X

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

وَالْعَصْرِ ﴿1﴾ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿2﴾ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿3﴾


بسم الله الرحمن الرحيم

قسم به روزگاران (1) که نوع انسان در زيانکاريی بس بزرگ است (2) مگر کساني که ايمان آورده و عمل صالح انجام داده و يکديگر را به حق سفارش نموده و يکديگر را به پايداري توصيه نمايند (3)

بعدی:  سوره اخلاص سوره اخلاص
Print
582 بار مطالعه شده است

پیش تفسیر

1 - استخراج عصاره محتوای سوره (راه اول)

 (مطابق فصل «مبانی» این تفسیر که تحت عنوان «آموزش روش» عرض شد) 

جدول (1)

آيه

عنوان

اصلی

عنوان

فرعی

شرح

تعداد

کلمات

1

قسم

عصر

عنصر آفرینشی- ظرف زمان

1

2

مردم

انسان

حکمت - (اکثریت انسانها در

زيانکاری)

4

3

مردم

مومنان

توصيف: ايمان - عمل صالح –

تواصی به حق - تواصی به صبر

9

جمع

14

 

 

 

جدول درج ها

شماره

موضوع

اصلی

موضوع

 فرعی

توضيح

 درصد

1/4

مردم

مومنان

توصيف (ايمان و عمل صالح)

 ونتيجه گيری (زيانکار نيستند)

9/92

2/4

قسم

عصر

عنصر آفرینشی- ظرف زمان

1/7

 

 

درس: خروج انسان از زیانکاری در ظرف زمان ممکن می شود.

 

 

البته دو جدول فوق، اول و آخرِ جدول هاست، جدول های وسط را برای رعایت اختصار حذف کردیم، اما کسانی که حوصله دارند میتوانند موردِ سوره فجر را که در کتاب «آموزش تفسیر قرآن» هست، در سایت jamal-ganjei.com با تمام جدول هایش ملاحظه فرمایند.

 

2 - استخراج همان عصاره (از راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

وَالْعَصْرِ ﴿1﴾

ریز درب: قسم به روزگاران

2

إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿2﴾

ریز درب: انسان ها در خُسر میباشند

 

3

إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿3﴾

ریز درب: کسانیکه ایمان و عمل صالح داشته، و یکدیگر را به حق و به پایداری در راه احقاق آن حق، سفارش کنند، خُسران زده نیستند.

 

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما متن را به تعدادی «ریزمتن» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزمتن ها، و ریزدرب ها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درس سوره که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درس مذکور از راه محاسبه استخراج شده بوده است.

ارزیابی هریک از دو روش عصاره گیری محتوای متن

چنانکه ملاحظه کرده اید عصاره مطلب سوره را از دوطریق بدست آورده و شاهد نتیجه واحد گشته ایم.

تجربه نشان میدهد که برای سوره های بلند روش اول (یعنی بدست آوردن «درس» سوره، و سپس با توجه به آن بدست آوردن «درب» های پاراگراف ها) آسان تر است، ولی در سوره های کوچک روش تقطیع و پرانتز و جمع بندی ترجیح دارد.

یک نکته دیگر هم هست که جای مطرح کردن آن همینجا است:

اگر به روش اول کارکنیم، در داخل پاراگراف ها، همواره یک درک روشن از کلّیت محتوای سوره هم داریم، اما اگر بخواهیم به روش دوم کار کنیم، می باید پس از استخراج عصاره محتوای همه پاراگراف ها، بین آنها یک جمع بندی به عمل بیاوریم تا بتوانیم عصاره محتوای کل سوره را نیز داشته باشیم.

 

3 - سوالات

1- چرا سوره عصر را در لیست ترتیب نزول اولین سوره دانسته ایم؟

2- از نظر مخاطب اولیه، منظور از «حق» چه میتوانست بوده باشد؟ (و همینطور آمنوا و عملوا الصالحات؟)

3- با توجه به آیه 3، مخاطب اولیه، می باید چه خصوصیاتی داشـته باشد تا زیانکار نباشد؟

4 – معمولا در قسم های قرآنی الف-لام ها، الف-لام جنس است، با این حساب آیا خداوند به چه خصوصیتی از زمان قسم خورده است؟ چرا؟ (جواب با ذکر دلیل)

5 – زیانکار بودن انسان چگونه معلوم خواهد شد؟

6 – حالت کلی این سوره چگونه است؟ (دلسرد کننده؟ انگیزاننده؟ یا......؟)

7 – تنوین انتهای کلمه خسر از باب تعظیم است یا تحقیر؟

9 -  مفهومِ آخرت در این سوره مستتر است. جایش را نشان دهید.

10 – در آیه 3 چرا کلمه «تواصوا» را تکرار فرموده؟ (مثلا چرا نفرموده وتواصوا بالحق والصبر)

ممکن است بعضی از خوانندگان محترم این سوال را پیدا کنند که چرا اینهمه سوال (آنهم در ابتدای مطلب) طرح شده است!

جواب این است که:

1 – شما خواننده محترمِ این کتاب از نوعِ خوانندگان عادیِ  رُمان ها و امثال آن نیستید، و اصطلاحا «تفسیر خوان» میباشید، لذا،  طرحِ این نوع سوالات ذهن شریف شما را در حین پاسخ دادن تحریک میکند و از این طریق بسیاری از نکات تفسیری لازم را مستقیما درک میکنید و این از خواندن موثرتر است.

2 – با توجه به فرایند مذکور  لازم نیست ما شرح زیادی بدهیم، و این به احتراز از اطاله کلام کمک میکند.

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

در آن روزهای نزول این آیات ، اکثریت قریب به اتفاق مردم، نه به «آن حق» که در آیه 3 ذکرشده معتقد بودند و نه اهل ایمان و اعمال صالح بودند و زندگی همگی شان مصداق خسران بود، اما آن مردم، در عین حال، درکی ـ هرچند ناواضح - از «آن حق» و ایمان و عمل صالح داشتند، زیرا از طرفی با یهودیان در خودِ مکه یا در سفرهای تجاری خویش به شام و یمن، داد و ستد داشتند، و این ارتباطِ تجاری، خالی از نوعی مبادلات فرهنگی نمیتوانست بوده باشد، و مفهوم حق و عمل صالح از این طریق به نوعی در جامعه مخاطب اولیه وارد میشده است، علاوه بر این رسوباتی از دین خالص و پاک ابراهیمی نیز از طریق نقلِ سینه به سینه به آنان رسیده بود که عادت داشتن به مراسم حج (البته به آن شکلی که در روزگار آنان عمل میشد) و رعایتِ نِسبیِ ماه های حرام و سایر رسومی که از آنان در اشعار دوره جاهلی و نیز در قرآن منعکس است، نمونه دیگری از آن پسماندهای مثبت ذهنی بوده است، علاوه برآن اشخاصی مانند لقمان همواره در اینجا و آنجا یافت میشده اند که نظرشان از سوی مردم با احترام و اهمیت استقبال میشده است.

خلاصه اینکه مردمِ آن روزها اینطور نبوده که هیچ تصوری از مفهوم حق و عمل صالح نداشته باشند.

5 - زاویه با تفاسیر رایج

1 - خطا در درک مطلب + ترتیب نزول:

(المیزان) : ظاهر جمله" وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ" اين است كه به همه اعمال صالح متصف باشد.

 در سوره های انبیاء و طه و نساء ، (آیه های به ترتیب 94 و 112 و 124) کسانی را که در طبقه «من یعمل من الصالحات» قرار میگیرند، اهل رستگاری قلمداد کرده، و این در حالی است که سوره های مذکور سالهای طولانی (از 9 تا 20 سال) پس از این سوره نازل شده اند، چگونه ممکن است خداوند «بعضی از اعمال صالح» را از مسلمانانی که مثلا سوره نساء را درک کرده اند و طبعا سالها در اسلام سابقه داشته اند قبول فرماید اما از مخاطب های اولیه که در اوایل بعثت با سوره عصر تازه وارد اسلام شده اند «همه اعمال صالح» را انتظار داشته باشد، در حالیکه هنوز تعریفی هم از آنها ارائه نشده است؟  چطور ممکن است در سوره طه که در لیست ترتیب نزول شماره 75 است و حجم آن حدود چهار صفحه می شود و تقریباً ده سال بعد از این سوره نازل شده، گفته شود «هر کس بعضی از اعمال صالح را انجام دهد و مؤمن هم باشد نه از کم شدن پاداش و نه از مظلوم واقع شدن (در آخرت) نترسد»، اما در این سوره که اولین سوره است به مخاطب بگوید از تو انتظار می رود همه اعمال صالح را عمل کنی؟

قرآن مطابق فهم مخاطبِ متوسط نازل شده است و مخاطبِ اولین روزهای نزول وحی مخاطبی بسیار ساده و خالی از درک مفاهیم بلندی بوده که تدریجا بعدها نازل شده، اما مخاطب سوره طه بارها و بارها با آن مفاهیم بلند آشنا شده و بین این دو سوره حدود ده سال فاصله زمانی بوده و  انواع حوادث تلخ و شیرین واقع شده و معجزات بزرگی مشاهده شده و چگونه ممکن است خداوند از مخاطب دوم (یعنی معاصرانِ نزول سوره طه) به انجام بعضی از اعمال صالح بعلاوه ایمان راضی باشد اما از مخاطبِ از راه نرسیده سوره عصر که نه چیزی دیده و نه چیزی شنیده، یکدفعه مطالبه همه اعمال صالح را بنماید؟

2 – خطا در نوع الف-لام:

(المیزان) :" وَ الْعَصْرِ" در اين كلمه به عصر سوگند ياد شده، و از نظر مضمونى كه دو آيه بعد دارد مناسب‏تر آن است كه منظور از عصر، عصر ظهور رسول خدا (ص) باشد،

معمولا الف لام قسم، الف لام جنس است مثلا «والتین و الزیتون» و امثال آن که زیاد هم هست. المیزان این الف لام را الف لام عهد گرفته (که با توجه به محتوای سوره   چون ربطی ندارد) موجه نیست.

3 – خطا در ترتیب نزول

(المیزان) :اين سوره از نظر مضمون، هم مى‏تواند مكى باشد و هم مدنى، چيزى كه هست به مكى بودن شباهت بيشترى دارد.

ما در کتابِ «ترتیب و زمان نزول سوره ها» برای ترتیب و زمانِ نزول سوره ها استدلال های روشنی کرده ایم که بر مبنای آنها، جای این سوره همینجا است و پیشنهاد داریم خواننده گرامی آن را در سایتی که در ابتدا و انتهای این کتاب معرفی شده، ببیند.

6 - آیات برجسته این سوره

کل آیات این سوره «برجسته» است و برجستگی می تواند دو ملاک داشته باشد که یکی از آنها مربوط به معانی بلند آیات مربوطه، و دیگری مربوط به اِقبال مردم و نخبگان جامعه به آن آیات باشد، و آیات این سوره واجد هر دو ملاک می باشند.

 زیرا از لحاظ عالی بودن معانی، همینکه این سوره فشرده و عصاره قرآن است برای عالی بودن آن از لحاظ معانی کافی است، و از لحاظ اِقبال نخبگان هم واجد هست، بطوریکه موضوع کار هنرمندان خوشنویس بوده و در قاب های زیبای تابلوهای خوشنویسی جای گرفته و در سر درب ها و بالای محراب های بسیاری از مساجد و نیز دور گنبدها و جاهای اصلی دیگر را مزین نموده و به صورت کاشی  و معرق کاری و طرق دیگر جلوه  میکند.

 

7 - مخاطبان اولیه از مطالب این سوره چه تلقیی میداشتند؟

کلماتی که در این سوره بکار رفته، در روزهای نزول این سوره نیز برای مخاطب های اولیه، همان معانی را داشت که امروز دارد، و لذا آنان نیز از مطالب این سوره همان تلقی را میداشتند که ما امروز از خود متن سوره (فارغ از روایات و تفاسیری که در این چارده قرن بوجود آمده)، داریم.

 

8 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در مطالب این سوره هست؟

این سوره حاویِ هیچ عنصری که رنگ و بوی تاریخ و جغرافیای 1400 قبل را داشته باشد نیست، و همه عناصرش یکسره فرا زمانی و فرا مکانی است.

از «انسان» و «خسران»ش میگوید و راه «رهائی»اش را در ظرف «زمان» به او نشان میدهد.

 

9 - این مطالب حاوی چه رهنمودهایی برای بشر قرن حاضر است؟

مطالب این سوره کوتاه بهترین و کامل ترین و موثرترین رهنمود برای بشر قرن حاضر است که در مسابقه ای بی پایانِ در حالِ سوزاندنِ سرمایه اصلیِ خویش (یعنی عمر عزیزش) است.

اگر نیک بنگریم خواهیم دید که اکثر فرزندان آدم یا در مسابقه ای عمومی به انگیزه حاصل از چشم و همچشمی، در تلاشی دائمی، مشغولیتی جز سعی برای رساندن خویش به سطح مواهب مادیِ کسانی که آنها را از خویش «بالاتر» می پندارند ندارند، و یا مشغول سرگرمی هایی که هیچ فایده عقلانی برایشان ندارد بوده، و یا مشغول انباشتِ ضرر مطلق برای خویش و سایرین میباشند.

مطالب این سوره به همه انسانها در همه زمانها و مکانها – و از جمله به ما - میگوید سرمایه اصلیت را بشناس و قدرش را بدان و آن را به هدر مده و بلکه آن را مثمر کن.

 

10 - کدام عناصر این پاراگراف جدید است؟

با توجه به لیست ترتیب نزولِ مورد مراجعه این قلم، همه مطالب این سوره «برای اولین بار» است.

 

11 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

(آیه 1) قسم های قرآنی

(آیه 2) در باره انسان

(آیه 3) حرکت فردی و جمعی در مسیر تعالی

بدیهی است اگر در سوره های آتی هرجا به همین موارد برخوردیم، ضمن یادآوری همین محور ها، آنها را نیز اضافه خواهیم نمود.

 

شرح مختصر

کلید های تفسیری

ترتیب نزول:

بعضی از عزیزانی که نسخه های قبل از این ویرایش را دیده اند فرموده اند «مگر سوره علق اولین سوره نازل شده نیست؟»

در این خصوص عرض می کنیم که پنج آیه اول سوره علق می تواند اولین آیات نازل شده باشد اما کل سوره علق را اگر یکپارچه در نظر بگیریم به علت محتوا و مندرجات آن نمی تواند اولین سوره نازله باشد.

در قرآن حدود نیمی از سوره ها یکپارچه نازل نشده، یعنی قسمت های مختلف آنها در زمان های مختلف نازل شده و ارتباط بین قسمت های مختلف آنها  توسط پیامبر اکرم (ص) و با کمک وحی مشخص شده و سپس ایشان به کاتبان وحی فرموده اند که آن قسمتها را چگونه در ارتباط با یکدیگر قرار دهند.

 از نمونه های روشن این موضوع، آیه آخر سوره مزمل است که ضمن ارتباط محتوائی معلوم می شود جزئی از آن سوره است، اما تفاوت مشخصات شکل و محتوائی خاص آن با مشخصات شکلی و محتوائی 19 آیه قبل از خویش نشان می دهد آن آیه مدت های مدیدی بعدتر نازل شده است.

سوره علق هم تقریباً همینطور است. پنج آیه اول سوره علق می تواند مدت ها قبل از چهارده آیه آخر آن نازل شده باشد اما سوره علق به طور کامل نمی تواند اولین سوره نازله بوده باشد.

ما « محتوی اکثریت حجم یک سوره» را ملاک برای « تعیین محل سوره در لیست ترتیب نزول» گرفته ایم.

لذا با توجه به همه این مطالب، سوره عصر اولین سوره نازله است.

قَسَم های قرآنی

بدواً باید بدانیم که اعراب معاصر نزول قرآن ادبیات و شعر و شاعری مفصلی داشته اند و اساساً تنها هنر آنها زبان آوری و سرودن انواع اشعار بوده و قبایل مختلف عرب از این لحاظ با یکدیگر مفاخره می نموده اند.

اعراب قبل از اسلام در ادبیات وشعر وشاعری از قسم هم برای تاکید وجلب توجه مخاطب به وفور استفاده میکرده اند. و البته علت آن را بهتر است مورخان و جامعه شناسان بیان کنند اما هرچه باشد قسم خوردن در ادبیات اعراب قبل از اسلام وجود داشته و برای آنها عادی بوده است.

قرآن کریم نیز که بـه زبـان عـرب نازل شده از این عنصر ادبـی استـفاده کـرده و در بسیاری از سوره های اوائل نزول قرآن قسم وجود دارد مانند سوره های عصـر، ضـحی، تین، شمس، لیل، طارق، بلد، فجر، نجم، مرسلات، قلم، طور، قیامه، ق، نازعات، ذاریات، بروج،  تکویر، و واقعه،  و ... وغیره.

تدریجاً همگام با جا افتادن سبک و سیاق خاص قرآنی دربین قشرهای وسیعِ اعراب موضوع قسم یاد کردن رقیق و بالاخره تقریباً متروک شده است.

 چیزی که حیف است راجع به قسم های قرآنی ندانیم :

قسم های قرآنی اشاره های گذرائی هستند به چیزها یا موضوعاتی که «سهل و ممتنع» است.

 مثلا میفرماید قسم به انجیر وزیتون و مخاطب تصور میکند که آن را فهمیده و چرا احساسی غیر از این کند زیرا  انجیر و زیتون کاملا محسوس وملموس ودر دسترس است اما واقعا چنین است؟ نه ! زیرا آدم باید دانشمند علوم تغذیه باشد تا بداند ارزش و اهمیت این دو ماده غذائی تا به کجاها سر می زند.

 معمولا بعد از قسم های قرآنی، در کلماتی کوتاه و منجز، حقایق والا مرتبه ای مطرح میشود مثلا بعد از قسم به انجیر و زیتون وکوه طور وشهر مکه فورا میفرماید انسان را دربهترین ساختار آفریدیم.

 مخاطب معمولی میگوید چه ربطی دارد؟ اما ربط دارد واگر کسی اندکی تعمق کند در می یابد که میفرماید برای اینکه آدمی دربهترین ساختار قرارگیرد لازم است از تغذیه بدنی خوب وتغذیه روحی خوب و امنیت برخوردار باشد.

معمولا در قرآن درجملاتِ پس از قسم ها چنین حقایق والائی ذکر میشود که دقت در موارد قسم ها کمک میکند مخاطب ابعاد وجوانب آن حقایق والا را اندکی بهتر درک کند.

خلاصه اینکه قسم های قرآنی حاوی جهان های عظیمی از معانی است که در ساده ترین قالبِ سهل وممتنع ریخته شده است.

ازجمله، قسم این سوره به «روزگار» نیز همینطور است.

واقع این است که موضوع ایمان وعمل صالح در این سوره بصورت اجمال و سربسته ذکر شده و میزان و چگونگیِ آن به مخاطب واگذار گردیده تا بعدها آیاتی در توضیح و روشن نمودن حدود و ثغور و ضوابط آن نازل گردد، که حدود 23 سالِ بعدیِ طولِ دوره نزول وحی، مصروف همین مهم بوده است.

 

سرمایه ما چیست؟

چون در این سوره سخن از زیانکاری شده این سئوال پیش می آید که سرمایه ما چیست؟ و سود و ضرر ما کدام است؟

مهمترین «عنصرسـرمایـه ایِ» ما ، عمر ما است . طبعاً اگر عمر نداشته باشیم کسب ایمان و پرداختن به اعمال صالح متصور نیست. لذا یکی از مصادیق خسران، بکار بردن عمر در چیزهائی است که در مقابل طبقه بندی «ایمان و عمل صالح» قرار بگیرد.

یکی دیگر از عناصر سرمایه  ای بشر، میراث تاریخی اوست . مثلاً مسلمان زاده ای که در زمان استقرار فرهنگ اسلامی و در جامعه ای اسلامی متولد شده و عقاید و معارف اسلامی را بدون زحمت و از همان ابتدای طفولیت دریافت می کند ، مانند کسی نیست که در جامعه ای (مثلاً) بودائی و (مثلاً) در قرون وسطی چشم به جهان گشوده باشد.

ظرفیت  های خانوادگی و اجتماعیِ مناسب نیز عناصر دیگری از سرمایه های شخص هستند.

خلاصه اینکه، سرمایه هر شخص عبارت است از: میزان عمر او، مواریث تاریخی و اجتماعی و خانوادگی او، شرایط زمانی و مکانی او، امکانات و نعمتهایی که در دسترس اوست، و غیره و غیره و هرچه که این امکانات (عمر، مواریث، نعمتها، شرایط و ...) بیشتر و بهتر باشد او از سرمایه بیشتر و بهتری برخوردار است.

سود و زیان درچنین چارچوبی معنی پیدا میکند.

کسی که به سرمایه های ورودی خویش افزوده باشد سود کرده و عکس آن ضرر است.

 

اِنَّ الانسانَ لَفی خُسرٍ

همانطور که قبلا دیده ایم این آیه این مطلب را میرساند که بالاخره سرانجامِ اکثرِ انسان ها به زیانکاری میرسد.

چون خودمان که داریم این تفسیر را انجام میدهیم  انسان هستیم فورا علاقمند میشویم که بدانیم منظور از کلمه انسان در اینجا چیست.

برای اینکه بفهمیم اساسا در قرآن کلمهء انسان به چه معانیی آمده در درجه اول به منابع «لغت»ی قرآنی مراجعه ای کرده و فورا به قرینه « و کل انسان الزمناه طائره فی عنقه » ( آیه 13 سوره اسراء ) می فهمیم که «انسان » به معنیِ همین بشرِ  امثال بنده و جنابعالی که فعلا حدود هشت میلیارد نفر هستند میباشد.

این موجود مورد بحث، یعنی انسان، در قرآن مورد چند نوع اشاره قرار گرفته است که از لحاظ نیاز این بحث به دو تای آنها می پردازیم:

1- انسان از حیث لیاقت واستعداد مورد تحسین قرار گرفته،

 بعضی نمونه های موضوع فوق اینهاست:

آیه های 2سوره دهر - 6انشقاق-4تین - 5 علق- 14مومنون-70اسراء و نمونه های زیاد دیگر.

2- انسان از حیث نوع گرایش و رفتار مورد ملامت قرار گرفته،

بعضی نمونه های موضوع فوق اینهاست:

آیه های 12سوره یونس - 9 هود-34ابراهیم-11اسراء-67اسراء-83اسراء-100اسراء-54کهف- 66 مریم -67 مریم و نمونه های بسیار زیاد دیگر از جمله همین آیه2 سوره عصر.

لذا « انسان »ی که مورد نظر آیه اخیرالذکر است به معنی « همه انسانها» نیست بلکه به معنی « اکثریت انسانها» میباشد.

بنا براین تا اینجا داریم: اکثریت انسانها در زیانکاریی خواهند بود.

«انّ» و «لَ» در«لفی خسر» از باب تاکید است و در این آیهء به این کوتاهی دو بار تاکید به کار رفته، و با در نظر گرفتن این نکته تا اینجا این را داریم : البته و البته اکثریت انسانها در زیانکاری خواهند بود.

تنوین روی حرف «ر» در کلمه «خسر» ازباب بزرگ نمائی است و لذا تا اینجا خواهیم داشت : البته البته اکثریت انسانها در زیانکاری عظیمی خواهند بود.

 

مفاهیم این سوره از آن جامعه منحط نشأت نگرفته است :

امروز تقریباً همگان می دانیم که این سوره در چه نوع جامعه ای پا به عرصه وجود گذاشته است .

این را نیز می دانیم که کار فرهنگیِ فرهنگ سازان ، مانند نویسندگان و شاعران و نقاشان و سایر هنرمندان از محیط و جامعه ای که در آن نشو و نما دارند تأثیر پررنگ می گیرد بطوریکه می توان با تحلیل اثر ادبی و هنری آنان درک خوبی از محیط آنان پیدا کرد.

اما در این سوره - و در کل قرآن - هیچ اثری از تشویق به چادرنشینی، وحشی گری، خشونتِ مذموم، جنگهای تمام نشدنی بر سر چیزهای پوچ و بی ارزش،  و سایر رذایلِ معهود در جوامع پیشین، نیست، بلکه این سوره  کل انسانیتِ همه اعصار را مخاطب قرار داده و دعوت به خروج از خسران می کند، و با توصیه «سفارش متقابل یکدیگر» (به حق و صبر) ضمن اینکه سعادت فرد را در سعادت جامعه می بیند، پیِ بنایِ تمدنی را می ریزد که دیدیم چطور بوجود آمد و چطور در مدتی کوتاه از آن مردمی که می دانیم چه کیفیتی داشته اند، انسانهایی ساخت که می دانیم به چه درجه ای رسیده بودند .

ترجمه تفسیریِ آزاد

بسم الله الرحمن الرحيم

قسم به روزگاران (1) که اکثر انسان ها در زيانکاري عظیمی میباشند (2) مگر کساني که ايمان داشته و عمل صالح انجام داده و يکديگر را به حقی که به آن معتقد میباشند سفارش نموده و يکديگر را به پايداري در راه آن حق توصيه نمايند (3)

 

دی ان ان