن پاراگراف تا حد امکان
1
فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّكَ الْبَنَاتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ ﴿149﴾ أَمْ خَلَقْنَا الْمَلَائِكَةَ إِنَاثًا وَهُمْ شَاهِدُونَ ﴿150﴾ أَلَا إِنَّهُم مِّنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ ﴿151﴾ وَلَدَ اللَّهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿152﴾ أَصْطَفَى الْبَنَاتِ عَلَى الْبَنِينَ ﴿153﴾ مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ﴿154﴾ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ﴿155﴾ أَمْ لَكُمْ سُلْطَانٌ مُّبِينٌ ﴿156﴾ فَأْتُوا بِكِتَابِكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿157﴾
ریزدرب: ای کافران! چه دلیلی برای این اعتقاد به این باطلی دارید؟
2
وَجَعَلُوا بَيْنَهُ وَبَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَبًا وَلَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ ﴿158﴾ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿159﴾ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ ﴿160﴾
ریزدرب: بطلان اعتقادات کافران فقط محدود به فرزند قائل شدن برای خداوند نیست.
3
فَإِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ ﴿161﴾ مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ بِفَاتِنِينَ ﴿162﴾ إِلَّا مَنْ هُوَ صَالِ الْجَحِيمِ ﴿163﴾
ریزدرب: ای کافران! نه شما و نه معبودان باطل تان فتنه ای برای خداوند محسوب نمیشوید.
4
وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ ﴿164﴾ وَإِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ ﴿165﴾ وَإِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ ﴿166﴾
ریزدرب: ملائکه هریک درجاتی دارند، اما خودشان عابدند نه معبود.
5
وَإِنْ كَانُوا لَيَقُولُونَ ﴿167﴾ لَوْ أَنَّ عِندَنَا ذِكْرًا مِّنْ الْأَوَّلِينَ ﴿168﴾ لَكُنَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ ﴿169﴾ فَكَفَرُوا بِهِ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ﴿170﴾
ریزدرب: ای پیامبر! کافران برای بقاء در کفر بهانه می آورند.
6
وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ ﴿171﴾ إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ ﴿172﴾ وَإِنَّ جُندَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ ﴿173﴾ فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِينٍ ﴿174﴾ وَأَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ ﴿175﴾
ریزدرب: ای پیامبر! به یاری ما و موفقیت خودت مطمئن باش، و مدتی از آنها روی بگردان، که بزودی خواهی و خواهند دید.
7
أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُونَ ﴿176﴾ فَإِذَا نَزَلَ بِسَاحَتِهِمْ فَسَاء صَبَاحُ الْمُنذَرِينَ ﴿177﴾
ریزدرب: ای پیامبر! کافران که به عنوان یک بهانه یکریز میگویند اگر راست میگوئی آن عذاب را برما فرود آر، وقتی با آن مواجه شوند بد احوال خواهند بود.
8
وَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِينٍ ﴿178﴾ وَأَبْصِرْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ ﴿179﴾ سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿180﴾ وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ ﴿181﴾ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿182﴾
ریزدرب: ای پیامبر! فعلا به حال خویش رهاشان کن و به ما واگذارشان.
تقطیع:
در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.
اصلی-فرعی
قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.
لُبّ مطلب:
با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.
3 – از اول تا اینجا
در پاراگراف 1 که ابتدای سوره است می فرماید که معبود شما یکی است و «سازمان» جهان براساس توحید سازماندهی شده است و خداوند را به ذکرصفات شدت وعلوّ آنحضرت معرفی می فرماید و ضمنا از کافران به ظرافت انتقاد میکند که گویا راجع به خویش زیاده بینی و راجع به آفرینش آسمانها و زمین کم بینی دارند.
در پاراگراف 2 می فرماید : ای پیامبر ! تعجبت ازاین است که اینها به حقایق به آن مهمی اهمــیت نمی دهند؟ (مهم نیست ، عده ای هم هستند که بسیاراهمیت میدهند و به نتایج عالیش هم دست می یابند)
در پاراگراف 3 می فرماید : بندگانی که توسط خداوند خالص شده اند (رجوع کنید به شرحی که دراوخرسوره هود تحت عنوان «امروجودی-امرعدمی» عرض کردیم) هم دراین جهان ، وهم درآخرت ، از زندگی مطلوبی برخوردار خواهندشد. و در این مقال دلداریی به آنحضرت و پیروانش نیز نهفته است .
در این پاراگراف می فرماید : ای پیامبر ! به این کافران که عقایدشان باطل ، ودلایلشان برای ایمان نیاوردن دروغ است فعلا اهمیتی نده ، تا زمان مناسب که برسد ، وآنگاه ، البته برخورد مناسب با آنها صورت خواهد گرفت و راجع به یاری ما مطمئن باش ، اماهنوز وقت آن نرسیده ، لـذا لازم است مدتی کوتاه منتظربمانی . تا آن موقع ، فعلا روشت این باشد که به آنها اهمیتی ندهی.
4 - سوالات
1 - حالت کلی این پاراگراف چگونه است؟ (دلداری به پیامبر- ص- و پیروانش؟ دلداری و ارشاد همزمان آنحضرت؟ یا......؟)
2 – منظور از «کلمه» (آیه171) چیست؟
3 - «حین» (آیه های 174 و 178) اشاره به بازهء زمانی کوتاه دارد یا بلند؟
4 – از آیه180 چه «حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها» میتوان زد؟
5 – چرا خداوند در اینجا از ضمیر«ما» (کلمتنا عبادنا جندنا عذابنا....) استفاده فرموده؟
6 – چرا خداوند از بین صفات ممکن ، برای معرفی خویش از صفاتی مانند ربّ العزّه و ربّ العالمین استفاده فرموده؟
5 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها
ازآیه 158 معلوم میشود که مشرکان، غیر از اینکه بین ملائکه و بین پیامبران و خداوند نسبتهائی (مثلاً پدر و فرزندی) برقرار کرده بودند بین جنیان و خداوند نیز چنین نسبتهائی قرار داده بودند.
آیات 167تا169 از زبان مشرکان معاصر این آیات است که میگویند اگر مانند گذشتگان کتابی بر ما نازل شده بود البته ما هم صالح میشدیم . (یعنی قرآن را لااقل در حد کتابهای گذشتگان هم نمیدانستند)
آیه 170 نیز همین مطلب اخیر را با صراحت بیشتر ذکر میکند و راجع به نتیجه آن نیز که یا عذاب در آخرت و یا شکست در این جهان است ، هشدار میدهد .
همچنین از آیه 149 و 150 و 153 مهلوم میشود که در باور های مخالفان معاصر نزول این آیات تناقضی آشکار است که از طرفی جنس مونث را پست می انگاشتند و از طرف دیگر برای آنها مقام های بسیار بالای الوهیتی قائل بودند .
از آیه های 176 و 177 فهمیده میشود جبهه مخالف آنحضرت به هشدار های آنحضرت کوچکترین اهمیتی نمیدادند و ـ چنانکه قبلا هم در سوره های پیشین دیدیم – میگفتند «اگه راست میگی این عذابی که حرفش را میزنی برامون بیار»
6 - پیشگوئی های تحقق یافته
آیات 171 تا 182 صراحتا دارای این وعده هاست :
1 – پیامبران یاری خواهند شد (آیه 172)
2 – نیروهای الهی پیروزِ نهائی خواهند بود (آیه 173)
3 – ای پیامبر ! پس از مدتی کوتاه موفق خواهی شد (آیه 178)
4 – موفقیت تو آنقدر نزدیک است که معاصرانت آن را خواهند دید (آیه 179)
و چنانکه میدانیم همه این پیشگوئی ها به تحقق پیوسته است .
7 - در این پاراگراف، کدام فقرات، فوق ذهنیات معاصران نزول است؟
(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)
آیه 163«قیامتی» است، و هیچ بنی بشری تجربه اش را ندارد، و قبل از قیامت نخواهد داشت، لذا، چه در آن روزهای نزول وحی و چه الی یوم القیامه بالاتر از ذهنیات بشر خواهد بود.
در آیه 150به موجوداتی اشاره شده که معهود ما بشر قرن حاضر هم نیست، چه رسد به مشافهین 1400 سال قبل!
8 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی میداشتند؟
کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته، در طول این مدت طولانی، از نزول این سوره تا به امروز، از لحاظ تخت اللفظی، تغییر معناییِ چندانی نیافته، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما.
9 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟
توصیه ارشادی به پیامبر(ص) که به این کافران که عقایدشان باطل، ودلایلشان برای ایمان نیاوردن دروغ است فعلا اهمیتی نده.
10 – کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟
غیر از آیات 149 تا 157، و آیه های 159تا 163 و 174 تا 176 و 178 و 179، بقیه آیات این پاراگراف «برای اولین بار» است.
11 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟
ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:
1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.
2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.
عقاید و رفتار کفار معاصر نزول
فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّكَ الْبَنَاتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ ﴿149﴾ أَمْ خَلَقْنَا الْمَلَائِكَةَ إِنَاثًا وَهُمْ شَاهِدُونَ ﴿150﴾ أَلَا إِنَّهُم مِّنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ ﴿151﴾ وَلَدَ اللَّهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿152﴾ أَصْطَفَى الْبَنَاتِ عَلَى الْبَنِينَ ﴿153﴾ مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ﴿154﴾ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ﴿155﴾ أَمْ لَكُمْ سُلْطَانٌ مُّبِينٌ ﴿156﴾ فَأْتُوا بِكِتَابِكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿157﴾ وَجَعَلُوا بَيْنَهُ وَبَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَبًا وَلَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ ﴿158﴾ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿159﴾ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ ﴿160﴾ فَإِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ ﴿161﴾ مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ بِفَاتِنِينَ ﴿162﴾ إِلَّا مَنْ هُوَ صَالِ الْجَحِيمِ ﴿163﴾
مخلوقات (ملائکه)
وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ ﴿164﴾ وَإِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ ﴿165﴾ وَإِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ ﴿166﴾
عقاید و رفتار کفار معاصر نزول
وَإِنْ كَانُوا لَيَقُولُونَ ﴿167﴾ لَوْ أَنَّ عِندَنَا ذِكْرًا مِّنْ الْأَوَّلِينَ ﴿168﴾ لَكُنَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ ﴿169﴾ فَكَفَرُوا بِهِ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ﴿170﴾
سنن الهی
وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ ﴿171﴾ إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ ﴿172﴾ وَإِنَّ جُندَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ ﴿173﴾
تقریرات و آموزش الهی
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِينٍ ﴿174﴾ وَأَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ ﴿175﴾ أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُونَ ﴿176﴾ فَإِذَا نَزَلَ بِسَاحَتِهِمْ فَسَاء صَبَاحُ الْمُنذَرِينَ ﴿177﴾ وَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِينٍ ﴿178﴾ وَأَبْصِرْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ ﴿179﴾ سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿180﴾ وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ ﴿181﴾ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿182﴾
شرح مختصر
کلیدهای تفسیری
پرانتزها :
آیههای 151 و 152 فرع بر آیه 150 است و این واضح است.
همچنین است وضع آیههای 154 و 155 و 156 و 157 نسبت به آیه 153.
نیزچنین است وضع آیه 159 نسبت به آیه 158.
همینطوراست وضع آیههای 161 و 162 و 163 نسبت به آیه 160.
همچنین است وضع آیه 170 نسبت به دو آیه ماقبل خویش.
آیههای 172 و 173 فرع بر آیه 171 است و این واضح است.
آیههای 176 و 177 هم فرع بر مجموع آیههای 174 و 175 است.
عصاره مطلب :
آیههای 149 و 150 و 153 و 158 ردیهای است بر اینکه کافران سعی میکردهاند برای خداوند «دور و بری» و «حاشیه» و «نزدیکانی» جعل کرده و خود را به آنها بچسبانند و ماده اصلی شرک نیز همین است که این «اطرافیان» و «حاشیهها» و «نزدیکان» به صورت فرزند و اجنّه مطرح میشده است.
در آیات 164 تا 166 واقعیت به این صورت مطرح میشود که خداوند «اطرافیان و حاشیه و نزدیکان» ندارد بلکه ملائکهای دارد که صفات عمده آنها در رابطه با خداوند بیان شده است.
در آیات 167 تا 170 قول کافران نقل میشود که اگر «پند»ی میداشتیم ایمان میآوردیم اما دروغ میگویند.
بنابراین، این پاراگراف، سه محور دارد:
1- خداوند «اطرافیان و نزدیکان» (به آن معنی رایج مشرکانه) ندارد.
2- خداوند «بندگان خالص شده» (ملائکه و پیامبران و ...) دارد.
3- کافران که میگویند اگر چنین و چنان میشد ما بهترین بندگان میشدیم دروغ میگویند و به زودی هم متوجه حقایق خواهند شد.
خلاصه اینکه می فرماید کافران راجع به خداوند و چگونگی اداره جهان اشتباه، و برای ایمان نیاوردن هم بهانهگیری میکنند.
از آنجا که تعداد قابل توجهی توصیه ارشادی هم به پیامبر دارد (فتول عنهم ، ابصرهم، تول عنهم، ابصر، که عبارت از دوبار «از آنان رویگردان» و دوبار «بنگر» باشد) به عصاره مطلب، علاوه بر آنکه در چند سطر فوق عرض کردیم، میباید آنچه را که ذیلا هم می بینید اضافه کرد:
«ای پیامبر، حتماً موفق خواهی شد، لذا فعلاً چندان اهمیتی به آنان مده و منتظر باش»
چند دریافت مستقیم وکوتاه
ازآیه 160فهمیده میشود که بندگان خالص شده خداوند چنین نسبتهائی برقرار نمیکنند و خداوند را به یکتایی میشناسند.
آیات 161تا 163 در بیان این مطلب است که کسی که جهنمی باشد خودش عامل اصلی جهنمی شدن خویش است.
آیات 164تا 166 از زبان ملائکه است که یعنی ما دختران خداوند نیستیم بلکه مخلوقاتی از جهان بیکران آفرینش او هستیم.
ترجمه تفسیریِ آزاد
ای پیامبر! از آنان بپرس آيا دختران را که خودتان جنس پست میشمارید براي خدا می پسندید و پسران را براي خودتان میخواهید؟ (149) آيا ما ملائکه را ماده آفريده ايم و آنها شاهد اين موضوع هستند؟ (150) بدانيد آنها از دروغگوئي شان است که ميگويند (151) خداوند فرزندي زاده و آنها که چنین میگویند حتما از دروغگويانند (152) آيا خداوند دختران را بر پسران ترجيح داده که ملائکه را دختران خویش قرار داده و به فرزندی گرفته؟ (153) چه تان شده چگونه حکم ميکنيد؟ (154) آيا انديشه نمي كنيد؟ (155) آيا دليل روشني داريد؟ (156) پس کتابتان را بياوريد اگر راست ميگوئيد (157) و آنها علاوه بر این بين خداوند و بين جنّيان نیز نسبتي قرار دادند در حاليکه خودِ آن جنيان دانسته اند که جزء بازداشت شدگانند (158) منزه است خداوند از آنچه وصفش مي کنند (159) البته بندگان خالص شده خداوند چنین باطل هائی نمیگویند (160) پس البته شما و آنچه ميپرستيد (161) فتنه اي عليه خداوند بپا نخواهيد کرد (162) جز اينكه به درون آتش سوزان خواهيد افتاد (163) و خود فرشتگان هم از اینگونه سخنان در باره خویش برائت میجویند و میگویند از ما نيست مگر کسي که جايگاهي معلوم دارد (164) و البته ما همواره در صف خدمت و اطاعت خدائیم (165) و تسبيح گويانيم (166) و البته این کافران علاوه بر آن سخنان باطل مي گفتند: (167) اگر نزد ما پندي از گذشتگان بود (168) البته ما هم جزء بندگان خالص شده خداوند ميبوديم (169) پس به آن قرآن کفر ورزيدند و بزودي عاقبت خویش را خواهند دانست (170) و البته قبلا کلمه ما راجع به بندگان فرستاده مان صادر شده بود (171) که آنها حتما ياري خواهند شد (172) و اينکه لشکر ما حتمأ غالب خواهد گرديد (173) ای پیامبر! پس تا مدتي از آنان روي برگردان (174) و در کار آنها بنگر و خودشان هم بزودي خواهند ديد که چه عاقبتی خواهند داشت (175) آيا عذاب ما را به عجله ميخواهند؟ (176) پس وقتيکه عذاب ما به محدوده آنها رسيد، حالت آنها که قبلا هشدار یافته بودند بد خواهد بود (177) پس، تا مدتي از آنان روي برگردان (178) و بنگر و بزودي آنها هم خواهند ديد (179) منزه است پروردگارت، همان پروردگار پيروزمند، از آنچه وصف ميکنند (180) و سلام بر فرستادگان (181) و ستايش مخصوص پروردگار جهانيان است (182)