X

أَيَحْسَبُ أَن لَّن يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ ﴿5﴾ يَقُولُ أَهْلَكْتُ مَالًا لُّبَدًا ﴿6﴾ أَيَحْسَبُ أَن لَّمْ يَرَهُ أَحَدٌ ﴿7﴾ اَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْنِ ﴿8﴾ وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ ﴿9﴾ وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ ﴿10﴾ فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿11﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿12﴾ فَكُّ رَقَبَةٍ ﴿13﴾ أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ ﴿14﴾ يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿15﴾ أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿16﴾ ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿17﴾ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ ﴿18﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿19﴾ عَلَيْهِمْ نَارٌ مُّؤْصَدَةٌ ﴿20﴾

 

آيا مي پندارد هرگز هيچکس بر او چيره نخواهد شد؟(5) ميگويد مال زيادي را تلف کرده ام (6) آيا مي پندارد هيچکس او را نديده؟ (7) آيا براي او دو چشم قرار نداديم؟ (8) و زبان و دو لب؟ (9) و دو راه (خير و شر) را به او نشان ندادیم؟ (10) اما او از آن «گردنه» بالا نرفت (11) و چه داني که آن گردنه چيست؟ (12)  آزاد کردن بنده (13) يا غذا دادن در روزي سخت (14)  به يتيمي خويشاوند (15) يا فقيري خاک نشين (16) آنگاه از کساني خواهد بود که ايمان آورده و سفارش متقابل به صبر و سفارش متقابل به مرحمت کنند (17) آنان اهل خير و برکتند (18) و آنانکه به آيات ما کفر ورزيده اند اهلِ (عاقبتِ) شومی میباشند (19) آتشي زبانه کش بر آنها (مسلط) است (20)


قبلی:  سوره بلد سوره بلد
بعدی:  سوره همزه سوره همزه
Print
286 بار مطالعه شده است

فایل ها برای دانلود

پیش تفسیر

1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره (یعنی «درس» سوره) را در قسمت اول نشان داده ایم که مطابق ذیل است:

درس: نکوهشِ بی توجهی به رنجِ حاصل از فقرِ دیگران

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب : نکوهش بی خیالی و بهانه آوری و فرار از وظیفهء اشخاصی که در متن قرآنی ذکر شده، و لزوم اقدام قوی و سازماندار برای مقابله با رنج حاصل از فقر دیگران، چیزی است که در هردو جهان مطلوب است و بی توجهان عاقبت اخروی بدی دارند.

 

2 – استخراج عصاره محتوای پاراگراف از راه اول

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

أَيَحْسَبُ أَن لَّن يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ ﴿5﴾ يَقُولُ أَهْلَكْتُ مَالًا لُّبَدًا ﴿6﴾ أَيَحْسَبُ أَن لَّمْ يَرَهُ أَحَدٌ ﴿7﴾

درس: نکوهشِ بی توجهی به رنجِ حاصل از فقرِ دیگران

ریزدرب: منشاء بی توجهی مذکور بی اعتقادی است

 2

اَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْنِ ﴿8﴾ وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ ﴿9﴾ وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ ﴿10﴾

ریزدرب: منشاء بی توجهی مذکور بی توجهی به ندای درونی خویشتن خویش است

3

 فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿11﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿12﴾ فَكُّ رَقَبَةٍ ﴿13﴾ أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ ﴿14﴾ يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿15﴾ أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿16﴾

ریزدرب: اکثر کارهائی که از او خواسته شده و به نظرش مشکل می آید، چندان هم مشکل نیست

 

4

ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿17﴾ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ ﴿18﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿19﴾ عَلَيْهِمْ نَارٌ مُّؤْصَدَةٌ ﴿20﴾

ریزدرب: با این کارهای نه چندان مشکل ارتقاء شخصیت، و با نپرداختن به آنها انحطاط شخصیت حاصل میشود

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 - از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : قسم به دو عامل مهم زندگی ساز (که وحی و تداوم نسل انسانها باشد) که نوع انسان را در رنج آفریده ایم.

در این پاراگراف می فرماید عدم احساس مسئولیت سبب میشود آنان از آن گردنه بالا نروند و آنها شوم، و عاقبتشان عذاب آتش است.

 

4 - سوالات

1 – آیه 6 بین دو آیه ای قرار گرفته که نکوهش در آنها متوجه  «فکر» است درحالیکه درخود آن آیه  متوجه  عمل است، ربط این موضوع را توضیح دهید.

2 – درآیه 5 کلمه یقدر از ریشه قدرت است یا از ریشه قَدر به معنی اندازه کردن ؟ (جواب با دلیل)

3-چرا درآیه17به (صبر) اشاره کرده؟

4-امروزکه برده داری منسوخ شده، آیا آیه13بلاموضوع است؟

5 – در آیه 15 چرا درمورد یتیم قید «ذا مقربه» بکاررفته؟ (مثلا تکلیف ذا مبعده چه میشود؟)

6 – در آیه 17 منظور از «ثم»  چیست؟ (یعنی دقیقا «پس از» چه ؟) (جواب با ذکر دلیل)

7 – در آیه 17 چرا از زمان ماضی (کان) استفاده شده؟)

8- در آیه 19«کفروا» را به «آیاتنا» مرتبط نموده، چرا؟ (دلیل)

 

5 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

مقارن نزول این سوره، که ظاهرا می باید اواخر سال اول بعثت بوده باشد، در شهر مکه اتفاقی افتاده بود، مثلا قحطیی یا بالارفتن ناگهانی قیمت مواد غذایی، که تهیه غذا توسط اشخاص ضعیف را به شدت مشکل کرده بود، و اغلب مردم به وضعیت «وای برمن»ی رسیده بودند که از ترسِ به زحمت افتادنِ بیشتر در آینده، بکلی کمک به اقشار ضعیف و فرودست را از نظر انداخته بودند (آیات 14 تا 16) که بنا به محتوای سایر آیات این سوره، مورد عتاب غلیظ و شدید قرار گرفته بوده اند، و این عتاب غلیظ و شدید تاثیر فوریی هم داشته، زیرا در سوره بعدی (سوره هُمزه) لحن عتاب اندکی رقیق تر شده، و سپس در سوره بعدتر (سوره فجر) خیلی رقیق تر گشته، و در سوره های بعدی ادامه نیافته است.

این تاثیر فوری با شخصیت آنحضرت که مورد احترام عمومی بوده (آیه 2) مرتبط بوده، و خود موضوع اخیر محصول وجود نوعی خِرد جمعی بوده است.

 

6 - آیات برجسته این پاراگراف

یک ملاک مهم برای برجستگیِ آیات، شهرت آنها در نزد مردم است، و این آیات از مشهور ترین های آیات قرآنی است.

آیاتی که ذیل تیر فوق مشخص میشوند، به دلایلی مانند اقبال هنرمندان خوشنویس و یا کاشیکار و معرق و منبت کار، و نیز وعاظ و نویسندگان، و . .  یا دلایل متنی، یا همزمانی با برخی وقایع، و دلایل دیگر، است که آنها را «برجسته» میکند، و این آیات نیز از آیات برجسته قرآنی است.

 

7 - در این پاراگراف، کدام فقرات، فوق ذهنیات معاصران نزول است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه های 19 و 20 «قیامتی» است، و هیچ بنی بشری تجربه اش را ندارد، و قبل از قیامت نخواهد داشت، لذا، چه در آن روزهای نزول وحی و چه الی یوم القیامه بالاتر از ذهنیات بشر خواهد بود.

همچنین است آیه های 11 و 12 و مصادیقی که در آیه های 13 تا 16 برای آنها برشمرده است.

 

8 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

از آنجا که کلماتی که در این متن قرآنی بکار رفته، در این چهارده قرن، تغییرِ معنائی نیافته، معاصران نزول نیز، از لحاظ تحت اللفظی همان تلقی را میداشته اند که ما.

 

9 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

میتوان «نکوهش بی توجهی به رنجِ حاصل از فقر دیگران» را نه تنها عنصر فرا زمانی و فرامکانیِ این پاراگراف بلکه این سوره دانست.

 

10 - این پاراگراف حاوی چه رهنمودهایی برای بشر قرن حاضر است؟

امروز یک دوقطبی عظیم در اوضاع و احوال بشر شکل گرفته که عده ای زندگی افسانه ای و عده ای در حال گرسنگی مفرط و مرگ حاصل از آن اند.

وبد تر از آن این است که در اثر رشد وسایل ارتباط جمعی، دو گروه مذکور از حال یکدیگر آگاه اند و نتیجه این امر به بیخیالی بیشتر در گروه اول و رنج مضاعف در گروه دوم می انجامد.

رهنمود این پاراگراف برای قرن حاضر این است که منتظر دولت ها و سازمان های بین المللی و اِن جی اُ ها ننشینید و هرکس به قدر توانش در رفع این مشکل بکوشد و از نزدیکترین ها شروع کند، و در این راه یارگیری هم بکند، و هم ادامه دهد، و هم به گسترش این کار بپردازد.

 

11 - کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول، همه فقرات این پاراگراف «برای اولین بار» است.

 

12 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

 

انسان های نا مطلوب

سوره لیل

وَأَمَّا مَن بَخِلَ وَاسْتَغْنَى ﴿8﴾ وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى ﴿9﴾

الَّذِي كَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿16﴾

سوره علق

أَرَأَيْتَ الَّذِي يَنْهَى ﴿9﴾ عَبْدًا إِذَا صَلَّى ﴿10﴾ أَرَأَيْتَ إِن كَانَ عَلَى الْهُدَى ﴿11﴾ أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوَى ﴿12﴾ أَرَأَيْتَ إِن كَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿13﴾ أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى ﴿14﴾

سوره بلد

أَيَحْسَبُ أَن لَّن يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ ﴿5﴾ يَقُولُ أَهْلَكْتُ مَالًا لُّبَدًا ﴿6﴾ أَيَحْسَبُ أَن لَّمْ يَرَهُ أَحَدٌ ﴿7﴾ اَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْنِ ﴿8﴾ وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ ﴿9﴾ وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ ﴿10﴾ فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿11﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿12﴾ فَكُّ رَقَبَةٍ ﴿13﴾ أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ ﴿14﴾ يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿15﴾ أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿16﴾

وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿19﴾ عَلَيْهِمْ نَارٌ مُّؤْصَدَةٌ ﴿20﴾

انسان های مطلوب

سوره لیل

فَأَمَّا مَن أَعْطَى وَاتَّقَى ﴿5﴾ وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى ﴿6﴾

الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى ﴿18﴾ وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُ مِن نِّعْمَةٍ تُجْزَى ﴿19﴾ إِلَّا ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَى ﴿20﴾

سوره بلد

ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿17﴾ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ ﴿18﴾

بدیهی است اگر در سوره های آتی هرجا به همین موارد برخوردیم، ضمن یادآوری همین محور ها، آنها را نیز اضافه خواهیم نمود.

 

شرح مختصر

کلید های تفسیری

«اعلامیه ای» و آنلاین :

قسمت قبلی کاملاً حالت بیانیه ای و اعلامیه ای داشت و گویا دارد منشوری را برای عموم مطرح می کند اما این قسمت ناظر بر رفتار عده ای خاص است و این سوره با این ساختار شبیه سوره علق است که پاراگراف اول آن کاملاً حالت اعلامیه ای دارد، اما از پاراگراف بعدی وارد تجزیه و تحلیل جامعه ای که پیامبر(ص) با آن روبروست می شود.

در اینجا نیز همینطور است. در اینجا به رفتار گروهی از مردم که مورد نکوهش واقع شده اند می پردازد، کسانی که مانند آنچه در سوره علق گفته شده، خود را بی نیاز می پندارند و مطابق آیه 5  تصور میکنند که کسی نمیتواند کاری با آنها کند، مورد نکوهش قرار گرفته اند.

 

ذکر مصادیق افاده حصر نمی کند

در این پاراگراف به نعمت هایی که هر فرد انسانی از آن  بهره مند است اشاره دارد که مهم ترین آن ها هدایت درونی است که امری نامشهود است و بقیه ظاهری و مشهود است که عبارت باشد از چشم و زبان.

آیا بشر نعمت های دیگری ندارد؟ مثلاً دست و پا و شکم و مغز و ابرو و گوش و سیستم  تناسلی و ریه و قلب و کلیه و غیره و غیره نعمت   نیست که ذکر شود؟

بله. آن ها هم نعمت هست اما آنچه که برای بیان مقصود کمک می کند همان چشم و زبان و هدایت است.

زیرا هدایت به آدمی می  گوید چه کن و چه نکن و انجام دستورات «کن و نکن» قدرت می خواهد و قدرت آدمی در اجتماع اوست و اجتماع در اثر همکاری و هماهنگی حاصل می شود و همکاری و هماهنگی هم حاصل نمی شود مگر اینکه اطلاعات دریافت شود و سپس منتقل شود و اکثریت حجم اطلاعات دریافتی از راه چشم است و اکثریت اطلاعات انتقال دادنی از راه زبان است (البته امروز اطلاعاتِ انتقال دادنی از راه کامپیوتر و سیستم های پیچیده است، اما آن ها نقشی دارند که انگار «ادامه» زبان هستند، (مانند خودروها که انگار «ادامه» پا هستند)

باید توجه داشته باشیم که عبور از گردنه به معنای درگیر شدن با مشکلاتی است که به نظر خیلی سخت می آید اما برای همین آفریده شده ایم و رشد و تعالی ما نیز در  گرو همین است و لذا مثال هایی که در این پاراگراف آمده به این معنی نیست که موضوع منحصر به همین ها  باشد و آدمی در زمان های مختلف و شرایط متفاوت مصادیق مختلفی از آن را حس می کند و می شناسد و با توجه به لیاقت ها و استعدادهایی که خداوند به او مرحمت فرموده باید با آن سختی ها درگیر شود تا رشد خویش را بیابد.

همچنین لازم نیست مواردی که در آیات 12 تا 16 آمده، منحصر به همانها باشد، بلکه میتواند هر مصداقی را که «شریک کردنِ محرومان در مواهبی که استفاده از آن برای هرکس عادی است» برای هرکس و به نسبتِ موقعیت او نمایندگی کند.

 

حدودِ مبلغ ریالی  فک رقبه چقدر است؟

چهار آیه اول (یعنی آیات 13 تا 16) ناظر بر انفاق مالی است و انجام مدلول آیات 14 تا 16 چندان مشکل نیست.

یعنی آدمِ خوبِ معمولی، در روز سخت، یتیم خویشاوند و فقیرِ خیلی فقیر (خاک نشین) را اطعام می کند.

 اما آزاد کردن بنده که آن روزها 4-3 هزار دینار قیمت داشته، و هر دینار تقریباً هزار درهم بوده، کار آسانی نیست.

  هر درهم (بنابر روایاتی که نشان می دهد یک پیراهن ارزان 4 درهم قیمت داشته) به پول امروز، (1386) حدود دو هزار تومان بوده، بنابراین قیمت یک برده چیزی حدود 6 – 8 میلیون تومان می شده، و این همردیف آیات 14 و 15 نیست. این مبلغ کجا و سیر کردن شکم چند نفر کجا؟

از این مطالب معلوم می شود «روز سختِ» مذکور در آیه 14 روزیست که قیمت موادغذائی خیلی بالا رفته و قیمت جان آدمی خیلی پائین آمده باشد.

البته امروز که برده فروشی منسوخ شده، باید به آن روایاتی توجه کرد که ادای قرض بدهکاران را نیز یکی از مصادیق آزاد کردن شمرده اند.

در هر حال این آیات اشاره به انفاق مالی دارد، آنهم در روزگاران سخت.

 از آیه 17 معلوم می شود که تعاون و همکاری در این راه نیز جزء شرایط است، لذا تشکیل تیم ها و انجمن ها و اتحادیه ها و سازمانهای خیریه و عضویت در آنها که این کارها را بکنند نیز عمل به مدلول این آیات است.

خلاصه  اینکه گذر از گردنه، مرادف دلسوزی نسبت به دیگران، و دستگیری ضعفا، و ابراز ایثار و فداکاری و عضویت در اجتماعاتِ عاملِ این امور است.

اینک که اوائل سال 1398 است و من دارم تفسیر این سوره را بازبینی میکنم قابل ذکر است که قیمت دلار از 15000 تومان هم بالاتر رفته، در حالیکه در سال 1386 قیمت دلار حدود 900 تومان بوده و با این وضع می باید گفت که «فک رقبه» مورد بحث برای هر رقبه به بیش از معادل بیست میلیون تومانِ امروز نیاز داشته است. 

 

ما ادریک  (ای پیامبر ! درباره آن چه میدانی؟)

نمونه های دیگرِ این جمله سوالی در قرآن اینهاست:

ماادریک (ما الحاقه، ما سقر، مایوم الفصل، ما یوم الدین، ما سجین، ما علیون، ما الطارق، ما العقبه، ما لیله القدر، ما القارعه، ما الحطمه، ما هیه و . . . )

چنانکه به سهولت ملاحظه میشود تمام مواردِ این جمله سوالی (البته غیر از آنکه در این سوره آمده) ناظر به مواردی است که بی تعارف از حوزه دسترسی ذهن بشر بیرون است و مانند آن است که بخواهیم یک چیزِ حتی معمولیِ این جهانی را برای جنین توصیف کنیم که محال است زیرا ذهن جنین کشش آنرا ندارد وبه همین قیاس ذهن مانیز کشش درک طارق و سقر و هاویه و حاقه و.....را ندارد.

اما در این میان، کلمه مورد بحث (عقبه) از جنس آنها نیست، زیرا همگیِ آنها از مقوله های متافیزیک اند، اما عقبه با آن توصیفی که از آن در آیه های 13 تا 17 شده اصلا از مقوله های متافیزیک نیست، لذا جای این سوال باز میشود که چرا وچگونه و از چه لحاظ پیامبر(ص) مورد این پرسش قرار گرفته است؟

 

کفر فقط یک امر فکری نیست

اگر این قسمت سوره (آیه های 19 و 20) را با قسمت قبلی (آیات 11 تا 18)، به طور یکجا ملاحظه فرمایید متوجه خواهید شد که در قسمت قبلی خیلی روی رحم و شفقت و دلسوزی و دستگیری ضعفا و فقرا فرموده و در این قسمت فقط یک کلمه و آن  هم کفر را ذکر کرده و از اینجا معلوم می شود کفر فقط یک امر فکری نیست بلکه قسمت اعظم کفر، عملی و شخصیتی است، و با مفاهیم مطرح در قسمت قبلی چه عملا و چه شخصیتاً تنافر و تضاد دارد.

 

ترجمه تفسیریِ آزاد

ای پیامبر! برخی از توانگران که به مسئولیت های انسانی خویش ولنگارانه عمل نمیکنند آيا مي پندارند هرگز هيچکس بر آنها چيره نخواهد شد؟ (5) که ميگويند مال زيادي را تلف کرده ام؟ (6) آيا مي پندارند هيچکس آنها را نديده؟ (7) آيا برايشان  دو چشم قرار نداديم؟ (8) و زبان و دو لب؟ (9) و دو راه خير و شر را نشانشان ندادیم؟ (10) که باوجود همه آنها چرا از آن «گردنه» بالا نرفته اند؟ (11) و تو ای پیامبر! چه داني که آن گردنه چيست؟ (12) آن، آزاد کردن بنده است، (13) يا غذا دادن در روزي سخت است (14)  به يتيمي خويشاوند، (15) يا فقيري خاک نشين، یا هرمورد دیگر که از مصادیقِ شریک کردن محرومان، و خیلی خیلی محرومان، در مواهبی که جزء نیاز های اساسیِ هر انسان است، (16) و اگر محرومان را شریک کنند  از کساني خواهند شد که ايمان آورده و سفارش متقابل به صبر و سفارش متقابل به مرحمت کرده باشند (17) که در اینصورت اهل خير و برکت خواهند بود (18) و آنانکه چنین نباشند به آيات ما کفر ورزيده اند و اهلِ عاقبتِ شوم میباشند (19) که آتشي زبانه کش بر آنها مسلط خواهد بود (20)

 

فایل ها برای دانلود

دی ان ان