X

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿1﴾ وَأَنتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿2﴾ وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿3﴾ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ ﴿4﴾

 

بسم الله الرحمن الرحيم

قسم نميخورم به اين شهر (1) و به اينکه تو در اين شهر ساکني (2) و به پدر و آنچه متولد ميکند (3) که البته انسان را در رنج آفريديم (4)


قبلی:  سوره تکاثر سوره تکاثر
بعدی:  سوره بلد سوره بلد
Print
294 بار مطالعه شده است

فایل ها برای دانلود

پیش تفسیر

1 - عصاره محتوای پاراگراف از راه اول

( جدول1)

رديف

عنوان

اصلی

عنوان

فرعی

شرح

تعداد

کلمه

1

قسم

اين شهر

 

4

2

پيامبر

دلداری

و تو در اين شهر ساکنی

4

3

قسم

والد و ولد

پدر - فرزند

3

4

حکمت

قوانين

خدايی

انسان را در رنج افريديم

5

5

مردم

انسان

سئوال- ايا فکر ميکند زور هيچکس

به او نميرسد

6

6

مردم

انسان

صفات- بد- ميگويد مال زيادی را

هلاک کردم

4

7

مردم

انسان

سئوال- ايا ميپندارد کسی نميبيندش

5

8

مردم

انسان

سئوال- دو چشم به او نداديم

4

9

مردم

انسان

سئوال- و زبان و دو لب

2

10

مردم

انسان

سئوال- هدايت به دو امر مهم

2

11

مردم

انسان

صفات- تن درندادن به عبور از عقبه

3

12

پيامبر

اموزش

چه چيزی تو را اگاه کرد که عقبه چيست

4

13تا17

حکمت

اخلاق

ازاد کردن بنده، اطعام در روز سختی، به يتيم

خويشاوند يا مسکين خاک نشين، و سپس شدن،

 از اهل ايمان و سفارش به صبر و سفارش

به مرحمت

24

18و19

اخرت

قيامت

تقسيم بندی شدن مردم

9

20

اخرت

جهنم

کافران

20

جمع

99

 

 

 ( جدول درج ها)

شماره

عنوان اصلی

عنوان فرعی

ذکر مختصر درج مربوط

درصد

1/4

حکمت

تشريح

« رستن از عقبه» ... است.

3/33

2/4

اخرت

کافران

توصيف کافران ( اصحاب مشئمه)

3/29

3/4

مردم

انسان

صفات منفی

3/26

4/4

پيامبر

 

محل سکونت پيامبر

1/7

5/4

قسم

 

شهر – والد – آنچه متولد ميشود.

1/4

 

 

البته دو جدول فوق اول و آخرِ جدول هاست، جدول های وسط را برای رعایت اختصار حذف کردیم، اما کسانی که حوصله دارند میتوانند موردِ سوره فجر را که در کتاب «آموزش تفسیر قرآن» در سایت: http://jamal-ganjei.com/ هست، با تمام جدول هایش ملاحظه فرمایند.

با توجه به خلاصه ها و نتيجه گيری های مرتب شده معلوم ميشود مجموع سه رديف اول، حاوی حدود 90% محتوای سوره است و از طرف ديگر، نگاه ساده ای بما ميگويد، رديف 2 و رديف 3، کاملا همخوانی دارند و هم محتوا هستند بنابراين وجه مشترک آنها که عبارت باشد از نکوهش صفات منفی انسان، حرف اصلی و لبّ کلام سوره ميباشد.

اين دستاورد را می نويسيم:

درس: نکوهشِ بی توجهی به رنجِ حاصل از فقرِ دیگران

برآیند درس و متن پاراگراف درب خواهد بود که این است:

درب : تشویق به پرداختن به امور پسندیده حتی اگر رنج آلود باشد.

 

2 - عصاره محتوای پاراگراف از راه دوم

تقطیع : براحتی معلوم است که این پاراگراف دو قسمت دارد که سه آیه اول با هم در یک دسته –  قسم -  قرار میگیرند و آیه چهارم بیان کننده یک مطلب جداگانه است که اصطلاحاٌ به آن «جواب قسم» گفته می شود. 

لبّ مطلب : چنانکه در بسیاری از پاراگراف ها دیده ایم با تقطیع آیات در پاراگراف  و تشخیص پرانتزها به سهولت لبّ مطلب بدست می آید اما در اینجا اینطور نیست و باید از طریق دیگری – که قبلا دیده اید – به این کار بپردازیم. همان که ذیلا ملاحظه میفرمایید:

آیه 1 : قسم به مکه

آیه 2 : بزرگداشت مکه بخاطر زندگی پیامبر در آن

آیه 3 : قسم به پدر و اولاد

آیه 4 : قانون الهی حاکی از اینکه زندگی انسان از مسیر رنج آلود میگذرد

مجموع دو آیه 1و2 القاء کننده معنویتِ مربوط به یک شهر و آیه3 یادآور تقدس شروع زندگی ها، و در مجموع تحسین کننده نوعِ زندگی های پسندیده است.

بنابر این :

سه آیه اول نوعِ زندگیِ پسندیده را تحسین و آیه آخرزندگی را رنج آلود معرفی میکند.

از تلفیق اینها این مفهوم بدست می آید که زندگی پسندیده لزوما  رنج آلود هم هست.

همانطور که می بینید نتیجِه بدست آمده، با درب پاراگراف کاملا همخوانی دارد در حالیکه میدانید درب از راه متفاوتی استخراج شده است.

خلاصه تفسیر پاراگراف : زندگی پسندیده لزوما رنج آلود هم هست.

خلاصه تفسیر آیه ا: معنویتِ نشات گرفته از فضای وحی یکی از عناصر پسندیده شدن زندگی است.

خلاصه تفسیر آیه 2: این آیه فرع بر آیه 1 است و لذا تفسیرش هم در جهت تفسیر همان است.

خلاصه تفسیر آیه 3: زندگی پسندیده از فرایند زاد و ولد میگذرد.

خلاصه تفسیر آیه 4: زندگی پسندیده انسانی از طریق رنجبری طراحی شده است.

 

3 - سوالات

1- در آیه2 به اینکه پیامبر(ص) در آن شهرساکن است قسم یاد شده، آیا این با مدلول آیه اول که در آن گفته شده به این شهر قسم نمیخورم ناسازگار نیست؟

2- چرا در آیه 1 فرموده «قسم نمیخورم»؟ (راهنمائی : نگاه کنید به «لا اقسم بمواقع النجوم» در سوره واقعه)

3 - «و» در ابتدای آیه 2 چه نقش دستور زبان ی دارد؟ و هر نقشی که داشته باشد چه تاثیری روی جواب سوال 1 میگذارد ؟

4 – تنوین در انتهای کلمه والد از باب تعظیم است یا تحقیر؟ (جواب با ذکر دلیل)

5 - «ل» در ابتدای آیه 4 چه نقش دستور زباني دارد؟

6 – در همان آیه «قد» چطور؟

7 – چرا خداوند در آیه 4 از ضمیر «ما» (خلقنا) استفاده فرموده؟

8 – با توجه به بحثی که در سوره عصر شده منظور از «انسان» چیست؟ (همه انسانها؟ اکثریت انسانها؟ یا....؟)

9 – تنوین انتهای آیه 4 ازباب تعظیم است یا تحقیر؟

10 – منظور از «کبد» (آیه4) چیست؟

11 – منظور از «در رنج» چیست؟

 

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

چنانکه از آیه های 1 و 2 فهمیده میشود زادگاه و سکونتگاه آنحضرت (مکه) ذاتا قابل احترام بود، ولی، خداوند گرچه آن را قابل احترام و قابل قسم خوردن دانسته، اما باذکر نارضائی خویش در قالب «قسم نمیخورم» تلویحا بما میگوید که وقایعی در آن وقوع می یافت که منزلت آن شهر را پایین آورده بود (که البته اگر اندکی در این جهت بیندیشیم علل آن برایمان روشن میشود)

چنانکه از آیه 3 فهمیده میشود، مردم آن روزها (چنانکه در سوره علق نیز دیدیم) اصلا به نقش زنان در تولید مثل باور نداشتند، و این میتواند دو علت داشته باشد:

1 – وضعیت جا افتاده «مردسالاری» در کل جوامع بشری، که تا همین صد سال پیش نیز با قوت و شدت پذیرفته شده و محترم بود و اساسا غیر قابل مناقشه به نظر می آمد، بطوریکه حق رای برای زنان یک واقعه خیلی جدید و متعلق به اوائل قرن بیستم (تازه آنهم در جوامع پیشرفته) است.

2 – میزان علم و سواد کل بشریت در آن روز ها چنان بود که نه تنها با ظرایف تشکیل جنین آشنا نبودند بلکه حتی الفبای آن را نیز نمیدانستند زیرا پیش-نیاز های چنین موضوعی (مثلا امکان تشریح جسد و امکان عکسبرداری از رحم و سایر پیش نیازها) حتی تا هزار سال بعد هم بوجود نیامده بود.

 

5 - زاویه با تفاسیر رایج

1 : (المیزان) : اين سوره بيانگر اين حقيقت است كه خلقت انسان بر اساس رنج و مشقت است، هيچ شانى از شؤون حيات را نخواهى ديد كه توام با تلخى‏ها و رنج‏ها و خستگى‏ها نباشد، از آن روزى كه در شكم مادر روح به كالبدش دميده شد، تا روزى كه از اين دنيا رخت بر مى‏بندد هيچ راحتى و آسايشى كه خالى از تعب و مشقت باشد نمى‏بيند، و هيچ سعادتى را خالص از شقاوت نمى‏يابد، تنها خانه آخرت است كه راحتى‏اش آميخته با تعب نيست.

بنا بر اين، چه بهتر به جاى هر تلخى و ناكامى و رنج، سنگينى تكاليف الهى را تحمل كند، در برابر آنها صبر نمايد صبر بر اطاعت و بر ترك معصيت، و در گسترش دادن رحمت بر همه مبتلايان كوشا باشد، كسانى را از قبيل ايتام و فقرا و بيماران و امثال آنها كه دچار مصائب شده‏اند مورد شفقت خود قرار هد، تا جزو" اصحاب ميمنه" شود، و گرنه آخرتش هم مثل دنيايش خواهد شد، و در آخرت از" اصحاب مشئمه" خواهد بود كه" نارٌ مُؤْصَدَةٌ" مسلط  بر آنان است.   

چنانکه ملاحظه میشود «غرض» سوره (یعنی همان خلاصه محتوای سوره) خیلی طولانی شده، که حجمش از خود متن نیز بیشتر است، ولی عصاره محتوای سوره آنطور که ما از راه محاسبه استخراج کرده ایم، یعنی «درس» سوره، این است:

نکوهشِ بی توجهی به رنجِ حاصل از فقرِ دیگران

(که علاوه بر خلاصگی کاملا از عهده نمایندگی متن سوره بر می آید)

 2 : معنائی که برای قسم های این سوره قائل شده

معانیی که المیزان برای قسم های این سوره ارائه نموده براساس روایات و نقل قول سایرین است، اما معانیی که ما ارائه کرده ایم بر اساس استخراجاتی است که از خود سوره کرده ایم.

6 - آیات برجسته این پاراگراف

این پاراگراف نیز از هر دو ملاک برجستگی برخور دار است: هم اقبال مردمی، از طریق حضور در تابلوهای خوشنویسی و کاشیکاری های مساجد و زیارتگاه ها و غیره، و هم از طریق معانیِ بلندی که در خویش دارد که سبب تنوع دیدگاه های مفسران راجع به آن گشته است.

 

7 - در این پاراگراف، کدام فقرات، فوق ذهنیات معاصران نزول است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 4، بطور قطع، از آنجا که در تفسیر مفسران هنوز هم که چهاده قرن از نزول این سوره گذشته، نظرات مختلف و متنافر در باره آن ارائه میشود، بسیار بسیار بالاتر از اذهان و افهام ساده و بسیط معاصران نزول بوده است، و بطلانِ موضوعِ تیتر فوق از همین فقره معلوم میشود، گرچه در سه آیه اول نیز قراین دیگری وجود دارد، اما از آنجا که روش ما بر اختصار پایه گذاری شده، به آنها نمی پردازیم.

 

8 - آیات مشکل این پاراگراف

مشکل بودن این آیات از آنجا فهمیده میشود که مفسران مختلف در طول قرن ها، حتی تا امروز، در تفسیر آنها سخنان مختلف و حتی متباین و بلکه متنافر گفته اند.

 

9 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه 4، با ذکرِ ملازمه سختی با زندگی پسندیده، به پیامبر (ص) خاطر نشان میکند که در سختی های راه رسالت وجه مثبت ببیند و دلسرد نشود، و در این، پیشگوئیی تلویحی در باره موفقیت آنحضرت هست، که چنانکه دیدیم محقق هم شد.

 

10 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

تا اینجا، در سوره  های قبل، با قسم تا حدودی آشنا شده ایم و قصد نداریم سخن تکراری بگوییم، اما قسم در این سوره دو فرق با قسم های قبل دارد:

اول اینکه در قسم های قبل خودِ کلمه «قسم» ذکر نمی شد و در اینجا ذکر شده،

دوم اینکه قسم را به صورت «قسم نمی خورم» مطرح نموده است.

البته «قسم نمی خورم» نیز خودش نوعی قسم است و ما هم معمولاً چنین چیزهایی می گوییم، مثلاً می گوییم «به جان شما نباشد» 

قسم های آیه های 2 و 3 یکی نماد محل وحی است و یکی نماد تسلسل نسل.

نکته ای که از لحاظ «به زبان مخاطب اولیه بودن» در این پاراگراف وجود دارد، آیه 3 است که درآن راجع به نقش «والده» سکوت شده در حالیکه والده نیز لا اقل 50 درصد در تولد نسل نقش دارد اما چون مخاطب آن روزها، و حتی تا تقریبا هم اکنون، به طور غالب مرد سالار بوده، سخنگوئی غیر از این قالب، سبب باز شدن بحث های انحرافی می شده که موضوع اصلی را تحت الشعاع قرار می داده، که از آن اجتناب شده است.

چون کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته، در طول این چهارده قرن، تغییر معنا نیافته اند، لذا، از لحاظ تحت اللفظی، تلقی معاصران نزول با ما مساوی بوده است.

 

11 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 – ذکر نقش مهم والدین در تکوین و تکامل شخصیت انسانی

2 – ذکر نقش مهم محیط تاریخی-جغرافیائی در همان موضوع

3 – ذکر نقش مهم آموزه های وحی در همان موضوع

4 – مهم تر از همه نقش تلاش آگاهانه انسان را در همان موضوع با ذکر قسم به سایر پیش-نیازها برجسته نموده است.

خلاصه اینکه در این پاراگراف به انسانهای همه اعصار و قرون میگوید:

ای انسان! اگر برخی از آن پیش- نیازها را هم نداشتی باکی نیست، اما تلاشت را برای بالا کشیدن خودت حتما باید بکنی و نیز میگوید ای انسان! اگر همه آن پیش-نیاز ها را هم داشته باشی ولی تلاشت را نکنی به تعالی نمیرسی.

 

12 - این پاراگراف حاوی چه رهنمودهایی برای بشر قرن حاضر است؟

میدانیم بشر امروز در اثر رشد شتابان تکنولوژی و بکار گیری انواع و اقسام ربات ها تعطیلی های خود را افزایش داده و زمزمه سه روز تعطیل در هفته نیز در جوامع پیشرفته اخیرا پررنگ شده. مطالعه در زندگی بشر امروز بما نشان میدهد که متوسطِ بشر امروز از این فرصت های اضافه در جهت رشد و تعالی شخصیتی خویش که تفکر در معنویات و رفع آلام عمومی و گسترش عدالت و نهادینه شدن فضایل و . . برخی از مصادیق آن است بهره نمیگیرد بلکه برعکس عمر شریف را در تفریحات و بازهای پرتنوع و لذتِ زودگذرجوئی و امثالهم صرف میکند.

این پاراگراف به بشر امروز این رهنمود را میدهد که هدف از آفرینشت را فراموش نکن و سرمایه شریف عمرت را در جهت تلاش برای تعالیِ شخصیتی ات خرج کن.

 

13 - کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول، همه فقرات این پاراگراف «برای اولین بار» است.

 

14 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

قَسَم ها

سوره عصر

والعصر (1)

سوره ضحی

وَالضُّحَى ﴿1﴾ وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى ﴿2﴾ مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى ﴿3﴾

سوره تین

وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ ﴿1﴾ وَطُورِ سِينِينَ ﴿2﴾ وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ ﴿3﴾

سوره لیل

وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَى ﴿1﴾ وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى ﴿2﴾ وَمَا خَلَقَ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى ﴿3﴾

سوره شمس

وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿1﴾ وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿2﴾ وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿3﴾ وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا ﴿4﴾ وَالسَّمَاء وَمَا بَنَاهَا ﴿5﴾ وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿6﴾ وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿7﴾ فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿8﴾ قدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا ﴿9﴾ وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا ﴿10﴾

سوره طارق

وَالسَّمَاء وَالطَّارِقِ ﴿1﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ ﴿2﴾ النَّجْمُ الثَّاقِبُ ﴿3﴾

وَالسَّمَاء ذَاتِ الرَّجْعِ ﴿11﴾ وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ ﴿12﴾ إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ ﴿13﴾

سوره بلد

لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿1﴾ وَأَنتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿2﴾ وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿3﴾ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ ﴿4﴾

درباره انسان

سوره عصر

اِنَّ الانسانَ لَفی خُسرٍ (2)

سوره تین

لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ ﴿4﴾ ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ ﴿5﴾ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ ﴿6﴾

سوره لیل

إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى ﴿4﴾

سوره شمس

قدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا ﴿9﴾ وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا ﴿10﴾

سوره علق

کلّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى ﴿6﴾ أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى ﴿7﴾ إِنَّ إِلَى رَبِّكَ الرُّجْعَى ﴿8﴾

سوره بلد

لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ ﴿4﴾

بدیهی است اگر در سوره های آتی هرجا به همین موارد برخوردیم، ضمن یادآوری همین محور ها، آنها را نیز اضافه خواهیم نمود.

 

شرح مختصر

نامطلوبِ ظاهری و مطلوب واقعی

چیزی در آیه 4 هست که به نظر نامطلوب می آید که آن هم «رنج» است.

در سه آیه اول به چیزهایی قسم می خورد که مطلوب بودن آن ها واضح است: مکه، مهبط وحی، قبله مسلمین، خاطرات پرچمدار توحید، ابراهیم و پسرش، و غیره که چیزهای بسیار مطلوبی است. دیگر به ادامه نسل بشر اشاره دارد که مطلوبیت آن هم واضح است. علاوه بر آن ها به وجود مقدس پیامبر اکرم(ص) که در شهر مقدسی مقیم است اشاره می کند، که آن هم چیز بسیار خوشایندی است.

 بعد از این سه فقرهء کاملاً مطلوب و خوشایند به چیزی اشاره می کند که خوشایند به نظر نمی آید. یعنی «رنج».

همسایگی آن سه آیه و این آیه تلویحاً به مخاطب می فهماند که این «رنج» نیز چیز خوشایند و مطلوبی است، گرچه شما فعلاً به حکمت آن پی نبرده اید.

خواننده پس از اینکه به این نکته منتقل شد، خودش فکر می کند و مثال هایی از «چیزهایی که ظاهراً مطلوب نیست اما مقدمه امر مطلوب است» پیدا می کند، مثلاً «درد زایمان» که بدوا به نظر امر نامطلوبی می آید اما چیزی در پی دارد که بسیار مطلوب است که عبارت باشد از پیدایش یک «زندگی» و یک «تولد»

یا مثلاً بی خوابیِ شب امتحان به نظر نامطلوب می آید، اما چیزی که در پی دارد، موفقیت و سربلندی در امتحان است که چیز مطلوبی است.

این پاراگراف به ما می گوید خداوند زندگی انسانی را طوری برنامه ریزی فرموده که رشد و تعالی او درگروِ رنج بردن اوست و می فرماید مطلوبیت های زندگی بشری در قبال تداوم و تسلسل زندگی در این جهان، و نیز بهره برداری از وحی الهی میسر می گردد، اما هم تداوم زندگی و هم گرایش به وحی به آسانی میسر نیست، بلکه در گرو رنجی است که باید برای آن تحمل کرد.

این  همه جنگ ها (اعم از جنگهای صریح، یعنی با شمشیر و توپ و تفنگ، و جنگ های غیر صریح مانند این همه بگو مگوهای ایدئولوژیک) که واقعاً شیرینی زندگی بشری را- ظاهراً- از بین برده، خوب که ریشه یابی شود معلول اختلاف در دو چیز است که یکی «زندگی» و یکی «فکر» است، اما چنانکه می بینیم زندگی بشر «رو به خوبی» و «رو به کمال» است، و کیست که این حقیقت واضح را تصدیق نکند.

خلاصه اینکه می فرماید زندگی بشر که دارد راه کمال را می پیماید فقط با اهمیت دادن به زندگی و گرایش به وحی، و عبور از سختی آن ممکن است.

 

ترجمه تفسیریِ آزاد

بسم الله الرحمن الرحيم

ای پیامبر! قسم نميخورم به اين شهر به سبب چیزهای نامطلوبی که در آن جریان دارد، علیرغم اینکه خود این شهر فی نفسه عزیز و محترم است (1) و قسم نمیخورم به این شهر علیرغم اينکه تو در اين شهر ساکني (2) و همچنین قسم نمیخورم به این شهر علیرغم اینکه توالد و تناسل فی نفسه عزیز و محترم است (3) که البته زندگیِ پسندیده و متعالیِ انسانی را در گروِ رنج ها قرار دادیم (4)

 

 

فایل ها برای دانلود

دی ان ان