X

اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿255﴾ لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿256﴾ اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿257﴾ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَآجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رِبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿258﴾ أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ يُحْيِي هَذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللّهُ مِئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِئَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى العِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿259﴾ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿260﴾


خداوند که خدائي جز او نيست زنده پاينده است ، نه سستي ميگيردش و نه خواب ، آنچه در آسمانها و زمين است مال اوست ، چه کسي نزد او شفاعت خواهد کرد مگر به اجازه اش؟ آنچه را که در پيش روي آنان و در پشت سرشان است ميداند ، وبه هيچ چيز از علم او احاطه اي نخواهند يافت مگر به اذنش ، کرسي او همه آسمانها و  زمين را فراگرفته ، و حفظ آنها برايش سخت نيست ، و همو والامرتبه بزرگ است (255) در دين اجبار نيست . رشد از گمراهي عمدي متمايز شده . پس کسي که به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ايمان بياورد به محکم ترين دستاويز چنگ زده که هرگز گسستني نيست . و خداوند شنواي داناست (256) خداوند دوست و سرپرست مومنان است که آنها را از تاريکيها بسوي نور هدايت مي کند و سرپرستان کافران طاغوت است که آنها را از نور بيرون آورده بسوي تاريکيها مي برد . آنها ياران آتشند که در آن جاودانند (257) آيا آنکس را نديدي که خداوند به او فرمانروائیی داده بود و با ابراهيم درباره پروردگارش مجادله ميکرد ؟ هنگاميکه ابراهيم به او گفت پروردگار من زنده ميکند و ميميراند ، گفت من هم زنده ميکنم ، زیرا میتوانم زندگی محکومانِ به مرگ را ببخشم و میمیرانم زیرا میتوانم حکم مرگ کسی را بدهم . ابراهيم گفت پروردگارم خورشيد را از مشرق مي آورد  تو اگر قدرت واقعی داری از مغرب بياورش . آنگاه آن کافر مبهوت شد و خداوند ظالمان را هدايت نمي کند (258) يا آنکسي که از خرابه هاي شهري ميگذشت ، گفت خداوند چگونه اين را پس از مرگش زنده ميکند؟ پس خداوند او را بمدت صد سال ميراند ، سپس برانگيختش . گفت چند مدت بودي؟ گفت روزي يا قسمتي از آن. گفت نه بلکه صدسال در آن حالت بودي ، پس به غذايت و نوشيدنيت که دگرگون نشده و به الاغت نگاه کن ، تا تو را نشانه اي براي مردم قرار دهيم . و به استخوانها بنگر که چطور آنها را ترتيب ميدهيم و چگونه گوشت برآنها مي پوشانيم . و هنگاميکه برايش روشن شد گفت دانستم که خداوند بر هر چيزي تواناست (259)  و هنگاميکه ابراهيم گفت پروردگارا بمن نشان ده که چگونه مردگان را زنده مي کني. گفت مگر باور نداري؟ گفت بله وليکن ميخواهم قلبم آرام شود . گفت چهار پرنده بگير، و نزد خود قطعه قطعه کن ، سپس بر هر کوهي قسمتي از آن را بگذار ، سپس صدايشان بزن، خواهي ديد که به شتاب بسويت مي آيند . و بدان که خداوند عزتمند حکيم است (260)

قبلی:  سوره بقره سوره بقره
بعدی:  سوره بقره سوره بقره
Print
8 بار مطالعه شده است

 

پیش تفسیر

 

1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره را (یعنی «درس» سوره را)  در قسمت اول ارائه کرده ایم که مطابق ذیل است:

درس: ساختن ثبوتي فرد و خانواده از طريق احکام صادره و ساختن سلبي آنان از طريق برحذر داشتن از الگوهاي بد (يهوديان و غيره)

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: ارائه معارف بلندپایه که سبب ارتقاء سطح معرفتی است و ارائه معارف خاص راجع به خداوند و زندگي پس از مرگ که سبب ارتقاء سطح معرفتي مسلمانان است.

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿255﴾ لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿256﴾ اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿257﴾

ریزدرب: ارائه معارف بلندپایه خاص خداوند که سبب ارتقاء سطح معرفتی است.

2

 أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَآجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رِبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿258﴾

ریزدرب: ای مردم! خداوند را کوچک تلقی نکنید.

3

 أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ يُحْيِي هَذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللّهُ مِئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِئَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى العِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿259﴾

ریزدرب: ای مردم! خداوند را کوچک تلقی نکنید.

4

 وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿260﴾

ریزدرب: ای مردم! قیامت را جدی بگیرید، و متوجه باشید خداوند بر هر چیزی توانا است.

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 – از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید :   ای پیامبر! بیشترین مشکل تو در شرایط جدید منافقان هستند . اینک در موقعیتی متفــاوت ازگذشته هستی ، و هم مشکلاتت ، وهم وظایفت ، سنگین تر از گذشته است (زیرا علاوه بر کفار ومومنان که قبلا هم بودند ، اینک منافقان به مشکلاتش اضافه شده وامور حکومتی به وظایفش)

در پاراگراف 2 می فرماید : ای مردم به خداوند خالقتان ایمان بیاورید و اگر در رسالت پیامبرتان شکی دارید سوره­ای مانند یکی از سوره­های قرآن به وجود آورید ، و در صورت ایمان و عمل صالح از اهل بهشت خواهید بود و مؤمنان و فاسقان در مقابل آیات الهی رفتارهای متضاد نشان می­دهند در حالی که بهتر است فاسقان به اینهمه آیات واضح توجه کرده و به خداوند کفر نورزند .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای انسان ها قدرخویش بدانیدکه برای خلیفگی خداوند افریده شدید واین موقعیت درگرو ایمان وپیرویِ هدایتهای الهی است .

در پاراگراف 4 می فرماید : ای مسلمانان ! بنی اسرائیل که به رهبری موسی(ع) ازسلطه فرعونیان رهائی یافتند بجای رفتارهای شاکرانه و متواضعانه و منقادانه ، رفتارهای ناپسندی ازقــبیل نافرمانی وکفر وشرک وغیره وغیره درپیش گرفتند . مبادا شما مانند آنان کنید .

در پاراگراف 5 می فرماید : ای مسلمانان! مبادا دو کلمه شهادتین که بر زبان آورده اید خیلی غرور برتان دارد ، خداوند به گرایش حقیقی اهمیت میدهد ، از هرکس با هر دینی که باشد .

در پاراگراف 5 و 6  به نکوهش یهودیان ادامه میدهد .

در پاراگراف 7 می فرماید : ای مسلمانان ! شریعت موسی (ع) در زمان خودش بهترین دین بود ولی اینک دین شما بهترین (وآخرین) است ویهودیان که شما را مسخره میکنند و دلشان نمیخواهد که شما در این موقعیت برتر باشید ، درحقیقت دشمن شما هستند وبهتر این است که شما این رادرک کنید و اینقدر با آنها مخلوط نباشید و روابط تان را با آنها تقلیل دهید .

در پاراگراف 8 می فرماید : ای مسلمانان مانند یهودیان نباشید که نسبت به پیامبرشان نافرمانی کردند، و شما این عبادات را به جای آورید، و شما راه حق مستقل خودتان را بروید و ای پیامبر! به وحیی که به تو می­شود دلگرم باش و راه خودت را برو .

در پاراگراف 9 می فرماید : ای مسلمانان ! ابراهیم وار فقط به خداوند نظر داشته باشید وچیزی جز او نظر نداشته باشید تا علاوه برآخرت دردنیــا نیز به نعمـت های بزرگ برسید و درهنگام گفتگوی اعتقادی با یهود و نصارا بر مواردی که بین شماها مشترک است تاکید کنید که آنهم توحید و وحی الهی است.

در پاراگراف 10 می فرماید : ای مسلمانان ! مدتی به علــت اشغــال کعبه توسط مشرکان مجبوربودید بطرفی دیگر نمازکنید اما اینــک که از هر لحــاظ رنگ شخصیتی مشخص خویش رایافته اید بهتراست به سوئی عبادت کنید که بیشترین قرابت را با آن دارید.

در پاراگراف 11 می فرماید : ای مسلمانان ! برای ارتقاء روحی وشخصیتی لازم است خود را به این اخلاق متخلق سازید و حج بجا آورید .

در پاراگراف 12 می فرماید : بعضی از مردم که علیرغم اینهمه آیات خلق و امر الهی برای خداوند همتا قرار می­دهند در آخرت معذب خواهند بود ، و ای مردم ! از روزی حلال استفاده کنید تا اعتلاء یابید ، و ای مسلمانان ! اعتقادات صحیح ، انفاقات مستحبّ ، به پا داریِ نماز ، انفاقات واجب ، وفاء به عهد ، پایداری درسختی ها، و درجنگ، و حکم قصاص، و  حکم وصیت، و احکام روزه، و ممنوعیت رشوه، و جهاد برای دفاع و رفع موانع ، موجب اعتلاءشخصیت تان است .

در پاراگراف 13 می فرماید : ای مسلمانان ! دل خویش را با خداوندتان و پیامبرش (ص) صاف وصادق کنید ومبادا رفتارهای منافقانه و کافرانه ازخویش به ظهور برسانید.

در پاراگراف 14 می فرماید : ای مسلمانان ! به شدت مواظب اختلافات احتمالی درامـــور مرتبط با «حق» باشید و باقوت ازآن اجتناب کنید .

در پاراگراف 15 می فرماید : ای مسلمانان ! اینک که عده ای ازشما هجرت کرده و حکومتی ازخود دارید نیاز به مقررات تنظیم کننده ای دارید که تدریجا دریافت می کنید .

پاراگراف 16 مربوط به احکام خانواده است .

در پاراگراف 17 می فرماید : ای مسلمانان ! مبادا مانند بنی اسرائیل رفتار کنید که در راه آزادی خود و هم عقیده های خویش سستی کردند وخواری وذلت را تحمل نمودند.

در این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان ! زندگی و الزامات آن شما را از کسب و ارتقاء دائمی معارف دینی غافل نکند . آنها برای این است که «باشید» و اینها برای این است که درنردبان انسانیت پله ای «بالاتر روید» و از مرگ نهراسید و رشد روحی و شخصیتی شما درگرو نهراسیدن ازآن ونهی ازمنکر و کوشش دائمی برای ارتقاء سطح معرفتی تان است .

4 - سوالات

1- « أَنْ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ » (آیه258) باکدام کلید فهم قرآن مطابق است؟

2- « وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ » (آیه259) چطور؟

3- در آیه260چرا خداوند از بین صفات ممکن خود را به آن دو صفت وصف فرموده؟

5 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

با توجه به «درس» و «درب»، در این پاراگراف، با ذکر سه نمونه داستانی، از سه جهت فکر مسلمانان آن روزها را بسط می­دهد تا روحیه­شان رشد کرده و آماده خلق آن صحنه­های حماسی که بزودی قرار بود در جنگ بدر اتفاق بیفتد بشوند.

در داستان اول (آیه 258) ابراهیم(ع) را مثال می­زند که چطور با پادشاه قدرتمند زمان خویش به گفتگو بر می­خیزد و از او نمی­ترسد و باطل بودن عقایدش را به او نشان می­دهد.

در داستانهای دوم و سوم (آیه های 259 و 260) صحنه­ هایی از قدرت مطلق غیرقابل تصور خداوند را درباره زنده کردن مردگان و اینکه مرگ چیز مهمی نیست را مطرح میکند و مخاطبِ مومنِ آنروزی را آماده جانبازی می­نماید.

6 - آیات برجسته این پاراگراف

آیات 255 تا 255 آنقدر برجسته هستند که هرقدر در باره شان گفته شود کم است، و این نکته که میلیونها نفر آن را از بر هستند موقعیت استثنائی شان را تا حدودی نشان میدهد.

7 - آیات مشکل

آیه 255 از این لحاظ که مفسران در تفسیرش به راه های مختلف و بلکه متضاد رفته اند از آیات مشکل قرآن میباشد.

8 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 255 به آیاتی از علم وقدرت الهی اشاره شده، بالاتر از ذهنیات مخاطبان اولیه، بلکه حتی مخاظبانِ کنونی نیز میباشد، چه رسد به مردم 1400 سال قبل.

آیه 258 از این لحاظ که به اقوامِ درگذشته اشاره دارد، از آنجا که علم باستان شناسی هنوز در مراحل ابتدائی است، و جزئیاتی از زندگی آنان در دست نیست، بالاتر از ذهنیات ما میباشد، چه رسد به عرب 1400 سال قبل.

همچنین است آیه 259.

آیه 259 ضمنا از این لحاظ که به آیاتی از علم وقدرت الهی اشاره دارد، بالاتر از ذهنیات مخاطبان اولیه، بلکه حتی مخاظبانِ کنونی نیز، میباشد.

9 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما.

10 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - ارائه معارف بلندپایه که سبب ارتقاء سطح معرفتی است

2 -ارائه معارف خاص راجع به خداوند

3 – ارائه معارفی مربوط به بخشی از زندگي پس از مرگ

11 – کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است.

12 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

ارزش تفسیریِ این بخش از دو لحاظ زیاد است:

1 – از لحاظ تفسیر موضوعی، چون آیات هر موضوع از ابتدای نزول وحی به ترتیب در یک فایل جمع آوری خواهد شد، یک گنجینه بسیار با ارزش خواهد شد که مورد نیاز هر قرآن پژوه خواهد بود.

2 – از لحاظ تفسیرِ معروف به «تفسیر قرآن به قرآن» نیز، از آنجا که در هر عنوان، تقریبا تمام آیاتِ هم محتوا جمع آوری شده اند، هر قسمت میتواند از لحاظ هم افزائیِ فهمِ قسمت های دیگر کمک باشد، و مغز تفسیرِ قرآن به قرآن هم همین است.

شئون الهی

اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿255﴾ لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿256﴾ اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿257﴾

ابراهیم (ع)

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَآجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رِبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿258﴾

سایر اشخاص برگزیده

أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ يُحْيِي هَذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللّهُ مِئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِئَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى العِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿259﴾

وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿260﴾

شرح مختصر

آیه آشنا

آیه 255 که به «آیه­الکرسی» مشهور است نه تنها در سوره بقره بلکه در کل قرآن به برجستگی معروف است و هر کسی این امکان را داشته که آن آیه را بصورت خوشنویسی، در تابلوها، کنده­کاریهای فلزی، معرق­ها، و کاشی­کاریِ سردرهای مساجد، و بالای محراب­ها ببیند و دارای مضامین عالی است که چون تقریباً تمام مفردات آن را تاکنون در جای جای این تفسیر تحلیلی از اول تاکنون دیده­ایم، شرحی درباره آن نداریم.

هردو عالَم متعلق به خداوند است

در آیه 258، طاغوت معاصر ابراهیم اینکه می­توانست «کسی را نکشد»، را، با «حیات بخشیدن» یکی گرفته بود و آنقدر به آن ملتزم بود که آنرا بعنوان دلیل مطرح کرده بود اما در قدم بعدیِ استدلال در جواب ابراهیم که مثالی از عالم تکوین برایش زد (و او جز عالم اعتباریات چیز دیگری را نمی­شناخت) از جواب فرو ماند.

اما مطلبی که این آیه برای مخاطب مسلمان آنروزی دارد، این است که هم عالَم اعتباریات (نمرود آن را می­فهمید و همه مردم نیز آنرا می­فهمند) و هم عالم تکوین هر دو بدست خداست و یکی از عناصر آن هر دو عالَم، زندگی و مرگ است و اینقدر از مرگ نترسید و خود را به خدا بسپارید که او زنده کننده مجدد شماست.

ایمان بر مبنای اطاعت کورکورانه نیست

در آیه 260، قدم گذاشتن در راه رشد فکری را تا بی­نهایت مجاز می­داند و حتی برای یکی از بزرگترین پیامبران الهی نیز چون و چرا و تقاضای دلیلِ بیشتر را نه تنها نکوهش نمی­کند بلکه تشویق هم می­نماید.

و به این ترتیب این نکته را القاء می­نماید که ای مسلمانان ما از شما اطاعت کورکورانه و بی چون و چرا نمی­خواهیم بلکه قبولِ آگاهانهء عالمانهء رشیدانه انتظار داریم.

ضمناً در همان مورد هم با ذکر مثالی توضیح می­دهد که اختلاط و امتزاج در اجساد متلاشی شده مانعِ اعمال قدرت الهی نیست.

مردم پس از مرگ فقط به یک «ندای دعوت» الهی نیاز دارند تا فوراً زنده شوند.

ترجمه تفسیریِ آزاد

خداوند که خدائي جز او نيست زنده پاينده است، نه سستي ميگيردش و نه خواب، آنچه در آسمانها و زمين است مال اوست، چه کسي نزد او شفاعت خواهد کرد مگر به اجازه اش؟ آنچه را که در پيش روي آنان و در پشت سرشان است ميداند، وبه هيچ چيز از علم او احاطه اي نخواهند يافت مگر به اذنش، کرسي او همه آسمانها و  زمين را فراگرفته، و حفظ آنها برايش سخت نيست، و همو والامرتبه بزرگ است (255) در دين اجبار نيست. رشد از گمراهيِ عمدي متمايز شده. پس کسي که به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ايمان بياورد به محکم ترين دستاويز چنگ زده که هرگز گسستني نيست. و خداوند شنواي داناست (256) خداوند دوست و سرپرست مومنان است که آنها را از تاريکيها بسوي نور هدايت مي کند و سرپرستان کافران طاغوت است که آنها را از نور بيرون آورده بسوي تاريکيها مي برد. آنها ياران آتشند که در آن جاودانند (257) آيا آنکس را نديدي که خداوند به او فرمانروائیی داده بود و با ابراهيم درباره پروردگارش مجادله ميکرد؟ هنگاميکه ابراهيم به او گفت پروردگار من زنده ميکند و ميميراند، گفت من هم زنده ميکنم، زیرا میتوانم زندگی محکومانِ به مرگ را ببخشم و میمیرانم زیرا میتوانم حکم مرگ کسی را بدهم. ابراهيم گفت پروردگارم خورشيد را از مشرق مي آورد  تو اگر قدرت واقعی داری از مغرب بياورش. آنگاه آن کافر مبهوت شد و خداوند ظالمان را هدايت نمي کند (258) يا آنکسي که از خرابه هاي شهري ميگذشت، گفت خداوند چگونه اين را پس از مرگش زنده ميکند؟ پس خداوند او را بمدت صد سال ميراند، سپس برانگيختش. گفت چند مدت بودي؟ گفت روزي يا قسمتي از آن. گفت نه بلکه صدسال در آن حالت بودي، پس به غذايت و نوشيدنيت که دگرگون نشده و به الاغت نگاه کن، تا تو را نشانه اي براي مردم قرار دهيم. و به استخوانها بنگر که چطور آنها را ترتيب ميدهيم و چگونه گوشت برآنها مي پوشانيم. و هنگاميکه برايش روشن شد گفت دانستم که خداوند بر هر چيزي تواناست (259)  و هنگاميکه ابراهيم گفت پروردگارا بمن نشان ده که چگونه مردگان را زنده مي کني. گفت مگر باور نداري؟ گفت بله وليکن ميخواهم قلبم آرام شود. گفت چهار پرنده بگير، و نزد خود قطعه قطعه کن، سپس بر هر کوهي قسمتي از آن را بگذار، سپس صدايشان بزن، خواهي ديد که به شتاب بسويت مي آيند. و بدان که خداوند عزتمند حکيم است (260)

 

 

  

دی ان ان