پیش تفسیر
1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)
اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم:
طرز استخراج عصاره محتوای سوره را (یعنی «درس» سوره را) در قسمت اول ارائه کرده ایم که مطابق ذیل است:
درس: چگونه خداوند پيامبران را موفق و تکذيب کنندگان آنان را نابود مي کند.
برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:
درب : اي پيامبر، مطمئناً چون بر حق هستي موفق خواهي شد و ايمان نياوردن مخالفان تو را سست نکند، و در مقابل تکذيبگران چنان، و در مقابل پيروانت چنين باش، و اي مسلمانان! دلگرم باشيد که پيامبرِ شما بر حق است.
2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)
ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:
1
وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿192﴾ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ ﴿193﴾ عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿194﴾ بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُّبِينٍ ﴿195﴾ وَإِنَّهُ لَفِي زُبُرِ الْأَوَّلِينَ ﴿196﴾ أَوَلَمْ يَكُن لَّهُمْ آيَةً أَن يَعْلَمَهُ عُلَمَاء بَنِي إِسْرَائِيلَ ﴿197﴾ وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ ﴿198﴾ فَقَرَأَهُ عَلَيْهِم مَّا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ ﴿199﴾
ریزدرب : ای پیامبر! خود این قرآن از عوامل اصلی موفق شدنت و شکست تکذیبگرانت میباشد.
2
كَذَلِكَ سَلَكْنَاهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ ﴿200﴾ لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّى يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿201﴾ فَيَأْتِيَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿202﴾ فَيَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنظَرُونَ ﴿203﴾ أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُونَ ﴿204﴾ أَفَرَأَيْتَ إِن مَّتَّعْنَاهُمْ سِنِينَ ﴿205﴾ ثُمَّ جَاءهُم مَّا كَانُوا يُوعَدُونَ ﴿206﴾ مَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُوا يُمَتَّعُونَ ﴿207﴾ وَمَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلَّا لَهَا مُنذِرُونَ ﴿208﴾ ذِكْرَى وَمَا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿209﴾
ریزدرب : ای پیامبر! نیرویت را روی این تکذیبگران خرج مکن.
3
وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ ﴿210﴾ وَمَا يَنبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ ﴿211﴾ إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ﴿212﴾
ریزدرب : ای مردم! کسی نمیتواند در مسیر وحی دخالتی کند و احیانا دستبردی بزند.
4
فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِينَ ﴿213﴾ وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ ﴿214﴾ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿215﴾ فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ ﴿216﴾ وَتَوَكَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ ﴿217﴾ الَّذِي يَرَاكَ حِينَ تَقُومُ ﴿218﴾ وَتَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ ﴿219﴾ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿220﴾
ریزدرب : ای پیامبر! به خویش بپرداز، و به پیروانت، و کمترین اهمیت را به این تکذیبگران بده.
5
هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَى مَن تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ ﴿221﴾ تَنَزَّلُ عَلَى كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿222﴾ يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُهُمْ كَاذِبُونَ ﴿223﴾ وَالشُّعَرَاء يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ﴿224﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ ﴿225﴾ وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ ﴿226﴾ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ ﴿227﴾
ریزدرب : آموزش حدود تاثیر مخالفان وحی به پیامبر و پیروانش، برای رفع نگرانی شان.
تقطیع:
در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.
اصلی-فرعی
قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.
لُبّ مطلب:
با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.
2 – از اول تا اینجا
در پاراگراف 1 می فرماید : ای پیامبر ! ازرفتارهای مکذبانه این مردم دلگیرمباش وکـــار رسالتت را با قوت پی بگیر .
در پاراگراف 2 می فرماید : ای پیامبر ! تکذیبگرانت ازفرعون مهمترنیستند . اگرلازم باشد حتی به روش خارق العاده موفقت میکنیم .
در پاراگراف 3 می فرماید : ای پیامبر ! ابراهیم نیزمانند تو برقومش خروشید و با مخالفت مخاطبانش مواجه بود اما بالاخره موفقش نمودیم .
در پاراگراف 4 می فرماید : ای پیامبر ! با قوم تو درصورتی که رفتار ناپسند شان ازحد معینی بگذرد مانند مورد عاد و ثمود و لوط و مدین برخورد خواهیم داشت ، لذا با اطمینان به کار رسالتت برس .
در این پاراگراف می فرماید : ای پیامبر! توجه مخاطبان را به این نکته جلب کن که داستانهایی که بر آنها خواندهای حق مطلق است زیرا وحی است ، و به آنها هشدار ده که از حد نگذرانند و گر چه این مطالب حق مطلق و وحی است اما مجرمان به آن ایمان نخواهند ، و تو ازایمان نیاوردن آنها چندان دلگیرمباش و به چنین عباداتی بپرداز و نسبت به پیروانت گرم تر باش و نزدیکانت را هشدارده.
3 - سوالات
2 – از «روح» (آیه193) چه سابقه ای درسوره های قبلی دارید؟
3 – منظور از «قلب» (آیه194) چیست؟
4 – منظور از «عربی» (آیه195) چیست؟
5 – منظور از «زبور» (آیه196) چیست؟
6 - «ه» در «یعلمه» (آیه197) اشاره به چیست؟
7 - «ه» در «نزلناه» (آیه198) و در«فقراه» (آیه199) اشاره به چیست؟
8 - عذاب مطرح در آیه های 201 و 204 عذاب آخرتی است یا برزخی یا شکستی که در جنگهای بدر و خندق و جاهای دیگر خواهند خورد؟
9 - «س» در «سیعلم» (آیه 227) اشاره به چه ظرف زمانی دارد؟ (فتح مکه و سایر شکست های کفار؟ آخرت؟ هردو؟ یا . . ؟)
10 – منظور از آیات 222 تا 226 چیست؟ (تقدس زدائی از اقوال آنگونه اشخاص؟ یا . . ؟)
11 – مشخصات اشخاص مذکور در آیات سوال قبل ، منحصر به همان چیزهائی است که در آن آیات برشمرده؟ یا از باب نمونه است؟
12 – استثناء دو سوم ابتدای آیه 227 نسبت به چیست؟ (شعراء؟ یتبعهم الغاوون؟ یا . . ؟)
13 – منظور از «انّهم» (آیه 225) چه کسانی است؟ (شعراء ؟ یتبعهم؟ هر دو؟)
4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها
از آیه 197 فهمیده میشود که علماء یهود نزد مخالفان پیامبر (ص) یکنوع جایگاه مرجعیتی داشتند که در باره صحت و سقم ادعای آنحضرت مورد رجوع و استفسار قرار میگرفتند و همچنین فهمیده میشود که موضع علماء مذکور در زمان مقارن نزول این آیات بطور کلی تصدیق دعوی آنحضرت بود.
همچنین از دو آیه 198 و 199 فهمیده میشود مخالفان آنحضرت این ایراد را میگرفتند که چرا وحیِ مورد ادعای آنحضرت به او - که یکی از خود آنان بود - نازل شده؟ (قبلا هم در سوره اسراء دیدیم که این ایراد را داشتند که چرا وحی بر برخی از ملائکه نازل نشده)
در اوایل سوره معارج ، در آیه ای دیدیم که برخی از طریق درخواست عذاب موعود با آنحضرت مخالفت میکردند ، یعنی اینکه به او میگفتند «اگه راست میگی اون عذابی رو که ادعا میکنی بر سرمون فرود بیار» از آیه 204 معلوم میشود آن روحیه (تا نزول این سوره) هنوز هم وجود داشت و از آیه 207 فهمیده میشود مخالفان فعال آنحضرت از امکانی از قبیل قدرت و ثروت برخوردار بودند.
در آیه 192 نزول قرآن را به مباشرت جبرئیل قلمداد فرموده، و در آیه 200 ایمان نیاوردن مجرمان را تعلیل فرموده، و از جمع این دو میتوان فهمید که همین نوع اشخاص این شبهه را می پراکندند که قرآن به نوعی از القائات شیاطین است، و بالاخره این شبهه در عده ای موثر واقع میشد و آنحضرت از این موضوع ناراحت بود و میخواست آن را ازاله کند و چه بسا کوشش به ازاله مذکور مستلزم اقوال و افعالی از سوی آنحضرت بود که در ظاهر چنین معنی میداد که گوئی آنحضرت تمایلی بسوی آنان دارد که با نهی و هشدار شدید آیه 213 آنحضرت را متوجه میکند که از این روش که از نظر شبهه زدگان ممکن است به تمایل آنحضرت بسوی آنان تلقی شود دست بردارد و در دو آیه بعد یاد آوری میکند که توجه خویش را دقیقا در کجا اعمال کند.
از آیه 227 و بخصوص کلمه «وانتصروا» فهمیده میشود در اوان نزول این آیات برخی از مسلمانان در اینجا و آنجا (لابد به سبب گرایش شان به تعالیم آنحضرت) مورد ظلم و بدرفتاریی از سوی مخالفان واقع میشدند، و اینکه در اینجا توصیه به انتقام گیری میشوند دلیلی است بر اینکه در روزهای نزول این آیات تعداد مسلمانان به اندازه قابل ملاحظه ای رسیده بود و موقعیت شان از زمان نزول سوره های پیشین تغییر قابل توجهی کرده بود.
6 - آیات برجسته این پاراگراف
آیات 192 تا195، هم از لحاظ اقبال زیادِ هنرمندان اعم از خوشنویس و کاشیکار و منبت کار و امثالهم به این آیات، و هم از لحاظ محتوای خود آیات، از آیات برجسته قرآنی میباشند که موضوعشان وحی است که در حوزه زندگی انسانی مهم تر و تاثیرگذار تر از آن چیزی نیست.
7 - آیات مشکل
آیه 197 از آنجا که مورد اختلاف مفسران واقع شده، جزء آیات مشکل تلقی میگردد.
همچنین است آیات 210 تا 212.
همچنین است آیات 221 تا 224.
8 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟
آیات 192 تا 194، از این لحاظ که حتی تا امروز نیز جزئیاتِ چگونگی وحی رسانی برای بشر حل نشده، و این فقره وارد حوزه علم بشری نگشته، حتی «فوق ذهنیات» بشر قرن بیست و یکمی نیز میباشد، چه رسد به بشر 1400 سال قبل.
همچنین است آیات 221 تا 224 به همان دلیل.
9 – زاویه با تفاسیر رایج
1 : آیه 196 (المیزان) : " وَ إِنَّهُ لَفِي زُبُرِ الْأَوَّلِينَ" ضمير" انه" به قرآن بر مىگردد و يا به نزول آن بر قلب رسول خدا (ص)، و كلمه" زبر" جمع زبور است، كه به معناى كتابست، و معناى آيه اين است كه خبر آمدن قرآن و يا نزولش بر تو، در كتب گذشتگان از انبياء آمده بود.
تفسیر بهتر – با توجه به عصاره محتوای سوره (درس) و عصاره محتوای پاراگراف (درب) – این است که این مطالب (یعنی داستانهای پیامبران که حجم اصلی سوره را گرفته ، و نتایجِ حاصل از آن که در بخش های پایانی سوره ذکر شده) در کتب پیشین هست، نه اینکه آن را محدود کنیم به «خبرِ آمدن قرآن و یا نزولش برتو» که البته در اینصورت (که المیزان انتخابش کرده) به محتوای سوره بی ارتباط هم خواهد بود.
2 - آیه 200 : (المیزان) : كلمه" سلوك" به معناى داخل كردن و عبور دادن از راه است، و مراد از" مجرمين"، كفار و مشركيناند، كه اگر به اين نامشان ناميد، براى اين بود كه به علت حكم اشاره كرده و فهمانده باشد كه ما قرآن را در دل مشركين بدين جهت داخل مىكنيم كه مجرم هستند و اين از باب مجازات است، نتيجه اين تعبير اين است كه هر مجرمى همين مجازات را دارد. و معناى آيه اين است كه ما قرآن را با اين حال، يعنى با اين وضع كه مورد نفرت و اعراض مشركين باشد و به او ايمان نياورند، داخل در قلوب اين مشركين نموده، از آن عبورش مىدهيم، تا كيفر جرم آنان باشد و با هر مجرم ديگرى اين معامله را مىكنيم.
حقیقت این است که آدم در میماند که در مقابل این نوع معنی کردن چه بگوید، بلکه معنی بهتر این است که «ه» در «سلکناه» معطوف به تکذیب کفار است که تقریبا تمام سوره اشاره به آن دارد و معنی آن اینطور میشود که ما این عمل تکذیب قرآن را به دل مکذبان راه دادیم، که البته این معنی با «کذلک یضل الله من یشاء» که در قرآن بسیار تکرار شده، همطراز است و معنی مقبولی است.
10 - پیشگوئی های تحقق یافته
در بقیه سوره ، (آیات 192 تا 226 ) :
1 - با تایید منبع وحی به آنحضرت،
2 – با تشریح علل کفر فعالانِ مخالفت با آنحضرت،
3 – با ارائه راهکارهایی برای مقابله با موانع،
4 – با توصیف برخی از رفتارهای فعالان کفر،
تلویحا پیشگوئی موفقیت آنحضرت را می نماید و چنانکه همگان میدانند، اینها تحقق یافته است.
11 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی میداشتند؟
کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته، در طول این مدت طولانی، از نزول این سوره تا به امروز، از لحاظ تحت اللفظی، تغییر معناییِ چندانی نیافته، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما.
12 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟
1 – تایید پیامبر به عناوین گوناگون،
2 – وعده موفقیت به آنحضرت،
3 – توصیه ارشادی به آنحضرت که صبوری کن و با پیروانت چنین باش،
4 – دلگرم کردن مسلمانان.
13 – کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟
با توجه به ترتیب نزول سوره ها، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است.
14 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟
ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:
1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.
2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.
ماهیت قرآن
سوره شعراء
وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿192﴾ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ ﴿193﴾ عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿194﴾ بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُّبِينٍ ﴿195﴾ وَإِنَّهُ لَفِي زُبُرِ الْأَوَّلِينَ ﴿196﴾ أَوَلَمْ يَكُن لَّهُمْ آيَةً أَن يَعْلَمَهُ عُلَمَاء بَنِي إِسْرَائِيلَ ﴿197﴾ وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ ﴿198﴾ فَقَرَأَهُ عَلَيْهِم مَّا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ ﴿199﴾
سنن الهی
سوره شعراء
كَذَلِكَ سَلَكْنَاهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ ﴿200﴾ لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّى يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿201﴾ فَيَأْتِيَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿202﴾ فَيَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنظَرُونَ ﴿203﴾ أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُونَ ﴿204﴾ أَفَرَأَيْتَ إِن مَّتَّعْنَاهُمْ سِنِينَ ﴿205﴾ ثُمَّ جَاءهُم مَّا كَانُوا يُوعَدُونَ ﴿206﴾ مَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُوا يُمَتَّعُونَ ﴿207﴾
وَمَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلَّا لَهَا مُنذِرُونَ ﴿208﴾ ذِكْرَى وَمَا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿209﴾
ماهیت قرآن
سوره شعراء
وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ ﴿210﴾ وَمَا يَنبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ ﴿211﴾ إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ﴿212﴾
توصیه های رفتاری به آنحضرت
سوره شعراء
فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِينَ ﴿213﴾ وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ ﴿214﴾ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿215﴾ فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ ﴿216﴾ وَتَوَكَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ ﴿217﴾ الَّذِي يَرَاكَ حِينَ تَقُومُ ﴿218﴾ وَتَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ ﴿219﴾ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿220﴾
عقاید و رفتار کفار معاصر نزول
سوره شعراء
هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَى مَن تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ ﴿221﴾ تَنَزَّلُ عَلَى كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿222﴾ يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُهُمْ كَاذِبُونَ ﴿223﴾ وَالشُّعَرَاء يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ﴿224﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ ﴿225﴾ وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ ﴿226﴾ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ ﴿227﴾
شرح مختصر
کلیدهای تفسیری
بحث متنی
دو آیه 194 و 195 فرع بر آ یه 193 است. همچنین آیه 197 فرع برآیه 196 است.خود آیه 196 نیز بدون این که فرع بر آیهای باشد پرانتزی است ، زیرا اگر چشم خود را بر آن (و طبعاً بر فرع آن یعنی آیه 197 نیز) ببندیم و قبل و بعد آن را به هم وصل کنیم میبینیم روال سخن صاف و یکدست میشود.
چون آیههای 198 و 199 در جهت تعلیل موضوع آیه 195 است آنها نیز فرع بر آن هستند.
آیههای 202 و 203 فرع بر آیه 201 است و این واضح است.
آیات 204 تا 207 بدون این که فرع بر آیهای باشند پرانتزی هستند زیرا اگر چشم خویش را بر بندیم و انتهای آیه 201 را به ابتدای آیه 208 وصل کنیم میبینیم روال سخن صاف و یکدست است.
آیههای 208 و 209 نیز تعلیل دو آیه 200 و 201 است و لذا فرع بر همانهاست.
آیههای 219 و 218 فرع بر دو کلمه آخر آیه 217 است و این واضح است.
آیه 216 نیز فرع بر آیه 215 است و این هم واضح است.
آیههای 212 و 211 نیز فرع بر آیه 210 است و این نیز واضح است.
لذا آیههای اصلی این پاراگراف، آیههای 210 و 213 و 214 و 215 و 217 و 220 است.
اما آیه 210 از لحاظ موضوع یک طرف و همه آیههای اصلی دیگر در یک طرف قرار میگیرند به شرح ذیل:
آیه 210: این مطالب نمیتواند از القائات شیطانی باشد.
آیههای 213 تا 220: تعدادی توصیههای عبادی و رفتاری به پیامبر(ص) است.
آیه 227 فرع بر آیه 226 است و این واضح است. خود آیه 226 همراه با آیه 225 فرع بر آیه 224 است و این هم واضح است. آیه 223 توصیف موضوع آیه 222 است و لذا فرع بر آن است.
فعل خداوند قانونمند است
با توجه به تیتر فوق، آیه 200 اینطور معنی مییابد که «مجرمان به علت جرائمشان چنین میشوند که راه ایمان بر دلهای آنها بسته میشود»
به زبان مردم
موضوع آیات 192تا195را در سورههای تکویر و نجم و بعضی جاهای دیگر داریم.
اما اینکه در آیه 195 فرموده به «زبان عربی واضح»، طبیعی است که به زبان «عربی» باید باشد وگرنه برای مردم عربزبان، پیامی به زبان نامفهوم غیرعربی، چه تأثیری خواهد داشت؟
اما اینکه فرموده «واضح»، نکتهای است که نشان میدهد مانعی برای دریافت پیام و فهم آن توسط مردم نبوده و صرفنظر از قبول و رد پیام، آن پیام فهمیده میشده است.
خلاصه اینکه «وحی» طبق آن مکانیزم پیچیده و سنگین که در سوره نجم تا حدودی با آن آشنا شدیم، نازل شده و پایین آمده و پایین آمده تا اینکه در نهایت «به زبان عربی روشن» بیان شده است.
حالا این مخاطب است که یا تأثیر میپذیرد یا تأثیر نمیپذیرد. (به خودش مربوط است)
این موضوع یکی از ملاکهای تفسیری نیز هست، یعنی این که مفسر همواره باید این دغدغه خاطر را داشته باشد که کلمه مورد تفسیر در زمان نزول قرآن توسط مخاطبهای اولیه به چه معنی فهمیده میشده، زیرا زبان نیز در طول زمان متحول میشود و معانی برخی کلمات تغییر میکند.
علماء بنیاسرائیل چه کسی را میشناختهاند؟
منظور از اینکه در آیه 197 فرموده «علماء بنیاسرائیل او را میشناسند» قاعدتاً باید وجود مقدس رسول اکرم(ص) باشد که در ادیان سابق به ظهور آن حضرت بشارت داده شده بود.
البته در تورات فعلی نشانی از این موضوع نیست، اما از این آیه فهمیده
میشود در زمان نزول این آیات، این موضوع نزد علماء یهودی که در یثرب بودند معروف و مشهور بوده است.
«به عجله میخواهند» یعنی چه؟
چه کافران سابق به پیامبرانشان و چه کفار معاصر رسول الله (ص) به آن حضرت میگفتهاند: «این عذابی را که میگویی بیاور اگر راست میگویی»
لذا منظور از کلمه «یستعجلون» در آیه 204 همان موضوع است، و ما تاکنون با توجه به لیست ترتیب نزول، این موضوع را زیاد دیدهایم.
شیطان رانده شده
مفهوم آیه 210 را قبلاً در سوره تکویر دیدهایم و در همان سوره شیطان را بصورت «شیطان رانده شده» ذکر نموده بود.
در سوره فرقان آیه 29 نیز خواهیم دید شیطان انسان را به حال خود ول میکند و در سوره اسراء نیز دیدهایم که شیطان دشمن انسان است (آیه 53) و انسان را فریب میدهد (آیه 64) و غیره. و این مفهوم نیز در قرآن بسیار زیاد تکرار شده است.
خلاصه اینکه شیطان با این خصوصیاتش نمیتواند چنین آیاتی که همهاش علم و حکمت و فایده برای انسان است، برای انسان بیاورد و اساساً وجود او و صفات او تناسبی با این عناصر یعنی نور و حکمت و خیر و فایده و لطف و رحمت و هدایت و بطور کلی، تمامی چیزهای خوب، ندارد.
چرا این همه تأکید بر حجّیت قرآن؟
در سوره نجم به وجه بلیغی بر حجیت قرآن تأکید شد.
معرفی فرشته وحی، عدم امکان دخالت در مسیرنزول وحی- از مبدأ تا پیامبر، و پس از آن .
خداونددرمجموع بسیار به حجیت قرآن بطور مجمل یا مفصل تأکید فرموده که مهــمترین و مفصلترین آن در سوره تکویر و پس از آن در حاقه و پس از آن باز هم و باز هم درهرجاکه لازم بوده –تابرسد به اینجا-به این امرپرداخته است.
چرا؟
شاید به این علت که مسلمانان با خویش میگفتند اگر این مطالب درست باشد خیلی عالیست و ما بزودی نجات مییابیم و عدهای از کفار نیز با خود میگفتند اگر این مطالب درست باشد اینها پیروز میشوند و ما هلاک میگردیم و چه بهتر است لااقل حالا که جزء آنها نیستیم در صف دشمنان آنها نیز نباشیم.
چه بسا این است راز تأکید مجدد بر حجیت قرآن در این سوره، با این محتوایی که دارد، که خلاصه اش در درس سوره منعکس است.
با پیروان فروتن باش
در همین سوره، در پاراگراف مربوط به سوره نوح، دیدیم که یکی از مشکلات حضرت نوح(ع) این بود که راجع به پیروانش از طرف مخالفانش مورد ملامت قرار میگرفت.
این موضوع را قبلاً در سوره قبلی (سوره هود) نیز بطور مفصلتر دیدیم.
از آیههای 215 و 216 نیز معلوم میشود پیامبر(ص) نیز همین مشکل را داشت و پیروان آن حضرت که اکثرشان افراد فرودست و پایین جامعه بودند، در حالات و رفتارهای آنها چیزهایی بود که مخالفان آن حضرت آن موارد را به رخ پیامبر(ص) میکشیدند و آن حضرت را میآزردند و لذا در این آیات، (مانند پاراگراف اول سوره عبس) خداوند او را توصیه به نشنیده گرفتن ملامت و با اصطلاح امروز توصیه میکند به «تحویل گرفتن» قویِ آن پیروانش.
شاعرانی که گمراهان عمدی پیرویشان میکنند
این نگارنده بسیار شنیده و خوانده است که عدهای شعر و شاعری را تخطئه میکنند و به عنوان دلیل آیه 224 را شاهد میآورند و آن را اینطور ترجمه میکنند «پیروان شاعران، گمراهان هستند»
این ترجمه برای آیه از لحاظ ادبیات عرب غلط است و ترجمه صحیح این است «شاعرانی که اشخاص گمراه پیرویشان میکنند»
یعنی بنابراین آیه، دو جور شاعر داریم:
1- شاعرانی که در آیه 227 معرفی شدهاند،
2- شاعرانی که گمراهان عمدی پیرویشان میکنند.
چرا؟
زیرا که گمراهان عمدی در اشعار آنها چیزی مییابند که خوششان میآید و میپسندند، پس خود آن نوع شاعران نیز جزء گمراهان عمدی میباشند.
ضمناً «گمراه عمدی» را در سوره نجم شناختیم و آنها همانهایی هستند که خودشان را از طریق گناهان به گمراهی میاندازند. (مثلاً همانطور که مصرف کنندگان مشروبات و مواد مخدر با مصرف آنها عمدتاً عقل خود را از کار میاندازند، آنها هم با ارتکاب گناهان، خودشان را از ایمان محروم میکنند)
ترجمه تفسیریِ آزاد
و البته آن قرآن فرو فرستاده پروردگار جهانیان است (192) جبرئیل روحالامين آن را نازل کرده (193) بر قلب تو، تا از هشدار دهندگان باشي (194) که به زباني عربيِ واضح است (195) و البته خبر نزول آن در کتابهاي آسمانی قبلي نيز هست (196) آيا اين براي مخالفانت نشانه اي نيست که علماء بني اسرائيل از نزول آن خبر دارند و آن را مي شناسند؟ (197) و اگر آن را به بعضي از عجم ها نازل کرده بوديم (198) و آن پیامبر عجم آن را بر آنها ميخواند به آن ايمان نمي آوردند (199) آن سركشي را چنين در دلهاي گناهکاران راه ميدهيم (200) که به آن قرآن ايمان نمي آورند تا اينکه عذاب دردناک را ببينند (201) که ناگهاني بر سرشان درآيد و متوجه نباشند (202) و اگر چنین اتفاقی برایشان بیفتد خواهند گفت آيا مهلتي خواهیم یافت؟ (203) اینان که چنین اند، حالا دیگر چرا عذاب را به عجله ميخواهند و میگویند اگر راست میگوئی آن عذابی را که ادعا میکنی بر ما فرود بیاور؟ (204) فکرش را بکن، اگر سالهائي مهلتشان دهيم (205) آنگاه آنچه که به آن تهديدشان ميکنيم برسرشان بيايد (206) نعمتي که حالا از آن برخوردارند بدردشان نخواهد خورد و نمیتوانند بوسیله آن نعمت عذاب را از خودشان دفع کنند (207) و هيچ شهري را هلاک نکرديم مگر اينکه هشدار دهندگاني داشتند (208) تا متوجه شوند، و ما ظالم نيستيم (209) و شياطين آن قرآن را نازل نکرده اند (210) و آنها را نميرسد که چنين کنند و نميتوانند (211) آنها از شنيدن وحي معزول و برکنارند (212) پس، ای پیامبر! همراه با خداوند خدايي ديگر مخوان که معذب خواهي شد (213) و خويشاوندان نزديکت را هشدار ده (214) و براي مومناني که پيرويت ميکنند مهربان و فروتن باش (215) اما اگر نافرمانيت کردند بگو از آنچه مي كنيد بيزارم (216) و بر خداوند عزتمند مهربان توکل کن (217) همو که تو را مي بيند هنگاميکه بر ميخيزي (218) و نيز گشتن تو را در ميان ساجدان نیز می بیند (219) که او خودش شنواي دانا است (220) آيا به شما بگویم که شياطين بر چه کسي فرود مي آيند؟ (221) بر همه باطل پراکن های گناهکار فرود مي آيند (222) كه گوش ميخوابانند تا یک سخن باطل پیدا کنند و اکثرشان دروغگويند (223) و آن شاعراني که گمراهان پيرويشان ميکنند نیز چنین اند (224) نمي بيني که در هر واديي سرگردانند؟ (225) و چيزهايي ميگويند که عمل نمي کنند؟ (226) غیر از آنهائی که ايمان آورده و عمل صالح نموده و خدا را بسيار ياد کرده و پس از ظلمي که به آنها شده در صدد انتقام بر می آیند، و بزودي ظالمان خواهند دانست به چه بازگشتگاهي باز ميگردند (227)