X

ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُواْ بِهَا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ ﴿103﴾ وَقَالَ مُوسَى يَا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ﴿104﴾ حَقِيقٌ عَلَى أَن لاَّ أَقُولَ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ قَدْ جِئْتُكُم بِبَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرَائِيلَ ﴿105﴾ قَالَ إِن كُنتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِهَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿106﴾ فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ ﴿107﴾ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاء لِلنَّاظِرِينَ ﴿108﴾ قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ ﴿109﴾ يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ﴿110﴾ قَالُواْ أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِي الْمَدَآئِنِ حَاشِرِينَ ﴿111﴾ يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ ﴿112﴾ وَجَاء السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قَالْواْ إِنَّ لَنَا لأَجْرًا إِن كُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِينَ ﴿113﴾ قَالَ نَعَمْ وَإَنَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ ﴿114﴾ قَالُواْ يَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِيَ وَإِمَّا أَن نَّكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَ ﴿115﴾ قَالَ أَلْقُوْاْ فَلَمَّا أَلْقَوْاْ سَحَرُواْ أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ ﴿116﴾ وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ ﴿117﴾ فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ﴿118﴾ فَغُلِبُواْ هُنَالِكَ وَانقَلَبُواْ صَاغِرِينَ ﴿119﴾ وَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ ﴿120﴾ قَالُواْ آمَنَّا بِرِبِّ الْعَالَمِينَ ﴿121﴾ رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ ﴿122﴾ قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُم بِهِ قَبْلَ أَن آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هَذَا لَمَكْرٌ مَّكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُواْ مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿123﴾ لأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلاَفٍ ثُمَّ لأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿124﴾ قَالُواْ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ ﴿125﴾ وَمَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ ﴿126﴾ وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَونَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ ﴿127﴾ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ ﴿128﴾ قَالُواْ أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِينَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ ﴿129﴾ وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَونَ بِالسِّنِينَ وَنَقْصٍ مِّن الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ ﴿130﴾ فَإِذَا جَاءتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَذِهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُواْ بِمُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَلا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِندَ اللّهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ ﴿131﴾ وَقَالُواْ مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِن آيَةٍ لِّتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ ﴿132﴾ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آيَاتٍ مُّفَصَّلاَتٍ فَاسْتَكْبَرُواْ وَكَانُواْ قَوْمًا مُّجْرِمِينَ ﴿133﴾ وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُواْ يَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ لَئِن كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرَآئِيلَ ﴿134﴾ فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَى أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ يَنكُثُونَ ﴿135﴾ فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَكَانُواْ عَنْهَا غَافِلِينَ ﴿136﴾ وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَآئِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُواْ يَعْرِشُونَ ﴿137﴾


آنگاه پس از آنها موسي را با آياتمان بسوي فرعون و بزرگانش برانگيختيم، و آنها به آن آيات ظلم کردند. پس بنگر عاقبت مفسدان چه شد (103) و موسي گفت اي فرعون من فرستاده اي از جانب پروردگار جهانيان هستم (104) بر من فرض است که راجع به خداوند جز حق نگويم و البته با دليل روشني از جانب پروردگارتان بسويتان آمده ام پس بني اسرائيل را با من بفرست (105) گفت اگر نشانه اي داري بياور اگر راست ميگوئي (106) و او عصايش را انداخت پس فورا به اژدهائي آشکار تبديل شد (107) و دستش را بيرون آورد، پس فورا براي ناظران سفيد گرديد (108) بزرگاني ازقوم فرعون گفتند او يک جادوگردانشمند است (109) که ميخواهد شما را با جادويش از سرزمينتان بيرون کند پس چه ميفرمائيد؟ (110) آنها خطاب به فرعون گفتند او و برادرش را بازداشت کن و ماموران جمع آوري را به شهرها بفرست (111) که همه جادوگران متخصص را برايت بياورند (112) و جادوگران بسوي فرعون آمدند، گفتند البته برايمان پاداشي خواهد بود اگر غالب شديم؟ (113) گفت بله و البته شما صاحب مقام نزدیک به من خواهيد بود (114)  گفتند اي موسي تو آنچه در بساطت داری مي اندازي يا ما اول بياندازيم؟ (115) گفت بياندازيد. پس هنگامي که انداختند چشمان مردم را سحر کردند و آنها را ترساندند و جادوي عظيمي براه انداختند (116) و بموسي وحي کرديم که عصايت را بيانداز که فورا آنچه را که آنها ساخته بودند بلعيد (117) پس حق جا افتاد و آنچه انجام ميدادند باطل گشت (118) و در آنجا مغلوب شدند و خوار و خفيف گرديدند (119) و جادوگران به سجده افتادند (120) گفتند به پروردگار جهانيان ايمان آورديم (121) پروردگار موسي و هارون (121) فرعون گفت به او ايمان آورديد قبل از اينکه اجازه تان دهم؟ اين حتما توطئه تان در اين شهر است که اهالي آنرا از آن بيرون کنيد، پس بزودي خواهيد فهميد (123) دستها و پاهايتان را برعکس يکديگر قطع خواهم کرد آنگاه همگي تان را بدار خواهم کشيد (124) گفتند بسوي پروردگارمان رو خواهيم نمود (125) و تو نيز فقط به اين خاطر از ما انتقام ميکشي که به آيات پروردگارمان، وقتي که بسويمان آمده، ايمان آورده ايم. پروردگارا به ما پايداري عنايت فرما و ما را مسلِم دريافت کن (126) پس از این واقعه، بزرگاني از قوم فرعون گفتند آيا ميگذاري موسي و قومش در زمين فساد کنند و تو و خدايانت را وانهند؟ گفت بزودي پسرانشان را مي کشم و زنانشان را زنده ميگذارم و البته ما بر آنها چيره ايم (127) موسي به قومش گفت از خداوند ياري بخواهيد و صبر کنيد. زمين مال خداست. به هر کس از بندگانش که خواهد ميدهد و عاقبت از آن اهل تقواست (128) گفتند ای موسی قبل از اينکه بيائي اذيت ميشديم و پس از آن نيز اذيت ميشويم، گفت چه بسا که پروردگارتان دشمنتان را نابود،و شما را در آن سرزمين جايگزين نموده و نظاره کند که چگونه رفتار مي کنيد (129) و البته فرعونيان را به خشکسالي و کمبود ميوه جات بگرفتيم شايد پند گيرند (130) پس هنگامي که چيز خوشايندي بسويشان مي آمد ميگفتند اين مربوط به ماست و اگر چيز ناخوشايندي به آنان ميرسيد به موسي و همراهان او فال بد ميزدند. هلا! جز اين نيست که فال بدشان نزد خداوند بود وليکن اکثرشان نميدانند (131) و گفتند هر قدر هم که معجزه برايمان بياوري که با آن سحرمان کني به تو ايمان نخواهيم آورد.(132)  پس بسويشان طوفان و ملخ و شپشک و قورباغه و خون را بعنوان نشانه هائي جدا جدا فرستاديم اما باز  هم گردنفرازي کردند و قومي گناهکار شدند (133) و هنگامي که آن عذاب برآنها فرود آمد گفتند پروردگارت را به آن عهدي که نزد توست بخوان که اگر اين عذاب را از ما کنار بزند حتما به تو ايمان مي آوريم و بني اسرائيل را همراهت مي فرستيم (134) پس هنگامي که آن عذاب را تاسرآمدي که به آن رسيدند برطرف کرديم فورا عهد شکني کردند (135)  از آنها انتقام گرفتيم و در آن دريا غرقشان کرديم زيرا که آياتمان را تکذيب کردند و از آنها غافل گرديدند (136) و به آن قومي که ضعيف نگهداشته شده بودند مشرق و مغرب هاي آن زمين را که در آن برکت نهاده بوديم به ارث داديم و کلمه نيکوي پروردگارت نسبت به بني اسرائيل بسبب صبري که کردند کامل شد و آنچه را كه فرعون و قومش ميساختند زير و رو كرديم (137)

قبلی:  سوره اعراف سوره اعراف
بعدی:  سوره اعراف سوره اعراف
Print
13 بار مطالعه شده است

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف

درس: بي توجهي به خداوند و سر کشي در مقابل پيامبران مايه هلاکت دو جهان است.

درب : فرعونيان نيز مانند اقوام هلاک شده قبلي رفتار کردند و هلاک شدند.

2 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 که ابتدای سوره است  می فرماید : ای مردم ! از رسولی که بسویتان آمده پیروی کنید وگرنه دچار خسران خواهید شد و مبادا جذب القائات شیطانی شوید ، که درآنصورت به تعالیم این رسول بی توجه شده و در دو جهان دچار خسران خواهید شد.

در پاراگراف 2 اولین خطاب­ها و هشدارها و تشریع قانون کلی به انسان­های اولیه را ذکر میفرماید .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مردم ! عاقبت حتمی شما فرارسیدن قیامت و ضمن ارائه ای از قسمتی از وقایع آن روز میفرماید عاقبت تان دوحالت ممکنِ متضاد دارد . اینک این شما هستید که راه های منتهی به هر حالت را انتخاب میکنید .

در پاراگراف 4 گوشه­ای از الطاف و نعمت­های الهی را یادآوری می فرماید .

در پاراگراف 5 می فرماید : ای مردم ! به اقوام منقرض شده قبلی بنگرید ! این تازه وضـع دنیوی شان بود ، وضع آخرتی شان راهم که میدانید ! برای خویش چه می پسندید؟

در پاراگراف 6 یک قانون مهم درباره هلاکت تمدن ­ها را بیان می فرماید .

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان ! نه این کفار از فرعون و نیروهایش قوی تر اند ونه این پیامبر کمتر مورد تاییدات الهی است، پس، دل خوش دارید شاید پیـــروزی تان نزدیک باشد .

3 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیات 103 تا 137 با ذکر داستان موسی و فرعون که آنحضرت و پیروانش نجات و فرعون و فرعونیان اضمحلال یافتند ، تلویحا وعده موفقیت آنحضرت را میدهد.

4 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه های 107 و 108 از آنجا که مکانیزمش هنوز برای ما انسانهای قرن بیست و یکمی روشن نشده، فوق ذهنیات ما است چه رسد به عرب 1400 سال قبل.

همچنین است موضوع آیه های 116 تا 118 .

همچنین است راجع به آیه های 130 تا 137 .

5 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

فرعونيان نيز مانند اقوام هلاک شده قبلي رفتار کردند و هلاک شدند.

6 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف مسبوق به سابقه در سوره های قبلی است ، غیر از آیات 130 تا 135 که «برای اولین بار»است .

شرح مختصر

به زبان مخاطب

در آیه 131حسنه و سیئه به زبان مخاطب است، یعنی به ترتیب : «چیزی که حسنه می پنداشتند» و «چیزی که سیئه می پنداشتند»

چند دریافت کوتاه مستقیم

آیات 134-130: خشکسالی و کمبود میوه­جاتِ ذکر شده، و نیز مطالب بعد تا آیه 134 نشان می­دهد که بین «قضیه جادوگران» تا «برخورد نهائی» سالها طول کشیده است.

آیه 132: در سوره­های اسراء و نمل دیدیم که معجزاتی که حضرت موسی، برای وادار نمودن قوم فرعون به ایمان، می­آورده نُه مورد بوده است. معجزاتی هم که تاکنون در این سوره از حضرت موسی سراغ داریم اینهاست:

1- عصا،

2- دستِ سفید شونده،

3- خشکسالی،

4- کمبود محصولات،

5- طوفان،

6- ملخ،

7- شپشک،

8- قورباغه،

9- خون.

آیه 137: اینکه فرموده «آنچه را که فرعون و قومش ساخته و پرداخته بودند و آنچه که بالا برده بودند ویران نمودیم» یعنی چه؟ ظاهراً چنین بنظر می­رسد که منظور از «فرعون»، آن فرعونی باشد که همزمان با موسی(ع) بوده. (یعنی رامسس دوم یا «رَعْ مَسیس» دوم) و اگر این تلقی درست باشد می­باید ساخته­های او ویران شده باشد نه ساخته­های کل فراعنه. و البته «ساخته»، اعم است از فیزیکی و اجتماعی.

جمع بندی و تفسیر

آنگاه پس از آنها موسي را با آياتمان بسوي فرعون و بزرگانش برانگيختيم، و آنها به آن (آيات) ظلم کردند.پس بنگر عاقبت مفسدان چه شد.(103) و موسي گفت اي فرعون من فرستاده اي از جانب پروردگار جهانيان هستم.(104) بر من فرض است که راجع به خداوند جز حق نگويم و البته با دليل روشني از جانب پروردگارتان بسويتان آمده ام پس بني اسرائيل را با من بفرست.(105) گفت اگر نشانه اي داري بياور اگر راست ميگوئي.(106) و او عصايش را انداخت پس فورا به اژدهائي آشکار تبديل شد.(107) و دستش را بيرون آورد، پس فورا براي ناظران سفيد گرديد.(108) بزرگاني ازقوم فرعون گفتند او يک جادوگردانشمند است.(109) ميخواهد شما را با جادويش از سرزمينتان بيرون کند پس چه ميفرمائيد؟(110) گفتند او و برادرش را بازداشت کن و ماموران جمع آوري را به شهرها بفرست.(111) که همه جادوگران متخصص را برايت بياورند.(112) و جادوگران بسوي فرعون آمدند، گفتند البته برايمان پاداشي خواهد بود اگر غالب شديم؟(113) گفت بله و البته شما از نزديک شدگان خواهيد بود.(114)  گفتند اي موسي مي اندازي يا ما اول بياندازيم؟(115) گفت بياندازيد. پس هنگامي که انداختند چشمان مردم را سحر کردند و آنها را ترساندند و جادوي عظيمي براه انداختند.(116) و بموسي وحي کرديم که عصايت را بيانداز که فورا آنچه را که آنها ساخته بودند بلعيد.(117) پس حق جا افتاد و آنچه انجام ميدادند باطل گشت.(118) و در آنجا مغلوب شدند و خوار و خفيف گرديدند.(119) و جادوگران به سجده افتادند.(120) گفتند به پروردگار جهانيان ايمان آورديم.(121) پروردگار موسي و هارون.(121) فرعون گفت به او ايمان آورديد قبل از اينکه اجازه تان دهم؟ اين حتما توطئه تان در اين شهر است که اهالي آنرا از آن بيرون کنيد، پس بزودي خواهيد فهميد.(123) دستها و پاهايتان را برعکس يکديگر قطع خواهم کرد آنگاه همگي تان را بدار خواهم کشيد.(124) گفتند بسوي پروردگارمان رو خواهيم نمود.(125) و تو نيز فقط به اين خاطر از ما انتقام ميکشي که به آيات پروردگارمان، وقتي که بسويمان آمده، ايمان آورده ايم. پروردگارا به ما پايداري عنايت فرما و ما را مسلِم دريافت کن.(126) و بزرگاني از قوم فرعون گفتند آيا ميگذاري موسي و قومش در زمين فساد کنند و تو و خدايانت را وانهند؟ گفت بزودي پسرانشان را مي کشم و زنانشان را زنده ميگذارم و البته ما بر آنها چيره ايم.(127) موسي به قومش گفت از خداوند ياري بخواهيد و صبر کنيد. زمين مال خداست. به هر کس از بندگانش که خواهد ميدهد و عاقبت از آن اهل تقواست.(128) گفتند قبل از اينکه بيائي اذيت ميشديم و پس از آن نيز اذيت ميشويم، گفت چه بسا که پروردگارتان دشمنتان را نابود،و شما را در آن سرزمين جايگزين نموده و نظاره کند که چگونه رفتار مي کنيد.(129) و البته فرعونيان را به خشکسالي و کمبود ميوه جات بگرفتيم شايد پند گيرند.(130) پس هنگامي که چيز خوشايندي بسويشان مي آمد ميگفتند اين مربوط به ماست و اگر چيز ناخوشايندي به آنان ميرسيد به موسي و همراهان او فال بد ميزدند.هلا!جز اين نيست که فال بدشان نزد خداوند بود وليکن اکثرشان نميدانند.(131) و گفتند هر قدر هم که معجزه برايمان بياوري که با آن سحرمان کني به تو ايمان نخواهيم آورد.(132)  پس بسويشان طوفان و ملخ و شپشک و قورباغه و خون را بعنوان نشانه هائي جدا جدا فرستاديم اما باز  هم گردنفرازي کردند و قومي گناهکار شدند.(133) و هنگامي که آن عذاب برآنها فرود آمد گفتند پروردگارت را به آن عهدي که نزد توست بخوان که اگر اين عذاب را از ما کنار بزند حتما به تو ايمان مي آوريم و بني اسرائيل را همراهت مي فرستيم.(134) پس هنگامي که آن عذاب را تاسرآمدي که به آن رسيدند برطرف کرديم فورا عهد شکني کردند.(135)  از آنها انتقام گرفتيم و در آن دريا غرقشان کرديم زيرا که آياتمان را تکذيب کردند و از آنها غافل گرديدند.(136) و به آن قومي که ضعيف نگهداشته شده بودند مشرق و مغرب هاي آن زمين را که در آن برکت نهاده بوديم به ارث داديم و کلمه نيکوي پروردگارت نسبت به بني اسرائيل بسبب صبري که کردند کامل شد و آنچه را كه فرعون و قومش ميساختند زير و رو كرديم.(137)

دی ان ان