X

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

إِذَا السَّمَاء انفَطَرَتْ ﴿1﴾ وَإِذَا الْكَوَاكِبُ انتَثَرَتْ ﴿2﴾ وَإِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ ﴿3﴾ وَإِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ ﴿4﴾ عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ ﴿5﴾ يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ ﴿6﴾ الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ ﴿7﴾ فِي أَيِّ صُورَةٍ مَّا شَاء رَكَّبَكَ ﴿8﴾ كَلَّا بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ ﴿9﴾ وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ ﴿10﴾ كِرَامًا كَاتِبِينَ ﴿11﴾ یَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ ﴿12﴾ إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ ﴿13﴾ وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ ﴿14﴾ يَصْلَوْنَهَا يَوْمَ الدِّينِ ﴿15﴾ وَمَا هُمْ عَنْهَا بِغَائِبِينَ ﴿16﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ ﴿17﴾ ثُمَّ مَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ ﴿18﴾ يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِّنَفْسٍ شَيْئًا وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ ﴿19﴾

 

بسم الله الرحمن الرحيم

وقتيکه آسمان بشکافد (1) و وقتيکه ستارگان فرو ريزند (2) و وقتيکه درياها به هم بپيوندند (3) و وقتيکه قبرها زير و رو شوند (4) هر کس میداند چه از پيش فرستاده و چه بعدا فرستاده است (5) اي انسان! چه چيز تو را راجع به پروردگار گراميت فريب داده؟ (6) همان کسي که تو را آفريده، سپس ساخته و پرداخته، و سپس متعادل نموده (7) و در هر نقشي که خواسته ترکيبت کرده (8) نه! بلکه شما قيامت را تکذيب ميکنيد (9) و البته بر شما نگهباناني (گماشته شده) اند (10) که نويسندگاني گرامي هستند (11) و آنچه را که انجام ميدهيد ميدانند (12) البته نيکو کاران در نعيم اند (13) و بد کاران در جهنم (14) که روز قيامت به درون آن مي افتند (15) و از آن جدا نمي شوند (16) و (ای پیامبر) چه داني که روز قيامت چيست؟ (17) آري چه داني که روز قيامت چيست؟ (18) روزي است که هيچکس درباره ديگري اختياري ندارد و در آن روز، فرماندهی مخصوص خداوند است (19)


قبلی:  سوره مزمل سوره مزمل
بعدی:  سوره تکویر سوره تکویر
Print
296 بار مطالعه شده است

فایل ها برای دانلود

پیش تفسیر

1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

 

(جدول 1)

آيه

عنوان اصلی

عنوان

فرعی

شرح

تعداد کلمه

5-1

آخرت

قيامت

علائم وقوع و حوادث بعد از وقوع

17

6

مردم

انسان

خطاب- سئوال - چه چيزی به غرورت انداخت

7

8-7

خداوند

افعال

افرينش- تصويرگری

10

9

مردم

انسان

نکوهش- آخرت را تکذيب ميکنيد

4

12-10

ساير

فرشتگان موکل بر انسان

حافظ- کاتب- عالم

8

13

آخرت

بهشت

ابرار

4

16-14

آخرت

جهنم

فجار

11

18-17

پيامبر

خطاب

سئوال چه چيز دانايت کرده که روز دين چيست؟

12

19

آخرت

قيامت

خصوصيات

9

جمع

82

 

 

 

 

 

(جدول درج ها)

شماره

عنوان اصلی

عنوان فرعی

شرح

درصد

1/4

آخرت

قیامت

قيامت و جهنم، بسيار هولناک

50

2/4

آخرت

قیامت

امور مربوط به قيامت خيلی پيچيده است. حتی برای پيغمبر

6/14

3/4

مردم

 

انسان

 

انسان اگر دارای درک درستی بود قيامت را تکذيب نميکرد و به رب هم مغرور نميشد.

4/13

4/4

خداوند

افعال

خداوند انسان را افريد، تصويرگری کرد، و پرداخت نمود

2/12

5/4

مردم

حکمت

همه حالات انسان «زير نظر» است

8/9

 

 

البته دو جدول فوق اول و آخرِ جدول هاست، جدول های وسط را برای رعایت اختصار حذف کردیم، اما کسانی که حوصله دارند میتوانند موردِ سوره فجر را که در کتاب «آموزش تفسیر قرآن» (که به عنوان نمونه و الگو است) در سایت:

 http://jamal-ganjei.com

با تمام جدول هایش ملاحظه فرمایند.

 

د  درس: آخرت بسیار مهم است.

 

 

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

 

1

إِذَا السَّمَاء انفَطَرَتْ ﴿1﴾ وَإِذَا الْكَوَاكِبُ انتَثَرَتْ ﴿2﴾ وَإِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ ﴿3﴾ وَإِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ ﴿4﴾ عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ ﴿5﴾

ریز درب: حوادث مقارن وقوع قیامت و ابتدای آن

2

 يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ ﴿6﴾ الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ ﴿7﴾ فِي أَيِّ صُورَةٍ مَّا شَاء رَكَّبَكَ ﴿8﴾

ریز درب: هشدار به انسانها که مبادا در باره خداوند بخشنده عقیده پرفریب پیدا کنند

3

كَلَّا بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ ﴿9﴾ وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ ﴿10﴾ كِرَامًا كَاتِبِينَ ﴿11﴾ یَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ ﴿12﴾

ریز درب: هشدار به انسانها که مبادا قیامت را تکذیب کنند

4

إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ ﴿13﴾ وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ ﴿14﴾ يَصْلَوْنَهَا يَوْمَ الدِّينِ ﴿15﴾ وَمَا هُمْ عَنْهَا بِغَائِبِينَ ﴿16﴾

ریز درب: در قیامت رفتارِ این دنیائیِ انسانها ارزیابی خواهد شد و پاداش و جریمه درکار خواهد بود

5

وَمَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ ﴿17﴾ ثُمَّ مَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ ﴿18﴾ يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِّنَفْسٍ شَيْئًا وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ ﴿19﴾

ریز درب:  قیامت برای هیچکس قابل تصور نیست، و لااقل آن روز پارتی بازی نخواهد بود و فقط امر خداوند موثر خواهد بود

 

تقطیع :

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لبّ مطلب :

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درس سوره که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درس مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 – سوالات

1- کلمه «فجّرت» (آیه3) میتواند «شکافته شود» هم  معنی بشود، آیا در آنصورت «درس» سوره فرقی میکند؟

2 – منظور از «سماء» چیست؟ (آسمان بطور مطلق؟ آسمانِ نزدیک به ما؟ کره هوا؟ یا....؟)

3 – در سوره هائی که تا کنون دیده ایم چه سابقه ای از این نوع مطالب موجود است؟

4 – با توجه به آیه 5، تقدم و تاخر نسبت به چه ؟

5 – چرا برای اتفاقاتی که هنوز به وقوع نپیوسته از قالبِ زمانِ ماضی استفاده نموده؟

6 - سابقه «خلقک» و «سوّیک» (آیه7) را در سوره های قبلی پیدا کنید.

7 – امروز «انسان» (آیه6) بیش ازهشت میلیارد نفراست درحالیکه کلمه «غرّک» مفرد است، آیا بین این دو نکته تضاد و تنافری نیست؟

8 - سیستم حفاظتیی که دراین پاراگراف مطرح است، آیا ، به «اعمال» مربوط است یا به «کارنامه» یا به «جان»؟

9 – هریک از دوکلمه «کلّا» و «بل» (درآیه 9) چه نقشی دارند؟

10 – الف و لام روی کلمه کریم از چه نوع است؟ (جنس؟ عهد؟....؟)

11 – تنوین در آیه 11 از باب تحقیر است یا تعظیم؟

12 – کدامیک بیشتر موجب سوق دادن آدمی  به خلافکاری است، خود فریبی درباره ربّ یا تکذیب قیامت ؟

13 - آیا برای کلمه «ابرار» سابقه ای میشناسید؟ برای «فجار» و «یوم الدین» و «دین» چطور؟ و برای کلمه اخیرتاکنون چه معانیی شناخته اید؟

14 – از آیه16معنی «جاودانگی» فهمیده میشود، از آن کلمه دیگر چه فهمیده میشود؟

15 - مخاطب آیه های17و18کیست؟ و چرادوآیه تقریبا عین یکدیگرند؟

16 – آیا میتوانید از سوره نجم برای « يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِّنَفْسٍ شَيْئًا » سابقه ای ارائه کنید؟

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

مردم در روزهای نزول این آیات، مانند مردمِ معاصر ما، وجود تغییرات بنیان کنی از قبیل شکافته شدن آسمان و فروپاشی نظام فلکی و انفجار دریاها و باز شدن خود بخودیِ قبرها را بسیار بعید میدانستند و به سختی میتوانستند باور کنند روزی ممکن است چنین اتفاقاتی بیفتد.

از آیه های 6 تا 12 فهمیده میشود اکثر مردم راجع به خداوند پندارهای همراه با خودفریبی داشتند و قیامت را تکذیب و اینکه در این جهان دائما دارند دیده و ارزیابی میشوند را انکار مینمودند.

ممکن است کسی بپرسد منشاء این خود فریبی در باره خداوند که در آیه 6 ذکر شده چه میتواند باشد؟

چون ما به ترتیب نزول کار میکنیم، می باید در باره منشاء خود فریبیِ مذکور در سوره ها و آیات قبل از این آیه جستجو کنیم، و اگر این کار را کنیم، می یابیم که در منظومه فکری و اعتقادیِ مشرکانِ آن روزها، موضوعِ شفاعت که در آیه 26 سوره نجم مطرح شده، بخوبی میتواند مطلب را روشن کند.

 با آن نوع اعتقادی که آنها به ملائکه داشتند و آنها را «دختران» خداوند و شفیعان خویش حساب میکردند، طبعا این نتیجه گیری را هم میتوانستند داشته باشند که  «ما چه کار به این محمدبن عبدالله داریم؟ تازه اگر هم حرفش درست باشد و آخرتی هم در کار باشد، سرِ بزنگاه شفیعان به داد ما میرسند و نجاتمان میدهند»

البته این را نیز بهتر است بدانیم که موضوعِ شفاعت آنطور که در قرآن مطرح شده اصلا مایه امیدوار کردن نیست، بلکه برعکس، تِم آیات شفاعت را که نیک بنگریم خواهیم دید بیشتر معنیِ «به آن دل نبندید» دارد و اصلا این معنی را ندارد که «روی آن به عنوان یکی از عناصر نجاتبخش حساب کنید» و اینکه می بینیم ماها خیلی روی این عنصر حساب باز کرده ایم، بهتراست متوجه باشیم که منشاء این حساب باز کردن ها روایات است و نه قرآن، و روایات هم که . . . .

آنحضرت نیز در باره «یوم الدین» تصور روشنی نداشت (آیه های 17 تا 19)

مردم در آن روزها اینطور فکر نمیکردند که حتی در همین جهان نیز همه امور را خداوند کارگردانی میکند (آیه 19)

 

5 - زاویه با تفاسیر رایج

1: (المیزان) : اين سوره روز قيامت را با بعضى از علامت‏هاى متصل به آن تحديد مى‏ كند، و خود آن  روز را هم به بعضى از وقايعى كه در آن روز واقع مى‏شود معرفى مى‏كند، و آن اين است كه در آن روز تمامى اعمالى كه انسان خودش كرده و همه آثارى كه بر اعمالش مترتب  شده، و بوسيله ملائكه حفظه كه موكل بر او بوده‏اند محفوظ مانده، در آن روز جزاء داده مى‏شود.

چنانکه ملاحظه میشود «غرض» سوره (یعنی همان خلاصه محتوای سوره)  خیلی طولانی است، ولی عصاره محتوای سوره آنطور که ما از راه محاسبه استخراج کرده ایم اینطور است: آخرت بسیار مهم است.

2: المیزان قول یکی از مفسران سلف را که آیه مورد بحث را حاوی «تلقین عذر» دانسته، رد کرده و برای این رد کردن سه آیه شاهد آوره که به نظر المیزان با «تلقین عذر» مخالف است.

جواب : اما، برخی از آیه هایی که المیزان برای ردّ «تلقین عذر» ذکر کرده، سالها پس از این سوره نازل شده اند، لذا، اگر دلیل المیزان فقط آن سه آیه بوده باشد دلیلش باطل است.

6 - آیات برجسته این پاراگراف

یک ملاک مهم برای برجستگیِ آیات، شهرت آنها در نزد مردم است و این آیات از مشهور ترین های آیات قرآنی است.

آیاتی که ذیل تیر فوق مشخص میشوند، به دلایلی مانند اقبال هنرمندان خوشنویس و یا کاشیکار و معرق و منبت کار، و نیز وعاظ و نویسندگان، و . .  یا دلایل متنی، یا همزمانی با برخی وقایع، و دلایل دیگر، است که آنها را «برجسته» میکند، و این آیات نیز از آیات برجسته قرآنی است.

 

7 - آیات مشکل

از «مشکل» بودن آیه 6 همین بس که بدانید مفسران گوناگون مطالب مختلف و متنوع و بعضا متضادی در تفسیرش گفته اند.

 

8 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

از آنجا که تمام آیات این سوره «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین بوده است.

 

9 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

از آنجا که کلماتی که در این متن قرآنی بکار رفته، در این چهارده قرن، تغییرِ معنائی نیافته، معاصران نزول نیز، همان تلقی را میداشته اند که ما.

البته سخن فوق فقط در مورد معنی تحت اللفظی درست میباشد.

 

مردم آن روزها در برابر این آیات به سه دسته تقسیم میشدند:

1 – پیامبر (ص) و پیروانش که این آیات را عین حقیقت تلقی میکرده اند.

2 – مخالفان فعال که این حرفها را مسخره میکردند.

3 – کسانی که خارج از این دو گروه بودند که موضعِ «این محمد هم که چه حرفا میزنه! نکنه حرفاش راست باشه!» داشتند.

مخاطبان اولیه در آیات (6 تا 12) نمک خوری و نمکدان شکنی میدیدند و این صفتی بود که نزد آنان بسیار مذموم بود، و قابل درک است که این آیات، و آیات همانند که بعدا نازل میشد روی اکثریت مردم معاصر که وسط دعوا قرار داشتند (مومنان، بیطرفان، مخالفان فعال) اثر عاطفی-احساسی بگذارد و کم کم آنها را به دعوت آنحضرت جذب کند.

کلمه نعیم برای مخاطب های اولیه مفهوم بود و تصوری که آنها داشتند خلاصه میشد در چند زن خوشگل و تعدادی پسر سالم و قوی و یک باغ و کشتزار بزرگ با کشت و زرع و درختان میوه و سایه دار و چاه های آب و اسب ها و شترها و گله های چهارپا و از این قبیل . .

اما این قلم نمیداند که برای مخاطب اولیه کلمه جحیم چه مفهومی میداشت، گرچه از همین پاراگراف میتوان حدس زد که جحیم قاعدتا می باید مفهومی ضد نعیم و بلکه واجد بودن عناصری از جنسِ عکسِ عناصر نعیم را داشته باشد.

البته در سوره های آتی این کلمه را بهتر خواهیم شناخت، اما، سعی خویش میکنیم که پا به پای ترتیب نزول برویم.

 

10 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

دعوت به اعتقاد به وقوع قیامت یک امر فرازمانی-فرامکانی است، که در کل قرآن خیلی زیاد تکرار شده، و در این سوره هم گوشه هائی از آن را که تاکنون در سوره های قبلی مطرح نشده بود مطرح فرموده است.

همان عنصری است که قبلا در سوره قریش دیده ایم (در سوره قریش و جاهای دیگر) و حامل این مفهوم است که ای مردم شما دائما دارید از جانب خداوند نعمت های عظیمی دریافت میکنید، سزای دریافت دائمی و بیوقفه نعمت این نیست که به فرستاده همان صاحب نعمت اهمیتی ندهید، و از آن بدتر تکذیبش هم بکنید.

همچنین سعی در تهیه موقعیت مطلوب قیامتی-آخرتی که موکول به ایمان و کارهای نیکو است.

و نیز سعی در اجتناب و احتراز از موقعیت نامطلوب قیامتی-آخرتی که آن نیز در گرو ایمان و کارهای نیکو است.

و باز هم سعی در خالی کردن ذهن از امکان کلک و زرنگ بازی و پارتی بازی در مورد آن روز، زیرا که هیچکس نمیتواند آن روز را حتی تصور هم کند.

 

11 – کدام عنصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

رگه ای از آیه 10 در سوره طارق دیده میشود، اما توصیف آن حافظان در آیه های 11 و 12، جدید و خاص این سوره است.

البته این هم هست که لازم نیست این حافظان دقیقا همان حافظانِ سوره طارق باشند، اینها میتوانند زیرمجموعه آنها و یا لشکریان آنها باشند.

 

مدلول آیه 16 که خبر میدهد که تمامی فجار خوراک جحیم خواهند بود، و مدلول آیه 19 که تقریبا موضوع شفاعت را در آن روز منتفی میکند، و همه چیز را به خداوند مربوط میداند، با توجه به لیست ترتیب نزول ما «برای اولین بار» است.

 

12 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

ناگزیر از ذکر این نکته ایم که ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:

1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.

2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.

لذا توصیه اکید داریم این بخش را در پایان این تفسیر ملاحظه بفرمایید.

 

 

آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی»

حوادث پیشا قیامت

إِذَا السَّمَاء انفَطَرَتْ ﴿1﴾ وَإِذَا الْكَوَاكِبُ انتَثَرَتْ ﴿2﴾ وَإِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ ﴿3﴾ وَإِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ ﴿4﴾ عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ ﴿5﴾

توصیه های اخلاقی به انسان

يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ ﴿6﴾ الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ ﴿7﴾ فِي أَيِّ صُورَةٍ مَّا شَاء رَكَّبَكَ ﴿8﴾

انسان های نا مطلوب

كَلَّا بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ ﴿9﴾

حتمیت وقوع قیامت

وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ ﴿10﴾ كِرَامًا كَاتِبِينَ ﴿11﴾ یَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ ﴿12﴾

درباره نعیم

إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ ﴿13﴾

درباره عذاب

وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ ﴿14﴾ يَصْلَوْنَهَا يَوْمَ الدِّينِ ﴿15﴾ وَمَا هُمْ عَنْهَا بِغَائِبِينَ ﴿16﴾

 

حد و حدود آنحضرت

وَمَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ ﴿17﴾ ثُمَّ مَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ ﴿18﴾

گردشِ کار در روز قیامت

يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِّنَفْسٍ شَيْئًا وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ ﴿19﴾

بدیهی است اگر در سوره های آتی هرجا به همین موارد برخوردیم، ضمن یادآوری همین محور ها، آنها را نیز اضافه خواهیم نمود.

شرح مختصر

کلیدهای تفسیری

 

فعل خداوند قانونمند است

در آیه 8 فرموده به هر صورت که «خواست»، ترکیبت کرده و ما می دانیم وراثت در شکل و قیافه و اصول روانی شخصیت و قوا و استعدادهای بشر تأثیر قوی دارد، همچنین اوضاع و احوال حاکم بر محیط (مثلاً ساکنان مناطق حاره تیره و ساکنان مناطق کم آفتاب بسیار سفیدند) و تغذیه و سوءتغذیه و عادت خوب و بد بر طفل اثر قوی دارد و همچنین عمل خوب و بد فرد روی بقیه عمر خود او تأثیر سنگین دارد و همه این ها قانونمند است، و لذا خواست خداوند که در کل قرآن از طریق کلماتی مانند «شاء» و «یشاء» و «اراد» و «یرید» و غیره مورد اشاره قرار می گیرد اگر از لحاظ فوق مورد بررسی قرار گیرد، دیده خواهد شده که همگی قانونمند است و اساساً کلیه علوم بشر چیزی جز بررسی ابعاد مختلف «شاء» و «یشاء» و «اراد» و «یرید» خداوند نیست و این فرایند تا آخر تاریخ بشر ادامه خواهد داشت حتی اگر بشر خودش متوجه آن نباشد.

ذکر مصادیق افاده حصر نمی کند

قبلاً این تیتر را زیاد استفاده کرده ایم، در اینجا هم همین  قدر اشاره می کنیم که حوادث قبل از وقوع قیامت فقط منحصر به آن 4 مورد نیست، قبلا مطالبی  دیده ایم، بعداً هم بسیار خواهیم دید.

خداوند در این سوره فقط به چهار مورد از کریمیت خویش اشاره فرموده است: (خلق و تسویه و تعدیل و ترکیب مطابق خواست خویش) و این ها فقط ناظر بر خود انسان است و از هر میلیون و میلیارد وجه فقط به یکی اشاره فرموده و از وجوه کریمیت خویش درباره محیط و سایر عوامل مؤثر سخنی به میان نیاورده، زیرا روش خداوند در قرآن همین است که تفکر درباره آیات را از خواننده خواسته و اگر قرار بود همه چیز را بگوید چنان کتاب ضخیمی می شد که هرگز هیچ کس نمی توانست یک بار آن را از اول تا آخر بخواند.

لذاکریمیت خداوندمنحصربه موارد مذکورنیست.

 

معنی کلمات :

با این فضای پاراگراف که به نسبت 4 به 1 «قیامتی» است، واضح است که «فرستادن» چیزی را، اعم از اینکه «قبلاً» یا «بعداً» باشد، باید در چارچوب «محاسبه اعمال» ملاحظه کرد.

ظاهراً، از مجموعه معارف اسلامی که هر کس بهره ای از آن برده، «بعداً» باید به اعمالی مربوط باشد که حتی پس از مرگ هم به حساب شخص منظور می شود.

مثلاً در بخشِ  «کارهای خوب»، به  «باقیات صالحات»، و در بخشِ  «کارهای بد» قاعدتاً باید به « سنت های سیئه» و افکار پلید ماندگار شده مربوط باشد.

از بین معانی مختلفی که برای کلمه انسان متصور است، آنچه با درس سوره، و مطالبِ تا اینجا  مناسبت بهتری دارد  عبارت  «انسان متوسط» یا «متوسط انسان» یا «صفت غالب اکثریت انسان ها» است.

 به عبارت دیگر منظور آیه 6 «همه انسان ها» نیست، (زیرا در جامعه انسانیت، انســان هایی هم هستند که توجه به کریمیت خداوند آنها را در مقابل اهمیت آخرت گول نمی  زند) بلکه منظور آیه 6 «اکثریت افراد جامعه انسانی» است و آنها را دارد مورد خطاب قرار می دهد.

«حافظین» در آیه 10 به معنی «حافظین اعمال» است نه اینکه خود شخص مورد نظر را حفظ کنند، دلیلش هم مطلبِ دو آیه 11 و 12 است.

معنی بقیه کلمات پاراگراف نیز روشن است و همان است که در ترجمه ذکر شده است.

به زبان مخاطب اولیه :  

بطور کلی، آنچه مربوط به قیامت، و آخرت، و جهان ملائکه، جن، و شیاطین،که خارج از دسترس علمی ما است، و در قرآن آمده، به زبان «مَثَل» است و کلماتی که برای بیان آنها استفاده شده، کلماتی است که برای «تقریب به ذهن» به کاررفته و لزوماً به طور دقیق نباید همان معنی را بدهد که ما به آن عادت داریم.

مثلاً «پاره شدن» آسمان نباید همان معنی را داشته باشد که ما از پاره شدن پارچه می فهمیم، و بقیه موارد هم همین طوراست، و ما قبلاً چندین بار عرایضی در این خصوص ارائه کردیم و در اینجا همین قدر اشاره کافیست. یه                                                                                                                                                                                                                                                                  

 

«اذا» (هنگامی که)

 از این نوع «اذا» ها تا کنون در سوره زلزال داشته ایم، اما از این پس زیاد خواهیم داشت، مثلاً در سوره های تکویر و حاقه و واقعه و قیامه و انشقاق و مدثر و غیره، به طور متمرکز و یا به طور تک تک و پراکنده خواهیم دید، و همۀ آنها ناظر بر حوادث سهمگینی است که مقدمه وقوع قیامت است.

 

وقوع اختلال در همه چیز

نگاه کوتاهی به 4 آیه اول پاراگراف به ما می گوید قبل از وقوع قیامت در همه چیز اختلال واقع خواهد شد، در آسمان  (آیه های 1 و 2) و زمین (آیه های 3 و 4)

البته اینک که این سوره دارد نازل میشود اوائل وحی است و در سوره های آینده با مفهوم «آسمان ها» و نیز مفهوم «آسمان» و همچنین مفهوم «آسمان دنیا» بیشتر آشنا خواهیم شد، اما این را هم باید بدانیم که آسمان و آسمان دنیا و آسمان ها با هم فرق دارند و هر کدام دارای تعریفی و حوزه ای می باشند و وقتی که در آیه 1 می فرماید: «وقتی که آسمان شکافته شود» به این معنی نیست که «همه آسمان ها شکافته می شوند» و نیز وقتی که گفته می شود «کواکب فرو می ریزند» به این معنی نیست «هر چه کوکب در کل جهان وجود دارد فرو می ریزند» زیرا تناسبی با آیه 1 نخواهد داشت.

چیزی که می توان گفت، همان است که ما تحت تیتر « به زبان مخاطب» عرض کردیم و تحلیلی که می توانیم بکنیم این است که به سوره های قبلی نگاه کنیم و ببینیم وحی از ابتدا تا کنون چه اطلاعاتی به ما داده است:

1- در سورۀ زلزال از یک زلزله بزرگ صحبت شده که سبب می شود زمین «اثقال» خویش را بیرون بریزد.

2- در سورۀ قارعه از یک کوبنده مهیب صحبت شده است که کوه ها را متلاشی و انسان ها را بی سازمان می کند.

3- در سوره فجر خواندیم که زمین به شدت کوبیده می شود.

4- در سوره  عبس خواندیم که صدای بسیار وحشتناکی شنیده خواهد شد.

5 - - در سوره مزمل خواندیم که زمین و کوه ها به شدت می لرزند و کوه ها از بین می روند.

قدر مشترک همه این مطالب اینهاست:

زلزله، کوبش، متلاشی شدن کوه ها، کم فروغی ستارگان، و پاره شدن آسمان .

زلزله و کوبش و متلاشی شدن کوه ها امری «زمینی» است، و کم فروغی ستارگان و پاره شدن آسمان امری خارج از زمین است.

هر دو امر را می  توان در اثر اختلالی در نیروی جاذبه عمومی تصور کرد که در اثر آن زلزله و کوبش و تلاشیِ کوه ها کاملاً مفهوم است، و در اثر همان نیز متلاشی شدن کره هوا صورت خواهد گرفت. (فعلاً، دید ما نسبت به ستارگان، در اثر شکست نور، که آن هم مربوط به وجود کره هواست، تنظیم می شود و ما آنها را فعلاً پر فروغ می بینیم) و در نتیجه در اثر تغییر این معادلات چنین به نظرمان می رسد که ستاره ها دارند فرو می ریزند (هر جرم نورانی آسمانی از نظر مخاطب های آن روز ها «کوکب» نامیده می شد) موضوع دریاها در آیه 3 نیز همین طور قابل تعلیل است. در اثر اختلال در جاذبه عمومی و وقوع زلزله های شدید، مواد مذاب درون زمین ممکن است به سطح بیایند و سبب آتشفشان های عظیم غیر قابل تصور در آن روز بگردند و این موضوع سبب شود سطح آب در دریاها بالا بیاید و قسمت عظیمی از «ربع مسکون» را زیر آب ببرد و در نتیجه دریاها به هم بیامیزند (با وجود اینها به آنچه که در بالا تحت عنوان «به زبان مخاطب» عرض شد توجه فرمایید)

 

سیستم گسترده حفظ و ضبط

با توجه به آیات 10 تا 12، «حافظان» مورد نظر به صیغه جمع یاد شده و لذا بیشتر از آن دو نفری است که در روایات و افواهیات مطرح است و به عبارت دیگر موضوع ثبت و ضبط اعمال می تواند یک سیستم گسترده و فراگیر داشته باشد، سیستم ضبط و ثبت اعمال هر کس مطابق «لفظ جمع»ی که در آیه 10 به کار رفته، باید بیش از یک جمع دو نفره نیاز داشته باشد.

در سورۀ طارق اجمالاً دیدیم که بر کل افراد بشر «حافظ»ی گمارده شده و در این سوره، آن مطلب سوره طارق به چیزی که کلمه «حافظین» گویای آن است « تفسیر» شده، و در سوره زلزال نیز گفته شده که «اعمال» شخص را به او نشان می دهند و از این ها یک سیستم گسترده عظیم به ذهن می آید.

البته میتوان گفت: آن«دونفر»ی که در روایات و افواهیات مطرح است  «حلقه آخری» تشکیلات گسترده حفظ و حراست اعمال مردم باشد.

 

کدامیک در خلافکاری آدمی موثر تر است؟

کدامیک در خلافکاری آدمی موثر تر است، خود فریبی نسبت به کریمیت الهی یا عدم اعتقاد صحیح به قیامت؟

از آنجا که اعتقاد به قیامت به «آینده» آدمی نظر دارد، و اینکه هر کسی راجع به «ساختنِ آینده خویش» بیشترین جدّ و جهد را میکند معلوم میشود که عدم اعتقاد صحیح راجع به قیامت عامل مهمتری است برای خلافکاری آدمی، ودر حقیقت آدمی اولی را بهانه میکند برای برخورد غلط با دومی.

 

 

مگر در شرایط غیر قیامتی، «امر» فقط به دست خداوند نیست؟

توضیح مطلب این است که خداوند این جهان را طوری طراحی کرده که دست خود او در اداره جهان آشکار نباشد.

باران می آید، زمین سرسبز می شود، جانداران آفریده میشوند، اجرام آسمانی با نظمی حیرت انگیز در مدارات خود سیر می کنند، و غیره وغیره، اما دست خداوند آشکار نیست.

 بطوریکه عده ای در همین زمان ما وجود دارند، و تعدادشان هم کم نیست، و سر به میلیاردهانفر هم می زند، که چنین می اندیشند که اصلاً خدائی وجود ندارد و این جهان بنظر آنها یک ماشین اتوماتیک خودکفا است.

  البته همین پنهان بودن دست خداوند سبب شده که انواع «شرک» ها بتوانند مشتری هائی داشته باشد، و بنظر می آید این خود حکمتی دارد که فرق بین مؤمن و غیرمؤمن آشکار شود.

 در آیه 19 می فرماید در قیامت پرده ها کنار می رود و دست اداره گر خداوند آشکار می گردد. (و البته «دست» استعاره  از «قدرت» است)

البته این موضوع بسیار مهم، و بسیار دور از عادت و انتظار نوع بشر است، آنقدر که به عنوان مهم ترین شاخصه آن روز، آن هم با دو بار تأکید، آن هم به صورت خطاب سؤالی نسبت به پیامبر اکرم (ص) مطرح شده است.

ترجمه تفسیریِ آزاد

بسم الله الرحمن الرحیم

روزی خواهد آمد که چیزی را که آسمان مینامید و به نظرتان یکپارچه می آید پاره خواهد شد (1) و چیزهایی را که می بینید و آنها را ستاره مینامید، چنین به نظرتان خواهد آمد که آنها دارند فرو میریزند (2) و چنین به نظرتان خواهد آمد که دریاها دارند می پیوندند (3) و زمین چنان دچار دگرکونی خواهد شد که همه چیز و از جمله اوضاع قبرها که همواره مورد احترام و رعایت همگان بوده دچار دگرگونی خواهد شد (4) در آن روز برای هرکس حقیقتِ اعمالی که کرده، و یا در اثر سنت هایی که گذاشته و دیگران انجام داده اند، روشن خواهد شد. ای انسانها! در مقابل این پرودگار بخشنده ای که دائما و لحظه به لحظه دارد نعمت بر وجودتان نثار میکند، چرا خودتان را عمدا و آگاهانه فریب میدهید (6) این خداوند شمارا از نبود به وجود آورده و سپس رشدتان داده، تا اینکه شما را به بهترین حالتی که استعدادش را دارید رسانده (7) و در این مراحل آفرینش در هر حالتی که مناسب ترتان بود صورتبندی تان کرده، که اینک تا به اینجا رسیده اید (8) اما شما بجای رفتار مناسب فرستاده اش را و نیز پیام اصلیش را که وقوع قیامت باشد تکذیب میکنید (9) و البته فکر نکنید که این تکذیب هایتان فایده ای برایتان دارد، زیرا نگهبانانی وجود دارند که رفتارتان را زیر نظر دارند (10) و ثبت میکنند و به ثبت آنها اهمیت داده میشود (11) و گول شما را نمیخورند و به حقیقتِ  رفتارهای تان آگاه میباشند. اشخاص با ایمان که نیکوکار هم باشند در آن روز غرق نعمت ها و چیزهای خواستنی خواهند بود (13) و اشخاصی که خیلی بدکاری میکنند در شرایط مخالف و متضادِ نیکوکارانِ مومن خواهند بود (14) که در آن شرایط نامطلوب سقوط میکنند (15) و در همان شرایط می مانند (16) و تو ای پیامبر! از کجا ممکن است بدانی که آن روز چیست (17) و واقعا هم اینک که در این دنیا هستی نخواهی دانست که آن روز چیست (18) در آن روز هیچکس اختیار و قدرتی ندارد که بتواند به نفع هیچکس دیگر کوچکترین کاری کند و در آن روز تنها و تنها امر خداوند پیش میرود (19)

 

 

 

 

فایل ها برای دانلود

دی ان ان