X

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مَّعْرِضُونَ ﴿1﴾ مَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ مَّن رَّبِّهِم مُّحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُونَ ﴿2﴾ لَاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّواْ النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ ﴿3﴾ قَالَ رَبِّي يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿4﴾ بَلْ قَالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ كَمَا أُرْسِلَ الأَوَّلُونَ ﴿5﴾ مَا آمَنَتْ قَبْلَهُم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَفَهُمْ يُؤْمِنُونَ ﴿6﴾ وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ﴿7﴾ وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَدًا لَّا يَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَمَا كَانُوا خَالِدِينَ ﴿8﴾ ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنجَيْنَاهُمْ وَمَن نَّشَاء وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ ﴿9﴾ لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿10﴾ وَكَمْ قَصَمْنَا مِن قَرْيَةٍ كَانَتْ ظَالِمَةً وَأَنشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِينَ ﴿11﴾ فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَرْكُضُونَ ﴿12﴾ لَا تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ ﴿13﴾ قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿14﴾ فَمَا زَالَت تِّلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِيدًا خَامِدِينَ ﴿15﴾

بسم الله الرحمن الرحيم

حساب مردم نزديک شد ولی این کافران در غفلت بوده و از حق روي گردانند (1) هيچ پند جديدي از سوي پروردگارشان بسويشان نيامد مگر اينکه آنرا شنيدند ولی به بازي مشغولند (2) دلبسته هوسند و نجوايشان را پوشيده ميدارند و به یکدیگر می­گویند اي ظالمان! آيا اين پیامبر جز بشري مثل خودتان است؟ آيا در عين بصيرت به سحرِ او رو مي کنيد؟ (3)  اما کسی که آنها سعی دارند او را به کفر سابقش برگردانند میگفت پروردگارم هر سخن را در آسمان ها و زمين ميداند و اوست كه شنواي داناست (4) اما آنهائی که با او به مجادله می پرداختند میگفتند بلکه این قرآن پراکنده گويي است ، يا آنرا از خودش در آورده و به خدا افترا زده ، يا شاعراست ، و گرنه بايد مانند پيامبران پيشين معجزه اي بياورد (5) ای پیامبر! هيچيک از پيشينيان آنها که هلاکشان کرده بوديم ايمان نياورده بودند آيا اينها ايمان مي آورند؟ (6)  و قبل از تو نيز کسي را نفرستاديم مگر اينکه مرداني بودند که وحي بسويشان ميفرستاديم. پس ، ای مردم! از اهل خبره بپرسيد اگر نميدانيد (7) و آنها را کساني قرار نداده بوديم که بدن هائي باشند که به غذا احتياج نداشته باشند و جاودان بمانند (8) آنگاه آن وعده را برايشان به تحقق رسانديم و آنها و هر کس را که خواستيم نجات داديم و مسرفان را هلاک نموديم (9) البته بسويتان کتابي فرو فرستاديم که پندتان در آن است آيا تعقل نمي کنيد؟ (10) و چه بسا شهرهائي را که ظلم ميکردند درهم شکستيم و پس از آنان اقوامي ديگر بوجود آورديم (11) پس هنگامي که عذاب ما را احساس كردند آنگاه بود كه از آن گريزان شدند (12) به آنها خطاب میشد نگريزيد و بسوي آنچه که در آن هوسراني ميکرديد و نيز بسوي خانه هايتان برگرديد، باشد كه پرسش شويد (13) گفتند واي بر ما، ما ظالم بوديم (14) گفتارشان جز اين نبود تا اينکه آنها را همچون گياه درو شده پژمرده نموديم (15)


قبلی:  سوره یونس سوره یونس
بعدی:  سوره انبیاء سوره انبیاء
Print
14 بار مطالعه شده است

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره (یعنی «درس» سوره) مطابق ذیل است:

(جدول1)

آيه

عنوان اصلی

عنوان فرعی

شرح

تعداد

کلمه

2-1

مردم

کافران

توصیف - به قيامت، با وجودی که نزديک شده اهميت نميدهند

18

5-3

مردم

کافران

توصیف - ايرادهائی که ميگيرند و به آن سبب کفر ميورزند

39

9-6

پيامبر

ارشاد

شرح چگونگی رفتار پيامبران و تکذيب آنها و نابودی تکذیبگران

41

15-10

مردم

گذشتگان

شرح نابود شدن آنها

52

18-16

حکمت

آفرینش

بيهوده نيست بر مبنای حق است

28

23-19

خداوند

صفات

فرمانروائی- الوهيت- وحدانيت

44

25-24

پيامبر

ارشاد

چنين ميگويند- بگو دليل بياوريد.

38

28-26

خداوند

صفات

ملائکه- علم به اعمال آنها- شفاعت به اذن او

29

29

مردم

قوانین الهی

اگرکسی بگويد مرا بپرستيد- اهل جهنم خواهد بود

13

33-30

خداوند

افعال

آفرينش آسمانها و زمين –خورشيد و ماه

51

40-34

مردم

کافران

نکوهش- معرفی افکار آنها و استدلال در رد آنها

58

41

مردم

گذشتگان

پيغمبران را مسخره کردند بر سرشان عذاب آمد...

13

46-42

پيامبر

ارشاد

بگو من از روی وحی هشدارتان ميدهم

68

47

آخرت

قيامت

عدالت- هر چيز ریزی هم حساب است

20

50-48

پيامبران

موسی

به او فرقان و نور داديم

23

71-51

پيامبران

ابراهيم

داستان بت شکنی و به آتش انداختن او و نجاتش..

167

73-72

پيامبران

اسحق و يعقوب

صالح بودند- هدايت ميکردند.

24

75-74

پيامبران

لوط

از شهری که کار زشت ميکردند نجاتش داديم

22

77-76

پيامبران

نوح

نجاتش داديم- ياريش کرديم در مقابل آنان که...

24

82-78

پيامبران

داوود و سليمان

قضاوت- کوهها رام داوود بود و پرندگان و...

64

84-83

پيامبران

ايوب

ندا داد که ناراحتی بمن رسيده - اجابتش کرديم

25

86-85

پيامبران

اسمعيل ادريس

صابر بودند- در رحمت خويش داخل کرديم

13

88-87

پيامبر

(ذالنون) يونس

در ظلمات ندايمان کرد- نجاتش داديم

31

90-89

پيامبران

زکريا

به او فرزند داديم

31

91

پيامبران

مريم و عيسی

تقوا داشت به او و به پسرش برکت داديم

11

93-92

حکمت

مردم

اين مردم «امت واحده» بودند- بعدا اختلاف کردند

14

94

آخرت

حکمت

در پاداش مومنانِ آنها کم و کسری نخواهد بود

12

95

حکمت

جامعه بشری

آنها که نابود شدند برگشت ندارند

7

96

حکمت

ساير

ياجوج و ماجوج

10

100-97

آخرت

قيامت

نزديک شد- کافران چشمشان باز ميشود

46

101-103

آخرت

قيامت

مومنان از ناراحتی آن در امان ميمانند

29

104

آخرت

قيامت

  حوادث همزمان -  آسمان را در هم می پيچيم

16

105

حکمت

فلسفه تاريخ

زمين به صالحان به ارث ميرسد

12

106-111

پيامبر

ارشاد

چنين بگو:...

50

112

ساير

دعا

خدایا به حق حکم کن...

10

جمع

1153

 

جدول درج ها

شماره

عنوان اصلی

عنوان فرعی

شرح

درصد

1/4

پيامبران

یاری الهی

به پيامبران هدايت داديم- مورد لطف و رحمت بودند درگرفتاری ها و نيز تکذيب قومشان ياريشان کرديم

35

2/4

پيامبر

ارشاد

رسالتت را ابلاغ کن و با قوت گفتگو کن و جواب آنها را بده

8/19

3/4

مردم

کافران

کافران اعم از گذشته و حال، به افکا رباطل گرايش پيدا ميکردند و در نتيجه از پيامبران ايرادهای بيجا ميگرفتند و تکذيب ميکردند

7/16

4/4

خداوند

صفات و افعال

مُلک- الوهيت- وحدانيت- ربوبيت- علم- خلق- امر

8/10

5/4

آخرت

قیامت

در قيامت چشمهای کافران باز و ناراحتی آنها شروع ميشود اما مومنان از ناراحتی آنروز در امانند

7/10

6/4

حکمت

سایر

کارهای جهان بيهوده نيست اما عده ای آن را درک نکردند و اختلاف شد و بالاخره هم زمين به صالحان مي­رسد.

2/6

7/4

سایر

 

 

9/0

 

درس: اي پيامبر! با قوت رسالتت را پي گير که مانند پيامبران گذشته موفق مي شوي.

 

البته دو جدول فوق اول و آخرِ جدول هاست، جدول های وسط را برای رعایت اختصار حذف کرده ایم، اما کسانی که حوصله دارند میتوانند موردِ سوره فجر را که در کتاب «آموزش تفسیر قرآن» (که به عنوان نمونه و الگو است) در سایت:

http://jamal-ganjei.com

با تمام جدول هایش ملاحظه فرمایند.

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب : کافران به اهميت قيامت، و حقیقت وحی و خطر هلاکت دسته­جمعی حاصل از تکذیب توجه نمی­کنند.

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مَّعْرِضُونَ ﴿1﴾ مَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ مَّن رَّبِّهِم مُّحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُونَ ﴿2﴾ لَاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّواْ النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ ﴿3﴾

ریزدرب : نکوهش اهل غفلت و توصیف مختصرِ آنان.

2

قَالَ رَبِّي يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿4﴾ بَلْ قَالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ كَمَا أُرْسِلَ الأَوَّلُونَ ﴿5﴾

ریزدرب : بروز اختلاف نظر در میان تکذیبگران یکی از عوامل موفقیت رسالت آنحضرت است.

3

مَا آمَنَتْ قَبْلَهُم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَفَهُمْ يُؤْمِنُونَ ﴿6﴾ وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ﴿7﴾ وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَدًا لَّا يَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَمَا كَانُوا خَالِدِينَ ﴿8﴾ ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنجَيْنَاهُمْ وَمَن نَّشَاء وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ ﴿9﴾

ریزدرب : توجه دادن به پیامبر(ص) که به تکذیب ها چندان اهمیت ندهد و به پیروزیِ رسالتش دلگرم باشد.

4

لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿10﴾

ریزدرب: ای مردم! آنچه به نفع شماست در کتابی است که بر این پیامبر نازل شده است.

5

وَكَمْ قَصَمْنَا مِن قَرْيَةٍ كَانَتْ ظَالِمَةً وَأَنشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِينَ ﴿11﴾ فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَرْكُضُونَ ﴿12﴾ لَا تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ ﴿13﴾ قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿14﴾ فَمَا زَالَت تِّلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِيدًا خَامِدِينَ ﴿15﴾

ریزدرب : عاقبتِ فرایند تکذیب حق در همین جهان

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 - سوالات

1 - حالت کلی این پاراگراف چگونه است؟ (ارشاد پیامبر- ص- درباره قلمرو ماموریت او؟ نکوهش کافران؟ یا...؟)

2 – آیه 1 شبیه کدام آیه در سوره قمراست؟

3 - «محدث» (آیه2) با موضوع کدام کلید تفسیر مطابق است؟

4- ازمطالب این پاراگراف چه «حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها» میتوان زد؟

5 – در آیه 3 ، مطالب از «الذین» تا آخرآیه ، چه نوعی از سخن است؟ (نقل قول مستقیم؟ یا....؟)

6 – با توجه به آیه 3 ، چرا نجوا ؟

7 – با توجه به سوال قبلی ، این کسانی که بینشان نجوا درگرفته بود اما آن را پوشیده میداشتند ، چه کسانی بودند؟ (کافران معمولی که سمپات جریان اسلام شده بودند اما از ترس «سران» کفار جرات علنی کردن سمپاتی خود را نداشتند؟ یا....؟)

8 – از بین صفات ممکن ، چرا خداوند دو صفت انتهای آیه4 را ترجیح داده؟

9 – با توجه به آیه های 3 و 5  ، و نیز مطالب سوره های پیشین ، نسبت های ناروائی که به آنحضرت داده میشد را لیست کنید .

10 - تناقض های موجود بین نسبت های مذکور در آیه 5  را شرح دهید .

11 – آیا مطالب آیه 6 ، با مکّه پس ازهجرت منطبق است؟ در آنصورت منظور از مطالب آیه 6 ، چیست؟ (هشدار؟ پیشگوئی مشروط؟ یا.....؟)

12 - « فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ » (آیه7) خطاب به چه کسانی است؟

13 - قطعه فوق ، با موضوع کدام کلید تفسیر مطابقت دارد؟

14 – منظور از «ذکر» (آیه10) چیست؟

15 – فاعل فعل «قال» (آیه 4) کیست؟

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیه 3 به وضوح فهمیده میشود که عده ای ایمان آورده و سعی میکرده اند بطور مخفیانه آن را تبلیغ کنند و عده ای دیگر سعی میکرده اند منصرفشان کنند.

با توجه به آیه 13 منظور از جمله «باشد که بازخواست شوید» چیست؟

بطور کلی ، بطوریکه تاکنون دیدیم ، هر جا که قرآن کفار را نکوهش می­کند ، نقطه تمرکز جملات نکوهشیِ آن متوجه «سران» کفار است. در این آیه نیز همین موضوع دیده می­شود و جمله «هوسرانی می­کردید» دلیل و شاهد آن است.

از طرف دیگر همین «سران» نوعی مرجعیت برای پائین دستی­های خویش و افراد عادی تحت نفوذ خویش داشتند و طبعاً در مصائب و بلاها مردم پائین به «سران» رجوع می­کنند و توضیح می­خواهند و چاره­خواهی می­کنند .

آیه 13 می­فرماید به محض اینکه آثار نزول بلا ظاهر می­شود ، شما که مایه گمراهی دیگران هستید ، شروع می­کنید به فرار و مسئله فردیِ خویش را حل کردن ، در حالیکه عادی­ترین وظیفۀ آدمیتیِ شما این است که به سراغ زیردستان خویش بروید و با آنها که خود شما به این مشکل دچارشان کرده­اید باشید و لااقل به سئوال آنها پاسخ دهید.

5 زاویه با تفاسیر رایج

1 : (المیزان) : غرض اين سوره گفتگو پيرامون مساله نبوت است كه مساله توحيد و معاد را زير بناى آن قرار داده،

آنچه که المیزان آن را غرض سوره نامیده ، همان چیزی است که ما آن را «درس» سوره می نامیم و با دقت از راه محاسبه استخراج میکنیم که این است : ای پیامبر! رسالت خویش را باقوت پیگیر باش که مانند پیامبران گذشته موفق خواهی شد .

6 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیات 9 تا 15 میفرماید مکذبان پیشین را اینگونه از میدان بدر کردیم که این وعده ای و پیشگوئیِ تحقق یافته ای است که در مورد دشمنان آنحضرت و پیروانش نیز چنین خواهد شد ، و چنین نیز شد.

7 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه 7 (. . فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون) از نوع آیات برجسته است و نه تنها در برخی خوشنویسی ها دیده میشود بلکه بطور وسیعی در محاورات نیز بکار میرود، و گرچه در نگاه سنتیِ غالب، اهل الذکر را منحصر در 14 معصوم ارجمند قلمداد کرده اند که البته بر این انحصار اشکالات عدیده ای وارد است و ما در اینجا نمیخواهیم به آن بحث وارد شویم ، و درس و درب معنا را برایمان روشن میکند، که راهِ برون رفت از تردید در درستیِ رسالتش در این است که به اهل فن مراجعه شود و طبعا این مراجعه باید مطابق الگوی «یستمعون القول فیتبعون احسنه» (که قبلا در سوره شوری نازل شده بود) باشد، نه اینکه گزینشی و فقط مراجعه به کسانی شود که حرفی مطابق ذائقه مستمع مذکور خواهند زد.

8 - آیات مشکل

آیه 7 فوق از لحاظ اینکه مورد اختلاف نظر شدید در بین مفسران است ، به تیتر فوق هم میخورد، اما ، علاوه برآن، آیه های 4 و 5 نیز داخل این موضوع میشوند (اما نه برای ما که به درس و درب مجهزیم! که کاملا «مشکل» بودن فهم آیه های مذکور را مرتفع میکند)

9 - در این پاراگراف، کدام فقرات، فوق ذهنیات معاصران نزول است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 1 «قیامتی» است، و هیچ بنی بشری تجربه اش را ندارد، و قبل از قیامت نخواهد داشت، لذا، چه در آن روزهای نزول وحی و چه الی یوم القیامه بالاتر از ذهنیات بشر خواهد بود.

آیه های 6 تا 9 از این لحاظ که مربوط به اقوامی است که در قبل از تاریخ بوده اند، و علم باستان شناسی آنقدر رشد نکرده که ما از اوضاع و احوال آنها مطلع باشیم، برای ما نیز روشن نیست، چه رسد به مخاطبان اولیه این آیات.

همچنین است آیات 11 تا 15

10 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما.

یکی ممکن است معترض شود که «یعنی چه که بسیار این تیتر را تکرار میکنی و این جواب ثابت را هم زیرش میدهی؟»

در این خصوص باید خاطر نشان کنیم که یک شبهه ای اخیرا در سطح وسیع القا شده که مطالب قرآن اول باید از این لحاظ چِک شود که معاصران نزول از آن چه می فهمیده اند . ماهم با بیان دلیل فوق در حقیقت داریم پاراگراف به پاراگراف آن شبهه را چک میکنیم .

آنچه تا کنون فهمیده ایم این بوده که معاصران نزول اکثر قریب به اتفاق حجم قرآن را همانطور می فهمیده اند که ما امروز می فهمیم.

11 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

علت کفر کافران ، اهميت ندادن به قيامت، و اهمیت ندادن به حقیقت وحی ، و اهمیت ندادن به خطرات حاصل از تکذیب است.

12 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 1 تا 3 و 6 و 9 و 11 ، بقیه آیات پاراگراف «برای اولین بار» است.

13 در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:

1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.

2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.

عقاید و رفتار کفار معاصر نزول

اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مَّعْرِضُونَ ﴿1﴾ مَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ مَّن رَّبِّهِم مُّحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُونَ ﴿2﴾ لَاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّواْ النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ ﴿3﴾

تقریرات و آموزش الهی

قَالَ رَبِّي يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿4﴾ بَلْ قَالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ كَمَا أُرْسِلَ الأَوَّلُونَ ﴿5﴾

تحدی

مَا آمَنَتْ قَبْلَهُم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَفَهُمْ يُؤْمِنُونَ ﴿6﴾ وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ﴿7﴾ وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَدًا لَّا يَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَمَا كَانُوا خَالِدِينَ ﴿8﴾ ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنجَيْنَاهُمْ وَمَن نَّشَاء وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ ﴿9﴾

فلسفه تاریخ

لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿10﴾ وَكَمْ قَصَمْنَا مِن قَرْيَةٍ كَانَتْ ظَالِمَةً وَأَنشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِينَ ﴿11﴾ فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَرْكُضُونَ ﴿12﴾ لَا تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ ﴿13﴾ قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿14﴾ فَمَا زَالَت تِّلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِيدًا خَامِدِينَ ﴿15﴾

شرح مختصر

کلید های تفسیری­­­­­­­­­

بحث متنی

واگذاری به مخاطب  : درآیه3، بین دو کلمه «النجوی» و «هل» عبارت «ویقولون» (= و می­گویند) در تقدیر بوده و به اصطلاح «محذوف به قرینه» است که در نظر گرفتن آن به مخاطب واگذار شده است.  

پرانتزها : آیه 3 نمونه ای از مصادیق آیه 2 است و لذا فرع بر آن است.

در باره آیه های 4و5 نیز در ذیل شرحی دایر بر پرانتزی بودن آنها عرض کرده ایم.

آیات 12 تا 15 فرع بر آیه 11 است و این واضح است.

آیات 7 و 8 و 9 نیز بدون این که فرع بر آیه­ای باشند پرانتزی هستند و دلیلش هم این است که اگر چشم خویش را بر آنها بسته و انتهای آیه 6 را به ابتدای آیه 10 وصل کنیم می­بینیم روال سخن صاف و یکدست و بی­دست­انداز است.

معنی کلمات :  «فیه ذکرکم» (آیه 10)، با توجه به درس و دربِ زیرپاراگراف مربوطه، در اینجا «ذکر» به معنای «پند» است.

غفلت غلیظ

آنچه در این پاراگراف برجسته شده «غفلت» کافران است. مثلاً غفلتشان از نزدیک شدن «حساب»شان، غفلت از احاطه علم خداوند به همه چیز، غفلت از صداقت مطلق پیامبر(ص) و اهمیت فوق­العاده وحی، غفلت از آنچه بر سر پیشینیان آمد که همین رفتارهای اینها را می­کردند، غفلت از سرانجام محتومی که در صورت عدم اصلاحِ رفتارشان دچار آن خواهند شد، و خلاصه غفلت و غفلت و غفلت و غفلت!

همه جور نسبتی به پیامبر(ص) می­دادند غیر از آنچه حق اوست

با توجه به آیه­های 3 و 5، آنها علیرغم غفلت پر حجم خویش، به گرفتاری بزرگتری هم دچاربودند و آنهم اینکه کسی را که مانند خودشان نیست گمراه و «جادو زده» ولی خودشان را «صاحب بصیرت» تلقی می­کردند.

همه چیز به پیامبر(ص) نسبت داده میشد غیرازحقیقتِ موقعیتِ آنحضرت.

فاعل «قال» کیست؟

در رابطه با آیه 4 ، فاعل فعل «گفت» در ابتدای آیه کیست؟

اگر آیات قبل رابادقت ملاحظه کرده باشید، فاعل مذکور یکنفر از طرف های آن «نجوا» (آیه3) است.

از اهل ذکر بپرسید یعنی چه؟

در رابطه با آیه 7 مفسران محترم بحثهای مفصلی نموده و سئوالاتی مطرح کرده­اند مثلاً اینکه:

1- «بپرسید» انتهای آیه به چه کسانی برمی­گردد؟

2- منظور از «اهل ذکر» که باید از آنان پرسید چه کسانی است؟

3- منظور از «ذکر» چیست؟ آنگاه پاسخ­هایی داده­اند و مفسران بعدی روی پاسخ­های آنها بحث­هائی کرده و پاسخ­های جدیدی داده­اند و همینطور ...

اما با توجه به «درس» و «درب» ، جواب آن سئوال­ها بنظر روشن می­آید و بطور خلاصه می­خواهد بفرماید که مشکل اینان غفلت است و غفلتشان هم ارادی است ، و اگر اراده کنند از غفلت بدر آیند آسان است ، و می­توانند به اشخاص کارشناس و خبره موضوعات مربوط به وحی و دین و کتب آسمانی و پیامبران و این نوع موضوعات رجوع کنند.

ترجمه تفسیریِ آزاد

بسم الله الرحمن الرحيم

حساب مردم نزديک شد ولی این کافران در غفلت بوده و از حق روي گردانند (1) هيچ پند جديدي از سوي پروردگارشان بسويشان نيامد مگر اينکه آنرا شنيدند ولی به بازي مشغولند (2) دلبسته هوسند و نجوايشان را پوشيده ميدارند و به یکدیگر می­گویند اي ظالمان! آيا اين پیامبر جز بشري مثل خودتان است؟ آيا در عين بصيرت به سحرِ او رو مي کنيد؟ (3)  اما کسی که آنها سعی دارند او را به کفر سابقش برگردانند میگفت پروردگارم هر سخن را در آسمان ها و زمين ميداند و اوست كه شنواي داناست (4) اما آنهائی که با او به مجادله می پرداختند میگفتند بلکه این قرآن پراکنده گويي است، يا آنرا از خودش در آورده و به خدا افترا زده، يا شاعراست، و گرنه بايد مانند پيامبران پيشين معجزه اي بياورد (5) ای پیامبر! هيچيک از پيشينيان آنها که هلاکشان کرده بوديم ايمان نياورده بودند آيا اينها ايمان مي آورند؟ (6)  و قبل از تو نيز کسي را نفرستاديم مگر اينکه مرداني بودند که وحي بسويشان ميفرستاديم. پس، ای مردم! از اهل خبره بپرسيد اگر نميدانيد (7) و آنها را کساني قرار نداده بوديم که بدن هائي باشند که به غذا احتياج نداشته باشند و جاودان بمانند (8) آنگاه آن وعده را برايشان به تحقق رسانديم و آنها و هر کس را که خواستيم نجات داديم و مسرفان را هلاک نموديم (9) البته بسويتان کتابي فرو فرستاديم که پندتان در آن است آيا تعقل نمي کنيد؟ (10) و چه بسا شهرهائي را که ظلم ميکردند درهم شکستيم و پس از آنان اقوامي ديگر بوجود آورديم (11) پس هنگامي که عذاب ما را احساس كردند آنگاه بود كه از آن گريزان شدند (12) به آنها خطاب میشد نگريزيد و بسوي آنچه که در آن هوسراني ميکرديد و نيز بسوي خانه هايتان برگرديد، باشد كه پرسش شويد (13) گفتند واي بر ما، ما ظالم بوديم (14) گفتارشان جز اين نبود تا اينکه آنها را همچون گياه درو شده پژمرده نموديم (15)

 

دی ان ان