X

إِلَيْهِ يُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ وَمَا تَخْرُجُ مِن ثَمَرَاتٍ مِّنْ أَكْمَامِهَا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ أَيْنَ شُرَكَائِي قَالُوا آذَنَّاكَ مَا مِنَّا مِن شَهِيدٍ ﴿47﴾ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَدْعُونَ مِن قَبْلُ وَظَنُّوا مَا لَهُم مِّن مَّحِيصٍ ﴿48﴾ لَا يَسْأَمُ الْإِنسَانُ مِن دُعَاء الْخَيْرِ وَإِن مَّسَّهُ الشَّرُّ فَيَؤُوسٌ قَنُوطٌ ﴿49﴾ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ رَحْمَةً مِّنَّا مِن بَعْدِ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ هَذَا لِي وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِن رُّجِعْتُ إِلَى رَبِّي إِنَّ لِي عِندَهُ لَلْحُسْنَى فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِمَا عَمِلُوا وَلَنُذِيقَنَّهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ ﴿50﴾ وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاء عَرِيضٍ ﴿51﴾ قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن كَانَ مِنْ عِندِ اللَّهِ ثُمَّ كَفَرْتُم بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ﴿52﴾ سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿53﴾ أَلَا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَاء رَبِّهِمْ أَلَا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطٌ ﴿54﴾

علم مربوط به قيامت (مختص اوست و)  بسوي او برميگردد، و هيچ ميوه اي از پوسته خود بيرون نمي آيد مگر به علم او، و  هيچ ماده اي حامله نميشود و وضع حمل نمي کند مگر به علم او، و روزي که ندايشان کند که شريکان من کجا هستند ميگويند اعلام مي کنيم که هيچيک از ما (در اين مورد) شاهدي نداريم (47) و آنچه که به دعا (شریک خداوند) ميخواندند، از خاطرهايشان محو ميشود و مي فهمند گريزگاهي ندارند (48) انسان از خواستن خیر خسته نميشود و اگر شري به او برسد فورأ نوميد و مأيوس ميشود (49) و اگر از پسِ سختيی که به او رسيده رحمتي از جانب خويش به او بچشانيم خواهد گفت اين از آن من است و فکر نمي کنم قيامت بپا شود و اگر هم بسوي پروردگارم برگردم البته وضع خوبي خواهم داشت . پس البته کافران را از اعمالشان خبر خواهيم داد، و از عذاب پرغلظت به آنان خواهيم چشاند (50) و هنگاميکه به انسان نعمتی داديم روي بر ميگرداند و دوري ميکند و وقتيکه شري به او رسيد دعاهاي طولاني ميکند (51) بگو چه نظري داريد اگر (اين قرآن) از جانب خدا باشد و شما به آن کفر ورزیده باشید؟ چه کسي گمراه تر خواهد بود از کسي که (از حقیقت)  بسیار دور افتاده باشد؟ (52) بزودي آياتمان را درافق ها و همچنین در وجود خودشان  به آنان نشان خواهيم داد  تا  برايشان محقق شود که آن حتمأ حق است. آيا کافي نيست که پروردگارت به هر چيزي گواه است؟ (53) آگاه باشيد كه  آنها نسبت به لقاء پروردگارشان در شکي هستند. آگاه باشیدکه او به هر چيز احاطه دارد (54)


قبلی:  سوره فصلت سوره فصلت
بعدی:  سوره جاثیه سوره جاثیه
Print
40 بار مطالعه شده است

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره (یعنی «درس» سوره) را در قسمت اول نشان داده ایم که مطابق ذیل است:

درس: نکوهش کافران اعم از گذشته و معاصر براي بي توجهي به الطاف الهي و بي توجهي به آخرت که منجر به عمد و عناد و گردنکشي و اصرار کافرانه مي شود .

 

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: يکي از علل مهم کفر کافران توجه نکردن به شمول علم الهي و نيز شمول و اهميت قيامت و نیز بی توجهی به حق مطلق بودن قرآن است.

 

 

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

إِلَيْهِ يُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ وَمَا تَخْرُجُ مِن ثَمَرَاتٍ مِّنْ أَكْمَامِهَا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ أَيْنَ شُرَكَائِي قَالُوا آذَنَّاكَ مَا مِنَّا مِن شَهِيدٍ ﴿47﴾ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَدْعُونَ مِن قَبْلُ وَظَنُّوا مَا لَهُم مِّن مَّحِيصٍ ﴿48﴾

ریزدرب: کافران در قیامت کفرشان را انکار میکنند

2

 لَا يَسْأَمُ الْإِنسَانُ مِن دُعَاء الْخَيْرِ وَإِن مَّسَّهُ الشَّرُّ فَيَؤُوسٌ قَنُوطٌ ﴿49﴾ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ رَحْمَةً مِّنَّا مِن بَعْدِ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ هَذَا لِي وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِن رُّجِعْتُ إِلَى رَبِّي إِنَّ لِي عِندَهُ لَلْحُسْنَى فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِمَا عَمِلُوا وَلَنُذِيقَنَّهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ ﴿50﴾ وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاء عَرِيضٍ ﴿51﴾

ریزدرب: ای پیامبر! اکثر انسان ها در باره رفتارهایشان خیلی هم قابل نکوهش نیستند، کمی حوصله کن درست میشود

3

قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن كَانَ مِنْ عِندِ اللَّهِ ثُمَّ كَفَرْتُم بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ﴿52﴾

ریزدرب: ای پیامبر! علی الحساب با زبان استدلال با اینها صحبت کن

4

سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿53﴾ أَلَا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَاء رَبِّهِمْ أَلَا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطٌ ﴿54﴾

ریزدرب: ای پیامبر! بزودی کارت به نتیجه میرسد و معادلات تغییر میکند

 

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 کافران معاصر که به نعمت عظيم قرآن اهميت نميدادند و بر روش خويش اصرار مي ورزیدند را نکوهش میفرماید و ضمنا گوشه ای از لجبازی کافران را ذکر و به پیامبر (ص) توصیه میکند که آنها را به عاقبت شان و نیز عاقبت مؤمنان توجه دهد .

در پاراگراف 2 می فرمایدکه ای پیامبر! به کافران بگو شما دارید به چنین خدائی کفر می ورزید؟

در پاراگراف 3 می فرماید قوم عاد و ثمود لجبازی و مخالفت عامدانه را در پی گرفتند و در این جهان به عذاب هلاکت دچار شدند و عذاب اخروی شان هم سر جای خودش هست .

در پاراگراف 4 شرحی میدهد که عاقبت اخروی این قبیل افراد چگونه خواهد بود و رفتار پسندیده نجات بخش این است که شخص علناً خود و دیگران را بسوی خدا بخواند و در این راه استقامت کند .

در پاراگراف 5 می فرماید ای پیامبر! رفتار بد (مخالفانت) را به بهترین شیوه دفع کن .

در پاراگراف 6 میفرماید به قدرت خداوند توجه کنید و از عبادت غیر او روی بگردانید و نیز ای پیامبر! از رفتارهای کافرانه و مکذبانه آنها ناراحت مباش و به ما واگذار .

در این پاراگراف می فرماید علم الهی فراگیر است و اکثریت انسان ها کم ظرفیت و دارای شخصیت ضعیف هستند و کفر به قرآن هولناک است و آنها بزودی شاهد علامت هایی خواهند بود که برایشان روشن خواهد شد که قرآن حق است .

4 - سوالات

1 - چه سابقه ای برای مفهوم آیه48سراغ دارید؟

2 – چرا در آیه 47 فرموده «الیه یردّ»؟ (کنترل زمان؟ کنترل پروژه؟ یا.....؟)

3 – در آیه 47 در باره علم خداوند چهار مورد را به عنوان نمونه ذکر فرموده :

علم ساعت (قیامت) ، میوه ها که از پوسته ها بدرمی آیند ، حمل حامله ها ، وضع حمل .

 غیر از قیامت ، سه مورد دیگر به تکوین حیات و زایش مربوط میشود. از این طرزبیان چه نتیجه ای گرفته میشود؟ (قیامت نیز نوعی زایش است ؟ این جهان و موجودات آن ، دستجمعی ، درحالت «جنینی» هستند و بالاخره ، همگی ، در یک فرایند «زایش» ، حالـت بالاتر و متکامل تر پیدا خواهند کرد؟ یا......؟)

4 - کلمه «یردّ» به معنی لغوی آمده یا اصطلاحی؟

5 - عبارت «این شرکائی» چه نوع از کلام است؟( کنایه؟ طنز؟ یا....؟)

6 - موضوع آیه 48 مربوط به چه ظرف زمانی است ؟

7 - «انسان» (آیه49) به چه معنی است؟ (همه ؟ اکثریت انسان ها؟ یا....؟)

8 - «دعاء» یعنی چه؟ (درخواست؟ جلب؟ طلب؟ یا....؟)

9 - «هذا لی» (آیه50) یعنی چه؟ (این بخاطر لیاقت خودم است؟ یا....؟)

10 - خطای فکری اکثریت انسان ها درکدام آیه وکجا خود را نشان میدهد؟

11 – با توجه به آیه 50 ، اکثریت انسان ها وجود خداوند را اجمالا قبول دارند و راجع به آخرت مطمئن نیستند. محل این نتیجه گیری را مشخص کنید .

12 - خطای فکری اکثریت انسان ها (باتوجه به آیه50) دقیقا درکجاست؟

13 - خطای فکری مذکور (باتوجه به همان آیه) چه نام دارد؟

14 - مثال هائی برای «آیات» در«آفاق» و در«انفس» بیاورید .

15 – با توجه به آیه 52  منظورخداوند از نشان دادن آن آیات چیست؟ (حقانیت قرآن؟ حقانیت پیام قرآن؟ یا....؟)

16 – برای «لقاء رب» چه سابقه ای درسوره های قبلی سراغ دارید؟

5 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه 53 وعده میدهد آیاتی از حقانیتت را چه در زمینه آفاقی و چه زمینه انفسی ارائه خواهد نمود که این خیلی زود درست در آمد و آیه انفسی در فتح مکه که مردم دستجمعی مسلمان شدند واقع شد ، و نمونه ای از آیات آفاقی این بود که اسلام از محدوده مکه خارج شد و قلمروهای جغرافیایی بزرگی را به زیر نگین درآورد.

6 - زاویه با تفاسیر رایج

در آیه 52 ، «سنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق» شرح طولانی داده و مطالبی فرموده که اگر بخواهیم  به آنها بپردازیم طولانی خواهد شد وخلاصه اش این است که بی سلیقگی تفسیری بکار برده

صریح مطلب این است که در آیه فرموده بزودی آیاتی در افق ها و در نفس های خودشان به آنها نشان خواهیم داد که برایشان روشن شود که آن حق است .

این اتفاق در فتح مکه افتاد که بهترین مصداق بزودی است ، و اما آیاتی که در افقها افتاد زیاد است : هجرت ، جنگ بدر ، جنگ خندق ، جنگ خیبر ، و بالاخره فتح مکه . و آیاتی که در نفس هایشان اتفاق افتاد ایمانی است که آوردند که این قرآن حق است .

حالا این بیان ما را مقایسه کنید با آن فرمایشات طولانی و نا موفق مربوط و خودتان نتیجه لازم را بگیرید .

7 - آیات برجسته این پاراگراف

یک ملاک مهم برای برجستگیِ آیات، شهرت آنها در نزد مردم است و این آیات از مشهور ترین های آیات قرآنی است.

آیه های 47 و آیات 49 تا 51 و 53 و 54 به دلایلی که بارها گفته ایم (اقبال هنرمندان و وعاظ و . . ) از آیات برجسته قرآنی است.

8 - آیات مشکل

آیه 53 از آیات «مشکل» قرآنی است و دلیل مشکل بودن آنها نیز این است که ببینید مفسران گوناگون در طول تاریخ اسلام چه مطالب مختلف و بعضا متضادی در تفسیر آنها گفته اند .

9 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه های 47 و 48 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

10 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

در باره آیات این پاراگراف ، حتی امروز نیز ، با توجه به معانی والای آن ، حتی برخی مفسران هم ، درک مقبولی از آن ندارند ، چه رسد به مخاطبان اولیه ! در عین حالیکه کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در این هزار و چند صد سال ، تغییر معنای قابل توجهی نیافته اند !

11 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

در این پاراگراف می فرماید علم الهی فراگیر است و اکثریت انسان ها کم ظرفیت و دارای شخصیت ضعیف هستند و کفر به قرآن هولناک است و آنها بزودی شاهد وقایعی خواهند بود که علامت هایی است که برایشان روشن خواهد شد که قرآن حق است .

12 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

تمام فقرات این پاراگراف «برای اولین بار» است ، غیر از دو آیه 53 و 54 .

شرح مختصر

کلیدهای تفسیری

بحث متنی

آیه 50 فرع است بر آیه 49 ، و نیمه دوم آیه 51 فرع بر نیمه اول همان آیه.

به زبان مخاطب

«شر» در اینجا بمعنی «آنچه انسان آنرا برای خود شر می پندارد» است.

 «خیر» نیز همچنین، یعنی «آنچه انسان آنرا برای خود خیر می پندارد» است، و «خیر» منحصر در مال نیست.

علم خدا و قیامت

 «علم» خدا شبیه علم ما نیست.

 علم ما یعنی «دانستن» و« اطلاع یافتن» است اما علم خدا از فعل او جدا نیست ، و «ساعت» یعنی قیامت. و «علم قیامت به او برمی گردد» یعنی وقوع قیامت به اراده خداوند بستگی دارد .

 مثالی که درباره قیامت زده درباره نحوه تولید و تولد میوه ها و انسانهاست و این نکته را به ذهن ما می آورد که قیامت و جهان آخرت نیز فعلاً در حالت جنینی است و هنوز «رسیده» نشده و وقتیکه «برسد» متولد خواهد شد.

مخاطب خود را بشناس

این پاراگراف درصدد جا انداختن این مطلب برای آنحضرت است که مخاطب های تو بالاخره انسانند و انسان هم اینطوری است ، و تو نباید از آنها به اندازه خودت توقع داشته باشی ، پس حوصله بیشتری بخرج بده و حرص و جوش کمتری بخور.

آفاق و انفس

مفسران در باره آیه 53 حرفهای عجیب و غریب زده اند، و گرچه ممکن در جای خویش (یعنی به عنوان یک مقاله دینی) درست باشد اما به عنوان تفسیر درست نیست، زیرا موضوع علم تفسیر ظاهر آیات است، و انصافا اگر ظاهر آیه 53 را مرور کنید چه می بینید؟

1 – سریعا اتفاق افتادن یک وعده (یا مژده) («س» در سنریهم)

2 – آیات آفاقی، که عبارت باشد از آیاتی از خداوند که در فیزیک این جهان روی خواهد داد (به عنوان بزرگترین آنها خودِ حماسه هجرت و پیروزی بدر و فتح مکه و پیشرفت های حیرت انگیز اسلام در مدتی اندک را میتوان نام برد که اگر بخواهیم میتوانیم خیلی در این باره بگوئیم اما با توجه به کیفیت مخاطب مان پرگوئی لازم نیست)

3 – آیات انفسی، که عبارت باشد از تغییراتی که در ذهنیت همگان راجع به آنحضرت و قرآن واسلام حادث میشود (مثلا کفار وقتیکه میخواستند به آنحضرت اشاره کنند میگفتند «یتیم ابوطالب»، اما نزدیک به فتح مکه ابوسفیان به عباس گفت «پادشاهی برادر زاده ات بزرگ است»، این تغییر ذهنیت ضربدر تعداد کفار – بلا استثناء – صورت گرفت)

4 – خودِ وعده یا مژده هم این بود که برای عموم کافران روشن شود که این قرآن حق است، که البته چون این خیلی واضح است شرحی نمیدهیم.

اما حالا بروید تفسیر های ذیل این آیه را بخوانید چه ها فرموده اند و چه طول و تفصیلی داده اند و همه اش هم ......؟!

ترجمه تفسیریِ آزاد

علم مربوط به قيامت مختص خداوند است و  بسوي او برميگردد ، و همچنین است که هيچ ميوه اي از پوسته خود بيرون نمي آيد مگر به علم او ، و  هيچ ماده اي حامله نميشود و وضع حمل نمي کند مگر به علم او ، و روزي که در روز قیامت کافران را ندا کند که شريکان من کجا هستند ميگويند اعلام مي کنيم که هيچيک از ما در اين مورد شاهدي نداريم (47) و آنچه که به دعا شریک خداوند ميخواندند، از خاطرهايشان محو ميشود و مي فهمند گريزگاهي ندارند (48) انسان از درخواست خیر خسته نميشود و اگر شري به او برسد فورأ نوميد و مأيوس ميشود (49) و اگر از پسِ سختيی که به او رسيده رحمتي از جانب خويش به او بچشانيم خواهد گفت اين از آن خودم است و فکر نمي کنم قيامت بپا شود و اگر هم بسوي پروردگارم برگردم البته وضع خوبي خواهم داشت . پس البته کافران را از اعمالشان خبر خواهيم داد ، و از آن عذاب پرغلظت به آنان خواهيم چشاند (50) و هنگاميکه به انسان نعمتی داديم روي بر ميگرداند و دوري ميکند و وقتيکه شري به او رسيد دعاهاي طولاني ميکند (51) بگو چه نظري داريد اگر اين قرآن از جانب خدا باشد و شما به آن کفر ورزیده باشید ؟ چه کسي گمراه تر خواهد بود از کسي که از حقیقت  بسیار دور افتاده باشد ؟ (52) ای پیامبر! بزودي آياتمان را درافق ها و همچنین در وجود خودشان  به آنان نشان خواهيم داد  تا  برايشان محقق شود که آن مطالبی که قرآن مبلغ آنهاست حتمأ حق است . آيا کافي نيست که پروردگارت به هر چيزي گواه است؟ (53) ای مومنان! آگاه باشيد كه  آنها نسبت به لقاء پروردگارشان در شکي هستند و آگاه باشیدکه خداوند به هر چيز احاطه دارد (54)

دی ان ان