X

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ ﴿1﴾ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿2﴾ نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِن كُنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ ﴿3﴾

بسم الله الرحمن الرحيم

الف. ل. ر. اين آيات آن کتاب آشکار است (1) آنرا خواندنيي به زبان روشن نازل کرديم شايد تعقل کنيد (2) با اين قران كه به تو وحي كرديم بهترين قصه ها را برايت ميگوئيم و گرچه قبل از آن از بي خبران بودي (3)


قبلی:  سوره مریم سوره مریم
بعدی:  سوره یوسف سوره یوسف
Print
12 بار مطالعه شده است

پیش تفسیر

1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره (یعنی «درس» سوره) مطابق ذیل است:

(جدول1)

آيه

عنوان اصلی

عنوان فرعی

شرح

تعداد

کلمه

2-1

قرآن

توصيف

آيات کتاب آشکار- خواندنيی به زبان روشن

11

101-3

پيامبران

يوسف

داستان زندگی آنحضرت

1781

104-102

پيامبر

تبيين

اينها خبرهای غيبی است- مزدی از آنها نميخواهی...

32

107-105

مردم

کافران

اگر آيه ها را هم ببينند روی برميگردانند- اکثرشان ايمان نمی آورند

33

108

پيامبر

ارشاد

بگو اين راه من است که با بصيرت بسوی خدا دعوت ميکنم....

17

110-109

مردم

کافران

نکوهش- آیا در اقوام گذشته که مکذبان هلاک شدند و صالحان نجات يافتند تفکر نمی کنند

48

111

قرآن

تبيين

اين داستان تصديق چيزی است که جلو روی آن است

23

جمع

1945

 

جدول درج­ها

شماره

عنوان اصلی

عنوان فرعی

شرح

درصد

1/4

پيامبران

يوسف

داستان زندگی آن حضرت از کودکی- چاه- زندان-... پادشاهی

6/91

2/4

مردم

کافران

آیا در ايات الهی تفکر نميکنند و درنمی يابند که مکذبان مغلوب و صالحان نجات می يابند

2/4

3/4

پيامبر

تبيين و ارشاد

اينها خبرهای غيبی است و حق است و تو از آنها مزد نميخواهی...

5/2

4/4

قرآن

تبيين

اين داستان تصديق آن چيزهائيست که قبل از قرآن نازل شده

7/1

 

درس: لطف و توجه خاص خداوند با مومنان با تقوا همراه است و سبب نجاتشان از مشكلات و مايه موفقيتشان مي شود.

 

البته دو جدول فوق اول و آخرِ جدول هاست، جدول های وسط را برای رعایت اختصار حذف کرده ایم، اما کسانی که حوصله دارند میتوانند موردِ سوره فجر را که در کتاب «آموزش تفسیر قرآن» (که به عنوان نمونه و الگو است) در سایت:

http://jamal-ganjei.com

با تمام جدول هایش ملاحظه فرمایند.

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب : اين قصه اي كه مرور میکنید كاملا حقيقت دارد.

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

چنانکه تاکنون دیده اید، در هر پاراگراف تفسیری، عصاره محتوای پاراگراف را از یک «راه دوم» نیز استخراج میکردیم، که معمولا دیده میشد مطابقتِ معنا داری با استخراجِ از راه اول داشت.

اما، در پاراگراف هائی که کاملا «داستانی» است، ضرورتی در این کار احساس نمیشود، زیرا فهم پاراگراف های داستانی بسیار آسانتر است، و چون ما اهل صفحه زیاد کردن نیستیم، و با توجه به کیفیت خوانندگان مان رعایت اختصار را ترجیح میدهیم، در این نوع پاراگراف ها از آن صرفنظر میکنیم.

3 - سوالات

1 - «عربی» (آیه 2) به معنی لغوی (= واضح ، روشن ، گویا ، مفهوم) آمده، یا به معنی اصطلاحی؟

2 – منظور از لعکم تعقلون در همان آیه چیست؟ (یعنی چون مفهوم و روشن و واضح است و طبعا قابل تعقل است تعقل کنید؟ یا . . ؟)

3 - «بما» در آیه 3 ، چه نقش گرامری دارد؟

4 - «اِن» (همان آیه) چطور؟

5 – منظور از کتاب المبین چیست؟

6 – آیا قرآن از کتاب المبین مشتق است؟ یا اینکه قرآن خودش کتاب المبین است؟

7 - قصه یوسف در قرآن چه مشخصات و مختصاتی دارد که آن را به درجه «احسن القصص»ی ارتقاء داده؟

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

ذیلا در قسمت «شرح مختصر» در این خصوص عرضی کرده ایم ، که نه فقط به قصه حضرت یوسف (ع) بلکه به همه قصه های قرآنی مربوط میباشد .

همچنین از انتهای آیه 3 فهمیده میشود ندانستن بسیاری از چیزها ، برای آنحضرت، مانعی برای رسالتش نبوده ، و همچنین ، موضوع اخیر ، رد کننده آن خرافه است که میگوید پیامبران «بما کان و ما یکون و ما هو کائن» علم دارند .

5 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیه 2 کلمه «قرآن» را بکار برده ، در حالیکه هنوز نیمی از قرآن فعلی نیز نازل نشده بود ، و این یک پیشگوئیی است که تلویحا میگوید ای پیامبر! تو موفق خواهی شد رسالتت را به خوبی به اتمام برسانی.

6 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

«الر» در آیه 1 جزء حروف مقطعه است،و چنانکه قبلا گفته ایم هنوز کاملا رمز گشائی نشده و لذا حتی بشر قرن بیست و یکمی نیز تصور روشنی از مفهوم آن ندارد چه رسد به مخاطب های اولیه.

اینکه در آیه3 فرموده « . . کنت من قبله لمن الغافلین» یعنی اینکه ای پیامبر! قضیه یوسف برای خودت هم معهود نبود، چه رسد به این اطرافیانت، یا این مخالفانت.

7 – کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

فقط آیه 3 «برای اولین بار» است.

8 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:

1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.

2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.

حروف مقطعه

الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ ﴿1﴾

ماهیت قرآن

إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿2﴾  

نزول قرآن

سوره یوسف

نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِن كُنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ ﴿3﴾

شرح مختصر

قصه های قرآنی

این تنها قصه ای است در قرآن که شکل «قصه ایِ کامل» دارد، هم از کودکی کسی شروع میشود، و هم مراحل مهم زندگی او را دارد، و هم «پایان خوشِ» داستانی را.

شاید به همین خاطر باشد که مفسران و مفسر نمایان از آن خیلی خوششان آمده و قرآن را پیشِ روی خویش روی رحل میگذارند، یا برپله آخر منبر می نشینند، و تحت عنوان «تفسیر سوره یوسف» به داستان سرایی و خیالبافی و بافتن راست ودروغ (البته یک بیل راست در یک کامیون دروغ) و مطالب مهوع و پرداختن به جزئیات بی ربط (و البته آنها هم تقریبا همه دروغ) و حرکت در مسابقه ای که جایزه اش «خوش خوشانی عوام الناس» است و چیزی که در این میان ضرر نهائی را میکند خود قرآن است که می بیند آنچه آنها آن را «تفسیر سوره یوسف» می نامند هیچ ربطی به «سوره یوسف» ندارد، و طرف دیگرِ مطلب خدای قرآن است که به قول روضه خوان ها «زبان حال»ش این است که «ما چه فرستاده ایم و اینها که زبده هایشان اند از آن چه می فهمند و چه می فهمانند!»

بر عکسِ قصه یوسف (ع) قصه های موسی (ع) است که از – تقریبا – اول وحی (به ترتیب نزول از سوره اعلی) تا آخر آن (سوره مائده) – تقریبا – همیشه یکی از داستان های موسی هست.

چرا خداوند داستان موسی را نیز مانند قصه یوسف عرضه نکرد؟ مثلا از تولدش تا وفاتش! (آنهم پیوسته!) و اسمش را هم میتوانست بگذارد سوره موسی! (خیلی هم به نظر همانها قشنگ میشد!)

قصه یوسف چیست؟

برادرانی که بر برادرشان حسد میورزند و تا آنجا پیش می روند که او را بکشند، تا اینکه یکی شان (که خون پیغمبرزادگی اش به جوش می آید میگوید نه بابا گناه دارد! چرا بکشیدش؟ توی یک چاهی بیاندازید شاید بعضی ها پیدایش کردند!) و خلاصه اینکه برادرشان را تا حد مرگ می آزارند و او سر از جای دیگر در می آورد و – تقریبا – شاه میشود و برادران سابق سر تعظیم و تسلیم خم میکنند که بله حق با تو بود و ما خطاکار بودیم.

آیا داستان پیامبر ما غیر از این بود؟

کسانی که همه جور او را به خوبی می شناختند بارها کمر به قتل او نبستند؟ به انواع راه ها سعی در خاموشی صدایش نکردند؟ تا نهایت امکاناتشان عرصه را بر او و دوستدارانش تنگ نکردند؟

تا اینکه زد و یک طوری شد و او از جایی دیگر سر در آورد و شاه شد و به دار و دیارش برگشت و برادران سابق سر تعظیم و تسلیم فرو آوردند که تو راست میگفتی و ما خطاکاریم.

بله ، داستان های قرآنی (وبطور کلی هر متن قرآنی) آن روزها که داشت نازل میشد به منظور ایجاد سرگرمی نبود، و، وامروز هم که قرن ها از نزولش میگذرد، و فردا هم که قرن های بیشتری از نزولش گذشته خواهد بود، مفسر را باید به این فکر بیاندازد که چرا خداوند این را فرموده؟

منظور خداوند در آن روز های نزول سوره یوسف این بود که به پیامبر – ص -  و مسلمانان بگوید کمی دیگر صبر کنید، شماهم یوسف وار پیروزمندانه به آنها باز خواهید گشت ولی مانند آنان رفتار نخواهید کرد، و امروز، و فردا، مفسران باید این نکته را بفهمند که منظوری که خداوند در آن روزهای نزولِ مطالب قرآنی  داشت، را، کشف کنند و از آن برای «درد»های زمان خودشان «نسخه» ای بپیچند.

و ما، خوشحالیم که میتوانیم بگوئیم، سالهای سال است که با تیتر ثابتِ پر تکرار ِ «حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها»، در ویرایش های قبلیِ این تفسیر، ضمن درک این نکته سعی کرده باشیم این نقش را تا حدّ  استعداد ها و امکانات و ظرفیت های خویش ایفا کرده باشیم.

ترجمه تفسیریِ آزاد

بسم الله الرحمن الرحيم

الف. ل. ر. اين آيات آن کتاب آشکار است (1) آنرا خواندنيي به زبان روشن نازل کرديم شايد تعقل کنيد (2) با اين قران كه به تو وحي كرديم بهترين قصه ها را برايت ميگوئيم و گرچه قبل از آن از بي خبران بودي (3)

 

دی ان ان