X

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

الْحَاقَّةُ ﴿1﴾ مَا الْحَاقَّةُ ﴿2﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿3﴾ كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿4﴾ فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ ﴿5﴾ وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ ﴿6﴾ سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ ﴿7﴾ فَهَلْ تَرَى لَهُم مِّن بَاقِيَةٍ ﴿8﴾ وَجَاء فِرْعَوْنُ وَمَن قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِكَاتُ بِالْخَاطِئَةِ ﴿9﴾ فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَّابِيَةً ﴿10﴾ إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاء حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ ﴿11﴾ لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ ﴿12﴾ فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿13﴾ وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَةً ﴿14﴾ فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿15﴾ وَانشَقَّتِ السَّمَاء فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ ﴿16﴾ وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ ﴿17﴾ يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنكُمْ خَافِيَةٌ ﴿18﴾

 

بسم الله الرحمن الرحيم

آن تحقق يافتني! (1) چيست آن تحقق يافتني؟ (2) و چه داني که چیست آن تحقق يافتني ؟ (3) قوم ثمود و قوم عاد آن کوبنده را تکذيب کردند (4) قوم ثمود بوسيله آن طغيانگر هلاک شد (5)و قوم عاد بوسيله تند باد سرد ناسازگار هلاک شد (6) (که خداوند) آنرا بر آنان مسخر کرد که هفت شب و هشت روز بر آنان ميوزيد و آنها را ميديدي که مانند کنده هاي بي مصرف نخل که دور انداخته شده باشند به زمين افتاده اند (7) آيا کسي از آنها را باقي مي بيني؟ (8)  و فرعون و پيشينيان او و اهالي آن شهرهاي واژگون شده هم مرتکب خلاف شدند (9) و از فرستاده پروردگارشان سرپيچي کردند پس آنها را به  گرفتني سخت بگرفت (10) البته وقتيکه آن آب طغيان کرد شما را با کشتي حمل کرديم (11) تا آنرا برايتان وسيله تذکري قرار دهيم و نيز گوش هاي شنوا آن را بشنوند (12) پس وقتي که يکباره در آن شيپور دميده شود (13)  و زمين و کوه ها جابجا و کوبيده و متلاشي شوند (14) در آن روز است که آن واقعه (وقوع قیامت) انفاق مي افتد (15) و آسمان از هم مي شکافد و در آن روز سست مي شود (16) و ملائکه بر کناره هاي آن هستند و در آن روز عرش پروردگارت بر هشت مؤلفه استوار خواهد بود (17) در آن روز عرضه ميشويد وحتي هيچ چيز جزئي مربوط به شما نيز مخفي نمي ماند (18)


قبلی:  سوره تکویر سوره تکویر
بعدی:  سوره حاقه سوره حاقه
Print
266 بار مطالعه شده است

فایل ها برای دانلود

پیش تفسیر

1 – استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه اول)

 

(جدول 1)

آيه

عنوان

 اصلی

عنوان

فرعی

شرح

تعداد

کلمه

3- 1

آخرت

قيامت

ذکر يکی از اسامی و اهمیت آن- حاقه

7

10-4

مردم

گذشتگان

عصيان از رسول پروردگارشان- گرفتن

آنها به عذاب

47

11

خداوند

نعمت

نجات مومنين در کشتی نوح

8

12

حکمت

ساير

موضوع کشتی نوح پندی باشد و گوش

شنوا بشنود

6

18-13

آخرت

قيامت

حوادث مقارن وقوع

35

20-19

آخرت

قيامت

اهل يمين

14

24-21

آخرت

بهشت

شرح گوشه ای از نعمت ها

17

29-25

آخرت

قيامت

گناهکاران

26

37-30

آخرت

جهنم

توصيف جنهم و توصيف اعمال

جهنمی ها

37

39-38

قسم

عناصر

طبیعی

به آنچه می بينند و آنچه

نمی بينند

7

51-40

قرآن

توصیف

حجيت

54

52

پيامبر

دستور

عبادی

تسبيح خدا

4

جمع

262

 

 

(جدول درج ها)

شماره

عنوان اصلی

عنوان فرعی

شرح

درصد

1/4

آخرت

قيامت

حاقه- حوادث مقارن وقوع- وضع

اصحاب يمين- وضع چپ ها

52

2/4

قرآن

توصیف

حجيت

6/20

3/4

مردم

گذشتگان

عصيان- عذاب

9/17

4/4

خداوند

نعمت

(نجات مومنين کشتی نوح)

1/3

5/4

قسم

عناصر طبیعی

به آنچه می بينيد و آنچه نميبينيد

7/2

6/4

حکمت

سایر

موضوع کشتی نوح پندی باشد و

گوش شنوايی بشنود

3/2

7/4

پيامبر

دستور عبادی

تسبيح خدا

5/1

 

 

درس: حتمیت وقوع قیامت و جدی بودن رسیدگی های پس از آن.

 

 

البته دو جدول فوق اول و آخرِ جدول هاست، جدول های وسط را برای رعایت اختصار حذف کردیم، اما کسانی که حوصله دارند میتوانند موردِ سوره فجر را که در کتاب «آموزش تفسیر قرآن» (که به عنوان نمونه و الگو است) در سایت:

 http://jamal-ganjei.com

با تمام جدول هایش ملاحظه فرمایند.

درس: حتميت وقوع قيامت و جدیّ بودن رسيدگی های پس از آن

 

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب : جلب توجه مخاطب به اهمیت روز قيامت و نابودي گذشتگاني که به مطلب فوق اعتقاد نداشتند و لذا طوری زندگی کردند که مستوجب هلاکت دستجمعی شدند.

 

2 - استخراج عصاره پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

الْحَاقَّةُ ﴿1﴾ مَا الْحَاقَّةُ ﴿2﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿3﴾

ریزدرب: قیامت حتما تحقق یافتنی است

 

2

كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿4﴾ فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ ﴿5﴾ وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ ﴿6﴾ سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ ﴿7﴾ فَهَلْ تَرَى لَهُم مِّن بَاقِيَةٍ ﴿8﴾ وَجَاء فِرْعَوْنُ وَمَن قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِكَاتُ بِالْخَاطِئَةِ ﴿9﴾ فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَّابِيَةً ﴿10﴾ إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاء حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ ﴿11﴾ لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ ﴿12﴾

ریزدرب: عاد و ثمود و فرعون تحقق یافتن قیامت را تکذیب کردند و این اعتقاد آنها را به راهی برد که عاقبت شان آن شد

 

3

فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿13﴾ وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَةً ﴿14﴾ فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿15﴾ وَانشَقَّتِ السَّمَاء فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ ﴿16﴾ وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ ﴿17﴾ يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنكُمْ خَافِيَةٌ ﴿18﴾

ریزدرب: خیلی نزدیک به وقوع قیامت چنین حوادثی روی خواهد داد

 

تقطیع :

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لبّ مطلب :

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 - سوالات

1 - خطاب درآیه3 به کیست؟

2 - موضوعِ «اهمیت» ازکجا فهمیده میشود؟

3 - چه چیزی«به شدت فرود میآید»؟

4 - حدّ و حدود «ما ادریک» آیه3 چیست؟ یعنی پیامبر(ص)راجع به موضوع، چه چیزی را نمیدانسته؟ و اساسا آیا میتوان گفت که چیزی را نمیدانسته؟ (جواب با ذکر دلیل)

5 – الف و لام های بکار رفته در ابتدای کلمه حاقه از چه نوع است؟ (جنس؟ عهد؟ تعریف؟ یا...؟)

6- آیا «قارعه» آیه4، همان قارعه ای است که درسوره قارعه مطرح است؟

7- درآیه 9، کلمه «من» به معنی «کسی که» است یا به معنی «کسانی که»؟

8- در همان آیه، منظور از «من قبله» را بیان کنید.

9- در رابطه با آیه10، علت فرودآمدن عذابِ هلاکت، «عصیان آنها نسبت به رسولشان» بود، یا بی اعتقادی به قیامت و آخرت؟

10- ضمیر«کم» درآیه 11 اشاره به چه کسی دارد؟

11- در آیه12، چه چیزی را مایه پند قرار داده؟

12- درهمان آیه، انتظار است که «صاحبان گوشهای شنوا» چه چیزی را بشنوند؟

13- در همان آیه، موضوع «شنیدن»  به معنی لغوی است یا اصطلاحی؟

14 – درابتدای آیه 11 موضوع کدام کلید تفسیر اتفاق افتاده؟

15 –  تا اینجا از اقوام پیشین کدام ها را شناخته اید؟

16 – وضع آیات 5 تا 8 با کدام کلید تفسیر قرآن تناسب دارد؟

17- از کلمه «دکّت» در آیه14چه سابقه ای درسوره های قبلی دارید؟

18-از همان کلمه، منتها نه فقط لفظی بلکه باتوجه به معنی، چه سابقه ای دارید؟

19-منظورآیه 15 چیست؟ آیا «شروع» قیامت و دو آیه قبلی «مقدمات» آن است؟

21-درآنصورت، مدلول های آیه های16 تا 18 چه خواهند بود؟

22 – زبانِ بکار گرفته در این پاراگراف از چه نوع است؟ (زبان مخاطب؟ زبان مَثَل؟ زبان استعاره؟  یا...؟)

23 – وضع آیه 15 با کدام کلید تفسیر منطبق است؟

24 – چه سابقه ای از« فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ » در سوره هائی که تا کنون دیده اید دارید؟

و در باره « وَانشَقَّتِ السَّمَاء »؟

 

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیه 10 فهمیده میشود در زمان معاصر نزول این آیات گفتمان مسلط تکذیب و سرپیچی بود.

5 - زاویه با تفاسیر رایج

1 - در آیه 17، دربرخی تفاسیر ارجمند، ضمیر «آن» را به «سماء» مرتبط کرده اند، که چنانکه در بخش  «شرح مختصر» به شرحی که عرض کردیم منطقی و معقول نیست.

2 – بحثی که در قسمت شرح مختصر درباره «عرش» الهی عرض کردیم، نیز، یک مورد دیگر از «زاویه» های مذکور است.

 

6 - آیات برجسته این پاراگراف

تمام آیات 1 تا 18 به دلایل مکررِ پیشگفته از آیات برجسته قرآنی است.

یک ملاک مهم برای برجستگیِ آیات، شهرت آنها در نزد مردم است و این آیات از مشهور ترین های آیات قرآنی است.

آیاتی که ذیل تیر فوق مشخص میشوند، به دلایلی مانند اقبال هنرمندان خوشنویس و یا کاشیکار و معرق و منبت کار، و نیز وعاظ و نویسندگان، و . .  یا دلایل متنی، یا همزمانی با برخی وقایع، و دلایل دیگر است که آنها را «برجسته» میکند، و این آیات نیز از آیات برجسته قرآنی است.

 

7 - آیات مشکل این پاراگراف

مشکل بودن این آیات از آنجا فهمیده میشود که مفسران مختلف در طول قرن ها، حتی تا امروز، در تفسیر آنها سخنان مختلف و حتی متباین و بلکه متنافر گفته اند که ار نرم افزار جامع التفاسیر میتوان به مختلف بودن آن سخنان پی برد.

 

8 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیات 1 تا 3 از آنجا که «قیامتی» است، کلا بالاتر از ذهنیات هر بنی بشری است، و طبعا در مورد مخاطبان اولیه نیز همچنین.

همچنین است آیات 13 تا 18.

به خصوص «ما ادریک» در آیه 3 صراحت دارد برچیزی که بطلان سخن سروش و شبستری در آن واضح است.

آیات 4 تا 12 از این لحاظ که به اقوامِ درگذشته اشاره دارد، از آنجا که علم باستان شناسی هنوز در مراحل ابتدائی است، و جزئیاتی از زندگی آنان در دست نیست، بالاتر از ذهنیات ما میباشد، چه رسد به عرب 1400 سال قبل.

9 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

از آنجا که کلماتی که در این متن قرآنی بکار رفته، در این چهارده قرن، تغییرِ معنائی نیافته، معاصران نزول نیز، همان تلقی را میداشته اند که ما.

البته سخن فوق فقط در مورد معنی تحت اللفظی درست میباشد.

 

مخاطبان اولیه ، با توجه به کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته مطلب را اینطور می فهمیده اند که قیامت ناگهانی فرود خواهد آمد و بسیار مهم هم هست، زیرا قوم نوح و عاد و ثمود و فرعون و لوط در زندگیی که در اثر عدم اعتقاد به آن در پیش گرفته بودند نابود شدند.

آ نها - صرف نظر از اینکه در چه گروه اعتقادی قرار داشته باشند - از آیه 13 یک صدای بسیار هولناک و از آیه 14 یک زلزله عظیم و فروپاشی غیر قابل تصور را تلقی مینمودند و از آیه های 16 و 17 نیز تلقیی نداشتند زیرا چنین چیزی هیچ جوری در تصورشان نمیگنجید. از آیه 18 تصور یک حسابرسی خیلی دقیق و کاملا غیر متعارف میکردند.

 

10 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

مخاطبان اولیه ، با توجه به کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته مطلب را اینطور می فهمیده اند که قیامت ناگهانی فرود خواهد آمد و بسیار مهم هم هست، زیرا قوم نوح و عاد و ثمود و فرعون و لوط در زندگیی که در اثر عدم اعتقاد به آن در پیش گرفته بودند نابود شدند.

 

11 - این پاراگراف حاوی چه رهنمودی برای بشر قرن بیست و یکمی است؟

عصاره مطلب (10) همان رهنمود مورد نظر است.

 

 

12 – کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

تقریبا تمام این آیات (1تا12) حاوی عناصری است که اگر به ترتیب نزول ملاحظه شود «برای اولین بار» است ، مثلا در سه آیه اول ، گرچه اصلِ موضوع قیامت جدید نیست ، اما ، حاقه بودنش (فرود آمدن ناگهانیش) جدید است و همچنین است در سایر آیات که گرچه بعضا حاوی مطالبی است که اصل آنها سابقه در سوره های قبل دارد ، اما در این سوره همراه با اضافاتی و توضیحاتی است .

موضوع آیه 14 برای اولین بار است . معلوم میشود موضوع آیه مذکور قبل از وقوع قیامت است . ظاهرا این «صور» که در اینجا آمده ، همان عامل خارجی است که در سوره قارعه ذکر شده ، که در اینجا به بیانی متفاوت ذکر شده است .

«روز قیامت» با اتفاقاتی که در دو آیه 17 و 18 تصریح شده ، شروع و ادامه مییابد .

 

16 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

ناگزیر از ذکر این نکته ایم که ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:

1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.

2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.

لذا توصیه اکید داریم این بخش را در پایان این تفسیر ملاحظه بفرمایید.

 

آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی»

حتمیت وقوع قیامت

الْحَاقَّةُ ﴿1﴾ مَا الْحَاقَّةُ ﴿2﴾

حد و حدود آنحضرت

وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿3﴾

ذکرچند پیامبر باهم

كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿4﴾

وَجَاء فِرْعَوْنُ وَمَن قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِكَاتُ بِالْخَاطِئَةِ ﴿9﴾ فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَّابِيَةً ﴿10﴾

پیامبرقوم ثمود

فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ ﴿5﴾

هود، پیامبر قوم عاد

وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ ﴿6﴾ سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ ﴿7﴾ فَهَلْ تَرَى لَهُم مِّن بَاقِيَةٍ ﴿8﴾

نوح – قوم نوح

إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاء حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ ﴿11﴾ لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ ﴿12﴾

حوادث پیشا قیامت

فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿13﴾ وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَةً ﴿14﴾ فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿15﴾

گردشِ کار در روز قیامت

وَانشَقَّتِ السَّمَاء فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ ﴿16﴾ وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ ﴿17﴾ يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنكُمْ خَافِيَةٌ ﴿18﴾

بدیهی است اگر در سوره های آتی هرجا به همین موارد برخوردیم، ضمن یادآوری همین محور ها، آنها را نیز اضافه خواهیم نمود.

 

شرح مختصر

کلیدهای تفسیری

ترتیب نزول

ترتیب نزول در سه سوره انفطار و تکویر و حاقه، با توجه به محتوای آن به خوبی خود را نشان میدهد که چگونه در هر سوره بعدی شروحی بر مطالب قبلی افزوده میشود، و همچنین چگونه هر سوره سورهء قبلیِ خویش را توضیح میدهد.

التفات:

در ابتدای آیه 11 «التفات» صورت گرفته، گوئی که گوینده در آیات قبلی دارد کلیاتی را برای همگان تعریف می کند اما در آیه های 11 و 12 روی سخن خویش را از پیامبر برگردانده و دارد با « عموم مردم» سخن میگوید.

ذکر مصادیق از باب حصر نیست

اقوامی که در این پاراگراف ذکر شده اند (عاد و ثمود و فرعون و لوط) تنها اقوامی نبوده اند که مطابق مفهوم آیه 10 عمل کرده و به عواقب آن دچار شده اند، بلکه اینها از باب نمونه است و ما این تیتر را زیاد استفاده کرده ایم و در آینده نیز بنا به ضرورت زیاد استفاده خواهیم کرد.

 

شباهت ، اما در عین حال تفاوت

 سه آیه اول کاملاً شبیه سه آیه اول سوره قارعه است، با همان شدت و تأکید.

اما در قارعه تأکید بر عامل شروع پروژه قیامت است در حالیکه در اینجا تأکید بر حتمیت وقوع و ناگهانی بودن آن است.

 

حدود «ما ادریک» های قرآن

بعضی از مفسران ارجمند میخواهند به زعم خودشان پیامبر(ص) را بالا ببرند و غافلند از اینکه نا دانسته خداوند را پائین می آورند!

از جمله مواردِ فوق همین « ما ادریک» های قرآن است و در این نوع موارد میگویند پیامبر اجلّ از این است که این قبیل چیزها را ندانسته باشد ولذا منظور خداوند «به در بگو تا دیوار بشنود» بوده و غافلند از اینکه خداوند حکیمِ مطلق است و اگر منظورش شنیدن دیوار بود می توانست مستقیما به دیوار بگوید ولازم نبود به اصطلاحِ ما لقمه را دور سر بچرخاند.

موضوعاتی مانند جزئیاتِ مطالبی مانند وقوع قیامت و نعیم بهشت وعذاب اخروی و عرش و لوح و قلم و کرسی و از این نوع مطالب چیزهائیست که هیچ جوری در ذهن بشر نمی گنجد و اگر بخواهیم مثالی بزنیم باید بگوئیم همانطور که محال است بتوان زندگیِ این جهانی را برای جنینِ داخل رحم توصیف کرد، آن قبیل موضوعات را هم محال است بتوان برای ما بشر ها توصیف کرد، وپیامبران هم – از جمله پیامبرما (ص) – بشر بوده اند (قل انما انا بشر مثلکم) و در این محدودیت با ما شریکند.

لذا پیامبر اکرم (ص) هم واقعا از چند و چون و کمّ و کیف جزئیات مطلب مذکور بی خبر بوده، اما از باب «یومنون بالغیب» به وجود آنها بطور اِجمالی ایمان داشته، و ماهم مامور به همین هستیم.

 

تکذیب و خطا سبب هلاکت است یا زندگیی که نتیجه آن است؟

از آیاتی که در سوره هائی هست که بعدأ  نازل شده، معلوم می شود خود کفر و تکذیب سبب هلاک اقوام نمی شده، بلکه آنها در اثر تکذیب پیامبران، وقتی در اصرار بر گناهانشان از حد می گذرانده اند، و نیز وقتی که سعی به برخورد فیزیکی با پیامبرانشان می کرده اند، به هلاکت جمعی گرفتار می شده اند، به عبارت دیگر، تکذیبشان، و اصرار بر گناهانی خاص، نوعی از زندگی را برایشان رقم می زد، که آن نوع زندگی سبب هلاکتشان می شد.

 

یک نکته مهم تربیتی

از آیه های 11 و 12 چنین فهمیده می شود که وقتی قرار است کسی یا کسانی به فلان کار خیر و امر پسندیده دعوت شوند در ابتدا بهتر است به اهلیت و قابلیت آنان اشاره شود، و اینکه آنها به آن کار خیر و آن امر پسندیده نزدیکترند و ....

در آیه 11 تلویحاً به آن مخاطب ها گفته شده که شما فرزندان کسانی هستید که همراه پیامبرشان نجات یافتند، یعنی اهل تکذیب پیامبرشان و اهل ارتکاب خطاهای عمدی و اصرار بر آن نبودند و مورد لطف و مرحمت پروردگار قرار گرفتند پس سزاوار نیست که همان کارهائی را بکنید که دیگران کردند و به هلاکت جمعی افتادند.

 

به زبان مَثَل

قبلاً به طور مشروح عرض کردیم و در اینجا نیز به طور خلاصه عرض می کنیم که همان طور که جنین داخل رحم هیچ راهی برای درک این جهان ندارد، ما نیز هیچ راهی برای درک آن جهان نداریم، و لذا این مطالب به زبان ما و به «زبان مثال» و یا به زبان سمبلیک مطرح شده، و لذا منظور از شیپور، عاملی است که اوضاع ساکن و ثابت را به هم بریزد و در همه چیز حیات مجدد ایجاد کند، و منظور از محمول واقع شدن زمین و کوه ها حرکت و جنبش و تغییر وضعیت آنهاست، بطوری که چیزی گوئی دارد آنها را حمل می کند، و منظور از کوبیده شدن آنها پیدایش حالتی است که اگر آنها به شدت کوبیده می شدند به آن حالت در می آمدند وغیره وغیره.

 

عرش خداوند و حاملان آن

چنانکه عرض کردیم، ما هیچ راهی برای درک مفاهیمی مانند قیامت و آخرت و ملائکه و جن و ملکوت آسمان ها و امثال آن نداریم جز اینکه در قرآن مطالبی به زبان «مَثَل» و به زبان سمبلیک برای «تقریب به ذهن» آمده.

 از این نوع است عرش خدا که یک «اتاق فرماندهی» (مانند عرشه کشتی) نیست که خداوند منحصراً از آنجا امور جهان را اداره کند، و نیز این طور نیست که هشت دستگیره داشته باشد و هشت «نفر» آن دستگیره ها را گرفته و بالای «سر» خود نگهدارند و به این طرف و آن طرف «حمل» کنند، بلکه به این معنی است که فرماندهی خداوند مستند به هشت مؤلفه است.

مثلاً هر فرماندهی را در نظر بگیرید در عناصر فرماندهی او عناصری را تشخیص می دهید،

 مثلاً یک فرمانده با قدرت است و فرمانش نافذ است و یک فرمانده حکیم است و از روی علم و حکمت فرمان می دهد و طبعاً فرمان او هم نافذ خواهد بود و یک فرمانده علاوه بر آنها عادل هم هست.

طبعاً فرماندهی خداوند هم لااقل به این سه مؤلفه (علم و عدل و قدرت) استوار هست، و از آیه فهمیده می شود پنج مؤلفه دیگر هم دارد که ما فعلاً تصوری از آنها نداریم، مثلاً اینکه فرموده «کتب علی نفسه الرحمه» معلوم می شود چهارمین مؤلفه عرش الهی رحمت است، و چهار مؤلفه دیگر را هم باید از اسماء الهی استخراج کنیم یا در آیات دیگر تدبر کنیم و بفهمیم، خلاصه اینکه مفهوم آیه 17 این است که فرماندهی خداوند در روز قیامت بر 8 اسم از اسماء الهی (که نسبت به اسماء دیگر اصلی تر هستند) استوار است.

 

بررسی تطبیقی عناصر قیامتی در سه سوره

برای حصول نظم و دقت موضوع را در جدول ذیل مرتب کرده ایم :

 

سوره انفطار

سوره تکویر

سوره حاقه

اذا السماء انفطرت

اذا السماء کشطت

وانشقت السماء فهی یومئذ واهیه

اذا الکواکب انتثرت

اذا النجوم انکدرت

 

اذا البحار فجرت

اذا البحار سجرت

 

اذا القبر بعثرت

 

 

علمت نفس ما

قدمت و اخرت

علمت نفس ما

احضرت

یومئذٍ تعرضون لاتخفی منکم خافیه

 

اذا الشمس کورت

 

 

اذا الجبال سیرت

و حملت الارض و الجبال فدکتا

دکه واحده

 

اذا الوحوش حشرت

 

 

اذا النفوس زوجت

 

 

اذا المووده سئلت

بای ذنب قتلت

 

 

اذا الصحف نشرت

اما من اوتی کتابه بیمینه فیقول

ها وم اقروا کتابیه و اما من اوتی کتابه

بشماله فیقول یا لیتنی لم

اوت کتابیه

 

اذا الجحیم سعرت

خذوه فعلوه ثم الجحیم صلوه ثم فی

سلسله ذرعها سبعون ذرعا فاسلکوه

 

اذا الجنه ازلفت

فهو فی عیشه راضیه

 

 

اذا نفخ فی الصور نفخه واحده

 

 

الملک علی ارجائها و یحمل عرش

ربک یومئذ ثمانیه

 

 

چنانکه دیده می شود بعضی عناصر در هر سه سوره مشترک است اما تعابیر و کلمات و حتی گاهی نگاه و چارچوب های آن متفاوت است.

همچنین بعضی عناصر در یک سوره انحصاری است و در سوره های دیگر نیامده.

دیگر اینکه هر چه در لیست ترتیب نزول جلو می رویم عناصر جدید بیشتر می شود.

و اگر کسی امکانات و وقت کافی داشته باشد و بتواند بحث های آخرتی را در همه سوره ها به طور تطبیقی مطالعه کند به نتایج حیرت انگیزی خواهد رسید.

بدیهی است ما این موضوع را تا حد «قیامت» آن هم فقط در سه سوره پشت سر هم تطبیق کردیم و لذا اگر بخواهیم «بعد از قیامت» (یعنی آخرت) را هم به این تحقیق اضافه کنیم، (آن هم برای همه سوره ها) البته به نتایجی خواهیم رسید که علاوه بر حیرت انگیزی، بسیار «تفسیر»ی هم خواهد بود و مطالب غامض سده ها و بلکه هزاره ها را حل خواهد کرد، اما کو عمری که بتوان با آن به این مهم دست یافت و کو امکاناتی که بتوان بوسیله آن، به انجام این مهم توفیق یافت، و . . .

 

منظر داخلی، منظر خارجی

آیه 5 سوره انفطار (علمت نفس ما قدمت و اخّرت) چیزی را بیان می کند و آیه 14 سوره تکویر نیز همان را به طور خلاصه تر می  گوید (علمت نفس ما احضرت) اما آیه 18 سوره حاقه (یومئذ تعرضون لاتخفی منکم خافیه) نیز همان را می گوید اما منظر آن متفاوت است. منظر دو آیه سوره های انفطار و تکویر، «داخلی» است، و منظر سوره حاقه «خارجی» است.

در آیه های سوره  های انفطار و تکویر، هر شخص در جهت ارزیابی خویش همه چیز را می داند، اما در آیه سوره حاقه  «سیستم دادرسی» است که راجع به او همه چیز را می داند، و این دو مطلب گر چه هر دو یک چیز است اما از دو منظر متفاوت (داخلی و خارجی) بیان شده است، و این نکته هم یکی از عناصر بیانی قرآنی و در حد «کلیدهای فرعی» فهم و تفسیر قرآن است که انشاء الله اگر توفیق دست داد، روزی، لیستی از آنها نیز تهیه می کنیم.

ترجمه تفسیریِ آزاد

بسم الله الرحمن الرحیم

به آن اتفاقی که حتما و بطور ناگهانی تحقق خواهد یافت اهمیت دهید (1) همه از خویش خواهند پرسید آن چیست (2) و ای پیامبر تو نیز از کجا خواهی دانست که آن چیست (3) همان چیزی که بی اعتنایی به آن سبب شد قوم عاد و ثمود تکذیبش کنند (4) نتیجه تکذیبشان این شد که قوم ثمود نوعی از زندگی را در پیش گیرند که نهایتش هلاکت دستجمعی به وسیله آن نیروی طغیانگر شد (5) و قوم عاد نیز مواجه با تندباد مهیبی ناسازگار شد (6) که هفت شب و هشت روز بر آنان میوزید و هلاک شدند، طوری که اجساد آنان مانند کُنده بی مصرف نخل در اینجا و آنجا پراکنده شده بود (7) و همگی شان هلاک شدند و هیچکس از آنان باقی نماند (8) و قوم فرعون و برخی دیگر از پیشینیان  و نیز اهالی آن شهرهای واژگون شده، یعنی قوم لوط هم که مرتکب چنان خلافی شده بودند، به همین عاقبت دچار شدند (9) که از گرایش به فرستاده پروردگارشان سرپیچیده بودند که آنها را بطوری مهیب مواخذه شان کرد (10) و همچنین بود وضع قوم نوح که او را تکذیب کرده بودند که تکذیبگران را غرق نمودیم و گروندگان را با آن کشتی نجات دادیم که پدران شما نیز جزء آن نجات یافتگان بودند (11) و داستان قوم نوح و نجات یافتگان را وسیله عبرتی قرار دادیم که اذهان مستعد با شنیدن داستان آنها پند گیرند (12) و روزی که آن صیحه گوشخراش ناگهان بر آید (13) و زمين و کوه ها جابجا و کوبيده و متلاشي شوند (14) آن هنگام است که وقوع قیامت انفاق مي افتد (15) و پس از آن آسمان از هم مي شکافد و  سست مي شود (16) و ملائکه بر کناره هاي عرش پروردگار به فرمانبری مشغول هستند که خود آن عرش بر هشت مؤلفه علم و قدرت و عدالت و رحمت و . . . . برپا خواهد بود (17) که در آن روز همه مردم در چنین شرایطی به دستگاه ارزیابی عرضه ميشوند وحتي هيچ چيز جزئيِ هیچکس نيز مخفي نمي مانَد (18)

 

 

 

فایل ها برای دانلود

دی ان ان