X

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ ﴿1﴾ وَإِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ ﴿2﴾ وَإِذَا الْجِبَالُ سُيِّرَتْ ﴿3﴾ وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ ﴿4﴾ وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ ﴿5﴾ وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ ﴿6﴾ وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ ﴿7﴾ وَإِذَا الْمَوْؤُودَةُ سُئِلَتْ ﴿8﴾ بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ ﴿9﴾ وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ ﴿10﴾ وَإِذَا السَّمَاء كُشِطَتْ ﴿11﴾ وَإِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ ﴿12﴾ وَإِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ ﴿13﴾ عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا أَحْضَرَتْ ﴿14﴾ فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ ﴿15﴾ الْجَوَارِ الْكُنَّسِ ﴿16﴾ وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ ﴿17﴾ وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ ﴿18﴾ إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ﴿19﴾ ذِي قُوَّةٍ عِندَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ ﴿20﴾ مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ ﴿21﴾ وَمَا صَاحِبُكُم بِمَجْنُونٍ ﴿22﴾ وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ ﴿23﴾ وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ ﴿24﴾ وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ ﴿25﴾ فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ ﴿26﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿27﴾ لِمَن شَاء مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿28﴾ وَ مَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿29﴾

 

بسم الله الرحمن الرحيم

 وقتي که خورشيد در هم پيچيده و بي نورشود (1)  و وقتي که ستارگان کدر شوند (2)  و آنگاه که کوهها رانده شوند (3)  و وقتي که شتران حامله که جنين ده ماهه دارند، به حال خود رها شوند (4)  و هنگامي که حيوانات وحشي (هم با انسانها) جمع شوند (5)  و هنگامي که درياها بر افروخته شوند  (6)  و هنگامي که جان ها جفت شوند (7)  و وقتيکه از دختر زنده به گور سئوال شود (8)  به چه گناهي کشته شده (9) و وقتيکه نامه ها (ي اعمال) منتشر شود (10) و وقتيکه آسمان کنده شود (11) و وقتيکه جهنم شعله ور گردد (12) و وقتيکه بهشت نزديک گردد (13) هر کس ميداند چه آورده است (14) پس قسم نميخورم به آن پنهان شونده (15)  (كه) جريان دارِ بازگشت کننده (است) (16) و (قسم به) شب وقتيکه شتابان ميرود (17) و صبح وقتيکه تنفس مي کند (18) که البته ، آن قولِ فرستاده اي است گرامي (19) که صاحب قوتي (بزرگ) است که نزد صاحب عرش مقامي (سترگ) دارد (20) در آنجا از او اطاعت ميشود و امين است (21)  و رفيق شما ديوانه نيست (22) و او را در آن افق آشکار ديده است (23) و آن (قرآن) راجع به غيب بخيل نيست (24)  و آن (قرآن) به گفته شيطان رانده شده نيست (25) پس به کجا ميرويد؟ (26) آن (قرآن) جز  پندي براي جهانيان نیست (27) براي هر یک از شما که بخواهد مستقيم شود (28) و نخواهيد خواست مگر اينکه خداوند، که پروردگار جهانيان است، بخواهد (29)


قبلی:  سوره انفطار سوره انفطار
بعدی:  سوره حاقه سوره حاقه
Print
297 بار مطالعه شده است

فایل ها برای دانلود

پیش تفسیر

1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

 

(جدول 1)

شماره

عنوان اصلی

عنوان فرعی

شرح

تعداد

کلمه

14-1

آخرت

قيامت

علائم يا حوادث ابتدايی وقوع

42

15-18

قسم

عوامل طبيعی

آخر شب، اول روز، پنهان شونده بازگشت کننده

11

25-19

قران

حجيت

از لحاظ فرشته وحی- از لحاظ سلامت پيغمبر- از لحاظ عدم دخالت شيطان

30

26

مردم

خطاب

سئوال- تصميم شما چيست؟

2

27

قران

توصیف

ذکر برای همه جهانيان

5

28

مردم

مومنان

مومنان بالقوه که بخواهند راه مستقيم در پيش گيرند

5

29

خداوند

افعال

هدايت پذيری بدست خداست

8

جمع

103

 

 

(جدول درج ها)

شماره

عنوان اصلی

عنوان فرعی

شرح

درصد

1/4

آخرت

قيامت

اتفاقات پس از آن بسیار مهم است.

8/40

2/4

قرآن

حجيت

مطالب قران کاملا درست است و حجيت دارد.

34

3/4

قسم

عناصر طبیعی

جهت حوادث عالم رو به خوبی و بهبودی و بهروزی است.

7/10

4/4

خداوند

قوانین الهی

در پيش گرفتن راه مستقيم مشروط به خواست خداوند است.

8/7

5/4

مردم

خطاب

راه مستقيم را در پيش بگيريد

8/6

 

 

البته دو جدول فوق اول و آخرِ جدول هاست، جدول های وسط را برای رعایت اختصار حذف کردیم، اما کسانی که حوصله دارند میتوانند موردِ سوره فجر را که در کتاب «آموزش تفسیر قرآن» (که به عنوان نمونه و الگو است) در سایت:

 http://jamal-ganjei.com

با تمام جدول هایش ملاحظه فرمایند.

 

درس: وقوع آخرت علاوه بر اهمیت فوق العاده، حتمی هم هست

 

 

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ ﴿1﴾ وَإِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ ﴿2﴾ وَإِذَا الْجِبَالُ سُيِّرَتْ ﴿3﴾ وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ ﴿4﴾ وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ ﴿5﴾ وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ ﴿6﴾ وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ ﴿7﴾ وَإِذَا الْمَوْؤُودَةُ سُئِلَتْ ﴿8﴾ بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ ﴿9﴾ وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ ﴿10﴾ وَإِذَا السَّمَاء كُشِطَتْ ﴿11﴾ وَإِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ ﴿12﴾ وَإِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ ﴿13﴾ عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا أَحْضَرَتْ ﴿14﴾

ریزدرب: برخی حوادث مقارن وقوع قیامت

2

فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ ﴿15﴾ الْجَوَارِ الْكُنَّسِ ﴿16﴾ وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ ﴿17﴾ وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ ﴿18﴾

ریزدرب: چرائی و چه وقتیِ وقوع قیامت

3

إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ﴿19﴾ ذِي قُوَّةٍ عِندَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ ﴿20﴾ مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ ﴿21﴾ وَمَا صَاحِبُكُم بِمَجْنُونٍ ﴿22﴾ وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ ﴿23﴾ وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ ﴿24﴾ وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ ﴿25﴾

ریزدرب: حجیت و صحتِ این قول

4

فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ ﴿26﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿27﴾ لِمَن شَاء مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿28﴾ وَ مَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿29﴾

ریزدرب: ای مردم! با توجه به این واقعیت، میخواهید چه کنید؟

 

تقطیع :

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لبّ مطلب :

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درس سوره که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درس مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 - سوالات

1 – از آیه 7 چه تلقیی پیدا میکنید؟

2 – چرا سوال آیه 9 بجای اینکه از فاعل آن جنایت بشود، از آن مظلوم میشود؟

3 - طرزسوال فوق چه اثر تربیتی دارد؟

4 - برای آیه14چه سابقه ای سراغ دارید؟

5 – چرا اتفاقاتی را که قرار است در آینده (آنهم آینده ای بسیار دور) بیفتد در قالب زمان ماضی مطرح فرموده؟

6 – چرا در این پاراگراف افعال بصورت مجهول ذکر شده است؟

7- لااقل 5 مثال برای مفهوم «پنهان شوندهء جریاندارِ بازگردنده» ذکرکنید.

8- در دو آیه17و18، مفهوم شتاب و تندی وجود دارد، آن را به روشنی بیان کنید.

9 - چرا این قسم ها (آیه های 17 و 18) را در این محل بخصوص آورده؟

10 – در آیه 19 منظور از رسول کیست؟

11 - آیه23 معادل کدام آیه (یا آیه های) سوره نجم است؟ و آیه های20و21چطور؟

12 - «هو» در آیه 24 اشاره به چه کسی دارد؟ و در آیه 25چطور؟

13 – چرا در آیه 25 ضمیر«هو» (که مربوط به ذیروح است) بکار رفته؟

14- آیه29 همواره مورد سوءاستفاده معتقدانِ به «جبر» بوده، جواب شما به آن چیست؟

15-مرجع ضمیر«هو» آیه27کیست؟

16-«ف» اول آیه26 تفریع به چیست؟

17-«اَینَ»، در همان آیه، به کدام مقصداشاره دارد؟

18-«یستقیم» آیه28 به چه جهتی اشاره دارد؟

19 – چرا از میان صفات الهی در آیه آخر رب العالمین را ترجیح داده؟

 

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

 آیه های 8 و9 نشان میدهد که گفتمانِ غالبِ آن مرحله، گفتمانِ عدالت خواهی است و دختر زنده بگور فقط یکی از نمونه های استعدادهائی است که به ظلم از بالندگی و به ثمر رسیدن آنها جلوگیری شده، و منحصر به آن نیست.

از آیه 26 فهمیده میشود در این مقطع از نزول قرآن یک دعوت همگانی از مردم شده که به این جریان بپیوندید.

 

5 - زاویه با تفاسیر رایج

 المیزان اذا النفوس زوجت را به معنی ازدواج با حورالعین گرفته

وجه خطا این است که تا آیه 6 مربوط به حوادث نزدیک به وقوع قیامت است و هنوز در روی زمین زندگی جاری است، از آیه 7 تا 9 ابتدای استقرار قیامت است، در آیه 10 نتایج مشخص میشود، و از آیه 11 آخرت (بهشت و جهنم) شروع میشود و چیزی که المیزان گفته مربوط به این قسمت است، اما، کلمه «زوجت» که در آیه مورد بحث آمده به آن معنی که المیزان گفته نیست، بلکه به معنی لغوی یعنی «گروه گروه میشوند» است، یعنی، معنیِ لغوی (که مناسب این محل است) را نادیده و بجای آن از معنیِ اصطلاحی استفاده نموده است.

6 - آیات برجسته این پاراگراف

کل آیات این سوره، به دلایل مکررا پیشگفته، از آیات برجسته قرآنی است.

یک ملاک مهم برای برجستگیِ آیات، شهرت آنها در نزد مردم است و این آیات از مشهور ترین های آیات قرآنی است.

این آیات، به دلایلی مانند اقبال هنرمندان خوشنویس و یا کاشیکار و معرق و منبت کار، و نیز وعاظ و نویسندگان، و . .  یا دلایل متنی، یا دلایل مشابه دیگر، برجسته است.

8 - آیات مشکل این پاراگراف

آیات 15 تا 18 جزء آیات مشکل است.

مشکل بودن این آیات از آنجا فهمیده میشود که مفسران مختلف در طول قرن ها، حتی تا امروز، در تفسیر آنها سخنان مختلف و حتی متباین و بلکه متنافر گفته اند.

البته ما نیز در این تفسیر نظر خویش را گفته ایم، که البته فکر میکنیم فعلا بهترین است!

(نظر ما را میتوانید در قسمت «شرح مختصر» ذیل تیتر «اما معنی این قسم ها چیست؟» ببینید)

 

9 – پیشگوئی های تحقق یافته

1- مطلبی که ذیلا در بخش «شرح مختصر» تحت عنوان «کلام دو پهلوی اعجازی» ملاحظه میکنید از نمونه های پیشگوئی های تحقق یافته است.

2- مطلبی که در آیه های 1 و 2 و 3 و 6 و 11 وجود دارد، از لحاظ فیزیک نجوم و فیزیک عمومی، امروز که بیش از 1400 سال از نزول آنها می گذرد، کاملاً درست و موجه مانده اند، نیز جزء وجوه پیشگوئی های علمی قرآنی است.

باتوجه به آنچه درباره دوآیه 15و16عرض شد، ونیز، باتوجه به حد واندازه علوم بشری در زمان نزول آن آیه ها، دوآیه مذکور، ازبارزترین نمونه های معجزات علمی قرآنی است.

 

10 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیات 1 تا 18 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

آیات 19 تا 25 از آنجا که «وحیی» است، درک مکانیزمش کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، چه رسد به عرب 1400 سال قبل.

 

11 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

از آنجا که کلماتی که در این متن قرآنی بکار رفته، در این چهارده قرن، تغییرِ معنائی نیافته، معاصران نزول نیز، همان تلقی را میداشته اند که ما.

البته سخن فوق فقط در مورد معنی تحت اللفظی درست میباشد.

 

مخاطب های اولیه از این آیات اینقدر می فهمیده اند که این پیامبر میگوید که روزی خواهد آمد که همه چیز از حالت معهود خویش خارج میشود و اتفاقات هولناکی روی میدهد و در آن روز به جرائم رسیدگی خواهد شد و همچنین معلوم خواهد گردید که «وزن» هرکس چقدر است و بهشت و جهنم برپا خواهد شد.

تلقی مردمِ آن روزها از این مطالب، در میان مومنان تقویت روحیه و ایمان، و در میان مخالفان فعال، تشدید خشم و غضب، و در میانِ تصمیم نگرفته ها «بیشتر به فکر فرورفتن» بود.

 

12 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 – مطرح نمودن حوادثِ قبل از وقوع قیامت

2 – مطرح نمودنِ قسمتی از «گردشِ کارِ» قیامت

3 – مطرح کردن و تاکید بر وحیانی بودن مطالب مذکور

4 – دعوت عموم به پیوستن و گرایش به مطالب مذکور.

 

13 – کدام عنصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

آیه های 15 و 16 و 17 و 18 و 28 و 29 خاص این سوره است و در سوره های قبلی نشانی از آنها نیست.

 

14 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

ناگزیر از ذکر این نکته ایم که ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:

1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.

2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.

لذا توصیه اکید داریم این بخش را در پایان این تفسیر ملاحظه بفرمایید.

 

آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی»

حوادث پیشا قیامت

إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ ﴿1﴾ وَإِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ ﴿2﴾ وَإِذَا الْجِبَالُ سُيِّرَتْ ﴿3﴾ وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ ﴿4﴾ وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ ﴿5﴾ وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ ﴿6﴾

گردشِ کار در روز قیامت

وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ ﴿7﴾ وَإِذَا الْمَوْؤُودَةُ سُئِلَتْ ﴿8﴾ بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ ﴿9﴾ وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ ﴿10﴾ وَإِذَا السَّمَاء كُشِطَتْ ﴿11﴾ وَإِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ ﴿12﴾ وَإِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ ﴿13﴾ عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا أَحْضَرَتْ ﴿14﴾

قَسَم ها

فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ ﴿15﴾ الْجَوَارِ الْكُنَّسِ ﴿16﴾ وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ ﴿17﴾ وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ ﴿18﴾

 

نزول قرآن

إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ﴿19﴾ ذِي قُوَّةٍ عِندَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ ﴿20﴾ مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ ﴿21﴾ وَمَا صَاحِبُكُم بِمَجْنُونٍ ﴿22﴾ وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ ﴿23﴾ وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ ﴿24﴾ وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ ﴿25﴾  

توصیه های اخلاقی به انسان

فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ ﴿26﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿27﴾ لِمَن شَاء مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿28﴾ وَ مَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿29﴾

بدیهی است اگر در سوره های آتی هرجا به همین موارد برخوردیم، ضمن یادآوری همین محور ها، آنها را نیز اضافه خواهیم نمود.

شرح مختصر

کلیدهای تفسیری

ترتیب نزول :

کاری نداریم که چرا دو سوره انفطار و تکویر در ترتیب رایج، در اواخر قرآن قرار گرفته اند، در حالی که جزء اوائل نزول وحی بوده اند، اما هر چه باشد ترتیب همین دو سوره نیز در ترتیب رایج غلط است!

مثلاً همین قسمت اول این سوره را اگر با قسمت اول سوره انفطار مقایسه کنید، اولین چیزی که به چشم میخورد این است که قسمت اول سوره انفطار نسبت به قسمت اول این سوره بسیار بسیط و اجمالی است، ولی در این سوره، آن را، اندکی «باز» کرده و شرح داده و به عبارت دیگر « تفسیر »کرده است، در حالی که در ترتیب رایج، اول سوره انفطار و سپس این سوره آمده است.

مطلب ، تفسیر، اشاره :

موضوع آیه 14 «اشاره» به مطلبی دارد که در آیه 5 سوره انفطار آمده.

تفسیر 4  آیه اول سوره انفطار در این سوره «باز»تر شده است. (اگر دقت کنید خواهید دید نکته ظریفی است و اساساً علم تفسیر از این نوع دقت ها جان می گیرد)

2 - پاراگراف اول سوره نجم یک الگوی کامل روشنی از وحی و وحی رسانی و فرشته وحی رسان و پیامبر اکرم(ص) به عنوان گیرنده وحی ارائه داد، در آیات 19 تا 25 تقریباً به  مهم ترین عناصر آن الگو دارد «اشاره» می شود.

«رسول کریم» بعلاوه آیه های 20 و 21 در اینجا ،« ما به ازاء» آیات 5 و 6  سوره نجم است.

 و آیه 22 در اینجا« ما بازاء» آیه های 2 و 3 سوره نجم،

 آیه 23 در اینجا «مابازاء» آیـــه های 7 و 8 و 9 سوره نجم است.

 و برای درک بهتر عیناً این مطلب را در جدول زیر درج کرده ایم:

 

ردیف

مطلب این سوره

مطلب نظیر در پاراگراف اولِ سوره

نجم

1

آیات 19 و 20 و 21

آیه های 5 و 6

2

آیه 22

آیه های 2 و 3

3

آیه 23

آیه های 7 و 8 و 9

4

آیه های 24 و 25

آیه 10

 

 

مکانیزم  وحی گیری و وحی رسانی در این پاراگراف به طور کامل، با توجه به مطلب کاملی که در پاراگراف اول سوره نجم آمده، مورد «اشاره» قرار گرفته است.

خواست و فعل خداوند قانونمند است

اینکه در آیه 29 فرموده «و نخواهید خواست مگر اینکه خدا بخواهد» به این معنی نیست که ممکن باشد کسی بخواهد اما خدا نخواهد! زیرا خداوند مطابق آخر آیه، «رب العالمین» است و می خواهد همه بخواهند مستقیم شوند، اما همان خواست خداوند قانونمند است.

( و برخی از مواد و تبصره هایش اینطور است که اگر کسی در اثر سوء اختیار، رفتارهای ضد هماهنگی با حرکت عمومی جهانی بکند، همان رفتار ها آثاری خواهد داشت از جمله اینکه «خواست خود آن فرد» را تحت تأثیر منفی قرار خواهند داد، و کم کم خواست او تغییر خواهد کرد و از هماهنگی با حرکت عمومی جهان (یعنی همان «یستقیم» آیه 28) خارج خواهد شد)

بنابراین خداوند با ذکر اینکه «رب العالمین» است، به همه این امیدواری را داده است که «یک تکانی بخودتان بدهید و یک قدم بردارید  ما هزار قدم برمیداریم»

ذکر مصادیق افاده حصر نمی کند

 (استعدادهائی – که در اثر ظلم – امکان بروز نیافته)

دو آیه 8 و 9 به شدت تکان دهنده است (و اذا المووده سئلت. بای ذنب قتلت) و نشان می دهد رأس رئوس حساب کشی ها، عدالت و حقوق بشری است.

و البته اگر تیتر بسیار تکرار شونده «ذکر مصادیق از باب حصر نیست» را در نظر بگیریم می فهمیم که «دختر زنده به گور شده» تنها مورد نیست و بلکه منظور «هر استعداد بالنده نشدهء جلوگیری شده به هر علتی از سوی هر نیروی قاهری» بوده است.

بیش از 1400 سال، نصف جمعیت را از استعدادهای خویش تهی کردن، معادل جلوگیری از به وجود آمدن چند تا پروین اعتصامی و طاهره صفار زاده و ایندیراگاندی، پروفسور ماری کوری، و فلورانس نایتینگل و امثال آنها می شود؟ و مسئول همه اینها کیست؟

(و البته توجه دارید که منظور از «کیستِ» مورد سؤال، جایگاه «حقوقی »آنهاست، علاوه بر شخصیت« حقیقی»شان)

به زبان مخاطب اولیه :

هر چه که مربوط به قیامت و آخرت و جن و فرشته و ملکوت آسمانها و خلاصه ماوراء جهان فعلی ما باشد، زبان قرآن در چنین مواردی «زبان مَثَل» است و شرح آن را در قسمت تحلیل سوره انفطار عرض کرده ایم و همین  قدر اشاره کافی است.

 اتفاقاً این سوره از آن لحاظ غنی تر است و لذا حتما ًباید به این نکته توجه نمود، و کسی که آن قسمت را ندیده بهتر است مراجعه کند.

 

به هم ریختن منظومه شمسی

چنانکه در سوره انفطار دیدیم ، حوادث پاراگراف اول آن سوره، با «اختلال در جاذبه  عمومی» قابل تعلیل بود.

در اینجا همان «خط فکری» جواب میدهد، منتها در اینجا علت آن نیز معلوم شده و آن هم همان چیزیست که در آیه 1 آمده است.

 یعنی به علت اختلال در جاذبه  عمومی که حاصل  چیزیست که در فیزیک نجوم به آن «پیری ستارگان» و سپس «مرگ ستارگان» گفته می شود (و خورشید نیز یک ستاره است و به عقیده علمای نجوم در اواخر عمر خویش است، و به علت پدیده «پیری»، اختلالی در جاذبه  عمومی حوزه نفوذش یعنی منظومه شمسی حاصل می شود) و در نتیجه آن، در «آسمان  » اتفاقاتی می  افتد که در آیه 1 پاراگراف اول سوره انفطار و آیه 11 همین پاراگراف مورد اشاره قرار گرفته است.

 و «آسمان» در این دو سوره به معنی «کره هوا» است که در سوره انفطار به «پاره شدن» آن، و در این سوره به «کنده شدن» آن، تصریح دارد.

 توجیه آن نیز این است که در اثر اختلال در نیروی جاذبه، در کره هوا خلل ایجاد می شود (سوره انفطار) و پس از مدتی به کلی از بین می رود (این سوره)

 بقیه آیات نیز با این «خط فکری» مفهوم است.

مثلاً در همان ضعیف شدن و سپس از بین رفتن کره هوا، «شکست نورِ» حاصل از وجود کره هوا زائل شده و ستارگان طور دیگری رؤیت می شوند، که به نظر می آید که کم نور شده باشند (آیه 2) و کوه ها جابه جا می شوند نیز با همان پدیده اختلال در جاذبه عمومی قابل فهم است (آیه 3)

اینها حوادثی است که در حوزه فیریک اتفاق می افتد اما حوادثی که در حوزه جانداران اتفاق می افتد (مثلاً آیه های 4 و 5) مربوط به اوایل و شروع این اتفاقات است زیرا وقتی که این حوادث پیش برود دیگر جانداری باقی نخواهد ماند.

اما حوادثی که در حوزه ارواح مطرح است (آیه های 7 و 8 و 9 و 10) مربوط به تکمیل شدن پروسه وقوع قیامت و شروع حساب و کتاب است.

 همچنین حوادثی که پس از وقوع قیامت و شروع حساب و کتاب مطرح است (آیه 12 و 13) به زبان مخاطب گفته شده و معنی آنها آن نیست که از لغت های به کار رفته فهمیده می شود و هیچ راهی برای فهم آنها نداریم مگر اینکه درباره آیه 12 بگوئیم ادامه پروسه فیزیکی مطلب است و درباره آیه 13 بگوییم کاملاً به زبان مخاطب است.

 

کلام دو پهلوی اعجازی

اینکه در آیه های 4 و 5 ذکر شده که شتران حامله ده ماهه (که نزد مخاطب آن روز چیزی بسیار عزیز و قیمتی بودند) بحال خود رها شوند، و حیوانات وحشی (با انسان) با هم مخلوط شوند، این معنی را می دهد که هنگام وقوع قیامت هنوز زندگی در روی کره زمین جریان دارد (و این را قبلاً در سوره زلزال هم دیده بودیم)

 البته در آیه 4 به زبان مخاطب آن روز صحبت شده اما به زبان مخاطب امروز هم هست.

 زیرا می دانیم که بشرِ امروز برای محیط زیست و منقرض نشدن حیوانات اهمیت زیادی قائل می شود، بطوریکه برای تولد اولاد گونه های نادر در باغ وحش ها جشن گرفتـه می شود و خبر آن به سراسر دنیا منعکس می گردد و از این منظر، شتر حامله ده ماهه (که نزدیک به زایمان است) مورد توجه دقیق متصدیان مربوطه است و وقتیکه چنین موجودی مورد غفلت و بی تفاوتی قرار می گیرد معلوم است که باید برای بشر اتفاقی افتاده باشد که نظام زندگی او را  بشدت تحت تأثیر قرار داده باشد، و همچنین است آیه 5 که از لحاظ مخاطب آن روز (که از وحوش می ترسید) عجیب است که چگونه ممکن است آنها قاطی انسانها شوند و از لحاظ بشر امروز هم (که وحوش را تحت نظارت و مراقبت دارد) عجیب است که چگونه ممکن است این نظارت و مراقبت و نگهداری قطع شده  و آنها قاطی انسانها شده باشند.

اینک بیش از هزار و چهارصد سال از نزول این آیات گذشته است اما چنانکه ملاحظه نموده اید لحن بیان آنها طوری است که مخاطب آن روز مفهوم آن را به خود می گرفت و آن را می فهمید و مخاطب امروز نیز آن را به خود می گیرد و می فهمد و این یکی از وجوه عجیب بیان قرآنی است، که در آن، هم پیشگوئیِ محقق شده در آینده (که بیش از 14 قرن طول کشیده) وجود دارد، و هم بارِ فصاحت و بلاغت عجیبی دارد که به  هر دو گروه مخاطب  که اینهمه با هم از هر لحاظ فرق دارند، می خورَد.

 

پایان قیامت ، آغاز آخرت

اگردرآیات8تا14دقت کنید متوجه حالتی میشویدکه  قیامت دارد به پایان می رسد و آخرت دارد شروع می شود. اما نه این هنوز کاملاً به پایان رسیده و نه آن هنوز کاملاً شروع شده است.

باپیدایش حالتی که آیه 14معرف آن است، حساب و کتاب تمام، و آخرت شروع می شود.

قسم

«قسم نمی خورم» (آیه 15) خودش نوعی قسم است ، مانند اینکه ما بگوییم «به جان شما نباشد» که این خودش نوعی قسم است .

اما معنی این قسم ها چیست؟

به طور کلی این قسم ها دو بخش است: بخش اول دو آیه 15 و 16، و بخش دوم دو آیه 17 و 18.

بخش دوم مفهوم است و به رفتنِ شب و آمدنِ روز قسم خورده و به عبارت دیگر شب که با توجه به زمان نزول این آیات و مخاطب های اولیه آن ، تقریباً مترادف با «تعطیل زندگی کامل روزانه» و مساوی با «زندگی محدود» بود، واینکه به رفتن آن قسم خورده شده ، در حقیقت به حالت مطلوب و دوره ای که بزودی آغاز می شود (یعنی برآمدن روز) قسم خورده شده است.

لذا باید دو آیه 15 و 16 را نیز در پرتو این مفهوم ببینیم ، یعنی در مفهومِ «پنهان شوندهء جریان دارِ بازگشت کننده» نیز باید چیزی را جستجو کنیم که «نوید زندگی مطلوب در آینده» را بدهد.

هر قسم یک «جواب قسم» هم دارد که در این مورد آیات بعدی جواب قسم است و از میان آن آیات ، آیه اول اصلی است و لذا مجموعه قسم و جواب قسم این را می خواهد بگوید که «قسم به مفاهیم چهار آیه اول این پاراگراف ،  این سخن ، سخنِ فرستاده ای گرامی است»

 (حالا اگر کسی سؤال کند که «کدام سخن؟» جوابش یا کل قرآن است یا خود این سوره، و خلاصه  اینکه این مفاهیمی که در پاراگراف اول دیدید که درباره قبل از قیامت و خود قیامت، و پس از قیامت، آنهمه مطالب فکر برانگیز داشت، درباره آنها شک نکنید، آنها به طور خالص و دست نخورده از مبداً وحی آمده و لذا به آن اهمیت دهید و ... و غیره)

اما هنوز تکلیف دو آیه اول قسم روشن نشده که همان مفهوم «پنهان شونده جریان دار بازگشت کننده» باشد.

چنانکه به نظر می رسد ، این دو آیه می باید نسبت به دو آیه بعدی حالت «علت» و «اساس» را داشته باشد و اگر اینطور نگاه کنیم موضوع را به راحتی می فهمیم.

بالاخره هرچه باشد خودِ روز و شب هم این حالت را دارند که پنهان می شوند و باز می گردند.

 راجع به خودِ شب و روز لااقل با علوم امروز، می دانیم که، شب و روز در اثر گردش زمین در روی کره زمین جا به جا می شوند و لذا «پنهان شونده جریان دارِ بازگشـــت کننده» به خود این پدیده ها (یعنی شب و روز) هم می تواند منطبق شود.

( که از اینجا معلوم می شود این طرز سخن گفتن نیز یکی از معجزات علمی قرآن است که در چهارده قرن و اندی پیش صحبتی کرده که با کشفیات بعدی ، یعنی کرویت زمین و حرکت وضعی آن بیگانه نیست)

اگر به مطلب اینطور نگاه کنیم ، موضوعِ «پنهان شونده جریان دارِ بازگشت کننده» علاوه بر خود شب و روز، به اجرام آسمانی نیز قابل انطباق است.

اما از لحاظ مطلبِ مورد توجه ما ، که «درب» باشد ، بیشترِ توجه این قسم ها به حالت زایل شدن تاریکی و شروع روز است که روشنایی آغاز می شود.

 و با توجه به دو آیه اول معلوم می شود این حالت ، یعنی رفتن ظلمت و آمدن نور، فرعِ بر یک نظامِ کلیِ دیگری است که آنهم «پنهان شونده جریان دارِ بازگشت کننده» است.

بنابرهمه آنچه گفته شد ، مفهوم قسم مندرج در دوآیه15و16،«گذشت زمان» ،ومفهوم مندرج دردوآیه17و18، «آمدن اوضاع واحوال بهتر» است.

باتوجه به پاراگراف های قبل و بعد ، چون ازطرفی بحث وقوع قیامت ، و از طرف دیگربحث حجیت قرآن مطرح است، بنابرآن ، معنی قسم های فوق این است:

وقوع قیامت ، دراثرگذشت زمان واقع خواهدشد (آیه های15و16)، و ، آینده بهتری را برایتان به ارمغان خواهد آورد (آیه های 17 و 18) ، و این مطلب ، کاملا حق است (آیات  بعدی)

چرا در اینجا؟

با توجه به مطالبی که در پاراگراف اول سوره نجم راجع به وحی دیدیم، آیه های 19 تا 25 مفهوم است، اما چرا این مطالب را دراینجا ذکر کرده؟

 علت این است که در قسمت اول مطالبی راجع به قیامت ذکر شده که علاوه بر هولناکی، فکربرانگیز هم هست که آیا واقعاً این حرفها راست است؟

 در جواب چنین سئوالی است که می فرماید تعجب نکنید، اینها وحــی است، بدون ذره ای دخل و تصرف، از شخص خداوند متعال به سیستم وحی رسانی، و از آنجا، به پیامبر(ص) رسیده، و خود این مطالب، مطالب بسیار مهمی است که به چنین فرستاده ای (یعنی جبرئیل) سپرده شده (آیه 19) و این جریان (وحی رسانی) کار بسیار مهمی است که نیاز به تشکیلاتی وسیع و لشکریانی گوش به فرمان دارد (آیه های 20 و 21) و عیب و ایرادی در شخصیت پیامبر(ص) نیست (آیه 22) اشتباه هم نکرده، زیرا دریافت او مستقیم و عینی بوده (آیه 23) پس از دریافت نیز بخیلی نکرده و آن را بطور کامل اظهار نموده (آیه 24) و در این نقل و انتقال نیز هیچگونه عوامل خارجیِ غیر الهی کوچکترین دخالتی نداشته (آیه 25) پس تو ای خواننده! بدان که آن مطالبی که ممکن است به نظرت خیلی سنگین بیاید کاملا صحیح و راست بوده، و سخن خود خداوند است.  از این پس نیز این حالت را در قرآن بسیار خواهیم دید که هنگام طرح مسائل آخرتی، اشاره ای به وحی بودن آن می نماید.

 

ترجمه تفسیریِ آزاد

بسم الله الرحمن الرحیم

روزی که چنان اوضاع دنیا دچار اختلال گردد که به نظر رسد خورشيد در هم پيچيده و بي نور (1)  و وقتي که ستارگان کدر شوند (2)  و وقتی که کوهها خُرد و جابجا شوند (3)  و وقتي که شتران حامله که جنين ده ماهه دارند، با آنهمه اهمیتی که دارند، بدون اینکه دیگر به آنها اهمیتی داده شود به حال خود رها شوند (4)  و هنگامي که حيوانات وحشي (هم از انسانها و هم از موجودات دیگر) فرار نکنند (5)  و هنگامي که درياها بر افروخته شوند  (6)  و هنگامي که همه موجودات جاندار گرد آیند، آن روز روز قیامتی است که همه پیامبران هشدار وقوعش را داده اند (7)  و در آن روز  در باره دختران زنده به گور و همه استعدادهایی که به ظلم از بالندگیی که حقشان بوده ممنوع شده اند سئوال شود (8)  که به چه گناهي چنین رفتاری در باره آنها شده (9) و وقتيکه کارنامه اعمال هرکس صادر شود (10) و وقتيکه آسمان برکنده شود (11) و وقتيکه جهنم شعله ور گردد (12) و وقتيکه بهشت نزديک گردد (13) هر کس ميداند اعم از اعمال نیک و بد چه با خویش آورده است (14) قسم به آن پنهان شونده هایی (15)  كه مانند شب و روز و ستاره ها و سیارات، جريان دارِ بازگشت کننده اند (16) و قسم به شب وقتيکه شتابان ميگذرد (17) تا صبح که نَفَس مي کشد از راه برسد (18) که البته این قرآن قولِ جبرئیل است که فرستاده اي گرامي است (19) و صاحب قدرتي بزرگ است که نزد خداوندِ صاحب عرش، مقامي والا دارد (20) و در آن عالَم بالا از او اطاعت ميشود و او امين است (21)  و این پیامبر که رفيق شماست ديوانه نيست (22) و جبرئیل امین را در آن افق آشکار ديده است (23) و این قرآن راجع به مطلع کردن شما از حقایق غیبی با توجه به ظرفیت و استعداد شما بخيل نيست (24)  و این قرآن چنان مقام والائی دارد که نمیتواند جز از گفته های هیچکسی غیر از خداوند که به جبرئیل تعلیم داده، باشد، چه رسد به اینکه به گفته دشمنان این پیامبر از سخنان شيطانِ رانده شدهء مطرود باشد (25) پس، حالا که این مطالب را فهمیده اید چه خواهید کرد؟ (26) این قرآن جز  پندي براي همه انسانها نیست (27) براي هر یک از شما که بخواهد مستقيم شود (28) و البته بدانید که معلوم نیست بعدا در چه موقعیتی خواهید بود و دست-دست و امروز-فردا نکنید که نمیدانید فرداتان چه خواهد بود و برای همسوشدن عجله کنید (29)

 

فایل ها برای دانلود

دی ان ان